سریال زندگی در بهشت | قسمت 53 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند وهاب

سلام به رهروان راه حقیقت

ادامه ی تهیه ی غذای خوشمزه که مریم خانم زحمت باز کردن گوشت رو کشید ،استاد هم به مریمش ابراز علاقه میکنه، ظرف استیل زیبا ،مریم خانم اومده خونه تا گلویی تازه کنه با یه نوشیدنی عالی نوش جونتون خدایاشکرت

چقد جالبه اتاق باوجودیکه کلی وسیله توشه ولی کاملا مرتب نشون میده ، بچه ها هم از شنا و اب بازی اومدن هم خودشونو خشک میکنن هم نوشیدنی میخورن و استراحت میکنن به به چه لذتی ،دخترها چقد راحتن ، این خوشکله هم میره یه ساندویچی بخوره به به ، این دوتا خانمم دارن از بودن باهمدیگه لذت میبرن و هرکسی به شیوه ی خودش کیف میکنه ،شلوار خوش رنگ و راحت مریم جان ، ای خدا اینارو دارن توی گل دنبال کرم میگردن من بوی گل رو قشنگ حس کردم خدای من ، چقد پردل و جرات که به کرم دست میزنن ،و به قول مریم جان اینها بچه های طبیعتن و تو کار فیک ماهی نیستن با اصل طعمه ماهی میگیرن خدایاشکرت

به به ریک کلی سبزیجات به غذا اضافه کرده ،چه جا ادویه ی زیبایی که همه ی ادویه ها رو باهم داره که بتونی براحتی تو دل طبیعت یه غذای خوش عطرو طعم درست کنی و همه ش خیلی کوچولو و راحته ،پس اون زرده تویه اون طرف زیبا پوره ست که میره رو ی غذا بعدم پنیر وااااو الان اب از دهنم جاری شده خدای من شکرت

چ جالب ریک هم سرهنگه ولی بازنشسته نشده هنوز و چقد جالبه یه سرهنگ انقد خاکی و اروم تو دل طبیعت داره یه غذای خوشمزه واسه کلی ادم درست میکنه واقعا اینها خودشون رو به هیچ قیدو بندی وصل نمیکنن حتی شغل و پرستیژ شغلی چقد خودشونن چقد این عالیه خدایاشکرت

زغالها روی در قابلمه حسابی غذا رو برشته میکنه این پنیریم که ریخت خدای من مردم از گشنگی !!!،واقعا تمیزن واقعا و من این آشغال نریختن رو سرلوحه ی زندگیم قرار میدم چون من میخوام به همچین جای فوق العاده ای مهاجرت کنم خدایاشکرت

الهی این کوچولو رو به قول مریم خانم داره به سبک خودش خوش میگذرونه ،یسری از پسرها هم همچنان دارن تیر میندازن چقد گلوله اوردن باخودشون وقتی پدرومادر نظامین بچه ها اینجوری به تفنگ و تیراندازی علاقه مند میشن ،خانم جولی هم راحت نشسته لذت میبره و نوبت اقای همسره غذا درست کنه به به به این میگن روابط زناشویی حسنه !!!! ، خدایاشکرت

خدای من چقد باربی همه شونم متنوع و خوشکل و چقد خوبه که بچه های دیگه بهشون دست نمیزنن و اذیتش نمیکنن ،چقد وسایلش صورتی و خوشکلن چه جالب اسمشم براش نوشتن روی چمدونش انگاری این اسم حک کردن روی وسایل خیلی بابه تو امریکا ،خدای من این بچه ها رو همگی دارن کرم میگیرن میزنن به قلاب چقد شجاعن واقعا خدایاشکرت

بچه ها با لباسهای راحت دختروپسر کنارهم چه کیفی میکنن واقعا جای مایک خالی ،ای جون تیتوم پنجمه ولی هنوز بازی میکنه چقد خوبی بچگی‌کردن ، این پسره اون یکو هل میده تیتوم چه قری میده کلا خوشش میاد از پرت کردن بقیه تو اب عزیزم ،وای خدایا چقد اسمون زیباست ابرها رو نگاه دیوانه کننده ن سرسبزی جنگل حیرت اوره خدایاشکرت

الهی سگه هم سوار قایق شده این یکی خیلی محبوبه انگاری ،بچه ها چه شالاپ شلوپی راه انداختن چقد کیف میده ، این وسیله ی ژله ای خیلی باحاله ،ای خدا قلبم ریخت قورباغه هم گرفتن با دست داره میذاره سر قلاب وای خدای من بااین سن و هیکل خجالت میکشم که انقد از اینها میترسم ولی این بچه ها چه جوری دارن به همه چی دست میزنن خدای من بخدا منم باید دخترمو اینجوری شجاع بار بیارم ولی قبلش باید کاری کنم که خودم الگوش بشم خدایا کمکم کن خدایاشکرت

قورباغه چقد ظریف و قدبلنده خدایی،انگاری خیلیم خوشمزه ست چون فوری باهاش یه ماهی گرفتن ،چه کیفی میکنن از شنا کردن خسته نمیشن ، شیرجه های زیبا ،مایوهای رنگارنگ و زیبا ، خدای من این دخترخانمه اسمش رو مریم خانم گفت متوجه نشدم به طرز حیرت اوری زیباست خدایا تحسین میکنم این همه زیبایی این دختر رو خدایاشکرت

چقد خوبه که ریک عزیز که دیده مریم خانم انقد از مراحل پخت غذا و کارشون فیلم گرفته به نشانه ی تقدیر رفتن و گفتن بیا از اولین لحظه ی پرده برداری از غذا فیلم بگیر ،مریم خانم یه جوری از بوی زغال و غذا برای ما میگی که بخدا شکمم به قارو قور افتاد !!،خداوندا این غذا رو نگاه اون پنیرهاشو چه جوری سرخ شدن واقعا دلم خواست یبار درست کنم چون خیلی راحت بود درست کردنش و چقد خوشمزه به نظر میرسه خدایاشکرت

چقد جالبه که قبل سفر منوی غذاو اشپز معلومه که حین سفر مشکلی پیش نیاد که کسی دوست نداشته باشه و مجبور باشه غذا درست کنه یا غذایی که دوست نداره رو بخوره و یا وسایل موردنیازغذا کم بیاد و از طرفی چقد قوانین وضع شده در خانواده مهمه که این قوانین برای هیچ بچه ای شکسته نمیشه تا اگه فهمید تصمیمش برای انتخاب اشتباه بوده دفعه ی بعد درست تر تصمیم بگیره و دیدیم هوپ هم برای بچه هاش قانون میذاشت و بچه هاشم بهش احترام میذاشتن و سرپیچی نمیکردن چقد اینها نکات اموزشیه تربیت فرزندن به صورت کاملا عملی خدایاشکرت

،تیتوم چه شنایی میکنه از اون ور دریاچه اومده این ور باشنا ،هرکسیم ظرف خودشو داره و اونو میشوره و کسی سربار کسی نیست ،چقد غذا خوشمزه به نظر میاد ،چقد کم میخوری مریم خانم ، الهی سگه چشمش دو رنگه ندیده بودم اصلا چقد خوشکله ،نوشیدنی هم همه دارن ، استاد رو از دور میاد به مریم خانم میگه عاشقتم من این رابطه رو با تک تک سلولهام تحسین میکنم ، استاد عزیز میاد توی جمع که همه دارن غذای خیلی خوشمزه ایی میخورن که مریم خانم بشدت تعریفشو میکنه ولی استاد قشنگ کنترل ذهن میکنه و میگه اره ریک هرکاری رو میتونه انجام بده و مسیر ذهنیشو عوض میکنه و اصلا طرف غذا هم نمیره چون نمیخواد رژیمش رو بشکنه و این رژیم استاد هم کاملا تکاملیه چون یادمه وقتی توی سفر به دور امریکا رفتن مهمونی اونجا گفت رژیم پژیم رو بیخیال امروز فقط میخورم ولی الان تکاملشو طی کرده و وقتی نتایج اشکار شده و لاغر تر شده انگیزه گرفته که بیشتر شکمش رو کنترل کنه و این امر زمانی ممکنه که اول بوسیله ی اهرم رنج و لذت در ذهنت لذت رو تصور کنی و ببینی و ادامه بدی و وقتی نتایج اولیه اشکار شدند بازم بااستفاده از این اهرم ادامه بدی واقعا خدایاشکرت

سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست