این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-25 09:27:222025-02-03 09:38:29سریال زندگی در بهشت | قسمت 36
291نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و دو صد بدرود خدمت استاده عزیزم و خانم شایسته محترم و همه عزیزان این سایت…
توجه به زیبایی ها و فراوانی نعمتها
نمیدونم واقعا از کجای این ویدئو شروع کنم فقط و فقط میتونم بگم نوووووش جووونتون گوارای وجوده ارزشمندتون و بی شک این چیزی که شما خودتون خلق کردین و خدای وهابی رو پذیرفتید که نعمتهاش رو بر بندگان پرهیزکارش بی حد و اندازه میبخشه…
خانم شایسته عزیز ازتون ممنون و متشکرم از ته دل که با این ویدئو روح منو به وجد آوردید لذت بردم و تحسین کردم و نمیدونم چطور این مناظر زیبا و فضای پر از عشق صفا و صمیمیت و رحمت خداوند رو باید وصف کنم.
پرادایس بهترین و برازنده ترین اسمی که میشه برای این لوکیشن معرکه و زیبا استفاده کرد.
چقد زیباست که انسان در رفاه کامل باشه و این رفاه رو به دوستان و اقوام خودش هدیه بده.
تبریک میگم بهتون برای این بعده معنوی و پر انرژی و پر معنایی که دارید تجربه میکنید.
از شدت لذت اشک تو چشام جم شد و با خودم گفتم واقعا قوانین بدون تغییر خداوند وجود داره و میتونه از پایینترین سطح انسان رو به بالاترین سطح هدایت کنه و وعده خداوند برای بندگان پرهیزکار و با ایمان و با تقوا حقه و اینقدر بهشون نعمت داده میشه که راضی و خشنود بشن.
استاده عزیزم خوشحالم که با شما آشنا شدم و شما بهترین الگو برای من هستید چون پکیج کامل دارید در تمام ابعاد زندگی و این خواسته من هم هست…
اگر من به این سطح بخوام برسم باید مثل شما بها بپردازم و امیدوارم که در طول مسیر خداوند منو آسان کنه بر آسانی ها.
شکر وجوده ارزشمنده شما استاده بزرگوارم و خانم شایسته عزیز.عااااشقتونم
خدایا شکرت برای دست به دوربین شدن های مریم، اونم یک گزارش لحظه به لحظه از هشت نفر، که هر کدام مشغول یک کاری هستن، هر کسی نسبت به علاقه و ویژگی شخصیتی که داره در صلح و صفا با خودش یا بقیه است. مثل لیوای که یک گوشه اتاق با گوشی خودش مشغوله و با خودش تلسکوپ آورده وشب قراره دل و روده ی کهکشان راه شیری رو در پرادایس در بیاره(آخ من عاشقشم عاشق این علم دوست بودنش،عاشق نجوم و ستاره شناسی و البته علم هستم.) خدایی من یک شخصیت همه چی دوستم، والا هم تنهایی و یک گوشه بودن رو مبپسندم هم برم شلوغ کاری کنم، گشت بزنم، کشف کنم پرادایس رو… یادمه سال ها پیش بود اولین بار که یک تستی رو توی همین سایت داشتیم که از نیمکره راست و چپ انجام دادم دقیقا 50٪ از نیمکره چپم و 5٠٪ از نیمکره راستم استفاده می کردم. و برای خودم خیلی جالب بود مگــــه میشه اینقدر دقــیـــق…. قطعا الان تغییر کردم اما میخوام بگم بی علت هم نیست که میتونم شخصیت و ویژگی های مختلف داشته باشم، که البته گاهی برای خودم کار سخت میشه، چرا که انگار خودم با خودم درگیرم… یکــی میگه اون کار، یکــی میگه این کار یا این انتخاب. اما الان تا حد خوبی با خودم به صلح رسیدم.
خدایا چقدر این پرادایس زیباست چقدر زیباست.
آخ جون یک آهنگ هم روی این قسمت تدوین کردین که فقط باید گوشی رو بزارم زمین و فقط دست بزنم…
دست بزن دست بزن
سرخوش و سرمست بزن
تا نفست هست بزن
دست بزن دست بزن
واوووووو چقدر فول انرژی شدم، چشمام با دیدن این همه عشق، گوش هام با این چیزهای زیبایی که شنید(خصوصاً جایی که استاد و جیکوب داشتن صدای جک و جانور های مختلف رو در میوردن)شنیدن اسم مادر خانواده، خانم Hope و چه جالب که اسم خواهرشون هم گفتین و چقدر قشنگ و پر معنی… امید و ایمان…
سپاسگزارم برای تهیه این فایل ها
خدایا شکرت که منو هدایت کردی تا روزم رو با زیبایی های پرادایس و این انسان های زیبا شروع کنم.
خدایا بارها شکرت
خدایا شکرت برای این گوشی هوشمند و عالی که دارم.
خدایا شکرت برای همه چیز….
میرم با عشق استارت درس خواندن و آماده شدن برای امتحان های ترم اول رو شروع کنم،اره هامو تیزکنم، بدون ترس و نگرانی با امید و ایمان…. آره چرا که نه پیش بسوی موفقیت های بیشتر با امیـــد و ایـــمان…
بازم یه قسمت زیبای دیگه خدایا شکرت و بازم تشکر میکنم از شما نازنینان هربار میخوام اینو بگم که این سریال برای کنترل اگاهانه ذهن درمانه واقعا چقدر ادمو شاد میکنه و بعد تو استارتو که میزنی برای کنترل اگاهانه بعدش دیگه خدا دست به کار میشه قدم به قدم دوس دارم یه اتفاقی که اینمدلی افتادو بنویسم دوباره هرچند که تو قبلنا نوشته بودم اما مینویسم تا باز به یاد بیارم یادمه به تضادی خوردم و ذهن شروع کرد سرزنش و حالمو گرفت میخواستیم شبش بریم اتاق فرار و من حالم کرفته بود اما اگاهانه تو ماشین که بودم گفتم بیا شروع کن حالتو خوب کن و شروع کردم توانایی هامو به یاد اوردن و باخودم مثبت حرف زدن و ادامه دادم تا حدی که اروم شدم یعنی طبق قانون تکامل اول اروم شدم بع رفته رفته شادو شاد تر شدم از اونجایی که منو خواهرم زودتر از همه رسیده بودیم به محل گفتیم وایسیم همه بیان تا اونموقع بریم یه کار کنیم و گوشه خیابون مثل یه بازارچه طور بساط غذا کرده بودن و اهنگ شاد بندری گذاشته بودن اصلا اولین بار بود من اونجارو میدییدم انگار عروسی بودی اهنگ بندری چراغونی و خلاصه ما هدایت شدیم اونجا و کلی خوراکی خوشمزه خوردیم برخورد ادما بامن انقدررررر محترم بود که حد نداشت و بعدش که رفتیم بازی هم باز برخورد اکتورای اتاق فرار با من محترم و عالی بود حتی دلشون نمیومد منو بترسونن یعنی اصلا با من کاری نداشتن با این که من و دوستم بکو رفتیم اما رفتاری که با من داشتن کجا و با اون داشتن کجا اونو میترسوندن ولی جالبه که حتی با من با محبتم رفتار میکرد به من میگفت فرزند نازم :) وسط بازی ترسناک:) و بعد بازی هم رفتیم یه بستنی فروشی و اخرم اومدیم خونه انقدررر حالم خوب بود که انگار رفته بودم مسافرت خارجی و برگشته بودم در همون حد بهم خوش گذشته بود فقط و فقط به خاطر کنترل اگاهانه ذهن سمت من و بعدش دیگه هدایت و دستای خدا الهی شکرت واقعا
برم سراغ زیبایی بینظیر اینجا که اصلا تکراری نمیشه خدایا چقدر اینجا همه چیز بهشتیه والا رفتار و روابط شما دو عزیز که برای من مقدس ترین روابطه انقدر که زیباست کلا پکیج عملی تمام دوره هاست تو یه قایق کوچولو با دوتا نوشابه زیبایی میبینید و شادین و میخندین و عشق میکنید از کنارهم بودن و بازم هرکی داره از لذتای خودش لذت میبره واقعا تحسین برانگیزه
یه چیزی که خیلی دوس داشتم و دوس دارم بهش توجه کنم اونم تیکه اخر فیلم بود که مریم جون گفتن لوکو صدا کردن برای یه ماموریت مهمی و اون تیوپو میخواستن بندازن تو اب و این بچه بدون اینکه غر بزنه کمک کرد حالا اگه من بودم میگفتم ده نفر ادم اینجان حالا حتما باید منم صدا میزدید :) اما همشون حتی خانوم خانواده هم کمک کرد
یه چیز دیگه که استاد میگن همه مساعل راه حل بسیار ساده دارن اونم این وسیله کوچکه که با این کوچیکیش که شبیه فلاکسه چاییه :) اما تیوپ به اون گندگی رو باد کرد به راحتی
تحسین میکنم شما مریم عزیز رو که استاد میگن اگه عنکبوت دیدی پاتو بزار روش تازه چی اونم پابرهنه و شما در جواب تازه چی میگین میگین نه با دستم برش میدارم من گفتم بسم الله این دیگه کیه :) بعد که اینکارو کردین گفتم خب عیب نداره کوچیکه ولی یهو تو اب راه که رفت گفتم واااا چقدر بزرگ بود افرین شجاعت شما واقعا برام قابل تحسینه عاشق همچین شخصیت هایی هستم شجاع و جسور مخصوصا خانم باشن دم شما گرم واقعا عاشقتونم خدایا شکرت بابت این سریال مقدس که همه جیزش خود تو هستی مرسی که هدایتم کردی عاشقتم
من دارم هر روز از سریال برای خودم نکته برداری میکنم که به احساس صلح درونی ام کمک میکنه…به آرامش رسیدنم کمک میکنه…باعث میشه صبح ها بیشتر انگیزه داشته برای زود بیدار شدن….چون کلا صبح ها سختمه همیشه اینطوری بودم اما به شوق و ذوق دیدن و نوشتن در مورد این سریال بیدار میشم…هر موقع هم این عادت رو ترک کردم به اجبار کار و بهانه های دیگه اثرش رو دیدم که چطور احساس خوبم افت کرده
شکر از خدا که یه اتاق خوب دارم با یه میز کار نقلی که خیلی خوب وسیله هام رو به شیوه خانم شایسته کاربردی و در دسترس چیدم توش….که با اینکه کوچیکه اما خیلی خوب از فضا استفاده کردم…یه پنجره دارم که هر از گاه کار میکنم کله ام رو میندازم بیرون و منظره رو میبینم…وزش ابرها…تغییرات جوی…پرواز پرنده ها…صدای بارون و باد….و تجسم میکنم که توی بهشت هستم و سعی میکنم المان های زیبایی که دوست دارم رو بهش اضافه میکنم….طلوع و غروب های زیبایی رو از این پنجره دیدم که یکی از دلایل شکرگزاری های منه
اتفاقا هر بار یکی میاد که روحیه اش به من نزدیکه میگه چقدر اتاقت دوست داشتنی هست…آدم دلش میخواد ساعتها اینجا بشینه و پشت این میز کار کنه…یا مطالعه کنه….چند وقت قبل پسرخاله ام میگفت خوش به حالت که یه پنجره داری..ویو بیرون داری….میگفت من وقتی چشمم به خاطر مدام کار با کامپیوتر خسته میشه هیچ افق دوردستی ندارم تا بهش نگاه کنم و چشمم رو استراحت بدم…وقتی این رو گفت یادم افتاد که ما چقدر نعمت داریم که اصلا اون اهمیت لازم رو بهش نمیدیم….
خدایا هر روز ما رو به داشته های زیبا و ارزشمند مون بیناتر کن و توانایی شکر گزاری بیشتر از فضل بی انتهای خودت بهمون بده….ما رو به خودت به صفت شکور نزدیکتر کن…تویی که هر یکی از خوبی هامون رو به چند برابر پاداش میدی و از یاد نمیبری و تعداد زیادی از بدی هامون رو فراموش میکنی و فقط به اصرار زیاد ما به گناهان مجبور میشی که بهمون نتایج مون رو نشون بدی…تازه او تضاد هم برامون برکته چون میفهمیم که باید اصلاح مسیر کنیم و باعث بهتر شدنمون میشه….واقعا چطور میتونیم فضل خداوند رو پاسخ بگیم…ممکن نیست مگر با اینکه سعی کنیم پیرو جریان هدایتش باشیم برای ساختن ورژن بهتری از خودمون که دریافت کننده دانش و حکمت و هنر و زیبایی خداوند و منتقل کننده اونها به جهان اطرافمون باشیم و باعث گسترش و بهتر کردن جهان بشیم…تنها شکلی که میشه از خدا تشکر کرد ادامه دادن در مسیر درست هست
در راستای همین پیروی از جریان هدایت متوجه شدم من اینهمه راجع به این سریال مینویسم و با خودم بهش فکر میکنم اما خیلی کم ردپایی از افکارم توی سایت مینویسم….خوب فکر کردم چرا؟ بعد دیدم چون کمالگرایی مانع میشه….چون مقایسه کردن باعثش میشه….حسی بهم گفت هر وقت حس نوشتن اومد بنویس…هر وقت فکری قشنگ و منسجم توی ذهنت در اثر دیدن این سریال ایجاد شد شروع به نوشتن کن….اون جریان فکری حین نوشته خودش رو گسترش میده…نوشتن تمرکز میاره…و تو میتونی به درکی بهتر برسی….
وقتی داشتم این قسمت رو میدیدم که استاد و خانم شایسته توی ملک خودشون قایق سواری میکردن روی دریاچه زیباش…به خودم گفتم میشه که چنین ملک زیبایی به این وسعت مال تو باشه…. که مشابه اش در شهر من هست و بلیط میفروشه و این قایق ها رو 10 دقیقه ای اجاره میده 150 هزار تومن….و هر بار میری کلی ادم تنگ هم چادر زدن و دارن از منظره و هوا لذت میبرن…..
میشه که انقدر مشمول رزق بی حساب بشی که همچین ملکی در مسیر درست به صورت نقد بدون نیاز به چک و ضامن….مالکیت اش از آن تو باشه….
بعد گفتم واقعا من فکر میکنم استاد دارایی هاش رو از راه فقط فروش دوره ها بدست میاره؟؟؟ تازه واقعا بیشتر آگاهی های این سایت به صورت رایگان در اختیار ما هست….و ذهنم درگیر چگونگی شد…و بعد یاد جمله استاد شدم در قدم دوم جلسه 3 ام….که میگفت وقتی من به خواسته هام فکر میکردم اصلا حتی نزدیک نبودم بهشون…اما ایمان داشتم که راه رسیدن به خواسته ها همین تمرکز روی نقطه پایانی هست…راه رسیدن به خواسته ها احساس خوب هست و عمل به الهاماتی که بعد از احساس خوب بهم گفته میشه
همیشه از استاد میشنیدم که چطوری رو بذارید به عهده خدا خودش خوب بلده چطوری کیهان رو مدیریت میکنه…خواسته های شما رو نمیتونه مدیریت کنه؟؟؟
آیات قرآن رو در مورد مفهوم توکل روی خداوند و کافی بودن خداوند برای تمام نیازهام میخونم
اما این چند وقت که بیشتر دارم عملی برای اهدافم قدم برمیدارم و یکی از اونها هدایتی بوده که برای رشد بیشتر و تمرکز بیشتر روی شیوه کار مورد علاقه ام تمام کسانی که باهاشون همکاری داشتم حتی اونهایی که به ظاهر بی ضرر بودن و کار اندکی میکردم باید قطع بشه تا تمرکزم بره روی موضوع مورد علاقه ام…دیدم ذهنم چقدر درگیر چگونگی ها شده…که حالا درآمد قراره از کجا بیاد…هزینه های زندگی چی میشه….از کجا و چجوری مدام توی سرم میگرده…
در این شرایط زندگی ما استاد رو داریم که با الگوبرداری ازش قلبمون رو مطمئن کنیم و به مسیر ادامه بدیم که اگه برای استاد شده برای ما هم میشه
خواسته هامون راحت بهمون داده میشه چون ما داریم به جهان خدمت میکنیم. و باعث گسترش میشیم….پس جهان و خداوند حمایت مون میکنه و نیازهامون رو برطرف میکنه
ما استاد رو داریم و اینهمه الگوهای بچه هایی که قبل از ما مسیر رو رفتن و ثابت قدم بودن و نتیجه گرفتند….باز میبینم که ایمان متزلزل هست و نیاز دارم مدام روی باورهام تاکید کنم و دارم پیش میرم اما اون تمرکزی که نیاز داشتم رو ندارم چون درگیر جدال با ذهنم هستم
اینا باعث میشه بفهمم که نتایج بزرگ استاد در بازه کوتاه به علت ایمان قدرتمندترش ودر نتیجه ارسال فرکانس قوی تری به جهان بوده که جهان هم متناسب با اون انرژی و فرکانس ارسالی قوی نتایج قوی تری براش خلق کرده
تازه دارم میفهمم که این که استاد میگه استعداد مهم نیست…. ایمان ایمان ایمان همه چیزه یعنی چی…یعنی قبلا هر چی درک کرده بودم الان دارم یجور دیگه میفهمم…تازه دارم درکی از رزق مریم یا داوود و سلیمان پیدا میکنم که به چه شکلی از چه مجرایی بوده…چه ایمانی چه باورهایی پشتش بوده
چون وقتی ورودی خوبه اعتماد به نفست به اون ورودی وابسته است….ولی این رو نمیدونی…وقتی به ظاهر اون ورودی رو قطع میکنی فکر میکنی رزق قطع شده….و تازه میفهمی که ای دل غافل تو حتی توی این موضوع هم شرک میورزیدی که منبع رزق ات رو از اون مکان اون شغل میدیدی…و منبع روزی توی ذهنت خداوند نبوده
تازه دارم اینا رو میفههمم و ممنونم که یک قایق سواری روی این دریاچه منو توی افکارم به کجاها برد و چه شناختی از خودم بهم داد….این افکار این روزها توی ذهنم داره میچرخه
حالا من باید چه فکری چه جنس باورهایی رو جایگزین این باورهای شرک آلود کنم؟؟؟؟
باور کنم که اگه خداوند از من در اون مسیر که علاقه واقعی ام نبوده اونهمه حمایت کرده اونهمه در برام باز کرده در مسیر علاقه واقعی ام که لذت و ذوق و شوق بیشتر توش هست حتما حمایت بیشتری خواهد شد این قانون خداونده
به یاد بیارم که من از اون مسیر چی میدونستم؟ هیچی….رفتم قدم برداشتم و یکی یکی دستان خدا اومدن بهم فرصت یادگیری و کار دادند…اما همش فضل خدا بود که منو به مسیرهای سرراست هدایتم میکرد…
هدایتها و حمایت های خداوند نعمتهایی که تابحال بهم داده رو مدام به یادم بیارم…
به یاد بیارم که چقدر در ابتدای اون مسیر ذوق و شوق داشتم با اینکه ازش هیچ نتیجه ای نداشتم در اون شروع چقدر رایگان فقط برای یادگیری چیزی میرفتم به استادا میگفتم هر کار لازمه براتون میکنم به رایگان فقط بهم اجازه بدید باهاتون باشم و یاد بگیرم….حالا فکر کن بعد چند سال که به این حوزه تخصصی تر علاقه پیدا کردم باز باید همون شور و شوق رو در خودم ایجاد کنم با تصور نتایج بزرگ که من هر روز یادمیگیرم و توی این کار عالی میشم…اون اعتماد به نفس ناشی از توانایی داشتن توی یک کار چقدر حس خدا گونه ای داره….چقدر وقتی از مسئله ای سر در میارم و روندهای نادرستش رو تشخیص میدم کیف میکنم…چقدر وقتی دانشی که خدا بهم داده مسئله ای رو آشکار میکنه که به کسی کمک میکنه ذوق میکنم…این ذوق و شوق دستمزد من هست و رزق مادی از سمت خدا پاداش منه برای گسترش جهان
چقدر کیف میکنم کسی میگه سعیده میخوام اینکارو خودت انجام بدی یعنی قبول ات داریم…یعنی تو باشی خیالمون راحته…این یعنی من دارم کارم رو خوب انجام میدم…البته میدونم نباید هرگز به تعریف ها وابسته بشم
دوره عزت نفس….چیزی که این روزها بهش نیاز دارم….که خودباوری ام رو تقویت کنم…که من توانایی حل مسائل و چالش ها رو دارم…من وارد هر حوزه ای بشم حتما میتونم هرچیزی لازمه یاد بگیرم و توی زمان کوتاهی به رشد و پیشرفت برسم…
من مسیر علاقه ام رو که بهم لذت میده رو رها نمیکنم و از خدا میخوام تا بهم عزت نفس و خودباوری بیشتر بده…وگرنه همه اون چیزهایی که نیاز دارم رو همین حالا دارم
من توانا و با استعداد و باهوش خلق شدم
من به جریان هدایتی وصل هستم که لحظه ای از من غافل نیست و همیشه منو به بهترین مسیرها هدایتم میکنه
من به خدایی متصل هستم که بشدت برام کافیه
من خدایی دارم که از تمام نیازهام آگاه هست و قادره تمام اونها رو برطرف کنه
من به خدایی وصل هستم که اونقدر فضل اش زیاده که از من چیزی نخواسته و باری رو به دوشم نگذاشته هیچ…تازه روزی من و هدایتم و حفاظتم رو به عهده گرفته
دیگه من چی میخوام
دیگه چه بهانه ای دارم با این خدایی که نعمت رو بر ما تمام کرده
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم…ما رو به راه راست کسانی که به اونها نعمت دادی هدایت کن
سپاس از این سایت بی نظیر استاد و مریم جان…دوستان عزیز
بنام او که هرچه دارم از اوست ،من به هرخیری از جانب او سخت محتاجم
سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی زیبا ودوستان الهی ام
خدایاشکرت که مرا به این مسیر زیبا هدایت کردی ودر این مکان الهی حضور دارم
خدایاشکرت بخاطر وجود پرمهر اساتید توحیدیم ودوستان الهی ام
خدایاشکرت که به من قدرت نوشتن دادی ،شکرت بخاطر انگشتان سالمم که به اراده تو کلمات را تایپ میکند
چه احساس فوقالعادهای دارم خدایا شکرت
خدایا شکرت که طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب است من قراره اتفاقات خیلی خوبی را تجربه کنم
قبل از اینکه کامنتم را شروع کنم همین جا میخوام از استاد عزیزم از صمیم قلبم تشکر کنم که چنین فضایی را فراهم کردند فضایی که فقط در آن به آرامش می رسیم وچقدر خوشبختیم ما که در این فضا حضور داریم
از استاد شایسته عزیزم تشکر میکنم به خاطر شروع پروژه خانه تکانی ذهن ،استاد شایسته نمی دونید چه غوغایی به پا کردید از شما صمیمانه سپاسگزارم
ناسپاسی است اگر ننویسم از آرامش وحس خوبی که این روزها دارم ،ازاینکه با شروع پروژه آنقدر سلامتی ام پیشرفت خوبی داشته که پزشک معالجم 4نوع از داروهام را به کل قطع کرد از شما صمیمانه سپاسگزارم
ای جانم مریم جان من عاشقتم که برنامه دارید تا گزارش لحظه به لحظه از 8نفری که آنجا هستند را برا ما ارائه بدید آخ که چقدر شما ماهی ،چقدر عالی وبی نظیرید ،چه طبع بلندی دارید این سخاوت ودست ودلبازی شما برای من تحسین برانگیز وستودنی است
خدای من نمیشه این حجم از زیبایی پرادایس را دید ولب فرو بست مگه میشه این آسمان آبی ،درختان باطراوت وسرسبز که مانند تابلو نقاشی بر بوم آسمان نقش بسته اند، این هوای دلپذیر ،دریاچه آرام وپراز نعمت، چمنهای فسفری وانسانهایی که با خود درصلح هستند وحالشون خوبه را دید وتحسین نکرد مگه میشه سپاسگزاری نکرد از خالقی که صاحب ومالک تمام این نعمتهاست خدایاشکرت..شکرت…شکرت
خب بریم سراغ گزارش مریم بانو خب استاد جان ولوک(بقول مریم جان لوک خوش شانس) که رفتند تا قایق رو برگردونند این طرف دریاچه ،خدای من همیشه این سطح آرام دریاچه با آن موجهای ریزش وحرکت آرامش مرا به ذوق وتحسین وا می دارد
ای جانم جوزف که با آن لهجه شیرینش سلام میده هم مثل آقای رایان علاقه وافری به ماهیگیری دارد مشغول ماهیگیری است
خدای من هرروز روابط وصمیمیت این بچه ها با پدر ومادرشون برام شگفت انگیز تر میشه که مادر با بچه ها مسابقه ماهیگیری گذاشته خدای من چقدر فوقالعاده ، چقدر بی نظیرواسم خانم رایان که hope یا همان امید خودمون هست واسم خواهرش ایمان چقدر میتونه انتخاب این اسامی برا ما نشان دهنده اعتقادات توحیدی پدر ومادر خانم رایان باشد احسنت به این خانواده وچقدر هم اسم امید برازنده خانم رایان هست خانمی ،شاد ،سرزنده پرنشاط وپرانرژی ودر عین حال آرام وخونسرد
آقای رایان که مشغول جمع کردن وقطعه قطعه کردن چوبهاست مشخص هست که چه لذتی میبرند از این طبیعت زیبای پرادایس درکنار استاد جان ومریم جان خدایا شکرت
جیکاب هم که از پدرش میخواد تا براش یه چوب جادویی یا عصای موسی درست کنند ومریم جان که گزارش گر این اتفاقات هستند ممنون بانو
اما لیوای که خیلی درونگراست وساکت وآرام وخیلی به ستارگان علاقه دارد آفرین ایندفعه تلسکوپش هم با خودش آورده چه شود امشب هم آتش بازی وهم تماشای ستارگان در آسمان زیبا
ای جانم مریم جان که اینقدر با مزه توضیح میدید که میخواد دل وروده آسمان وستارگان وکهکشان راه شیری رو دربیاره وبریزه وسط
ای جانم که استاد جان ولوک بعد از پیدا کردن قایق برا خودشون جایزه در نظر گرفتند وخواستند یه دوری با قایق بزنند وباهم گفتگو کنند خدای من فکر کنم لوک تشنه شنیدن صحبتهای استاد هست که الان هم فرکانس شده با استاد جان
خدای من ،ای جانم مریم جان این زیبایی پرادایس حد نداره به هر جای این بهشت که نگاه میکنم جلوه ای از قدرت پروردگارم رو میبینم وچه آرامشی بر این بهشت حکمفرماست وشهر وپرادایس در امن وامان هست
ای جانم که مریم جان میخواد شانس ماهیگیریش رو امتحان کند برو بانو احسنت به این شجاعتت ،احسنت به این اراده که در هرکاری پایه هستی عزیزم
ای جانم استاد جان که امروز قراره دریاچه رو باز کشف کنند استاد جان ومریم عزیزم وجیکاب دوست داشتنی
عاشق این حرف زدن واین آرامش درونیتم مریم جان سه عدد نوشیدنی به همراه دو عدد پدال زن که یکیش خیلی حرفه ای هست وبنظر کافی میاد ای جانم مریم جان با چه مهارتی سوار قایق شدی بدون هیچ ترس ونگرانی دارم فکر میکنم اگر من به جای شما بودم خیلی سختم بود که بخوام اینجوری رو آب سوار قایق بشم احسنت بانو که برام یه الگویی که اگر مریم جان موفق شده منم میتونم
خدای من چقدر این عشق وعلاقه توام با احترام وشوخی های شما برام قابل تحسین هست
خدای من جیکاب رو ببین که استاد رو صدا میزنه
چقدر برخورد شما با جیکاب که سایه بان قایق رو گرفت تاسوار شود برام تحسین برانگیز بود اینقدر شما عالی رفتار کردیدکه خود جیکاب که برا یه لحظه ترسیده بود آرامشش رو بدست آورد وآرام لبخند زد
خب آقای رایان وجوزف ولوک هم که مشغول اند
خدای من ترکیب صدای پدال زدن قایق با صدای آب چقدر زیباست وچه فضای بی نظیری است وجیکاب هم با آن لهجه شیرینش داره داستانی رو تعریف میکند واستاد جان با چه دقتی به صحبتهای جیکاب گوش می دهد
خدایاشکرت چه زیبایی هایی رو امروز نصیب وقسمتم کردی تا چشم کار میکند فقط زیبایی است
خدای من لوک هم آمد اینطرف ماهیگیری چقدر عالی این بچه ها آموختند زندگی را زندگی کنند چقدر عالی از هر لحظه واز هرفرصتی که دراختیار دارند استفاده میکنند تا تجربه کنند ولذت ببرند
ای جانم لوک چه ذوقی کرده که موفق شد ماهی بگیره
خب فکر کنم همه مشغول ماهیگیری هستند بقول مریم جان این ماهبگیرها جای ماهیها رو حدس زدند
وای چقدر خندیدم مخصوصا از صدای خروسی که استاد در آوردید یه لحظه فکر کردم جیکاب هست ولی در کمال تعجب دیدم شمایید
خب خانم هوپ هم یه ماهی گرفت آفرین
آقای رایان هم که حسابی فعالیت کرده آمده تا تجدید قوا کند خدای من چقدر شما استاد ومریم جان خوبین انگار این خانواده ،خانه خودشون هستند اصلا مشخص نیست که این خانواده دوست داشتنی مهمان شما هستند
خدای من احسنت خانم هوپ که با لیوای همراه با هم رفتند لذت موتورسواری را در این طبیعت بی نظیر تجربه کنند
خدای من تخت پادشاهی روی آب که دیگه معرکه بود وچه جالب وتحسین برانگیز بود که جاهای مختلف این تخت این امکان رو داشت تا راحت از هوا پر شود
خدای من احسنت مریم جان به این حسن انتخابتون ،چه احساس فوقالعادهای گرفتم بانو
واقعا در این بهشت زیبا سرخوش ومستیم همه…..
خدایاشکرت…شکرت…شکرت
عاشقتونم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام استاد قشنگم و مریم زیبا و سلام به مهمونای عزیز تون
بهترین و زیباترین کاری که انجام میدین فیلمبرداری از زندگی شیرین و واقعی مادر عزیزمون که همراه بچه ها همه کاری همه بازی انجام میدن نمونه فوق العاده یه مادر و شما مریم عزیزم که زیبا صحبت میکنید و در حال ماهی گیری کشف دریاچه اسم های زیبا دو خواهر ایمان و امید قایق زیای استاد اقا چقدر زیبا شما همیدگه رو صدا میزنید و من چه خوشحالم شما دوتا عزیز رو میبینم ونوشیدنی های خوشمزه زار کمک بدم و باز با احترام حرف زدین شما پاتو بردارین کمکه خدایا شکرت نوشیدنی خوشمزه اورد و خدایی که همین نزدیکیست عزیزم هوای زیبا دریاچه ای با اب ها زلا توجه ما به همه زیبایی و دریافت زیبایی بی نظیر است استاد مکن تازه یکی د.ماهه کامنت مینویسم و هر زمان هم مینویسم به بهترین جا ومکان هدایت میشم ووای فوق العاده اسن دریاچه درختان اب قایق شما سه تا عزیز همیشه هدایت میشم به بهترین رفتارها به بهترین ادمها به بهترین جا ها به بهترین مکان ها همین الانم تو یه محیط بسیار بزرگ نشستم و دارم کار میکنم فایل گوش میدم و اینکه از زیبایی ها از اسمان خوشگل هم لذت میبر از تمییز بودن خودم از مهربانی همکارانم از دیدن شما ها خدایا شکرت و تو این سایت عالیه خدایا چقدر خونتون زیباست ماهی گرفتن پسره قد بلند استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته ممنونم از به اشتراک گذاشتن این همه زیباییی عالیه عالی و دقیقه هم شده خوشحال میشم ذهنم بره سمت زیبایی ها شادی ها خدایا شکرت قایق زیبا خیل باحال بود و گرفتن ماهی که ماهی رو انداخحتن توی اب و فقط از دیدن و گرفتنش لذت بردن و سرگرم بودن
مریم جان در حال گزارش از عملکرد هر یک از اعضاءساکن در پارادایس هستند .
گزارش لحظه به لحظه با طنین صدای زیبای خانم شایسته و بازی گری هر یک از افراد حاضر در این پکنیک
همه با آرامش مشغول وقت گذراندن و لذت بردن هستند .هر کسی به نوعی .استاد شیک و مرتب مثل همیشه قایق را به آب زدند و آماده همراهی مریم جان و جیکوب هستند .
آرامش و احترام به علایق یکدیگر و لذت بردن و در لحظه بودن از ویژگی های بارز مهمانیهای عزیز بوده است .
مادر خانواده به زیبایی هر چه تمام تر برای هر یک از اعضا خانواده وقتی را اختصاصی در نظر می گیرد .در عین حال که خودش هم لذت می برد گاهی ماهی گیری ،گاهی موتور سواری ،گاهی پینگ پنگ گاهی پایه برای سوار شدن بر قایق بادی خانوادگی .چهره خندان و شاد مادر خانواده را خیلی دوست می داشتم .
پدر هم که با قطع کردن و تکه تکه کردن درختان خشک شده بساط یک آتش بازی شبانه را مهیا نمودند.
ماهی های که شکار می شود و با عشق دوباره به دریاچه بازگردانده می شوند .
و قایق بادی بزرگ که تخت پادشاهی برای پادشاه و خانواده هست آماده می شود و به آب انداخته می شود
چه مهمانیهای نازنینی .
استاد هم خود از حضور مهمانها لذت می برند و خودشان هم پا به پای مهمانها قایق سواری می کنند
منظره کلبه از نمایی که مریم جان داخل قایق فیلم می گرفتند بسیار زیبابود .احساس خیلی نابی بود گویی من در قایق بودم و کلبه را می دیدم آب روان و کلبه چوبی خیلی زیبا بود .
عجب بهشتی دارین استاد عزیز نوش جونتون .از هر زاویه ای که فیلم می گیرد زیبایی های جدیدی را نشان می دهید زیبایی هابی که تمامی ندارد و تکراری نیستند .
سلام و دو صد بدرود خدمت استاده عزیزم و خانم شایسته محترم و همه عزیزان این سایت…
توجه به زیبایی ها و فراوانی نعمتها
نمیدونم واقعا از کجای این ویدئو شروع کنم فقط و فقط میتونم بگم نوووووش جووونتون گوارای وجوده ارزشمندتون و بی شک این چیزی که شما خودتون خلق کردین و خدای وهابی رو پذیرفتید که نعمتهاش رو بر بندگان پرهیزکارش بی حد و اندازه میبخشه…
خانم شایسته عزیز ازتون ممنون و متشکرم از ته دل که با این ویدئو روح منو به وجد آوردید لذت بردم و تحسین کردم و نمیدونم چطور این مناظر زیبا و فضای پر از عشق صفا و صمیمیت و رحمت خداوند رو باید وصف کنم.
پرادایس بهترین و برازنده ترین اسمی که میشه برای این لوکیشن معرکه و زیبا استفاده کرد.
چقد زیباست که انسان در رفاه کامل باشه و این رفاه رو به دوستان و اقوام خودش هدیه بده.
تبریک میگم بهتون برای این بعده معنوی و پر انرژی و پر معنایی که دارید تجربه میکنید.
از شدت لذت اشک تو چشام جم شد و با خودم گفتم واقعا قوانین بدون تغییر خداوند وجود داره و میتونه از پایینترین سطح انسان رو به بالاترین سطح هدایت کنه و وعده خداوند برای بندگان پرهیزکار و با ایمان و با تقوا حقه و اینقدر بهشون نعمت داده میشه که راضی و خشنود بشن.
استاده عزیزم خوشحالم که با شما آشنا شدم و شما بهترین الگو برای من هستید چون پکیج کامل دارید در تمام ابعاد زندگی و این خواسته من هم هست…
اگر من به این سطح بخوام برسم باید مثل شما بها بپردازم و امیدوارم که در طول مسیر خداوند منو آسان کنه بر آسانی ها.
شکر وجوده ارزشمنده شما استاده بزرگوارم و خانم شایسته عزیز.عااااشقتونم
در پناه الله یکتا شادو سالم و سلامت باشید….
بنام الله یکتا
سلام به اهالی پرادایس
یک سلام گرم و صمیمی و پر از عشق و دوستی
خدایا شکرت برای دست به دوربین شدن های مریم، اونم یک گزارش لحظه به لحظه از هشت نفر، که هر کدام مشغول یک کاری هستن، هر کسی نسبت به علاقه و ویژگی شخصیتی که داره در صلح و صفا با خودش یا بقیه است. مثل لیوای که یک گوشه اتاق با گوشی خودش مشغوله و با خودش تلسکوپ آورده وشب قراره دل و روده ی کهکشان راه شیری رو در پرادایس در بیاره(آخ من عاشقشم عاشق این علم دوست بودنش،عاشق نجوم و ستاره شناسی و البته علم هستم.) خدایی من یک شخصیت همه چی دوستم، والا هم تنهایی و یک گوشه بودن رو مبپسندم هم برم شلوغ کاری کنم، گشت بزنم، کشف کنم پرادایس رو… یادمه سال ها پیش بود اولین بار که یک تستی رو توی همین سایت داشتیم که از نیمکره راست و چپ انجام دادم دقیقا 50٪ از نیمکره چپم و 5٠٪ از نیمکره راستم استفاده می کردم. و برای خودم خیلی جالب بود مگــــه میشه اینقدر دقــیـــق…. قطعا الان تغییر کردم اما میخوام بگم بی علت هم نیست که میتونم شخصیت و ویژگی های مختلف داشته باشم، که البته گاهی برای خودم کار سخت میشه، چرا که انگار خودم با خودم درگیرم… یکــی میگه اون کار، یکــی میگه این کار یا این انتخاب. اما الان تا حد خوبی با خودم به صلح رسیدم.
خدایا چقدر این پرادایس زیباست چقدر زیباست.
آخ جون یک آهنگ هم روی این قسمت تدوین کردین که فقط باید گوشی رو بزارم زمین و فقط دست بزنم…
دست بزن دست بزن
سرخوش و سرمست بزن
تا نفست هست بزن
دست بزن دست بزن
واوووووو چقدر فول انرژی شدم، چشمام با دیدن این همه عشق، گوش هام با این چیزهای زیبایی که شنید(خصوصاً جایی که استاد و جیکوب داشتن صدای جک و جانور های مختلف رو در میوردن)شنیدن اسم مادر خانواده، خانم Hope و چه جالب که اسم خواهرشون هم گفتین و چقدر قشنگ و پر معنی… امید و ایمان…
سپاسگزارم برای تهیه این فایل ها
خدایا شکرت که منو هدایت کردی تا روزم رو با زیبایی های پرادایس و این انسان های زیبا شروع کنم.
خدایا بارها شکرت
خدایا شکرت برای این گوشی هوشمند و عالی که دارم.
خدایا شکرت برای همه چیز….
میرم با عشق استارت درس خواندن و آماده شدن برای امتحان های ترم اول رو شروع کنم،اره هامو تیزکنم، بدون ترس و نگرانی با امید و ایمان…. آره چرا که نه پیش بسوی موفقیت های بیشتر با امیـــد و ایـــمان…
سلام بر بهشت و بهشتیان
بازم یه قسمت زیبای دیگه خدایا شکرت و بازم تشکر میکنم از شما نازنینان هربار میخوام اینو بگم که این سریال برای کنترل اگاهانه ذهن درمانه واقعا چقدر ادمو شاد میکنه و بعد تو استارتو که میزنی برای کنترل اگاهانه بعدش دیگه خدا دست به کار میشه قدم به قدم دوس دارم یه اتفاقی که اینمدلی افتادو بنویسم دوباره هرچند که تو قبلنا نوشته بودم اما مینویسم تا باز به یاد بیارم یادمه به تضادی خوردم و ذهن شروع کرد سرزنش و حالمو گرفت میخواستیم شبش بریم اتاق فرار و من حالم کرفته بود اما اگاهانه تو ماشین که بودم گفتم بیا شروع کن حالتو خوب کن و شروع کردم توانایی هامو به یاد اوردن و باخودم مثبت حرف زدن و ادامه دادم تا حدی که اروم شدم یعنی طبق قانون تکامل اول اروم شدم بع رفته رفته شادو شاد تر شدم از اونجایی که منو خواهرم زودتر از همه رسیده بودیم به محل گفتیم وایسیم همه بیان تا اونموقع بریم یه کار کنیم و گوشه خیابون مثل یه بازارچه طور بساط غذا کرده بودن و اهنگ شاد بندری گذاشته بودن اصلا اولین بار بود من اونجارو میدییدم انگار عروسی بودی اهنگ بندری چراغونی و خلاصه ما هدایت شدیم اونجا و کلی خوراکی خوشمزه خوردیم برخورد ادما بامن انقدررررر محترم بود که حد نداشت و بعدش که رفتیم بازی هم باز برخورد اکتورای اتاق فرار با من محترم و عالی بود حتی دلشون نمیومد منو بترسونن یعنی اصلا با من کاری نداشتن با این که من و دوستم بکو رفتیم اما رفتاری که با من داشتن کجا و با اون داشتن کجا اونو میترسوندن ولی جالبه که حتی با من با محبتم رفتار میکرد به من میگفت فرزند نازم :) وسط بازی ترسناک:) و بعد بازی هم رفتیم یه بستنی فروشی و اخرم اومدیم خونه انقدررر حالم خوب بود که انگار رفته بودم مسافرت خارجی و برگشته بودم در همون حد بهم خوش گذشته بود فقط و فقط به خاطر کنترل اگاهانه ذهن سمت من و بعدش دیگه هدایت و دستای خدا الهی شکرت واقعا
برم سراغ زیبایی بینظیر اینجا که اصلا تکراری نمیشه خدایا چقدر اینجا همه چیز بهشتیه والا رفتار و روابط شما دو عزیز که برای من مقدس ترین روابطه انقدر که زیباست کلا پکیج عملی تمام دوره هاست تو یه قایق کوچولو با دوتا نوشابه زیبایی میبینید و شادین و میخندین و عشق میکنید از کنارهم بودن و بازم هرکی داره از لذتای خودش لذت میبره واقعا تحسین برانگیزه
یه چیزی که خیلی دوس داشتم و دوس دارم بهش توجه کنم اونم تیکه اخر فیلم بود که مریم جون گفتن لوکو صدا کردن برای یه ماموریت مهمی و اون تیوپو میخواستن بندازن تو اب و این بچه بدون اینکه غر بزنه کمک کرد حالا اگه من بودم میگفتم ده نفر ادم اینجان حالا حتما باید منم صدا میزدید :) اما همشون حتی خانوم خانواده هم کمک کرد
یه چیز دیگه که استاد میگن همه مساعل راه حل بسیار ساده دارن اونم این وسیله کوچکه که با این کوچیکیش که شبیه فلاکسه چاییه :) اما تیوپ به اون گندگی رو باد کرد به راحتی
تحسین میکنم شما مریم عزیز رو که استاد میگن اگه عنکبوت دیدی پاتو بزار روش تازه چی اونم پابرهنه و شما در جواب تازه چی میگین میگین نه با دستم برش میدارم من گفتم بسم الله این دیگه کیه :) بعد که اینکارو کردین گفتم خب عیب نداره کوچیکه ولی یهو تو اب راه که رفت گفتم واااا چقدر بزرگ بود افرین شجاعت شما واقعا برام قابل تحسینه عاشق همچین شخصیت هایی هستم شجاع و جسور مخصوصا خانم باشن دم شما گرم واقعا عاشقتونم خدایا شکرت بابت این سریال مقدس که همه جیزش خود تو هستی مرسی که هدایتم کردی عاشقتم
بسم الله الرحمن الرحیم
من دارم هر روز از سریال برای خودم نکته برداری میکنم که به احساس صلح درونی ام کمک میکنه…به آرامش رسیدنم کمک میکنه…باعث میشه صبح ها بیشتر انگیزه داشته برای زود بیدار شدن….چون کلا صبح ها سختمه همیشه اینطوری بودم اما به شوق و ذوق دیدن و نوشتن در مورد این سریال بیدار میشم…هر موقع هم این عادت رو ترک کردم به اجبار کار و بهانه های دیگه اثرش رو دیدم که چطور احساس خوبم افت کرده
شکر از خدا که یه اتاق خوب دارم با یه میز کار نقلی که خیلی خوب وسیله هام رو به شیوه خانم شایسته کاربردی و در دسترس چیدم توش….که با اینکه کوچیکه اما خیلی خوب از فضا استفاده کردم…یه پنجره دارم که هر از گاه کار میکنم کله ام رو میندازم بیرون و منظره رو میبینم…وزش ابرها…تغییرات جوی…پرواز پرنده ها…صدای بارون و باد….و تجسم میکنم که توی بهشت هستم و سعی میکنم المان های زیبایی که دوست دارم رو بهش اضافه میکنم….طلوع و غروب های زیبایی رو از این پنجره دیدم که یکی از دلایل شکرگزاری های منه
اتفاقا هر بار یکی میاد که روحیه اش به من نزدیکه میگه چقدر اتاقت دوست داشتنی هست…آدم دلش میخواد ساعتها اینجا بشینه و پشت این میز کار کنه…یا مطالعه کنه….چند وقت قبل پسرخاله ام میگفت خوش به حالت که یه پنجره داری..ویو بیرون داری….میگفت من وقتی چشمم به خاطر مدام کار با کامپیوتر خسته میشه هیچ افق دوردستی ندارم تا بهش نگاه کنم و چشمم رو استراحت بدم…وقتی این رو گفت یادم افتاد که ما چقدر نعمت داریم که اصلا اون اهمیت لازم رو بهش نمیدیم….
خدایا هر روز ما رو به داشته های زیبا و ارزشمند مون بیناتر کن و توانایی شکر گزاری بیشتر از فضل بی انتهای خودت بهمون بده….ما رو به خودت به صفت شکور نزدیکتر کن…تویی که هر یکی از خوبی هامون رو به چند برابر پاداش میدی و از یاد نمیبری و تعداد زیادی از بدی هامون رو فراموش میکنی و فقط به اصرار زیاد ما به گناهان مجبور میشی که بهمون نتایج مون رو نشون بدی…تازه او تضاد هم برامون برکته چون میفهمیم که باید اصلاح مسیر کنیم و باعث بهتر شدنمون میشه….واقعا چطور میتونیم فضل خداوند رو پاسخ بگیم…ممکن نیست مگر با اینکه سعی کنیم پیرو جریان هدایتش باشیم برای ساختن ورژن بهتری از خودمون که دریافت کننده دانش و حکمت و هنر و زیبایی خداوند و منتقل کننده اونها به جهان اطرافمون باشیم و باعث گسترش و بهتر کردن جهان بشیم…تنها شکلی که میشه از خدا تشکر کرد ادامه دادن در مسیر درست هست
در راستای همین پیروی از جریان هدایت متوجه شدم من اینهمه راجع به این سریال مینویسم و با خودم بهش فکر میکنم اما خیلی کم ردپایی از افکارم توی سایت مینویسم….خوب فکر کردم چرا؟ بعد دیدم چون کمالگرایی مانع میشه….چون مقایسه کردن باعثش میشه….حسی بهم گفت هر وقت حس نوشتن اومد بنویس…هر وقت فکری قشنگ و منسجم توی ذهنت در اثر دیدن این سریال ایجاد شد شروع به نوشتن کن….اون جریان فکری حین نوشته خودش رو گسترش میده…نوشتن تمرکز میاره…و تو میتونی به درکی بهتر برسی….
وقتی داشتم این قسمت رو میدیدم که استاد و خانم شایسته توی ملک خودشون قایق سواری میکردن روی دریاچه زیباش…به خودم گفتم میشه که چنین ملک زیبایی به این وسعت مال تو باشه…. که مشابه اش در شهر من هست و بلیط میفروشه و این قایق ها رو 10 دقیقه ای اجاره میده 150 هزار تومن….و هر بار میری کلی ادم تنگ هم چادر زدن و دارن از منظره و هوا لذت میبرن…..
میشه که انقدر مشمول رزق بی حساب بشی که همچین ملکی در مسیر درست به صورت نقد بدون نیاز به چک و ضامن….مالکیت اش از آن تو باشه….
بعد گفتم واقعا من فکر میکنم استاد دارایی هاش رو از راه فقط فروش دوره ها بدست میاره؟؟؟ تازه واقعا بیشتر آگاهی های این سایت به صورت رایگان در اختیار ما هست….و ذهنم درگیر چگونگی شد…و بعد یاد جمله استاد شدم در قدم دوم جلسه 3 ام….که میگفت وقتی من به خواسته هام فکر میکردم اصلا حتی نزدیک نبودم بهشون…اما ایمان داشتم که راه رسیدن به خواسته ها همین تمرکز روی نقطه پایانی هست…راه رسیدن به خواسته ها احساس خوب هست و عمل به الهاماتی که بعد از احساس خوب بهم گفته میشه
همیشه از استاد میشنیدم که چطوری رو بذارید به عهده خدا خودش خوب بلده چطوری کیهان رو مدیریت میکنه…خواسته های شما رو نمیتونه مدیریت کنه؟؟؟
آیات قرآن رو در مورد مفهوم توکل روی خداوند و کافی بودن خداوند برای تمام نیازهام میخونم
اما این چند وقت که بیشتر دارم عملی برای اهدافم قدم برمیدارم و یکی از اونها هدایتی بوده که برای رشد بیشتر و تمرکز بیشتر روی شیوه کار مورد علاقه ام تمام کسانی که باهاشون همکاری داشتم حتی اونهایی که به ظاهر بی ضرر بودن و کار اندکی میکردم باید قطع بشه تا تمرکزم بره روی موضوع مورد علاقه ام…دیدم ذهنم چقدر درگیر چگونگی ها شده…که حالا درآمد قراره از کجا بیاد…هزینه های زندگی چی میشه….از کجا و چجوری مدام توی سرم میگرده…
در این شرایط زندگی ما استاد رو داریم که با الگوبرداری ازش قلبمون رو مطمئن کنیم و به مسیر ادامه بدیم که اگه برای استاد شده برای ما هم میشه
خواسته هامون راحت بهمون داده میشه چون ما داریم به جهان خدمت میکنیم. و باعث گسترش میشیم….پس جهان و خداوند حمایت مون میکنه و نیازهامون رو برطرف میکنه
ما استاد رو داریم و اینهمه الگوهای بچه هایی که قبل از ما مسیر رو رفتن و ثابت قدم بودن و نتیجه گرفتند….باز میبینم که ایمان متزلزل هست و نیاز دارم مدام روی باورهام تاکید کنم و دارم پیش میرم اما اون تمرکزی که نیاز داشتم رو ندارم چون درگیر جدال با ذهنم هستم
اینا باعث میشه بفهمم که نتایج بزرگ استاد در بازه کوتاه به علت ایمان قدرتمندترش ودر نتیجه ارسال فرکانس قوی تری به جهان بوده که جهان هم متناسب با اون انرژی و فرکانس ارسالی قوی نتایج قوی تری براش خلق کرده
تازه دارم میفهمم که این که استاد میگه استعداد مهم نیست…. ایمان ایمان ایمان همه چیزه یعنی چی…یعنی قبلا هر چی درک کرده بودم الان دارم یجور دیگه میفهمم…تازه دارم درکی از رزق مریم یا داوود و سلیمان پیدا میکنم که به چه شکلی از چه مجرایی بوده…چه ایمانی چه باورهایی پشتش بوده
چون وقتی ورودی خوبه اعتماد به نفست به اون ورودی وابسته است….ولی این رو نمیدونی…وقتی به ظاهر اون ورودی رو قطع میکنی فکر میکنی رزق قطع شده….و تازه میفهمی که ای دل غافل تو حتی توی این موضوع هم شرک میورزیدی که منبع رزق ات رو از اون مکان اون شغل میدیدی…و منبع روزی توی ذهنت خداوند نبوده
تازه دارم اینا رو میفههمم و ممنونم که یک قایق سواری روی این دریاچه منو توی افکارم به کجاها برد و چه شناختی از خودم بهم داد….این افکار این روزها توی ذهنم داره میچرخه
حالا من باید چه فکری چه جنس باورهایی رو جایگزین این باورهای شرک آلود کنم؟؟؟؟
باور کنم که اگه خداوند از من در اون مسیر که علاقه واقعی ام نبوده اونهمه حمایت کرده اونهمه در برام باز کرده در مسیر علاقه واقعی ام که لذت و ذوق و شوق بیشتر توش هست حتما حمایت بیشتری خواهد شد این قانون خداونده
به یاد بیارم که من از اون مسیر چی میدونستم؟ هیچی….رفتم قدم برداشتم و یکی یکی دستان خدا اومدن بهم فرصت یادگیری و کار دادند…اما همش فضل خدا بود که منو به مسیرهای سرراست هدایتم میکرد…
هدایتها و حمایت های خداوند نعمتهایی که تابحال بهم داده رو مدام به یادم بیارم…
به یاد بیارم که چقدر در ابتدای اون مسیر ذوق و شوق داشتم با اینکه ازش هیچ نتیجه ای نداشتم در اون شروع چقدر رایگان فقط برای یادگیری چیزی میرفتم به استادا میگفتم هر کار لازمه براتون میکنم به رایگان فقط بهم اجازه بدید باهاتون باشم و یاد بگیرم….حالا فکر کن بعد چند سال که به این حوزه تخصصی تر علاقه پیدا کردم باز باید همون شور و شوق رو در خودم ایجاد کنم با تصور نتایج بزرگ که من هر روز یادمیگیرم و توی این کار عالی میشم…اون اعتماد به نفس ناشی از توانایی داشتن توی یک کار چقدر حس خدا گونه ای داره….چقدر وقتی از مسئله ای سر در میارم و روندهای نادرستش رو تشخیص میدم کیف میکنم…چقدر وقتی دانشی که خدا بهم داده مسئله ای رو آشکار میکنه که به کسی کمک میکنه ذوق میکنم…این ذوق و شوق دستمزد من هست و رزق مادی از سمت خدا پاداش منه برای گسترش جهان
چقدر کیف میکنم کسی میگه سعیده میخوام اینکارو خودت انجام بدی یعنی قبول ات داریم…یعنی تو باشی خیالمون راحته…این یعنی من دارم کارم رو خوب انجام میدم…البته میدونم نباید هرگز به تعریف ها وابسته بشم
دوره عزت نفس….چیزی که این روزها بهش نیاز دارم….که خودباوری ام رو تقویت کنم…که من توانایی حل مسائل و چالش ها رو دارم…من وارد هر حوزه ای بشم حتما میتونم هرچیزی لازمه یاد بگیرم و توی زمان کوتاهی به رشد و پیشرفت برسم…
من مسیر علاقه ام رو که بهم لذت میده رو رها نمیکنم و از خدا میخوام تا بهم عزت نفس و خودباوری بیشتر بده…وگرنه همه اون چیزهایی که نیاز دارم رو همین حالا دارم
من توانا و با استعداد و باهوش خلق شدم
من به جریان هدایتی وصل هستم که لحظه ای از من غافل نیست و همیشه منو به بهترین مسیرها هدایتم میکنه
من به خدایی متصل هستم که بشدت برام کافیه
من خدایی دارم که از تمام نیازهام آگاه هست و قادره تمام اونها رو برطرف کنه
من به خدایی وصل هستم که اونقدر فضل اش زیاده که از من چیزی نخواسته و باری رو به دوشم نگذاشته هیچ…تازه روزی من و هدایتم و حفاظتم رو به عهده گرفته
دیگه من چی میخوام
دیگه چه بهانه ای دارم با این خدایی که نعمت رو بر ما تمام کرده
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم…ما رو به راه راست کسانی که به اونها نعمت دادی هدایت کن
سپاس از این سایت بی نظیر استاد و مریم جان…دوستان عزیز
بنام خدایی که خاک آفرید ،کزآن خاک انسان پاک آفرید
بنام خداوند جان وخرد ،کزین برتر اندیشه برنگذرد
بنام او که هرچه دارم از اوست ،من به هرخیری از جانب او سخت محتاجم
سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی زیبا ودوستان الهی ام
خدایاشکرت که مرا به این مسیر زیبا هدایت کردی ودر این مکان الهی حضور دارم
خدایاشکرت بخاطر وجود پرمهر اساتید توحیدیم ودوستان الهی ام
خدایاشکرت که به من قدرت نوشتن دادی ،شکرت بخاطر انگشتان سالمم که به اراده تو کلمات را تایپ میکند
چه احساس فوقالعادهای دارم خدایا شکرت
خدایا شکرت که طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب است من قراره اتفاقات خیلی خوبی را تجربه کنم
قبل از اینکه کامنتم را شروع کنم همین جا میخوام از استاد عزیزم از صمیم قلبم تشکر کنم که چنین فضایی را فراهم کردند فضایی که فقط در آن به آرامش می رسیم وچقدر خوشبختیم ما که در این فضا حضور داریم
از استاد شایسته عزیزم تشکر میکنم به خاطر شروع پروژه خانه تکانی ذهن ،استاد شایسته نمی دونید چه غوغایی به پا کردید از شما صمیمانه سپاسگزارم
ناسپاسی است اگر ننویسم از آرامش وحس خوبی که این روزها دارم ،ازاینکه با شروع پروژه آنقدر سلامتی ام پیشرفت خوبی داشته که پزشک معالجم 4نوع از داروهام را به کل قطع کرد از شما صمیمانه سپاسگزارم
ای جانم مریم جان من عاشقتم که برنامه دارید تا گزارش لحظه به لحظه از 8نفری که آنجا هستند را برا ما ارائه بدید آخ که چقدر شما ماهی ،چقدر عالی وبی نظیرید ،چه طبع بلندی دارید این سخاوت ودست ودلبازی شما برای من تحسین برانگیز وستودنی است
خدای من نمیشه این حجم از زیبایی پرادایس را دید ولب فرو بست مگه میشه این آسمان آبی ،درختان باطراوت وسرسبز که مانند تابلو نقاشی بر بوم آسمان نقش بسته اند، این هوای دلپذیر ،دریاچه آرام وپراز نعمت، چمنهای فسفری وانسانهایی که با خود درصلح هستند وحالشون خوبه را دید وتحسین نکرد مگه میشه سپاسگزاری نکرد از خالقی که صاحب ومالک تمام این نعمتهاست خدایاشکرت..شکرت…شکرت
خب بریم سراغ گزارش مریم بانو خب استاد جان ولوک(بقول مریم جان لوک خوش شانس) که رفتند تا قایق رو برگردونند این طرف دریاچه ،خدای من همیشه این سطح آرام دریاچه با آن موجهای ریزش وحرکت آرامش مرا به ذوق وتحسین وا می دارد
ای جانم جوزف که با آن لهجه شیرینش سلام میده هم مثل آقای رایان علاقه وافری به ماهیگیری دارد مشغول ماهیگیری است
خدای من هرروز روابط وصمیمیت این بچه ها با پدر ومادرشون برام شگفت انگیز تر میشه که مادر با بچه ها مسابقه ماهیگیری گذاشته خدای من چقدر فوقالعاده ، چقدر بی نظیرواسم خانم رایان که hope یا همان امید خودمون هست واسم خواهرش ایمان چقدر میتونه انتخاب این اسامی برا ما نشان دهنده اعتقادات توحیدی پدر ومادر خانم رایان باشد احسنت به این خانواده وچقدر هم اسم امید برازنده خانم رایان هست خانمی ،شاد ،سرزنده پرنشاط وپرانرژی ودر عین حال آرام وخونسرد
آقای رایان که مشغول جمع کردن وقطعه قطعه کردن چوبهاست مشخص هست که چه لذتی میبرند از این طبیعت زیبای پرادایس درکنار استاد جان ومریم جان خدایا شکرت
جیکاب هم که از پدرش میخواد تا براش یه چوب جادویی یا عصای موسی درست کنند ومریم جان که گزارش گر این اتفاقات هستند ممنون بانو
اما لیوای که خیلی درونگراست وساکت وآرام وخیلی به ستارگان علاقه دارد آفرین ایندفعه تلسکوپش هم با خودش آورده چه شود امشب هم آتش بازی وهم تماشای ستارگان در آسمان زیبا
ای جانم مریم جان که اینقدر با مزه توضیح میدید که میخواد دل وروده آسمان وستارگان وکهکشان راه شیری رو دربیاره وبریزه وسط
ای جانم که استاد جان ولوک بعد از پیدا کردن قایق برا خودشون جایزه در نظر گرفتند وخواستند یه دوری با قایق بزنند وباهم گفتگو کنند خدای من فکر کنم لوک تشنه شنیدن صحبتهای استاد هست که الان هم فرکانس شده با استاد جان
خدای من ،ای جانم مریم جان این زیبایی پرادایس حد نداره به هر جای این بهشت که نگاه میکنم جلوه ای از قدرت پروردگارم رو میبینم وچه آرامشی بر این بهشت حکمفرماست وشهر وپرادایس در امن وامان هست
ای جانم که مریم جان میخواد شانس ماهیگیریش رو امتحان کند برو بانو احسنت به این شجاعتت ،احسنت به این اراده که در هرکاری پایه هستی عزیزم
ای جانم استاد جان که امروز قراره دریاچه رو باز کشف کنند استاد جان ومریم عزیزم وجیکاب دوست داشتنی
عاشق این حرف زدن واین آرامش درونیتم مریم جان سه عدد نوشیدنی به همراه دو عدد پدال زن که یکیش خیلی حرفه ای هست وبنظر کافی میاد ای جانم مریم جان با چه مهارتی سوار قایق شدی بدون هیچ ترس ونگرانی دارم فکر میکنم اگر من به جای شما بودم خیلی سختم بود که بخوام اینجوری رو آب سوار قایق بشم احسنت بانو که برام یه الگویی که اگر مریم جان موفق شده منم میتونم
خدای من چقدر این عشق وعلاقه توام با احترام وشوخی های شما برام قابل تحسین هست
خدای من جیکاب رو ببین که استاد رو صدا میزنه
چقدر برخورد شما با جیکاب که سایه بان قایق رو گرفت تاسوار شود برام تحسین برانگیز بود اینقدر شما عالی رفتار کردیدکه خود جیکاب که برا یه لحظه ترسیده بود آرامشش رو بدست آورد وآرام لبخند زد
خب آقای رایان وجوزف ولوک هم که مشغول اند
خدای من ترکیب صدای پدال زدن قایق با صدای آب چقدر زیباست وچه فضای بی نظیری است وجیکاب هم با آن لهجه شیرینش داره داستانی رو تعریف میکند واستاد جان با چه دقتی به صحبتهای جیکاب گوش می دهد
خدایاشکرت چه زیبایی هایی رو امروز نصیب وقسمتم کردی تا چشم کار میکند فقط زیبایی است
خدای من لوک هم آمد اینطرف ماهیگیری چقدر عالی این بچه ها آموختند زندگی را زندگی کنند چقدر عالی از هر لحظه واز هرفرصتی که دراختیار دارند استفاده میکنند تا تجربه کنند ولذت ببرند
ای جانم لوک چه ذوقی کرده که موفق شد ماهی بگیره
خب فکر کنم همه مشغول ماهیگیری هستند بقول مریم جان این ماهبگیرها جای ماهیها رو حدس زدند
وای چقدر خندیدم مخصوصا از صدای خروسی که استاد در آوردید یه لحظه فکر کردم جیکاب هست ولی در کمال تعجب دیدم شمایید
خب خانم هوپ هم یه ماهی گرفت آفرین
آقای رایان هم که حسابی فعالیت کرده آمده تا تجدید قوا کند خدای من چقدر شما استاد ومریم جان خوبین انگار این خانواده ،خانه خودشون هستند اصلا مشخص نیست که این خانواده دوست داشتنی مهمان شما هستند
خدای من احسنت خانم هوپ که با لیوای همراه با هم رفتند لذت موتورسواری را در این طبیعت بی نظیر تجربه کنند
خدای من تخت پادشاهی روی آب که دیگه معرکه بود وچه جالب وتحسین برانگیز بود که جاهای مختلف این تخت این امکان رو داشت تا راحت از هوا پر شود
خدای من احسنت مریم جان به این حسن انتخابتون ،چه احساس فوقالعادهای گرفتم بانو
واقعا در این بهشت زیبا سرخوش ومستیم همه…..
خدایاشکرت…شکرت…شکرت
عاشقتونم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام به دوست عزیزم فهیمه جان
حیفم اومد فقط 5ستاره بشما بدم چون اینقدر نکته نکته ی اتفاقات رو دیدید مثل یک ذره بین وبابت همه چی شکرگزاری کردین بابت زیباییها وادمها وخیلی احساس زیبایی در خواندن کامنت شما گرفتم خیلی عالی نوشتید خیلی عالی دیدید وشنیدید آفرین دوست قشنگم
وقتی کامنت شما رو خوندم تازه متوجه ی اتفاقات ریز ودرشت شدم خیلی عالی همه چی رو نظاره کردین با تمرکز و دقت و البته احساس زیبا
در پناه الله مهربان همیشه فرکانستون شاد وعالی باشه
بنام الله مهربان
سلام به روح بزرگ وقلب مهربانت سمیه جان
من از شما سپاسگزارم که سبب شدید یکبار دیگه این فایل را ببینم وکامنت خودم را دوباره بخوانم
ممنون از تحسین ومهر بی پایانت ،ممنون که با این دیدگاه فوقالعاده ات به من انرژی دادید عزیزم
منم بهترین بهترین ها را در هر لحظه از زندگی در تمام زمینه ها از خداوند برایت خواستارم دوست خوبم
به امید موفقیت روز افزونت عزیزم
امیدوارم این پاسخ در بهترین زمان وبهترین مکان به دستت برسد
یا حق
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
خدایا شکرت برای دیدن یک قسمت دیگه از این بهشت..
« یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی »
[11]تو ای روح آرام یافته به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود.
خداجوووونم برای این مهربونی بی نهایت.ازت ممنونم
فقط کافیه که من ایمان واقعی بیارم بهت و طبق قانون جهان حرکت کنم.. اونوقت خدا اونقدر بهم میده که منو خشنود وراضی کنه…
خدایا من دلم میخواد که جز بنده های خالص خاص تو باشم.
خدایا هر لحظه که خواستم از فرعی برم تو دستمو گرفتی و آوردی به مسیر راست…
خدایا من از هر خیری که از طرف تو به من برسه بازم فقیرم ومحتاجم..
خدایا ظرف وجودی منو برای درک این قانون زیاد کن..
خدایا کمکم کن که خیلی راحت این قانون رو باور وعمل کنم…
خدایا کمکم کن که هرروز توحیدی تر از دیروزم باشم.
خدایا از شر نجواهای ذهنم به تو پناه میبرم..
خدایا کمکم کن که به ناخواسته هام توجه نکنم…
خدایا کمکم کن …
من میدونم خودم خالق صد درصد زندگیم هستم…
اما با کمک و هدایت تو میتونم موفق بشم..
وگرنه من هیچ هیچم…
خدا تو میخوای من صاحب همه چیز باشم همه چیزهایی که دوست دارم و زندگی منو زیبا تر میکند..
خدایا تویی که اینقدر دهنده مطلق هستی..
منو به راه راست و پر از نعمت وثروت وزیبایی هدایت و راهنمایی کن
خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد قشنگم و مریم زیبا و سلام به مهمونای عزیز تون
بهترین و زیباترین کاری که انجام میدین فیلمبرداری از زندگی شیرین و واقعی مادر عزیزمون که همراه بچه ها همه کاری همه بازی انجام میدن نمونه فوق العاده یه مادر و شما مریم عزیزم که زیبا صحبت میکنید و در حال ماهی گیری کشف دریاچه اسم های زیبا دو خواهر ایمان و امید قایق زیای استاد اقا چقدر زیبا شما همیدگه رو صدا میزنید و من چه خوشحالم شما دوتا عزیز رو میبینم ونوشیدنی های خوشمزه زار کمک بدم و باز با احترام حرف زدین شما پاتو بردارین کمکه خدایا شکرت نوشیدنی خوشمزه اورد و خدایی که همین نزدیکیست عزیزم هوای زیبا دریاچه ای با اب ها زلا توجه ما به همه زیبایی و دریافت زیبایی بی نظیر است استاد مکن تازه یکی د.ماهه کامنت مینویسم و هر زمان هم مینویسم به بهترین جا ومکان هدایت میشم ووای فوق العاده اسن دریاچه درختان اب قایق شما سه تا عزیز همیشه هدایت میشم به بهترین رفتارها به بهترین ادمها به بهترین جا ها به بهترین مکان ها همین الانم تو یه محیط بسیار بزرگ نشستم و دارم کار میکنم فایل گوش میدم و اینکه از زیبایی ها از اسمان خوشگل هم لذت میبر از تمییز بودن خودم از مهربانی همکارانم از دیدن شما ها خدایا شکرت و تو این سایت عالیه خدایا چقدر خونتون زیباست ماهی گرفتن پسره قد بلند استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته ممنونم از به اشتراک گذاشتن این همه زیباییی عالیه عالی و دقیقه هم شده خوشحال میشم ذهنم بره سمت زیبایی ها شادی ها خدایا شکرت قایق زیبا خیل باحال بود و گرفتن ماهی که ماهی رو انداخحتن توی اب و فقط از دیدن و گرفتنش لذت بردن و سرگرم بودن
به نام خداوند یکتا
سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
یه روز زیبای دیگه توی بهشت زیبا
شروع یه داستان زیبا
چقدر همه سرگرم تفریح هستن
چقدر خوبه هر کی باخودش در صلح هست
خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی
خدایا شکرت برای این همه زیبایی و موفقیت
اینجا یه حس و حال فوقالعاده ای ست
که هر کس ببینه بی شک احساس آرامش و حال خوب را تجربه میکنه
اینجا نشون میده که وقتی استاد و بانو باهم در صلح هستن و با خدای خود در صلح هستن و ایمان وباور قوی دارن
وباعث میشه که چقدر آدمهای خوب و با ایمان کنارشون بیان
تحسین میکنم این همه آگاهی و شناخت رو
واقعاً لذت میبره هر کسی از این زیبایی ها
ذوق و شوق بچه ها و حتی بزرگتر ها رو میشه به وضوح دید و یه احساس آرامش گرفت
خدای عزیزم سپاسگزارم ازت
خدایا شکرت برای این پارادایس زیبا و دوست داشتنی و پر از اتفاقات خوب
سپاس فراوان از خانم شایسته مهربان برای این همه زیبایی که برای ما به تصویر کشیدن
در پناه خدا باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
مریم جان در حال گزارش از عملکرد هر یک از اعضاءساکن در پارادایس هستند .
گزارش لحظه به لحظه با طنین صدای زیبای خانم شایسته و بازی گری هر یک از افراد حاضر در این پکنیک
همه با آرامش مشغول وقت گذراندن و لذت بردن هستند .هر کسی به نوعی .استاد شیک و مرتب مثل همیشه قایق را به آب زدند و آماده همراهی مریم جان و جیکوب هستند .
آرامش و احترام به علایق یکدیگر و لذت بردن و در لحظه بودن از ویژگی های بارز مهمانیهای عزیز بوده است .
مادر خانواده به زیبایی هر چه تمام تر برای هر یک از اعضا خانواده وقتی را اختصاصی در نظر می گیرد .در عین حال که خودش هم لذت می برد گاهی ماهی گیری ،گاهی موتور سواری ،گاهی پینگ پنگ گاهی پایه برای سوار شدن بر قایق بادی خانوادگی .چهره خندان و شاد مادر خانواده را خیلی دوست می داشتم .
پدر هم که با قطع کردن و تکه تکه کردن درختان خشک شده بساط یک آتش بازی شبانه را مهیا نمودند.
ماهی های که شکار می شود و با عشق دوباره به دریاچه بازگردانده می شوند .
و قایق بادی بزرگ که تخت پادشاهی برای پادشاه و خانواده هست آماده می شود و به آب انداخته می شود
چه مهمانیهای نازنینی .
استاد هم خود از حضور مهمانها لذت می برند و خودشان هم پا به پای مهمانها قایق سواری می کنند
منظره کلبه از نمایی که مریم جان داخل قایق فیلم می گرفتند بسیار زیبابود .احساس خیلی نابی بود گویی من در قایق بودم و کلبه را می دیدم آب روان و کلبه چوبی خیلی زیبا بود .
عجب بهشتی دارین استاد عزیز نوش جونتون .از هر زاویه ای که فیلم می گیرد زیبایی های جدیدی را نشان می دهید زیبایی هابی که تمامی ندارد و تکراری نیستند .
سلام به دوستای خوبم
وای آهنگ اخرش چقدر قشنگ بود خدایا شکرت
اون قایقی که خانواده اورده بودن وای ماهیگیری چه حالی بهشون میده خدایا شکرت
خدایا شکرت چه خانواده جذابی هستن خیلی خوبن خداروشکر
خدایا شکرت بخاطر استاد بامزه خدایا شکرت بخلطر وجود این فیلگ بردار ماهر خدایا شکرت شکرت