سریال زندگی در بهشت | قسمت 26 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

سلام استاد عزیزم

برام خیلی جالب بود که چن روزه بکوب مشغول تمیزکاری هستید ، مشغول زیبا سازی بیشتر پارادایس زیبا و درست موقعی که تمیزکاریهاتون تموم شد بلافاصله براتون مهمون اومد

یاد مثال مامان بزگم افتادم که وقتی جارو میکنی و شروع میکنی به تمیز کاری بعدش مهمون میاد ، یا مثلا میگه وقتی قند میشکنی بعدش عروسی و مهمونی داری

البته که اینها تمامش فرکانس و انتظار ما بعد از اتمام اون کاراست

این که شما پا به پای بچه ها و عین اونها دارید بازی و ورزش میکنید خبر انرژی بالای شما میده ، همونطور که تو یکی از فایلهاتون هم گفتید که احساس میکنید نسبت به گذشته با بالا رفتن سن جوانتر شدید و روابط تون عاشقانه تر شده احساس سرزندگی خیلی بیشتری دارید ، پا به پای بچه ها بودید انگار یکی از اون پسر ها هستید انگاربا فرزندان خانواده مچ تر بودید تا پدر اونها .

نکته دیگه مقابله و تو دل ترس ها رفتن پسر ها بود که وقتی به باترس رو له رو بشی و بشکنی و اقدام عملی انجام بدی چقد نعمت و شادی (تو اینجا لذت بردن از پرش و اب بازی و کلی تجربه جدید )وارد زندگیت میشه و چقد اعتماد بنفست بالا میره و انرژی میگیری .

و باز هم ثروت و ثروت که از همه جور وسایل تفریحی دارید برای لذت بردن از زندگی

نکته بعدی خودمونی بودن و تعارف الکی نداشتن با همدیگه هست اینکه خودتون رو برا ی همونها به زحمت الکی نمیندازید و همزمان از مهمانداری تون دارید لذت میبریدهر کی هر جور راحته رفتار میکنه

نکته بعدی ابتکار این بچه ها برای ابداع بازی های جدید وتفاهم این چهار برادر با یکدیگه هستش برعکس تمام بچهها که خیلی با گوشی و رایانه مشغول بازی هستن ولی اینها فقط بازی فیزیکی انجام میدن و از لحظه لحظه بودن در پارادایس زیبا لذت میبرند و استفاده میکنن

و اخر اینکه باز هم با وجود مهمونداری یادتون نرفت که به مریم جون ابراز عشق کنید