سریال زندگی در بهشت | قسمت 243 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

تو این فایل نکته جالبی که برام بود این بود اون بزغاله که تازه به دنیا اومده بود همش دنبال خانم شایسته می رفت و هر چی خانم شایسته بهش می گفت من مامانت نیستم گوش نمی داد ولی وقتی فردا خانم شایسته گفتند مادر و یکی از بچه ها از دنیا رفتند با خودم گفتم چه جالب استاد همیشه می گن ما با اگاهی های کامل وارد این دنیا می شویم پس اون بچه هم می دونسته که خانم شایسته ازش پرستاری خواهد کرد شاید هم این درک من اشتباه باشه ولی بیشتر به این باور دارم می رسم که ما همه آگاهی ها را داریم و اگه سعی کنیم فاصله ذهن و روحمون را کم کنیم اصلا سورپرایز نمی شیم چون ما همه آگاهی ها را داریم.

نمی دونم چقدر این نکته درست است ولی خواستم این حسم را به اشتراک بگذارم .

ممنون از این همه حس زیبا که در این سایت است

ممنون از خانم شایسته عزیز که بدون وابستگی با حال خوب زندگی زیباشون را ادامه می دهند و نشون می دهند هر چقدر کنار کسی به شما خوش بگذرد ولی وقتی حمایت خداوند را داشته باشی هر لحظه و هر شکل از زندگی ات پر از لذت است و نشونه اینکه این اتفاق به ظاهر سخت برای خانم شایسته در زمانی که استاد نبود افتاد می خواست به ما نشون بده هر کس مسیر درست را انتخاب بکند در شرایط به ظاهر نا جالب بهترین برخورد را نشان می دهد و بسیار قوی ظاهر می شود.

خانم شایسته عزیز به وجودتون و حضورتون افتخار می کنم.

انگار الان که استاد در پرادایس نیست به ما می گن ما هم به تنهایی می توانیم با استفاده از آموزه های استاد به تنهایی راه درست زندگی را انتخاب کنیم و همین که مسیر را با آموزه های ایشون جلو می رویم نشان از هدایت خداوند است. باز هم از حضورتون در زندگی ام از خداوند بزرگ سپاسگزام و همین طور از شما ممنونم که با آموزه های عملی تان زندگی مان را رنگی رنگی کردید.