این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-05 06:40:202021-12-11 07:10:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 231
89نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای بخشنده که مهربون سلام به دوستای عزیزم سلام به دو تا استاد بینظیر و فوق العاده و خوش صدا و دوست داشتنی خودم و سلام به هر کسی که چشمای قشنگش این کامنت رو میخونه.
بعد از مدتها مهشید عزیزم با نوشتن یه کامنت برای من ،منو تشویق کرد که یک بار دیگه شروع کنم به کامنت نوشتن و امیدوارم که توی این مسیر مستمر باشم و با ثبت زیباییها و با توجه بهشون مسیر زندگیمو قشنگتر کنم.
همین اول اول که رابطه شما و براونی رو دیدم یاد یه خاطره کوتاه قشنگ افتادم که چند وقت پیش برام اتفاق افتاد و دوست دارم که با شما هم به اشتراک بذارم .
پسر عموی من که خونشون چسبیده به خونه پدر و مادر منه یه سگ 45 روزه که تازه از مادرش جدا شده بودو آورده بود خونشون، چون اولین شبی بود که توی حیاطشون بود سگه زوزه میکشید و دلتنگی میکرد ظاهراً .
من توی اتاق خونه پدر مادرم ایستاده بودم و دلم داشت برای اون کوچولوی بیچاره کباب میشد و با خودم فکر کردم که برم بزن عمو بگم که اجازه بده که این کوچولوی تنها رو با خودم بیارم توی حیاطمون تا با سگ عزیزمون ویکی بازی کنه و با همدیگه مشغول باشند تا انقدر زوزه نکشه و دلتنگی نکنه .
اما بعد دوباره قانون رو با خودم مرور کردم و با خودم گفتم که این دلسوزیه مگه من تا کی میتونم برای این سگ کوچولو دلسوزی کنم؟ بنابراین به صورت ناخودآگاه شروع کردم به عشق ورزیدن بهش و از توی اتاق و با اون سگ کوچولویی که توی انباری زندانی بود صحبت کردم بهش گفتم عزیز دلم تو تنها نیستی من کنارتم و تجسم کردم که دارم نازش میکنم بغلش کرده بودم توی ذهنم و داشتم قربون صدقهاش میرفتم و با عشق باهاش صحبت میکردم همین که من شروع به صحبت کردم سگ کوچولوی تنها انگار دیگه احساس تنهایی نمیکرد و ساکت شده بود .
انقدر که هیجان زده شده بودم دویدم اومدم تا برای مامانم تعریف کنم و جالبه که همین که دست از عشق ورزیدن بهش برداشتم و از بغلم آوردمش پایین تا بیام به مامانم توضیح بدم که این کار چه نتیجهای داشت ، اون سگ دوباره شروع به زوزه کشیدن کرد و دوباره وقتی توی شروع کردم ساکت شد .
داشتم فکر میکردم و تمام اتفاقهایی که در طول روز برامون میفته هم بر اساس همین انرژی که ما داریم از خودمون بروزش میدیم رخ میدن
توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن.
تا یادم نرفته اینو بگم که من عاشق طبیعتم عاشق سرسبزیم عاشق همه درختان حتی درختایی که خشکند ، بی میوهاند یا علفهای هرزن. من همیشه هر جایی که سرسبزی دیدم هرجایی که درخت دیدم یا گلی دیدم همیشه تحسینش کردم این تحسین کردنه موجب شد که من از یه شهر سرسبز با اینکه اومدم توی یک جایی که خیلی هم خاک مناسبی برای سرسبز بودن نداره اما توی این دو نیم سالی که من اینجا هستم به شدت سرسبز و قشنگتر شده طوری که هر جایی رو که میریم که توی دو سال پیش مقداری خشک و بی آب و علف بود امسال میبینیم که کلی قشنگتر و سرسبزتر و آبادتر شده.
این تحسین سرسبزی و زیبایی تا جایی ادامه پیدا کرد که حالا به رایگان بدون اینکه ذره ای پول خرج کنیم یه ویلای قشنگ توی شمال زیبا داریم که توسط مادرِ همسرم خریداری شده هر وقت که بخوایم میتونیم بریم و از اونجا لذت ببریم درسته که این ویلا به نام ما نیست درسته که توسط کس دیگهای خریداری شده اما این از اون نعمتهاییه که قرار نیست تا ابد بابتش پولی پرداخت کنیم و میتونیم تا ابد هم ازش استفاده کنیم . اتفاقا چند روز پیش که رفته بودیم ویلا رو تحویل بگیریم صبح زود دقیقاً زمانی که آفتاب داشت طلوع میکرد با مادرِ همسرم رفتیم پیاده روی شبنم روی تمام گلها تمام علفها درختها و شالیزار نشسته بود تا چشم کار میکرد سرسبزی و سرسبزی و سرسبزی بود .
این تجربه زیبا منتج از توجه به سرسبزی و زیباییها و تحسین اونها اتفاق افتاده .
حالا جالبه که من از هوای شمال در فصل تابستون اصلاً خوشم نمیاد دوست دارم همیشه توی فضایی باشم که هوای معتدلی داره .
اما اون چند روزی که ما شمال بودیم هوا بسیار عالی خنک و در کمترین حالت رطوبت خودش بود. داخل خونه هم کولر خنکمون میکرد .
یه آگاهی یا درک جدید دیگه یا تجربه زیبای دیگهای هم که بخوام بگم اینه که من عاشق خونهها و ساختمونها هستم هر جایی که خونهها و ساختمونهای در حال ساخت رو میبینم تحسین میکنم و برای سازندهاش آرزوی موفقیت و عشق دارم این کارو از زمانی که یادم میاد انجام میدادم و مقاومتی نسبت بهش نداشتم و الان فکر میکنم شاید به خاطر
همینه که در حال حاضر توی خونهای زندگی میکنم که هیچ پول آب و برق و گازی پرداخت نمیکنیم پول اجاره و شارژ نداریم هر روز باغبون میاد و محوطه رو آبیاری میکنه و محوطه سرسبز و بینهایت زیبایی داریم و حتی صاحب خونه هم نداریم .
حالا که فکر میکنم میبینم که من نسبت به آدمها هم هیچ مقاومتی ندارم هر آدمی رو میبینم کوچکترین ویژگی خوبی که داره رو تحسین میکنم مداوم از خوبی آدمها میگم و هر وقت رابطه خوبشون رو میبینم با عشق نگاهشون میکنم و تقریباً خیلی خیلی کم آدمها رو قضاوت میکنم اگر بخوام ویژگیهای خوب آدمهای دور و اطرافیانم بگم مطمئنا نمیتونم حق مطلب رو ادا کنم چون آدمهای زندگیم و هرآدمی که سرراهم قرار میگیره شگفت انگیزه واقعاا.
چقدر خوبه این روتین داشتن و چقدر تحسین برانگیزین شما که یک عادتی رو برای خودتون ایجاد کردین که هر روز و هر روز اون کارها رو به طور دقیق انجام میدین و دقیقاً همین عادتها یا همین روتینهای درسته که باعث میشه که ما نتایج زیبای زندگیمون رو خلق کنیم اتفاقاً چند روز پیش با یکی از دوستای عزیزم که از شاگردای استاد عزیزمون هست درباره کسب و کار صحبت میکردیم در نهایت به این رسیدیم که همه اونهایی که در حیطه ثروت نتایج بیشتری دارند به این خاطره که هر روز دارن یک سری کارها انجام میدن همونطور که ما که رابطه دلخواهمون رو خلق کردیم هر روز به صورت ناخودآگاه داریم یک سری کارها رو انجام میدیم و همین کارهاست که باعث شده رابطه ما انقدر زیبا و جذاب باشه .
روتین داشتن باعث ساخته شدن شخصیت میشه و چقدر خوب که الان با دیدن شما و شنیدن صحبتهای ارزشمندتون برام یادآوری شد که باید درباره خیلی از مواردی که میخوام در اونها رشد کنم روتین مناسب خودم رو داشته باشم هرگز این روتین رو فراموش نکنم.
نکته ی مهم اینه که روتینها باید بدون استثنا هرروز انجام بشن اینطوریه که میتونیم نتایج دلخواهمون رو در همه اون زمینههایی که میخوایم خلق کنیم.
استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم خیلی خیلی شما تحسین میکنم به خاطر هماهنگی که در اجرای ایدهها و کارها با همدیگه دارین و به خاطر هماهنگی که در صحبتهاتون دارین هماهنگی که در روتین زندگیتون دارین و همینطور به خاطر هماهنگی و صلح درونتون. واقعاً چقدر خوبه که دو تا آدم انقدر با هم هماهنگ باشند و حرفهای مشترک و کارهای مشترک با هم داشته باشند اینطوری تمام روزها و تمام لحظهها فقط سوده و سوده و سود.
امروز داشتم به یه موضوع جالب فکر میکردم و شاید بد نباشه که اینجا هم بیانش کنم الان که داشتم به رسیدگی شما به پرادایس نگاه میکردم و اینکه زمان میذارین برای اینکه پارادایس رو تمیز کنید این به ذهنم اومد که چقدر شما آدمهای مسئولیت پذیری هستین و من واقعاً شما رو به خاطر این ویژگی فوق العاده تون تحسین میکنم.
امروز داشتم به این فکر میکردم که ما در قبال امکاناتی که خداوند در اختیار ما قرار داده مسئولیت داریم اگر میخویم از امکانات این دنیا استفاده کنیم ما مسئولیم که واکنش صحیحی نسبت به اون امکانات نشون بدیم از خودمون.
شاید خیلی وقتها فکر کنیم که فلانی وظیفهشه که این کارو برای شهر انجام بده اگر فلان پاکبان زمین شهر را تمیز میکنه وظیفهشه پس من این آشغال روی زمین میندازم خب اونم وظیفهشو انجام میده پولشو میگیره یا مثلاً از پستچی که بسته پستی ما رو میاره و تحویل میده تشکر نمیکنیم به خاطر اینکه میگیم خب اون داره وظیفهشو انجام میده و از دولت پول میگیره باید خیلیم عالی هم وظیفه اش انجام بده. توقع داریم که از بهترین امکانات سایتهای مختلف استفاده کنیم توی یوتیوب بهترین آموزشها رو ببینیم در حالی که بعد از دیدن آموزشها یا گوش دادن به فایلهای صوتی هیچ واکنشی از خودمون نشون نمیدیم و با خودمون میگیم که خب فلانی که داره این کارو انجام میده به سود خودشه دیگه خب محتوایی که تولید کرده دیده میشه و سود میکنه پول به دست میاره یا مثلاً اگر وارد یه گروهی میشیم که قراره با همدیگه تمرین کنیم بعد از یه مدتی ممکنه اون تمرینات رو انجام ندیم یا اگر انجام میدیم به اشتراک نذاریم و با خودمون میگیم که اشکال نداره از تمرینات دیگران استفاده میکنم میخونم و حالم خوب میشه اما به خاطر اینکه من فرصت ندارم تمریناتم رو بنویسم و به اشتراک بذارم این کار انجام نمیدم .
در واقع ما فکر میکنیم که داریم زرنگی میکنیم اما این ته ته خودخواهی و غروره .
خودخواهیه که از امکانات جهان استفاده کنیم بدون اینکه واکنشی از خودمون نشون بدیم. خودخواهی که بخوایم چیزی داشته باشیم بدون اینکه مسئولیت پاکیزه نگه داشتن و درست استفاده کردن ازش رو بپذیریم .
خودخواهیه که بخوایم جهان اطرافمون هر روز و هر روز بهتر بشه بدون اینکه ما کارهای درستی رو انجام بدیم . بهتره اینطوری بگم هر عملی یه عکسالعملی داره جهان هر لحظه به عمل ما واکنش نشون میده
اگر من آدم مسئولیت پذیری هستم در قبال اون چیزهایی که دارم و امکاناتی که در اختیارم قرار داده شده، اگر قدردانی عملی رو به کار میبرم اگر مراقبشون هستم پس من لایق این هستم که نعمتهای بیشتری رو در زندگی تجربه کنم و اگر نه ، منطقیه که خودم رو لایق ندونم به خاطر بیمسئولیتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم و استاد شایسته خوش صدا چققدر این عادت مسئولیت پذیری در شما تحسین برانگیزه چقدر به زیبایی مراقبت میکنید از امکانات زیبای پارادایس و با پاکسازی اونجا قدردانی عملی خودتون رو اجرا میکنید.
واقعا دمتون گرم بینهایت تحسینتون میکنم و این لیاقتمندی رو به وضوح در رفتار زیبای شما نسبت به امکانات و جهان اطرافتون میبینم
من فکر میکنم که ما آدمها گاهی اوقات محور اصلی رو گم میکنیم ما فکر میکنیم که اگر امکانات زیادی داشتم منم به راحتی میتونستم شبیه استاد زندگی کنم .
منم میتونستم به همین سادگی پاکسازی کنم اگر منم به همین اندازه ثروتمند بودم قدردان همه لوازمی که داشتم میبودم . اما به نظر میرسه که دیدگاه درست اینه که من اگر مسئولیت پذیر باشم و از تمام امکاناتی که همین الان دارم به درستی استفاده کنم و مسئولیت نگهداری و مراقبت از اونها رو به عهده بگیرم و اینو تبدیل به روتین زندگی خودم کنم و در حالی که قدردانی و سپاسگزاری هم انجام میدم و روی باورهام کار میکنم طبیعتاً زنددگی من رو به رشد خواهد بود و هر بار کارها برای من سادهتر میشن به خاطر اینکه من به جهان هستی نشون دادم که من آدم قابل اعتماد و مسئول و لایقی هستم برای تجربه نعمتها و امکانات بیشتر.
استاد عزیزم شما رو به خاطر تمام امکاناتی که در اختیار دارین برای انجام سادهتر کارها تحسین میکنم و میدونم که این همه نعمتی که شما دارین تجربه میکنید به خاطر قواعد درستی هست که شما دارین رعایتش میکنید .
دیروز یه فیلمی میدیدم به نام The woman and the Sea داستان درباره اولین زنی که در طول تاریخ از کانال مانش با شنا کردن گذر کرده بود بود.
این بانو انقدر از امکاناتی که داشت با وجود اینکه امکانات کمی بود استفاده درست کرده بود که در نهایت یه استادی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد و مسیر رو بهش نشون داد تا اون بتونه راحتتر از قبل این مسیر طولانی رو از فرانسه تا انگلیس گذر کنه یعنی میخوام بگم که این دختر اول مربی درست حسابی نداشت و حتی اجازه ی شنا کردن هم نداشت و هر کسی که به عنوان مربی اونو میپذیرفت تا به مسابقات جهانی ببرتش ، سعی در شکست دادنش میکرد و حتی شرط میبست سر این که این نمیتونه برنده شه . اما این دختر انقدر استمرار داشت و انقدر تمرین کرد انقدر ادامه داد که در نهایت وقتی که خودشو به جهان ثابت کرد فردی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد تا بتونه به هدف والایی که داشت دست پیدا کنه یعنی میخوام بگم که مهم نیست که الان ما چه امکاناتی داریم مهم نیست که چه شرایطی رو داریم تجربه میکنیم مهم اینه که ما چطوری میتونیم از اون چیزهایی که داریم به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و مسئولیت مراقبت از همون امکانات که داریم رو بپذیریم قدردان همین نعمتهایی باشیم که الان در حال تجربه کردنش هستیم اونوقت همه چیز درست میشه و بهبود پیدا میکنه .
سیستم جهان اینطوری نیست ؛
ثروتمند بودن در کسب و کار و روابط = مسئولیت پذیر بودن= قدردان بودن= اجرای قوانین =روتین داشتن .
بلکه اینطوریه :
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی
سلام من واقعا لذت بردم از کامنتتون از اول تا آخرش رو خوندم خیلی ممنونم از شما و چقدر خوب درباره مسولیت پذیری و سپاسگزاری و ارتباطش با احساس لیاقت نوشتین به این کامنت احتیاج داشتم و خدا رو شکر به موقع بهم ایمیل اومد و کامنت شما رو خوندم و واقعا هم همینطوره هر چیزی رو تحسین کنیم و قضاوتش نکنیم بدون مقاومت و آسان به سمت ویژگی های که تحسین کردیم جذب میشم . سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون
خیلی تحسینت میکنم که آنقدر عالی میتونی ارتباط بین ذهنیت خودت و نتایج رو بیرون بکشی وتوضیحش بدی
این یعنی به خودشناسی رسیدی
و همین رمز موفقیته
منم به سرسبزی بسیار علاقه دارم و اصلا سرسبزی می بینم یکی دیگه میشم رنگی رنگی میشم
من صبح ها عمدا راهمو طولانی میکنم تا سرکار که از کوچه ای رد بشم که پر از درخت و پرنده است و تو اون مسیر بهشتی خوش و خرم قدم می زنم و با حس و حال عالی میرم سرکار
سلام غزل عزیزم دوست دوست داشتنی من چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود من شما را به خاطر درک قوانین تحسین می کنم توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن. این متن عالی بود با این قدرت تحسین یادم آمد از زمانی که نو این مسیر بودم با این تحسین چقدر من نتیجه بدست آوردم همین الان که دارم برات می نویسم از صبح که شروع کردم به تحسین کردن آنرژیم چند برابر شد من از بچگی زیبایی اندام و صورت آدمها را تحسین می کردم و لذت میبردم برای همین خودم اندام بسیار زیبا و صورت زیبایی دارم که هر کسی من ببیند فکر نمی کنه که من 49سال دارم فکر می کنه من 30 سال هست اینکه گفتی روابط و خوبی های آدمها را تحسین می کنی من هم همین طوری هستم کلا من خیلی خوبی های آدم ها را می بینم ولی نمیدونم چی میشه همان آدمی که خیلی بهش عشق می ورزم یا تحسین می کنم رفتارش با من بد میشه داشتم فکر می کردم غزل جان می گه من خوبی های آدمها را می گم تحسین می کنم آدمهای اطرافش هم فوق العاده هستند من هم این کار می کنم چرا به تضاد برمیخورم تو این مسیر که بودم هرکسی را میدیدم یکسره خوبی هاش می گفتم آن قدر انرژی گذاشتم که جایی دیدم خودم فراموش کردم خیلی به این موضوع فکر می کنم این آگاهی به من رسید شاید آن آدمها تو ذهن من خیلی مهم بزرگ می شوند شاید هم نمیدونم ذهنم به آن آدم وابسته میشه و خودم کوچیک می کنم یا تو ذهن من نهادینه نیست که آن آدم عشقی از طرف خداوند هست مثلاً یک موردی که اخیرا پیش آمد من یک فردی درمحل کار بود که خیلی من تحسین میکرد من خیلی تحسینش می کرد همش به من می گفت زهرا تو یک آدم دیگه ای شدی اصلا قابل مقایسه با قبل نیستی البته من هم حسم خیلی خوب میشد از آنجایی که کمالگرا هستم و هر چقدر بهتر میشم کم میبینم این باعث شد خیلی احساس خوبی پیدا کنم بقیه ازش بد می گفتند من ذهنم جور دیگه ای بود جهان کاری کرد آمد تو اتاق من با من همکار شد و خیلی گرمایی هست اوایل بهار که کولر روشن می کرد با دمای خیلی سرد من یخ می کردم خیلی محترمانه ازش خواستم کولر یکم. کم کنه من اذیت نشوم بگذریم هر کاری که ذهنی بود و از نظر اعتماد به نفس بود من انجام دادم یک جایی نخواستم راضی نگهش دارم چون این ویژگی خیلی تو من هست و همین باعث شد رابطمان سرد بشه فکر می کنم اول هر رابطه خیلی از خودم مایه میذارم و جهان هم من له می کنه از آن وقت ذهنم ترسیده حرات نمی کنه کسی را تحسین کنه یا خوبی هاش بهش بگه با نوشته شما یادم آمد من چقدر با این روش نتیجه گرفتم کارم خیلی زیاد بود دو تا از همکار ها را آنقدر قلبی تحسین کردم کارم به طرز عجیبی کم شد یا یک همکاری یک نفر بهش کمک می کرد من آنقدر آن آدم به خاطر احساس لیاقتش تحسین کردم که جهان کاری کرد آن آدم آمد پیش من و به من کمک می کنه یا خانه های بزرگ تحسین کردم الان خانه بی نظیری تو بهترین جای شهر داریم یا خانم هایی که رانندگی می کردند آنقدر تحسین کردم که الان به طرز عجیبی خداوند کمکم کرد دارم رانندگی می کنم در مورد تشکر من خودم استاد این کار هستم هر کسی کاری کنه خیلی تشکر می کنم تمام اینها به نظر من یک مرز داره که باید رعایت کنی که از آن طرف نیفتی
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی عالی بود
سلام به دوست عزیزم زهرا خانم امیدوارم که حالتون عالی باشه خیلی ممنونم از محبتتون سپاسگزارم که برای من نوشتین راستش اول که پیامتونو خوندم چیزی به ذهنم نرسید جز سپاسگزاری که بهتون بگم .
گذاشتم زمانی که چیزی داشته باشم که بتونم براتون بنویسم و به کلی یادم رفت..
خواستم زیر اون کامنتی که برام نوشتین براتون پاسخ بنویسم اما گزینه پاسخ نداشت به خاطر همین روی این کامنتتون براتون مینویسم و پاسخ به اون یکی کامنتتونم همین جا میدم .
پیشنهاد من بهتون اینه که حتماً کتاب زنان زیرک اثر شری آرگون را مطالعه کنید این کتاب درباره رفتار یک بانو در رابطه عاطفیه و با ذکر مثال کلی توضیح داده اما به خاطر اینکه درباره عزت نفس زنانِ موضوع اصلیش ، میشه در همه زمینهها به کار برد کلاً در روابط میشه از مثالها و توضیحاتش و راهکارهایی که میده استفاده مفیدی کرد.
اینکه گاهی ما دچار روزمرگی بشیم و احساسمون بد بشه و بخوایم که رشد کنیم بخواهیم که کارهای جدیدی انجام بدیم کاملاً طبیعیه و برای همه پیش میاد. بهتون پیشنهاد میدم که زیاد با خدا صحبت کنید توی صحبتهاتونم درخواست نگین از همون اول، بلکه درباره چیزهای خوبی که میبینید یا کلی صحبت کنید یعنی فکر کنید که یک دوستی کنار شما نشسته و شما از اتفاقات روزمرهتون اون چیزایی که خوبه براش بگین اگر کسی نیست که توی محل کارتون باهاش درباره قوانین صحبت کنید شما میتونید با خدا صحبت کنید و این صحبت خیلی میتونه به شما کمک کنه بعد از یه مدتی متوجه میشین که خیلی از کارهایی که دوست داشتین پیش ببریم پیش رفته بدون اینکه شما متوجه بشین و خیلی از درخواستهاتونم تیک خوردن .
کار دیگهای که بعد از هم صحبتی با خدا و گفتن یا صحبت کردن درباره قوانین با اون میتونید بکنید اینه که شروع کنید به صحبت کردن درباره درخواستهاتون اما نه با احساس نیاز . وقتی ما احساس نیاز نسبت به یک چیزی داشته باشیم یعنی داریم به نبود اون چیز توجه میکنیم و این تاثیر خوبی نداره اما اگر بخواهیم مثلاً انگار با یه دوستی نشستین دارین از آرزوهاتون صحبت میکنید بعد رویاپردازی میکنید براش تصویرسازی میکنید تصویر ذهنی خودتون براش توضیح میدید و بعد از یه مدتی میبینید که خیلی از چیزهایی که میخواستید اتفاق افتاده بود درهای زیاد به روی شما باز شده و احساستونم کلاً با این کار خیلی خوب میشه. به نظر من رها کردن به معنای پیشرفت نکردن نیست رها کردن یک موضوع به معنای اینه که توجهتونو بیارین روی لحظه حال و اون کاری که الان دارین انجام میدین در واقع توجهتونو بیارین روی خودتون و تجربه زیستنتون نه اون چیزهایی که الان ندارین و میخواین که داشته باشین . وقتی که توجهتونو بیارین روی لحظه حال زندگیتون اتفاقاً خیلی کارها هست که باید انجام بدین در واقع شما توجهتونو میارین روی شخصیت خودتون بدون اینکه هدف داشته باشین که به نتیجه خاصی برسین روی شخصیت خودتون کار میکنین نتیجه تغییر شخصیت خودتون رو میبینید همش منتظریم که یک اتفاق جدید بیفته و از تغییر شخصیت لذت نمیبریم.
باز هم استاد عباسمنش و استاد شایسته با توانایی بی نظیر خودشان در حل مسائل زندگی ظرف مخصوص تعویض روغن را تبدیل به محل ریختن مایعات و فضولات جوجه داک ها کرده و بااین روش رطوبت و کثیفی را از قفس جوجه داک ها دور میکند و از بیماری آنها جلوگیری میکند…
چقدر روند تکاملی استاد عباسمنش در پاکسازی پرودایس قابل تحسین است که ابتدا پاک سازی را با یک قیچی آهن بور شروع کردن ولی الان کلی ابزار حرفه ای دارند و در چندین دقیقه یک درخت کاج تنومند را قطع کرده و با دستگاه هودچیپر آن را تبدیل به آرد میکنند و برای قفس جوجه ها ومرغ هابه کار میگیرند…
به نام خدای هدایتگرم به مسیر زیباییها و افکار و باوردرست در مسیر رسیدن به خواسته ها
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانو مهربانم
من از دیدن تکرار و تکرار این سریالها سیر نمیشوم چون سراسر لذت و شادی و تحسین و شکر گزاری وثروت و نعمت و فراوانی و سلامتی عشق و علاقه وپاکی و سراسر درس و آگاهی ست برای ما
استاد سپاسگزارتم
یکی از لذت بخش ترین کار در این سریال
موقع غذا دادن به مرغ و خروسها و بزها ست و کیف میکنم وقتی استاد با دستان پراز غذا راه میفتن و تمامی حیوانات اون بهشت زیبا دنبال استاد میرن وای لذت دنیا رو میبرم وچقدر تحسینتون میکنم این کار روتین شما رو که با عشق و علاقه انجام میدین حیوانات هم این احساس خوب رو میفهمن بدون غرغر و نق نق
استاد عزیزم درس من از دیدن این سریال اینه که هر کاری رو که دوست داریم وقتی بااحساس خوب انجام بدیم اول خودمون لذت میبریم و رسیدن به خواسته ها انجام دادن همین کارهاست به سادگی تمام
وقتی از مسیر لذت میبری و شاد هستی بدون که داری به خواسته ات میرسی
و من خیلی خوشحالم که در این مسیر شادی و احساس خوب قرار دارم
استاد از زمانی که از شما یاد گرفتم در تمام لحظه هایم ایاک نعبد و ایاک نستعین رو بگم و ایمان قلبی داشته باشم به این حرف تمام کارهام رو داره خدا قشنگ درست میکنه خدایا شکرت سپاسگزارم
استاد ممنونتم خداوند اجر دنیا و آخرت رو به شما بدهد دوستتون دارم
خدایا ممنونم که به من قدرت دادی و هدایتم کردی تا با آشنایی و شناخت و درک این قوانین و با افکار و باور درست بتونم هر روز بهترین خبر و بهترین اتفاق و بهترین انسانها ومشتریهای خوب رو برای خودم بسازم چون منم مثل خداوند خالق هستم و اگر از این آگاهیها درست استفاده نکنم منم مثل 99 درصد از انسانهای دیگه از زندگی لذت نمیبرم و به خودم ظلم کردم
استاد عزیزم و مریم جان ممنون شما دو عزیز هستم که واقعا بی دریغ و بی منت تمام تجارب و آگاهیهای خودتون رو با ما به اشتراک میذارید تا ماهم بتونیم مثل شما از زندگی لذت ببریم اونم فقط یه درصد کم چون هنوز مثل شما ایمان و توکل و افکار و باورهاو کنترل ذهن خوب و خوب نداریم اما داریم کار میکنیم و سعی براین داریم هرروز بهتر و بهتر شود و میشود همانطور که شما و مریم جان و تعدادی از افراد بی نظیر این سایت تونستن و نتایج خوب گرفتن من هم میتونم فقط باید بیشتر تمرکز و کار کرد و تجسم
من شاگرد همچین استادی هستم و میسازم بهترینها رو برای خودم
این فایل هم نشانه امروز من بود بسیار لذت بردم از خوندن کامنتهای دوستانم
به قول مریم جان باید هرزگاهی علفهای هرز ذهنمون رو پاک سازی کنیم و چقدر زندگی عالی میشود افکار سازنده جاشون رو میگیرن که ما رو به سمت خواسته هامون آگاهانه جهت دهی میکنن
خدایا شکرت سپاسگزارتم که هر لحظه منو هدایت میکنی به سمت زیباییهای بیشتر
حجم زیادی از درختا و پیچک ها و علف های هرز باید ازبین بره تا این مسیر ایجاد بشه که یه پروژه ی بزرگ حسابه و به قول بانوی پرادایس مسیر طولانی در پیش دارن اما چاره چیه؟ فقط شروع !!! همین و بس ….
آره فقط باید از یه جایی شروع کرد بعد کم کم ایده میاد که اینجوری راحت تر میشه ، اونجوری سریع تره ، با اینکار بازدهی میره بالا و کلی تجربه ی جدید و کلی پیشرفت وهمینجور آروم آروم و آهسته و پیوسته پیش میریم و اونوقت این هدفم تیک میزنیم همونطور که میگیم همه ی دستاوردهای بزرگ حاصل قدم های کوچیکه.
حق با خانوم شایسته است تمیز کردن خیلی حس خوبی داره حالا اون هرچیزی که باشه چه در مقیاس کوچیک مثل این اره چه در مقیاس بزرگتر مثل تمیز کردن محل زندگی و خونمون انقدر انرژیش مثبت و خوبه که انگار اون وسایل و اشیا هم خوشحالن از اینکه از تمیزی برق میزنن.
ارزش ابزار که باعث میشه دونفر یه کار مشابه رو انجام بدن ولی یکی سریع تر ، کاراتر ، راحت تر و با کیفیت تر و البته لذت بخش تر و در نتیجه بازدهی بالاتر
نکته ی آخر هم شرطی سازی : شاید زمانی که پاولف روی اون سگ کار میکرد تا این فرایند رو متوجه بشه فکرشم نمیکرد چقدر این کار مهم باشه و چقدر الان همین فرایند شرطی سازی به ما در خیلی از جنبه ها کمک میکنه ، اما مشکل از اونجایی شروع میشه که میفهمیم با این فرایند چقدر تابحال به خودمون صدمه زدیم و از چاقویی که میتونستیم برای میوه پوست کندن استفاده کنیم برای زخمی کردن خودمون استفاده کردیم و با این فرایند یه سری عادت ها و رفتارهایی در خودمون ایجاد کردیم که داریم بااونا به خودمون صدمه میزنیم ، اما من الان اینجام که با این فرایند عادتهای جدید در خودم ایجاد کنم و در هر ورژن یه سری باگ هام رو اصلاح کنم به امید الله مهربان
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا چه صبح پاییزی زیبایی خدایاشکرت تحسین میکنم این پردایس زیبا با کلی کارایی که داره با بچه هاش خدایاشکرت تحسین میکنم این رابطه رویایی تون رو و اینکه همش با هم هماهنگ و همکاری میکنید خدایاشکرت روتین تون خیلی عالی منم بلند میشم کامنتهای که باید بخونم رو میخونم شکرگزاری هامو میکنم تو دفتر و اهرم رنج و لذت رومیخونم به جوجه هام که الان مرغ شدن نگاه میکنم چیزی لازم باشه انجام بدم آخه غذا پیششون هست و لذت میبرم از دیدنشون دو تا مرغ هستن که هر روز خداروشکر تخم هم میزارن بعد پسرم و میبرم مدرسه و از همون سمت پیاده روی میکنم البته گاهی وقتا همسرم میبره و بعد دوباره میام خونه باز سریال زندگی در بهشت رو میبینم و کامنت میزارم و کلی لذت میبرم و باز کارهای خونه داشته باشم رو میرسم در حین کار فایل گوش میدم و اگه کار نداشته باشم میشینم روی باور هام و دوره هام کارمیکنم و کلی لذت میبرم و کلی ایده میاد و یه ناهار خوشمزه هم درست میکنم در کنارش و الان هم روی عشق ومودت هستم سه ماه تمرکزی دارم کار میکنم الان فک کنم یه ماه شد ولی خیلی نتایج عالی گرفتم خدایاشکرت و چقد لذت بخشه به حیونا غذا دادن خدایاشکرت چقد اون قیچی زدن به شاخ و برگ اضافه حال میده دقیقا مثل قیچی کردن باورهای محدود کننده بود خدایاشکرت واقعا تحسین میکنم این ابزارهای هیولا رو که انقد کمک کردن واسه راحت شدن کارها خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه این همه زیبایی و نعمت و فراوانی و ثروت و حل کردن مسائل خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم
برای وجود شما نازنینان که برای ما سراسر آگاهی و آموزش هستین ممنون از سخاوتتون که بی دریغ و بخشنده هستین و لحظها و تجربههای نابتون رو هدیه میکنید دیدگاه کلی من از این کلیپ سراسر آموزش این بود همیشه در همه موارد زندگی باید پاکسازی انجام بشه تا زیبایی نمایانتر آسودگی بهتر ایجاد بشه در پناه حق باشید .
در این هوای زیبا و تا حدودی سرد پاییزی با کاپشن و کلاه به سراغ غذاهای مرغها و خروس ها رفته و براونی نیز شما را همراهی می کند تا بتواند زودتر و اول از همه غذا بخورد شازده همیشه اول صبح پشت در می نشیند تا استاد را در آغوش کشیده و ابراز علاقه کند بزها هم شرطی شده و به سرعت به دنبال استاد می دوند تا غذا بخورند و بالاخره غذا ریخته شده و شروع به خوردن می کنند.اردک ها نیاز به مراقبت بیشتری داشته و ایده ی استاد از همه کسانی که در یوتیوپ ایده گذاشته اند بهتر و کاراتر است و این به دلیل این است که ایشان همواره از خود سوال می کنند چطور از این بهتر ؟کاراتر؟سریع تر؟غذا دادن به جیل و سایر مرغها که در مکانی جدا قرار دارند .داک ها که در شاپ گذاشته شده و در قفس تمیزی که خانم شایسته درست کرده اند قرار دارند سیستم گرمایشی هیولا داشته اما باید هر چند روز یک بار زیر قفس آن ها تمیز شود. تمرکز و مدیریت همزمان بر روی چندین کار یکی از مهارت های عالی است که همه باید برای موفقیت در زندگی خود اجرا و تمرین کنند.
به سراغ پاکسازی شاخه های نازک رفته و تمام آن ها را با انبر قطع می کنید قرار است مسیر زیبایی در دل پارادیس ایجاد کنید. حالا قرار است با اره و تراکتور به سراغ شاخ و برگ های اضافی رفته و آن ها را صاف کنیم اگر باورهای مخرب و نامناسب ما نیز اینگونه در کسری از ثانیه ناپدید می شود چقدر عالی بود اما متاسفانه چنین چیزی امکان پذیر نیست و باید تکامل خود را گذرانده و مسیر را با لذت طی کنیم موفقیت های یک شبه نتیجهای جز نا امیدی در بر ندارد. استاد کلاه مخصوص خود را که هدفون دارد در گوش خود گذاشته و هیچ صدایی نمی شنوند مسیر تمیز شده و درختان بزرگ که زمانی ناپیدا بود به زیبایی نمایان می شود.
همه ی درختچه ها به هم متصل شده و تفکیک آن ها کار بسیار سخت و زمان بری است تغییر باورهای ما نیز به همین سختی است و تا همه آن ها با هم قطع نشود رسیدن به خواسته ها امکان پذیر نیست چون همگی به هم متصل هستند.تریلر پر شده و دستاورد امروز عالی . بوی کاج خوشبو در هوا پیچیده است و استاد در حال پاکسازی موتور اره هیولای میلواکی هستند خانه به راحتی نمایان شده و مسیر به تدریج باز تر مانند مسیر رسیدن به اهداف که تا قدم بر نداریم مشخص نیست اما به محض برداشتن قدم اول قدم های بعدی به ما گفته شده و مسیر به تدریج روشن . مسیر رسیدن به خواسته ها هیچ گاه از ابتدا مشخص نیست و برای همین بسیاری از افراد با فکر کردن به چگونگی از همان ابتدا از طی کردن مسیر ناامید می شوند اما تا قدم اول را بر نداریم قدم های بعدی به ما گفته نخواهد شد و چگونگی در دستان خداوند است ما علم و آگاهی و قدرت خداوند را درک نکرده وظیفه ما بندگی و وظیفه خداوند اجابت در خواست های ماست همان گونه که خداوند در قرآن بیان کرده است.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم
خدا را شکر سریال زندگی در بهشت با تمام زیباییهایش مثل برانی مرغها زمین پر از علف خشک غذا خوردن مرغها و برانی بزها هوای سرد پرادایس چقدر دوست داشتنی و دیدنی شده
مخصوصاً استاد که وقتی به حیوانات غذا میدهد چقدر حس خوبی و انرژی میگیریم و این بهشت برین نصیب کسانی شده که توانستند ذهن خودشان را کنترل کنند و تغییر بنیادین در شخصیت خودشان به وجود بیارند مثل این دو استاد بزرگوار
خدایا شکر جوجه اردک تازه به دنیا اومده همه از نعمتهای خداوند و تماماً زیبایی و قشنگی را برای چشمهایمان هدیه دادهاند تا لذت لحظه لحظه زندگی را ببریم و خدا قوت به شما استاد و خانم شایسته که پرادایس را پاکسازی و اداره میکنید تا همه چی خوب پیش برود وما هم توجه روی زیباییها داشته باشیم
در پناه الله یکتا شد و پیروز و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خدای بخشنده که مهربون سلام به دوستای عزیزم سلام به دو تا استاد بینظیر و فوق العاده و خوش صدا و دوست داشتنی خودم و سلام به هر کسی که چشمای قشنگش این کامنت رو میخونه.
بعد از مدتها مهشید عزیزم با نوشتن یه کامنت برای من ،منو تشویق کرد که یک بار دیگه شروع کنم به کامنت نوشتن و امیدوارم که توی این مسیر مستمر باشم و با ثبت زیباییها و با توجه بهشون مسیر زندگیمو قشنگتر کنم.
همین اول اول که رابطه شما و براونی رو دیدم یاد یه خاطره کوتاه قشنگ افتادم که چند وقت پیش برام اتفاق افتاد و دوست دارم که با شما هم به اشتراک بذارم .
پسر عموی من که خونشون چسبیده به خونه پدر و مادر منه یه سگ 45 روزه که تازه از مادرش جدا شده بودو آورده بود خونشون، چون اولین شبی بود که توی حیاطشون بود سگه زوزه میکشید و دلتنگی میکرد ظاهراً .
من توی اتاق خونه پدر مادرم ایستاده بودم و دلم داشت برای اون کوچولوی بیچاره کباب میشد و با خودم فکر کردم که برم بزن عمو بگم که اجازه بده که این کوچولوی تنها رو با خودم بیارم توی حیاطمون تا با سگ عزیزمون ویکی بازی کنه و با همدیگه مشغول باشند تا انقدر زوزه نکشه و دلتنگی نکنه .
اما بعد دوباره قانون رو با خودم مرور کردم و با خودم گفتم که این دلسوزیه مگه من تا کی میتونم برای این سگ کوچولو دلسوزی کنم؟ بنابراین به صورت ناخودآگاه شروع کردم به عشق ورزیدن بهش و از توی اتاق و با اون سگ کوچولویی که توی انباری زندانی بود صحبت کردم بهش گفتم عزیز دلم تو تنها نیستی من کنارتم و تجسم کردم که دارم نازش میکنم بغلش کرده بودم توی ذهنم و داشتم قربون صدقهاش میرفتم و با عشق باهاش صحبت میکردم همین که من شروع به صحبت کردم سگ کوچولوی تنها انگار دیگه احساس تنهایی نمیکرد و ساکت شده بود .
انقدر که هیجان زده شده بودم دویدم اومدم تا برای مامانم تعریف کنم و جالبه که همین که دست از عشق ورزیدن بهش برداشتم و از بغلم آوردمش پایین تا بیام به مامانم توضیح بدم که این کار چه نتیجهای داشت ، اون سگ دوباره شروع به زوزه کشیدن کرد و دوباره وقتی توی شروع کردم ساکت شد .
داشتم فکر میکردم و تمام اتفاقهایی که در طول روز برامون میفته هم بر اساس همین انرژی که ما داریم از خودمون بروزش میدیم رخ میدن
توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن.
تا یادم نرفته اینو بگم که من عاشق طبیعتم عاشق سرسبزیم عاشق همه درختان حتی درختایی که خشکند ، بی میوهاند یا علفهای هرزن. من همیشه هر جایی که سرسبزی دیدم هرجایی که درخت دیدم یا گلی دیدم همیشه تحسینش کردم این تحسین کردنه موجب شد که من از یه شهر سرسبز با اینکه اومدم توی یک جایی که خیلی هم خاک مناسبی برای سرسبز بودن نداره اما توی این دو نیم سالی که من اینجا هستم به شدت سرسبز و قشنگتر شده طوری که هر جایی رو که میریم که توی دو سال پیش مقداری خشک و بی آب و علف بود امسال میبینیم که کلی قشنگتر و سرسبزتر و آبادتر شده.
این تحسین سرسبزی و زیبایی تا جایی ادامه پیدا کرد که حالا به رایگان بدون اینکه ذره ای پول خرج کنیم یه ویلای قشنگ توی شمال زیبا داریم که توسط مادرِ همسرم خریداری شده هر وقت که بخوایم میتونیم بریم و از اونجا لذت ببریم درسته که این ویلا به نام ما نیست درسته که توسط کس دیگهای خریداری شده اما این از اون نعمتهاییه که قرار نیست تا ابد بابتش پولی پرداخت کنیم و میتونیم تا ابد هم ازش استفاده کنیم . اتفاقا چند روز پیش که رفته بودیم ویلا رو تحویل بگیریم صبح زود دقیقاً زمانی که آفتاب داشت طلوع میکرد با مادرِ همسرم رفتیم پیاده روی شبنم روی تمام گلها تمام علفها درختها و شالیزار نشسته بود تا چشم کار میکرد سرسبزی و سرسبزی و سرسبزی بود .
این تجربه زیبا منتج از توجه به سرسبزی و زیباییها و تحسین اونها اتفاق افتاده .
حالا جالبه که من از هوای شمال در فصل تابستون اصلاً خوشم نمیاد دوست دارم همیشه توی فضایی باشم که هوای معتدلی داره .
اما اون چند روزی که ما شمال بودیم هوا بسیار عالی خنک و در کمترین حالت رطوبت خودش بود. داخل خونه هم کولر خنکمون میکرد .
یه آگاهی یا درک جدید دیگه یا تجربه زیبای دیگهای هم که بخوام بگم اینه که من عاشق خونهها و ساختمونها هستم هر جایی که خونهها و ساختمونهای در حال ساخت رو میبینم تحسین میکنم و برای سازندهاش آرزوی موفقیت و عشق دارم این کارو از زمانی که یادم میاد انجام میدادم و مقاومتی نسبت بهش نداشتم و الان فکر میکنم شاید به خاطر
همینه که در حال حاضر توی خونهای زندگی میکنم که هیچ پول آب و برق و گازی پرداخت نمیکنیم پول اجاره و شارژ نداریم هر روز باغبون میاد و محوطه رو آبیاری میکنه و محوطه سرسبز و بینهایت زیبایی داریم و حتی صاحب خونه هم نداریم .
حالا که فکر میکنم میبینم که من نسبت به آدمها هم هیچ مقاومتی ندارم هر آدمی رو میبینم کوچکترین ویژگی خوبی که داره رو تحسین میکنم مداوم از خوبی آدمها میگم و هر وقت رابطه خوبشون رو میبینم با عشق نگاهشون میکنم و تقریباً خیلی خیلی کم آدمها رو قضاوت میکنم اگر بخوام ویژگیهای خوب آدمهای دور و اطرافیانم بگم مطمئنا نمیتونم حق مطلب رو ادا کنم چون آدمهای زندگیم و هرآدمی که سرراهم قرار میگیره شگفت انگیزه واقعاا.
چقدر خوبه این روتین داشتن و چقدر تحسین برانگیزین شما که یک عادتی رو برای خودتون ایجاد کردین که هر روز و هر روز اون کارها رو به طور دقیق انجام میدین و دقیقاً همین عادتها یا همین روتینهای درسته که باعث میشه که ما نتایج زیبای زندگیمون رو خلق کنیم اتفاقاً چند روز پیش با یکی از دوستای عزیزم که از شاگردای استاد عزیزمون هست درباره کسب و کار صحبت میکردیم در نهایت به این رسیدیم که همه اونهایی که در حیطه ثروت نتایج بیشتری دارند به این خاطره که هر روز دارن یک سری کارها انجام میدن همونطور که ما که رابطه دلخواهمون رو خلق کردیم هر روز به صورت ناخودآگاه داریم یک سری کارها رو انجام میدیم و همین کارهاست که باعث شده رابطه ما انقدر زیبا و جذاب باشه .
روتین داشتن باعث ساخته شدن شخصیت میشه و چقدر خوب که الان با دیدن شما و شنیدن صحبتهای ارزشمندتون برام یادآوری شد که باید درباره خیلی از مواردی که میخوام در اونها رشد کنم روتین مناسب خودم رو داشته باشم هرگز این روتین رو فراموش نکنم.
نکته ی مهم اینه که روتینها باید بدون استثنا هرروز انجام بشن اینطوریه که میتونیم نتایج دلخواهمون رو در همه اون زمینههایی که میخوایم خلق کنیم.
استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم خیلی خیلی شما تحسین میکنم به خاطر هماهنگی که در اجرای ایدهها و کارها با همدیگه دارین و به خاطر هماهنگی که در صحبتهاتون دارین هماهنگی که در روتین زندگیتون دارین و همینطور به خاطر هماهنگی و صلح درونتون. واقعاً چقدر خوبه که دو تا آدم انقدر با هم هماهنگ باشند و حرفهای مشترک و کارهای مشترک با هم داشته باشند اینطوری تمام روزها و تمام لحظهها فقط سوده و سوده و سود.
امروز داشتم به یه موضوع جالب فکر میکردم و شاید بد نباشه که اینجا هم بیانش کنم الان که داشتم به رسیدگی شما به پرادایس نگاه میکردم و اینکه زمان میذارین برای اینکه پارادایس رو تمیز کنید این به ذهنم اومد که چقدر شما آدمهای مسئولیت پذیری هستین و من واقعاً شما رو به خاطر این ویژگی فوق العاده تون تحسین میکنم.
امروز داشتم به این فکر میکردم که ما در قبال امکاناتی که خداوند در اختیار ما قرار داده مسئولیت داریم اگر میخویم از امکانات این دنیا استفاده کنیم ما مسئولیم که واکنش صحیحی نسبت به اون امکانات نشون بدیم از خودمون.
شاید خیلی وقتها فکر کنیم که فلانی وظیفهشه که این کارو برای شهر انجام بده اگر فلان پاکبان زمین شهر را تمیز میکنه وظیفهشه پس من این آشغال روی زمین میندازم خب اونم وظیفهشو انجام میده پولشو میگیره یا مثلاً از پستچی که بسته پستی ما رو میاره و تحویل میده تشکر نمیکنیم به خاطر اینکه میگیم خب اون داره وظیفهشو انجام میده و از دولت پول میگیره باید خیلیم عالی هم وظیفه اش انجام بده. توقع داریم که از بهترین امکانات سایتهای مختلف استفاده کنیم توی یوتیوب بهترین آموزشها رو ببینیم در حالی که بعد از دیدن آموزشها یا گوش دادن به فایلهای صوتی هیچ واکنشی از خودمون نشون نمیدیم و با خودمون میگیم که خب فلانی که داره این کارو انجام میده به سود خودشه دیگه خب محتوایی که تولید کرده دیده میشه و سود میکنه پول به دست میاره یا مثلاً اگر وارد یه گروهی میشیم که قراره با همدیگه تمرین کنیم بعد از یه مدتی ممکنه اون تمرینات رو انجام ندیم یا اگر انجام میدیم به اشتراک نذاریم و با خودمون میگیم که اشکال نداره از تمرینات دیگران استفاده میکنم میخونم و حالم خوب میشه اما به خاطر اینکه من فرصت ندارم تمریناتم رو بنویسم و به اشتراک بذارم این کار انجام نمیدم .
در واقع ما فکر میکنیم که داریم زرنگی میکنیم اما این ته ته خودخواهی و غروره .
خودخواهیه که از امکانات جهان استفاده کنیم بدون اینکه واکنشی از خودمون نشون بدیم. خودخواهی که بخوایم چیزی داشته باشیم بدون اینکه مسئولیت پاکیزه نگه داشتن و درست استفاده کردن ازش رو بپذیریم .
خودخواهیه که بخوایم جهان اطرافمون هر روز و هر روز بهتر بشه بدون اینکه ما کارهای درستی رو انجام بدیم . بهتره اینطوری بگم هر عملی یه عکسالعملی داره جهان هر لحظه به عمل ما واکنش نشون میده
اگر من آدم مسئولیت پذیری هستم در قبال اون چیزهایی که دارم و امکاناتی که در اختیارم قرار داده شده، اگر قدردانی عملی رو به کار میبرم اگر مراقبشون هستم پس من لایق این هستم که نعمتهای بیشتری رو در زندگی تجربه کنم و اگر نه ، منطقیه که خودم رو لایق ندونم به خاطر بیمسئولیتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم و استاد شایسته خوش صدا چققدر این عادت مسئولیت پذیری در شما تحسین برانگیزه چقدر به زیبایی مراقبت میکنید از امکانات زیبای پارادایس و با پاکسازی اونجا قدردانی عملی خودتون رو اجرا میکنید.
واقعا دمتون گرم بینهایت تحسینتون میکنم و این لیاقتمندی رو به وضوح در رفتار زیبای شما نسبت به امکانات و جهان اطرافتون میبینم
من فکر میکنم که ما آدمها گاهی اوقات محور اصلی رو گم میکنیم ما فکر میکنیم که اگر امکانات زیادی داشتم منم به راحتی میتونستم شبیه استاد زندگی کنم .
منم میتونستم به همین سادگی پاکسازی کنم اگر منم به همین اندازه ثروتمند بودم قدردان همه لوازمی که داشتم میبودم . اما به نظر میرسه که دیدگاه درست اینه که من اگر مسئولیت پذیر باشم و از تمام امکاناتی که همین الان دارم به درستی استفاده کنم و مسئولیت نگهداری و مراقبت از اونها رو به عهده بگیرم و اینو تبدیل به روتین زندگی خودم کنم و در حالی که قدردانی و سپاسگزاری هم انجام میدم و روی باورهام کار میکنم طبیعتاً زنددگی من رو به رشد خواهد بود و هر بار کارها برای من سادهتر میشن به خاطر اینکه من به جهان هستی نشون دادم که من آدم قابل اعتماد و مسئول و لایقی هستم برای تجربه نعمتها و امکانات بیشتر.
استاد عزیزم شما رو به خاطر تمام امکاناتی که در اختیار دارین برای انجام سادهتر کارها تحسین میکنم و میدونم که این همه نعمتی که شما دارین تجربه میکنید به خاطر قواعد درستی هست که شما دارین رعایتش میکنید .
دیروز یه فیلمی میدیدم به نام The woman and the Sea داستان درباره اولین زنی که در طول تاریخ از کانال مانش با شنا کردن گذر کرده بود بود.
این بانو انقدر از امکاناتی که داشت با وجود اینکه امکانات کمی بود استفاده درست کرده بود که در نهایت یه استادی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد و مسیر رو بهش نشون داد تا اون بتونه راحتتر از قبل این مسیر طولانی رو از فرانسه تا انگلیس گذر کنه یعنی میخوام بگم که این دختر اول مربی درست حسابی نداشت و حتی اجازه ی شنا کردن هم نداشت و هر کسی که به عنوان مربی اونو میپذیرفت تا به مسابقات جهانی ببرتش ، سعی در شکست دادنش میکرد و حتی شرط میبست سر این که این نمیتونه برنده شه . اما این دختر انقدر استمرار داشت و انقدر تمرین کرد انقدر ادامه داد که در نهایت وقتی که خودشو به جهان ثابت کرد فردی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد تا بتونه به هدف والایی که داشت دست پیدا کنه یعنی میخوام بگم که مهم نیست که الان ما چه امکاناتی داریم مهم نیست که چه شرایطی رو داریم تجربه میکنیم مهم اینه که ما چطوری میتونیم از اون چیزهایی که داریم به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و مسئولیت مراقبت از همون امکانات که داریم رو بپذیریم قدردان همین نعمتهایی باشیم که الان در حال تجربه کردنش هستیم اونوقت همه چیز درست میشه و بهبود پیدا میکنه .
سیستم جهان اینطوری نیست ؛
ثروتمند بودن در کسب و کار و روابط = مسئولیت پذیر بودن= قدردان بودن= اجرای قوانین =روتین داشتن .
بلکه اینطوریه :
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی
سلام من واقعا لذت بردم از کامنتتون از اول تا آخرش رو خوندم خیلی ممنونم از شما و چقدر خوب درباره مسولیت پذیری و سپاسگزاری و ارتباطش با احساس لیاقت نوشتین به این کامنت احتیاج داشتم و خدا رو شکر به موقع بهم ایمیل اومد و کامنت شما رو خوندم و واقعا هم همینطوره هر چیزی رو تحسین کنیم و قضاوتش نکنیم بدون مقاومت و آسان به سمت ویژگی های که تحسین کردیم جذب میشم . سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون
سلام غزل جان
چه کامنت پر مغز و قشنگی نوشتی
خیلی تحسینت میکنم که آنقدر عالی میتونی ارتباط بین ذهنیت خودت و نتایج رو بیرون بکشی وتوضیحش بدی
این یعنی به خودشناسی رسیدی
و همین رمز موفقیته
منم به سرسبزی بسیار علاقه دارم و اصلا سرسبزی می بینم یکی دیگه میشم رنگی رنگی میشم
من صبح ها عمدا راهمو طولانی میکنم تا سرکار که از کوچه ای رد بشم که پر از درخت و پرنده است و تو اون مسیر بهشتی خوش و خرم قدم می زنم و با حس و حال عالی میرم سرکار
زندگیت سرسبز و بهشتی باشه ان شالله.
سلام غزل عزیزم دوست دوست داشتنی من چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود من شما را به خاطر درک قوانین تحسین می کنم توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن. این متن عالی بود با این قدرت تحسین یادم آمد از زمانی که نو این مسیر بودم با این تحسین چقدر من نتیجه بدست آوردم همین الان که دارم برات می نویسم از صبح که شروع کردم به تحسین کردن آنرژیم چند برابر شد من از بچگی زیبایی اندام و صورت آدمها را تحسین می کردم و لذت میبردم برای همین خودم اندام بسیار زیبا و صورت زیبایی دارم که هر کسی من ببیند فکر نمی کنه که من 49سال دارم فکر می کنه من 30 سال هست اینکه گفتی روابط و خوبی های آدمها را تحسین می کنی من هم همین طوری هستم کلا من خیلی خوبی های آدم ها را می بینم ولی نمیدونم چی میشه همان آدمی که خیلی بهش عشق می ورزم یا تحسین می کنم رفتارش با من بد میشه داشتم فکر می کردم غزل جان می گه من خوبی های آدمها را می گم تحسین می کنم آدمهای اطرافش هم فوق العاده هستند من هم این کار می کنم چرا به تضاد برمیخورم تو این مسیر که بودم هرکسی را میدیدم یکسره خوبی هاش می گفتم آن قدر انرژی گذاشتم که جایی دیدم خودم فراموش کردم خیلی به این موضوع فکر می کنم این آگاهی به من رسید شاید آن آدمها تو ذهن من خیلی مهم بزرگ می شوند شاید هم نمیدونم ذهنم به آن آدم وابسته میشه و خودم کوچیک می کنم یا تو ذهن من نهادینه نیست که آن آدم عشقی از طرف خداوند هست مثلاً یک موردی که اخیرا پیش آمد من یک فردی درمحل کار بود که خیلی من تحسین میکرد من خیلی تحسینش می کرد همش به من می گفت زهرا تو یک آدم دیگه ای شدی اصلا قابل مقایسه با قبل نیستی البته من هم حسم خیلی خوب میشد از آنجایی که کمالگرا هستم و هر چقدر بهتر میشم کم میبینم این باعث شد خیلی احساس خوبی پیدا کنم بقیه ازش بد می گفتند من ذهنم جور دیگه ای بود جهان کاری کرد آمد تو اتاق من با من همکار شد و خیلی گرمایی هست اوایل بهار که کولر روشن می کرد با دمای خیلی سرد من یخ می کردم خیلی محترمانه ازش خواستم کولر یکم. کم کنه من اذیت نشوم بگذریم هر کاری که ذهنی بود و از نظر اعتماد به نفس بود من انجام دادم یک جایی نخواستم راضی نگهش دارم چون این ویژگی خیلی تو من هست و همین باعث شد رابطمان سرد بشه فکر می کنم اول هر رابطه خیلی از خودم مایه میذارم و جهان هم من له می کنه از آن وقت ذهنم ترسیده حرات نمی کنه کسی را تحسین کنه یا خوبی هاش بهش بگه با نوشته شما یادم آمد من چقدر با این روش نتیجه گرفتم کارم خیلی زیاد بود دو تا از همکار ها را آنقدر قلبی تحسین کردم کارم به طرز عجیبی کم شد یا یک همکاری یک نفر بهش کمک می کرد من آنقدر آن آدم به خاطر احساس لیاقتش تحسین کردم که جهان کاری کرد آن آدم آمد پیش من و به من کمک می کنه یا خانه های بزرگ تحسین کردم الان خانه بی نظیری تو بهترین جای شهر داریم یا خانم هایی که رانندگی می کردند آنقدر تحسین کردم که الان به طرز عجیبی خداوند کمکم کرد دارم رانندگی می کنم در مورد تشکر من خودم استاد این کار هستم هر کسی کاری کنه خیلی تشکر می کنم تمام اینها به نظر من یک مرز داره که باید رعایت کنی که از آن طرف نیفتی
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی عالی بود
غزل عزیزم ازت سپاسگزارم با آرزوی بهترینها
سلام به دوست عزیزم زهرا خانم امیدوارم که حالتون عالی باشه خیلی ممنونم از محبتتون سپاسگزارم که برای من نوشتین راستش اول که پیامتونو خوندم چیزی به ذهنم نرسید جز سپاسگزاری که بهتون بگم .
گذاشتم زمانی که چیزی داشته باشم که بتونم براتون بنویسم و به کلی یادم رفت..
خواستم زیر اون کامنتی که برام نوشتین براتون پاسخ بنویسم اما گزینه پاسخ نداشت به خاطر همین روی این کامنتتون براتون مینویسم و پاسخ به اون یکی کامنتتونم همین جا میدم .
پیشنهاد من بهتون اینه که حتماً کتاب زنان زیرک اثر شری آرگون را مطالعه کنید این کتاب درباره رفتار یک بانو در رابطه عاطفیه و با ذکر مثال کلی توضیح داده اما به خاطر اینکه درباره عزت نفس زنانِ موضوع اصلیش ، میشه در همه زمینهها به کار برد کلاً در روابط میشه از مثالها و توضیحاتش و راهکارهایی که میده استفاده مفیدی کرد.
اینکه گاهی ما دچار روزمرگی بشیم و احساسمون بد بشه و بخوایم که رشد کنیم بخواهیم که کارهای جدیدی انجام بدیم کاملاً طبیعیه و برای همه پیش میاد. بهتون پیشنهاد میدم که زیاد با خدا صحبت کنید توی صحبتهاتونم درخواست نگین از همون اول، بلکه درباره چیزهای خوبی که میبینید یا کلی صحبت کنید یعنی فکر کنید که یک دوستی کنار شما نشسته و شما از اتفاقات روزمرهتون اون چیزایی که خوبه براش بگین اگر کسی نیست که توی محل کارتون باهاش درباره قوانین صحبت کنید شما میتونید با خدا صحبت کنید و این صحبت خیلی میتونه به شما کمک کنه بعد از یه مدتی متوجه میشین که خیلی از کارهایی که دوست داشتین پیش ببریم پیش رفته بدون اینکه شما متوجه بشین و خیلی از درخواستهاتونم تیک خوردن .
کار دیگهای که بعد از هم صحبتی با خدا و گفتن یا صحبت کردن درباره قوانین با اون میتونید بکنید اینه که شروع کنید به صحبت کردن درباره درخواستهاتون اما نه با احساس نیاز . وقتی ما احساس نیاز نسبت به یک چیزی داشته باشیم یعنی داریم به نبود اون چیز توجه میکنیم و این تاثیر خوبی نداره اما اگر بخواهیم مثلاً انگار با یه دوستی نشستین دارین از آرزوهاتون صحبت میکنید بعد رویاپردازی میکنید براش تصویرسازی میکنید تصویر ذهنی خودتون براش توضیح میدید و بعد از یه مدتی میبینید که خیلی از چیزهایی که میخواستید اتفاق افتاده بود درهای زیاد به روی شما باز شده و احساستونم کلاً با این کار خیلی خوب میشه. به نظر من رها کردن به معنای پیشرفت نکردن نیست رها کردن یک موضوع به معنای اینه که توجهتونو بیارین روی لحظه حال و اون کاری که الان دارین انجام میدین در واقع توجهتونو بیارین روی خودتون و تجربه زیستنتون نه اون چیزهایی که الان ندارین و میخواین که داشته باشین . وقتی که توجهتونو بیارین روی لحظه حال زندگیتون اتفاقاً خیلی کارها هست که باید انجام بدین در واقع شما توجهتونو میارین روی شخصیت خودتون بدون اینکه هدف داشته باشین که به نتیجه خاصی برسین روی شخصیت خودتون کار میکنین نتیجه تغییر شخصیت خودتون رو میبینید همش منتظریم که یک اتفاق جدید بیفته و از تغییر شخصیت لذت نمیبریم.
براتون زیبایی و آسانی آرزو میکنم
سلام و خدا قوت بر استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته ای ارجمند
تشکر فراوان از استاد برای این فایل هدیه ای ارزشمند!.
برای تماشای این فایل که تأثیر مثبتی در زندگی من واعضای سایت استاد عباسمنش دارد الله را شکرگذاری میکنم و از استاد عباسمنش تشکر و قدردانی میکنم…
چقدر بارش باران پرودایس را زیبا کرده و انگار که خودمن هم آنجا بودم و عطر باران را استشمام میکردم…
استاد عباسمنش با تکنیک شرطی سازی به نحو احسن براونی را به جلوی انبار برده و شروع به غذا دادن به او میکند.
چقدر این بزغاله ها زیبا هستن وچقدر انرژی جوجه داک ها مثبت است…
باز هم استاد عباسمنش و استاد شایسته با توانایی بی نظیر خودشان در حل مسائل زندگی ظرف مخصوص تعویض روغن را تبدیل به محل ریختن مایعات و فضولات جوجه داک ها کرده و بااین روش رطوبت و کثیفی را از قفس جوجه داک ها دور میکند و از بیماری آنها جلوگیری میکند…
واما استاد عباسمنش و استاد شایسته مشغول نابودی درختچه های هرز میشوند…
چقدر روند تکاملی استاد عباسمنش در پاکسازی پرودایس قابل تحسین است که ابتدا پاک سازی را با یک قیچی آهن بور شروع کردن ولی الان کلی ابزار حرفه ای دارند و در چندین دقیقه یک درخت کاج تنومند را قطع کرده و با دستگاه هودچیپر آن را تبدیل به آرد میکنند و برای قفس جوجه ها ومرغ هابه کار میگیرند…
خداقوتتان دهد….
به نام خدای مهربان و بخشنده ام
به نام خدای هدایتگرم به مسیر زیباییها و افکار و باوردرست در مسیر رسیدن به خواسته ها
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانو مهربانم
من از دیدن تکرار و تکرار این سریالها سیر نمیشوم چون سراسر لذت و شادی و تحسین و شکر گزاری وثروت و نعمت و فراوانی و سلامتی عشق و علاقه وپاکی و سراسر درس و آگاهی ست برای ما
استاد سپاسگزارتم
یکی از لذت بخش ترین کار در این سریال
موقع غذا دادن به مرغ و خروسها و بزها ست و کیف میکنم وقتی استاد با دستان پراز غذا راه میفتن و تمامی حیوانات اون بهشت زیبا دنبال استاد میرن وای لذت دنیا رو میبرم وچقدر تحسینتون میکنم این کار روتین شما رو که با عشق و علاقه انجام میدین حیوانات هم این احساس خوب رو میفهمن بدون غرغر و نق نق
استاد عزیزم درس من از دیدن این سریال اینه که هر کاری رو که دوست داریم وقتی بااحساس خوب انجام بدیم اول خودمون لذت میبریم و رسیدن به خواسته ها انجام دادن همین کارهاست به سادگی تمام
وقتی از مسیر لذت میبری و شاد هستی بدون که داری به خواسته ات میرسی
و من خیلی خوشحالم که در این مسیر شادی و احساس خوب قرار دارم
استاد از زمانی که از شما یاد گرفتم در تمام لحظه هایم ایاک نعبد و ایاک نستعین رو بگم و ایمان قلبی داشته باشم به این حرف تمام کارهام رو داره خدا قشنگ درست میکنه خدایا شکرت سپاسگزارم
استاد ممنونتم خداوند اجر دنیا و آخرت رو به شما بدهد دوستتون دارم
سلام و درود
چقدر لذت بخش که داری به این موجودات زنده غذا بدی
چقدر ایده خوبی برای مرغابیها انجام داده بودید
همه چی رو پیش بینی کردید که دیگه کار اضافی انجام ندید
و اون شاخهای اضافی که برش دادید چقدر جنگل رو زیباتر کرد ودسترسیتون به همه چی بهتر شد
همین که استاد ومریم جان از کارهای روز مرگیشون لذت میبرند و برای ما به نمایش میزارن سپاسگزارم
به نام خالق زیباییها و فراوانی و ثروت
خدایا ممنونم که به من قدرت دادی و هدایتم کردی تا با آشنایی و شناخت و درک این قوانین و با افکار و باور درست بتونم هر روز بهترین خبر و بهترین اتفاق و بهترین انسانها ومشتریهای خوب رو برای خودم بسازم چون منم مثل خداوند خالق هستم و اگر از این آگاهیها درست استفاده نکنم منم مثل 99 درصد از انسانهای دیگه از زندگی لذت نمیبرم و به خودم ظلم کردم
استاد عزیزم و مریم جان ممنون شما دو عزیز هستم که واقعا بی دریغ و بی منت تمام تجارب و آگاهیهای خودتون رو با ما به اشتراک میذارید تا ماهم بتونیم مثل شما از زندگی لذت ببریم اونم فقط یه درصد کم چون هنوز مثل شما ایمان و توکل و افکار و باورهاو کنترل ذهن خوب و خوب نداریم اما داریم کار میکنیم و سعی براین داریم هرروز بهتر و بهتر شود و میشود همانطور که شما و مریم جان و تعدادی از افراد بی نظیر این سایت تونستن و نتایج خوب گرفتن من هم میتونم فقط باید بیشتر تمرکز و کار کرد و تجسم
من شاگرد همچین استادی هستم و میسازم بهترینها رو برای خودم
این فایل هم نشانه امروز من بود بسیار لذت بردم از خوندن کامنتهای دوستانم
به قول مریم جان باید هرزگاهی علفهای هرز ذهنمون رو پاک سازی کنیم و چقدر زندگی عالی میشود افکار سازنده جاشون رو میگیرن که ما رو به سمت خواسته هامون آگاهانه جهت دهی میکنن
خدایا شکرت سپاسگزارتم که هر لحظه منو هدایت میکنی به سمت زیباییهای بیشتر
چون من لایقشون هستم
به نام خدایی که به اندیشه های درونی من آگاهه
حجم زیادی از درختا و پیچک ها و علف های هرز باید ازبین بره تا این مسیر ایجاد بشه که یه پروژه ی بزرگ حسابه و به قول بانوی پرادایس مسیر طولانی در پیش دارن اما چاره چیه؟ فقط شروع !!! همین و بس ….
آره فقط باید از یه جایی شروع کرد بعد کم کم ایده میاد که اینجوری راحت تر میشه ، اونجوری سریع تره ، با اینکار بازدهی میره بالا و کلی تجربه ی جدید و کلی پیشرفت وهمینجور آروم آروم و آهسته و پیوسته پیش میریم و اونوقت این هدفم تیک میزنیم همونطور که میگیم همه ی دستاوردهای بزرگ حاصل قدم های کوچیکه.
حق با خانوم شایسته است تمیز کردن خیلی حس خوبی داره حالا اون هرچیزی که باشه چه در مقیاس کوچیک مثل این اره چه در مقیاس بزرگتر مثل تمیز کردن محل زندگی و خونمون انقدر انرژیش مثبت و خوبه که انگار اون وسایل و اشیا هم خوشحالن از اینکه از تمیزی برق میزنن.
ارزش ابزار که باعث میشه دونفر یه کار مشابه رو انجام بدن ولی یکی سریع تر ، کاراتر ، راحت تر و با کیفیت تر و البته لذت بخش تر و در نتیجه بازدهی بالاتر
نکته ی آخر هم شرطی سازی : شاید زمانی که پاولف روی اون سگ کار میکرد تا این فرایند رو متوجه بشه فکرشم نمیکرد چقدر این کار مهم باشه و چقدر الان همین فرایند شرطی سازی به ما در خیلی از جنبه ها کمک میکنه ، اما مشکل از اونجایی شروع میشه که میفهمیم با این فرایند چقدر تابحال به خودمون صدمه زدیم و از چاقویی که میتونستیم برای میوه پوست کندن استفاده کنیم برای زخمی کردن خودمون استفاده کردیم و با این فرایند یه سری عادت ها و رفتارهایی در خودمون ایجاد کردیم که داریم بااونا به خودمون صدمه میزنیم ، اما من الان اینجام که با این فرایند عادتهای جدید در خودم ایجاد کنم و در هر ورژن یه سری باگ هام رو اصلاح کنم به امید الله مهربان
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا چه صبح پاییزی زیبایی خدایاشکرت تحسین میکنم این پردایس زیبا با کلی کارایی که داره با بچه هاش خدایاشکرت تحسین میکنم این رابطه رویایی تون رو و اینکه همش با هم هماهنگ و همکاری میکنید خدایاشکرت روتین تون خیلی عالی منم بلند میشم کامنتهای که باید بخونم رو میخونم شکرگزاری هامو میکنم تو دفتر و اهرم رنج و لذت رومیخونم به جوجه هام که الان مرغ شدن نگاه میکنم چیزی لازم باشه انجام بدم آخه غذا پیششون هست و لذت میبرم از دیدنشون دو تا مرغ هستن که هر روز خداروشکر تخم هم میزارن بعد پسرم و میبرم مدرسه و از همون سمت پیاده روی میکنم البته گاهی وقتا همسرم میبره و بعد دوباره میام خونه باز سریال زندگی در بهشت رو میبینم و کامنت میزارم و کلی لذت میبرم و باز کارهای خونه داشته باشم رو میرسم در حین کار فایل گوش میدم و اگه کار نداشته باشم میشینم روی باور هام و دوره هام کارمیکنم و کلی لذت میبرم و کلی ایده میاد و یه ناهار خوشمزه هم درست میکنم در کنارش و الان هم روی عشق ومودت هستم سه ماه تمرکزی دارم کار میکنم الان فک کنم یه ماه شد ولی خیلی نتایج عالی گرفتم خدایاشکرت و چقد لذت بخشه به حیونا غذا دادن خدایاشکرت چقد اون قیچی زدن به شاخ و برگ اضافه حال میده دقیقا مثل قیچی کردن باورهای محدود کننده بود خدایاشکرت واقعا تحسین میکنم این ابزارهای هیولا رو که انقد کمک کردن واسه راحت شدن کارها خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه این همه زیبایی و نعمت و فراوانی و ثروت و حل کردن مسائل خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم
درود و صد سپاس از خداوند مهربان و بخشنده
برای وجود شما نازنینان که برای ما سراسر آگاهی و آموزش هستین ممنون از سخاوتتون که بی دریغ و بخشنده هستین و لحظها و تجربههای نابتون رو هدیه میکنید دیدگاه کلی من از این کلیپ سراسر آموزش این بود همیشه در همه موارد زندگی باید پاکسازی انجام بشه تا زیبایی نمایانتر آسودگی بهتر ایجاد بشه در پناه حق باشید .
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
پاکسازی در پرادایس.
در این هوای زیبا و تا حدودی سرد پاییزی با کاپشن و کلاه به سراغ غذاهای مرغها و خروس ها رفته و براونی نیز شما را همراهی می کند تا بتواند زودتر و اول از همه غذا بخورد شازده همیشه اول صبح پشت در می نشیند تا استاد را در آغوش کشیده و ابراز علاقه کند بزها هم شرطی شده و به سرعت به دنبال استاد می دوند تا غذا بخورند و بالاخره غذا ریخته شده و شروع به خوردن می کنند.اردک ها نیاز به مراقبت بیشتری داشته و ایده ی استاد از همه کسانی که در یوتیوپ ایده گذاشته اند بهتر و کاراتر است و این به دلیل این است که ایشان همواره از خود سوال می کنند چطور از این بهتر ؟کاراتر؟سریع تر؟غذا دادن به جیل و سایر مرغها که در مکانی جدا قرار دارند .داک ها که در شاپ گذاشته شده و در قفس تمیزی که خانم شایسته درست کرده اند قرار دارند سیستم گرمایشی هیولا داشته اما باید هر چند روز یک بار زیر قفس آن ها تمیز شود. تمرکز و مدیریت همزمان بر روی چندین کار یکی از مهارت های عالی است که همه باید برای موفقیت در زندگی خود اجرا و تمرین کنند.
به سراغ پاکسازی شاخه های نازک رفته و تمام آن ها را با انبر قطع می کنید قرار است مسیر زیبایی در دل پارادیس ایجاد کنید. حالا قرار است با اره و تراکتور به سراغ شاخ و برگ های اضافی رفته و آن ها را صاف کنیم اگر باورهای مخرب و نامناسب ما نیز اینگونه در کسری از ثانیه ناپدید می شود چقدر عالی بود اما متاسفانه چنین چیزی امکان پذیر نیست و باید تکامل خود را گذرانده و مسیر را با لذت طی کنیم موفقیت های یک شبه نتیجهای جز نا امیدی در بر ندارد. استاد کلاه مخصوص خود را که هدفون دارد در گوش خود گذاشته و هیچ صدایی نمی شنوند مسیر تمیز شده و درختان بزرگ که زمانی ناپیدا بود به زیبایی نمایان می شود.
همه ی درختچه ها به هم متصل شده و تفکیک آن ها کار بسیار سخت و زمان بری است تغییر باورهای ما نیز به همین سختی است و تا همه آن ها با هم قطع نشود رسیدن به خواسته ها امکان پذیر نیست چون همگی به هم متصل هستند.تریلر پر شده و دستاورد امروز عالی . بوی کاج خوشبو در هوا پیچیده است و استاد در حال پاکسازی موتور اره هیولای میلواکی هستند خانه به راحتی نمایان شده و مسیر به تدریج باز تر مانند مسیر رسیدن به اهداف که تا قدم بر نداریم مشخص نیست اما به محض برداشتن قدم اول قدم های بعدی به ما گفته شده و مسیر به تدریج روشن . مسیر رسیدن به خواسته ها هیچ گاه از ابتدا مشخص نیست و برای همین بسیاری از افراد با فکر کردن به چگونگی از همان ابتدا از طی کردن مسیر ناامید می شوند اما تا قدم اول را بر نداریم قدم های بعدی به ما گفته نخواهد شد و چگونگی در دستان خداوند است ما علم و آگاهی و قدرت خداوند را درک نکرده وظیفه ما بندگی و وظیفه خداوند اجابت در خواست های ماست همان گونه که خداوند در قرآن بیان کرده است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم
خدا را شکر سریال زندگی در بهشت با تمام زیباییهایش مثل برانی مرغها زمین پر از علف خشک غذا خوردن مرغها و برانی بزها هوای سرد پرادایس چقدر دوست داشتنی و دیدنی شده
مخصوصاً استاد که وقتی به حیوانات غذا میدهد چقدر حس خوبی و انرژی میگیریم و این بهشت برین نصیب کسانی شده که توانستند ذهن خودشان را کنترل کنند و تغییر بنیادین در شخصیت خودشان به وجود بیارند مثل این دو استاد بزرگوار
خدایا شکر جوجه اردک تازه به دنیا اومده همه از نعمتهای خداوند و تماماً زیبایی و قشنگی را برای چشمهایمان هدیه دادهاند تا لذت لحظه لحظه زندگی را ببریم و خدا قوت به شما استاد و خانم شایسته که پرادایس را پاکسازی و اداره میکنید تا همه چی خوب پیش برود وما هم توجه روی زیباییها داشته باشیم
در پناه الله یکتا شد و پیروز و ثروتمند باشید انشاالله