سریال زندگی در بهشت | قسمت 226 - صفحه 5

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    562MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

70 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»

    (ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﺮﺍﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻱ ﺍﺑﺪﻱ ﻭ ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ [ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ] ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ (٧٢ توبه)

    —————————————————————————

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت. امیدوارم حالتون عالی عالی عالی باشه و همواره در پناه رب العالمین قلبتون نورانی باشه.

    خب اینجا یکی از غار تنهایی در اومده کامنت بنویسه. فقط اسمش غار تنهاییه، ولی این تنهایی به معنی عدم فعالیت توی سایت نیست.

    فایل میبینم و گوش میدم و مکتوب میکنم.

    —————————————————————————

    این فایل نشانه امروزم بود و چندتا نکته باعث شد کامنت بنویسم.

    دیروز با یکی از دوستان صحبت برند میلواکی شد و گفت از فروشگاه ابزار یه دونه سری پیچ‌گوشتی دریل شارژی گرفتم برند میلواکی. و کلی در مورد برند میلواکی حرف زدیم و شب همون دوستم اومد سر کار یه دونه سری پیچ‌گوشتی میلواکی برام آورد. بهش گفتم خب خدا رو شکر اولین میلواکی زندگیم رو دریافت کردم. اونم هدیه.

    و این فایل نشانه امروزم شد که استاد ابزارهای میلواکی رو نشون میده و میگه برند میلواکی برند مورد علاقه منه؛ خلاصه استاد جانم از همین تریبون خدمتتون عرض کنم برند میلواکی مورد علاقه همه علاقمندان به ابزار هست. هر کسی عاشق میلواکی نیست در واقع یا چیزی از ابزار بلد نیست یا هنوز اسم برند میلواکی به گوشش نخورده.

    از طرفی دیگه این نشانه ها باعث تعجبم نمیشه. یعنی یه جورایی میگم همینه دیگه باید همینجوری باشه. باید اینجوری باشه که وقتی من در مورد یه موضوع مورد علاقه ام صحبت میکنم، و بعدش نشانه هاش رو میبینم که من در مسیر علاقه ام هستم. قانون همینه دیگه.

    و این در حالیه که قبلاً هر چیزی رو میدیدم میگفتم رسیدن به این موضوع غیر ممکنه و نشانه ای که میدیدم این بود آره واقعاً غیر ممکنه.

    واقعاً این نباید عادی بشه و من همیشه باید شکرگزار نشانه ها باشم.

    نکته بعدی که به ذهنم رسید در موردش بنویسم این بود که دیشب داشتم فایلهای پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو مکتوب میکردم و موضوع باورها شد. و یه باوری رو تکرار کردم با خودم. ولی قبل از اون یه نکته دیگه رو بگم که چند روز پیش توی یکی دیگه از فایلها شنیدم ، استاد کامنت یکی از دوستان رو میخوند و باورهای محدود کننده رو میکشید بیرون و می‌گفت این «ولی و اما و اگر» هایی که به زبون میاریم دقیقاً همون جاییه که پاشنه های آشیل و باورهای محدود کننده رو میشه شناسایی کرد.

    اما دیدم مدتهاست «ولی و اما و اگر» های من متوجه خودمه. یعنی یه جورایی ربطش میدم به خودم و تکاملم ، پس جای امیدواری داشت برام که از طرفی من مسئولیت زندگیم رو پذیرفتم و از طرفی میدونم که تکاملی هست که باید طی بشه.

    باوری که داشتم تکرار میکردم این بود: «پول می‌تونه راحت و فراوون بدست بیاد» ؛ ولی… من هنوز بلدش نیستم ؛ اما… بذار براش الگو پیدا کنم …

    بعد از اون یادم افتاد چند روز پیش توی کافه بودم، توی زمانی که من منتظر آماده شدن سفارشم بودم، دوتا جوون داشتن با تلفن حرف میزدن و بعد قطع می‌کردن با همدیگه حرف میزدن، (خداییش من آگاهانه سعی میکنم کنجکاوی تو کار بقیه نکنم ولی این بزرگواران خیلی نزدیک من ایستاده بودن و بلند بلند حرف میزدم) بحث خرید و فروش یه سانتافه بود که داشتن تلاش میکردن با تماس و ارسال عکس یه خریدار و فروشنده رو بهم وصل کنن و بعدش در مورد مبلغ کمیسیون شون حرف می‌زدن. یا توی بیزینس های مشابه دیگه … گفتم اینم الگو، با اینکه این مدل بیزینس مورد علاقه من نیست ولی برای ذهن می‌تونه الگوی باور پذیر شدن باشه. و در ادامه فایل استاد مثال بیزینس پاکسازی علفهای جنگل با بزها و گرده افشانی باغها با زنبورها رو زدن. دو تا الگوی دیگه برای باور پذیری این باور که «پول و ثروت می‌تونه به راحتی و به فراوانی بدست بیاد».

    در ادامه فایل اون مدادی که خودش جمع میشد ، حتی اون نقاله زاویه سنج و اون گیره ها همه شون ایده های ارزشمند توی این فایل بود که داشتنشون چقدر کار رو ساده تر می‌کنه.

    —————————————————————————

    جدیداً کمتر مثال هوافضایی میزنم خودمم دارم نگران میشم نکنه ریست فکتوری شدم.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
    • -
      فاطمه علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1317 روز

      سلام و درود به حمید امیری ،عزیز گرامی!…

      آقای امیری عزیز…حدودا چند هفته هست دارم برای قدم جدید ،بیزنسم گام برمیدارم.عجب ایده ایی..ولی ناگفته نمونه.بعضی موقعها فکر میکنم خواب میبینم!

      ولی نشانها اینقدر ، تایید ها رو برام تیک میزنه …که فقط میخام زودتر بتونم تمومش کنم..

      یجاهایی بهم میگه ارام باش .لذت ببر..اگه عجله کنی و فکر میکنی ذهنت میتونه کارا پیش ببره.خیال خام کردیا..

      من سعی کردم یکم این دام عجله رو بزارم کنار…

      ولی بازم کِرمش تموم شدنی نیست..

      این باور شما نسبت به پول…

      که میتونه براحتی و فراوانی وارد زندگیمون بشه..

      خیلی روم تاثیر گذاشت…

      میدونی چیه!؟وقتیکه یفردی رو میبینم که بر فرض داره یه زندگی رو خودش بتنهایی میچرخونه…دقیقا ته ذهنم اینو بیشتر حس میکنم..

      که میگم چجور میتونه!؟..

      واقعا این باورهای ما اینقدر بهم چسبیده و دنباله دارن …که هر چقدر روشون کار میکنیم.بیشتر بیشتر…درکشون میکنیم…

      واقعا ساخت باورهای قدرتمند کننده یه جهاد اکبریه…

      من خودم این چند ماه که دارم روی خودم کار میکنم..میبینم چقدر من تونستم نخالهامو بشناسم..بعد فکر میکردم..باید زود نتیجه بگیرم..

      میدونی این مدل زندگی درست و صحیح چه نقطعه ایی رو ،برام بولد میکنه….

      سیستمش با تمام باورهای گذشتمون به اندازه چرخش کره زمین تفاوت داره….

      با همین تفاوتها..نیاز به تکامل داره تا ما تعقییر کنیم…

      اها الان یادم اومد…یادمه سال 91.90 من وارد دوره لیسانس دقیقا همون دانشگاهی که دوستداشتم باشم…قبول شدم.اینقدر خوشحال بودم که نگو!

      قبلش خواب دیدم بوجود ندونستن قانون..خداوند بهم مدرک همون دانشگاه رو داد…

      و من با رتبه خوب قبول شدم…

      و یادمه اخرای ترم رسید…

      چون رشته من فوق لیسانس و مراتب بالاترشو ایران نداره..

      دفاعیه هم در کنار پایان نامه باید انجام میدادیم..

      میدونی اقای امیری .در مورد تز پایان نامم چی بود.؟!.اومدم انواع صدفهای حوزه خلیج فارس ..از بوشهر گرفته تا بندرعباس و سیستان بلوچستان..کلا در این حوزه…رو ..بررسی کردم و از اون نوع گونه ها اوردم توی دکوراسیون اتاق خواب..

      هم بصورت عملی بود..و هم بصورت نوشتاری..من دو ترم درگیر این موضوع بودم..

      تا بالاخره با بهترین شکل ممکن و لطف خداوند بزرگ…

      تونستم این مسئله رو حل کنم….

      حساب کنید..اینقدر ذوق شوقم نسبت به اینکار زیاد بود..

      منیکه که توی کار طراحی و کار نوشتاری صفر بودم..همون پایان نامه چند مدار قابلیتهای درونیمو کشوند بیرون..

      تمام کارای عملی و نوشتاری با سیستم خیلی ساده انجام دادم…

      خیلی روندش طولانی بود..ولی وقتی انجام میدادم هر دفعه برام اسون میشد…

      ولی برای منیکه تو عمرم توی این موارد خیلی عالی عمل نمیکردم.ولی تونستم.با نمره 19.75..کار پایان نامه رو به اتمام برسونم..

      و لطف خدا بیشتر شامل حالم شد..خیلی معجزات میدیدم..واقعا یه پروسه قوی بود برام..

      امروز یه لحظه هدایت شدم به کار پروژه دانشگاهیم…

      به این درک رسیدم..که چه عاملی باعث شد..تا بتونم بهترین خودمو ارائه بدم…

      یچیزی پشتش منو ترغیب میکرد تا بتونم از پس این مسیله ایی که روز و شبمو گرفته بود.به خوبی به پایان برسونمش!

      اینقدر ذوق شوقم زیاد بود.که استادم بیشتر منو تشویق میکرد…

      حالا بهر حال گذشت.ولی یه درس بزرگی برام داشت..

      برای اینکه همیشه این ذوق و شوق رو داشته باشم!..

      و بیشترین عواملش این بود…اگه نمیتونستم پایان نام مو ..تمام کنم.میفتاد برای ترم بعد..و ترم بعد باید در کنارش چندین برابر هزینه میکردم..

      با وجود تمام سختیهایی که واقعا یه موقعهایی بخودم میدادم..ولی لطف خدا باعث شد تمام شود…

      ولی در مدار استاد عزیزم…همین سه سالی که در جوارشم..اینقدر بدیهی و ساده کارم انجام شده.که بعضی وقتا از ساده بودنش…میفتم تو شک….خندم گرفته…

      فکر میکنم باید زجر بکشم تا از ایده الهامیم بخوبی ثروت و پول بسازم…

      بنظرت با اون تجربه گذشته..باید چه جهادی راه بیندازیم…

      اینروزا فقط از خداوند استقامت و توکل و ایمان و احساس ارامش میخام..

      به لطف خودش داره مدام بهم کمک میکنه..نگرانیم کمتر شده.و همین تو دام سخت شدن کار، داره کمتر میشه…

      ولی میدونی چه چیزی اون داستان پایان نامه ام برام بولد شد…چه درکی برام بوجود اورد..

      که وقتی میخای یکاری انجام بدی..و من اون دانشگاه رو قانون دنیا میبینم…

      اگه کوتاه بیام.اگه عزت نفسمو رها کنم.و بترسم..و کم بیارم…اون کار انجام نمیشه..و من هر بار بیشتر چک و لگد میخورم..

      ولی اگه بگم!. نه من میتونم از پس این مسیله بر بیام..به راهکارها هدایت میشم.

      خوبی قانون درست خداوند اینه..ما به اسانی و لذت بخش.و ایمان بخدا و توکل بهش..به این پروسه ،هدایت میشویم…و حتی از روندمونم لذت میبریمم.و مترفع تر میشویم…

      ولی گذشته..خودمو میگم!.. مجبور بودنم برای انجام کاری.. زجرم میداد!. سختی بود!…خودمو به آب آتش مینداختم!…و خیلی برای خودم بزرگش میکردم..احساس بدم کار رو بیشتر برام سخت میکرد..ولی یجاهایی رهاش میکردم.و یا یجایی میخاستم به زور با احساس بد انجامش بدم..

      و نکته بعد اقای امیری عزیز..امروز هدایت شدم..به ایه زیبایی…

      از سوره سبا..ایه 14…راجع به مرگ سلیمان…و ایمان به غیب…

      فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى‏ مَوْتِهِ إِلَّا دَآبَّهُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُواْ فِى الْعَذَابِ الْمُهِینُ

      اونجایی که میگه ..جنیان گفتند اگه ایمان به غیب رو میدانستیم..در عذاب سخت نمی ماندیم..

      این یه نکته رو برام بولد کرد..همین سختی کشیدن برای اونچیزی که میخاییم…

      ایمان به غیب.ایمان به اونچیزی که نمیبینمش…خداوند به یوسف در اعماق چاه بهش گفت..تو ایتده اونا رو از کارشون اگاه خاهی ساخت..

      این ایمان به غیب چکارایی که نمیکنه..

      ولی ما..احاطه شدیم به باورهای گذشتگانمان…همین باعث شد.که جلوی نعمت ها و ثروتهای خداوند رو بگیریم…

      این میتونه توی تمامی جنبه ها باشه…

      این ایه..این باور رو بیشتر برام قابل درکتر کرد..

      که اینقدر مرگ سلیمان ارام و روان و راحت بوده…که هیچکسی جز مورچه ها ،نمیدونسته که سلیمان مُرده..وقتی عصاشو مورچه ها میخورن.. و میفته روی زمین اونجا جنیان ،میفهمن که سلیمان مُرده…الله اکبر…

      و میگن کاش ایمان به غیب داشتیم تا ما هم توی سختی و عذاب نمیموندیم..

      اتفاقا چند روز پیش…پدرم راجع به داستان سلیمان بهم گفت.ولی کاملا با این نگرش متفاوت بود…نگرشی که بنظر من.داشت در مورد چیزی میگفت که اصلا یه زره هم مفید نبود…

      و لطف خدا باعث شد تا بیشتر این ایه رو درک کنم.و بدونم ایمان به غیب بزرگترین ، مسیله ایی که باید بتونم هر بار برای خودم بیاد بیاریم . .و برای زندگی روز مره ام…تا اسان شوم به اسانیها

      الله اکبر..از این ایمان به غیب و ادامه دادن در مسیر درست…و ناامید نشدن.‌چیزی که استاد در عزت نفس جلسه اول راجع بهش صحبت میکنه…اینقدر این جلسه اول مهمه هر چقدر پیش میرم احساس میکنم بیشتر بهش نیاز دارم..دیگه نمیخام عجله کنم.

      دوست عزیز هم فرکانسیم.انشالله این راحتی و اسانی نعمت و ثروت و ایمان به غیب…بیشتر در ذهن در به در گشتمون،”قوی تر بشه…و بتونیم ادامه بدییم.. وکم نیاریم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1287 روز

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      طس ۚ تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ﴿١نمل﴾

      طاء، سین. این آیاتِ [با عظمتِ] قرآن و کتابی روشنگر است.

      هُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿٢نمل﴾

      [که سراسر] هدایت کننده [انسان ها] و برای مؤمنان مژده دهنده است.

      الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿٣نمل﴾

      همانان که نماز برپا می دارند و زکات می پردازند، و قاطعانه به آخرت یقین دارند؛

      ========================================================================

      حمیدِ حنیف عزیزم،سلام.

      سلام و سلامتی و نور و عشق و مودت الله مهربانم رو از ابرخوشه لانیاکیا و مجاورتِ کهکشان آندرومدا،یک گوشه ای از کهکشان راه شیری،منظومه ی شمسی،کره ی زمین،قاره ی آسیا،شمال ایران…برات میفرستم و میدونم که مثل همیشه در بهترین زمان و مکان به دستت میرسه.

      آلمسسست هییچ ایده ای ندارم که قراره چی برات بنویسم،اما دستورش صادر شده!اونم با سوره ی نمل…تو کدوم مدارها سیر میکنی!؟باز اوج گرفتی و از کنار ما رد شدی که خبری ازت نیست…!؟حواسم به دلگرمی فایو استارهات هستا…ولی به قول استاد شجریان:خودت کجایی رفیق!؟دقیقا کجایی…؟!

      از احوالات ما اگر بپرسی،حالمان خوب است،یعنی بهترم…خیلی بهترم…یک چندروزی رو تحت فشارِ چک و لگد های جهان بودم اما سالم در رفتم…بِببین…من دیگه پوستم کلفت شده:)))به خدا …یک وقتایی برمیگردم به مسیری که اومدم نگاه میکنم و یک سوووت بلبی کشیده برای خودم میزنم و میگه اووو لَه لَه!کی میره این همه راه رو….!؟دمت گرم که گیوآپ نکردی هیچ وقت…البته که قرار نیست برای همه مسیر یکم پیچیده بشه ها…من انقدر پاشنه ی آشیل حمایتگری دارم که حتی برای کامنت هایی که مینویسم هم عذاب وجدان میگیرم میگم نکنه برای بچه ها کج فهمی ایجاد بشه…؟!آقا اگر جایی برای من یکم پیچیده شده بخاطر باورهای غلط خودم بوده!بماکسبت ایدیهم بوده…نه به این دلیل که برای همه این اتفاقات میفته…

      (وسط نوشت:حوصله ی یک کامنت طولانی داری!؟اگر نداری هم باید داشته باشی دیگه،چون تا این وسط مسطا اومدی:)مجبوری ادامه ش بدی!)

      خداروصدهزار مرتبه شکر که شماها هستین و میتونم با فراغ بال براتون بنویسم…میتونم خودم باشم بدون هیچ قید و شرطی…این حرف رو،دیشب به فاطمه جانم گفتم…گفتم ببین همین که من انقدر میتونم راحت باهات حرف بزنم و خودِ خودم باشم بدون هیچ فیلتر و آداب و رسومی،خودش جای هزار بار سپاسگزاری داره….

      (پیام بازرگانی:اگر یک روزی صفحه ی چت و من و فاطمه جان لو بره،قطعا ما رسوای زمانه میشیم:))) خدایا خودت مارو در پناه خودت حفظ کن:) )

      خب چی داشتم میگفتم!؟آها!چطوری خوبی؟!رو به راهی!؟رو به رشدی!؟هوایِ بهاری جنوب خوش میگذره!؟خوشحالید که منو تو اوج گرما آوردید جنوب و ذوب کردید،حالا خودتون دارید با بهارش حال میکنید!؟هوم..؟!

      واقعا چرا من انقدر از بچگی جنوب رو دوست داشتم و فکر کردن بهش،بهم احساس خوبی میداد!؟چه خبره اونجا!؟چرا انقدر همتون خوبید!؟چرا انقدر خون گرمید!؟چرا انقدر مهربونید!؟چرا انقدر کار درستید!؟آقا یا منم بازی!یا بازی خراب!منم میخوام بیام اونجا خب :(

      (از اتاق فرمان اشاره میکنند شما جات روی دوش منه،مقصد رو مشخص نکن،همون بالا باش،از دیدن مناظر لذت ببر:)خودم میدونم کجا ببرمت!)

      آره خلاصه داشتم میگفتم…:)

      یکی دوروز پیش،یک فایلی از مصاحبه ی آقا هادی نشانه ی روزانه م شد!

      همون فایل معروف تشکر از کادر درمان…:)

      اگر بری دوباره اون کامنت رو بخونی،متوجه میشی من از همون اول دوست داشتم طولانی بنویسم:))(فاطمه کجایی:) دقیقا کجایی:) )

      یعنی میخوام بگم داستان این تلگراف های طولانی،مال الان نیست که….مالِ 3 سال پیشه…از همون اولش:) انگار اون میگه و نوشته میشه…همیشه همین بوده….میدونی؟!تموم دستاورد های زندگی ما رو خودش داده….اما باز هم در یک مقطعی از زندگی ما احساس استاک شدن میکنیم….انگار دیگه خوردیم به دیوار بتنی و هیچ راهی برای ادامه دادن نیست…

      اما حمیدجان،به تجربه ی این 3 سال طی کردن مسیر توحیدی،به این نتیجه رسیدم که هرجا حس کردم دیگه به دیوار های بتنی خوردم،اونجا جاییه که خدا میخواد من رو پرواز بده و من فقط باید آرامشم رو حفظ کنم…

      وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ(65 مائده)

      و چنانچه اهل کتاب ایمان آرند و تقوا پیشه کنند ما البته گناهانشان را محو و مستور می‌سازیم و آنها را در بهشت پر نعمت داخل می‌گردانیم.

      حمید باورت میشه؟!باورت میشه 3 سال،ازون روزی که وارد این جهان مجازی توحیدی شدیم گذشته!؟

      3 سالگیت مبارک پسر!مرسی که هستی،مرسی که مینویسی،مرسی که مثل پلیس فتا،حواست به همه چیز هست،مرسی که انقدر فوق العاده ای،مرسی برای هوش و ذکاوتت،مرسی برای این همه استعداد و تواناییت…

      میدونی چی یادم اومد؟!وقتی اومدی تو دوره ی شیوه حل مسئله و از توانایی هات نوشتی،خداوکیلی قیافه ی من شده بود شبیه بزِ پادشاه:)))))یعنی قشششنگ احساس ضعف و ناتوانی میکردم:)))اون موقع هنوز دوره ی لیاقت نیومده بود که بهم یاد بده مقایسه خیلی جیزه!ولی خداوکیلی شماهم دیگه شورش رو درآورده بودی!همیشه برام سواله که اون موقع که داشتن این همه استعداد و توانایی و هوش و ذکاوت رو پخش میکردن،من کجا داشتم چه غلطی میکردم!؟یک احتمالی که میدم اینکه اون موقع که شماها تو صف بودید،من داشتم تو بخاریِ بهشت چیز میز میریختم،امتحان کنم با کدومش میترکه:))))))))

      (پیام بازرگانی:اگر فکر کردی تلگرافم در حال اتمام است،سععععععخت در اشتباهی!)

      ولی خداوکیلی جدا از تموم این شوخی ها…در این جامعه و آدم هایی که من میبینم،یک دل شیرو یک جرئت و جسارتِ مردِ کهن میخواد برای اینکه 3 سال اراده به خرج بدی و توحید رو اصل و اساس زندگیت بزاری و مسئولیت تموم اتفاقات زندگیت رو برعهده بگیری،عیب و ایرادهاتو بشناسی و سعی کنی برطرفشون کنی!

      فرق من و شما میدونی چیه!؟میدونی چرا میگم کار شما سخت تر بوده و بیشتر باید تحسین بشی؟!چون ذهن منطقی شما خیلی قوی تره،خیلی بیشتر اذیتتون میکنه…خیلی کنترل ذهن منطقی برای شما سخت تره…

      بنابراین دممتتتتت گرم!مرررسی که متعهدانه این مسیر رو اومدی و ازخودت،یک ورژن دیگه ساختی و داری با همین تعهد مسیر رو ادامه میدی….1095 روز استمرار در مسیر درست…واقعا تحسین برانگیزه…

      تبریک صمیمانه ی من رو فعلا دورادور پذیرا باش…

      خدارو چه دیدی!؟شاید به همین زودی ها دیدمتون…شما…فاطمه جان…داداش رسول…حسین آقا بنده ی خوب خدا…ملکه مینا …

      شماها هم اهل و هم فرکانس و خانواده ی توحیدی منید…انقدر دوستون دارم که گاهی خودم ازین حجم از عشق،تعجب میکنم….میگم خدایا این همه عشق،نسبت به آدم هایی که هیچ وقت ندیدمشون از کجا اومده…؟!

      (پیام بازرگانی:مهمان های غیرِ هم اهل اومدند،دارند اتصال جریان هدایت رو قطع میکنند،فکر کنم دیگه خدا خودش اومده وسط،تا از دست این کامنتِ طولانی،نجاتت بده!)

      برات از خداوند عشق طلب میکنم،نور،برکت،ثروت،آرامش و احساس خوشبختیِ بی قیدوشرط..برات درهای جادوییِ غیبی وسط دیوار های بتنی ظاهری آرزو میکنم،برات سجده های عاشقانه ی حاصل از دیدن معجزه های الله رو طلب میکنم….

      از آخرین کامنتت یک هفته میگذره…،لطفا بیا و بنویس و مارو از خوندن کامنت های توحیدیت،محروم نکن.

      مشتاقِ دریافت یک نقطه ی آبی پربرکت دیگه ای ازت…در پناه نور میسپارمت …

      وَلَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا(33 فرقان)

      وهیچ وصف و سخن باطلی بر ضد تو نمی آورند، مگر آنکه ما حق را و نیکوترین تفسیر را برای تو می آوریم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1272 روز

        بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

        «بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ»

        (ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ، ﻫﺮﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰﺩﻫﺪ، ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ)

        «وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»

        (ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﻭﻋﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻭﻋﺪﻩ ﺍﺵ ﺗﺨﻠﻒ ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩم ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ)

        (5ـ6روم)

        —————————————————————————

        سلام و درود فراوان و فضل و رحمت رب العالمین به شما سعیده جان نورانی پروردگارم، سعیده جان عزیزتر از جان ؛ الهی که حالتون عالی باشه و همواره در مدار نور و رحمت و فضل بی منتهای پروردگار باشید. امیدوارم در آرامش و احساس مثبت و استیبیلیتی باشی.

        باور کن ما هر دومون توی یه کشور و با یه زبان صحبت میکنیم، نیاز نبود از اونور آندرومدا بهم آدرس بدی تا تنظیمات زبان و ساعت و لوکیشن رو تنظیم کنم‌.‌ باز خدا رو شکر از آندرومدا کامنت نفرستادی چون اگه با سرعت نور هم ارسال میشد بازم 2,5 میلیون سال طول می‌کشید برسه به دستم، آلمست تا اون موقع یا فسیل شده بودم یا نفت خام. راستی میدونستی اگه کسی از آندرومدا با یه ابرتلسکوپ بتونه به زمین نگاه کنه نمیتونه ما رو ببینه، بجاش یه سیاره پوشیده از یخ رو میبینه توی ابتدای عصر یخبندان و تعداد بسیار کمی از موجودات زنده، شاید ماموت ها و بعضی گونه های دیگه و شاید اولین نسل انسانهای اولیه غارنشین. (اونم چون غارنشین بودن احتمالاً تلسکوپ نمیتونست پیداشون کنه).

        ببین با من بحث هوافضایی نکن من استاد تمرکز بر حاشیه و دوری از اصل هستم. (ایموجی با دست زدن توی پیشونی به مقدار لازم)

        آلموست هدایت‌های قرآنی از فضل و رحمت خداست وگرنه بعضی وقتها من توی مدار خوبی نیستم و شیطان ملعون از هر طرفی که بتونه حمله می‌کنه و نجوا می‌کنه تا منو از فرکانس سپاسگزاری دور کنه و اعتراف میکنم روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم.

        —————————————————————————

        ببین استاد میگه من کار سخت نکردم، من بیل نزدم، ولی تغییر باورها جهاد اکبر میخواد، باورها یه شبه شکل نگرفته که یه شبه تغییر کنه… باورت میشه هر چقدر بگم چرخ زندگی روانه، هر چقدر بگم آرامش و آسایش و آزادی برقراره، منی که قبلاً قبل از دهم ماه صفر بودم الان توی شرایط استیبل مالی هستم. ولی میدونی چی اینقدر منو خسته می‌کنه، (نمیدونم برای همه اینجوریه یا فقط من اینجوری ام) توی فرکانس خوب و مثبت باقی موندن، توی فرکانس آرامش و سپاسگزاری موندن، اینکه ببینی و بشنوی ولی یه شکل دیگه تحلیل کنی. اینکه هر چی دیدی و شنیدی بگی من یه ربطی به این افراد دارم ‌و دنبال باورهای مخربت بگردی و بعد باور توحیدی جاش بذاری و ذهن بگه برو بابا پی کارت، اینا چیه میگی؟ تو نمیتونی، تو نمیتونی، تغییر غیرممکنه، و بازم کوتاه نیای بگی من باید تغییر کنم. خستگی ناشی از اون پینگ پونگ ذهنی، یکی من میزنم یکی ذهن جواب میده. من مثبت میزنم اون منفی جواب میده.

        حتی یه وقتایی نوشتن کامنت هم سخت میشه. مثل الان که باید از روی کامنتتون بخونم و بعداً بنویسم.

        —————————————————————————

        نگران پیامات نباش. تقریباً همه مون یکی دوتا دوست صمیمی داریم که صفحه چتمون با اون دوستمون از محرمانه ترین اسناد سازمان C I A هم تاپ سکرت تره، پس خیالت راحت. همه مون همینیم.

        چند وقت پیش یه فایل صوتی از آرشیو محرمانه C I A خارج شده بود. تماس تلفنی رونالد ریگان با ریچارد نیکسون. زمانی که نیکسون رئیس جمهور آمریکا بوده، و ریگان فرماندار کالیفرنیا. بعد توی سازمان ملل رای آمریکا وتو میشه و بعد نمایندگان چندتا کشور آفریقایی که با لباس محلی شون توی سازمان ملل بودن، پا میشن با همون لباس محلی خوشحالی و رقص سنتی شون رو انجام میدن. ریگان توی تماس تلفنی به نیکسون میگه «یه مشت میمون آوردن توی سازمان ملل حتی هنوز بلد نیستن کفش بپوشن» این مکالمه 30 سال توی اسناد محرمانه بوده. خواستم بگم رئیس جمهور ها هم از این قاعده مستثنی نیستن.

        (صرفاً جهت خنده. نگران اون روزی هستم همکارم ممد حیدری عضو سایت بشه، چه کامنتایی قراره برام بنویسه)

        —————————————————————————

        هوای جنوب این روزها فوق العاده عالی شده، توی این فصل بخاطر اینکه ریزگرد و شرجی نداریم منظره غروب خیلی قشنگ میشه و لکه های ابر تصاویر شگفت انگیزی رو خلق می‌کنه. هوای بوشهر الان 15 درجه ست، تاکید کنم که خیلی سرده، 15 درجه توی جنوب همون صفر درجه توی شمال محسوب میشه.

        جنوبیا هم خوب و بد دارن، اینجور نیست که همه عالی باشن، شما توی مدار خوبی هستی که با آدمهای خوب برخورد داری. مشا جذب کننده افراد خوب و مثبت هستی، آدمهایی که در مدار توحید هستن.

        بقول حافظ شیرازی «ما من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم»

        نمیدونم پاسخ منو در مورد «صدق بالحسنی» توی عقل کل خوندی یا نه ، چند روز بعد از اون یکی از فایلهای گفتگوی استاد توی کلاب هوس با دوستان نشانه روزانه ام شد که استاد در مورد مفهوم «صدق بالحسنی» صحبت می‌کنه.

        این همزمانی ها برام خیلی نشانه داره.

        ازت ممنونم که سه سالگی عضویتمو بهم تبریک گفتی، راستشو بخوای خیلی منتظر کامنتت بودم. مطمئن بودم برام می‌نویسی، و یه جورایی انگار فرکانس کامنتتو پیشاپیش حس میکردم. چندین بار چک کردم ببینم شما برام کامنت نوشتی یا نه. تا اینکه بالاخره کامنتت رسید. ازت متشکرم سعیده جان. این نقطه‌ های آبی خیلی ارزشمنده، خیلی …

        برای منی که تقریباً هیچکس نیست باهاش گفتگو کنم. و هر گفتگویی اطرافم هست «صحبت اغیاره» من قدر این نقطه های آبی رو بیشتر میدونم.

        در مورد هوش و ذکاوت و استعداد نوشتی ، بازم یاد شعر حافظ می افتم که میگه : «خانه عقل مرا آب خرابات ببرد ؛ خرقه زهد مرا آتش میخانه بسوخت»

        دلیلش رو فهمیدم چرا بعضی وقتا درگیر نجوای شیطان میشم، اونم بخاطر اینه که همیشه یا توی سکوت و تنهایی هستم، یا اگر گفتگویی اطرافم باشه گفتگوی هم مدار نیست. (البته میدونم که استاد بارها گفته اگه یه جایی هستیم یه ربطی با آدمهای اطرافمون داریم)

        ذهن منطقی رو که نگو (ایموجی دست توی پیشونی) یه وقتایی چنان آسمون و ریسمون به هم میبافه که واقعاً مغز آدم درد میگیره. کاش یه دکمه ریست فکتوری یا ESD داشت.

        ESD: Emergency Shot Down

        —————————————————————————

        من یه کم مقاومت دارم اسم دوستانم رو توی کامنت بنویسم، چون اینقدر بچه های سایت عزیز و بزرگوار و دوست داشتنی هستند که اگر اسم هر کدوم جا بیافته بعدش عذاب وجدان میگیرم. به الله قسم دوستانی که خداوند توی سایت بهم عطا کرده، همه شون عزیز و بزرگوار هستن، همه شون دستان خداوند هستن، همه شون زبان خداوند هستن، و از صمیم قلبم همه شون رو دوست دارم.

        —————————————————————————

        «صوفی بیا که آینه صافیست جام را ؛ تا بنگری صفای می لعل‌فام را»

        «راز درون پرده ز رندان مست پرس ؛ کاین حال نیست زاهد عالی‌مقام را»

        «در بزم دور، یک‌دو قدح درکش و برو ؛ یعنی طمع مدار وصال دوام را»

        «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا» ؛ «یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُم مِّدْرَارًا» ؛ «وَیُمْدِدْکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا»

        (ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ) (ﺗﺎ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﻓﺮﺳﺘﺪ) (ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﻍ ﻫﺎ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ) (نوح 10-12)

        —————————————————————————

        راستی یادم رفت زودتر بهت بگم شاید این کامنت یه کم طولانی بشه، اگه وقتشو داشتی بخونش.

        ببخشید که توی فرکانس خوبی نبودم.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی و بر مدار نور.

        «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1083 روز

        سلام رفیق بهشتیم

        عااااااااشقتم من خیلی زیاد …

        دقیقا الان از یه پیاده روی دلچسب

        برگشتم خونه و کنار دستم چای هل دارتازه دم ریختم که نوش جان کنم ..

        بببببیییین از صفحه چت مون گفتی ومن باخوندن کامنتت

        همونجا ترکیدم از خنده ..

        رفتم صفحه ها دوباره بخونم ولذت ببرم..

        میدونی چی یادم افتاد

        اینکه یه روز تو کیش چهار ساعت گفتگو تصویری داشتیم و به قدری این خندیدن ما

        بلند بود اشک از چشامون می اومد

        دیگه افتاده بودیم کف زمین

        وااااااییی خدایا ..

        گفتی الان همسایه میاد ومیگه:

        چه خبرته چه خبرته !!!!

        بس کن فاطمه ، بس کن ..

        حالا یه چی بگم بخندی

        برای روز مادر ما مراسم دعوت بودیم وهمراه رسول جان وبچه ها رفتیم و خیلی باحال بود

        تو ماشین به رسول جان گفتم من از خدا بهترین

        هدیه رو میخوام بی برو برگشت

        چه پلن هایی خدا چیده بود

        یه پا انجام تمرین آگهی تبلیغاتی به دردمون خورد

        استاد عزیزم خدا حفظ تون کنه

        بببببیییین تو مسابقه انتخاب شدیم و گفتن شما سوالهای مراسم خواستگاری تونو بپرسید اما رسول جان فقط باید با پانتومیم پاسخ بده تصورکن بین همکاران رسول جان و مدیر وریاست سازمان بیایی

        پانتومیم خواستگاری اجرا کنی ..

        من میکروفون به دستم وچنان خندیدم که

        سالن رفت رو‌هوااااا…

        چقدر فضای سالن عوض شد

        همه فقط میخندیدن

        بببببیییین قیافه رسول جان فقط جالب بود،با ذوق فقط با دستش قلب نشون میداد و خلاصه از همکاری دونفره ی ما ،حدود سیصدنفری لذت بردن و برنده جایزه شدیم (همون بهترین هدیه ای که ازخدا خواستم )

        خواستم بگم خدا رزق بی حساب میبخشه

        حتی از خندیدن مون …

        یادم باشه این پانتومیم حتما دیدمت با رسول واست اجرا کنم قول میدم درحدی بخندی که بقیه بگن

        چته بازم دیوونه شدی :

        چه خبرته …

        چه خبرته …

        الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشی و زندگی خوشگلت در مدار خدا باشه ان شاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    یه قسمت جدید را با هدایت الله مهربان شروع می‌کنیم

    خداروشکر برای این همه نعمت و ثروت که در زندگیتون جاری هست که وسیله ای رو به راحتی میخرید و به ما هم نشان میدین که لذت ببریم و درکش کنیم.

    چقدر غروب پرادایس تماشایی و لذت بخش هست خداروشکر ،

    راه رفتن روی برگ ها و خش خش برگ ها فوق العاده خس زیبایی هست

    ثروت شما استاد از درون شما نشات و در زندگیتون جاری شده.

    اره واقعا وقتی لوازم مناسب همون کار رو داری خیلی لذت بخشه کار کردن ، به طور مثال اگه قرار بود کل پارادایس رو با دست کوتا کنی چقدر ناراحتی داشت و حالا که دستگاه چمن زن هست خیلی راحت تر و لذت بخش تره.

    منم به همین موضوع برخوردم و تفاوت کسایی که ادم اچار بدست همینه ، که وسایل مناسب دارن.

    اینقدر این بهبود دادن های روزمره رو در زندگی شما دارم میبینم که ناخوداگاه ادم رو میبره که بره تو دل کارهایی که بلد نیست و یاد بگیره ، من که اینجوری شدم . هرچیزی رو میخوام خودم تعمیرش کنم و یاد بگیرم

    ایده هایی رو نشان دادین و خودم تو یوتیوب دیدم که واقعا شگفت زده شدم که با چه ایده هایی پول در میارن.

    شما فکر کن بز اجاره بدی ، هم پول بگیری ، هم غذاشو بدی که بیاد فقط علف های زمینت رو‌بخوره ، از اونجایی که بزها خیلی به درختها ور میرن و بیش فعالن، این کار عالی جواب میده.

    اینجا فضله کبوتر رو میفروشن برای کود دادن زمین که خواهان زیاد داره .

    مورد بعد من فکر نمیکردم که با دوتا کابل نازک یه چمن زن به راحتی علف ها رو بزنه واقعا تحسینشون میکنم بابت این ایده ی کارا و کاربردی.

    خداروشکر واقعا لذت بردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2160 روز

    امروز از خداوند کادو خواستم

    و چه کادویی ارزشمندتر از اینکه ببینم استاد عزیزم زندگی شخصی خودش را داره به من و شاگرد هاش نشون میده

    الهی که زنده باشید استادان عزیزم

    چه کادویی ارزشمندتر از این هست توی دنیا برای من برازسخص من که بتونم با همچین اسناد عزیز و دوست داشتنی هم مدار باشم

    بتونم اینقدر دوستش داشته باشم

    بتونم اینقدر ارتباط برقرار کنم.

    خودم به وقتایی از خودم تعجب می کنم وقتی می بینم شماها را اینقدر دوست دارم و دنبال می کنم

    خدایا شکرت

    استادان عزیزم مبارک تون باشه این همه نعمت بی نهایت

    امروز برای خدا نوشتم من نعمت بی نهایت می خواهم

    و الان با دو تا چشم خودم و خداوند بهم نشون داد

    و گفت ببین میشه میشه میشه

    برای این دو تا فرشته شده

    برای تو هم میشه

    فقط به بخواه

    فقط درخواست کن

    فقط از من بخواه

    من اجابتت می کنم

    الله اکبر

    چقدر فراوانی

    چقدر زیبایی

    اگر بخواهیم تک به تک این همه نعمت و فراوانی را در این فایل فقط در این فایل بگوییم چقدر زمان لازم داریم

    امروز به خدا گفتم می خواهم فراوانی نشون بدی

    الان به این فایل هدایت شدم

    و کامنت صفای عزیز در بالای صفحه که چیزی را از قلم نداشته بودند

    با عشق خوندم و لذت بردم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    زیباترین صبح دنیا

    در چشم آدم‌هایى طلوع می‌کند

    که دست امید را می‌گیرند

    و پا به پاى تلاش و مهربانى،

    هدف‌هایشان را دنبال می‌کنند…

    درود به استادعزیزم ومریم نازنینم

    وهمه دوستان عالیم

    امروزتون سر شار از خیر و برکت .

    خداروشکربابت هدیه روززیبای دیگرودیدن این فایل وپرادایس بی نظیرولبریزاززیبایی ودیدن روی ماه استادم ومریم جونم وبازهم ابزارکه من رویادقطعات خودرومی انداززمانی که کارمندایران خودروبودم ومسئول فروش قطعات وچقدرلذت می بردم.

    الان هم عاشق ابزارهستم ونظم خاصی به ابزارهای عزیزدلم می دهم تاراحت دردسترس باشد.

    استادجان ابزارهامبارکتان باشدوهرروزراحت تروساده ترکارهایتان انجام شود،الهی آمین.

    اون ظرف پلاستیکی که داخلش قطعاتی بودکه فرمودیددرایران ندیدید،هست ولی به جای اینکه ابزاربدردبخوری ازش بسازندسرقلیون میوه ای تولیدشده وروی نی آن نصب می کنندتادهان به دهان که می چرخه هرشخصی منحصربه فردعمل کنه وبعضا هم دیگه یادشون میره عوض کنند.

    ولی واقعاچقدرمغزهادراین کشورپیشرفته عالی عمل می کنندوچه ابزارهایی تولیدکرده وبرای راحتی وآسانی زندگی هاایده های عالی خلق می کنند،خدایاشکرت.

    صدای بزغاله هم چقدردلچسب بودلذت بردم انگارصدای نوزادچقدرعالی بود.

    خدایاشکرت بابت دیدن این همه زیبایی ونکات کلیدی استادومریم عزیز،مثل همیشه کامل وجامع ونشانه ای عالی برای من بخصوص ایده توری که فرمودیدعالی بودبرای مرغ هاکه زنگ هم نمی زندومواردعالی دیگرکه من وعزیزدلم خیلی ازایده هاتون رودیدیم والهام گرفتیم،خدایاشکرت.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همه دوستا سلام به استاد عزیزم

    من چند روزه دارم خودمو با ثروت و نعمت بمباران میکنم

    هم فایل های تصویری زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینم هم یکی یکی دسته باورهای ثروتساز رو با تمرکز گوش میدم

    وسط همین فایل مادرم صدام زد داشت پول میشمرد بهم داد

    یه چیزی رو تو این چند روز کشف کردم

    به حدی مقاومت توی دریافت ثروت دارم قبل اینکه پول بدستم برسه انگار دارن جونمو میگیرن یه چیزی باعث میشه حالم بد شه ولی انقد که مقاومت میکنم و بی خیال نمیشم توی توجه به ثروت اون پوله میاد

    نمی دونم کسی تجربه کرده یا نه

    انگار دارم با یه ترمزی که بهم میگه ثروت یه چیزیه که نباید داشته باشی مقابله میکنم

    می دونم اگه بی خیال شم موقتا حالم خوب میشه

    اهرم رنج و لذت ثروت تو مغزم انگار برعکسه

    پول داشتن رنج نداشتن لذته

    حتما کشفش میکنم

    ولی خدا رو شکر تو این چند روز ورودی مالی و غیر مالیم بیشتر شد

    این دفعه تصمیم گرفتم به این سنگر فقر حمله کنم

    همونطور که به سنگر عدم عزت نفس ، حال بد داشتن ، روابط بد ، بی انرژی و بی رمق بودن حمله کردن تمرکزی و از پاشون دراوردم و پیروز شدم .اون چیزی که توش لنگ میزنیم با ملایمت از بین نمیره با حمله و بمباران از بین میره .حدااقل واسه من که اینطور هست

    می خوام الان تا ابد تو مدار ثروت و نعمت باشم همونطور که تو مدار سلامتی و …. هستم

    ثروت الهیه

    راحت بدست میاد

    راحت میمونه .راحت گسترش پیدا میکنه

    ورودش همیشگی هست ، مدام هست ، و اینکه دست ما نیست مثل اکسیژن

    من اگه یک روز کلافه باشم ایا اکسیژن رسیدن به بدنم قطع میشه ، نبضم دیگه نمی زنه ، خون تو رگام عبور نمیکنه ؟ پس چرا فکر میکنی ورود ثروت به زندگیت بستگی به خیلی چیزا داره

    نه نداره

    تو جلوشو نگیر ، تو نرو تو سایه اون افتاب همیشه تاب عالم تاب بی وقفه درحال تابیدن هست اینو درک میکنی ؟؟؟؟؟؟ اکسیژن بی وقفه در حال تولید هست

    چه جنگلا اتیش بگیره چه جنگلا رو بزنن ، نگرانی وجود نداره ؟ تا حالا شده نگران شی فردا قراره اکسیژن کم شه ؟

    کی میتونه اکسیژن رو ازت بگیره ؟ وقتی حالت بده یا کار خطایی میکنی ، خدا میگه اکسیژن بنده رو کم کن هر موقع خودشو درست کرد اکسیژن بهش برگردونین ؟

    ثروت خود خداست که همیشه در حال ورود به زندگی ماست

    بهترین باور تنها دهنده ثروت خداست که از بی نهایت راه بی نهایت ثروت بهم میده بی قید و شرط

    هر کس ذهن ثروتسازی داشته باشه هدایت نیشه مثل صاحب اون بزها به ایده هایی همتراز با باورهاش

    اون اقا تو مدار درستی بوده

    وگرنه یک فرد با ذهن فقیر تازه میره یه جایی رو اجاره ام میکنه واسه بزهاش

    نمونه این کار و من تو اطرافیانم دیدم . یه اقایی که تو کار گل و گیاه بود ، رفت تو یه ویلای بزرگ که زمین بزرگی داشته و این زمین شالیزار خشک شده و بایر بوده . صاحب ویلا هم غیر شمالی بوده و سن بالایی داشته . بهش پیشنهاد داد من تو باغت کاج می کارم عوضش شما هم از زیباییش استفاده می کنین و اون ویلا خودش چاه آب داشته ولی لوله کشی رو خودش انجام داد

    وقتی این فرد رو دیدم با خودم گفتم چه افرادی مثل پدر من زمین زیادی دارن پولشم دارن ولی واسه باور نا مناسب و عدم خودباوری هیچ استفاده ای نمیتونن ازش کنن

    این پسر زمین نداشته ولی باور ثروت ساز و البته جنمشو داشته اومده این کار و کرده واقعا تحسینش کردم

    اونی که با مغزش با توانایی و مهارتش پول میسازه بارها جلوتر از فردیه که با پولش پول میسازه

    این ایده ها هستن که پول میارن واسمون

    تو این ویدیو چقد ایده کارساز بوده که تونسته با حل مسئله پول تولید کنه

    چقدددد لذت بردم بخدا این ته دلم ارااااااام شد وقتی دیدم از هر چیزی انقد زیاد خریدین اونم کیفیت مدنظر داشتین

    تحسین میکنم ذهن بزرگ شما رو که ظرف بزرگی برای ثروت و نعمت دارین

    انقد مقاومت دارم که اصلا نمی تونم بپذیرم که می تونم اینطوری زندگی کنم.

    ولی من انقد ادامه میدم ادامه میدم تا روند طبیعی و خودکار شه واسم

    و یه اتفاق خوب دیگه حین دیدن این ویدیو افتاد البته 3 تا افتاد

    اینکه سریع یه ایده اومد تو کارم چطور با حل مسئله پول بسازم

    اونم ایده اش از طریق قانون بوده

    می خوام رو اولین مورد به صورت ازمایشی تست کنم اگر جواب بده میام اینجا کامنت میزارم

    خیلی مشتاقم واسه این ایده ام خیلی خوشحال شدم همچین ایده ای خدا بهم داد که نیاز به هیچی جز ذهن ارام و با ایمانم نداره نه سرمایه نه کار خاصی فقط ادامه دادن و تست کردنش

    این همه ثروت یعنی میشه منم یک روزی بدون ترس و فکر کردن و دودوتا 4 تا فقط خرید کنم و ایمان داشته باشم که همیشه میاد جاش پر میشه

    خدایا خودت هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فرزاد گفته:
      مدت عضویت: 1816 روز

      درود برشما صدف بانوی با ایمان

      چ کامنت زیبا و پر مفهومی نوشتین

      هیچ موقع تا حالا به خدا و ثروت اینطوری نگاه نکردم طرز فکرتون و توضیح و تفسیر زیباتون در مورد ثروت و ربط دادنش به اکسیژن رو خیلی دوس داشتم وبه دلم نشست

      خیلی مواقع دیدم بچه ها تو کامنتاشون میگن که ثروت مثل اکسیژنه و منم خیلی بارها تکرار میکردم ولی باورش سخت بود برام و تاثیری تو احساسم نداشت ولی با توضیح شما خیلی به ذهن محدود کننده ی من قبولوندید و منطقی کردید برای ذهنم که ثروت مثل اکسیژن فراوونه و این منم و ذهن من که مشکل داره برای دریافت ثروت ،دمتون گرم رفیق

      بهترینهارو برای شما و همه ی دوستان و خودم آرزومندم

      در آغوش گرم خدا باشیم ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    به نام الله یکتا

    « Made in USA » عبارتیست که وقتی رو یه جنسی هست یعنی ته کیفیت ، با تموم وجود میخوام که ابزارها و وسایلی داشته باشم مُزین شده با این عبارت ، وسایلی که کیفیت توشون بیداد میکنه و وقتی میخری خیالت راحته از هرجهت و با یه بار خریدن تا مدتها قوی و کارآمد میتونی بهش اعتماد کنی مثل استاد که همیشه میگه میلواکی بهت دروغ نمیگه …

    وسایلی که در عین سادگی مسائلی رو حل میکنن که دغدغه ی خیلی از آدماست مثل جمع کردن شیلنگ به آسونی ، اتصال دو تا سیم به راحتی ، حل شدن گم شدن مدادت موقع کار ، بستن خیلی آسون ولی محکمم به وسیله زیپ تای و…

    آزادی مالی باعث میشه هرچی بخوای در همه ابعاد همه جور کارایی داشته باشی و تجربه های وسیع تر و عمیق تری داشته باشی

    همه چیز از اول پرفکت وعالی نیس و البته هرگز پرفکتی هم وجود نداره ما هر روز یه قدم بهتریم هر بار با عمل کردن و تجربه کسب کردن بهتر عمل میکنیم و باز با اصلاح و بهبود بازم بهتر و بازم و بازم تا کجا؟ تا بی انتها

    وقتی کار رو میشه با دستکش لذتبخش تر کرد چرا که نه ، من همیشه برای شست شو و تمیزکاری و گردگیری و… از دستکش استفاده میکنم و به این وسیله برام لذتبخشه چون پوست دستم همیشه لطیف و سالم میمونه و این حس خیلی خوبی بهم میده

    و چقدر از چیزای راحتی میشه پول ساخت ، مثل برخورد با تضاد آتش سوزی و خلق این ایده که بز اجاره بدن ، اتفاقا چون دارم به فرصت هایی توجه میکنم که از تضادای خیلی ساده پول درمیارن دیروز یه چیزی دیدم توی کافیشاپ فردی اومده بود برای تحویل سفارش پلاستیک بستنی و همسرم گفت ببین از چه چیز ساده ای میشه پول ساخت و من دیدم که جالبه که من قبلا به این مورد توجه نکرده بودم که اینم چه ایده ی ساده ای بوده که بچه ها بستنی قیفی رو معمولا دوست دارن ولی چون زیاد تو دستشون نگه میدارن بخاطر گرمای دست پایین نون بستنی خیس میشه و دستشون کثیف میشه و بعضاً سوراخ میشه و… حالا قبلا کسی اومده بوده یه ایده داده که خیلی راحت یه مخروط پلاستیکی کوچولو درست کرده که دسته ی بستنی قیفی توی اون قرار بگیره و اینجوری نه دست کثیف شه نه حتی سوراخ بشه کثیف کاری شه نه هیچی و خیلی راحت ایده ش رو اجرا کرده و اومده ارائه داده و یه مسئله رو حل کرده و پول ساخته …

    خدایا شکرت که امروز هم بهم فرصت دادی تا زیبایی ها و درسهای این قسمت رو ببینم و در زندگیم به کار ببرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا تحسین میکنم این آزادی مالی و زمانی و مکانی شما دو عزیز رو خدایاشکرت تحسین میکنم این همه شور وشوق و در لحظه زندگی کردن رو ولذت بردن رو خدایاشکرت تحسین میکنم رابطه رویایی تون رو که انقد با هم رفیق همکار و هم فرکانس هستین خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه این همه انگیزه و نگاه فوق‌العاده به زندگی کردن خدایاشکرت چقد ایده هست خدایاشکرت واقعا هر روز فرصت ها بیشتر میشه عاشق اینم که مسئله حل کنم عاشق اینم که خرید کنم خدایاشکرت چه هوای زیبایی چه آفتاب زیبایی میتابه خدایاشکرت تحسین میکنم این فضای زیبای پردایس و این صدای طبیعت رو خدایاشکرت استاد منم دوتا مرغ دارم از بچگی بزرگشون کردم الان دوروز تخم میزارن تخمشون خیلی کوچیک هست ولی خیلی لذت بخشه و آلان میخوایم دقیقا امروز میخوایم خونه شونو بهتر کنیم که می‌خواستیم فنس بگیریم که دقیقا هدایت شدیم که شما اون فنس پلاستیکی رو نشون دادن واقعا خدایاشکرت چقد زیباست این به راحتی پول ساختن بز اجاره دادن خدایاشکرت واقعا منم دوست دارم راحت پول بسازم من خونه داری میکنم با لذت و تمام وجودم میزارم و با این کارم پول می‌سازم و این طوری لذت میبرم خدایاشکرت واقعا زندگی زیباست با زیبابین شدن وتوجه کردن به زیبایی ها خدایاشکرت خدایا کمکم کن تا آسون بشم واسه آسونی ها سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    ابزارهای مختلف در پارادایس

    استاد به فروشگاه هوم دیپوت رفته و هر چه ابزار لازم داشتند خریدند دستکش هایی خاکستری و آبی زیبا و دستکش میخی مخصوص خانم شایسته و یک جفت دستکش برای استاد با سایز مناسب.کار کردن با دستکش بسیار بهتر است مخصوصاً در کارهایی مانند کار کردن با ابزارها و در طبیعت مشخص است که افرادی زمانی به تضادی برخورد کرده و برای حل آن ها وسائلی اختراع کرده و اینگونه به گسترش جهان کمک کرده اند و مسیر را نیز برای ما هموارتر.

    خرید تراز و گونینا و متر و گیره و قرقره در ابعاد بسیار بسیار بزرگ برای خروجی با کیفیت توسط خانم شایسته

    یک بسته سر پیچ هیولا و خوش رنگ و جعبه ای برای قلم مو و رنگ و محلولی برای شستشوی قلم موها که همیشه براق باشند ابزاری برای نصب شلنگ ها به شیوه ای منظم به دیوار ، پیچ های خفن از جنس استیل ضد زنگ ، دو بسته پیچ برای چوب های دک، یک بسته ماسک نجاری برای منبت کاری و خراطی ، زیپ تای بسته 500 تایی که به وسیله ی آن می توانی هر چیزی را که بخواهی به هم وصل کنی و از جنس پلاستیک که پلیس ها هم از آن برای بستن دست استفاده می کنند، سوهان برای تیز کردن اره ها، گونیای آهنی باز هم به انتخاب خانم شایسته یک بسته ابزار برای سوراخ کردن چوب ها به شیوه ای متفاوت، دو صفحه 12اینچ تیغه ی اره، بیل های سر صاف،گیره ای برای وصل کردن کنج ها به هم ، دریل میل واکی با باتری کوچکتر سبک تر و راحت تر که حتما صاحب آن سوال چطور از این بهتر؟راحت تر؟ساده تر؟ را از خود پرسیده و محصولات خود را ارتقا داده است گیره ی 50اینچی میل واکی

    ،چوب های فشرده ضد همه چیز تا ابد.14 تا چوب برای سایر کارهای نجاری، قلم مو و ظرف برای زدن سیر به استیک که اشتباها در وسایل نجاری قرار گرفته بود به قول خانم شایسته هر چیزی را بهر کاری ساختند، دیسک برای برش ، دماسنج و رطوبت سنج برای خانه ، ابزاری که طناب و شلنگ و سیم را می توان به وسیله ی آن ارگانایز کرد ، وسیله ای بسیار ساده و کارا برای زمانی که بخواهیم دو سر سیم را به هم وصل کنیم و سفت مانند سنگ شود که عایق داشته و دارای 4 سایز است و برق کشی را راحت تر می کند،وسیله ای برای فهمیدن زاویه مناسب برای خانم شایسته، لولاهایی برای در ،مدادی که کش دارد و به لباس متصل می شود.

    برای حل هر مسئله راه حل آن را بیابیم و از حل آن ها کسب ثروت کنیم به میزانی که مشکلات بزرگترین را حل می کنیم ثروت بیشتری کسب خواهیم کرد.ان مع العسر الیسری به این معنا به کار می رود که راه حل هر مسئله ای در درون آن قرار دارد و به سادگی می توان بدان پی برد.

    آخرین وسیله توری پلاستیکی خیلی محکم برای مرغ و خروس ها که دست را اذیت نکرده ، منعطف ترند، خراب نشده و زنگ نزده و….که برای اولین بار توسط استاد امتحان می شود.

    استفاده از ابزار مناسب همواره باعث راحت انجام شدن کارهاست و جریان رسیدن به اهداف را برایمان آسان تر و لذت بخش تر می کند و باعث می شود در زمان کوتاهی به اهداف خود دست یابیم.

    یک روز طولانی برای انجام کار ، از زمانی که تمرین فانوس دریایی را انجام می دهیم و اهداف خود را می نویسیم زمان برای ما نیز بسیار طولانی شده و در پایان شب که دوباره این تمرین را انجام می دهیم می بینیم به قدری فعالیت های زیادی انجام داده آیم که باورمان نمی شود در یک روز بتوان این همه فعالیت انجام داد خدایا شکرت خانم شایسته چوب ها را به رنگ قهوه ای کرده اند . چمن زن میل واکی که با باطری کار کرده و دارای نوارهای سیمی نازک است که برای زدن چمن ها به کار می رود استاد قرار است سری آن را در آورده و به جای زدن چمنها درختان و درختچه های هرز را بزنند و راه ها را یکی پس از دیگری باز کنند.

    چمن زن میل واکی فقط می تواند چمن های نازک را بزند

    بزها وظیفه ی تمیزکاری علف های بزرگ ،هموار کردن زمین، محافظت از مرغ ها را بر عهده داشته و همه جوره خیر و برکت هستند

    الکتروفنس های جدید مخصوص بزها که قرار است هر بار آن ها قسمتی از زمین ها را هموار و علف های هرز را نابود کرده و به پاکسازی پارادایس کمک کنند. اگر زمینی داشته باشی که علف های هرز بلند آن را گرفته باشد می توانیم بزها را اجاره کنیم تا زمین ما صاف و کوبیده و در برابر فرسایش مقاوم شود.زنبورها هم کاربرد متفاوتی داشته و با اجاره دادن آن ها گرده افشانی کرده و درختان باغ را بارور می کنند. فراوانی و فرصت روز به روز بیشتر می شده و از مشاغلی که هیچ گاه کسی فکر نمی کرد بتوان از آن کسب ثروت کرد و مورد علاقه افراد است پول ساخته شود.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    اکرم گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    سلام به استاد گرامی سلام به خانم شایسته عزیز و سلام به دوستان هم فرکانسی و اقعا استاد خیلی لذت بردم از این فایل من واقعا کسی خرید کن و ببینم چی خریده لذت میبرم خیلی وسایل خفنی خریدای وای استاد همسرم هی میگفت چقدر خوب چقدر محکم چه وسایلی عالی و چقدر شما را تحسین میکرد میگفت ببین وقتی یه کاری را میخواد شروع کنه اول وسایل ساخت رااماده میکنه چقدر از این وسایل خوشش امدوای استاد چقدر لذت بردم که گفتی دست و پای عزیزدل کوچیک وای استاد ازهمین فایل ها چقدر نکته چقدر ایده به ذهن ما میرسه و چقدر چیز یاد میگیریم استاد عزیز ممنونم که برای تک تک این فایل هاکه زندگیتون را به تصویر میکشید تا ما بتوانیم این چیز ها را ببینم و بتوانیم ذهن خود را تغییر بدهیم و باور کنیم این جهان هر روز رو به پیشرفت است ممنون من اویل خریدم خیلی کم بودو از بس فایل های شما را میبینم و به ذهن خود می گویم فراوانی هست خرید هایم هر روز پیشتر است استاد از شما و مریم عزیز مچکرم واقعا این فایل ها خیلی خیلی ارزش دارند هزاران نکته در این فایل ها هست الهی ما هم بتوانیم یک ثروت ساز باشیم و ازاین خرید ها داشته باشیم استاد ممنونم در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم

    واقعا ممنونم از شما استاد که هدایت می شویم باور فراوانی و نعمت های خداوند که با این خرید عالی نگاه ما را به باور های فراوانی زیاد می کند و تحسین می کنم واقعاً شما را با این حد و توانایی خرید خداروشکر انشالله به خوبی استفاده کنید

    و کارها هم برای شما آسان تر می شود از این خرید وقتی احساس کسلی و سردرگمی میشوم استاد در زندگی این فایلها را وقتی میبینم چنان انگیزه و شور شوق زیادی به من میده که دست از پای خود نمی شناسم و خودم را بهترین و با لذت ترین از این فایل ها استفاده کنم برای یک روز عالی و قشنگ

    خدایا چقدر لذت بردم از این که جهان هر لحظه در حال رشد است و ما هم باید خواسته یا ناخواسته با جهان در حرکت و پیشرفت باشیم تا بتوانیم به ثروت و خواسته هایمان برسیم قوانین جهان بدون تغییر است فقط باید باور کنید و درخواست کنیم تا اجابت شود

    برای من تک تک وسایل هایی که خریدید بهترین هستند چون خود شما استاد همیشه بهترین بودید و می شود از این همه لذت وسایل ها بهترین کیف را ببری حتی اگر به تصویر نگاه کنید تک تک این فایل ها برای من خیلی ارزشمند هستند و امیدوارم همه دوستان به خلق همچین ثروتی برسند مثل استاد دوست داشتنی

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: