سریال زندگی در بهشت | قسمت 123 - صفحه 14

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَىٰ

(پس چون به آن رسید، ندا داده شد: ای موسی)

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى

(همانا من پروردگار تو هستم. پس هر دو کفش خود را درآور که تو در وادى مقدس «طوى» هستى)

وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ

(و من تو را برگزیدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار)

إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی

(همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار)

[آیات 11 تا 14 سوره طه]

================================

سلام به استاد عباسمنش و استاد شایسته نازنین و دوستان عزیز

از زمانیکه که عضو سایت شدم تا الان هر روز سعی کردم خودمو از هر نظری بهبود بدم

وابستگی 

سلامتی

کاری

قوی بودن

ایمان

و خیلی چیزهای دیگه

وقتی یکم درکم نسبت به خدا و قوانینش بیشتر شد فهمیدم که میتونم یک ارتباط سازنده با خداوند به عنوان تنها قدرت جهانیان داشته باشم

میتونم باهاش زندگی کنم

باهاش برم بیرون قدم بزنم

باهاش حرف بزنم

باهاش تنهایی های عاشقانه داشته باشم

فهمیدم میتونم با خدا زندگی کنم زمانیکه فهمیدم تنها سرپرست واقعی من خداست

چون تنها کسی که میتونه از من حمایت کنه خداست ، بخاطر قدرت و آگاهی بی انتهایی که داره

وقتی اینو فهمیدم دیگه دوست داشتم همیشه باهاش زندگی کنم 

همیشه باهاش بخوابم

هر ساعتی که خواستم بیدار بشم خودش بیدارم کنه

منو ببره بیرون بگردونه

خدا هم واقعاً همه جوره داره از من حمایت میکنه

از تصمیماتی که میگیرم حمایتم میکنه یا از قدم هایی که باید بردارم حمایتم میکنه

کارهامو داره انجام میده

حتی کدهایی که باید برای توسعه سایت مشتریم بنویسم

این روزها خیلی کارها روان و راحت داره انجام میشه

یادمه توی فایلی استاد عباسمنش گفت: هر جا که کارها داره راحت انجام میشه یعنی خدا داره کارها رو انجام میده

بارها به خودم گفتم: حسن این دیگه اصل و اساس دنیاست ، خدا همون کسیِ که تا ابد چه در این دنیا چه در اون دنیا با منه

خدا تنها کسیِ که میتونم بشینم روی شونه هاش خودش منو به هر جایی که خوبه ببره

منم اون بالا لذتشو ببرم

دیروز برای اولین بار داشتم جلسه دوم قدم یازدهم رو میدیدم

استاد عباسمنش داشت در مورد بهبود صحبت میکرد

خیلی منو توی فکر برد

گفتم من خیلی تغییر کردم خیلی از خصوصیات اخلاقی و فکری و رفتاریم تغییر کرده ولی به این معنا نیست که چون تغییرات خوبی داشتم پس بیخیالش بشم

در اصل از اینجا به بعد میشه بهبود اون چیزهایی که توی خودم تغییر دادم و البته باز هم قطعاً خیلی چیزها هست که باید تغییر بدم ، مثل مستقل از خانواده جدا برای خودم زندگی کنم یا کسب و کار شخصی خودمو راه بندازم

امروز قراره نکته برداری جلسه رو انجام بدم ولی احساس کردم خدا داره به من میگه: بزن روی نشونه ات ، حتی بهش گفتم: چون میخوام جلسه دوم قدم یازدهم رو نکته برداری کنم فردا میزنم روی نشونه ام ولی بلافاصله همون ندا گفت: بزن روی نشونه ات

منم زدم

قسمت 123 سریال زندگی در بهشت

123

این رمز عبور من ، برای حساب کاری توسعه سایت مشتریم هستش

چیزی که هستش این بود که هم توی کامنت روی فایل و هم توی خودِ فایل در مورد بهبود صحبت شده ، بهبود در هر لِولی که هستم رو باید انجام بدم

خداروشکر تا الانش هم اینکارو کردم ولی مثل اینکه باید تمرکزی تر انجامش بدم

واقعاً چه قدرتی ، چه نیرویی میدونست یا میتونست همزمان که من به جلسه دوم قدم یازدهم از دوره 12قدم رسیدم ، منو به یک همچین فایلی که ظاهرش سریال زندگی در بهشت هست ولی هشدار خدا به من بود

خیلی حس خوبیه

اینکه یک کسی رو توی هر لحظه از زندگیت داری که داره همه جوره هدایتت میکنه

اگر چیزی رو باید بدونی بهت میگه ، اگر جایی باید بری بهت میگه ، اگر چیزی رو باید تغییر بدی بهت میگه

حدوداً دو سه ماه پیش یک قسمتی از بدنم شروع به سوزش میکرد تا حالا چندبار اینجوری شده بود ولی من طبق قانون نمیخواستم بهش توجه کنم تا خودش خوب بشه تا اینکه آخر از خدا پرسیدم ، خدا هم خیلی خیلی ساده همون موقع منو به جواب سوالم هدایت کرد در حالیکه تا قبل از اون هدایت نشده بودم به جواب این سوال که چرا این قسمت از بدنم هر چند وقت یکبار بدون هیچ دلیلی درد میگیره!

یا اینکه چند روز پیش برام بدون هیچ دلیلی هدیه گرفته شده بود

واقعاً چه کسی جزء خدا میتونه این کارهارو برای من انجام بده

چند وقت پیش از خدا بابت خوندن یک سوره از قرآن هدایت خواستم ، هدایت شدم به سوره رعد ، از آیه 19 به بعد خدا داشت ویژگی های افرادی که أُولُو الْأَلْبَابِ هستند رو میگفت ، خیلی جالب بود چون من قبلش توی یکی از کامنت هام دقیقاً در مورد أُولُو الْأَلْبَابِ نوشته بودم ولی این سری هدایت شدم به ویژگی هایی که خدا خیلی واضح داشت در موردشون میگفت

اینا همون هدایت های ربّ هدایتگرمون هستش

خدایا خودت ما رو به راه راست هدایت کن

اگر نه ، راه راست رو به سمت ما کج کن:))

شوخی

اصلاً قصد نوشتن نداشتن

در اصل، اصلاً قصد زدن روی نشونه روزانه مو نداشتم

میتونم بگم برای اولین بار هم بود که در مورد نشانه روزانه ام خدا خودش به من گفت بزن روی نشونه ات چون تا قبل از این همش من ازش درخواست میکردم

خدایاشکرت

در پناه خداوند آسمان ها و زمین ، همون خدایی که داره توی قلبت میگه إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ