این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-30 09:16:022020-12-01 08:14:54سریال زندگی در بهشت | قسمت 102
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
رو 104 سفرنامه : اینکه میگن غرور باید مولد باشه من رو یاد جمله ای از دیوید بکهام میندازه اون میگفت وقتی بچه بودم و فوتبال بازی میکردم ، مربیمون بهم گفت تو هرگز تو تیم ملی نمیتونی بازی کنی اما من هم کاپیتان تیم ملی انگلیس شدم و هم بالای صد تا بازی برای تیم ملی انجام دادم و این نشون میده که بکهام تونست و ثابت کرد که میشود.
سلام به استاد مهربانم، خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در سایت
روز 104 سفرنامه
استاد جونم دلم برای کامنت نوشتن حسابی تنگ شده بود. فکر نکنین من از اینهام که یویویی رو خودشون کار میکنه ها، نه، من متعهدانه دارم از آموزشهای نابتون استفاده می کنم ولی در کامنت نوشتن اعتراف می کنم مدتیه که کوتاهی کردم. حالا میخوام به امید خدا جبران کنم. انشالله.
برداشتهای خودم رو از این فایل ارزشمند با اجازه شما می نویسم.
در این قسمت مریم جان جملاتی رو که استاد در موقعیتهای مختلف بکار بردن میخونن و استاد توضیح کوتاهی دربارشون میدن. واقعا تحسین برانگیزه اینهمه دقت مریم جان به استاد و حرفاشون.
● غرور باید مولد باشه یعنی در خدمت خواسته هات باشه و نه در خدمت تعصباتت:
غرور خوب اونه که آدم رو به حرکت واداره و باعث پیشرفت بشه، حتا اگه در ظاهر این باشه که بخاطر ضعفهامون مورد سرزنش قرار گرفتیم باید سوخت باشه برامون نه اینکه باعث درجا زدن و متوقف شدنمون بشه. غروری خوبه که بهش بربخوره و نتیجه مثبتی داشته باشه.
● زندگیت رو بر اساس معیارهای خودت چیدن یعنی تمرکز روی خودت:
خیلی خوبه که سبک شخصی داشته باشیم. معیار شخصی داشته باشیم. معیارهایی که خودمون با شناخت از خودمون بهش رسیدیم نه چیزهایی که هر روز بین ملت مد میشه. لازمه این اتفاق تمرکز روی خودمون و زندگیمون هست.
خداروشکر میکنم که حتا زمانی که با شما آشنا نبودم پیرو اکثریت نبودم اما از آنچه بودم هم ناخشنود بودم. آموزه های شما منو با خدا و خودم آشنا کرد. وقتی گفتین ملت گوسفندوار همدیگرو دنبال میکنن این آیه برام تداعی شد که خدا به پیامبر میفرماید: از اکثریت پیروی نکن که گمراهت میکنن. (116 انعام):
اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه میکنند. آنها تنها از گمان پیروی می نمایند و تخمین و حدس میزنند.
● وقتی به ایده های کارساز درباره خواسته هات هدایت میشی که تمرکزت به خدا باشه و نه شیوه ای که دیگران رو موفقیت رسونده:
افراد با توجه به مدار و خواسته هاشون از راههای متفاوتی به مقصد میرسن. این مثل اثر انگشت برای هر فرد اختصاصی هست. نگاه کردن به شیوه دیگران برای رسیدن به خواسته هاشون خطاست. اگر گوش به زنگ الهامات خداوند باشیم با توجه به شرایط، مدار، تواناییها، وضعیت الان و خواسته هامون یک مسیر متفاوتی قدم به قدم به ما گفته میشه.
امیدوارم خدا منو به دریافت الهاماتش و عمل به اونها هدایت کنه. آمین
● بعضی ها میگن نمیدونیم علاقمون چی هست:
برای اینکه خودشون رو نمیشناسن. دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها خیلی در این مورد کمک کننده هست.
خیلی خوبه کسی که میخواد بدونه علاقش چی هست از خدا در این مورد هدایت بخواد. تنها بره یک جای خلوت و در اون فضا از خدا بخواد راهنماییش کنه. توانایی هاش رو در نظر بگیره، گذشتش رو، کارهایی که کرده و … . خوب فکر کنه و در دفتری بنویسه و اگر مطمئن شد چیکار باید کنه با عزم راسخ انجامش بده نه اینکه نظر دیگران مایوسش کنه.
● مسیر آسان: مسیری که توسط هدایت الله باشه مسیر آسانی هست. اگر باورهای خوب داشته باشی به مسیر آسان هدایت میشی. اگر مسیر سخت هست باورهات نامناسبه. این آگاهی رو بسیار دقت میکنم در زندگیم بکار ببرم.
● سینه خیز رفتن: برای آدمهایی بکار میبرم که یه اشتباهی کردن واسه کم نیوردن جلو بقیه همچنان در اون وضعیت دشوار میمونن. نمیدونم چرا یاد سوره ملک آیه 22. افتادم. ( آیا کسی که به رو افتاده حرکت میکند به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمیدارد؟)
● 12 قدم: این یک دوره الهامی بود. خیلی از خدا خواستم هدایتم کنه به آموزشی که بچه ها آرام و مدت دار روی خودشون کار کنن تا نتیجه بهتری بگیرن. استاد جان اولین دوره شما که خدا منو به اون هدایت کرد 12 قدم بود. واقعا عالی بود و نتایج من به طور محسوسی رشد کرد.
● دوباره کاری: یعنی یه اشتباه رو هی تکرار کنی. یا یه کاری رو درست انجام ندی و مجبور بشی هربار زمان و انرژی بیهوده برای انجام دوبارش صرف کنی.
● زن زیبا: واقعا شما دو عزیز نمونه بینظیر از یک زن و مرد زیبا و خداگونه هستین.
در پایان میخوام بگم استاد جونم رابطه شما با عزیز دلتون (چقدر این عبارت رو دوست دارم)، سبک زندگیتون، کنجکاوی و تنوع طلبی تون برای من خیلی خوشایند هست و بسیار از شما الگو میگیرم.
راستی باور و شعارم رو یادم نره بهتون بگم: خوش بحالم (لبخند). فقط خدا میدونه چقدر خوشحالم که منو با شما آشنا کرد. خدایا شکرت
مثل همیشه تشکر میکنم بابت آموزه های ارزندتون و اینکه کامنتهای مارو میخونین.
دوباره کاری یعنی تکرار و توضیح از اول بعد پشتش مثال بود که استاد گفتن دوباره کاری نکن
خب من خیلی اینکار انجام میدم تکرار مکررات حالا در مباحث اموزشی خوبه اما در کار خوب نیست چون استپ میکنی
متاسفانه الان رسیدم به باگ همیشگی زندگیم یعنی ریاضی
جالبه این مسیر دست میزاره رو نقطه ضعفهات بعد میگه حالا متعهدی زود باش انجامش بده
متوجه شدم چرا در مسایل مالی خوب نیستم چون ریاضیم خوب نیست حساب کتابم دقیق نیست کم و زیاد میارم
خب به ذهنم رسید دو ماه اخیر بشینم حساب کتابش دذست کنم همسرمم قبول کرد بشینه ریز هزینه ها را حساب کنه مثلا الان من بعد ذو ماه فروش واقعا نمیدونم چقدر دقیقا سود کردم
خب این موضوع قبلا داشتم اما چون پول همیشه میومد راضی بودم اما الان وسط یک عالمه خرید و فروش گیر کردم
خلاصه که تصمیم دارم این موضوع درستش کنم
خب اتفاق دیگه مکملها نرسید بله تمام تلاشم بود قبل تعطیلی ارسالها بشه اما نشد تمرکزم از روش برداشتم سپردمش به خدا
الان ارومم اخر هفته هم بیرون شهر میخوام لذت ببرم
امروز یک موضوع دیگه هم متوجه شدم وقتی چیزی طبق خواستم پیش نمیره انقدر منفی میشم و عصبانی که همه چیز خراب میکنم که دقیقا امروز کامل حسش کردم رفتم عکاسی عکسم نا زیبا شد درخواست مجدد کردم که اصلاحش کنن قبول کردن من برای اینکه منتظر نمونم رفتم بانک اما حالم اوکی نبود میفهمیدم منفیم اولش دستگاه نوبت دهی کار نمیکرد من باز خودمو مثبت نکردم مسول بانک گیر داد شناسنامه نه کارت ملی، باز خودمو مثبت نکردم تماس گرفتم به همسرم عکس کارت کلی بفرسته دستش بند بود نتونست خودمو مثبت نکردم خب اومدم بیرون بیخیال کار بانکی شدم عکس مامانم از عکاسی گرفت همون عکس بهش داده بود انگار نه انگار ادیت زده
خب میدونستم این اشیه خودم درست کردم رفتیم فروشگاه اما حسم کامل مثبت نبود و هنوز مقاومت دارم برای خرجهایی که حسم اینه ضروری نیست برگشتیم خونه وپر خوری هم کردم بعد که همه را خراب کردم رفتم خوابیدم فرکانس قطع کردم فقط تونستم با خواب قطعش کنم
از خودم ناراحت بودم که انقدر در بار منفب بودم که روزم روز دلخواهم نشد و همش از یک ناخواسته شروع شد البته متوجه شدم مامانم که پیشمه انقدر انرژی منفی میفرسته که اخر گیر میفتم میرسه خونم ایراد میگیره از همه چیز، کلا دو روز پیش من هستن فقط دارم تلاش میکنم مثبت باشم الان درک میکنم کساییکه میگن خانواده منفی هستن یعنی چی
وقتی خوابیدم بیدار شدم رفته بودن و من برگشتم به همون روتین خودم کارهام با ارامش انجام دادم و تنشم کم شد و الان ارومم
و الان ساعت دو ربع شبه و خداروشکر امروز یه جوری پیش رفت و خداوند خدایان کرد که تمام کارهایی که تو برنامم بود انجام دادم و فردا هم به استقبال یه تجربه جدید میرم و بعد انجام تمرینات دیگم اومدم که روزشمار امروزم ببینم و به تعهدم عمل کنم ،خدایا شکرت ساعت دوو 17دیقه شد و من هنوز بیدارم و پراز انرژی ، و این فایل و کامنت منتخب فایل که خیلی زیبا بود ، من عاشق تعجب استاد شدم که گفتن عجب جمله ای گفتم و بازهم مثل همیشه اعتبارشودادن به خداوند مهربان و همواره این هماهنگی رو حفظ میکنن و هدف منم از سبک شخصی نزدیک شدن به این استانداردهاس به این ارتباط عمیق با الله یکتام و به این آرامش و سلامتی و….چیزای خوب و عالی ، اونجا که استاد داشتن راجب غرور توضیح میدادن ،اون تیکه که مکث کردن و گفتن حالا کلمش مناسب نیست و بعدش اون خنده ی ریز مریم خانوم چقدر منو خندوند این وقت شب ، تو اون لحظه دوس داشتم دوتاتونم محکم بغل کنم ، و اما چقدر توضیحات ارزنده ای و یعنی آنقدر لذت میبردم از توضیحات و جملات مطرح شده که وقتی استاد توجهش به درخت و دور و بر بود هی تایم کلیپ و چک میکردم و حتی ثانیش مهم بود برام و میگفتم استاد برو سراغ جواب به جملات و اونجایی درمورد سبک شخصی توضیح دادن چقدر برام مفید بود و چقدر هدایت بود واقعا برای من ،اینکه من یک سری معیار برای خودم داشته باشم ولی معیارهایی که خودم بهشون رسیدم نه معیار مورد تایید یه نفر دیگه یا یه حربه دیگه یا یه گروه دیگه و…. نه معیاری که خودم بهش رسیدم و «سعی کنم هربار خودمو با اون معیارها بسنجم ،و خودمو هر بار سعی کنم به اون ایده عالی که توی ذهنم ساختم نزدیک تر کنم ، یعنی موفقیت خودمو اینطوری بسنجم که هر بار ببینم چقدر به اون سبک شخصی خودم و به اون ایده عال خودم که در ذهنم نزدیکتر شدم و این منو از خیلی از دام ها و تله ها حفظ میکنه و نجات میده چون من تعریف خودمو از موفقیت دارم و معیارهای خودمو پس همه چیز دست خودمه دیگه ،دیگه تو دام مقایسه ، چشم و هم چشمی ، حسادت و…. خیلی چیزهای دیگه نمیفتم ،چون من برای خودم سبک شخصی دارم و سبکی که خودم انتخابش کردم ، و اون صحبت های عالی استاد راجب مسیر و الهامات و اینکه مسیر هر شخص یونیکه و منحصر به فرده و این جمله که استاد گفتن که هرشخص و مسیرش براساس تواناییش و باورهاش و مدارش وخواسته هاش یک قدمی بهش گفته میشه و بعد از انجام اون قدم بعدی بهش گفته میشه،چقدر طلایی بود این جمله برام و چقدر ارزشمنده این آگاهی ها ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت ، و اینکه من باید پیرو الهاماتم باشم و اعتماد کنم به خدایی که منو کاملا میشناسه سلول به سلول منو و براساس موقعیت و شرایط و باورها و خواسته های من میدونه چجوری منو هدایت کنه و چه قدمی بهم بگه ، خدایا شکرت چقدر خوب بود این فایل و چقدر یادگرفتم ،خدایا شکرت که به من این قدرت و دادی و این اراده و حوصله و علاقه و عشق و در من ایجاد کردی که تا الان بیدار باشم و بتونم به تعهدم عمل کنم .
خاطره ای تعریف میکردند که خیلی واضح غرور در آن واضح و روشن است.
دوستی دارم تعریف میکرد در ثبت نام مدرسه از ما مدارک خواستند و و مدارک را تحویل دادیم،مسئول ثبت نام از من کاملی خواست و من بلد نبودم،پدرم به من نگاهی کرد و گفت:9 سال هستش درس میخونی نتونستی کدملی خودت رو حفظ کنی و با ناراحتی و خشم با من رفتار کرد.
یه چیزی درون من داشت فوران میکرد و نمیتونستم جلوی اون را بگیرم،تصمیم گرفتم هر طوری شده درسم را خوب بخوانم و موفق شوم و توانست نمرات بهتری نسبت به گذشته اش بگیرد.
این همان غروری است که اکثر ما با اون برخورد میکنیم و میتواند برای ما خیلی عالی عمل کند و عامل پیشرفت ما باشد.
مورد بعدی.رسیدن به درآمد یا روابط دلخواه است،برای تکمیل شدن این موضوع فایل (داستانی درباره هدایت الهی)را مشاهده کنید و به من خیلی کمک کرد که مسیر را انتخاب نکنم،فقط به خواسته ام توجه کنم.
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان
روزشمار تحول زندگی من روز 104
خدایا شکرت که فرصت زندگی به من دادی تا این فایل وبشنوم
خدایا شکرت که در این فرکانس هستم واین فایل ومیشنوم
خدایا شکرت که هستی و برایمان خدایی میکنی
خدایا شکرت که با استاد عباس منش آشنا م کردی
خدایا شکرت بابت همه چیز
استاد من هم برای اینکه غرورم کمتر بشه از شما یاد گرفتم که چشم بگم به خانواده ام و دیگران وخدا روشکر احساس می کنم غرورم داره کمتر میشه
در مورد علایقی که دارم من به مسافرت و سفرکردن و علم و تحقیق علاقه دارم و نمیدونم از این علایق ام چطوری پول بسازم شاید هم بخاطر باورهایی که دارم هست و باید با تهیه دوره ها رو باورهام کارکنم وهر الهامی و دریافت کردم بهش عمل کنم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تویاری میجویم مارا به راه راست هدایت کن راه آنهایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آنهایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
استاد عزیزم و خانوم شایسته برای تهیه این فایل بی نهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
خدایا شکرت که شبا راحت میخوابم و صبح پراز انگیزه و انرژی بیدارمیشم و میام روزم و با این روز شمار تحول شروع میکنم
چقدر جالب بود این ایده وپرسیدن سؤالها
واژه دوباره کاری!!!!
نمیدونم این نقطه ضعف هست یانه؟
یسری مهارتها و یسری پروژه ها ومجبورم که دوباره کاری کنم تا بهبود پیدا کنه
اما میتونم اینطور تحلیل کنم دوباره کاری یعنی مثلا من زبان خوندن و شروع میکنم بعد یک ماه میزارم کنار بعد دوباره بعد چندماه میام دوباره از اول شروع میکنم و دوباره میرسم به همون نقطه و دوباره رها میکنم و …. این یعنی من افتادم توی سیکل تکراری و دوباره کاری
یا مثلا من توی یک رابطه ی عاطفی با خصوصیات خاص اومدم بیرون و دوباره برم وارد رابطه عاطفی شبیه به همون رابطه گذشته و دوباره همون شرایط و اتفاقات و تجربه میکنم قطعا و دوباره کاری میشه یعنی از شکست ها درس نگرفتم
هر کدوم از ما به یه طریقی با سایت و با استاد آشنا شدیم
هر کدوم از ما یه رسالت داریم در این جهان
هر کدوم از ما برداشت های زیادی از این فایل داشتیم و این خوبه که این برداشت ها مهمه این برداشت ها اصله
من خودم این فایل نشانه ی امروزم بود
سرک کشیدن در کارهای دیگران را ترک کنیم
کار به کار دیگران که ببینیم بقیه چطور ثروتمند سده اند را رها کنیم من خودم الان رفته بودم از علی دایی بخونم بعد یه لحظه به خودم گفتم به من مربوط نیست و سریع خارج شدم
استادان عزیزم خدا قوت
اگر می خواهی غنی شوی غنی بمونی قانون را بدون و بمون سر حرفت
همه یه طرز فکر ندارند
احتیاجی نیست به کار عظیم و طویل و شاخ کنی
استاد را ببین با یه گوشی موبایل توی ماشین خودشون با عزیز دلشون با همون لباسها بدون اینکه بخواهند لباسی عوض کنند
من عاشق استاد هستم
من عاشق قانون هستم
من عاشق درک قانون هستم
من عاشق این هستم که وقتی با یه نفر برخورد می کنم احترام ببینم که مربوط به قانونه
من اینم
خدایا از تو هدایت خواستم و جوابم را دادی
همین روند را ادامه می دهم
از کجا می خواهی شروع کنی ؟؟؟ از همین سایت
الگوی کیه ؟؟ استاد عباس منش عزیزم
وقتی به تضاد برخورد کردی چه می کنی چه کار خواهی کرد کسی نیست که کمکت کنه؟؟؟؟ خدا که هست………. مگه نمی گی «««خدایا هدایتم کن »»«
تا می تونی بنویس
به ایده ها عمل کن
به ایده ها رفتار کن
با کوچکترین عکس العمل کوتاه نیا
…
مسیر آسان .. خیلی عالیه .. یعنی شما فکر کن همه کارها و مسیرها آسونه برات با این باور آیا باز هم حرکت نمی کنی مسلما از جایت بلند می شوی و راه میفتی
سینه خیز رفتن … مسیری که مربوط به قبل من و گذشته ی من بود چون همیشه سینه خیز کنان بودم چون مسیر را ناهموار می دیدم همیشه سختی کار را می دیدم دیشب یه مصاحبه می دیدم از آقای رامین رضاییان بازیکن تیم فوتبال با آقای عادل فردوسی پور خیلی از مصاحبه ی ایشون قانون را مرور کردم در بعضی از جاها می گفتن برای اون شرایط سخت برای اون سختی ها و برای همین باور چقدر خودشون هم سختی ها کشیدن
… البته بعد باز هم من این مصاحبه را با قانون مرور می کردم و قانون را می دیدم چون ایشون یه فرد موفق هستند و گفتم منظور ایشون شاید از دید من مخاطب این هست که وای خدایا چقدر ایشون سختی کشیدن و به حال ایشون غصه ام شود ولی من از این دیدگاه و از این منظر دیدم که
من اونقدر بزرگ هستم که اگر به یک تضادی که بعضی از مردم اسمش را گذاشته اند سختی . برخورد کنم اون را حلش می کنم
به نظر من واژه ای که باید به کار می برد تا مخاطب حرفش را درک کنه سختی بود ولی از منظر و از. بنگاه خودش سختی معنایی دیگه داره
استاد من شما را تحسین می کنم با اون خنده های عالی و رویایی تون
این مصاحبه هم خیلی هدایتی شد که من ببینم و لذت ببرم
درسهایش را بگیرم
خدایا شکرت
دوازده قدم … شروع رشد . شروع تغییر. تکاملی پیش رفتن . دوستی با خودم . دوستی با دیگران . دوستی با دیگرانی که در مدار هستند با نیستند به هر نحوی . تمرین ستاره قطبی که اونقدر من می نوشتم و می نوشتم و می نوشتم با لذت . صلح درون . صدای رویایی و خاص استاد عباس منش عزیزم . گریه کردن های زیاد که بعد فهمیدم این گریه کردن ها منو از مسیر دور می کنه چون احساساتی می شوم . رفع احساساتی شدن . باور کردن فرکانس . باور به اینکه همه ی جهان فرکانسی است
دیروز داشتم چکاپ فرکانسی قدم اول فایل اول را گوش می دادم که خیلی برام خوب و عالی بود خدا را شکر
چند وقت پیش هم چکاپ را می دیدم و اونقدر دیدم من بد خط نوشتم که خودم تعجب کرده بودم چرا برای اینکه من عجله داشتم برای اینکه می خواستم قانون را دور بزنم برای اینکه فکر می کردم دست منه .
دوباره کاری … از یه سوراخ دو بار گزیده نشدن .
زن زیبا …. زن باید زیبا باشه ولی شخصیت داشته باشه خودش را با این همه تتو ابرو . تتو مژه . تتو خط لب . تتو رژه لب . کاشت مژه وووووووو ….. گم نکنه . این روزها خیلی زیبا بودن برای همه مهم شده ولی به نظر من یه دامه نباید توی دامش بیفتی . چون دیگه نمی تونی رهاش کنی
از استاد عزیزم ممنونم که به تمام سوالات با کمال میل جواب دادن
به نام خداوند بخشنده و مهربان
رو 104 سفرنامه : اینکه میگن غرور باید مولد باشه من رو یاد جمله ای از دیوید بکهام میندازه اون میگفت وقتی بچه بودم و فوتبال بازی میکردم ، مربیمون بهم گفت تو هرگز تو تیم ملی نمیتونی بازی کنی اما من هم کاپیتان تیم ملی انگلیس شدم و هم بالای صد تا بازی برای تیم ملی انجام دادم و این نشون میده که بکهام تونست و ثابت کرد که میشود.
بسم الله رحمان رحیم
سلام به استاد مهربانم، خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در سایت
روز 104 سفرنامه
استاد جونم دلم برای کامنت نوشتن حسابی تنگ شده بود. فکر نکنین من از اینهام که یویویی رو خودشون کار میکنه ها، نه، من متعهدانه دارم از آموزشهای نابتون استفاده می کنم ولی در کامنت نوشتن اعتراف می کنم مدتیه که کوتاهی کردم. حالا میخوام به امید خدا جبران کنم. انشالله.
برداشتهای خودم رو از این فایل ارزشمند با اجازه شما می نویسم.
در این قسمت مریم جان جملاتی رو که استاد در موقعیتهای مختلف بکار بردن میخونن و استاد توضیح کوتاهی دربارشون میدن. واقعا تحسین برانگیزه اینهمه دقت مریم جان به استاد و حرفاشون.
● غرور باید مولد باشه یعنی در خدمت خواسته هات باشه و نه در خدمت تعصباتت:
غرور خوب اونه که آدم رو به حرکت واداره و باعث پیشرفت بشه، حتا اگه در ظاهر این باشه که بخاطر ضعفهامون مورد سرزنش قرار گرفتیم باید سوخت باشه برامون نه اینکه باعث درجا زدن و متوقف شدنمون بشه. غروری خوبه که بهش بربخوره و نتیجه مثبتی داشته باشه.
● زندگیت رو بر اساس معیارهای خودت چیدن یعنی تمرکز روی خودت:
خیلی خوبه که سبک شخصی داشته باشیم. معیار شخصی داشته باشیم. معیارهایی که خودمون با شناخت از خودمون بهش رسیدیم نه چیزهایی که هر روز بین ملت مد میشه. لازمه این اتفاق تمرکز روی خودمون و زندگیمون هست.
خداروشکر میکنم که حتا زمانی که با شما آشنا نبودم پیرو اکثریت نبودم اما از آنچه بودم هم ناخشنود بودم. آموزه های شما منو با خدا و خودم آشنا کرد. وقتی گفتین ملت گوسفندوار همدیگرو دنبال میکنن این آیه برام تداعی شد که خدا به پیامبر میفرماید: از اکثریت پیروی نکن که گمراهت میکنن. (116 انعام):
اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه میکنند. آنها تنها از گمان پیروی می نمایند و تخمین و حدس میزنند.
● وقتی به ایده های کارساز درباره خواسته هات هدایت میشی که تمرکزت به خدا باشه و نه شیوه ای که دیگران رو موفقیت رسونده:
افراد با توجه به مدار و خواسته هاشون از راههای متفاوتی به مقصد میرسن. این مثل اثر انگشت برای هر فرد اختصاصی هست. نگاه کردن به شیوه دیگران برای رسیدن به خواسته هاشون خطاست. اگر گوش به زنگ الهامات خداوند باشیم با توجه به شرایط، مدار، تواناییها، وضعیت الان و خواسته هامون یک مسیر متفاوتی قدم به قدم به ما گفته میشه.
امیدوارم خدا منو به دریافت الهاماتش و عمل به اونها هدایت کنه. آمین
● بعضی ها میگن نمیدونیم علاقمون چی هست:
برای اینکه خودشون رو نمیشناسن. دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها خیلی در این مورد کمک کننده هست.
خیلی خوبه کسی که میخواد بدونه علاقش چی هست از خدا در این مورد هدایت بخواد. تنها بره یک جای خلوت و در اون فضا از خدا بخواد راهنماییش کنه. توانایی هاش رو در نظر بگیره، گذشتش رو، کارهایی که کرده و … . خوب فکر کنه و در دفتری بنویسه و اگر مطمئن شد چیکار باید کنه با عزم راسخ انجامش بده نه اینکه نظر دیگران مایوسش کنه.
● مسیر آسان: مسیری که توسط هدایت الله باشه مسیر آسانی هست. اگر باورهای خوب داشته باشی به مسیر آسان هدایت میشی. اگر مسیر سخت هست باورهات نامناسبه. این آگاهی رو بسیار دقت میکنم در زندگیم بکار ببرم.
● سینه خیز رفتن: برای آدمهایی بکار میبرم که یه اشتباهی کردن واسه کم نیوردن جلو بقیه همچنان در اون وضعیت دشوار میمونن. نمیدونم چرا یاد سوره ملک آیه 22. افتادم. ( آیا کسی که به رو افتاده حرکت میکند به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمیدارد؟)
● 12 قدم: این یک دوره الهامی بود. خیلی از خدا خواستم هدایتم کنه به آموزشی که بچه ها آرام و مدت دار روی خودشون کار کنن تا نتیجه بهتری بگیرن. استاد جان اولین دوره شما که خدا منو به اون هدایت کرد 12 قدم بود. واقعا عالی بود و نتایج من به طور محسوسی رشد کرد.
● دوباره کاری: یعنی یه اشتباه رو هی تکرار کنی. یا یه کاری رو درست انجام ندی و مجبور بشی هربار زمان و انرژی بیهوده برای انجام دوبارش صرف کنی.
● زن زیبا: واقعا شما دو عزیز نمونه بینظیر از یک زن و مرد زیبا و خداگونه هستین.
در پایان میخوام بگم استاد جونم رابطه شما با عزیز دلتون (چقدر این عبارت رو دوست دارم)، سبک زندگیتون، کنجکاوی و تنوع طلبی تون برای من خیلی خوشایند هست و بسیار از شما الگو میگیرم.
راستی باور و شعارم رو یادم نره بهتون بگم: خوش بحالم (لبخند). فقط خدا میدونه چقدر خوشحالم که منو با شما آشنا کرد. خدایا شکرت
مثل همیشه تشکر میکنم بابت آموزه های ارزندتون و اینکه کامنتهای مارو میخونین.
به امید دیدار شما خوبان
روز104مسیر
دوباره کاری یعنی تکرار و توضیح از اول بعد پشتش مثال بود که استاد گفتن دوباره کاری نکن
خب من خیلی اینکار انجام میدم تکرار مکررات حالا در مباحث اموزشی خوبه اما در کار خوب نیست چون استپ میکنی
متاسفانه الان رسیدم به باگ همیشگی زندگیم یعنی ریاضی
جالبه این مسیر دست میزاره رو نقطه ضعفهات بعد میگه حالا متعهدی زود باش انجامش بده
متوجه شدم چرا در مسایل مالی خوب نیستم چون ریاضیم خوب نیست حساب کتابم دقیق نیست کم و زیاد میارم
خب به ذهنم رسید دو ماه اخیر بشینم حساب کتابش دذست کنم همسرمم قبول کرد بشینه ریز هزینه ها را حساب کنه مثلا الان من بعد ذو ماه فروش واقعا نمیدونم چقدر دقیقا سود کردم
خب این موضوع قبلا داشتم اما چون پول همیشه میومد راضی بودم اما الان وسط یک عالمه خرید و فروش گیر کردم
خلاصه که تصمیم دارم این موضوع درستش کنم
خب اتفاق دیگه مکملها نرسید بله تمام تلاشم بود قبل تعطیلی ارسالها بشه اما نشد تمرکزم از روش برداشتم سپردمش به خدا
الان ارومم اخر هفته هم بیرون شهر میخوام لذت ببرم
امروز یک موضوع دیگه هم متوجه شدم وقتی چیزی طبق خواستم پیش نمیره انقدر منفی میشم و عصبانی که همه چیز خراب میکنم که دقیقا امروز کامل حسش کردم رفتم عکاسی عکسم نا زیبا شد درخواست مجدد کردم که اصلاحش کنن قبول کردن من برای اینکه منتظر نمونم رفتم بانک اما حالم اوکی نبود میفهمیدم منفیم اولش دستگاه نوبت دهی کار نمیکرد من باز خودمو مثبت نکردم مسول بانک گیر داد شناسنامه نه کارت ملی، باز خودمو مثبت نکردم تماس گرفتم به همسرم عکس کارت کلی بفرسته دستش بند بود نتونست خودمو مثبت نکردم خب اومدم بیرون بیخیال کار بانکی شدم عکس مامانم از عکاسی گرفت همون عکس بهش داده بود انگار نه انگار ادیت زده
خب میدونستم این اشیه خودم درست کردم رفتیم فروشگاه اما حسم کامل مثبت نبود و هنوز مقاومت دارم برای خرجهایی که حسم اینه ضروری نیست برگشتیم خونه وپر خوری هم کردم بعد که همه را خراب کردم رفتم خوابیدم فرکانس قطع کردم فقط تونستم با خواب قطعش کنم
از خودم ناراحت بودم که انقدر در بار منفب بودم که روزم روز دلخواهم نشد و همش از یک ناخواسته شروع شد البته متوجه شدم مامانم که پیشمه انقدر انرژی منفی میفرسته که اخر گیر میفتم میرسه خونم ایراد میگیره از همه چیز، کلا دو روز پیش من هستن فقط دارم تلاش میکنم مثبت باشم الان درک میکنم کساییکه میگن خانواده منفی هستن یعنی چی
وقتی خوابیدم بیدار شدم رفته بودن و من برگشتم به همون روتین خودم کارهام با ارامش انجام دادم و تنشم کم شد و الان ارومم
امروز واریزی نداشتم میدونستمم توقعی هم نداشتم همینکه اتفاقات بدی نیفتاد خداروشکر
همینکه تلاش کردم خودمو مثبت کنم شکر
همینکه الان ارومم شکر
همینکه امروز یکم کارام انجام شد شکر
همینکه امروز تونستم اعراض کنم شکر
به نام خداوند مهربان
امروز روز 104ام از این سفره شگفت انگیزه
و الان ساعت دو ربع شبه و خداروشکر امروز یه جوری پیش رفت و خداوند خدایان کرد که تمام کارهایی که تو برنامم بود انجام دادم و فردا هم به استقبال یه تجربه جدید میرم و بعد انجام تمرینات دیگم اومدم که روزشمار امروزم ببینم و به تعهدم عمل کنم ،خدایا شکرت ساعت دوو 17دیقه شد و من هنوز بیدارم و پراز انرژی ، و این فایل و کامنت منتخب فایل که خیلی زیبا بود ، من عاشق تعجب استاد شدم که گفتن عجب جمله ای گفتم و بازهم مثل همیشه اعتبارشودادن به خداوند مهربان و همواره این هماهنگی رو حفظ میکنن و هدف منم از سبک شخصی نزدیک شدن به این استانداردهاس به این ارتباط عمیق با الله یکتام و به این آرامش و سلامتی و….چیزای خوب و عالی ، اونجا که استاد داشتن راجب غرور توضیح میدادن ،اون تیکه که مکث کردن و گفتن حالا کلمش مناسب نیست و بعدش اون خنده ی ریز مریم خانوم چقدر منو خندوند این وقت شب ، تو اون لحظه دوس داشتم دوتاتونم محکم بغل کنم ، و اما چقدر توضیحات ارزنده ای و یعنی آنقدر لذت میبردم از توضیحات و جملات مطرح شده که وقتی استاد توجهش به درخت و دور و بر بود هی تایم کلیپ و چک میکردم و حتی ثانیش مهم بود برام و میگفتم استاد برو سراغ جواب به جملات و اونجایی درمورد سبک شخصی توضیح دادن چقدر برام مفید بود و چقدر هدایت بود واقعا برای من ،اینکه من یک سری معیار برای خودم داشته باشم ولی معیارهایی که خودم بهشون رسیدم نه معیار مورد تایید یه نفر دیگه یا یه حربه دیگه یا یه گروه دیگه و…. نه معیاری که خودم بهش رسیدم و «سعی کنم هربار خودمو با اون معیارها بسنجم ،و خودمو هر بار سعی کنم به اون ایده عالی که توی ذهنم ساختم نزدیک تر کنم ، یعنی موفقیت خودمو اینطوری بسنجم که هر بار ببینم چقدر به اون سبک شخصی خودم و به اون ایده عال خودم که در ذهنم نزدیکتر شدم و این منو از خیلی از دام ها و تله ها حفظ میکنه و نجات میده چون من تعریف خودمو از موفقیت دارم و معیارهای خودمو پس همه چیز دست خودمه دیگه ،دیگه تو دام مقایسه ، چشم و هم چشمی ، حسادت و…. خیلی چیزهای دیگه نمیفتم ،چون من برای خودم سبک شخصی دارم و سبکی که خودم انتخابش کردم ، و اون صحبت های عالی استاد راجب مسیر و الهامات و اینکه مسیر هر شخص یونیکه و منحصر به فرده و این جمله که استاد گفتن که هرشخص و مسیرش براساس تواناییش و باورهاش و مدارش وخواسته هاش یک قدمی بهش گفته میشه و بعد از انجام اون قدم بعدی بهش گفته میشه،چقدر طلایی بود این جمله برام و چقدر ارزشمنده این آگاهی ها ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت ، و اینکه من باید پیرو الهاماتم باشم و اعتماد کنم به خدایی که منو کاملا میشناسه سلول به سلول منو و براساس موقعیت و شرایط و باورها و خواسته های من میدونه چجوری منو هدایت کنه و چه قدمی بهم بگه ، خدایا شکرت چقدر خوب بود این فایل و چقدر یادگرفتم ،خدایا شکرت که به من این قدرت و دادی و این اراده و حوصله و علاقه و عشق و در من ایجاد کردی که تا الان بیدار باشم و بتونم به تعهدم عمل کنم .
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
در پناه الله یکتا .
به نام خدا
روز شمار تحول زندگی من روز 104
غرور مولد
خاطره ای تعریف میکردند که خیلی واضح غرور در آن واضح و روشن است.
دوستی دارم تعریف میکرد در ثبت نام مدرسه از ما مدارک خواستند و و مدارک را تحویل دادیم،مسئول ثبت نام از من کاملی خواست و من بلد نبودم،پدرم به من نگاهی کرد و گفت:9 سال هستش درس میخونی نتونستی کدملی خودت رو حفظ کنی و با ناراحتی و خشم با من رفتار کرد.
یه چیزی درون من داشت فوران میکرد و نمیتونستم جلوی اون را بگیرم،تصمیم گرفتم هر طوری شده درسم را خوب بخوانم و موفق شوم و توانست نمرات بهتری نسبت به گذشته اش بگیرد.
این همان غروری است که اکثر ما با اون برخورد میکنیم و میتواند برای ما خیلی عالی عمل کند و عامل پیشرفت ما باشد.
مورد بعدی.رسیدن به درآمد یا روابط دلخواه است،برای تکمیل شدن این موضوع فایل (داستانی درباره هدایت الهی)را مشاهده کنید و به من خیلی کمک کرد که مسیر را انتخاب نکنم،فقط به خواسته ام توجه کنم.
شاد و پیروز باشید
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان
روزشمار تحول زندگی من روز 104
خدایا شکرت که فرصت زندگی به من دادی تا این فایل وبشنوم
خدایا شکرت که در این فرکانس هستم واین فایل ومیشنوم
خدایا شکرت که هستی و برایمان خدایی میکنی
خدایا شکرت که با استاد عباس منش آشنا م کردی
خدایا شکرت بابت همه چیز
استاد من هم برای اینکه غرورم کمتر بشه از شما یاد گرفتم که چشم بگم به خانواده ام و دیگران وخدا روشکر احساس می کنم غرورم داره کمتر میشه
در مورد علایقی که دارم من به مسافرت و سفرکردن و علم و تحقیق علاقه دارم و نمیدونم از این علایق ام چطوری پول بسازم شاید هم بخاطر باورهایی که دارم هست و باید با تهیه دوره ها رو باورهام کارکنم وهر الهامی و دریافت کردم بهش عمل کنم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تویاری میجویم مارا به راه راست هدایت کن راه آنهایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آنهایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
استاد عزیزم و خانوم شایسته برای تهیه این فایل بی نهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
1403/7/25
روز102
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد ومریم عزیز ودوستان گل
خدایا شکرت بخاطر یک روز بی نظیر دیگه
خدایا شکرت که شبا راحت میخوابم و صبح پراز انگیزه و انرژی بیدارمیشم و میام روزم و با این روز شمار تحول شروع میکنم
چقدر جالب بود این ایده وپرسیدن سؤالها
واژه دوباره کاری!!!!
نمیدونم این نقطه ضعف هست یانه؟
یسری مهارتها و یسری پروژه ها ومجبورم که دوباره کاری کنم تا بهبود پیدا کنه
اما میتونم اینطور تحلیل کنم دوباره کاری یعنی مثلا من زبان خوندن و شروع میکنم بعد یک ماه میزارم کنار بعد دوباره بعد چندماه میام دوباره از اول شروع میکنم و دوباره میرسم به همون نقطه و دوباره رها میکنم و …. این یعنی من افتادم توی سیکل تکراری و دوباره کاری
یا مثلا من توی یک رابطه ی عاطفی با خصوصیات خاص اومدم بیرون و دوباره برم وارد رابطه عاطفی شبیه به همون رابطه گذشته و دوباره همون شرایط و اتفاقات و تجربه میکنم قطعا و دوباره کاری میشه یعنی از شکست ها درس نگرفتم
خدایاشکررررت هرآنچه که در زندگیم دارم از آن توست
شروع زمستان زیبااااا در انتظار همه ماست
خدایاشکررررت یک زمستان عالی رو میخواهم تجربه کنم و خدا میدونه که چه چیزهای فوقالعاده ای قراره برام اتفاق بیفته ومن پراز شادی ولذت باشم.
خدایاشکرررت برای داشتن خانواده عالی که دو شب یلدا بهانه ای شد که همدیگه رو سوپرایز کنیم و کلی خوش بگذرونیم وشاد باشیم.
خدایاشکرررررت
الهی که برای همه یچه های گل سایت پرباشه از شادی و لذت و رسیدن به خواسته هااااا
عاشقتونم
زندگی به من یاد داده
برای داشتن آرامش و آسایش
امروز را با خدا قدم بر دارم
و فردا را به او بسپارم
به نام خدا
هر کدوم از ما به یه طریقی با سایت و با استاد آشنا شدیم
هر کدوم از ما یه رسالت داریم در این جهان
هر کدوم از ما برداشت های زیادی از این فایل داشتیم و این خوبه که این برداشت ها مهمه این برداشت ها اصله
من خودم این فایل نشانه ی امروزم بود
سرک کشیدن در کارهای دیگران را ترک کنیم
کار به کار دیگران که ببینیم بقیه چطور ثروتمند سده اند را رها کنیم من خودم الان رفته بودم از علی دایی بخونم بعد یه لحظه به خودم گفتم به من مربوط نیست و سریع خارج شدم
استادان عزیزم خدا قوت
اگر می خواهی غنی شوی غنی بمونی قانون را بدون و بمون سر حرفت
همه یه طرز فکر ندارند
احتیاجی نیست به کار عظیم و طویل و شاخ کنی
استاد را ببین با یه گوشی موبایل توی ماشین خودشون با عزیز دلشون با همون لباسها بدون اینکه بخواهند لباسی عوض کنند
من عاشق استاد هستم
من عاشق قانون هستم
من عاشق درک قانون هستم
من عاشق این هستم که وقتی با یه نفر برخورد می کنم احترام ببینم که مربوط به قانونه
من اینم
خدایا از تو هدایت خواستم و جوابم را دادی
همین روند را ادامه می دهم
از کجا می خواهی شروع کنی ؟؟؟ از همین سایت
الگوی کیه ؟؟ استاد عباس منش عزیزم
وقتی به تضاد برخورد کردی چه می کنی چه کار خواهی کرد کسی نیست که کمکت کنه؟؟؟؟ خدا که هست………. مگه نمی گی «««خدایا هدایتم کن »»«
تا می تونی بنویس
به ایده ها عمل کن
به ایده ها رفتار کن
با کوچکترین عکس العمل کوتاه نیا
…
مسیر آسان .. خیلی عالیه .. یعنی شما فکر کن همه کارها و مسیرها آسونه برات با این باور آیا باز هم حرکت نمی کنی مسلما از جایت بلند می شوی و راه میفتی
سینه خیز رفتن … مسیری که مربوط به قبل من و گذشته ی من بود چون همیشه سینه خیز کنان بودم چون مسیر را ناهموار می دیدم همیشه سختی کار را می دیدم دیشب یه مصاحبه می دیدم از آقای رامین رضاییان بازیکن تیم فوتبال با آقای عادل فردوسی پور خیلی از مصاحبه ی ایشون قانون را مرور کردم در بعضی از جاها می گفتن برای اون شرایط سخت برای اون سختی ها و برای همین باور چقدر خودشون هم سختی ها کشیدن
… البته بعد باز هم من این مصاحبه را با قانون مرور می کردم و قانون را می دیدم چون ایشون یه فرد موفق هستند و گفتم منظور ایشون شاید از دید من مخاطب این هست که وای خدایا چقدر ایشون سختی کشیدن و به حال ایشون غصه ام شود ولی من از این دیدگاه و از این منظر دیدم که
من اونقدر بزرگ هستم که اگر به یک تضادی که بعضی از مردم اسمش را گذاشته اند سختی . برخورد کنم اون را حلش می کنم
به نظر من واژه ای که باید به کار می برد تا مخاطب حرفش را درک کنه سختی بود ولی از منظر و از. بنگاه خودش سختی معنایی دیگه داره
استاد من شما را تحسین می کنم با اون خنده های عالی و رویایی تون
این مصاحبه هم خیلی هدایتی شد که من ببینم و لذت ببرم
درسهایش را بگیرم
خدایا شکرت
دوازده قدم … شروع رشد . شروع تغییر. تکاملی پیش رفتن . دوستی با خودم . دوستی با دیگران . دوستی با دیگرانی که در مدار هستند با نیستند به هر نحوی . تمرین ستاره قطبی که اونقدر من می نوشتم و می نوشتم و می نوشتم با لذت . صلح درون . صدای رویایی و خاص استاد عباس منش عزیزم . گریه کردن های زیاد که بعد فهمیدم این گریه کردن ها منو از مسیر دور می کنه چون احساساتی می شوم . رفع احساساتی شدن . باور کردن فرکانس . باور به اینکه همه ی جهان فرکانسی است
دیروز داشتم چکاپ فرکانسی قدم اول فایل اول را گوش می دادم که خیلی برام خوب و عالی بود خدا را شکر
چند وقت پیش هم چکاپ را می دیدم و اونقدر دیدم من بد خط نوشتم که خودم تعجب کرده بودم چرا برای اینکه من عجله داشتم برای اینکه می خواستم قانون را دور بزنم برای اینکه فکر می کردم دست منه .
دوباره کاری … از یه سوراخ دو بار گزیده نشدن .
زن زیبا …. زن باید زیبا باشه ولی شخصیت داشته باشه خودش را با این همه تتو ابرو . تتو مژه . تتو خط لب . تتو رژه لب . کاشت مژه وووووووو ….. گم نکنه . این روزها خیلی زیبا بودن برای همه مهم شده ولی به نظر من یه دامه نباید توی دامش بیفتی . چون دیگه نمی تونی رهاش کنی
از استاد عزیزم ممنونم که به تمام سوالات با کمال میل جواب دادن
از مریم خانم ممنونم که این همه انرژی دارند
خدا قوت