این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باسلام خدمت استاد بزرگوارم و همچنین تک تک اعضای خانواده بزرگ و صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش
خداوند را سپاسگزارم که ما را به راه راست هدایت کرده، راه کسانی که به آنها نعمت داده٫
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این همه آگاهی
اعضای خانواده عباس منش، دوستان عزیزم ، سپاسگزارم بابت همه ی آگاهی هایی که ارسال می کنید و استفاده می کنیم٫
پاسخ اینجاب به سوال:
به عقیده بنده آن چیزی که باعث متفاوت بودن نتایج استاد و سایر افراد موفق میشه،
حاصل سه شناخت، باور و ایمان می باشد٫
۱- خودشناسی، خودباوری و ایمان به خود( همون شناخت و باوری که باعث کنترل، مدیریت و هدایت خود میشه ، همون شناختی که باعث شروع شناخت خالقم می شود)
۲- شناخت، باور و ایمان به رب العالمین( شناخت خالق خودم و خالق جهان هستی تنها قدرت مطلق که داناترین، تواناترین، داراترین ، بخشنده ترین، مهربان ترین، نزدیک ترین و بهترین هدایتگر است٫
۳- شناخت، باور و ایمان به اهدافم، مقصدم ، خواسته هام( خواسته هام رو شفاف بشناسم، خواسته هام برام جذاب باشن، باور داشته باشم که با ایمان به خود و ایمان به خدا به خواسته هام میرسم٫
( ونشانه ی ایمان، با آرامش و احساس خوب عمل کردن است)
ان شاالله ،به خواست و اراده خودتون و به لطف و هدایت رب العالمین؛
اندیشه ی زیبا در ذهنتان، احساس و آرامش زیبا در قلبتان، رفتار زیبا در عملتان ، نگاه زیبا در چشمانتان، لبخند زیبا بر لبانتان، کلام زیبا بر زبانتان همیشه جاری بشه٫
سلام به تمامی هم فرکانسی های عزیز واما جواب به سوال
۱-یکی از مهمترین واصل ترین نکات مهم در موفقیت در هر کسب وکاری داشتن باور صحیح ودرست میباشد باور یعنی قبول کردن ٫در هر نوع کسب وکاری میباشد که من در این کسب وکار حتما موفق هستم مشتریان فراوانی دارم روز به روز در کارم پیشرفت میکنم خداوند حتما مرا کمک میکند وقتی قبول کنی وباور کنی فارغ از هر نوع شرایط سن وسال تحصیلات کشور ملیت وحکومت یا مکان مناسب برای کسب به جلو حرکت میکنی
۲- داشتن علاقه وعشق سوزان که روز وشب نداشته باشی گرسنه وتشنت نشه اصل احساس کسلی وخستگی نداشته باشی با شور وپر هیجان باشی
۳- به کسب وکارت علاقمند باشی عاشق باشی ی عاشق از دیدن محبوب سیری ندارد وهر روز خلاقیت داشته باشی هر روز به یادگیری عطش بیشتری داشته باشی
۴-توجه وتمرکز کامل و ۱۰۰ درصد نه ۹۹ درصد در موردش بخوانی مطالب جدید را بیاموزی علمش را داشته باشی فوت فن کوزه گری را بدونی در موردش بنویسی خواسته هات کامل وجامع باشه بدونی چی میخوای خودت را در قله موفقیت ببینی در موردش فکر کنی نو اوری داشته باشی هر روز با گوشت وخون امیخته باشه مثل نفس کشیدن باید همیشه تمرکز داشته باشی
۵- داشتن احساس خوب در هر کاری اگر احساس خوب داشته باشی چون جهان ما به فرکانسی که میفرستیم با همراه احساس شاد وخوشی که هنگامی که احساس خوب داریم گل از رومون بشکفه قلبمون باز بشه جهان به این فرکانس جواب میده
۶-الگو گیری از افراد موفق و الگو پردازی حتی اگر الگو نداریم در ذهنمان بسازیم ببینم وتحقیق کنیم که افرادی هستند و بودند که موفق شدند چون انها موفق شدند حتما ما هم میتونیم
۷- عمل به دانسته ها هر چه را میدونیم بهش عمل کنیم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته ی جوک ومسخره بیشتر نیست
۸- از خداوند کمک بگیریم فقط روی خدا حساب باز کنیم نه دیگران (هیچ نیازی به ابزاز نیست خداوند ابزار لازم را برات مهیا میکنه)ان خدای که از اول تا حالا با ما بوده وما را هیچ وقت تنها نگذاشته خیلی وقتا کار به مو رسده ولی پاره نشده روی خدا حساب باز کنیم خداوند ایمان وتوکل کسی را ضایع نمیکه کسی که ایمان داشته باشه وتوکل کنه وهمه چیز را دست خدا بسپاره خداوند حتما دستش را میگیره خداوند دستان زیادی داره از راههای مختلف از دستانش کمکت میکنه افراد سر راهت قرار میده ابزار مختلف سر راهت قرار میده در کتابی یا تلویزیون واخبار یا گفته دوستی بهت میگه که باید چکار کنی خداوند همیشه خیر وشرت را بهت اطلاع میده نیاز نیست کار خاصی انجام بدی فقط باید پاکی دل طهارت روح صداقت وعدم پرهیز از افکار شیطانی داشته باشی ایمان وباورت مثل ایمان ابراهیم وموسی باشه تو توکل کن ایمان داشته باش همه کارها را خودش انجام بده خدا برات مشتری میشه خودش برات تبلیغ میشه خودش کار سئو انجام میده افراد متخصص وکاردان سر راهت قرار میده تو نیاز نیست دنبال متخصص و یا تبلیغات یا مکان مناسبی برای کسب وکارت داشته باشب بهت با احساس و الهامات میگه چکار کن خیلی سبک ارام ولطیف ان وقت باید به الهاماتت جامعه عمل بپوشی ترس را زیر پا بگذار خداوند به کسی که بگه پایان شب سیاه سپید است جایزه میده به کسب وکارت رونق میده در سلامت هستی اصلا خیر وشرت را بهت میگه من خودم اخیرا در تمام مراحل زندگی ازش میخوام بگه چکار کنم تا اینکه بخوام با کسی مشورت کنم انهم از تجربیات واز ذهنش که پر از باورهای نادرست هست مرا گمراه کنه مثل ی شاگرد در کلاس استاد فقط مطیع هستم وگوش میکنم وجا در پای استاد میزارم وارامشم را در همه حال حفظ میکنم نمیزارم نجوای شیطانی که در طول بیشا ۴۵ سال سن مرا گمرا کرده به بیراه ببره حسابی ابصار ذهن وفکرم را تا حدب به دست گرفتم وتمامی نجوای شیطانی را تا حدی مثل سیل بند جلوش سیل بند بتونی قوی ساختم تمامی ترمز ها وبه قول خودم تمامی ویروسها را نابود میکنم پشت دیوار ترس نمیمونم تمام ترمزها را یکی بعد دیگری بر میدارم وفقط توکل به رب دارم وروی خدا حساب باز میکنم من فقط لذت میبرم خودش هدایت میکنه فقط باید بستر مناسب برای رشد بذر را فراهم کرد اب وخاک و نور مناسب وکود مناسب وتمرکز کامل
ی اصل دیگه که استاد ان را رعایت کرده من بهش میگم حرکت پلکانی یا دوره تکامل خیلی زیبا استاد رعایت کرده کم کم کارش را ارتقا داده بحث گاراژ یا انباری در ابتدای کار مثالی خیلی خوبه اول خودم تنها بعد از سود خرج خودش میکنم به سود بیفته بعد کم کم کارت را رشد میده نه ی شبه مثل بدن ساز که در ابتدا میخواد ی وزنه ۱۰۰ کیلو بزنه در صورتیکه که در طول عمرش ی وزنه ی کیلو هم کار نکرده گام به گام مرحله به مرحله استاد جلو رفت ونتیجه الانش نشان دهنده حرکت پلکانی استاد بوده نه عجله وزود باش حالا این ثروت وموفقیت را میخوام اینها سمه
تضادها میاد تا تو را ارتقا بده اگر سر دو راهی هستی یا بد بیاری اوردی تا حالا کارت پیش نرفته این را بدان این تضاد میخواد ی درس موفقیت را برات بخونه فقط کافیه سریع نا امید نشی میدون را ترک نکنی از مشکلات فرار نکن از این تضاد درس یاد بگیر و پول بساز کسی که از تضادها به ظاهر بد بتونه مقاوم باشه ان روی تضاد که موفقیت هست بهت نشون داده میشه
شاکر بودن وسپاسگزاری در همه حال که خداوندا شکرت بخاطر تمام نعماتی که به من دادی شکر نعمت نعمت افزون کن کفر نعمت از کفت بیرون کن معجزه سپاسگزاری را تا حالا کسی درک کرده خیلی شیرن وجذابه مثل استاد که به زیباییها نگاه میکنه ومیخنده ولذت میره وبه فرزندش عشق میورزد وبخاطر همه چیز از خداوند ممنون است حتی در حالی که سایتش را بلک میکنند یا بدهکاره یا اینکه فرزندش را از دست داده همیشه شاکر خداوند هست
تجسم موفقیت چون خودمون خلاق زندگیمون هستیم خودمون خلق میکنیم استاد با تجسم ی زندگی ایده عال وفوق العاده که جزیی از زندگیش بود در بندر عباس در ان هوای گرم فاصله دانشگاه تا خونه را شرایط فعلی زندگی وکسب کارش وسمینارها که همه ان را دور کردند و خندان هستند را تجسم میکرد والان ان شرایط را دارد ثروت وموفقیت ی موضوع ذهنی هست اینه که اکثرا قبول ندارند مشمکل همونه از صبح تا شب با سختی ومشقت کار میکنند اخرش هم چیزی ندارن اگر این باور درست را در ذهنمان قوی کنیم نه روی حرف مردم حساب میکنیم نه در رقابت هستم
به موضوع مهمی اشاره کردم رقابت امان از رقابت که از عدم فراوانی منشا گرفته وقتی با کسی در رقابت هستیم ومیخواهیم ان را از میدان به در کنیم یعنی این فرکانس را میفرستیم که من باور درستی ندارم استاد ان موقع که کارش را شروع کرد خیلی رقیب داشت ولی با کسی نجنگید ونمیخواست رقبا را خراب کنه وخودش را به دیگرا قوی نشان بده برای خودش کار میکرد ولذت میبرد وطبعا نتیجه ان این موفقیتی هست که داریم همه درک میکنیم
ی اصل دیگه که خیلی خیلی مهمه اعتقاد وقبول کردن فراوانی نعمت در سرزمین ما همه گفتند با کمبود وبحران بی آبی مواجه هستیم دیدم که خداوند چقدر سخاوتمندانه درهای نعمت باران را به روی ما گشود یک اصل بارز وپسندیده استاد اعتقاد به فراوانی بیشمار نعمت هست همیشه هست خیلی هست تمام شدنی نیست کم نمیاد تمام نمیشه پس خیلی خوب درامدش را در جای مناسب میبخشه ودانش وعلمش را در اختیار ما قرار میده وچون اعتقاد به فراوانی داره روز به روز به نعمت ثروت وسلامتی واحساس شادش افزون میشود
ی اصل دیگه که موفقیت استاد از دیگرام متمایز است اینه اصل حسادت وحرص وطمع در وجودش نیست با موفقیت ما خوشحال میشه دوست داره ما با درک قوانین موفق بشیم وحتی این ارزو را برای بقیه داره نه اینکه با موفقیت وثروت دیگرا حسادت داشته باشه
بالا بودن اعتماد به نفس ویا بالا بودن عزت نفس که خودمان را لایق بدانیم به توانمندیهایمان ایمان داشته باشیم استاد در این مورد فوق العاده است که من در این مورد نیاز هست بیشتر کار کنم استاد خودش را لایق ثروت فراوان میدانست وشایسته میدانست که همان نیز شد
جهانی فکر کردن استاد به کسب وکارش محدود فکر نمیکرد ورها بود به خواسته هایش نمیچسبید همیشه وهمه حال لذت میبرد ورها بود وقتی چیزی را داشته باشی همیشه رها هستی به خواستهات نمیچسبی
خوش بین بودن در همه حال
ارسال فرکانس عالی وخوب حتی در شرایط نامناسب جهان به فرکانس ما جواب میدهد استاد همیشه وهمه حال مراقب فرکانسهای که میفرستاد بود باز هم این اصل مهم را هزاران بار تکرار میکنم جهان هستی به فرکانسهای ما جواب میدهد من اخیرا روزه فرکانس گرفتم یعنی همیشه وهمه حال مراقب احوال وافکار خودم هستم تا اتفاقات خوب را بسوی خودم جذب کنم افکار منفی یعنی افکار ونجواهای شیطانی وهمیشه ودر همه حال ارامش باید داشته باشی چون در ارامش مسیر ها وراهها بسویت باز میشود و وقتی در مدار خوبی قرار میگیری واز مسیرت لذت میبری یعنی موفق هستی باور به اینکه اساس جهان بر راحتیه بر اضطراب ونگرانی نیست استاد همه چیز را خیلی راحت بدست اورد خیلی راحتر از تخیل من
وتمرکز استاد بر خوبیها ثروت سلامتی که من اقرار میکنم کار راحتی نیست باید تمرین کرد با تمرین وطی کردن دوره تکامل میتونیم مثل استاد خیلی خوب وراحت بر خوبیه تمرکز و مثبت نگر باشیم
یک اصل بسیار مهم استا که باعث تفاوت نتیجه میشود نگاه توحیدی استاد به قوانین جهان هستی است این یک نگاه بسیار مهمه که تا خدا نخواد هیچ برگی از درخت نمی افتد دوستان این نگاه خیلی در زندگی مهمه که با تضاد ها ومسایل با زاویه دید دیگری نگاه کرد به هر چیزی نگاه توحیدی داشته باشیم نگاه توحیدی رنگ وبوی خدای دارد استاد خوش بین بود به سختی کار نگاه نمیگرد به اینکه نمیشه اگر میشد دیگران انجام میدادند توجه نمیکرد به این میگند ارامش نگاه توحیدی
*
این موارد بالا تونسته ممیزی باشه در موفقیت استاد با بقیه در تمام مراحل زندگی اعم از سلامتی وکسب وکار وایمان موفق باشید
سلااااااام به عزیزای دلم?من فکر میکنم ساختن باورهای هماهنگ با خواسته، توکل، خراب کردن پل ها، جیگر شیر داشتن که ما هم از استادمون به ارث بردیم?حرکت کردن و قدم برداشتن و نموندن توی احساس بد و شرایط قبل و شرایطی که دیگه برامون راضی کننده نیست و آروم آروم داره ما رو می پزه، و توجه به داشته ها و تمرکز بر خواسته ها و ساختن باورهای هماهنگ با خواسته و هم از طریق تجسم و هم از طریق تکرار و٫٫٫ انجام میگره که نتیجه اش احساس عالی و تجربه ی اتفاقات عالی در زندگی هست و دونستن اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم بسیار مهمه و همه ی اینها تنها یه بال برای پروازند ولی بال دیگرش همون عزت نفسه چون اگر اون نباشه نه تجسمی میکنی نه حرکتی میکنی نه پلی رو خراب میکنی نه خالق بودنت رو باور داری و نه حال خوبی داری و نه میتونی ایمان و توکلی داشته باشی و نه باوری میسازی اونم باورهایی که نیاز به انرژی و ثبات قدم داره برای ساختنش و نه هیچ هدفی رو انتخاب میکنی٫ عزت نفس نقش بسیار مهمی داره????????????
سلام میکنم به جمع خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش مخصوصا استاد عباسمنش مهربان
چیزی که باعث تفاوت در نتایج استاد عباس منش با سایرین شده است این است که ایشان فقط روی خداوند وهاب و هدایتگر حساب باز کرده است و از هر نیروی دیگر برائت جسته است.
باور باعث ایجاد تفاوت نتیجه در کسب و کارها میشه و قبل از ایجاد هر کاری اگر باورهای مناسب اون کار رو در خودمون ایجاد کنیم که اون باور هایی است که باعث ایجاد حس خوب و عالی در ما می شود یعنی کاملا اون باور درسته و باوری که باعث ایجاد دلشوره و ناراحتی و حس بد میشه نشون دهنده اینه که این باور یه باور محدود کننده است و باید تغییر کنه…
کسانی که میخوان یه کسب و کار رو شروع کنن معمولا عوامل بیرونی رو موثر در درست شدن اون کسب و کار میدونن و وقتی نگاه انسان به عوال بیرونی باشه استرس و ناراحتی همراهش میاد ولی وقتی از نظر ذهنی و درونی با ایجاد باورهای خوب از الهامات قلبی خودش و از قانون نشانه ها استفاده کنه و با ایمان قلبی شروع کار رو انجام بده قطعا اون وقت نیازی به توسل به انسان ها و عوامل بیرونی دیگه ندارن و اون موقع است که میشه گفت اون شخص رو خدا حساب کرده چون هر قدمی که برمیداره از حس و قلبش تبعیت کرده که جایگاه خداست نه از منطقش.
با ایجاد باورهای درست و عالی و کار کردن روی خودمون هدایت از طرف خدا اتفاق میفته و مشتری ها رو خودشه که میفرسته و مثل یک پازل که قطعاتش باید کنار هم چیده بشن به بهترین شکل و ساده ترین شکل قطعات پازل در کنار هم قرار میگیرن…
ولی وقتی نگاه انسان بر اساس عوامل بیرونی باشه و فقط سعی کنه از بیرون همه چیزو رو براه کنه و همیشه دنبال مشتری یا بازدید کننده باشه اون وقته که انسان فقط به خودش تکیه کرده و خدا در این کار نقش نداره پس باید اون شخص بر اساس باورهای محدود کنندش همیشه دنبال مشتری بگرده و پازل رو خودش بچینه اونم با سختی بسیار که باز هم نتیجه های درستی رو در بر نخواهد داشت.
در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.?
می دونید جالبی قوانین جهان هستی اینه که در هر زمینه ای کار می کنه و هیچ محدودیت و تغییری وجود نداره.
من بصورت باحالی به سمت دیدن لایو شماره 3 استاد هدایت شدم چون تا 40 دقیقه پیشش نمی دونستم استاد قراره لایو داشته باشه به این صورت که می خواستم یه فایلی که باعث قوی تر شدن باور برادرم میشد رو براش بفرستم که دیدم استادتو تلگرام زده لایو داره واقعا هیجان زده شدم دیدم وقتی توی مسیر هدایت باشی خداوند در کوچکترین مسائل هم به تو کمک می کنه و بهت می گه از کدوم راه بری مثل استاد وقتی که می خواد تو جاده یه مسیری رو انتخاب کنه به خدا میگه خودت هدایتم کن و بهم بگو .
حس خیلی خوبی دارم از اینکه دارم با شما تجربیاتم رو به اشتراک می زارم .
وقتی استاد لایو رو شروع کرد من نزدیک به 10 دقیقه از اونو از دست دادم اما زمانی که رسیدم داداشم مشغول دیدنه لایو استاد بود همون موقع که من رسیدم استاد سوال مسابقه رو مطرح کرد و منم همون لحظه باصدای بلند گفتم
” استفاده از ابزار ها با باورهای درست ”
اگر ما دانش بسیار بالایی در هر زمینه ای داشته باشیم بطور مثال بازاریابی اگر باور های نادرستی داشته باشیم به هیچ
نتیجه ای نمی رسیم چون خودم به این نتیجه رسیدم و حسش کردم .
صرفا با داشتن علم و دانش موفق نمی شویم اگر اینگونه بود همه دانشمند و عالم بودن بلکه چیزی که اهمیت دارد درک قوانین جهان هستی است .
ما با ید بدونیم در هر لحظه همین الانی که من دارم این متن رو می نویسم در حال ارسال فرکانس توسط باورها و افکارم به جهان هستی هستم . جهان هستی هم این فرکانس ها رو دریافت می کنه و به صورت اتفاقات، شرایط، ایده ها، افرد و …. وارد زندگی من می کنه پس باید مراقب ورودی های ذهنمون باشیم باید به ذهنمون خوراک بدیم تا در مسیر هدایت قرار بگیریم و گرنه نجواهای شیطانی شروع میشه و ذهنمون رو بهم می ریزه . برای اینکه به ذهنمون خوراک بدیم می تونیم از عبارات تاکیدی دوره روان شناسی ثروت 1 استفاده کنیم مثلا:
– من انسانی مقتدر ،خلاق و دوست داشتنی هستم .
– من خالق 100 درصد زندگی خودم هستم.
– من سزاوار بهترین ها هستم .
– خداوندا سپاس برای تمامی نعماتت .
و اینکه باید احساس خوب را فراموش نکنیم هنگام گفتن عبارات تاکیدی و حتی خودمون میتونیم چنین جملاتی را بسازیم .
مطلب بعدی که میخوام بگم استفاده از اهرم رنج و لذت که می تونه مارو به موفقیتی عظیم برسونه و به این صورت که وقتی ما از یه چیزی رنج میبریم برای اینکه از اون رنج خلاص شیم حرکت می کنیم به سمته خواسته هامون .
نکته بعدی انجام تمرین ستاره قطبی یا همون تمرین تمرکز بر نکات مثبت است که ما رو سوق می ده به سمت باورهای مثبت .مثلا :
تحسین هر چیزی که به ما حس خوب می ده و اونهارو بنویسیم و بخاطرش سپاس گزار باشیم برای من که داره جواب میده .
بعد همه اینها تجسم کردنه خواستمونه، یعنی نقطه پایانی رو تجسم کنیم نه چگونگی رسیدن به خواسته رو و ازش لذت ببریم و باهاش حال کنیم و خودمونه غرق اون کنیم .
حالا بریم سر اصل مطلب اونم اینه که وقتی به اصل قانون جهان هستی عمل کردیم ، اهرم رنج و لذت رو انجام دادیم ،
به ذهنمون خوراک یا ورودی های مثبت دادیم ، تمرین ستاره قطبی یعنی تمرکز بر نکات کثبت رو بهشون عمل کردیم،
نقطه پایانی رسیدن به خواسته رو تجسم کردیم این موقع است که الهامات خداوند به سمت ما سرازیر می شود و به شکل معجزه آسایی خدا بهمون میگه که از کدوم مسیر بریم و از کدوم ابزار استفاده کنیم که به موفقیت برسیم .
من همیشه به خودم میگم ما محتاج الهامات خداوند هستیم و خدا بهترین راه رو پیش پامون میزاره فقط کافی که بهش عمل کنیم .
البته تمام این کارا نیاز به تکامل داره و با صبر به همه چی می رسیم .
تو کسب و کار فرد میدونه که باید تغییری ایجاد کنه و یا متفاوت با بقیه عمل کنه اما فرهنگ جامعه٫٫٫ باورهای غالب اون منطقه و اینکه جوری عمل کنه که مردم براش حرف درنیارن و ٫٫٫٫باعث میشه
ایده شو جوری تغییر بده که مردم براش حرف در نیارن
چون در شروع هر کار جدیدی حتی ذهن منطقی خود اون فرد هم ممکنه مقاومت داشته باشه چه برسه اینکه مردم و بقیه رو هم بخواهی راضی کنی
یعنی فرد برای انجام یک کار جدید که منتج به نتیجه متفاوت با اکثریت میشه باید خودش کلی نجواهاشو کنترل کنه تا بخواد اون کار رو شروع کنه و ادامه بده
اما اکثریت که مثل هم نتیجه میگیرن بجای اینکه رو تغییرات درونی خودشون کار کنن و ذهنشون رو در جهت هدفشوش جهت دهی کنند در شروع میان اون کار یا ایده جدید رو از دید بقیه مردم یا همون اکثریت(خانواده٫فک و فامیل و دوست و همسر٫٫٫خانواده همسر و همکار وهمسایه و بقال و نونوای سر کوچه و٫٫٫اووووووووه ماشالاه اینقدر زیادن که و ٫٫٫٫٫) سبک و سنگین می کنن
و این باعث شده که اون ایده ای رو که بهشون الهام شده و به این آگاهی رسیدن که انجام بدن رو یا اصلا انجام ندن یا اینقدر تغییرات تو ایده بدن که مردم براشون حرف در نیارن
مثال فردی که میخواد یه کسب و کار رو شروع کنه کلی تحقیق و مطالعه هم کرده در اون زمینه توانایی و تخصص هم کسب کرده باور به توانایی هاش و اعتماد بنفس وتوانایی ارتباطات خوبی هم داره
علاقه و انگیزه زیاد و عاشق کارش هم هست حالا همه اینا رو داره ها
امااینجا ذهن نجوا می کنه که تو اگه این کار رو شروع کنی ممکنه یه مدتی زمان ببره تا به سود برسی برای اینکه تو اون مدت مردم پشت سرت حرف درنیارن بیا شکل کارتو جوری تغییر بده که از نظر مردم عامه پسند باشه
برای متفاوت نتیجه گرفتن باید متفاوت فکر و عمل کنی اینجاست که خیلی ها متوقف میشن چون متفاوت عمل کردن جرئت میخواد کلی شجاعت وایمان به غیب میخواد و بخاطر همین مومنین با ناس متفاوت میشن چون دارن آگاهانه یاناآگاهانه یه کارهای درونی انجام میدن( جهت دهی و کنترل افکار)
تفاوت ناس که همون اکثریت هست با الذین امنو اینجاست
الذین امنو دارن آگاهانه یا ناآهانه از درون یه توکل و ایمان و تقوایی رو انجام میدن
از نظر بقیه منطقی نیست کارشون
اما از درون یه حسی داره اینها رو به جلو هل میده به قرآن استناد کردم تا تفاوت عمل به الهام با اینکه الهام رو از نظر بقیه مردم تغییر بدی واسم مشخص بشه
در سوره انعام از آیه ۱۱۲ خداوند شروع می کنه و درباره شیاطین انسانی صحبت می کنه که حرف های فریبنده شیک و آراسته می زنند( زخرف القول غرورا)
و بعد تو آیه ۱۱۴ خدا به پیامبر اینو میگه آیا دنبال جواب سوالاتت( همون که ما میگیم حکمت ماجراچیه؟) از غیر خداهستی
در حالی که او کتاب مفصلی نازل کرده( میخواد بگه جواب همه سوال ها تو این کتاب هست)
و بعد تو آیه۱۱۶ میگه پیامبر
اگه از اکثرکسانی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می کنند چون آنها تبعیت نمی کنند جز از ظن
و آنها نیستند جز دروغ پرداز
حالا بیاین تو آیه ۱۲۱ که خدا میگه شیاطین همواره وحی می کنن به اولیا خودشون
و اگر شما از اون ها اطاعات کنید شما هم مشرک هستید
و دوباره خدا مهر تایید دیگه ای میزنه تو ۱۴۸ که دقیقا همون جمله ای که تو۱۱۴ درباره اکثریت گفت رو اینبار درباره مشرکین میگه( ان یتبعون الا ظن و ان هم الا یخرصون)
و اگر شما هم این ۵ آیه رو کنار هم بذارید یه ارتباط کاملا معناداری بین اطاعت از اکثریت و مشرکین و شیطان پیدا می کنید
اونجا هم که میگه شیاطین انس منظور به نظر من اینه که همون جوری که خدا از طریق یه سری انسان ها پیامشو به ما می شنووونه( ان الاه یسمع من یشا)فاطر ۲۲
شیطان هم قبیله داره و تو ذهن انسان ها هست و لابه لای باورهاشون هست و یه سری از حرف هایی که ما می شنویم منبع شیطانی داره
و ما باید این حق و باطل (آب و روغن) رو تشخیص بدیم
باهمون فرقان که خدا به ما داده به شرط ایمان و رعایت تقوا٫ انفال ۲۹
که همه اینا رو که بررسی کنیم به همون توحید و شرک میرسیم
اون هایی که نتایج موفقیت آمیز بیشتری دارند تو همه جنبه ها آدم های موحد تری هم هستند که ربطی به ظاهر و دینشون هم ممکنه نداشته باشه و حتی ناخودآگاه ذهنیت توحیدی قوی تری از بقیه دارن
و در عملکردشون مشخص میشه جایی که بهانه نمیارن و مسئولیت زندگیشونو ۱۰۰ درصد پذیرفتند و نگران تغییر عوامل بیرونی هم نیستند
کجا باید از ابزار برای موفقیت استفاده شود و کجا باید روی خدا حساب کنیم ؟
جواب :
اساساً یک تناقض در تفکیک مفهوم ابزار و خداوند در این سوال وجود دارد.
وقتی این فایل رو دیدم و سوال رو شنیدم مروری شد به افکاری که مدتهاست با خودم و همسرم در موردش صحبت میکنیم (چون من و همسرم خیلی با هم در مورد قوانین صحبت میکنیم )و یک یادآوری شد برای ما که تفاوت زیادی هست بین: «روی خدا حساب کردن» و«فقط روی خدا حساب کردن»!
هر بیشتر به این جمله نگاه میکنم بیشتر مطمین میشوم که رمز ارتباطی تموم فایلهای استاد عباس منش همینه ، یعنی مفهوم واقعی توحید !
ما تقریبا ۹۰-۸۰ درصد فایل های استاد رو داریم و چندین بار همشون رو دیدیم در موردشون فکر کردم و با خودم در موردشون حرف زدم و منطقی برای خودم ثابتشون کردم و تقریبا میتونم بگم موردی نبوده که با اون باورهای درون من در تضاد باشن ، شاید اول یکم توی درک کردنشون وقت گذاشتم و زمان برد، ولی هرگز چیزی نبوده که باهاش مخالفت کنم !
یادمه که فایل رایگان « بهترین باور در مورد خداوند» نقطهی عطف من در درک من از خدا شد . قبل از اون فکر میکردم؛ ابزار و عوامل بیرونی… چیزی به جز خدا…. هستند و آفریده های خداوند هستند که جزو خدا نیستند…. ولی الان بعضی وقتا با مزاح از خودم میپرسم که مگه میشه چیزی غیر از خدا رو دید !؟
در مورد جواب سوال مطرح شده هم باید بگم که تفاوتی بین «ابزار» و «خدا» نیست یعنی اگه به نوعی اون عواملی رو که استاد توی فایلها ازشون بعنوان «عوامل بیرونی» نام میبرن رو خودِ خدا بدونیم که حلّه !.. ابزار بخشی از خدا هستند که بواسطهی باورهامون شکل دادیم ، بطور مثال اگه کسی توی کانال یوتبوب موفق میشه و پول میسازه بخاطر اون کانال یوتبوبش نیست ٫بخاطر باورش از پول ساختنه به خاطر باورهایی که از ثروت …از تواناییهاش …و تمرکزی که روی کارش داره …و البته آرامشی که از ایمان میاد…, باعث شده از کانال یوتیوب ثروت بسازه ,یعنی در واقع کانال یوتیوب داره براش تبلیغ میکنه (برعکسِ خیلی افراد دیگه که دست به هر کاری میزنند تا از یوتیوب ثروت بسازند ولی به هیچ جا نمی رسند ) عوامل بیرونی رو اگه صرفا «بیرونی» یا بیرون از اصل خدا بودنشون بدونیم برای ما کار نمیکنن . وقتی همه چیرو خدا بدونیم حتی قوانین جهان رو هم بخشی از خدا بدونیم و باور قلبی داشته باشیم که ما خودمون خودِ خدا هستیم و با قدرت بینهایتمون داریم دنیای خودمون رو میسازیم قوانین درست پیش میرن . من شخصا این خلقت رو در زندگی خودم لمس میکنم در هر ۴ زمینه ؛ معنویت ، سلامتی ، روابط و ثروت …. لحظه به لحظه خلق خواسته ها و ناخواسته ها رو دارم تجربه میکنم و سعی خودم رو میکنم از همشون لذت ببرم و درس بگیرم .
وقتی شما همه چیز رو در جهان خدا ببینی دیگه برات فرقی نمیکنه که تبلیغ بکنی یا نکنی ،یعنی… چه تبلیغ بکنی یا نکنی، باز هم ثروت وارد زندگیت میشه…..ولی به اندازه باورهات…به اندازه ایمانت…..اگر تو ابزار و عوامل بیرونی رو جدا از خدا بدونی اونوقت فرمول جهان میشه (خدا + ابزار )یعنی چیزی جدا از خدا …..که در این صورت حتی اگه میلیاردها دلار هم خرج تبلیغات بکنی اون نتیجه ای که انتظار داری رو بدست نمیاری «و این یعنی شرک » یعنی حساب کردن روی چیزی جز خدا…..در حالی که در این جهان چیزی جز خداوند وجود ندارد….وقتی به این موقعیت رسیدی که :…( رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند)…..و باورش کردی و در درونت نهفته شد، اونوقت مثل استاد بدون استفاده از هیچ ابزار و عوامل بیرونی روز به روز موفق تر و ثروتمندتر میشی…..
با عرض سلام خدمت دوستان گرامی. من فکر میکنم چیزیکه استاد و یا هر انسان موفق دیگری را متمایز می کند که اینقدر نتیجه های شگفت انگیزی می گیرند استفاده و شناخت صحیح راهنمای درونشان هست دوستان من چند ماهی هست که با استاد آشنا شده ام و یکسری کتاب هم در زمینه تجسم و مراقبه و ارتباط با خدا و صحبت با خدا خواندم و تعدادی از فایلهای استاد رو هم گوش دادم. و تو یکی از فایلهاشون استاد از غلبه بر ترسها صحبت کرده بودند و من چون از تاریکی می ترسیدم حتی از اتاق تاریک من تصمیم گرفتم نماز شبم و مراقبه و تجسمم را تنهایی به بالای پشت باممان بروم و نصفه شب و تنهای تنها باشم وقتی از خواب بیدار شدم همه جا تاریک بود و احساس کردم که کسی روی لمینت داره راه میره و به سمت اتاق من می آید اول خواستم داد بزنم و رفتم زیر پتو که یادم به حرف استاد افتاد که گفتند که من داخل چادر یه صدایی شنیدم و گفتم خدایا تو می فهمی من می فهمم که تو خدایی ولی این خرسه که بیرونه که نمی فهمه و تو اون شرایط که از ترس می لرزیدم خندم گرفت و تصمیم گرفتم اجازه ندهم هی صدا بلند و بلندتر شود با خودم مدام تکرار میکردم که من قطره ای از روح خدا رو دارم من قوی هستم و در اتاق را باز کردم تا دیدم هیچی نیست با خودم گفتم دیدی الکی ترسیدی ساعت سه نیمه شب بود و من می خواستم به راهرو و به پشت بام بروم که نور ماه از دریچه به من امید داد و من به پشت بام رفتم و ساعتها مناجات با خدای خودم کردم صبح آن روز وقتی به پیاده روی رفتم اسبی دنبال من راه افتاد دو ساعت دنبال من بود که وقتی من می خواستم از خیابان رد شوم و به خانمان برگردم هنوز دنبال من بود که من به نگهبانها گفتم کمکم کنید و داد زدم وقتی اسب سعی می کرد سرش را به صورت من نزدیک کند و بچسباند و نگهبانها ان اسب را با کتک و به زور از من جدا کردند و من با این حال که یکی از ورزشکاران پروفشنال تو شهرمون هستم خود به خود وقتی به خانه برگشتم مثل اینکه تیری به گردن و شانه ام خورده باشد واز درد داشتم می مردم که بعد یادم آمد که ای داد من دیشب یکی از خواسته هایم از خدا ویلایی بود که در آن اسب باشد بعد با درد سنگین به آن پارک برگشتم اینقدر داغون بودم که نمی تونستم راه بروم و با ماشین به زور از نگهبانها اجازه گرفتم و با ماشین پیش اسب رفتم و او را نوازش کردم و گفتم اسب عزیزم تو نشانه خدای مهربانم بودی مرا ببخش من دوستت دارم شاید شما باورتون نشه ولی به خدا همون جا پیش اسب که بودم 90 درصد دردم رفت و به طرز عجیبی خوب شدم که در آن بیابان ساعتها نشستم و اشک شوق ریختم و با خدایم صحبت کردم. من یه محقق هستم شما باورتون نمیشه من چندتا سوال من پروژهایم را از خدا پرسیدم و بعد ایده هایی که به ذهنم رسید را برای چند استاد معروف کشورمون و چند استاد امریکا فرستادم که همگی شوکه شدند از راه حل من. و یک روز هم من یه درخواستی از یک اداره برای صدور یک مجوز داشتم کسی که همه می گفتند رشوه سنگین می خواهد و پرونده من سه سال گیر بود من با خدای خودم خلوت کردم و از خداایم خواستم که چه بنویسم در نامه ام و بعدشروع کردم به نوشتن چیزهایی که به ذهنم می رسید وقتی نامه ام تمام شد برای محکم کاری یه کارت پول هم بعنوان رشوه زمیمه نامه کردم که وقتی وارد اتاق آن مدیر کل شدم نامه را که دادم به طرز عجیبی به من گفت نگران نباشید من شخصا پیگیری می کنم و بعد کارت پول را دید انرا جدا کرد و به من داد و گفت دخترم من این کار را بخاطر خدا برای تو انجام می دهم که اشک در چشمانم حلقه زد و حتی نتوانستم تشکر کنم و بیرون آمدم که بعد به مدت یک ماه مجوز من صادر شد و من با شادی از خدای مهربانم تشکر کردم.
واما جواب دوستمان من با گفتن داستان اسب خواست بگویم که باید نشانه های خدا را درست و به موقع بفهمیم و همچنین باید در جواب دوستمان بگویم که ما باید راهنمای درونمان که همان روح الهی مان هست را بشناسیم و از علم او استفاده کنیم مثل استاد که مسیر را درست با علم الهی پیدا میکند علمیکه باعث می شود به قوال شما از علم مارکتینگ و….هم بالاتر باشد و ماورای علمهای محدود بشری است و من اکنون دارم با این علم قدمهای عظیمی بر میدارم که در آینده نه چندان دور برای شما از موفقیتهای جهانی ام خواهم نوشت و یه نکته دیگر دوست من که من از حرفهای استاد فهمیدم باید ما انسان صالحی باشیم تا راحتتر با آ ن روح ارتباط برقرار کنیم نه اینکه مسلمان خوب یا مسیحی و… خوبی باشیم نه اینکه اصول انسانیت را زیر پا نگذاریم و من هر وقت می خواهم تصمیمی بگیرم به اسمان نگاه می کنم و می گویم خدایا خدای مهربانم نظر تو چیه. و من داستان موفقیت های علمی ام را گفتم که به شما بگویم که سعی کنید با خدای درونتون دوست بشید انوقت انچنان شما را راهنمایی میکند و انقدر ایده به شما می دهد که در کسب و کارتان موفق خواهید بود.
انقدر پرازعشق به خدابود که اشک شوق از وصال با خدای خودم با خوندن دیدگاهتون ریختم…ودقیقا نکته هایی که نوشتین حرفای دلم بود دراین لحظه وهدایت شدم به خوندن کامنت شما.. .. باارزوی بهترینها برای شما
با سلام و درود بر تمامی اعضاء پر انرژی سایت و سلام بر استاد عزیز و بزرگوارمون
یادم میاد استاد در یک فایل رایگان که از ایشون بود می فرمودند که اگر ما یک وسیله مثل مداد رو ندیده باشیم و یک نفر بخواد با حرف زدن یا نوشتن شکل مداد رو برای ما تعریف کنه ساعتها صحبت کنه و بنویسه نمی تونه تصویر واقعی اون مداد رو برامون توضیح بده و یک تصویر واقعی از مداد در ذهن ما ایجاد کنه…
خدا هم همینطوره و بخاطر همین خیلی ها درکشون از واقعیت خدا و کارهایی که می تونه برامون انجام بده حتی خودم مشکل دارم و هر وقت به خدا و به جهان هستی فکر می کنم با اینکه ذهن فعالی دارم مغزم هنگ می کنه و تا به جایی که به یک محدودیت میرسه و رها می کنم.
بله تفاوت رو نمیشه گفت ولی میشه مثالهایی رو زد تا جرقه ای باشه برای روشن شدن تصور دوستانی که مثل خودم زیر صفر بودن و الان تازه دارن به اول راه میرسن.
من تا قبل از شروع سال نو کارگر یک شرکت بودم و یه کارگاه هم دو سال پیش ران کرده بودم و یک محصول جدید رو داشتم کار می کردم که تولید کنم
در همون ابتدای کار چون از روی فیلم فقط محصول رو دیده بودم و سایز و ابعاد دقیق برای تولید نداشتم خیلی آزمون و خطا کردم تا قالبهای مورد نیازم رو برای تولید محصول بسازم
ولی بازهم قالبسازهایی که کار من رو انجام میدادن و به خیال خودشون خیلی هم باتجربه بودن به مشکل خوردن و موقع تست قالبها اونها می شکستن و خسارتهای چند میلیونی بهم می خورد که یک شب موقع خواب یه سوالی من از خودم پرسیدم که جوابش رو خدا بصورت یک تصویر جلوی چشمم آورد و قالب اون طرح به یک میلیون تومن هم نمی رسید
تفاوت همینه یه سوال یا یک درخواست از ته قلبت می کنی سریع جواب میده
یا بعد از تولید چقدر تبلیغات کردم و بازار بردم محصولم رو ولی از مشتری خبری نبود تا اینکه قبل از عید هر موقع بیکار میشدم می نوشتم یا با خودم می گفتم بی نهایت مشتری در جهان هست که خواهان محصولات و خدمات من هستن…
بعد از عید نوروز از شرکت تماس گرفتن و گفتن به حضور من نیازی نیست اولش یه کم ناراحت شدم ولی باز هم یاد حرفهای استاد افتادم و با خودم گفتم اگر این بیکار شدن دلیلی برای رشد و پیشرفت تو باشه چی?
آرام شدم و یک کارگاه بزرگتر از کارگاه قبلی اجاره کردم و خونه مشغول گوش کردن یه فایل از استاد بودم که تلفنم زنگ خورد
باورم نمی شد یک نفر از کشور عراق اومده بود ایران و محصول من رو یه جا دیده بود وبه شماره م که روی کاور اون چاپ شده بود زنگ زد و تعداد 30 تا سفارش داد.
من تا ده دقیقه بعد از تلفن اون بنده ی خدا که زبونش هم درست نمی فهمیدم کل وجودم احساس عجیبی داشتم و از خوشحالی اشکم در اومده بود و ناخودآگاه می گفتم خدایا این کار تو بوده پس مشتری رو اینطوری میاری …
من با احساس خوب از تو مشتری می خوام و تو اون رو اگر نقطه ی مقابل من اون طرف کره ی زمین هم باشه به سمت من میاری…
می خواستم چند تا دیگه مثال بزنم ولی گویا متنم طولانی شد…
بله استاد خالصانه از خدا می خواد و خدا براش مشتری میاره از هر جای جهان که شده
چون جهان برای ما بزرگه ولی برای خدا ذره ای ناچیزه و هماهنگ کردن مخلوقاتش در یک مدار اصلآ براش کاری نداره و خیلی هم راحته
ممنون از همه ی دوستان عزیز که این مثالها رو مطالعه می کنن.
امیدوارم شادی و ثروت همیشه در زندگی همگی جاری باشه و در پناه حق تعالی سالم و تندرست باشید همیشه
باسلام خدمت استاد بزرگوارم و همچنین تک تک اعضای خانواده بزرگ و صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش
خداوند را سپاسگزارم که ما را به راه راست هدایت کرده، راه کسانی که به آنها نعمت داده٫
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این همه آگاهی
اعضای خانواده عباس منش، دوستان عزیزم ، سپاسگزارم بابت همه ی آگاهی هایی که ارسال می کنید و استفاده می کنیم٫
پاسخ اینجاب به سوال:
به عقیده بنده آن چیزی که باعث متفاوت بودن نتایج استاد و سایر افراد موفق میشه،
حاصل سه شناخت، باور و ایمان می باشد٫
۱- خودشناسی، خودباوری و ایمان به خود( همون شناخت و باوری که باعث کنترل، مدیریت و هدایت خود میشه ، همون شناختی که باعث شروع شناخت خالقم می شود)
۲- شناخت، باور و ایمان به رب العالمین( شناخت خالق خودم و خالق جهان هستی تنها قدرت مطلق که داناترین، تواناترین، داراترین ، بخشنده ترین، مهربان ترین، نزدیک ترین و بهترین هدایتگر است٫
۳- شناخت، باور و ایمان به اهدافم، مقصدم ، خواسته هام( خواسته هام رو شفاف بشناسم، خواسته هام برام جذاب باشن، باور داشته باشم که با ایمان به خود و ایمان به خدا به خواسته هام میرسم٫
( ونشانه ی ایمان، با آرامش و احساس خوب عمل کردن است)
ان شاالله ،به خواست و اراده خودتون و به لطف و هدایت رب العالمین؛
اندیشه ی زیبا در ذهنتان، احساس و آرامش زیبا در قلبتان، رفتار زیبا در عملتان ، نگاه زیبا در چشمانتان، لبخند زیبا بر لبانتان، کلام زیبا بر زبانتان همیشه جاری بشه٫
?سعادتمند در دنیا و آخرت باشید?
سلام به تمامی هم فرکانسی های عزیز واما جواب به سوال
۱-یکی از مهمترین واصل ترین نکات مهم در موفقیت در هر کسب وکاری داشتن باور صحیح ودرست میباشد باور یعنی قبول کردن ٫در هر نوع کسب وکاری میباشد که من در این کسب وکار حتما موفق هستم مشتریان فراوانی دارم روز به روز در کارم پیشرفت میکنم خداوند حتما مرا کمک میکند وقتی قبول کنی وباور کنی فارغ از هر نوع شرایط سن وسال تحصیلات کشور ملیت وحکومت یا مکان مناسب برای کسب به جلو حرکت میکنی
۲- داشتن علاقه وعشق سوزان که روز وشب نداشته باشی گرسنه وتشنت نشه اصل احساس کسلی وخستگی نداشته باشی با شور وپر هیجان باشی
۳- به کسب وکارت علاقمند باشی عاشق باشی ی عاشق از دیدن محبوب سیری ندارد وهر روز خلاقیت داشته باشی هر روز به یادگیری عطش بیشتری داشته باشی
۴-توجه وتمرکز کامل و ۱۰۰ درصد نه ۹۹ درصد در موردش بخوانی مطالب جدید را بیاموزی علمش را داشته باشی فوت فن کوزه گری را بدونی در موردش بنویسی خواسته هات کامل وجامع باشه بدونی چی میخوای خودت را در قله موفقیت ببینی در موردش فکر کنی نو اوری داشته باشی هر روز با گوشت وخون امیخته باشه مثل نفس کشیدن باید همیشه تمرکز داشته باشی
۵- داشتن احساس خوب در هر کاری اگر احساس خوب داشته باشی چون جهان ما به فرکانسی که میفرستیم با همراه احساس شاد وخوشی که هنگامی که احساس خوب داریم گل از رومون بشکفه قلبمون باز بشه جهان به این فرکانس جواب میده
۶-الگو گیری از افراد موفق و الگو پردازی حتی اگر الگو نداریم در ذهنمان بسازیم ببینم وتحقیق کنیم که افرادی هستند و بودند که موفق شدند چون انها موفق شدند حتما ما هم میتونیم
۷- عمل به دانسته ها هر چه را میدونیم بهش عمل کنیم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته ی جوک ومسخره بیشتر نیست
۸- از خداوند کمک بگیریم فقط روی خدا حساب باز کنیم نه دیگران (هیچ نیازی به ابزاز نیست خداوند ابزار لازم را برات مهیا میکنه)ان خدای که از اول تا حالا با ما بوده وما را هیچ وقت تنها نگذاشته خیلی وقتا کار به مو رسده ولی پاره نشده روی خدا حساب باز کنیم خداوند ایمان وتوکل کسی را ضایع نمیکه کسی که ایمان داشته باشه وتوکل کنه وهمه چیز را دست خدا بسپاره خداوند حتما دستش را میگیره خداوند دستان زیادی داره از راههای مختلف از دستانش کمکت میکنه افراد سر راهت قرار میده ابزار مختلف سر راهت قرار میده در کتابی یا تلویزیون واخبار یا گفته دوستی بهت میگه که باید چکار کنی خداوند همیشه خیر وشرت را بهت اطلاع میده نیاز نیست کار خاصی انجام بدی فقط باید پاکی دل طهارت روح صداقت وعدم پرهیز از افکار شیطانی داشته باشی ایمان وباورت مثل ایمان ابراهیم وموسی باشه تو توکل کن ایمان داشته باش همه کارها را خودش انجام بده خدا برات مشتری میشه خودش برات تبلیغ میشه خودش کار سئو انجام میده افراد متخصص وکاردان سر راهت قرار میده تو نیاز نیست دنبال متخصص و یا تبلیغات یا مکان مناسبی برای کسب وکارت داشته باشب بهت با احساس و الهامات میگه چکار کن خیلی سبک ارام ولطیف ان وقت باید به الهاماتت جامعه عمل بپوشی ترس را زیر پا بگذار خداوند به کسی که بگه پایان شب سیاه سپید است جایزه میده به کسب وکارت رونق میده در سلامت هستی اصلا خیر وشرت را بهت میگه من خودم اخیرا در تمام مراحل زندگی ازش میخوام بگه چکار کنم تا اینکه بخوام با کسی مشورت کنم انهم از تجربیات واز ذهنش که پر از باورهای نادرست هست مرا گمراه کنه مثل ی شاگرد در کلاس استاد فقط مطیع هستم وگوش میکنم وجا در پای استاد میزارم وارامشم را در همه حال حفظ میکنم نمیزارم نجوای شیطانی که در طول بیشا ۴۵ سال سن مرا گمرا کرده به بیراه ببره حسابی ابصار ذهن وفکرم را تا حدب به دست گرفتم وتمامی نجوای شیطانی را تا حدی مثل سیل بند جلوش سیل بند بتونی قوی ساختم تمامی ترمز ها وبه قول خودم تمامی ویروسها را نابود میکنم پشت دیوار ترس نمیمونم تمام ترمزها را یکی بعد دیگری بر میدارم وفقط توکل به رب دارم وروی خدا حساب باز میکنم من فقط لذت میبرم خودش هدایت میکنه فقط باید بستر مناسب برای رشد بذر را فراهم کرد اب وخاک و نور مناسب وکود مناسب وتمرکز کامل
ی اصل دیگه که استاد ان را رعایت کرده من بهش میگم حرکت پلکانی یا دوره تکامل خیلی زیبا استاد رعایت کرده کم کم کارش را ارتقا داده بحث گاراژ یا انباری در ابتدای کار مثالی خیلی خوبه اول خودم تنها بعد از سود خرج خودش میکنم به سود بیفته بعد کم کم کارت را رشد میده نه ی شبه مثل بدن ساز که در ابتدا میخواد ی وزنه ۱۰۰ کیلو بزنه در صورتیکه که در طول عمرش ی وزنه ی کیلو هم کار نکرده گام به گام مرحله به مرحله استاد جلو رفت ونتیجه الانش نشان دهنده حرکت پلکانی استاد بوده نه عجله وزود باش حالا این ثروت وموفقیت را میخوام اینها سمه
تضادها میاد تا تو را ارتقا بده اگر سر دو راهی هستی یا بد بیاری اوردی تا حالا کارت پیش نرفته این را بدان این تضاد میخواد ی درس موفقیت را برات بخونه فقط کافیه سریع نا امید نشی میدون را ترک نکنی از مشکلات فرار نکن از این تضاد درس یاد بگیر و پول بساز کسی که از تضادها به ظاهر بد بتونه مقاوم باشه ان روی تضاد که موفقیت هست بهت نشون داده میشه
شاکر بودن وسپاسگزاری در همه حال که خداوندا شکرت بخاطر تمام نعماتی که به من دادی شکر نعمت نعمت افزون کن کفر نعمت از کفت بیرون کن معجزه سپاسگزاری را تا حالا کسی درک کرده خیلی شیرن وجذابه مثل استاد که به زیباییها نگاه میکنه ومیخنده ولذت میره وبه فرزندش عشق میورزد وبخاطر همه چیز از خداوند ممنون است حتی در حالی که سایتش را بلک میکنند یا بدهکاره یا اینکه فرزندش را از دست داده همیشه شاکر خداوند هست
تجسم موفقیت چون خودمون خلاق زندگیمون هستیم خودمون خلق میکنیم استاد با تجسم ی زندگی ایده عال وفوق العاده که جزیی از زندگیش بود در بندر عباس در ان هوای گرم فاصله دانشگاه تا خونه را شرایط فعلی زندگی وکسب کارش وسمینارها که همه ان را دور کردند و خندان هستند را تجسم میکرد والان ان شرایط را دارد ثروت وموفقیت ی موضوع ذهنی هست اینه که اکثرا قبول ندارند مشمکل همونه از صبح تا شب با سختی ومشقت کار میکنند اخرش هم چیزی ندارن اگر این باور درست را در ذهنمان قوی کنیم نه روی حرف مردم حساب میکنیم نه در رقابت هستم
به موضوع مهمی اشاره کردم رقابت امان از رقابت که از عدم فراوانی منشا گرفته وقتی با کسی در رقابت هستیم ومیخواهیم ان را از میدان به در کنیم یعنی این فرکانس را میفرستیم که من باور درستی ندارم استاد ان موقع که کارش را شروع کرد خیلی رقیب داشت ولی با کسی نجنگید ونمیخواست رقبا را خراب کنه وخودش را به دیگرا قوی نشان بده برای خودش کار میکرد ولذت میبرد وطبعا نتیجه ان این موفقیتی هست که داریم همه درک میکنیم
ی اصل دیگه که خیلی خیلی مهمه اعتقاد وقبول کردن فراوانی نعمت در سرزمین ما همه گفتند با کمبود وبحران بی آبی مواجه هستیم دیدم که خداوند چقدر سخاوتمندانه درهای نعمت باران را به روی ما گشود یک اصل بارز وپسندیده استاد اعتقاد به فراوانی بیشمار نعمت هست همیشه هست خیلی هست تمام شدنی نیست کم نمیاد تمام نمیشه پس خیلی خوب درامدش را در جای مناسب میبخشه ودانش وعلمش را در اختیار ما قرار میده وچون اعتقاد به فراوانی داره روز به روز به نعمت ثروت وسلامتی واحساس شادش افزون میشود
ی اصل دیگه که موفقیت استاد از دیگرام متمایز است اینه اصل حسادت وحرص وطمع در وجودش نیست با موفقیت ما خوشحال میشه دوست داره ما با درک قوانین موفق بشیم وحتی این ارزو را برای بقیه داره نه اینکه با موفقیت وثروت دیگرا حسادت داشته باشه
بالا بودن اعتماد به نفس ویا بالا بودن عزت نفس که خودمان را لایق بدانیم به توانمندیهایمان ایمان داشته باشیم استاد در این مورد فوق العاده است که من در این مورد نیاز هست بیشتر کار کنم استاد خودش را لایق ثروت فراوان میدانست وشایسته میدانست که همان نیز شد
جهانی فکر کردن استاد به کسب وکارش محدود فکر نمیکرد ورها بود به خواسته هایش نمیچسبید همیشه وهمه حال لذت میبرد ورها بود وقتی چیزی را داشته باشی همیشه رها هستی به خواستهات نمیچسبی
خوش بین بودن در همه حال
ارسال فرکانس عالی وخوب حتی در شرایط نامناسب جهان به فرکانس ما جواب میدهد استاد همیشه وهمه حال مراقب فرکانسهای که میفرستاد بود باز هم این اصل مهم را هزاران بار تکرار میکنم جهان هستی به فرکانسهای ما جواب میدهد من اخیرا روزه فرکانس گرفتم یعنی همیشه وهمه حال مراقب احوال وافکار خودم هستم تا اتفاقات خوب را بسوی خودم جذب کنم افکار منفی یعنی افکار ونجواهای شیطانی وهمیشه ودر همه حال ارامش باید داشته باشی چون در ارامش مسیر ها وراهها بسویت باز میشود و وقتی در مدار خوبی قرار میگیری واز مسیرت لذت میبری یعنی موفق هستی باور به اینکه اساس جهان بر راحتیه بر اضطراب ونگرانی نیست استاد همه چیز را خیلی راحت بدست اورد خیلی راحتر از تخیل من
وتمرکز استاد بر خوبیها ثروت سلامتی که من اقرار میکنم کار راحتی نیست باید تمرین کرد با تمرین وطی کردن دوره تکامل میتونیم مثل استاد خیلی خوب وراحت بر خوبیه تمرکز و مثبت نگر باشیم
یک اصل بسیار مهم استا که باعث تفاوت نتیجه میشود نگاه توحیدی استاد به قوانین جهان هستی است این یک نگاه بسیار مهمه که تا خدا نخواد هیچ برگی از درخت نمی افتد دوستان این نگاه خیلی در زندگی مهمه که با تضاد ها ومسایل با زاویه دید دیگری نگاه کرد به هر چیزی نگاه توحیدی داشته باشیم نگاه توحیدی رنگ وبوی خدای دارد استاد خوش بین بود به سختی کار نگاه نمیگرد به اینکه نمیشه اگر میشد دیگران انجام میدادند توجه نمیکرد به این میگند ارامش نگاه توحیدی
*
این موارد بالا تونسته ممیزی باشه در موفقیت استاد با بقیه در تمام مراحل زندگی اعم از سلامتی وکسب وکار وایمان موفق باشید
سلااااااام به عزیزای دلم?من فکر میکنم ساختن باورهای هماهنگ با خواسته، توکل، خراب کردن پل ها، جیگر شیر داشتن که ما هم از استادمون به ارث بردیم?حرکت کردن و قدم برداشتن و نموندن توی احساس بد و شرایط قبل و شرایطی که دیگه برامون راضی کننده نیست و آروم آروم داره ما رو می پزه، و توجه به داشته ها و تمرکز بر خواسته ها و ساختن باورهای هماهنگ با خواسته و هم از طریق تجسم و هم از طریق تکرار و٫٫٫ انجام میگره که نتیجه اش احساس عالی و تجربه ی اتفاقات عالی در زندگی هست و دونستن اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم بسیار مهمه و همه ی اینها تنها یه بال برای پروازند ولی بال دیگرش همون عزت نفسه چون اگر اون نباشه نه تجسمی میکنی نه حرکتی میکنی نه پلی رو خراب میکنی نه خالق بودنت رو باور داری و نه حال خوبی داری و نه میتونی ایمان و توکلی داشته باشی و نه باوری میسازی اونم باورهایی که نیاز به انرژی و ثبات قدم داره برای ساختنش و نه هیچ هدفی رو انتخاب میکنی٫ عزت نفس نقش بسیار مهمی داره????????????
به نام خداوند هدایت گر
سلام میکنم به جمع خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش مخصوصا استاد عباسمنش مهربان
چیزی که باعث تفاوت در نتایج استاد عباس منش با سایرین شده است این است که ایشان فقط روی خداوند وهاب و هدایتگر حساب باز کرده است و از هر نیروی دیگر برائت جسته است.
سلام بر خانواده صمیمی عباسمنش و استاد عزیز
باور باعث ایجاد تفاوت نتیجه در کسب و کارها میشه و قبل از ایجاد هر کاری اگر باورهای مناسب اون کار رو در خودمون ایجاد کنیم که اون باور هایی است که باعث ایجاد حس خوب و عالی در ما می شود یعنی کاملا اون باور درسته و باوری که باعث ایجاد دلشوره و ناراحتی و حس بد میشه نشون دهنده اینه که این باور یه باور محدود کننده است و باید تغییر کنه…
کسانی که میخوان یه کسب و کار رو شروع کنن معمولا عوامل بیرونی رو موثر در درست شدن اون کسب و کار میدونن و وقتی نگاه انسان به عوال بیرونی باشه استرس و ناراحتی همراهش میاد ولی وقتی از نظر ذهنی و درونی با ایجاد باورهای خوب از الهامات قلبی خودش و از قانون نشانه ها استفاده کنه و با ایمان قلبی شروع کار رو انجام بده قطعا اون وقت نیازی به توسل به انسان ها و عوامل بیرونی دیگه ندارن و اون موقع است که میشه گفت اون شخص رو خدا حساب کرده چون هر قدمی که برمیداره از حس و قلبش تبعیت کرده که جایگاه خداست نه از منطقش.
با ایجاد باورهای درست و عالی و کار کردن روی خودمون هدایت از طرف خدا اتفاق میفته و مشتری ها رو خودشه که میفرسته و مثل یک پازل که قطعاتش باید کنار هم چیده بشن به بهترین شکل و ساده ترین شکل قطعات پازل در کنار هم قرار میگیرن…
ولی وقتی نگاه انسان بر اساس عوامل بیرونی باشه و فقط سعی کنه از بیرون همه چیزو رو براه کنه و همیشه دنبال مشتری یا بازدید کننده باشه اون وقته که انسان فقط به خودش تکیه کرده و خدا در این کار نقش نداره پس باید اون شخص بر اساس باورهای محدود کنندش همیشه دنبال مشتری بگرده و پازل رو خودش بچینه اونم با سختی بسیار که باز هم نتیجه های درستی رو در بر نخواهد داشت.
در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.?
بنام خداوند بخشنده مهربان ، هر چه داریم از اوست
سلام خدمت عزیزای دلم و هم چنین استاد مهربونم
می دونید جالبی قوانین جهان هستی اینه که در هر زمینه ای کار می کنه و هیچ محدودیت و تغییری وجود نداره.
من بصورت باحالی به سمت دیدن لایو شماره 3 استاد هدایت شدم چون تا 40 دقیقه پیشش نمی دونستم استاد قراره لایو داشته باشه به این صورت که می خواستم یه فایلی که باعث قوی تر شدن باور برادرم میشد رو براش بفرستم که دیدم استادتو تلگرام زده لایو داره واقعا هیجان زده شدم دیدم وقتی توی مسیر هدایت باشی خداوند در کوچکترین مسائل هم به تو کمک می کنه و بهت می گه از کدوم راه بری مثل استاد وقتی که می خواد تو جاده یه مسیری رو انتخاب کنه به خدا میگه خودت هدایتم کن و بهم بگو .
حس خیلی خوبی دارم از اینکه دارم با شما تجربیاتم رو به اشتراک می زارم .
وقتی استاد لایو رو شروع کرد من نزدیک به 10 دقیقه از اونو از دست دادم اما زمانی که رسیدم داداشم مشغول دیدنه لایو استاد بود همون موقع که من رسیدم استاد سوال مسابقه رو مطرح کرد و منم همون لحظه باصدای بلند گفتم
” استفاده از ابزار ها با باورهای درست ”
اگر ما دانش بسیار بالایی در هر زمینه ای داشته باشیم بطور مثال بازاریابی اگر باور های نادرستی داشته باشیم به هیچ
نتیجه ای نمی رسیم چون خودم به این نتیجه رسیدم و حسش کردم .
صرفا با داشتن علم و دانش موفق نمی شویم اگر اینگونه بود همه دانشمند و عالم بودن بلکه چیزی که اهمیت دارد درک قوانین جهان هستی است .
ما با ید بدونیم در هر لحظه همین الانی که من دارم این متن رو می نویسم در حال ارسال فرکانس توسط باورها و افکارم به جهان هستی هستم . جهان هستی هم این فرکانس ها رو دریافت می کنه و به صورت اتفاقات، شرایط، ایده ها، افرد و …. وارد زندگی من می کنه پس باید مراقب ورودی های ذهنمون باشیم باید به ذهنمون خوراک بدیم تا در مسیر هدایت قرار بگیریم و گرنه نجواهای شیطانی شروع میشه و ذهنمون رو بهم می ریزه . برای اینکه به ذهنمون خوراک بدیم می تونیم از عبارات تاکیدی دوره روان شناسی ثروت 1 استفاده کنیم مثلا:
– من انسانی مقتدر ،خلاق و دوست داشتنی هستم .
– من خالق 100 درصد زندگی خودم هستم.
– من سزاوار بهترین ها هستم .
– خداوندا سپاس برای تمامی نعماتت .
و اینکه باید احساس خوب را فراموش نکنیم هنگام گفتن عبارات تاکیدی و حتی خودمون میتونیم چنین جملاتی را بسازیم .
مطلب بعدی که میخوام بگم استفاده از اهرم رنج و لذت که می تونه مارو به موفقیتی عظیم برسونه و به این صورت که وقتی ما از یه چیزی رنج میبریم برای اینکه از اون رنج خلاص شیم حرکت می کنیم به سمته خواسته هامون .
نکته بعدی انجام تمرین ستاره قطبی یا همون تمرین تمرکز بر نکات مثبت است که ما رو سوق می ده به سمت باورهای مثبت .مثلا :
تحسین هر چیزی که به ما حس خوب می ده و اونهارو بنویسیم و بخاطرش سپاس گزار باشیم برای من که داره جواب میده .
بعد همه اینها تجسم کردنه خواستمونه، یعنی نقطه پایانی رو تجسم کنیم نه چگونگی رسیدن به خواسته رو و ازش لذت ببریم و باهاش حال کنیم و خودمونه غرق اون کنیم .
حالا بریم سر اصل مطلب اونم اینه که وقتی به اصل قانون جهان هستی عمل کردیم ، اهرم رنج و لذت رو انجام دادیم ،
به ذهنمون خوراک یا ورودی های مثبت دادیم ، تمرین ستاره قطبی یعنی تمرکز بر نکات کثبت رو بهشون عمل کردیم،
نقطه پایانی رسیدن به خواسته رو تجسم کردیم این موقع است که الهامات خداوند به سمت ما سرازیر می شود و به شکل معجزه آسایی خدا بهمون میگه که از کدوم مسیر بریم و از کدوم ابزار استفاده کنیم که به موفقیت برسیم .
من همیشه به خودم میگم ما محتاج الهامات خداوند هستیم و خدا بهترین راه رو پیش پامون میزاره فقط کافی که بهش عمل کنیم .
البته تمام این کارا نیاز به تکامل داره و با صبر به همه چی می رسیم .
خداوند بشارت داده به صابرین .
از تصمیم قلبم دوستون دارم .
هو خیر الرازقین
با نام و یاد خدای مهربان
سلام به همه همراهان عزیزم
تو کسب و کار فرد میدونه که باید تغییری ایجاد کنه و یا متفاوت با بقیه عمل کنه اما فرهنگ جامعه٫٫٫ باورهای غالب اون منطقه و اینکه جوری عمل کنه که مردم براش حرف درنیارن و ٫٫٫٫باعث میشه
ایده شو جوری تغییر بده که مردم براش حرف در نیارن
چون در شروع هر کار جدیدی حتی ذهن منطقی خود اون فرد هم ممکنه مقاومت داشته باشه چه برسه اینکه مردم و بقیه رو هم بخواهی راضی کنی
یعنی فرد برای انجام یک کار جدید که منتج به نتیجه متفاوت با اکثریت میشه باید خودش کلی نجواهاشو کنترل کنه تا بخواد اون کار رو شروع کنه و ادامه بده
اما اکثریت که مثل هم نتیجه میگیرن بجای اینکه رو تغییرات درونی خودشون کار کنن و ذهنشون رو در جهت هدفشوش جهت دهی کنند در شروع میان اون کار یا ایده جدید رو از دید بقیه مردم یا همون اکثریت(خانواده٫فک و فامیل و دوست و همسر٫٫٫خانواده همسر و همکار وهمسایه و بقال و نونوای سر کوچه و٫٫٫اووووووووه ماشالاه اینقدر زیادن که و ٫٫٫٫٫) سبک و سنگین می کنن
و این باعث شده که اون ایده ای رو که بهشون الهام شده و به این آگاهی رسیدن که انجام بدن رو یا اصلا انجام ندن یا اینقدر تغییرات تو ایده بدن که مردم براشون حرف در نیارن
مثال فردی که میخواد یه کسب و کار رو شروع کنه کلی تحقیق و مطالعه هم کرده در اون زمینه توانایی و تخصص هم کسب کرده باور به توانایی هاش و اعتماد بنفس وتوانایی ارتباطات خوبی هم داره
علاقه و انگیزه زیاد و عاشق کارش هم هست حالا همه اینا رو داره ها
امااینجا ذهن نجوا می کنه که تو اگه این کار رو شروع کنی ممکنه یه مدتی زمان ببره تا به سود برسی برای اینکه تو اون مدت مردم پشت سرت حرف درنیارن بیا شکل کارتو جوری تغییر بده که از نظر مردم عامه پسند باشه
برای متفاوت نتیجه گرفتن باید متفاوت فکر و عمل کنی اینجاست که خیلی ها متوقف میشن چون متفاوت عمل کردن جرئت میخواد کلی شجاعت وایمان به غیب میخواد و بخاطر همین مومنین با ناس متفاوت میشن چون دارن آگاهانه یاناآگاهانه یه کارهای درونی انجام میدن( جهت دهی و کنترل افکار)
تفاوت ناس که همون اکثریت هست با الذین امنو اینجاست
الذین امنو دارن آگاهانه یا ناآهانه از درون یه توکل و ایمان و تقوایی رو انجام میدن
از نظر بقیه منطقی نیست کارشون
اما از درون یه حسی داره اینها رو به جلو هل میده به قرآن استناد کردم تا تفاوت عمل به الهام با اینکه الهام رو از نظر بقیه مردم تغییر بدی واسم مشخص بشه
در سوره انعام از آیه ۱۱۲ خداوند شروع می کنه و درباره شیاطین انسانی صحبت می کنه که حرف های فریبنده شیک و آراسته می زنند( زخرف القول غرورا)
و بعد تو آیه ۱۱۴ خدا به پیامبر اینو میگه آیا دنبال جواب سوالاتت( همون که ما میگیم حکمت ماجراچیه؟) از غیر خداهستی
در حالی که او کتاب مفصلی نازل کرده( میخواد بگه جواب همه سوال ها تو این کتاب هست)
و بعد تو آیه۱۱۶ میگه پیامبر
اگه از اکثرکسانی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می کنند چون آنها تبعیت نمی کنند جز از ظن
و آنها نیستند جز دروغ پرداز
حالا بیاین تو آیه ۱۲۱ که خدا میگه شیاطین همواره وحی می کنن به اولیا خودشون
و اگر شما از اون ها اطاعات کنید شما هم مشرک هستید
و دوباره خدا مهر تایید دیگه ای میزنه تو ۱۴۸ که دقیقا همون جمله ای که تو۱۱۴ درباره اکثریت گفت رو اینبار درباره مشرکین میگه( ان یتبعون الا ظن و ان هم الا یخرصون)
و اگر شما هم این ۵ آیه رو کنار هم بذارید یه ارتباط کاملا معناداری بین اطاعت از اکثریت و مشرکین و شیطان پیدا می کنید
اونجا هم که میگه شیاطین انس منظور به نظر من اینه که همون جوری که خدا از طریق یه سری انسان ها پیامشو به ما می شنووونه( ان الاه یسمع من یشا)فاطر ۲۲
شیطان هم قبیله داره و تو ذهن انسان ها هست و لابه لای باورهاشون هست و یه سری از حرف هایی که ما می شنویم منبع شیطانی داره
و ما باید این حق و باطل (آب و روغن) رو تشخیص بدیم
باهمون فرقان که خدا به ما داده به شرط ایمان و رعایت تقوا٫ انفال ۲۹
که همه اینا رو که بررسی کنیم به همون توحید و شرک میرسیم
اون هایی که نتایج موفقیت آمیز بیشتری دارند تو همه جنبه ها آدم های موحد تری هم هستند که ربطی به ظاهر و دینشون هم ممکنه نداشته باشه و حتی ناخودآگاه ذهنیت توحیدی قوی تری از بقیه دارن
و در عملکردشون مشخص میشه جایی که بهانه نمیارن و مسئولیت زندگیشونو ۱۰۰ درصد پذیرفتند و نگران تغییر عوامل بیرونی هم نیستند
ثروتمند و خوشبخت و سلامت و عاشق باشید???
بنام او که هر چه هست از اوست.
سوال :
کجا باید از ابزار برای موفقیت استفاده شود و کجا باید روی خدا حساب کنیم ؟
جواب :
اساساً یک تناقض در تفکیک مفهوم ابزار و خداوند در این سوال وجود دارد.
وقتی این فایل رو دیدم و سوال رو شنیدم مروری شد به افکاری که مدتهاست با خودم و همسرم در موردش صحبت میکنیم (چون من و همسرم خیلی با هم در مورد قوانین صحبت میکنیم )و یک یادآوری شد برای ما که تفاوت زیادی هست بین: «روی خدا حساب کردن» و«فقط روی خدا حساب کردن»!
هر بیشتر به این جمله نگاه میکنم بیشتر مطمین میشوم که رمز ارتباطی تموم فایلهای استاد عباس منش همینه ، یعنی مفهوم واقعی توحید !
ما تقریبا ۹۰-۸۰ درصد فایل های استاد رو داریم و چندین بار همشون رو دیدیم در موردشون فکر کردم و با خودم در موردشون حرف زدم و منطقی برای خودم ثابتشون کردم و تقریبا میتونم بگم موردی نبوده که با اون باورهای درون من در تضاد باشن ، شاید اول یکم توی درک کردنشون وقت گذاشتم و زمان برد، ولی هرگز چیزی نبوده که باهاش مخالفت کنم !
یادمه که فایل رایگان « بهترین باور در مورد خداوند» نقطهی عطف من در درک من از خدا شد . قبل از اون فکر میکردم؛ ابزار و عوامل بیرونی… چیزی به جز خدا…. هستند و آفریده های خداوند هستند که جزو خدا نیستند…. ولی الان بعضی وقتا با مزاح از خودم میپرسم که مگه میشه چیزی غیر از خدا رو دید !؟
در مورد جواب سوال مطرح شده هم باید بگم که تفاوتی بین «ابزار» و «خدا» نیست یعنی اگه به نوعی اون عواملی رو که استاد توی فایلها ازشون بعنوان «عوامل بیرونی» نام میبرن رو خودِ خدا بدونیم که حلّه !.. ابزار بخشی از خدا هستند که بواسطهی باورهامون شکل دادیم ، بطور مثال اگه کسی توی کانال یوتبوب موفق میشه و پول میسازه بخاطر اون کانال یوتبوبش نیست ٫بخاطر باورش از پول ساختنه به خاطر باورهایی که از ثروت …از تواناییهاش …و تمرکزی که روی کارش داره …و البته آرامشی که از ایمان میاد…, باعث شده از کانال یوتیوب ثروت بسازه ,یعنی در واقع کانال یوتیوب داره براش تبلیغ میکنه (برعکسِ خیلی افراد دیگه که دست به هر کاری میزنند تا از یوتیوب ثروت بسازند ولی به هیچ جا نمی رسند ) عوامل بیرونی رو اگه صرفا «بیرونی» یا بیرون از اصل خدا بودنشون بدونیم برای ما کار نمیکنن . وقتی همه چیرو خدا بدونیم حتی قوانین جهان رو هم بخشی از خدا بدونیم و باور قلبی داشته باشیم که ما خودمون خودِ خدا هستیم و با قدرت بینهایتمون داریم دنیای خودمون رو میسازیم قوانین درست پیش میرن . من شخصا این خلقت رو در زندگی خودم لمس میکنم در هر ۴ زمینه ؛ معنویت ، سلامتی ، روابط و ثروت …. لحظه به لحظه خلق خواسته ها و ناخواسته ها رو دارم تجربه میکنم و سعی خودم رو میکنم از همشون لذت ببرم و درس بگیرم .
وقتی شما همه چیز رو در جهان خدا ببینی دیگه برات فرقی نمیکنه که تبلیغ بکنی یا نکنی ،یعنی… چه تبلیغ بکنی یا نکنی، باز هم ثروت وارد زندگیت میشه…..ولی به اندازه باورهات…به اندازه ایمانت…..اگر تو ابزار و عوامل بیرونی رو جدا از خدا بدونی اونوقت فرمول جهان میشه (خدا + ابزار )یعنی چیزی جدا از خدا …..که در این صورت حتی اگه میلیاردها دلار هم خرج تبلیغات بکنی اون نتیجه ای که انتظار داری رو بدست نمیاری «و این یعنی شرک » یعنی حساب کردن روی چیزی جز خدا…..در حالی که در این جهان چیزی جز خداوند وجود ندارد….وقتی به این موقعیت رسیدی که :…( رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند)…..و باورش کردی و در درونت نهفته شد، اونوقت مثل استاد بدون استفاده از هیچ ابزار و عوامل بیرونی روز به روز موفق تر و ثروتمندتر میشی…..
تا خدا بنده نواز است …..به خلقش چه نیاز ٬
می کشم ناز یکی ……. تا به همه ناز کنم.
در پناه الله یکتا دلتان شاد و لبتان خندان
با عرض سلام خدمت دوستان گرامی. من فکر میکنم چیزیکه استاد و یا هر انسان موفق دیگری را متمایز می کند که اینقدر نتیجه های شگفت انگیزی می گیرند استفاده و شناخت صحیح راهنمای درونشان هست دوستان من چند ماهی هست که با استاد آشنا شده ام و یکسری کتاب هم در زمینه تجسم و مراقبه و ارتباط با خدا و صحبت با خدا خواندم و تعدادی از فایلهای استاد رو هم گوش دادم. و تو یکی از فایلهاشون استاد از غلبه بر ترسها صحبت کرده بودند و من چون از تاریکی می ترسیدم حتی از اتاق تاریک من تصمیم گرفتم نماز شبم و مراقبه و تجسمم را تنهایی به بالای پشت باممان بروم و نصفه شب و تنهای تنها باشم وقتی از خواب بیدار شدم همه جا تاریک بود و احساس کردم که کسی روی لمینت داره راه میره و به سمت اتاق من می آید اول خواستم داد بزنم و رفتم زیر پتو که یادم به حرف استاد افتاد که گفتند که من داخل چادر یه صدایی شنیدم و گفتم خدایا تو می فهمی من می فهمم که تو خدایی ولی این خرسه که بیرونه که نمی فهمه و تو اون شرایط که از ترس می لرزیدم خندم گرفت و تصمیم گرفتم اجازه ندهم هی صدا بلند و بلندتر شود با خودم مدام تکرار میکردم که من قطره ای از روح خدا رو دارم من قوی هستم و در اتاق را باز کردم تا دیدم هیچی نیست با خودم گفتم دیدی الکی ترسیدی ساعت سه نیمه شب بود و من می خواستم به راهرو و به پشت بام بروم که نور ماه از دریچه به من امید داد و من به پشت بام رفتم و ساعتها مناجات با خدای خودم کردم صبح آن روز وقتی به پیاده روی رفتم اسبی دنبال من راه افتاد دو ساعت دنبال من بود که وقتی من می خواستم از خیابان رد شوم و به خانمان برگردم هنوز دنبال من بود که من به نگهبانها گفتم کمکم کنید و داد زدم وقتی اسب سعی می کرد سرش را به صورت من نزدیک کند و بچسباند و نگهبانها ان اسب را با کتک و به زور از من جدا کردند و من با این حال که یکی از ورزشکاران پروفشنال تو شهرمون هستم خود به خود وقتی به خانه برگشتم مثل اینکه تیری به گردن و شانه ام خورده باشد واز درد داشتم می مردم که بعد یادم آمد که ای داد من دیشب یکی از خواسته هایم از خدا ویلایی بود که در آن اسب باشد بعد با درد سنگین به آن پارک برگشتم اینقدر داغون بودم که نمی تونستم راه بروم و با ماشین به زور از نگهبانها اجازه گرفتم و با ماشین پیش اسب رفتم و او را نوازش کردم و گفتم اسب عزیزم تو نشانه خدای مهربانم بودی مرا ببخش من دوستت دارم شاید شما باورتون نشه ولی به خدا همون جا پیش اسب که بودم 90 درصد دردم رفت و به طرز عجیبی خوب شدم که در آن بیابان ساعتها نشستم و اشک شوق ریختم و با خدایم صحبت کردم. من یه محقق هستم شما باورتون نمیشه من چندتا سوال من پروژهایم را از خدا پرسیدم و بعد ایده هایی که به ذهنم رسید را برای چند استاد معروف کشورمون و چند استاد امریکا فرستادم که همگی شوکه شدند از راه حل من. و یک روز هم من یه درخواستی از یک اداره برای صدور یک مجوز داشتم کسی که همه می گفتند رشوه سنگین می خواهد و پرونده من سه سال گیر بود من با خدای خودم خلوت کردم و از خداایم خواستم که چه بنویسم در نامه ام و بعدشروع کردم به نوشتن چیزهایی که به ذهنم می رسید وقتی نامه ام تمام شد برای محکم کاری یه کارت پول هم بعنوان رشوه زمیمه نامه کردم که وقتی وارد اتاق آن مدیر کل شدم نامه را که دادم به طرز عجیبی به من گفت نگران نباشید من شخصا پیگیری می کنم و بعد کارت پول را دید انرا جدا کرد و به من داد و گفت دخترم من این کار را بخاطر خدا برای تو انجام می دهم که اشک در چشمانم حلقه زد و حتی نتوانستم تشکر کنم و بیرون آمدم که بعد به مدت یک ماه مجوز من صادر شد و من با شادی از خدای مهربانم تشکر کردم.
واما جواب دوستمان من با گفتن داستان اسب خواست بگویم که باید نشانه های خدا را درست و به موقع بفهمیم و همچنین باید در جواب دوستمان بگویم که ما باید راهنمای درونمان که همان روح الهی مان هست را بشناسیم و از علم او استفاده کنیم مثل استاد که مسیر را درست با علم الهی پیدا میکند علمیکه باعث می شود به قوال شما از علم مارکتینگ و….هم بالاتر باشد و ماورای علمهای محدود بشری است و من اکنون دارم با این علم قدمهای عظیمی بر میدارم که در آینده نه چندان دور برای شما از موفقیتهای جهانی ام خواهم نوشت و یه نکته دیگر دوست من که من از حرفهای استاد فهمیدم باید ما انسان صالحی باشیم تا راحتتر با آ ن روح ارتباط برقرار کنیم نه اینکه مسلمان خوب یا مسیحی و… خوبی باشیم نه اینکه اصول انسانیت را زیر پا نگذاریم و من هر وقت می خواهم تصمیمی بگیرم به اسمان نگاه می کنم و می گویم خدایا خدای مهربانم نظر تو چیه. و من داستان موفقیت های علمی ام را گفتم که به شما بگویم که سعی کنید با خدای درونتون دوست بشید انوقت انچنان شما را راهنمایی میکند و انقدر ایده به شما می دهد که در کسب و کارتان موفق خواهید بود.
ممنونم از دوستان و از استاد عباسمنش عزیز
سلام دوست عزیزم
سپاس فراوان ازشما ودیدگاه بی نظیرتون
انقدر پرازعشق به خدابود که اشک شوق از وصال با خدای خودم با خوندن دیدگاهتون ریختم…ودقیقا نکته هایی که نوشتین حرفای دلم بود دراین لحظه وهدایت شدم به خوندن کامنت شما.. .. باارزوی بهترینها برای شما
با سلام و درود بر تمامی اعضاء پر انرژی سایت و سلام بر استاد عزیز و بزرگوارمون
یادم میاد استاد در یک فایل رایگان که از ایشون بود می فرمودند که اگر ما یک وسیله مثل مداد رو ندیده باشیم و یک نفر بخواد با حرف زدن یا نوشتن شکل مداد رو برای ما تعریف کنه ساعتها صحبت کنه و بنویسه نمی تونه تصویر واقعی اون مداد رو برامون توضیح بده و یک تصویر واقعی از مداد در ذهن ما ایجاد کنه…
خدا هم همینطوره و بخاطر همین خیلی ها درکشون از واقعیت خدا و کارهایی که می تونه برامون انجام بده حتی خودم مشکل دارم و هر وقت به خدا و به جهان هستی فکر می کنم با اینکه ذهن فعالی دارم مغزم هنگ می کنه و تا به جایی که به یک محدودیت میرسه و رها می کنم.
بله تفاوت رو نمیشه گفت ولی میشه مثالهایی رو زد تا جرقه ای باشه برای روشن شدن تصور دوستانی که مثل خودم زیر صفر بودن و الان تازه دارن به اول راه میرسن.
من تا قبل از شروع سال نو کارگر یک شرکت بودم و یه کارگاه هم دو سال پیش ران کرده بودم و یک محصول جدید رو داشتم کار می کردم که تولید کنم
در همون ابتدای کار چون از روی فیلم فقط محصول رو دیده بودم و سایز و ابعاد دقیق برای تولید نداشتم خیلی آزمون و خطا کردم تا قالبهای مورد نیازم رو برای تولید محصول بسازم
ولی بازهم قالبسازهایی که کار من رو انجام میدادن و به خیال خودشون خیلی هم باتجربه بودن به مشکل خوردن و موقع تست قالبها اونها می شکستن و خسارتهای چند میلیونی بهم می خورد که یک شب موقع خواب یه سوالی من از خودم پرسیدم که جوابش رو خدا بصورت یک تصویر جلوی چشمم آورد و قالب اون طرح به یک میلیون تومن هم نمی رسید
تفاوت همینه یه سوال یا یک درخواست از ته قلبت می کنی سریع جواب میده
یا بعد از تولید چقدر تبلیغات کردم و بازار بردم محصولم رو ولی از مشتری خبری نبود تا اینکه قبل از عید هر موقع بیکار میشدم می نوشتم یا با خودم می گفتم بی نهایت مشتری در جهان هست که خواهان محصولات و خدمات من هستن…
بعد از عید نوروز از شرکت تماس گرفتن و گفتن به حضور من نیازی نیست اولش یه کم ناراحت شدم ولی باز هم یاد حرفهای استاد افتادم و با خودم گفتم اگر این بیکار شدن دلیلی برای رشد و پیشرفت تو باشه چی?
آرام شدم و یک کارگاه بزرگتر از کارگاه قبلی اجاره کردم و خونه مشغول گوش کردن یه فایل از استاد بودم که تلفنم زنگ خورد
باورم نمی شد یک نفر از کشور عراق اومده بود ایران و محصول من رو یه جا دیده بود وبه شماره م که روی کاور اون چاپ شده بود زنگ زد و تعداد 30 تا سفارش داد.
من تا ده دقیقه بعد از تلفن اون بنده ی خدا که زبونش هم درست نمی فهمیدم کل وجودم احساس عجیبی داشتم و از خوشحالی اشکم در اومده بود و ناخودآگاه می گفتم خدایا این کار تو بوده پس مشتری رو اینطوری میاری …
من با احساس خوب از تو مشتری می خوام و تو اون رو اگر نقطه ی مقابل من اون طرف کره ی زمین هم باشه به سمت من میاری…
می خواستم چند تا دیگه مثال بزنم ولی گویا متنم طولانی شد…
بله استاد خالصانه از خدا می خواد و خدا براش مشتری میاره از هر جای جهان که شده
چون جهان برای ما بزرگه ولی برای خدا ذره ای ناچیزه و هماهنگ کردن مخلوقاتش در یک مدار اصلآ براش کاری نداره و خیلی هم راحته
ممنون از همه ی دوستان عزیز که این مثالها رو مطالعه می کنن.
امیدوارم شادی و ثروت همیشه در زندگی همگی جاری باشه و در پناه حق تعالی سالم و تندرست باشید همیشه