این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بدون شک عوامل متعددی هست که هر کس به هرمیزان این عوامل رو در زندگی اعمال کنه به همون اندازه نتیجه میگیره.
عواملی رو که ایمان دارم مهمترین هستن رو میگم، چیزهایی که از استاد دریافت کردم و در زندگی به وضوح مصداقشون رو دیدم.
بارزترین ویژگی که در افراد موفق و استاد دیدم پذیرش ۱۰۰درصد مسئولیت تمام زندگیشونه و این یعنی توحید و تمااام.
این جور افراد هیچوقت شخص یا شرایطی رو مسبب مشکلاتشون نمیدونن و مهمتر از اون هیچ انتظاری از کسی ندارن که کاری بکنه یا دستشون رو بگیره و این افراد همونایی هستن که دست بقیه رو هم میگیرن. پس پذیرش مسئولیت شرایط فعلی یعنی تاییدِ داشتنِ قدرت برای ایجاد شرایط پیش رو.
اگه همه ی ما روی حالت اتوپایلت باشیم (که اکثرا هستیم) سیستمِ خودکارمون مارو دقیقادر جهت باورها و درکی که از جهان و خودمون داریم پیش میبره. مدتهاست خیلی توجه میکنم به تمام عملکرد سیستم خودکار خودم و اطرافیان که عمدتا بر پایه ی باور کمبود و بی کفایتی پابرجاست. بعد از شنیدن صحبتهای استاد روزها و هفته ها نشستم با خودکار و کاغد،نوشتم و اشک ریختم از باورهای ریشه دارم، و خاطراتی رو به یاد آوردم از دوران کودکی و دیدگاه والدینم نسبت به زندگی خصوصا مسائل مالی و فهمیدم بدون اینکه خودم فهمیده باشم نسخه ی جدیدی از باورهای والدینم هستم. و بعد دست به کار شدم برای ساختن باورهای جدید و قدرتمند و همواره ایجاد احساسِ بهتر.کار کردن روی باور کمبود(اینکه توی دنیا نعمت و ثروت کمه) وباور بی لیاقتی(من کمم برای دریافت ثروت) دو باور مهم در داشتن ثروت و کسب و کار موفق هست که افرادی که ثروتی خودساخته دارن مثل استاد عباس منش بدون شک با تمرکز روی هر قدم موفقیت آمیزشون هرچند کوچک این باور رو در خودشون ایجاد کردن که لیاقت رشد و پیشرفت دارن و جهان سراسر فراوانیه و پاسخ میده به افرادی که پذیرای این فراوانی هستن.
و از نظر من شرط لازم برای به ثمر رسیدن هر حرکت مثبتی ثابت قدم بودن هست در طی کردن تکامل و تغیر فرکانس.
قطعا انسان فراموشکاره و مرتب سیستم هدایت خودکار میخواد جهت یابی رو دست خودش بگیره، که افراد موفق در مسیر تکاملشون صبور بودن و هدایت افکار و احساسشون رو همواره در دست خودشون نگه داشتن تا سیستم خودکارشون مسیریابی بهتری رو انجام بده و در واقع مسیریابی جدیدی واسش تعریف بشه.
و در نهایت این دریافت رو از عالم هستی داشتن که انسان همواره در تغییر و حرکتِ،و جهت تغییرشون رو خودشون در مسیر رشد تعیین کردن.
باسلام خدمت استاد عزیز و خانواده محترمشان،و سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز.با اینکه من حدود ۳بیشتره که محصولات استاد رو تهیه کردم ولی متاسفانه هر بار ثبت نام میکردم تو سایت دفعه بعد که میخواستم وارد سایت بشم نمیتونستم و خلاصه فعالیتی تو سایت نداشتم.ولی الان یه حسی بهم گفت بیام و کامنت های این مسابقه رو بخونم و نضر خودم رو طبق گفته استاد قبل از خوندن کامنت ها نوشتم تو کاغذی.نمیدونم از کجا شروع کنم و طوری بنویسم که دوستان حوصله اشون سر نره.امیدورام اگاهی دهنده باشه.سال ۸۳که من ۲۷سال داشتم و بعد از ۱۱سال زندگی خوشبختانه تونستمبا کسی که بخاطر اجبار پدرم ازدواج کرده بودم ، طلاق بگیرم،و هیچ شرایطی برای زندگی بعد طلاق برنامه ریزی کنم و پس انداز و یا کسی حمایتم کنه نداشتم،اصلا نداشتم،بدون اینکه کتابی یا الگویی ..داشته باشم فقط یه حرفه ان هم در حد مبتدی دوره ی ارایشگری رو گذرانده بودم.روزی که طلاق گرفتم بدون مهریه و نفقه و جهیزیه.از دوستم ۲۰هزار قرض گرفتم تا من مقداری از وسایلم را با خود ببرم به شهرستانی که خواهرم در ان شهرستان به خاطر شغل همسرش اونجا بودن.و من تا اون روز همیشه خونه بودم و اجازه بیرون رفتن نداشتم.خلاصه اومدم وسایل هایم را در انباری خواهرم ریختم.و با خودم گفتم میشنم جعبه کادو درست میکنم میدم فروشگاهها،و اصلا ذره ای نگران اینده نبودم و رویاهای بزرگی داشتم.و حتی رویای ادامه تحصیل که به خاطر شرایط زندگی و طلاق مادرم و دعواهای مادر و پدرم از پنجم ابتدایی ترک تحصیل کرده بودم.خلاصه نشسته بودم جعبه هایی که از وسایل مختلف بود رو تزیین میکردم تا فعلا بیکار نباشم ببینم چی پیش میاد.همسر خواهرم اومد گفت بلند شو بریم یه مغازه رو ببین!من با تعجب پرسیدم مغازه چی؟برای من؟گفت بله،مگه تو ارایشگری بلد نیستی؟مگه نمیگفتی کارتو هر کی میبینه میپسنده؟گفتم نه بابا ول کن من در اون حد نیستم نمیشه،خلاصه به اسرار همسر خواهرم رفتیم و مغازه رو اجاره کردیم و وسایل ۶صندلی پلاستیک و با دوتا اینه و یه کابینت فلزی خلاصه ،من اون روز در مغازه رو قفل کردم از خدا با صمیم قلب درخواست کردم.که خدایا من از روزی که میرسانی شکی ندارم و میدانم گرسنه نخواهم ماند ولی روزی ۱۰۰۰تومن به من برسان تا من پیش شوهر خواهرم شرمنده نباشم.این راگفتم و تمام بعد هر مشتری که میامد من او را به چشم فرستاده خدا نگاه میکردم و در دلم برای رسیدن به ارزوهایشان دعا میکردم و با احترام تشکر صمیمانه از انها نه اینکه میدانستم روشهای مشتری مداری !بلکه صرفا به این دیدگاه که فرستاده خداست.خلاصه من حتی تلفن ثابت هم نداشتم و من هر روز در راه رفت و برگشت به مغازه با خدا حرف میزدم روزی با خودم و خدا حرف میزدم که من از خدا خواستم که چه میشود روز ۳هزار به من برسانی بعد کم کم ان در خواست را همون روز تغییر دادم و به روز ۱۰هزار رساندم و با خودم حساب کردم که که در ماه اینقدر و در سال ایندر و داشتم بال در میاوردم که چه میشود اگه بشود…..خلاصه ۲ماهی نگذشته بود که من روزی ۲۰و یا ۴۰و چند ماهی نشده بود که من در کل شهر معروف شدم و طوری که شب همه مغازه ها بسته بود من خانه میرفتم.و من خانه با سقف چوبی که شبها صدای پای موشها را میشنیدم و ظرف ها را در کف حمام میشستم،و شادمانه احساس خوشبختی میکردم و میگفتم خدای من همین که منت کسی رو بالای سرم نیست زیر سقف خانه ی خودم هستم بینهایت سپاسگزارم.و من به سرعت پولهایم زیاد شد و توانستم از خانه ی اجاره ای ماهی ۱۵هزار تومن به به خانه دوبلکسی و کابینت های عالی و کف کرانیت و …اجاره ماهی ۱۲۰هزار نقل مکان کنم. و این رشد تا جایی ادامه داشت که بدون اینکه قانون رابدانم از قانون توکل و رها شدن و درخواست و سپردن کار های سخت را به خدا و قدردانی و سپاسگزاری و قانون مرور کردن موفقیت ها که از کجا به کجا و از باور قبول تمام مسیولیتها تمام انها و باور بخشش کردن و حس خوبش،و خلاصه همه اینها باعث شد من در عرض ۲سال موفقیت های مالی داشته باشم که در ۴شعبه بزنم که اول در اطراف تبریز در هادشهر و بعد در تبریزو بعد در تهران شهرک غرب ارژانتین.
و حالا جواب دوست عزیزم
ببخشید اگه طولانی شد.من تمام ان موفقیت ها را از دست دادم و بدهکار و صفر شدم و بعد با استاد و فایلهایش اشنا شدم و اشیلهایم را پیدا کردم.
وقتی با ایمان قلبی حرکت میکنیم و قدم اول رو میزاریم بعد خدا همه کارا رو برات انجام میده من با ۴صندلی پلاستیک و شروع کردم در مغازه ۱۲متری و داخل کوچه ولی. ولی با ایمان قلبی که رسیدم به ۴شعبه اونم در بهترین نقات تهران.ولی در تهران تمرکز به انواع تبلیغ های میلیونی و جایزه سکه دادن به مشتریان و بیلبوردها و استفاده از نرم افرزاری های مدیریتی و با استفاده از استراژیدی های مختلف…ولی نتیجه از دست دادن تمام دارایی و بدهکاری؟چون من کارهای خدا رو خودم خواستم انجام بدم…و گفتم من من من .به قول استاد باید در مقابل خدا وایسی و بگی من تسلیم هر چی خودت صلاح میدونی و بعد کارهای کوچیک مال ما کارهای بزرگ مال خدا، چون اونه که گردنش کلفته و اینکه حتی برای کاری اگه تبلیغی هم بکنی باید یادمون باشه خدا خواسته اون تبلیغ اون ادم اتفاقی اونو ببینه و بیاداز محصول ما استفاده کنه و اگه به حس های درونیمون گوش بدیم و انها را بشناسیم دیگه به جایی میرسیم که اصلا کار نکنیم و ثروت خودش بیاد.امیدوارم همه به خواسته های قلبی شون برسن و سپاسگزارم از سایت استاد عباس منش که شرایطی فراهم کرده تا در کنار هم رشد کنیم .
باعرض سلام و خداقوت خدمت استاد عزیز و همه هم فرکانسیای عزیزم، من خواستم نظرخودم و درواقع جواب سوال مسابقه رو بگم :موفقیتی که استاد عباسمنش در زمینه کسب و کارشان رسیده اند ریشه در بزرگترین و بهترین باور ما در مورد خداوند است که استاد به خوبی توانسته اند آن را انجام دهند؛ این باور که خداوند همه کارها را برای ما انجام میدهد ،برای ما تبلیغ میکند ،برای ما بهترین گزینه را در خرید ملک ،ویلا و خریدهای مشابه انجام میدهد و به ما الهام میکند تا بهترین گزینه خرید را انجام دهیم و ما را در مسیری قرار میدهد که منجر به بهترین خرید میشود ،بهترین کار را به ما میگوید که منجر به بیشترین فروش در ارائه محصولاتمان به مشتری میشود ، برای ما تبلیغ میکند و خودش تبلیغ ما میشود ،خداهمه کار برای ما میکند به شرط باور ،به شرط پاکی دل ،به شرط خلوص نیت ،به شرط اعتقاد و ایمان و باور راسخ به این موضوع که خدا برای ما بس است٫وقتی این را باور داشته باشیم و خدا را شریک واقعی خودمان قرار دهیم و کارها را با او قسمت کنیم ،خدا خودش عاشق این قسمت ازماجرا میشه که کارهارو برای ما انجام بده چون میبینه بندش به او توکل کرده و به غیر از اون درون قلبش از کسی توقع و انتظار نداره اونوقت خدا امید بندشو ناامید نمیکنه و یه حدیثی هم داریم که خدا وقتی میبینه بندش به غیر از خودش از کسی توقع و انتظار نداره و تو دلش فقط به اون امید داره و از اون خواسته ،اونوقت خدا حیا میکنه که امید بندش رو نا امید کنه و صد درصد اون کاری که بندش ازش خواسته رو حتما حتما انجام میده و خدا خلف وعده نمیکنه؛ خدارو هرجور تو ذهنت باشه همونطور میشه برات ،اگر خدا رو سخت گیر تو ذهنمون داشته باشیم خدا سخت گیر میشه برامون،اگر خدارو بخشنده درذهنمون داشته باشیم بخشنده میشه برامون ،اگر جبار درنظر بگیریم جبار میشه ،اگر بهترین یاری رسان درنظر بگیریم بهترینه یاری رسانان برای ما میشه ،در دعای جوشن کبیر بهترین و قشنگترین صفات خداوند اومده و من عاشق این صفات خداوندم؛ که میگه اگه خدارو هر جور درنظر بگیری و تو ذهنت باشه همونطور برات میشه ،اگه توقع داشته باشی نگهبانت میشه اونوقت نگهبان خودت و اموالت وداراییهات و ملکت میشه اونوقت نه نیازی به نگهبان داری نه چیز دیگه اما فقط و فقط به شرط باور ،اگر باور داشته باشی و خودت رو بهش بسپاری اونوقت تو رو به چیزی میرسونه که خودت میخوای، نه اون؛ اگر باور داشته باشی که اون میتونه بهترین تبلیغت بشه مطمئن باش که بهترین تبلیغارو برات میکنه ،کاری میکنه که هیچ دولت ،هیچ صداو سیمایی ، وهیچ تبلیغاتی نمیتونه اون کارارو برات انجام بده ،کاری میکنه که اگر تمام مردم دنیا جمع بشن نمیتونن اون کارارو برات بکنن به شرط اینکه به این قدرت خدا ایمان و باور صد در صد داشته باشی؛ از زندگی چه میخواهیم که در خدایی خدا یافت نمیشود٫٫٫؟!
واقعا از زندگی چی میخواهیم ٫٫٫ تو کسب و کارمون و زندگیمون زیاد رو عقلمون حساب نکنیم ،زیاد رو دانسته هامون حساب نکنیم که به مشکل برمیخوریم ،عقلمون
چیزی نیست جزتجربیاتمون که اکثرا هم اشتباه بودن ،تو کسب و کارمون رو فکر دیگران هم حساب نکنیم چون اونها هم مثل ما تجربیات اشتباه زیاد داشتن ،رو یه نیرویی و انرژی ای حساب کنیم که کل جهان رو خلق کرده و داره اداره میکنه و داره گسترشش میده ،چرا نباید واقعا رو این نیرو حساب کنیم که این کارا مثل گسترش کسب و کار براش عین آب خوردن میمونه( دلیل موفقیت استاد عباس منش اینه که رو این نیرو حساب کرده و گسترشش رو به این نیرو یعنی الله قادر مطلق سپرده) ٫٫٫چرا فکر نمیکنیم که خدا میتونه همه کارارو برامون انجام بده واقعا چرا ٫٫٫خداوند قادر به انجام تمام این کارهاست چراکه اون کمال مطلقه ،کمال مطلق یعنی هیچ کاری نیست که اون از انجامش برنیاد ،اصلا این چیزا برای خدا چیزی نیست واقعا ،برای خدا سخت و راحت معنی نداره چرا که اون خودش به این کلمات معنی داده ،خودش خلق کرده همه چیزهایی موجود در کائنات رو ،خودش خالق همه چیزهایی هست که میبینیم و نمیبینیم ،خالق همه دانسته ها و ندانسته های ماست و عالم به همه آنهاست، وقتی هفت آسمان و تمام آنچه که درون آنهاست رو خلق میکنه دیگه اون وقت کارهایی که ما میخواهیم انجام بدیم مثل رشد کسب و کارمون وتبلیغات برای اون که کاری نداره اما زمانی این کارارو انجام میده که ازش توقع داشته باشیم و باورهم داشته باشیم که میتونه اون کارارو برامون انجام بده و ازش باید بخواهیم ،درواقع اول ازهمه باید توقلبمون به این باور ،ایمان داشته باشیم و ازش بخواهیم تا این کارارو برامون انجام بده و به غیر از اون به کسی امید نداشته باشیم و فقط و فقط از اون بخواهیم ، براتون آرزوی خوشبختی ،ثروت ،سعادت ،در این دنیا و اون دنیارو دارم٫
همه حرفهای استاد دقیقا روی اصله که ما باید همه چی رو از خدا بخواهیم شاید واقعا هنوز معنی توکل رو نمیدونیم ویا اون جوری که باید درک نکردیم هیچ عوامل بیرونی در زندگی ما نمیتونه کارایی داشته باشه مگر اینکه در درون ما این اتفاق افتاده باشه همه چیز تاکید میکنن همه چیز بر میگرده به نوع ذهنیت خودمون حالا اینکه ما دنبال مارکتینگ ویا امسال این مسائل باشیم دقیقا درست درک نکردن قوانین رو میرسونه من شغلم طلافروشیه و خرید و فروش طلا که به اگر بخام به همه همکارانم نکاه کنم باید بشدت درگیر تکنیکال و …..باسم ولی هیچ راهنمایی بهتر از احساسم نمیتونه منو راهنمایی کنه اگرچه که باید حتی همون جنس احساس رو هم بشناسیم که نیاز به تکامل داره ولی در مجموع باید به ندای درون گوش کرد و اعتماد کرد و قالب فکری ما موفق بودن در بهترین و ساده ترین شکل ممکن باشه
خدارو هزااااران بار شاکرم که منو با استاد اشنا کرد امشبی که دارم این کامنتو مینویسم یکی از بهترین شبای عمرمه که با استفاده از قوانین تونستم یک جذب بسیار بسیار عاااالی داشته باشم و اولین قدم رو خدا مهربان برایم درست کرد واین نوید یک موفیقت خیییلی بزرگ رو به من داد خدا یا شکرت
من الان هر شب میرم پیاده روی ۲ساعت و یک ساعت رو به فایل گوش دادن اختصاص میدم و یک ساعت رو فقط با خدای خودم صحبت کردن که بخدا نمتونم بگم چقدرررررر ارامش میگیرم و چقدررر کارهام رو به راهه بدون کوچیک ترین مشکلی دستان خدا براحتی کارامو انجام میدن دوستات توصیه میکنم حتما حتما این خلوت رو با خدای خودتون داشته باشین بینهایت شیرین و لذت بخشه وقتی این حسو درک کنی میتونی اعتماد کنی اون وقته که خدا میگه بشین حالا ببین من چیکار میکنم برات عاشقتونم و چقدررر اینجا احساس خوبی دارم دمتون گرم و مرسی که هستین ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
من هم مثل شما همین کار رو انجام میدم و هر وقت میرم بیرون هنذفری داخل گوشم هست و فایل های استاد رو گوش میدم و خدارو شکر میکنم و هیچ کاری توی جهان لذت بخش تر نیست خیلی وقت ها مثلن میرم کوهنوردی و از بالا به شهر نگاه میکنم کهاینکار هم بهم حس خوبی میده خود استاد هم خیلی وقت ها مثلن پای آتیش میشینن و فکر میکنن به نکات مثبت و به چیز هایی که خداوند بهشون داده و شکر میکنن خدارو.
خلوت با خدای خویش وصحبت کردن با خدا یک ساعت در روز رو از شما ایده گرفتم و از امروز انجام میدم،ممنون دوست هم فرکانسی من،کسب وکارت همیشه پر رونق و سلامتی ات همیشه پایدار،حس نزدیکی به خدا رو تو شما حس کردم و لذت بردم.من قبلا خدایی داشتم که فقط موقع نماز و خاص دعا میکردم ،تو مدتی که با استاد همراه بودم هر موقع باور توحیدیم بهتر شد با خدا تونستم بیشتر صحبت کنم
سلام: به نظر من دلیل اول و آخر موفقیت استاد همان درک توحید هست چرا که خودشون هم گفتن رسالتشون اشاعه توحید هست یعنی باور به خداوند که کارهایشان را سر و سامان می دهد، و اینکه استاد امیدی به غیر از خداوند ندارند
اول بگم بهار شهر من هم به زیبایی محل زندگی اقای عباس منش است ،طبیعت مادر که اگر دوستش داشته باشی زیبایی های بیشتری بهت نشون می ده و لبخند خوشکلی روی لبات میاره ،خدا را سپاس به خاطر این همه زیبایی ٫
برای پاسخ به مسابقه هم ،مطمئنم افرادی که مثل اقای عباس منش موفق هستند کاملا به انچه که یاد گرفتن ، عمل کردن بدونه هیچ نگرانی به معنی کلمه٫
احساس حضور قدرتمند نیروی ماورایی که خالق و ناظم است و مشتاق پیروز شدن ما ادم هاست در کنار عمل به دانسته ها و کنترل ذهن با ارده ی قوی
۱خداوند استاد عباس منش باور داره که خداوند تبلیغاتشو میکنه در جاهای مختلف در اوقات مختلف
۲ عزت نفس بالا استادعباس منش باور داره که توانایی اینو داره که همچین نتایجی رو بگیره
۳ نحوه باور استاد در مورد ثروت و کسب و کار
عواملی که باعث شده استاد عباس منش نتایج متفاوتی رو از بقیه بگیره در حالی که هیچ تبلیغاتی نمیکنه باور داشتن به خداوند که خداوند تبلیغاتشو میکنه حالا در جاهای و اوقاتو روش های مختلف
حالا شاید کسانی دیگه یی که در همین حوزه کار میکنن اعضای سایتش فقط تو ایرانه چون تبلیغاتش فقط تو ایرانه ولی اعضای سایت استاد از کشور های مختلف چون خداوند داره تبلیغاتشو میکنه
وهمچنان بگم برای یه کسب و کار موفق عواملی بیرونی مثل شرایط اقتصادی و مکان کسب و کار وغیره نمیتونه اثری داشته باشه حالا مثال های زیادی هس اطرافمون مثلا در همین شرایط بظاهر بد اقتصادی ایران بعضی از کارخونه ها درب شون بسته میشه ولی بعضی کارخونه ها دارن دستگاه تولید میاره اگه عامل بیرونی اثر میذاشت پس چرا این یکی داره دستگاه اضافه میکنه تا تولیدشو دو برابر کنه چرا عامل بیرونی رو کار این یکی اثر نمیذاره اثر نمیذاره که هیچ تازه کارش دوبرابرم میشه وو مثال های خیلی زیاد
سلام به همه عزیزان
بدون شک عوامل متعددی هست که هر کس به هرمیزان این عوامل رو در زندگی اعمال کنه به همون اندازه نتیجه میگیره.
عواملی رو که ایمان دارم مهمترین هستن رو میگم، چیزهایی که از استاد دریافت کردم و در زندگی به وضوح مصداقشون رو دیدم.
بارزترین ویژگی که در افراد موفق و استاد دیدم پذیرش ۱۰۰درصد مسئولیت تمام زندگیشونه و این یعنی توحید و تمااام.
این جور افراد هیچوقت شخص یا شرایطی رو مسبب مشکلاتشون نمیدونن و مهمتر از اون هیچ انتظاری از کسی ندارن که کاری بکنه یا دستشون رو بگیره و این افراد همونایی هستن که دست بقیه رو هم میگیرن. پس پذیرش مسئولیت شرایط فعلی یعنی تاییدِ داشتنِ قدرت برای ایجاد شرایط پیش رو.
اگه همه ی ما روی حالت اتوپایلت باشیم (که اکثرا هستیم) سیستمِ خودکارمون مارو دقیقادر جهت باورها و درکی که از جهان و خودمون داریم پیش میبره. مدتهاست خیلی توجه میکنم به تمام عملکرد سیستم خودکار خودم و اطرافیان که عمدتا بر پایه ی باور کمبود و بی کفایتی پابرجاست. بعد از شنیدن صحبتهای استاد روزها و هفته ها نشستم با خودکار و کاغد،نوشتم و اشک ریختم از باورهای ریشه دارم، و خاطراتی رو به یاد آوردم از دوران کودکی و دیدگاه والدینم نسبت به زندگی خصوصا مسائل مالی و فهمیدم بدون اینکه خودم فهمیده باشم نسخه ی جدیدی از باورهای والدینم هستم. و بعد دست به کار شدم برای ساختن باورهای جدید و قدرتمند و همواره ایجاد احساسِ بهتر.کار کردن روی باور کمبود(اینکه توی دنیا نعمت و ثروت کمه) وباور بی لیاقتی(من کمم برای دریافت ثروت) دو باور مهم در داشتن ثروت و کسب و کار موفق هست که افرادی که ثروتی خودساخته دارن مثل استاد عباس منش بدون شک با تمرکز روی هر قدم موفقیت آمیزشون هرچند کوچک این باور رو در خودشون ایجاد کردن که لیاقت رشد و پیشرفت دارن و جهان سراسر فراوانیه و پاسخ میده به افرادی که پذیرای این فراوانی هستن.
و از نظر من شرط لازم برای به ثمر رسیدن هر حرکت مثبتی ثابت قدم بودن هست در طی کردن تکامل و تغیر فرکانس.
قطعا انسان فراموشکاره و مرتب سیستم هدایت خودکار میخواد جهت یابی رو دست خودش بگیره، که افراد موفق در مسیر تکاملشون صبور بودن و هدایت افکار و احساسشون رو همواره در دست خودشون نگه داشتن تا سیستم خودکارشون مسیریابی بهتری رو انجام بده و در واقع مسیریابی جدیدی واسش تعریف بشه.
و در نهایت این دریافت رو از عالم هستی داشتن که انسان همواره در تغییر و حرکتِ،و جهت تغییرشون رو خودشون در مسیر رشد تعیین کردن.
با آرزوی کامیابی برای تمام جویندگانِ نور?
باسلام خدمت استاد عزیز و خانواده محترمشان،و سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز.با اینکه من حدود ۳بیشتره که محصولات استاد رو تهیه کردم ولی متاسفانه هر بار ثبت نام میکردم تو سایت دفعه بعد که میخواستم وارد سایت بشم نمیتونستم و خلاصه فعالیتی تو سایت نداشتم.ولی الان یه حسی بهم گفت بیام و کامنت های این مسابقه رو بخونم و نضر خودم رو طبق گفته استاد قبل از خوندن کامنت ها نوشتم تو کاغذی.نمیدونم از کجا شروع کنم و طوری بنویسم که دوستان حوصله اشون سر نره.امیدورام اگاهی دهنده باشه.سال ۸۳که من ۲۷سال داشتم و بعد از ۱۱سال زندگی خوشبختانه تونستمبا کسی که بخاطر اجبار پدرم ازدواج کرده بودم ، طلاق بگیرم،و هیچ شرایطی برای زندگی بعد طلاق برنامه ریزی کنم و پس انداز و یا کسی حمایتم کنه نداشتم،اصلا نداشتم،بدون اینکه کتابی یا الگویی ..داشته باشم فقط یه حرفه ان هم در حد مبتدی دوره ی ارایشگری رو گذرانده بودم.روزی که طلاق گرفتم بدون مهریه و نفقه و جهیزیه.از دوستم ۲۰هزار قرض گرفتم تا من مقداری از وسایلم را با خود ببرم به شهرستانی که خواهرم در ان شهرستان به خاطر شغل همسرش اونجا بودن.و من تا اون روز همیشه خونه بودم و اجازه بیرون رفتن نداشتم.خلاصه اومدم وسایل هایم را در انباری خواهرم ریختم.و با خودم گفتم میشنم جعبه کادو درست میکنم میدم فروشگاهها،و اصلا ذره ای نگران اینده نبودم و رویاهای بزرگی داشتم.و حتی رویای ادامه تحصیل که به خاطر شرایط زندگی و طلاق مادرم و دعواهای مادر و پدرم از پنجم ابتدایی ترک تحصیل کرده بودم.خلاصه نشسته بودم جعبه هایی که از وسایل مختلف بود رو تزیین میکردم تا فعلا بیکار نباشم ببینم چی پیش میاد.همسر خواهرم اومد گفت بلند شو بریم یه مغازه رو ببین!من با تعجب پرسیدم مغازه چی؟برای من؟گفت بله،مگه تو ارایشگری بلد نیستی؟مگه نمیگفتی کارتو هر کی میبینه میپسنده؟گفتم نه بابا ول کن من در اون حد نیستم نمیشه،خلاصه به اسرار همسر خواهرم رفتیم و مغازه رو اجاره کردیم و وسایل ۶صندلی پلاستیک و با دوتا اینه و یه کابینت فلزی خلاصه ،من اون روز در مغازه رو قفل کردم از خدا با صمیم قلب درخواست کردم.که خدایا من از روزی که میرسانی شکی ندارم و میدانم گرسنه نخواهم ماند ولی روزی ۱۰۰۰تومن به من برسان تا من پیش شوهر خواهرم شرمنده نباشم.این راگفتم و تمام بعد هر مشتری که میامد من او را به چشم فرستاده خدا نگاه میکردم و در دلم برای رسیدن به ارزوهایشان دعا میکردم و با احترام تشکر صمیمانه از انها نه اینکه میدانستم روشهای مشتری مداری !بلکه صرفا به این دیدگاه که فرستاده خداست.خلاصه من حتی تلفن ثابت هم نداشتم و من هر روز در راه رفت و برگشت به مغازه با خدا حرف میزدم روزی با خودم و خدا حرف میزدم که من از خدا خواستم که چه میشود روز ۳هزار به من برسانی بعد کم کم ان در خواست را همون روز تغییر دادم و به روز ۱۰هزار رساندم و با خودم حساب کردم که که در ماه اینقدر و در سال ایندر و داشتم بال در میاوردم که چه میشود اگه بشود…..خلاصه ۲ماهی نگذشته بود که من روزی ۲۰و یا ۴۰و چند ماهی نشده بود که من در کل شهر معروف شدم و طوری که شب همه مغازه ها بسته بود من خانه میرفتم.و من خانه با سقف چوبی که شبها صدای پای موشها را میشنیدم و ظرف ها را در کف حمام میشستم،و شادمانه احساس خوشبختی میکردم و میگفتم خدای من همین که منت کسی رو بالای سرم نیست زیر سقف خانه ی خودم هستم بینهایت سپاسگزارم.و من به سرعت پولهایم زیاد شد و توانستم از خانه ی اجاره ای ماهی ۱۵هزار تومن به به خانه دوبلکسی و کابینت های عالی و کف کرانیت و …اجاره ماهی ۱۲۰هزار نقل مکان کنم. و این رشد تا جایی ادامه داشت که بدون اینکه قانون رابدانم از قانون توکل و رها شدن و درخواست و سپردن کار های سخت را به خدا و قدردانی و سپاسگزاری و قانون مرور کردن موفقیت ها که از کجا به کجا و از باور قبول تمام مسیولیتها تمام انها و باور بخشش کردن و حس خوبش،و خلاصه همه اینها باعث شد من در عرض ۲سال موفقیت های مالی داشته باشم که در ۴شعبه بزنم که اول در اطراف تبریز در هادشهر و بعد در تبریزو بعد در تهران شهرک غرب ارژانتین.
و حالا جواب دوست عزیزم
ببخشید اگه طولانی شد.من تمام ان موفقیت ها را از دست دادم و بدهکار و صفر شدم و بعد با استاد و فایلهایش اشنا شدم و اشیلهایم را پیدا کردم.
وقتی با ایمان قلبی حرکت میکنیم و قدم اول رو میزاریم بعد خدا همه کارا رو برات انجام میده من با ۴صندلی پلاستیک و شروع کردم در مغازه ۱۲متری و داخل کوچه ولی. ولی با ایمان قلبی که رسیدم به ۴شعبه اونم در بهترین نقات تهران.ولی در تهران تمرکز به انواع تبلیغ های میلیونی و جایزه سکه دادن به مشتریان و بیلبوردها و استفاده از نرم افرزاری های مدیریتی و با استفاده از استراژیدی های مختلف…ولی نتیجه از دست دادن تمام دارایی و بدهکاری؟چون من کارهای خدا رو خودم خواستم انجام بدم…و گفتم من من من .به قول استاد باید در مقابل خدا وایسی و بگی من تسلیم هر چی خودت صلاح میدونی و بعد کارهای کوچیک مال ما کارهای بزرگ مال خدا، چون اونه که گردنش کلفته و اینکه حتی برای کاری اگه تبلیغی هم بکنی باید یادمون باشه خدا خواسته اون تبلیغ اون ادم اتفاقی اونو ببینه و بیاداز محصول ما استفاده کنه و اگه به حس های درونیمون گوش بدیم و انها را بشناسیم دیگه به جایی میرسیم که اصلا کار نکنیم و ثروت خودش بیاد.امیدوارم همه به خواسته های قلبی شون برسن و سپاسگزارم از سایت استاد عباس منش که شرایطی فراهم کرده تا در کنار هم رشد کنیم .
باعرض سلام و خداقوت خدمت استاد عزیز و همه هم فرکانسیای عزیزم، من خواستم نظرخودم و درواقع جواب سوال مسابقه رو بگم :موفقیتی که استاد عباسمنش در زمینه کسب و کارشان رسیده اند ریشه در بزرگترین و بهترین باور ما در مورد خداوند است که استاد به خوبی توانسته اند آن را انجام دهند؛ این باور که خداوند همه کارها را برای ما انجام میدهد ،برای ما تبلیغ میکند ،برای ما بهترین گزینه را در خرید ملک ،ویلا و خریدهای مشابه انجام میدهد و به ما الهام میکند تا بهترین گزینه خرید را انجام دهیم و ما را در مسیری قرار میدهد که منجر به بهترین خرید میشود ،بهترین کار را به ما میگوید که منجر به بیشترین فروش در ارائه محصولاتمان به مشتری میشود ، برای ما تبلیغ میکند و خودش تبلیغ ما میشود ،خداهمه کار برای ما میکند به شرط باور ،به شرط پاکی دل ،به شرط خلوص نیت ،به شرط اعتقاد و ایمان و باور راسخ به این موضوع که خدا برای ما بس است٫وقتی این را باور داشته باشیم و خدا را شریک واقعی خودمان قرار دهیم و کارها را با او قسمت کنیم ،خدا خودش عاشق این قسمت ازماجرا میشه که کارهارو برای ما انجام بده چون میبینه بندش به او توکل کرده و به غیر از اون درون قلبش از کسی توقع و انتظار نداره اونوقت خدا امید بندشو ناامید نمیکنه و یه حدیثی هم داریم که خدا وقتی میبینه بندش به غیر از خودش از کسی توقع و انتظار نداره و تو دلش فقط به اون امید داره و از اون خواسته ،اونوقت خدا حیا میکنه که امید بندش رو نا امید کنه و صد درصد اون کاری که بندش ازش خواسته رو حتما حتما انجام میده و خدا خلف وعده نمیکنه؛ خدارو هرجور تو ذهنت باشه همونطور میشه برات ،اگر خدا رو سخت گیر تو ذهنمون داشته باشیم خدا سخت گیر میشه برامون،اگر خدارو بخشنده درذهنمون داشته باشیم بخشنده میشه برامون ،اگر جبار درنظر بگیریم جبار میشه ،اگر بهترین یاری رسان درنظر بگیریم بهترینه یاری رسانان برای ما میشه ،در دعای جوشن کبیر بهترین و قشنگترین صفات خداوند اومده و من عاشق این صفات خداوندم؛ که میگه اگه خدارو هر جور درنظر بگیری و تو ذهنت باشه همونطور برات میشه ،اگه توقع داشته باشی نگهبانت میشه اونوقت نگهبان خودت و اموالت وداراییهات و ملکت میشه اونوقت نه نیازی به نگهبان داری نه چیز دیگه اما فقط و فقط به شرط باور ،اگر باور داشته باشی و خودت رو بهش بسپاری اونوقت تو رو به چیزی میرسونه که خودت میخوای، نه اون؛ اگر باور داشته باشی که اون میتونه بهترین تبلیغت بشه مطمئن باش که بهترین تبلیغارو برات میکنه ،کاری میکنه که هیچ دولت ،هیچ صداو سیمایی ، وهیچ تبلیغاتی نمیتونه اون کارارو برات انجام بده ،کاری میکنه که اگر تمام مردم دنیا جمع بشن نمیتونن اون کارارو برات بکنن به شرط اینکه به این قدرت خدا ایمان و باور صد در صد داشته باشی؛ از زندگی چه میخواهیم که در خدایی خدا یافت نمیشود٫٫٫؟!
واقعا از زندگی چی میخواهیم ٫٫٫ تو کسب و کارمون و زندگیمون زیاد رو عقلمون حساب نکنیم ،زیاد رو دانسته هامون حساب نکنیم که به مشکل برمیخوریم ،عقلمون
چیزی نیست جزتجربیاتمون که اکثرا هم اشتباه بودن ،تو کسب و کارمون رو فکر دیگران هم حساب نکنیم چون اونها هم مثل ما تجربیات اشتباه زیاد داشتن ،رو یه نیرویی و انرژی ای حساب کنیم که کل جهان رو خلق کرده و داره اداره میکنه و داره گسترشش میده ،چرا نباید واقعا رو این نیرو حساب کنیم که این کارا مثل گسترش کسب و کار براش عین آب خوردن میمونه( دلیل موفقیت استاد عباس منش اینه که رو این نیرو حساب کرده و گسترشش رو به این نیرو یعنی الله قادر مطلق سپرده) ٫٫٫چرا فکر نمیکنیم که خدا میتونه همه کارارو برامون انجام بده واقعا چرا ٫٫٫خداوند قادر به انجام تمام این کارهاست چراکه اون کمال مطلقه ،کمال مطلق یعنی هیچ کاری نیست که اون از انجامش برنیاد ،اصلا این چیزا برای خدا چیزی نیست واقعا ،برای خدا سخت و راحت معنی نداره چرا که اون خودش به این کلمات معنی داده ،خودش خلق کرده همه چیزهایی موجود در کائنات رو ،خودش خالق همه چیزهایی هست که میبینیم و نمیبینیم ،خالق همه دانسته ها و ندانسته های ماست و عالم به همه آنهاست، وقتی هفت آسمان و تمام آنچه که درون آنهاست رو خلق میکنه دیگه اون وقت کارهایی که ما میخواهیم انجام بدیم مثل رشد کسب و کارمون وتبلیغات برای اون که کاری نداره اما زمانی این کارارو انجام میده که ازش توقع داشته باشیم و باورهم داشته باشیم که میتونه اون کارارو برامون انجام بده و ازش باید بخواهیم ،درواقع اول ازهمه باید توقلبمون به این باور ،ایمان داشته باشیم و ازش بخواهیم تا این کارارو برامون انجام بده و به غیر از اون به کسی امید نداشته باشیم و فقط و فقط از اون بخواهیم ، براتون آرزوی خوشبختی ،ثروت ،سعادت ،در این دنیا و اون دنیارو دارم٫
جوابتون فوق العاده انرژی بخش وخالصانه بود. چشمام خیس شده . واقعا سپاسگزارم
سلام و درود خدا بر دوستان ناب و خوش فکر من😍😍
همه حرفهای استاد دقیقا روی اصله که ما باید همه چی رو از خدا بخواهیم شاید واقعا هنوز معنی توکل رو نمیدونیم ویا اون جوری که باید درک نکردیم هیچ عوامل بیرونی در زندگی ما نمیتونه کارایی داشته باشه مگر اینکه در درون ما این اتفاق افتاده باشه همه چیز تاکید میکنن همه چیز بر میگرده به نوع ذهنیت خودمون حالا اینکه ما دنبال مارکتینگ ویا امسال این مسائل باشیم دقیقا درست درک نکردن قوانین رو میرسونه من شغلم طلافروشیه و خرید و فروش طلا که به اگر بخام به همه همکارانم نکاه کنم باید بشدت درگیر تکنیکال و …..باسم ولی هیچ راهنمایی بهتر از احساسم نمیتونه منو راهنمایی کنه اگرچه که باید حتی همون جنس احساس رو هم بشناسیم که نیاز به تکامل داره ولی در مجموع باید به ندای درون گوش کرد و اعتماد کرد و قالب فکری ما موفق بودن در بهترین و ساده ترین شکل ممکن باشه
خدارو هزااااران بار شاکرم که منو با استاد اشنا کرد امشبی که دارم این کامنتو مینویسم یکی از بهترین شبای عمرمه که با استفاده از قوانین تونستم یک جذب بسیار بسیار عاااالی داشته باشم و اولین قدم رو خدا مهربان برایم درست کرد واین نوید یک موفیقت خیییلی بزرگ رو به من داد خدا یا شکرت
من الان هر شب میرم پیاده روی ۲ساعت و یک ساعت رو به فایل گوش دادن اختصاص میدم و یک ساعت رو فقط با خدای خودم صحبت کردن که بخدا نمتونم بگم چقدرررررر ارامش میگیرم و چقدررر کارهام رو به راهه بدون کوچیک ترین مشکلی دستان خدا براحتی کارامو انجام میدن دوستات توصیه میکنم حتما حتما این خلوت رو با خدای خودتون داشته باشین بینهایت شیرین و لذت بخشه وقتی این حسو درک کنی میتونی اعتماد کنی اون وقته که خدا میگه بشین حالا ببین من چیکار میکنم برات عاشقتونم و چقدررر اینجا احساس خوبی دارم دمتون گرم و مرسی که هستین ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام دوست هم فرکانسی من
من هم مثل شما همین کار رو انجام میدم و هر وقت میرم بیرون هنذفری داخل گوشم هست و فایل های استاد رو گوش میدم و خدارو شکر میکنم و هیچ کاری توی جهان لذت بخش تر نیست خیلی وقت ها مثلن میرم کوهنوردی و از بالا به شهر نگاه میکنم کهاینکار هم بهم حس خوبی میده خود استاد هم خیلی وقت ها مثلن پای آتیش میشینن و فکر میکنن به نکات مثبت و به چیز هایی که خداوند بهشون داده و شکر میکنن خدارو.
سلام
خلوت با خدای خویش وصحبت کردن با خدا یک ساعت در روز رو از شما ایده گرفتم و از امروز انجام میدم،ممنون دوست هم فرکانسی من،کسب وکارت همیشه پر رونق و سلامتی ات همیشه پایدار،حس نزدیکی به خدا رو تو شما حس کردم و لذت بردم.من قبلا خدایی داشتم که فقط موقع نماز و خاص دعا میکردم ،تو مدتی که با استاد همراه بودم هر موقع باور توحیدیم بهتر شد با خدا تونستم بیشتر صحبت کنم
با سلام واحترام همیشگی خدمت شما دونازنین
الیاس هستم
بهترین تفریح تو کارتو هست. مولا علی ع
همیشه میگفتم یعنی چی تا اینکه هدایت شدم به این سایت وفهمیدم که همان ذوق وشوق وعلاقه هست
سوال اول. دلایل نتایج استاد؟
1.ذوق وعلاقه بدون دستمزد واقعی
2.امید بسیارزیاد به اینده بسیار عالی
3.درلحظه زندگی کردن وزیبایی دیدن
4.عوامل بیرونی قطع
5.ارامش درون
6.پشت کار برای کسب بهترشدن حرفه ای شدن
7.همیشه با خداوند صحبت کردن مشورت گرفتن نشانه گذاشتن
ومهمترین عامل باورهای درست
همه این عوامل استاد داشتند که بتونند به یک حسی برسند که درک کنند که در دنیای که ما نمیبینیم کلی اتفاق میافته
حالا من ازهرکدومش مقداری عمل میکنم اخه. کاسبیم یه روز خوبه یه روز خراب ودارم کارمیکنم
ازسال 81 من کاسب هستم وچند وقتی شده کارمیکنم ولی بالا وپایین میشه.ودارم کارمیکنم تا ثابتش کنم به لطف الله وتمرینات استاد
ج سواال دوم
یک شغل داشتن خیلی مهم هست ازاول یک کاربگیری بنظرم جلوتر هستی ازلحاظ
تجربه
تکامل
حرفه ای شدن
کجاها خوب هست کجاها نیازبه خوبشدن داره
وبه محض درست شدن باور همه چیز عوض میشه
اخه جالب هست من 5سال مکانیک بودم یه نوع مشتریها داشتم
10 سال لنت کوبی کارکردم یه جور
الانم که تو حرفه ترمز هستم یک جور
وکلی تجربه دارم کلی پول ساختم واینکه میخوام پیشرفتم وجسارتمو زیاد کنم
وازهمه عزیزان که باورهای زیبایی نوشتن سپاسگزارم
باسلام بنظرمن تنهامحدودیت های ذهن باعث میشه ماب خواسته هامون نرسیم ودرهرکاری اگراین محدودیت هاحذف بشه انسان قادرب انجام هرکاری حتی طی طریق و٫٫٫میباشدپس فقط باورهای محدودکننده رواگرحذف کنیم تمام ایده ها وراههایی ک ب سرعت وب راحتی ماروب خواسته هامون برسونن میادوطبق اونهاعمل میکنیم وراحت ب منطوروخواسته میرسیم وهرروززندگی زیباترومتنوع تروقشتگترمیشه فقط پیداکردن اون باورهای محدودکننده وکارروی اونهامهمه همونیکه استادمیگن ترمز بنظرمن تفاوت استادبادیگران فقط درهمینه
سلام: به نظر من دلیل اول و آخر موفقیت استاد همان درک توحید هست چرا که خودشون هم گفتن رسالتشون اشاعه توحید هست یعنی باور به خداوند که کارهایشان را سر و سامان می دهد، و اینکه استاد امیدی به غیر از خداوند ندارند
سلام به همه
اول بگم بهار شهر من هم به زیبایی محل زندگی اقای عباس منش است ،طبیعت مادر که اگر دوستش داشته باشی زیبایی های بیشتری بهت نشون می ده و لبخند خوشکلی روی لبات میاره ،خدا را سپاس به خاطر این همه زیبایی ٫
برای پاسخ به مسابقه هم ،مطمئنم افرادی که مثل اقای عباس منش موفق هستند کاملا به انچه که یاد گرفتن ، عمل کردن بدونه هیچ نگرانی به معنی کلمه٫
احساس حضور قدرتمند نیروی ماورایی که خالق و ناظم است و مشتاق پیروز شدن ما ادم هاست در کنار عمل به دانسته ها و کنترل ذهن با ارده ی قوی
رمز موفقیت است ٫
قانون اصلی توی موفقیت که من با صحبت های استاد درک کردم و دارم نتیجه میگیرم ((قانون باورهاست))
اگر من باور داشته باشم که تبلیغات یا هر اتفاق بیرونی دیگه نتایج من رو خلق میکنه ، من هم به سمتی هدایت میشم که همسنگ و هم فرکانس اون باور من باشه.
ما وقتی شروع میکنیم به تغییر باورهای صحیح (همون طور که در دوره روانشناسی ثروت 1) اشاره میشه دیگه اتفاقات بیرونی رو توی نتیجه گرفتن دخیل نمیکنیم.
ممنونم از خداوند بزرگ که استاد عزیز رو توی مسیر زندگی من و خانوادم قرار داد تا بتونم شرایط زندگی م رو طوری که خودم میخوام خلق کنم
بنام خداوند مهربان
عوامل نتایج استاد ریشه در باورهایش دارد
۱خداوند استاد عباس منش باور داره که خداوند تبلیغاتشو میکنه در جاهای مختلف در اوقات مختلف
۲ عزت نفس بالا استادعباس منش باور داره که توانایی اینو داره که همچین نتایجی رو بگیره
۳ نحوه باور استاد در مورد ثروت و کسب و کار
عواملی که باعث شده استاد عباس منش نتایج متفاوتی رو از بقیه بگیره در حالی که هیچ تبلیغاتی نمیکنه باور داشتن به خداوند که خداوند تبلیغاتشو میکنه حالا در جاهای و اوقاتو روش های مختلف
حالا شاید کسانی دیگه یی که در همین حوزه کار میکنن اعضای سایتش فقط تو ایرانه چون تبلیغاتش فقط تو ایرانه ولی اعضای سایت استاد از کشور های مختلف چون خداوند داره تبلیغاتشو میکنه
وهمچنان بگم برای یه کسب و کار موفق عواملی بیرونی مثل شرایط اقتصادی و مکان کسب و کار وغیره نمیتونه اثری داشته باشه حالا مثال های زیادی هس اطرافمون مثلا در همین شرایط بظاهر بد اقتصادی ایران بعضی از کارخونه ها درب شون بسته میشه ولی بعضی کارخونه ها دارن دستگاه تولید میاره اگه عامل بیرونی اثر میذاشت پس چرا این یکی داره دستگاه اضافه میکنه تا تولیدشو دو برابر کنه چرا عامل بیرونی رو کار این یکی اثر نمیذاره اثر نمیذاره که هیچ تازه کارش دوبرابرم میشه وو مثال های خیلی زیاد
به امید موفقیت هممون