این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دوستان نازم همه چه از باورهای مان نشأت میگیرد چه رونق باشد یا که رکود یعنی در همه جنبه های زنده گی هیچ بعد از زنده گی از آن مستثنا نیست و این را بیشتر زمانی توانستم درک کنم که در شهر که در آن زیست مینمایم در آن دو دانشگاه خصوصی وجوددارد که یکی آن خیلی امکانات و تسهیلات خوب و فیس خیلی پایین را فراهم کرده و همچنان در عرصه بازاریابی از لحاظ مالی بهای زیاد می پردازد ولی از ریس اش گرفته تا کوچکترین فرد آن به این فکر هست که امروز دانشگاه سقوط میکند؟؟؟؟؟…. یا فردا به افول مواجه خواهد شد؟؟؟؟؟…..ولی آن دانشگاهی دومی اصلا یک و صدم بهای مالی آن دانشگاهی اولی را در قسمت بازار یابی نمی پردازد و فیس اش دو برابر اون دانشگاه است و امکانات اون دانشگاه را نیز ندارد ووووووغیره اونو ندارد ولی باور بکنید که به اندازه محصل دارد که آن دانشگاهی اولی یک و صدم آن محصل را ندارد باور بکنید که این یک حقیقت است……… پس قضاوت با شماست دوستان خوبم!
استاد جان چون فرمودین کامنت تک تک تون رو میخونم این مطلب رو براتون مینویسم که لبخند بر لبانتون بنشینه.من جزء اون درصد بسیار کمی هستم که نحوه آشناییم با شما از طریق پوسترتون صورت گرفت. پوستر شما رو توی سرویس دانشگاه دیدم. همایش رایگان تند خوانی.شما اول همایش در مورد تندخوانی صحبت کردین بعدش کم کم صحبتاتون جهت متفاوتی گرفت و من ناخودآگاه صداتون رو ضبط کردم و بدون اینکه محصول تندخوانی رو بخرم شیفته راه و روشتون شدم.اره برعکس بقیه من با چهره اتون اول شما رو شناختم بعد عضو ثابت سایت شدم.خدارو هزار مرتبه شکر از این آشنایی که چیزی بسیار فراتر از آشنایی مولانا با شمس بوده است.
و اما پاسخ مسایقه.5 سال پیش که کسب و کارمو شروع کردم چون با آموزه های شما آشنا بودم تبلیغات بسیارکمی انجام دادم و خودمو اونقدر لایق میدیدم که با خودم فکر میکردم مردم به هزار طریق به سمت من میان و من نیازی نیست نگران چگونگی آشناییشون باشم نتیجه کارم بهترین تبلیغ کارمه و خدا همون طوریکه کمکم کرده که به اینجا برسم ،بقیه اش رو هم درست میکنه.
شاید باورتون نشه من از همون روز اول و از روز افتتاحیه که داشتیم جشن میگرفتیم مراجعه کننده داشتم. همون ماه اول چنان سرم شلوغ شد که همکارانم با 10 سال سابقه کار این حجم از مراجعه کننده نداشتن.باور داشتم که اگه به خاک دست بزنم طلا میشه.بعد از مدتی کم کم اطلاعات مخربی به گوشم رسید.مثل اینکه باید برای جذب مراجعه کننده به دیگران پورسانت بدی تا برات تبلیغ کنند. یا اینکه ببین بقیه چه کارهایی انجام میدن تو هم باید همونطوری باشی.پول دست مردم کمه و هزار اخبار دیگه.خلاصه اینکه منم اون کارها رو انجام دادم و کسب و کارم چنان بی رونق شد که آرزو داشتم یکی از در بیاد تو حداقل یه سؤال بپرسه.به لطف خدا اول دوره روانشناسی ثروت یک رو خریدم و کمی رو خودم کار کردم و مقداری علف های هرز رو جدا کردم بعدش با قدم اول و آموزه هاشون چنان جهش بزرگی در کسب و کارم رخ داد که بدون اینکه کار خاصی انجام بدم یا بخوام به کسی پورسانت بدم ،خدا خودش دست مردم رو میگیره و میاره دم مطبم.اصلا یه جوری شده که اگه افراد مورد اعتمادشون هم بهشون بگه برید یه مرکز دیگه ناخودآگاه میان سمت من و خیلی هم راضی هستند.بقول استاد هرچه
کمتر در مورد یه چیزی اطلاعات داشته باشی بهتره،باید خودت باورهای مناسب با هدفت رو بسازی و کاری به بقیه نداشته باشی.خدا رو صد هزارمرتبه شکر که جزء 5 درصد مردم جهان هستم که زندگیم به لطف خدا و آموزش های استاد از هر جهت رو به پیشرفته.
یه پیشنهاد دارم برای استاد عزیز.بعد از مسابقه لطفا کامنت های خوب رو توی تلگرام به اشتراک بزارید تا هر روز با خوندن نتایج بقیه ایمانمون قویتر بشه.چون ممکنه فرصت نکنیم اینجا مطالب مفید رو مرور کنیم.سپاس از همه شما عزیزان.
به نام خدای همهی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست.
سلام
من داشتم همون موقع که به این دو فایل نگاه میکردم و حسین جان داشت توضیح میداد، نکاتی رو یادداشت میکردم که الان راحتتر بتونم سوال مسابقه رو جواب بدم. امیدوارم بتونم به مختصرترین و در عین حال کاملترین شکل ممکن این کار رو انجام بدم.
اول از همه میخوام بگم که استفاده از ابزار و یاری خواستن از خدا منافاتی با هم نداره. همهی ابزارها خودشون آفریدهی خدا هستند تا ما بتونیم راحتتر زندگی کنیم. این قانون غیر قابل تغییر الهیه که ابزارها روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند. چیزی که خیلی اهمیت داره، نحوهی استفادهی ما از این ابزارهاست. خیلی از اوقات این ما هستیم که از ابزارها استفادهی نادرست میکنیم و انتظار نتایج خوب داریم. استفادهی صحیح از ابزارها هیچ منافاتی با قوانین الهی نداره. خداوند همواره ارادهی خودشو با ابزارهای مختلف عملی میکنه. این ابزارها گاهی انسانها هستند و گاهی چیزهای دیگه.
یکی از مهمترین باورهایی که باید در مورد این سوال وجود داشته باشه «باور گسترش جهانه». جهان روز به روز و حتی ساعت به ساعت در حال گسترش و پیشرفته و این روند به طور مداوم داره ابزارهای جدیدی رو ایجاد میکنه که همه با ارادهی الهی ایجاد شدن. ولی نکتهی مهم اینجاست که نحوهی استفاده از این ابزارها باید کاملا متناسب با رسالت اون ابزار باشه. مثلا ما هم با قاشق میتونیم غذا بخوریم هم با کفگیر!! ولی مسلما ابزار کفگیر برای این کار ساخته نشده و استفاده از اون در این امر مشکلاتی رو به وجود میاره.
مارکتینگ یا همون بازاریابی که البته اشتباها به این صورت ترجمه شده و من از این ترجمه خوشم نمیاد؛ خودش یکی از اون ابزارهای دنیاییه که در اثر گسترش جهان به وجود اومده و کاملا مثل همهی علمهای دیگه از آفریدههای الهیه.
بهتره یکبار تعریف «مارکتینگ» رو با خودمون مرور کنیم:
مارکتینگ، مسئولیتی اجتماعی و فرا اجتماعی در تحقیق و شناخت نیازها و خواستههای انسانها و توسعهی راهکارهای هرچه بهتر، باکیفیتتر و سریعتر جهت رفع این نیازها و خواستهها و در نهایت گام برداشتن به سوی جامعهی آرمانی و رفاه میباشد.
به دوستی که سوال اصلی رو پرسیده باید بگم که من حداقل در این تعریف، نشونی از چیزایی که شما گفتی نمیبینم. علت این امر دو چیز میتونه باشه:
۱. علم مارکتینگ دچار تحریف شده
۲. ما از این ابزار الهی به درستی استفاده نمیکنیم.
که مورد دوم صحیحه.
در واقع علم «مارکتینگ» یک سری بخشهای اصلی داره که توی تعریفش هم اومده و یک سری فرعیات داره که بعدا به اون اضافه شده مثل «تبلیغات».
اصول بازاریابی:
شناخت انسانها به عنوانی موجوداتی که دائم در حال تکاملاند.
شناخت و تحلیل نیازها و خواستههای این موجودات در حال تکامل.
ایجاد با کیفیتترین، بهترین و سریعترین راهکار ممکن برای ارضای این نیازها و خشنود و شاد کردن انسانها.
کمک به ایجاد جامعهی آرمانی و حرکت به سمت رفاه اجتماعی.
مسئولیتپذیری اجتماعی و پایبند بودن به اصول انسانیت، حفظ محیط زیست و …
فرعیات بازاریابی:
فروش، تبلیغات، بستهبندی، قیمتگذاری و …
پس فهمیدیم که اولا ما برداشت اشتباهی از علم «مارکتینگ» داشتیم. و دوما همونطور که حسین جان هم در کلیپ میگه تفاوت است از زمین تا آسمان بین پرداختن به اصول و پرداختن به فرعیات. تبلیغات قطعا جزء فروع مارکتینگ هست و علم جداگانهای نیست بلکه بیشتر از علوم روانشناسی در جهت بد استفاده کرده. مثلا ما همین الان توی ایران تبلیغاتی داریم که اصول انسانیت رو زیر پا میزاره. شرکتی میاد یک بیسکوئیت رو به شکلی تبلیغ میکنه که از نظر روانی، کودکان رو تحت تاثیر قرار بده و به والدین فشار بیارن که حتما اون رو براشون بخرن. و جالب اینکه چنین تبلیغی در کشور ایالات متحدهی آمریکا ممنوعه.
تفاوت بین پرداختن به اصل و پرداختن به فرع مثل تفاوت بین «حل مسئله» و «استفاده از مسکن» هست. وقتی شما به اصل میپردازی یعنی مصممی که مسئله رو ریشهای حل کنی ولی وقتی به فرع میپردازی یعنی داری دنبال مسکن میگردی.
مثلا شما ممکنه چندروزی باشه که سردرد داری. توی این چندروز میتونی برای آروم نگه داشتن دردت هر ۸ ساعت یکبار ژلوفن بخوری یا اینکه میتونی منشاء درد رو پیدا کنی و برای همیشه خودتو راحت کنی.
یکی دیگه از تفاوتهای اصل با فرع در اینه که راهحلهای اصلی معمولا دیرتر اثر میکنن ولی اثرشون دائمیه. راهحلهای فرعی معمولا سریع اثر میکنن ولی خیلی زود اثرشون محو میشه. برای همینه که اگه دقت کرده باشین شرکتهای که به تبلیغات بیشتر از اصول اهمیت میدن اون اوایل کار مشتری زیاد دارن و یه نمودار رو به بالا طی میکنن ولی بعد یه مدت با مخ به زمین میخورن. اصلا بحث ما بحث نتیجه هم نیست، بحث انسانیته. شرکتی که تبلیغات در راس امورش باشه قطع به یقین انسانیت رو زیر پا میزاره.
وقتی یک شرکت در اوایل کار به صورت دیوانهوار تبلیغ میکنه، من مشتری ممکنه یه بار گول بخورم، ممکنه دوبار گول بخورم ولی در نهایت وقتی میبینم که کیفیت محصولاتش همپای تبلیغش نیست اونو بایکوت میکنم و برای یه کسب و کار هیچ چیز بدتر از این نیست که مشتری بایکوتش کنه. در نهایت و در بلندمدت، کیفیت و خدمات به همهی چیزهای دیگه برتری پیدا میکنه.
از طرفی همونطور که حسین جان گفت تبلیغات معمولا از هزینهبرترین بخشهای یک کسب و کاره. این همه هزینه فقط برای زیر پا گذاشتن انسانیت. آیا به نظرتون ارزشش رو داره؟ یعنی در این بازی نه تنها پولمون رو میبازیم بلکه اخلاق رو هم میبازیم و هیچ چیز بدتر از این نیست. اگر هزینهای که برای تبلیغات میشه رو به بخشهای مثل رفاه کارکنان، تحقیق و توسعه، توزیع بهتر و … اختصاص بدیم، من با ایمان کامل میگم که قطعا در آینده میوهی شیرین و حلال اون رو میچشیم.
در مورد سئو هم قضیه به همین شکله. اگه دقت کرده باشین سئو تنها کاری که برای اون شرکت میکنه اینه که براش زمان میخره. مثلا ما وقتی یه کلمهای رو توی گوگل سرچ میکنیم، خب مسلما اول سراغ سایتهای بالاتر میریم ولی اگه سایت اول مارو راضی نکنه میریم سراغ بعدی، اگه بازم نه بعدی و این روند همینطور ادامه پیدا میکنه. مشتری هیچ وقت از جستجو برای بهترین انتخاب خسته نمیشه. اینو همیشه یادتون باشه.
نکتهی بعدی اینه که تبلیغات بیمورد حتی یه جورایی پرستیژ شرکت شما رو زیر سوال میبره. مثل اینه که گدایی کنی یا التماس کنی. از نظر من با گدایی هیچ تفاوتی نداره. دقیقا مثل اون شخصیه که توی خیابون جلوتو میگیره و میگه تو رو خدا به من بیپول کمک کن. باور کن دقیقا همونه. مثل شخصیه که میره خواستگاری و توی جلسهی خواستگاری به دختر خانم میگه که: باور کن من همونیم که میخوای! من خیلی آدم خوبیم! من یه فرشتهام! تو باید به من جواب مثبت بدی!
چنین تصویری چقدر براتون عجیبه؟ تبلیغات بیمورد هم دقیقا همینطوره.
نکتهی بعدی اینکه هرکس مشتری یک کسب و کار میشه دیگه جزء خانوادهی اون کسب و کار محسوب میشه. با کارمندان اون کسب و کار تفاوتی نداره. کسب و کاری که از تبلیغات بیمورد استفاده میکنه داره دقیقا این پیغام رو میده که من میخوام مشتریام انسانهای سادهلوح و احمق باشن. یعنی انسانهای سادهلوح و احمق خانوادم باشن. در اصل داره به خودش ضربه میزنه. اونایی که فکر میکنن زرنگن در واقع فقط فکر میکنن زرنگن ولی در اصل هر عملی انجام بدن به خودشون میکن.
بحث ظاهر که حسین جان مطرح کرد برای من هم خیلی جالبه. کسی که به صورت اغراق آمیز میخواد خودشو با لباسای اداری و … موجه نشون بده یا عزت نفس پایینی داره یا کیفیت محصولش پایینه و مجبوره حواسها رو به سمت دیگهای پرت کنه. نمونهی جدید و بینظیرش «ویتالیک بوترین» هست. این جوان روسی رو که آدم میبینه کیف میکنه. با اینکه توسعه دهنده و سازندهی اصلی بزرگترین سیستم کامپیوتر غیر متمرکز دنیا بر بستر بلاکچینه یعنی همون «اتریوم»، ولی همونطوری که هست توی برنامههای حتی مهم تلویزیونی ظاهر میشه. مثلا با یه تیشرت و شلوارک و … در واقع اون کسیه که تمرکزش بیشتر روی محصول و سیستمشه تا این فرعیات.
در نهایت میخوام بگم که همهی این اعمال اشتباه از یه باور خیلی اساسی سرچشمه میگیره و اون باور کمبوده. ما دائما فکر میکنیم همهچیز در حال تموم شدنه. همهی ایدههامونو حالا میدزدن یا خیلی دیگه از این فکرها. برای همین شیطان همینطور پشت سر هم نجوا میکنه که عجله کن عجله کن. مشتری رو سریع بدست بیار، وارد جزئیات محصولت نشو، زیاد دقت نکن و خیلی چیزای دیگه. نقطهی مقابل اون باور فراوانیه که خیلی باور مهمیه. خیلی مهمه. این باور حتی پاشنهی آشیل خودمم هست. چون سختترین باورهاست. دیرتر از هر باور دیگهای میشه ساختش و خیلی مقاومت میکنه. امیدوارم هممون بتونیم روی این باور بهتر کار کنیم.
من سعی کردم زیاد به این سوال دوستمون ماورایی جواب ندم و بیشتر از خود علم کمک گرفتم. امیدوارم مورد پسند باشه.
با سلام و احترام خدمت تک تک افراد خانواده عزیزم من عضو جدید این خانواده هستم که تصمیم گرفتم باور هام عوض کنم بخدا تا همین الان این مناظر و زیبایی و خانه ها فقط فقط فکر میکردم وقتی بمیریم اگه مومن باشیم اون دنیا بهشت برسیم و تو قرآن خونده بودم خانه هایی که در کنار آن نهرهایی جاریست و برای مومنان نه ترسی است و نه اندوهگین هستند خدای من واقعا باورم نمیشد که تو این دنیا و این همه زیبایی و کسی که خودش رسیده باشه به اوج این حس های لذتبخش و لذت ها خداوندا شکرت دعا میکنم برای خودم و تک تک اعضای این سایت هر لحظه بهتر عمیق تر ایمان بیارن و زندگیشون پر از لذت کنن از صمیم قلبم برای هممون بهترین هارو طلب دارم آمین
🦋سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و خانواده صمیمی عباس منش🦋
💖لایو با استاد قسمت سوم💖
من توی زندگیم به خودم قول دادم که کسی رو نصیحت نکنم،🥰
مگر اینکه خودم داشته باشم انجام بدم اون کاری رو که میگم درسته، و وقتی که یه ذره گذشت و سعی کردم اون چیزی رو که میگم انجام بدم، عملاً دیگه نیازی به نصیحت کردن نبود🤗
رفتار انسان و فرکانس انسانِ که کارها رو انجام میده، یعنی افراد از حرفهای شما تاثیر زیادی نمی گیرن، افراد از رفتار شما تأثیر میگیرن، از اعمال شما تأثیر میگیرن، حرف رو که همه میتونن بزنند کاری نداره🥰👌🦋
هیچ انسانی کامل نیست، هیچ وقت هم این نبوده که بگم من به تمام حرف هایی که گفتم عمل کردم، سعی میکنم به آنچه میگم با تمام وجود عمل کنم🥀🤗
منم یک آدمی هستم که نجوا های شیطانی خودش رو داره، افکار بیماریزای خودش رو داره، یه جدال همیشگی بین ذهن و قلبش هست و داره تلاش میکنه و نتایجی که گرفتم به اندازه تلاشی که بوده، به اندازه افکار مثبتی که توی وجودم ساختم و تبدیل کردم به باور و تبدیل شده به عمل ایجاد شده🥰👌🦋
یک دوره آموزشی بود در مورد بحث اینترنت مارکتینگ، خیلی استاد اون دوره اصرار داشت بر روی آنالیز کردن رقبا، تحلیل رقبا، بررسی رقبا و من چند بار هم به استاد گفتم این تمرکزی که شما روی رقبا میزارید به نظرم منطقی نیست، ما چیکار داریم بقیه چیکار می کنن، ما کار خودمون رو انجام بدهیم. چرا این قدر تمرکز دارید بر روی رقبا🤨🥴😲
و یکمی استاد شاکی شد و گفت علم مارکتینگ اینو میگه، همه باید تحلیل کنید، ببینید بقیه چه جوری کار میکنن، ازشون ایده بگیرید، تخریب شون کنید و گفت که مقداری پول گذاشتم رقیبهام رو نابود کنم🤔😕
توی فلسفهای که من دارم اصلاً رقیبی وجود نداره، من اعتقادم اینه که بیش از نیاز انسانها ثروت هست، فراوانی هست، نعمت هست، این جور نیست که بگیم نعمت محدودی هست، همه می ریزن سرش دارن میخورنش، اگه دیر برسی بقیه خوردن، یا نباید بزاری بقیه بخورن، تا تو بهش برسی💖😲🤔
من این اعتقاد رو نداشتم، نه اینکه کامل نداشتم، سعی میکردم که نداشته باشم و اعتقادم روی فراوانی باشه.💎🎀
کلا این جوری نیست که بگم من توی موضوع خاصی توی بحث باورها، بی ایرادم، یا پرفکتم، من دارم سعی می کنم که خوب عمل کنم🤗🥰
اینو میگم که شما هم کمالگرا نباشید، سعی می کردم کاری به بقیه نداشته باشم، من همیشه دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع بودم و دنبال این بودم که بفهمم چی اصله که باید بیشتر تمرکز کنیم روش و چی فرعه 🤗🥰
و میخواستم اصل رو پیدا کنم و بفهمم توی این دنیایی که همه هر حرفی رو میزنن، کدوم اصله که داره کار رو انجام میده و با اون نگاه من اومدم عمل کردم به اصل دنبال فرع نرفتم 💖🥳🤗
من به شدت ازشنیدن فایلهای شما لذت میبرم….به شدت منو به هیجان میارن ودوس دارم که بیشتر وبیشتر گوش بدم…..
ولی گاهی عمدا جلوی گوش دادنامو میگیرم که خیلی هم فقط شنیدن اطلاعات وآگاهی هانباشه….بلکه عمل بکنم وعملگرا باشم….
اما بعضی فایلها مثل همین فایل اصول اساسی که صحب هر کسب وکارموفقی باید بداند….واقعا معرکه س ..عالیه
فوق العادس بینظیره…..وااای که دلم میخاد فریاد بزنم بگه خدایا شکرت…..چقدر این آگاهی ها به ادم احساس خوب میده
یه عالمه احساس آرامش،شور،شوق ،هیجان،انگیزه،حس پیشرفت وحرکت به جلو….
به وضوح احساس میکنم مدارم رفته بالاتر که در مسیر این آگاهی ها قرار گرفتم
خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم….
من عاشق این روحیه توحید گرایی وعملگرایی واخلاص واعتماد بنفس شماهستم….انشالله که ماهم بتونیم مثل استاد عزیزمون بشیم..
استاد جان من همیشه حرفامو تو دفترم مینویسم ولی زیاد کامنت نمیزارم…
نمیدونم این حرف درسته یانه که تو بعضی ازکامنتهای دوستان خوندم که اگه کسی کامنت نزاره بعد ازمدتی حذف میشه ازتو سایت؟؟؟
ایا واقعا این حرف صحت داره؟؟؟
استاد عزیزم درپناه خدا شاد وسلامت وزنده باشید..
من این اخیرا چند شب پشت سرهم خوابتون رو میبینم….الان هم در حال استفاده از دوره عشق ومودت در روابط هستم ….وتوهمین دوسه هفته ای که دوره رو شروع کردم ….زندگی متشنج قبلیم خیلی ارومتر وپرصفاتر شده…..خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که خداوند منو باشما آشنا کرد تاهدایتگر کن باشید….امیدوارم وازخدای بزرگ میخام که شرایطی مهیا بشه که به زودی شما ومریم جان وپسرتون روتو ایران وازنزدیک ببینم.
خداحفظتون کنه…..جایگاه الان شما دقیقا آرزوی قلبی منه….مخصوصا عشق وعلاقه ای که به کارتون دارید
وباورهای توحیدی تون واون شناخت بی عیب ونقصی که نسبت به خداوند وقوانینش دارید
…..بسیار علاقه مندم که قوانین خداوند رو درک کنم
وبیش تراز قبل خدا رو در وجود خودم حس کنم…
اولش نمیخاستم کامنت بزارم…حالا یکی نیس جلومو بگیره🤣😅😅
هی میخام خدافظی کنم هی بازم حرفای جدید یادم میاد
بیشتر اوقات تودفترمم اینقد مینویسم که دیگه دستم ازحال میره ودست درد میگیرم….
وااااااااااااااااای خداجونم عاشقتم فدات بشم ..جونمی عشقمی وجودمی قلبمی؟…الهی فدات بشم…..عمرم جونم وزندگیم به فدای تو 🤩🤩🤩
خداجونم کمکم کن در همه حال چه شادی چه غم چه دارایی چه نداری …..درهمه حال باتو باشم …
سلام ودرود به استاد عزیز که هر چه به زبان میاره از قلبش بلند میشه واقعا هرچقدر میگذره ایمانم قوی تر میشه و هر لحظه خدا رو بیشتر احساس میکنم به نشانه هایی که هر روز و هر لحظه پیش روم قرار میگیره و به راحتی هدایت میشم که همه اینا رو مدیون استاد هستم که با کلام زیباشون بیان میکنن واقعا شاید تا قبل از اینکه من با استاد آشنا بشم درکی از نشانه که خدای مهربانم در مقابل چشمانم قرار میدادو من اصلا متوجه نمیشدم و راحت ازش میگذشتم .ولی انقدر الان واضح و شفاف اونا رو میبینم که گاهی اوقات احساس میکنم خداوند با من حرف میزنه واینا آدم رو به وجد میاره پس اصلا نیازی نیست دنبال دلیل بگردی فقط باید حسش کنی و مثل یک طناب محکم بگیری توی دستات و بری جلو .
استاد وقتی این تصاویر رو که میبینم و حضور شما در این فضا بیشتر به خودم میگم نگاه کن اینا واقعی واقعی هستن فقط ما اونها رو دور از دسترس خودمون میدونیم تنها وتنها باید باور کنیم که هست و میشه واقعا خدارو شکر میکنم در کنار شما و تو این مسیر قرار گرفتم
»انتخاب« کلمه ای که دوست دارم تو این فایل درموردش بنویسم و به خودم یادآوری کنم
شیوا تو انتخاب کردی که در این مسیر گام برداری این انتخاب و تصمیم توإ و همه ی مردم دنیا مجبور نیستن مثل تو انتخاب کنن و فکرکنن و تصمیم بگیرن درهرزمینه ای
مثلا کسب و کار میتونه از مسیر تبلیغ و روش های بازاریابی و فروش هم به نتیجه برسه مثل خیلی از مواردی ک دیدیم(البته فقط دیدیم و از باورها،فرکانس ها و عملکرد اون فرد درگذشته و آینده خبرنداریم ، اما تصور میکنیم که تبلیغات عامل تاثیرگذار بوده).مثل خیلی از شرکت های بزرگ و افراد موفق همونطور ک استاد گفتن مثل آنتونی رابینز و…
اما موضوع انتخابه. انتخاب من چیه.نمیتونم که بادی به هرجهت باشم و هرکسی گفت فلان کارو کن درسته انجام بدم و خودم رو تکه تکه کنم که هر تکه داره یه مسیرو میره
من باید انتخاب کنم.من باید روی یک مسیر متمرکز بشم چه در کسب و کار چه سلامتی چه روابط و شیوه ی زندگی.
انتخاب من و تصمیم من و مسیر من.
ممکنه دیگران از مسیرهای دیگ ای موفق بشن و پیش برن.راه های رسیدن به خدا هزارراهه.همه ی دنیا که نباید مثل من عمل کنن.
فکر میکنم بااین تفکر هم دست از کنترل و قضاوت و نصیحت دیگران برمیدارم که هرکی غیراز این مسیرو بره نادرسته و هم خودم آروم میگیرم در این مسیر.
تصور میکنم یک مهمانیه که من تصمیم گرفتم لباس سبز بپوشم و یکی تصمیم گرفته آبی بپوشه یکی زرد یکی چند رنگ… همه مون حق انتخاب داریم.
من تحربه خودمو بگم خب من درون باورام یه سری ترمز بود از همون ابزار ها و تکنیک های فروش استفاده می کردم ولی خب نتیجه نمیداد بعد که ترمز ها رو تا بهتر کردم همون کارا همون روشا داره جواب میده جالبه نه نمیشه ابزار هارو نفی کرد ولی واقعا قبل استفاده از ابزار باید ذهن درست شده باشه و نکته جالب برای من این بود که وقتی باورام بهتر شد ابزار هایم هم خیلی راحتر شد یه موضوعی که همیشه جلو روم بود نمیدیدمش داره برام ثروت درست میکنه
باسلام خدمت خانواده عزیزم در سایت واستاد عزیزودوست داشتنی اقای عباس منش وخانم شایسته درمورد این سوال که به طور اصولی واساسی طبق قانون جذب استاد در مرحله اول که انسان تبدیل میشود یه یک اهنربابرای جذب تمام موقعیتها وموفقیت هاوخواسته هایش استاد این اصل که باید طبق قانون تکامل طی شود راطی کرده وباورهایی که فراوانی ثروت خداوندووتمام باورها در این زمینه رابه خوبی در خود ایجاد کرده ودر تمام کسب وکارهایشان از کسی تقلیدنکردنده وبه الهامات درونی خودشون عمل کرده وبه گفته استادکه شما طبق قانون افرینش که جلو میروید همه چیز وهمه کس برای یه ثمر رسیدن باورهای انسان دست به کار میشوند وشما الان درتمام سایتها وکانالهای موحود که دارند محصولات استاد را به قیمت خیلی پایین میفروشند وفایلهای استاد رامیکس میکنندبه گمان خود که بااین کار درامد کسب میکنند ولی در واقع دارند برای استاد تبلیغ میکنند واین برمیگردد به باوراینکه من همواره در زمان ومکان مناسب برای رسیدن به خواسته هاقرار دارم شاد ثروتمند وخوشبخت در دنیا واخرت دوستتان دارم
دورود بر هم فرکانسی های عزیز و دوستداشتنیم
سوال خیلی عالیی
دوستان نازم همه چه از باورهای مان نشأت میگیرد چه رونق باشد یا که رکود یعنی در همه جنبه های زنده گی هیچ بعد از زنده گی از آن مستثنا نیست و این را بیشتر زمانی توانستم درک کنم که در شهر که در آن زیست مینمایم در آن دو دانشگاه خصوصی وجوددارد که یکی آن خیلی امکانات و تسهیلات خوب و فیس خیلی پایین را فراهم کرده و همچنان در عرصه بازاریابی از لحاظ مالی بهای زیاد می پردازد ولی از ریس اش گرفته تا کوچکترین فرد آن به این فکر هست که امروز دانشگاه سقوط میکند؟؟؟؟؟…. یا فردا به افول مواجه خواهد شد؟؟؟؟؟…..ولی آن دانشگاهی دومی اصلا یک و صدم بهای مالی آن دانشگاهی اولی را در قسمت بازار یابی نمی پردازد و فیس اش دو برابر اون دانشگاه است و امکانات اون دانشگاه را نیز ندارد ووووووغیره اونو ندارد ولی باور بکنید که به اندازه محصل دارد که آن دانشگاهی اولی یک و صدم آن محصل را ندارد باور بکنید که این یک حقیقت است……… پس قضاوت با شماست دوستان خوبم!
سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانس
استاد جان چون فرمودین کامنت تک تک تون رو میخونم این مطلب رو براتون مینویسم که لبخند بر لبانتون بنشینه.من جزء اون درصد بسیار کمی هستم که نحوه آشناییم با شما از طریق پوسترتون صورت گرفت. پوستر شما رو توی سرویس دانشگاه دیدم. همایش رایگان تند خوانی.شما اول همایش در مورد تندخوانی صحبت کردین بعدش کم کم صحبتاتون جهت متفاوتی گرفت و من ناخودآگاه صداتون رو ضبط کردم و بدون اینکه محصول تندخوانی رو بخرم شیفته راه و روشتون شدم.اره برعکس بقیه من با چهره اتون اول شما رو شناختم بعد عضو ثابت سایت شدم.خدارو هزار مرتبه شکر از این آشنایی که چیزی بسیار فراتر از آشنایی مولانا با شمس بوده است.
و اما پاسخ مسایقه.5 سال پیش که کسب و کارمو شروع کردم چون با آموزه های شما آشنا بودم تبلیغات بسیارکمی انجام دادم و خودمو اونقدر لایق میدیدم که با خودم فکر میکردم مردم به هزار طریق به سمت من میان و من نیازی نیست نگران چگونگی آشناییشون باشم نتیجه کارم بهترین تبلیغ کارمه و خدا همون طوریکه کمکم کرده که به اینجا برسم ،بقیه اش رو هم درست میکنه.
شاید باورتون نشه من از همون روز اول و از روز افتتاحیه که داشتیم جشن میگرفتیم مراجعه کننده داشتم. همون ماه اول چنان سرم شلوغ شد که همکارانم با 10 سال سابقه کار این حجم از مراجعه کننده نداشتن.باور داشتم که اگه به خاک دست بزنم طلا میشه.بعد از مدتی کم کم اطلاعات مخربی به گوشم رسید.مثل اینکه باید برای جذب مراجعه کننده به دیگران پورسانت بدی تا برات تبلیغ کنند. یا اینکه ببین بقیه چه کارهایی انجام میدن تو هم باید همونطوری باشی.پول دست مردم کمه و هزار اخبار دیگه.خلاصه اینکه منم اون کارها رو انجام دادم و کسب و کارم چنان بی رونق شد که آرزو داشتم یکی از در بیاد تو حداقل یه سؤال بپرسه.به لطف خدا اول دوره روانشناسی ثروت یک رو خریدم و کمی رو خودم کار کردم و مقداری علف های هرز رو جدا کردم بعدش با قدم اول و آموزه هاشون چنان جهش بزرگی در کسب و کارم رخ داد که بدون اینکه کار خاصی انجام بدم یا بخوام به کسی پورسانت بدم ،خدا خودش دست مردم رو میگیره و میاره دم مطبم.اصلا یه جوری شده که اگه افراد مورد اعتمادشون هم بهشون بگه برید یه مرکز دیگه ناخودآگاه میان سمت من و خیلی هم راضی هستند.بقول استاد هرچه
کمتر در مورد یه چیزی اطلاعات داشته باشی بهتره،باید خودت باورهای مناسب با هدفت رو بسازی و کاری به بقیه نداشته باشی.خدا رو صد هزارمرتبه شکر که جزء 5 درصد مردم جهان هستم که زندگیم به لطف خدا و آموزش های استاد از هر جهت رو به پیشرفته.
یه پیشنهاد دارم برای استاد عزیز.بعد از مسابقه لطفا کامنت های خوب رو توی تلگرام به اشتراک بزارید تا هر روز با خوندن نتایج بقیه ایمانمون قویتر بشه.چون ممکنه فرصت نکنیم اینجا مطالب مفید رو مرور کنیم.سپاس از همه شما عزیزان.
به نام خدای همهی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست.
سلام
من داشتم همون موقع که به این دو فایل نگاه میکردم و حسین جان داشت توضیح میداد، نکاتی رو یادداشت میکردم که الان راحتتر بتونم سوال مسابقه رو جواب بدم. امیدوارم بتونم به مختصرترین و در عین حال کاملترین شکل ممکن این کار رو انجام بدم.
اول از همه میخوام بگم که استفاده از ابزار و یاری خواستن از خدا منافاتی با هم نداره. همهی ابزارها خودشون آفریدهی خدا هستند تا ما بتونیم راحتتر زندگی کنیم. این قانون غیر قابل تغییر الهیه که ابزارها روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند. چیزی که خیلی اهمیت داره، نحوهی استفادهی ما از این ابزارهاست. خیلی از اوقات این ما هستیم که از ابزارها استفادهی نادرست میکنیم و انتظار نتایج خوب داریم. استفادهی صحیح از ابزارها هیچ منافاتی با قوانین الهی نداره. خداوند همواره ارادهی خودشو با ابزارهای مختلف عملی میکنه. این ابزارها گاهی انسانها هستند و گاهی چیزهای دیگه.
یکی از مهمترین باورهایی که باید در مورد این سوال وجود داشته باشه «باور گسترش جهانه». جهان روز به روز و حتی ساعت به ساعت در حال گسترش و پیشرفته و این روند به طور مداوم داره ابزارهای جدیدی رو ایجاد میکنه که همه با ارادهی الهی ایجاد شدن. ولی نکتهی مهم اینجاست که نحوهی استفاده از این ابزارها باید کاملا متناسب با رسالت اون ابزار باشه. مثلا ما هم با قاشق میتونیم غذا بخوریم هم با کفگیر!! ولی مسلما ابزار کفگیر برای این کار ساخته نشده و استفاده از اون در این امر مشکلاتی رو به وجود میاره.
مارکتینگ یا همون بازاریابی که البته اشتباها به این صورت ترجمه شده و من از این ترجمه خوشم نمیاد؛ خودش یکی از اون ابزارهای دنیاییه که در اثر گسترش جهان به وجود اومده و کاملا مثل همهی علمهای دیگه از آفریدههای الهیه.
بهتره یکبار تعریف «مارکتینگ» رو با خودمون مرور کنیم:
مارکتینگ، مسئولیتی اجتماعی و فرا اجتماعی در تحقیق و شناخت نیازها و خواستههای انسانها و توسعهی راهکارهای هرچه بهتر، باکیفیتتر و سریعتر جهت رفع این نیازها و خواستهها و در نهایت گام برداشتن به سوی جامعهی آرمانی و رفاه میباشد.
به دوستی که سوال اصلی رو پرسیده باید بگم که من حداقل در این تعریف، نشونی از چیزایی که شما گفتی نمیبینم. علت این امر دو چیز میتونه باشه:
۱. علم مارکتینگ دچار تحریف شده
۲. ما از این ابزار الهی به درستی استفاده نمیکنیم.
که مورد دوم صحیحه.
در واقع علم «مارکتینگ» یک سری بخشهای اصلی داره که توی تعریفش هم اومده و یک سری فرعیات داره که بعدا به اون اضافه شده مثل «تبلیغات».
اصول بازاریابی:
شناخت انسانها به عنوانی موجوداتی که دائم در حال تکاملاند.
شناخت و تحلیل نیازها و خواستههای این موجودات در حال تکامل.
ایجاد با کیفیتترین، بهترین و سریعترین راهکار ممکن برای ارضای این نیازها و خشنود و شاد کردن انسانها.
کمک به ایجاد جامعهی آرمانی و حرکت به سمت رفاه اجتماعی.
مسئولیتپذیری اجتماعی و پایبند بودن به اصول انسانیت، حفظ محیط زیست و …
فرعیات بازاریابی:
فروش، تبلیغات، بستهبندی، قیمتگذاری و …
پس فهمیدیم که اولا ما برداشت اشتباهی از علم «مارکتینگ» داشتیم. و دوما همونطور که حسین جان هم در کلیپ میگه تفاوت است از زمین تا آسمان بین پرداختن به اصول و پرداختن به فرعیات. تبلیغات قطعا جزء فروع مارکتینگ هست و علم جداگانهای نیست بلکه بیشتر از علوم روانشناسی در جهت بد استفاده کرده. مثلا ما همین الان توی ایران تبلیغاتی داریم که اصول انسانیت رو زیر پا میزاره. شرکتی میاد یک بیسکوئیت رو به شکلی تبلیغ میکنه که از نظر روانی، کودکان رو تحت تاثیر قرار بده و به والدین فشار بیارن که حتما اون رو براشون بخرن. و جالب اینکه چنین تبلیغی در کشور ایالات متحدهی آمریکا ممنوعه.
تفاوت بین پرداختن به اصل و پرداختن به فرع مثل تفاوت بین «حل مسئله» و «استفاده از مسکن» هست. وقتی شما به اصل میپردازی یعنی مصممی که مسئله رو ریشهای حل کنی ولی وقتی به فرع میپردازی یعنی داری دنبال مسکن میگردی.
مثلا شما ممکنه چندروزی باشه که سردرد داری. توی این چندروز میتونی برای آروم نگه داشتن دردت هر ۸ ساعت یکبار ژلوفن بخوری یا اینکه میتونی منشاء درد رو پیدا کنی و برای همیشه خودتو راحت کنی.
یکی دیگه از تفاوتهای اصل با فرع در اینه که راهحلهای اصلی معمولا دیرتر اثر میکنن ولی اثرشون دائمیه. راهحلهای فرعی معمولا سریع اثر میکنن ولی خیلی زود اثرشون محو میشه. برای همینه که اگه دقت کرده باشین شرکتهای که به تبلیغات بیشتر از اصول اهمیت میدن اون اوایل کار مشتری زیاد دارن و یه نمودار رو به بالا طی میکنن ولی بعد یه مدت با مخ به زمین میخورن. اصلا بحث ما بحث نتیجه هم نیست، بحث انسانیته. شرکتی که تبلیغات در راس امورش باشه قطع به یقین انسانیت رو زیر پا میزاره.
وقتی یک شرکت در اوایل کار به صورت دیوانهوار تبلیغ میکنه، من مشتری ممکنه یه بار گول بخورم، ممکنه دوبار گول بخورم ولی در نهایت وقتی میبینم که کیفیت محصولاتش همپای تبلیغش نیست اونو بایکوت میکنم و برای یه کسب و کار هیچ چیز بدتر از این نیست که مشتری بایکوتش کنه. در نهایت و در بلندمدت، کیفیت و خدمات به همهی چیزهای دیگه برتری پیدا میکنه.
از طرفی همونطور که حسین جان گفت تبلیغات معمولا از هزینهبرترین بخشهای یک کسب و کاره. این همه هزینه فقط برای زیر پا گذاشتن انسانیت. آیا به نظرتون ارزشش رو داره؟ یعنی در این بازی نه تنها پولمون رو میبازیم بلکه اخلاق رو هم میبازیم و هیچ چیز بدتر از این نیست. اگر هزینهای که برای تبلیغات میشه رو به بخشهای مثل رفاه کارکنان، تحقیق و توسعه، توزیع بهتر و … اختصاص بدیم، من با ایمان کامل میگم که قطعا در آینده میوهی شیرین و حلال اون رو میچشیم.
در مورد سئو هم قضیه به همین شکله. اگه دقت کرده باشین سئو تنها کاری که برای اون شرکت میکنه اینه که براش زمان میخره. مثلا ما وقتی یه کلمهای رو توی گوگل سرچ میکنیم، خب مسلما اول سراغ سایتهای بالاتر میریم ولی اگه سایت اول مارو راضی نکنه میریم سراغ بعدی، اگه بازم نه بعدی و این روند همینطور ادامه پیدا میکنه. مشتری هیچ وقت از جستجو برای بهترین انتخاب خسته نمیشه. اینو همیشه یادتون باشه.
نکتهی بعدی اینه که تبلیغات بیمورد حتی یه جورایی پرستیژ شرکت شما رو زیر سوال میبره. مثل اینه که گدایی کنی یا التماس کنی. از نظر من با گدایی هیچ تفاوتی نداره. دقیقا مثل اون شخصیه که توی خیابون جلوتو میگیره و میگه تو رو خدا به من بیپول کمک کن. باور کن دقیقا همونه. مثل شخصیه که میره خواستگاری و توی جلسهی خواستگاری به دختر خانم میگه که: باور کن من همونیم که میخوای! من خیلی آدم خوبیم! من یه فرشتهام! تو باید به من جواب مثبت بدی!
چنین تصویری چقدر براتون عجیبه؟ تبلیغات بیمورد هم دقیقا همینطوره.
نکتهی بعدی اینکه هرکس مشتری یک کسب و کار میشه دیگه جزء خانوادهی اون کسب و کار محسوب میشه. با کارمندان اون کسب و کار تفاوتی نداره. کسب و کاری که از تبلیغات بیمورد استفاده میکنه داره دقیقا این پیغام رو میده که من میخوام مشتریام انسانهای سادهلوح و احمق باشن. یعنی انسانهای سادهلوح و احمق خانوادم باشن. در اصل داره به خودش ضربه میزنه. اونایی که فکر میکنن زرنگن در واقع فقط فکر میکنن زرنگن ولی در اصل هر عملی انجام بدن به خودشون میکن.
بحث ظاهر که حسین جان مطرح کرد برای من هم خیلی جالبه. کسی که به صورت اغراق آمیز میخواد خودشو با لباسای اداری و … موجه نشون بده یا عزت نفس پایینی داره یا کیفیت محصولش پایینه و مجبوره حواسها رو به سمت دیگهای پرت کنه. نمونهی جدید و بینظیرش «ویتالیک بوترین» هست. این جوان روسی رو که آدم میبینه کیف میکنه. با اینکه توسعه دهنده و سازندهی اصلی بزرگترین سیستم کامپیوتر غیر متمرکز دنیا بر بستر بلاکچینه یعنی همون «اتریوم»، ولی همونطوری که هست توی برنامههای حتی مهم تلویزیونی ظاهر میشه. مثلا با یه تیشرت و شلوارک و … در واقع اون کسیه که تمرکزش بیشتر روی محصول و سیستمشه تا این فرعیات.
در نهایت میخوام بگم که همهی این اعمال اشتباه از یه باور خیلی اساسی سرچشمه میگیره و اون باور کمبوده. ما دائما فکر میکنیم همهچیز در حال تموم شدنه. همهی ایدههامونو حالا میدزدن یا خیلی دیگه از این فکرها. برای همین شیطان همینطور پشت سر هم نجوا میکنه که عجله کن عجله کن. مشتری رو سریع بدست بیار، وارد جزئیات محصولت نشو، زیاد دقت نکن و خیلی چیزای دیگه. نقطهی مقابل اون باور فراوانیه که خیلی باور مهمیه. خیلی مهمه. این باور حتی پاشنهی آشیل خودمم هست. چون سختترین باورهاست. دیرتر از هر باور دیگهای میشه ساختش و خیلی مقاومت میکنه. امیدوارم هممون بتونیم روی این باور بهتر کار کنیم.
من سعی کردم زیاد به این سوال دوستمون ماورایی جواب ندم و بیشتر از خود علم کمک گرفتم. امیدوارم مورد پسند باشه.
خوش باشید.
با سلام و احترام خدمت تک تک افراد خانواده عزیزم من عضو جدید این خانواده هستم که تصمیم گرفتم باور هام عوض کنم بخدا تا همین الان این مناظر و زیبایی و خانه ها فقط فقط فکر میکردم وقتی بمیریم اگه مومن باشیم اون دنیا بهشت برسیم و تو قرآن خونده بودم خانه هایی که در کنار آن نهرهایی جاریست و برای مومنان نه ترسی است و نه اندوهگین هستند خدای من واقعا باورم نمیشد که تو این دنیا و این همه زیبایی و کسی که خودش رسیده باشه به اوج این حس های لذتبخش و لذت ها خداوندا شکرت دعا میکنم برای خودم و تک تک اعضای این سایت هر لحظه بهتر عمیق تر ایمان بیارن و زندگیشون پر از لذت کنن از صمیم قلبم برای هممون بهترین هارو طلب دارم آمین
🦋سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و خانواده صمیمی عباس منش🦋
💖لایو با استاد قسمت سوم💖
من توی زندگیم به خودم قول دادم که کسی رو نصیحت نکنم،🥰
مگر اینکه خودم داشته باشم انجام بدم اون کاری رو که میگم درسته، و وقتی که یه ذره گذشت و سعی کردم اون چیزی رو که میگم انجام بدم، عملاً دیگه نیازی به نصیحت کردن نبود🤗
رفتار انسان و فرکانس انسانِ که کارها رو انجام میده، یعنی افراد از حرفهای شما تاثیر زیادی نمی گیرن، افراد از رفتار شما تأثیر میگیرن، از اعمال شما تأثیر میگیرن، حرف رو که همه میتونن بزنند کاری نداره🥰👌🦋
هیچ انسانی کامل نیست، هیچ وقت هم این نبوده که بگم من به تمام حرف هایی که گفتم عمل کردم، سعی میکنم به آنچه میگم با تمام وجود عمل کنم🥀🤗
منم یک آدمی هستم که نجوا های شیطانی خودش رو داره، افکار بیماریزای خودش رو داره، یه جدال همیشگی بین ذهن و قلبش هست و داره تلاش میکنه و نتایجی که گرفتم به اندازه تلاشی که بوده، به اندازه افکار مثبتی که توی وجودم ساختم و تبدیل کردم به باور و تبدیل شده به عمل ایجاد شده🥰👌🦋
یک دوره آموزشی بود در مورد بحث اینترنت مارکتینگ، خیلی استاد اون دوره اصرار داشت بر روی آنالیز کردن رقبا، تحلیل رقبا، بررسی رقبا و من چند بار هم به استاد گفتم این تمرکزی که شما روی رقبا میزارید به نظرم منطقی نیست، ما چیکار داریم بقیه چیکار می کنن، ما کار خودمون رو انجام بدهیم. چرا این قدر تمرکز دارید بر روی رقبا🤨🥴😲
و یکمی استاد شاکی شد و گفت علم مارکتینگ اینو میگه، همه باید تحلیل کنید، ببینید بقیه چه جوری کار میکنن، ازشون ایده بگیرید، تخریب شون کنید و گفت که مقداری پول گذاشتم رقیبهام رو نابود کنم🤔😕
توی فلسفهای که من دارم اصلاً رقیبی وجود نداره، من اعتقادم اینه که بیش از نیاز انسانها ثروت هست، فراوانی هست، نعمت هست، این جور نیست که بگیم نعمت محدودی هست، همه می ریزن سرش دارن میخورنش، اگه دیر برسی بقیه خوردن، یا نباید بزاری بقیه بخورن، تا تو بهش برسی💖😲🤔
من این اعتقاد رو نداشتم، نه اینکه کامل نداشتم، سعی میکردم که نداشته باشم و اعتقادم روی فراوانی باشه.💎🎀
کلا این جوری نیست که بگم من توی موضوع خاصی توی بحث باورها، بی ایرادم، یا پرفکتم، من دارم سعی می کنم که خوب عمل کنم🤗🥰
اینو میگم که شما هم کمالگرا نباشید، سعی می کردم کاری به بقیه نداشته باشم، من همیشه دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع بودم و دنبال این بودم که بفهمم چی اصله که باید بیشتر تمرکز کنیم روش و چی فرعه 🤗🥰
و میخواستم اصل رو پیدا کنم و بفهمم توی این دنیایی که همه هر حرفی رو میزنن، کدوم اصله که داره کار رو انجام میده و با اون نگاه من اومدم عمل کردم به اصل دنبال فرع نرفتم 💖🥳🤗
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان
سلام استاد عزیزم نمیدونی چه شور وعلاقه ای دارم
نمیدونید چه هیجانی دارم
خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که منو درمسیر این آگاهی ها قرار داد….
استاد نمیدونید چقدر دوستون دارم وقتی فایلهاتون رونگاه میکنم ازته قلبم ازخدا میخام که بهتون عمر بسیار طولانی وباعزت بده…
استاد واقعا توکلام شما عشق حقیقی وخدای واقعی رومیشه دید..
من به شدت ازشنیدن فایلهای شما لذت میبرم….به شدت منو به هیجان میارن ودوس دارم که بیشتر وبیشتر گوش بدم…..
ولی گاهی عمدا جلوی گوش دادنامو میگیرم که خیلی هم فقط شنیدن اطلاعات وآگاهی هانباشه….بلکه عمل بکنم وعملگرا باشم….
اما بعضی فایلها مثل همین فایل اصول اساسی که صحب هر کسب وکارموفقی باید بداند….واقعا معرکه س ..عالیه
فوق العادس بینظیره…..وااای که دلم میخاد فریاد بزنم بگه خدایا شکرت…..چقدر این آگاهی ها به ادم احساس خوب میده
یه عالمه احساس آرامش،شور،شوق ،هیجان،انگیزه،حس پیشرفت وحرکت به جلو….
به وضوح احساس میکنم مدارم رفته بالاتر که در مسیر این آگاهی ها قرار گرفتم
خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم….
من عاشق این روحیه توحید گرایی وعملگرایی واخلاص واعتماد بنفس شماهستم….انشالله که ماهم بتونیم مثل استاد عزیزمون بشیم..
استاد جان من همیشه حرفامو تو دفترم مینویسم ولی زیاد کامنت نمیزارم…
نمیدونم این حرف درسته یانه که تو بعضی ازکامنتهای دوستان خوندم که اگه کسی کامنت نزاره بعد ازمدتی حذف میشه ازتو سایت؟؟؟
ایا واقعا این حرف صحت داره؟؟؟
استاد عزیزم درپناه خدا شاد وسلامت وزنده باشید..
من این اخیرا چند شب پشت سرهم خوابتون رو میبینم….الان هم در حال استفاده از دوره عشق ومودت در روابط هستم ….وتوهمین دوسه هفته ای که دوره رو شروع کردم ….زندگی متشنج قبلیم خیلی ارومتر وپرصفاتر شده…..خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که خداوند منو باشما آشنا کرد تاهدایتگر کن باشید….امیدوارم وازخدای بزرگ میخام که شرایطی مهیا بشه که به زودی شما ومریم جان وپسرتون روتو ایران وازنزدیک ببینم.
خداحفظتون کنه…..جایگاه الان شما دقیقا آرزوی قلبی منه….مخصوصا عشق وعلاقه ای که به کارتون دارید
وباورهای توحیدی تون واون شناخت بی عیب ونقصی که نسبت به خداوند وقوانینش دارید
…..بسیار علاقه مندم که قوانین خداوند رو درک کنم
وبیش تراز قبل خدا رو در وجود خودم حس کنم…
اولش نمیخاستم کامنت بزارم…حالا یکی نیس جلومو بگیره🤣😅😅
هی میخام خدافظی کنم هی بازم حرفای جدید یادم میاد
بیشتر اوقات تودفترمم اینقد مینویسم که دیگه دستم ازحال میره ودست درد میگیرم….
وااااااااااااااااای خداجونم عاشقتم فدات بشم ..جونمی عشقمی وجودمی قلبمی؟…الهی فدات بشم…..عمرم جونم وزندگیم به فدای تو 🤩🤩🤩
خداجونم کمکم کن در همه حال چه شادی چه غم چه دارایی چه نداری …..درهمه حال باتو باشم …
خدایا شکرت
سلام ودرود به استاد عزیز که هر چه به زبان میاره از قلبش بلند میشه واقعا هرچقدر میگذره ایمانم قوی تر میشه و هر لحظه خدا رو بیشتر احساس میکنم به نشانه هایی که هر روز و هر لحظه پیش روم قرار میگیره و به راحتی هدایت میشم که همه اینا رو مدیون استاد هستم که با کلام زیباشون بیان میکنن واقعا شاید تا قبل از اینکه من با استاد آشنا بشم درکی از نشانه که خدای مهربانم در مقابل چشمانم قرار میدادو من اصلا متوجه نمیشدم و راحت ازش میگذشتم .ولی انقدر الان واضح و شفاف اونا رو میبینم که گاهی اوقات احساس میکنم خداوند با من حرف میزنه واینا آدم رو به وجد میاره پس اصلا نیازی نیست دنبال دلیل بگردی فقط باید حسش کنی و مثل یک طناب محکم بگیری توی دستات و بری جلو .
استاد وقتی این تصاویر رو که میبینم و حضور شما در این فضا بیشتر به خودم میگم نگاه کن اینا واقعی واقعی هستن فقط ما اونها رو دور از دسترس خودمون میدونیم تنها وتنها باید باور کنیم که هست و میشه واقعا خدارو شکر میکنم در کنار شما و تو این مسیر قرار گرفتم
خدایا شکرت🙏🙏🙏
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خداوند بزرگ فرمانروای جهانیان
خداوند برنامه ریز، هدایتگر و خیرخواه
خداوند شگفتی ها
شیوا: سلام به همه
انتخاب
»انتخاب« کلمه ای که دوست دارم تو این فایل درموردش بنویسم و به خودم یادآوری کنم
شیوا تو انتخاب کردی که در این مسیر گام برداری این انتخاب و تصمیم توإ و همه ی مردم دنیا مجبور نیستن مثل تو انتخاب کنن و فکرکنن و تصمیم بگیرن درهرزمینه ای
مثلا کسب و کار میتونه از مسیر تبلیغ و روش های بازاریابی و فروش هم به نتیجه برسه مثل خیلی از مواردی ک دیدیم(البته فقط دیدیم و از باورها،فرکانس ها و عملکرد اون فرد درگذشته و آینده خبرنداریم ، اما تصور میکنیم که تبلیغات عامل تاثیرگذار بوده).مثل خیلی از شرکت های بزرگ و افراد موفق همونطور ک استاد گفتن مثل آنتونی رابینز و…
اما موضوع انتخابه. انتخاب من چیه.نمیتونم که بادی به هرجهت باشم و هرکسی گفت فلان کارو کن درسته انجام بدم و خودم رو تکه تکه کنم که هر تکه داره یه مسیرو میره
من باید انتخاب کنم.من باید روی یک مسیر متمرکز بشم چه در کسب و کار چه سلامتی چه روابط و شیوه ی زندگی.
انتخاب من و تصمیم من و مسیر من.
ممکنه دیگران از مسیرهای دیگ ای موفق بشن و پیش برن.راه های رسیدن به خدا هزارراهه.همه ی دنیا که نباید مثل من عمل کنن.
فکر میکنم بااین تفکر هم دست از کنترل و قضاوت و نصیحت دیگران برمیدارم که هرکی غیراز این مسیرو بره نادرسته و هم خودم آروم میگیرم در این مسیر.
تصور میکنم یک مهمانیه که من تصمیم گرفتم لباس سبز بپوشم و یکی تصمیم گرفته آبی بپوشه یکی زرد یکی چند رنگ… همه مون حق انتخاب داریم.
به همین سادگی
به امید پیشرفت و درک آگاهی های بیشتر
سلام
خیلی خوشحالم که این سوال مطرح شد
من تحربه خودمو بگم خب من درون باورام یه سری ترمز بود از همون ابزار ها و تکنیک های فروش استفاده می کردم ولی خب نتیجه نمیداد بعد که ترمز ها رو تا بهتر کردم همون کارا همون روشا داره جواب میده جالبه نه نمیشه ابزار هارو نفی کرد ولی واقعا قبل استفاده از ابزار باید ذهن درست شده باشه و نکته جالب برای من این بود که وقتی باورام بهتر شد ابزار هایم هم خیلی راحتر شد یه موضوعی که همیشه جلو روم بود نمیدیدمش داره برام ثروت درست میکنه
شاد باشید و ثروتمند
باسلام خدمت خانواده عزیزم در سایت واستاد عزیزودوست داشتنی اقای عباس منش وخانم شایسته درمورد این سوال که به طور اصولی واساسی طبق قانون جذب استاد در مرحله اول که انسان تبدیل میشود یه یک اهنربابرای جذب تمام موقعیتها وموفقیت هاوخواسته هایش استاد این اصل که باید طبق قانون تکامل طی شود راطی کرده وباورهایی که فراوانی ثروت خداوندووتمام باورها در این زمینه رابه خوبی در خود ایجاد کرده ودر تمام کسب وکارهایشان از کسی تقلیدنکردنده وبه الهامات درونی خودشون عمل کرده وبه گفته استادکه شما طبق قانون افرینش که جلو میروید همه چیز وهمه کس برای یه ثمر رسیدن باورهای انسان دست به کار میشوند وشما الان درتمام سایتها وکانالهای موحود که دارند محصولات استاد را به قیمت خیلی پایین میفروشند وفایلهای استاد رامیکس میکنندبه گمان خود که بااین کار درامد کسب میکنند ولی در واقع دارند برای استاد تبلیغ میکنند واین برمیگردد به باوراینکه من همواره در زمان ومکان مناسب برای رسیدن به خواسته هاقرار دارم شاد ثروتمند وخوشبخت در دنیا واخرت دوستتان دارم