این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت همه اعضای خانواده و استاد دوست داشتنی و کار بلد
خیلی کم پیش میاد که بنده توی سایت نظر بنویسم و اون هم به این دلیله که اهل نوشتن نیستم و در نوشتن ضعیف عمل میکنم طبق گفته های استاد برداشتی که من از این جهان پیدا کردم وجود قانونی در مورد رابطه تنگاتنگ میان باور و ایمان هست، وقتی مسئله ای رو باور میکنی اعمال و حرفها و رفتارهاتون و حتی فکر کردنهاتون (حرفهایی که با خودتون میزنید) همه از اون باور سرچشمه میگیره و همه همسو با اون باور هست مثلا زمانی که باور میکنی حسابهای بانکی شما توسط دولت کنترل میشه نگرانیهایی سراغتون میاد که دست به یه سری کارها میزنید و فکر خودتون رو درگیر اون میکنید از کنار بسیاری زبباییها رد میشید و ایده جدید در مورد کسب و کار به ذهنتون نمیرسه و کم کم نتیجه باوری که داشتید وارد زندگیتون میشه و مانع از ورود ثروت به زندگیتون میشه و باعث میشه که شما ایمانتون ضعیف و نتایجتون هم به نسبت ایمانتون ضعیف میشه حالا طرف دیگر قضیه وقتی باورتون جوری میشه که خدای من تواناتر وداناتر از همه هست و به راحتی مشکلات رو از سر من وا میکنه و انگونه که من بخواهم مسائل رو برام حل میکنه آنچان آرامشی شما رو احاطه میکنه که نمیتونید نگران باشید ، زیباییهای هستی رو میبینید نعمتهاشو دریافت میکنید سپاسگذار میشید و ایده های جدیدی که هر کدام میتونند در ی از رحتمهای الهی رو به روی شما باز کنند به ذهنتون میاد و بیشتر مطمئن میشوید که باید خودتون رو بسپارید و خیلی از چیزهایی رو که براتون و در نظرتون مهم و حیاتی شدند وفکر میکنید بدون اونها زندگی غیر ممکنه ، رها میکنید واز قید و بند های درونی آزاد میشوید و این بار رحتمهای الهی اعم از ثروت و روابط خوب سلامتی و شادی درونی خودش سراغتون میاد و به شما داده میشه و از همه جهت پیشرفت حاصل میشه ،،، قطعا استاد عزیزمون هم نتایجی که دارند توی زندگیشون بدست میارند نتیجه ایمان و باوری هست که دارند و هرچه ایمان بیشتر باشه نتایج هم بزرگتر خواهند بود و در مورد مسائل مالی هم دقیقا همینگونه هست ، چون استاد باورهای صحیحی نسبت به ثروت دارند و با ایمان عمل میکنند نتایج هم به نسبت باورهایشان وارد زندگیشان میشود و این دقیقا قانون رابطه بین باور و ایمان هستش که نتایج بزرگ رو برای هر کس دیگری میتونه داشته باشه
ممنون از همه دوستان که زمان گذاشتند و نظر بنده رو مطالعه فرمودند امیدوارم که همه شما با ایمان و باورهای درست راه سعادت و خوشبختی رو بپیمایید
مدت زیادی نیست که من عضو این خانواده صمیمی هستم ولی به طور جدی با دوره دوازده قدم تمرینات خودم رو با راهنمایی های استاد عزیزم شروع کردم و از هر جنبه ی زندگی ام (مالی،عاطفی ، روابط و…) در این مدت محدود کمتر از دوماه پیشرفت داشتم و خدارو هزاران هزار بار شاکرم.
در جواب این سوال باید بگم به قول استاد وقتی قانون رو بلد باشی و بهش عمل کنی بقیه ی چیزها هم خودشون مشخص میشن و یه جورایی بهت گفته میشن. فرق استاد با بقیه ی متخصصان در اینه که استاد از قانون خدا استفاده میکنه و متخصصان از قانون بشر. انسانها چون کامل نیستند پس قوانینشون هم کامل نیست و علم اونها هم کامل نیست ولی در علم خدا و راه درستی که خدا نشون میده هیچ ضعف و نقصانی نیست. پس چرا ما باید راه آدمهایی رو بریم که میدونیم علم کاملی ندارند. (حتی اگر متخصص مارکتینگ باشند یا هر رشته ی دیگه ای)
راه درست و راه استاد و راه امثال اونها مثل اینشتین ، راه خداست اونها به دنبال خدا میرن و از اون هدایت میگیرند و خدا راه درست و بهتر بگم شیوه ی درست رو بهشون میگه.
یه مثال دیگه میزنم که بهتر منظورم و بگم . یه شخصی مثل داروین که تحصیلاتش در زمینه ی الهیات بوده با الهامات قلبی و افکارش وارد سفرهایی میشه که با کشتی و …. به نقاط مختلف جهان سفر میکنه و به اکتشافاتی میرسه که در نهایت قوانین زیست رو کشف میکنه و از مهمترین نظریه پردازان در این زمینه میشه. حالا تصور کنید اگر داروین شیوه ی معمول زندگی خودش رو داشت و راهی که همراهان اون میرفتند رو میرفت آیا هیچوقت به این نتایج میرسید؟؟
بهترین راه و بهترین مسیر همونی هست که (با الهامات قلبی ) بهتون گفته میشه (مثل استاد عزیزم) و در طی این مسیر زیبا میتونید از نتایج و تجربیات علم درست بشر هم که هم راستا با علم خدا باشه و قطعا حس خوبی به شما بده (که نه ترسی در اون باشه و نه غمی) بهره هم بگیرید.
به نام خداوندی که انتخاب رو در وجود من نهادینه کرد
تو کتاب کیمیاگر خوندم تمام چیزی که تو میخوای توی کائنات و جهان هستی همه چیز واحد میشه و واحد یعنی خدا و خدا یعنی تو!
حرف ها و گفته های همه بچه های سایت کاملا شبیه به هم هستش ولی چیزی که باعث میشه آدم ها تفاوت کنن تو سطح عملی هستش که انجام میدن! به قول استاد ایمانی که عمل نیاره حرف مفته.! ایمان به یک موضوع سرچشمه‌ای از باور هایی که در گذشته داشتیم و هرروز اونارو در هر وضعیتی از زندگیمون تکرارش میکردیم و الان در حال داریم بهش عمل میکنیم! باور یعنی ایمان داشتن به این موضوع که اگه همه یک کار رو با یه پروسه انجام میدن حتما و قطعا یک راه بسیار ساده وجود داره خود خدا تو قرآن گفته کار ها آسون چون آدم ضعیف هستش و چون خیلی آسون هستش اصلا باورش کاملا سختِ ایمان و باور درست یعنی اینکه آدم بندگیشو بکنه یعنی اینکه تقوا داشته باشه توکل بکن به آینده ای که ندیده ایمان داشته و مهم ترین نکته ایمان به خدا عمل‌صالح و ایمان به آخرت
معجزه یعنی اینکه هیچ علم و هیچ آدم عاقلی در مورد اون موضوع اصلا نمیدونه باید چجوری جواب بده و معجزه یعنی توحید واقعی نسبت به واحد بودن خدا نسبت به هر بُعدی از زندگی.به خاطر همین که من استاد دوستان هم فرکانسیم هممون داریم کاملا معجزه های خدا رو با چشم ها خودمون میبینیم و مهم ترین دلیلش به این هستش که باور کنیم خدایی رو که برای هر شرایطی بهترین و راحت ترین راه هارو برای ما گذاشته و فقط ما باید موانع ذهنی و این سد هارو بشکنیم از محیط و حرفای بیرون خارج بشیم انقد از ذهن پر از استدلال و منطقیمون استفاده نکنیم و اجازه بدیم قلبمون تصمیم بگیره که چه حسی داره
مهمترین عامل و عامل اصلی ، برای موفقیت، باور است. و نه تکنیکهای بازاریابی و فروش و تبلیغات.
۱_همانطور که ۱۴۰۰ سال پیش ، پیامبر اسلام برای تبلیغ دین اسلام ، هیچ تکنیک بازاریابی خاص و عجیبی را اجرا نکرد.فقط ایمان و باور داشت به دین اسلام .و الان بعد ۱۴۰۰ سال ، حدود ۲میلیارد مسلمان داریم.بدون اینکه حضرت محمد(ع)هیچ تبلیغات و امکانات خاصی داشته باشد.فقط یک باور بی نظیر داشت به اسلام و خدا.
من نماینده بیمه هستم و سالها دنبال سمینارها و کتابهای بازاریابی و فروش بودم و الان بعد از تجربه همه آن تکنیکها و همچنین آشنایی با استاد عباسمنش به این نتیجه رسیده ام که :
من هم موافقم که خیلی از افراد خدا را با صفت عذاب کننده و صفات ترسناک می شناسند در حالیکه ما اولین صفت خدا را در قرآن رحمن و رحیم می خوانیم. در نماز های ۵ گانه میگوییم بنام خدای بخشنده و مهربان
آموزه های غلط را باید شناسایی و پاک کنیم
خدایا باورهای ناب و خالص رحمانی خودت را روزیمان کن
به نظرمن علتی که باعث میشه نتایج یک کسب کار متفاوت شود فقط و فقط شخصیت یک شخص هست . میپرسید چرا چون زمانی که من تونستم افکارها ، باورها ، رفتارها ، و عادتهایم را تغییر دهم شخصیتم هم تغییر کرد وباعث شد در همه زمینه ها مثل کسب و کارم . زندگیم.و…. نسبت به بقیه متفاوت باشم .ممنون از همه شما
میخواستم از یکی استاتید امریکا به نام مارک داگلاس که از موسسان مالی نیویورک هست و ۱۷ سال اموزش سرمایه گذاری بورس فعال بودو با صدها معامله گر موفق همراه بوده و هفت سال طول کشیده تا کتاب معامله گری با ناخوداگاه رو بنویسه و ببینید چقدر با اموزش های استاد همخوانی داره ٫٫٫٫٫
بسیاری از الگوها فکر که بر معامله گری ما اثر منفی میگذارند این الگوها (باورها)چنان درما ریشه دوانده که ندرت درمیابیم که منبع تمامی مشکلات ما دورنی و حاصل ذهنیت ما است٫ در واقع بسیار طبیعی به نظر می رسد که منبع مشکلات را چیزی بیرونی و مربوط به بازار بدانیم و حس کنیم که بازار باعث ناراحتی و سرخوردگی ما شده است این منطق تله ای است که به طور تقریبی همه معامله گران را به دام می اندازد اما این رویکرد کارایی ندارد بازار به سادگی متغییرهای بی شمار و اغلب ناقصی به شما میدهد و هیج محدودیتی برای رفتار بازار وجود ندارد ٫ مهم نیست که تا چه حد به رفتار بازار اگاهی دارید و اهمیتی ندارد که چه تحلیل گر درخشانی هستید در هر صورت اموخته های شما هرگز برای پیش بینی همه راه های محتملی که بازار می تواند باعث اشتباه یا ضرر مالی شما گردد کافی نیست٫
بیاموزید که چگونه نگرش ها وباورهای خود را در معامله گری نظم ببخشید تا بدون کوچکترین ترسی به معامله بپردازید وهمان حال چهار چوبی در نظر بگیرید تا شما را از بی احتیاطی باز دارد٫٫٫
در صفحات دیگه کتاب بسیار عالی به الهامات و گرایش انسانها نوشته شده
نیازها و خواسته ها نوعی خلا و کشش ذهنی ایجاد میکند ٫جهانی که در ان زندگی میکنیم نوعی تمایل طبیعی به تحمل نکردن خلا و پر کردن ان دارد٫ چندین قرن پیش اسپینوزا گفته طبیعت از خلا بی زار است
نیاز یک خلا ذهنی ایجاد میکند که جهان ان را با اندیشه های الهام بخش پر میکند البته اگر ذهن شما پذیرا باشد٫ این افکار به نوبه خود میتواند اعمال یا اقداماتی را القا کند که ان نیاز را براورده سازند٫٫٫٫
من خودم هر کتاب موفقیتی میخونم مطالبش اینجوری هست که یا تهش به حرف های استاد میرسم یا اینکه اون کتاب یه سری چیز هایی رو معرفی کرده و بیان کرده که اصول رو نفته و خارج از همین دوتا هم نیست .
سلام استاد گرامی وقتتون بخیر و شادی باشه.من از دیدن این لایو لذت بردم و اون قسمتی که مثال رستوران رو زدین ,موضوع کاملا برای من روشن و واضح شد. چون من خودم دارم , محصولات چرمی میدوزم و به فکر این بودم که یه کارگاه کوچیک خونگی راه اندازی کنم.مونده بودم چیکار کنم.و با این مثال رستوران فهمیدم که دکوراسیون رستوران و میز و صندلی مهم هست ولی مهم تر ودر رأسش به نظرم رسید اون کیفیت غذاست که در نهایت حرف اول رو میزنه چون بار ها و بارها مشاغلی رو دیدم که محدویت مکانی دارن .یا در مکان بالاشهر و شناخته شده نیستن ولی مشتری های زیادی دارن.و من با این مثال شما کاملا مسیر برام مشخص شد که چیکاری در راستای کارگاه چرم دوزیم داشته باشم.و نکته ی دیگه اینکه من و دوستم باهم بطور جداگانه 7 سالی هست که کیف میدوزیم و کسب درآمد میکنیم و میبینم با اینکه ایشون از لحاظ کیفیت کار از من پایین تر هست ولی چون باورش نسبت به داشتن مشتری بهتر هست تعداد مشتریاشم از من بیشتره. و من از مرداد ماه سال 1399 برنامه های شما رو دنبال میکنم.واقعا زندگیم تغییر کرده و واقعا به آرامش رسیدم. و در رابطه با کارم انگیزه و انرژی زیادی دارم و با افراد منفی نگر روابطم خیلی خیلی تا جایی که میتونستم کم کردم. و از لحظه لحظه زندگیم لذت میبرم و از وقتم به نحو احسن سعی میکنم استفاده کنم و بعد از سه ماه گوش کردن به فایلهای شما خداوند هدیه بسیار ارزشمند به من عطا کرد و الان باردار هستم که یادم نرفته برای بارداریم کلی دوندگی کردم ولی وقتی به آرامش رسیدم و قوانین رو اجرا کردم .خداوند نعمتشو به من ارزانی داشت. بسیار ممنونم از شما و همیشه آرزوی موفقیت و شاد و نعمت فراوان برای شما دارم .و کلی موفقیتهای دیگه ای هم کسب کردم. که از این بابت بسیار خوشحالم.من از وقتی عضو سایت شدم دوست داشتم دیدگاه م رو بگم ولی همیشه ترس داشتم بگم و خجالت میکشیدم تا اینکه تو لایو گفتین افرادی که فعالیت ندارن رو حذف کردین و اینجا بود که تصمیم گرفتم خجالت نکشم و حرف دلمو بزنم.باز هم بسیار ممنونم از شما و خانم شایسته عزیز.
قصد کامنت گذاشتنم نداشتم و کلا اهلشم نیستم اما یه حسی گفت بیا بنویس. ممنون از اون دوستی که این سوال ارزشمند پرسید ، قبل از پاسخ منم دوست دارم از شما و از خودم سوالاتی بپرسم (قبلش بگم گاهی اوقات تو یوتیوب موزیک ویدیوهایی که بنظرم قشنگ هستن رو نگا میکنم) چند روز پیش داشتم سفر به دور آمریکا نگاه میکردم دقیقا نمیدونم قسمت چندم بود اما موضوعش درباره یه زیردریایی بود و یه آهنگ خیلی قشنگی داشت کنجکاو شدم چیه Avicii – Hey Brother تیم برگیلینگ معروف به آویچی دیجی سوئدی.
این بنده خدا به هر دلیلی تو 2018 به زندگی خودش پایان داد و نکته مثبت این داستان الان کانال یوتیوب ایشون در حال حاضر نزدیک به 10 میلیارد بازدید خورده و 20 میلیون فالور داره. خب بریم سر سوال اول
چه عاملی باعث شد این خواننده به این حد از موفقیت برسه ؟ اول پیش خودم گفتم خب حتما صدای خوبی داشته ، استعداد خوبی تو ریمیکس داشته و… عامل دیگه حتی گفتم خب این چند سال مرتب تو یوتیوب فایل گذاشته به این دلیل موفق شده حالا تا اینجا داشته باشید
یه آهنگ بینهایت قشنگی هست از tom adam به نام time هم موزیک ویدیو چشم نوازی داره ، هم صدای فوق العاده قشنگی و آهنگ برای 5 سال پیشه من قسمت ویو و سابسکرایبر (تعداد فالور) یوتوبش ندیده بودم اما پیش خودم گفتم حداقل حدود چمد میلیون بازدید خورده و حداقل چند صد هزار تا سابسکرایبر داره در کمال تعجب دیدم این آهنگ در حال حاضر حدود 50000 بازدید داره و کانال حدود 400 نفر سابسکرایبر سوال دوم
چی باعث شد که اینقدر ضعیف عمل کنه ؟ شما اگه جفت آهنگ ها رو گوش کنید (لطفا اگه دسترسی دارید برید گوش بدید)
میبیند کیفیت آهنگ tom adam time به مراتب بهتره حتی صداشم نافذ تره (البته شاید این از نظر من باشه)
من یکم دقیق تر شدم رو کانال avicii اگه دقت کنید موزیک ویدیو هاش یه حالت دارن عجیب با آهنگ منطبق شده انگار جفتش الهامی بوده (مثل استاد که میگه یه کلیپ انگیزشی ساخته بهش الهام شده متن سریع نوشته و آهنگ فیلم تروی رو کلیپ انگیزشی گذاشته بعد انتشار به میلیون ها بازدید دست پیدا کرده)
خیلی از کانال های یوتیوب سال ها دارن فعالیت میکنن اما بازدیدی ندارن (این عامل نیست)
خیلی از کانال های یوتیوب با دوربین های حرفه ای فیلم میگرن بازدید ندارن (این عامل نیست)
خیلی از کانال های یوتیوب بهترین تجهیزات دارن حتی تبلیغ میکنن کانال تو سایت های دیگران بازدید ندارن (این عامل نیست)
هستند کسانی که به مسیر هدایت اعتماد می کنند (گاهی اوقات خودشون نمی دونن) بهشون الهام میشه فلان متن بنویس بیا جلوی دوربین بگو ، انفجاری هم بازدید ندارن اما می بینن یه تعداد بازدید داشت به اون جریان درونی هدایت اعتماد می کنن با چه منطقی ؟ با این ایمان که قبلا بهم گفته شد فلان اینقدر بازخورد گرفتم ، الانم بهتر میشه و این روند تکاملی طی میکنه آرام آرام بعد می بینه به چند میلیون سابسکرایبر رسیده و به آرزوش میرسه. ممنون از خیلی از دوستان میگن هدایت و توحید اصل هست این حرف 100 درصد درسته اما ایمان باید تقویت کرد به قول استاد با پایه های منطقی ، همین حالا اگه تو حال خوبی هستید (و این باور دارید که خدا در هر لحظه منو هدایت میکنه) یه پرتقال (سیب یا هر میوه ای که بشه پوست کند) بردارید با یه چاقو به خدا بگو خدایا چطور من این میوه به ساده ترین روش ممکن پوست بگیرم چند لحظه صبر کن (please wait) درخواست شما به جهان ارسال شد و ذهنت به طور معمول سریع پاسخ میگیره به شرطی که ایمان داشته باشی پاسخ میده. بعد به این فکر کنید ، بعد از یه مدتی یه هندونه خیلی بزرگ بهت دادن میگن مهمون داریم تو قاچ بزن تو قبلا در مورد سیب از خدا پرسیدی جوابتو داده الان شکی نداری اگه ازش بخوای ، بهت تو این مورد هم کمک میکنه. تو در اصل با پایه های منطقی نجواها خاموش میکنی و اجازه میدی با صدای واضح در آرامش دریافت کنی و ایمانت قوی تر هست. از مسائل کوچکتر (از نظر ذهن) شروع کنیم از خدا هدایت خواستن مثلا با پرسیدن از خدا ، کم کم با جوابایی که میگیریم و به نتایجی که میرسیم ایمانمون قوی تر میشه و تکاملی مشکلات بزرگتر (از نظر ذهن) با این نیرو حل کنیم.
الان تیم برگیلینگ تو این دنیای مادی نیست اما آهنگ هاش همچنان میلیونی بازدید میخوره چطور ؟ یکم بهش فکر کنید
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز و دوستان و همراهان در سایت.
دررابطه با این فایل من یه مثال میشناسم،
نزدیکای خونه‌ی ما توی محله‌های پایین شهر، توی یک کوچه‌ی کاملا فرعی، چهارتا مغازه هست که لباسای استوک میفروشن، از این سه چهارتا مغازه دوتاشون وقتی وارد کوچه میشید از روبرو مشخص هستن، و دوتاشونم از بغل هستن که باید دقت کرد تا متوجه شد چی میفروشن، از بین این‌ها سه تا از این مغازه‌ها جنس‌هاشون نو تر و تمیز تر و روی گیره و رگال خیلی شیک وصل کردن (حالا شیک در حد همون محل دیگه) ولی یکیشون که اتفاقا بغل هم هست مغازه‌ش، ایشون لباساش همه چروک حتی چندتا سبد بزرگ داخل و بیرون مغازه گذاشته و بیشتر لباساش تو اون ریخته، نه که فکر کنید قیمتاشون کمه ها، نه هم‌قیمت همه همکاراشونه حتی بیشتر،
باورتون نمیشه هروقت ازاونجا رد میشیم توکوچه رو نگاه میکنیم کمتر از 10 نفر مشتری تومغازه‌ش اصلا نیست، اون سه‌تا مغازه‌ی دیگه هم نشستن دارن مگس میپرونن،
اینم بگم که کلا تو این منطقه مغازه‌هایی که لباسای استوک میفروشن خیلی هستن،
و این برای من شده یه الگو، هروقت که از اونجا رد بشم برای اینکه بخودم ثابت کنم که همه‌چیز طبق قانون پیش میره، از عمد برمیگردم نگاه میکنم،
و میگم چه جوووووریه که این‌همه مغازه این طرفا هست که بیشترشونم سر خیابونن ولی هیچکدوم به اندازه این مغازه‌ی تو کوچه خلوت شلوغ نیست هیچوقت،
بار اول که ما رفتیم تو اون کوچه دوست منم میخواست از همون لباسا بخره، رفتیم همه این سه چهارتا مغازه رو جنساشونو نگاه کرد باز برگشت در همین مغازه، بهش گفتم بابا اون یکی جنساش بهتر بود، گفت نه میخوام از این بخرم، و خودشم نمیدونست چرا فقط میگفت دلم میخواد که از این خرید کنم.
این فروشنده کیفیت جنساش اگه بدتر از مغازه‌های کناریش نباشه ولی بهتر هم نیست، تنها تفاوت ظاهری که میتونم بگم اینه که خودِ فروشنده خوش برخوردتر، خوش انرژی‌تر و خوش‌رو تر از اون فروشنده‌های دیگست،
این همیشه برای من یه الگو هست،
یه سخنی یک بار شنیدم الان خاطرم نیست از کی بود و دقیقا کجا خوندمش،
میگفت از یه نفر پرسیده بودن که تو محل کسبت جای پر تردد نیست پرنده پر نمیزنه ته یه کوچه تاریک کی میاد از تو خرید کنه اخه؟؟
و ایشون جواب میده: همون خدایی که فرشته‌ی مرگش هرکجا باشم من رو پیدا میکنه، فرشته‌ی روزیش هم میتونه هرکجا باشم من رو پیدا کنه…
فارغ از این که این مکالمه واقعی بود یا نه، ولی برای من پر از درس بود.
یا مثلا درمورد همین سایت، یکی مثل من که اصلا با کلیدواژ‌ه‌ی خاصی این سایت رو پیدا نکردم که، من مستقیما اسم خود استاد رو سرچ کردم و سایت اومد، و فکر میکنم خیلیای دیگم مثل من باشن، که اول از یه جایی یه فایلی از استاد به گوششون خورده باشه و بعد یه حسی بهشون میگه این داره حرف درست میزنه هااا برو پیداش کن،
یا یه کسی استفاده کرده باشه از اموزه‌های استاد و فایلی بفرسته یا معرفی کنه به بقیه،
اینا نمونه‌های بارزن که به ما بگن باباااا همون حسه هست که داره کارا رو میکنه نه اون بیلبورد و تبلیغ و تحلیل رقیب و پیامک تبلیغاتی و چمیدونم…
تو تا جایی که میتونی روی خودت کارکن، بقیه‌شو بسپار به اون..
سلام خدمت همه اعضای خانواده و استاد دوست داشتنی و کار بلد
خیلی کم پیش میاد که بنده توی سایت نظر بنویسم و اون هم به این دلیله که اهل نوشتن نیستم و در نوشتن ضعیف عمل میکنم طبق گفته های استاد برداشتی که من از این جهان پیدا کردم وجود قانونی در مورد رابطه تنگاتنگ میان باور و ایمان هست، وقتی مسئله ای رو باور میکنی اعمال و حرفها و رفتارهاتون و حتی فکر کردنهاتون (حرفهایی که با خودتون میزنید) همه از اون باور سرچشمه میگیره و همه همسو با اون باور هست مثلا زمانی که باور میکنی حسابهای بانکی شما توسط دولت کنترل میشه نگرانیهایی سراغتون میاد که دست به یه سری کارها میزنید و فکر خودتون رو درگیر اون میکنید از کنار بسیاری زبباییها رد میشید و ایده جدید در مورد کسب و کار به ذهنتون نمیرسه و کم کم نتیجه باوری که داشتید وارد زندگیتون میشه و مانع از ورود ثروت به زندگیتون میشه و باعث میشه که شما ایمانتون ضعیف و نتایجتون هم به نسبت ایمانتون ضعیف میشه حالا طرف دیگر قضیه وقتی باورتون جوری میشه که خدای من تواناتر وداناتر از همه هست و به راحتی مشکلات رو از سر من وا میکنه و انگونه که من بخواهم مسائل رو برام حل میکنه آنچان آرامشی شما رو احاطه میکنه که نمیتونید نگران باشید ، زیباییهای هستی رو میبینید نعمتهاشو دریافت میکنید سپاسگذار میشید و ایده های جدیدی که هر کدام میتونند در ی از رحتمهای الهی رو به روی شما باز کنند به ذهنتون میاد و بیشتر مطمئن میشوید که باید خودتون رو بسپارید و خیلی از چیزهایی رو که براتون و در نظرتون مهم و حیاتی شدند وفکر میکنید بدون اونها زندگی غیر ممکنه ، رها میکنید واز قید و بند های درونی آزاد میشوید و این بار رحتمهای الهی اعم از ثروت و روابط خوب سلامتی و شادی درونی خودش سراغتون میاد و به شما داده میشه و از همه جهت پیشرفت حاصل میشه ،،، قطعا استاد عزیزمون هم نتایجی که دارند توی زندگیشون بدست میارند نتیجه ایمان و باوری هست که دارند و هرچه ایمان بیشتر باشه نتایج هم بزرگتر خواهند بود و در مورد مسائل مالی هم دقیقا همینگونه هست ، چون استاد باورهای صحیحی نسبت به ثروت دارند و با ایمان عمل میکنند نتایج هم به نسبت باورهایشان وارد زندگیشان میشود و این دقیقا قانون رابطه بین باور و ایمان هستش که نتایج بزرگ رو برای هر کس دیگری میتونه داشته باشه
ممنون از همه دوستان که زمان گذاشتند و نظر بنده رو مطالعه فرمودند امیدوارم که همه شما با ایمان و باورهای درست راه سعادت و خوشبختی رو بپیمایید
دوستان من و دوستان خدا سلام.
مدت زیادی نیست که من عضو این خانواده صمیمی هستم ولی به طور جدی با دوره دوازده قدم تمرینات خودم رو با راهنمایی های استاد عزیزم شروع کردم و از هر جنبه ی زندگی ام (مالی،عاطفی ، روابط و…) در این مدت محدود کمتر از دوماه پیشرفت داشتم و خدارو هزاران هزار بار شاکرم.
در جواب این سوال باید بگم به قول استاد وقتی قانون رو بلد باشی و بهش عمل کنی بقیه ی چیزها هم خودشون مشخص میشن و یه جورایی بهت گفته میشن. فرق استاد با بقیه ی متخصصان در اینه که استاد از قانون خدا استفاده میکنه و متخصصان از قانون بشر. انسانها چون کامل نیستند پس قوانینشون هم کامل نیست و علم اونها هم کامل نیست ولی در علم خدا و راه درستی که خدا نشون میده هیچ ضعف و نقصانی نیست. پس چرا ما باید راه آدمهایی رو بریم که میدونیم علم کاملی ندارند. (حتی اگر متخصص مارکتینگ باشند یا هر رشته ی دیگه ای)
راه درست و راه استاد و راه امثال اونها مثل اینشتین ، راه خداست اونها به دنبال خدا میرن و از اون هدایت میگیرند و خدا راه درست و بهتر بگم شیوه ی درست رو بهشون میگه.
یه مثال دیگه میزنم که بهتر منظورم و بگم . یه شخصی مثل داروین که تحصیلاتش در زمینه ی الهیات بوده با الهامات قلبی و افکارش وارد سفرهایی میشه که با کشتی و …. به نقاط مختلف جهان سفر میکنه و به اکتشافاتی میرسه که در نهایت قوانین زیست رو کشف میکنه و از مهمترین نظریه پردازان در این زمینه میشه. حالا تصور کنید اگر داروین شیوه ی معمول زندگی خودش رو داشت و راهی که همراهان اون میرفتند رو میرفت آیا هیچوقت به این نتایج میرسید؟؟
بهترین راه و بهترین مسیر همونی هست که (با الهامات قلبی ) بهتون گفته میشه (مثل استاد عزیزم) و در طی این مسیر زیبا میتونید از نتایج و تجربیات علم درست بشر هم که هم راستا با علم خدا باشه و قطعا حس خوبی به شما بده (که نه ترسی در اون باشه و نه غمی) بهره هم بگیرید.
دوستتون دارم.
به نام خداوندی که انتخاب رو در وجود من نهادینه کرد
تو کتاب کیمیاگر خوندم تمام چیزی که تو میخوای توی کائنات و جهان هستی همه چیز واحد میشه و واحد یعنی خدا و خدا یعنی تو!
حرف ها و گفته های همه بچه های سایت کاملا شبیه به هم هستش ولی چیزی که باعث میشه آدم ها تفاوت کنن تو سطح عملی هستش که انجام میدن! به قول استاد ایمانی که عمل نیاره حرف مفته.! ایمان به یک موضوع سرچشمه‌ای از باور هایی که در گذشته داشتیم و هرروز اونارو در هر وضعیتی از زندگیمون تکرارش میکردیم و الان در حال داریم بهش عمل میکنیم! باور یعنی ایمان داشتن به این موضوع که اگه همه یک کار رو با یه پروسه انجام میدن حتما و قطعا یک راه بسیار ساده وجود داره خود خدا تو قرآن گفته کار ها آسون چون آدم ضعیف هستش و چون خیلی آسون هستش اصلا باورش کاملا سختِ ایمان و باور درست یعنی اینکه آدم بندگیشو بکنه یعنی اینکه تقوا داشته باشه توکل بکن به آینده ای که ندیده ایمان داشته و مهم ترین نکته ایمان به خدا عمل‌صالح و ایمان به آخرت
معجزه یعنی اینکه هیچ علم و هیچ آدم عاقلی در مورد اون موضوع اصلا نمیدونه باید چجوری جواب بده و معجزه یعنی توحید واقعی نسبت به واحد بودن خدا نسبت به هر بُعدی از زندگی.به خاطر همین که من استاد دوستان هم فرکانسیم هممون داریم کاملا معجزه های خدا رو با چشم ها خودمون میبینیم و مهم ترین دلیلش به این هستش که باور کنیم خدایی رو که برای هر شرایطی بهترین و راحت ترین راه هارو برای ما گذاشته و فقط ما باید موانع ذهنی و این سد هارو بشکنیم از محیط و حرفای بیرون خارج بشیم انقد از ذهن پر از استدلال و منطقیمون استفاده نکنیم و اجازه بدیم قلبمون تصمیم بگیره که چه حسی داره
باسلام و ادب
مهمترین عامل و عامل اصلی ، برای موفقیت، باور است. و نه تکنیکهای بازاریابی و فروش و تبلیغات.
۱_همانطور که ۱۴۰۰ سال پیش ، پیامبر اسلام برای تبلیغ دین اسلام ، هیچ تکنیک بازاریابی خاص و عجیبی را اجرا نکرد.فقط ایمان و باور داشت به دین اسلام .و الان بعد ۱۴۰۰ سال ، حدود ۲میلیارد مسلمان داریم.بدون اینکه حضرت محمد(ع)هیچ تبلیغات و امکانات خاصی داشته باشد.فقط یک باور بی نظیر داشت به اسلام و خدا.
من نماینده بیمه هستم و سالها دنبال سمینارها و کتابهای بازاریابی و فروش بودم و الان بعد از تجربه همه آن تکنیکها و همچنین آشنایی با استاد عباسمنش به این نتیجه رسیده ام که :
هیچ آدابی و هیچ ترتیبی مجوی
هرچه میخواهد دل تنگت بگوی
سخنی که از دل برآید لاجرم بردل نشیند
موفق و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیز ودوستان خوبم
من فقط یه نکته رو میخوام بگم :
وقتی به جای حرف زدن با خودمون با خدا حرف بزنیم
با خدا از خواب بیدار بشیم .
با خدا بخریم
با خدا بفروشیم
خدا رو شریک امور مالی خودمون بدونیم .
با خدا مهمونی بریم
و به قول خواننده ابی (خدا با ما نشسته چای می نوشه ) چای بنوشیم …دیگه همه ی کارها رنگ خدایی به خودش میگیره و تمام …
قبلا با خودم فکر میکردم چرا یک خواننده با خدا اینقدر راحته ؟؟؟؟
بعدها فهمیدم همین احساس خوب و راحتی هست که همه ی کارها رو متمایز می کنه از یک خواننده و منی که خدا رو فقط حسابگر و تنبیه کننده و عذابگر میدونستم
شاد باشید و خداوند در تمام لحظه های زندگی تون حضور داشته باشه ….
به نام نور
می‌تابد عشق وسرور
دوست عزیز خانم شهلا ی فتحی مهربان دوست الهی من .
چه زیبا دیدگاهی نوشتید وخدا را رفیق وعاشق وشاااد جلو دادید .
به راستی خدایم این خداست این خدای خوب واشناست دوستی از من به من نزدیکتر از رگ گردن به من نزدیکتر .
قیصر امین پور هم با تغییر نگاهش این گونه اشعارش ماندگار شد توحیدی شد خدا رو شناخت آن خدای مهربان واشنا ????
سپاسگزارم برای پخش آگاهی .
در پناه عشق باشید پر شااادی ولذت وارامش
من هم موافقم که خیلی از افراد خدا را با صفت عذاب کننده و صفات ترسناک می شناسند در حالیکه ما اولین صفت خدا را در قرآن رحمن و رحیم می خوانیم. در نماز های ۵ گانه میگوییم بنام خدای بخشنده و مهربان
آموزه های غلط را باید شناسایی و پاک کنیم
خدایا باورهای ناب و خالص رحمانی خودت را روزیمان کن
سلام دوستان
به نظرمن علتی که باعث میشه نتایج یک کسب کار متفاوت شود فقط و فقط شخصیت یک شخص هست . میپرسید چرا چون زمانی که من تونستم افکارها ، باورها ، رفتارها ، و عادتهایم را تغییر دهم شخصیتم هم تغییر کرد وباعث شد در همه زمینه ها مثل کسب و کارم . زندگیم.و…. نسبت به بقیه متفاوت باشم .ممنون از همه شما
سلام٫
میخواستم از یکی استاتید امریکا به نام مارک داگلاس که از موسسان مالی نیویورک هست و ۱۷ سال اموزش سرمایه گذاری بورس فعال بودو با صدها معامله گر موفق همراه بوده و هفت سال طول کشیده تا کتاب معامله گری با ناخوداگاه رو بنویسه و ببینید چقدر با اموزش های استاد همخوانی داره ٫٫٫٫٫
بسیاری از الگوها فکر که بر معامله گری ما اثر منفی میگذارند این الگوها (باورها)چنان درما ریشه دوانده که ندرت درمیابیم که منبع تمامی مشکلات ما دورنی و حاصل ذهنیت ما است٫ در واقع بسیار طبیعی به نظر می رسد که منبع مشکلات را چیزی بیرونی و مربوط به بازار بدانیم و حس کنیم که بازار باعث ناراحتی و سرخوردگی ما شده است این منطق تله ای است که به طور تقریبی همه معامله گران را به دام می اندازد اما این رویکرد کارایی ندارد بازار به سادگی متغییرهای بی شمار و اغلب ناقصی به شما میدهد و هیج محدودیتی برای رفتار بازار وجود ندارد ٫ مهم نیست که تا چه حد به رفتار بازار اگاهی دارید و اهمیتی ندارد که چه تحلیل گر درخشانی هستید در هر صورت اموخته های شما هرگز برای پیش بینی همه راه های محتملی که بازار می تواند باعث اشتباه یا ضرر مالی شما گردد کافی نیست٫
بیاموزید که چگونه نگرش ها وباورهای خود را در معامله گری نظم ببخشید تا بدون کوچکترین ترسی به معامله بپردازید وهمان حال چهار چوبی در نظر بگیرید تا شما را از بی احتیاطی باز دارد٫٫٫
در صفحات دیگه کتاب بسیار عالی به الهامات و گرایش انسانها نوشته شده
نیازها و خواسته ها نوعی خلا و کشش ذهنی ایجاد میکند ٫جهانی که در ان زندگی میکنیم نوعی تمایل طبیعی به تحمل نکردن خلا و پر کردن ان دارد٫ چندین قرن پیش اسپینوزا گفته طبیعت از خلا بی زار است
نیاز یک خلا ذهنی ایجاد میکند که جهان ان را با اندیشه های الهام بخش پر میکند البته اگر ذهن شما پذیرا باشد٫ این افکار به نوبه خود میتواند اعمال یا اقداماتی را القا کند که ان نیاز را براورده سازند٫٫٫٫
واقعا دوست عزیز
من خودم هر کتاب موفقیتی میخونم مطالبش اینجوری هست که یا تهش به حرف های استاد میرسم یا اینکه اون کتاب یه سری چیز هایی رو معرفی کرده و بیان کرده که اصول رو نفته و خارج از همین دوتا هم نیست .
نظرتون خیلی جال بود برام. ممنونم
سلام استاد گرامی وقتتون بخیر و شادی باشه.من از دیدن این لایو لذت بردم و اون قسمتی که مثال رستوران رو زدین ,موضوع کاملا برای من روشن و واضح شد. چون من خودم دارم , محصولات چرمی میدوزم و به فکر این بودم که یه کارگاه کوچیک خونگی راه اندازی کنم.مونده بودم چیکار کنم.و با این مثال رستوران فهمیدم که دکوراسیون رستوران و میز و صندلی مهم هست ولی مهم تر ودر رأسش به نظرم رسید اون کیفیت غذاست که در نهایت حرف اول رو میزنه چون بار ها و بارها مشاغلی رو دیدم که محدویت مکانی دارن .یا در مکان بالاشهر و شناخته شده نیستن ولی مشتری های زیادی دارن.و من با این مثال شما کاملا مسیر برام مشخص شد که چیکاری در راستای کارگاه چرم دوزیم داشته باشم.و نکته ی دیگه اینکه من و دوستم باهم بطور جداگانه 7 سالی هست که کیف میدوزیم و کسب درآمد میکنیم و میبینم با اینکه ایشون از لحاظ کیفیت کار از من پایین تر هست ولی چون باورش نسبت به داشتن مشتری بهتر هست تعداد مشتریاشم از من بیشتره. و من از مرداد ماه سال 1399 برنامه های شما رو دنبال میکنم.واقعا زندگیم تغییر کرده و واقعا به آرامش رسیدم. و در رابطه با کارم انگیزه و انرژی زیادی دارم و با افراد منفی نگر روابطم خیلی خیلی تا جایی که میتونستم کم کردم. و از لحظه لحظه زندگیم لذت میبرم و از وقتم به نحو احسن سعی میکنم استفاده کنم و بعد از سه ماه گوش کردن به فایلهای شما خداوند هدیه بسیار ارزشمند به من عطا کرد و الان باردار هستم که یادم نرفته برای بارداریم کلی دوندگی کردم ولی وقتی به آرامش رسیدم و قوانین رو اجرا کردم .خداوند نعمتشو به من ارزانی داشت. بسیار ممنونم از شما و همیشه آرزوی موفقیت و شاد و نعمت فراوان برای شما دارم .و کلی موفقیتهای دیگه ای هم کسب کردم. که از این بابت بسیار خوشحالم.من از وقتی عضو سایت شدم دوست داشتم دیدگاه م رو بگم ولی همیشه ترس داشتم بگم و خجالت میکشیدم تا اینکه تو لایو گفتین افرادی که فعالیت ندارن رو حذف کردین و اینجا بود که تصمیم گرفتم خجالت نکشم و حرف دلمو بزنم.باز هم بسیار ممنونم از شما و خانم شایسته عزیز.
زکیه عزیزم بهت تبریک می گم برای داشتن فرشته ی الهی درونت
مبارکت باشه عزیزدلم
واقعا بهت تبریک می گم که به ندای قلبت گوش کردی و تصمیم گرفتی خجالت نکشی و بنویسی برامون.
مخصوصا از نعمت فرشته دار شدن، که بعدا هرکی می خونه قلبش شاد میشه، قلب منم شاد کردی عزیزم. خیلی حس خوبی داشت…
امیدوارم لحظات بی نهایت عالیی رو با فرشته کوچولوت، هدیه پروردگار داشته باشی، مامان لایق
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
قصد کامنت گذاشتنم نداشتم و کلا اهلشم نیستم اما یه حسی گفت بیا بنویس. ممنون از اون دوستی که این سوال ارزشمند پرسید ، قبل از پاسخ منم دوست دارم از شما و از خودم سوالاتی بپرسم (قبلش بگم گاهی اوقات تو یوتیوب موزیک ویدیوهایی که بنظرم قشنگ هستن رو نگا میکنم) چند روز پیش داشتم سفر به دور آمریکا نگاه میکردم دقیقا نمیدونم قسمت چندم بود اما موضوعش درباره یه زیردریایی بود و یه آهنگ خیلی قشنگی داشت کنجکاو شدم چیه Avicii – Hey Brother تیم برگیلینگ معروف به آویچی دیجی سوئدی.
این بنده خدا به هر دلیلی تو 2018 به زندگی خودش پایان داد و نکته مثبت این داستان الان کانال یوتیوب ایشون در حال حاضر نزدیک به 10 میلیارد بازدید خورده و 20 میلیون فالور داره. خب بریم سر سوال اول
چه عاملی باعث شد این خواننده به این حد از موفقیت برسه ؟ اول پیش خودم گفتم خب حتما صدای خوبی داشته ، استعداد خوبی تو ریمیکس داشته و… عامل دیگه حتی گفتم خب این چند سال مرتب تو یوتیوب فایل گذاشته به این دلیل موفق شده حالا تا اینجا داشته باشید
یه آهنگ بینهایت قشنگی هست از tom adam به نام time هم موزیک ویدیو چشم نوازی داره ، هم صدای فوق العاده قشنگی و آهنگ برای 5 سال پیشه من قسمت ویو و سابسکرایبر (تعداد فالور) یوتوبش ندیده بودم اما پیش خودم گفتم حداقل حدود چمد میلیون بازدید خورده و حداقل چند صد هزار تا سابسکرایبر داره در کمال تعجب دیدم این آهنگ در حال حاضر حدود 50000 بازدید داره و کانال حدود 400 نفر سابسکرایبر سوال دوم
چی باعث شد که اینقدر ضعیف عمل کنه ؟ شما اگه جفت آهنگ ها رو گوش کنید (لطفا اگه دسترسی دارید برید گوش بدید)
میبیند کیفیت آهنگ tom adam time به مراتب بهتره حتی صداشم نافذ تره (البته شاید این از نظر من باشه)
من یکم دقیق تر شدم رو کانال avicii اگه دقت کنید موزیک ویدیو هاش یه حالت دارن عجیب با آهنگ منطبق شده انگار جفتش الهامی بوده (مثل استاد که میگه یه کلیپ انگیزشی ساخته بهش الهام شده متن سریع نوشته و آهنگ فیلم تروی رو کلیپ انگیزشی گذاشته بعد انتشار به میلیون ها بازدید دست پیدا کرده)
خیلی از کانال های یوتیوب سال ها دارن فعالیت میکنن اما بازدیدی ندارن (این عامل نیست)
خیلی از کانال های یوتیوب با دوربین های حرفه ای فیلم میگرن بازدید ندارن (این عامل نیست)
خیلی از کانال های یوتیوب بهترین تجهیزات دارن حتی تبلیغ میکنن کانال تو سایت های دیگران بازدید ندارن (این عامل نیست)
هستند کسانی که به مسیر هدایت اعتماد می کنند (گاهی اوقات خودشون نمی دونن) بهشون الهام میشه فلان متن بنویس بیا جلوی دوربین بگو ، انفجاری هم بازدید ندارن اما می بینن یه تعداد بازدید داشت به اون جریان درونی هدایت اعتماد می کنن با چه منطقی ؟ با این ایمان که قبلا بهم گفته شد فلان اینقدر بازخورد گرفتم ، الانم بهتر میشه و این روند تکاملی طی میکنه آرام آرام بعد می بینه به چند میلیون سابسکرایبر رسیده و به آرزوش میرسه. ممنون از خیلی از دوستان میگن هدایت و توحید اصل هست این حرف 100 درصد درسته اما ایمان باید تقویت کرد به قول استاد با پایه های منطقی ، همین حالا اگه تو حال خوبی هستید (و این باور دارید که خدا در هر لحظه منو هدایت میکنه) یه پرتقال (سیب یا هر میوه ای که بشه پوست کند) بردارید با یه چاقو به خدا بگو خدایا چطور من این میوه به ساده ترین روش ممکن پوست بگیرم چند لحظه صبر کن (please wait) درخواست شما به جهان ارسال شد و ذهنت به طور معمول سریع پاسخ میگیره به شرطی که ایمان داشته باشی پاسخ میده. بعد به این فکر کنید ، بعد از یه مدتی یه هندونه خیلی بزرگ بهت دادن میگن مهمون داریم تو قاچ بزن تو قبلا در مورد سیب از خدا پرسیدی جوابتو داده الان شکی نداری اگه ازش بخوای ، بهت تو این مورد هم کمک میکنه. تو در اصل با پایه های منطقی نجواها خاموش میکنی و اجازه میدی با صدای واضح در آرامش دریافت کنی و ایمانت قوی تر هست. از مسائل کوچکتر (از نظر ذهن) شروع کنیم از خدا هدایت خواستن مثلا با پرسیدن از خدا ، کم کم با جوابایی که میگیریم و به نتایجی که میرسیم ایمانمون قوی تر میشه و تکاملی مشکلات بزرگتر (از نظر ذهن) با این نیرو حل کنیم.
الان تیم برگیلینگ تو این دنیای مادی نیست اما آهنگ هاش همچنان میلیونی بازدید میخوره چطور ؟ یکم بهش فکر کنید
به نام الله یکتا.
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز و دوستان و همراهان در سایت.
دررابطه با این فایل من یه مثال میشناسم،
نزدیکای خونه‌ی ما توی محله‌های پایین شهر، توی یک کوچه‌ی کاملا فرعی، چهارتا مغازه هست که لباسای استوک میفروشن، از این سه چهارتا مغازه دوتاشون وقتی وارد کوچه میشید از روبرو مشخص هستن، و دوتاشونم از بغل هستن که باید دقت کرد تا متوجه شد چی میفروشن، از بین این‌ها سه تا از این مغازه‌ها جنس‌هاشون نو تر و تمیز تر و روی گیره و رگال خیلی شیک وصل کردن (حالا شیک در حد همون محل دیگه) ولی یکیشون که اتفاقا بغل هم هست مغازه‌ش، ایشون لباساش همه چروک حتی چندتا سبد بزرگ داخل و بیرون مغازه گذاشته و بیشتر لباساش تو اون ریخته، نه که فکر کنید قیمتاشون کمه ها، نه هم‌قیمت همه همکاراشونه حتی بیشتر،
باورتون نمیشه هروقت ازاونجا رد میشیم توکوچه رو نگاه میکنیم کمتر از 10 نفر مشتری تومغازه‌ش اصلا نیست، اون سه‌تا مغازه‌ی دیگه هم نشستن دارن مگس میپرونن،
اینم بگم که کلا تو این منطقه مغازه‌هایی که لباسای استوک میفروشن خیلی هستن،
و این برای من شده یه الگو، هروقت که از اونجا رد بشم برای اینکه بخودم ثابت کنم که همه‌چیز طبق قانون پیش میره، از عمد برمیگردم نگاه میکنم،
و میگم چه جوووووریه که این‌همه مغازه این طرفا هست که بیشترشونم سر خیابونن ولی هیچکدوم به اندازه این مغازه‌ی تو کوچه خلوت شلوغ نیست هیچوقت،
بار اول که ما رفتیم تو اون کوچه دوست منم میخواست از همون لباسا بخره، رفتیم همه این سه چهارتا مغازه رو جنساشونو نگاه کرد باز برگشت در همین مغازه، بهش گفتم بابا اون یکی جنساش بهتر بود، گفت نه میخوام از این بخرم، و خودشم نمیدونست چرا فقط میگفت دلم میخواد که از این خرید کنم.
این فروشنده کیفیت جنساش اگه بدتر از مغازه‌های کناریش نباشه ولی بهتر هم نیست، تنها تفاوت ظاهری که میتونم بگم اینه که خودِ فروشنده خوش برخوردتر، خوش انرژی‌تر و خوش‌رو تر از اون فروشنده‌های دیگست،
این همیشه برای من یه الگو هست،
یه سخنی یک بار شنیدم الان خاطرم نیست از کی بود و دقیقا کجا خوندمش،
میگفت از یه نفر پرسیده بودن که تو محل کسبت جای پر تردد نیست پرنده پر نمیزنه ته یه کوچه تاریک کی میاد از تو خرید کنه اخه؟؟
و ایشون جواب میده: همون خدایی که فرشته‌ی مرگش هرکجا باشم من رو پیدا میکنه، فرشته‌ی روزیش هم میتونه هرکجا باشم من رو پیدا کنه…
فارغ از این که این مکالمه واقعی بود یا نه، ولی برای من پر از درس بود.
یا مثلا درمورد همین سایت، یکی مثل من که اصلا با کلیدواژ‌ه‌ی خاصی این سایت رو پیدا نکردم که، من مستقیما اسم خود استاد رو سرچ کردم و سایت اومد، و فکر میکنم خیلیای دیگم مثل من باشن، که اول از یه جایی یه فایلی از استاد به گوششون خورده باشه و بعد یه حسی بهشون میگه این داره حرف درست میزنه هااا برو پیداش کن،
یا یه کسی استفاده کرده باشه از اموزه‌های استاد و فایلی بفرسته یا معرفی کنه به بقیه،
اینا نمونه‌های بارزن که به ما بگن باباااا همون حسه هست که داره کارا رو میکنه نه اون بیلبورد و تبلیغ و تحلیل رقیب و پیامک تبلیغاتی و چمیدونم…
تو تا جایی که میتونی روی خودت کارکن، بقیه‌شو بسپار به اون..