live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 82 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 981 روز

    سلام سلام و سلام به دوستای پرانرژی و خوبم

    چقدجالبه که نشانه ها این یکی دوروز واسم راجع به کسب و کارهای موفقه

    چقد خوشحالم که امروز هم فایل زیبا دیدم

    وای اون صحنه ای که از بالا فیلم گرفته بودید وقتی نگاش میکردم گفتم خدایا واقعیه؟این همه زیبایی؟ فاطمه تو دوست داشتی همچین جاییو هااا،فاطمه یه نفر رفته داره این همه زیبایی زندگی میکنه ها

    مرسی از استاد عباس منشه عزیزم که این همه زیباییو به اشتراک میذارن

    بنظرم پاسخ سوالتون توحید و عمل به الهامات و البته اعتماد و توکل به خداونده

    زمانیکه ما نیروی برتر رو خداوند ببینم زمانیکه بدونیم اون کاری ک قراره تبلیغات کنه یا هرچیز دیگههمون کار رو خداوند میتونه خودش انجام بده زمانیکه بهش اعتماد واقعی کنیم و هرانچه الهام به رو انجام بدیم نتیجش میشه زندگی شخصی مثل استاد

    دوستون دارم

    شب و روزتون پرازعشق و شادی و سلامتی و ثروت حلال و بیکران

    شب سوم چله من…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    یوسف و سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    گام سیزدهم از خانه تکانی ذهن

    لایو “تشخیص اصل از فرع درباره نتایج”

    بارالها هزاران بار شکرت که منو به این پروژه بی نظیر هدایت کردی…

    استاد عزیزم و مریم بانوی مهربون ازتون صمیمانه سپاسگزارم که با این آموزشها و تنظیم این پروژه بی نظیر باعث رشد و آگاهی بیشتر ما میشین…

    من دو سال و نیم پیش که با استاد عزیز و این سایت فوق العاده آشنا شدم، از خدا خواستم که بتونم برای خودم یه کسب و‌کار راه بندازم و دیگه مجبور نباشم کارمند کسی باشم…و از اونجایی که وقتی تکاملتو طی کرده باشی و قوانین‌رو دنبال کرده باشی (در حالی که اون زمان هیییییچی ازشون نمیدونستم ولی کنکجاو به دونستن بودم) خداوند به خواسته تو پاسخ میده، و کمتر از یک ماه بعد از آشنایی با استاد من تونستم یه بیزینس آنلاین برای خودم شروع کنم…

    بیزینس من سوشیال مدیا مارکتینگ هست و همونطور که استاد فرمودن تو علم مارکتینگ و بازاریابی همیشه و همه جا حرف اولو تبلیغات میزنه، و اصل و پایه بر اساس تبلیغات بنا میشه…

    منم که هنوز اون موقع ها با قوانین آشنا نبودم با شروع بیزینسم شروع به تبلیغات کردم، خدا میدونه چقدر پول به باد دادم سر تبلیغات تا زمانی که با یکی از فایل های استاد روبرو شدم که در همین زمینه تبلیغات بود که فرمودن من یه قرون هم برای معرفی دوره هام هزینه نمیکنم… اونجا بود که یه تلنگر بزرگ بهم خورد که مگه میشه؟!؟مگه امکان داره که تبلیغ نکردو مشتری داشت؟!؟چجوری آخه؟؟؟

    خلاصه که تو این دو سال کشمکش‌هایی بین ذهنمو قلبم داشتم که میگفتن؛

    تبلیغ کن-تبلیغ نکن، هزینه کن-هزینه نکن، خودتو با بقیه مقایسه کن-مقایسه نکن، رقیب داره زیاد میشه و تو عقب موندی-جهان پر از فراوانیه و روزی رسون فقط خداست، برو ببین بقیه چیکار دارن میکنن و از چه طریقی دارن رشد میکنن- کاری به کار کسی نداشته باش و تمرکزت روی خودت باشه، اگه تبلیغ نکنی نتیجه ای هم نمیاد-اگه باورهات درست باشن از زمین و زمان برات مشتری میاد، تو لایق موفقیتهای بزرگ نیستی-تو بی نظیر و ارزشمند و یونیکی، الان بقیه درموردت چه فکری میکنن که هیچ رشدمالی نداشتی-نظر دیگران اصلا برات مهم نباشه، شرایط اقتصادی و موقعیت جغرافیایی و سطح زبانت هست که نمیذاره نتایج بزرگ بگیری-هیییییچ عامل بیرونی به هیچ وجه تو موفقیت تو ذره‌ای اثر نداره، زمان داره سریع میگذره و شرایط تو هیچ تغییری نکرده-زمان اصلا ملاک نیست برای نتایج تو …

    و چه شبهایی که انقدر گریه میکردم که فکر میکردم دیگه صبح نمیشه یا چه روزایی که از شدت نگرانی و استرس و حال بد و ترس از موفق نشدن و مقایسه خودم با دیگران و خودکم بینی و خودخوری و حس کمبود و انرژی های منفی، باعث شدم احساساتم بد بشه و با اون اوصاف انتظار نتایج خوب هم داشتم…!!!

    من همیشه به خدا و ندای قلبم ایمان داشتم و هر نتیجه ای هم تو زندگیم گرفتم بخاطر گوش دادن به قلبم بوده، ولی با شروع این بیزینس که خودش هم به واسطه ندای قلبم شروع شد، و همزمان دوره روانشناسی ثروت یک‌رو خریدمو کار کردن روی باورهام شروع کردم، به جای اینکه ایمان و توحیدم بیشتر بشه، غرور و منیتم بیشتر شد!!! یه جوری که یه مدت کلا از خدا چیزی نمیخواستم و فقط میگفتم خودمم که دارم اتفاقات زندگیمو رقم میزنم و خدا فقط و فقط وظیفش جواب دادن به خواسته های منه و بس، به زندگی روزمرم و زیبایی های اطرافم بی توجه شده بودم، فقط داشتم مثل آب تو هاونگ کوبیدن، تلاش میکردم که با انرژی های منفی و حس بد، نتایج خوب رقم بزنم…!!!

    که همین باعث شد تا چک افسری هایی از جهان هستی خوردم تا بالاخره به خودم اومدم، تا بالاخره فهمیدم که من تمام آموزشهای استادرو فقط گوش میدادم ولی نمیفهمیدم و هرجور که خودم دوست داشتم برداشت میکردم و با این حال که استاد هزاااااران بار تاکید به توحید داشتن، من غرور رو جایگزین کردم و انقدر تو این دو سال و نیم بالا پایینی داشتمو انقدر به همه چیز شک کردمو انقدر به خاک افتادمو از خدای خودم طلب مغفرت و آمرزش کردم که بالاخره با تمرکز و تکرار و درک بیشتر قوانین و کار کردن روی باورهام فهمیدم که ؛

    “همه چیز از یک چیز است” و اون هم فقط توحید…

    چه تبلیغ و چه پلتفورم و چه نیرویی قوی تر از خداوند برای فرستادن مشتری های بیشتر برای من؟!؟چه قدرتی بالاتر از قدرت پروردگارم برای تغییر شرایط زندگیم؟!؟مگه خودش بارها نگفته تو فقط به من ایمان داشته باش، من زمین و آسمان رو به تسخیر تو درمیارم؟!؟مگه نگفته با هر سختی آسانیست؟!؟مگه میشه توحیدی بود و از هیچ چیز و هیچ کس نترسید و هیچ شریکی برای خدا قائل نشد، و نتیجه های بزرگ نگرفت؟!؟پس ادعونی استجب لکم چی میشه؟!؟

    استاد عزیزم هزاران بار سپاس که باعث شدین من بارها زمین بخورمو قوی تر بلند بشم،باعث‌ شدین من باورهای اشتباه و فرسوده ای که یک عمر داشتمو ازشون غافل بودمو بشناسمو سعی کنم تغییرشون بدم، باعث شدین من بارها به توانایی ها و قدرت خودم و نیروی خدای درونم شک کنمو بعد به ایمان و توحید بیشتری برسم…

    پروردگارا شکر که در هر لحظه هدایتگر مایی و مارو در این مسیر الهی و نورانی آگاهی قرار دادی، امید که در این راه ثابت قدم باشیم و در پناه ایزد منان شاد و سلامت و توحیدی و سعادتمند باشیم…

    با عشق سپیده️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    آیا تفاوت در نتایج به دلیل تفاوت در باورهاست یا عوامل دیگری در کار است؟

    قبل از پاسخ دادن به این سوال بررسی کنیم:

    استاد که تبلیغ خاصی نداشته و ندارند اقدام خاصی در شبکه های اجتماعی برای یافتن مشتری انجام نمی دهند به دنبال تحلیل رقبا و تقلید از آن نیستند به روش و شیوه ای متفاوت با سایر افراد رفتار می کنند:

    چگونه درآمدی به مراتب بسیار بیشتر از سایر افراد که اقدام به چنین کارهایی می کنند دارند؟

    تنها به این دلیل که:

    به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع هستند

    در زندگی شخصی خود:

    همواره به دنبال یافتن اصل و قوانین باشیم و به آنها عمل کنیم

    به جای نصیحت کردن دیگران و گفتن راه درست به آنها:

    خودمان به نصیحت های گفته شده و راه درست عمل کنیم

    رفتار و فرکانس های ماست که نتایج اصلی را برای ما رقم می زند:

    افراد از صحبت ها و نصیحت های ما تاثیر نمی گیرند بلکه از رفتار و نتایج ما تاثیر می پذیرند

    حرف زدن: نیاز به مهارت خاصی ندارد

    به هر آن چیزی که می دانیم: عمل کنیم

    هیچ انسانی کامل نیست نجواهای شیطانی در هر لحظه با ما گفتگو می کنند جدال همیشگی بین ذهن و قلب همواره وجود دارد : اما افرادی که سعی می کنند با تعهد به هر آن چیزی که می گویند عمل کنند دیگران از آنها تاثیر بیشتری می پذیرند

    اگر به دنبال پیشرفت و موفقیت هستیم:

    به جای راهکار و ایده دادن به دیگران خودمان به هر آن چیزی که می گوییم عمل کنیم

    همواره بررسی کنیم:

    به نصیحت ها و راهکارهایی که به دیگران می دهیم عمل می کنیم یا خیر؟

    بسیار مهم است:

    اصل و قوانین را به درستی رعایت کنیم

    هیچ عامل بیرونی در میزان موفقیت و ثروت ما اهمیت ندارد:

    تنها عامل تاثیر گذار باورها و فرکانس های ماست

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    حسین کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 3899 روز

    با عرض سلام و خدا قوت

    تنها چیزی که تفاوت بین کسب وکار استاد عباس منش و سایر کسب وکارها ایجاد کرده استفاده از قانون و نیروی جذب و ایجاد باورهای قدرتمند کننده و پایبندی و پایمردی نسبت به آنها است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مریم ممیز گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    به نظر من اینکه استاد باورهاش درونی هست و با تک تک سلول‌های بدنش اونچه که میگه رو باور داره، اینکه میدونه دنیا فقط به خاسته های فرد عکس العمل نشون میده، باعث رشدش و رسیدن به هدفش میشه. اینکه چقدر به این موضوع باور داشته باشی مهمه، چقدر ذهنت برات قابل کنترل باشه مهمه. همینکه ایشون این باور رو داره که دنیا پر از نعمت هست و سهم ایشون از این نعمت به اندازه وسعت فکر خودشه باعث شده بدون استفاده از علوم مارکتینگ موفق با‌شه. به نظر من علم بازاریابی کلا بر این پایه هست که بازار محدود هست و اگر بروز نشی و بچشم نیای از این بازار چیزی بهت نمیرسه. این تضاد داره با وفور بیکران نعمت خداوندی. ما داریم سعی می‌کنیم باور کنیم و یاد بگیریم که همه چیز به وفور هست و این ذهن ماست که اندازه برداشت ما رو مشخص میکنه ولی علم بازاریابی این ترس رو وارد میکنه که اگر از ابزار استفاده نکنی قطعا سهم زیادی از بازار نخواهی داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    راضیه هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2573 روز

    با سلام و سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته گلم

    از نظر من عشق به کار و لذت بردن از کاری که انجام میدیم باعث میشه حاشیه ها مهم به نظر نیایند و از طرفی چون خوب خوبی رو جذب می کنه

    لذت هم لذت بیشتر رو جذب می کنه

    و این سلسله اینقدر تکرار میشه تا یه شخصی میشه استاد عباسمنش

    مثل همون صحبت هایی که توی یکی از فایل ها شنیدم اوایل استاد اصلا دنبال پول نبودن و فقط عشق شون کار کردن روی باورها و سمینار بود

    بعد هدایت شدن به سمت ثروت چون از کارشون لذت میبردن لذت بیشتر یعنی ثروت هم اضافه شد

    اطمینان اینکه ما راه خودمون رو میریم و خدا هم همه امکانات رو برای بهترین شدن مسیر برامون فراهم می کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    وحید یارا گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    سلام و خدا قوت درود خدا بر آقای عباس منش و دوستان گرامی . به اعتقاد من باور توحیدی داشتن تفاوت ایجاد می کند در کسب نتیجه چون آقای عباس منش در یکی از فایل ها میگه من فقط روی خدا حساب باز کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    مریم قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2752 روز

    سلام استاد خوبم و دوستان عزیزی که تو این مسابقه مشارکت کردین

    در جواب این سوال از دانسته های خودم با توجه به یک سال استفاده از آموزه های استاد و مقایسه اون با سالهای قبل فعالیت خودم، پاسخ میدم امیدوارم که هم به خودم و هم به بقیه کمک کنه برای بهتر شدن در تمام جنبه های زندگیمون

    جهان هستی در هر لحظه پاسخ به فرکانسهای ما که در واقع همون افکار غالب ما هستند رو میده، بنابراین من هر باوری رو که دارم جهان با نتایجی که برای من با شرایط ، ایده ها و موقعیت ها من رو مواجه میکنه ، باور من رو تقویت می کنه!

    ساز و کار این جهان فرکانسی، من رو در مداری هم سنگ با فرکانس های خودم قرار میده و بنابراین در کسب و کارم مواجه میشم با آدمهایی که با باورهای خودم وارد کسب و کارم میشند، وقتی من روی باورهام کار میکنم و باورهای قدرتمندکننده جدیدی میسازم کار جهان الهام ایده هایی هست که در واقع یک پله بالاتر از قبل رو به من نشون میده و به همین ترتیب هر روز ایده های مناسب تر در جهت بهتر شدن کارم با توجه به میزان تلاش ذهنی که در بهبود باورهای قبلی و جایگزینی باورهای جدید انجام میدم، رو وارد کسب و کار من میکنه.

    پس اگر من همزمان با کار روی باورهام دارم نتایج بهتری میگیرم دلیل اون نتایج اعمال فیزیکی که در جهت بهتر شدن کارم انجام میدم نیست بلکه نتیجه کار روی باورهای مناسب جدید هست که من رو با مشتری های بیشتر و ایده های جدید تر در جهت رونق کسب و کارم هدایت میکنه.

    بنابراین اگر من باورم این هست که با خرج کردن پول بیشتر در جهت هزینه های بالای تبلیغات میتونم کسب و کارم رو رونق بدم، بنابراین ایده هایی به ذهنم خطور میکنه که این خرج ها رو روی دستم میذاره و نتیجه اش هم قطعا بالاتر رفتن درامد من هست اما با خرج کردن فراوون در جهت تبلیغات.

    وقتی ما میدونیم که افکار ما هست که نتایج رو رقم میزنه چرا نباید از راههایی به ثروت بینهایت و فراوانی که در جهان وجود داره دست پیدا کنیم؟

    چرا این باور رو ایجاد نکنیم که ما بدون هیچ تبلیغی و تنها با ایمان به خداوندی که جهان هستی رو هدایت میکنه میتونیم مشتری های فراوون توی کسب و کار خودمون رو تجربه کنیم؟

    این باور هم مشتری فراوون رو به سمت ما هدایت میکنه و هم هزینه های هنگفتی که باقی افراد دارند توی کسب و کارشون انجام میدند و به ظاهر منطقی هم هست، از کسب و کار ما حذف میکنه.

    مهمترین دلیل این سوال باور نداشتن به فراوانی جهان هست که این مسئله افراد زیادی رو توی کسب و کارهاشون با مشکلات فراوون مواجه میکنه.

    من از دیدن و باور کردن نتایجی که استاد و افراد دیگه ای که بدون انجام متدها و تکنیک های خاص در کارشون و حتی تبلیغی برای اون کسب و کار ، بدست آوردن، توی این یک سال تنها به راههایی هدایت شدم که تو کار خودم بدون هیچ سرمایه اولیه ای و تنها با نیروی ایمان کسب و کار جدیدم رو استارت زدم و الان بدون هیچ تبلیغی و در واقع سپردن اون به خداوند شروع کردم.

    وقتی ساز و کار جهان هستی رو به کمک استاد فهمیدم و قدرت خلق خواسته هام رو با نیروی باور و فرکانسهام متوجه شدم دیگه وقت خودم رو صرف بهتر شدن باورهام میکنم تا صرف کارهایی که نتیجشون تجربه لذت و راحتی و از من بگیره!

    این احساس خوبی که حاصل توحید و باور به خدای قدرتمنده، کسب و کارم رو پیش میبره و هر روز با الهاماتی که بهم میشه به راههایی هدایت میشم که انجامشون باعث دریافت مشتری های بیشتر هست.

    وقتی من درگیر تبلیغ و سایر موارد میشم در واقع دید رقابتی داشتن به جهان چیزی رو از من میگیره که اسمش خلاقیته، اولا دید رقابتی وقتی داریم این یعنی به فراوانی جهان اعتماد نداریم و فکر میکنیم که یه مقدار ثروت و نعمت هست و اگر ما در رقابت با بقیه به دستش نیاریم دیگه از دستمون رفته (بماند که چه هزینه هایی رو بابتش صرف میکنیم) و دوم اینکه این دید خلاقیت ذهن رو برای بروز و ظهورش از ما میگیره، در صورتی که اگر دید ما رقابتی نباشه و در کمال آرامشی که حاصل ایمان به فراوانی هست، کارمون رو پیش ببریم در واقع زمانمون رو به جای صرف تمرکز روی رقبا صرف خلاقیت ذهن خودمون کنیم و اونجاست که به انجام چیزهایی در کارمون هدایت میشیم که یک وجه تمایز با رقبای خودمون ایجاد میکنیم و در واقع این نقطه همون نقطه درست برای دریافت نعمت و ثروت هست، که با بروز اون خلاقیتی که از قبل در وجود ما بوده اما اجازه ظهور بهش ندادیم، به راههایی هدایت میشیم و تجربه میکنیم که نتیجه اش دریافت ثروت و نعمت از جهان هست این همون پاداش جهانه که به ما داده میشه.(پاداش تمرکز روی نکات مثبت خودمون و جهان و داشتن احساس خوب در لحظاتمون و نگران نبودن از آینده که آیا مشتری ها کسب و کار من رو میبینند و از من خرید می کنند؟ و زندگی در حال و آنی که در اون قرار داریم و در واقع پی بردن به ارزشمندی خودم و لایق دیدن خودم برای دریافت نعمت های الهی)

    من فکر میکنم پایه این موارد کار کردن روی عزت نفس هر آدمی هست که میخواد کسب و کار خودش رو داشته باشه! عزت نفس به من یاد میده که من آدم ارزشمندی هستم و با توانایی هایی که دارم هر لحظه به گسترش جهان کمک میکنم و با این کمک پاداش خودم رو از جهان دریافت میکنم و بنابراین در نهایت با کار کردن روی تمام باورهای ذهنی مون و کنترل صحیح افکار و جهت دهی اونها به سمتی که احساس ما رو خوب میکنه میتونیم به تمام خواسته های خودمون رنگ حقیقت بدیم. جوابی که از این هزینه کردن روی خودمون میگیریم بارها و بارها بهتر از هر صرف هزینه دیگری هست که به ظاهر بخواد اوضاع مالی مون رو در برهه ای خوب کنه و همیشه ما رو محتاج و وابسته به صرف اون هزینه ها کنه و در واقع یکی از بدی های اساسی این هزینه ها هم همین هست که با انجام ندادنش درهای دریافت نعمت رو ناخواسته به روی خودمون میبندیم.

    این اعتقاد من با توجه به آموزه های استاد و البته عمل کردن به اون توی این یکسال هست، که با تمام وجود سپاسگزار خداوندی هستم که من رو هدایت به این مسیر کرده.

    دوست دارم زودتر پاسخ دوستان دیگرم رو هم بخونم و استفاده کنم.

    در پناه خداوند وهاب باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    Parvin گفته:
    مدت عضویت: 3917 روز

    چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه، درکسب و کارهاست؟

    سلام و درود به شما استاد عزیزم که این مطلب را میخوانید. و سلام به تک تک دوستان هم فرکانسی

    برای پاسخ به این سوال ،دو دیگاه را ارائه میکنم.

    اول اینکه فاکتورهای مختلفی وجود داره برای اینکه یک مالک کسب و کار بتونه نتیجه دلخواه از لحاظ مالی و شهرت توی کارش و دوام آوردن توی بازار ،به کار ببره.این فاکتورها تمام فاکتورها نیستند ولی میشه گفت فاکتورهای مهمی هستن.

    مثل زمان ایجاد کسب وکار

    مکان کسب و کار

    نحوه برخورد با مشتریان

    چیدمان وطبقه بندی محصولات فیزیکی

    ارائه تصاور ومعرفی محصولات در فضای غیر فیزیکی

    تبلیغات و شیوه تبلیغات

    وجود خود مالک در کسب و کار

    تیپ ظاهری فروشنگان در فروشگاهها

    لحن صدای فروشندگان پشت تلفن

    پوشش پرسنل

    استخدام وانتخاب درست پرسنل

    آموزش پرسنل

    زیبا سازی و استفاده از رنگ های تاثیر گذار……

    والبته خیلی از نکاتی که باید نام برده شود،شما نیز میتوانید بسته به نوع کسب و کار ،این فاکتورها را کم و یا زیاد کنید.

    این دیدگاه ،دیدگاه من قبل از آشنایی با سایت عباس منش و آموزه های ارزشمند استاد بزرگوار هست.

    با این دیدگاه میشه درباره هرکدام از فاکتورها کتاب ها نوشت و راهکارهای روان شناسانه و حرفه ای را ارائه داد که هر مالک کسب و کاری حاظر است هزینه های گزافی بابت هرکدام از این راه کارها پرداخت کند تا شاید متفاوت عمل کند و انقلابی در نتیجه ایجاد شود.

    واما دیدگاه دوم…..

    این دیدگاه را دیدگاه باز اسم گذاری میکنم به خاطر اینه با ذهنی باز درک ان ساده تره.

    در دیدگاه قبلی منتقدین زیادی وجود داردو راهکارهای فراوانی برای رد یا تایید آنها ارا ئه میدهند ؛

    ولی، دیدگاه باز مخصوص تمام سلیقه ها وتمام کسب و کارهاست چه کسب و کارهای سنتی و فیزیکی و چه کسب و کارهای آنلاین.

    توی این دیدگاه هرکسی با بکار گیری آن با هر منطقی و با هرسنی ودر هر کجای دنیامیتواند براحتی نتیجه ای را که میخواهد ایجاد کند.تنها تفاوت در تغییر دید در فاکتورها گفته شده وجود دارد که به درجه ایمان مالکان کسب و کار برمیگرده که البته زیبایی انجام آن در همین درجه نهفته است.

    توی دیدگاه اول تمام فاکتورهایی که بیان شد کاملا خارج از مالک کسب و کار هست و ما در واقع کسب و کار را از مالک جدا میکنیم ولی در اینجا مالک همان کسب و کار،وکسب و کار همان مالک است.

    اگر کسب و کاری موفق پیش میره مالک آن ذهن موفقی را پرورش داده و اگه کسب و کاری درآمد خیلی بالاتری نسبت به همنوع خودش داره برمیگرده به ذهن ثروتمندش.

    نکته ای که باید بگم اینه که در این دیدگاه ، مالک کسب و کار خودش را مالک نمیبینه بلکه خدای اوست که مالک همه چیزه و اوست که فاکتورهای گفته شده را براش مهیا میکنه چون تنها مهیا کننده امور خداست.خدای اوست که مشتری را به سمتش هدایت میکنه،راه های تبلیغ و جذب مشتری را بهش الهام میکنه،این کسب و کار در هر زمان و در هر مکان بهترین نتیجه را دریافت میکنه؛نه عجله ای برای شروع و نه ترسی برای پایان داره.

    تمام موفقیت ها و کسب درآمد بالا، نتیجه درجه ایمان به مالک اصلی اون کسب و کار هست و این تفاوت عظیم را در نتیجه ایجاد میکند.

    او بینهایت است و بهترین نتیجه را که از او درخواست شود بوجود میاورد.

    تنها او مالک همه چیز و همه کس است و او تنها عامل ایجاد نتیجه متفاوت در نه تنها کسب و کار بلکه در تمام جنبه های زندگیست.ایمان و توکل به اینکه مالک اصلی اوست که نتیجه را متفاوت میکند.

    چقدر این دیدگاه به مالک کسب و کار آرامش میده و هر اتفاقی را فرصتی از جانب خدا برای رشد بهتر و درآمد بیشتر میبینه.

    این دیدگاه شاهدین و تاکید کنندگان زیادی داره که میتوان گفت تنها استفاده کنندگان آن میتوانند تمام فاکتور ها را زیر سوال ببرند و خط بطلانی بکشند بر تمام نظریه های علمی و منطقی و روانشناسی

    تنها دیدگاهی که میشه به تمام جنبه ها تعمیمش داد و نتیجه ای ایجاد کرد که نه تنها متفاوته بلکه معجزه آساست.

    این همون دیدگاه من بعد از اشنایی با استاد عزیز و آموزه های ارزشمند ایشان هست.

    ممنونم از اینه این مطلب رو مطالعه کردید.

    سعی میکنم دیدگاه دوم رو هرروز غالبتر بر دیدگاه اول در کسب و کارم داشته باشم و خدارو شکر میگم بابت استادم که تک تک قوانین ثابت خدا رو به من یاد میده و مهمتر اینکه که خدا مالک همه چیز و همه کسه.

    سپاس به خاطر دیدگاه توحیدی که به تک تک ما یاد میدی

    سربلند و پاینده باشید.

    اردیبهشت سال عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Parvin گفته:
      مدت عضویت: 3917 روز

      سلام دوباره به شما

      دوست داشتم این مطلب را اظافه کنم که استاد باورهاشون رو تغییر دادن و دیگه هر کاری که انجام میدن طبق اون باور جدید پیش میبرن وتغییر باور ایشون توی تمام جنبه ها دست خدارو تو کار دیدن خیلی واضح براشون نمایان میشه و خودشونم دنبال این هستن که باورشون رو با دیدگاه توحیدی هماهنگ کنن و انجام بدن٫

      یادمه روزای اولی که با ایشون آشنا شدم حرفاشون منو به وجد میاورد ولی وقتی پای عمل میومد بازم باورای قبلی رو عملی میکردم ودر واقع نتیجه باز مثل گذشته برام اتفاق میفتاد تا اینکه جدلی که برام توی ذهن بوجود اومده بود رو اروم اروم شناختم و هربار باورخوبی داشتم سریع عملم رو تطبیق میدادم البته ساده نبود باز وسط کار یامسخره م میامد یا عصبانی میشدم یا کم میاوردم و خلاصه اینکه خودم شده بودم یه نفر و باورایی که باید عملی میکردم یه لشکر که هربار بهم حمله میشد انقدر که تازه بعد از مدت ها تازه دارم یاد میگیرم چطور هماهنگ باشم چطور باورهامو توحیدی کنم وبعد که ایمانم رو بالا بردم حالا توکل کنم و عملی کنم کار سختیه هنوز ولی میدونم هرروز دارم بهتر میشم ٫میدونید نتایجی که الان دارم میگیرم خیلی عوض شده اصلا گاهی فکر مکنم من چقدر باهوش تر شدم الان تازه بیشتر میفهمم انگار فهمیدم چه کاری رو چطوری بخوام انجام بدم ٫من قبلا هیچ منبع درامدی نداشتم ولی الان نه تنها چندین منبع درامدی دارم بلکه حتی یکی از منبع درامدی من به دلار هست این نتایج رو که تنها اینها نیستند رو زمانی تونستم ایجاد کنم که تونستم باورهامو بسازم توحیدی کنم عمل کنم و سپاسگزارتر باشم٫

      اینا همون چیزایی هست که میشه گفت استاد،خیلی استادانه تر انجامش میدن و نتیجه هم خب خیلی بزرگتره٫

      راستی باور فراوانی خیلی نتیجه رو برای من نسبت به بقیه باورها متفاوت تر میکنه هربار که ضعیف میشه و این باورم رو نمیتونم کنترل کنم اوضاع به طرز عجیبی بهم میریزه ولی وقتی کمی بیشتر باورش دارم نمیدونید چه پیش میاد این پاشنه ارشیل منه پیداش کردم ولی مثل ماهی ?لیزه خیلی وقتا از دستم در میره

      من دارم هرروز بهتر از قبل میشم وخدارا شکر میگم و از تمام قلبم از خدا میخوام که برای شما هم همینطور باشه و هر روز خییییییلی بهتر از قبل باشید٫

      آمین???????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ایرج نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 3139 روز

    با یاد و نام خدا

    سلام خدمت تمامی عزیزان

    مطلبی رو که میخوام بیان کنم عین تجربه کاری و عملکردم هستش

    ۱۶سال است که کاربازاریابی آفلاین رو انجام میدم و حدود۶سال اول شروع بمعرفی خود و کارم کردم و بعد از آن خدمات و تجربیات کاری که در اختیار مشتریان میدادم منجر افزایش تعداد درخواست کنندگان شد تا زمانی که دقیقا خودم ، گفتم تا این میزان درآمد برایم کفایت میکند و نیازی به بیشتر بودن آن ندارم ، البته این رو بگم ، من الان متوجه این موضوع شدم در آن زمان بهیچ وجه نمیدونستم و بعد از آن شروع به پایین آمدن درآمد با توجه به افزایش ساعت کاری ، توام با آن افزایش بدهی و دردسرهای دیگر شدم

    دقیقا یادم میاد که زمستان چند سال پیش ، دو سه روز من جهت کار بیزنس به کلی از مناطق سر زدم و حتی یک مشتری هم نتوانستم جذب کنم و روز چهارم برف شدیدی بارید و باعث شد که من پیاده سمت شرکت برم و حین رفتن از برفی که میبارید لذت میبردم و تقریبا ناحواسته ، مشکلات رو (بخاطر عدم آگاهی از قوانین)نادیده گرفتم و عین کودکی که از لیز خوردن روی برفها و دیدن گنجشگها که در اون برف و سرما رو شاخه های برف گرفته درختان ، جیک جیک میکردند میخندیم از دیدن کودکان و جوانهایی که برف بازی میکردند انرژی میگرفتم تا اینکه رسیدم شرکت و باور کنید اون روز بیشترین تماس تلفنی برای انجام کار رو داشتم و این در حالی بود که من اصلا با موضوعاتی که استاد عباس منش بیان میکنند خبر نداشتم

    حدود دو سال است که سایت و مطالب استاد همدم عزیزی برای من شده ، آرامشی که پیدا کردم با هیچ مبلغ ریالی قابل خرید نیست

    باور پیدا کردم که با دویدن ، حرص و جوش خوردن بجایی نمیشه رسید باید خدا خودت را باور کنی و بسپاری بخودش و فقط فقط از صمیم دل ازش بخواهی ،الان دیگه ، با توجه به تجربه قبلی که داشتم برای کسب ثروت حد و اندازه ایی قائل نیستم و میگم خدایا ازت میخوام و هر روز هم بیشتر از روز های قبل ، و مانند بچه ها هر چیزی رو که برایم خوشایند است رو میخوام و باور کنید ، که مشتریهای قبلی برایم بازاریابی میکنند

    بهیچ وجه ، از اتفاقات سیاسی و اجتماعی بیرون خبر ندارم بخاطر همون کسب و کارم روز بروز بهتر و رو به رشد هستش ، سال ۹۸رو برای خودم سال شروع وفور ثروت(فکر کنم بیشتر دوستان نیز بهمین صورت بودند) اسم گزاری کردم و از اولین ساعت شروع بکار(۱۶ام فروردین)بعینه اتفاق افتاد و مشتری که چندین سال میشد که تماسی با من نداشت جهت خرید محصولی با مبلغ بالا اقدام کرد و اونجا خداوند رو شکر گفتم

    با هر اتفاق بظاهر کوچک سپاسگزار خداوند هستم عین استاد که میگفت دونستم ، که در راه درست قدم برمیدارم من هم جاپای درست استاد رو پیدا کرده و ادامه میدم و اونهم فقط فقط با باور قوانین الهی میسر است

    بهیچ وجه کار سخت و بغرنجی نیست باید یقین پیدا کنیم که خداوند همیشه پشتیبان و همراهمون هست امید که همگی در این راه ثابت قدم باشیم

    آرزوی بهترینها را برای همه خواهانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: