این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4221نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همه دوستان.
گام سیزدهم از خانه تکانی ذهن.
تشخیص اصل از فرع.
به نظر من جواب سوال کار کردن روی باورهاست.
یعنی کار کردن روی باورها اصله. البته باید اینو باور داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما به وسیله افکار و باورهامون شکل میگیره.
من از کارم بیرون اومدم و کسب و کار خودمو راه اندازی کردم. اصلا همین بیرون اومدن از کارم به واسطه باورهای توحیدی بود ، خدا کمکم میکنه و میتونم وارد کار مورد علاقم بشم.
خیلی ها تو همین مرحله میمونن، یعنی اصلا نمیتونن این مرحله رو واردش بشن، چون شرک بهشون اجازه نمیده. خدا رو عمیقا باور ندارن که میتونه کمکشون کنه.
من با توکل به خدا شروع کردم کارمو. اینم یاد گرفته بودم که وقتی وارد مسیر علاقت بشی ، و رسالتت رو که همون علاقت هست انجام بدی، خدا مشتری ها رو برات میاره.
البته باورهای توحیدی چیزیه که همیشه باید روش کار کنیم.
در همون اوایل شروع کارم، خداوند مشتری های زیادی رو به سمت من هدایت کرد. خداوند کارها رو برای من انجام میده.
خیلی از مشتری ها از کیفیت کارم تعریف میکردن و منو تحسین میکردن. در واقع این خداوند بوده و هست که از طریق دستانش منو تحسین میکنه و من لذت میبرم. خیلی حس خوبی داره که اینو درک کنی که خدا داره از طریق دستانش ، تحسینت میکنه، تشویقت میکنه.
گام به گام جلو رفتم ، الان هم تمام تلاشمو میکنم که تا همیشه روی باورام کار کنم و طبق الهاماتی که بهم میشه عمل کنم .
گام سیزدهم از پروژه « گام به گام تا خانه تکانی ذهن»
خدا توفیق گوش دادن فایل تفاوت اصل از فرع رو بهم داد… خدایا ممنونم
اینجوری که من از فایل درک می کنم این نوع تفکر و نگرش استاد در مورد صفر تا صد کسب و کارها ، تمامی معادلات و زیرساخت های علمی رو می بره زیر سؤال و تمرکز روی جریان هدایت داره …
«« نیروی هدایتگر درونی »»
سوالی که برای بیزینس خودم گذاشتم اینه که:
خدایا توی بیزینسم چطوری باید از نیروی هدایت درونی ام بهره ببرم؟
چطور می تونم صدای هدایت درونم رو بلند بشنوم و حسش کنم؟
روی چه فاکتورهایی باید تمرکز کنم ؟
خدایا همینطور که آشنا شدم و به زبانم آوردی این موضوع رو توفیق درک و فهم این نیرو و عمل بهش رو بده
آروم آروم تا فهم و درک این نیرو در وجودم پیش میرم … با ادامه دادن توی این مسیر قطعاً به تجربش می رسم
امروزخیلی خوشحال هستم که قدمهای دوره شروع شده ومن می تونم دوباره ردپای خودم روبزارم
داستان تجارت وتبلیغات وقوانین بشری برای کسب وکارو روشهای تبلیغ وغیره همه اینها رو من درچالشی که درنتیجه همکاری با دودوست که درزمینه اموزش فعالیت می کردند وچون پسر من وقتی کوچک بود شاگرد اونها بود باعث شد من به مشکلات اونها پی ببرم وخواستم که به اونها دراین زمینه کمک کنم که درواقع اموزش برای پسر من وسایرشاگردان وخصوصا خود کسانی که عظم این کارو کرده بودند وجلو رفته بودند کمکی باشه درجهت رفع موانع وعمکرد بهتر وباایمانی که باعث عملی شد که حتی وقتی چند کارشناس قراربود به مامشاوره بدن وراهنمای مسیرماباشند قابل باورنبود یعنی طبق محاسبه وتجربه علمی وعملی اونها غیرممکن ها ممکن شد بطوری که برای افتتاح مکانی که به لطف خداوند وبا الهامت قلبی توانستم جورکنم که داستان مفصلی دارد پیداشدن مکان وپول اجاره اونجا بماند این باعث شد ایمان من به الهامات قوی تربشه به طوری که من با مدت زمانی که قراربود محل اموزشی را بادعوت ازکارشناسان وافراد دیگر جهت حمایت حضوریابند جوری شد که ما باکمبود زمان ازنظر کارشناسان امورمواجه شدیم اما من چون باورداشتم وبراساس الهامات قلبی خودم کارم روشروع کرده وادامه میدادم به حرف اونها توجهی نکردم وگفتم من درزمان مقرر افتتاحیه خواهم داشت اما دوستان همراه من درمسیر نگران شدند که زمان کم داریم ونمیشه من با روش خودم اونهاروقانع کردم وکفتم شما اصلا به مدت زمان تا افتتاحیه اصلا فکرهم نکنید وهیچ توجهی نداشته باشید که زمان نداریم من گفتم ماخداروداریم اون همه چیزداره وهمه چیزهارو به وقتش جوروهماهنگ خواهد کرد ومن یقین دارم اوضاع به ظاهرناجوربود اما من ایمان داشتم مایک درجلو ساختمان داشتیم ویه درپشتی ومخفی ما تا لحظه بریدن روبان درب ورودی داشتیم کارمیکردیم به محض زدن قیچی وورود میهمانان به داخل سالن ورودی دوستان تیم ما هم کارشان تمام شده بود وازدرب خروجی پشت ساختمان خارج شدند وهیچ کس هم متوجه داستان نشد وافتتاحیه هم سروقت وطبق برنامه ما برخلاف باورکارشناسها که همش طبل نشدن ونبودن میزدند طبق علم وتجربه شان اما من با باوروایمان ویقین کامل کارم راانجام دادم بانتیجه کامل وصحیح که کارشناسان میگفتند این غیرممکنه معجزه کردی من گفتم برای ما همیشه معجزه هست برای کسی که باورش دارد نتیجه این که وقتی به اصل توجه داری فرع ها توروازمسیرت منحرف نمی کنند و می تونی هرناممکنی رو ممکن وعملی کنی
خود هدایت من به اینجا خوداصل هستش چونکه من با توجه به فرکانسهام اول به جای دیگه هدایت شدم و یه جورایی اموزشهای اون استاد منو تو منگنه قرار میداد همه در تدریساش از صد 5 درصد اصل بود الباقی فرع بود به قول خودمون هی میپیچوند که انگار این اموزش خیلی کارش درسته وواقعا من قلبم اصلا راضی نمیشد هی میگفتم این اصل داستان نیست وبه لطف الله به اینجا هدایت شدم وواقعا هرچه که میام جلوتر بیشتر بهم ثابت میشه که اینجا فقط در مورد اصل گفته میشه وواقعا قلبم هرلحظه راضی تر میشه
ودر جواب استاد میتونم بگم
استاد توحیدی عمل میکنن وتمام اموزشها وعملکردشون واقعا با این اصل هستش ،ودر توحید همه چی هست و همه چی اصله ،از قران اموزش میگیرن وبه درستی عمل میکنن تو قران از اعتماد به خدا ،از تکامل ،از فرصت دادن به خودمون،از نترسیدن،از طریقه دریافت الهامات وعمل کردن به الهامات وهر انچه که نیاز هستش که ما بتونیم در این دنیا یه تجربه عالی از زندگیمون داشته باشیم رو داره وواقعا استاد خداییش به صورت حرفه ای ودرست واو به واو توضیح میدن ،ومن نمیتون با این یه پیام همرو توضیح بدم ونیاز هستش که به تک تک فایلهای استاد رجوع کنیم وهر کدومو بارها وبارها تا اخر عمرمون گوش بدیم
ونکته خیلی مهمی که اصل هستش استاد برای من روشن کردش واصلن وکلا نظر من رو به این زندگی عوض کرد این بود که من قبل ازاین دوست داشتم که هرچیزیکه بدست میارم با حس مالکیت به دست بیارم وغافل از اینکه این اشتباهه وحالا هم خاسته ام خیلی بزرگتر شدن وهم میخام هر چیزی یا هرحسی که درسته رو تجربه کنم اصلن به قول استاد ما اومدیم که تجربه کنیم ولذت ببریم مثلا من یه بنز شاسی بلند سقف باز مشکی با خیلی ابشنها رو دوست دارم نه برای اینکه فخر بفروشم فقط میخام لذت بردنشو تجربه کنم وازش استفاده کنم ،واول خدارو خیلی شاکر هستم به خاطر این اصل وبسیار سپاسگزار از استاد عزیز که اموزش میدن هم درست وهم اصل،این چیزیکه که من ازش خیلی لذت میبرم چونکه تو زندگیم در اینجا با اصلها روبرو میشم واقعا مرسییی
نشانه روز من بود و اومدم کامنتها رو بخونم چه قشنگ نوشتی و چه باور عالی میشه
قبل ازاین دوست داشتم که هرچیزیکه بدست میارم با حس مالکیت به دست بیارم وغافل از اینکه این اشتباهه وحالا هم خاسته ام خیلی بزرگتر شدن وهم میخام هر چیزی یا هرحسی که درسته رو تجربه کنم اصلن به قول استاد ما اومدیم که تجربه کنیم ولذت ببریم
این جمله منو به فکر برد اره اعتبار به خداست و من میخوام لذت ببرم
بوم مدل کسب و کار تعیین کننده 9 مورد مهم و مربوط به کسب و کاره و در کل تفاوت بیزینس ها باهم در آن 9 مورد ایجاد میشه
9 مورد رو لیست میکنم
1. مشتری
2. ارتباط با مشتری
3. کانالهای ارتباطی
4. ارزش پیشنهادی
5. فعالیت های کلیدی
6. منابع کلیدی
7. شرکای کلیدی
8. هزینه ها
9. جریان درآمدی
استاد عباس منش عزیز، محترم و دوست داشتنی از این 9 مورد بر روی ارزش پیشنهادی تمرکز کردند و مثل ایده کتاب گاو بنفش که عقیده داره تبلیغات بی اثر شده دلیل موفقیت کسب و کار رو ارزش پیشنهادی منحصر به فرد می دونه
نتیجه اینکه استاد ما هم از مارکتینگ دارن استفاده می کنند ولی به شکل موثرتر و نوینتر
پروژه خانه تکانی ذهن | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
کلید های مسیر توحید در عمل:
ایمانی که استمرار در عمل می آورد.
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
توانایی تشخیص اصل از فرع و سرمایه گزاری روی خودت
چه آگاهی های ناب و گهرباری…
باید این آگاهی را بر سرلوحه زندگی مان با خط زرین نوشت…
اما…
فقط این کافی نیست…
باید عمل کنیم به این آگاهی های ناب (عمل کنیم)
و زنبور بی عسل نباشیم…
و زنبور بی عسل نباشیم…
آقا جان مخاطب اصلی این جملات خودم هستم خودم…
درینجا نوشتم تا به خودم یادآوری کنم که
با دانستن به این حرف ها شاید یک احساس خوب موقتی داشته باشی
اما مطمین باش تا وقتی که این آگاهی ها وارد عمل نشود در زندگی ات،
نتیجه ای هم رخ نخواهد داد
نقطه سر خط…
خداوند بار ها درین باره در قرآن سخن گفته:
آیه پنجم سوره مبارکه جمعه: مثال کسانی که به آگاهی های که به ایشان دادیم عمل نمی کنند و حق آن را ادا نمی کنند
(واقعا تنها راه که می توانیم حق این آگاهی های ارزشمند این سایت الهی را اد کنیم عمل کردن به این آگاهی هاست) مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند.
چه کسی خوش گفتار تر از آن است که به سوی خداوند دعوت میکند وعمل صالح انجام می دهد.
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ – آیا مردم را به خیر و نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید؟» (بقره/44)
«لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ – چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!» (صف/2)
آقا جان به قول استاد مسیر خیلی ساده است، قانون خیلی ساده است:
علاقه و عشق خودت را پیدا کن،
باور های مناسب درباره اش بساز،
این باور ها را تکرار و تکرار کن تا به ثبات فرکانسی برسی،
اصول و فروع زندگی ات را مشخص کن،
تمام تمرکزت را بصورت لیزری روی اصول زندگی ات بگذار…
به ایده ها و الهاماتی که در مسیر به تو الهام میشود عمل کن،
عمل کن
و بعد….
بووووووووووووم!
نتایج مثبت مثل باران رحمت الهی هر لحظه بر تو می بارد… و می شوی سوار بر شانه های خدا…
و چه چیزی بهتر از این که انسان سوار شانه های خدا بشود…
چه چیزی بهتر از این که انسان فقط به خداوند توکل کند…
چقدر خوبه که انسان توحید را سرلوحه زندگی اش قرار بدهد…
چقدر خوبه که آدمی خودش را تسلیم پروردگار نماید…
زندگی به تمام معنا یک بهشت واقعی می شود.
تمام این ها به شرطی اتفاق می افتد که ما عمل کنیم به قوانین…
عمل کنیم به این آگاهی ها و فقط به عنوان مسکن نگاه نکنیم…
به عمل کار بر آید بر سخندانی نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
در زیر چند حدیثی از امامان عزیزمان درباره عمل گرایی میگزارم امیدوارم عمل کنیم به آگاهی ها:
امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: «ای مردم به خدا سوگند شما را به هیچ طاعتی تشویق نمی کنم مگر قبلاً خودم آن را انجام می دهم و از هیچ کار خلافی باز نمی دارم مگر این که پیش از شما از آن دوری جسته ام.» نهج البلاغه – خطبه 175
امام صادق: کونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ
با غیر زبان خویش مردم را دعوت کنید،
امام صادق:کونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَا تَکونُوا دُعَاهً بِأَلْسِنَتِکمْ
مردمان را با اعمال خود (به خوبی ها) دعوت کنید نه با زبان های خود.
خدایا! فقط با کمک و لطف تو می توانیم درین مسیر به شادکامی و عاقبت به خیری برسیم…
سلام
زیباترین حالت توی این درس نداشتن دیوارخانه هاست که اینقدرامنیت داره که به همین راحتی .
سوال مهم من بود این سوال،که با جواب ندادن بهش خیلی ضدحال شد،متشکرم باز بهرحال
سلام ..
دوست عزیز متوجه منظورتون نشدم..
ولی اگر پاسخ خود استاد رو به سوال میخواید برید در قسمت دانلود ها،، باورهای ثروت ساز و فایل اصل و اساس موفقیت در یک کسب و کار رو نگاه کنید..
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همه دوستان.
گام سیزدهم از خانه تکانی ذهن.
تشخیص اصل از فرع.
به نظر من جواب سوال کار کردن روی باورهاست.
یعنی کار کردن روی باورها اصله. البته باید اینو باور داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما به وسیله افکار و باورهامون شکل میگیره.
من از کارم بیرون اومدم و کسب و کار خودمو راه اندازی کردم. اصلا همین بیرون اومدن از کارم به واسطه باورهای توحیدی بود ، خدا کمکم میکنه و میتونم وارد کار مورد علاقم بشم.
خیلی ها تو همین مرحله میمونن، یعنی اصلا نمیتونن این مرحله رو واردش بشن، چون شرک بهشون اجازه نمیده. خدا رو عمیقا باور ندارن که میتونه کمکشون کنه.
من با توکل به خدا شروع کردم کارمو. اینم یاد گرفته بودم که وقتی وارد مسیر علاقت بشی ، و رسالتت رو که همون علاقت هست انجام بدی، خدا مشتری ها رو برات میاره.
البته باورهای توحیدی چیزیه که همیشه باید روش کار کنیم.
در همون اوایل شروع کارم، خداوند مشتری های زیادی رو به سمت من هدایت کرد. خداوند کارها رو برای من انجام میده.
خیلی از مشتری ها از کیفیت کارم تعریف میکردن و منو تحسین میکردن. در واقع این خداوند بوده و هست که از طریق دستانش منو تحسین میکنه و من لذت میبرم. خیلی حس خوبی داره که اینو درک کنی که خدا داره از طریق دستانش ، تحسینت میکنه، تشویقت میکنه.
گام به گام جلو رفتم ، الان هم تمام تلاشمو میکنم که تا همیشه روی باورام کار کنم و طبق الهاماتی که بهم میشه عمل کنم .
خدا رو شکر که در مدار این آگاهی ها قرار گرفتم.
سلام و درود به همه دوستان
گام سیزدهم از پروژه « گام به گام تا خانه تکانی ذهن»
خدا توفیق گوش دادن فایل تفاوت اصل از فرع رو بهم داد… خدایا ممنونم
اینجوری که من از فایل درک می کنم این نوع تفکر و نگرش استاد در مورد صفر تا صد کسب و کارها ، تمامی معادلات و زیرساخت های علمی رو می بره زیر سؤال و تمرکز روی جریان هدایت داره …
«« نیروی هدایتگر درونی »»
سوالی که برای بیزینس خودم گذاشتم اینه که:
خدایا توی بیزینسم چطوری باید از نیروی هدایت درونی ام بهره ببرم؟
چطور می تونم صدای هدایت درونم رو بلند بشنوم و حسش کنم؟
روی چه فاکتورهایی باید تمرکز کنم ؟
خدایا همینطور که آشنا شدم و به زبانم آوردی این موضوع رو توفیق درک و فهم این نیرو و عمل بهش رو بده
آروم آروم تا فهم و درک این نیرو در وجودم پیش میرم … با ادامه دادن توی این مسیر قطعاً به تجربش می رسم
به خدا می سپارمتون
سلام به همه ی اونایی که دوتا ویژگی مثبته سازنده دارن به اسم یادگیری و بکارگیری؛
مطالب به شدت تاثیر گذار هستن برای من که حالمو از خوب به عالی تبدیل میکنه.ولی….
سطح و کلاس کار استاد به شدت بالاست….من میفهممش و (متناسب) با جایگاهی که هستم رو اثر مثبت داره.
سلام به همه دوستان
قدم سیزدم از دوره خانه تکانی ذهن
امروزخیلی خوشحال هستم که قدمهای دوره شروع شده ومن می تونم دوباره ردپای خودم روبزارم
داستان تجارت وتبلیغات وقوانین بشری برای کسب وکارو روشهای تبلیغ وغیره همه اینها رو من درچالشی که درنتیجه همکاری با دودوست که درزمینه اموزش فعالیت می کردند وچون پسر من وقتی کوچک بود شاگرد اونها بود باعث شد من به مشکلات اونها پی ببرم وخواستم که به اونها دراین زمینه کمک کنم که درواقع اموزش برای پسر من وسایرشاگردان وخصوصا خود کسانی که عظم این کارو کرده بودند وجلو رفته بودند کمکی باشه درجهت رفع موانع وعمکرد بهتر وباایمانی که باعث عملی شد که حتی وقتی چند کارشناس قراربود به مامشاوره بدن وراهنمای مسیرماباشند قابل باورنبود یعنی طبق محاسبه وتجربه علمی وعملی اونها غیرممکن ها ممکن شد بطوری که برای افتتاح مکانی که به لطف خداوند وبا الهامت قلبی توانستم جورکنم که داستان مفصلی دارد پیداشدن مکان وپول اجاره اونجا بماند این باعث شد ایمان من به الهامات قوی تربشه به طوری که من با مدت زمانی که قراربود محل اموزشی را بادعوت ازکارشناسان وافراد دیگر جهت حمایت حضوریابند جوری شد که ما باکمبود زمان ازنظر کارشناسان امورمواجه شدیم اما من چون باورداشتم وبراساس الهامات قلبی خودم کارم روشروع کرده وادامه میدادم به حرف اونها توجهی نکردم وگفتم من درزمان مقرر افتتاحیه خواهم داشت اما دوستان همراه من درمسیر نگران شدند که زمان کم داریم ونمیشه من با روش خودم اونهاروقانع کردم وکفتم شما اصلا به مدت زمان تا افتتاحیه اصلا فکرهم نکنید وهیچ توجهی نداشته باشید که زمان نداریم من گفتم ماخداروداریم اون همه چیزداره وهمه چیزهارو به وقتش جوروهماهنگ خواهد کرد ومن یقین دارم اوضاع به ظاهرناجوربود اما من ایمان داشتم مایک درجلو ساختمان داشتیم ویه درپشتی ومخفی ما تا لحظه بریدن روبان درب ورودی داشتیم کارمیکردیم به محض زدن قیچی وورود میهمانان به داخل سالن ورودی دوستان تیم ما هم کارشان تمام شده بود وازدرب خروجی پشت ساختمان خارج شدند وهیچ کس هم متوجه داستان نشد وافتتاحیه هم سروقت وطبق برنامه ما برخلاف باورکارشناسها که همش طبل نشدن ونبودن میزدند طبق علم وتجربه شان اما من با باوروایمان ویقین کامل کارم راانجام دادم بانتیجه کامل وصحیح که کارشناسان میگفتند این غیرممکنه معجزه کردی من گفتم برای ما همیشه معجزه هست برای کسی که باورش دارد نتیجه این که وقتی به اصل توجه داری فرع ها توروازمسیرت منحرف نمی کنند و می تونی هرناممکنی رو ممکن وعملی کنی
پروردگارا سپاسگزارم
درود بر جناب عباسمنش و تمامی عزیزان
خدا شاهده یک هفته میشه معنی زندگی رو فهمیدم
خدارو شکر به این مسیر هدایت شدم تا آگاهی خداشناسی و خودشناسی را بیاموزم
شادمانم در کنار شما هستم
درپناه خداوند سلامت و مانا باشید
خداونداشکرت
باسلام خدمت دوستان صمیمی من
واستاد عزیز وخانم شایسته
اول یه چیزی درمورد اصل وفرع بگم
خود هدایت من به اینجا خوداصل هستش چونکه من با توجه به فرکانسهام اول به جای دیگه هدایت شدم و یه جورایی اموزشهای اون استاد منو تو منگنه قرار میداد همه در تدریساش از صد 5 درصد اصل بود الباقی فرع بود به قول خودمون هی میپیچوند که انگار این اموزش خیلی کارش درسته وواقعا من قلبم اصلا راضی نمیشد هی میگفتم این اصل داستان نیست وبه لطف الله به اینجا هدایت شدم وواقعا هرچه که میام جلوتر بیشتر بهم ثابت میشه که اینجا فقط در مورد اصل گفته میشه وواقعا قلبم هرلحظه راضی تر میشه
ودر جواب استاد میتونم بگم
استاد توحیدی عمل میکنن وتمام اموزشها وعملکردشون واقعا با این اصل هستش ،ودر توحید همه چی هست و همه چی اصله ،از قران اموزش میگیرن وبه درستی عمل میکنن تو قران از اعتماد به خدا ،از تکامل ،از فرصت دادن به خودمون،از نترسیدن،از طریقه دریافت الهامات وعمل کردن به الهامات وهر انچه که نیاز هستش که ما بتونیم در این دنیا یه تجربه عالی از زندگیمون داشته باشیم رو داره وواقعا استاد خداییش به صورت حرفه ای ودرست واو به واو توضیح میدن ،ومن نمیتون با این یه پیام همرو توضیح بدم ونیاز هستش که به تک تک فایلهای استاد رجوع کنیم وهر کدومو بارها وبارها تا اخر عمرمون گوش بدیم
ونکته خیلی مهمی که اصل هستش استاد برای من روشن کردش واصلن وکلا نظر من رو به این زندگی عوض کرد این بود که من قبل ازاین دوست داشتم که هرچیزیکه بدست میارم با حس مالکیت به دست بیارم وغافل از اینکه این اشتباهه وحالا هم خاسته ام خیلی بزرگتر شدن وهم میخام هر چیزی یا هرحسی که درسته رو تجربه کنم اصلن به قول استاد ما اومدیم که تجربه کنیم ولذت ببریم مثلا من یه بنز شاسی بلند سقف باز مشکی با خیلی ابشنها رو دوست دارم نه برای اینکه فخر بفروشم فقط میخام لذت بردنشو تجربه کنم وازش استفاده کنم ،واول خدارو خیلی شاکر هستم به خاطر این اصل وبسیار سپاسگزار از استاد عزیز که اموزش میدن هم درست وهم اصل،این چیزیکه که من ازش خیلی لذت میبرم چونکه تو زندگیم در اینجا با اصلها روبرو میشم واقعا مرسییی
به نام خداوند هدایتگر
سلام آقا مسعود
نشانه روز من بود و اومدم کامنتها رو بخونم چه قشنگ نوشتی و چه باور عالی میشه
قبل ازاین دوست داشتم که هرچیزیکه بدست میارم با حس مالکیت به دست بیارم وغافل از اینکه این اشتباهه وحالا هم خاسته ام خیلی بزرگتر شدن وهم میخام هر چیزی یا هرحسی که درسته رو تجربه کنم اصلن به قول استاد ما اومدیم که تجربه کنیم ولذت ببریم
این جمله منو به فکر برد اره اعتبار به خداست و من میخوام لذت ببرم
خدایا شکرت چه قلبم آروم شد
ممنون از شما
ممنون
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال
بوم مدل کسب و کار تعیین کننده 9 مورد مهم و مربوط به کسب و کاره و در کل تفاوت بیزینس ها باهم در آن 9 مورد ایجاد میشه
9 مورد رو لیست میکنم
1. مشتری
2. ارتباط با مشتری
3. کانالهای ارتباطی
4. ارزش پیشنهادی
5. فعالیت های کلیدی
6. منابع کلیدی
7. شرکای کلیدی
8. هزینه ها
9. جریان درآمدی
استاد عباس منش عزیز، محترم و دوست داشتنی از این 9 مورد بر روی ارزش پیشنهادی تمرکز کردند و مثل ایده کتاب گاو بنفش که عقیده داره تبلیغات بی اثر شده دلیل موفقیت کسب و کار رو ارزش پیشنهادی منحصر به فرد می دونه
نتیجه اینکه استاد ما هم از مارکتینگ دارن استفاده می کنند ولی به شکل موثرتر و نوینتر
#بنام خدای مهربان
پروژه خانه تکانی ذهن | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
کلید های مسیر توحید در عمل:
ایمانی که استمرار در عمل می آورد.
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
توانایی تشخیص اصل از فرع و سرمایه گزاری روی خودت
چه آگاهی های ناب و گهرباری…
باید این آگاهی را بر سرلوحه زندگی مان با خط زرین نوشت…
اما…
فقط این کافی نیست…
باید عمل کنیم به این آگاهی های ناب (عمل کنیم)
و زنبور بی عسل نباشیم…
و زنبور بی عسل نباشیم…
آقا جان مخاطب اصلی این جملات خودم هستم خودم…
درینجا نوشتم تا به خودم یادآوری کنم که
با دانستن به این حرف ها شاید یک احساس خوب موقتی داشته باشی
اما مطمین باش تا وقتی که این آگاهی ها وارد عمل نشود در زندگی ات،
نتیجه ای هم رخ نخواهد داد
نقطه سر خط…
خداوند بار ها درین باره در قرآن سخن گفته:
آیه پنجم سوره مبارکه جمعه: مثال کسانی که به آگاهی های که به ایشان دادیم عمل نمی کنند و حق آن را ادا نمی کنند
(واقعا تنها راه که می توانیم حق این آگاهی های ارزشمند این سایت الهی را اد کنیم عمل کردن به این آگاهی هاست) مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند.
(مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ اَسْفَارًا) (سوره مبارکه جمعه آیه پنجم)
وقتی این آگاهی در زندگی مان تاثیر نکند و به آنها عمل نشود
چه در سینه ها باشد و یا چه در پشت، فرقی ندارد…
یا در جایی دیگر
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً
چه کسی خوش گفتار تر از آن است که به سوی خداوند دعوت میکند وعمل صالح انجام می دهد.
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ – آیا مردم را به خیر و نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید؟» (بقره/44)
«لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ – چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!» (صف/2)
آقا جان به قول استاد مسیر خیلی ساده است، قانون خیلی ساده است:
علاقه و عشق خودت را پیدا کن،
باور های مناسب درباره اش بساز،
این باور ها را تکرار و تکرار کن تا به ثبات فرکانسی برسی،
اصول و فروع زندگی ات را مشخص کن،
تمام تمرکزت را بصورت لیزری روی اصول زندگی ات بگذار…
به ایده ها و الهاماتی که در مسیر به تو الهام میشود عمل کن،
عمل کن
و بعد….
بووووووووووووم!
نتایج مثبت مثل باران رحمت الهی هر لحظه بر تو می بارد… و می شوی سوار بر شانه های خدا…
و چه چیزی بهتر از این که انسان سوار شانه های خدا بشود…
چه چیزی بهتر از این که انسان فقط به خداوند توکل کند…
چقدر خوبه که انسان توحید را سرلوحه زندگی اش قرار بدهد…
چقدر خوبه که آدمی خودش را تسلیم پروردگار نماید…
زندگی به تمام معنا یک بهشت واقعی می شود.
تمام این ها به شرطی اتفاق می افتد که ما عمل کنیم به قوانین…
عمل کنیم به این آگاهی ها و فقط به عنوان مسکن نگاه نکنیم…
به عمل کار بر آید بر سخندانی نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
در زیر چند حدیثی از امامان عزیزمان درباره عمل گرایی میگزارم امیدوارم عمل کنیم به آگاهی ها:
امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: «ای مردم به خدا سوگند شما را به هیچ طاعتی تشویق نمی کنم مگر قبلاً خودم آن را انجام می دهم و از هیچ کار خلافی باز نمی دارم مگر این که پیش از شما از آن دوری جسته ام.» نهج البلاغه – خطبه 175
امام صادق: کونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ
با غیر زبان خویش مردم را دعوت کنید،
امام صادق:کونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَا تَکونُوا دُعَاهً بِأَلْسِنَتِکمْ
مردمان را با اعمال خود (به خوبی ها) دعوت کنید نه با زبان های خود.
خدایا! فقط با کمک و لطف تو می توانیم درین مسیر به شادکامی و عاقبت به خیری برسیم…