این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اصل باور به اگاهیی خداوند و باور به هدایت و الهامات خداست
و نمیشه یهو این همه باور هایی که درموردفرع داشتیم رو تغییر بدیم
باید تمرین کنیم و ادامه بدیم و کمکم هی اصل رو درک کنیم و بهش عمل کنیم .
و درمورد عمل به دانسته ها که میدونیم مهمترین چیزه دیگه ،تاوقتی که عمل نکینم نتیجه ای نمیگیریم
به جای تمرکز به این که بقیه رو درست کنیم مسیر درست رو بهشون بگیم . بیایم سعی کنیم خودمون رو درست کنیم ووقتی نتیحه بگیریم اونایی که تو مدارش باشم از ما الگو میگیرن خودشون تغییر میکنن و اونایی که درمدارش نباشن از صبح تا شب ما حرف بزنیم باهاشون هیچ فایده ای نداره و فقط خودمون از مسیر دور میشیم و خودمون هم مسیر رو گم میکنیم.
اصل جهان اینه که ما با افکارمون کانون توجهمون باور هامون داریم زندگیمون رو خلق میکنیم
و کل وظیفهما کنترل و جهت دهی افکار و بیشتر ماندن در احساس آرامش و خوبه.
سلام به استاد عباسمنش عزیز، خانم شایسته عزیز و دوستانم در پروژه خانه تکانی به صورت گام به گام
خداراسپاسگزارم که با حداقل و اندک ایمان و قدرتی که در وجود خود میدیدم منو هدایت کرد
خداراسپاس که اینجا اینجا هستم و تا الان 13 گام ،13 قدم را برداشتم و هر گام خودم متعهد به کامنت گذاشتن و خوندن کامنتهای دوستان عزیزم کردم
خداراسپاس یک بستری مثل سایت استاد عباسمنش وجود داره که میتونم برای رشد خودم و رسیدن به جواب سوالات و پیدا کردن راه ها وقت بذارم
امروز به خودم گفتم کاش برای تیم فوتسالی که در آینده قراره اونجا بازی کنم
محیطی که میخوام توش زندگی کنم و
هر جایی که رفت و آمد دارم در سطح و کیفیت این سایت باشه
خداروشکر که امروز هم فرصت اینو داشتم که از این فرصتی که خداوند بهم داده یعنی فرصت زندگی استفاده کنم، با اینکه خیلی خسته و کوفته بودم و بدنم درد میکرد و با احساس ناجالبی بلند شدم چون خیلی من از اینکه صبح ها بلند شم مقاومت دارم من از پارسال که دور و برم رو خلوت کردم شروع کردم که صبح ها بلند شدن ولی نتونستم دوام بیارم خیلی سخت بود
هر روز احساس میکردم یک جنازه رو باید از روی تخت بلند کنم بلند میشدم روزم رو شروع میکردم ولی بسیار در مقابل تغییر مقاومت داشتم و هنوزم دارم
و نمیفهمیدم برای چی دارم بلند میشم فقط میخواستم یک راهی پیدا کنم و تغییر کنم و این اصرار من باعث شد من زده بشم و
بعد از اون رها کردم و دیر تر از خواب بلند میشدم
تا همین هفته های قبل یعنی از روزی که گام اول را شروع کردم صبح زودتر بلند میشم
البته این تصمیم قبل از اینکه متوجه پروژه بشم گرفتم بخاطر اینکه تصمیمی گرفته بودم که تنهایی برای اولین بار برم اهواز هم بر ترسام غلبه کنم به عنوان یک قدم و قدمی دیگه اینکه خودم به تیمی معرفی کنم
قبلا تنهایی سفر داشتم ولی همش با حساب کردن روی اینو اون که اگر رسیدم مقصد تنها نباشم
ولی اینبار اینطوری نبود هم اسم علاقم وسط بود هم نشون دادن ایمانم به شکل واقعی
خداروشکر میکنم اما امروز با اینکه بازم برام سخته بلند شدن ولی هر روز در ادامه روی انرژیم کار میکنم بعد از 2 ساعت باز زمان میذارم و سعی میکنم روی تغییر باورها و صداهای ذهنم تمرکز داشته باشم
تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
میخوام از استاد و همینطور از علاقه و کار خودم بگم
دلیل اینکه استاد میگن من این کارایی که بقیه اساتید بازاریابی میکنن و آموزش میدن نمیکنم
دلیلش اینکه استاد بسیار باور قدرتمندی داره که تنها راه رسیدن به ثروت حرکت در مسیر علایقم هست انجام کاری که من (این من میتونه هر انسانی باشه) وقتی بهش میپردازم حالم خوبه لذت میبرم مهم تر همه نگران هیچی نیستم و باهاش عشق میکنم
مسیر من، مسیری که ازش لذت میبرم
پس همین خدایی که این اصل مهم رو بهم نشون دادی و منو هدایت کرده قدرت اینو داره که مشتری یا فالور یا شاگرد یا آمار بازدید بسیار زیاد از سایت یا هرچیزی که برای رشد کارم احتیاج دارم بهم بده و استاد اینو منطقی میکنه و کرده
یادم هست که توی دوره راهنمایی عملی استاد یه مثال منطقی داشت میگفت که همونطور که خدا داره این سیارات و خورشید و… توی مدار خودشون به گردش در میاره بدون اینکه بخواد زور بزنه یا تقلا کنه همینطور خودش با یه انرژی
به دور مدار مخصوص خودش میگرده چرا زندگی من اینطور نباشه منم میخوام بیزینس و… بدون اینکه من زور بزنم که هندل کنم چیزیو توی مسیر خودش حرکت کنه
توب کامنتهام از دوره راهنمای عملی خیلی میگم چوون من با این دوره نتیجههای گرفتم و توی مسیر علایقم قرار گرفتم و خیلی دوس دارم دوباره توی مدارش قرار بگیرم و اینبار علاقه خودم با باور توحیدی و ثروت ساز بسازم
چیزی که از حرفهای استاد توی فایل متوجه شدم اینکه من خیلی باور دارم که خودمونیم که داریم با کانون توجهمو زندگیمون رقم میزنیم
خود این فراوانی و ثروت می آفرینه
خود این عزت نفس می آفرینه
خود این احساس لیاقت می آفرینه
در نتیجه استاد عباسمنش بجای اینکه بیاد روی رشد و پیشرفت و کارها و اقدامات هم صنفی های خودش تمرکز بذاره تمرکز 100 درصدی میذاره روی خودش
اصلا اونوقت چه دلیلی داره که بره مدام سرچ کنه فلان آقا یا فلان خانم داره از چه روش های بازاریابی یا سخنرانی یا… داره استفاده میکنه
تمام تمرکز 100 درصد خودش میذاره که رشد کنه و به هیچ کسم فکر نمیکنه
خداروشکر که در این مسیر منو قرار دادی
در مورد خودم چون من فوتسالیستم و از 18 سالگی فوتسال شروع کردم با فایلهای رایگان و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و مهم تر همه عمل کردن به الهامات و صداهایی که میشنیدم.
خیلی خوب تکاملم طی کردم برای شروع چون من به خانوادم گفتم کنکور سفید میدم و میخوام برم فوتسال و اونا هیچ کدوم نه باور نه فکرش میکرد و من جدی ام توی این قضیه
تونستم راه خودم پیدا کنم و به اندازه که روی ذهنم کار کردم توی سالن و تمریناتم و بیرون از اون پیشرفت کردم یادم اوایل هر روز هر رشدی که داشتم بعد از تمرین مینوشتم توی کانالم
و توجه میکردم بهش
هنوزم اون کانال دارم
یه عالمه اتفاقات خوب رقم زدم
و اجازه ندادم فرع منو گول بزنه
اما از اونجا که ما خیلییییی فراموشکار هستیم
فراموش کردم و نتایجی که داشتم آرامش و احساس ارزشمندی نسبت به علاقم یا بهتره بگم کارم هر روز کمتر کمتر شد بهتره بگم نابود
و الان امروز بعد از گوش دادن به فایل و البته خوندن چند صحفه از کامنتهای این صحفه
از خودم یه چیزی متوجه شدم که من اصل درک نکردم اینکه ذهنم هنوز درگیر اینکه چه کاری انجام بدم
مثلا الان که هفته 4 لیگ برتر هست و به زودی لیگ 1 داره شروع میشه من نه تونستم تیمی برای خودم پیدا کنم
و تمریناتی که اینجا با این تیم داشتم هم کامل گذاشتم کنار چون قشنگ دیروز بهم ثابت شد که هیچچچچچ گونه ارزشی برای علاقه من یعنی فوتسال در هیچ کدوم ابعاد کارم قائل نیستن و اگر اینجا بخوام کامل توضیحش بدم اصلا اینقدر مسخررررررررس رفتارهاشون که همگی میخندین و میگین اینا دیگه کی ان تا کجااا میخوام ادامه بدن
خداروشکر که برای خودم ارزش قائل شدم و جدا شدم
بخاطر همین مدام ذهنم میگه خوب برو مربی شو خب برو پیج بزن درمورد فوتسال و فوتبال بگو
خب برو با توپ حرکت بزن و فیلم بگیر بذار
ولی این اااا چیزی نیست که من میخوام
یا مثلا هنوز که هنوز به من میگن چرا نرفتی دانشگاه و خونه ای چرا
همه اینا نشونه اینکه من هنوز مسیر علاقه شخصی خودم باور نکردم و نداشتم بخاطر همین احتمال زیاد توی این مدت هر تمرین و کار و قدم و زحمتی هم کشیدم در مسیر و هم جهت با علاقم نبوده در مسیر و هم جهت با نتایج و رشدی که میخوام نبوده و اتفاقا منو دور کرده بوده
و همینطور هیچوقت نتونستم به مرحله ای برسم که از علاقم پول در بیارم چون به ایدم و مسیرم اونقدری باور نداشتم و
باور های خوبی ام ندارم
که مثلا بگم من فوتسالیستم و این شغل منه اصلا به شکل شغل توی ذهنم نمیبینمش
بخاطر همین به مربی و شاگردای سالنی هدایت شدم که اونا هم فوتسال اولیت آخرشون و اصلا باور ندارن که فوتسال میتونه شغل بشه
و به عنوان فوتسالیست خودشون شاغل بدونن
هدایت شدم به مربی و هم تیمی هایی که فکر میکند فوتسال یه تفریح که آخر هفته بیایم یه توپ بزنیم بخاطر همین هم یه سری جریانات اتفاق افتاد و یکسری تبعیض ها قائل شدن برای فوتسال نسبت به بقیه رشته ها اون سالن که همین مفهوم و پیام میداد
بنظر من اصل و اساس و جواب سوال این دوستمون اینه
و بقیه مباحث مثل بازاریابی و فروش و فالور و شاگرد و.. چجوری باشه برمیگرده به اینکه چه باورهایی داریم و مسلما هرکس به باور خودش هدایت میشه
باورهای توحیدی استاد جواب سوال این فایل است که این باور توحیدی من سعی کردم که تا جایی که میتونم درموردش صحبت کنم، این باور توحیدی جا داره بیشتر از زاویه های دیگه در موردش صحبت بشه بخاطر همین یه باور خاص نیست بلکه مجموعه ای از باورهای هم ریشه است که این نتایج بینظیر رقم زده برای استاد،
بخاطر همین برمیگردم همون جمله اصلی کامنتم که ما داریم با کانون توجهمو اتفاقات زندگیمون رقم میزنیم و این خودش باورهای فراوانی میسازه لیاقت هم میسازه
هرچقدر که من این اصل مهم درک کردم بقیه موارد هم درک میکنم
خداروشکر میکنم بخاطر اینکه تونستم این آگاهی ها این مطالب رو اینجا بیاد بیارم و بنویسم و قومی برداشته باشم در جهت رسیدن به رویاهام و آرزو هام و احساس خوب درونی خودم
این آگاهی ها خیلی ارزشمنده چون من بعد از سال دوباره دارم آرام و کم کم بیاد میارم
از خدای خودم میخوام کمکم کنه که عمل کنم و این چیزایی که نوشتم رو بتونم به عالی ترین شکل ممکن حتی فراتر از تصورم عمل کنم
آخ چقدر قشنگ میشه که من روزی برسه که از علاقم که برای اینکه توی مسیرش قرار بگیرم همه چیز دادن به درآمد برسم
خودم رئیس خودم باشم خودم بیشتر از همیشه کشف کنم
از دوستان عزیزم که چندین گام از من جلوتر هستن بخاطر کامنتهای خوبشون بسیار سپاسگزارم
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتی.
چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چندتا مطلب اساسی در جواب این سوال وجود داره.
1) چقدر به کارم علاقه دارم؟
بر اساس سالها تجربه معلمی فهمیدم که اگر کسی به کاری یا هنری یا فنی یا علمی علاقه داشته باشه از انجام دادنش، از مهارت پیدا کردن بیشتر در اون زمینه،از ادامه دادن حتی در روزهای بظاهر سخت هم لذت میبره چون دوستش داره . این یکی از مطالب اصلی هست که همیشه استاد دارن بهش تاکید میکنن.
2) من چه باوری نسبت به کسب و کارم دارم؟
ساختن یک باور قوی در زمینه کسب و کارت خیلی خیلی مهمه
این که الگوهای موفق در کاسبی خودم پیدا کنم که به ذهن من کمک کنه تا باور قدرتمندی برای خودم بسازم لازم و ضروری ست. چون در تمام مشاغل هم افراد موفق وجود داره هم افراد شکست خورده. تاکید میکنم در تمام مشاغل. حتی مشاغل به اصطلاح پولساز.
باید اینقدر روی الگو های موفق تمرکز کنم تا برای ذهن من موفقت در کسب و کارم تبدیل به یک امر بدیهی بشه.
3) من چه باوری نسبت به خودم در زمینه کسب و کارم دارم؟
فرض میکنیم من به شغلم خیلی علاقهمند هستم و الگوهای موفق هم زیاد دیدم و و مطمئن هستم که شغل پولسازی دارم.
حالا باید ببینم ذهن من درباره توانایی من نسبت به موفقیتم در کارم چه بازخوردی به من میده. آیا میتونه منو به عنوان یک فرد موفق در کارم قبول کنه یا نه؟ من باید بازی ذهن بلد باشم تا به موقع توانایی هامو بهش یادآوری کنم و کلی مثال از موفقیتهام در زمینه های مختلف براش بگم تا دوباره ذهنم منو باور کنه و بپذیر که من میتونم تو کارم موفق بشم.
4) چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت دارم ؟
هر چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت بیشتر پیدا کنم قطعا توانایی هام ، سرعت عملم ، قدرت تشخیصم ، قدرت حل مسئله در من تقویت میشه.
که البته این افزایش مهارت قطعا باید عملی باشه و به تئوری اصلا اکتفا نشه.
5) میخوام چقدر رو خدا حساب باز کنم؟ چقدر رو خودم؟ و چقدر رو دیگران؟
و اصلی ترین سوال و جواب.
من همیشه حساب کردن رو خدا رو اینجوری برای خودم حل میکنم.
اصلا من نابغه، اصلا من در زمینه شغلم نفر اول دنیا، هم از لحاظ اطلاعات هم از لحاظ تکنیک و عمل. اصلا دیگه از من بهتر وجود نداره.
اگه یک لحظه فقط یک لحظه یک اختلال تنفسی برام پیش بیاد، من با تمام استعدادهام و توانایی هام و مهارتهام چه غلطی برای خودم میتونم بکنم؟
اینجاس که متوجه میشم من باید همیشه سعی کنم خودمو به بهترین دیدگاه و بهترین کیفیت و به بهترین عملکرد نزدیک کنم ولی در نهایت عالیترین،زیباترین، هموارترین، با کیفیت ترین عملکردها و نتایج از آن خداوند است.
اوست که از قبل و بعد ما آگاه است. اوست که نا گفته های ما را از خود ما بهتر میداند.
برای همین من سعی میکنم خودمو ارتقا بدم ولی در نهایت تسلیم خواست او باشم.
مثلا: چند روزی بود که داشتم برای فروش بیشتر رو باورم کار میکردم و الهی شکر تا وسط هفته هم عالی پیش رفتم روز 3شنبه مثل هر روز پر انرژی با حس و حال عالی کار کردم ولی ظاهرا مبلغ مثل هر روز نبود.
و وقتی به عملکرد روزم توجه کردم دیدم من از نظر ذهنی و عملی چیزی کم نزاشتم.
تمرکزم گذاشتم رو این جمله که خب آنچه که با من بوده انجام دادم، پس همه اتفاقات به نفع من است و من در خیر مطلق هستم.
و البته ذهنم هم سعی میکرد غرغرهای همیشگی خودش بگه و من سعی میکردم صداشو نشنیده بگیرم.
تایم کاری در آخرین لحظات بود و داشتم کارو جمع میکردم که یک مشتری اومد و سفارش 25 پرس غذا برا ساعت 8:30 فردا صبح بهم داد و همونجا کارت کشید و تسویه کرد.
و دقیقا همون مبلغی که کمتر از هر روز بود از غیب رسید.
من اینجوری فهمیدم که مریم خانم شما کارت تمام و کمال با عالیترین کیفیت انجام بده ولی حواست باشه که کننده اصلی اوست. تو هر روز عالیترین ورژن خودتو ارائه بده اما یادت باشه همون عالیترین هم که داری انجام میدی از لطف و مهربانی اوست.
القصه اگر سعی کنیم هر روز در شناخت و درک و عمل به قوانین خبره تر بشیم قطعا نتایجمون متفاوت خواهد شد.
بی نهایت سپاسگزارم از خداوند مهربانم و تشکر میکنم از استاد عزیزم که اینقدر راه برام ساده و لذت بخش کردن و تشکر میکنم از مریم بانوی عزیز که این کارگاه فوقالعاده رو طراحی و اجرا کردن. برای همه عزیزان بهترین ها رو آرزو میکنم.
یه مدت هست که سعی می کنم به دنبال بهتر شدن خودم باشم حتی در روز یه مورد کوچک باشه قبلا دوست داشتم با دیگران درمورد قانون صحبت کنم یا راه درست نشانش بدم اما دیگه چندوقت نه اصلا صحبتی نمی کنم
ارامتر شدم تمرکزم رو برای بهتر شدن خودم بزارم.
اون چیزی که اصل هست توجه کنم ارامشم بیشتر شده.
بحث نمی کنم وذهنم روبهتر کنترل می کنم.
کاری بادیگران ندارم که چ می کنن به چه جاهای رسیدن.
به خودم نگاه می کنم تلاشم می کنم که ورژن بهتری از خودم بسازم.
تایید قانون تحسین کردن فراوانی.
انشاالله خداوند کمکم کنه در این مسیر ثابت قدم باشم.
باسلام ودرود فراوان به استاد عزیزم وهمه اعضای محترم ودوست داشتنیه خانواده بزرگ عباس منش
در جواب به سوال استاد به نظر من نتیجه هر کار وعملی برمیگرده به مقدار ایمان وباوری که ما به نتیجه آن کار یا عمل داریم یعنی ما دقیقا همونی رو برداشت میکنیم که میکاریم،،،دقیقا همون نتیجه ای رو میبینیم که در ابتدا آن را باور داریم ومیتوانیم آن را تصور وتجسم کنیم ودلیل اصلی متفاوت بودن نتایج،، متفاوت بودن ورودیهایی است که افرادآن را باور دارند وبه باور خود ایمان دارند وآن رامیپذیرند و بعد طبق همان باور و همان ورودیها ،،خروجیها و اتفاقات روزمره ونتایج به عمل می آیند.باسپاس از همه دوستان وعزیزان هم مداریم
با سلام و درود بر خانواده خوب و صمیمی این سایت و همچنین استاد عباس منش عزیز اول از همه باید گفت اینچنین آگاهی و جنبشی که برای تغییر در ذهن بچه های این سایت بوجود آمده واقعآ قابل تحسین و ستودنیه. وجود این حجم و توده از آگاهی های ناب در یک جا باعث تغییرات عظیم و شگرفی در آینده خواهد شد. وقتی داخل سایت هستم احساس میکنم شهروند یک کشور مجازی هستم که همه اتباع آن و حتی کسانی که بتازگی تابعیت گرفته اند از سر صبح به هم صبح بخیر و تبریک و تهنیت عرض میکنند و حرف همدیگر را میفهمند و به هم احترام میگذارند و همدیگر را راهنمایی میکنند. خلاصه همگی کم و بیش در مسیر درست هستند. امیدوارم روزی شرایط فراهم شود و همه این افراد را بتوانم در یک جا ببینم و از نزدیک با آنها صحبت کنم و با سپاس از بوجود آورنده این فضا استاد عباس منش دوست داشتنی و متشکرم از سوال ایشان که باز هم به من تلنگری زد تا دوباره تحقیق کنم و باورهای خودم را قوی تر سازم چرا که سال های طولانی به این شکل فکر نمیکردم بقول سعدی شیراز : ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی ( البته منظورم خودم هستم ) در مورد جواب میخواهم مطلب را با چند آیه از قرآن کریم شروع کنم که برای طولانی نشدن از نوشتن جملات عربی پرهیز میکنم و فقط معنی فارسی آیات را مینویسم. بطور حتم شما میتوانید قبول زحمت بفرمایید و آنها را خودتان نیز جستجو کنید. از قرآن کریم ترجمه مرحوم الهی قمشه ای خداوند در قرآن کریم در سوره زمر آیه 49 میفرماید : « آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا میخواند و باز چون آن رنج و عذاب را برداشتیم و نعمت و دولت به او دادیم گوید : این نعمت دانسته و به استحقاق نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است ولیکن اکثر مردم آگه نیستند. « در توضیح بیشتر در کتاب تفسیر نور پیامهایی که این سوره و آیه برای ما متذکر میشود از این قرار است که: 1 – انسان موجودی آسیب پذیر است 2 – انسان موجودی ناسپاس است 3 – نیایش خالصانه سبب جلب رحمت خداست و در ادامه آنچه مورد انتقاد است نادیده گرفتن لطف خداست نه آنکه علم و دانش در رشد و توسعه زندگی بی اثر است و بیشتر مردم نمیدانند که نعمت ها و تلخی ها وسیله آزمایش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند. لطفا خواهش میکنم عنایت بفرمایید و پاراگراف بالا را چند بار بخوانید همانطور که ملاحظه فرمودید به فرموده قرآن آدمی ناسپاس است پس اولین رکن اساسی در زندگی بشر انجام سپاسگزاری مطلق برای همه چیز در همه جاست و بعد امید به لطف و رحمت خدا و نعمت های او صفتی که آن را در استاد عباس منش بطور آشکار میتوان یافت و همیشه در جملات ایشان به نوعی میتوان مفهوم سپاسگزاری را حس کرد بخصوص در شروع جملاتش بطور یقین ایشان بر روی این فرکانس تمرکز بسیار بسیار عالی و شگفت انگیزی دارد و البته با مدولاسیون بالا چطور؟ توضیح اینکه از لحاظ فیزیکی اگر شما بخواهید مثلا پیامی صوتی را به منطقه دوری بفرستید این امکان بدلیل اینکه فرکانس پیام ما پایین است امکان پذیر نمیباشد. در نتیجه ما این پیام را بر سیگنال فرکانس بالایی که توسط فرستنده ارسال میشود تلفیق یا به عبارتی سوار میکنیم تا بتوانیم پیام را با استفاده از فرستنده به مسافت های طولانی ارسال کنیم. موج بدست آمده فرکانس بالا که به وسیله فرستنده ارسال میشود را موج مدوله و عملی که روی این پیام ایجاد میشود را مدولاسیون میگویند. یعنی ایشان فرکانس شکرگزاری را با مدولاسیون بالا انجام میدهند که این فرکانس (شکرگزاری ) نزدیکترین فرکانس به انرژی منبع است. ایشان در این کار تبحر خاصی دارند. بنابراین شکرگزاری واقعی با حس بالا حتما ضرورت دارد چون همه ما شکر را میگوییم اما خالی از احساس و بصورت ماشینی و مکانیکی انگار که این جمله را حفظ کردیم مثل بقیه عادت هایمان « در ادامه سوره در آیات بعدی ( 50 – 51 ) میفرماید: «پیشینیان هم چنین میگفتند (که مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم اما خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک مال و دولتی که اندوختند به فریادشان نرسید و کیفر زشتی و بد کاری هایی که (برای کسب مال ) انجام دادند به آنها رسید و ستمکاران از این مردم نیز نزول کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی یابند.« نکته ای که در اینجا باید توجه کرد این است که قارون نیز سرمایه خود را نتیجه دانش و تفکر و سیاست اقتصادی خود میدانست که در جایی از قرآن ذکر شده و خداوند در اینجا و در این آیه میفرماید پیشینیان هم میگفتند که مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم . اما…….. ما باید از این نمونه های تاریخی برای تربیت و هدایت بهره بگیریم . بنابر این مسئله لیاقت و تدبیر و عوامل و ابزار تکنیکال شبکه های اجتماعی تبلیغات و مارکتینگ و …… اینجا معنا پیدا نمیکند. و مطلب دیگر در پایان آیه است که هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی یابند یعنی سنت های الهی قانونمند است و زمان و مکان در آن اثری ندارد . نسبت به گذشتگان و نسبت به آیندگان و اینکه سرنوشت انسان بدست خود اوست . یعنی قانون همیشه جواب میدهد چه ارسال فرکانس مثبت ( شکرگزاری) چه منفی و این جوابی است به کسانی که به قانون شک دارند. ودر ادامه در آیه 52 همان سوره میخوانیم : « آیا مردم ندانستند که خدا هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد ؟در این (اختلاف روزی خلق) هم ادله ای از قدرت الهی برای اهل ایمان پدیدار است « در این آیه خدا روزی را برای هرکه بخواهد گسترده یا تنگ میسازد و این برای کسانی که ایمان میاورند نشانه های از حکمت و قدرت الهی است در آیه 42 خواندیم که انسان نعمت های الهی را به علم تخصص خود نسبت میدهد. این آیه میفرماید این نسبت به خاطر ناآگاهی انسان است. چرا که در بعضی از روایات میخوانیم که گاهی خداوند رزق افراد تیز هوش را تنگ و رزق افراد کم هوش را زیادتر قرار میدهد تا ثابت کند همه چیز با زرنگی نیست و این یعنی گرچه سعی و تلاش و دانش بشری شرط لازم برای کسب رزق است ولی شرط کافی و علت نهایی نیست ( ان الله یبسط الرزق لمن یشاء) به امکانات و توانایی ها و اطلاعات خود تکیه نکنیم که قدرت دیگری در کار است.( پیام آیه فوق در کتاب تفسیر نور) این یعنی اثبات وجودقانون و فرکانس نسبت به گذشتگان نسبت به آیندگان دوستان عزیز توجه بفرمایید که اگر ما به جای کلمه خداوند در هر یک از کتابهای آسمانی کلمه قانون را بگذاریم تاکید میکنم هر جا دقیقا همان معنایی میدهد که استاد عباس منش در آموزه هایشان متذکر میشود. قانون = ( ایمان قلبی + شکر گذاری ) با مدولاسیون بالا که شامل عدم تاثیر عوامل بیرونی و نفی هر چیزی غیر از قانون است مثل این جمله از قرآن « جز با یاد خدا وند قلبها آرام نمی گیرد « حالا شما به جای خداوند قانون را بگذارید. یا ایمان و شکر گزاری را و بقیه موارد یعنی جاهایی که ما قانون را اجرا نکردیم دچار اشکال شدیم ( رجوع شود به قصص قرآن در مورد اقوام گذشته ) و این تفاوت ایمان است. تفاوت نگاه توحیدی است همان ایمان و نگاهی که استاد عباس منش و همه کسانی که مثل او هستند را از سایر افراد جدا میکند. این تفاوت نگاه توحیدی ابراهیم است به عدم تاثیر هر گونه عوامل بیرونی که خود را در ورود به اتش نشان میدهد. میزان ورود نعمت ها و اتفاقات خوب به زندگی ما به اندازه باورهای توحیدی ماست یعنی ایمان یادتان میآید ( سخن استاد در فایل رایگان باورهای توحیدی ) و اینکه ما باید از خود بپرسیم چقدر توانسته ایم این نگاه توحیدی یا ایمان را داشته باشیم وقتی عیسی مسیح (ع) به شاگردانش میفرماید:( انجیل متی باب هفدهم شماره 15-21) هر آینه به شما میگویم اگر ایمانی به اندازه دانه خردل میداشتید به این کوه میگفتید که جابه جا شود و جا به جا میشدند و هیچ امری بر شما محال نمی بود. توجه کنید او نگفته بعدها بلکه در حال حاضر یعنی همین حالا الان اگر ایمانی که به اندازه یک دانه کوچک خردل باشد میتواند بر اساس سخن انجیل مقدس و عیس مسیح (ع) کوهها را جا به جا کند پس ایمانی بزرگ و عظیم را چه میتوان گفت این جمله یعنی با سپر ایمان با موانع برخورد کردن حتی به اندازه یک دانه خردل این خصیصه ای است که استاد و کسانی مثل او را از سایرین متمایز میکند و این یکتا پرستی است و به خاطر ساختن این نگاه توحیدی و ایمان دست از نگرانی در مورد کلیه عوامل بیرونی برداشته است تازه ایشان میگویند که به اندازه چند در صد یا 30 درصد اگر اشتباه نکنم باور های خودشان رو تغییر داده اند که این همه نتایج شگفت انگیز ببار آورده اند. البته همه ما اعتقاد به خدا را در گوشه ای از ذهن یا در قرآن هایمان در لب طاقچه داریم و باور را هم نصفه و نیمه کمی با عقل و کمی با قلب داریم. اما این جواب نمیدهد ایمان فقط با قلب است و شهود ایمان یعنی باور شدید قلبی به وجود داشتن چیزهای نادیده که این فقط شهودی و حسی است و با عقل و ذهن کار نمیکند همینجاست که مولانا میفرماید: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود. ایمان نقطه مقابل ترس است و کلا تمام موارد منفی موجود در زندگی ما حاصل ترس است یعنی نقطه مقابل ایمان و این ترس ها و نگرانی ها همان بخش های ساخته نشده باور های توحیدی در نگاهمان است که منافذی است برای ورود شیطان و عوامل دیگر به عنوان نماد کمبود و ترس بنابر این باید هر لحظه از خودمان بپرسیم که انگیزه عمل ما ترس است یا ایمان اگر ترس است ما به نیرویی غیر از خدا ( ذهن . شیطان . باورهای نادرست . مردم . شرایط. و ….) در این سوال سایت ابزار و تبلیغات متوسل شده ایم . و ترس یعنی ایمان منفی برای همین است که در طول روز چند بار اذان میگویند و گوشزد میکنند که لا اله الا الله و حی الی خیر العمل که با این تکرار فراموش نکنیم و از یاد نبریم که در کجای کار هستیم. که آیا فرکانس مناسبی را به جهان ارسال میکنیم . ما با شکر گزاری و ایمان هیچ محدودیت ذهنی نخواهیم داشت و از هیچ چیز نخواهیم ترسید چون به انرژی منبع متصل هستیم و این چیزی است که 99 درصد دنیا اینجور فکر نمیکنند. زمانی که شرکت کوکاکولا بعد از 120 سال شناخته شدن هنوز تبلیغات فراوان دارد با عقل جور در نمیاد ولی میترسد . ترس از عدم فروش ترس از عقب ماندن از بازار رقابتی . ترس از ورشکستگی . ترس از عدم پرداخت صورتحسابها حالا اسمش رو هر چی که میگذارد توسعه بازار . تبلیغ برای جهانی سازی و…….یا.هر چی ومک دونالد و شرکتهای دیگر هم همینطور اما موسسه تحقیقاتی رویان در ایران که موسس آن دکتر سعید کاظمی آشتیانی است بدون تبلیغ جهانیه یا دکتر سمیعی در آلمان و نمونه های دیگر در مجموع باید گفت که اگر شما در محیط ایزوله ای زندگی کنی مثل حضرت آدم که در اون زمان غیر از او و خدا هیچ کس نبود و کاملا حسش میکرد. شما باز هم درگیر ذهن . حرف مردم ( حضرت حوا) و شیطان هستی که در عهد قدیم کتب مقدس مار معرفی شده که هر کدام از اینها میتونند نقششون رو جای همدیگر بازی کنند و اینها عوامل و شرایط بیرونی هستند که منجر میشوند که این دنیا هم از بهشت رانده شی در یک جمله تفاوت ایشان ( آقای عباس منش) با دیگران : حضور در سایه قانون ( ایمان + شکرگذاری) برای نعمت های موجود و آتی با مودولاسیون بالا و نادیده گرفتن متغیر ها و عوامل دیگر غیر از خدا همانی که خودش با راهکارهای مختلف و دوره ها این رو آموزش میده بیشتر وقت شما رو نمیگیرم . تمام نوشته های اینجانب به غیر از موارد قرآنی و تفسیر کتاب نور که عینا بدون کم و کاست نقل قول و مکتوب شده بقیه بر اساس برداشت من از آموزه های ایشان از فایل های رایگان بوده بقول شاعر عمان سامانی : من از مفصل این نکته مجملی گفتم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
سلام و درود خدمت استاد و دوستان عزیز به نظر من عواملی ک در کسب و کار تفاوت ایجاد میکنه اول از همه باورهای نورانی و قدرتمند است مثل فراوانی،معنوی بودن ثروت،باور نزدیک تر شدن ب خدا با ثروتمند تر شدن و …. است
و عامل بعدی عشق و علاقه زیاد به کسب و کاری ک داری انجام میدی به نظر من هر ادمی برای اهداف خاصی آفریده شده و این هدف رو میشه از عشق و علاقه پیدا کرد، پس کسی ک باورهای بسیار مناسب + عاشق کارش بودن رو داره میتونه بسیار موفق باشه
خوشحالم که واسه اولین بار تو مسابقه شرکت میکنم و این نشان دهنده فعال تر شدن منه?
باعرض سلام خدمت استاد عباسمنش و همه ی همراهان خانواده صمیمی عباسمنش درپاسخ به سوال دوست عزیز که تفاوت موفقیت استاد در زندگی و کسب و کارشون چی بوده از نظرمن،،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست، یه سری هاهم هستن که دارن ازش استفاده میکنن فارغ از هر چیزی که هست
اونایی که به جای اینکه به بیرون از خودشون گیر بدن دارن روی درون خودشون کار میکنن. وقتی که ما خودمون تقلا نمکنیم پس بایدم بریم تو دام تبلیغ.
یه سریا به این اعتقاد دارن که آقا آدم باید تبلیغ کنه و بالاخره یه جوری شناخته بشه، در صورتی که من از استاد و جهان یادگرفتم که لازم به این کارا نیست ؛ تو درست باش تو مسیر درست رو برو، جهان هدایت میکنه آدمارو موقعیت ها رو اتفاقات رو و شرایط رو برای شما، واقعا چطوره که هزاران نفر آدم تبلیغ استاد رو میکنن بدون اینه استاد کاری انجام بده ، بدون اینکه پولی پرداخت کنه و بدون اینکه زحمتی بکشه. کی داره اینا رو مدیرت میکنه، و چرا مدیرت میکنه؟ بخاطر اینکه استاد داره از قوانین استفاده میکنه، بخاطر اینکه استاد یه جور دیگه نگاه میکنه به همه چی، استاد نشسته به این فکر کنه و این حرفا رو گوش کنه که آی مرغ شد کیلو فلان آی گوشت شد فلان آی ما بدبختیم آی ترامپ اومد و…….. واقعا استاد نزاشت اینا رو بکنن تو مغزش که، بلکه استاد خودش آگاهیا رو انتخاب کرد، خودش ورودیها رو انتخاب کرد، خودش فکرشو کنترل کرد و خودش خلق کرد آنچه رو که میخاست، در یک کلام استاد یک برگ در باد نبود. خب نتیجشم اینه که الان میبینیم دیگه.
واقعا باید قبول کنیم که یک نوع نگاه دیگهای هم هست و میتونه ما رو متمایز کنه نسبت به بقیه(بقیه، منظورم ۹۵ درصد مردم جهانه)
بقول حضرت علی که تو نهجالبلاغه میگه الرزقُالرزقان یه نوع رزقی هست که تو دنبالش میری و یه نوع رزقی هست که اون دنبال تو میاد، خب استاد همینو خاسته دیگه، اینکه چه باورهایی داشته باشه که رزق دنبالش بیاد نع اینکه استاد بره دنبال رزق دقیقا همین تفاوت دیدگاه استاد هست که باعث تفاوت در نتیجشم میشه و اینکه یه سریا نمیتونن باور کنن اینارو و فقد به این باور دارن که حتما باید تبلیغ کرد حتما باید شتاخته شدو…….
بخداقسم از موقعی که روی خودمون کار میکنیم نتایج میاد اما به اندازهای میاد که روی خودمون کار کنیم و اینکه بقول استاد عزیز قانون همیشه داره درست کارشو انجام میده، کسی که کارشو درست انجام نمیده ماییم، خداوند بینقص است خداوند سریعالجابه خداوند عالیه خداوند میگه درخاست کن من همیشه درحال احابتم اما ب یه شرط، به شرط اینکه ایمان داشته باشیم، از کجا بفهمیم یه آدم ایمان داره؟ ایمان رو چی نشون میده؟ از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ خیر، از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره و حرکت میکنه و اونجوری که باور داره عمل میکنه(عمل میکنه به آنچه که میگوید).
همهی این حرفایی که زدم نتایجشون در زندگی استاد کاملا معلوم و ایجاد شده است و همینطور در زندگی تمام کسانی که مثل استاد به جهان و اتفاقات و خداوند نگاه میکنن.
واقعا با تمام وجود سپاسگزارم که خدواند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و با استاد و بچههای متعهد و باحال و باایمان سایتش آشنا کرد، بیشک این یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیه من است.
مرسی از همه و بخصوص او دوست خوبمون که سوال به این مهمی و زیبایی رو کرد تا بچههای سایت یه بار دیگه دورههم جمع بشن و از آگاهیهای هم دیگه استفاده کنن.
سلام خدمت همه عباس منشیهای عزیزبه خانواده دوست داشتنی خودم خیلی خوشحال هستم که دارم برای چندمین بار کامنت میزارم من تا الان دوره ای رو خریداری نکردم و از فایلهای رایگان استفاده کردم وهمه فایلها رو هم دیدم ودارم روی باورهام کار میکنم تا منم بتونم توی دوره های استاد شرکت کنم وبه امید الاه یکتا قوی تر بشم واما درمورد مسابقه دوروز پیش وقتی که سرکار داشتم به موضوع مسابقه فکر میکردم به خداوند گفتم که کمک کنه تا منم بتونم تو مسابقه شرکت کنم وچرتو پرت ننویسم حداقل .تا به صورت خداگونه تو گوشیم یه فایل داشتم از عباس برزگر روستایی دست فروشی که زندگیش به یک باره تعقیر کردواز صنعت گردش گری تونست خودشو باور کنه ودید که همه چیز واسه شروع تازه مهیاست فقط باید به خدا اعتماد کنه وبا امید تازه ای شروع کنه وپیش نهاد میکنم که دوستانهم این فایل رو از اینترنت دانلد کنند وببینند وحالا اصلا میخوام بگم که چه چیزی باعث شد تا اینارو بنویسم برزگر میگفت که وقتی به تواناییهام باور پیدا کردم همه منو تبلیق کردند تو روزنامه های خارجی معروف شدم واما درمورد استاد وقتی اسم استاد به گوشم خورد اولین فایلی رو که از استاد دیدم چرا افراد به سختی تعقیر میکنند بود وبعد از دیدن این فایل بارها وبارها تو زندگیم تعقیراتی پیش اومد ومن شروع کردم استاد رو معرفی کنم خیلی از ادمایی که استاد رو بهشون معرفی کردم دارند برنامه های استادرو تهیه میکنند استاد عزیز میدونم میدونم که این هایی رو که مینویسم حتما توست خودتون خونده میشه دوستتون دارم
بهنام خدایی که رب العالمین است.
سلام به استاد و خانوم شایسته و همه دوستان عزیز
خانه تکانی ذهن روز سیزدهم
تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
واقعا چقدر مهمه که ما بتونیم اصل رو از فرع تشخیص بدیم در هر موضوعی و فقط روی اصل کار کنیم
من و شاید خیلی از شما ها دوستان وقتی یکفرد موفق رو میبینیم که تو روابط یا ثروت یا هر موضوعی موفقه
بخاطر ورودی هایی که داشتیم میگردیم ببینیم طرف چه شغلی داره .مکان شغلش کجاست یا چقدر تبلیغات میکن و کلی عامل دیگه رو تاثیر گذار میدونیم .
ولی منی که دارم قانون رو یاد میگیرم میدونم که تمام زندگی من داره با افکارم خلق میشه
باید سعی کنم و الگو هایی پیدا کنم که روی اصل کار کردن و کار هایی که بقیه خیلی تاثیر گذار میدونن رو انجام ندادن ولی خیلی موفق هستند.
خب بهترین الگو همینجاست. همین سایت
وقتی خوب بررسی کنیم میبینیم که استاد فقط روی قانون و توحید کار کردن و روی کیفیت کار و دیگه هیچ کار دیگه رو نکردن و خیلی هم عالی تر نتیجه میگیرن
به نظر من توی کسب و کار فقط درک و عمل به قانون، توحید و باور های درست و کیفیت کار
مهمه بقیع کارارو خدا انجام میده
ایده ها رو الهام میکنه شرایط رو فراهم میکنه آدم ها رو به سمت ما هدایت میکنه اتفاقات و همزمانی هارو رقم میزنه
فقط کافیه ما قانون رو درک کنیم و بهش عمل کنیم
بدونیم ما خالق صد درصد زندگیمون هستیم
هیچ رقیب و تبلیغات و مکان و شغل و دولت و… هیچ تاثیری ندارن
اینا همه فرع هستند
اصل توحیدی اصل باور های درسته اصل احساس خوبه اصل فرکانس های ماست
اصل عمل کردن به این قوانین است
اصل باور به اگاهیی خداوند و باور به هدایت و الهامات خداست
و نمیشه یهو این همه باور هایی که درموردفرع داشتیم رو تغییر بدیم
باید تمرین کنیم و ادامه بدیم و کمکم هی اصل رو درک کنیم و بهش عمل کنیم .
و درمورد عمل به دانسته ها که میدونیم مهمترین چیزه دیگه ،تاوقتی که عمل نکینم نتیجه ای نمیگیریم
به جای تمرکز به این که بقیه رو درست کنیم مسیر درست رو بهشون بگیم . بیایم سعی کنیم خودمون رو درست کنیم ووقتی نتیحه بگیریم اونایی که تو مدارش باشم از ما الگو میگیرن خودشون تغییر میکنن و اونایی که درمدارش نباشن از صبح تا شب ما حرف بزنیم باهاشون هیچ فایده ای نداره و فقط خودمون از مسیر دور میشیم و خودمون هم مسیر رو گم میکنیم.
اصل جهان اینه که ما با افکارمون کانون توجهمون باور هامون داریم زندگیمون رو خلق میکنیم
و کل وظیفهما کنترل و جهت دهی افکار و بیشتر ماندن در احساس آرامش و خوبه.
و وقتی ما این کارو انجام بدیم
هدایت میشیم به اعمال درست
افراد درست
ایده های درست
شرایط و اتفاقات درست
در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیریم.
همه عوامل بیرونی درست میشن خود به خود.
خدایا شکرت.
امیدوارم در پناه خداوند شاد و ثروتمند باشید .
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز، خانم شایسته عزیز و دوستانم در پروژه خانه تکانی به صورت گام به گام
خداراسپاسگزارم که با حداقل و اندک ایمان و قدرتی که در وجود خود میدیدم منو هدایت کرد
خداراسپاس که اینجا اینجا هستم و تا الان 13 گام ،13 قدم را برداشتم و هر گام خودم متعهد به کامنت گذاشتن و خوندن کامنتهای دوستان عزیزم کردم
خداراسپاس یک بستری مثل سایت استاد عباسمنش وجود داره که میتونم برای رشد خودم و رسیدن به جواب سوالات و پیدا کردن راه ها وقت بذارم
امروز به خودم گفتم کاش برای تیم فوتسالی که در آینده قراره اونجا بازی کنم
محیطی که میخوام توش زندگی کنم و
هر جایی که رفت و آمد دارم در سطح و کیفیت این سایت باشه
خداروشکر که امروز هم فرصت اینو داشتم که از این فرصتی که خداوند بهم داده یعنی فرصت زندگی استفاده کنم، با اینکه خیلی خسته و کوفته بودم و بدنم درد میکرد و با احساس ناجالبی بلند شدم چون خیلی من از اینکه صبح ها بلند شم مقاومت دارم من از پارسال که دور و برم رو خلوت کردم شروع کردم که صبح ها بلند شدن ولی نتونستم دوام بیارم خیلی سخت بود
هر روز احساس میکردم یک جنازه رو باید از روی تخت بلند کنم بلند میشدم روزم رو شروع میکردم ولی بسیار در مقابل تغییر مقاومت داشتم و هنوزم دارم
و نمیفهمیدم برای چی دارم بلند میشم فقط میخواستم یک راهی پیدا کنم و تغییر کنم و این اصرار من باعث شد من زده بشم و
بعد از اون رها کردم و دیر تر از خواب بلند میشدم
تا همین هفته های قبل یعنی از روزی که گام اول را شروع کردم صبح زودتر بلند میشم
البته این تصمیم قبل از اینکه متوجه پروژه بشم گرفتم بخاطر اینکه تصمیمی گرفته بودم که تنهایی برای اولین بار برم اهواز هم بر ترسام غلبه کنم به عنوان یک قدم و قدمی دیگه اینکه خودم به تیمی معرفی کنم
قبلا تنهایی سفر داشتم ولی همش با حساب کردن روی اینو اون که اگر رسیدم مقصد تنها نباشم
ولی اینبار اینطوری نبود هم اسم علاقم وسط بود هم نشون دادن ایمانم به شکل واقعی
خداروشکر میکنم اما امروز با اینکه بازم برام سخته بلند شدن ولی هر روز در ادامه روی انرژیم کار میکنم بعد از 2 ساعت باز زمان میذارم و سعی میکنم روی تغییر باورها و صداهای ذهنم تمرکز داشته باشم
تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
میخوام از استاد و همینطور از علاقه و کار خودم بگم
دلیل اینکه استاد میگن من این کارایی که بقیه اساتید بازاریابی میکنن و آموزش میدن نمیکنم
دلیلش اینکه استاد بسیار باور قدرتمندی داره که تنها راه رسیدن به ثروت حرکت در مسیر علایقم هست انجام کاری که من (این من میتونه هر انسانی باشه) وقتی بهش میپردازم حالم خوبه لذت میبرم مهم تر همه نگران هیچی نیستم و باهاش عشق میکنم
مسیر من، مسیری که ازش لذت میبرم
پس همین خدایی که این اصل مهم رو بهم نشون دادی و منو هدایت کرده قدرت اینو داره که مشتری یا فالور یا شاگرد یا آمار بازدید بسیار زیاد از سایت یا هرچیزی که برای رشد کارم احتیاج دارم بهم بده و استاد اینو منطقی میکنه و کرده
یادم هست که توی دوره راهنمایی عملی استاد یه مثال منطقی داشت میگفت که همونطور که خدا داره این سیارات و خورشید و… توی مدار خودشون به گردش در میاره بدون اینکه بخواد زور بزنه یا تقلا کنه همینطور خودش با یه انرژی
به دور مدار مخصوص خودش میگرده چرا زندگی من اینطور نباشه منم میخوام بیزینس و… بدون اینکه من زور بزنم که هندل کنم چیزیو توی مسیر خودش حرکت کنه
توب کامنتهام از دوره راهنمای عملی خیلی میگم چوون من با این دوره نتیجههای گرفتم و توی مسیر علایقم قرار گرفتم و خیلی دوس دارم دوباره توی مدارش قرار بگیرم و اینبار علاقه خودم با باور توحیدی و ثروت ساز بسازم
چیزی که از حرفهای استاد توی فایل متوجه شدم اینکه من خیلی باور دارم که خودمونیم که داریم با کانون توجهمو زندگیمون رقم میزنیم
خود این فراوانی و ثروت می آفرینه
خود این عزت نفس می آفرینه
خود این احساس لیاقت می آفرینه
در نتیجه استاد عباسمنش بجای اینکه بیاد روی رشد و پیشرفت و کارها و اقدامات هم صنفی های خودش تمرکز بذاره تمرکز 100 درصدی میذاره روی خودش
اصلا اونوقت چه دلیلی داره که بره مدام سرچ کنه فلان آقا یا فلان خانم داره از چه روش های بازاریابی یا سخنرانی یا… داره استفاده میکنه
تمام تمرکز 100 درصد خودش میذاره که رشد کنه و به هیچ کسم فکر نمیکنه
خداروشکر که در این مسیر منو قرار دادی
در مورد خودم چون من فوتسالیستم و از 18 سالگی فوتسال شروع کردم با فایلهای رایگان و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و مهم تر همه عمل کردن به الهامات و صداهایی که میشنیدم.
خیلی خوب تکاملم طی کردم برای شروع چون من به خانوادم گفتم کنکور سفید میدم و میخوام برم فوتسال و اونا هیچ کدوم نه باور نه فکرش میکرد و من جدی ام توی این قضیه
تونستم راه خودم پیدا کنم و به اندازه که روی ذهنم کار کردم توی سالن و تمریناتم و بیرون از اون پیشرفت کردم یادم اوایل هر روز هر رشدی که داشتم بعد از تمرین مینوشتم توی کانالم
و توجه میکردم بهش
هنوزم اون کانال دارم
یه عالمه اتفاقات خوب رقم زدم
و اجازه ندادم فرع منو گول بزنه
اما از اونجا که ما خیلییییی فراموشکار هستیم
فراموش کردم و نتایجی که داشتم آرامش و احساس ارزشمندی نسبت به علاقم یا بهتره بگم کارم هر روز کمتر کمتر شد بهتره بگم نابود
و الان امروز بعد از گوش دادن به فایل و البته خوندن چند صحفه از کامنتهای این صحفه
از خودم یه چیزی متوجه شدم که من اصل درک نکردم اینکه ذهنم هنوز درگیر اینکه چه کاری انجام بدم
مثلا الان که هفته 4 لیگ برتر هست و به زودی لیگ 1 داره شروع میشه من نه تونستم تیمی برای خودم پیدا کنم
و تمریناتی که اینجا با این تیم داشتم هم کامل گذاشتم کنار چون قشنگ دیروز بهم ثابت شد که هیچچچچچ گونه ارزشی برای علاقه من یعنی فوتسال در هیچ کدوم ابعاد کارم قائل نیستن و اگر اینجا بخوام کامل توضیحش بدم اصلا اینقدر مسخررررررررس رفتارهاشون که همگی میخندین و میگین اینا دیگه کی ان تا کجااا میخوام ادامه بدن
خداروشکر که برای خودم ارزش قائل شدم و جدا شدم
بخاطر همین مدام ذهنم میگه خوب برو مربی شو خب برو پیج بزن درمورد فوتسال و فوتبال بگو
خب برو با توپ حرکت بزن و فیلم بگیر بذار
ولی این اااا چیزی نیست که من میخوام
یا مثلا هنوز که هنوز به من میگن چرا نرفتی دانشگاه و خونه ای چرا
همه اینا نشونه اینکه من هنوز مسیر علاقه شخصی خودم باور نکردم و نداشتم بخاطر همین احتمال زیاد توی این مدت هر تمرین و کار و قدم و زحمتی هم کشیدم در مسیر و هم جهت با علاقم نبوده در مسیر و هم جهت با نتایج و رشدی که میخوام نبوده و اتفاقا منو دور کرده بوده
و همینطور هیچوقت نتونستم به مرحله ای برسم که از علاقم پول در بیارم چون به ایدم و مسیرم اونقدری باور نداشتم و
باور های خوبی ام ندارم
که مثلا بگم من فوتسالیستم و این شغل منه اصلا به شکل شغل توی ذهنم نمیبینمش
بخاطر همین به مربی و شاگردای سالنی هدایت شدم که اونا هم فوتسال اولیت آخرشون و اصلا باور ندارن که فوتسال میتونه شغل بشه
و به عنوان فوتسالیست خودشون شاغل بدونن
هدایت شدم به مربی و هم تیمی هایی که فکر میکند فوتسال یه تفریح که آخر هفته بیایم یه توپ بزنیم بخاطر همین هم یه سری جریانات اتفاق افتاد و یکسری تبعیض ها قائل شدن برای فوتسال نسبت به بقیه رشته ها اون سالن که همین مفهوم و پیام میداد
بنظر من اصل و اساس و جواب سوال این دوستمون اینه
و بقیه مباحث مثل بازاریابی و فروش و فالور و شاگرد و.. چجوری باشه برمیگرده به اینکه چه باورهایی داریم و مسلما هرکس به باور خودش هدایت میشه
باورهای توحیدی استاد جواب سوال این فایل است که این باور توحیدی من سعی کردم که تا جایی که میتونم درموردش صحبت کنم، این باور توحیدی جا داره بیشتر از زاویه های دیگه در موردش صحبت بشه بخاطر همین یه باور خاص نیست بلکه مجموعه ای از باورهای هم ریشه است که این نتایج بینظیر رقم زده برای استاد،
بخاطر همین برمیگردم همون جمله اصلی کامنتم که ما داریم با کانون توجهمو اتفاقات زندگیمون رقم میزنیم و این خودش باورهای فراوانی میسازه لیاقت هم میسازه
هرچقدر که من این اصل مهم درک کردم بقیه موارد هم درک میکنم
خداروشکر میکنم بخاطر اینکه تونستم این آگاهی ها این مطالب رو اینجا بیاد بیارم و بنویسم و قومی برداشته باشم در جهت رسیدن به رویاهام و آرزو هام و احساس خوب درونی خودم
این آگاهی ها خیلی ارزشمنده چون من بعد از سال دوباره دارم آرام و کم کم بیاد میارم
از خدای خودم میخوام کمکم کنه که عمل کنم و این چیزایی که نوشتم رو بتونم به عالی ترین شکل ممکن حتی فراتر از تصورم عمل کنم
آخ چقدر قشنگ میشه که من روزی برسه که از علاقم که برای اینکه توی مسیرش قرار بگیرم همه چیز دادن به درآمد برسم
خودم رئیس خودم باشم خودم بیشتر از همیشه کشف کنم
از دوستان عزیزم که چندین گام از من جلوتر هستن بخاطر کامنتهای خوبشون بسیار سپاسگزارم
با ایمان
مریم درویشی
1403/7/22
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتی.
چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چندتا مطلب اساسی در جواب این سوال وجود داره.
1) چقدر به کارم علاقه دارم؟
بر اساس سالها تجربه معلمی فهمیدم که اگر کسی به کاری یا هنری یا فنی یا علمی علاقه داشته باشه از انجام دادنش، از مهارت پیدا کردن بیشتر در اون زمینه،از ادامه دادن حتی در روزهای بظاهر سخت هم لذت میبره چون دوستش داره . این یکی از مطالب اصلی هست که همیشه استاد دارن بهش تاکید میکنن.
2) من چه باوری نسبت به کسب و کارم دارم؟
ساختن یک باور قوی در زمینه کسب و کارت خیلی خیلی مهمه
این که الگوهای موفق در کاسبی خودم پیدا کنم که به ذهن من کمک کنه تا باور قدرتمندی برای خودم بسازم لازم و ضروری ست. چون در تمام مشاغل هم افراد موفق وجود داره هم افراد شکست خورده. تاکید میکنم در تمام مشاغل. حتی مشاغل به اصطلاح پولساز.
باید اینقدر روی الگو های موفق تمرکز کنم تا برای ذهن من موفقت در کسب و کارم تبدیل به یک امر بدیهی بشه.
3) من چه باوری نسبت به خودم در زمینه کسب و کارم دارم؟
فرض میکنیم من به شغلم خیلی علاقهمند هستم و الگوهای موفق هم زیاد دیدم و و مطمئن هستم که شغل پولسازی دارم.
حالا باید ببینم ذهن من درباره توانایی من نسبت به موفقیتم در کارم چه بازخوردی به من میده. آیا میتونه منو به عنوان یک فرد موفق در کارم قبول کنه یا نه؟ من باید بازی ذهن بلد باشم تا به موقع توانایی هامو بهش یادآوری کنم و کلی مثال از موفقیتهام در زمینه های مختلف براش بگم تا دوباره ذهنم منو باور کنه و بپذیر که من میتونم تو کارم موفق بشم.
4) چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت دارم ؟
هر چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت بیشتر پیدا کنم قطعا توانایی هام ، سرعت عملم ، قدرت تشخیصم ، قدرت حل مسئله در من تقویت میشه.
که البته این افزایش مهارت قطعا باید عملی باشه و به تئوری اصلا اکتفا نشه.
5) میخوام چقدر رو خدا حساب باز کنم؟ چقدر رو خودم؟ و چقدر رو دیگران؟
و اصلی ترین سوال و جواب.
من همیشه حساب کردن رو خدا رو اینجوری برای خودم حل میکنم.
اصلا من نابغه، اصلا من در زمینه شغلم نفر اول دنیا، هم از لحاظ اطلاعات هم از لحاظ تکنیک و عمل. اصلا دیگه از من بهتر وجود نداره.
اگه یک لحظه فقط یک لحظه یک اختلال تنفسی برام پیش بیاد، من با تمام استعدادهام و توانایی هام و مهارتهام چه غلطی برای خودم میتونم بکنم؟
اینجاس که متوجه میشم من باید همیشه سعی کنم خودمو به بهترین دیدگاه و بهترین کیفیت و به بهترین عملکرد نزدیک کنم ولی در نهایت عالیترین،زیباترین، هموارترین، با کیفیت ترین عملکردها و نتایج از آن خداوند است.
اوست که از قبل و بعد ما آگاه است. اوست که نا گفته های ما را از خود ما بهتر میداند.
برای همین من سعی میکنم خودمو ارتقا بدم ولی در نهایت تسلیم خواست او باشم.
مثلا: چند روزی بود که داشتم برای فروش بیشتر رو باورم کار میکردم و الهی شکر تا وسط هفته هم عالی پیش رفتم روز 3شنبه مثل هر روز پر انرژی با حس و حال عالی کار کردم ولی ظاهرا مبلغ مثل هر روز نبود.
و وقتی به عملکرد روزم توجه کردم دیدم من از نظر ذهنی و عملی چیزی کم نزاشتم.
تمرکزم گذاشتم رو این جمله که خب آنچه که با من بوده انجام دادم، پس همه اتفاقات به نفع من است و من در خیر مطلق هستم.
و البته ذهنم هم سعی میکرد غرغرهای همیشگی خودش بگه و من سعی میکردم صداشو نشنیده بگیرم.
تایم کاری در آخرین لحظات بود و داشتم کارو جمع میکردم که یک مشتری اومد و سفارش 25 پرس غذا برا ساعت 8:30 فردا صبح بهم داد و همونجا کارت کشید و تسویه کرد.
و دقیقا همون مبلغی که کمتر از هر روز بود از غیب رسید.
من اینجوری فهمیدم که مریم خانم شما کارت تمام و کمال با عالیترین کیفیت انجام بده ولی حواست باشه که کننده اصلی اوست. تو هر روز عالیترین ورژن خودتو ارائه بده اما یادت باشه همون عالیترین هم که داری انجام میدی از لطف و مهربانی اوست.
القصه اگر سعی کنیم هر روز در شناخت و درک و عمل به قوانین خبره تر بشیم قطعا نتایجمون متفاوت خواهد شد.
بی نهایت سپاسگزارم از خداوند مهربانم و تشکر میکنم از استاد عزیزم که اینقدر راه برام ساده و لذت بخش کردن و تشکر میکنم از مریم بانوی عزیز که این کارگاه فوقالعاده رو طراحی و اجرا کردن. برای همه عزیزان بهترین ها رو آرزو میکنم.
بنام خدای بزرگ…
سلام خدمت همه ی عزیزانم…!
گام 13 ام/خانه تکانی ذهن
تشخیص اصلا از فرع درباره نتایج
خدارا سپاسگذارم که توانستم از مطالب ارزنده این گام هم استفاده کنم.
چقدر سپاسگذار خداوند هستم که منو لایق دونست تا همدار شخصیت های عالی مثل استاد عباس منش و تمام عزیزان این سایت باشم.
چقدر زیبا توضیح دادید استاد جان درمورد تفاوت اصلا از فرع
خدارا شکر که شما هستین و من با استفاده
از آموزش های بی نظیر شما میتوانم زندگی ام را متحول کنم.
من از روز اول که وارد این سایت شدم بدون مقاومت تمام حرفای شما رو با تمام وجودم پذیرفتم و سعی میکنم عمل کنم و استفاده کنم.
فقط درمورد تبلیغات ذهنم مقاومت داشت.چون خودم تبلیغات میکردم فروش آنلاین داشتم.
وقتی گفتین خدامشتری هارو میفرسته و گفتین که به تبلیغات باور ندارید پذیرفتنش برای ذهن من سخت بود میگفتم مگر میشود
کل دنیا بخاطر فروش محصولات و خدمات شون تبلیغات انجام میدن چطور ممکنه بدون تبلیغات محصول فروخته بشه
مدت زیادی باورش سخت بود برایم.
ولی زمانیکه روی خودم کار کردم و آرام آرام از همون اوایل کار کردن روی باور هام نتایج کوچیک اتفاق افتاد.آرام آرام به هدایت خداوند باور هام ساخته شد.
هر قدر که بیشتر روی خودم کار میکردم بیشتر متوجه هدایت خدا میشدم.
تا زمانیکه دوره بینظیر و فوقالعاده 12 قدم را شروع کردم و با تمرین ستاره قطبی و جهت دهی آگاهانه فرکانس هایم
به این درک رسیدم که اگر ما به منبع اصلی یعنی خداوند وصل بشیم او تمام برنامه هارا برای ما
می چیند و مسیر رشد مارا هموار میکند. خدایا هزار بار سپاسگذارم.
خدارا شکر میکنم که هدایت شدم به کامنت خانم شایسته ی عزیز درین فایل.
چقدر توضیحات عالی دادید مریم جان
چقدر مسیر رشد برایم هموارتر شد زمانیکه توضیحات مریم جان در دوقسمت این فایل خوندم.
چون شناختم نسبت به استاد عزیزم بیشتر شد و باور هایم تقویت شد.
با خواندن کامنت مریم عزیز متوجه شدم که استاد عزیزم وقتی اینقدر نتایج متفاوت از بقیه مردم گرفته
دلیلش ایمان،توحید، توکل وبر داشتن قدم های استوار هست.
ثابت قدم بودن برای رسیدن به خواسته ها شون.
باور داشتن برای رسیدن به اهداف شون.
خدایا هزاران بار سپاسگذارم بابت تمام اتفاقات زندگیم.
درپناه خدا باشید عزیزانم.
بنام خالق هستی.
سلام به همه عزیزان در این سایت فوقالعاده
گام سینزدهم.
تشخیص اصل ازفرع
یه مدت هست که سعی می کنم به دنبال بهتر شدن خودم باشم حتی در روز یه مورد کوچک باشه قبلا دوست داشتم با دیگران درمورد قانون صحبت کنم یا راه درست نشانش بدم اما دیگه چندوقت نه اصلا صحبتی نمی کنم
ارامتر شدم تمرکزم رو برای بهتر شدن خودم بزارم.
اون چیزی که اصل هست توجه کنم ارامشم بیشتر شده.
بحث نمی کنم وذهنم روبهتر کنترل می کنم.
کاری بادیگران ندارم که چ می کنن به چه جاهای رسیدن.
به خودم نگاه می کنم تلاشم می کنم که ورژن بهتری از خودم بسازم.
تایید قانون تحسین کردن فراوانی.
انشاالله خداوند کمکم کنه در این مسیر ثابت قدم باشم.
درپناه الله مهربان.
باسلام ودرود فراوان به استاد عزیزم وهمه اعضای محترم ودوست داشتنیه خانواده بزرگ عباس منش
در جواب به سوال استاد به نظر من نتیجه هر کار وعملی برمیگرده به مقدار ایمان وباوری که ما به نتیجه آن کار یا عمل داریم یعنی ما دقیقا همونی رو برداشت میکنیم که میکاریم،،،دقیقا همون نتیجه ای رو میبینیم که در ابتدا آن را باور داریم ومیتوانیم آن را تصور وتجسم کنیم ودلیل اصلی متفاوت بودن نتایج،، متفاوت بودن ورودیهایی است که افرادآن را باور دارند وبه باور خود ایمان دارند وآن رامیپذیرند و بعد طبق همان باور و همان ورودیها ،،خروجیها و اتفاقات روزمره ونتایج به عمل می آیند.باسپاس از همه دوستان وعزیزان هم مداریم
با سلام و درود بر خانواده خوب و صمیمی این سایت و همچنین استاد عباس منش عزیز اول از همه باید گفت اینچنین آگاهی و جنبشی که برای تغییر در ذهن بچه های این سایت بوجود آمده واقعآ قابل تحسین و ستودنیه. وجود این حجم و توده از آگاهی های ناب در یک جا باعث تغییرات عظیم و شگرفی در آینده خواهد شد. وقتی داخل سایت هستم احساس میکنم شهروند یک کشور مجازی هستم که همه اتباع آن و حتی کسانی که بتازگی تابعیت گرفته اند از سر صبح به هم صبح بخیر و تبریک و تهنیت عرض میکنند و حرف همدیگر را میفهمند و به هم احترام میگذارند و همدیگر را راهنمایی میکنند. خلاصه همگی کم و بیش در مسیر درست هستند. امیدوارم روزی شرایط فراهم شود و همه این افراد را بتوانم در یک جا ببینم و از نزدیک با آنها صحبت کنم و با سپاس از بوجود آورنده این فضا استاد عباس منش دوست داشتنی و متشکرم از سوال ایشان که باز هم به من تلنگری زد تا دوباره تحقیق کنم و باورهای خودم را قوی تر سازم چرا که سال های طولانی به این شکل فکر نمیکردم بقول سعدی شیراز : ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی ( البته منظورم خودم هستم ) در مورد جواب میخواهم مطلب را با چند آیه از قرآن کریم شروع کنم که برای طولانی نشدن از نوشتن جملات عربی پرهیز میکنم و فقط معنی فارسی آیات را مینویسم. بطور حتم شما میتوانید قبول زحمت بفرمایید و آنها را خودتان نیز جستجو کنید. از قرآن کریم ترجمه مرحوم الهی قمشه ای خداوند در قرآن کریم در سوره زمر آیه 49 میفرماید : « آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا میخواند و باز چون آن رنج و عذاب را برداشتیم و نعمت و دولت به او دادیم گوید : این نعمت دانسته و به استحقاق نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است ولیکن اکثر مردم آگه نیستند. « در توضیح بیشتر در کتاب تفسیر نور پیامهایی که این سوره و آیه برای ما متذکر میشود از این قرار است که: 1 – انسان موجودی آسیب پذیر است 2 – انسان موجودی ناسپاس است 3 – نیایش خالصانه سبب جلب رحمت خداست و در ادامه آنچه مورد انتقاد است نادیده گرفتن لطف خداست نه آنکه علم و دانش در رشد و توسعه زندگی بی اثر است و بیشتر مردم نمیدانند که نعمت ها و تلخی ها وسیله آزمایش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند. لطفا خواهش میکنم عنایت بفرمایید و پاراگراف بالا را چند بار بخوانید همانطور که ملاحظه فرمودید به فرموده قرآن آدمی ناسپاس است پس اولین رکن اساسی در زندگی بشر انجام سپاسگزاری مطلق برای همه چیز در همه جاست و بعد امید به لطف و رحمت خدا و نعمت های او صفتی که آن را در استاد عباس منش بطور آشکار میتوان یافت و همیشه در جملات ایشان به نوعی میتوان مفهوم سپاسگزاری را حس کرد بخصوص در شروع جملاتش بطور یقین ایشان بر روی این فرکانس تمرکز بسیار بسیار عالی و شگفت انگیزی دارد و البته با مدولاسیون بالا چطور؟ توضیح اینکه از لحاظ فیزیکی اگر شما بخواهید مثلا پیامی صوتی را به منطقه دوری بفرستید این امکان بدلیل اینکه فرکانس پیام ما پایین است امکان پذیر نمیباشد. در نتیجه ما این پیام را بر سیگنال فرکانس بالایی که توسط فرستنده ارسال میشود تلفیق یا به عبارتی سوار میکنیم تا بتوانیم پیام را با استفاده از فرستنده به مسافت های طولانی ارسال کنیم. موج بدست آمده فرکانس بالا که به وسیله فرستنده ارسال میشود را موج مدوله و عملی که روی این پیام ایجاد میشود را مدولاسیون میگویند. یعنی ایشان فرکانس شکرگزاری را با مدولاسیون بالا انجام میدهند که این فرکانس (شکرگزاری ) نزدیکترین فرکانس به انرژی منبع است. ایشان در این کار تبحر خاصی دارند. بنابراین شکرگزاری واقعی با حس بالا حتما ضرورت دارد چون همه ما شکر را میگوییم اما خالی از احساس و بصورت ماشینی و مکانیکی انگار که این جمله را حفظ کردیم مثل بقیه عادت هایمان « در ادامه سوره در آیات بعدی ( 50 – 51 ) میفرماید: «پیشینیان هم چنین میگفتند (که مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم اما خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک مال و دولتی که اندوختند به فریادشان نرسید و کیفر زشتی و بد کاری هایی که (برای کسب مال ) انجام دادند به آنها رسید و ستمکاران از این مردم نیز نزول کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی یابند.« نکته ای که در اینجا باید توجه کرد این است که قارون نیز سرمایه خود را نتیجه دانش و تفکر و سیاست اقتصادی خود میدانست که در جایی از قرآن ذکر شده و خداوند در اینجا و در این آیه میفرماید پیشینیان هم میگفتند که مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم . اما…….. ما باید از این نمونه های تاریخی برای تربیت و هدایت بهره بگیریم . بنابر این مسئله لیاقت و تدبیر و عوامل و ابزار تکنیکال شبکه های اجتماعی تبلیغات و مارکتینگ و …… اینجا معنا پیدا نمیکند. و مطلب دیگر در پایان آیه است که هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی یابند یعنی سنت های الهی قانونمند است و زمان و مکان در آن اثری ندارد . نسبت به گذشتگان و نسبت به آیندگان و اینکه سرنوشت انسان بدست خود اوست . یعنی قانون همیشه جواب میدهد چه ارسال فرکانس مثبت ( شکرگزاری) چه منفی و این جوابی است به کسانی که به قانون شک دارند. ودر ادامه در آیه 52 همان سوره میخوانیم : « آیا مردم ندانستند که خدا هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد ؟در این (اختلاف روزی خلق) هم ادله ای از قدرت الهی برای اهل ایمان پدیدار است « در این آیه خدا روزی را برای هرکه بخواهد گسترده یا تنگ میسازد و این برای کسانی که ایمان میاورند نشانه های از حکمت و قدرت الهی است در آیه 42 خواندیم که انسان نعمت های الهی را به علم تخصص خود نسبت میدهد. این آیه میفرماید این نسبت به خاطر ناآگاهی انسان است. چرا که در بعضی از روایات میخوانیم که گاهی خداوند رزق افراد تیز هوش را تنگ و رزق افراد کم هوش را زیادتر قرار میدهد تا ثابت کند همه چیز با زرنگی نیست و این یعنی گرچه سعی و تلاش و دانش بشری شرط لازم برای کسب رزق است ولی شرط کافی و علت نهایی نیست ( ان الله یبسط الرزق لمن یشاء) به امکانات و توانایی ها و اطلاعات خود تکیه نکنیم که قدرت دیگری در کار است.( پیام آیه فوق در کتاب تفسیر نور) این یعنی اثبات وجودقانون و فرکانس نسبت به گذشتگان نسبت به آیندگان دوستان عزیز توجه بفرمایید که اگر ما به جای کلمه خداوند در هر یک از کتابهای آسمانی کلمه قانون را بگذاریم تاکید میکنم هر جا دقیقا همان معنایی میدهد که استاد عباس منش در آموزه هایشان متذکر میشود. قانون = ( ایمان قلبی + شکر گذاری ) با مدولاسیون بالا که شامل عدم تاثیر عوامل بیرونی و نفی هر چیزی غیر از قانون است مثل این جمله از قرآن « جز با یاد خدا وند قلبها آرام نمی گیرد « حالا شما به جای خداوند قانون را بگذارید. یا ایمان و شکر گزاری را و بقیه موارد یعنی جاهایی که ما قانون را اجرا نکردیم دچار اشکال شدیم ( رجوع شود به قصص قرآن در مورد اقوام گذشته ) و این تفاوت ایمان است. تفاوت نگاه توحیدی است همان ایمان و نگاهی که استاد عباس منش و همه کسانی که مثل او هستند را از سایر افراد جدا میکند. این تفاوت نگاه توحیدی ابراهیم است به عدم تاثیر هر گونه عوامل بیرونی که خود را در ورود به اتش نشان میدهد. میزان ورود نعمت ها و اتفاقات خوب به زندگی ما به اندازه باورهای توحیدی ماست یعنی ایمان یادتان میآید ( سخن استاد در فایل رایگان باورهای توحیدی ) و اینکه ما باید از خود بپرسیم چقدر توانسته ایم این نگاه توحیدی یا ایمان را داشته باشیم وقتی عیسی مسیح (ع) به شاگردانش میفرماید:( انجیل متی باب هفدهم شماره 15-21) هر آینه به شما میگویم اگر ایمانی به اندازه دانه خردل میداشتید به این کوه میگفتید که جابه جا شود و جا به جا میشدند و هیچ امری بر شما محال نمی بود. توجه کنید او نگفته بعدها بلکه در حال حاضر یعنی همین حالا الان اگر ایمانی که به اندازه یک دانه کوچک خردل باشد میتواند بر اساس سخن انجیل مقدس و عیس مسیح (ع) کوهها را جا به جا کند پس ایمانی بزرگ و عظیم را چه میتوان گفت این جمله یعنی با سپر ایمان با موانع برخورد کردن حتی به اندازه یک دانه خردل این خصیصه ای است که استاد و کسانی مثل او را از سایرین متمایز میکند و این یکتا پرستی است و به خاطر ساختن این نگاه توحیدی و ایمان دست از نگرانی در مورد کلیه عوامل بیرونی برداشته است تازه ایشان میگویند که به اندازه چند در صد یا 30 درصد اگر اشتباه نکنم باور های خودشان رو تغییر داده اند که این همه نتایج شگفت انگیز ببار آورده اند. البته همه ما اعتقاد به خدا را در گوشه ای از ذهن یا در قرآن هایمان در لب طاقچه داریم و باور را هم نصفه و نیمه کمی با عقل و کمی با قلب داریم. اما این جواب نمیدهد ایمان فقط با قلب است و شهود ایمان یعنی باور شدید قلبی به وجود داشتن چیزهای نادیده که این فقط شهودی و حسی است و با عقل و ذهن کار نمیکند همینجاست که مولانا میفرماید: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود. ایمان نقطه مقابل ترس است و کلا تمام موارد منفی موجود در زندگی ما حاصل ترس است یعنی نقطه مقابل ایمان و این ترس ها و نگرانی ها همان بخش های ساخته نشده باور های توحیدی در نگاهمان است که منافذی است برای ورود شیطان و عوامل دیگر به عنوان نماد کمبود و ترس بنابر این باید هر لحظه از خودمان بپرسیم که انگیزه عمل ما ترس است یا ایمان اگر ترس است ما به نیرویی غیر از خدا ( ذهن . شیطان . باورهای نادرست . مردم . شرایط. و ….) در این سوال سایت ابزار و تبلیغات متوسل شده ایم . و ترس یعنی ایمان منفی برای همین است که در طول روز چند بار اذان میگویند و گوشزد میکنند که لا اله الا الله و حی الی خیر العمل که با این تکرار فراموش نکنیم و از یاد نبریم که در کجای کار هستیم. که آیا فرکانس مناسبی را به جهان ارسال میکنیم . ما با شکر گزاری و ایمان هیچ محدودیت ذهنی نخواهیم داشت و از هیچ چیز نخواهیم ترسید چون به انرژی منبع متصل هستیم و این چیزی است که 99 درصد دنیا اینجور فکر نمیکنند. زمانی که شرکت کوکاکولا بعد از 120 سال شناخته شدن هنوز تبلیغات فراوان دارد با عقل جور در نمیاد ولی میترسد . ترس از عدم فروش ترس از عقب ماندن از بازار رقابتی . ترس از ورشکستگی . ترس از عدم پرداخت صورتحسابها حالا اسمش رو هر چی که میگذارد توسعه بازار . تبلیغ برای جهانی سازی و…….یا.هر چی ومک دونالد و شرکتهای دیگر هم همینطور اما موسسه تحقیقاتی رویان در ایران که موسس آن دکتر سعید کاظمی آشتیانی است بدون تبلیغ جهانیه یا دکتر سمیعی در آلمان و نمونه های دیگر در مجموع باید گفت که اگر شما در محیط ایزوله ای زندگی کنی مثل حضرت آدم که در اون زمان غیر از او و خدا هیچ کس نبود و کاملا حسش میکرد. شما باز هم درگیر ذهن . حرف مردم ( حضرت حوا) و شیطان هستی که در عهد قدیم کتب مقدس مار معرفی شده که هر کدام از اینها میتونند نقششون رو جای همدیگر بازی کنند و اینها عوامل و شرایط بیرونی هستند که منجر میشوند که این دنیا هم از بهشت رانده شی در یک جمله تفاوت ایشان ( آقای عباس منش) با دیگران : حضور در سایه قانون ( ایمان + شکرگذاری) برای نعمت های موجود و آتی با مودولاسیون بالا و نادیده گرفتن متغیر ها و عوامل دیگر غیر از خدا همانی که خودش با راهکارهای مختلف و دوره ها این رو آموزش میده بیشتر وقت شما رو نمیگیرم . تمام نوشته های اینجانب به غیر از موارد قرآنی و تفسیر کتاب نور که عینا بدون کم و کاست نقل قول و مکتوب شده بقیه بر اساس برداشت من از آموزه های ایشان از فایل های رایگان بوده بقول شاعر عمان سامانی : من از مفصل این نکته مجملی گفتم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
سلام و درود خدمت استاد و دوستان عزیز به نظر من عواملی ک در کسب و کار تفاوت ایجاد میکنه اول از همه باورهای نورانی و قدرتمند است مثل فراوانی،معنوی بودن ثروت،باور نزدیک تر شدن ب خدا با ثروتمند تر شدن و …. است
و عامل بعدی عشق و علاقه زیاد به کسب و کاری ک داری انجام میدی به نظر من هر ادمی برای اهداف خاصی آفریده شده و این هدف رو میشه از عشق و علاقه پیدا کرد، پس کسی ک باورهای بسیار مناسب + عاشق کارش بودن رو داره میتونه بسیار موفق باشه
بنام فرمانروای کل کیهان
خوشحالم که واسه اولین بار تو مسابقه شرکت میکنم و این نشان دهنده فعال تر شدن منه?
باعرض سلام خدمت استاد عباسمنش و همه ی همراهان خانواده صمیمی عباسمنش درپاسخ به سوال دوست عزیز که تفاوت موفقیت استاد در زندگی و کسب و کارشون چی بوده از نظرمن،،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست، یه سری هاهم هستن که دارن ازش استفاده میکنن فارغ از هر چیزی که هست
اونایی که به جای اینکه به بیرون از خودشون گیر بدن دارن روی درون خودشون کار میکنن. وقتی که ما خودمون تقلا نمکنیم پس بایدم بریم تو دام تبلیغ.
یه سریا به این اعتقاد دارن که آقا آدم باید تبلیغ کنه و بالاخره یه جوری شناخته بشه، در صورتی که من از استاد و جهان یادگرفتم که لازم به این کارا نیست ؛ تو درست باش تو مسیر درست رو برو، جهان هدایت میکنه آدمارو موقعیت ها رو اتفاقات رو و شرایط رو برای شما، واقعا چطوره که هزاران نفر آدم تبلیغ استاد رو میکنن بدون اینه استاد کاری انجام بده ، بدون اینکه پولی پرداخت کنه و بدون اینکه زحمتی بکشه. کی داره اینا رو مدیرت میکنه، و چرا مدیرت میکنه؟ بخاطر اینکه استاد داره از قوانین استفاده میکنه، بخاطر اینکه استاد یه جور دیگه نگاه میکنه به همه چی، استاد نشسته به این فکر کنه و این حرفا رو گوش کنه که آی مرغ شد کیلو فلان آی گوشت شد فلان آی ما بدبختیم آی ترامپ اومد و…….. واقعا استاد نزاشت اینا رو بکنن تو مغزش که، بلکه استاد خودش آگاهیا رو انتخاب کرد، خودش ورودیها رو انتخاب کرد، خودش فکرشو کنترل کرد و خودش خلق کرد آنچه رو که میخاست، در یک کلام استاد یک برگ در باد نبود. خب نتیجشم اینه که الان میبینیم دیگه.
واقعا باید قبول کنیم که یک نوع نگاه دیگهای هم هست و میتونه ما رو متمایز کنه نسبت به بقیه(بقیه، منظورم ۹۵ درصد مردم جهانه)
بقول حضرت علی که تو نهجالبلاغه میگه الرزقُالرزقان یه نوع رزقی هست که تو دنبالش میری و یه نوع رزقی هست که اون دنبال تو میاد، خب استاد همینو خاسته دیگه، اینکه چه باورهایی داشته باشه که رزق دنبالش بیاد نع اینکه استاد بره دنبال رزق دقیقا همین تفاوت دیدگاه استاد هست که باعث تفاوت در نتیجشم میشه و اینکه یه سریا نمیتونن باور کنن اینارو و فقد به این باور دارن که حتما باید تبلیغ کرد حتما باید شتاخته شدو…….
بخداقسم از موقعی که روی خودمون کار میکنیم نتایج میاد اما به اندازهای میاد که روی خودمون کار کنیم و اینکه بقول استاد عزیز قانون همیشه داره درست کارشو انجام میده، کسی که کارشو درست انجام نمیده ماییم، خداوند بینقص است خداوند سریعالجابه خداوند عالیه خداوند میگه درخاست کن من همیشه درحال احابتم اما ب یه شرط، به شرط اینکه ایمان داشته باشیم، از کجا بفهمیم یه آدم ایمان داره؟ ایمان رو چی نشون میده؟ از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ خیر، از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره و حرکت میکنه و اونجوری که باور داره عمل میکنه(عمل میکنه به آنچه که میگوید).
همهی این حرفایی که زدم نتایجشون در زندگی استاد کاملا معلوم و ایجاد شده است و همینطور در زندگی تمام کسانی که مثل استاد به جهان و اتفاقات و خداوند نگاه میکنن.
واقعا با تمام وجود سپاسگزارم که خدواند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و با استاد و بچههای متعهد و باحال و باایمان سایتش آشنا کرد، بیشک این یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیه من است.
مرسی از همه و بخصوص او دوست خوبمون که سوال به این مهمی و زیبایی رو کرد تا بچههای سایت یه بار دیگه دورههم جمع بشن و از آگاهیهای هم دیگه استفاده کنن.
استاد عاشقتم??
سلام خدمت همه عباس منشیهای عزیزبه خانواده دوست داشتنی خودم خیلی خوشحال هستم که دارم برای چندمین بار کامنت میزارم من تا الان دوره ای رو خریداری نکردم و از فایلهای رایگان استفاده کردم وهمه فایلها رو هم دیدم ودارم روی باورهام کار میکنم تا منم بتونم توی دوره های استاد شرکت کنم وبه امید الاه یکتا قوی تر بشم واما درمورد مسابقه دوروز پیش وقتی که سرکار داشتم به موضوع مسابقه فکر میکردم به خداوند گفتم که کمک کنه تا منم بتونم تو مسابقه شرکت کنم وچرتو پرت ننویسم حداقل .تا به صورت خداگونه تو گوشیم یه فایل داشتم از عباس برزگر روستایی دست فروشی که زندگیش به یک باره تعقیر کردواز صنعت گردش گری تونست خودشو باور کنه ودید که همه چیز واسه شروع تازه مهیاست فقط باید به خدا اعتماد کنه وبا امید تازه ای شروع کنه وپیش نهاد میکنم که دوستانهم این فایل رو از اینترنت دانلد کنند وببینند وحالا اصلا میخوام بگم که چه چیزی باعث شد تا اینارو بنویسم برزگر میگفت که وقتی به تواناییهام باور پیدا کردم همه منو تبلیق کردند تو روزنامه های خارجی معروف شدم واما درمورد استاد وقتی اسم استاد به گوشم خورد اولین فایلی رو که از استاد دیدم چرا افراد به سختی تعقیر میکنند بود وبعد از دیدن این فایل بارها وبارها تو زندگیم تعقیراتی پیش اومد ومن شروع کردم استاد رو معرفی کنم خیلی از ادمایی که استاد رو بهشون معرفی کردم دارند برنامه های استادرو تهیه میکنند استاد عزیز میدونم میدونم که این هایی رو که مینویسم حتما توست خودتون خونده میشه دوستتون دارم