live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 186 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز٫٫٫

    در خصوص جواب سوال اینکه همیشه و در همه حال باید روی خدا حساب کرد حتی وقتی که از ابزار هم استفاده میکنیم باید بازم فکر و ذهنمون رضایت خدا و مصلحت اون باشه٫٫٫ مثل تصویر زمینه که اصل خدا باشه بعد کار و ابزار و فعالیت ما بر روی این اصل باشه چون اگر تصویر زمینه خدا باشه قطعا آدم دروغ نمیگه خیانت نمیکنه حق کشی نمیکنه ظلم نمیکنه و همه اینا در نهایت باعث پیشرفت میشه چون هم خدا به صورت غیبی به کسی که توکل کرده بهش کمک میکنه و هم به صورت ابزاری کسی که خدا رو سر لوحه کاراش قرار میده قوانین رو درست رعایت میکنه و بهترین نتیجه ها رو میگیره٫٫٫٫

    واین باور قلبی به خداوند و عظمتش و مهربانی و گستردگیش عامل اصلی پیشرفت استاده چون وقتی انسان به باور این صفات در خدا میرسه میتونه همین صفات رو در خودش ایجاد کنه٫٫٫٫ چون ما از روح خداییم در مقیاس کمتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    بهرام رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان گرامی

    من اینطور میبینم که مهم ترین عامل در موفقیت استاد و افراد موفق باور درست فرد است که میتواند فرد موفق را در شرایط یکسان با دیگر افرادیا در موقعیت پایین تر از دیگران را به موفقیت برساند که بقیه با هر تلاشی در هر جنبه دیگر به ان موفقیت نرسند

    من فکر میکنم این اصلی ترین عامل برای موفقیت است که باور صحیح و قوی با اتکا به نیروی خداوند میتواندهر فردی را به موفقیت برساند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمیه رازمنش گفته:
    مدت عضویت: 2585 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد گرامی

    صبح همگی بخیر و شادی حقیقتش من خیلی خوب بلد نیستم بنویسم اما چند روزه دارم فکر می کنم واقعا جواب این دوست عزیز چیه این تفاوت در چیه تا اینکه امروز گفتم بهتره یکی از فایل های استاد را گوش کنم همینطوری زدم روی قسمت ششم – توحید عملی ناگهان دیدم که خود استاد دارند جواب این سوال را میدند

    استاد واقعا که چقدر کامل و عالی گفتین باور توحیدی …. به دوستان هم توصیه می کنم یکبار دیگه گوش کنید

    ممنون از تک تکتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی جوانمرد گفته:
    مدت عضویت: 3134 روز

    سلام

    دوستان عزیزم لطفا این پاسخ رو هم بخونید…

    به نظر من جواب خاص این سوال از جنس آگاهی نیست و از جنس ایمانه!! یعنی همه دوستانی که پاسخ دادن که هر چی باور کنی همون برات اتفاق می افته (و اگه باور کنی که بدون بازاریابی جواب نمیگیری همون اتفاق میفته) پاسخ درستی دادن ولی بنظرم پاسخ کاملتری هم به این سوال میشه داد… چون این نوع پاسخ، از جنس آگاهی دادنه … و جایی استاد عباسمنش گفته بود صرف این آگاهی، پاسخ این سوالها نیست… بلکه باور کردن و عمل کردن به این سوال پاسخ درست تریه

    .

    پس بذارید من به روش متفاوتی پاسخ این سوالو توضیح بدم که ببینیم چقدر از ما جواب این سوال رو در اختیارمون داریم:

    1. همه ما به قانون آگاهی داریم که صد در صد نتیجه هامون محصول فکر و باور ماست و نه محصول عملکرد ما… و البته خود عملکرد ما هم محصول فکر ماست… و چون بین عملکردمون و نتیجه هامون همزمانی رخ میده تصور می کنیم اون عملکرد باعث نتیجه مون شده…

    2. حالا چالش شروع میشه: تصور کنید می خواهید یه سیب رو با چاقو پوست بکنید و نوش جان کنید… چند نفر از ما این قدر به قانون ایمان داریم که این چاقو علت کنده شدن پوست از سیب نیست… این فکر ما بوده نتیجه ش باعث شده پوست سیبِ ازش جدا بشه و البته خودِ استفاده ما از چاقو هم محصول فکر ماست… ولی چون بین چاقو و سیبِ پوست کنده همزمانی رخ میده، ما چاقو رو علت اصلی تصور می کنیم… در حالیکه چاقو علت اصلی نیست و اگه طبق فرکانس مون قرار باشه پوست این سیب کنده بشه این نتیجه اتفاق می افته… حالا چه به این روش که ما اقدام کنیم و چه این که یکی دیگه برامون سیب رو پوست بکنه و حتی اگه هیچکسی این کار رو نکرد خدا به روش خودش معجزه می کنه… چون خدا به هیچ وجه از قانونش کوتاه نمیاد

    همینطور، نتیجه فرکانسِ فکری ابراهیم این بود که نباید در آتش (که ذاتش سوزانندگیه) بسوزه پس حالا که هیچکدوم از علت های ظاهری کمکی نکردند… باید (از نظر ما) معجزه بشه و آتش براش سرد بشه … چون خدا از قانونش کوتاه نمیاد.

    پس دوست من اگه نتیجه فرکانس و فکرت این بشه که تو باید سایت پربازدیدی داشته باشی باید این اتفاق بیفته… چه تو بازاریابی و روابط عالی خوب داشته باشی چه نداشته باشی… چون خدا از قانونش کوتاه نمیاد و اگه لازم باشه (از نظر محدود ما) معجزه می کنه تا قانونش حفظ بشه… این باور صد در صدی به قانون جذبه :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    م.صالحی گفته:
    مدت عضویت: 2338 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمدالله رب العالمین

    سلام

    من بواسطه مادرم چند ماهی هست که با استاد آشنا شدم و دوست داشتم عضو سایت بشم تا به همه هم گروهی ها بگویم موفقیت مادرم و پشتکارشون مرا به وجد آورده،بطوری که مادرم مباحث رو مداوم مرور میکنند و حال خوبی پیدا کرده اند و عزت نفس بالایی برخوردار شدن که هر چیزی خودشون دوست دارن رو بهش فکر می کنن و در مسیرش قدم برمیدارن که من به ?مادرم? و این همت و تلاشش در خوشبختی افتخار میکنم و هم از ?خداوند? مهربان سپاسگذارم که مادرم را در این مسیر قرار دادن-و ?استاد? از شما هم سپاسگذارم به خاطر اینکه هر چه آموختید و تجربه کردید خالصانه برایمان میفرستید٫

    حس خیلی خوبی دارم از اینکه یک مخلوقی هستم که خدا در زمان خلقت من و شماها به خودش تبریک گفت،و چه افتخار و موفقیتی بالاتر از اینکه روح خدا در من است و من هم قدرت بینهایت دارم هرچه بخواهم اگر در مسیرش باشم حتما و قطعا اتفاق خواهد افتاد٫????

    این ?سوال ?و صحبت های استاد من رو یاد یک واقعه تاریخی از گذشته و درمقابل این حدیث زیبا و پر ازپیام از ?پیامبر? رحمت و خوبی ها (صلوات الله علیه ) می اندازد ، که چگونه باور کنم و چگونه اتفاقات خوب خواهد افتاد و چه میشود که بی نیاز میشوی :

    (این فقط یک شاهدمثال است،در زندگی خیلیهامون اتفاق افتاده)

    مردی که کمک خواست

    به گذشته پرمشقت خویش میاندیشید ، به یادش میافتاد که چه روزهای تلخ و پر مرارتی را پشت سر گذاشته ، روزهایی که حتی قادر نبود قوت روزانه زن و کودکان معصومش را فراهم نماید ٫ با خود فکر میکرد که چگونه یک جمله کوتاه – فقط یک جمله – که در سه نوبت پرده گوشش را نواخت ، به روحش نیرو داد و مسیر زندگانیش را عوض کرد ، و او و خانوادهاش را از فقر و نکبتی که گرفتار آن بودند نجات داد ٫

    او یکی از صحابه رسول اکرم بود ٫ فقر و تنگدستی براو چیره شده بود ٫ در یک روز که حس کرد دیگر کارد به استخوانش رسیده ، با مشورت و پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود ، و

    وضع خود را برای رسول اکرم شرح دهد ، و از آن حضرت استمداد مالی کند ٫

    با همین نیت رفت ، ولی قبل از آنکه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اکرم به گوشش خورد : ” هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میکنیم ، ولی اگر کسی بینیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند ، خداوند او را بینیاز میکند ” ٫ آن روز چیزی نگفت ، و به خانه خویش برگشت ٫ باز با هیولای مهیب فقر که همچنان بر خانهاش سایه افکنده بود روبرو شد ، ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسول اکرم حاضر شد ، آن روز هم همان جمله را از رسول اکرم شنید : ” هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میکنیم ، ولی اگر کسی بی نیازی بورزد خداوند او را بینیاز میکند ” ٫ این دفعه نیز بدون اینکه حاجت خود را بگوید ، به خانه خویش برگشت ٫ و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان میدید ، برای سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اکرم رفت ، باز هم لبهای رسول

    اکرم به حرکت آمد ، و با همان آهنگ – که به دل قوت و به روح اطمینان میبخشید – همان جمله را تکرار کرد ٫

    این بار که آن جمله را شنید ، اطمینان بیشتری در قلب خود احساس کرد ٫

    حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است ٫ وقتی که خارج شد با قدمهای مطمئنتری راه میرفت ٫ با خود فکر میکرد که دیگر هرگز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نخواهم رفت ٫ به خدا تکیه میکنم و از نیرو و استعدادی که در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده میکنم ، واز او میخواهم که مرا در کاری که پیش میگیرم موفق گرداند و مرا بی نیاز سازد ٫

    با خودش فکر کرد که از من چه کاری ساخته است ؟ به نظرش رسید عجاله این قدر از او ساخته هست که برود به صحرا و هیزمی جمع کند و بیاورد و بفروشد ٫ رفت و تیشهای عاریه کرد و به صحرا رفت ، هیزمی جمع کرد و فروخت ٫ لذت حاصل دسترنج خویش را چشید ٫ روزهای دیگر به اینکار ادامه داد ، تا تدریجا

    توانست از همین پول برای خود تیشه و حیوان و سایر لوازم کار را بخرد ٫

    باز هم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد ٫

    روزی رسول اکرم به او رسید و تبسم کنان فرمود : ” نگفتم ، هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میدهیم ، ولی اگر بینیازی بورزد خداوند او را بینیاز میکند ”

    منبع: اصول کافی ، ج ۲ ، صفحه ۱۳۹ – ” باب القناعه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    وحید مفید گفته:
    مدت عضویت: 3678 روز

    با سلام همه ی دوستان عزیز سایت خوب جناب عباسمنش

    بنظر بنده مهمترین عامل در پیشرفت یک کسب و کار خود فرد می باشد،یعنی اعتقاد و ایمان درونی خود انسان به رشد و موفقیت ناب آن و گسترش آن به کل مجموعه ی خود.

    خود انسان از طریق افکار و دستور افکار به اعمال و از طریق کلیه ی جوارح که همگی به قلب انسان وابسته اند و با تمام وجود و قلبا وانرزیهای موجود درونی را به اعتقاد درونی بی کم و کاست به عمل تبدیل میکنه باعث موفقیت کسب کار است.

    مجموعه-فرد-قلب-انرزی ،ز گوشیم ندارهzh

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهدی جانجانی گفته:
    مدت عضویت: 2703 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان

    سلام خدمت استاد و گروه تحقیقاتی و بچه های سایت

    خانم شایسته این کامنت کامل من هست میتونید اون دوتا کامنت قبلی که بنام مهدی جانجانی هست که هنوزم منتشر نشدن حذف کنید یه موضوع الان یادم افتاد که به این کامنت اضافه کردم سپاسگذارم

    _ باور و اعتماد به خداوند : استفاده از نیرو و قدرتی برای انجام کارها که نامحدود و خستگی ناپذیر است تمامی پاسخ ها را میداند جدیدترین و بهترین متد های بازاریابی و شیوه های فروش را میداند کار تبلیغات رو برات انجام میده مشتری های زیادی میفرسته سمتت، برند تو بین مردم جا میندازه ، فقط کافیه مثل ابراهیم و مادر موسی بهش اعتماد کنی و بهش باور و ایمان داشته باشی تا همه چیو بهت الهام کنه به میزانی که به این نیرو اعتماد و ایمان داری بهت کمک و الهام میکنه

    ‘و بقدر ایمان تو کارگشا می شود’

    استفاده کردن از این نیرو و قدرت نامحدود به نفع خود واسه داشتن کسب و کاری موفق و استفاده از الهاماتش برای پر رونق کردن کسب و کار و باور داشتن به وهابیت و رزاقیت خداوند.

    (وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ : ﻭ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪگان ﺍﺳﺖ)

    یاد قسمتی از مصاحبه ایی افتادم که یکی از بچه های سایت با حاج جلیل تواضع(صاحب خشکبار تواضع ) انجام داده بود و ایشون در قسمتی از مصاحبه شون اینطور گفته بودن :

    (خداوند به انسان الهام می کند. این وظیفه انسان است که اونها رو پیگیری کند. با خدا صحبت کند. من هر روز صبح که بلند می شم، شروع می کنم به صحبت کردن با خدا. خدا کار نداره کی نماز می خونه، کی نمیخونه، به همه الهام می کنه. منظور من این نیست که از فردا نماز نخون. منظور اینه که خدا بسیار مهربان است )

    افراد زیادی هستن که از الهامات این نیرو استفاد میکنن مثل استاد عباس منش،جلیل تواضع ،دونالد ترامپ و …..

    ترامپ در کتاب چگونه مانند بیلیونر ها فکر کنیم خودش میگه که من خدای خودمو باور دارم

    و هر کاری که انجام دادم و اون ملک هایی که خریدم با اون حسی بوده که خدا منو هدایت کرده و من از حس م از غریضه م تبعیت میکنم و یه زمانی میخواستم یه ملک تو نیویورک بخرم که پدرم که من کار املاک از اون یاد گرفته بودم به من گفت این ملک نخر بدبخت میشی ولی من حس م بهم میگفت که باید اینجا ملک بخری و من اون ملک خریدم و رشد اقتصادی من از همون جا شروع شد

    صاحب کسب و کار های موفق خیلیاشون نماز نمیخونن،روزه نمیگیرن و اصلا مسلمون نیستن و اون نشونه های ظاهری ایمان ندارن ولی خدارو در درون خودشون قبول دارن و باهاش راحتن

    ” پس مهمترین عاملی که نتایج استاد و یک کسب کار رو متفاوت میکنه کمک گرفتن از این نیرو و الهاماتش هست ”

    _ باور فراوانی :فقط وقتی باور به فروانی در جهان داری میتونی توی فایل معرفی دوره ت بگی اگر که بهت الهام شد یا نشونه ایی دیدی این دوره رو تهیه کن در غیر اینصورت تهیه اش نکن ولی اگه باور کمبود داشته باشی هرگز این حرف نمیزنی و میگی حتما هر جور شده این دوره رو تهیه کنید حتی اگه قرض کردید یا وام گرفتید به هر قیمتی شده این دوره رو تهیه کنید چون ذهنی که باور کمبود داره میگه حتما باید افراد متقاعد کنم که این دوره رو بخرن اگه بگم بهت الهام شد یا نشونه دیدی اونوقت بخر خُب دارم مشتری های خودمو کم میکنم و دارم نصفشون میکنم!

    وقتی فراوانی در جهان و بیشمار بودن نعمت های خداوند باور داری در بیزینست نتایج متفاوتی نسبت به بقیه میگیری یکی دیگه از مهمترین عواملی که تفاوت عظیمی در نتایج کسب و کار استاد ایجاد میکنه باور به فراوانی در جهان است اینکه موقعیت ها و فرصت ها بینهایت هستن و هر روز در حال افزایش هستن بینهایت مشتری هست بینهایت ثروت و نعمت در جهان موجود میباشد منابع بی پایان هستن بینهایت ایده وجود داره وقتی صاحب یه کسب و کار این باور داشته باشه نگران نیست و وقتی نگران نیست طبق قانون این نعمت ها و فرصت ها و ایده هارو میبینه و ثروت به سراغش میاد چون جهان ما رو در مداری قرار میده که باورهای مارو ثابت میکنه

    وقتی باور داشته باشی بیش از نیاز تمام مردم جهان ثروت و نعمت وجود داره اونو تجربه میکنی وقتی باور به فراوانی داشته باشی احساست خوب هست و احساس خوب طبق قانون مساویست با اتفاقات خوب.

    شرکت های موفق شرکت هایی نیستن که اگه یه رقیب اومد تو بازار فوری نگران بشن، که وای! یه رقیب اومد حالا مشتریای مارو بُر میزنه میبره چون صاحبان اون شرکت ها باور بی بینهایت بودن دارن و اونو تو زندگیشون میبینن

    _ عشق و علاقه : بیزینسیُ انتخاب کن که عاشقشی

    باید عاشق کسب و کارمان باشیم تا پیشرفت کنه میزان عشق و علاقه صاحب یک بیزینس باعث ایجاد تفاوت در اون بیزینس میشه کسب و کارهایی بودن که بعداز مرگ صاحبشون ذره ذره آب شدن یا کلاً از بین رفتن یا دیگه مثل سابق نبودن

    ” پس یکی دیگه از عواملی که نتایج یک کسب و کار متفاوت میکنه اینه که صاحب اون کسب و کار عاشق اون کاری که داره انجامش میده ” و چون عاشقشه نه خستگی رو احساس میکنه نه گذر زمان. عشق باعث میشه فرد در سن ۸۰ سالگی هنوز هر روز صبح پاشه بره سر بیزینسش.

    _ تمرکز : وقتی که قدرت های انسان روی یک حوزه متمرکز هستن چه اتفاقات عظیمی بوجود میاد چیزی که تفاوت ایجاد میکنه در نتایج کسب و کار ها ، میزان تمرکز هست.

    صاحبان کسب و کار های موفق تمرکزشون روی بیزینسشون هست و بیزینس شون رشد و پیشرفت میکنه باید انتخاب کنی که میخوای تمرکزتو تو چه حوزه ایی بذاری

    اگر ۱۰۰٪ تمرکزت روی یک حوزه باشه ۱۰۰٪ پیشرفت میکنی ولی اگر تمرکزت روی ۲ حوزه باشه ۵۰٪ توی این و ۵۰٪ توی اون پیشرفت نمیکنی بلکه ۱۰٪ توی هرکدوم پیشرفت میکنی یا اگه تمرکزت روی ۳ حوزه باشه ۳۳٪ توی هر کدوم پیشرفت نمیکنی بلکه ۵٪ توی هرکدوم پیشرفت میکنی

    تمرکز کردن روی یک موضوع یعنی غرق شدن در اون موضوع، ما هر چقدر که بیشتر در موضوعی غرق شویم در اون موضوع بیشتر پیشرفت میکنیم

    صاحبان بیزینس های موفق اگر ناخواسته ایی براشون پیش میاد میتونن تمرکزشونو از روی اون ناخواسته بردارن و بذارن روی خواسته شون ،اونا به ناخواسته ها توجه نمیکنن

    اونا به رکود،تورم به اخبار و به افرادی که دم از ناخواسته ها میزنن توجه نمیکنن به همین دلیلِ که شرایطی که از دید بقیه رکود و تورم و وضع نامناسب بازار هست واسه اونا ثروت و مشتری و فروش بیشتر هست چون هر کسی شرایط مشابه با باورهاشو تجربه میکنه

    _ کیفیت و فروش : استاد میگن که تبلیغات واسه فروش محصولاتشون انجام نمیدن ، ولی من میخوام بگم ایشون در هر لحضه در سرتاسر جهان در حال تبلیغ هستن تبلیغات اونم بدون یک ریال هزینه! خُب حتما میگید چطوری میشه تبلیغات جهانی انجام داد بدون صرف یک ریال؟ ولی من میگم میشه ،

    چطوری!

    وقتی که محصول،کالا یا خدمات شما کیفیت کافی رو داشته باشه و مشتری از اون رضایت داشته باشه خودِ اون مشتریا واست تبلیغ میکنن بدون یک ریال هزینه، در واقع خودِ اون کیفیت تبلیغ کارت هست فقط وقتی میتونی اون محصول یا خدماتتُ خوب بفروشی که ارزشمند باشه وقتی که محصول یا خدماتت ارزشمند باشه خودت بهش باور و اعتقاد داری و قبولش داری و مشتری هم فرکانس تو رو دریافت میکنه .

    بدترین کار اینه که بخوای محصول یا خدماتیُ بفروشی یا ارائه بدی که خودت میدونی کیفیت لازمُ نداره و چرت و پرته، و از اونجایی که مشتری فرکانس تو دریافت میکنه اون کالا یا خدمات نمی پذیره.

    مثلا بعضی وقتا ادم رستوران هایی رو میبینه که محیط شون و حتی میز و صندلی هاشون شیک نیس، ولی انقد مشتری دارن که جا نیس ادم بشینه تبلیغاتی هم ندارن ولی از اونجایی که غذاشون خیلی خوشمزه س و صاحب اونجا به شدت به غذا و خدمات خودش اعتقاد داره و قبولش داره، همون کیفیت و خوشمزگی غذا میشه تبلیغ اونجا و مشتری هم فرکانس صاحب اونجا رو میگیره

    دیگه خودتون دیدین وقتی استاد یه فایل معرفی واسه یه دوره میذاره چقدر عاشقانه در مورد اون دوره صحبت میکنه چون خودش قبولش داره و بهش باور داره و اونقدر خوب با تبلیغ کردن محصولش کار فروشُ به خوبی انجام میده و فروش بالایی هم داره.

    کِی ادم میتونه خودش عاشقانه تبلیغ محصولشو به خوبی انجام بده ؟ زمانی که خودش به اون محصول و خدمات اعتقاد داره

    اگر که میخوای تبلیغات گسترده ولی بدون هزینه و زحمت انجام بدی اینجوری عمل کن‌.

    “پس یکی از عواملی که نتایج استاد و یک کسب کار رو متفاوت میکنه کیفیت و ارزشمندی اون محصول یا خدمات هست”

    _ عزت نفس لازمه ی موفقیت : اگر تمام عوامل موفقیت رو یک طرف ترازو و عزت نفس رو طرف دیگه ی ترازو بذاریم این عامل بارها و بارها از تمام عوامل موفقیت سنگین تره.

    میخوام بگم که اگر استاد فک میکردن نمیتونن به موفقیت های جهانی برسن و به افرادی مثل انتونی رابینزها،برایان تریسی ها و….. که دنیا میشناسشون و کتاب هاشون در کل دنیا ترجمه شده برسن و حتی از اون ها هم بالاتر باشن و نفر اول در این زمینه باشن آیا میتونستن این جایی باشن که الان هستن!

    استاد باور کرده بودن که میشه به این حد از موفقیت رسید و به جای اینکه از اون افراد بت و غول بسازن این باور جایگزین کردن که هرکس در هر کجای جهان به هر موفقیت رسیده من هم میتونم برسم چون تمام انسان ها از سیستم عصبی یکسان برخوردار هستن فقط کافیه مثل اون فک کنم و مثل اون عمل کنم و هر موفقیت دست یافتنی هست و هر فرد موفقی قابل الگو برداری

    یعنی میخوام بگم بیزینس هایی که به موفقیت های خیلی بزرگ رسیدن، صاحبان اونها باور داشتن که میتونن به اون حد از موفقیت برسن توانایی های خودشونو باور داشتن خودشونو لایق رسیدن به اون موفقیت دیدن، خودشونو کوچیک ندیدن و دیگران بزرگ،باور داشتن که هر کاریو میتونن بهتر از هرکسی انجام بدن، به توانایی های خودشون شک نداشتن و ترس از شکست نداشتن چون شکست رو تجربه هایی برای موفقیت میدیدن و از موفق شدن هم نمیترسیدن چون بعضی ها حتی از موفقیت هم میترسن میترسن موفق بشن و سلامتی شونو ،همسرشون،فرزندشونو از دست بدن یا موفق بشن و دوستان دروغین زیادی و دشمنان راستین زیادی پیدا کنن و وقتشون هم پر بشه و نتونن با خانواده شون باشن

    فقط یک فرد با عزت نفس بالا میتونه به موفقیت برسه

    بالاترین حد از عزت نفس اینه که باور داشته باشی خداوند کمکت میکنه تو نزد خدا محبوبی ، خداوند بهت کمک میکنه به موفقیت و ثروت برسی چون راه گسترش جهان هست و تو لایق هم صحبتی با خداوند و دریافت الهامات هستی

    _ سخن پایانی : تبلیغات ، شیک بودن شرکت، سئو ، علم سرمایه گذاری ، علم بازاریابی و ….

    اینا نمیشه گفت ۱۰۰٪ بی تاثیر و نتیجه هستن تاثیر دارن ولی اصل نیستن اصل باورهای مناسب،عشق و علاقه و تمرکز هست که نتایج یک کسب و کارُ متفاوت میکنن و اینکه همیشه باید روی خدا حساب کنی هر کار عملی که نیاز باشه در خصوص بیزینست انجام بدی بهت الهام میکنه و خودش هدایتت میکنه و بهتره اجازه بدیم به اینکه هدایتمون کنه

    با خدا باشُ پادشاهی کن/ بی خدا باشُ هر چه خواهی کن

    و به قول قرآن که خداوند میفرماید:

    قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ 

    ﴿البقره: ٣٨﴾

    فرمودیم: «جملگى از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سجاد الماسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2599 روز

    باسلام خدمت تمام عزیزان

    سوال:کجا از ابزار برای موفقیت استفاده کنیم و کجا روی خدا حساب باز کنیم؟؟؟؟

    پاسخ:

    اول از همه معنی اینکه ما میگیم روی خدا حساب باز کنیم به نظر من یعنی با ایمان به قوانین خدا عمل کردنه یا بقول استاد چون خدا سیستمی رفتار میکنه شما قدم های خودتون رو با ایمان به الهامات بردارید خداوند طبق قانون سیستم با شما به عدالت برخورد میکنه یعنی هرچه از پیش میفرستید از سیستم پاسخ متناسب با فرکانس های ارسالی دریافت میکنید

    پس روی خدا حساب باز کردن یعنی ایمان به سیستم و قوانین خداوند.

    نحوه عملکرد سیستم قوانین خداوند چیه!؟ سیستم قوانین خداوند برپایه مدار و فرکانس کار میکنه.ما با تفکر و تجسم و توجه و تمرکز فرکانس میفرستیم و تکرار این اعمال باعت نهادینه شدن باور ها در خودآگاه و ناخودآگاه ما میشه که در صورت نهادینه شدن باور در وجود ما (خودآگاه وناخودآگاه ما) حتی در زمانهای که حواسمان به قوانین نباشه ذهن ما به صورت اتوماتیک طبق فرمانِ باورهایمان رفتار میکند….

    یعنی به صورت آگاه و ناخودآگاه هم روی خدا حساب باز میکنیم!!یعنی به صورت آگاه و ناخودآگاه هم قدرت رو فقط به خدا میدیم!!یعنی به صورت آگاه و ناخودآگاه هرچه خوبی به ما میرسه رو از آن خدا میدونیم.به عبارت دیگه به منبع ثروت و فراونی و خوبی وصل میشیم و به این دلیل که استاد همیشه میگه باور همه چیزه…

    باورهای ما جهانبینی مارو شکل میدن یعنی اگه جهان هستی رو سرشار از فراوانی نعمت و ثروت ببینی پس در شرایط و موقعیت های ثروت آفرین قرار میگیری و اطراف تو رو ثروت و نعمت احاطه میکنه…

    اگه خودت رو لایق نعمت و ثروت جهان ببینی پس ثروت و نعمت به تو ارزانی میشه….

    و برعکس اگه جهان رو درحال نابودی و فقر ببینی هر روز در موقعیت و شرایط فقر بیشتر قرار میگیری

    اگه خودت رو لایق ثروت و نعمت جهان نبینی کم کم ثروت ها و نعمت ها از تو فاصله میگیرند…

    باورها جنس ایمان مارو تشکیل میدن یعنی اگه ما با تمام وجود باور داشته باشیم خداوند تنها رزاق و مالک تمام ثروت های جهان هست پس ایمان پیدا میکنیم که خداوند فقط میتونه به ما ثروت برسونه و این ایمان اگه تکامل اش رو طی کرده باشه صد درصد باید به عمل بیانجامد که عمل به این ایمان حاصلی جز فراوانی ثروت و نعمت ندارد. به عبارت دیگه نشانه شکل گرفتن ایمان برداشتن قدم اوله….

    اما اگه ما باور کنیم تبلیغات و بازاریابی و….. از عوامل اصلی رسیدن به ثروت و استقلال مالی هست و به این موضوع ایمان پیدا کنیم پس موفقیت ما مستلزم اجرای دقیق و همه جانبه این اصول و طی کردن مسیر بسیار سخت و طاقت فرسا برای رسیدن به اندک ثروت ناپایدار در این مسیر است

    اما ایمان و باور بخداوند همراه با الهاماتی است که راه را برای ما هموار تر میکند در این راه علاوه بر لذت بردن از مسیر ، وعده ثروت و فراونی داده شده که انتهایی ندارد و به قول استاد شما فقط قدم های اول رو بر میدارید باقی قدم هارو خداوند برای موفقیت و ثروت شما برمیداره چون قدرت رو دادین دست خدا….

    در مسیر ایمان به قوانین خداوند و عمل به آنها هیچ چیز پایانی ندارد بلکه شما با تفکر و تمرکز و تجسم و توجه به خواسته هایتان هر دفعه به مدار بالاتری میروید و در مدار بالاتر خواسته های جدید تری شکل میگیرند که بازهم با انجام قوانین به مدار بالاتری میروید و این روند تا زمانی که به قوانین عمل کنید تکرار میشود و برای این مسیر انتهایی وجود ندارد…

    اینکه پرسیده شده کجا از ابزار موفقیت استفاده کنیم دقیقا همان مسیری باید از ابزار موفقیت استفاده کنیم که در اون مسیر فقط روی خداوند حساب کردیم!!!

    ابزارهای نوینی مثل شبکه های اجتماعی و اینترنت و سایت و بازاریابی و…… عامل اصلی رسیدن ما به ثروت و نعمت نیست بلکه نعمت هایی هستند که مارو در راه رسیدن به ثروت و اهداف یاری میکنند. همین سایت گروه عباسمنش عامل رسیدن به ثروت نبوده بلکه نعمتی بوده برای رسیدن هرچه آسان تر استاد به خواسته هایشان….

    عامل اصلی ، عمل به قوانین جهان هستی است.

    هروقت قدرت دست خدا باشه و فقط روی خدا حساب باز کرده باشیم در این مسیر به ما الهام میشه چه موقع چه کاری رو انجام بدیم و بهترین نوع مدیریتِ بهره مندی از ابزار موجود رو خداوند در این مسیر برای ما رقم میزنه.اگه مدیریت دست خدا باشه….

    استاد هم همیشه گفتن که این ابزار رو نفی نمیکنند ولی جزو عوامل اصلی رسیدن به ثروت و نعمت نمیدانند بلکه ابزاری جهت راحتی ما در طی کردن مسیر ثروت هستند

    و اما هدف ما از عمل به تکنیک های بازاریابی و مارکتینگ و اصول سرمایه داری ارزش بخشیدن به کالا و خدمات مان است و به ظاهر هرچه هوشمندانه تر از این اصول تبعیت کنیم کالا و خدمات ما با ارزش تر جلوه میدهند پس باید خریداران و مشتریان بیشتری را جذب کنند!!!!!

    و این علوم تقریبا در تمام شرابط باید نتیجه یکسانی بدهند!!!!!!

    اما سوال اصلی : چه چیزی یا چه کسی تعیین میکند یک کالا یا خدمات چه ارزشی دارد!؟؟؟

    همانطور که گفتیم در بازاریابی و مارکتینگ اصول بازاریابی تعیین میکند یک کالا چه ارزشی دارد اما در قوانین جهان هستی باورها تعیین میکنند یک کالا چه ارزشی دارد….

    شما ارزشی را که در ذهن خود توسط باورها و ایمانتان خلق و به صورت فرکانسی به کالا و خدمات خود اضافه میکنید و در مرحله بعد این ارزش افزوده (باورها و ایمانتان به ارزشمندی خدمت و کالایتان ) را به خریدار منتقل کنید موفق به خلق ارزش شده اید. این روش خلق ارزش افزوده در سیستم قوانین جهان هستی طبق باورها است…..

    برای مثال سایت عباسمنش و محصولات تولید شده : خیلی از ما از این سایت خرید میکنیم و بدون لمس اولیه نتیجه کاملا از خرید خو راضییم و مطمئنیم چیز با ارزشی را بدست آوردیم و حتما برای ما ارزش و ثروت می آفریند….

    اینها باورهای استاد عباسمنش هستند که از طریق ارزش افزوده به محصولاتشان به ذهن ما منتقل میشوند و باعث نتیجه میگردند….

    مثال دیگر محصولات تولیدی شرکت تسلا…

    باورها و ایمان کار اصلی رو انجام میدهد نه کار فیزیکی…

    حالا دیگه انتخاب با ما است که کدوم مسیرو برای خلق ارزش انتخاب کنیم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فهیمه خانوم گفته:
      مدت عضویت: 2789 روز

      سلام خدمت دوست با ایمان من,واقعا خسته نباشید,واقعا واقعا باید بگم دست مریزاد واحسنت برشما که اینقدر قوانین رو خوب باور کردین ووواینقدر محکم وبا اطمینان از ایمان واقعی حرف میزنین واینقدر خوب اصل موضوع رو باور وایمان میدونین وخداگونه عمل میکنین ومارو به سوی پیشرفت هدایت میکنین تا با انرژی در حال حرکت این جهان مقدس هماهنگ بشیم,وبا ایمان کامل وقلبی سرشار از آرامش گام برداریم وحرکت کنیم وبتوانیم به دیگر بندگان خداوند کمک کنیم تا آنها هم حرکت کنند وایمانی شکست ناپذیر داشته باشند.از شما واز خدای درونتون سپاس گزارم بزرگوار.موفق وموید باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهدی نظری گفته:
    مدت عضویت: 2672 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباس منش وهمچنین استاد گرامی سید حسین.

    دوستان خیلی مطالب فوق العاده ای نوشتن به جرات میتونم بگم که هر کس این کامنت هارو بخونه و درک کنه و عمل کند انگار کل دوره های استادو تهیه کرده و تمریناتشو انجام داده.

    مطلبی که میخوام به عنوان درک خودم از قوانین هستی به مطالب دوستان اضافه کنم اینه که هر چه قدر ما جهان هستی و خداوند را به صورت یک سیستم و الگوریتم درک کنیم خیلی بهتر نتیجه میگیریم.یعنی اینکه ما این همه بر روی باور سازی تاکید میکنیم و اصل و اساس هم همینه به این دلیله که جهان به گونه ای طراحی شده که به باور های ما پاسخ میدهد یعنی اگر طرز کار جهان را یک الگوریتیم در نظر بگیریم کافیست بجای مجهول های الگوریتیم باور های مان را جایگزین کنیم و خواهیم دید که جوابی غیر ازاثبات باور های خودمان نیست.بنابراین اگر ما باور داشته باشیم که با تبلیغات نتیجه میگیرم خب بنظر من صد در صد نتیجه خواهیم گرفت و نقطه مقابل هم همین طور .ولی اگه دقت کنیم استاد به ساختن باور های قدرتمند کننده خیلی اشاره میکند به این دلیل که بجای اینکه ما بیاییم کلی وقت و انرژی و پول صرف تبلیغات کنیم بیاییم با با دنبال کردن افرادی که باور های خوبی در این ضمینه داشتن و نتیجه عالی کسب کردند مثل استاد وسایر عزیزانی که از تجربیات بینظیر خود نوشتندالگو برداری کنیم و اجرا کنیم خیلی بهتر و سریعتر نتیجه خواهیم گرفت.

    موفق و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3013 روز

    باسلام به همه دوستان واستادنازنینم وممنونم ازطرح این سوال فوق العاده.و یه تشکرازخودم میکنم که به یه نتیجه جدیدرسیدم وتازه فهمیدم خانم شایسته که استاد اسمشونومیارن کیه? چون خانم فرهادی روکه میشناختم ولی برام سوال شده بوداین خانم شایسته کجاست،وبخاطراین کشف جدیدم قراره خودم روبه یه رستوران دعوت کنم?

    وقتی این سوال رودیدم ناخوداگاه یادیه جمله ای افتادم که من یه زمانی درکش نمیکردم ولی هرچی گذشت بیشترفهمیدمش.((زندگی قانون لیاقتهاوباورهاست))اینوهمه شنیدیم یامیدونیم که موفقیت ذهنیه ولی برای درکش بایدببینیم تاچه حدبااین طرزفکربه نتیجه رسیدیم پس بهتره بریم سراغ نتایج ومثالهای شخصی.فکرمیکنم ازنیمه دوم سال٩٧بودکه تصمیم گرفتم خیلی بهترروی قوانین کارکنم چون نتایجی دیدم که فهمیدم قانون درسته ولی نتیجه هام به اندازه ای بود که روی ذهنم کارکرده بودم وبعدتصمیم گرفتم بیشترروی خودم کارکنم،تصمیم گرفتم روی عزت نفس وموفقیت مالی کارکنم وتقریبابیشتراوقات صبح هامغازه بودم و

    عصرهامغازه رومیسپردم دست کارمندام.تواین چندماه بااینکه کمترمغازه بودم میانگین درامدم درنیمه دوم سال بیش ازدوبرابرشد،انگیزه هابیشترشدوتوشروع سال جدیدبه شدت روی قانون کارکردم وتاهمین امروزخیلی روزها۶ساعت یابیشترروی باورهای خودم کارکردم ونتایجش روهم توکامنتهای قبلی مفصل راجع بهش گفتم درحالی که اونقدرزیادبودکه همونجاهم گفتم بازموارددیگه ای بودکه بهشون اشاره نکردم.ومن یه هدف بزرگ امسال داشتم که مطمئنم حداقل تومسائل مالی بزرگترین هدف امسالم بودواونم خریدیه خونه توبهترین نقطه شهرم بودکه قراربوداخرسال تیک بخوره ولی بزرگترین هدف مالی امسالم توهمون روزای اول سال یعنی اواخرفروردین تیک خوردوانقدر راحت تیک خوردکه انگارخداگفته بودمهم نیست چقدرپول داری این هدف بایدتیک بخوره اینوازاین جهت میگم که من کارخاصی نکردم واصلاتوواقعیت نبایدبه این زودی انجام میشدولی انقدرذهنمو خوب پرورش دادم که به اصرارمادرم کلا۴روز عصرها میرفتم بنگاههاویه روزدیدم یکی ازمهندسین که کنف سقفهای این آپارتمان روکارکرده بود میخوادواحدی که بدلیل حق الزحمش بهش داده بودن روبفروشه وخیلی هم درقیدوبندمعامله نبودوخیلی راحت اومدپای معامله واینوبگم من هم خیلی برام مهم نبودکه حتمااین واحدروبایدبگیرم وخیلی راحت باقیمت خیلی خوب معامله شد واین باعث شدتوهمین ابتدای سال مهمترین هدف مالی من عوض بشه،وهمینطورماشینی چندماه پیش ثبت نام کردم که هنوزندادنش وتاالان٣برابرقیمتی که ثبت نام کردم میخرنش.کلاسال عجیبی رومیگذرونم وحتی من ازنتایج ذهنیم بیشترازنتایج مالیم خوشحالم منظورم تغییراتیه که تووجودم داشتم ویه حسی همش بهم میگه به زودی خبرهای خوبی توراهه.این مثالهاروزدم چون خودم هم روزای اولی که باسایت آشناشدم بیشتردنبال نتایج مالی بچه هابودم چون ملموس تره،به قول استادکه میگه من تابه نتایج مالی نرسیدم حرفمو خوب درک نمیکردن ومنم بااینکه سختم بودازنتایجم بگم ولی چون خیلی دوست دارم بتونم یه شوقی هرچندکوچک تودل بچه هاایجادبشه وامیدوارتربه مسیرشون ادامه بدن راجع به مسائل مالی گفتم.

    یه کم هم میخوام سلیقه ای تر بگم وازعواملی که به شخصه خیلی کمکم کرده بگم…١-تمرکزروی کارم.٢-خودم روبانشاط وباانرژی نگه دارم.٣-عزت نفسم روبالاببرم ونیتم روتوهرزمینه ای پاک کنم.۴-حصودنبودن وخیرخواهی برای همه.۵-احترام کامل به همه.۶-ایمان به خداوگوش دادن به ندای درون که توروازترسهاواسترسهاودوگانگیهادورمیکنه که به شخصه نظرم اینه این فقط مخصوص افرادیه که توی فرکانس خوبی باشن یعنی بایدابتداروی خودشون کارکنن چون ممکنه ندای درون شمابیشترشیطانی باشه اینوبخاطراین میگم چون هرچی میگذره این ندای درون برای من نتایج بهتری داره قبلنانمیتونستم به این ندای درون اعتمادکنم.٧-داشتن برنامه ای که یکم فضاتو تفریحی کنه مثل ورزشی خاص رودنبال کردن،موسیقی یاسازخاصی رودنبال کردن،یادگیری زبانی خاص یاهرچیزی که باعث میشه اجازه بدی خیلی وابسطه به اهدافت نشی وریلکسترباشی وبه کائنات اجازه بدی اهدافت روتیک بزنن.٨-خودت روبه چالشهای جدیدکشیدن مخصوصا چیزهایی که ازشون ترس داری که عجیب انرژیهاونتایج مثبتی رو بهمراه داره.٩-فایلهای استادیاصدای خودت همراه بایه آهنگی که دوسش داری روضبط کنی که بسیارزیادکمک میکنه نجواهای ذهنت که واسه من همشون تضعیف کننده بودازبین بره بخدامن اگه میتونستم حتی توحموم هم ایناروتوگوشم میذاشتم مخصوصاچون آب این انرژی مثبت یامنفی روچندبرابرمیکنه.وخیلی چیزهای دیگه که فکرمیکنم سلیقه ایه وهرکی اگه روخودش تمرکزبذاره هم ترمزهاشوبهترمیشناسه هم سلیقه شخصیش روتواین مسیرمیفهمه.ممنونم ازتون?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: