این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4234نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکَاءَ فِیمَا آتَاهُمَا ۚ فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿١٩٠﴾ چون به آن زن و شوهر فرزندى تندرست و سالم داد براى خدا در کنار نعمتى که به آنان عطا کرده بود ، شریکانى قرار دادند!! پس خدا برتر و والاتر از آن است که برایش شریکان قرار دهند.
رب نازنینم که همه چی رو تو خلق کردی… همه چی مال توعه… همه چی رو فقط خودت داری اداره می کنی و ربی… به همه چی محیطی… الحمدلله رب العالمین… تو شایسته حمد و ستایشی… عاقبت امور فقط و فقط به دست توعه… پس من فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جویم… خدایا منو به راه مستقیم هدایت کن… همون راهی که سرشار از انعمت علیهم
خدایا سینه ام را بگشا… و قلبم رو منور به نورت کن… که من همواره به تو که غنی هستی و حمید، فقیرم… ای غفور و ای رحیم فرکانس های ناهماهنگم رو پاک کن و تبدیلشون کن به حسنات… ای وهابِ من، همانا تو فراتر از حد تصورم می بخشی… من می خوام همواره صدق بالحسنی باشم… می خوام همواره تا زمان مرگ، تسلیم جریان هدایت باشم… می خوام حنیف باشم… می خوام موحد باشم… می خوام از چشم و گوش و فؤادم در راه مستقیم استفاده کنم و خلق کنم خواسته هام رو … چون لایقشون هستم… چون تکه ای از تو هستم… و دوست دارم غنی بودن رو تجربه کنم… می خوام همواره لعلک ترضی بشم و به فلاح برسم و الگو بشم برای جهانیان… می خوام به فوز عظیم برسم… انک انت الوهاب
امین یا رب العالمین
ای علم مطلق.. ای سمیع و علیم… اگاهی های قران رو تا سطح درک من پایین بیار تا درکشون کنم و عمل کنم بهشون… بر قلب من ببار… من فهم و درک و عقل من ببار بفهمم… اصل رو تشخیص بدم… عامل باشم… خدایا به درک من… به اگاهی هام.. به تفکر و تعمق های من… به عمل کردن های من… به تایم و زندکی من خیر و برکت عنایت کن… انک انت الوهاب
سلام سلام به استاد نازنینم
سلام به مریم جاااانم که عاشقشم
سلام به دوستان مدار بهشت
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این آگاهی های ناب هستم…. خدایا شکرت که همواره هامی و هادی منی… استاد عزیزم ممنونم ازتون که اینقدر خالصانه میاید و اصل رو میگید… مریم جااانم سپاسگزارم که اینقدر عالی نکات رو برامون مکتوب کردی… الهی خیر و برکت در زندگیتون جاری ترین باشه
استاد جااااانم این روزها که در مرکز مشاوره در حال فعالیت هستم، چقدر حالم خوبه… چقدر آسان شدم برای آسانی ها… چقدر دارم از کارم لذت میبرم… چقدر دارم وارد ترس هام میشم… هر روز در یک مدرسه برای همکارانم جلسه آموزشی دارم… چقدر دارم رشد می کنم … چند روز پیش داشتم به خودم می گفتم که : سارا جانم یادته چند سال پیش آرزوت این بود جای یکی از معلم ها به صورت رایگان بری جایگزین؟؟!!… ببین خدای وهابت مافوق تصورت بهت عطا کرد… خدایی که فضل العظیم… ببین الان نه تنها استخدام شدی، بلکه داری برای همشون کلاس آموزشی برگزار می کنی… الهی شکر… خدایا شکررررت … کمکم کن شکور باشم… اگه با این قدرت تسخیر ی که خدا بهم داده نتونم به فلاح برسم، واقعاً به خودم ظلم کردم … واقعاً ناسپاسم… مثل درختی که با وجود این همه نعمت خاک و آب و نور، میوه ای نداره… خدایا شکررررت…
تو این جلسات که سعی می کنم با معیار توحید حاضر بشم، چقدر به فضل خدا می بینم رشد کردم
اولاً اینکه اصلاً روی علم خودم حساب نمی کنم و همش به خدا میگم: من هیچی نمی دونم… خودت آگاهی های لازم رو بر قلبم جاری کن… بدون نوشته یا نکته در جلسات حاضر میشم و چقدر این رهایی لذت بخش
قبل رفتن چون مدیر برنامه هام رو خدا قرار دادم و سعی می کنم هماهنگی فرکانسی با منبع داشته باشم، نگران هیچ اتفاقی نیستم و وقتی ذهنم می خواد شلوغ کنه میگم : نگران نباش اوضاع تحت کنترل مدیر برنامه هامه و همه چی به نفع منه
مثلا چند روز پیش که رفتم مدرسه ای دیدم اونا جلسه معلم ها رو دارن و یکی از معلم ها دقیقا داره مباحث منو بیان می کنه… اگه سارای قبل بودم، ناراحت میشدم و احساس ضعف می کردم … اما اینبار عملکردم عالی بود … وقتی ذهنم خواست شلوغ کنه، سریع شکر گزاری کردم و گفتم خدایا شکرت که اینقدر کار رو برام راحت تر کردی تا مخاطب با مطالب آشنا بشه و من راحت تر بتونم مطالب رو عمیق تر بیان کنم… خدایا شکرت برای این تغییر که همه از فضل توعه
یا امروز که در جلسه بودم مدیر مدرسه یه نقدی کرد و مقاومتی داشت… ولی من ناخوداگاه از زاویه ای دیگه به این قضیه نگاه کردم و اتفاقا خیلی تحسینش کردم و دلایل تحسینم رو هم بین همکاران گفتم و همین اقدام باعث شد که رابطه دوستانه و همکاری بینمون شکل بگیره…فصلت:34
و نه نیکی یک شیوه است و نه بدی؛ تو به بهترین شیوه [بدی را از خود] دفع کن، در این صورت [خواهی دید] آن کس که میان تو و او دشمنی است، همچون دوستی گرم [و صمیمی] گردد.
تو بدی را با شیوهای که نیکوترین باشد دفع کن، ما به آنچه توصیف می کنن، داناتریم… یعنی تو کاسه داغ تر از آش نشو
این تحسین الکی نبود بلکه فرکانس صداقت توش موج میزد و به فضل خدا من تونستم از بُعد دیگه ای به قضیه نگاه کنم که نه تنها حالم بد نشه بلکه مثمر ثمر هم باشه… در حالیکه اگه سارای قبل بودم حتما ناراحت میشدم و احساس ضعف می کردم و جلسه رو خراب می کردم…
استاد میگه اگه می خواید ببینید چقدر تغییر کردید، ببینید در شرایط مشابه قبل، چقدر عملکردتون تغییر کرده… استاد جاااانم بله خدا رو شکر من تغییر کردم… این ها همش از فضل خدا و آموزش های شما و ممارست های خودمه… الهی صد هزار مرتبه شکر
امروز چند نفری ازم خواستن به صورت خصوصی براشون مشاوره بزارم … یه نیرویی درونم می گفت من هنوز به اون علم نرسیدم… هنوز کلی عیب و نقص دارم… این فایل خیلی به موقع بود
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان… این باور بنیادین و مرجع کمکم می کنه که ⬅️ نگرانی ها و ترس هام رو حذف کنم + دیگه به تعویق نندازم چون در مسیر قدم به قدم هدایت میشم و نیازهام پاسخ داده میشه + حذف کمالگرایی و جایگزین کردن بهبود گرایی
چند باری ازم درخواست شده که براشون مشاوره خصوصی بزارم اما هیچ وقت نتونستم اقدام کنم به خاطر ترس هام، به خاطر کمالگرایی، به خاطر اینکه فکر می کردم من لایق این تجربه نیستم، به خاطر اینکه فکر می کردم هنوز خودم خیلی عیب و ایراد دارم… واقعاً باید به خدا توکل کنم و قدم اول رو بردارم … وقتی قدم اول رو برداشتم، قدم های بعدی هم گفته میشه… باوری که خیلی بهم کمک می کنه اینکه : پیامبر بی سواد بود اما چون در فرکانس دریافت الهامات بود، دریافت می کرد و می گفت… پس این سواد و تخصص و علم من نیست که کار می کنه بلکه اگه در مسیر درست باشم و فرکانس هام مناسب باشه و در مدار دریافت الهامات باشم، دریافت می کنم…
باید این نیروی درونی رو باور کنم
نیروی هدایتگری که⬅️
++در هر لحظه، قدم بعدی را به من میگه؛
++درباره مسائلم، سر راست ترین جواب رو بهم میگه؛
++ایده های سازنده را به سمت مغزم هدایت می کنه؛
++آدمها مورد نیاز را به سمتم هدایت می کنه؛
++راهکارها را به سمتم هدایت می کنه؛
++منو با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کنه و همزمانی های شگفت انگیز را برام ایجاد می کنه.
دلیل این همزمانی ها، «شراکت با خداوند» است.
++ “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
++در فلسفهی استاد رقیبی وجود ندارد… چون بیش از نیاز انسان ها، فراوانی هست، ثروت هست
++فرکانس هاست که کار رو انجام میدن… رفتار و عملکردِ… (عدم نصیحت)… نه شکل و کلمات و ظاهر
استادجانم بابت سفری که واسم پیش اومد ودسترسی به اینترنت نداشتم متاسفانه نتونستم همراه باقی دوستان سر وقت پیش برم ولی خب تمام تلاشم رو میکنم که درمسیرصحیح باشم وپرقدرت ادامه بدم.
فایل این گام خیلی منو به فکر فرو برد طی این چندروز که سفر بودم اتفاقات زیادی افتاد که باعث شد خیلی آگاهانه کسیو قضاوت ونصیحت نکنم.چقدر راحت خداروشکر تونستم از پس ذهنم بربیام ودر صورتی که مدام در حال لذت بردن از سفرو طبیعت وجمع دوستان بودم خداروصدهزارمرتبه شکر خیلی خوب تونستم اعراض کنم از ی سری مسائل.
استادجان ی اتفاق به ظاهر نامناسب کوچیکی توسفر واسم پیش اومد که داشت منو می برد به سمت حال بد.سریع مچ خودمو گرفتم خلوت کردم همش باخودم حرف میزدم وقانون روتکرار میکردم وخودم رو دلداری میدادم وحالم رو خوب میکردم فایل همین جلسه رو که دانلود کرده بودم وهنوز موفق نشده بودم گوش کنم رو گوش کردم.شاید بگم 5-6دقیقه بیشتر نتونستم گوشش کنم وکاری پیش اومد مجبور شدم خلوتم رو رها کنم وخدا شاهده شاید نهایت نیم ساعت شد که موضوع حل شد باخوبی وخوشی وجوری حل شد که اصلا توقعش رو نداشتم ولبم به خنده ای بزرگ وعمیق بازشد.
امشب که فایل رو گوش کردم دیدم چقدر درمسیردرستی بودم چقدر کارخوبی کردم که کسیونصیحت نکردم کاری به کسی نداشتم قضاوت نکردم وهرکی هرکاری میکرد رو بهش حق میدادم چون به خودش مربوط بود اعمالش نه به من.
توی محیط کارمم که مدام بحث همین حرفهای رقباس و تلاش برای جلو زدن ازشون ومنی که درخونسردترین حالت ممکن دارم کارخودمو انجام میدم چون میدونم قوانین جهان وخداوند چیز دیگه ایه.
تنها عامل پیشرفت تمرکز بروی خودمون و توحی هست نه رقبا و تمرکز بر کسب کار دیگران اصلا هیچ رغیبی وجود نداره چون هم ثروت فراوانه هم خدا بی نهایت خلق کرده جهان رو و ایده ها و شرایط بی نهایت
اجازه بدیم تبلیع رو خدا و جهان هستی این کارو برامون کنه و مطمئن باش خیلی بیشتر جواب میده نسبت به تبلیغات دوستان و بقیه اساتید
اصل همیشه توحیده و این قانون همه کار هارو برای ما انجام میدهد
همیشه عمل کنیم به دانسته هامون و ایمان به خدا داشته باشیم کارامون انجام میشه
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
سلام . دوستان گلم همه جا استاد گفتن که کار عملی باید انجام بشه . کار عملیه درست زمانی انجام میشه که از منشا فکری و باور درست نشات بگیره ما حتما باید باورهای خودمون رو درست کنیم و بعد کار رو انجام بدیم وقتی این کار هارو انجام دادیم حالا باید واسه ظاهر شدن نتیجهی فراتر از انتظارمون و گرفتن بهترین نتیجه به خدای بزرگ توکل کنیم و حسن ضن بهش داشته باشیم . چون خدا کسی که بهش توکل کنه و گمان مثبت داشته باشه رو هیچوقت ضایع نمیکنه . هرکس جایزه برد نوش جونش ولی دوستان همگی سعی کنید تموم نظرات رو بخونید تمرکزتون روی جایزه نباشه . ممکنه صحبتای اینجا ترمزهای درونی خیلی هارو بشکنه و ۱۰۰ ها برابر بزرگتر از این جایزه بیاد تو زندگیشون :)
روزی در ایران یک نوشته دیدم در سر در مغازه ای که این جمله این بود رضایت شما تنها تبلیغ ماست در آن زمان به معنی این جمله دقت نکردم اما الان با دانسته هایه فعلیم میفهمم هرکس که در اینجا هست به نهایت امادگیه خود برایه شکستن محدودیتاش رسیده و به اینجا خوانده و هدایت شده است و کمکی که از استاد میگیرد به سریع ترین و بهترین حالت خودش پیشرفت میکند و این رضایت قلبی بهترین تبلیغ برایه یک کسب کار است و در این هنگام که این فرمول در کنار باور قوی و بنیادی استاد به جذب و کمک به انسان ها برایه شناخت خدا و به دست گرفتن افسار زندگی توسط خودشان همراه شده است و واقعا به معنایه کلمه معجزه رخ میدهد تکرار میکنم به معنایه واقعی کلمه معجزه رخ میدهد
سلام استاد عزیزم همراهان گرامی /نکته ای کوچک را اول عرض میکنم انهم این است که بخاطر افراد منفی که در اطرافم بودن بسیار دوست داشتم به محیطی وارد شوم که همه چیز عالی باشدو این همه از خبرها و اتفاقات منفی حرف نزنند جهان مرابه نتورک هدایت کرد من غریب به ۴ ماه میباشد که در نتورک فعالیت میکنم انجا محیط بسیار عالی است و همه چیز مثبت است و همه در فرکانس بسیار عالی قرار دارند اوایل ک حرف ها و مباحث انها را میشنیدم یاد استاد میفتادم که اره استاد هم این حرف رو میگه و برام یه جورایی مهر تایید میخورد /استاد عزیزم من در ماه اول کاری خودم ۳ میلیون فروش داشتم باتوجه به اینکه هیچ تجربه ای در مورد فروش و بازاریابی نداشتم و باید بگوییم هیچ ذهنیتی در مورد اینکار نداشتم (باورهای خوب یا بد)و همین باعث شد پیشرفت فوق العاده ای در ماه اول کاری در این زمینه داشته باشم و خودم به این باور رسیدم که همه چیز رابه خداوند بسپارم بهتر نتیجه میدهدو هم اینکه هیچوقت در مورد کاری ک میخواهم انجام دهم خیلی فکروخیال نکنم/بنظر من این دو اصل خیلی مهم است و البته باید بگوییم که من در ماه ۴ کاری خود در نتورک دیگر هیچ فروشی ندارم و ان را به زور شاید به ماهی ۱۰۰ هزارتومان میرسانم و البته بیشتر از باورهای من ناشی میشود که هرچه بیشتر داخل فروش رفتم و نجواها را شنیدم و انها رانتوانستم کنترل کنم به اینجا کشیده شد و البته باید بگوییم خیلی تضاد در اینکار برخوردم و فهمیدم به دنبال کاری خیلی راحت تر از این ها هستم و علاقه ای به اینکار ندارم /استاد عزیزم فرق شما بابچه های نتورک که هروز تلاش میکنند حالشان عالی باشد،ورودی منفی نگیرند،انها هرشب تجسم میکنند،هرشب اهدافشان را مینویسند و به انها میاندیشند،انها دقیقا نقطه مقابل شما قرار دارند تمام کارهایی که شما میکنید انها هم انجام میدهندولی برعکس(من را ببخشید که شما را با بچه های نتورک بادران) مقایسه میکنم / و اما جواب سوال شما استاد عزیزم بنظر من شما باتمام و جودو باتمام تک تک سلول های بدنتان به دنبال اهدافتان هستید و چیزهای بسیار کوچک راهم رعایت میکنید عمل به قانون باتمام وجود ، بدون انکه به نتایج آن فکر کنید و باور دارید که خداوند بهترین ها را برای شما رقم میزندو همین بزرگترین باور شماست و همین باعث میشود که شما جذب ثروت و رحمت الهی بسیار خوبی داشته باشید /همه چیز در خواست و ارده ماست و پروردگار عزیز به ما میبخشد بهترین ها را !!! پس چرا به بهترین ها نیاندیشیم!؟!؟!؟ به شما دوست عزیز پیشنهاد میکنم یا بااستاد باشید یا با سایت های دیگر من هم مثل شما با این تضاد روبرو شدم و با تمرکز خودم بر روی دوره های استاد نتایج بهتری گرفتم
نمیشه این سوال رو هیمنجوری جواب داد اول ایبنکه نتایح استاد متفاوت هست چون باور هاشون متقاوت هست و نه هر باوری باور توحیدی باور وجود خدا باور فراوانی باور نعمت باور به قانون و سیر تکاملی این سیر مهمه ها تا مثل پله میمونه اگه بخوای بپری میای سر خونه اول و دیگه اینکه باید بخواهی وباور داشته باشی به استجابت رساننده اوست باید به او ایمان داشت و یه باور قشنگ دیگه که هر اتفاقی بیافتد به سود من است اینو تو یه مسله ای بنده امروز بهش رسیدم گاهی مشکلات بهما چیزای جدیدی اموزش میدن و کلی ارزشمنده اون یافته ها
ودوم اینکه باور و خواسته ومدار تکامل هرکس کسب و کار اونو متفاوت میکنه یکی ده ملیون براش خیلیه درامدش بشتر از ده ملیون نیست یکی یک میلیارد براش عددی نیس و درامدش فرای اینهاست و کلی چیز دیگه من خودم کسب و کار راه انداختمد و گفتم بدبخت میشم وشدم بدهی بالا اوردم و هنوز بدهی میدم اما امروز باور دارم بدهی من عددی نیس پس میتونم بدهی بدم تجهیزات و ابزارالات بخرم هرچند گرون بشن
سلام به همه دوستان عزیز، به نظرم یکی از عواملی که باعث شده نتایج استاد عباسمنش متفاوت باشد اندیشه کیفی ایشان باشد. واقعیتش من مدت کوتاهی است که با ایشان آشنا شدم و این موضوع را حس میکنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره اعراف – آیه 190
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکَاءَ فِیمَا آتَاهُمَا ۚ فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿١٩٠﴾ چون به آن زن و شوهر فرزندى تندرست و سالم داد براى خدا در کنار نعمتى که به آنان عطا کرده بود ، شریکانى قرار دادند!! پس خدا برتر و والاتر از آن است که برایش شریکان قرار دهند.
رب نازنینم که همه چی رو تو خلق کردی… همه چی مال توعه… همه چی رو فقط خودت داری اداره می کنی و ربی… به همه چی محیطی… الحمدلله رب العالمین… تو شایسته حمد و ستایشی… عاقبت امور فقط و فقط به دست توعه… پس من فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جویم… خدایا منو به راه مستقیم هدایت کن… همون راهی که سرشار از انعمت علیهم
خدایا سینه ام را بگشا… و قلبم رو منور به نورت کن… که من همواره به تو که غنی هستی و حمید، فقیرم… ای غفور و ای رحیم فرکانس های ناهماهنگم رو پاک کن و تبدیلشون کن به حسنات… ای وهابِ من، همانا تو فراتر از حد تصورم می بخشی… من می خوام همواره صدق بالحسنی باشم… می خوام همواره تا زمان مرگ، تسلیم جریان هدایت باشم… می خوام حنیف باشم… می خوام موحد باشم… می خوام از چشم و گوش و فؤادم در راه مستقیم استفاده کنم و خلق کنم خواسته هام رو … چون لایقشون هستم… چون تکه ای از تو هستم… و دوست دارم غنی بودن رو تجربه کنم… می خوام همواره لعلک ترضی بشم و به فلاح برسم و الگو بشم برای جهانیان… می خوام به فوز عظیم برسم… انک انت الوهاب
امین یا رب العالمین
ای علم مطلق.. ای سمیع و علیم… اگاهی های قران رو تا سطح درک من پایین بیار تا درکشون کنم و عمل کنم بهشون… بر قلب من ببار… من فهم و درک و عقل من ببار بفهمم… اصل رو تشخیص بدم… عامل باشم… خدایا به درک من… به اگاهی هام.. به تفکر و تعمق های من… به عمل کردن های من… به تایم و زندکی من خیر و برکت عنایت کن… انک انت الوهاب
سلام سلام به استاد نازنینم
سلام به مریم جاااانم که عاشقشم
سلام به دوستان مدار بهشت
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این آگاهی های ناب هستم…. خدایا شکرت که همواره هامی و هادی منی… استاد عزیزم ممنونم ازتون که اینقدر خالصانه میاید و اصل رو میگید… مریم جااانم سپاسگزارم که اینقدر عالی نکات رو برامون مکتوب کردی… الهی خیر و برکت در زندگیتون جاری ترین باشه
استاد جااااانم این روزها که در مرکز مشاوره در حال فعالیت هستم، چقدر حالم خوبه… چقدر آسان شدم برای آسانی ها… چقدر دارم از کارم لذت میبرم… چقدر دارم وارد ترس هام میشم… هر روز در یک مدرسه برای همکارانم جلسه آموزشی دارم… چقدر دارم رشد می کنم … چند روز پیش داشتم به خودم می گفتم که : سارا جانم یادته چند سال پیش آرزوت این بود جای یکی از معلم ها به صورت رایگان بری جایگزین؟؟!!… ببین خدای وهابت مافوق تصورت بهت عطا کرد… خدایی که فضل العظیم… ببین الان نه تنها استخدام شدی، بلکه داری برای همشون کلاس آموزشی برگزار می کنی… الهی شکر… خدایا شکررررت … کمکم کن شکور باشم… اگه با این قدرت تسخیر ی که خدا بهم داده نتونم به فلاح برسم، واقعاً به خودم ظلم کردم … واقعاً ناسپاسم… مثل درختی که با وجود این همه نعمت خاک و آب و نور، میوه ای نداره… خدایا شکررررت…
تو این جلسات که سعی می کنم با معیار توحید حاضر بشم، چقدر به فضل خدا می بینم رشد کردم
اولاً اینکه اصلاً روی علم خودم حساب نمی کنم و همش به خدا میگم: من هیچی نمی دونم… خودت آگاهی های لازم رو بر قلبم جاری کن… بدون نوشته یا نکته در جلسات حاضر میشم و چقدر این رهایی لذت بخش
قبل رفتن چون مدیر برنامه هام رو خدا قرار دادم و سعی می کنم هماهنگی فرکانسی با منبع داشته باشم، نگران هیچ اتفاقی نیستم و وقتی ذهنم می خواد شلوغ کنه میگم : نگران نباش اوضاع تحت کنترل مدیر برنامه هامه و همه چی به نفع منه
مثلا چند روز پیش که رفتم مدرسه ای دیدم اونا جلسه معلم ها رو دارن و یکی از معلم ها دقیقا داره مباحث منو بیان می کنه… اگه سارای قبل بودم، ناراحت میشدم و احساس ضعف می کردم … اما اینبار عملکردم عالی بود … وقتی ذهنم خواست شلوغ کنه، سریع شکر گزاری کردم و گفتم خدایا شکرت که اینقدر کار رو برام راحت تر کردی تا مخاطب با مطالب آشنا بشه و من راحت تر بتونم مطالب رو عمیق تر بیان کنم… خدایا شکرت برای این تغییر که همه از فضل توعه
یا امروز که در جلسه بودم مدیر مدرسه یه نقدی کرد و مقاومتی داشت… ولی من ناخوداگاه از زاویه ای دیگه به این قضیه نگاه کردم و اتفاقا خیلی تحسینش کردم و دلایل تحسینم رو هم بین همکاران گفتم و همین اقدام باعث شد که رابطه دوستانه و همکاری بینمون شکل بگیره…فصلت:34
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ
و نه نیکی یک شیوه است و نه بدی؛ تو به بهترین شیوه [بدی را از خود] دفع کن، در این صورت [خواهی دید] آن کس که میان تو و او دشمنی است، همچون دوستی گرم [و صمیمی] گردد.
مؤمنون:96
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ
تو بدی را با شیوهای که نیکوترین باشد دفع کن، ما به آنچه توصیف می کنن، داناتریم… یعنی تو کاسه داغ تر از آش نشو
این تحسین الکی نبود بلکه فرکانس صداقت توش موج میزد و به فضل خدا من تونستم از بُعد دیگه ای به قضیه نگاه کنم که نه تنها حالم بد نشه بلکه مثمر ثمر هم باشه… در حالیکه اگه سارای قبل بودم حتما ناراحت میشدم و احساس ضعف می کردم و جلسه رو خراب می کردم…
استاد میگه اگه می خواید ببینید چقدر تغییر کردید، ببینید در شرایط مشابه قبل، چقدر عملکردتون تغییر کرده… استاد جاااانم بله خدا رو شکر من تغییر کردم… این ها همش از فضل خدا و آموزش های شما و ممارست های خودمه… الهی صد هزار مرتبه شکر
امروز چند نفری ازم خواستن به صورت خصوصی براشون مشاوره بزارم … یه نیرویی درونم می گفت من هنوز به اون علم نرسیدم… هنوز کلی عیب و نقص دارم… این فایل خیلی به موقع بود
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان… این باور بنیادین و مرجع کمکم می کنه که ⬅️ نگرانی ها و ترس هام رو حذف کنم + دیگه به تعویق نندازم چون در مسیر قدم به قدم هدایت میشم و نیازهام پاسخ داده میشه + حذف کمالگرایی و جایگزین کردن بهبود گرایی
چند باری ازم درخواست شده که براشون مشاوره خصوصی بزارم اما هیچ وقت نتونستم اقدام کنم به خاطر ترس هام، به خاطر کمالگرایی، به خاطر اینکه فکر می کردم من لایق این تجربه نیستم، به خاطر اینکه فکر می کردم هنوز خودم خیلی عیب و ایراد دارم… واقعاً باید به خدا توکل کنم و قدم اول رو بردارم … وقتی قدم اول رو برداشتم، قدم های بعدی هم گفته میشه… باوری که خیلی بهم کمک می کنه اینکه : پیامبر بی سواد بود اما چون در فرکانس دریافت الهامات بود، دریافت می کرد و می گفت… پس این سواد و تخصص و علم من نیست که کار می کنه بلکه اگه در مسیر درست باشم و فرکانس هام مناسب باشه و در مدار دریافت الهامات باشم، دریافت می کنم…
باید این نیروی درونی رو باور کنم
نیروی هدایتگری که⬅️
++در هر لحظه، قدم بعدی را به من میگه؛
++درباره مسائلم، سر راست ترین جواب رو بهم میگه؛
++ایده های سازنده را به سمت مغزم هدایت می کنه؛
++آدمها مورد نیاز را به سمتم هدایت می کنه؛
++راهکارها را به سمتم هدایت می کنه؛
++منو با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کنه و همزمانی های شگفت انگیز را برام ایجاد می کنه.
دلیل این همزمانی ها، «شراکت با خداوند» است.
++ “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
++در فلسفهی استاد رقیبی وجود ندارد… چون بیش از نیاز انسان ها، فراوانی هست، ثروت هست
++فرکانس هاست که کار رو انجام میدن… رفتار و عملکردِ… (عدم نصیحت)… نه شکل و کلمات و ظاهر
صف:3
کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُـولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ
کاری بسیار زشت نزد خداست، که حرفی بزنید که به آن عمل نمیکنید.
خدایا کمکم کن تا اولین نفری باشم که به حرف هایی که میزنم، عمل می کنم.
فرقان:74
وَالَّذِینَ یَقُـولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا
و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را روشنی چشمی از همسران و فرزندانمان موهبت فرما و ما را الگوی پرهیزگاران گردان. … انک انت الوهاب
سلام به استادعزیزم ومریم جان وهمه دوستان خوبم
ردپای گام 13
استادجانم بابت سفری که واسم پیش اومد ودسترسی به اینترنت نداشتم متاسفانه نتونستم همراه باقی دوستان سر وقت پیش برم ولی خب تمام تلاشم رو میکنم که درمسیرصحیح باشم وپرقدرت ادامه بدم.
فایل این گام خیلی منو به فکر فرو برد طی این چندروز که سفر بودم اتفاقات زیادی افتاد که باعث شد خیلی آگاهانه کسیو قضاوت ونصیحت نکنم.چقدر راحت خداروشکر تونستم از پس ذهنم بربیام ودر صورتی که مدام در حال لذت بردن از سفرو طبیعت وجمع دوستان بودم خداروصدهزارمرتبه شکر خیلی خوب تونستم اعراض کنم از ی سری مسائل.
استادجان ی اتفاق به ظاهر نامناسب کوچیکی توسفر واسم پیش اومد که داشت منو می برد به سمت حال بد.سریع مچ خودمو گرفتم خلوت کردم همش باخودم حرف میزدم وقانون روتکرار میکردم وخودم رو دلداری میدادم وحالم رو خوب میکردم فایل همین جلسه رو که دانلود کرده بودم وهنوز موفق نشده بودم گوش کنم رو گوش کردم.شاید بگم 5-6دقیقه بیشتر نتونستم گوشش کنم وکاری پیش اومد مجبور شدم خلوتم رو رها کنم وخدا شاهده شاید نهایت نیم ساعت شد که موضوع حل شد باخوبی وخوشی وجوری حل شد که اصلا توقعش رو نداشتم ولبم به خنده ای بزرگ وعمیق بازشد.
امشب که فایل رو گوش کردم دیدم چقدر درمسیردرستی بودم چقدر کارخوبی کردم که کسیونصیحت نکردم کاری به کسی نداشتم قضاوت نکردم وهرکی هرکاری میکرد رو بهش حق میدادم چون به خودش مربوط بود اعمالش نه به من.
توی محیط کارمم که مدام بحث همین حرفهای رقباس و تلاش برای جلو زدن ازشون ومنی که درخونسردترین حالت ممکن دارم کارخودمو انجام میدم چون میدونم قوانین جهان وخداوند چیز دیگه ایه.
درپناه خداباشید.آمین
سلام و درود بر استاد عشق و مریم جانم و همه دوستان این سایت بهشتی
اصل اصل اصل
چیزی که هی گم میشه
چیزی که هی فراموش میشه
باااید هر روز به خودم یاد اوری کنم که تمرکزت فقط روی خودت،روی تغییر خودت
اونوقت همه چی برای تو عوض میشه
مهم نیست اون بیرون چی میگن، تو چه باااوری داری،تو چه نگاهی داری،نگاه و باور تو تعیین کننده است
جهان مسخر من انسان شده ، قانون های ساختگی خییییلی بی اهمیته برای کسی که قدرت خودش رو درک کرده و ازش استفاده میکنه
جهان مسخر کسیه که بیدار شده و مسئولیت صد در صد زندگیشو به عهده گرفته
هیچ محدودیتی در کار نیست، تو هر چیزی رو که میخوای بااااورش بکن، جهان برات مهیا میکنه
ناااامحدود
این قدرت انسانه
برای رسیدن به خواسته هات،پول نمیخواد، زور زدن نمیخواد، بدو بدو نمیخواد،بااااااور میخواد
این اصله
خدایا شکرت برای این مسیر آگاهی
استاد جونم عاشقتم
مریم جونم عاشقتم
زندگی شگفت انگیزه
به نام خدای مهربان
تنها عامل پیشرفت تمرکز بروی خودمون و توحی هست نه رقبا و تمرکز بر کسب کار دیگران اصلا هیچ رغیبی وجود نداره چون هم ثروت فراوانه هم خدا بی نهایت خلق کرده جهان رو و ایده ها و شرایط بی نهایت
اجازه بدیم تبلیع رو خدا و جهان هستی این کارو برامون کنه و مطمئن باش خیلی بیشتر جواب میده نسبت به تبلیغات دوستان و بقیه اساتید
اصل همیشه توحیده و این قانون همه کار هارو برای ما انجام میدهد
همیشه عمل کنیم به دانسته هامون و ایمان به خدا داشته باشیم کارامون انجام میشه
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
باسلام ودرود به استادعزیز
باور وعلاقه زیادبه کارخود،
ایمان و عمل ،
ارتباط عالی با مشتری ،
دادن اطلاعات مفیدبه مشتری،
رعایت کردن۴ رکن مهم درکسب وکار:
ارتباط،
ذهن،
فروشندگی،
تبلیغات،
سلام . دوستان گلم همه جا استاد گفتن که کار عملی باید انجام بشه . کار عملیه درست زمانی انجام میشه که از منشا فکری و باور درست نشات بگیره ما حتما باید باورهای خودمون رو درست کنیم و بعد کار رو انجام بدیم وقتی این کار هارو انجام دادیم حالا باید واسه ظاهر شدن نتیجهی فراتر از انتظارمون و گرفتن بهترین نتیجه به خدای بزرگ توکل کنیم و حسن ضن بهش داشته باشیم . چون خدا کسی که بهش توکل کنه و گمان مثبت داشته باشه رو هیچوقت ضایع نمیکنه . هرکس جایزه برد نوش جونش ولی دوستان همگی سعی کنید تموم نظرات رو بخونید تمرکزتون روی جایزه نباشه . ممکنه صحبتای اینجا ترمزهای درونی خیلی هارو بشکنه و ۱۰۰ ها برابر بزرگتر از این جایزه بیاد تو زندگیشون :)
روزی در ایران یک نوشته دیدم در سر در مغازه ای که این جمله این بود رضایت شما تنها تبلیغ ماست در آن زمان به معنی این جمله دقت نکردم اما الان با دانسته هایه فعلیم میفهمم هرکس که در اینجا هست به نهایت امادگیه خود برایه شکستن محدودیتاش رسیده و به اینجا خوانده و هدایت شده است و کمکی که از استاد میگیرد به سریع ترین و بهترین حالت خودش پیشرفت میکند و این رضایت قلبی بهترین تبلیغ برایه یک کسب کار است و در این هنگام که این فرمول در کنار باور قوی و بنیادی استاد به جذب و کمک به انسان ها برایه شناخت خدا و به دست گرفتن افسار زندگی توسط خودشان همراه شده است و واقعا به معنایه کلمه معجزه رخ میدهد تکرار میکنم به معنایه واقعی کلمه معجزه رخ میدهد
سلام استاد عزیزم همراهان گرامی /نکته ای کوچک را اول عرض میکنم انهم این است که بخاطر افراد منفی که در اطرافم بودن بسیار دوست داشتم به محیطی وارد شوم که همه چیز عالی باشدو این همه از خبرها و اتفاقات منفی حرف نزنند جهان مرابه نتورک هدایت کرد من غریب به ۴ ماه میباشد که در نتورک فعالیت میکنم انجا محیط بسیار عالی است و همه چیز مثبت است و همه در فرکانس بسیار عالی قرار دارند اوایل ک حرف ها و مباحث انها را میشنیدم یاد استاد میفتادم که اره استاد هم این حرف رو میگه و برام یه جورایی مهر تایید میخورد /استاد عزیزم من در ماه اول کاری خودم ۳ میلیون فروش داشتم باتوجه به اینکه هیچ تجربه ای در مورد فروش و بازاریابی نداشتم و باید بگوییم هیچ ذهنیتی در مورد اینکار نداشتم (باورهای خوب یا بد)و همین باعث شد پیشرفت فوق العاده ای در ماه اول کاری در این زمینه داشته باشم و خودم به این باور رسیدم که همه چیز رابه خداوند بسپارم بهتر نتیجه میدهدو هم اینکه هیچوقت در مورد کاری ک میخواهم انجام دهم خیلی فکروخیال نکنم/بنظر من این دو اصل خیلی مهم است و البته باید بگوییم که من در ماه ۴ کاری خود در نتورک دیگر هیچ فروشی ندارم و ان را به زور شاید به ماهی ۱۰۰ هزارتومان میرسانم و البته بیشتر از باورهای من ناشی میشود که هرچه بیشتر داخل فروش رفتم و نجواها را شنیدم و انها رانتوانستم کنترل کنم به اینجا کشیده شد و البته باید بگوییم خیلی تضاد در اینکار برخوردم و فهمیدم به دنبال کاری خیلی راحت تر از این ها هستم و علاقه ای به اینکار ندارم /استاد عزیزم فرق شما بابچه های نتورک که هروز تلاش میکنند حالشان عالی باشد،ورودی منفی نگیرند،انها هرشب تجسم میکنند،هرشب اهدافشان را مینویسند و به انها میاندیشند،انها دقیقا نقطه مقابل شما قرار دارند تمام کارهایی که شما میکنید انها هم انجام میدهندولی برعکس(من را ببخشید که شما را با بچه های نتورک بادران) مقایسه میکنم / و اما جواب سوال شما استاد عزیزم بنظر من شما باتمام و جودو باتمام تک تک سلول های بدنتان به دنبال اهدافتان هستید و چیزهای بسیار کوچک راهم رعایت میکنید عمل به قانون باتمام وجود ، بدون انکه به نتایج آن فکر کنید و باور دارید که خداوند بهترین ها را برای شما رقم میزندو همین بزرگترین باور شماست و همین باعث میشود که شما جذب ثروت و رحمت الهی بسیار خوبی داشته باشید /همه چیز در خواست و ارده ماست و پروردگار عزیز به ما میبخشد بهترین ها را !!! پس چرا به بهترین ها نیاندیشیم!؟!؟!؟ به شما دوست عزیز پیشنهاد میکنم یا بااستاد باشید یا با سایت های دیگر من هم مثل شما با این تضاد روبرو شدم و با تمرکز خودم بر روی دوره های استاد نتایج بهتری گرفتم
سلام به همه
وقتتون بخیر
نمیشه این سوال رو هیمنجوری جواب داد اول ایبنکه نتایح استاد متفاوت هست چون باور هاشون متقاوت هست و نه هر باوری باور توحیدی باور وجود خدا باور فراوانی باور نعمت باور به قانون و سیر تکاملی این سیر مهمه ها تا مثل پله میمونه اگه بخوای بپری میای سر خونه اول و دیگه اینکه باید بخواهی وباور داشته باشی به استجابت رساننده اوست باید به او ایمان داشت و یه باور قشنگ دیگه که هر اتفاقی بیافتد به سود من است اینو تو یه مسله ای بنده امروز بهش رسیدم گاهی مشکلات بهما چیزای جدیدی اموزش میدن و کلی ارزشمنده اون یافته ها
ودوم اینکه باور و خواسته ومدار تکامل هرکس کسب و کار اونو متفاوت میکنه یکی ده ملیون براش خیلیه درامدش بشتر از ده ملیون نیست یکی یک میلیارد براش عددی نیس و درامدش فرای اینهاست و کلی چیز دیگه من خودم کسب و کار راه انداختمد و گفتم بدبخت میشم وشدم بدهی بالا اوردم و هنوز بدهی میدم اما امروز باور دارم بدهی من عددی نیس پس میتونم بدهی بدم تجهیزات و ابزارالات بخرم هرچند گرون بشن
سلام به همه دوستان عزیز، به نظرم یکی از عواملی که باعث شده نتایج استاد عباسمنش متفاوت باشد اندیشه کیفی ایشان باشد. واقعیتش من مدت کوتاهی است که با ایشان آشنا شدم و این موضوع را حس میکنم.