live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 161 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آليس گفته:
    مدت عضویت: 2684 روز

    سلام استاد عزیز

    من در واقع میخواستم یه پیشنهادی بدم و از اونجایی که در حال حاضر بیشتر توجهات روی این فایل هست خواستم اینجا مطرحش کنم پیشنهادم اینه که ای کاش خود ماهم میتونستیم کیف پولمون رو شارژ کنیم مثلا میتونستیم هر وقت هر مبلغی خواستیم واریز کنیم و کیف پولمون شارژ بشه و هر وقت دیگه ای که دوست داشتیم محصول بخریم بتونیم از اون استفاده کنیم مثلا خود من بعضی وقتا دوست دارم محصولی رو بخرم اما پولم کافی نیست بعد به جای اینکه پس اندازش کنم تا جمع بشه خرجش میکنم البته میدونم این مشکل از باورای من هست که خرجش میکنم به جای پس انداز اما اگه بتونم اون پولی رو که واسه محصول میخوام تو خود سایت پس انداز کنم عالی میشه فکر کنم خیلی از بچه های دیگه هم این مشکل رو داشته باشن و اینجوری خیلی خوب میشه نمیدونم این پیشنهاد تا چه اندازه شدنیه اما داشتم توضیحات تکمیلی همین فایل رو گوش میکردم یهو این ایده اومد به ذهنم که بهتون بگم حس قلبیم میگه استقبال میکنید به هر حال امیدوارم موافقت کنید و همچین شرایطی به زودی رو سایت بوجود بیاد.

    کامنتم یه کم بی ربط بود از سوال مسابقه اما وقتی گفتین تک به تک کامنتاتون رو میخونم گفتم پس بگم.

    ممنونم ازتون به خاطر تمام آگاهیهایی که حتی از سلام گفتن اول فایلتون تا آخر فایلهاتون که میگین در پناه خدا شاد باشید سالم باشید ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید دریافت میکنم من عاشق دعای آخر فایلاتون هستم سال ۹۸ با شما و با ۱۲ قدم قطعا سال متفاوتی با کل سالهای عمرم خواهد بود.

    ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Beyond گفته:
    مدت عضویت: 2571 روز

    سلام و عرض ادب

    باتوجه به اگاهی هایی که از استاد کسب کردم به نظرم باید کلا روی خدا حساب کرد.وقتی آدم روی خودش کار کنه و روی باورهاش و از خدا بخواد هدایتش کنه و روی خودش کار کنه که هدایت (بصورت الهامات) رو دریافت کنه،با دریافت هدایت و اقدام به آن ،قدمها را به درستی برمیداره.خدا خودش ابزار درست رو بهش الهام میکنه و خدا خودش میشه دستان ما و خودش با بی نهایت دستانش درهارو باز میکنه.همه کارها رو خودش واسمون انجام میده و هرجا که لازم به اقدام ما باشه،بهمون الهام میکنه.درهارو باز میکنه و کارهارو انجام میده مثه جذب مشتری های مشتاق بیشتر، مثلا یه جاهایی که به موانع برمیخوریم خدا واسمون رفعش میکنه یا ابزار رفعشو دراختیارمون میذاره یا … .نشانه الهام ،احساس خیلی خوب ،ارامش و اطمینان در قلبمونه.و جوریه که قابل اجراست و فشاری بهمون نمیاد فقط باید از درون خودمونو تقویت کنیم مثه ایمان و شجاعت.. عوامل بیرونی به دستان پرقدرت خداوند خیلی خوب پیش میروند و همه چیز سرموقع درستش انجام میشوند.فقط باید به سیستم خداوند اجازه دهیم که کارش را انجام دهد.

    تفاوت علم مارکتینگ و اصول استاد ،در باورها و نگرش متفاوت است.اینکه ما باید صبور باشیم تا نتایج ما تکاملشونو طی کنند.اینکه توقع نداشته باشیم که نتایجی که اونقدر بزرگند که واسمون باورپذیر نیستند،ازهمون اول واسمون رخ بده.بلکه توقع نتایج باورپذیر رو داشته باشیم.نتایج با باورهامون ارتباط مستقیم داره چرا؟باور همون ظرفیت ظرفیه که زیر بارون برای دریافت بارون قرار میدیم.همون قدر اب بارون جمع میکنیم و همون قدر نتیجه میگیریم که ظرفمون اجازه میده.ما و قتی میتونیم الهامات الهی و نعمتها رو دریافت کنیم که بهمون اندازه ظرفیت دریافتشونو داشته باشیم.

    چرا میشه بدون علم مارکتینگ هم نتیجه گرفت؟

    چون همیشه راه های مستقیم تری هست برای رسیدن به اهداف که همشون خدا میدونه و میشناسه و ما بجای اینکه بگردیم دنبال راهنمایی گرفتن از بقیه ،اگر از خدا بخواهیم بهتر میتونیم اون مسیر رو پبدا کنیم.که این هدایت میتونه از طریق بندگانش هم باشه.درکل میخوام بگم که مثلا علم مارکتینگ الزما قرار نیس همه چیزش درست باشه و شاید درخیلی مواقع هم دست میذاره روی حواشی در حالی که استاد همیشه میگند که اصل رو بچسبیم و در دوره هاشون بهمون گوشزد میکنند که اصل چیه.و چیزی که مارو به هدف میرسونه اون اصله.

    قطعا اگر استادهم در حال حاضر از علم مارکتینگ استفاده کنند،نتیجه میگیرند چون الان تکاملشونو در گرفتن نتایج بزرگ طی کردند.هرچند که این نتایج برای ما بزرگ هستند و شاید یه چشم خودشون نیاد چون الان در مدارش هستند.چون اگر یه روزی باید

    اونقدر روی خودشون کار میکردند که یه نفر رو جذب کنند،الان بعد از طی تکامل در باورسازی میتونند هزاران نفر رو جذب کنند.

    در واقع همیشه انسانهایی هستند که مشتاق محصولاتی که ما ارائه میدهیم هستند.ولی ما بلد نیستیم که اونارو جذب خودمون کنیم و چون الگوهای ما مثلا تبلیغ میکنند،فکر میکنیم این تنها راهشه درحالی که بی نهایت راه هست برای رسیدن به خواسته و خدا میتونه مارو به بهترین و سریعترینش هدایت کنه.

    شاید بهتر باشه باورهامن به این شکل تغیر بدیم:

    _احساس لیاقت و ارزشمندی و اینکه محصولمون ارزش زیادی داره و افراد زیادی هستند که انهارو میخواهند.

    _باور فراوانی:که نعمتهای خدا بی نهایته و برای هر عرضه ای تقاضایی هست. پس هرچه فروش دیگران بیشتر بشه ،فروش من هم بیشتر و چندین برابر میشه چون واسم باورچذیر میشه که منم میتونم.پس رقیبی وجود نداره.هر لحظه داره فرصتهای پولسازی ونعمت بیشتر،بیشتر میشه.و..

    _باور اینکه خداوند درهارو باز میکنه.هر قدمی که برمیداریم،قدمهای بعدی رو نشون میده.پس نیازی نیس برای دیده شدن که مثلا تبلیغات داشته باشیم.هرجا که لازم باشه خدابهمون الهام میکنه.مثه ما که وقتی در مدار استاد قرار گرفتیم با استاد اشنا شدیم و حرفاشون به دلمون نشست.بااینکه درین حوزه هزاران نفر تبلیغ زیاد میکنند.و کلا ایمان به خدا داشتن و اینکه ماهرچی ازش بخواییم مارو در مسیر رسیدن بهش قرار میده.هرچی که باشه.چه خوب و چه بد.فقط باید یادبگیریم که بهش اعتماد کنیم و درست ازش بخواهیم و سوال درست ازش بپرسیم.

    اوجایی از سوال که دوستمون میگند که برسر دو راهی هستم و هربار به یه سمت میرم،پیشنهادم اینکه سعی کنید ارامش خودتونو حس کنید و رهاکنید هرانچه رو که در ذهنتون شما رو نااروم میکنه و کاریو کنید که در حال حاضر از دستتون برمیاد و فقط قدم اول رو سعی کنید بردارید و در همون قدم ثابت قدم بشین تا نتایج ثابت شوند.یعنی اینقدر اون کار رو انجام بدین که نتایجتون ثابت شوند و باورتون ساخته شوند بعد برین قدم بعد.و به این شکل تکاملتون رو طی کنید.مطمئن باشید که با طی کردن تکاملتون،نتایج بصورت صعودی رشد میکنند و هم جواب تک تک سوالاتتون رو میگیرین به مرور و همه چیز واستون واضح میشه و هم نتیجتتون پایدار میشه.ممکنه الان یه عالمه سوال تو سرتون بچرخه،خیلی از ماها همینیم ولی کاریو که میدونید و بهش مطمئید انجام بدین.اکر کاری هست که مطمئنید درسته انجام بدین و اگر مطمئنید غلطه انجام ندین.و اینطوری برین تو دل کار و باقی کارها و قدمهارو خداوند در طوب مسیر بهتون الهام میکنه و همونطوری که گفتم نشونش حس خوب و ارامشه و یقینتون به تردیدتون میچربه و ایده ایه که در شرایط فعلیتون قابل اجراست..

    باارزوی بهترینها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مصطفی امینی گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    به نظر من اون ابهامی که برای شما وجود اومده به این دلیله که خیلی دقیق همه حرفای آقای عباسمنش رو کنار هم نزاشتید ببین دوست عزیز منظور از الهام یه چیز عجیب وغریب یا ماوراالطبیعه نیست این الهام میتونه به صورت یه احساس یا فکر یا حس یا٫٫٫٫به شما بشه مثلا این حس در شما بوجود میاد که اگه از این ابزار استفاده کنید بهتره یا با اون موفق می شید فقط یادتون نره این حرفی که زدم فقط مثال بود و برای هر کس به یه صورت الهام میشه اصلا شاید برای رسیدن قرار نیست هیچ کدوم از ابزاری رو که شما مد نظر دارید یا تو جامعه خیلی معموله میگن استفاده کنید و ریشه همه حرفایی که زدم بر میگرده به همون اصل یعنی باورتون درباره اون موضوع که چطوری از اون به بعد بهتون الهام بشه ممکنه راه موفقیت شما از طریق همون ابزار ها باشه یا شاید هم نه از یه طریق دیگه باشه فقط فقط حواستون به اصل باشه چون اون راه هایی که بهتون الهام میشه و شما انجام بدید همه فرعه اصل ریشه الهاماته که بر اساس باور هاتون بهتون میشه امیدوارم یه جورایی حرفم به درد بخوره دوستدار شما مصطفی عشق منید????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سعید کمره ای گفته:
    مدت عضویت: 3940 روز

    با سلام به دوستان عزیز و استاد گل.

    سوال خوبیه. من کلا قوانینی که احتمال میدم استاد عباس منش استفاده میکنند رو مینویسم.

    1-مثبت اندیشی. یکی از مهمترین عواملی که می باید رعایت بشه همین موضوع است. خیلی مهمه مثبت اندیشی چون حالتون رو خوب می کنه. و توجه شما رو به خواستون بیشتر جلب می کنه.

    2-احساس خوب. دوستان شما اگر بخواهید به خواسته هاتون برسید می باید حالتون خوب باشه چون زمانی که حالتون خوب باشه با خداوند در یک فرکانس هستید. و هر چه حالتون بهتر و بهتر باشه به خداوند نزدیک تر می شوید. چون یکی از خصوصیات خداوند شاد بودنه.

    3-ارسال فرکانس. این موضوع به دو مورد بستگی داره. 1-مدت و 2- شدت. شما هر چقدر یک فرکانس رو به دفعات و روزهای بیشتر و با شدت بیشتر ارسال کنید این فرکانس به صورت ماده در زندگی شما نمایان میشود. ( البته اگر ترمز های ذهنی نداشته باشید. )

    4- این گزینه مربوط به گزینه 3 هست و راههای ارسال فرکانس هست.

    1- باورهای قدرتمند: یکی از مهمترین عوامل ارسال فرکانس باورهای قدرتمند است که شما رو در مدار خواسته و رسیدن به خواسته قرار میدهد.

    2- تجسم: دومین موضوع مهم تجسم است که بین ارتعاشات شما و ارتعاشات خواستون هماهنگی ایجاد می کنه. ( هر خواسته ای ارتعاشی داره شما باید با ارتعاش خواسته هماهنگ بشید تا بهش برسید و تجسم داشتن هدفتون این هماهنگی را ایجاد می کند.

    3- دو وجه ی بودن هر چیزی. پول و فقدان پول. سلامتی و فقدان سلامتی و … . هر چیزی در جهان دو وجه دارد و احساس شما نشان می دهد که شما به کدام وجه توجه کرده‌اید. اگر پول خرج می کنید و حالتون بد میشه شما به وجه فقدان پول توجه کرده‌اید و پول بیشتر وارد زندگی شما نمی شود.

    4- از بین بردن ترمز های ذهنی که به دو صورت انجام می شود: 1- مراقبه: در واقع شما ذهن خودتون رو خاموش می کنید و این ترمز ها رو هم برای لحظه ای خاموش می کنید ولی با مراقبه کلا از بین نمی روند. 2- آگاهانه: اگر بخواهید آگاهانه این کار رو بکنید اول باید بدانید این ترمز ها چی هستند و آگاهانه آنها را از بین ببرید.

    5- هماهنگی با منبع اصلی خودمون( خداوند ) : دوستان روح ما روح خداوند است طبق گفته های قرآن. خداوند یک خصلت های دارد اگر میخواهید زندگی تون شکوفا بشه باید مثل خداوند زندگی کنید و خصلت های خداوند( خداوند ثروتمنده. سلامته. آرامش داره. بخشنده است. قدرتمنده و … .که اگر تمام خصوصیات خداوند را خواستید می توانید به جوشن کبیر مراجعه کنید. ) دوستان گفتم مثل این خصلت ها زندگی کنید. شما میدانید خداوند بخشنده است و اگر شما بخشنده نباشید شما فقط ایده ای از بخشندگی دارید و شما بخشنده نیستید. و همانند خداوند زندگی نکرده اید.

    6- تسلیم بودن در برابر خداوند. شما می دانید که خداوند مدیره ، نگهبانه، مدبره و. … حالا این باور ها رو درون خودت بساز و کارت رو به خداوند بسپار و در برابرش تسلیم باش. دیدگاه توحیدی یعنی اینکه هر چیزی که خداوند در زندگی بهت امانت داده به خودش بسپاری و آرامش داشته باشی.مثل جسم خودت، همسر و فرزند، دارایی، کسب و کارت و … .

    و نکته آخر دوستان اول هر چیزی خداوند و آخر هر چیزی عمل کردن است. دیگه این موضوع احتیاجی به توضیح نداره خودش واضح است.

    اینها مواردی هستند که استاد عباس منش برای رسیدن به هدف شون استفاده می کنند. شاد و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سعید کمره ای گفته:
      مدت عضویت: 3940 روز

      سلام. فکر کردم سوال اینه که استاد از چه قوانینی استفاده می کنند که چنین نتایجی گرفتند بعد که فایل رو گوش دادم دیدم سوال چیز دیگری است.

      و اما جواب: دوستان تنها کاری که استاد انجام میدهند این است که به مانند خدای خودش فکر کنند و زندگی کند. ( خصوصیات خدای خودش ) آگه بخوام بیشتر توضیح بدم فرض کنید در دنیا فقط شما هستید و خداوند و هر چیزی یا هر فردی در این دنیا است برای کمک کردن به شما هستند و در زندگی شما فقط شما و خداوند هستید. در کل استاد فقط و فقط در این دنیا خدا رو طرف حساب و زندگی خودشان می بینند و با خدا عشق بازی می کنند و این باور رو دارنند که هر فردی یا هر چیز ی در دنیا هست از طرف خدا برای بیشتر رشد کردن و لذت بردن است. و به مانند خدای خودش زندگی می کند. خداوند به کسی رشوه نمیده. دنبال راضی کردن کسی نیست. کمبود چیزی نداره و. … اگر استاد رشد کردن چون میگویند که عامل برتری فقط وفقط توکل و راضی کردن خداست نه بنده خدا. و از یک سری قوانین برای رسیدن به هدفشون استفاده کردنند که در بالا گفتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سمیه رازگردانی گفته:
    مدت عضویت: 2629 روز

    بنام الله یکتا

    دوستان توحیدی من واقعاً دارین اینجا چکار می کنید

    بخداوندی خدا نه من این حرفها شنیده بودم، نه درکش کرده بودم به این ملموسی و نه می دونستم که چنین باورهایی وجود داره

    آخه چقدر شما خفنید

    چقدر توحیدی هستید

    چقدر کارتون درسته

    چقدر باورهاتون درسته

    هر کامنتی خوندم اشکم دا اومد

    بخدا فقط همین کامنت های این قسمت یک گنجینه ای از معدن طلاست که برای یک عمر زندگی کفایت میکنه

    وای استاد چه کردید شما

    شما هدایت یافتید اید

    شما عاقبت بخیر هستید

    شما همون مومنانی هستید که خداوند بهشون مژده و بشارت سعادت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت را داده

    روز اولی که جواب مسابقه را دادم گفتم چقدر عالی بود جوابم ، ولی وقتی کامنت ها هر روز بیشتر می‌شد و می خوندمشون می گفتم این خیلی عالی جواب داده، کامنت بعدی و کامنت بعدی و…… دیدم نه بابا یکی از یکی قشنگ تر، توحیدی از و زیباتر جواب داده، بخدا همتون برنده اید، اونم برنده زندگیتون

    خداوند خیلی دوستون داشته، خیلی بهتون نظر داشته، البته خودتون خواستید و مشمول این آیه خداوند شدید که ما بر کسانی که هدایت شدند بر هدایتشان افزودیم

    اینقدر تا الان توی زندگیم حالم خوب نبوده

    بسکم باورهای توحیدی و درجه یکی خوندم

    بسکم روحم جلا پیدا کرد و جون گرفت از کامنت ها و ایمانم قوی‌تر شد

    بسکم احساس خوب تمام وجودم را گرفت

    یعنی جنبه ای نمونده که شما در پاسخ به این سوال نداده باشید

    من هر چیزی خوندم، نور بود، عشق بود، خدا بود و ایمان

    خیلی خیلی از تک تکتون سپاسگزارم

    خیلی حال منا خوب کردید، خدا حالتونا خوب کنه

    عاقبت بخیر، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    لبتون خندون

    دلتون شاد

    جیبتون پر پول

    تاج سلامتی روی سر همتون

    شاد و شادو شاد باشید

    دوستون دارم

    ????????? ? ? ? ? ? ? ? ? ??????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سیما تونی گفته:
    مدت عضویت: 4083 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    اگر مشاغل مختلف را به صورت یکی یکی بررسی کنیم می توان برای هرکدام از آنها عوامل مختلفی را به عنوان عوامل موفقیت آن کسب و کار ذکر کرد٫ ۱- عوامل بازاریابی و فیزیکی که بطورمثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    بسته بندی شکیل ٫ قیمت مناسب٫ ماندگاری طولانی٫ تبلیغات مناسب و به روز٫ خلاقیت در نحوه ی ارائه ی محصول٫ جدید بودن کسب و کار مورد نظر٫ نوع تبلیغات٫ مداومت در آن کسب و کار و درس گرفتن از شکست ها ٫ خدمات خوب پس از فروش٫ارائه ی محصول متناسب با نیاز مشتریان٫ مشتری مداری و نحوه ی برخورد کارکنان آن مشاغل با مشتریان٫ ضمانت کالا٫ کیفیت کالا٫ خوش نامی آن کسب و کار و بسیاری از عوامل ریز و درشت دیگر که در تحقیقات بازاریابی به راحتی می توان این عوامل را پیدا کرد٫

    ۲- حالا باتوجه به آموزه هایی که در زمینه ی باورها کسب کردیم می خواهیم کسب و کارها را با عوامل ذهنی بررسی کنیم٫

    حتما اولین موضوعی که به ذهنمان می رسد این است که علت کسب و کار های موفق را به باورهای درست صاحبان آن ها نسبت دهیم٫ لذا برای اینکه خودمان هم موفق شویم شروع می کنیم به لیست کردن یک سری باورهای خالص و زیبا و تکرار هر روزه ی آنها برای رسیدن به نتیجه ی دلخواه٫مثلا ، من به هر چیزی دست بزنم طلا می شود٫ خداوند فقط و فقط موفقیت من را می خواهد٫ من لایق بهترین شرایط هستم وووو هزاران باور ثروت ساز و انسان ساز دیگر٫

    اما اگر دقت کنید می بینید که هیچ کدام از عوامل فوق به تنهایی باعث کسب نتیجه نخواهد شد حتی اگر هر دو عامل را نیز رعایت کنیم به نتیجه ی دلخواه نخواهیم رسید٫ مشاغلی را می بینیم که با رعایت عوامل بازاریابی به موفقیت های بالایی رسیده اند و وقتی به مصاحبه با صاحبان آن ها می نشینیم ردپاهای بسیار قوی ای از عوامل ذهنی هم پیدا می کنیم٫ حالا فرض کنید که بتوانیم تمام عوامل ریز و درشت بازاریابی و ذهنی آنها را شناسایی کنیم و همین امروز تصمیم بگیریم که مثل آنها باشیم آیا فکر می کنید که می توانیم ره صدساله ی آنها را فقط با تکرار باورها و به کار گیری عوامل بازاریابی ، یک شبه طی کنیم؟ با عشق و احترام فراوان باید بگویم که خیر٫ هرگز نمی توانیم٫ زیرا تکامل یک قانون جهان هستیست٫و زمانی موفق می شویم که پله های ترقی را یکی یکی و آن هم پشت سرهم و با روش خودمان طی کنیم٫ یک ضرب المثل هست که می گوید” غوره نشده می خواهد مویز شود” باید سیر تکامل خودمان را طی کنیم آن هم با نسخه ی مخصوص به خودمان٫ لذا اول از همه باید به کاری که می خواهیم انجام دهیم عشق بورزیم٫ وقتی که برای آن کار می خواهیم اقدامی انجام دهیم باید قلبمان به تپش بیفتد و این ضربان قلب ما ، انرژی ای از خودش ساطع می کند که تمام فرکانس های جهان را در راستای اهداف ما و هماهنگ با فرکانس ما قرار می دهد و مسیر را برای نتیجه گرفتن ما هموار می کند٫ پس قدم اول ، عشق به آن کار است٫ وقتی که عاشقش شدی خودبخود ذهن شروع به جذب افراد در زمینه ها و باورهایی متناسب با کار عاشقانه ی ما می کند٫ و وقتی از هرجایی که هستیم برایش قدم برمی داریم و عاشقانه و با لذت تلاش می کنیم ، هرنتیجه ای را که کسب کنیم برایمان عالی می شود و باعث می شود مسیر را بهتر شناسایی کنیم و تکمیلش کنیم٫ از آنجایی که در این مسیر فقط تو هستی و خدای خودت و عشق خالصی که از سرچشمه نشات می گیرد پس ناامیدی جایی ندارد و در هرمرحله که هستی ایده ها و راهکارهایی متناسب با آن مرحله به ذهنت می رسد و تو شروع به اجرای آن ها می کنی و کارها را یک پله رشد می دهی٫ و همینطور پله پله جلو می روی و پیشرفت می کنی حتی روزی که از دید دیگران تو در اوج قله ی موفقیت هستی ، خودت متوجه ی این موضوع نمی شوی چون این تغییرات آنقدر آرام آرام در تو رسوخ کرده و تو را بالا برده که اصلا نفهمیده ای چقدر اوج گرفته ای و هنوز برای عشقت برنامه های زیادی در سر داری٫

    باید بگویم که هیچکدام از عوامل فوق اشتباه نیستند و هرکدام از ان ها در مرحله ای از زمان( بستگی به مداری که در آن هستیم) لازم هستند تا وقتیکه ما را رشد دهند و به سمت مدار بالاتر هدایت کنند٫ و هرکس به فراخور درجه ای از کمال که پیموده از آن ها استفاده می کند٫ اصلا نمی توانیم بگوییم که اگر شرکت فلان توانسته طی ۲۰ سال ، از صفر به ۱۰۰ برسد پس من هم اگر همان عوامل بازاریابی را پیاده سازی کنم حتما پس از ۲۰ سال به ۱۰۰ خواهم رسید٫خیر٫ زیرا شرکت فلان ، شرکت فلان است با عوامل ذهنی منحصر به خودش و عوامل بازاریابی مختص زمان خودش و تو ، تو هستی با عوامل ذهنی منحصر به خودت و عوامل بازاریابی مختص به زمان خودت و آزادی انتخاب هایی که داری ٫ فقط می توانی سعی کنی از تجارب دیگران استفاده کرده و مسیر خودت را در هر زمان باتوجه به امکانات خودت کمی بهتر از قبل کنی و اصلا خودت را با دیگران مقایسه نکن و فقط سعی کن مسیر درست را برای کار عاشقانه ی خودت پیدا کنی و آن را کوتاه تر کنی٫ مثلا یک لیوان آب را وقتی می خواهیم از صفر به ۱۰۰ درجه برسانیم در نظر بگیرید ٫ برای این کار آب باید از دمای صفر شروع با بالا آمدن کند تا به مرور به ۱۰۰ درجه برسد٫ اما اینکه از چه ظرف و چه امکاناتی استفاده کنیم باعث می شود بتوانیم روی زمان رسیدن به نتیجه تغییر ایجاد کنیم٫ اگر با چوب و آتش باشد زمانی را طول می کشد و یا با گاز و کتری باشد ،زمان کمتری می خواهد و یا با سماور برقی باشد بازهم کمتر زمان می برد و در این اواخر هم با اشعه و از طریق مایکروفر در کمتر از یک دقیقه آب به جوش می آید٫ با دقت در این مثال می بینیم که در تمام این حالت ها آب از صفر به ۱۰۰ می رسد و تکاملش را طی می کند اما میزان امکانات و آمادگی ما باعث می شود زمان رسیدن به نتیجه تغییر کند٫ در زمینه ی بکار بردن عوامل ذهنی هم باید بگویم که در هر مرحله از موفقیت که هستیم ، ذهن ما فقط می تواند باورهایی را قبول کند که به شرایطی که دارد نزدیک باشد و قبولاندن باوری که با آن فاصله دارد فقط باعث مقاومت او و عدم پذیرش و در نتیجه عدم ایمان و اقدام برایش می شود٫ پس باید در هرمرحله روی جملاتی به عنوان باورهای ذهنی کار کنیم و توجه کنیم که کمی اوضاع ما را بهبود دهد و یواش یواش پیش برویم تا به اوج برسیم و به هرآنچه قلبمان بر درستی آن گواهی می دهد عمل کنیم و نگرانی را به خودمان راه ندهیم٫ راه درست است و به مقصود خواهیم رسید اما فقط و فقط با نسخه ی مخصوص خودمان٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    نورانا بیوتی گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گلم باورای محدود کننده خیلی زیاده و اعتماد بنفسو میخوادپایین بکشه ولی من قویتر از اینام که کم بیارم هی میگه بچه های دیگه اطلاعاتشون بیشتر از تو ولازم نیست تو نظربذاری ولی مینویسم به نظرمن هرشغلی که داریم باید اول ازهمه اعتماد بنفسمون قوی باشه یعنی از کاری که ارائه میدیم قبل از مردم خودمون کاملاً راضی باشیم وبعد ایمان به خدا یعنی باور داشته باشیم خدا از جایی که به ذهن مانمیرسه بینهایت میده و نباید عجله کنیم آرام باشیم از ترانه های زیبا لذت ببریم از هوای عالی و خدماتی که به مردم ارائه میدیم به نجواهای شیطان باقدرت بگیم من حالم عالیه برو پی کارت نیازی بهت ندارم و در هر لحظه حالمونو عالی نگه داریم حال عالی آرامش بی نهایت میده وکاری نداشته باشیم خدا از کجا قراره بهمون بی نهایت بده خدابینهایت دست وراه داره که به ذهن ما اصلاًنمیرسه وهمه اینا برمیگرده به باورهامون باور فروانی باور لیاقت باور خالق بودنمون باور اینکه اگه میخوایم بریم بهشت باید اینجا رو تبدیل به بهشت کنیم که راه بهشت ازهمینجا میگذره خدارو بی نهایت شکر میکنم که همراه این خانواده عزیزم

    از استاد عزیزم که هرجملشون کوهی از آگاهی وآرامشه بی نهایت سپاس گذارم

    شادو موفق و ثروتمند وقدرتمنددر پناه رب باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مرجان ۹۸ گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    سلام به استاد عزیزودوستان هم فرکانسی

    بااجازه همگی میخوام این مسئله رو ریشه ای تر بررسی کنیم٫موضوع برمیگرده به تفاوت قانون و نظریه٫به این معنی که، “همه چیز باور است” یک قانون است٫وانواع بازاریابی و مارکتینگ یک نظریه است٫حال تفاوت این دو چیست؟

    قانون و نظریه در علم

    قانون گزاره عمومی است که تا زمانی که بوسیله واقعیت عینی خلاف ادعای آن به اثبات نرسیده باشد ، تحت شرایط معین مربوطه غیر قابل تغییر است ٫ قانون باید ساده، مطلق ، تحقیق پذیر همگانی و منطبق با واقع بوده و عمومیت داشته باشد ٫ مثلا :

    ۱- همه سیارات در مدارهای بیضی شکل به دور خورشید حرکت می کنند٫

    ۲– همه گازها در اثر حرارت انبساط می یابند ٫

    یک قانون علمی که قابل اعمال در دنیای مادی و « اجتماعی » است ، باید محتوای تجربی ، و قابل آزمون مکرر ، و به اصطلاح پاپری داشته باشد ٫ گزاره های تحلیلی که صرفا بر حسب منطق کلیت یافته باشند ، چه درست و چه نا درست ، قانون نیستند ، و لو اینکه بخشی از یک نظریه علمی را تشکیل دهند٫

    نظریه ، اصل کلیی قابل قبول از نظر علم ، یا مجموعه ای از اصول است که برای تبیین پدیده ها تدوین یافته است ٫ الگوئی که ناظر بر مشاهده بوده و پیچیده تر از قانون است و اغلب از مجموعه ای از چند قانون بهم مربوط تشکیل میشود ٫ مانند :

    نظریه نسبیت اینشتاین

    علیرغم وجود تفاوت هائی بین قانون و نظریه ، این دو دارای نکات مشترکی هستند که عبارتند از : ۱ – هر دو بر فرضیه های آزمون شده ، مبتنی هستند ؛ ۲ – هر دو مورد حمایت داده های عینی و تجربی زیادی هستند ؛ ۳ – هر دو از طرف اکثری ( اگر نه همه ) دانشمندان یک رشته علمی خاص مورد قبول انی ؛ ۴ – هر دو ، چه قوانین علی و چه نظریه های علمی ، ابطال پذیرند ،و در صورت وجود شواهد و مدرک عینی و تجربی مخالف ، باطل میشوند ٫

    باید اضافه کرد که قانون عالی ترین سطح است که هر یک از رشته های علوم میتواند به آن نائل آید ، پائین تر از آن نظریه ، و سپس فرضیه ها قرار دارند ٫

    فرق مهمی که بین قانون و نظریه وجود دارد، این است که “”قانون صرفا وقوع پدیده ای را بیان میدار ؛ اما نظریه چرائی و چگونگی وقوع پدیده را تبیین میکند٫””

    این از تفاوت این دو٫حالا بپردازیم به بحث خودمون٫اگر قبول داشته باشیم که:

    ” همه چیز باور است”یک قانون است٫

    ” خداوند برای من تبلیغ میکند”یک باور است٫

    در نتیجه

    “خداوندبرای من تبلیغ میکند”یک قانون است٫

    و قانون ثابت است٫

    حالا قانونی شدن این قانون در ذهن ما زمان میخواهد، تکامل میخواهد،احتمالا آزمون و خطا میخواهد٫

    یک فرد عباس منشی کسب و کاری میزند، ایمان دارد طبق قانون خواسته های بدون ترمز،آناً محقق میشود٫حالا برحسب رشد وتکامل و رسالتش راهها (نظریه بازاریابی، تبلیغ،توکل ،خودباوری، باور قدرتمند ساختن و٫٫٫٫) به او الهام می شود٫

    اگر در ابتدای راهیم و ذهن مقاومت دارد و باورش این است که باید تبلیغ کند، همین کار را بکنیم٫هیچ اشکالی نداره٫اگر به نتیجه رسیدیم ادامه میدیم در غیر اینصورت راههای دیگه رو امتحان میکنیم٫نیروی حاکم بر جهان خیر است و هدفش رشد تک تک انسانهاست٫قطعا به مرور راه هایی بتو نشون داده میشه که باعث اعتماد هر چه بیشتر تو بخودت و خدای درونت بشه و اثر عوامل خارجی رو در ذهنت ناچیز میکنه٫

    البته من معتقدم تضادها والهامات بستگی زیادی به رسالتت داره٫ مثلا استاد که رسالتش اشاعه توحیده بیشتر به موانعی برخورده که بهش ثابت کرده روی هیچ کس و هیچ چیز نباید حساب کرد جز خدا٫

    همسر من بتازگی کسب و کار خودش رو راه انداخته٫اوایل خیلی معتقد بود که تابلو سر در مغازه خیلی مهمه که چنین و چنان باشه٫ منم میگفتم نه مهم باوره و ٫٫٫

    دیدم همسرم تو این بحث ها نیست اصلا ٫بیخیالش شدم و گفتم هر کاری دلت میگه انجام بده٫خلاصه گذشت و طبق نظرسنجیش ۹۰ درصد مشتریاش اصلا متوجه تابلو سر در مغازه نشده بودن و بیشترین فروشش توسط آقایی انجام شد که بچه ش یهویی دویده بود تو مغازه و باباهه اومده بود دنبالش??٫میگفت کار خدا رو میبینی٫٫٫

    تازه هیچکدوم از فالورای اینستاش هم نیومدن تا حالا‌٫??

    تعریف که میکرد از تو حرفاش فهمیدم تفکراتش بیشتر رنگ خدا گرفته هر چند هنوزم در تکاپوی پخش تراکت و این جور چیز است اما آرامش وتوکلش بیشتر از قبل شده٫منم دیگه بهش سخت نمی گیرم٫ حواسم به قانون تکامل هست٫

    ببخشید که کامنتم طولانی شد٫ایشالا که شاد باشید و با دل خوش جهان رو گسترش بدید٫??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    اتوسا گفته:
    مدت عضویت: 3624 روز

    سلام،

    من هم خیلی دوست دارم جواب این سوال بدونم من هم دایما ذهنمو کنترل میکنم دایم به خواسته هام توجه میکنم و هر روز به چیزهای خوب اطرافم توجه میکنم، با خودم مکرر میگم هیچ قدرتی بالاتر از خدا نیست، از اتفاق های بد نتیجه های خوب میگیرم، به خودم جنبه های مثبت وجودیمو نگاه میکنم، تلاشم میکنم درست و سالم زندگی کنم، کتاب بخونم، تلویزیون زیاد نبینم، در طبیعت وقت بگذرونم، حسم خوب نگه دارم، زندگی نامه های آدم های موفق بخونم، از تجربه های خوب دیگران لذت ببرم، دیدگاه های خوب بشنوم، فایل های رایگان استاد بیشتر گوش بدم و نگاه کنم، کانون توجه و تمرکزم روی خوبی ها باشه، به خاطرات خوب گذشتم فکر کنم.به خودم امید بدم، با وجود این بازم دلم میخواد جواب این سوال بدونم، چرا بعضی ها عالی نتیجه میگیرن بعضی ها هییی کمی خوب؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سعید حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 2832 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام

    از نظر قانون تنهایی عاملی که می‌تونه باعث موفقیت استاد و هر فردی که این قانون رو انجام بده به معنای واقعی باور توحیدی هستش و اینکه قدرت رو از عوامل بیرونی بگیریم و با عوامل درونی خودمون که همون توکل و توحید هست کارهارو انجام بدیم که استاد مثالهای زیادی برای این باور زدن مثل اینکه هر کدوم از ما اگه به نحوه آشناییمون با این سایت فکر کنیم میبینیم که هر کدوم به نحوی وارد این سایت شدیم که دستان خداوند برای استاد تبلیغ میکردن مثلا خود من یکی از دوستام سایتو بهم معرفی کرد و کلی از استاد تبلیغ کرد خب این غیر از باور توحیدی استاد چه چیز دیگه ای می‌تونه باشه باور اینکه من به خدا توکل میکنم و اون کارو انجام میده و اینکه دلار رفت بالا فلان شخص قدرت دستشه اجازه نمیده ،فلان جا برای کاسبی خوب نیست توی دید نیست باید حتما یه عددی رو برای تبلیغ در نظر بگیریم که همه مارو ببینن و خلاصه کلی باور شرک آلود دیگه که استاد خیلی خوب این باورهارو تغییر دادن

    لازمه هر موفقیتی فقط باور توحیدی هست وقتی این باور قوی بشه باقی باورها خودت به خود درست میشه وقتی از حس حضور خدا پر بشیم و اینکه هیچ برگی بدون اذن خدا به زمین نمی‌افته و اینو باور کنیم البته با تمرین اونوقت دیگه نیازی به انجام تبلیغ نیست انوقت خدا کارهارو از طریق دستانش به عجیب‌ترین شکل انجام میده …

    از جاهایی که فکرشو نمی‌کنیم و هیچ ایده‌ای براش نداریم..

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: