live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 113 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    موج مثبت گفته:
    مدت عضویت: 2422 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عباس منش گرامی و تمامی اعضای محترم سایت و هم چنین اعضای فعال گروه تحقیقاتی ٫

    می خواهم بحث استفاده از اسباب را با مثال قرآنی بیان کنم ، در سوره مریم هنگامی که حضرت مریم زمان وضع حملش رسیده بود خداوند این چنین می فرمایند :

    ( فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَهِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿۲۳﴾

    تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش ‏شده بودم

    (۲۳) فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿۲۴﴾

    پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (۲۴)

    وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿۲۵﴾

    و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى ‏ریزد (۲۵) )

    من باب به کارگیری اسباب به حضرت مریم دستور داده شد که تنه درخت خرما را بجنباند ، و الا تنه درخت خرما بزرگ وقوی است ، وگروهی از قویترین مردمان از تکان دادنش ناتوانند ! چه برسد به حضرت مریم در آن شرایط !

    از او خواسته شد از اسباب استفاده کند واقدام و عمل کند واین خداوند است درخت خرما را تکان داده و بر او مقرر نمود که خرمای تازه برحضرت مریم فرو ریزد ٫

    چه بسیار کارهایی که تنها اسباب رسیدن به آنها فقط یک دعا بوده و چه نتایجی که آن دعاها نداشته چه بسیار افرادی که به نظر خیلی ها کار خاصی نمی کنند اما هر روز ثروتمندتر ، شادتر ، و٫٫٫ می شوند و با حساب ۴=۲×۲ تای بعضی ها اصلا جور در نمی آید ٫

    دنیا دنیای اسباب و مسببات است ؛ شما حتی اگر پیامبر هم باشید ، در هر زمینه ای باید برنامه ریزی و سپس امکانات و اسباب را فراهم کنید اما توکل تان باید به خدا باشد نه به اسباب ٫

    مثلا در زمینه درمان ، باید به دکتر متخصص مراجعه و نسخه و توصیه های او را رعایت کنید اما شفا را از خدا بخواهید و او را شافی بدانید نه دکتر و دوا را !

    ترک اسباب ، جهالت است و ترک توکل به خدا ، شرک است ؛ راه توحیدی ، فراهم آوردن اسباب و توکل به خداست ٫

    سوال مسابقه :

    به نظر شما‌، چه عواملی نتایج استاد عباس‌منش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟

    شما در نظر بگیرید که من می خواهم ماه را به شما نشان دهم ، وقتی که اشاره به ماه می کنم شما به ماه نگاه خواهید کرد یا به انگشت اشاره من ، مثال بعضی از افراد به این مثال می ماند که به جای توجه به اصل مطلب به فرع توجه کرده و منبع نور و روشنایی را درک نکرده ویا در چیزهای دیگر می بینند ٫

    فردی مثل استاد از اسباب استفاده می کند ، اما اصلی که نتیجه مورد نظر را رقم می زند را نه در اسباب بلکه در منبعی مافوق همه اینها جست وجو کرده و از او کمک می خواهد اینکه استاد از شیوه معمول دیگران برای تبلیغات استفاده نمی کند دلیل بر استفاده نکردن ایشان از اسباب نیست ٫

    مگر خود ایجاد این سایت ، چیدمانهای مختلف سایت ، محتواهای پر معنی سایت ، تبلیغی که خود استاد از زبان خودش از محصولات در فایل هایش می کند و ٫٫٫ تبلیغ نیست٫

    استاد به منبع همه ثروت ها خود را وصل کرده است ، باورهای درستی در این زمینه ساخته و ذهن خود را در مسیر صحیح تربیت و پرورش داده ،

    باورهایی که نشان از امید ، فراوانی ، آرامش و ٫٫٫ که موجب ایجاد احساس خوب میشود را به جهان ارسال می کند و جهان به این حس و یا فرکانس فرستاده شده جواب داده و از جنس همان احساس ها وفرکانس ها وارد زندگیشان می کند ٫

    ایشان از منبع اصلی درخواست کمک می کند ، وخداوند در قالب الهاماتی راه درست را به ایشان نشان می دهد و بعد استاد اقدام و اسباب لازمه و الهام شده را بکار می گیرند ٫

    هر کس با توجه به فرکانسی های غالبی که به جهان می فرستد در مدار ی قرار می گیرد و اقداماتی درمسیر رونق کسب وکار خود و رسیدن به اهدافش انجام می دهد ٫

    یکی باور هایی دارد که نشان از کمبود وعدم باور به فراوانی ، نداشتن عزت نفس ، عدم باور به غیب ( خدا و امدادهای غیبی ) دارد به خاطر عدم وصل به منبع تمام نعمت ها که کائنات در تسخیر او است و همه از آن او است چون به چنین منبعی وصل نیست واو را اصل نمی داند ، اگر به ثروت هم برسد دائما در استرس واضطراب از دست دادن ثروت است ٫

    حال اگر این فرد با این باورها ، از تمام اسباب برای رسیدن به اهدافش استفاده کند و فکر کند که دیگه کار تمامه حالا که از به روزترین امکانات مثلا تبلیغی استفاده کردم دیگر ثروتمند میشم کارم می گیرد ٫ رسیدن به نتیجه مورد نظر را در اسباب به کار گرفته شده جست وجو می کند فارغ از اینکه نتیجه دست کس دیگری است کلید خزائن غیب دست کس دیگری است به خاطر باورهای نادرست فرکانس های غالبی می فرستد که ناخواسته او را در مداری قرار می دهد که از جنس همان فرکانس ها وارد زندگی فرد می کند آنوقت است که این سوال برایش پیش می آید که کجای کار ایراد داشت ؟

    مشکل اینها نداشتن باورهای درست و دل خوش کردن به اسباب به جای اصل برای موفقیت است ٫

    حال شاید این سوال برای شما پیش آید خب حالا این همه آدم تو دنیا اصلا هیچ اعتقادی به این منبع واین اصل ندارند چقدر ثروتمند ، چقدر خوب و خوش هستند شما دارید چی می گید واسه خودتون ٫

    در جواب به این سوال باید بگویم که قانون ، قانون مدارها ، باورها و فرکانس ها است ٫

    خداوند در قرآن کریم می فرمایند :

    (۴) کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً

    همگی، هم اینان و هم آنان، را از عطای پروردگارت مدد می‌رسانیم، و چنین نبوده که عطای پروردگارت مانعی داشته باشد٫)

    آیا با عدل خداوند سازگار است که مثلا فردی با توجه به باورهایی غالبی که دارد فرکانس هایی به دنیا می فرستد در مداری است که مثلا قصد دزدی دارد

    آیا خدواند چون این فرد قصد انجام این کار را دارد مانع او خواهد شد ؟

    اصلا اینطور نیست خداوند موجودی چون شیطان را آفریده که با نجواهایش چنین فردی را یاری دهد ٫ فردی که قصد دزدی دارد و می خواهد نیتش را عملی کند در مسیر گام بر می دارد نجواهای شیطانی را گوش می کند از اسباب لازمه استفاده کرده و ادامه ماجرا ٫٫٫

    و یا کسی که به خداوند اعتقاد ندارد اما باورهای درستی دارد وقصد ثروتمند شدن دارد آیا خداوند مانع او خواهد شد ؟

    اصلا چنین نیست شواهد خود بسیار حرف ها برای گفتن دارد٫

    هر کسی با هر باوری که دارد ، در هر مداری باشد از جنس اتفاقات ، افراد و ٫٫٫ موجود در آن مدار را تجربه خواهد کرد٫ چه به خداوند باور داشته باشد چه نداشته باشد٫ چه خوشت بیاید یا نیاید ٫

    اما بهترین مداری که ثروت بدون حساب ، سلامتی و٫٫٫

    را نصیب فرد می کند فرد را می تواند به استقلال مالی زمانی و مکانی برساند و او را سر شار از آرامش و خوشبختی در حال و آینده می کند وسعادت دنیا و آخرت را نصیبش می کند ، قرار گرفتن در مدار توحیدی و به منبع اصلی وصل شدن است و ساختن باورهای درست وقدرتمند مناسب در این زمینه ، تربیت درست ذهن خود و قرار گرفتن در این مدار است ، آن وقت است که در هر زمینه که بخواهد نعمت خواسته شده وارد زندگیش می شود٫

    از این منبع اصلی درخواست کمک می کنی وایشان با الهاماتی به تو مسیر درست واینکه از چه اسبابی و چگونه استفاده کنی را نشان خواهد داد ودیگر این شما هستی که با اعتقاد راسخی که به این منبع داری باید اقدام کنی قدم اول برو قدم دوم بهت الهام میشه گام به گام مسیر تکاملت را برو ، گام به گام فاصله های فرکانسیت را کم کن ظرف وجودت را پر کن فقط عجله نکن وگام به گام پیش رو ٫

    حالا شاید بپرسی از کجا بفهمم این الهام ، الهام خدایی است ، نه نجوای شیطانی ؟

    باید بگویم نجواهای شیطانی به آدمی احساس های ناخوشایند ، احساس ترس ، کمبود ، اضطراب و ناامیدی می دهند ، اما نجواهای الهی به آدمی احساس خوب ، آرامش و امید می دهند ٫

    جواب نهایی :

    پس عواملی که نتایج استاد را متفاوت کرده می توان به داشتن باورهای قدتمند ، که ایشان با ساختن باورهای قدرتمند در زمینه های مختلف ، تربیت ذهن خود ، قرار گرفتن در مدار توحیدی و وصل ومرتبط بودن به منبع تمام نعمت ها ، احساس های خوب را در خود ایجاد و به جهان فرستاده که جهان هم آنها را دریافت و از جنس همان نوع فرکانسها ، اتفاقات ، اشخاص و٫٫٫ را وارد زندگی ایشان می کند ٫

    و عواملی که نتایج یک کسب و کار را متفاوت می کند نه در عوامل بیرونی ، بلکه باید در باورهای غالب صاحبان آن کسب وکارها جست وجو کرد ، آدمی نان باورهای خود را می خورد ٫

    راستش را بخواهید از مدت زمان اینکه قانون را فهمیده ام ، شاید به دو ماه تمام نرسیده من از دوره های استاد استفاده نکرده ام فعالیت های شبانه روزی من در این حد بوده ٫

    اوایل که فایل های استاد را می دیدم با خودم می گفتم خوب یک نفر مثلا بدهی دارد هی بشیند تجسم کند وخوشحال باشه آیا چیزی درست میشه !

    بعد از مدتی تحقیق فهمیدم که منظور استاد این است که به جای اینکه وقت و انرژیتون وتوجه تون رو روی نکات منفی مثلا در اینجا فکر کردن به بدهی هاتون بذارین ، بیایید روی راه حل ها تمرکز کنید تا بهتون احساس خوب بدهد ٫

    احساس خوب = با اتفاقات خوب = پرداخت بدهی و٫٫‌٫ تا جایی که با طی کردن مسیر تکاملتون بهترین ها را تجربه کنی ٫

    با اطلاعاتی که از قسمت های مختلف سایت مثلا فایل های رایگان استاد ، نوشته های خانم شایسته ،

    نظر اعضای محترم سایت و٫٫٫ کسب کردم و بی نهایت ازهمگی سپاسگزارم ، روی خودم کار کردم و در این دو هفته اتفاقاتی برایم پیش آمد که با خودم گفتم اینا نشانه است قانون داره جواب می ده پس ادامه بده ٫

    که می توانم از احساس خوبی که در طول روز با شکر گزاری و توجه به نکات مثبت و از لحظه حال لذت بردن و موکول نکردن احساس خوب به زمان رسیدن به خواسته هام نصیبم شده نام ببرم٫

    برای مثال در فایلی استاد عرض کردن که شما اول بیایید از خواسته هاتون حرف بزنید ، قرار نیست که با دیگران حرف بزنید حرف زدن می تواند با خودتون باشد بعد از حرف زدن تجسم می آید و ٫٫٫ومن هم در این هوای بهاری یک جایی مد نظرم بود خیلی دوست داشتم به آنجا بروم نشستم با اعضای خانواده ام از این خواسته ام و چقده خوب میشه اونجا بریم واینا گفتم حسم خوب بود چند بار در موقعیت های مختلف گفتم بعد از ظهر همان روز باور کنید غیر منتظره جور شد که به آنجا برویم٫

    مثال دیگر مربوط به تمرین شکرگزاری است ، که من نشستم نکات مثبت خودم و زندگییم را نوشتم بعد هر روزصبح ها و آخر شب تکرار می کنم وحس خوب در خودم ایجاد می کنم ، البته بعضی از مواقع صبح ها خوابم می برد سعی می کنم نرسیده به ظهر انجامش بدم یا بعضی شب ها به خاطر خستگی نمی توانم انجام بدم خوابم بروده و سعی می کنم روز بعد جبران کنم ٫

    مثلا یه روزی صبح تمرین رو انجام نداده بودم و نرسیده به ظهر بود که داشتم تمرین را انجام می دادم که بعد از انجام تمرین یک چیزی را تجربه کردم که قبلا و سالهای قبل خیلی به زحمت و با طی مسیر طولانی آن چیز را تجربه و بدست می آوردم اما این بار خیلی خوب وخوش و با طی یک مسیر کوتاه خواسته ام را بدست آوردم٫

    ویا امروز یک چیزی گم کردم دنبالش می گشتم پیدا نکردم خسته شده بودم آنوقت گفتم بیام از خداوند درخواست کمک کنم باور کنید درخواست کردم سرم را که بلند کردم یک شئ توجه من را به خود جلب کرد وقتی به آن شئ رسیدم در زاویه ای دیدی قرار گرفتم که گمشده ام آنجا بود که اصلا فکرش را نمی کردم آنجا باشد ٫

    ویا اینکه از وقتی با قانون ونحوه عملکردش آشنا شده ام ، به نماز خواندن به عنوان یک تمرینی فرکانسی که خداوند هر روز در اوقات معین مقرر کرده اند تا آدمی بهترین فرکانس را ارسال کند و با تکرار این تمرین در بهترین مدار قرار گرفته تا بهترین ها را تجربه کند نگاه می کنم٫

    نماز خواندنی که با وضو گرفتن پاکی ظاهری را بدست می آوری و با وارد شدن به نماز و بعد از اتمام نماز پاکی باطنی را٫

    تمرینی که خود را در مقابل فرمانروای کائنات می یابی با نیت نماز خواندن وگفتن الله اکبر از همان اول تعهدی می دهی که دیگر حالا وقتی در مقابل چنین فرمانروایی هستم و قبولش دارم اگر تمام مشکلات دنیا را هم داشته باشم لازم نیست نگران باشیم پشتم گرم است پس دیگه بی خیالشون بعد با بی ذهنی وارد نماز می شوی ، تمرینی که به نوعی تمرین شکر گزاری ، تمرین ایجاد احساس خوب ، تمرین رهایی از تاثیر عوامل خارجی ، تمرین در خواست کردن ، تمرین عزت نفس آنجا که در قسمت تحیات می گویی به یگانگی خداوند و اینکه حضرت محمد (ص) فرستاده و رسول گرامی اوست گواهی و شهادت می دهم نگاه کن تو چقدر ارزشمند هستی که در حدی هستی که به چنین چیزهای ارزشمندی گواهی می دهی حالا می فهمم که وقتی موذن ندا می دهد که بشتابید به سوی رستگاری ( قرار گرفتن در بهترین مدار برای بدست آوردن بهترین ها ) منظورش چیست ٫ تمرینی که ذهن انسان را تربیت کرده و انسان را در احساس خوب قرار می دهد = اتفاقات خوب

    اولش که تصمیم گرفتم در این نظر سنجی شرکت کنم با خودم گفتم ، من که هنوز دستاوردی در زمینه مالی ندارم چرا راهنمایی هایی کنم که خودم هنوز در عمل پیاده نکرده ام بعد گفتم این که دلیل نمیشه چون که من اولا وقت زیادی نیست که با قانون ونحوه عملکرد آن آشنا شده ام و دارم روی خودم کار می کنم و باید مسیر تکاملم را طی کنم دوماً حداقلش این است این اطلاعات و نتایجی که من کسب کرده ام شاید برای کسی مفید واقع شود٫

    در نهایت از توجه شما واینکه نظر من را خواندید سپاسگزارم ٫

    به امید روزی که ، این بار از دستاوردهای مالی ام بگویم و هم چنین روزی که خودم خیلی خوب وعالی زندگی کنم و دنیا را جایی بهتر برای زندگی کردن کنم

    به امید آن روزها ٫

    گر نشان زندگی جنبندگی است

    خار در صحرا سراسر زندگی است

    هم جعل زنده است و هم پروانه لیک

    فرق ها از زندگی تا زندگی است٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      موج مثبت گفته:
      مدت عضویت: 2422 روز

      با سلام فقط یک توضیحی درباره این مثالی که زدم ?

      برای مثال در فایلی استاد عرض کردن که شما اول بیایید از خواسته هاتون حرف بزنید ، قرار نیست که با دیگران حرف بزنید حرف زدن می تواند با خودتون باشد بعد از حرف زدن تجسم می آید و ٫٫٫ومن هم در این هوای بهاری یک جایی مد نظرم بود خیلی دوست داشتم به آنجا بروم نشستم با اعضای خانواده ام از این خواسته ام و چقده خوب میشه اونجا بریم واینا گفتم حسم خوب بود چند بار در موقعیت های مختلف گفتم بعد از ظهر همان روز باور کنید غیر منتظره جور شد که به آنجا برویم٫

      این چیزی که گفتم که چند بار در موقعیت های مختلف گفتم

      یعنی چند روز قبل هم این خواسته ام ازش حرف زده بودم

      اما آن روز به طور غیر منتظره جور شد که بروم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    یوسف امین گفته:
    مدت عضویت: 3863 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و استاد عزیز

    به نظر من عواملی که باعث موفقیت استاد عباسمنش شده تعهد و باوری بوده که ایشون داشتند و ایمانی که فقط خداوند براشون کافیه و باید که همه چیز رو از اون قادر یکتا خواست و اون هست که میتونه من رو بالا بکشه در صورتی که همه میخوان من رو پایین بکشند ایمان و یکتا پرستی ایشون و اینکه همه چیز رو ایشون از دریچه قوانین حاکم بر جهان هستی میدیدند و بهش ایمان و باور داشتند توی کتاب اثر مرکت اقای هاردی رو که حتما همه دوستان اون رو مطالعه کردن میگه تکرار کارهای کوچک در دراز مدت نتایج انفجاری رو به همراه داره حالا سئوال اینجاست که چند نفر از ما اون کارهای کوچیک رو تکرار کردیم چند نفر از ما تمارینی که استاد دادن رو بهش عمل کردیم چند نفر از ما تعهد داشتیم به خودمون و تغییر زندگیمون خیلی هامون ( البته من هم همینطور)یه مدتی تمرین کردیم نتیجه گرفتیم و فکر کردیم دیگه تموم شد دیگه من آخرشم و تمرینها رو رها کردیم و بعد یه مدت دوباره سر جای اولمون برگشتیم اما استاد عباسمنش همیشه پایبند کار کردن بر روی باورهاشون بودند و هستند به نظر من که تعهد ایشون برای موفقیت در زندگی رمزشون هست و یک الگوی بسیار مناسب برای همه ما بنده 4 سال هست که با استاد از طریق سایت اشنا شدم و روند رو به رشد ایشون و تکاملشون رو کاملا متوجه شدم دوستان بیایید باور کنیم که هر کدوم از ما اگر مثل استاد تعهد داشته باشیم تمرین کنیم و فقط از خالق بخواهیم ما هم میتونمیم خالق یک عباسمنش دیگه باشیم میتونیم خالق زندگی جدید پر از شور و اشتیاق باشیم میتونیم هر انچه رو که بخوایم برای خودمون خلق کنیم میتونیم خالق یک زندگیه ایدعال باشیم فقط باید بخواهیم و شروع کنیم به ساختن.

    شاد باشید و همیشه ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد صادق معاونی گفته:
    مدت عضویت: 3321 روز

    با سلام خدمت تمامی عزیزان

    من واقعا پاسخ چند تا از دوستان رو خوندم اشک تو چشمام جمع شد. دستتون درد نکنه

    پاسخ سوال رو از دید خودم هم بگم

    اولین مسئله اینه که این باور رو از بین ببریم که فقط داخل فلان شغل میشه به این سبک فعالیت کرد یا اینقدر درامد داشت بدون تبلیغات چون مردم این مورد رو دوست دارند. بلکه در تمامی شغل ها همین پتانسیل وجود داره. اگر این رو باور کنیم که در شغل من یا کسب و کارم بی نهایت مشتری وجود داره و افراد زیادی خواهان کار من هستند این مورد رو میبینیم.

    خیلی برام پیش اومده که شب ساعت 2 یک چیزی رو با خدای خودم در میان گذاشتم کمتر از 7 ساعت خدا جوابمو داده . دقیقا بعد از بیدار شدنم .حالا با یک تماس یا یک خبر یا هر چیزی. مورد های کوچیک رو نمیگما چیزهایی که به صورت معمول باید چند روزی رو صرفش میکردی بلکه پیدا کنی.

    دومین مسئله اینه که به کاری که انجام میدهیم ایمان کامل داشته باشیم. یعنی در هیچ جای مسیر دلسرد نشیم چون فرد باایمان اخر مسیر رو قبلا دیده.

    سومین مسئله اینه که تمرکز فرد با ایمان فقط و فقط روی به بار نشاندن اون دانه ای هست که کاشته. پس در طول زمان عجله ای در کارش نیست و نمیاد دونه رو از زیر خاک در بیاره.

    چهارمین مسئله اینه که فرد با ایمان اصلا توجهی به رقبا نداره به چه علت؟ به علت اینکه تمام عشق و علاقه و تمام تمرکز و توجهش رو روی کار خودش گذاشته و به علت اینکه با ایمان هست پس خیالش هم از نتیجه راحته.

    با ایمان بودن رو یک توضیحی بدیم اینه که وقتی شخص درک کنه خلیفه خداوند بر روی زمین هست و میتونه تمام امور زندگیش رو با خداوند در میان بگذاره و به اون بگه چون الله صمد هست و میتونه بهترین ها رو برای ما رقم بزنه چون اون همیشه بهترین ها رو برای ما میخواد پس با توجه به این دیگه سراغ حاشیه ها نمیره چون میدونه که یکنفر هست که حواسش به همه امور هست و خودش رو به شکل های مختلف در زندگی ما در میاره. از راه و روش های مختلف مشتری و رزق و روزی رو برای ما میاره.

    فرد با ایمان نمیاد دیگه به این فکر کنه مشتری فقط از طریق راه ایکس و وای میتونه پیدا بشه چون میدونه دستان خدا بی نهایته و از هزاران راه مشتری و رزق و روزی برای ما به ارمغان میاره.

    فرد کافیه به خود و خدای خود ایمان داشته باشه و باورهای صحیحی در رابطه با خود و خدای خود و کار خود و رزق و روزی داشته باشه . با توجه به اینها تمام امور به دستان خدا می افته و خیال ما از اینده راحت است.

    یک مورد دیگه بحث باورهای ضد هدف ما هست که به عنوان ترمز از اونا یاد میشه. ممکنه شخص یک سری باور خوب در رابطه با کسب و کارش یا هرچیزی ساخته باشه ولی در بیس و فوندانسیون خودش یک سری باور هست که دقیقا مخالف هدفش هست و در طول مسیرش به کلی تعارض برمیخوره و افکار و خیالات به سرش میاد که باعث شک و تردیدش میشه.

    تمامی این موارد راه هایی بود که یک شخص میتونه در کسب و کار خودش به نهایت موفقیت برسه.

    باتشکر از همگی عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سارا رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3044 روز

    بنام خدا و درود بر همه ی دوستان و استاد عزیز

    بنظر من آنچه که نتایج رو متفاوت میکنه٫٫٫ایمانی هست که من نسبت به کارم دارم٫

    ۱- چقدر کار من برای دیگران مفیده؟

    ۲- چقدر مردم نیاز به خدمت یا علمی دارن که من ارائه میدم؟

    ۳_ چقدر مردم براحتی حاضر هستند پول برای دریافت خدمت یا علم من پرداخت کنند؟

    ۴_ چقدر مردم حاضر هستند با عشق و هیجان زمان بگذارند تا خدمت یا علم من رو دریافت کنند؟

    ۵_حالا چرا مردم حاضر هستند اینهمه هزینه (پول و زمان) کنند تا خدمت یا علم من رو بدست بیارن؟

    پاسخ به این سوالات و سوالاتی ازین دست نشان دهنده ی ایمان ما به کار ماست٫

    بعنوان مثال پاسخ سوال ۵:

    چون من بهترین خدمات رو ارائه میدم

    چون من با عشق و مطالعه این کارم رو شروع کردم٫

    چون من در کار خودم‌ یک برند هستم٫

    چون مردم چندین برابر هزینه ای که پرداخت میکنند٫٫٫بهره مند میشوند٫

    چون من نیاز مردم رو بدرستی شناختم و در ارائه این خدمت با صداقت رفتار میکنم٫

    چون مردم کار من رو دوست دارن و از طریق تبلیغ دهان به دهان با کار من آشنا شدند٫پس با میل و رضایت کامل( نه با زرق و برق تبلیغات) هزینه میکنند و محصول یا خدمت من رو تهیه میکنند٫

    از اونجایی که سوالات خوب ٫٫٫پاسخهای خوب دارند و راهگشای ما هستند ،این رفتار موجب افزایش ایمان ما به کار و خدماتمون میشه٫

    در کل وقتی خودم کارم رو قبول داشته باشم ، با عشق دربارش حرف میزنم٫٫٫و حتی گاهی بصورت اغراق آمیز اون رو مفید میبینم٫

    من این رو از استاد یاد گرفتم٫٫٫اوایل وقتی درباره سایت شون و محصولاتشون اینقدر تعریف میکردن٫٫٫یه کم‌اذیت میشدم٫٫اما بعدا بخودم گفتم:

    ” سارا استاد هرآنچه که میگه باورش هست٫٫٫مهم نیس توی نوعی خوشت میاد یا بدت میاد٫٫این خوش اومدن یا بد اومدن تاثیری در زندگی استاد نداره٫٫٫او داره کارش رو بدرستی انجام میده٫٫٫تو هم بجای خورده گرفتن٫٫یاد بگیر و الگو برداری کن٫”

    فهمیدم که ایمانِ به کار ناشی از عزت نفس هست٫وقتی من خودم کارم و نحوه ی ارائه کارم رو قبول داشته باشم میتونم دربارش براحتی صحبت کنم و این باور رو در مشتری هم جا بندازم ( به حقیقت) که کار من بهترین هست٫

    من هم تدریس خصوصی دارم و هیچ تبلیغی ندارم٫اما دائم در حال مطالعه هستم و سعی میکنم در کارم نو آوری داشته باشم٫٫و شاگردام براحتی من رو پیدا میکنن٫ و این وقتی انجام شد که باورم رو نسبت به خودم بالا بردم٫

    کوتاه سخن آنکه:

    ایمان٫٫٫باور٫٫٫عزت نفس٫ایمان به فراوانی و مطالعه٫٫٫خلاقیت٫٫٫ارایه خدمات جدید٫٫٫توجه به نیاز مردم٫٫٫شور٫٫٫عشق٫٫٫حس خوب٫٫٫توکل به خدا٫٫٫صداقت٫٫٫لبخند و رضایت درونی٫٫٫یک پکیج کامل می سازه و سوخت پروازمون میشه٫

    ممنون از استاد خوبمون و خانم شایسته عزیز که خودش بتنهایییی یه دنیا عشقه٫

    ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3628 روز

    سلام دوستان ارزشمندم و استاد عزیزم

    به نظر من دلیل موفقیتهای برخی کسب و کارها نسبت به دیگران تبلیغات یا جای مغازه یا دکور و ٫٫٫٫نیست تنها دلیل موفقیت یک بیزینس باورهای درست و استفاده از قانون میباشد وقتی یک بیزینسمن اعتقاد دارد که کارش و خدماتش با ارزش هست و با عشق و علاقه و باور فراوانی کار میکند قطعا موفق میشود این را من در صنف حجره داران میدان بار دیدم که افرادی هستند در بهترین جای بازار حجره های بزرگ دارند و سالها سابقه دارند ولی ی نفر با دو سال سابقه در یک جای پرت از میدان تره بار یک حجره کوچیک داره ولی روزانه ملیون ها تومان در آمد داره عزت نفس پایه تمام موفقیتهاست براستی افرادی که مثل استاد عباس منش هستند بجز خداوند چه کسی دارد هر روز کار را برایشان راحتر میکند اینها باید ما به فکر فرو ببره که سایت استاد با این پیکر بندی ساده ولی پر محتوا چگونه در زندگی هزاران نفر تاثیر مثبت ایجاد کرده و به گسترش جهان کمک میکنه و مورد حمایت خداوند هستش نه تنها استاد بلکه هرکسی که باورهای درست در خودش ایجاد کنه اینها برای اهل ایمان نشانه هاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مجتبی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2640 روز

    با سلام خدمت خانواده ی صمیمی عباسمنش

    اول در مورد تفاوت استفاده از ابزار بگم با حساب کردن روی خدا…

    بامثال از زندگی خودم ونتیجه خودم شروع میکنم که من الان یک ساله در خدمت سربازی ام و الان دوهفته شرایطم عالی شده ولی تاقبل ازاین بسیار نامناسب بود

    تواین یک سال همیشه دنبال کسی بودم که دستم رو بگیره و پارتیم شبه((استفاده ازابزار))

    وهمیشه کارم انجام نمیشد چون قانون رو بلد نبودم…

    تااینکه بافایل ((فقط روی الله حساب بازکن)) اشنا شدم و بعداراون باورم رو نسبت به خداعوض کردم و سپردمش به خودش و

    اون ازجایی دستم رو گرفت که باورم نمیشدو شرایطم کاملا عوض شد …

    دلیلش قانونه که میگه افکار ما زندگیه ما رو رقم میزنن…

    و اما در مورد ادامه سوال…

    ما بعدازاینکه روی باورهامون کارمیکنیم یک سری الهامات ازطرف خدا بهمون داده میشه به شکلهای مختلف….

    اینکه ما تبلیغات رو عامل موفقیت و رشد یک کسب و کار بدونیم کاملا اشتباهه چون افرادی رو شما میتونید تو سطح شهرتون پیداکنید که بدون تبلیغات درامدی بسیاربالاتر دارند ولی اون نتایج رو نگرفتند…

    افکار ماست که اتفاقات رو رقم میزنه اگر ما فکر میکنیم که تبلیغات باعث میشه موفق بشیم، اون تبلیغاته نیست که عامل موفقیته بلکه اون باوره است که میگه تبلیغات موفقیت میاره…

    اگر بعدازکار کردن روی باورهات بهت الهام شد که فلان تبلیغ رو انجام بدی اون نتیجه بخشه

    ولی اگر تمرکزت رو بجای روی خودت ،روی تبلیغات بزاری همون نتیجه ایی رو میگیری که اکثر مردم گرفتند…

    واین رو هم بگم که بهترین تبلیغات خداونده…

    بزار خدابرات تبلیغ کنه اگه تو روی باورهای توحیدی کار کنی به مسیرهای خاص و ایدهای خاص هدایت میشی

    و هیچوقت به عوامل خارجی در رسیدن به خوشبختی احتیاجی نخواهی داشت…

    شاد وپیروز در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    شهناز صفري گفته:
    مدت عضویت: 2544 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان!روز معلم رو به شما معلم عزیزم تبریک میگم ،بی اغراق بهترین و مؤثرترین معلمم بودید تا کنون ،خدا ازتون راضی باشه

    به نظر بنده که تا کنون فقط افتخار داشتم از فایلهای رایگان استاد استفاده کنم،اساسی ترین دلیل موفقیتشان نیروی ایمان میباشد ،که با روحیه حقیقت جو و تشنه ی تعلیم و تعلم و کشف اسرار جهان هستی بدست آورده اند ،این ویژگی ایشان را از مابقی متمایز و موفق تر نموده است ،

    بنده اولین فایلی که از ایشان دانلود کردم فایل(به رویاهایت باور داشته باش)بود ،این فایل قطعه ای از زندگی سابق استاد در بندرعباس را نشان میداد و زندگی کنونی ایشان در فلوریدای آمریکا،

    من شدیداً حیرت کردم و با کمال حیرت و تعجب فایل را به دیگر اعضای خانواده نیز نشان دادم و گفتم اینهمه تغییر و تحول و موفقیت در تمامی زمینه ها (مادی و معنوی)در این مدت زمان نسبتاً کوتاه از قدرت بشر خارجه٫و به وضوح ردپای نیروی غیبی ایمان رادر زندگی ایشان حس کردم،استاد در ابتدا بدنبال کشف حقیقت و بکار گیری قوانین هستی

    بودند و البته نیروی جذب چه عالی ایشون رو بسمت حقیقت هدایت کرد،عشق و علاقه ی فراوان ایشان به تعلیم و تعلم و موفقیت با هدف والایی چون ((اشاعه ی توحید عملی))عجین میشود و بدین ترتیب با انرژی فوق العاده ای کارشونو از سر میگیرند،استاد با تکیه بر نیروی ایمان به الهامات قلبش و ایده هایی که بهش گفته میشه عمل میکنه و بی تفاوت از کنارشون نمیگذره،بارها از استاد شنیدم که گفتند :زمانیکه بهم گفته میشه میام جلوی دوربین،و دقیقاً صحبتهای ایشون بر دل کسانیکه در مدارش باشند میشینه(سخنی کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند) بر دل کسانیکه مثل استاد روحیه ی حقیقت جو داشته باشند ٫

    استاد بهای این موفقیت را پرداخت کردند ،با خدای خود عهد بستند که در این مسیر حتی حاضرند جان خود را نیز فدا کنند ،که البته مرگ فرزند ایشان چه بسا امتحانی بوده از جانب خداوند برای محک زدن نیروی ایمانشان و الله اعلم!٫

    استاد سخت مطالعه کردند کتابهای مختلف موفقیت بخصوص قرآن را

    که مهمترین هدایتگر ایشان است بارها و بارها با دقت مطالعه کردند ،ترجمه های مختلف ،ریشه یابی کلمات قرآنی و ٫٫٫،استاد تمام تمرکز و وقت و هزینه ی خود را صرف اینکار نمودند،با خیلی از دوستان و آشنایان که مانع پیشرفت ایشان میشدند قطع رابطه کردند ،شغل و موقعیت و زندگی نسبتاً خوب قبلی را که بابت ساختنش کلی زحمت کشیده بودند با شجاعت تمام رها کردند بخاطر هدف والای خود و ایمان به اینکه٫(( به یاری خدا دوباره خلقش میکنم))

    ایشان جهاد اکبر کردند ،جهاد با ذهن ،با شیطان،همواره اینکار را البته انجام میدهند و حقا که چه کار سختیست!!!

    حتی زمانیکه فرزند خود را از دست دادند ، توانستند احساس خود را بعد از سه ساعت خوب کنند

    و حقا که چه کار سختیست?

    قانون احساس خوب =اتفاقات خوب را بخوبی درک و لمس کرده و آموزش میدهند ،

    والبته کمتر کسیست که بتواند در هر شرایطی فقط بر نکات مثبت تمرکز کند ،لذت ببرد و سپاس بگوید ،ولی ایشان اسطوره اند در اینکار

    ایشان کماکان اینکار را ادامه میدهند ،و تا آخر عمر پر برکتشان انرژی خود را صرف این هدف والا ( اشاعه ی توحید عملی)و خدمت به خلق مینمایند

    و چه زیباست کار کردن برای خدمت به خلق در ازای خدمتی که از خلق دریافت میگردد و ادای این دِین

    در ازی استفاده از تکنولوژی ،صنعت ،امکانات رفاهی،خوراک و پوشاک و ٫٫٫که توسط سایرین خدمت رسانی شده است٫و

    لیس للانسان الاّ ما سعی

    در آخر استاد عزیز به شما بخاطر کسب اینهمه موفقیت روز افزون و خیر رسانی به خلق الله تبریک و آفرین میگویم ،از صمیم قلب دوستتون دارم برادر بزرگوار !!برایتان سعادت دنیا و آخرت را از خدا ی منان خواستارم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    جواد کاف گفته:
    مدت عضویت: 3227 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    بنظر من درمورد اینکه استاد عباس منش چکار میکنه و اینکه اینهمه نتایج خارق العاده و عالی به دست میاره اینه که ایشون فققط در جای مناسب قرار گرفته٫٫٫ایشون اینقد رو باورهاشون کار کردن و رو خودشون کار کردن که در جای مناسب یا بهتر بگم مدار مناسب قرار گرفتن به همین سادگی و بقیه چیز ها خود بخود اتفاق میفته٫٫٫باور کنید منی که الان اینجا هستم استاد عباس منش هییچ تبلیغ و یا کارایی که دیگران ازین دست انجام میدن انجام نداده تا من برخورد کرده باشم و اینجا باشم٫٫٫استاد عباس منش تو ایستگاه قطاری ایستادن که میدونن قطار خودش مسافراشو سمتش میاره٫٫٫هیچ کار دیگه ای نیاز نیست٫٫٫فقط ایستگاه(مدار) درستو انتخاب یا ایجاد کردن٫٫٫کسایی که هم که تو اون قطار(مدار) هستن قطعا با ایشون برخورد میکنن٫٫٫

    نکته ی دیگه ای که وجود داره اینه که استاد عباس منش تمااام اون چیزایی رو که میان میگن خودشون انجام دادن و نتیجه عالی گرفتن٫٫٫و اینکه بقیه حتی با تبلیغات و اینجور چیزها نتیجه نمیگیرن بنظرم ممکنه همین باشه همونطور که خدا تو قرآن گفته:

    ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا چیزی (سخنی) میگویید که عمل نمی کنید_صف آیه ۲-

    ولی استاد به انچه که میگه ایمان داره و بهش عمل میکنه و این نکته باعث میشه نتایجش بسیاار زیاد متفاوت باشه٫

    در نتیجه بنظر من همه تلاش هایی که استاد داره انجام میده و همه روش هایی که دوستان میگن اینه که درنهایت ما در جای درست یا همون مدار درست تر قرار بگیریم٫٫٫همین راه ها و قوانین مختلفی رو که همینجا تو سایت در قالب دوره و فایل های رایگان دارن بیان میکنن(با توجه به اینکه همه اون راه ها امتحانشون رو توسط استاد پس دادن) هممه و همه در نهایت برای رسیدن با “جای” درست و درستره٫٫٫

    بسیار از خداوند متشکرم که منو هم سوار بر قطاری کرد که در مسیرش استاد عباس منش قرار داشت٫٫٫و به امید خداوند و با آموزش های ایشون هر روز بتونم در مدار مناسب تری قرار بگیرم٫٫٫

    همیشه شاد و سعادتمند و در مدار مناسب باشید٫٫٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    علی محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    با سلام

    تجربه فوق العاده اى که من و همسرم در کسب و کارمون بدست اوردیم امیدواریم که بتواند به جواب سئوال کمک کنه

    ما کار تولید را از سال ١٣٩٠ شروع کردیم با توجه به توانایى هر دومون و توکل به خدا استارت زدیم.در ٢ سال اول هدایت میشدیم در صورتى که نمى دونستیم هدایت چى هست،ولى نتایج کسب و کارمون فوق العاده خوب بود.

    تا اینکه این باور که براى موفق شدن و بهترین بودن در حوزه کسب و کار خودمون باید از ابزار ها استفاده کرد دست به کار شدیم ( ما باید دیده میشدیم ) انواع سر رسید نوروزى، کاتالوگ هاى انچنانى ،بسته بندى متنوع ،انواع تبلیغات درون شهرى و صفحه هاى اجتماعى را انجام دادیم.

    باور اینکه پارتى و رابطه میتونه تاثیر زیادى در توسعه کسب و کارمون داشته باشه از ابزار وام و تسهیلات بانکى و دولتى هم استفاده کردیم.

    کم کم باور توجه به رکود بازار و جملاتى مثل بازار خرابى یا پول دست مردم نیست یا ….. براى ما قوى و قوى تر میشدند.

    ایمان و یقین به باور هاى ابزاریمون هر روز شرایط را سخت و سخت تر کرد.

    توانایى هامون کاملا فراموش شده بود.

    در کمتر از ٢سال به معنى کلمه ورشکست شدیم ……………………..

    برگشتیم به سطر اول (توکل به خدا) تنها قدرت پنهان و اشکار زندگى ما بود و این قدرت ٨ ماه پیش ما را به مسیر اشنایى با قانون هدایت کرد.

    شروع به استفاده از فایل هاى استاد عباس منش کردیم.

    درک نگاه سیستمى به خداوند که در کتاب فوق العاده استاد(چگونه فکر خدا را بخوانید)باعث شد که توانایى هامون را به یاد بیاریم و شروع به خلق و تجربه خواسته هامون کنیم این بار با این باور (که مى گوید ،انجام میدهد)

    ما داریم تمرین میکنیم که یاد بگیریم که چطور از ناخواسته هامون،خواسته هامون را خلق کنیم.

    وقتى موفقیت فوق العاده کسب و کار استاد را دنبال میکنیم( ردپاى باور هاى

    توحیدى در کنار هدایت به انچه که تو مى خواهى و داشتن احساس خوب در تمام شرایط و طى کردن دوره تکامل در تمام جوانب )تثبیت کننده موفقیت بى چون و چراى کسب و کار استاد هستند

    (چون قانون همیشه کارشو درست انجام میده)

    زندگى من و همسرم سرشار از نشانه هایى شده که ما را هر لحظه در کسب و کارمون و نتایج ان هدایت میکنه.

    در واقع ما جمله جادویى هدایت میشیم را مرتب تکرار میکنیم و ایمان و باور داریم که

    (ما هدایت میشیم،جهان هستى هدایت میشه)

    ممنون از توجه شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    باران درخشان گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    به نام حضرت عشق

    سلام به استاد عزیزم استاد جان روزت مبارک

    و سلام به همه دوستانم

    نظر من درباره این سوال:

    باورهای آدم هاست که همه چیز را تعیین می‌کند تو میتونی به خداوند و کمک‌های او اعتقاد داشته باشی یا نه در حال تو نان باور خودت رو خواهی خورد

    هر طور که باور کنی همانطور برایت رقم میخورد کسی که باور داره همه چیز برایش درست میشه خود به خود همه چیز درست میشه حتی اگر به خداوند اعتقاد نداشته باشه. اما اگر به خدا اعتقاد نداشته باشی در هر مسیری احساس تنهایی داری و تا یک حدی میتونی پیش بری و در مواجهه با مسائل و مشکلات دچار هیجان های منفی و تشویق های ذهنی و درگیر حرفهای این و آن میشی

    اما اگر به خداوند اعتقاد داشته باشی و کارهاتو به او بسپاری یعنی توکل کنی همیشه آرامش داری فقط در آرامشه که همه چیزهای خوب سمت تو میاد

    آرامش واقعی زمانی ایجاد میشه که تو بدونی تنها نیستی و یک نیروی برتر در هر شرایطی از تو حمایت میکنه

    آرامش یعنی خیالت راحت باشه آرامش یعنی قلبت آرومه آرامش یعنی احساس خوب یعنی امید یعنی اعتماد به نیروی بسیار برتر و باهوشتر از خودم که همیشه مواظب منه و منو حمایت میکنه

    آرامش یعنی باور به اینکه من تنها نیستم و او هرگز منو تنها نمیزاره خداوند هر لحظه همراه منه و حضورش را در زندگیم احساس می کنم آرامش یعنی من اطمینان دارم که خداوند همه چیز رو درست میکنه و خیالم راحت و آسوده است

    آرامش یعنی من خیالم کاملاً راحته چون یقین دارم که هر کاری که باید من انجام بدم رو خداوند کاملاً به موقع بهم میگه و همه کارهای سخت رو خودش برام انجام میده

    فقط در آرامشه که سخن و هدایت خداوند را دریافت می کنی خداوند خودش گام به گام و مرحله به مرحله همه کارهایی که لازم انجام بدی رو بهت میگه

    خداوند بی نهایت دست داره که میتونه به بی نهایت طریق بهت کمک کنه و خودش راه ها رو بهت نشون میده، وقتی باور کنی، یه وقت بهت میگه برو تبلیغ کن یه وقت نه میگه نیازی به این کارها نیست خودش همه چیز رو برات درست میکنه

    درسته که ذهن تو وظیفه داره که بهت کمک کنه اما کمک های ذهنت با ورودی هایی هست که خودت بهش میدی اون دیدش محدوده و راهکارهایی که بهت میگه لزوماً بهترین و درست ترین راه نیست اما تو با متصل شدن به خداوند به نیروی وصل میشی که از همه چیز و همه کس آگاهه

    خودش خالق همه چیزه از همه چیز با خبر و به همه چیز احاطه داره هر آنچه که تو نمیبینی اون میبینه هر آنچه که تو نمیدونی اون میدونه. خداوند فقط از تو میخواد که بهش اعتماد کنی.‌‌‌‌.. باور کن خودش مشتری میشه واست خودش ثروت میشه واست و خیلی بیشتر از آنچه که ازش خواستی رو بهت می بخشه

    خداوند جواب اعتماد بنده هاش رو با پاداش های بزرگ میده، انقدر قلبت رو آروم میکنه که همه چیز به وفور وارد زندگیت میشه

    تو گام اول رو بردار و ببین که چقدر اعتماد به خدا خوبه

    از نقشه چینی های ذهنی دست بردار به خودش توکل کن و با توکل کردن انگار که از جای ناخدای کشتی بلند میشی و سکان کشتی زندگیت رو میسپاری به خداوند

    و در نتیجه این اعتماد و توکل خودش قدم به قدم راه ها رو بهت میگه حتی اگه نیاز به تبلیغ باشه حتی اگه نیاز به آموزش چیزی باشه

    خداوند از طریق قلبت با تو صحبت میکنه از طریق احساست هر کاری که به تو احساس خوب میده هر نشانه ای که به تو حس خوب میده اون ها هدایت های خداوند به توست

    تو فقط آرام باش تو فقط باور کن هر چیزی رو که میخوای رو خدا بهت میده باور کن خداوند اگر یک لحظه اراده کنه تمام خواسته‌های تمام خلق و تمام موجودات را در یک آن بهشون میده براش کاری نداره انقدر که مهربون و بخشنده است

    و در تمام سوره های کتابش اول از همه خودش رو با این صفات خطاب می کنه که رحمان و رحیم است پس هدف صرفاً رسیدن ما به خواسته هامون نیست هدف چیزی دیگست. اصل چیز دیگر است ایمان، باور و آرامش که اگر اینها را داشته باشی همه چیز خود به خود برات جور میشه

    نباید انتظار داشته باشی که اگر همه چیز بر وفق مرادت بود ایمان بیاری و اعتماد کنی بلکه برعکس اگر ایمان بیاری و قلبت رو به خداوند بسپاری همه چیز درست میشه

    اگر هدف از ورودت به این دنیا رو بدونی، اگر همه زندگی رو به صورت کلی ببینی از بالا به زندگی نگاه کنی کلی از سوالاتت برطرف میشه

    اینکه ما در کسب و کارمون چطور پیش بریم، اینکه در روابط عاطفی مون چطور رفتار کنیم این که هر چیزی را که می خواهیم رو چطور بدست بیاریم؟

    توجه به هدف از ورود ما به این دنیا (که کمتر کسی عمیقا بهش توجه می کنه) تمام مسیر های زندگی رو در همه ابعاد مشخص میکنه. این دنیا فانیه و گذرا و هرچه از مادیات به دست بیاری در نهایت باید بذاری و بری

    پس وقتی ما این رو میدونیم باید بدونیم که اصل چیز دیگه ایه. ما چه چیزی رو قراره از این دنیا با خودمون ببریم؟در این عمر کوتاه چه چیزی باید بدست بیاریم؟

    کسی که میگه من در کسب و کارم باید رقیبان رو در نظر بگیرم یا کسی که در روابط عاطفیش نظر دیگران را درباره زندگیش مهم میدونه یا در هر جنبه ی دیگه ای از زندگیش به رفتار و نگاه دیگران تکیه داره، همه اینها نهایت تلاشش به چیه؟ به اینکه به پول برسند به اینکه به روابط خوب برسند یا در هر جنبه دیگری به همین صورته و در پایان این ها میخوان به آرامش و شادی برسند.غیر از اینه؟؟

    پس از همون اول ما باید به این واقف باشیم که رسیدن به آرامش هدف اصلی ماست در هر تلاشی که در این دنیا انجام می دهیم

    و آرامش واقعی رو فقط کسی میتونه به دست بیاره که خیالش راحت باشه از اینکه نیروی بزرگ اون رو حمایت میکنه پول و ثروت نزد خداست عزت فقط نزد خداست در بین خلق دنبال چی میگردی؟

    اینها باورهای اصیل و حقیقی جهانه و کسی که این باورها رو داره و به معنای واقعی به خداوند تکیه داره، در کارهایش از خداوند کمک می خواد و کارهای سختی که از عهدش خارجه را به خداوند میسپاره تا براش انجام بده و خداوند بخوبی پاسخ او رو میده اما کسی که به کمک خداوند اعتقاد نداره و به او اعتماد و توکل نداره مجبوره تمام کارها را خودش به تنهایی به دوش بکشه و هر لحظه به یک سمت سوق پیدا میکنه.

    اگر بخوای رقیبان رو در نظر بگیری اونها هر کدوم یک شیوه‌ای دارند (هر چند که اکثریت آدمها از هم تقلید می کند) اگر بخوای این مسیر رو بری یعنی قبله گاهت به سمت رای و نظر دیگران باشه هر لحظه به یک سمت سوق پیدا می کنی و ذهنت پر از تشویش و نگرانی میشه

    همیشه در نگرانی این هستی که حالا رقیبان در این وضعیت چه کار می کنند اما وقتی نگاهت و قبله گاهت فقط یک جا و آنهم قبله عالم خداوند باشه ذهنت آرومه نگران نیستی میدونی که بالاخره همه چیز درست میشه میدونی که بالاخره به هدفات میرسی و طبق قانونی که میدونی: همه چیزهای خوب در آرامش و شادی بهت میرسه و مطمئنی که بلاخره به هدفات میرسی

    در آرامش به خودت تسلط داری و حرف خداوند را می شنوی هدایتش را می شنوی؛ در بدترین وضعیت و بحرانی ترین شرایط هم احساساتت را کنترل می‌کنی چون میدونی که خداوند کنارته و راه رو بهت نشون میده و تو انجام میدی و بعد قدم بعد و قدم بعد

    کسب و کار هایی که بدون اینکه تبلیغ خاصی بکنند معروفند و کلی مشتری دارند برو و حال دلشون رو بپرس‌. یقین بدون اونها آدم‌هایی هستند بسیار با ایمان و با باورهای صحیح نسبت به خداوند و صفات مهربانی و بخشندگی و رزاق و غنی بودن خداوند

    چون اینها افرادی هستند که در اتفاقات زندگی شون تأمل کردند و شکرگزار کمک‌های خداوند بودند. اینها زمانی واقعا و از صمیم قلب به خداوند اعتماد کردند و خداوند پاداش توکل آنها را بهشون داده (هر چند که در کارهای کوچیک، و به تدریج یاد گرفتند اعتماد به خداوند رو و در همه کار خیالشون راحته نه فقط در کسب و کار در همه جنبه های زندگی آرامش دارند)

    اونها متوجه شدند که چقدر اعتماد به خداوند خوبه چقدر آرامش داشتن لذت بخشه و این ها تجربه کردند و به این اصل رسیدند که تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته و اگر اون بخواد هیچ کس جلودار تو نیست

    زندگی تو برای توست و زندگی دیگران برای آنها. شاید راه ارتزاق شما با دیگران یکی باشه اما اولاً خداوند بسیار بزرگ و رزاقه و دوما بیش از نیاز هر فردی در این دنیا ثروت وجود داره

    خواسته های شما با خواسته های دیگران متفاوته و هیچ منافاتی نداره پس برات چه اهمیتی دارده دیگران چه کار می کنند.

    اصل توکل به خداست و ایمان و اعتماد به او در هر مسیر و ایمان به رزاق بودن و صفات بزرگ خداوند

    اگر نگاهت به دیگران باشه درنهایت به پوچی و افسردگی می رسی

    اما اگر نگاهت واقعا به خداوند باشه و تکیه گاهت فقط خداوند باشه تو رو بی هیچ زحمتی به اوج ثروت، خوبی ها و شادی ها میرسونه

    اگر نگاهت به سمت دیگران باشه هر لحظه به دور خودت می چرخی و فرکانست بدتر و بدتر میشه و وضعیت از کنترلت خارج میشه اما اگر نگاهت به خداوند باشه آروم میشی و همه چیز بهتر و بهتر میشه

    مهمترین دستاورد انسان در این دنیا چیزی فیزیکی و قابل لمس نیست مهم ترین دستاورد انسان در این دنیا چیزی از جنس آگاهیه

    ما در نهایت چیزی از جنس آگاهی را با خودمون از این دنیا می بریم و آگاهی از خودمون و خالق خودمون پس بی جهت خودت را اسیر بازیهای دنیا نکن آرام باش… توکل کن… و هر آنچه قلبت بهت میگه را انجام بده که اون هدایت و راهنمایی خداوند برای توست…

    ………….

    استاد عزیزم این اولین کامنت من در سایت بینظیر شماست

    خیلی دوست داشتم کامنت بذارم اما هیچ وقت اون حسی که شما ازش حرف میزنید سراغم نیومد الان ولی احساسم بهم گفت بیام و کامنت بذارم (اون هم در همین لحظات آخر) امیدوارم پاسخ من حداقل برای یک نفر مفید باشه

    خیلی روی من و زندگیم تاثیرات فوق العاده ای داشتید هر چه تشکر کنم خیلی کمه بزودی از نتایج این شاگرد کوچکتون هم خبرای خوبی خواهم نوشت انشالله???

    باران درخشان(سحر)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      آيدا زماني گفته:
      مدت عضویت: 2629 روز

      سلام دوست نازنین

      الله اکبر به این نوع نگاه … چه زیبا بیان کردی .. آفرین به تو … اینو بدون از تک تک کلماتت استفاده کردم .. بینهایت زیبا توصیف کردی خدامون و رابطه با خالق یکتا را

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آرمان نظری قدوسی گفته:
      مدت عضویت: 3083 روز

      خانم درخشان تو دیدگاهتون بینهایت باور های توحیدی فوق العاده بود. این کامنت رو باید بارها و بارها خوند تا این باورهای عالی تو ذهن و ضمیر ناخوداگاهمون تثبیت شه. حرف هایی ک نوشتید قطعا صحبت های خودتون نبود. مثل استاد این کلمات از یک شعور و آگاهی بالاتر بهتون الهام شد و شما اون رو نوشتید.کاملا این رو حس کردم.تبریک میگم بهتون بابت رسیدن به این نقطه. این حس همون جاییه ک استاد تمام فایل هاشو بر اساس همین حس میسازه. واقعا عالی. منتظر نتایج عالیتون هستیم ک برای ما بگید. چون مطمئنا با این حس پیشرفت چشم گیری خواهید داشت. در پناه الله حکیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: