اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مىگردند و [با این حال] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر برترى مىدهیم، بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مىکنند دلایل [روشنى] است.
o — تمام گیاهان از یک خاک و یک آب تغذیه میشوند درست مثل باورها و افکار که از کانون توجه تغذیه میشوند اما نتایج
و میوه ها متفاوت هستند.
o — گاهی یک درخت اینقدر وابسته به گیاه هرز میشود که با از بین بردن گیاه هرز ادامه زندگی درخت مشکل میشود
o — گاهی هرس کردن شاخه های یک درخت وابسته به علف های هرز آن درخت میشود و علف های هرز حتی اجازه هرس
کردن را هم به درخت نمیدهد
o — علف های هرز یک وظیفه اصلی دارند “پرده ای باشند در مقابل نور زندگی بخش خورشید”
o — علف های هرز نمیتوانند جلوی هدف اصلی جنگل را که همان سرسبزی و آبادانی است بگیرند اما مسیر این هدف را
سخت تر و کند تر میکنند
o –علف های هرز به غیر از اینکه سربار درخت و جنگل هستند بلکه خانه ای امن برای جانورانی اند که آفت درختند
o — علف های هرز هیچ زمانی به طور کامل از بین نمیروند حتی با سموم شیمیایی و گلخانه های محافظت شده و عمل وجین
کردن باید همیشه انجام شود.
o — علف های هرز با گیاهان جوان که به تازگی کاشته می شوند مستقیماً برای رطوبت خاک ، مواد غذایی خاک ، نور رقابت می کنند .
o — علف های هرز ممکن است پناهگاهی برای بیماری های گیاهی ، حشرات و جویندگان مانند موش صحرایی باشند که باعث طوقه برداری درختان شوند
o — گونه هایی از علف های هرز سمی هستند و حتی اجازه برداشت محصول به کشاورز را هم نمیدهد.
o — علف های هرز چند ساله حتی در مقابل سموم هم مقاومت بالایی دارند نسبت به علف های هرز تازه و جوان
o — از بین بردن علف های هرز پیش از کاشت بسیار کم هزینه تر از مراحل دیگر است.
o — هیچ علف هرزی نیست که از بین نرود فقط باید از روش درستش استفاده کرد
o– بسیاری از علف های هرز حتی بعد از ریشه کن شدن و جداسازی تا روزها و ماه ها زنده هستند و در تلاش اند
از مسیری تا به زندگی و هدف خود ادامه دهند.
o — علف های هرز بخش جدا نشدنی از طبیعت و چرخه حیات روی کره زمین است
o — کشاورزان قبل از کاشت زمین را آبیاری میکنند تا علف هرز جوانه زنند و شناسایی شوند . این بهترین زمان برای از بین بردن علف های هرز است.
o — کاری که علف کش های شیمیایی انجام میدهد اختلال در سیستم جذب آب و نور علف های هرز است در واقع علف های هرز گشنه نگه داشته میشوند.
سلام.بسیار زیبا.تموم جاهایی که در مورد علفهای هرز صحبت کردید یکی یکی با باورهای منفی مقایسشون کردم…خیلی خوب توضیح دادید سپاس که وقت گذاشتید و دانسته هاتونو تایپ کردید بی تردید برای حداقل خود من خیلی تفکربرانگیزه….
سلام دوست خوبم چقدر از خواندن دیگاهتون و این چالش بسیار زیبا و پر از آگاهی لذت بردم و تمام اونو نکته برداری کردم چه تشابهات قشنگی بین علف های هرز و باورهای مخرب نوشتید واقعا بعضی هاش من تکون میداد که خدای من باورهای من درست مثل همین مورده ونکته خیلی مهمش اینکه علف های هرز و باورهای مخرب همیشه هست و من کارم همیشه باید هرس کردن و وجین کردن اونا باشه من به محض اینکه ذهنمو رها کنم کلی باور غلط اونو میگیره که مثل اون مسیر زیبای جنگلی حتی نمیشه چیزی رو دید
و نکته خیلی مهمتر که گفتید علف های چند ساله مقاومترن عین باور های قدیمی من و اینجاست که قانون تکامل به داد من میرسه که ناامید نشم از تغییر اونا درسته مقاومتر شدن اما حتما یه راهی برای ساختن باور های قدرتمند کننده وجود داره و من فقط کافیه قدم اول رو بردارم برای تغییر باور هام و برای ساختن یه جاده زیبا و بهشتی
سپاسگزار و دوست خوبم
سپاسگزار خداوندم که منو به راه راست هدایت کرد و در کنار دوستان آگاهی چون شما و بقیه عزیزانم هستم
خداروشکر میکنم که چشم هام دستام انگشتام حسمم افکار باورهامم، خلاصه خدایم منو آورد به سمت این نوشته ی بینظیر قطعا.
الحمدالله رب العالمین.
عجب چالشی، عجب نگاه زیبایی، آفرین
انگیزه ای که باعث شد این پیام را با کمال میل برای هم پاره ی ارزشمندم بنویسم این بود که علاوه بر تجسین و نگاه زیبات، حالا باعث شد که توی قرآن خواندم ریزتر بشم، و خیلی خوشحال تر و سپاس گزارتر و شادتر از همیشه همین حتی لحظه ی پیشم هستم.
مخصوصا وقتی رسیدم به آیه ای که از سوره ی رعد نوشتی چرا که وقتی رسیده بودم به این سوره و دقیقا این آیه را هم بهش فکر کردم و …
خیلیی خیلیی در صلح بودن و در آرامش و ایمان داشتنت را ” تحسین ” میکنم عزیز دلم، خیلی خوشححالم به خاطر وجود ارزشمند و پرشکوهت، نگاه زیبا و دقیقت و واقعا قابل تحسین و زیباست.
الحمدالله رب العالمین
و ممنونم که برای من دست خدا شدی، نشانه ای برای خواسته های ارزشمند و مقدسم.
عزیزم سلام🌹🌹🌹چقدر زیبا و دقیق فقط از دل علف هرز،این همه حرف زیبا و دلنشین گفتین عزیزم.امیدوارم علفهای هرز ذهنت تسلیم دله شفاف و اگاهت شوند.خوشبخت باشی نازنین🌹🌹🌹
استاد نازنین ممنون از شما.و همچنین سپاس از خانم شایسته عزیز .استاد تمام دوره ها یی که خریداری کردم.و فایل های رایگان رو دارم بازم میبینم واقعا انگار جدید
استاد از علف های هرز گفتید که یاد تمام علف های هرزی افتادم که قبل از آشنایی با شما، جلوی دیده شدن تمام آگاهی های قبل از تولدم را گرفته بود
همون آگاهی هایی که با تمام تضادش، من شورو اشتیاق فراوان داشتم تا پا توی این دنیای مادی بزارم تا خودم را و خدای خودم را تجربه کنم
تجربه کنم که یک رب، یک پادشاه، یک فرمانروا و یک قدرت بیشتر در جهان ندارم که همین فرمانروا قدرت خلق تمام زندگی منا بهم داده
بهم مهر تایید زده و گفته بنده عزیز من تو آزادی برای بدست آوردن تمام آنچه که رسالت و خواسته توست در این جهان مادی
چند سال اول کودکی ام،یادآور خاطرات شیرینی میباشد که می پریدم، بازی میکردم، می خندیدم، خواسته هام در یک چشم بهم زدن برام ظاهر میشد مثل داشتن یک عروسک پلاستیکی که براش لباس های خشگل می دوختم و شبها کنارم میخوابید
تا اینکه بزرگ شدم و علف های هرز ،همون ورودیهای اشتباه، همون که می گفت زندگی سخته، تو لایق نیستی، تو ارزشمند نیستی، تو از پس مشکلات بر نمیای،و علف های هرزی که همه ی ما را توی دام نجواهای شیطان انداخته بود و ما همگی دچار روزمرگی و زندگی تهی شده بودیم
ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت
گر نکاری گل من علف هرز در آن می روید
خلاصه ی روزی ی جایی از ته دلم خواستم خدا این علف های هرزا از ذهنم پاک کنه تا بجاش گل های سرخ و رنگارنگی بکارم تا از عطر حضورشون مدهوش بشم
آخه این باغچه ذهن ما تنها جای کاشتن گل های زیباست که اگر به هر علف هرزی اجازه رشد بدیم، دیگه گل ها فرصت رشد نخواهند داشت
خدا ندای درونم را شنید، هدایتم کرد به بهشت واقعی این دنیا، سایت عباس منش دات کام
روزهای اول هنگ بودم و چیزی نمی فهمیدم که چطور باید باغچه ذهنم را شخم برنم، از کجا شروع کنم، با چه ابزاری شروع کنم، چقدر باید سم پاشی کنم و……….هزاران چیزه دیگه
ولی یک آرامش درونی برام ایجاد شده بود که جنسش را دوست داشتم، جنسش همون آگاهی های قبل از تولد بود که داشت کم کم نور خودشا نشون میداد
من با تمام عشق و علاقه و شور و اشتیاق، هر روز با آگاهی های سایت عباس منش و درکی که ازش پیدا میکردم، کم کم علف های هرز ذهنم را پیدا میکردم و تا جایی که توان داشتم سعی میکردم ریشه کنش کنم ،ولی کمی از اونها خیلی رشد کرده بودند و خیلی قوی شده بودند ،منم هر روز با آگاهی های جدید، کنترل ورودیها و کنترل ذهن، میرفتم و قسمتی از آدم علف ها را از بین میبردم
علف های هرز آخه خیلی زیاد بودند
علف های شرک
بی تقوایی
عدم لیاقت
ناتوانی
عدم ارزشمندی
مقاومت های مذهبی فراوان
تعصب های بیجا
قضاوت های فراوان
فقر و………….
ولی همون روشن شدن کورسوی نور در قلبم، زمانی که الله واقعی را در قلبم پیدا کردم، با قدرتی که خودش بهم داده بود، هرروز علف های هرز ذهنم را بیشتر هرس میکردم و نتیجه آن تا به امروز
احساس آرامش، امید و توکلی هست که حاضر نیستم یک لحظه آن را با هیچ چیزی توی دنیا عوض کنم
زیرا خدایی در قلبم یافتم که همیشه حاضره، همه جا با منه، رفیق قشنگ و دائمی منه، هر وقت او را صدا می کنم فقط می گوید جانم بنده عزیز من
و این همراهی به من قدرتی داده که فارغ از همه چیز و همه کس شوم و حاضر باشم با او بدون تمام چیزهایی که الان در زندگی ام دارم با او سفر کنم
این نیرو و قدرت
یه من عزت بخشید
عزیزم کرد
توانمندم کرد
حال خوب همیشگی را بهم هدیه داد
و من باز هم هر جایی که نجوایی می آید، ناراحتی و غمی می آید، دنبال علف های هرز ذهنم می گردم و با توکل به خدا رحمان آن را پیدا میکنم و میگویم قدرت خدای من هزاران برابر بیشتر از توست به قول قرآن دوستاران خدا نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند
از خدای مهربان و عزیزم میخوام که همیشه من را در این مسیر ثابت قدم کند
چرا بعد از دیدن هر فایل از سایت، میام و با کلی شور و اشتیاق و زمان سعی میکنم بنویسم؟!
اصلا چیو باید بنویسم و چرا بنویسمو چیو میخوام ثابت کنم؟!
اینا سوالاتی هستن که با خوندن کپشن خانم شایسته ی بی همتا، بالای همین فایل شدیدا ذهنم رو مشغول کرد و اجازه نداد بتونم کامنتی در مورد فایل بذارم!
انگار که این متن، برای من بود تا یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل زندگیم رو که از بچگی تا الان درگیرش بودم رو به خوبی درک کنم! چرا که بارها و بارها متوجه شده بودم که شخصیتی کمالگرا دارم ولی با بی توجهی از کنارش رد میشدم.
حتی همین امروز هم کم مونده بود باز نادیدش بگیرم و رد بشم که موقع کامنت گذاری، حرفای خانم شایسته مچمو گرفت و اجازه نداد طبق معمول شروع کنم به نوشتن!
این جمله ذهنمو مشغول کرده بود که …
“چه میشود اگر عطای این نگاه کمالگرایانه را به لقایش ببخشم، به «تقلا برای کامل و بینقص بودن» و «تأیید دیگران را گرفتن» خاتمه دهم”
با خودم گفتم نکنه منی که دارم کامنت میذارم هم، به خاطر جلب تایید دیگران باشه؟!
همش این جمله ی اخر خانم شایسته که “این مانع در هر لباس زیبایی ظاهر میشه و هر بزک جدیدی بر چهرهاش کشیده” ذهنم رو شدیدا درگیر میکرد.
خدای من یعنی حتی همین کامنت گذاشتن هم میتونه در لباس کمالگرایی من باشه؟!
یعنی ممکنه به خاطر تایید دیگران دارم کامنت مذارم؟
ذهن نجواگرم حسابی شروع کرد به شلوغ پلوغی و اجازه نداد بتونم با احساس خوبی مثل همیشه کامنت بذارم.
اومدم یقه شو گرفتم و گفتم میخوای بدونی هدف من از کامنت گذاشتن چیه واقعا؟!
میخوای بدونی چرا بعد از دیدن هر فایل کلی زمان و انرژی میذارم تا بنویسم؟!
مگه یادت رفته؟!
یادت رفته که در مدارقبلی چه بسیار فایل ها دیدم و چه بسیار دوره ها گوش دادم؟!
یادته چندین و چند بار به فایلای مختلف گوش میدادم؟! موقع انجام هرکاری فایلا تو گوشم بود …
ولی افسوس که فقط گشو میدادم
اصلا مگه یادت رفته که چهارچوب اساسی و فرمول اساسی عمل به قانون 4 تا مرحله داشت؟!
مرحله اول، شنیدن قانون
مرحله دوم، درک کردن شنیده ها *
مرحله سوم، عمل کردن به درک کرده ها
و مرحله چهارم، صبر با احساس خوب برای رخ دادن نتایج خودساخته
خب پسر خوب تو در مدار قبلی فقط داشتی مرحله اول رو اجرا میکردی!
آره … تو به قوانین گوش میدادی و خیلی هم گوش میدادی … اما درکشون چی؟! به خیال خودت کامل درکشون کرده بودی اما غافل از اینکه حتی درک کردن هم تکاملیه و به اندازه ای که درک میکنی بهش عمل میکنی و به اندازه ای که عمل میکنی، نتایج رخ میدن.
درسته انصافا در مدار قبلیم کلی اتفاقات خوب و ریز و درشت رخ داد تا حدی که اونا رو معجزه میدونم ولی به اندازه درک و عملم بود نه بیشتر! به همین خاطر هنوز نتایج بزرگتر رخ نداده1 چون برای رخ دادن نتایج بزرگر، نیازمند درک بهتر هستی تا بهتر عمل کنی!
اینجاست که من میام و مینویسیم …
یعنی هدایت شدم که برای درک بیشتر و بهتر فایل ها، باید شنیده هام و فهمیده هام رو بنویسم تا به درک بهتری برسم!
یعنی تا سعی نکنم شنیده ها و فهمیده های هر فایل رو، به صورت کلمات دربیارم، نمیتونم به درک بهتری برسم.
اصلا کامنت گذاشتن رو مثل یک تمرین میدونم بعد هر فایل
انگار قراره بعد از هر درسی که از هر فایل استاد میگیریم، در کادر خالی زیر فایل بنویسیم.
تمرینش اینه که بنویسیم چیا فهمیدیم … چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم.
مسلما اون درک جدید؛ همیشه حین نوشتنم رخ داده و وسط تایپ کردن بودم که به اون نتیجه خاص و ناب رسیدم.
من به این باور رسیدم که تا تمرین هر فایل(یعنی کامنت) رو انجام ندم، باز هم روال مدار قبلی ام رو طی کردم.
این کامنت گذاری منو به وضوح میرسونه و تک تک حباب هایی که نسبت به اون شنیده ها دارم برطرف میکنه! تا ننویسم نمیفهمم که چه طوری موضوع رو درک کردم و چه طوری باید عمل کنم.
یزدان تو خودت خوب میدونی که از وقتی وارد مدار جدید شدی و شروع کردی به کامنت گزاری، چقدددددر زندگیت داره تغییر میکنه و چقدر به درک بهتری رسیدی و مهم تر از همه چقدر احساست خوب وعالی شده!
خودت خوب میدونی همین کامنت گذاری باعث شده که تک تک آگاهی های هر فایل در ذهنت رسوخ کنه و بتونی بهش عمل کنی. چون دقیقا زیر هر فایل یافته هاتو به شکل کلمات دراوردی و در ذهنت سازمانبندی کردی.
دقیقا برخلاف مدار های قبلیت که انبوه عظیمی از آگاهی ها روی هم تلنبار شده بود!
تو الان فهمیدی که باور، احساس خوب، فرکانس، ورودی، تکامل و … هر کدوم اینای کجای پازل قرار دارن و کارشون چیه!
کی فهمیدی؟! وقتی که به درک خوبی از اونا رسیدی؟! و کی به درک بهتری رسیدی؟! وقتی که به الهامت عمل کردی و متعهد شدی کامنت بذاری!
پس یزدان جان هدف اصلی تو از کامنت گذاشتن، خودت و خودت و خودته! تو کامنت میذاری تا بهتر درک کنی چون میدونی حین نوشتن کلمات اون درک بهتر بهت داده میشه! تو دقیقا در جای درستش مینویسی! زیر هر فایل، در قسمت تمرینات. با فرمت الکترونیک و به طرز خیلی منظمی سازمان بندی شده! یعنی هر بار بخوای میتونی بری و نوشته هاتو بخونی! هر موقع! حتی سالها بعد میتونی برگردی و روند تکاملیت رو ببینی! مثل همین الانش که ارتقای مدارت با حرفای اون موقت متوجه میشی و میفهمی رو به رشدی و کلی انگیزه میگیری!
پس هم کارت درسته، هم مکان کارت درسته! در ضمن چه اشکالی داره علاوه بر استاد، هم کلاسی هات هم بخونن و بلکه با درک تو، اونام به درک بهتری برسن؟! ببین چه خوبه؟! کسی که در مدار درک حرفات باشه هم به درک خوب تری میرسه و میتونه بهتر عمل کنه!
.
.
.
.
بعد از این گفتگوها بود که ذهنم آروم شد و قانعش کردم که داریم کار درست رو انجام میدیم.
اما بریم سراغ مبحث مهم کمالگرایی که خانم شایسته بینظیر با کلمات خداگونش پاشنه آشیلم رو بهم نشون داد.
همون طور که گفتم من آدمی بودم از بچگی شدیدا کمالگرا و ریزبین که هرچه کشیدم، از این کمالگرایی کشیدم!
وقتی خانم شایسته ویژگی های یه شخص کمالگرا رو گفتن، دقیقا یاد گشذته خودم افتادم.
یکی از خصوصیا بارز من، از این شاخه به اون شاخه پریدن برای هر هدفی بود که میخواستم به نحو احسنت به اون هدف برسم. به همین خاطر مدام راه رسیدن رو عوض میکردم و همیشههه همیشهههه به آخر خط میرسیدم در حالی که هیچ کدوم از اون راه ها رو ادامه نداده بودم! یعنی میگم کاش فقط یک راه…. فقط یک راه …. حتی اونی که از همه نامناسب تر به نظر میرسید رو ادامه میدادم… اون جوری حداقل در بدبینانه ترین حالت ممکن نصف مسیر هدفم رو طی کرده بودم نه اینکه تمام زمان و انرژی رو بزارم برای آزمون و خطای راه ها!
به لطف خداوند از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم و تکامل رو فهمیدم، به صورت تدریجی این خصلت رو کمتر و کمتر کردم. البته درک خوده قانون تکامل هم تکاملی هست! یعنی به صورت تکاملی و تدریجی این قانون رو میفهمیم و درک اون هیچ انتهایی نداره!
این جمله خانم شایسته رو باید با طلا نوشت که برای شروع هر هدفی، باید با قدم اول شروع کرد. قدم اول چیزی نیست جز استفاده از همه ی امکانات و شرایط دردسترسی که داری …
باید قدم اول رو طی کنی تا قدم بعدی بهت گفته بشه.
اگه قدم اول رو برنداری و بخوای با بهترین حالت شروع کنی، اون موقس که خودت تنهایی باید ادامه بدی و قدم بعدی به تو گفته نخواهد شد! تو خودت قانون رو زیر پا گذاشتی و از قدم هزارم شروع کردی، پس باقی قدماش هم با خودت و ذهن منطقی کوچولوی خودت!
اما وقتی قدم اول رو با همون شرایط و امکاناتی که داریم برمیداریم، حسمون همون لحظه خیلی خوبه! خیلی خوبه از این که داریم با ساده ترین راه ها و دردسترس ترین راه ها شروع میکنیم وبه سمت هدفمون گام برمی داریم. همون لحظه این باور خوب و این عمل به قانون، خودش رو در قالب حال خوب و آرامش قلبی نشون میده!
و این حال خوب میگه کارمون درسته.
اون موقس که به هرچی احتیاج باشه، بهت گفته میشه. قدم ها، مسیرها، راه ها بهت گفته میشه!
صحبتای خانم شایسته، حکم یک کلاس تئوری بود و فیلم استاد، حکم جلسه ی عملی همون کلاس رو داشت!
(شاید باورتون نشه ولی تا صفحه این فایل جدید رو بازکردم، شک داشتم که اول با کپشن خانم شایسته شروع کنم یا با فایل استاد…. اما الان که به این درک کلاس تئوری و عملی رسیدم فهمیدم که اگه اول کلاس تئوری رو گوش بدیم، میتونیم نکات عملی رو بفهمیم و خدایا شکرت بابت هدایتات.)
نمونه ی عینی تمام مطالب کلاس خانم شایسته، در فیلم استاد قابل رویت بود.
استاد هدف باز کرده جاده رو داشتن.
اگه همون اول کار، هدفشون رو باز کردن کل جاده گذاشته بودن، قطعا سنگ بزرگ رو برداشته بودن و اینو خودشون داخل فیلم گفتن.
کار قشنگی که ایشون انجام دادن این بود که گفتن شروع میکنن یه قسمت کوچیکی از کار رو انجام میدن و درواقع قدم اول رو برداشتن.
بعد در قدمای بعدی فهمیدن که برای این کار تجهیزات خاصی لازمه …
در قدمای بعدی باز هم هدایت شدن به اینکه حتی از این کار درس بگیرن و کلی با قانون تطابق بدن این طبیعت رو.
یه چیزی رو دقت کردین؟! هدف اول استاد چی بود و قدم اول چی بود
اما در نهایت چی شد؟!
ایشون قصد داشتن به جای ورزش کردن بخشی از درختا و علف های هرز رو قطع کنن اما در اخر فیلم دیدیم که …
نه تنها اون راه رو کامل پاکسازی کردن … بلکه یه راه دیگه رو هم پاکسازی کرده بودن و غیر اون مشغول پاک سازی راه جزیره بودن! همون قسمتی که خودشون میگن جزیره! تا حدی که میگفتن الان توانایی اینو دارن که صبح تا شب فقط پاک سازی کنن!
حالا یه چیز دیگه …
ایده قشنگ “فایر پیت” وقتی بهشون گفته شد که مشغول این کار بودن و برای درختان خشک و هرس شده این ایده قشنگ رو اجرا کردن که عکسش رو همین فایل کاملا مشخصه!
اصن خوده پاکسازی مسیر جنگل، توسط خود ایشون یک الهام بوده
نه تنها با این کار، به جای ورزش یک فعالیت بدنی مفرح و داخل طبیعت انجام دادن
نه تنها کلی توانایی و مهارتشون بالا رفت و کلی عزت نفسشون رشد بیشتر کرد
نه تنها از انجام مرحله به مرحله این کار لذت هم بردن
بلکه کلی ایده جدید برای زیبا سازی اونجا بهشون گفته شد ! درواقع هدایت شدن باز هم به قدم های بیشتر …
اصن هدف اصلی همین تجربه ی لذت بخش انجام این کار بوده که باعث شده کلی درس بگیرن و کلی به درک بهتری برسن!
چقدر دوست دارم از این تکامل صحبت کنم … چقدر برام شیرینه!
حتی شنیدن داستان موفقیت افراد به صورت تکاملی هم خیلی شیرینه! اینطور نیست؟!
وقتی میشنویم که یه شخصی چه مسیر تکاملی رو طی کرده و به اینجا رسیده چقدر شیذین و لذت بخشه؟!
خب این شیرینی چیو نشون میده؟! درست بودن باور! یعنی راه درست همینه!
من وقتی گذشته خودم رو به یادم میارم، میبینم هرجا شکستی خوردم، ناشی از برداشتن قدم های بزرگ و به اصطلاح نشانه گرفتن سنگای بزرگ بود. چه بسیار در کسب و کار مختلف این تجربه رو داشتم و چه بسیار برای اهداف مختلفم همین تجربه رو داشتم.
جالب اینجاست که من حتی اون موقع هم با قوانین آشنایی داشتم! و چون آشنایی داشتم خیلی از اشتباهات فاحش رو انجام نمیدادم چون میدونستم برخلاف قوانینه! حتی قانون تکامل رو مثلا درک کرده بودم و خیلی کارا رو میکردم تا این قانون درست اجرا بشه اما بازهمممم بازهمممم به قدری این تکامل نکات ریز داره که الان میفهمم حتی اون موقع هم عملا یه سری نکات تکامل رو رعایت نمیکردم! خیلی سریع میخواستم رشد کنم…. خیلی سریع میخواستم بیشتر پیشرفت کنم اما نتیجه چیزی جز زجر بدنی، زجر ذهنی و در نهایت شکست نبود!
برای اینکه یادمون نره و فراموش نکنیم این قانون بزرگ رو
همیشه بادمون باشه که قدم اول، یعنی شروع کار به همون امکانات و شرایطی که داری در بهترین و ساده ترین راه ممکن.
چقدر آدم مشتاق میشه بره سمت اهدافش وقتی میفهمه کلید کار کجاست و چه طور باید عمل میکرد
وقتی واقعا به این درک برسیم که باید از پله اول شروع کرد!
من به قدری مشتاق شدم که الان میخوام برم سر سراغشون …
خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت تک به تک هدایت های هر لحظش
دستان خدارو سپاس که با کلمات خداگونه ای که دارن، حرفاشون حکم هدایت رو برام داره..
و شکر مسیری که هستیم به ره راست، راه راستی که به آنها نعمت داده!
سلام بر این درک بی نظیر و ولایت دوست و همسفر و هم لاینی من
اونقد دقیق اونقد ریز به ریز قوانین را با سلول سلول وجود نازنینت درک کردی و به عمل آوردی که من مبهوت نوشته های خداگونه ات شدم…اونم میدونم که اونقد با خودت در صلحی که قلم را به او سپردی و گوش به فرمان الهامش
میدانی چه چقدر دوس دارم تحسینت کنم از دقتت از این صلح با خودت از اینکه هیچ چیز از نگاه زیبابینت رد نمیشود نه حرفی نه نکته ای نه تصویری و تو همه اش را به بهترین شکل درک میکنی و اجرا میکنی
آفرین همسفرم
آفرین دوست نازنینم
آفرین دمت گرم
واقعا دمت گرم
تک تک لحظات پر از احساس خوب باشد پر از آرامش پراز لذت بردن
پر از خنده و شادی
خداوند ره گشای مسیرت باشه به سمت زیبایی های بیشتر رفیق
چقدر خوشحال میشم با دیدن پیام الهام بخشت، الهام عزیزم
چقدر حز میکنم وقتی میبینم هر لحظه از زندگیت با احساس لذت سپری میشه و تمام تمرکزت رو بر نکات مثبت اطراف گذاشتی.
و این باعث شده به قدری هر لحظه حالت خوبه باشه …
به قدری احساس لذت و شادی داشته باشی…
که هر لحظه آنلاین باشی با خداوند درونت و صداش رو در هز لحظه بشنوی
و چقدر خوشحالم از عمل کردنت به شنیده های قلبت.
قلبی که انقدر زیبابین و زیباشنو شده که با خوده خداوندش یکی شده!
کاملا روی فرکانس منبع اصلی رفته و هر لحظه رو داره زندگی میکنه!
من آرزو میکنم برات که در این مسیر مقدس الهی، تک به تک لاین هاتو در اوج لذت بیشتر و درک بهتر سپری کنی تا حدی که اصلا متوجه طی کردن لاین های پیاپی نباشی و فقط مشغول لذت بردن از نعمات سر راهت باشی.
تو محشری و امسال هم یه سال محشره
تو نخبه ی خداوندی و خداوتد ، بندگان آنلاینش رو هر لحظه هدایت میکنه و درود میفرسته
درود بر تو هم مسیر و هم سفر و همراه و هم لاین گرانقدرم.
یزدان جان خیلی از کامنتت لذت بردم ،،، کلی حرف انگار به من کمالگرا زدی !!!!!!!! میخوام برگردم به درس تئوری این جلسه مون و دوباره کامنت تو …و بعدش درون خودم
سلام دوست عزیز،واقعا من لذت میبرم از اینکه کامنتهای شمارو میخونم،احساس میکنم یه کتاب چکیده و مفید رو خوندم که پر از آگاهی و حس خوبه،دوست عزیز من یه راهنمایی از شما میخوام،لطفا اگه براتون مقدور برام توضیح بدید،دو ماهی میشه دارم رو باورهام کار میکنم،قبلا جایی کار میکردم،که ناراضی بودم،،از کارم اومدم بیرون،چندوقت پیش کارفرمام دوباره ازم خواست برم براش کار کنم اما من قبول نکردم،چند وقته یه ایده به ذهنم رسیده که به همون کارفرمام پیشنهاد کنم برم سیستمشو درست کنم و بابتش ازش پول بگیرم،تموم وجودم میگه این پیشنهاد رو بدم،از یک طرفم میگم اونجا حس خوبی به من نمیده،و اینکه باعث میشه از تمارینم دور بشم چون وقتمو میگیره،نمیدونم کدوم درسته،لطفا اگه ممکنه راهنماییم کنید
راستش من در جایگاهی نیستم که بخوام در زندگی کسی دخالتی کنم یا نظری بدم.
اما من قانون اصلی رو یه بار بازگو میکنم تا باهم مرور کنیم اصل ماجرا رو …
بعدش مطمئنم خودتون بهترین تصمیم رو خواهید گرفت.
ما آدما بدون شک تمام لحظاتی که شاد هستیم و مشغول لذت بردن از نعمات زندگی هستیم،
یعنی همون لحظاتی که تمرکزمون روی نکات گثبت اطرافمونه ….
دقیقا همون لحظاتی که غرق احساس خوب و شکرگزاری هستیم …
دقیقا در همون لحظات متصل به بیسیم خداوند هستیم.
یعنی برای وصل شدن به خداوند و شنیدن صداش، باید روی موجش بریم.
باید فرکانسی، نزدیک به فرکانس صدای خداوند داشته باشیم.
این فرکانس دقیقا با احساس خوب و لذت و سپاسگزاری تولید میشه و مادامی که غرق در این طیف از احساسات باشیم، به همون اندازه قادر به شنیدن صدای پروردگار هستیم.
هرچه کیفیت این احساس خوب بالاتر باشه، فرکانس تولیدی به فرکانس پروردگار تزدیک تره و باعث میشه وضوح بیشتری رو در صدای پروردگار حس کنیم.
راستی هدف چیه؟
صدای پروردگار چیه؟
این صدا همون هدایت ربه!
همون الهامه!
همون راهنمای قدم بعدی شماست!
این الهامات و هدایت ها هستن که ما رو از راهی که فکرشم نکنیم به خواسته هامون میرسونن.
اما هر هدایت، فقط یک قدم بعدی رو نشون میده و تا اجراش نکنیم، قدم بعدی و هدایت بعدی در کار نیست!
پس وظیفه ما اینه اول از همه سعی کنیم در هر لحظه احساسمون رو خوب نگه داریم تا آنلاین باشین و بتونیم صداشو بشنویم.
دوم اینکه به محض شنیدنش، بی درنگ و بدون چون و جرا و با ایمان به این هدایت، اجراش کنیم.
و ویژگی الهام و هدایت خداوند اینه که یهو وقتی به دلت افتاد، یه احساس آرامش و اطمینان خاطری از اون بابت پیدا میکنی.
حسی شبیه انگیزه
شبیه امید و اشتیاق
شبیه اطمینان و آرامش
اما اگر اون ایده و راهکار، اضطراب و استرس و نگرانی رو برای شما به همراه داشت پس صدای قلب شما نیست و این صدا، صدای ذهنه! نحوای ذهنه که کاملا بر عکس قلبتون صحبت میکنه.
اما راه کار دوم،
با خودتون بررسی کنین که آیا طی مدتی که گذشته، فکرکانس و حالتون در اغلب اوقات به چه صورتی و با چه طیفی از احساسات بوده …
اگه اغلب اوقات حالتون خوبه خوب بوده و مشغول به احساس خوب و لذت بردن از زندکی بودین، پس میشه گفت فرکانس مناسبی تحویل جهان دادین و خداوند در قالب این پیشنهاد کاری داره هدایت تون میکنه.
حتی ممکنه فقط از شما بخواد برای اقدامش عمل کنید و بلافاصله با هدایت بعدی، مسیرتون رو عوض کنه.
ولی اگه خدای نکرده طی این مدت حال و اوضاع نامناسبی داشتین و مشغول به توجه کردن به ورودی های نامناسب بودین، جریان کاملا متفاوت میشه.
پس خیلی مهمه که بدونید در طول روز مشغول ارسال چه فرکانس هایی هستین. چرا که این فرکانس های هر لحظه نا هستن که اتفاقات و شرایط زندگی ما رو میسازن.
امیدوارم هر لحظه تون سرشار از لذت و شادی باشه دوست عزیز
سلام یزدان عزیز دوست خوبم چقدر لذت میبرم از خوندن دیگاهای بینظیر و زیبات و چقدر خدارو شکر میکنم که عمل کردی به آگاهیت و بر ذهنت غلبه کردی و این آگاهی هارو انتشار دادی
منم دقیقا عین شما هربار که کامنت میزاشتم با خودم میگفتم که نکنه به خاطر تاییدیه نکنه به خاطر اون لایک سبزه که البته گاهی هم به خاطر اون لایک استاد بود که میخاستم عین دانش آموزی که سر کلاس درس پس میده ببینم خوب درک کردم قانون رو یانه و هروقت که کامنتی میزاشتم که لایک نمیخورد با خودم میگفتم زهرا ببین یعنی تو خوب درک نکردی یا خوب گوش نکردی که خوب درک کنی پس از اول مرور کن و همین باعث میشد از اول فایل و و اون آگاهی رو مرور کنم اما امروز چقدر عالی شما این نکته رو بازکردی که چه اشکالی داره به خاطر تایید استادم و استفاده دوستام باشه چون بیشترین نفع رو خودم از کامنت گذاشتن میبرم چون وقتی دارم مینویسم تمرکز میکنم و مرور میکنم تونسته هامو و سعی میکنم تو ذهنم بگردم و نتایجمو بنویسم که طبق قانون بش رسیدم و به قول مریم جان همین موندن تو این فضا داره ذهن منو تقویت میکنه همین موندن تو این فضا داره باور های منو تقویت میکنه پس خدارو شکر که من و شما و همه دوستان میایم و آگاهی هامونو اشتراک میزاریم
سپاسگزار خداوندم که درکنار دوستان آگاهی هستم که به راه راست هدایت شدن خدارو شکر
و چه قشنگ گفتین که اون لایک سبز، حکم کارت هزارآفرینی داره که اول دبستان معلمای عزیزمون به ما میدادن و با این کار خیلی مشتاق تر از قبل به روندمون ادامه میدادیم.
و اینجا هم بر اسای همون رابطه استادی و شاگردیه که عاشق گرفتن اون مهر سبز رنگ و خوشرنگ تحسین کننده استاد هستیم.
اما تفاوت استاد با معلمای اول دبستان اینه که اگه واقعا کارت رو خوب انجام بدی و تمریناتت کامل باشه، مهرت رو میزنه نه اینکه مثل مدرسه به همه همون جایزه رو بدن!
و این خودش باعث میشه اگه یه بار لایک نخوره، با خودمون مرور کنیم که اشکال کارمون کجا بوده.
اما من مطمئنم استاد به قدری با خودش و خداوند درونش در صلحه که فقط کافیه ببینه تو برای خودت و درک خودت کامنت نوشتی و هرچه توشتی از دل برومده که نوشتی.
این خودش برای دنیایی ارزشمنده و باعث میشه تاییدت کنه.
درود بر شما بابت درک قشنگ ترتون از مطلب و روشن تر کردن من در این مورد.
درود استاد عباسمنش عزیزم که همیشه تابع خدای درونش هدایت رو میشنوه و بهش عمل میکنه و با عمل کردنش یک جهان رو کمک میکنه.
سپاسگزارم از دیدگاه هایی که به اشتراک میذاری ، این هم فرکانسی که اکثر مواقع نوشته های زیبا و تحسین برانگیزت رو میخونم 👈به من اگاهی های بیشتری رو داده خداروشکر میکنم
همون طور که خودتون گفتین، در وهله اول این خوده شما هستین که با فرکانس بالاتون، در مداری قرار گرفتین که این صحبتا براتون مفیده و به درک بهتری از مطالب میرسید.
پس در درجه اول کار خوده شما لایک داره که به خوبی روی احساس لحظه به لحظه تون کار میکنید و مشغول ارتقاء فرکانستون هستین.
درود بر شما دوست قانون مندم.
و بینهایت ممنونم از سمبل جوانه ی تازه روییده که به من دادین!🌱
این جوانه زیبا رو به فال نیک پروردگارم میگیرم که از طریق دست عزیزی مثل شما به من هدیه داده.
بینهایت سپاسگزار شما و خدای درونتون هستم که به خوبی به صلح رسیدین.
آقا یزدان جان سلام🌹🌹🌹گاهی حرفها و باورهای زیادی داخله ذهن آدم میچرخه که انگار به زبون نمیان. امروز زبانه دله من شدید، ممنونم🌹🌹🌹ممنونم که ذهنم را سبکتر از قبل کردی،ممنونم که انقدر زیبا و ساده ای که دل و جان غرق کامنتهای فوق العاده ات میشود.دستانه مهربان خداوند،خوشبخت دو عالم باشی🌹🌹🌹
خوشحالم که پیامتونو میبینم نسترن خانم و بینهایت ممنون از نگاه زیبا و زیبابین شما.
قطع به یقین در وهله اول این خود شما هستین که با فرکانس های خوبی که میفرستین و حال خوب هر لحظه تون، در مدار دریافت هدایت های خداوند قرار گرفتین.
مداری که تا حالت خوب نباشه و احساست عالی نباشه، واردش نمیشی و صداشو نمیشنوی! هدایتا و راهنمایی هاش همه و همه در اون مداره و خوشحالم که شما رو در مداری میبنیم که به راحتی راهنمایی هاشو دریافت میکنین.
بینهایت ممنونم از دعای زیبای شما
امیدوارم هر لحظه از زندگیت، بیشتر از این غرق در احساس خوب باشی و با این احساست خوبت، نه تنها هر لحظه رو لذت ببری، نه تنها بهترین فرکانس ها رو بفرستی و بهترین اتفاقات رو دریافت کنی، بلکه هر لحظه روی خط خداوندن باشی و هر لحظه صداشو بشنوی و مهم تر از همه …. به الهاماتش بلافاصله عمل کنی.
و احساس میکردم برای تایید دیگران و لایکِ استاد دارم این وقت رو میزارم و برخلاف شما تصمیم گرفتم دیگه اینکارو نکنم و فقط توی دفتر خودم بنویسم…
نتیجه این شد که من دیگه ننوشتم حتی توی دفتر خودم :))) فقط ی شنونده شده بودم..
و سرعت رشد من ، احساس عالی ای که اون مدت همیشه باهام بود خیلی کم شد ، دلیل اینهارو به چیزهای دیگه نسبت میدادم تا اینکه دیگه کم آوردم و واقعا از خدا درخواست کردم منو هدایت کنه مشکل من چیه … و من رو به کامنت شما هدایت کرد❤
ممنونم از مرور کردن چهار چوب اساسی قانون
▪︎مرحله اول، شنیدن قانون
مرحله دوم، درک کردن شنیده ها *
مرحله سوم، عمل کردن به درک کرده ها
و مرحله چهارم، صبر با احساس خوب برای رخ دادن نتایج خودساخته▪︎
واقعا عملکرد من در این دو ماه :
▪︎خب پسر خوب تو در مدار قبلی فقط داشتی مرحله اول رو اجرا میکردی!آره … تو به قوانین گوش میدادی و خیلی هم گوش میدادی … اما درکشون چی؟! به خیال خودت کامل درکشون کرده بودی اما غافل از اینکه حتی درک کردن هم تکاملیه و به اندازه ای که درک میکنی بهش عمل میکنی و به اندازه ای که عمل میکنی، نتایج رخ میدن.▪︎
ممنونمممم از اینکه هدایت های قشنگتون رو هم نوشتین ، ایده ی بسیار خوبیه و من هم ان شالله از این ب بعد اینجوری عمل میکنم
▪︎ اما الان که به این درک کلاس تئوری و عملی رسیدم فهمیدم که اگه اول کلاس تئوری رو گوش بدیم، میتونیم نکات عملی رو بفهمیم و خدایا شکرت بابت هدایتات▪︎
هزاران هزار بار ممنونم از شما💞🌸💞🌸💞
ان شالله که زندگیتون سراااسر خوشبختی ، ثروت ، عشق ، سلامتی و احساس عاااالی باشه🌸💞🌸💞🌸💞
خوشحالم از دریافت پیام انرژی بخش تون و بینهایت سپاسگزارم از تحسین زیباتون.
همونطور که خودتون گفتین، روند نزول شما کاملا تدریجی بود و اصلا متوجه این روند نشدین و بعد از دوماه که خودتون رو با دوماه قبل مقایسه کردین متوجه شدین. کاملا درسته میدونین چرا؟!
چون نمودار جهان، برای صعود یا نزول، یک نمودار با خط مستقیم نیست! یک منحنی هست به نام نمودار تصاعدی! میتونی این نمودار رو در گوگل سرچ کنی تا متوجه منظورم بشی.
طی این نمودار، تغییرات در اوایل، کاملا تدریجی هست! همه چی یک درصد یک درصد رشد میکنه یا نزول پیدا میکنه! یک درصد برای شما و من کاملا نامحسوسه و متوجه نمیشیم! به مدت که بگذره، ناگهان روند رشد یا نزول این نمودار با سمت قله یا دره میره! یعنی میزان رشد یا نزول ما تصاعدی تغییر میکنه و نتایج محسوس میشه!
همین که تونستین متوجه روند نزول تدریجی خودتون بشین خیلی خبر خوبیه! بهتون تبریک میگم.
امیدوارم از این به بعد با این تعهدی که میدین، تمرینات هر فایل از استاد رو دقیقا زیر فایل انجام بدین و روند درکتون از مطالب بیشتر و بیشتر بشه! بازم تدریجی و در نهایت تصاعدی! شما فقط وقتی متوجه تغییر نمودارتون میشید که بعد از دوماه به دوماه قبل نگاه کنید و با خودتون مقایسه کنید!
تقریبا چهار سال و نیم از این کامنت فوقالعاده ات میگذره که من امروز بهش هدایت شدم و این هدایت هم نتیجه درخواستم از خدایم بود که درحال مرور دوباره جلسه اول از قدم سوم دوره بی نظیر دوازده قدم بودم برای پیدا کردن پاشنه آشیلم .ازش خواستم که پاشنه آشیلم رو به وضوح بهم نشون بده و همزمانی شد با قرار گرفتن این فایل عالی و بعد از گوش دادن صحبت های استاد اومدم سراغ کامنتها و رسیدم به کامنت زیبایت.
راستش هنوز به نتیجه نرسیدم که چرا باید زیر هر فایل کامنت بنویسم.به قول شما هنوز هدفم از نوشتن کامنت مشخص نیست.شاید دنبال لایک گرفتن و تایید دیگرانم.یا چیو باید بنویسم و چیو میخوام ثابت کنم.؟
بعدش رسیدیم به کمالگرایی.مدتی بود تو ناخودآگاهم یه ذره بهش فکر میکردم اما منتظر بودم که بفهمم دقیق یعنی چی که خانم شایسته به زیبایی مفهموم کمال گرایی رو بیان کردن.
به قول شما منم یه جورایی فقط شنونده هستم.البته که با همین شنیدن ها و عمل به ذره ای از آگاهی ها نتایج و تغییرات بسیار خوبی گرفتم.
به قول استاد که همیشه میگن اگر ما به یک درصد این آگاهی ها عمل کنیم زندگیمون عالی میشه.
چقدر خوب درک کردی یزدان عزیز که زیر هر فایل بنویسیم چیا فهمیدیم؟چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم؟
این حرفات دقیقا واسه من زدی که باید از این به بعد انجام بدم::
خودت خوب میدونی همین کامنت گذاری باعث شده که تک تک آگاهی های هر فایل در ذهنت رسوخ کنه و بتونی بهش عمل کنی. چون دقیقا زیر هر فایل یافته هاتو به شکل کلمات دراوردی و در ذهنت سازمانبندی کردی.
دقیقا برخلاف مدار های قبلیت که انبوه عظیمی از آگاهی ها روی هم تلنبار شده بود!
خب تا اینجا فهمیدم که کامنت گذاشتن فقط برا خودمه تا به درک بهتری از قانون برسم و ردپایی باشه برای خودم و دوستان هم اگر خواستند استفاده کنند .
در بحث کمالگرایی هم دقیقاً حرف دل منو زدی.من تو میاحث مختلف به خصوص ورزش خیلی از این شاخه به اون شاخه رفتم و همیشه میخواستم در کمترین زمان بهترین نتیجه رو بگیرم اما غافل از اینکه باید قانون تکامل و برداشتن اولین قدم با همون شرایط و امکاناتی که دارم رو رعایت کنم.
ممنون یزدان عزیز .به قدری کامنتت پر انرژی بود که پاسخ های دوستان به شما و پاسخ های شما به دوستان رو هم خوندم.تحسینت میکنم .
زیر هر فایل چی بنویسیم چیا فهمیدیم؟چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم؟
نمیدونم از کجا شروع کنم ، اصلا قصدم کامنت گذاشتن نبود ولی یه حسی گفت برو بنویس.
استاد واقعا این لایو۱۴ یه نشانه بی نظیر از خداوند بود ،البته این ۲۴ ساعت گذشته برای من خیلی عالی بود
ازون جایی که من سفرنامه رو شروع کردم و قدم به قدم اومدم جلو و تکامل فرکانسی خودمو طی کردم و الان در سفرنامه ی روز ۲۳ هستم دیشب حالم یجوری بود و حتی تا ساعت ۴ صبح بیدار بودم و اصلا خوابم نمیبرد و همش در ذهنم مرور میکردم که( ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست )
ولی یهو یه چی بهم از درونم بهم گفت چرا تسلیم خدا نمیشی؟؟چرا به معنای واقعی و مثل حضرت ابراهیم و موسی وخود استاد تسلیم ربّ نمیشی؟؟مگه رویا و هدف های بزرگ نداری؟ مگه هدفت این نیست که ثروتمند بشی؟ پس تسلیم خدا باش و به هیچی فکر نکن فقط تسلیم من(اللّه) باش!
استاد باورت نمیشه همون حس ساعت ۴ صبح منو از رختخوابم بلند کرد گفت برو حمام😅
و رفتم حمام و کلی لذت بردم و همش زیر دوش آب میگفتم خدایا تسلیم خودتم و به هر خیری از سمت تو به من برسه نیازمندم. وقتی از حمام اومدم بیرون خدا شاهده چنان خواب عمیقی داشتم که اصلا به معنای واقعی بیهوش شدم چقدر لذت بخش بود و چقدر مرگ این چنینی لذت بخشه که آدم به خواب عمیق فرو بره و به سمت خداوند بار سفر رو ببنده 😍،واقعا الان حرفای شمارو درک میکنم که هر وقت از توحید و ربّ صحبت میکنید چه حسی دارید و موهای تنم راست میشه و دقیقا منم مثل شمام استاد جان.
من واقعا توی این سفر نامه که شروع کردم اول با خودم میگفتم ۴۰ روز با این سفرنامه چی داره مگه خب همون فایل های رایگان سایته دیگه ،ولی استاد خیلی فرق داره
واقعا باید هر کسی بهاشو پرداخت کنه تا وارد این سفرنامه بشه و این سفرنامه روح منو جلا داده و میلاد قبل عید نیستم یه انسان دیگه ای هستم
آرام تر ، با اعتماد به نفس تر ، شجاع تر، ایمانم بیشتر شده و به معنای واقعی تسلیم شدن در برابر اللّه😍
نمیدونم گریه کنم یا بخندم ولی گریه هایی که از چشام میاد همش از ذوق و شوقی که وقتی بهش گفتم تسلیم خودتم خدایا تسلیم خودتم ،هر خیری از سمت تو ، من بهش سخت نیازمندم .
اصلا منو دگرگون کرد انگار یه پرده ای از جلوم برداشته شده و این حالمو مدیون این سفرنامه هستم و قدم های کوچکی که هر روز برداشتم و به اینجا رسیدم تا معنی توحید و تسلیم بودن رو بفهمم واقعا نمیدونم چطور بیانش کنم ، استاد خودت حال منو بهترمیفهمی هم گریه هم لبخند😢😊
خدایا شکرت شکرررررت🙏
استاد وقتی از علف های هرز توی زمین گفتی و اون رو با علف های ذهن تشبیه کردی واقعا فهمیدم که دقیقا علف های هرز ذهن بهم پیچده هستش و آرام آرام باید اونا رو از بین برد و با ابزار مناسب که همون فایل های شما و نقشه راهی هستش که به ما نشون میدید که باور های مناسب رو در جای جای این زمین گسترده ذهن بکاریم و علف های هرز این زمین ذهن رو قطع کنیم و تنها با تسلیم بودن و باورهای توحیدی میتوان جلوی این علف های هرز ذهن را گرفت وقتی دست در دست خدا بدهی و از خودش کمک بخای تو رو هدایت خواهدکرد که ورودی نامناسب را تغذیه نکنی و همش باورهای عالی و نکات مثبت رو ببینی.
استاد چقد خوشحال شدم وقتی قدم میزدی توی اون جنگل و خودم رو تجسم کردم اون لحظه ،چون من هربار شمال میرم میرم توی جنگل و از صدای خورد شدن چوب زیر پایم و صدای گنجشک و صدای برگ درختان و اون آهنگ سمفونی که طبیعت برام میزنه بسیار لذت میبرم 😍😍 خدایا شکرت
وای خدای من وقتی گفتی فرودگاه بزنم توی این زمین چقد عشق کردم وای خدا😍😍😍 منم یکی از رویاهامه که یه زمین بسیار بزرگ داشته باشم که ته نداشته باشه و همه چی توش داشته باشم از فرودگاه و هواپیما و جت شخصی و انواع ماشین های لوکس دنیا و زمین بازی و …..کلی چیزای دیگه و مثل یه پادشاه زندگی کنم چون به این حرف ایمان دارم که وقتی با خدا باشی و تسلیم خدا باشی مثل پادشاه زندگی خواهی کرد.
استاد میدونم که بعد این چله سفر نامه روزای رویایی و ثروت و پول و شادی و خوشبختی به سمت من در جریانه ، چه شود وقتی بیام دوره های شما رو پولشو پرداخت کنم و بخرم این کار اوج لذت برام که مثل این سفرنامه بهاشو بدم و با تک تک دوره هاتون هم سفر بشم 😍😍.
اون روز هم کامل برام واضح هستشاستاد.
توی آمریکا حتما میبینمت😍
ای پرودگارمن شکرررررت این حالمو با هیچی در دنیا عوض نمیکنم.
دلم نمیاد ازین جا برم و مطالبمو تموم کنم چون همینطوری پشت هم دوست دارم بنویسم ولی خب چون خوندنش برا بچه ها خسته کننده میشه باید تمومش کنم
و در آخر یه جمله به عنوان حُسن ختام این کامنت میگم به دوستان گلم و اونم فقط و فقط
تسلیم تسلیم تسلیم ربّ😍🙏
پروردگارا تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.👌
الان وارد سایت شدم و با اشتیاق لایو شماره ۱۴ رو دانلود کردم مشغول شدم به دیدن و لذت بردن و نکته برداشتن اما با گذشت هر لحظه هر کلام از حرفهای استاد حسی به من میگفت که کامنت بزارم و از مسئله مشابه با تمیز کردن تریل پرادایس ک توی همین چندروز گذشته در زندگیم تجربه کردم بنویسم،ذهنم مقاومت میکردو میگفت حالا تا اخر فایل رو ببین بعد بنویس اما حسم قویتر بود و به دستم دستور داد تا فایل رو روی دقیقه ۱۵پاوز کنم و کامنت بزارم.استادم با توجه ب برکتی که خداوند به وقتم در این روزها بخشیده و تا پایان فروردین تعطیل هستم و سرکار نمیرم تصمیم گرفتم که علاوه بر کارکردن روی باورهام و استفاده از فایلها و کتابها و مطالب و مقالات روی سایت از وقتم استفاده بیشتری کنم و دوچرخه سواری رو یاد بگیرم از شنبه ۱۶فروردین شروع کردم به تمرین کردن و هرروز عصر حتی برای ساعت کوتاهی که بارش باران زیبا قطع میشد میرفتم بیرون و تمرین میکردم بدون اینکه کسی بخواد نکته ای رو به من تذکر و اموزش بده و در تمام طول تمرین فقط با خدا حرف میزدم میگفتم ک تو هستی که به من قدرت و توان و استعداد برای رکاب زدن و حرفه ای شدن در دوچرخه سواری میبخشی دائم موفقیتهام رو با کلامم مرور میکردم میگفتم تو همونی ک خداوند در تو جاری شد و رانندگی رو بدون رفتن به اموزشگاه یادگرفتی تو همونی هستی که خداوند در تو جاری شدو مشکل پوستی تو بدون ادامه دادن به مصرف دارو برطرف شد تو همونی هستی که خداوند در تو جاری شد و درامد مالیت رو به ۹.۵ برابر رسوندی و هزاران نتیجه کوچک و بزرگ دیگه که با استفاده و درک و عمل به قانون و ایمان به یگانگی قدرت حاکم بر جهان خداوند بدست اوردی پس باز هم خداوند در تو جاری میشه و تو براحتی میتونی دوچرخه رکاب بزنی،استادم الان با شنیدن حرفهای شما دیدم که چقدر قشنگ تکاملم رو طی کردم روز اول بارها زمین خوردم و دست و پام به شدت زخمی شد و فقط تونستم که بالاخره فاصله یک کوچه رو رکاب بزنم و تعادلم رو حفظ کنم روز دوم باز هم زمین خوردم اما کمتر و تونستم فاصله سه کوچه رو برم و روزهای بعد پیشرفت و پیشرفت دیگه پا روی ترسهام گذاشتم و از خیابان و کوچه فرعی وارد خیابان اصلی شدم و در کنار خودروها دوچرخه روندم و مسافت طولانی رفتم روزهای بعد به همین ترتیب مسافت بیشتری رو و با سرعت بیشتر طی کردم و دیروز بعنوان روز ششم دیگه براحتی از دست اندازها، براحتی از روی پلها و براحتی سر تقاطع ها استپ و حرکت میکردم و لذت بیشتری میبردم و تمام طول مسیر رفت و برگشت با خدا صحبت میکردم و لذت میبردم و شکر میکردم و معنی تکامل و توجه به کوچکترین نتیجه مثبت رو و با ایمان در مسیر ماندن و ادامه دادن و ناامید نشدن رو بطور ملموس درک کردم. دوست داشتم که شما رو در جریان این پیشرفت و این درکم از هماهنگی با قانون و عمل صالح انجام دادن رو به اشتراک بزارم.
در آغوش الله همگی شاد و امن وآرام و متوکل باشیم ان شالله
سلام استاد عزیزم واقعانم سپاسگزارم از شما برای همه فایل هاتون 🌷استاد چقدر خوب بود این ارتباط علف های هرز و باورهای نامناسب
اونجا که گفتین درختا رو میکندین و به باور خودتون تموم شده بود ولی می دیدین که شاخ و برگ هاش از بالا به هم تنیده شده مث باورهای منفی ذهنی که به هم تنیده میشن واقعا موهای تنم سیخ شد . بی صبرانه من منتظر اون جلسه ای از دوازده قدمم که میخواین راجع به این موضوع کامل صحبت کنین 😍 چقدر خوب بود اونجا که گفتین یه کاری که از نظرمون سخت هست رو انجام بدیم تا باورهامون قوی بشه و اعتماد به نفس بالا بره
من الان دقیقا تو همین وضعم تو شروع یه کاری هستم که سه ساله میخوام انجام بدمش و یه نصفه نیمه تلاشایی هم کرده بودم ولی هر دفعه شکست خوردم چون واقعا ازش می ترسیدم و شایدم خودمو لایق نمیدونستم اما امسال با خرید فایل عزت نفس و ایجاد باور لیاقت در خودم و دوره دوازده قدم و آموزه های بی نظیرش می دونم که موفق میشم هرچند دروغ نگم هنوزم یکم می ترسم اما تصمیمم رو گرفتم که وارد این ترسم بشم و بهش غلبه کنم و مطمئنم که اونوقته که اعتماد به نفسم خیلی بالاتر میره از قبل و میتونم قدم های بزرگتری رو بردارم 💪استاد من همین امروز به خودم قول میدم که تا پایان ٩٩ به این هدفم رسیدم و پیروز شدم و حتما میام کامنتم میزارم ♥️ چقد پرادایس زیباست واقعا حالم خوب میشه هر دفعه میبینم اینجا رو خدایا شکرت که هر روزم داره با دیدن این فایل ها و شنیدن صحبت های درجه یک شما میگذره .عاشقتونم استاد و بازم سپاسگزارم برای این لایو🙏
سلام رفقای عباسمنشی ام
———————————————————————-دعوت به چالش شباهت ذهن به جنگل————————————————————————————
یکی از روشهای استاد برای درک بهتر و حتی کشف قوانین جهان هستی نگاه کردن به طبیعت هست.
بارها در محصولات و فایل های دانلودی مثال هایی از طبیعت زده شده
از بزغاله هایی که پایه های میز را با مادر اشتباه میگرفتن و به دنبال سینه مادر بودن
تا بزی که از پرادایس خارج شده بود و بعد از مدتها زخمی و خسته به پرادایس برمیگرده
از بارانی که تشبیه به فراوانی میشود و تئوری سطل شکل میگیرد
تا منظومه شمسی و گردش ستاره ها و سیاره ها که تئوری مدار ها رو بوجود آورد…..
استاد در این ویدیو گفت: با نگاه کردن به جنگل پارادایس و علف های هرز درختان کلی چیز یاد گرفته که درک قانون و برای
خودش و ما آسان تر میکنه .
استاد گفت که: همه این ارتباط های نزدیکی که بین هرس کردن درختان ، کندن علف های هرز و از بین بردن باور های
محدود کننده در ذهنش ایجاد شده رو یاداشت کرده که در دوره ۱۲ قدم در موردش صحبت بکنه که احتمالا در قدم ۱۰ این
فایل آماده بشه.
————————————————————— و اما چالش شباهت ذهن به جنگل*——————————————————————-
شما هم مثل استاد شروع کنید به نوشتن نکاتی که ارتباط بین هرس کردن جنگل پرادایس و هرس کردن ذهن از افکار و
باورهای منفی را برایمان نمایان و قابل درک میکنند
این چالش بهمون کمک میکنه که مثل استاد فکر کنیم و مثل استاد نتیجه بگیریم
——————————————————————————————————————————————————————————-
من خودم اولین نفر شروع میکنم:
o — علف های هرز مثل افکار و باورهای منفی همه جا هستن و احتیاجی به کاشتن بذر علف های هرز نیست
o — علف های هرز قدرت تکثیر بسیار بالایی دارند در صورتی که اساسی ریشه کن نشوند قوی تر از قبل رشد میکنند
o — انگار وظیفه علف های هرز در طبیعت جلوگیری از رشد گیاهان دیگر است!! اما در واقع آنها نیز به اهداف جنگل کمک میکنند مثلا حیوانات آنها را میخورند
و کود حیوانات برای جنگل مفید است.
o –قرآن کریم:
{وَفِی الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ }؛
و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مىگردند و [با این حال] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر برترى مىدهیم، بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مىکنند دلایل [روشنى] است.
o — تمام گیاهان از یک خاک و یک آب تغذیه میشوند درست مثل باورها و افکار که از کانون توجه تغذیه میشوند اما نتایج
و میوه ها متفاوت هستند.
o — گاهی یک درخت اینقدر وابسته به گیاه هرز میشود که با از بین بردن گیاه هرز ادامه زندگی درخت مشکل میشود
o — گاهی هرس کردن شاخه های یک درخت وابسته به علف های هرز آن درخت میشود و علف های هرز حتی اجازه هرس
کردن را هم به درخت نمیدهد
o — علف های هرز یک وظیفه اصلی دارند “پرده ای باشند در مقابل نور زندگی بخش خورشید”
o — علف های هرز نمیتوانند جلوی هدف اصلی جنگل را که همان سرسبزی و آبادانی است بگیرند اما مسیر این هدف را
سخت تر و کند تر میکنند
o –علف های هرز به غیر از اینکه سربار درخت و جنگل هستند بلکه خانه ای امن برای جانورانی اند که آفت درختند
o — علف های هرز هیچ زمانی به طور کامل از بین نمیروند حتی با سموم شیمیایی و گلخانه های محافظت شده و عمل وجین
کردن باید همیشه انجام شود.
o — علف های هرز با گیاهان جوان که به تازگی کاشته می شوند مستقیماً برای رطوبت خاک ، مواد غذایی خاک ، نور رقابت می کنند .
o — علف های هرز ممکن است پناهگاهی برای بیماری های گیاهی ، حشرات و جویندگان مانند موش صحرایی باشند که باعث طوقه برداری درختان شوند
o — گونه هایی از علف های هرز سمی هستند و حتی اجازه برداشت محصول به کشاورز را هم نمیدهد.
o — علف های هرز چند ساله حتی در مقابل سموم هم مقاومت بالایی دارند نسبت به علف های هرز تازه و جوان
o — از بین بردن علف های هرز پیش از کاشت بسیار کم هزینه تر از مراحل دیگر است.
o — هیچ علف هرزی نیست که از بین نرود فقط باید از روش درستش استفاده کرد
o– بسیاری از علف های هرز حتی بعد از ریشه کن شدن و جداسازی تا روزها و ماه ها زنده هستند و در تلاش اند
از مسیری تا به زندگی و هدف خود ادامه دهند.
o — علف های هرز بخش جدا نشدنی از طبیعت و چرخه حیات روی کره زمین است
o — کشاورزان قبل از کاشت زمین را آبیاری میکنند تا علف هرز جوانه زنند و شناسایی شوند . این بهترین زمان برای از بین بردن علف های هرز است.
o — کاری که علف کش های شیمیایی انجام میدهد اختلال در سیستم جذب آب و نور علف های هرز است در واقع علف های هرز گشنه نگه داشته میشوند.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما عزیزان هستم
سلام.بسیار زیبا.تموم جاهایی که در مورد علفهای هرز صحبت کردید یکی یکی با باورهای منفی مقایسشون کردم…خیلی خوب توضیح دادید سپاس که وقت گذاشتید و دانسته هاتونو تایپ کردید بی تردید برای حداقل خود من خیلی تفکربرانگیزه….
سلام خدارو شکر که در مسیر رشد قرار داریم
به نام خالق زیبایی
سلام دوست خوبم چقدر از خواندن دیگاهتون و این چالش بسیار زیبا و پر از آگاهی لذت بردم و تمام اونو نکته برداری کردم چه تشابهات قشنگی بین علف های هرز و باورهای مخرب نوشتید واقعا بعضی هاش من تکون میداد که خدای من باورهای من درست مثل همین مورده ونکته خیلی مهمش اینکه علف های هرز و باورهای مخرب همیشه هست و من کارم همیشه باید هرس کردن و وجین کردن اونا باشه من به محض اینکه ذهنمو رها کنم کلی باور غلط اونو میگیره که مثل اون مسیر زیبای جنگلی حتی نمیشه چیزی رو دید
و نکته خیلی مهمتر که گفتید علف های چند ساله مقاومترن عین باور های قدیمی من و اینجاست که قانون تکامل به داد من میرسه که ناامید نشم از تغییر اونا درسته مقاومتر شدن اما حتما یه راهی برای ساختن باور های قدرتمند کننده وجود داره و من فقط کافیه قدم اول رو بردارم برای تغییر باور هام و برای ساختن یه جاده زیبا و بهشتی
سپاسگزار و دوست خوبم
سپاسگزار خداوندم که منو به راه راست هدایت کرد و در کنار دوستان آگاهی چون شما و بقیه عزیزانم هستم
خدایاشکرت برای این آگاهی های نایت و عشق بی نهایت
سلام به دوست بزرگوار بسیار سپاسگزارم.لذت بردم از مطالب ودرک زیباتون امیدوارم هرجای این دنیا که هستید بهترینها براتون رقم بخوره 🙏🙂
به نام خداوند جهان آفرین هدایتگر، خالق، مالک، حاکم، عالمِ مطلق
سلام عزیز دلم، سلام عزیزِ جونِ دوست داشتنی و مهربونِ بینظیر
خداروشکر میکنم به خاطر وجودِ ارزشمندت
خداروشکر میکنم که چشم هام دستام انگشتام حسمم افکار باورهامم، خلاصه خدایم منو آورد به سمت این نوشته ی بینظیر قطعا.
الحمدالله رب العالمین.
عجب چالشی، عجب نگاه زیبایی، آفرین
انگیزه ای که باعث شد این پیام را با کمال میل برای هم پاره ی ارزشمندم بنویسم این بود که علاوه بر تجسین و نگاه زیبات، حالا باعث شد که توی قرآن خواندم ریزتر بشم، و خیلی خوشحال تر و سپاس گزارتر و شادتر از همیشه همین حتی لحظه ی پیشم هستم.
مخصوصا وقتی رسیدم به آیه ای که از سوره ی رعد نوشتی چرا که وقتی رسیده بودم به این سوره و دقیقا این آیه را هم بهش فکر کردم و …
ممنونمممم
Peace & Love
سلام دوست موفقم
داستان آشنایی شما با قوانین و خوندم لذت بردم
من کیش زندگی میکنم هر وقت مسیرت به جزیره زیبای کیش خورد
با هم هماهنگ بشیم برای رفتن به دنیای شگفتی ها ( دنیای زیر آب)
به نام خداوند جهان آفرینِ هدایت گرِ مطلق
سلام میکنم به وجود ارزشمند و پاکت
خیلیی خیلیی در صلح بودن و در آرامش و ایمان داشتنت را ” تحسین ” میکنم عزیز دلم، خیلی خوشححالم به خاطر وجود ارزشمند و پرشکوهت، نگاه زیبا و دقیقت و واقعا قابل تحسین و زیباست.
الحمدالله رب العالمین
و ممنونم که برای من دست خدا شدی، نشانه ای برای خواسته های ارزشمند و مقدسم.
ممنونم و سپاس گزار.
آیا خداوند یکتا برای بنده اش کافی نیست؟؟
عزیزم سلام🌹🌹🌹چقدر زیبا و دقیق فقط از دل علف هرز،این همه حرف زیبا و دلنشین گفتین عزیزم.امیدوارم علفهای هرز ذهنت تسلیم دله شفاف و اگاهت شوند.خوشبخت باشی نازنین🌹🌹🌹
ذهن انسان همیشه نیاز به مراقبت دارد تا علف های هرز رشد نکند
با از بین بردن علف هرزی می شود درختان زیادی که درگیر این علف هرز بودن را نجات داد
از بین بردن علف های هرز سخته اما امکان پذیره
علف های هرز یک شبه به وجود نیامدن ولی از بین بدنشان زمان کمتری می برد.
علفهای هرز هیچ گاه از بین نمی روند و باید همیشه از باغچه محافظت کرد
استاد نازنین ممنون از شما.و همچنین سپاس از خانم شایسته عزیز .استاد تمام دوره ها یی که خریداری کردم.و فایل های رایگان رو دارم بازم میبینم واقعا انگار جدید
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی عباس منش
استاد از علف های هرز گفتید که یاد تمام علف های هرزی افتادم که قبل از آشنایی با شما، جلوی دیده شدن تمام آگاهی های قبل از تولدم را گرفته بود
همون آگاهی هایی که با تمام تضادش، من شورو اشتیاق فراوان داشتم تا پا توی این دنیای مادی بزارم تا خودم را و خدای خودم را تجربه کنم
تجربه کنم که یک رب، یک پادشاه، یک فرمانروا و یک قدرت بیشتر در جهان ندارم که همین فرمانروا قدرت خلق تمام زندگی منا بهم داده
بهم مهر تایید زده و گفته بنده عزیز من تو آزادی برای بدست آوردن تمام آنچه که رسالت و خواسته توست در این جهان مادی
چند سال اول کودکی ام،یادآور خاطرات شیرینی میباشد که می پریدم، بازی میکردم، می خندیدم، خواسته هام در یک چشم بهم زدن برام ظاهر میشد مثل داشتن یک عروسک پلاستیکی که براش لباس های خشگل می دوختم و شبها کنارم میخوابید
تا اینکه بزرگ شدم و علف های هرز ،همون ورودیهای اشتباه، همون که می گفت زندگی سخته، تو لایق نیستی، تو ارزشمند نیستی، تو از پس مشکلات بر نمیای،و علف های هرزی که همه ی ما را توی دام نجواهای شیطان انداخته بود و ما همگی دچار روزمرگی و زندگی تهی شده بودیم
ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت
گر نکاری گل من علف هرز در آن می روید
خلاصه ی روزی ی جایی از ته دلم خواستم خدا این علف های هرزا از ذهنم پاک کنه تا بجاش گل های سرخ و رنگارنگی بکارم تا از عطر حضورشون مدهوش بشم
آخه این باغچه ذهن ما تنها جای کاشتن گل های زیباست که اگر به هر علف هرزی اجازه رشد بدیم، دیگه گل ها فرصت رشد نخواهند داشت
خدا ندای درونم را شنید، هدایتم کرد به بهشت واقعی این دنیا، سایت عباس منش دات کام
روزهای اول هنگ بودم و چیزی نمی فهمیدم که چطور باید باغچه ذهنم را شخم برنم، از کجا شروع کنم، با چه ابزاری شروع کنم، چقدر باید سم پاشی کنم و……….هزاران چیزه دیگه
ولی یک آرامش درونی برام ایجاد شده بود که جنسش را دوست داشتم، جنسش همون آگاهی های قبل از تولد بود که داشت کم کم نور خودشا نشون میداد
من با تمام عشق و علاقه و شور و اشتیاق، هر روز با آگاهی های سایت عباس منش و درکی که ازش پیدا میکردم، کم کم علف های هرز ذهنم را پیدا میکردم و تا جایی که توان داشتم سعی میکردم ریشه کنش کنم ،ولی کمی از اونها خیلی رشد کرده بودند و خیلی قوی شده بودند ،منم هر روز با آگاهی های جدید، کنترل ورودیها و کنترل ذهن، میرفتم و قسمتی از آدم علف ها را از بین میبردم
علف های هرز آخه خیلی زیاد بودند
علف های شرک
بی تقوایی
عدم لیاقت
ناتوانی
عدم ارزشمندی
مقاومت های مذهبی فراوان
تعصب های بیجا
قضاوت های فراوان
فقر و………….
ولی همون روشن شدن کورسوی نور در قلبم، زمانی که الله واقعی را در قلبم پیدا کردم، با قدرتی که خودش بهم داده بود، هرروز علف های هرز ذهنم را بیشتر هرس میکردم و نتیجه آن تا به امروز
احساس آرامش، امید و توکلی هست که حاضر نیستم یک لحظه آن را با هیچ چیزی توی دنیا عوض کنم
زیرا خدایی در قلبم یافتم که همیشه حاضره، همه جا با منه، رفیق قشنگ و دائمی منه، هر وقت او را صدا می کنم فقط می گوید جانم بنده عزیز من
و این همراهی به من قدرتی داده که فارغ از همه چیز و همه کس شوم و حاضر باشم با او بدون تمام چیزهایی که الان در زندگی ام دارم با او سفر کنم
این نیرو و قدرت
یه من عزت بخشید
عزیزم کرد
توانمندم کرد
حال خوب همیشگی را بهم هدیه داد
و من باز هم هر جایی که نجوایی می آید، ناراحتی و غمی می آید، دنبال علف های هرز ذهنم می گردم و با توکل به خدا رحمان آن را پیدا میکنم و میگویم قدرت خدای من هزاران برابر بیشتر از توست به قول قرآن دوستاران خدا نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند
از خدای مهربان و عزیزم میخوام که همیشه من را در این مسیر ثابت قدم کند
آل عمران
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺩﻝ ﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﺪﺍﻳﺘﻤﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻱ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻜﻦ ، ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺑﺮﻣﺎ ﺑﺒﺨﺶ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻮ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺍﻱ .(٨)
خیلی دوستون دارم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
هدف من از کامنت نوشتن زیر هر فایل چیه واقعا؟!
چرا بعد از دیدن هر فایل از سایت، میام و با کلی شور و اشتیاق و زمان سعی میکنم بنویسم؟!
اصلا چیو باید بنویسم و چرا بنویسمو چیو میخوام ثابت کنم؟!
اینا سوالاتی هستن که با خوندن کپشن خانم شایسته ی بی همتا، بالای همین فایل شدیدا ذهنم رو مشغول کرد و اجازه نداد بتونم کامنتی در مورد فایل بذارم!
انگار که این متن، برای من بود تا یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل زندگیم رو که از بچگی تا الان درگیرش بودم رو به خوبی درک کنم! چرا که بارها و بارها متوجه شده بودم که شخصیتی کمالگرا دارم ولی با بی توجهی از کنارش رد میشدم.
حتی همین امروز هم کم مونده بود باز نادیدش بگیرم و رد بشم که موقع کامنت گذاری، حرفای خانم شایسته مچمو گرفت و اجازه نداد طبق معمول شروع کنم به نوشتن!
این جمله ذهنمو مشغول کرده بود که …
“چه میشود اگر عطای این نگاه کمالگرایانه را به لقایش ببخشم، به «تقلا برای کامل و بینقص بودن» و «تأیید دیگران را گرفتن» خاتمه دهم”
با خودم گفتم نکنه منی که دارم کامنت میذارم هم، به خاطر جلب تایید دیگران باشه؟!
همش این جمله ی اخر خانم شایسته که “این مانع در هر لباس زیبایی ظاهر میشه و هر بزک جدیدی بر چهرهاش کشیده” ذهنم رو شدیدا درگیر میکرد.
خدای من یعنی حتی همین کامنت گذاشتن هم میتونه در لباس کمالگرایی من باشه؟!
یعنی ممکنه به خاطر تایید دیگران دارم کامنت مذارم؟
ذهن نجواگرم حسابی شروع کرد به شلوغ پلوغی و اجازه نداد بتونم با احساس خوبی مثل همیشه کامنت بذارم.
اومدم یقه شو گرفتم و گفتم میخوای بدونی هدف من از کامنت گذاشتن چیه واقعا؟!
میخوای بدونی چرا بعد از دیدن هر فایل کلی زمان و انرژی میذارم تا بنویسم؟!
مگه یادت رفته؟!
یادت رفته که در مدارقبلی چه بسیار فایل ها دیدم و چه بسیار دوره ها گوش دادم؟!
یادته چندین و چند بار به فایلای مختلف گوش میدادم؟! موقع انجام هرکاری فایلا تو گوشم بود …
ولی افسوس که فقط گشو میدادم
اصلا مگه یادت رفته که چهارچوب اساسی و فرمول اساسی عمل به قانون 4 تا مرحله داشت؟!
مرحله اول، شنیدن قانون
مرحله دوم، درک کردن شنیده ها *
مرحله سوم، عمل کردن به درک کرده ها
و مرحله چهارم، صبر با احساس خوب برای رخ دادن نتایج خودساخته
خب پسر خوب تو در مدار قبلی فقط داشتی مرحله اول رو اجرا میکردی!
آره … تو به قوانین گوش میدادی و خیلی هم گوش میدادی … اما درکشون چی؟! به خیال خودت کامل درکشون کرده بودی اما غافل از اینکه حتی درک کردن هم تکاملیه و به اندازه ای که درک میکنی بهش عمل میکنی و به اندازه ای که عمل میکنی، نتایج رخ میدن.
درسته انصافا در مدار قبلیم کلی اتفاقات خوب و ریز و درشت رخ داد تا حدی که اونا رو معجزه میدونم ولی به اندازه درک و عملم بود نه بیشتر! به همین خاطر هنوز نتایج بزرگتر رخ نداده1 چون برای رخ دادن نتایج بزرگر، نیازمند درک بهتر هستی تا بهتر عمل کنی!
اینجاست که من میام و مینویسیم …
یعنی هدایت شدم که برای درک بیشتر و بهتر فایل ها، باید شنیده هام و فهمیده هام رو بنویسم تا به درک بهتری برسم!
یعنی تا سعی نکنم شنیده ها و فهمیده های هر فایل رو، به صورت کلمات دربیارم، نمیتونم به درک بهتری برسم.
اصلا کامنت گذاشتن رو مثل یک تمرین میدونم بعد هر فایل
انگار قراره بعد از هر درسی که از هر فایل استاد میگیریم، در کادر خالی زیر فایل بنویسیم.
تمرینش اینه که بنویسیم چیا فهمیدیم … چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم.
مسلما اون درک جدید؛ همیشه حین نوشتنم رخ داده و وسط تایپ کردن بودم که به اون نتیجه خاص و ناب رسیدم.
من به این باور رسیدم که تا تمرین هر فایل(یعنی کامنت) رو انجام ندم، باز هم روال مدار قبلی ام رو طی کردم.
این کامنت گذاری منو به وضوح میرسونه و تک تک حباب هایی که نسبت به اون شنیده ها دارم برطرف میکنه! تا ننویسم نمیفهمم که چه طوری موضوع رو درک کردم و چه طوری باید عمل کنم.
یزدان تو خودت خوب میدونی که از وقتی وارد مدار جدید شدی و شروع کردی به کامنت گزاری، چقدددددر زندگیت داره تغییر میکنه و چقدر به درک بهتری رسیدی و مهم تر از همه چقدر احساست خوب وعالی شده!
خودت خوب میدونی همین کامنت گذاری باعث شده که تک تک آگاهی های هر فایل در ذهنت رسوخ کنه و بتونی بهش عمل کنی. چون دقیقا زیر هر فایل یافته هاتو به شکل کلمات دراوردی و در ذهنت سازمانبندی کردی.
دقیقا برخلاف مدار های قبلیت که انبوه عظیمی از آگاهی ها روی هم تلنبار شده بود!
تو الان فهمیدی که باور، احساس خوب، فرکانس، ورودی، تکامل و … هر کدوم اینای کجای پازل قرار دارن و کارشون چیه!
کی فهمیدی؟! وقتی که به درک خوبی از اونا رسیدی؟! و کی به درک بهتری رسیدی؟! وقتی که به الهامت عمل کردی و متعهد شدی کامنت بذاری!
پس یزدان جان هدف اصلی تو از کامنت گذاشتن، خودت و خودت و خودته! تو کامنت میذاری تا بهتر درک کنی چون میدونی حین نوشتن کلمات اون درک بهتر بهت داده میشه! تو دقیقا در جای درستش مینویسی! زیر هر فایل، در قسمت تمرینات. با فرمت الکترونیک و به طرز خیلی منظمی سازمان بندی شده! یعنی هر بار بخوای میتونی بری و نوشته هاتو بخونی! هر موقع! حتی سالها بعد میتونی برگردی و روند تکاملیت رو ببینی! مثل همین الانش که ارتقای مدارت با حرفای اون موقت متوجه میشی و میفهمی رو به رشدی و کلی انگیزه میگیری!
پس هم کارت درسته، هم مکان کارت درسته! در ضمن چه اشکالی داره علاوه بر استاد، هم کلاسی هات هم بخونن و بلکه با درک تو، اونام به درک بهتری برسن؟! ببین چه خوبه؟! کسی که در مدار درک حرفات باشه هم به درک خوب تری میرسه و میتونه بهتر عمل کنه!
.
.
.
.
بعد از این گفتگوها بود که ذهنم آروم شد و قانعش کردم که داریم کار درست رو انجام میدیم.
اما بریم سراغ مبحث مهم کمالگرایی که خانم شایسته بینظیر با کلمات خداگونش پاشنه آشیلم رو بهم نشون داد.
همون طور که گفتم من آدمی بودم از بچگی شدیدا کمالگرا و ریزبین که هرچه کشیدم، از این کمالگرایی کشیدم!
وقتی خانم شایسته ویژگی های یه شخص کمالگرا رو گفتن، دقیقا یاد گشذته خودم افتادم.
یکی از خصوصیا بارز من، از این شاخه به اون شاخه پریدن برای هر هدفی بود که میخواستم به نحو احسنت به اون هدف برسم. به همین خاطر مدام راه رسیدن رو عوض میکردم و همیشههه همیشهههه به آخر خط میرسیدم در حالی که هیچ کدوم از اون راه ها رو ادامه نداده بودم! یعنی میگم کاش فقط یک راه…. فقط یک راه …. حتی اونی که از همه نامناسب تر به نظر میرسید رو ادامه میدادم… اون جوری حداقل در بدبینانه ترین حالت ممکن نصف مسیر هدفم رو طی کرده بودم نه اینکه تمام زمان و انرژی رو بزارم برای آزمون و خطای راه ها!
به لطف خداوند از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم و تکامل رو فهمیدم، به صورت تدریجی این خصلت رو کمتر و کمتر کردم. البته درک خوده قانون تکامل هم تکاملی هست! یعنی به صورت تکاملی و تدریجی این قانون رو میفهمیم و درک اون هیچ انتهایی نداره!
این جمله خانم شایسته رو باید با طلا نوشت که برای شروع هر هدفی، باید با قدم اول شروع کرد. قدم اول چیزی نیست جز استفاده از همه ی امکانات و شرایط دردسترسی که داری …
باید قدم اول رو طی کنی تا قدم بعدی بهت گفته بشه.
اگه قدم اول رو برنداری و بخوای با بهترین حالت شروع کنی، اون موقس که خودت تنهایی باید ادامه بدی و قدم بعدی به تو گفته نخواهد شد! تو خودت قانون رو زیر پا گذاشتی و از قدم هزارم شروع کردی، پس باقی قدماش هم با خودت و ذهن منطقی کوچولوی خودت!
اما وقتی قدم اول رو با همون شرایط و امکاناتی که داریم برمیداریم، حسمون همون لحظه خیلی خوبه! خیلی خوبه از این که داریم با ساده ترین راه ها و دردسترس ترین راه ها شروع میکنیم وبه سمت هدفمون گام برمی داریم. همون لحظه این باور خوب و این عمل به قانون، خودش رو در قالب حال خوب و آرامش قلبی نشون میده!
و این حال خوب میگه کارمون درسته.
اون موقس که به هرچی احتیاج باشه، بهت گفته میشه. قدم ها، مسیرها، راه ها بهت گفته میشه!
صحبتای خانم شایسته، حکم یک کلاس تئوری بود و فیلم استاد، حکم جلسه ی عملی همون کلاس رو داشت!
(شاید باورتون نشه ولی تا صفحه این فایل جدید رو بازکردم، شک داشتم که اول با کپشن خانم شایسته شروع کنم یا با فایل استاد…. اما الان که به این درک کلاس تئوری و عملی رسیدم فهمیدم که اگه اول کلاس تئوری رو گوش بدیم، میتونیم نکات عملی رو بفهمیم و خدایا شکرت بابت هدایتات.)
نمونه ی عینی تمام مطالب کلاس خانم شایسته، در فیلم استاد قابل رویت بود.
استاد هدف باز کرده جاده رو داشتن.
اگه همون اول کار، هدفشون رو باز کردن کل جاده گذاشته بودن، قطعا سنگ بزرگ رو برداشته بودن و اینو خودشون داخل فیلم گفتن.
کار قشنگی که ایشون انجام دادن این بود که گفتن شروع میکنن یه قسمت کوچیکی از کار رو انجام میدن و درواقع قدم اول رو برداشتن.
بعد در قدمای بعدی فهمیدن که برای این کار تجهیزات خاصی لازمه …
در قدمای بعدی باز هم هدایت شدن به اینکه حتی از این کار درس بگیرن و کلی با قانون تطابق بدن این طبیعت رو.
یه چیزی رو دقت کردین؟! هدف اول استاد چی بود و قدم اول چی بود
اما در نهایت چی شد؟!
ایشون قصد داشتن به جای ورزش کردن بخشی از درختا و علف های هرز رو قطع کنن اما در اخر فیلم دیدیم که …
نه تنها اون راه رو کامل پاکسازی کردن … بلکه یه راه دیگه رو هم پاکسازی کرده بودن و غیر اون مشغول پاک سازی راه جزیره بودن! همون قسمتی که خودشون میگن جزیره! تا حدی که میگفتن الان توانایی اینو دارن که صبح تا شب فقط پاک سازی کنن!
حالا یه چیز دیگه …
ایده قشنگ “فایر پیت” وقتی بهشون گفته شد که مشغول این کار بودن و برای درختان خشک و هرس شده این ایده قشنگ رو اجرا کردن که عکسش رو همین فایل کاملا مشخصه!
اصن خوده پاکسازی مسیر جنگل، توسط خود ایشون یک الهام بوده
نه تنها با این کار، به جای ورزش یک فعالیت بدنی مفرح و داخل طبیعت انجام دادن
نه تنها کلی توانایی و مهارتشون بالا رفت و کلی عزت نفسشون رشد بیشتر کرد
نه تنها از انجام مرحله به مرحله این کار لذت هم بردن
بلکه کلی ایده جدید برای زیبا سازی اونجا بهشون گفته شد ! درواقع هدایت شدن باز هم به قدم های بیشتر …
اصن هدف اصلی همین تجربه ی لذت بخش انجام این کار بوده که باعث شده کلی درس بگیرن و کلی به درک بهتری برسن!
چقدر دوست دارم از این تکامل صحبت کنم … چقدر برام شیرینه!
حتی شنیدن داستان موفقیت افراد به صورت تکاملی هم خیلی شیرینه! اینطور نیست؟!
وقتی میشنویم که یه شخصی چه مسیر تکاملی رو طی کرده و به اینجا رسیده چقدر شیذین و لذت بخشه؟!
خب این شیرینی چیو نشون میده؟! درست بودن باور! یعنی راه درست همینه!
من وقتی گذشته خودم رو به یادم میارم، میبینم هرجا شکستی خوردم، ناشی از برداشتن قدم های بزرگ و به اصطلاح نشانه گرفتن سنگای بزرگ بود. چه بسیار در کسب و کار مختلف این تجربه رو داشتم و چه بسیار برای اهداف مختلفم همین تجربه رو داشتم.
جالب اینجاست که من حتی اون موقع هم با قوانین آشنایی داشتم! و چون آشنایی داشتم خیلی از اشتباهات فاحش رو انجام نمیدادم چون میدونستم برخلاف قوانینه! حتی قانون تکامل رو مثلا درک کرده بودم و خیلی کارا رو میکردم تا این قانون درست اجرا بشه اما بازهمممم بازهمممم به قدری این تکامل نکات ریز داره که الان میفهمم حتی اون موقع هم عملا یه سری نکات تکامل رو رعایت نمیکردم! خیلی سریع میخواستم رشد کنم…. خیلی سریع میخواستم بیشتر پیشرفت کنم اما نتیجه چیزی جز زجر بدنی، زجر ذهنی و در نهایت شکست نبود!
برای اینکه یادمون نره و فراموش نکنیم این قانون بزرگ رو
همیشه بادمون باشه که قدم اول، یعنی شروع کار به همون امکانات و شرایطی که داری در بهترین و ساده ترین راه ممکن.
چقدر آدم مشتاق میشه بره سمت اهدافش وقتی میفهمه کلید کار کجاست و چه طور باید عمل میکرد
وقتی واقعا به این درک برسیم که باید از پله اول شروع کرد!
من به قدری مشتاق شدم که الان میخوام برم سر سراغشون …
خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت تک به تک هدایت های هر لحظش
دستان خدارو سپاس که با کلمات خداگونه ای که دارن، حرفاشون حکم هدایت رو برام داره..
و شکر مسیری که هستیم به ره راست، راه راستی که به آنها نعمت داده!
بدرود
سلام اقای نظری چقدر شما این موضوع کمال گرای را باتوجه به متن عالی خانم شایسته بهتر بسط دادی واز عواقب نادیدن گرفتن اون گفتی مرسی
سلام آقای محرابی،
خوشحالم از دریافت پیام شما
و خوشبختم از اینکه با فرکانستون در مداری بودین که این صحبتا رو بشنوین و درک کنین.
درود بر شما
سلام برهمسفر بی نظیر و خداگونه ام
سلام بر این درک بی نظیر و ولایت دوست و همسفر و هم لاینی من
اونقد دقیق اونقد ریز به ریز قوانین را با سلول سلول وجود نازنینت درک کردی و به عمل آوردی که من مبهوت نوشته های خداگونه ات شدم…اونم میدونم که اونقد با خودت در صلحی که قلم را به او سپردی و گوش به فرمان الهامش
میدانی چه چقدر دوس دارم تحسینت کنم از دقتت از این صلح با خودت از اینکه هیچ چیز از نگاه زیبابینت رد نمیشود نه حرفی نه نکته ای نه تصویری و تو همه اش را به بهترین شکل درک میکنی و اجرا میکنی
آفرین همسفرم
آفرین دوست نازنینم
آفرین دمت گرم
واقعا دمت گرم
تک تک لحظات پر از احساس خوب باشد پر از آرامش پراز لذت بردن
پر از خنده و شادی
خداوند ره گشای مسیرت باشه به سمت زیبایی های بیشتر رفیق
سلام گرم من بر پرنسس الهام عزیزم
چقدر خوشحال میشم با دیدن پیام الهام بخشت، الهام عزیزم
چقدر حز میکنم وقتی میبینم هر لحظه از زندگیت با احساس لذت سپری میشه و تمام تمرکزت رو بر نکات مثبت اطراف گذاشتی.
و این باعث شده به قدری هر لحظه حالت خوبه باشه …
به قدری احساس لذت و شادی داشته باشی…
که هر لحظه آنلاین باشی با خداوند درونت و صداش رو در هز لحظه بشنوی
و چقدر خوشحالم از عمل کردنت به شنیده های قلبت.
قلبی که انقدر زیبابین و زیباشنو شده که با خوده خداوندش یکی شده!
کاملا روی فرکانس منبع اصلی رفته و هر لحظه رو داره زندگی میکنه!
من آرزو میکنم برات که در این مسیر مقدس الهی، تک به تک لاین هاتو در اوج لذت بیشتر و درک بهتر سپری کنی تا حدی که اصلا متوجه طی کردن لاین های پیاپی نباشی و فقط مشغول لذت بردن از نعمات سر راهت باشی.
تو محشری و امسال هم یه سال محشره
تو نخبه ی خداوندی و خداوتد ، بندگان آنلاینش رو هر لحظه هدایت میکنه و درود میفرسته
درود بر تو هم مسیر و هم سفر و همراه و هم لاین گرانقدرم.
یزدان جان خیلی از کامنتت لذت بردم ،،، کلی حرف انگار به من کمالگرا زدی !!!!!!!! میخوام برگردم به درس تئوری این جلسه مون و دوباره کامنت تو …و بعدش درون خودم
درود بر شما فاطمه خانمی که متعهدانه داره سعی میکنه این مسیر سعادت رو با جدیت و قدرت هرچه بیشتر طی کنه و بسازه زندگیشو اون طور که دلش میخواد.
درود بر شما دوست عزیزم
سلام دوست عزیز،واقعا من لذت میبرم از اینکه کامنتهای شمارو میخونم،احساس میکنم یه کتاب چکیده و مفید رو خوندم که پر از آگاهی و حس خوبه،دوست عزیز من یه راهنمایی از شما میخوام،لطفا اگه براتون مقدور برام توضیح بدید،دو ماهی میشه دارم رو باورهام کار میکنم،قبلا جایی کار میکردم،که ناراضی بودم،،از کارم اومدم بیرون،چندوقت پیش کارفرمام دوباره ازم خواست برم براش کار کنم اما من قبول نکردم،چند وقته یه ایده به ذهنم رسیده که به همون کارفرمام پیشنهاد کنم برم سیستمشو درست کنم و بابتش ازش پول بگیرم،تموم وجودم میگه این پیشنهاد رو بدم،از یک طرفم میگم اونجا حس خوبی به من نمیده،و اینکه باعث میشه از تمارینم دور بشم چون وقتمو میگیره،نمیدونم کدوم درسته،لطفا اگه ممکنه راهنماییم کنید
سلام مرضیه خانم،
بینهایت ممنونم بابت پیام انرژی بخشتون.
راستش من در جایگاهی نیستم که بخوام در زندگی کسی دخالتی کنم یا نظری بدم.
اما من قانون اصلی رو یه بار بازگو میکنم تا باهم مرور کنیم اصل ماجرا رو …
بعدش مطمئنم خودتون بهترین تصمیم رو خواهید گرفت.
ما آدما بدون شک تمام لحظاتی که شاد هستیم و مشغول لذت بردن از نعمات زندگی هستیم،
یعنی همون لحظاتی که تمرکزمون روی نکات گثبت اطرافمونه ….
دقیقا همون لحظاتی که غرق احساس خوب و شکرگزاری هستیم …
دقیقا در همون لحظات متصل به بیسیم خداوند هستیم.
یعنی برای وصل شدن به خداوند و شنیدن صداش، باید روی موجش بریم.
باید فرکانسی، نزدیک به فرکانس صدای خداوند داشته باشیم.
این فرکانس دقیقا با احساس خوب و لذت و سپاسگزاری تولید میشه و مادامی که غرق در این طیف از احساسات باشیم، به همون اندازه قادر به شنیدن صدای پروردگار هستیم.
هرچه کیفیت این احساس خوب بالاتر باشه، فرکانس تولیدی به فرکانس پروردگار تزدیک تره و باعث میشه وضوح بیشتری رو در صدای پروردگار حس کنیم.
راستی هدف چیه؟
صدای پروردگار چیه؟
این صدا همون هدایت ربه!
همون الهامه!
همون راهنمای قدم بعدی شماست!
این الهامات و هدایت ها هستن که ما رو از راهی که فکرشم نکنیم به خواسته هامون میرسونن.
اما هر هدایت، فقط یک قدم بعدی رو نشون میده و تا اجراش نکنیم، قدم بعدی و هدایت بعدی در کار نیست!
پس وظیفه ما اینه اول از همه سعی کنیم در هر لحظه احساسمون رو خوب نگه داریم تا آنلاین باشین و بتونیم صداشو بشنویم.
دوم اینکه به محض شنیدنش، بی درنگ و بدون چون و جرا و با ایمان به این هدایت، اجراش کنیم.
و ویژگی الهام و هدایت خداوند اینه که یهو وقتی به دلت افتاد، یه احساس آرامش و اطمینان خاطری از اون بابت پیدا میکنی.
حسی شبیه انگیزه
شبیه امید و اشتیاق
شبیه اطمینان و آرامش
اما اگر اون ایده و راهکار، اضطراب و استرس و نگرانی رو برای شما به همراه داشت پس صدای قلب شما نیست و این صدا، صدای ذهنه! نحوای ذهنه که کاملا بر عکس قلبتون صحبت میکنه.
اما راه کار دوم،
با خودتون بررسی کنین که آیا طی مدتی که گذشته، فکرکانس و حالتون در اغلب اوقات به چه صورتی و با چه طیفی از احساسات بوده …
اگه اغلب اوقات حالتون خوبه خوب بوده و مشغول به احساس خوب و لذت بردن از زندکی بودین، پس میشه گفت فرکانس مناسبی تحویل جهان دادین و خداوند در قالب این پیشنهاد کاری داره هدایت تون میکنه.
حتی ممکنه فقط از شما بخواد برای اقدامش عمل کنید و بلافاصله با هدایت بعدی، مسیرتون رو عوض کنه.
ولی اگه خدای نکرده طی این مدت حال و اوضاع نامناسبی داشتین و مشغول به توجه کردن به ورودی های نامناسب بودین، جریان کاملا متفاوت میشه.
پس خیلی مهمه که بدونید در طول روز مشغول ارسال چه فرکانس هایی هستین. چرا که این فرکانس های هر لحظه نا هستن که اتفاقات و شرایط زندگی ما رو میسازن.
امیدوارم هر لحظه تون سرشار از لذت و شادی باشه دوست عزیز
به نام خالق زیبایی
سلام یزدان عزیز دوست خوبم چقدر لذت میبرم از خوندن دیگاهای بینظیر و زیبات و چقدر خدارو شکر میکنم که عمل کردی به آگاهیت و بر ذهنت غلبه کردی و این آگاهی هارو انتشار دادی
منم دقیقا عین شما هربار که کامنت میزاشتم با خودم میگفتم که نکنه به خاطر تاییدیه نکنه به خاطر اون لایک سبزه که البته گاهی هم به خاطر اون لایک استاد بود که میخاستم عین دانش آموزی که سر کلاس درس پس میده ببینم خوب درک کردم قانون رو یانه و هروقت که کامنتی میزاشتم که لایک نمیخورد با خودم میگفتم زهرا ببین یعنی تو خوب درک نکردی یا خوب گوش نکردی که خوب درک کنی پس از اول مرور کن و همین باعث میشد از اول فایل و و اون آگاهی رو مرور کنم اما امروز چقدر عالی شما این نکته رو بازکردی که چه اشکالی داره به خاطر تایید استادم و استفاده دوستام باشه چون بیشترین نفع رو خودم از کامنت گذاشتن میبرم چون وقتی دارم مینویسم تمرکز میکنم و مرور میکنم تونسته هامو و سعی میکنم تو ذهنم بگردم و نتایجمو بنویسم که طبق قانون بش رسیدم و به قول مریم جان همین موندن تو این فضا داره ذهن منو تقویت میکنه همین موندن تو این فضا داره باور های منو تقویت میکنه پس خدارو شکر که من و شما و همه دوستان میایم و آگاهی هامونو اشتراک میزاریم
سپاسگزار خداوندم که درکنار دوستان آگاهی هستم که به راه راست هدایت شدن خدارو شکر
سلام زهرا خانم،
خوشحالم بازم بعد از مدت ها پیام شما رو میبینم.
و چه قشنگ گفتین که اون لایک سبز، حکم کارت هزارآفرینی داره که اول دبستان معلمای عزیزمون به ما میدادن و با این کار خیلی مشتاق تر از قبل به روندمون ادامه میدادیم.
و اینجا هم بر اسای همون رابطه استادی و شاگردیه که عاشق گرفتن اون مهر سبز رنگ و خوشرنگ تحسین کننده استاد هستیم.
اما تفاوت استاد با معلمای اول دبستان اینه که اگه واقعا کارت رو خوب انجام بدی و تمریناتت کامل باشه، مهرت رو میزنه نه اینکه مثل مدرسه به همه همون جایزه رو بدن!
و این خودش باعث میشه اگه یه بار لایک نخوره، با خودمون مرور کنیم که اشکال کارمون کجا بوده.
اما من مطمئنم استاد به قدری با خودش و خداوند درونش در صلحه که فقط کافیه ببینه تو برای خودت و درک خودت کامنت نوشتی و هرچه توشتی از دل برومده که نوشتی.
این خودش برای دنیایی ارزشمنده و باعث میشه تاییدت کنه.
درود بر شما بابت درک قشنگ ترتون از مطلب و روشن تر کردن من در این مورد.
درود استاد عباسمنش عزیزم که همیشه تابع خدای درونش هدایت رو میشنوه و بهش عمل میکنه و با عمل کردنش یک جهان رو کمک میکنه.
سلام اقا یزدان ِ عزیز
سپاسگزارم از دیدگاه هایی که به اشتراک میذاری ، این هم فرکانسی که اکثر مواقع نوشته های زیبا و تحسین برانگیزت رو میخونم 👈به من اگاهی های بیشتری رو داده خداروشکر میکنم
و باید بگم این دیدگاه هم عالی بود 🌱
سلام مرضیه خانم،
خیلی خوشحال میشم از خوندن پیامای شما
بینهایت ممنونم بابت ارسال انرژی قشنگتون
همون طور که خودتون گفتین، در وهله اول این خوده شما هستین که با فرکانس بالاتون، در مداری قرار گرفتین که این صحبتا براتون مفیده و به درک بهتری از مطالب میرسید.
پس در درجه اول کار خوده شما لایک داره که به خوبی روی احساس لحظه به لحظه تون کار میکنید و مشغول ارتقاء فرکانستون هستین.
درود بر شما دوست قانون مندم.
و بینهایت ممنونم از سمبل جوانه ی تازه روییده که به من دادین!🌱
این جوانه زیبا رو به فال نیک پروردگارم میگیرم که از طریق دست عزیزی مثل شما به من هدیه داده.
بینهایت سپاسگزار شما و خدای درونتون هستم که به خوبی به صلح رسیدین.
آقا یزدان جان سلام🌹🌹🌹گاهی حرفها و باورهای زیادی داخله ذهن آدم میچرخه که انگار به زبون نمیان. امروز زبانه دله من شدید، ممنونم🌹🌹🌹ممنونم که ذهنم را سبکتر از قبل کردی،ممنونم که انقدر زیبا و ساده ای که دل و جان غرق کامنتهای فوق العاده ات میشود.دستانه مهربان خداوند،خوشبخت دو عالم باشی🌹🌹🌹
سلام گل !!
خوشحالم که پیامتونو میبینم نسترن خانم و بینهایت ممنون از نگاه زیبا و زیبابین شما.
قطع به یقین در وهله اول این خود شما هستین که با فرکانس های خوبی که میفرستین و حال خوب هر لحظه تون، در مدار دریافت هدایت های خداوند قرار گرفتین.
مداری که تا حالت خوب نباشه و احساست عالی نباشه، واردش نمیشی و صداشو نمیشنوی! هدایتا و راهنمایی هاش همه و همه در اون مداره و خوشحالم که شما رو در مداری میبنیم که به راحتی راهنمایی هاشو دریافت میکنین.
بینهایت ممنونم از دعای زیبای شما
امیدوارم هر لحظه از زندگیت، بیشتر از این غرق در احساس خوب باشی و با این احساست خوبت، نه تنها هر لحظه رو لذت ببری، نه تنها بهترین فرکانس ها رو بفرستی و بهترین اتفاقات رو دریافت کنی، بلکه هر لحظه روی خط خداوندن باشی و هر لحظه صداشو بشنوی و مهم تر از همه …. به الهاماتش بلافاصله عمل کنی.
سلام دوست عزیزم
واقعا نمیدونم چجوری تشکر کنم از شما برای نوشتن این دیدگاهِ عالی🌹
آفــــرین به شمااا
آفــــرین به این درکِ شمااا
دقیقاااا به صحبتای اول دیدگاهتون نیاز داشتم
واقعا خدایا شکرت قربونت برم چقدر دقیق منو هدایت میکنی😍
۲ ماه پیش من هم با این پرسش رو به رو شدم
▪︎هدف من از کامنت نوشتن زیر هر فایل چیه واقعا؟!▪︎
و احساس میکردم برای تایید دیگران و لایکِ استاد دارم این وقت رو میزارم و برخلاف شما تصمیم گرفتم دیگه اینکارو نکنم و فقط توی دفتر خودم بنویسم…
نتیجه این شد که من دیگه ننوشتم حتی توی دفتر خودم :))) فقط ی شنونده شده بودم..
و سرعت رشد من ، احساس عالی ای که اون مدت همیشه باهام بود خیلی کم شد ، دلیل اینهارو به چیزهای دیگه نسبت میدادم تا اینکه دیگه کم آوردم و واقعا از خدا درخواست کردم منو هدایت کنه مشکل من چیه … و من رو به کامنت شما هدایت کرد❤
ممنونم از مرور کردن چهار چوب اساسی قانون
▪︎مرحله اول، شنیدن قانون
مرحله دوم، درک کردن شنیده ها *
مرحله سوم، عمل کردن به درک کرده ها
و مرحله چهارم، صبر با احساس خوب برای رخ دادن نتایج خودساخته▪︎
واقعا عملکرد من در این دو ماه :
▪︎خب پسر خوب تو در مدار قبلی فقط داشتی مرحله اول رو اجرا میکردی!آره … تو به قوانین گوش میدادی و خیلی هم گوش میدادی … اما درکشون چی؟! به خیال خودت کامل درکشون کرده بودی اما غافل از اینکه حتی درک کردن هم تکاملیه و به اندازه ای که درک میکنی بهش عمل میکنی و به اندازه ای که عمل میکنی، نتایج رخ میدن.▪︎
ممنونمممم از اینکه هدایت های قشنگتون رو هم نوشتین ، ایده ی بسیار خوبیه و من هم ان شالله از این ب بعد اینجوری عمل میکنم
▪︎ اما الان که به این درک کلاس تئوری و عملی رسیدم فهمیدم که اگه اول کلاس تئوری رو گوش بدیم، میتونیم نکات عملی رو بفهمیم و خدایا شکرت بابت هدایتات▪︎
هزاران هزار بار ممنونم از شما💞🌸💞🌸💞
ان شالله که زندگیتون سراااسر خوشبختی ، ثروت ، عشق ، سلامتی و احساس عاااالی باشه🌸💞🌸💞🌸💞
سلام فاطمه خانم،
دوست هم مسیر و هم فرکانسی
خوشحالم از دریافت پیام انرژی بخش تون و بینهایت سپاسگزارم از تحسین زیباتون.
همونطور که خودتون گفتین، روند نزول شما کاملا تدریجی بود و اصلا متوجه این روند نشدین و بعد از دوماه که خودتون رو با دوماه قبل مقایسه کردین متوجه شدین. کاملا درسته میدونین چرا؟!
چون نمودار جهان، برای صعود یا نزول، یک نمودار با خط مستقیم نیست! یک منحنی هست به نام نمودار تصاعدی! میتونی این نمودار رو در گوگل سرچ کنی تا متوجه منظورم بشی.
طی این نمودار، تغییرات در اوایل، کاملا تدریجی هست! همه چی یک درصد یک درصد رشد میکنه یا نزول پیدا میکنه! یک درصد برای شما و من کاملا نامحسوسه و متوجه نمیشیم! به مدت که بگذره، ناگهان روند رشد یا نزول این نمودار با سمت قله یا دره میره! یعنی میزان رشد یا نزول ما تصاعدی تغییر میکنه و نتایج محسوس میشه!
همین که تونستین متوجه روند نزول تدریجی خودتون بشین خیلی خبر خوبیه! بهتون تبریک میگم.
امیدوارم از این به بعد با این تعهدی که میدین، تمرینات هر فایل از استاد رو دقیقا زیر فایل انجام بدین و روند درکتون از مطالب بیشتر و بیشتر بشه! بازم تدریجی و در نهایت تصاعدی! شما فقط وقتی متوجه تغییر نمودارتون میشید که بعد از دوماه به دوماه قبل نگاه کنید و با خودتون مقایسه کنید!
این دقیقا روند تکامل شما رو نشون میده.
امیدوارم کامنت های زیباتون رو ببینم!
بدرود
درود بر شما
اولای متنتون حرف دل من بود.
من امسال تعهد دادم هر فایلی میاد گوش بدم و نظرمو بذارم
اولینبار گفتم ایا میشه منم لایک بگیرم ی جوری بنویسم لایک بخوره😑
بعدم گفتم اونا ک لایک میگیرن خیلی خاصن.
این سری اسمم رو عوض کردم
گفتم من تعهدمو عملی میکنم اصلا مهم نیس لایک بگیرم چون هدفم این نیست.
و امروز با لایک استاد مواجه شدم چون کامنتم رو با خلوص نیت نوشتم😊
متقابلا درود بر شما دوست عزیز
کاملا درست بیان کردین
وقتی هدف خودتون باشین، هرچه که از دل بیاد مینویسین و به فکر نظر دیکران در این مورد نیستین!
اون موقس که نوشته شما از همیشه دل نشین تر میشه!
بهتون تبریک میگم بابت تصمیم قشنگی که گرفتین.
موفق باشید
دوست خوبم سلام
چقدر خوب و لذت بخش بود کامنت شما
فرکانس خوبی داشت
کلاس تئوری و عملی تشبیه خیلی خوبی بود. آفرین
تکاملم رو باید طی کنم
از شما یاد گرفتم که با نوشتن کامنت به درک بهتر آگاهی هام کمک کنم.
از شما چیزهای زیادی یاد گرفتم موفق باشید.
سلام یزدان عزیز
تقریبا چهار سال و نیم از این کامنت فوقالعاده ات میگذره که من امروز بهش هدایت شدم و این هدایت هم نتیجه درخواستم از خدایم بود که درحال مرور دوباره جلسه اول از قدم سوم دوره بی نظیر دوازده قدم بودم برای پیدا کردن پاشنه آشیلم .ازش خواستم که پاشنه آشیلم رو به وضوح بهم نشون بده و همزمانی شد با قرار گرفتن این فایل عالی و بعد از گوش دادن صحبت های استاد اومدم سراغ کامنتها و رسیدم به کامنت زیبایت.
راستش هنوز به نتیجه نرسیدم که چرا باید زیر هر فایل کامنت بنویسم.به قول شما هنوز هدفم از نوشتن کامنت مشخص نیست.شاید دنبال لایک گرفتن و تایید دیگرانم.یا چیو باید بنویسم و چیو میخوام ثابت کنم.؟
بعدش رسیدیم به کمالگرایی.مدتی بود تو ناخودآگاهم یه ذره بهش فکر میکردم اما منتظر بودم که بفهمم دقیق یعنی چی که خانم شایسته به زیبایی مفهموم کمال گرایی رو بیان کردن.
به قول شما منم یه جورایی فقط شنونده هستم.البته که با همین شنیدن ها و عمل به ذره ای از آگاهی ها نتایج و تغییرات بسیار خوبی گرفتم.
به قول استاد که همیشه میگن اگر ما به یک درصد این آگاهی ها عمل کنیم زندگیمون عالی میشه.
چقدر خوب درک کردی یزدان عزیز که زیر هر فایل بنویسیم چیا فهمیدیم؟چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم؟
این حرفات دقیقا واسه من زدی که باید از این به بعد انجام بدم::
خودت خوب میدونی همین کامنت گذاری باعث شده که تک تک آگاهی های هر فایل در ذهنت رسوخ کنه و بتونی بهش عمل کنی. چون دقیقا زیر هر فایل یافته هاتو به شکل کلمات دراوردی و در ذهنت سازمانبندی کردی.
دقیقا برخلاف مدار های قبلیت که انبوه عظیمی از آگاهی ها روی هم تلنبار شده بود!
خب تا اینجا فهمیدم که کامنت گذاشتن فقط برا خودمه تا به درک بهتری از قانون برسم و ردپایی باشه برای خودم و دوستان هم اگر خواستند استفاده کنند .
در بحث کمالگرایی هم دقیقاً حرف دل منو زدی.من تو میاحث مختلف به خصوص ورزش خیلی از این شاخه به اون شاخه رفتم و همیشه میخواستم در کمترین زمان بهترین نتیجه رو بگیرم اما غافل از اینکه باید قانون تکامل و برداشتن اولین قدم با همون شرایط و امکاناتی که دارم رو رعایت کنم.
ممنون یزدان عزیز .به قدری کامنتت پر انرژی بود که پاسخ های دوستان به شما و پاسخ های شما به دوستان رو هم خوندم.تحسینت میکنم .
زیر هر فایل چی بنویسیم چیا فهمیدیم؟چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم؟
ستایش خدای را که فرمانروای جهانیان است❤
سلام به استاد عزیزم و اعضای سایت عباس منش
نمیدونم از کجا شروع کنم ، اصلا قصدم کامنت گذاشتن نبود ولی یه حسی گفت برو بنویس.
استاد واقعا این لایو۱۴ یه نشانه بی نظیر از خداوند بود ،البته این ۲۴ ساعت گذشته برای من خیلی عالی بود
ازون جایی که من سفرنامه رو شروع کردم و قدم به قدم اومدم جلو و تکامل فرکانسی خودمو طی کردم و الان در سفرنامه ی روز ۲۳ هستم دیشب حالم یجوری بود و حتی تا ساعت ۴ صبح بیدار بودم و اصلا خوابم نمیبرد و همش در ذهنم مرور میکردم که( ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست )
ولی یهو یه چی بهم از درونم بهم گفت چرا تسلیم خدا نمیشی؟؟چرا به معنای واقعی و مثل حضرت ابراهیم و موسی وخود استاد تسلیم ربّ نمیشی؟؟مگه رویا و هدف های بزرگ نداری؟ مگه هدفت این نیست که ثروتمند بشی؟ پس تسلیم خدا باش و به هیچی فکر نکن فقط تسلیم من(اللّه) باش!
استاد باورت نمیشه همون حس ساعت ۴ صبح منو از رختخوابم بلند کرد گفت برو حمام😅
و رفتم حمام و کلی لذت بردم و همش زیر دوش آب میگفتم خدایا تسلیم خودتم و به هر خیری از سمت تو به من برسه نیازمندم. وقتی از حمام اومدم بیرون خدا شاهده چنان خواب عمیقی داشتم که اصلا به معنای واقعی بیهوش شدم چقدر لذت بخش بود و چقدر مرگ این چنینی لذت بخشه که آدم به خواب عمیق فرو بره و به سمت خداوند بار سفر رو ببنده 😍،واقعا الان حرفای شمارو درک میکنم که هر وقت از توحید و ربّ صحبت میکنید چه حسی دارید و موهای تنم راست میشه و دقیقا منم مثل شمام استاد جان.
من واقعا توی این سفر نامه که شروع کردم اول با خودم میگفتم ۴۰ روز با این سفرنامه چی داره مگه خب همون فایل های رایگان سایته دیگه ،ولی استاد خیلی فرق داره
واقعا باید هر کسی بهاشو پرداخت کنه تا وارد این سفرنامه بشه و این سفرنامه روح منو جلا داده و میلاد قبل عید نیستم یه انسان دیگه ای هستم
آرام تر ، با اعتماد به نفس تر ، شجاع تر، ایمانم بیشتر شده و به معنای واقعی تسلیم شدن در برابر اللّه😍
نمیدونم گریه کنم یا بخندم ولی گریه هایی که از چشام میاد همش از ذوق و شوقی که وقتی بهش گفتم تسلیم خودتم خدایا تسلیم خودتم ،هر خیری از سمت تو ، من بهش سخت نیازمندم .
اصلا منو دگرگون کرد انگار یه پرده ای از جلوم برداشته شده و این حالمو مدیون این سفرنامه هستم و قدم های کوچکی که هر روز برداشتم و به اینجا رسیدم تا معنی توحید و تسلیم بودن رو بفهمم واقعا نمیدونم چطور بیانش کنم ، استاد خودت حال منو بهترمیفهمی هم گریه هم لبخند😢😊
خدایا شکرت شکرررررت🙏
استاد وقتی از علف های هرز توی زمین گفتی و اون رو با علف های ذهن تشبیه کردی واقعا فهمیدم که دقیقا علف های هرز ذهن بهم پیچده هستش و آرام آرام باید اونا رو از بین برد و با ابزار مناسب که همون فایل های شما و نقشه راهی هستش که به ما نشون میدید که باور های مناسب رو در جای جای این زمین گسترده ذهن بکاریم و علف های هرز این زمین ذهن رو قطع کنیم و تنها با تسلیم بودن و باورهای توحیدی میتوان جلوی این علف های هرز ذهن را گرفت وقتی دست در دست خدا بدهی و از خودش کمک بخای تو رو هدایت خواهدکرد که ورودی نامناسب را تغذیه نکنی و همش باورهای عالی و نکات مثبت رو ببینی.
استاد چقد خوشحال شدم وقتی قدم میزدی توی اون جنگل و خودم رو تجسم کردم اون لحظه ،چون من هربار شمال میرم میرم توی جنگل و از صدای خورد شدن چوب زیر پایم و صدای گنجشک و صدای برگ درختان و اون آهنگ سمفونی که طبیعت برام میزنه بسیار لذت میبرم 😍😍 خدایا شکرت
وای خدای من وقتی گفتی فرودگاه بزنم توی این زمین چقد عشق کردم وای خدا😍😍😍 منم یکی از رویاهامه که یه زمین بسیار بزرگ داشته باشم که ته نداشته باشه و همه چی توش داشته باشم از فرودگاه و هواپیما و جت شخصی و انواع ماشین های لوکس دنیا و زمین بازی و …..کلی چیزای دیگه و مثل یه پادشاه زندگی کنم چون به این حرف ایمان دارم که وقتی با خدا باشی و تسلیم خدا باشی مثل پادشاه زندگی خواهی کرد.
استاد میدونم که بعد این چله سفر نامه روزای رویایی و ثروت و پول و شادی و خوشبختی به سمت من در جریانه ، چه شود وقتی بیام دوره های شما رو پولشو پرداخت کنم و بخرم این کار اوج لذت برام که مثل این سفرنامه بهاشو بدم و با تک تک دوره هاتون هم سفر بشم 😍😍.
اون روز هم کامل برام واضح هستشاستاد.
توی آمریکا حتما میبینمت😍
ای پرودگارمن شکرررررت این حالمو با هیچی در دنیا عوض نمیکنم.
دلم نمیاد ازین جا برم و مطالبمو تموم کنم چون همینطوری پشت هم دوست دارم بنویسم ولی خب چون خوندنش برا بچه ها خسته کننده میشه باید تمومش کنم
و در آخر یه جمله به عنوان حُسن ختام این کامنت میگم به دوستان گلم و اونم فقط و فقط
تسلیم تسلیم تسلیم ربّ😍🙏
پروردگارا تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.👌
یگانه استادم و بانو مریم جانم سلام
الان وارد سایت شدم و با اشتیاق لایو شماره ۱۴ رو دانلود کردم مشغول شدم به دیدن و لذت بردن و نکته برداشتن اما با گذشت هر لحظه هر کلام از حرفهای استاد حسی به من میگفت که کامنت بزارم و از مسئله مشابه با تمیز کردن تریل پرادایس ک توی همین چندروز گذشته در زندگیم تجربه کردم بنویسم،ذهنم مقاومت میکردو میگفت حالا تا اخر فایل رو ببین بعد بنویس اما حسم قویتر بود و به دستم دستور داد تا فایل رو روی دقیقه ۱۵پاوز کنم و کامنت بزارم.استادم با توجه ب برکتی که خداوند به وقتم در این روزها بخشیده و تا پایان فروردین تعطیل هستم و سرکار نمیرم تصمیم گرفتم که علاوه بر کارکردن روی باورهام و استفاده از فایلها و کتابها و مطالب و مقالات روی سایت از وقتم استفاده بیشتری کنم و دوچرخه سواری رو یاد بگیرم از شنبه ۱۶فروردین شروع کردم به تمرین کردن و هرروز عصر حتی برای ساعت کوتاهی که بارش باران زیبا قطع میشد میرفتم بیرون و تمرین میکردم بدون اینکه کسی بخواد نکته ای رو به من تذکر و اموزش بده و در تمام طول تمرین فقط با خدا حرف میزدم میگفتم ک تو هستی که به من قدرت و توان و استعداد برای رکاب زدن و حرفه ای شدن در دوچرخه سواری میبخشی دائم موفقیتهام رو با کلامم مرور میکردم میگفتم تو همونی ک خداوند در تو جاری شد و رانندگی رو بدون رفتن به اموزشگاه یادگرفتی تو همونی هستی که خداوند در تو جاری شدو مشکل پوستی تو بدون ادامه دادن به مصرف دارو برطرف شد تو همونی هستی که خداوند در تو جاری شد و درامد مالیت رو به ۹.۵ برابر رسوندی و هزاران نتیجه کوچک و بزرگ دیگه که با استفاده و درک و عمل به قانون و ایمان به یگانگی قدرت حاکم بر جهان خداوند بدست اوردی پس باز هم خداوند در تو جاری میشه و تو براحتی میتونی دوچرخه رکاب بزنی،استادم الان با شنیدن حرفهای شما دیدم که چقدر قشنگ تکاملم رو طی کردم روز اول بارها زمین خوردم و دست و پام به شدت زخمی شد و فقط تونستم که بالاخره فاصله یک کوچه رو رکاب بزنم و تعادلم رو حفظ کنم روز دوم باز هم زمین خوردم اما کمتر و تونستم فاصله سه کوچه رو برم و روزهای بعد پیشرفت و پیشرفت دیگه پا روی ترسهام گذاشتم و از خیابان و کوچه فرعی وارد خیابان اصلی شدم و در کنار خودروها دوچرخه روندم و مسافت طولانی رفتم روزهای بعد به همین ترتیب مسافت بیشتری رو و با سرعت بیشتر طی کردم و دیروز بعنوان روز ششم دیگه براحتی از دست اندازها، براحتی از روی پلها و براحتی سر تقاطع ها استپ و حرکت میکردم و لذت بیشتری میبردم و تمام طول مسیر رفت و برگشت با خدا صحبت میکردم و لذت میبردم و شکر میکردم و معنی تکامل و توجه به کوچکترین نتیجه مثبت رو و با ایمان در مسیر ماندن و ادامه دادن و ناامید نشدن رو بطور ملموس درک کردم. دوست داشتم که شما رو در جریان این پیشرفت و این درکم از هماهنگی با قانون و عمل صالح انجام دادن رو به اشتراک بزارم.
در آغوش الله همگی شاد و امن وآرام و متوکل باشیم ان شالله
آقا میلاد سلام،حس ناب و خوشت، گوارای وجودت. لذت بردم دوست خوبم🌹🌹🌹
واقعا لذا بردم
از این همه توانایی و قدرت و قابلیت وجودی که شما بهش رسیدید افتخار میکنم.
و خداوند را سپاس می گم
تا حالا دیدم گاهی نداده بودم!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
مرسی از لایو قشنگتون چیزیکه توجه مرا خیلی جلب کرد: اراده، پشتکار، خلاقیت و فعالیت زیبای همیشگی شماست درهر شرایطی و درهر مکانی . bravo
خانم شایسته عزیزم نوشتنتون معرکه است آفرین و احسنت
در پناه خدای مدبر
رحمه الله والدیک خویه
خدا پدر و مادرت رو بیامرزه
واقعاً از صمیم قلبم میگم که خوشحال و دلشاد می شوم هر وقت فایل جدیدی رو برامون میفرستید روی سایت . خداوند خیر دنیا و آخرت به شما بدهد انشالله
سلام استاد عزیزم واقعانم سپاسگزارم از شما برای همه فایل هاتون 🌷استاد چقدر خوب بود این ارتباط علف های هرز و باورهای نامناسب
اونجا که گفتین درختا رو میکندین و به باور خودتون تموم شده بود ولی می دیدین که شاخ و برگ هاش از بالا به هم تنیده شده مث باورهای منفی ذهنی که به هم تنیده میشن واقعا موهای تنم سیخ شد . بی صبرانه من منتظر اون جلسه ای از دوازده قدمم که میخواین راجع به این موضوع کامل صحبت کنین 😍 چقدر خوب بود اونجا که گفتین یه کاری که از نظرمون سخت هست رو انجام بدیم تا باورهامون قوی بشه و اعتماد به نفس بالا بره
من الان دقیقا تو همین وضعم تو شروع یه کاری هستم که سه ساله میخوام انجام بدمش و یه نصفه نیمه تلاشایی هم کرده بودم ولی هر دفعه شکست خوردم چون واقعا ازش می ترسیدم و شایدم خودمو لایق نمیدونستم اما امسال با خرید فایل عزت نفس و ایجاد باور لیاقت در خودم و دوره دوازده قدم و آموزه های بی نظیرش می دونم که موفق میشم هرچند دروغ نگم هنوزم یکم می ترسم اما تصمیمم رو گرفتم که وارد این ترسم بشم و بهش غلبه کنم و مطمئنم که اونوقته که اعتماد به نفسم خیلی بالاتر میره از قبل و میتونم قدم های بزرگتری رو بردارم 💪استاد من همین امروز به خودم قول میدم که تا پایان ٩٩ به این هدفم رسیدم و پیروز شدم و حتما میام کامنتم میزارم ♥️ چقد پرادایس زیباست واقعا حالم خوب میشه هر دفعه میبینم اینجا رو خدایا شکرت که هر روزم داره با دیدن این فایل ها و شنیدن صحبت های درجه یک شما میگذره .عاشقتونم استاد و بازم سپاسگزارم برای این لایو🙏