live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز
    209MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

621 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1375 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    توی این قسمت لایو استاد در مورد مسیر تکاملی خودش صحبت میکنه که چقدر میشه درس گرفت

    نکاتی که برای من داشت از همه مهم تر این بود که

    هرچقدر باورها علف هرز کنارشون باشه بازم میشه درستش کرد

    بازم میشه مسیر رو پاک کرد واز اون لذت برد مثل این میمونه که در جهت ساخت باورها داری قدم بر میداری

    ذهنتو کنترل میکنی ایمانتو نشون میدی قدم بر میداری و هنوز چیزی معلوم نیست اما وقتی به نتیجه کار میرسی ومیبینی که مسیر چقدر تورو قوی تر کرده و اینکه تو ازپسش براومدی ولذتشو بردی

    وبه خودت هم افتخار میکنی

    اینکه نتیجه الانتو مقایسه نکنی با کسی که 15ساله یه مسیرو رفته

    من شخصا کسایی هستند که ذهنم خودشو با اونها مقایسه میکنه شاید اون ها افراد موفق جامعه نیستن اما تو حوزه کاری خودشون و مکان خودشون وکسب و کار خودشون ادمهای موفقی هستند

    وقتی یه نتایجشون نگا میکنم یه مسیر چندین ساله رو رفتن وففط تو یه حوضه فعالیت کردن واینکه من بخوام با اونها خودمو مقایسه کنم احمقانه س

    نکته دیگه که من از حرفهای استاد یاد گرفتم قرار نیست من از همین الان به فردا فکر کنم الان تو این لحضه چه قدمی میتونم بردارم اونو بردارم وقدم بعدی فردا گفته میشه

    مثل یه ماشین که فقط ده متر جلوشو توی شب روشن میکنه اما میشه هزاران کیلومتر باهاش رفت

    الان همه میدونن که استاد چقدر وضعیت فیزیکیشون تغییر کرده و چقدر از لحاظ سلامتی تغییر کردن ودوره قانون سلامتی رو ساختن

    چیزی که برام جالب بود حرف های استاد بود ازاینکه گفت وقتی نتایجم پایدار بشه در موردش صحبت خواهم کرد

    والان همه میدونن چه نتایجی گرفته استاد واونو گسترش داده

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  2. -
    امیر ارکان فر گفته:
    مدت عضویت: 3921 روز

    سلام به همه کسایی که در مسیر رشد قرار دارند

    چقدر دیدگاه یزدان نظری عزیزم عالی و کامل بود . من خودم اعتراف میکنم که درصدی از کامنت گذاشتنم واسه لذتی بود

    که از تایید استاد و دوستان دریافت میکردم بود!!!!

    غافل از اینکه هدف از کامنت گذاشتن مطالعه کامنت ها چیز دیگری است

    اینها همه نشانه های شرکی است که در وجودمون داریم ، اینها همون احساس عدم لیاقت هایی است که در وجودمون ریشه

    داره!!! اینها همون علف های هرزی است که وجینشون کردیدم و الان داره برگ های تازه میده!!!

    همان شرکی که گفته شده : ناپیداست!! حتی از حرکت مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریک شب ناپیداتر!!!!

    خدایا سپاسگذارم که در این جمع توحیدی قرار دارم، سپاسگذارم که ما رو به حال خودمون رها نمیکنی!!

    خدایا سپاسگذارم که ترمز ها رو بهمون نشان میدهی ترمزهایی که با برطرف کردنشون

    رشد میکنیم و در مدار نعمتهای بیشتر قرار میگیریم.

    استاد همیشه میگفت تفاوت من نسبت به بقیه افرادی که روی خودشون دارن کار میکنن اینه که:

    —————————————————-من خودمو خیلی خوب میشناسم—————————————————————–

    خودمو خوب میشناسم یعنی :

    میدونم کجا دارم شرک میورزم

    میدونم این کاری که انجام دادم از روی ترس بوده!!

    میدونم این کاری که انجام دادم بخاطر قضاوت مردم بوده!

    میدونم این کاری که انجام ندادم بخاطر ایمان نداشتن بودن!!

    میدونم میدونم میدونم چون خودمو خوب میشناسم وبه قولی زود مچشو میگیرم!!!

    خوندن کامنت ها خیلی داره بهم کمک میکنه

    بچه ها کامنت های خوب رو بیشتر بخونید

    تعارفات و توی کامنت ها بزارید کنار به اصل بپردازید

    از نتایج عالی که دارید میگیرید صحبت کنید

    از الهامات خداوند صحبت کنید

    بیاید به همدیگه در این مسیر زیبا کمک کنیم

    هدف از کامنت گذاشتن:

    1- بخاطر خودمه

    2- بخاطر خودمه

    3- بخاطر خودمه و بس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    آرامش گفته:
    مدت عضویت: 2721 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته وهمه دوستان عزیز. وقتتون بخیر وقعا خدا را شکر می‌کنم که در مدار شنیدن این حرف ها بودم و از خدا می خوام که بهم کمک کنه تا درکش کنم و بهشون عمل کنم چون گوش دادن مرحله اول هست و باید تکرار بشه و به باور برسه و عمل بشه

    خدا را شکر که در مدار بودم و لایو در اینستاگرام دیدم خیلی نکات خوبی را گفتید استاد در مورد اینکه باید قدم به قدم شروع کنیم.

    واقعاً به این حرف‌ها نیاز داشتم نکته خیلی خوبی که گفتین این بود که احساس موفقیت، احساسی هست که ما از انجام دادن کارها مون به دست میاریم عزت نفس و اعتماد به نفسی که ما پیدا می‌کنیم و این حس خوبی که ما پیدا می کنیم همان موفقیت هست

    قبلا فکر میکردم موفقیت یعنی داشتن خونه و یه ماشین باکلاس و یک شغل خیلی با پرستیژ اما الان میبینم که موفقیت اون احساس توانایی هست اون احساس خوب هست و این آگاهی را شما به من دادید

    در مورد زیباییهای پرادایس که هر چی بگم واقعاً کم هست خیلی لذت بخش بود واقعا تحسین تون می کنم که با کنترل ذهن تونستین همچین مکانی را جذب کنید

    لذت می‌برم هر وقت نمای دریاچه رو میبینم وقتی اون خونه چوبی رو میبینم اون طبیعت قشنگ و الان هم این جاده قشنگی که شما خودتون درستش کردید و برای موتور سواری و پیاده روی میتونین ازش استفاده کنیم اینقدر من خوشحال شدم که انگار همین الان خودم میتونم ازش استفاده کنم و شما با هر کاری که انجام میدید هم خودتون لذت می برید و هم جهان را جای بهتری برای زندگی میکنید

    اوایل وقتی می گفتید هم خوب زندگی کنیم و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کنیم و من فکر می‌کردم که مثلاً حتماً باید یک کارخانه احداث بکنیم یا یک کار خیلی خارق العاده انجام بدیم تا تا جهان جای بهتری برای زندگی بشه اما الان میفهمم که باید با کارهای کوچک شروع کنم احساسمو خوب کنم خودم خوب زندگی کنم و در نتیجه احساس خوب من، مثلا رفتار واخلاق من که بهتر میشه خانواده من لذت میبرن و همینطور بقیه چیزا با بهبود باورها خود به خود درست میشه

    بازهم به تکامل اشاره کردید واقعاً که درک تکامل خودش نیاز به تکامل داره

    این هم اگاهی بود که شما به ما دادید

    یه موضوع دیگه درمورد تناسب اول که بهتون تبریک میگم واقعا تغییراتتون مشهود هست.

    توی لایو این سوال به ذهن من هم رسید که آیا نمیشه ما هر چیزی که دوست داریم رو بخوریم و این باور را داشته باشیم که بدنمون متناسب هست و هر چیزی رو که لازم داشته باشد جذب میکنه و همیشه اندام متناسبی مثلا دارم و این سوال خیلی از دوستان بود مثلاً از اون دفعه که فرمودین خانم شایسته خیلی رعایت میکنن توی خوردن غذاها و میخوان که اندامشون باربی بمونه من یادم هست که دوستان خیلی این سوال را می‌پرسیدند که آیا نمیشه ما این باور را داشته باشیم که بخوریم ولی متناسب بمونیم و ممنونم که شما به این سوال جواب دادین به این صورت که شما هدایت شدید و هم در مورد این سوال و هم در مورد سوال بعدی که دوستان پرسیدن که چرا برای انجام کار هاتون از نیروهای خدماتی کمک نمی گیرید و پاسخ هوشمندانه که شما دادین من یه نکته رو فهمیدم اونم اینکه استاد شما اشباع شدید شما از مرحله نیاز عبور کردید و مثلاً من که هنوز استقلال مالی ندارم و از آن عبور نکردم و این توی ذهنم هست که وقتی وضع مالیم خوب بشه هر کاری که می خوام انجام بدم به کسی می سپارم تا کار را انجام بده و خودم دست به هیچ کاری نمی زنم یا حتی در مورد بحث رژیم که مثلا شما گرفتید و بهش هدایت شدید به نظر من شما از این مرحله عبور کردید

    از مرحله ای که هر چیزی که دوست دارید هر رستورانی که دوست دارید هر غذایی که دوست دارید هر چقدر که بخواهید استفاده کردید و به قول خودتون مثل اون حرفی که در مورد ثروت زدید شما پر شدید میتونید بگذرید وقتی که از ثروت پر بشیم میتونیم ببخشیم وقتی از عشق به خودت لبریز بشی میتونی ببخشیم و وقتی که هنوز در مرحله نیاز هستیم گذر کردن سخت هست.

    نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه.

    همین هفته قبل من یکی از فامیل هامون رو که خیلی هم ثروتمند هست ک شنیدم که چقدر کار فیزیکی انجام میده کارهایی که توی خونه داره تعمیرات و خلاصه هر چیزی رو با خودم گفتم چرا مثلاً کارگر نمیگیره چرا خودش را اذیت میکنه و با حرفهای شما متوجه شدم که بله درسته انسان دوست داره که حرکت کنه و مفید باشه و فقط یه موجود مرده است که میتونه از صبح تا شب بیفته و هیچ کاری نکنه وگرنه کسی که از نظر روحی و جسمی سالم هست و از این مرحله نیاز عبور کرده دوست داره که کار کنه فعالیت کنه و نکته مهمش هم این هست که ما چون هنوز به این مرحله نرسیدیم اینجوری فکر می کنیم

    حرفهای شما استاد همش درسته ولی ما با توجه به مدار هامون درجه های متفاوتی داریم که اگر ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم و به درک درست حرف های شما می رسیم

    خودم خیلی وقتها برداشت‌های اشتباه داشتم که بخاطر مدار پایینه من هر فایلی رو که میبینم می نویسم و بعد از مدتی که باز گوش می کنم چیزای جدید متوجه میشم بعد که به دفتر مراجعه می‌کنم می‌بینم من اینا رو نوشته بودم اما درکم متفاوت شده و این به خاطر تفاوت مدار هست.

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      مرضیه امیری گفته:
      مدت عضویت: 2153 روز

      سلام دوست ِ خوشبختم

      ممنون از اینکه نوشتید ، خیلی لذت بردم از خوندن دیدگاهت

      و همچنین استفاده کردم نکته ای در نوشته شما در مورد احساس موفقیت من رو هدایت کرد به این تفکر که وقتی من خواسته ای دارم و اصل و میوه خواسته پس از تجربه تنها احساس ِ زیبای موفقیت و اعتماد بنفس و حال ِ خوبه و طبق قانون جذب در صورتی که با کوچک ترین قدم که برمیدارم خودم رو تحسین و تایید کنم و احساس موفقیت رو تجربه کنم باعث جذب موفقیت های بیشتر میشه در نتیجه احساس موفقیت بیشتر و به همین طریق با ایجاد باورهای بهتر تجربه موفقیت های بیشتر

      سپاسگزارم 💚

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مرضیه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    سلام استاد و خانم شاسیته عزیز

    یکی از اصلی ترین و لذت بخش ترین کارها و فعالیت های سرشار از لذت و احساس خوب برای من هم قدم شدن با انسان هاییه که میشه ساعت ها باهاشون در مورد تعالی و رشد و تغییر و پیشرفت صحبت کرد انسان هایی که از ابتدای هم قدم شدن با انها تغییرات درونی آغاز میشوند من همیشه سعی کرده ام از همین انسان ها باشم و هر بار که با بیان صحبتی به رشد و تلنگر درونی یک نفر کمک کرده ام احساس خوشبختی و رضایت کرده ام ، و این هم قدم و هم مسیر شدن ِ با شما برای من انقدر لذت بخش و زیبا بود که گاهی دقیقا صدای نفس های حاکی از پیاده روی و صحبت کردن هایم را با شما احساس میکردم ، وقتی تا نیمه متن فوق العاده زیبایی که نشانه و هدایتی بر وجود من بود رو خوندم صبر کردم و دفترم رو باز کردم و دوباره همراه با خواندن و دیدن نوشتم ، نوشتم و فکر کردم ، نوشتم و آن را به نشانه های قبل ربط دادم این نوشتن و تفکر برای من یک روز و شب ادامه یافت و کمال گرایی هر بار که کامنت دوستانم برای این فایل برای من ایمیل میشد به من میگفت تو هم زود برو و بنویس ،

    خیلی وقت ها شده از ذوق و هیجان و عدم کنترل احساسم به سمت نوشتن انچه دیده و شنیده ام و درک کرده ام به سمت نوشتن دیدگاه فایل ها رفته ام اما این بار باید کمی بیشتر فکر میکردم درک میکردم و میگذاشتم در وجودم با تکرار بیشتر درک ِ کامل تر و پیوسته با اطلاعات قبل عمق بگیرد . نشانه قبل رویای زیبای آزادی را برایم واضح تر کرد و در این فایل پاشنه اشیلی به نام کمال گرایی را در وجودم یاداوری کرد که باعث شده یک همه چیز دان باشم که هر فردی حیرت میکند و سراسر تحسین میشود از میزان درک و اطلاعات و اگاهی ام در هر جنبه ای اما وقت عمل که میرسد انقدر این شاخه و ان شاخه میپرم که سرانجام کاهش عزت نفس و خودباوری از ناتوان بودن در کاری من را خسته میکند درست پس از درک این موضوع امروز صبح پس از مرور قوانین و یاداوری به خودم که چه اگاهی های ارزشمندی را دارم و به چه صورت تمام و کامل میتوانم خوشبختی را لمس کنم فایل را دوباره برای چندمین بار نگاه کردم و نوشتم استاد ِ عزیزم هم قدم شدن با شما در یک پیاده روی آن هم در بهشت ۲۰ هکتاری ان هم در یک اب و هوای رویایی و جاده ای جنگلی و رویایی که نتیجه درک ِ و اجرایی کردن ِ قوانین ثابت خداوند است بسیار برای من لذت بخش بود ، خداروصدهزار مرتبه شکر میکنم در طی این هم قدمی چقدر صمیمانه و با خلوص و سرشار از اشتیاق با کلماتی سرشار از بار مثبت با من صحبت کردید

    و من هر بار شما را با تمام وجود تحسین کردم درست از زمانی که شما از خانه تمام چوبی که روی آب دریاچه ای که در دلش چشمه ای تمام وقت میجوشد بیرون آمده بودید و هدایتی از جانب الله هدایتگر دریافت کردید که به جای ورزش فقط کمی مسیر جاده جنگلی که اکنده از درختان هرز و درهم پیچیده شده بود را پاکسازی کنید ، و شما مثل همیشه با تمام دل و جان هدایت خداوند رو پذیرفتید و اولین قدم را برداشتید در دل تمام نجواهایی که میخواستند شما رو از برداشتن این قدم بازدارند و با درخت اول شروع کردید این دقیقا همان قدمی است که بارها تاکید کردید باید برداشته شود تا قدم های بعدی به ما گفته شود و بعد از درخت های بعدی و نتایجی که پشت سرهم بزرگ و بزرگ تر میشدند و در این راه نشانه ها شما را به راه های اسان تری و راحت تری هدایت میکردند و انرژی بدن هم همزمان بهتر و بهتر میشد وقتی گفتید ۵۰۰ و ۶۰۰ درخت در اوردید و مسیری که به من نشان دادید تمام وجود تحسین بودم و با خودم فکر کردم ادم کمالگرایی که فقط همین را ببیند و بخواهد در همان قدم اول ۵۰۰ و ۶۰۰ درخت را قطع کرده و ان را به کناره ها بکشناند همان ابتدای راه توسط نجواهای ذهن توقف میکند و ادامه مسیر برایش چندان رنج اور و سخت و پیچیده و ترسناک میشود که همان ابتدای راه ان را رها میکند

    چقدر برایم زیبا و دل نشین بود در قدم هایی که خودتان را تحسین میکردید و برای پاکسازی جاده جنگلی با تصور اینکه قرار است چقدر زیبا و فوق العاده و رویایی شود و اتفاقاتی میتواند با پاکسازی این مسیر و پیمودن این راه موفقیت بیفتند درست مثل همان موتور سواری برای یک انسان عاشق موتور در دل جاده ای جنگلی

    استاد چه ماهرانه و حقا مَنِش ِ استادانه فراوانی را در مسیر هم قدم شدن برایم به تصویر کشیدید انقدر زیبا که خودم را دقیقا هم راه و هم قدم در جاده جنگلی با شما حس کردم انجایی که گفتید از ریختن عنکبوت روی سرتان ، زخم شدن دست و ابزار درست را همراه نداشتن به بهترین شکل به من یاد دادید که در برخورد با چالش ها و تضاد میشود زیبایی ها را بیرون کشید و به شخصیت ِ بهتری از خودمان تبدیل شد

    میشود تنها مقصد را دید اما قدم به قدم حرکت کرد و در هر قدم با تمام وجود از رشد و پیشرفت لذت برد ان ها را دید و تحسین کرد

    تا قدم های بعدی به ما به بهترین شکل و هماهنگ با باورهایمان نشان داده شود .

    انجا که گفتید موفقیت موفقیت میاره چقدر اسان و راحت در قالب کلمات قانون جذب را دوباره تعریف کردید که هر چیزی مشابه خودش را جذب میکند چقدر زیبا درس عزت نفس و اعتماد بنفس و خودباوری دادید که از همان شروع کار خودم را تحسین کنم حتی برای کوچک ترین کار تا قدم به قدم رشد و پیشرفت کنم

    انجا که از باورها و ساخت ان ها گفتید و ادامه دادید که بچه ها وقتی باوری ساخته میشه به این معنا نیست که یهو تغییری در جهان ایجاد میشه ساخت باور باعث هدایت شدن به نشانه ها و مسیر هایی میشه که اگر پذیرفتیش و قدم برداشتی و صبر کردی و ادامه دادی نتایج بزرگ و بزرگ تر ایجاد میشن

    در فایل های قبل شما رو تحسین میکردم برای انکه روز به روز متناسب تر میشید و با این فایل شما خبر از این دادید که با تغییر و پیشرفت و بهبودی جنبه ای از وجودتان قرار است راه و مسیر دیگری را در سایت برای جنبه جسمانی و انرژی فیزیکی ما ایجاد کنید و باعث خوشحالی و شکرگزاریه

    خداروصدهزار مرتبه شکر میکنم که با شما در جاده جنگلی هم قدم شدم و برای هم صحبتی با شما نهایت احساس عالی و ارامش به همراه داشت .سپاس از شما

    در پناه خداوند سعادت مند باشید 💚💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  5. -
    مریم باجلان گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم.شایسته گل وهمه عزیزای دلم تواین سایت بی نظیر .

    🌹خداوند به هر شکلی قوانینش رو به ما یاد اوری میکنه .🌹

    من خیلی سادگی رو دوست دارم .وقلبم بهم میگه که چیزهایی رو که از این فایل یاد گرفتم رو به زبان ساده بنویسم .

    رابطه علفهای هرز وباورهای محدود کننده .

    وقتی کوچیک بودم 9تا 12سال .پدر بزرگ.من که زمین کشاورزی بزرگی داشت وبه خاطر علاقش به کارش بیشتر سالها کشاورز نمونه بود

    🌺اولین درس که اگه کاری روعلاقه داشته باشی هم برات لذت بخشه وهم ثروت ساز

    من یادمه که وقتی میخواستن زمینهایی رو که توش لوبیا و…کاشته بودن رو هرس کنن .وعلف های هرزش رو بکنن ِِپدر بزرگم از همه پسرها وحتی ما دختر ها ومادر خانواده کمک میخواست که تو این کار یاریش کنن .

    حتی از ما میخواست که بریم کنارشون وبراشون چایی وغذا اماده کنیم وبقیه بزرگترها همه روی زمین کشاورزی مشغول میشدن .

    🌷دومین درس . درخواست کردن .وکمک.گرفتن از دیگران ودرس بعدی .دست خداوند با جماعت است .

    اون روزا وقتی همه با هم کار میکردن کمتر خسته میشدن ومن یادم که به ترتیب وکنار هم این کار و انجام میدادن ودر عین کار کلی با هم حرف میزدن .

    وقتی که این کار بابا رو مقایسه میکردم با این سایت .متوجه شدم که همه ما داریم تو این گروه بزرگ به هم دیکه کمک میکنیم از انرژی همدیگه واز کامنتها استفاده میکنیم وهم داریم به خودمون کمک.میکنیم هم بهتر شدن جهان.

    🍀علف های هرز نمیزاشتن که گیاه اصلی رشد کنه وغذا واب کافی به گیاه اصلی برسه .

    درس :باورهای محدود کننده هم مثل علف های هرز نمیزارن که تواناییها وقدرت هایی که داریم رشد کنن .

    علف های هرز گاهی اوقات چنان بلند میشدن که نمیزاشتن نور کافی به گیاه برسه .وباورهای محدود کننده هم روی وجود الهی مون سایه میندازن وحتی موجب میشن که ما حقیقت وجودمون رو درک نکنیم .

    پدر بزرگ قبل از شروع کار به همه چطور واز کجا کار کردن رو به همه میگفت وخیلی محکم وجدی خودش کار میکرد وبه بقیه هم میگفت که این مسیر رو برن .

    🍀درس : مثل استاد که خودش قدرتمند از قوانین استفاده میکنه وبه ما هم روشش رو نشون میده که جه کار کنیم تا نتیجه بهتر بگیریم .

    پدر بزرگ برای هرس کردن از ابزارهای مخصوص این کار استفاده میکرد وبرای هرس قسمتهای دیگه ابزار مخصوص به اون کار رو داشت .همه موقع کار حتما از ابزار استفاده میکردن .چون هم راحتر بود وهم گیاه هرز ازریشه کنده میشد .

    🌿درس:ارزش ابزار .که این سایت. چه فایل های رایگان.چه محصولات ابزار مخصوص به همون کار رو در اختیارت میزاره .حتی چگونگی استفاده از این ابزار هم عالی گفته میشه .

    ممنون از خدای مهربون واستاد عزیز .

    کار هرس کردن حتما باید باهم وتو یک ردیف انجام میشد واین کاررو با دقت انجام.میدادن ولی بازم علف ادی هرزی بود که هنوز سر از خاک بیرون.نیورده بود وپدربزرگ هروز قبل از شروع کار جدید به قسمت های هرس شده سر میزد تا اگه علف هرزی رشد کرده بود اون رو پاکسازی میکرد

    🍁درس:هرروز ما باید روی باورهامون کار کنیم وباورهای محدود کننده جدید رو شناسایی واز ببن ببریم ..

    چون زمین کشاورزی بزرگ بود تا میخواستن به قسمتهای بالاتر برسن بعضی از علفهای هرز مثل پیچک دور تا دور گیاه اصلی میپیچیدند وواقعا هرس کردن تو این موقع سختر بود واگه مواظب نبودن اصل گیاه از کنده میشد .

    🌿درس:اگه به موقع باورهای محدود کنده رو از بین نبریم مثل پیچک دور توانایی هامون میپیچن وعملا نمیزارن ما کاری انجام بدیم .

    وحتی رفع این باورها نیاز به دقت وهوشیاری وعشق بی قید وشرط به خودمون هست که بهمون اسیبی نرسه .

    پدر بزرگ از شب قبل اعلام میکرد که فردا چه قسمت هایی باید هرس بشن .

    🌱درس:

    کارهای بزرگ رو به قسمتهای کوچیک تقسیم کن که ذهنت قبول کنه که انجامش بده واگه از همون اول کل کار مد نظر باشه کلا ذهن میگه ولش کن بابا این کار خیای سخته ونشدنیه..

    هر روز که میومدیم سر مزرعه نتیجه روز قبل رو میدیدم که کار انجام شده واین نتیجه موتور حرکت وانگیزه ادامه کار میشد برامون .حتی ما که فقط پذیرایی میکردیم😍

    🌿درس:درک قانون تکامل .یک قدم یک قدم وبادهمین قدمدهای کوچیک اما مستمر نتیجه حاصل میشه .اونم چه نتیجه عالی ولذت بخش .

    اب وغذا برای گیاه اصلی وعلف هرز یکسان بود .

    🌿درس :این عین عدالت خداست وهمه نعمت ها هست فراوان .یعنی چه بخوای تو مسیر خدا باشی چه مسیر غیر خدا .

    ما اگاهنه انتخاب میکنیم که از این فراونی وبرکت برای تقویت تواناییها ودرک ارزشمندی مون استفاده کنیم یا اجازه بدیم باورهای محدود کننده تمام وجودمون رو بگیرن وبشیم عین همونها .

    وقتی که کار با کمک.خانواده انجام میشد ونتیجه حاصل میشد همه خانواده از این نتیجه بهرهمند میشدن واستفاده میکردن از تلاششون .

    🌱درس : هم خودت خوب زندگی کن وهم کمک کن جهان.جای بهتری برای زندگی کردن باشه

    مثل استاد که مسیر رو باز میکنه وبا حداکثر سرعت از موتر سواریش لذت میبره .

    هم خودش لذت برد از طی مسیر وهم کمک کرد که ما هم یاد بگیریم وبه هدایتش گوش کنیم وساده وروان هر چی رو که گفته شد رو بیان کنیم .

    وقتی استاد گفتن که سکوت اینجا خوراک مراقبه است .

    یاد این افتادم که پیامبر اکرم هم به غار حراء میرفت ومراقبه وراز ونیاز میکرد با خدای مهربونش واماده دریافت پیام خدا میشد وپیامهای خدارو دریافت میکرد وبه اذن خدا این پیامهارو به گوش مردم میرسوند .هر کس تو فرکانس دریافتش بود ِِدریافت میکرد .

    استاد عزیز هم تو این غارحراؤخودش با توجه وتمرکز ومراقبه .سکوت خداوندی ودرک واماده دریافت پیامهای خدا میشه دریافتدمیکنه وبا اذن خدا این پیامهارو به گوش مردم میرسونه .هر کس تو فرکانس دریافتش باشه حتما میشنوه وپر میسه از لطف خدا .

    استاد عزیز من خودم از تغذیه خام گیاه خواری استفاده کردم وتایید میکنم گفته شما رو که واقعا بدن نیاز به این همه غذا نداره وبا حجم کم از عذاهای مقوی میتونه انرژی عالی رو دریافت کنه .

    اتفاقا روحمون بیشتر اماده دریافت الهامات میشه .

    خدایا شکرت که توفیق گوش دادن به الهامات وعمل کردن به این الهامات رو بهم عنایت کردی .

    استاد عزیز باش تا بادبودنت جهان هستی فراونی ونعمت وبرکتشو رو متجلی کنه .

    باش تا با بودنت عشق الهی متجلی بشه .

    باش تا هدایت خداوند متجلی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      غلامرضا جلائی گفته:
      مدت عضویت: 2144 روز

      سلام مریم جون

      یکی از خواهرهای عزیز،گرامی ،دوست داشتنی و مهربونم

      واقعا چه قدر ساده وریز بینانه با یک مثال قانون شیرین خداوند را توضیح دادی وبازش کردی

      و استاد را معرفی کردی

      وتحسینت مکنم

      تائید میکنم

      وتشویقت میکنم

      در مسیر موفقیت

      خیلی لذت بردم و استفاده میکنم

      این جهان مانند آئینه هست

      که خوب و بدش انعکاس وجود منه

      تن روح هر آدمی در این جهان

      یک تکه از وجود منه

      ما از نور وبارونو واینه ایم

      نباید به تاریکی ها عادت کنیم

      شاد شاد شاد باشی وباشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم باجلان گفته:
        مدت عضویت: 1968 روز

        سلام اقای جلایی عزیز

        منم از شما واز ابراز لطف ومحبت شما سپاسگزارم .

        به قول استاد که میگه از خودتون رد پا بزارین .

        اصلا یادم رفته بود که متن کامنتم چی بوده ودوباره اومدم از اول خوندمش برای خودم دوباره درس داشت ودوباره قانون برام یاد اوری شد .

        از تشویق وتایید وتحسینت لذت بردم .

        منم محبت وتحسین وتایید شما رو تحسین میکنم وازتون سپاسگزارم

        ارامش ونشاط قرین لحظه لحظه زندگیتون باشه .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مرضیه امیری گفته:
      مدت عضویت: 2153 روز

      سلام مریم عزیز خداروشکر میکنم برای وجود دوستانی مثل شما

      سپاسگزارم از اینکه با بیان تجربیات زیبات از دیدن و درک ِ کشاورزی و همراه کردن تجربیات قبل با اگاهی های جدید ، به درک بهتر قوانین از دیدگاهت کمک کردی ، واقعا لذت بردم

      💚

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اكرم آرمندي گفته:
      مدت عضویت: 2869 روز

      دوست خوب وهمفرکانسی عزیرم مریم جان چقدر زیبا و پخته وعمیق به نکات ذکر شده از طرف استاد نازنین پرداختید واقعآ لذت بردم وانقدرگفته هاتون بر دلم نشست که خواستم در اینجا ازتون تشکر کنم

      خدارا هزاران بار شاکرم بخاطر این سایت بی نظیر و دوستان ارزشمند و اگاهی که در کنارشون احساس شکوفایی ولذت میکنم 👍🌹❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        مریم باجلان گفته:
        مدت عضویت: 1968 روز

        سلام اکرم عزیرم .

        ممنونم از لطفتت

        این نتیجه یک سال مداوم همراه با فایل های رایگان استاده .

        تازه محصول قدرتمند وعملی عزت نفس رو تهیه کردم .

        وبا تلاش وعشق دارم ازشون نهایت استفاده رو میبرم .

        البته که کامنتای عزیزای دلم وشما همراهان هم.برام.درس داره وازشون هم.هدایت وهم درس میگیرم ..

        منم.ازخداوبرای داشتن دوستانی مثل شما سپاسگزارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    در جستجو خوشبختی گفته:
    مدت عضویت: 2727 روز

    سلام ب استاد پر توان و بچه ها🤗

    عکس لایو عجب چیزیه خیلی قشنگه یعنی زیباتر از اینم هس

    چقد من دوست دارم اینجور جاها رو تجربه کنم و پر از لحظات عاشقانه باشه برام😍

    استاد من فک میکردم دریاچتون راکده اخه هیچ موجی روش پیدا نبود میگفتم اگه راکده چرا انقدر شفافه مث آینه.

    اول ک از جاده جنگلی میگفتین من چقد گفتم گناه دارن درختا اسیب دیدن بعد فهمیدم هرز هستن

    چقد زیبا رابطه بین درختای هرز و باورای محدود کننده رو گفتین و ارتباط بین باورای مخرب ک در هم گره خوردن

    وقتی گفتین از اینکه اولش پیچیده بود و قدم ب قدم راحتتر شد منم یاد کار خودم افتادم ک میخوام ی بلوز بدوزم ک تجربشم نداشتم و میدونم ک کلی حرص میخوام بخورم طبق شخصیتم ولی این حرف شما ک مدام زدین بهم گفت همه چیز اهسته اهسته و قدم ب قدم باشه برات و کم کم رشدت رو میبینی و برات راحتتر میشه

    نکته زیبایی ک گفتین “وقتی کاری ک باید رو ب انجام برسونید نهایتش ب احساس موفقیت میرسین ک باعث میشه قدم بعدی رو محکمتر بردارین و ب تواناییت بیشتر ایمان میاری و احساس قدرت میکنین”

    خوبه اول قسمت بندی کنیم کاری ک ب ظاهر سخته و نخوایم همون اول کل اونکارو انجام بدیم.

    موفقیت موفقیت میاره و ما باید از دایره هدفامون ی کم بالاتر بریم .

    دیدن نتیجه کارمون خیلی بهمون انگیزه میده.

    موفقیت تصاعدی پیش میره نه اینکه ب یک اندازه

    هرچی پیش بریم و متعهد باشیم سرعت رشدمون بیشترو بیشتر میشه

    ادما اشتباهشون اینه ک روز اول میخوان ب طرز عالی کارشونو انجام بدن(کمالگرایی)

    اولش ممکنه سخت باشه اما رفته رفته قوی تر میشین

    “اول خودمون رو با ی نفر ک چندسال پیش این مسیرو رفته مقایسه نکنیم”

    استاد چقد بین اموزشات خدارو شکر میکنی😍

    ما در کنار رسیدم ب اهدافمون کلی چیزای قشنگ میبینیمو یاد میگیرین😍

    موقع نشستنتون نام خدارو بردین😇

    درس دیگه مهاجرت قبل از مجبور شدنه ک با ارزشه☺

    ما باید همیشه رو عزت نفسمون کار کنیم

    تمرکزمون رو باید یکجا بذاریم همزمان رو مسائل مختلف کار نکنیم تا اونکارو ب طرز عالی انجام بدیم.

    نتایج بزرگ حاصل تغییر بنیادین باورهاس.

    “وقتی از چیزی نتیجه گرفتیم بعدش ب دیگران توصیه کنیم”

    صدای پرنده😍

    همه چیز تکامله و اگه طبق تکامل پیش بریم لذت بخش میشه برامون.

    همیشه دنبال بهترین باشیم ب این معنا ک راهی پیدا کنیم براش

    باور جدا از فیزیک نیس

    “وقتی باورامون رو عوض میکنیم هدایت میشیم ب مسیرهای جدید تا مارو ب خواسته هامون برسونه”

    از نشستن ک کاری پیش نمیره

    ی نکته عالی”درسته با ثروت میشه بدون حرکت کاری رو داد برات انجام بدن ولی ی وقته تو دوس داری اونکارو انجام بدی و انجام اونکار تو رو رشدت میده تو حالت سکون ک انسان رشد نمیکنه”

    مولد بودن باعث زنده بودن و خوشبخت بودن انسانه.

    استاد نوشجونتون این زیبایی ها از بس دور از شرکین

    شادو پیروز باشیم🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  7. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم و مریم جان

    سپاس از اینکه زیبایی ها را به نمایش گذاشتین

    استاد جان همانطور که گفتین واقعا بعضی از باورها مثل همین الف های هرز به مغز ما چسبیدن

    من دقیقا زمانی که روی باورهام کار میکنم نتایج فوق‌العاده هست

    اما از یه جایی به بعد دیدم خیلی رو خودم کار میکنم نتایج هم خوبه اما بدهکاری دست از سرم بر نمیداره

    خیلی فکر کردم گفتم هیچ فردی حتی توی فامیل هم من ندیدم به اندازه ی من گوش کنه

    بنویسه و در بیشتر مواقع عمل کنه

    پس چه دلیل داره من نتایجم انقدر کم هست؟

    تا اینکه نشستم و بررسی کردم دیدم من خیلی میترسم از موفق شدن و ثروتمند شدن

    و باورهای جدید هم ساختم و خیلی خیلی دارم نتایج خوب میبینم کم هست اما عالی هست

    در مورد سوره ی حمد واقعا هر چقدر بیشتر درکش میکنم بیشتر عاشق این سوره و معنیش میشم و خیلی جاها هم ازش استفاده میکنم احساس خوبی بهم میده و آرامش را ازش دریافت میکنم

    از خدا برای همگی سلامتی ،آرامش و ثروت و عشق بی نهایت می‌خواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  8. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3291 روز

    سلااااااااااااااااااااااااام

    من عاشششششششششقتم

    استاد خدای چندتا شاگرد مثل من داری , به خدا نمیدونی چقدر من به خودم افتخار میکنم, اصلا نیست نمونه من

    اول اینکه فرکانس ما بود که رفتی به سمت live با اینکه برنامه ای نبود

    آقا ما اینجا یک حیاط داریم, من هم واقعا عاشق دار و درختم , خلاصه جونم بگم براتون , حیاط شده بود جنگل , خوب من یک سال آنکارا هستم, خلاصه خیلی دلم میخواست این حیاط و سرو سامون بدم, خلاصه ما قبل از عید زد به سرم که حیاط و اوکی کنم, بعد حسم گفت تو یک جفت دستکش و قیچی بخر شوع کن, آقا خلاصه ما یک حالی دادیم به این حیاط زیبا که موقع بهار اینقدر زیبا بود که لذت بردم, نگفته نماند که ذهنم آنچه که تو فکر کنی حرف زد که من انجام ندمش, اما به لطف الله انجام شد, امروز 12 april و ساعت 4:10 بعد از ظهر و من جای همگی خالی داشتم کالجوش میزدم بر بدن, و فایل live 14 میدیم, و تمام اون درخت هایی که من هرس کرده بودم , همینجوری مونده بود , کنار حیاط تپه تپه , چون واقعا هم قد خودم بودن, وهر وقت یادم میفتادن , میگفتم یک کاریشون میکنیم, حالا , بچه ها یعنی فقط سجده شکر باید به جا بیارم, و واقعا معجزه چیه به غیر از این, من داشتم لایو و میدیدم, رفتم وسطش آششپزخونه , نون بیارم, دیدم انگار دیوار داشت یک چیزی توش میریخت پایین, اولش ترسیدم, اومدم صدا بزنم, بعد دیدم آدم های فوق العاده ای که فقط وظیفشون بردن زباله ها ست روزانه است , بدون اینکه من بگم, اومده بودن و داشتن , تمام حیاط و تمیز میکردن, بببببببیییییییییییییییییییین, اصلا من نمیدونم, چی بگم, همزمانی این فایل و این اتفاق , و دقیقا قتی استاد داشت در مورد احساسش در مورد هرس paradise صحبت میکردن, تمام اون حرف ها دیالوگم بود هرس حیاطم , واااااای که چقدر لذت بردم

    استاد من عاششششششششششقتم, استاد این هم بگم, یکی از اون خونه های ویلایی که دور دریاچه paradise مال من , ندید خریدارم, عاششششتقم

    بچه ا استاد تو فایل live 13 در مورد کشتی نوح وار زندگی کردن , صحبت کردن, یعنی چی , یعنی وقتی اون عشق درونت بهت میگه یک کاری و انجام بدی , و بدن بحث و فکر انجام بدی , بچه ها با خودم که فکر کردم , دیدم ما همیشه داریم , به صورت ناخودآگاه یا ناخودآگاه برای خودمون در جهت رشد یا پیشرفتمون با توجه به افکار درمون, و چیزی که در یافت میکنیم, بر اساس درونمون, به نفع یا ضرر خودمون داریم کشتی نوح میسازیم

    2 تا از این مثال ها رو میزنم برای خودم که به خاطر باورهایی که ساخته بودم, به لطف الله , کشتی نوحم شد

    قبل از این داستان ها ما تصمیم گرفتیم به پیشنهاد من یک خونه دیگه تو آنکارا بخریم, خلاصه , من یک مدتی خونه دیدم و , و خوب چیزی که مد نظرم بود و پیدا نشد, و خلاصه یکی از خون هایی که دیده بودم, ولی تو ذهنم مونده بود, و هر چقدر جلوتر میرفتم, تصمیمم با خواهرم, برای خریدن خونه دوم اینجا قطعی تر میشد, و البته من خونه ها رو دیده بودم, و دیگه بیخیال شدم, ولی تو این موقعیت حسم گفت نازی الان موقع خرید اون خونه است که اون موقع دیدی, خلاصه این یک مدل کشتی نوح

    داستان , من 29 february , وقت اقامت و باید تمدید میکردم, یادمه موقعی بود من یک ماه وقت داشتم, و گفتم بزار حالا یک هفته بود تموم بشه, میرم برای تمدید, ولی درونم گفت نه برو انجامش بده, یادمه اون موقع ها جلسه های اول آپدیت عزت نفس هم بودم, که تمرینمون تصمیم گرفتن بود ,و به لطف ربم انجامش دادم , و واقعا کشتی نوح بود, خدایا واقعا شکرت

    و موضوع سومم, که واقعا یعنی برای خودم هم غیر قابل توصیف , هدایتم , به سمت گذروندون دوره دیجیتال مارکتینگ , حدود 6 ماه پیش , و این هدایت واقعا ساعت ها باید در موردش حرف بزنم , و فقط میتونم بگم خدایا شکرت, خدایا سپاسگزارم

    و اینکه خدایییی ما خیلی خوشبختیم که تو این مسیر هستیم , خدایا شکرت, استاد عزیزم خیلی خداروشکر که هستی , بانوی عشق و مهربانی , خدا روشکر که شما هستید, خانم فرهادی عزیزم, که چقدر دلم برای صدات تنگ شده, و مدیر فنی فوق العاده سایت , و تک تک بروبچه باحال و خوش قلب و جستجوگر عبا منشی

    عاشششششقتتتتتتتتتتتتونم, جای همه خالی یک نفر اینجا همین الان از اون آهنگ ترکی های قدیمیشون گذاشته, بوسسسسسسسس برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 626 روز

    به نام رب االعامین

    سلام به دوستان

    چند نکته مهم اموزش های استاد:

    قدم به قدم جلو رفتن و خرد خرد کردن لقمه به قطعات کوچکتر. این روش باعث راحت تر شدن کارها میشه و همچنین سرعت گرفتن و تصاعد گرفتن میشه.

    تمام موفقیت های بزرگ با قدم های کوچک اغاز شده . اگر همون اول سنگ بزرگ برداریم در ادامه ناامید خواهیم شد و یا چه بسا شروع نمیکنیم

    -مقایسه کردن خودمان با دیگران باعث ناامید شدن میشه و هرکسی که به جایگاهی رسیده روزی شروع کرد و من هم به جای مقایسه کردن سرم توی کار خودم باشه و روی موضوع موردنظرم تمرکز کنم .تمرکز روی یک نقطه بذاریم وعالی انجامش بدیم و کم کم نتایج بزرگ میشه

    بنیادی باید ذهن و شخصیت تغییر کنه تا نتایج عوض بشه. همه ما پیش فرض ذهنی داریم تا موقعی که جلو میریم و در مسیر هستیم اوضاع خوبی اما اگر رها کنیم و یا شل کنیم کم کم به پیش فرض ها میرسیم و مثل بقیه جامعه میشویم. و حتا شخصی مثل پیامبر روی خودش کار میکرده و مدتی روی در سال از جامعه فاصله میگرفته

    مهاجرت یعنی بهبود زندگی در تمام ابعاد و استاد اهل تحمل کردن نیست و استاد همیشه دنبال بهترینه و به کمتر از اون هم قانع نیستن وهر کاری برای بهبود میکنن. این نشان از لیاقت و ارزشمندی ایجاد شده در درون استاد داره و همینطور انقدر به خودشون باور دارن که میگه من اوضاع رو عوض میکنم و تغییرش میدم همچنان که زندگی ایشون گواه همین نکته است

    باور چیزی جدا از فیزیک نیست . وقتی روی باورها کار میکنیم به مسیرهای جدید هدایت میشیم.

    خوشبختی این نیست که کاری نکنیم و بی کار باشیم . انسان دوست داره حرکت کنه و مولد باشه و باعث رشد میشه. شاید برای چند روز بتوان بیکاری رو تحمل کرد اما میل انسان به فعالیت و انجام دادن کاری که ذهنش رو روی ان قلاب کنه باعث میشه ادامه بده و به غیر این احساس بیهودگی میکنه و عذاب اور خواهد شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  10. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2373 روز

    همانا خداوند و فرشتگان و انسان ها درود می فرستند بر حسین عباسمنش و زوج آسمانی اش.

    این نامه برسد به دست شخص خودت و خانم شایسته…

    هم اکنون من تسلیم تسلیمم… تسلیم این انرژی لایزال درون… تسلیم حق و حقیقت… تسلیم رب جهانیان … تسلیم قوانین و حکم و کلامش .

    استادم، راهنما و الگویم… به خدا سوگند نمیدانم چه بگویم نمیدانم از کجا شروع کنم به گفتن…

    استاد الان من در بیرون از شهر در یه منظره فوق العاده و رویایی روی یه تپه بلند دارم عشق میکنم … گفتی این موقع ها بهار که میشه توی دهاتمون در مناطق کهگیلویه و بویراحمد بینظیر و رویایی هستش… آره کاملا حرفتنو عمیقاً تأیید میکنم، چرا که خودم الان دارم هر روز این حسو تجربه میکنم… الان صدای گنجیشکا و پرنده ها و نسیم ملایم بهاری اطرافم موزیک پس زمینمه… صدای بازی بچه ها دوست داشتنی از تپه ی اون وری میاد … یه شبان هم داره با گله و گوسفنداش خوش میگذرونه… قربون خدا برم من صدای دو تا جوان رو هم همین الان می‌شنوم که دارن با صدای بلند یار یار و دی بلال میخونن، عجب سمفونی خفنی شده ها …. خدایا شکرت

    دیشب تا نیمه های شب داشتم کامنت میخوندم چرخ میزدم توی پروفایل دوستای گلم … کاره همیشگیمه … آره بدون هیچ صحبت و نظری خفته و آروم میخونم و میگردم تا چیزی پیدا کنم … تا خودمو، نقاط ضعفمو،دیگران رو ، پاشنه های آشیلم و باور مخرب و شرک آلودی که دارم. کاملاً هدایتی، هدایت شدم به چیزی که مدتهاست با منه و من اون رو دیگه پذیرفتم و جزو لاینفک وجود من بود…

    «کمال گرایی»… موقعی که وسطای اون کامنت رسیدم دیگه کلا آف کردم … تموم وجودمو درگیر کرد… انگار این همون چیزی بود که مدت ها دنبالش بودم … سکوت تمام وجودمو فرا گرفت …. خدایا چه شده من تا بحال اینقدر در خودم فرو نرفته بودم … عرق کرده بودم… سرم داغ شده بود. در دل شب زدم بیرون توی کوچه ها و خیابان . هی راه میرفتم و با خودم حرف میزدم… آری … او بود … مدت ها بود که دنبال مهمترین اشکال و پاشینه آشیلم می‌گشتم … بالاخره وقتش فرا رسید و بهم الهام کرد … با احساسی بسیار عجیب آمدم و نزدیکای اذان صبح بود . رفتم حمام … احساس کردم که رسماً مدارم تغییر کرده … بهترین تشک و پتوی نرم و تازه و بالش مناسب رو پهن کردم . از خدایم خواستم که مرا چند ساعت بعد بیدار کند. اونقدر این روزا دارم کار میکنم که حدونساب نداره … حتی وقت خوابیدن هم ندارم … چهار ساعت بعد به طور معجزه آسایی بیدار شدم … چراکه من تا پیش از این سابقه نداشته که اینقدر سبک و کم بخوابم … خوابم به شدت سنگینه…

    امروز صبح به خدا گفتم که از کجا شروع کنم برای حل این غول وحشتناک کمال گرایی… گفت مثل هر روز حرکت و اقدام کن نگران نباش …. همین جور اومدم سایت ببینم فایل جدیدی اومد یا نه … فایل جدیدو باز کردم دیدم توی متن از کمال گرایی میگه … وای وای وای دیوانه شدم رفت … خدا رسماً بهم پیام داده که میلاد دقیقاً همینه درست فهمیدی …

    مریم خانم گل، فرشته خدا … تو رسماً یه نابغه ای تو دیگه کی هستی … انگار این متن فقط برای من نوشته شده… جواب تمام آنچه که باید می‌دانستم را در کلام بی نقصت یافتم … می‌دونی گاهی وقتا به یه آیه هایی از قرآن که میرسم نفسم بند میاد، قفل میکنم ، اونقدر که سنگین و ثقلیه و پراز آگاهیه … این نوشته امروز تو روی این فایل همچین حسی بهم داد… باید این فایل و متن رو از الان هزاران بار گوش بدم و بخونم. باید این متن طلایی رو روی بدنم تتو کنم . باید رو در و دیوار بنویسمش باید توی مغزم حکش کنم… کمال گرایی در تمام طول زندگیم منو متوقف کرد… از همون کودکی تا به حال همراهم بود … توی بعضی مواقع کمکم کرد ولی در مجموع کر و کورم کرد… داستان از این قراره که من از همون اول همه چی رو تمام و کمال میخواستم … خودمو … اطرافیانمو… هدف و شغلمو … افکار و خواسته هامو … یا همش یا هیچی… گفتم چیه احساس خفگی میکنم … گفتم چیه احساس کمبود میکنم … گفتم چیه احساس ضعف و حقارت میکنم … گفتم چیه احساس حسادت میکنم و ناخودآگاه همش چشمم دنبال نتایج دیگرانه و خودمو همش با دیگران مقایسه میکنم …. پس بگو چیه… همش بخاطر این مرض کمالگرایی هستش ….

    استاد بذار واضح و رک بگم؛ باورت نمیشه که این مرض اونقدر در وجودم رخنه کرده و وخیمه که خودمو با خود شخص شما مقایسه میکردم.. نه فقط با تو با همه چیز و همه کس ، بخدا دست خودم نبود و به طور کاملا سیستماتیک و خودکار مغزم این کارو میکرد … مثلا رونالدو اخیرا یه چالش راه انداخته که توی اون کلیپ فکر کنم بیش از ۱۴۰ تا حرکت شکمی توی یه دقیقه انجام داد… ذهن من سریع بهم فرمان میداد که وقتی رونالدو هم این کارو میکنه تو هم باید از پسش بربیای… توی هر شرایطی باور مسموم کمالگرایی همه چیز رو ایده آل و بی نقص ازم میخواست… نابودم کرد… یعنی واقعاً اگه این بیماری خاص همراهم نبود چه کارایی رو عملی میکردم .وای نگو …..

    در مورد کامنت نوشتنم هم همینطور بود برام … بارها و بارها خدای درونم بهم میگفت میلاد برو از خودت نتایج و نشانه هات بنویس، با دوستات تبادل نظر کن ، از قانون و خدا بگو، از خودت رد پا بذار ولی این سد محکم اجازه نمی‌داد …. با خودم بارها و بارها فکر کردم که چرا اینجوری میکنم من … هی الهام میومد که میلاد این قدم کوچیکو بردار تا رشد کنی ولی سرکوبش میکردم… کمالگرایی و غرور درونم بهم میگفت که بذار نتایج شگفت انگیز مالی و کاری پیش بیاد بعد بیا از خودت و خدا بگو …..

    دوستای عزیزم ذهن خیلی زیرک تر و خطرناک تر از این حرفاست. عیب ها و باورهای محدودکننده درونمون رو برامون زیبا و موجه جلوه میده. نعمت ها و زیبایی ها و نتایج رو برامون کم و ناچیز جلوه میده..

    خودم نتایج بسیار زیاد و نشانه های روشنی رو توی این مدت کوتاه شش ماهه که توی سایت بودم بدست آوردم که شوک مثبت عجیبی به زندگیم داده…

    سید حسین عزیزم… این قسمت رو برای خود خودت می‌نویسم… در بعضی فایل هات از گذشته خودت و باورهای پدرت گفتی … باور کن زندگی من از اول تا چندی پیش که وارد این بهشت رضوان شدم، جهنم تمام عیار بود . اونجا ها که از باورهای غلط پدرت و فشارهایی که متحمل شدی خیلی تعجب نکردم . پدر من یه چیزی ورای پدر شماست که اصلاً نمیشه دربارش حرف زد… مردم منطقه ما اصلاً انگار مال یه جزیزه دورافتاده از مناطق گمشده افریقاس… اصلاً یه وضیه… ولی من از همان کودکی خدا را درونم حس کردم … همیشه همراهم در هر شرایط سختی … خلاصه من حاضر نبودم زیر بار آداب و رسوم این قوم فرهنگ برم … میدونستم که انگار خدا داره منو جلو می‌بره … دوست نداره منو در این جزیره شرک و کفر تنها بذاره…

    گذشت تا با تو به طرز معجزه آسا و البته طبیعی آشنا شدم … چرا طبیعی؟ چون حقم بود ، در مدارش بودم، دنبال هدایت و نجات بودم، پرسش های کلیدی و درخواست های زیادی از خدا و جهان داشتم…

    استاد عزیزم، سید حسین عباس منش از اولین فایلی که ازت دیدم یه حسی بهم گفت که این از جنس خداست، این واقعیه ، این فیک و تو خالی نیست…. ولی چه کنم که من تابع ذهن بودم نه دل… من هیچ وقت تو کتم نمی‌رفت که شاگردی کسی رو کنم… چون خودمو خاص و تافته جدا بافته میدیدم … نمیتونستم بپذیرم شما رو … نه فقط شما، هیچکس. تو این دوره زمون هرکی برای خودش یه بت تعصب داره… یکی پدر و مادر ، یکی همسر و فرزند ، یکی فلان آدم مشهور و موفق، یکی رهبر و رئیس و فلان شخصیت سیاسی، یکی شهدا ، یکی امام حسین یا بقیه امامان و پیامبران، یکی هم تو …..

    ولی من به این راحتی پیرو شخص خاصی نمی‌شدم.و یه احساسی درونم فریاد میزد که باید قلمرو خاص خودتو راه بندازی…

    خلاصه بگذریم و بگذریم … حسین تو اصلاً متوجهی که چکار کردی؟؟؟ من که هنوز نمیتونم یه همچین جنبش عظیمی رو هضم کنم … دیوانه کنندس… پسر تو مصداق بارز رسل هستی… مومن واقعی… مسلم … مصلح… تو دیگه مرزهای خوب بودنو جابجا کردی پسر … اینو منی میگم که پارسال دوست داشتم خفت کنم …. زورم میومد که یه نفر به این حد از یکتاپرستی و درک عجیب قرآن برسه… میگفتم بابا نه مگه میشه، این داره نقش بازی می‌کنه. خودمو گول میزدم … حرفاتو گوش میدادم کم کم بهم نفوذ کردی و دوستدارت شدم ، ایمان آوردم و تا حدی عمل کردم نتیجه گرفتم…

    بعد از اولین و آخرین کامنتم درسایت ….. ووویییییژژژ…. افتادم ته دره و سر نقطه اول… پنج ماه از آموزه ها و فضای سایت به کل فاصله گرفتم … اونم با چند تضاد و ناخواسته شدید…. من در این مدت دوری از سایت چیزهایی رو تجربه کردم که الان دارم بهشون فکر میکنم وحشت میکنم …. جهنمی بدتر از قبل…. اسفند ماه که خداوند و جهان وادارم کردند که برگردم فهمیدم که قضیه از چه قراره:

    این رو جدی بخونید دوستان: اگر میخواید که در این راه ثابت قدم بمونید باید کاملا تسلیم رب و کلامش بشید … باید استاد رو عمیقاً باور کنید و عاشقش باشید تا بتونید حرف ها ، عمل، مدارشو درک کنید

    اگه ایشون رو هی توی ذهنتون نقد کنید و قبولش نداشته باشید، مطمئن باشید مطابق قانون شما از مدارشون خارج می‌شید و نمیتونید ادامه بدید… شک نکنید … من سرم به سنگ خورد، درس خودمو گرفتم

    دوستای عزیزم، تعهد … تعهد .. پایداری و ادامه دادنه که شمارو در این مسیر نگه میداره… قانون ساده و ثابته … درک کنید و بفهمینش، و عمل کنید … ایمان و عمل..همین… و همواره و هرروزه تکرار کنید تمرین کنید … اونقدر انجام بدید تا ماهر و حرفه ای بشید مثل استاد

    من الان دیگه عاشق استادم هستم …. من الان عمیقاً عاشق خدام هستم … عاشق خودم هستم … عاشق تک تک اعضای فعال سایت هستم … این عشق همیشه جاری بود ولی اجازه جاری شدن بهش نمی‌دادم… اشک هایم دیده را چشمانم گرفتند …. مریم عزیزم نمیدونی اولین فایلی که ازت دیدم(فکر کنم گزارش قدم اول) چقدر ذهن نجواگرم قضاوتت کرد، حس خوبی بهت نداشتم، ولی الان از ته دلم دوست دارم و تحسینت میکنم … زن به توانمندی تو ندیدم … چه مداری داری تو … قشنگ حس میکنم که استاد در کنار تو بی نهایت عشق و خوشبختی رو تجربه می‌کنه …

    اونقدر حرف نزدم تا این حجم از خطوط شکل گرفت …

    راستی استاد خیلی خیلی حرف ها دارم که بزنم. ولی کامنتم خیلی طولانی میشه

    من اصلاً گوشی و اینترنت ندارم … این یه موهبت الهی بود برام … چقدر راحت ترم که گوشی و مجازی ندارم … با کسب تجربه فهمیدم که گوشی و فضای اینترنت به درد من نمیخوره، لااقل در این برهه زمانی… الان هم با تبلت خواهرم دارم کامنت میدارم.

    این روزها اونقدر مشغولم و دارم کار میکنم که نمیدونم کی شب میشه کی روز … شبا تا صبح به عشق هدفم و درک و عمل به قوانین خوابم نمیبره … غذامو روی میز کامپیوتر میخورم … اصلاً وقت ندارم که به ناخواسته هام توجه کنم … تمام توجه و تمرکزم روی خواسته هامه…

    برای سایت هم خدا نقطه اتصال یکی از دستاشو می‌فرسته تا به سایت وصل شم … با کیفیت عالی دانلود میکنم… صفحات و کامنتا رو روی چند صفحه باز میکنم و در حالت آفلاین میخونم … اینو میگم که اگه بخواید تغییر کنید و متعهد و با انگیزه باشید، کمبود امکانات هم نمیتونه مانعتون بشه… شبانه روز دارم در راستای هدف مقدسم گام برمی‌دارم ….

    از عشقم از خدایم میخواهم که مرا در این مسیر ثابت قدم نگه داره.

    از رب عالم تمسک میجویم و چنگ در ریسمان الهی میزنم… تا ابد…

    هم فرکانسی های عزیزم شما مثل من بخیل نباشید و آگاهی ها و نتایج و نظرات ارزشمندتون رو به اشتراک بذارید…من مخاطب همیشگی کامنت هاتون هستم و با عشق و حوصله میخونم…

    هر موقع بهم گفت میام با عشق می‌نویسم

    با وجود مشغله و شرایطی که دارم سعی میکنم بیشتر و بیشتر فعال باشم . عاشششسقققتتتتووونننمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2412 روز

      سلام بر میلاد نازنین

      من دیوانه ی این جمله ات شدم

      “اگر میخواید که در این راه ثابت قدم بمونید باید کاملا تسلیم رب و کلامش بشید … باید استاد رو عمیقاً باور کنید و عاشقش باشید تا بتونید حرف ها ، عمل، مدارشو درک کنید”

      افرین پسرررر دمت گرممممممممممممممممم

      محشر بود

      استاد عزیزمممم واقعا شما با ما چیکار کردید واقعا تا ابدالاباد شکر همین نعمتو که جقدر خداوند زیبا تک تکمونو هدایت کرده به سمت مسیر ش به سمت دستان پاک و مقدسش به سمت وحی منزلش به والله کمه خیلی کمه…

      خدایاشکرت هزاران بارشکرت

      خدایا مارو به راه کسانی که به اانان نعمت و برکت دادی هدایت کن عاشقتونمممممممم خیلی عاشقتونممم و بی نهایت سپاسگذارم .. میایم آمریکا /// به قول خودتون به قول یکی از نازنین هم فرکانسی هام هیچ خواسته ایی نیست که محقق نشه استاد عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 2373 روز

        سلام و درود خداوند بر الای عزیزم. منم دیوانه ی خودت و خدات شدم. کامنتت برام یه نشونه است.بعدا بهت میگم…

        خیلی خوشحالم که پیامم مفید و جالب بود براتون. منم از ته دلم خدا رو بی نهایت شکر میگم بابت این مسیر سراسر نور، استاد گرانقدرم و دوست بینظیرش مریم خانم و دوستان ارزشمند و سپاس گزاری مثل شما… مرسی عزیزم بابت حضور و فعالیتت… همواره بهش وصل باشی💜💜❤❤😘😘😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 2373 روز

        درود بر تو آقا علیرضا گل… مرسی از محبتت. خوشحال شدم از کامنتی که برام گذاشتی. منم هم سپاسگزارم از حضورت، و امیدوارم که بهترین ها رو در این مسیر تجربه کنی عزیزم. همواره بهش وصل باشی💜💜😘😘❤❤

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام میلاد عزیز

      کامنتت تون عالی بود و چقدر زیبا با نوشته هاتون همراه شدم

      لذت بردم

      عشق کردم

      خدارو توی تک تک کلماتت حس کردم

      عالی نوشتی دوست همفرکانسی

      انقدر زیبا نوشته ای که دوست دارم بارها و باره کامنتت رو بخونم.

      بازم ممنونم که این قدر زیبا نوشته ای

      ارزوی بهترین ها رو برات دارم دوست عزیزم

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 2373 روز

        سلام و درود بر الهه عزیزم. جالبه که همین چند روز پیش که داشتم توی صفحه چندتا از از دوستان کامنت میخوندم، اسم تو رو چند بار دیدم و کامنتاتو خوندم.. واضحه که داری با عشق و تعهد روی خودت کار میکنی.

        قلب صاف و زلالی رو داری عزیزم … وجود سرشار از توحیدتو احساس میکنم.

        در گذشته فکر میکردم که خدا فقط و فقط مال خودمه و بس… اگه کسی از ایمان و خدا حرف میزد احساس حسادت گونه میکردم و خدا رو تنها متعلق به خودم میدونستم … یه جور احساس تملک به خداوند…

        اینا همش باور کمبود بود…

        همه ما قسمتی از خداوندیم و به به اندازه بهش دسترسی داریم… خدا برای همه س … خدا فراوونه فراوون… خدا همچیه… خدا همَس… خدا بی انتهاست …

        خیلی خوشحالم که کامنتم شما رو به وجد آورد. از ته دلم نوشتم … اون بهم گفت وقتشه که بنویسی ، من هم با جان و دل تابع ندای الهی درونم هستم. خیلی خیلی سپاسگزارم گزارم از وقتی که گذاشتی و کامنت الهی منو خوندید. مرسی عزیزم .

        همواره بهش وصل باشی…💜❤💕😆😆✊✊😘😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      باران نجاری گفته:
      مدت عضویت: 3928 روز

      سلام دوست عزیز….واقعا بهتون تبریک میگم

      از خوندن کامنت شما خیلی لذت بردم خیلی به دلم نشست حرفاتون

      برای اینهمه پیشرفت از صمیم قلب بهتون تبریک میگم و بهترینها رو براتون از خدا میخوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 2373 روز

        باران خانم عزیزم سلام… مرسی از اظهار محبتت… خدا رو شکر میکنم که بابت دوستان عزیزی مثل شما… منم از ته دلم بابت موفقیت هاتون و خلوصتون بهتون تبریک میگم..

        امیدوارم که همواره به خدا وصل باشید…

        اون منو وادار به نوشتن کرد و از اعماق وجودم نوشتم…

        دوستون دارم… وجودت همیشه الهی 💜💜❤❤😘😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 2373 روز

        سلام و درود خدا بر تو، آقا محمد گل گلاب. جالبه که همین چند روز پیش اسمت مدام در صفحات مختلف میدیدم و نظرات ارزشمندتو میخوندم، چقدر عالی پیش میری تو پسر… ممنونم از کامنتی که برام گذاشتی. امیدوارم روز به روز در تسلط و عمل به قوانین بهتر شی… همواره و هر لحظه بهش وصل باشی دوست عزیزم 💜💜❤❤😘😘😘😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نازنین گفته:
      مدت عضویت: 1234 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام و درود بر شما دوست عزیزم

      عجیب این جمله ی زیبای اول کامنت تون که نشون دهنده ی عشق ناب و خالص شما به استاد و بانو شایسته ست به دلم نشست

      بارها خوندم و مزه مزه ش کردم

      میلاد عزیز چه دلنوشته ی زیبا یی

      پر از اگاهی

      پر از صداقت

      پر از عشق

      هزاران تحسین بشما که بزرگترین درس رو از استاد گرفتین

      صداقت کلام

      صداقت در عمل

      و استمرار در مسیر درست

      هزاران تحسین بشما که شبانه روز تمرکزتون به اهدافتونه

      و خداوند شده نقطه ی اتصال شما به این آگاهی ها

      سپاسگزار شما هستم که عاشقانه بما یاداور شدید که باید متعهدانه در این مسیر ثابت قدم بمونیم و عمیقا استاد رو باور کنیم

      بخدا که همینه

      کلام الهی از زبان استادی بی نظیر

      دوست داشتنی

      حریص برای بالا بردن درک و فهم ما از قوانین

      استادی از جنس خدا

      من که با تمام وجودم عاشق اساتید عشق هستم که افتخار شاگزدی شون رو خدای عزیزم نصیبم کرده

      عشق و شور و هیجان شما رو در این کامنت خیلی خوب احساس کردم

      تحسین برانگیزین

      منتظر شنیدن خبرها و نتایج عالیتون هستم

      آرزو میکنم همیشه در پناه خدای عزیزم بدرخشید و پله های پیشرفت رو به زیبایی و با لذت طی کنید.

      خدا یارو نگهدارتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: