اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم من الان داریم موقعیت بعد از سالها از ضبط این فایل دارم گوش میکنم ، میدونم دلیلی جز من نبوده من الان میتونم درک کنم صبحت های شما رو
خداروشکر میکنم به خاطر اینکه در مسیر تغییر و رشد هستم ، الان مثل قبل تلویزیون نگاه نمیکنم ، حرف های منفی نمیزنم ، سعی میکنم از خودم و با خودم لذت ببرم
استاد عزیز می خوام از اتفاق دیروز بگم
دیروز تو مشهد خیلی سرد بود و طبق اینکه من ماشینم طبق اموزه های شما عوض کردم و ماشین جدید بود نمی دونستم که در هوای سرد باید شب ماشین روشن می کردم و جلوی کاپوت جلو ماشین پتو میذاشتم و صبح که برای انجام کار رفتم بیرون وقتی به محل کارم رسیدم ، ماشین جوش آورد
همون لحظه اول که این اتفاق افتاد گفتم خیره حتما
در طی مدتی که دنبال امداد خودرو و رفتن به نمایندگی بودم ذهنم گاهی می پرسید چرا اینجوری شد ولی ته قلبم گفتم حتما خیره و کشی خبر نداره شاید با این اتفاق از یک اتفاق بدتر پیشگیری شده
و خداروشکر اتفاقات خوبی هم رخ داد چند تا مشتری بهم زنگ زدم مشتری جدید و یک نفر شون قرار شد برای انجام قرارداد بیاد ، توی تیم فروشم 2 نفر اضافه شدن و اعضای تیمم فروش های خوبی داشتن
خداروشکر که اتفاقات خوب رخ داد و همه اینها فقط به خاطر همین کنترل احساس بود
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان نازنین.
خدایا بابت قوانین بدون تغییرت ،هزاران مرتبه شکرگزارم.خدایا هزاران مرتبه شکرت که تکاملم رو طی میکنم و هیچ عجله ای ندارم.
من لذت میبرم از اینکه به یه تضاد بر بخورم چون بسیار عالی باورهای توحیدیم قوی تر میشه چون این باور رو دارم که هیچ برگی بدون اذن خدا
نمی افتد و جالب اینه که تضادها واسه من مثل یه امتحان میمونه که من ،چه باورها و ایمانی دارم و اینکه آیا عمل میکنم یا ن، خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت تضادها.
از اینکه آگاهانه حالمو خوب میکنم و این قانون رو درک کردم که حس خوب برابر با اتفاقات خوبه خیلی راحت تر میتونم ذهنم رو کنترل کنم و از حس و حال بد فراری ام .من با کوچیکترین چیز از ته دل شکرگزاری میکنم و این نقطه قوت منه.
من ورودی های منفی رو پیدا کردم که همون اینستا بود، و روزانه خیلی براش وقت میزاشتم. خدارو شکر الان بجای برم اینستا و سم وارد بدنم کنم میام داخل سایت کامنت های بی نظیر رو میخونم، خیلی درس میگرم و لذت میبرم از این کارم. به قول استاد کامنت ها با این کیفیت هیچ جای دنیا نمیشه پیدا کرد و از چند تا کتاب موفقیت هم با ارزش تره این حرف استاد رو تجربه کردم.
خدایا از اینکه اراده قوی بهم دادی هزاران مرتبه شکرگزارم شکرگزارم شکرگزارم.
خدایا شکرت، که برای هرکاری از تو هدایت میخوام
خدایا شکرت،که جهان بر پایه خیره. خدایا شکرگزارم بابت این همه فراوانی.خدایا شکرگزارم که در این مسیر قرار گرفتم.خدایا شکرگزارم که لایق بهترینا هستم. خدایا شکرت که خالق زندگی خودم هستم.
این اولین کامنت منه و خیلی خوشحال میشم که باعث ایجاد حس خوب در شما دوستان هم مدارم بشه و لبخند زیبایی روی صورت ماهتون بیفته.
.کنترل ذهن کار ساده ای نیست و آدمایی میتونن انجامش بدن که روی خودشون کار کرده باشن.
.کنترل ذهن و واکنش نشان ندادن به اتفاقات بیرونی خیلی مهمه.
.تا وقتی که ذهن ما به اتفاقات بیرونی واکنش نشون میده، اتفاقات از همون جنس وارد زندگیمون میشه پس باید خیلی حواسم به ورودی های ذهنم باشه و ذهنم رو کنترل کنم اما تکاملی.
.اونایی که نتیجه بزرگ تو زندگیشون گرفتن، تونستن ذهنشون رو کنترل کنن. کار راحتی نیست ولی مهارتی هست که میشه تکاملی بهترش کرد.
.اگه ذهن مون رو کنترل کنیم دنیامون رو کنترل میکنیم.
.از رسانه ها دوری کن اخبار تلویزیون ممنوع. اگه آگاهانه از این موارد دوری کنی، آدمای کمتری درموردش صحبت میکنن و کم کم از زندگیتون حذف میشن.
.مثل ربات در خدمت بقیه آدما و رسانه ها زندگی نکن! نذار خوراک ذهن و زندگیت رو تامین کنن.
.چرا اخبار 99 درصد مواقع درمورد چیزهای منفی صحبت میکنه؟ چون مردم اینطوری دوست دارن مردم طرفدار اینا هستن.
.کسانی که اخبار رو تولید میکنن فقط دنبال مشتری ن نه دنبال بدبختی مردم… ولی مردم خودشون بدبختی و اخبار منفی رو دوست دارن و رسانه ها هم همونا رو بهشون میدن.
.وقتی تلاش میکنی ذهن ت رو کنترل کنی بعدا ورودی های بهتری میاد منتها باید شروع کنی و ادامه بدی.
.به واسطه کنترل ذهن و ورودی های مناسب، نتایج رقم میخوره.
.اطرافیان شما هم به روح و ذهن شما ورودی میدن پس باید حواست باشه کی اطرافته؟ کلی بیماری های روحی بهت میدن که الان نشون نمیده بعدا معلوم میشه.
.فرکانس ها یک فاصله زمانی میخوان تا به یک قدرت برسن و بعد نتیجه رو ایجاد کنن.
.باید طوری روی ذهنم کار کنم که هر ورودی به ذهنم میاد، بتونم روی خوبی هاش تمرکز کنم.
.فرکانس ها وقتی که میان و تکرار میشن و تکرار میشن، به یک قدرتی میرسن که اتفاقات رو رقم میزنن. البته یک فاصله زمانی میخواد که بستگی به تکرار، توجه و گذشته شما داره و بعد اتفاقات میفتن.
.چون تو همون آدم قبلی هستی و تغییر نکردی، اگه اتفاق بد بیفته، متوجه نمیشی که به دلیل ورودی بد بوده.
.ارتباط بین افکار و اتفاقات زندگیت رو درک کن.
.من باید طوری روی ذهنم و زندگیم کنترل داشته باشم که هر لحظه هر روز هر صبح منتظر معجزه تو زندگیم باشم.
.فایل های آرامش در پرتو آگاهی که در سایت هست رو حتما گوش بده درمورد سلامتی هست.
.سیستم ایمنی قوی بدن من همه چیز رو خودش میتونه حل کنه.
.اگه روی باورها کار نکنی، قدرتش به اندازه گذشته نیست.
.این بدن ما حاصل هزاران تکامل و بهبودی دائم طی میلیون ها سال هست. بدن من این همه تکامل رو طی کرده پس این مشکلات براش چیزی نیست.
.هر چقدر باورم نسبت به بدنم بیشتر باشه بدنم بهتر عمل میکنه.
.ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسم داره و اگه من باورهای خوبی درمورد جسمم داشته باشم جسمم بهتر عمل میکنه.
.جسم من بسیار قوی ه و مسئله ای نیست که نتونه حلش کنه چون یه پیشینه قوی داره و میلیون ها سال تکامل رو طی کرده که الان در خدمت من هست.
.هر انسانی درنهایت روزی میمیره و باید با مسئله مرگ راحت باشم و اگه زمانش باشه راه گریزی نیست و اگه زمانش نباشه هیچ چیزی باعث مرگم نمیشه.
.همیشه باید نیمه پر لیوان رو ببینم و هر اتفاقی بیفته در نهایت باعث پیشرفت جهان و بشریت میشه.
.اگه آدم ذهن مثبت داشته باشه از دل هر اتفاقی زیبایی ها رو پیدا میکنه و در نهایت همیشه اتفاقات خوب توی زندگیت پیش میاد اگه به این شیوه آگاهی عمل کنی.
.مثل بقیه مردم عمل نکن تا نتایج زندگیت با اونا فرق داشته باشه.
.زمانی که اکثریت مردم درگیر افکار منفی ن بهترین زمان برای جدا شدن از اکثریت جامعه و رفتن به سمت خواسته هاست. 95 درصد مردم در مسیر اشتباه هستن. تو دنباله رو اونا نباش.
بنام خدایی که قدرت خلق زندگی مان را به ما داده است..!
گام چهاردهم | خانه تکانی ذهن
دیدن این فایل برای من مصادف شده با یک حادثه ای که نمی دانم درباره چیست؟ اما انگار مثل حادثه مهسا امینی تمام ملت بر ضد دولت (ترکیه) مشغول تظاهرات و فلان و فلان هستند، حتی هم کلاسی هایم هم رفتن به دانشگاه را به قول خودشان تحریم کردند مثلا که میخواهند تغییر ایجاد کنند در کشور :))))
اما خدا شاهده که خودم حتی کوچکترین علاقه ای نداشتم و ندارم حتی در مورد اینکه چه اتفاقی افتاده اینجا اطلاعی ندارم، چون تمرکزم خودم رو روی سرمایه گذاری روی خودم گذاشتم و معتقدم که هر اتفاقی بیفتد به نفع من خواهد بود این وعده ی خداست.
این عبارت تاکیدی همیشه کلید آرامش من در شرایط به ظاهر حساس کنونی بوده، و طبق قانون خداوند همیشه همه چیز بر وفق مراد من و به نفع بوده فارغ ازینکه ظاهر این اتفاقات چه هست. به طور مثال من درینجا دانش آموزم و بر علاوه سایت دروس دانشگاهم زیاده اما خدارا شکر با حذف کردن انستاگرام و اولویت بندی در کار های زندگیم،
به هر دو( دروس دانشگاه و سایت) رسیده میتوانم،
درین روزها که هم کلاسی هایم دانشگاه نمیرند و ممکنه که در دانشگاه بصورت موقتی مثلا یک هفته ای درس نداشته باشیم، میتوانم تمرکزم را روی فایل های خانه تکانی ذهن بیشتر کنم:))
نگفتم همه چیز به نفع من در جریان است ؟؟
این هم نتیجه اش.
خدایا ممنونم بخاطر این فرصت که نصیب مان شده تا بتوانیم زندگی خودمان را همان طور که میخواهم بسازیم به لطف تو ای مهربانترین مهربانان!!
ای آن که همه در برابر عظمتش فروتن،
ای آن که همه در برابر قدرتش تسلیم،
ای آن که همه در برابر توانمندی اش خوار،
ای آن که همه در برابر حرمت و ارجمندی اش فروتن،
ای آن که همه از ترسش فرمانبردار،
ای آن که کوه ها از بیمش شکافته،
ای آن که آسمان ها به امرش بر پا،
ای آن که زمین ها به اجازه اش بر جا،
ای آن که رعد همراه با ستایشش تسبیح گو است،
ای آن که بر اهل مملکتش ستم نمی کند…
ای آن که هر چیز همراه با ستایش او تسبیح گو است،
ای آن که هر چیز جز ذاتش نابود است…
( فرازهایی از جوشن کبیر )
چند شب پیش برای اولین بار این دعا را خواندم با معنی آن و نمی دانید چه احساسی داشتم…
شاید ذهنی باش ولی الان حکومت ما مشکل داره جلوی ویروس نمیگیره بازار ها بانک ها تعطیل نکرده شهر رو قرنطینه نکرده نکات بهداشتی و رعایت اصول اولیه مهمه تازه کمی جدی هم گرفته بشه وقتی ویروس تو قم پخشه اونا هم ایرانی اند کلی فوتی دادن بابت بی لیاقتی این حکومت به نظرم گاهی وقتا با عقلتون تصمیم بگیرید بچه ها
سرکار خانوم شب خیز سلام، وقت شما بخیر. امیدوارم هر زمان که این کامنت رو میخونید، حال دلتون عالی و فوق العاده باشه و به قول خودتون در خدا شاد و پیروز باشید.
خانوم شب خیز نمیدونم چی توی این کامنت های شما و بعضی دیگه از دوستای سایت هست که تا آدم میخوندشون، منقلب میشه و تا به آخرِ کامنت میرسه چشماش حسابی خیس شده و دلش از همیشه بی قرارتره!!
به خدا، این اشکهایی که چشمهای من و خیلی دیگه از بچه های سایت رو تَر کرده، مرد و زن و پیر و جَوون نمیشناسه!! من فکر میکنم این اشک ها، اثرات و نشانه هایی هستند که ارواح و قلوب ما، از خلوص نظرات و پاکی و زلالیِ قلب و عظمت روحِ شما دریافت میکنند و به این شکل خودشون رو نشون میدن!!
باور کنید خواندن این کامنت شما (مثل بقیه کامنتهایی که در سایت مینویسید و مثل آن ویدئویِ بی نظیری که از نتایجتان در سایت قرار داده بودید) خیلی حال من و بر و بچه های عباس منشی رو خوب و منقلب کرده و پاسخهای زیبایی که این عزیزان در ذیل کامنتهای شما نوشته اند و همچنان مینویسند، دلیلی بر این ادعاست :)
خانم شب خیز بزرگوار، من استاد عباس منش را پیامبر زمان خودم میدانم و همیشه (حتی از همان ابتدای آشنایی ام با ایشان و سایت ایشان) شکرگزارِ خالق مهربان بوده و هستم که در زمان ظهور این پیامبرِ بر حق، زنده هستم و زندگی میکنم و با ایشان و تفکرات ارزشمندشان آشنا شده و پیرو آئین راستین شان می باشم، و با تمام وجود به این که در رکاب ایشان شاگردی میکنم، به خودم افتخار کرده و تا ابد، این هم زمانی با استاد عباس منش را، مایهء افتخار و مباهاتِ خودم میدانم.
نکته جالب اینجاست که من همواره در کتب دینی و تاریخی میخواندم که پیامبران بزرگی همچون حضرت موسی (ع) ، حضرت مسیح (ع) ، حضرت محمد (ص) و دیگر پیامبران عظیم الشأن، همیشه افرادِ امین و قابل اطمینانی را به عنوان مقربین و نزدیکان خودشان، در اطرافشان داشته اند، مانند هارون ها، یوحناها، اباذرها، سلمان فارسی ها، عمارها، یاسرها و . . . که اکثر اوقات در کنار آن بزرگواران بوده و به نوعی مُبلّغ و اشاعه دهنده افکار، ایدئولوژی ها و فرامین و دستوراتِ الهیِ آنها بوده اند.
و در حالِ حاضر، افرادِ موفق و بزرگواری مانند شما، جناب آقای عطار روشنِ عزیز (که ارادتِ فراوان و بسیار زیادی نسبت به ایشان دارم) و تعدادِ دیگری از اعضاء فعال و پویای سایت «« که حقیقتاً پاهایتان را جایِ پاهای استاد گذاشته اید و روحِ کلام ایشان را به عالیترین شکل ممکن، درک نموده و بسیار عالی آنها را به اعضاء سایت، انتقال میدهید »» در جایگاه همان مقربین و نزدیکان استاد عباس منش بزرگوار هستید که با نوشتن کامنتهای پخته و سرشار از احساس و تجربیاتِ نابِ خودتان، واقعاً دست مریزاد دارید و به عنوان دستان چپ و راست استاد، در ابلاغ افکار، کلام و ذهنیات ایشان، قدمهای بسیار بزرگ و ارزشمندی را (با اعتبار خداوند متعال) برداشته اید.
در انتهای عرایضم:
هم از اینکه شاگرد مکتب استاد عباس منش عزیز هستیم و هم از اینکه هم کلاسی و هم فرکانسیِ (شاگرد زرنگهای باحال و با عشقی) مثل شما و آقای عطارروشن عزیز هستیم، به خودمان می بالیم و سعی میکنیم هر چه زودتر خودمان را به مدارهای متعالی و الهیِ شما اباذرهای زمان، سلمان فارسی های زمان و دست چپ و راست های استاد عباس منشِ عزیز، برسانیم و جهان را به جایِ بسیار بهتر و زیباتری برای خودمان و دیگر همنوعان، تبدیل نماییم. بی صبرانه، منتظر خواندنِ کامنت های « فوق العاده عالی و شگفت انگیزِ » بعدیِ شما، هستیم.
ایام به کامِ شما و تا درودی دیگر، فعلاً بدرود . . .
استاد عزیزم ایشاالله که روز به روز بهتر از اینا نصیبتون بشه چقد با دیدن ای لایو حال دلو روحم عالی تر شده چند روز پیش داشتم میگفتم کاش استاد در مور این روزا یه یه فایلی چیزی بزاره خدارو شکر، خدارو شکر و خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت این همه زیبایی و اگاهی که تو این تصویر هست و،تکامل و سلامتی که خدا بهمون لطف کرده استاد ازت هزاران هزاربار بابت سایت عالیتون، حضور خودت ،خودم ،خانم شایسته عزیزو مهربون و خدای مهربان و وهابم که در هرلحظه مارو حفاظت ،حمایت و هدایت میکند متشکرم،متشکرم،متشکرم گر نگهدار من ان است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان خوبم خداوند جوری به درخواست های ما حواب میده که واقعا باور کردنی نیست و طوری تغییرات رو ارام ایجاد میکنه که ما فکر میکنیم همه این اتفاقات عادی هست و باید اتفاق میافتاد و هیچ اتفاق خاصی نیافتاده و این گاهی باعث میشه ما از راه دور بشیم و از نظر من این یه نکته خیلی مهم هست که باید بهش توجهداشته باشیم که ما با افکارمون لحظه لحظه زندگیمون رو میسازیم و اتفاقاتی که الان برای ما میافته نتیجه افکار قبلی ماست و اگه به خداوند ایمان داشته باشیم به همان اندازه که ایمان داریم به خداوند به همان اندازه تغییرات برای ما رخ میدهد
من از زمانی که روی باورهام کار میکنم با اینکه شغلم رو تازه عوض کردم و به رشته مورد علاقه خودم تغییر شغل دادم و به خودم گفتم من نباید هیچ ترسی از مسایل مالی داشته باشم و در این رشته هم که عشق منست خداوند درهای نعمتش را برای من میگشاید و من نباید به او شرک بورزم و من باید ایمان داشته باشم که هیچ قدرتی بالاتر از او وجود ندارد و او هر انچه را که من بخواهم به من خواهد دادو با اینکه هیچ تجربه ای در این راه ندارم اما این باور رو در ذهنم ایجاد کردم که روزی من دست خداوند است و در این دنیا بینهایت فراوانی وجود دارد و خداوند هیچگاه نمیگذارد که من نیازمند کسی شود و من مجبور به درخواست پول از کسی شوم وحتی خودم هم باورم نمیشه که الان دارم به شما میگم من در این مدت ۸ ماهی که با این سایت زیبا اشنا شدم و باورهام رو به اندازه توانم و تکاملم درست کردم همیشه دقیقا قبل از تمام شدن پولم خداوند از طریق دستانش نعمت ها و ثروت ها را به سمت من فرستاده و بارها اشک در چشمان من حلقه زده از بزرگی او و بارها به خودم گفتم که اگر اینبار این اتفاق بیافته دیگه واقعا نباید به این راه شک کنم اما باز دوباره ذهن فراموشکار همچی را از یاد میبرد و دوست دارد دوباره به افکار گذشته اش که سال هاست انها را تکرار کرده برگردد و همین که دوباره یه مقدار پول کم میشه شروع به نجواهای پوچ میکنه و میگه حالا چی دیدی همه این باور ها و این روش اشتباه بود و من دوباره بارها به خودم تکرار میکنم که امکان ندارد خداوند به خواسته من جواب رد بدهد و اگر مشکلی هست از سمت منست نه از این راه و این راه عین حقیقت است تنها راهی که تونسته حال من رو برای این مدت طولانی خوب نگه داره و هرچی بیشتر بهش ایمان پیدا میکنم به ارامش بیشتری میرسم و خداوند رو هزاران بار سپاسگذارم برای نشان دادن این راه زیبا همین الان که دارم این متن رو مینویسم تا ۱۰ دقیقه پیش هیچ پولی نداشتم ولی خداوند همین الان به درخواست من جواب داد و درهای نعمت و فراوانی رو برای من باز کرد و من شکر گذار این خدای مهربانم که امکان ندارد ما به او ایمان داشته باشیم و او به درخواست ما جواب رد بدهد خدایا سپاس برای تمام نعمت هایت
امروز درباره کنترل ذهن صحبتهاتونو شنیدم . و یچیزی متوجه شدم که با اینکه شما میگید کنترل ذهن کار سختی هست منم قبول دارم ولی باید بگم خیلیا اصلا نمیدونن باید ذهنشونو کنترل کنن اصلا نمیدونن که باید مراقب افکار باشن اصلا چی هست ، حتی نمیدونن افکار منفی و مثبت چی هست و همه چی رو طبیعی میدونن . میگن خب همینه این افکار دست خودمون که نیست بالاخره مییاد و میره و ما اختیاری نداریم . این یه مسئله که خیلیا به این آگاه نیستن که کنترل ذهن چی هست . مثل خود من که اگر کتاب نخونده بودم و به سایت شما نیومده بودم همچنان در همون نا آگاهی بودم . و کارم از موقعی سخت شد که فهمیدم باید ذهنمو کنترل کنم . اونموقع ناآگاه بودم ولی الان که به آگاهی رسیدم چی . الان چقدر دارم تلاش میکنم که مراقب باشم . امروز کلی جواب نه شنیدم برای کارم و همش میگم چرا درست نمیشه . شروع میکنم به مقایسه کردن خودم با دیگران . شروع میکنم به اینکه چقدر بدشانسم و… بعد به خودم میام چه حجم زیادی از افکار منفی رو دارم پرورش میدم دوباره میام تو سایت یا عبارات شمارو تکرار میکنم الخیر فی ماوقع ، هر اتفاقی برام خیره ، خدایا منو آسان کن برا آسانیها ، من به هرچی که بخوام میرسم . و این یاد حرفتون که میگید شاید تغییر طولانی باشه و زمان زیادی برامون بگذره ولی وقتی تغییر اتفاق بیوفته نتایج بوم بوم شروع میشه . و تمام اینها خیالمو راحت میکنه و من دوباره ادامه میدم و ایمان و انگیزه پیدا میکنم که رزومه کاری بفرستم و تلاشمو بازم ادامه بدم . مورد بعدی ترس از مرگ بود که بنظرم مرگ رفتن به خونه اصلیمون هست و ما اینجاییم تا رشد کنیم ولی همیشه دوست دارم زمانی بمیرم که این دنیا کلی به خواسته ها و آرزوهام رسیده باشم . بهم خوش گذشته باشه . جاهای مختلف دنیا و زیبییهارو دیده باشم و در لحظه مرگ بگم من راضیم از رفتنم و کاری دیگه ندارم و با حال خوب برم . و برای همین دارم تمام تلاشمو میکنم که آدم خوبی باشم برم تو فرکانس بالا ، زیباییهارو ببینم از لحظاتم نهایت استفاده کنم یجا نشینم و راکد نباشم بلکه ادامه بدم و بتونم بیشتر خوش بگذرونم .
خدایا منو به راه راست هدایت کن به راه آنان که نعمت داده ای و نه گمراهان
خیلی از شنیدههای ما، نزدیک به 95 درصد چیزهایی که شنیدیم و باور کردیم، چیزهایی هستند که به ما گفته شده و ما هم پذیرفتیم. هیچ فکری روی این نوع تفکرات هم نداشتیم دیگه، اینکه آقا چرا من دارم این حرف رو میزنم؟ بهرحال وقتی ما بچه بودیم، همش میگفتیم چشم، باشه و مخالفتی نبوده، و اینا شدن واقعیت زندگی ما. مثلا ”شرایط حساس کنونی” یا ”اوضاع قرمزه” باعث شده که ما قدرت تصمیم گیری نداشته باشیم و ناخودآگاه باور داریم که اوضاع جالب نیست، حالا ولش…
کنترل ذهن یه مهارته!
کسی که هیچوقت براش کاری نکرده، به محض رخ دادن یه اتفاقی که جالب نیست، ممکنه کلا نابود بوشه! اما در مقابل کسی که کم کم این رو تمرین کرده، وقتی یه مصیبتی بهش برخورد میکنه، به قول قرآن میگه ما از خداییم و به سمتش برمیگردیم. میتونه ذهنش رو کنترل کنه. مثلا مرگ یه عزیزی، برای خیلی ها غری قابل پذیرشه و برای برخیها راحت تره.
مسائل مختلفی هست که افراد رو به چالش میکشه، و یه ذهن واکنشی، هی با مسائل ناجالب درگیره. یعنی نمیتونه از اون دامی که توش گیر کرده، رها بشه و طبق قانون، هی از همون رو هم دریافت میکنه. حالا ماهایی که از قانون میخوایم استفاده کنیم، باید بدونیم که این ما هستیم که دنیای بیرون مون رو داریم خلق میکنیم، و منظورم از ما، همین فکرهای ماست، باورهای ما.
فرکانس های ما همهکاره هستند!
وقتی این رو درک کنی، دیگه با هر منطقی، سمتی نمیری که حالت بد بشه، چون حال بد همون آتیش هست. شما با هر منطقی بری تو آتیش، میسوزی!
کنترل ذهن مثل سایر تواناییهاست که آدم توش هی بهتر میشه!
استادی میخواد واقعا، بخاطر همین 90 درصد آدمها اصلا بلد نیستند، حتی آدمهایی هم هستن که از این داستان خبر دارند، ولی تو شرایط خاص، نمیتونن خوب بهش عمل کنند. راهکار چیه؟
این که هر روز روی بهتر کنترل کردن ذهن کار کنی!
اولین قدم اینه که شما ورودیهای ذهن رو کنترل کنی و هر چیزی رو نشنوی و نبینی!
رسانه و اخبار رو ببند کلا، چون 100 درصد محتوای تولیدی، از جنس همون آتیشه.
حالا چرا اخبار اینقدر طرفدار داره؟
ببینید، رسانه چیزی رو تولید میکنه که ملت میخوان! حالا ملت بخاطر کنترل نکردن ترسهاشون، میخوان که از اوضاع جهان باخبر باشن، تا بدونن چه خاکی به سرشون بزنن! یعنی به عبارتی، این ترسهای آدمهاست که اونها رو عاشق اخبار کرده، و منطق این آدمها هم اینه که باید از دنیا باخبر باشیم! بابا به قول استاد وات ایف اگه اصلا مسئلهای نباشه برای حل کردن!!؟
اکثریت جامعه از قانون خبری ندارند، اکثریت جامعه به قانون اعتقادی ندارند و جای باورهای قدرتمند کننده رو چی تو ذهنشون پر میکنه؟
باورهای محدود، ترس، بی ایمانی راجع به قانون و…..
و طبق قانون هی از این جنس رو دریافت میکنن.
یعنی توی این سیکل معیوب میچرخن و دیگه پذیرفتن، راه دیگهای نیست دیگه، همین بوده و هست…
مایی وجود نداره که… ما بعنوان یه آدم تک اصلا معنایی نداره، ما تشکیل شده از میلیونها خودآگاهی سلولی هستیم، چون تشکیل شده از میلیاردها سلول هستیم. وقتی شما اجازه میدی این ورودیهای منفی به این همه سلول وارد بشه، فرکانس و پیامی که داره به جهان مخابره میشه، هزاران فرکانس منفیه! چطور میخوای بگی نه، این اخبارها که تاثیری ندارن!؟؟
این ورودیها، آگاهی کلی شما رو در جهت مثبت یا منفی، طبق چیزی که بهش دادین، جهت دهی میکنه و از فرکانس اون به جهان ارسال میشه و جهان هم همون رو امبد میکنه و تو زندگیتون وارد میکنه!
اما خب این ساده نیست، چون یه فاصله فرکانسی همیشه هست. به قول انیشتین مردم عاشق شکستن چوب هستن، چون نتیجهاش رو همون لحضه میبینن، درست عین خوردن غذای فاسد و دلپیچه گرفتن. ولی تو بحث خلق اتفاقات یه بازه زمانی همیشه بین ارسال و دریافت هست.
بزارید یه مثال بزنم:
من وقتی به یاس رازقیهام آب میدم، میدونم که غنچهها طی 10 روز آینده باز میشن و عطرش همه جا پخش میشه، چون اطمینان دارم پس زور نمیزنم! فقط آبیاری میکنم، محافظت میکنم.
فرکانسها هم همینه! باید فرکانس خوب، ورودی خوب به خورد گوش و چشمم بدم، باورهای خوب به خورد ذهنم بدم و باقیش کار جهانه که طی حالا مثلا 10 روز نتایج رو بیاره و اگر یه ماه این رو تمرین کنم، این فاصله فرکانسی رو بهتر میتونم درکش کنم و اونوقت ایمان میارم که کل داستان همینه.
البته که باید سپاسگذار باشم و صحه بزارم، تایید کنم، شهادت بدم که آقا این باورهای خوب بوده که خوب خلق کرده وگرنه چرا قبلا نشد یا نمیشد؟
در پناه الله مهربان ثروتمند در تمام ابعاد زندگیتون باشید، چون ثروت خودش اسسسسست!
پروژه خانه تکانی ذهن روز 14
سلام به کرمی آفتاب به استاد عزیز
استاد عزیزم من الان داریم موقعیت بعد از سالها از ضبط این فایل دارم گوش میکنم ، میدونم دلیلی جز من نبوده من الان میتونم درک کنم صبحت های شما رو
خداروشکر میکنم به خاطر اینکه در مسیر تغییر و رشد هستم ، الان مثل قبل تلویزیون نگاه نمیکنم ، حرف های منفی نمیزنم ، سعی میکنم از خودم و با خودم لذت ببرم
استاد عزیز می خوام از اتفاق دیروز بگم
دیروز تو مشهد خیلی سرد بود و طبق اینکه من ماشینم طبق اموزه های شما عوض کردم و ماشین جدید بود نمی دونستم که در هوای سرد باید شب ماشین روشن می کردم و جلوی کاپوت جلو ماشین پتو میذاشتم و صبح که برای انجام کار رفتم بیرون وقتی به محل کارم رسیدم ، ماشین جوش آورد
همون لحظه اول که این اتفاق افتاد گفتم خیره حتما
در طی مدتی که دنبال امداد خودرو و رفتن به نمایندگی بودم ذهنم گاهی می پرسید چرا اینجوری شد ولی ته قلبم گفتم حتما خیره و کشی خبر نداره شاید با این اتفاق از یک اتفاق بدتر پیشگیری شده
و خداروشکر اتفاقات خوبی هم رخ داد چند تا مشتری بهم زنگ زدم مشتری جدید و یک نفر شون قرار شد برای انجام قرارداد بیاد ، توی تیم فروشم 2 نفر اضافه شدن و اعضای تیمم فروش های خوبی داشتن
خداروشکر که اتفاقات خوب رخ داد و همه اینها فقط به خاطر همین کنترل احساس بود
ممنون استاد عزیزم انشاالله هرجا هستید تن تون سلامت باشه
راستی من مدتی هست دارم تصویر سازی میکنم که شما رو از نزدیک در آغوش بگیرم و این اتفاق هم به موقش رخ میده
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا هرآنچه را که دارم از آن توست.
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان نازنین.
خدایا بابت قوانین بدون تغییرت ،هزاران مرتبه شکرگزارم.خدایا هزاران مرتبه شکرت که تکاملم رو طی میکنم و هیچ عجله ای ندارم.
من لذت میبرم از اینکه به یه تضاد بر بخورم چون بسیار عالی باورهای توحیدیم قوی تر میشه چون این باور رو دارم که هیچ برگی بدون اذن خدا
نمی افتد و جالب اینه که تضادها واسه من مثل یه امتحان میمونه که من ،چه باورها و ایمانی دارم و اینکه آیا عمل میکنم یا ن، خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت تضادها.
از اینکه آگاهانه حالمو خوب میکنم و این قانون رو درک کردم که حس خوب برابر با اتفاقات خوبه خیلی راحت تر میتونم ذهنم رو کنترل کنم و از حس و حال بد فراری ام .من با کوچیکترین چیز از ته دل شکرگزاری میکنم و این نقطه قوت منه.
من ورودی های منفی رو پیدا کردم که همون اینستا بود، و روزانه خیلی براش وقت میزاشتم. خدارو شکر الان بجای برم اینستا و سم وارد بدنم کنم میام داخل سایت کامنت های بی نظیر رو میخونم، خیلی درس میگرم و لذت میبرم از این کارم. به قول استاد کامنت ها با این کیفیت هیچ جای دنیا نمیشه پیدا کرد و از چند تا کتاب موفقیت هم با ارزش تره این حرف استاد رو تجربه کردم.
خدایا از اینکه اراده قوی بهم دادی هزاران مرتبه شکرگزارم شکرگزارم شکرگزارم.
خدایا شکرت، که برای هرکاری از تو هدایت میخوام
خدایا شکرت،که جهان بر پایه خیره. خدایا شکرگزارم بابت این همه فراوانی.خدایا شکرگزارم که در این مسیر قرار گرفتم.خدایا شکرگزارم که لایق بهترینا هستم. خدایا شکرت که خالق زندگی خودم هستم.
این اولین کامنت منه و خیلی خوشحال میشم که باعث ایجاد حس خوب در شما دوستان هم مدارم بشه و لبخند زیبایی روی صورت ماهتون بیفته.
خدایا هزاران مرتبه شکرگزارتم شکرگزارتم شکرگزارتم.
سلام
جلسه چهاردهم خانه تکانی ذهن:
.کنترل ذهن کار ساده ای نیست و آدمایی میتونن انجامش بدن که روی خودشون کار کرده باشن.
.کنترل ذهن و واکنش نشان ندادن به اتفاقات بیرونی خیلی مهمه.
.تا وقتی که ذهن ما به اتفاقات بیرونی واکنش نشون میده، اتفاقات از همون جنس وارد زندگیمون میشه پس باید خیلی حواسم به ورودی های ذهنم باشه و ذهنم رو کنترل کنم اما تکاملی.
.اونایی که نتیجه بزرگ تو زندگیشون گرفتن، تونستن ذهنشون رو کنترل کنن. کار راحتی نیست ولی مهارتی هست که میشه تکاملی بهترش کرد.
.اگه ذهن مون رو کنترل کنیم دنیامون رو کنترل میکنیم.
.از رسانه ها دوری کن اخبار تلویزیون ممنوع. اگه آگاهانه از این موارد دوری کنی، آدمای کمتری درموردش صحبت میکنن و کم کم از زندگیتون حذف میشن.
.مثل ربات در خدمت بقیه آدما و رسانه ها زندگی نکن! نذار خوراک ذهن و زندگیت رو تامین کنن.
.چرا اخبار 99 درصد مواقع درمورد چیزهای منفی صحبت میکنه؟ چون مردم اینطوری دوست دارن مردم طرفدار اینا هستن.
.کسانی که اخبار رو تولید میکنن فقط دنبال مشتری ن نه دنبال بدبختی مردم… ولی مردم خودشون بدبختی و اخبار منفی رو دوست دارن و رسانه ها هم همونا رو بهشون میدن.
.وقتی تلاش میکنی ذهن ت رو کنترل کنی بعدا ورودی های بهتری میاد منتها باید شروع کنی و ادامه بدی.
.به واسطه کنترل ذهن و ورودی های مناسب، نتایج رقم میخوره.
.اطرافیان شما هم به روح و ذهن شما ورودی میدن پس باید حواست باشه کی اطرافته؟ کلی بیماری های روحی بهت میدن که الان نشون نمیده بعدا معلوم میشه.
.فرکانس ها یک فاصله زمانی میخوان تا به یک قدرت برسن و بعد نتیجه رو ایجاد کنن.
.باید طوری روی ذهنم کار کنم که هر ورودی به ذهنم میاد، بتونم روی خوبی هاش تمرکز کنم.
.فرکانس ها وقتی که میان و تکرار میشن و تکرار میشن، به یک قدرتی میرسن که اتفاقات رو رقم میزنن. البته یک فاصله زمانی میخواد که بستگی به تکرار، توجه و گذشته شما داره و بعد اتفاقات میفتن.
.چون تو همون آدم قبلی هستی و تغییر نکردی، اگه اتفاق بد بیفته، متوجه نمیشی که به دلیل ورودی بد بوده.
.ارتباط بین افکار و اتفاقات زندگیت رو درک کن.
.من باید طوری روی ذهنم و زندگیم کنترل داشته باشم که هر لحظه هر روز هر صبح منتظر معجزه تو زندگیم باشم.
.فایل های آرامش در پرتو آگاهی که در سایت هست رو حتما گوش بده درمورد سلامتی هست.
.سیستم ایمنی قوی بدن من همه چیز رو خودش میتونه حل کنه.
.اگه روی باورها کار نکنی، قدرتش به اندازه گذشته نیست.
.این بدن ما حاصل هزاران تکامل و بهبودی دائم طی میلیون ها سال هست. بدن من این همه تکامل رو طی کرده پس این مشکلات براش چیزی نیست.
.هر چقدر باورم نسبت به بدنم بیشتر باشه بدنم بهتر عمل میکنه.
.ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسم داره و اگه من باورهای خوبی درمورد جسمم داشته باشم جسمم بهتر عمل میکنه.
.جسم من بسیار قوی ه و مسئله ای نیست که نتونه حلش کنه چون یه پیشینه قوی داره و میلیون ها سال تکامل رو طی کرده که الان در خدمت من هست.
.هر انسانی درنهایت روزی میمیره و باید با مسئله مرگ راحت باشم و اگه زمانش باشه راه گریزی نیست و اگه زمانش نباشه هیچ چیزی باعث مرگم نمیشه.
.همیشه باید نیمه پر لیوان رو ببینم و هر اتفاقی بیفته در نهایت باعث پیشرفت جهان و بشریت میشه.
.اگه آدم ذهن مثبت داشته باشه از دل هر اتفاقی زیبایی ها رو پیدا میکنه و در نهایت همیشه اتفاقات خوب توی زندگیت پیش میاد اگه به این شیوه آگاهی عمل کنی.
.مثل بقیه مردم عمل نکن تا نتایج زندگیت با اونا فرق داشته باشه.
.زمانی که اکثریت مردم درگیر افکار منفی ن بهترین زمان برای جدا شدن از اکثریت جامعه و رفتن به سمت خواسته هاست. 95 درصد مردم در مسیر اشتباه هستن. تو دنباله رو اونا نباش.
بنام خدایی که قدرت خلق زندگی مان را به ما داده است..!
گام چهاردهم | خانه تکانی ذهن
دیدن این فایل برای من مصادف شده با یک حادثه ای که نمی دانم درباره چیست؟ اما انگار مثل حادثه مهسا امینی تمام ملت بر ضد دولت (ترکیه) مشغول تظاهرات و فلان و فلان هستند، حتی هم کلاسی هایم هم رفتن به دانشگاه را به قول خودشان تحریم کردند مثلا که میخواهند تغییر ایجاد کنند در کشور :))))
اما خدا شاهده که خودم حتی کوچکترین علاقه ای نداشتم و ندارم حتی در مورد اینکه چه اتفاقی افتاده اینجا اطلاعی ندارم، چون تمرکزم خودم رو روی سرمایه گذاری روی خودم گذاشتم و معتقدم که هر اتفاقی بیفتد به نفع من خواهد بود این وعده ی خداست.
این عبارت تاکیدی همیشه کلید آرامش من در شرایط به ظاهر حساس کنونی بوده، و طبق قانون خداوند همیشه همه چیز بر وفق مراد من و به نفع بوده فارغ ازینکه ظاهر این اتفاقات چه هست. به طور مثال من درینجا دانش آموزم و بر علاوه سایت دروس دانشگاهم زیاده اما خدارا شکر با حذف کردن انستاگرام و اولویت بندی در کار های زندگیم،
به هر دو( دروس دانشگاه و سایت) رسیده میتوانم،
درین روزها که هم کلاسی هایم دانشگاه نمیرند و ممکنه که در دانشگاه بصورت موقتی مثلا یک هفته ای درس نداشته باشیم، میتوانم تمرکزم را روی فایل های خانه تکانی ذهن بیشتر کنم:))
نگفتم همه چیز به نفع من در جریان است ؟؟
این هم نتیجه اش.
خدایا ممنونم بخاطر این فرصت که نصیب مان شده تا بتوانیم زندگی خودمان را همان طور که میخواهم بسازیم به لطف تو ای مهربانترین مهربانان!!
ای آن که همه در برابر عظمتش فروتن،
ای آن که همه در برابر قدرتش تسلیم،
ای آن که همه در برابر توانمندی اش خوار،
ای آن که همه در برابر حرمت و ارجمندی اش فروتن،
ای آن که همه از ترسش فرمانبردار،
ای آن که کوه ها از بیمش شکافته،
ای آن که آسمان ها به امرش بر پا،
ای آن که زمین ها به اجازه اش بر جا،
ای آن که رعد همراه با ستایشش تسبیح گو است،
ای آن که بر اهل مملکتش ستم نمی کند…
ای آن که هر چیز همراه با ستایش او تسبیح گو است،
ای آن که هر چیز جز ذاتش نابود است…
( فرازهایی از جوشن کبیر )
چند شب پیش برای اولین بار این دعا را خواندم با معنی آن و نمی دانید چه احساسی داشتم…
در پناه الله یکتا باشید…
شاید ذهنی باش ولی الان حکومت ما مشکل داره جلوی ویروس نمیگیره بازار ها بانک ها تعطیل نکرده شهر رو قرنطینه نکرده نکات بهداشتی و رعایت اصول اولیه مهمه تازه کمی جدی هم گرفته بشه وقتی ویروس تو قم پخشه اونا هم ایرانی اند کلی فوتی دادن بابت بی لیاقتی این حکومت به نظرم گاهی وقتا با عقلتون تصمیم بگیرید بچه ها
سرکار خانوم شب خیز سلام، وقت شما بخیر. امیدوارم هر زمان که این کامنت رو میخونید، حال دلتون عالی و فوق العاده باشه و به قول خودتون در خدا شاد و پیروز باشید.
خانوم شب خیز نمیدونم چی توی این کامنت های شما و بعضی دیگه از دوستای سایت هست که تا آدم میخوندشون، منقلب میشه و تا به آخرِ کامنت میرسه چشماش حسابی خیس شده و دلش از همیشه بی قرارتره!!
به خدا، این اشکهایی که چشمهای من و خیلی دیگه از بچه های سایت رو تَر کرده، مرد و زن و پیر و جَوون نمیشناسه!! من فکر میکنم این اشک ها، اثرات و نشانه هایی هستند که ارواح و قلوب ما، از خلوص نظرات و پاکی و زلالیِ قلب و عظمت روحِ شما دریافت میکنند و به این شکل خودشون رو نشون میدن!!
باور کنید خواندن این کامنت شما (مثل بقیه کامنتهایی که در سایت مینویسید و مثل آن ویدئویِ بی نظیری که از نتایجتان در سایت قرار داده بودید) خیلی حال من و بر و بچه های عباس منشی رو خوب و منقلب کرده و پاسخهای زیبایی که این عزیزان در ذیل کامنتهای شما نوشته اند و همچنان مینویسند، دلیلی بر این ادعاست :)
خانم شب خیز بزرگوار، من استاد عباس منش را پیامبر زمان خودم میدانم و همیشه (حتی از همان ابتدای آشنایی ام با ایشان و سایت ایشان) شکرگزارِ خالق مهربان بوده و هستم که در زمان ظهور این پیامبرِ بر حق، زنده هستم و زندگی میکنم و با ایشان و تفکرات ارزشمندشان آشنا شده و پیرو آئین راستین شان می باشم، و با تمام وجود به این که در رکاب ایشان شاگردی میکنم، به خودم افتخار کرده و تا ابد، این هم زمانی با استاد عباس منش را، مایهء افتخار و مباهاتِ خودم میدانم.
نکته جالب اینجاست که من همواره در کتب دینی و تاریخی میخواندم که پیامبران بزرگی همچون حضرت موسی (ع) ، حضرت مسیح (ع) ، حضرت محمد (ص) و دیگر پیامبران عظیم الشأن، همیشه افرادِ امین و قابل اطمینانی را به عنوان مقربین و نزدیکان خودشان، در اطرافشان داشته اند، مانند هارون ها، یوحناها، اباذرها، سلمان فارسی ها، عمارها، یاسرها و . . . که اکثر اوقات در کنار آن بزرگواران بوده و به نوعی مُبلّغ و اشاعه دهنده افکار، ایدئولوژی ها و فرامین و دستوراتِ الهیِ آنها بوده اند.
و در حالِ حاضر، افرادِ موفق و بزرگواری مانند شما، جناب آقای عطار روشنِ عزیز (که ارادتِ فراوان و بسیار زیادی نسبت به ایشان دارم) و تعدادِ دیگری از اعضاء فعال و پویای سایت «« که حقیقتاً پاهایتان را جایِ پاهای استاد گذاشته اید و روحِ کلام ایشان را به عالیترین شکل ممکن، درک نموده و بسیار عالی آنها را به اعضاء سایت، انتقال میدهید »» در جایگاه همان مقربین و نزدیکان استاد عباس منش بزرگوار هستید که با نوشتن کامنتهای پخته و سرشار از احساس و تجربیاتِ نابِ خودتان، واقعاً دست مریزاد دارید و به عنوان دستان چپ و راست استاد، در ابلاغ افکار، کلام و ذهنیات ایشان، قدمهای بسیار بزرگ و ارزشمندی را (با اعتبار خداوند متعال) برداشته اید.
در انتهای عرایضم:
هم از اینکه شاگرد مکتب استاد عباس منش عزیز هستیم و هم از اینکه هم کلاسی و هم فرکانسیِ (شاگرد زرنگهای باحال و با عشقی) مثل شما و آقای عطارروشن عزیز هستیم، به خودمان می بالیم و سعی میکنیم هر چه زودتر خودمان را به مدارهای متعالی و الهیِ شما اباذرهای زمان، سلمان فارسی های زمان و دست چپ و راست های استاد عباس منشِ عزیز، برسانیم و جهان را به جایِ بسیار بهتر و زیباتری برای خودمان و دیگر همنوعان، تبدیل نماییم. بی صبرانه، منتظر خواندنِ کامنت های « فوق العاده عالی و شگفت انگیزِ » بعدیِ شما، هستیم.
ایام به کامِ شما و تا درودی دیگر، فعلاً بدرود . . .
استاد عزیزم ایشاالله که روز به روز بهتر از اینا نصیبتون بشه چقد با دیدن ای لایو حال دلو روحم عالی تر شده چند روز پیش داشتم میگفتم کاش استاد در مور این روزا یه یه فایلی چیزی بزاره خدارو شکر، خدارو شکر و خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت این همه زیبایی و اگاهی که تو این تصویر هست و،تکامل و سلامتی که خدا بهمون لطف کرده استاد ازت هزاران هزاربار بابت سایت عالیتون، حضور خودت ،خودم ،خانم شایسته عزیزو مهربون و خدای مهربان و وهابم که در هرلحظه مارو حفاظت ،حمایت و هدایت میکند متشکرم،متشکرم،متشکرم گر نگهدار من ان است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.
سلام سمیه جان
ممنون از متن زیبات
خدارو شکر که افرادی چون شما توی کادر درمان هستن
به قول استاد فقط ی نفر اگاه ومتوکل(تو فرکانس خداست) به خداوند میتونه قدرتش از خیلیها بیشتر باشه .
بهتون افتخار میکنم واز همصحبتی تون لذت بردم واگاهتر شدم .
ممنون که هستین
سلام مریم جان ⚘⚘
سپاسگزارم دوست مهربانم
بله همیشه اعتماد کردن به قدرت بینهایت جهان تو رو هم قوی میکنه ♥️
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان خوبم خداوند جوری به درخواست های ما حواب میده که واقعا باور کردنی نیست و طوری تغییرات رو ارام ایجاد میکنه که ما فکر میکنیم همه این اتفاقات عادی هست و باید اتفاق میافتاد و هیچ اتفاق خاصی نیافتاده و این گاهی باعث میشه ما از راه دور بشیم و از نظر من این یه نکته خیلی مهم هست که باید بهش توجهداشته باشیم که ما با افکارمون لحظه لحظه زندگیمون رو میسازیم و اتفاقاتی که الان برای ما میافته نتیجه افکار قبلی ماست و اگه به خداوند ایمان داشته باشیم به همان اندازه که ایمان داریم به خداوند به همان اندازه تغییرات برای ما رخ میدهد
من از زمانی که روی باورهام کار میکنم با اینکه شغلم رو تازه عوض کردم و به رشته مورد علاقه خودم تغییر شغل دادم و به خودم گفتم من نباید هیچ ترسی از مسایل مالی داشته باشم و در این رشته هم که عشق منست خداوند درهای نعمتش را برای من میگشاید و من نباید به او شرک بورزم و من باید ایمان داشته باشم که هیچ قدرتی بالاتر از او وجود ندارد و او هر انچه را که من بخواهم به من خواهد دادو با اینکه هیچ تجربه ای در این راه ندارم اما این باور رو در ذهنم ایجاد کردم که روزی من دست خداوند است و در این دنیا بینهایت فراوانی وجود دارد و خداوند هیچگاه نمیگذارد که من نیازمند کسی شود و من مجبور به درخواست پول از کسی شوم وحتی خودم هم باورم نمیشه که الان دارم به شما میگم من در این مدت ۸ ماهی که با این سایت زیبا اشنا شدم و باورهام رو به اندازه توانم و تکاملم درست کردم همیشه دقیقا قبل از تمام شدن پولم خداوند از طریق دستانش نعمت ها و ثروت ها را به سمت من فرستاده و بارها اشک در چشمان من حلقه زده از بزرگی او و بارها به خودم گفتم که اگر اینبار این اتفاق بیافته دیگه واقعا نباید به این راه شک کنم اما باز دوباره ذهن فراموشکار همچی را از یاد میبرد و دوست دارد دوباره به افکار گذشته اش که سال هاست انها را تکرار کرده برگردد و همین که دوباره یه مقدار پول کم میشه شروع به نجواهای پوچ میکنه و میگه حالا چی دیدی همه این باور ها و این روش اشتباه بود و من دوباره بارها به خودم تکرار میکنم که امکان ندارد خداوند به خواسته من جواب رد بدهد و اگر مشکلی هست از سمت منست نه از این راه و این راه عین حقیقت است تنها راهی که تونسته حال من رو برای این مدت طولانی خوب نگه داره و هرچی بیشتر بهش ایمان پیدا میکنم به ارامش بیشتری میرسم و خداوند رو هزاران بار سپاسگذارم برای نشان دادن این راه زیبا همین الان که دارم این متن رو مینویسم تا ۱۰ دقیقه پیش هیچ پولی نداشتم ولی خداوند همین الان به درخواست من جواب داد و درهای نعمت و فراوانی رو برای من باز کرد و من شکر گذار این خدای مهربانم که امکان ندارد ما به او ایمان داشته باشیم و او به درخواست ما جواب رد بدهد خدایا سپاس برای تمام نعمت هایت
سلام
امروز درباره کنترل ذهن صحبتهاتونو شنیدم . و یچیزی متوجه شدم که با اینکه شما میگید کنترل ذهن کار سختی هست منم قبول دارم ولی باید بگم خیلیا اصلا نمیدونن باید ذهنشونو کنترل کنن اصلا نمیدونن که باید مراقب افکار باشن اصلا چی هست ، حتی نمیدونن افکار منفی و مثبت چی هست و همه چی رو طبیعی میدونن . میگن خب همینه این افکار دست خودمون که نیست بالاخره مییاد و میره و ما اختیاری نداریم . این یه مسئله که خیلیا به این آگاه نیستن که کنترل ذهن چی هست . مثل خود من که اگر کتاب نخونده بودم و به سایت شما نیومده بودم همچنان در همون نا آگاهی بودم . و کارم از موقعی سخت شد که فهمیدم باید ذهنمو کنترل کنم . اونموقع ناآگاه بودم ولی الان که به آگاهی رسیدم چی . الان چقدر دارم تلاش میکنم که مراقب باشم . امروز کلی جواب نه شنیدم برای کارم و همش میگم چرا درست نمیشه . شروع میکنم به مقایسه کردن خودم با دیگران . شروع میکنم به اینکه چقدر بدشانسم و… بعد به خودم میام چه حجم زیادی از افکار منفی رو دارم پرورش میدم دوباره میام تو سایت یا عبارات شمارو تکرار میکنم الخیر فی ماوقع ، هر اتفاقی برام خیره ، خدایا منو آسان کن برا آسانیها ، من به هرچی که بخوام میرسم . و این یاد حرفتون که میگید شاید تغییر طولانی باشه و زمان زیادی برامون بگذره ولی وقتی تغییر اتفاق بیوفته نتایج بوم بوم شروع میشه . و تمام اینها خیالمو راحت میکنه و من دوباره ادامه میدم و ایمان و انگیزه پیدا میکنم که رزومه کاری بفرستم و تلاشمو بازم ادامه بدم . مورد بعدی ترس از مرگ بود که بنظرم مرگ رفتن به خونه اصلیمون هست و ما اینجاییم تا رشد کنیم ولی همیشه دوست دارم زمانی بمیرم که این دنیا کلی به خواسته ها و آرزوهام رسیده باشم . بهم خوش گذشته باشه . جاهای مختلف دنیا و زیبییهارو دیده باشم و در لحظه مرگ بگم من راضیم از رفتنم و کاری دیگه ندارم و با حال خوب برم . و برای همین دارم تمام تلاشمو میکنم که آدم خوبی باشم برم تو فرکانس بالا ، زیباییهارو ببینم از لحظاتم نهایت استفاده کنم یجا نشینم و راکد نباشم بلکه ادامه بدم و بتونم بیشتر خوش بگذرونم .
خدایا منو به راه راست هدایت کن به راه آنان که نعمت داده ای و نه گمراهان
بنام خداوند مهربان
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
خیلی از شنیدههای ما، نزدیک به 95 درصد چیزهایی که شنیدیم و باور کردیم، چیزهایی هستند که به ما گفته شده و ما هم پذیرفتیم. هیچ فکری روی این نوع تفکرات هم نداشتیم دیگه، اینکه آقا چرا من دارم این حرف رو میزنم؟ بهرحال وقتی ما بچه بودیم، همش میگفتیم چشم، باشه و مخالفتی نبوده، و اینا شدن واقعیت زندگی ما. مثلا ”شرایط حساس کنونی” یا ”اوضاع قرمزه” باعث شده که ما قدرت تصمیم گیری نداشته باشیم و ناخودآگاه باور داریم که اوضاع جالب نیست، حالا ولش…
کنترل ذهن یه مهارته!
کسی که هیچوقت براش کاری نکرده، به محض رخ دادن یه اتفاقی که جالب نیست، ممکنه کلا نابود بوشه! اما در مقابل کسی که کم کم این رو تمرین کرده، وقتی یه مصیبتی بهش برخورد میکنه، به قول قرآن میگه ما از خداییم و به سمتش برمیگردیم. میتونه ذهنش رو کنترل کنه. مثلا مرگ یه عزیزی، برای خیلی ها غری قابل پذیرشه و برای برخیها راحت تره.
مسائل مختلفی هست که افراد رو به چالش میکشه، و یه ذهن واکنشی، هی با مسائل ناجالب درگیره. یعنی نمیتونه از اون دامی که توش گیر کرده، رها بشه و طبق قانون، هی از همون رو هم دریافت میکنه. حالا ماهایی که از قانون میخوایم استفاده کنیم، باید بدونیم که این ما هستیم که دنیای بیرون مون رو داریم خلق میکنیم، و منظورم از ما، همین فکرهای ماست، باورهای ما.
فرکانس های ما همهکاره هستند!
وقتی این رو درک کنی، دیگه با هر منطقی، سمتی نمیری که حالت بد بشه، چون حال بد همون آتیش هست. شما با هر منطقی بری تو آتیش، میسوزی!
کنترل ذهن مثل سایر تواناییهاست که آدم توش هی بهتر میشه!
استادی میخواد واقعا، بخاطر همین 90 درصد آدمها اصلا بلد نیستند، حتی آدمهایی هم هستن که از این داستان خبر دارند، ولی تو شرایط خاص، نمیتونن خوب بهش عمل کنند. راهکار چیه؟
این که هر روز روی بهتر کنترل کردن ذهن کار کنی!
اولین قدم اینه که شما ورودیهای ذهن رو کنترل کنی و هر چیزی رو نشنوی و نبینی!
رسانه و اخبار رو ببند کلا، چون 100 درصد محتوای تولیدی، از جنس همون آتیشه.
حالا چرا اخبار اینقدر طرفدار داره؟
ببینید، رسانه چیزی رو تولید میکنه که ملت میخوان! حالا ملت بخاطر کنترل نکردن ترسهاشون، میخوان که از اوضاع جهان باخبر باشن، تا بدونن چه خاکی به سرشون بزنن! یعنی به عبارتی، این ترسهای آدمهاست که اونها رو عاشق اخبار کرده، و منطق این آدمها هم اینه که باید از دنیا باخبر باشیم! بابا به قول استاد وات ایف اگه اصلا مسئلهای نباشه برای حل کردن!!؟
اکثریت جامعه از قانون خبری ندارند، اکثریت جامعه به قانون اعتقادی ندارند و جای باورهای قدرتمند کننده رو چی تو ذهنشون پر میکنه؟
باورهای محدود، ترس، بی ایمانی راجع به قانون و…..
و طبق قانون هی از این جنس رو دریافت میکنن.
یعنی توی این سیکل معیوب میچرخن و دیگه پذیرفتن، راه دیگهای نیست دیگه، همین بوده و هست…
مایی وجود نداره که… ما بعنوان یه آدم تک اصلا معنایی نداره، ما تشکیل شده از میلیونها خودآگاهی سلولی هستیم، چون تشکیل شده از میلیاردها سلول هستیم. وقتی شما اجازه میدی این ورودیهای منفی به این همه سلول وارد بشه، فرکانس و پیامی که داره به جهان مخابره میشه، هزاران فرکانس منفیه! چطور میخوای بگی نه، این اخبارها که تاثیری ندارن!؟؟
این ورودیها، آگاهی کلی شما رو در جهت مثبت یا منفی، طبق چیزی که بهش دادین، جهت دهی میکنه و از فرکانس اون به جهان ارسال میشه و جهان هم همون رو امبد میکنه و تو زندگیتون وارد میکنه!
اما خب این ساده نیست، چون یه فاصله فرکانسی همیشه هست. به قول انیشتین مردم عاشق شکستن چوب هستن، چون نتیجهاش رو همون لحضه میبینن، درست عین خوردن غذای فاسد و دلپیچه گرفتن. ولی تو بحث خلق اتفاقات یه بازه زمانی همیشه بین ارسال و دریافت هست.
بزارید یه مثال بزنم:
من وقتی به یاس رازقیهام آب میدم، میدونم که غنچهها طی 10 روز آینده باز میشن و عطرش همه جا پخش میشه، چون اطمینان دارم پس زور نمیزنم! فقط آبیاری میکنم، محافظت میکنم.
فرکانسها هم همینه! باید فرکانس خوب، ورودی خوب به خورد گوش و چشمم بدم، باورهای خوب به خورد ذهنم بدم و باقیش کار جهانه که طی حالا مثلا 10 روز نتایج رو بیاره و اگر یه ماه این رو تمرین کنم، این فاصله فرکانسی رو بهتر میتونم درکش کنم و اونوقت ایمان میارم که کل داستان همینه.
البته که باید سپاسگذار باشم و صحه بزارم، تایید کنم، شهادت بدم که آقا این باورهای خوب بوده که خوب خلق کرده وگرنه چرا قبلا نشد یا نمیشد؟
در پناه الله مهربان ثروتمند در تمام ابعاد زندگیتون باشید، چون ثروت خودش اسسسسست!