اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیزم و خدمت دوستان هم فرکانسی .
امروز روز 18 اسفند تولد استاد عباس منش عزیز و روز پدر هست تولدتون و روزتون مبارک استاد (چه تقارن جالبی). روز پدر به همه ی دوستان هم تبریک میگم. این فایل عالی بود مخصوصا یادآوری که درباره ی تکامل و بدن و سیستم ایمنی کردین. بابت فایل های آرامش در پرتو آگاهی هم ممنونم استاد. بهترین ها رو آرزو میکنم واسه همه و امیدوارم سال خوب و خوشی پر از رسیدن به خواسته هامون و حرکت و ایمان و شادی و سلامتی و پول و درآمد و عشق و روابط عالی برای هممون باشه. دوستتون دارم
و از خداوند متعال می خواهم که مرا در مسیر یکتاپرستی قرار داده و مرا به سوی بهترین ها هدایت کند
اینجا همان جایی است که دلها آرامش می گیرند آنهم با یاد خدا
اینجا همان جایی است که می توانم براحتی یکتاپرستان را گرد هم ببینم و با آنها معاشرت کنم
اینجا همان جایی است که می توانم ساعت ها وقت صرف کنم و بدون هیچ نگرانی و دغدغه و فارغ از همه ناخواسته ها ، فقط و فقط انرژی های مثبت را دریافت کنم و زیبایی ها را ببینم
مگر انسان چیزی غیر از این می خواهد ؟؟ مگر ما به دنبال زیبایی ها نیستیم ؟؟ مگر ما به دنبال خواسته ها نیستیم ؟؟ مگر ما به دنبال سعادت و سلامتی و ثروت و نعمت های بیکران خداوند نیستیم ؟؟
پس ای انسان ، چرا هر روز و هر روز شکر سلامتی ات را به جای نمی آوری ؟؟
پس ای انسان ، چرا آن روزهایی که سالم و سرحال هستی ، هر لحظه و هر دقیقه و هر ساعت ، شکر آن را به جای نمی آوری ؟؟ چرا هر لحظه و هر دقیقه و هر ساعت در مورد سلامتی ات حرف نمی زنی ؟؟
پس ای انسان ، چرا دو ماه پیش ، دو سال پیش ، آن روزها که خبری از هیچ گونه بیماری و ویروس نبود ، هر روز ، سرکار ، در جامعه ، در تلویزیون ، در اینترنت ، در شبکه های اجتماعی ، در محل کار و منزل ، حرفی از سلامتی ات نبود ؟؟
خداوند مهربان در آیه ۷۹ از سوره نساء اینچنین میفرماید :
[ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیکی هایی که از سوی ماست اینکه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] کافی است. (۷۹)
خداوند به این وضوح و با این روشنی و با کلام شیوا در مورد ناخواسته ها در قرآن با من و شما حرف زده … خدایا به تو پناه می برم
ای انسان … این انسان هایی که در رسانه ها هستید ، ای انسان هایی که هر روز اخبار بد و بدتر را پیگیری می کنید ، شما را چه شده است ؟؟
از خود بپرسید ، آیا ویروس و بیماری اینقدر برای شما جذاب است ؟؟ یا سلامتی و نشاط
ما را چه شده ؟؟ بر سر ما چه آمده ؟؟ ما بر سر خودمان چه آورده ایم ؟؟ کاش داروخانه ای ، فروشگاهی ، هایپری … جایی بود که اسباب سلامتی می فروخت … ماسک خوشبینی و ماده ضد افسردگی و دستکش رحمت و مهربانی
خدایا شکرت که بدنی سالم دارم ، بدنی استوار دارم ، بدنی دارم که چنان قوی آفریده شده که می تواند در مقابل هرگونه تعرضی با سلامتی و قدرت مبارزه کند. مثال بارز این حرف ، کامنت دوست عزیزمان ، خانم شب خیز که همه ما آن را خواندیم و اشک مان جاری شد.
کاش رسانه ای بود که این کامنت ها را پخش می کرد … کاش مردم می دانستند که چقدر رسیدن به ناخواسته ها آسان است … مردم ما در رسیدن به ناخواسته ها استاد هستند ولی برای رسیدن به خواسته ها … هیچ تلاشی نمی کنند.
قطعا در این برهه از زمان (به قول استاد عزیز ، در شرایط زیبای کنونی) شکرگذار سلامتی ام هستم و اطمینان دارم که خداوند برای من کافی است و توجه من بر روی نشانه های آغاز بهار و سال نو است … شکوفه های بهاری که درختان را زینت داده ، هوای عالی این روزها و شب ها ، گلدان های منزلم که هر روز شاداب تر و با نشاط تر می شوند ، دختر کوچولوی خوشگلم که دیروز وارد سومین سال زندگیش شده ، همسر عزیزم که بسیار دوستش دارم و بابت بودنش شکرگذار خداوندم ، دختر بزرگم که واقعا از صمیم قلبم دوستش دارم و براش آینده بسیار خوبی رو می بینم ، شهرم که این روزها هوای پاک و تمیزی داره و خیابون هاش که هیچ وقت اونا رو اینقدر خلوت ندیده بودم ، پول های زیادی که این روزها به حسابم واریز میشه ، وسایل خونمون که داریم یکی یکی عوض می کنیم و قراره وسایل جدیدی هم به خونمون اضافه کنیم و … شاید که نه ، قطعا ساعت ها طول می کشه اگه بخام همه جنبه های مثبت زندگی این روزهام رو بنویسم …
از خدا برای همه شما دوستان عزیزم که از صمیم قلب دوستتون دارم ، آرزوی سلامتی و سعادت و ثروت و نعمت های بیکران خداوند رو دارم و بخصوص از خانم شب خیز با اون کامنت تاثیرگذارشون بسیار بسیار تشکر می کنم و به خاطر اینکه در زمانی زندگی می کنم که می تونم عضو چنین سایت ارزشمندی باشم ، شکرگذار خداوندم
نظرتون بی نظیر بود و بسیار ازش یاد گرفتم و باورهام رو قوی تر کرد،اون بخشش که گفتید «چرا اون زمانی که حالتون خوب بود و هیچ ویروسی در کار نبود در موردش حرف نمی زدید» فوق العاده بود.
خدا رو بی انتها شکر من هم در این ماه روزهای بی نظیری رو دارم تجربه می کنم،در حالی که هر روز سر کار هستم و در پیک کاری سالیانه هستم اما خدا رو بی انتها سپاس که سرشار از سلامتی و حال خوب و ثروت آفرینی و احساس ناب آرامش هستم.٩٨ بهترین سال عمرم بود و اسفندش از همه ی ماه ها بهتر،پروردگارا شکر
سلام به شما استاد عزیز و مهربونم و همچنین به خانواده گرم و صمیمی عباسمنشی🥰..این روزا چهره ی شهرهاتعریف زیادی نداره اما با این حال من بدون ماسک و دستکش و موادضدعفونی کننده میرم بیرون و سعی میکنم به جای توجه کردن به مردمی که چهره هاشون رو با ماسک پوشوندن به چیزای مثبت اطرافم نگاه کنم. به آسمون قشنگ شهر و درختای بلندش و به پرنده هایی که آزادانه پرواز میکنن.افراد خانوادم و بستگانم و حتی دوستام مدام راجع به این مسئله صحبت میکنن و وقتی میبینن من درجوابشون میگم این ویروس هیچ کاری نمیتونه انجام بده و روی من تاثیری نداره تعجب میکنن و حتی بعضیاشون باتمسخرسعی میکنن منوقانع کنن که بیماری خطرناکیه!!ولی کجاس گوشی ک بدهکارحرفاشون باشه😅 حتی توی این مدت خیلی راحت توی بیمارستانی که همه از در و دیوارش میترسیدن تردد میکردم بدون هیچ سلاحی!!! خدارو شکر استاد عزیزم به لطف شما انقدر روی باورهام کارکردم که الان دوساله بیمارنشدم و به جز یکبار هیچ قرص و دارویی مصرف نکردماون یکبارهم برای دندون درد بود که قبلش به یک تضاد روبه روشده بودم و خودمو توی حال بدم مقصرمیدونم.😊
من دائمن جمله ی مومنان اندوهگین نمیشوند و ترسی برآنها نیست رو باخودم تکرار میکنم.استادعزیزم متشکرم که این درس بزرگ رو بهمون آموزش دادید.🤗😍
خانوادم اخبار رو به شدت دنبال میکنن اما من سعی میکنم هیچ توجهی نکنم.راستش من فکرمیکنم مردم خودشون میتونن به این ویروس غلبه کنن و راهش هم نترسیدنه!تا وقتی که ازش یه غول بسازن و به جای قدرت دادن به خدا به این ویروس ناچیزقدرت بدن فکرنمیکنم کاری ازپیش ببرن!!😕
توی این مدت یه چیزی برام جالب بود.اینکه بعضی ها حتی برای رفع شدن این بیماری حیوونایی مثل خروس و گوسفند رو به اصطلاح خودشون قربانی میکردن و نذر میدادن!!من واقعن ازاین کار متاسف شدم و خیلی ناراحت شدم که یه همچین عقیده ای رو ازقربانی کردن برای خودشون ساختن😑🤦♀️
اما خب به هرحال خدا که قربونش برم همیشه هوای بنده هاشو داره و نمیزاره ککشون هم بگزه..خداجون خیلی عشقی😍❤
استاد خوبم و خانم شایسته ی شایسته ی عزیزم ازشما متشکرم که تجاربتون رو برامون به اشتراک میزارید تا درسای زندگیمون باشه🥰😘🤗 و خدای بزرگ من ازتوهم سپاسگزارم که توسط استاد عباسمنش که یکی از دستان حمایتگر و هدایتگر تو هستن من رو هدایت میکنی به سمت زندگی خوب و عالی.
خانواده ی بزرگ عباسمنشی من، ازشماهم متشکرم که با کامنتاتون درسای زیادی رو یادمیگیرم..خیلی عشقید و خیلی دوستون دارم..در پناه خداوند یگانه شادمان و خوشبخت باشید❤💙
با اینکه کرونا در استان های شمالی زیاد است ، مخصوصاً استان هایی که من در آن زندگی میکنم ولی حتی یک نفر هم در اطراف خودم ندیدم به این بیماری مبتلا بشه ، در فامیل، در همسایه ها در دوستانم ، من واقعاً نمیفهمم اخبار چی میگه؟
ناگفته نماند که من یک بازی موفقیت اختراع کردم ، این بازی مثل بازی مینچ میمونه که ما دهه ی شصتی ها داشتیم ، ایده این بازی را از مصاحبه رابرت کیوساکی گرفتم ، خیلی بازی جالبی است ، نوشتن آرزوها، تجسم، مدیتیشن ، سناریو نویسی و رهاسازی و حتی نقاشی کشیدن آرزوها در این بازی من وجود داره. اگر قسمتی وجود داشت که عکس بازی خودم را ضمیمه کنم حتماً این کار را انجام میدادم
یک بازی دیگه هم اختراع کردم به نام تصور و تمرکز ، با خواهرزاده های خودم بازی میکنم
آفرین بر همخانواده ای عزیزم با این دید مثبت که مطمعنا نتایج عالی را براتون خواهد داشت البته به نظر من از ایده ها میشه استفاده کرد و حتی میتونید به نام خودتون ثبتش کنید تا کسایی که میخوان ازش استفاده کنند بهاش را بپردازند و حق هر صاحب ایده ای هست موفق باشید
به این فکر افتادم که این بازی را ثبت کنم ، واقعاً یک بازی است که اگر هر روز تکرار بشه ، ما را به احساس خوب می رسونه فقط منتظرم که اول از این بازی نتیجه بگیرم و دوم کمی این بازی کامل تر بشه ، ممنونم از شما
یه تجربه جالب از همین قضایا داشتم احساس کردم که باید اینجا بگم.البته شاید به نظر یه قسمتش منفی باشه اما برای من خیلی زیباست.من از وقتی باشما آشنا شدم تلویزیون رو که البته قبلاً هم خیلی اهلش نبودم کامل گذاشتم کنار.من بیشتر رادیو گوش میکردم فقط برنامه های آموزشی.که البته پیش میامد که خبر هم بشنوم.انقدر مشغول سایت شما و یادگیری بودم که حتی رادیو هم روشن نمیکردم.از این قضایا اصلاً خبر نداشتم. بیست و سوم بهمن ماه پسرم که پیش دبستانی میره مریض شد با تب بالا که من نتونستم کنترلش کنم و تنها هم بودم (قصد مهاجرت به شمال داریم و همسرم مدتیه برای کار اونجا هستن)صبح زود بردمش دکتر و جالبه که دکتر خیلی ساده با قضیه برخورد کرد و فقط وقتی خواستیم بیاییم بیرون گفت اگه مدرسه میره تا زمانی که تب داره نفرستش. همون شب موقع خواب،دخترم که ده سالشه گفت: مامان !داداش رو توی اتاق خودت بخوابون که ما مریض نشیم.پسرم به حدی حالش بد بود که چهار روز فقط روی مبل افتاده بودو من هم تمام مدتی که پسرم مریض بود خیلی ناخودآگاه مسائل بهداشتی و درمانی رو رعایت میکردم.البته خودم هم مبتلا شدم و جالب اینکه من آسم هم دارم.دچار تنگی نفس شدید شدم اما اصلا توجهی نداشتم همه ی فکرم روی قانون بود و مطالعه.و خودبخود من و پسرم بدون اینکه من دکتر برم خوب شدیم.( جالبه که قبلاً اگه یکی از بچه هام مریض میشد،اون دوتا هم مریض میشدن و این بار اون دوتا خوب بودن و مبتلا نشدن☺).تا اینکه خواهرم زنگ زد که سفارش کنه مواظب خودمون باشیم و من تازه اون موقع فهمیدم که اصلاً تو دنیا چخبر شده😊 وبعد هم که مدارس تعطیل شد
و فقط یه بار یه برنامه ی مفید و مثبت در این زمینه رو که هلال احمر لینکش رو پیامک کرده بود رو دیدم.و همینطور گذشت تا زن برادرم که تو شمال زندگی میکنه مبتلا به این قضیه شد.ووقتی از وضع و حال بیماریش گفت من تازه اون موقع فهمیدم که احتمال% ۹۸ من و پسرم مبتلا شده بودیم و چه راحت و به سلامتی از این قضیه عبور کردم!و جالبه که تو این مدتی که تا حالا تو خونه بودیم خیلی راحت تونستیم خوش بگذرونیم،با سه تا بچه و البته تنها یکم سخت بود اما درسای خیلی خوبی تو این مدت گرفتم .فهمیدم قانون حتی تو این موارد هم هست.و خلاقیت های زیادی تو این مدت به من الهام شد و انجامش دادیم .وقتی همسرم اومد گفت چقد بچه ها سرحال و بزرگ شدن در حالیکه اوایل بهمن سه روز اومده بود پیشمون.و تو این مدت، برعکس همه که می نالن از قرنطینه و این مسائل، دوربین گوشی من پر از اتفاقای خوبه که تو خونه ی ما افتاده.و خدا روشکر میکنم به خاطر این همه نعمت.(و در آخر بگم که وقتی پسرم مریض شد با خودم گفتم چرا اینجور شد من که تو همین مدت کوتاهی که عضو این خانواده شدم همیشه مثبت نگر بودم.و چون استاد میگفتن که اگه تضادی هم پیش اومد حتماً برای شما درسی داره.اینقد فکر کردم تا دیدم خودم بودم که باعث این بیماری شده بودم.چون همسرم نبود ناخودآگاه با خودم میگفتم که اگه یه وقت مشکلی برامون پیش اومد برای اینکه نگران ما نشه بهش اطلاع نمیدم.وقتی این فکر اشتباه خودم رو کشف کردم و به جاش ذهنم رو ازین فکر رها کردم به سرعت درمان بیماری من و پسرم به واسطه پدر نازنینم به ما پیشنهاد شد (دمنوش شیر زردچوبه)و من هم انجام دادم و خیلی سریع من و پسرم خوب شدیم.تاکید میکنم که دقیقاً یک هفته بعد تو ایران خبر این قضیه پخش شد.پس دوستان عزیز ببینید که چقدر این قانون به کار خودش به زیبایی ادامه میده اگر ما خواستارش باشیم برای ما فقط زیبایی اتفاق میافته.حتی حتی در تضاد ها هم به درس میده و راه روشن تری بعد ازینکه درسش رو فهمیدیم پیش روی ما قرار میده.❤❤❤به قول استاد عباسمنش قربون این خداااا 😘😘😘برم با این قانون قشنگش.
شااااد و سلامت و ثرررروتمند باشین در دنیا و آخرت🌹🌹🌹🌹
چقدر هماهنگی این دوتا فایل برام جالب بود. یکی فایل پنجم پرتو آگاهی و همین فایل که در مورد بیماری صحبت شد.
من شابد قبل این فایل اون یکی رو ده بار گوش داده بودم.
الان که این فایل رو دیدم گفتم یعنییی ببیییین!!!
اتفاقا الان که تب این حرف ها کلا افتاده ولی اون اوایل که خیلی داغ بود خدا وکیلی کوچکترین ترسی نداشتم به لطف الله.
چرا که خب با منش عباسمنش آشنا شدم و لطف خدا بود که این باور را بوجود بیارم و واز زندگیم لذت ببرم.
آقا من یه عزیز دل داشتم این بخاطر این جریانات راضی نبود بیاد بیرون و دوست داشت مثلا محافظت کنه از خودش.
ولی چون گفتم یا من یا بیماری…. خدای من الان فکر میکنم میبینم چقدر سخت بوده شاید براش.
ولی بهرحال همراه ما شد و کلی لذت بردیم از باهم بودن و اصلا خدا وکیلی توی این شرایط حساس کنونی کوچکترین ترسی نه تو دل من بود و نه دوست دخترم.
نه ماسک بود و نه دستکش و اصلا گفتم اگه قراره زندگی پایان بپذیره ک کاری از ما ساخته نیست. پس چرا تا وقت داریم لذت نبریم؟؟؟
این شد که تا الان از هر لحظه ش لذت بردیم و خدا رو شکر
خدادرو صدهزار مرتبه شکر.
البته اون مواقع تو فکرم بود بیام و سایت دنبال این موضوع بگردم ولی گفتم اصلا کوچکترین توجهی نمیکنیم به این شرایط و فقط پیش میریم، خدا خودش هدایت میکنه که الان هدایت شدم به این فایل
از اون جریانات یه سه چهار ماهی میگذرد و خدا رو شکر که زیبایی همه جا هست… چون خدا همه جا هست…
درود خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی خودم ..امیدوارم حال دلتون عالی و تنتون سالم باشه
خدارو سپاسگزارم بابت فرصتی که به من داد برای دیدن این فایل و یادگرفتن درسهای جدید و تقویت باورهام …. واقعا وقتی به گذشته نگاه میکنم دقیقا فرمایش استاد را در لحظه لحظه اتفاقات زندگی خودم و به نوعی بقیه درک میکنم .. جاییکه در دوره بیماری این بیماری پاندمیک چه اتفاقاتی افتاد و الان درک میکنم چرا این اتفاقات افتاد ..کدوم اتفاقات؟؟؟ الان در مورد خانواده خودم عرض میکنم … من و همسر عزیزم و پسر 14 ساله ام و دختران 5 ساله ام در یک خانه هستیم و یک روز حال همسرم در اون شرایط اپیدمی بد شد و سریعا من و پسرم هم همینطور و رفتیم تست دادیم و بله ما هم مبتلا شده بودیم .. قشنگ یادمه که خانمم ترسید ولی من خیر و پسرم که اصلا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده (صلح باخود بصورت ناخودآگاه) ..خب دخترا چی؟؟ هیچی اونها که اصلا مبتلا نشدند و اگر خاطرتون باشه شایع شده بود که این بیماری به اطفال کاری نداره …. خب بعد از دو روز پسرم کاملا مشکلش حل شد و من بعد از سه روز کاملا خوب شدم ولی همسرم با توجه به فرکانس ترسی که ساطع کرده بود ، دور از جونش تا پای مرگ رفت و شرایط برایش بقدری سخت شد که خدا میدونه و ده روز طول کشید تا با سرم و بیمارستان و … تونست خوشبختانه برگرده ولی نکته جالب در مورد دخترا هست که الان میفهمم چرا اصلا مبتلا نشدند چون اونها اصلا در اون سن روحشون پاکه پاکه و هیچ حرف ناامید کننده و انرژی منفی در ذهنشون نفوذ نکرده و هنوز خدایی هستند و ناخوداگاه با خودشون در صلح هستند و خب قانون جهان ثابته و اگه هر فردی با خودش در صلح باشه و اعتقادی به بیماری نداشته باشه و ناخوداگاه به اون فکر هم نمیکنه و طبیعتا بیمار هم نمیشه و علت اصلی هم همینه بنظر من و نه اینکه این ویروس روی بچه ها تاثیر نداره و با چشمان خودمون دیدیم که اگر انسان به چیزی باور نداشته باشه (حتی بصورت غیر ارادی و ناخودآگاه) اون چیز نمیتونه کوچکترین تاثیری روی فرد بذاره و در نهایت زندگیشو با لذت و شادی میگذرونه و امیدوارم این درس بزرگی برای همه ما باشه که بیشتر و بیشتر روی فرکانسهای ورودی ذهنمون کار کنیم و هر آشغالی رو اجازه ندیم تا وارد ذهنمون بشه تا انشالله روال زندگیمون هر روز بهتر از گذشته بشه و همونطور که استاد به نکته عالی اشاره کردند و واقعا لذت بردم و لبخند شادی روی لبانم نقش بست به خاطر یادگیری و درک جدیدی که پیدا کردم ، انسان در طول میلیونها سال تکامل خودشو طی کرده و همانند تمامی چیزهای دیگه دنیا بهتر و بهتر شده و سیستم ایمنی انسان هم از این قائده مستثنی نیست و قوی تر شده و بهبود پیدا کرده و باید این باور در ذهنم شکل بگیره که من دارای سیستم ایمنی پیشرفته تری هستم و قطعا بدنم از پس مشکلات خودش بر میاد بشرطی که من توکلم به خدا باشه و به سیستم تکاملی جهان اعتماد داشته باشم و با خودم در صلح و آرامش ناشی از این ایمان و باور باشم و اجازه بدم بدنم کار خودشو بکنه و برم دنبال کارهای دیگه زندگیم …. در کل امیدوارم همیشه همه مردم دنیا سالم و سلامت باشند و همواره به قول استاد در شرایط فوق العاده کنونی و لذت بخش کنونی باشیم ..چیزی که مطمئنم در زندگی بچه های سایت عباس منش داره هر روز بیشتر و بیشتر اتفاق میوفته و واقعا به خاطرش باید هر لحظه بگم که
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
در پناه خدای مهربان شاد سالم و سلامت و ثروتمند باشید ..خدانگهدار
سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیزم و خدمت دوستان هم فرکانسی .
امروز روز 18 اسفند تولد استاد عباس منش عزیز و روز پدر هست تولدتون و روزتون مبارک استاد (چه تقارن جالبی). روز پدر به همه ی دوستان هم تبریک میگم. این فایل عالی بود مخصوصا یادآوری که درباره ی تکامل و بدن و سیستم ایمنی کردین. بابت فایل های آرامش در پرتو آگاهی هم ممنونم استاد. بهترین ها رو آرزو میکنم واسه همه و امیدوارم سال خوب و خوشی پر از رسیدن به خواسته هامون و حرکت و ایمان و شادی و سلامتی و پول و درآمد و عشق و روابط عالی برای هممون باشه. دوستتون دارم
استاد عزیزمممممم تولدتون مبارک، روزتون هم مبارک باشه بهترین پدر دنیا
سلام به امروز … چهارشنبه ۲۱ اسفند ۹۸
سلام به جهان و سلام به تمامی دوستان
شهادت می دهم به یگانگی خداوند
شهادت می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست
و از خداوند متعال می خواهم که مرا در مسیر یکتاپرستی قرار داده و مرا به سوی بهترین ها هدایت کند
اینجا همان جایی است که دلها آرامش می گیرند آنهم با یاد خدا
اینجا همان جایی است که می توانم براحتی یکتاپرستان را گرد هم ببینم و با آنها معاشرت کنم
اینجا همان جایی است که می توانم ساعت ها وقت صرف کنم و بدون هیچ نگرانی و دغدغه و فارغ از همه ناخواسته ها ، فقط و فقط انرژی های مثبت را دریافت کنم و زیبایی ها را ببینم
مگر انسان چیزی غیر از این می خواهد ؟؟ مگر ما به دنبال زیبایی ها نیستیم ؟؟ مگر ما به دنبال خواسته ها نیستیم ؟؟ مگر ما به دنبال سعادت و سلامتی و ثروت و نعمت های بیکران خداوند نیستیم ؟؟
پس ای انسان ، چرا هر روز و هر روز شکر سلامتی ات را به جای نمی آوری ؟؟
پس ای انسان ، چرا آن روزهایی که سالم و سرحال هستی ، هر لحظه و هر دقیقه و هر ساعت ، شکر آن را به جای نمی آوری ؟؟ چرا هر لحظه و هر دقیقه و هر ساعت در مورد سلامتی ات حرف نمی زنی ؟؟
پس ای انسان ، چرا دو ماه پیش ، دو سال پیش ، آن روزها که خبری از هیچ گونه بیماری و ویروس نبود ، هر روز ، سرکار ، در جامعه ، در تلویزیون ، در اینترنت ، در شبکه های اجتماعی ، در محل کار و منزل ، حرفی از سلامتی ات نبود ؟؟
خداوند مهربان در آیه ۷۹ از سوره نساء اینچنین میفرماید :
[ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیکی هایی که از سوی ماست اینکه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] کافی است. (۷۹)
خداوند به این وضوح و با این روشنی و با کلام شیوا در مورد ناخواسته ها در قرآن با من و شما حرف زده … خدایا به تو پناه می برم
ای انسان … این انسان هایی که در رسانه ها هستید ، ای انسان هایی که هر روز اخبار بد و بدتر را پیگیری می کنید ، شما را چه شده است ؟؟
از خود بپرسید ، آیا ویروس و بیماری اینقدر برای شما جذاب است ؟؟ یا سلامتی و نشاط
ما را چه شده ؟؟ بر سر ما چه آمده ؟؟ ما بر سر خودمان چه آورده ایم ؟؟ کاش داروخانه ای ، فروشگاهی ، هایپری … جایی بود که اسباب سلامتی می فروخت … ماسک خوشبینی و ماده ضد افسردگی و دستکش رحمت و مهربانی
خدایا شکرت که بدنی سالم دارم ، بدنی استوار دارم ، بدنی دارم که چنان قوی آفریده شده که می تواند در مقابل هرگونه تعرضی با سلامتی و قدرت مبارزه کند. مثال بارز این حرف ، کامنت دوست عزیزمان ، خانم شب خیز که همه ما آن را خواندیم و اشک مان جاری شد.
کاش رسانه ای بود که این کامنت ها را پخش می کرد … کاش مردم می دانستند که چقدر رسیدن به ناخواسته ها آسان است … مردم ما در رسیدن به ناخواسته ها استاد هستند ولی برای رسیدن به خواسته ها … هیچ تلاشی نمی کنند.
قطعا در این برهه از زمان (به قول استاد عزیز ، در شرایط زیبای کنونی) شکرگذار سلامتی ام هستم و اطمینان دارم که خداوند برای من کافی است و توجه من بر روی نشانه های آغاز بهار و سال نو است … شکوفه های بهاری که درختان را زینت داده ، هوای عالی این روزها و شب ها ، گلدان های منزلم که هر روز شاداب تر و با نشاط تر می شوند ، دختر کوچولوی خوشگلم که دیروز وارد سومین سال زندگیش شده ، همسر عزیزم که بسیار دوستش دارم و بابت بودنش شکرگذار خداوندم ، دختر بزرگم که واقعا از صمیم قلبم دوستش دارم و براش آینده بسیار خوبی رو می بینم ، شهرم که این روزها هوای پاک و تمیزی داره و خیابون هاش که هیچ وقت اونا رو اینقدر خلوت ندیده بودم ، پول های زیادی که این روزها به حسابم واریز میشه ، وسایل خونمون که داریم یکی یکی عوض می کنیم و قراره وسایل جدیدی هم به خونمون اضافه کنیم و … شاید که نه ، قطعا ساعت ها طول می کشه اگه بخام همه جنبه های مثبت زندگی این روزهام رو بنویسم …
از خدا برای همه شما دوستان عزیزم که از صمیم قلب دوستتون دارم ، آرزوی سلامتی و سعادت و ثروت و نعمت های بیکران خداوند رو دارم و بخصوص از خانم شب خیز با اون کامنت تاثیرگذارشون بسیار بسیار تشکر می کنم و به خاطر اینکه در زمانی زندگی می کنم که می تونم عضو چنین سایت ارزشمندی باشم ، شکرگذار خداوندم
شاد باشید
نظرتون بی نظیر بود و بسیار ازش یاد گرفتم و باورهام رو قوی تر کرد،اون بخشش که گفتید «چرا اون زمانی که حالتون خوب بود و هیچ ویروسی در کار نبود در موردش حرف نمی زدید» فوق العاده بود.
خدا رو بی انتها شکر من هم در این ماه روزهای بی نظیری رو دارم تجربه می کنم،در حالی که هر روز سر کار هستم و در پیک کاری سالیانه هستم اما خدا رو بی انتها سپاس که سرشار از سلامتی و حال خوب و ثروت آفرینی و احساس ناب آرامش هستم.٩٨ بهترین سال عمرم بود و اسفندش از همه ی ماه ها بهتر،پروردگارا شکر
سلام به شما استاد عزیز و مهربونم و همچنین به خانواده گرم و صمیمی عباسمنشی🥰..این روزا چهره ی شهرهاتعریف زیادی نداره اما با این حال من بدون ماسک و دستکش و موادضدعفونی کننده میرم بیرون و سعی میکنم به جای توجه کردن به مردمی که چهره هاشون رو با ماسک پوشوندن به چیزای مثبت اطرافم نگاه کنم. به آسمون قشنگ شهر و درختای بلندش و به پرنده هایی که آزادانه پرواز میکنن.افراد خانوادم و بستگانم و حتی دوستام مدام راجع به این مسئله صحبت میکنن و وقتی میبینن من درجوابشون میگم این ویروس هیچ کاری نمیتونه انجام بده و روی من تاثیری نداره تعجب میکنن و حتی بعضیاشون باتمسخرسعی میکنن منوقانع کنن که بیماری خطرناکیه!!ولی کجاس گوشی ک بدهکارحرفاشون باشه😅 حتی توی این مدت خیلی راحت توی بیمارستانی که همه از در و دیوارش میترسیدن تردد میکردم بدون هیچ سلاحی!!! خدارو شکر استاد عزیزم به لطف شما انقدر روی باورهام کارکردم که الان دوساله بیمارنشدم و به جز یکبار هیچ قرص و دارویی مصرف نکردماون یکبارهم برای دندون درد بود که قبلش به یک تضاد روبه روشده بودم و خودمو توی حال بدم مقصرمیدونم.😊
من دائمن جمله ی مومنان اندوهگین نمیشوند و ترسی برآنها نیست رو باخودم تکرار میکنم.استادعزیزم متشکرم که این درس بزرگ رو بهمون آموزش دادید.🤗😍
خانوادم اخبار رو به شدت دنبال میکنن اما من سعی میکنم هیچ توجهی نکنم.راستش من فکرمیکنم مردم خودشون میتونن به این ویروس غلبه کنن و راهش هم نترسیدنه!تا وقتی که ازش یه غول بسازن و به جای قدرت دادن به خدا به این ویروس ناچیزقدرت بدن فکرنمیکنم کاری ازپیش ببرن!!😕
توی این مدت یه چیزی برام جالب بود.اینکه بعضی ها حتی برای رفع شدن این بیماری حیوونایی مثل خروس و گوسفند رو به اصطلاح خودشون قربانی میکردن و نذر میدادن!!من واقعن ازاین کار متاسف شدم و خیلی ناراحت شدم که یه همچین عقیده ای رو ازقربانی کردن برای خودشون ساختن😑🤦♀️
اما خب به هرحال خدا که قربونش برم همیشه هوای بنده هاشو داره و نمیزاره ککشون هم بگزه..خداجون خیلی عشقی😍❤
استاد خوبم و خانم شایسته ی شایسته ی عزیزم ازشما متشکرم که تجاربتون رو برامون به اشتراک میزارید تا درسای زندگیمون باشه🥰😘🤗 و خدای بزرگ من ازتوهم سپاسگزارم که توسط استاد عباسمنش که یکی از دستان حمایتگر و هدایتگر تو هستن من رو هدایت میکنی به سمت زندگی خوب و عالی.
خانواده ی بزرگ عباسمنشی من، ازشماهم متشکرم که با کامنتاتون درسای زیادی رو یادمیگیرم..خیلی عشقید و خیلی دوستون دارم..در پناه خداوند یگانه شادمان و خوشبخت باشید❤💙
سلام استاد
با اینکه کرونا در استان های شمالی زیاد است ، مخصوصاً استان هایی که من در آن زندگی میکنم ولی حتی یک نفر هم در اطراف خودم ندیدم به این بیماری مبتلا بشه ، در فامیل، در همسایه ها در دوستانم ، من واقعاً نمیفهمم اخبار چی میگه؟
ناگفته نماند که من یک بازی موفقیت اختراع کردم ، این بازی مثل بازی مینچ میمونه که ما دهه ی شصتی ها داشتیم ، ایده این بازی را از مصاحبه رابرت کیوساکی گرفتم ، خیلی بازی جالبی است ، نوشتن آرزوها، تجسم، مدیتیشن ، سناریو نویسی و رهاسازی و حتی نقاشی کشیدن آرزوها در این بازی من وجود داره. اگر قسمتی وجود داشت که عکس بازی خودم را ضمیمه کنم حتماً این کار را انجام میدادم
یک بازی دیگه هم اختراع کردم به نام تصور و تمرکز ، با خواهرزاده های خودم بازی میکنم
ممنونم از شما
گروه تحقیقاتی عباس منش خیلی دوستتون دارم
آفرین بر همخانواده ای عزیزم با این دید مثبت که مطمعنا نتایج عالی را براتون خواهد داشت البته به نظر من از ایده ها میشه استفاده کرد و حتی میتونید به نام خودتون ثبتش کنید تا کسایی که میخوان ازش استفاده کنند بهاش را بپردازند و حق هر صاحب ایده ای هست موفق باشید
دوست آسمانی من آقا علی اصغر سلام
به این فکر افتادم که این بازی را ثبت کنم ، واقعاً یک بازی است که اگر هر روز تکرار بشه ، ما را به احساس خوب می رسونه فقط منتظرم که اول از این بازی نتیجه بگیرم و دوم کمی این بازی کامل تر بشه ، ممنونم از شما
هر وقت ثبتش کردی اطلاع بده من جز اولین نفرها خواهم بود که بازی شما را خواهم خرید به امید موفقیت همه عباسمنشی ها
یه سلااام پر انرژی خدمت استاد عزیزم.
یه تجربه جالب از همین قضایا داشتم احساس کردم که باید اینجا بگم.البته شاید به نظر یه قسمتش منفی باشه اما برای من خیلی زیباست.من از وقتی باشما آشنا شدم تلویزیون رو که البته قبلاً هم خیلی اهلش نبودم کامل گذاشتم کنار.من بیشتر رادیو گوش میکردم فقط برنامه های آموزشی.که البته پیش میامد که خبر هم بشنوم.انقدر مشغول سایت شما و یادگیری بودم که حتی رادیو هم روشن نمیکردم.از این قضایا اصلاً خبر نداشتم. بیست و سوم بهمن ماه پسرم که پیش دبستانی میره مریض شد با تب بالا که من نتونستم کنترلش کنم و تنها هم بودم (قصد مهاجرت به شمال داریم و همسرم مدتیه برای کار اونجا هستن)صبح زود بردمش دکتر و جالبه که دکتر خیلی ساده با قضیه برخورد کرد و فقط وقتی خواستیم بیاییم بیرون گفت اگه مدرسه میره تا زمانی که تب داره نفرستش. همون شب موقع خواب،دخترم که ده سالشه گفت: مامان !داداش رو توی اتاق خودت بخوابون که ما مریض نشیم.پسرم به حدی حالش بد بود که چهار روز فقط روی مبل افتاده بودو من هم تمام مدتی که پسرم مریض بود خیلی ناخودآگاه مسائل بهداشتی و درمانی رو رعایت میکردم.البته خودم هم مبتلا شدم و جالب اینکه من آسم هم دارم.دچار تنگی نفس شدید شدم اما اصلا توجهی نداشتم همه ی فکرم روی قانون بود و مطالعه.و خودبخود من و پسرم بدون اینکه من دکتر برم خوب شدیم.( جالبه که قبلاً اگه یکی از بچه هام مریض میشد،اون دوتا هم مریض میشدن و این بار اون دوتا خوب بودن و مبتلا نشدن☺).تا اینکه خواهرم زنگ زد که سفارش کنه مواظب خودمون باشیم و من تازه اون موقع فهمیدم که اصلاً تو دنیا چخبر شده😊 وبعد هم که مدارس تعطیل شد
و فقط یه بار یه برنامه ی مفید و مثبت در این زمینه رو که هلال احمر لینکش رو پیامک کرده بود رو دیدم.و همینطور گذشت تا زن برادرم که تو شمال زندگی میکنه مبتلا به این قضیه شد.ووقتی از وضع و حال بیماریش گفت من تازه اون موقع فهمیدم که احتمال% ۹۸ من و پسرم مبتلا شده بودیم و چه راحت و به سلامتی از این قضیه عبور کردم!و جالبه که تو این مدتی که تا حالا تو خونه بودیم خیلی راحت تونستیم خوش بگذرونیم،با سه تا بچه و البته تنها یکم سخت بود اما درسای خیلی خوبی تو این مدت گرفتم .فهمیدم قانون حتی تو این موارد هم هست.و خلاقیت های زیادی تو این مدت به من الهام شد و انجامش دادیم .وقتی همسرم اومد گفت چقد بچه ها سرحال و بزرگ شدن در حالیکه اوایل بهمن سه روز اومده بود پیشمون.و تو این مدت، برعکس همه که می نالن از قرنطینه و این مسائل، دوربین گوشی من پر از اتفاقای خوبه که تو خونه ی ما افتاده.و خدا روشکر میکنم به خاطر این همه نعمت.(و در آخر بگم که وقتی پسرم مریض شد با خودم گفتم چرا اینجور شد من که تو همین مدت کوتاهی که عضو این خانواده شدم همیشه مثبت نگر بودم.و چون استاد میگفتن که اگه تضادی هم پیش اومد حتماً برای شما درسی داره.اینقد فکر کردم تا دیدم خودم بودم که باعث این بیماری شده بودم.چون همسرم نبود ناخودآگاه با خودم میگفتم که اگه یه وقت مشکلی برامون پیش اومد برای اینکه نگران ما نشه بهش اطلاع نمیدم.وقتی این فکر اشتباه خودم رو کشف کردم و به جاش ذهنم رو ازین فکر رها کردم به سرعت درمان بیماری من و پسرم به واسطه پدر نازنینم به ما پیشنهاد شد (دمنوش شیر زردچوبه)و من هم انجام دادم و خیلی سریع من و پسرم خوب شدیم.تاکید میکنم که دقیقاً یک هفته بعد تو ایران خبر این قضیه پخش شد.پس دوستان عزیز ببینید که چقدر این قانون به کار خودش به زیبایی ادامه میده اگر ما خواستارش باشیم برای ما فقط زیبایی اتفاق میافته.حتی حتی در تضاد ها هم به درس میده و راه روشن تری بعد ازینکه درسش رو فهمیدیم پیش روی ما قرار میده.❤❤❤به قول استاد عباسمنش قربون این خداااا 😘😘😘برم با این قانون قشنگش.
شااااد و سلامت و ثرررروتمند باشین در دنیا و آخرت🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیزم و خانواده بزرگ عباس منش
سپاس خدایی رو که رحمتش بی منت هست ومهربانیش پر از لبخند
خدایی که مهرورزی رو می آموزد مهربانی رو هدیه میدهد
وقتی خداوند رو سرمشق ذهنمان و روحمان قرار بدهیم برای همه مشکلات پیروز میشویم
تا وقتی خدایی داریم که غیر ممکن ترین غیر ممکن هارو میتواندممکن ساز دیگر هیچ نگرانی نباید داشته باشیم
هرآنچه در دامان این دنیا و طبیعت برای ما رقم میخورد منشاء آن ذهن خود ماست
چه بهتر که ذهن ماخوبی را سرلوحه حال خوش خود کند
ما هیچ وقت بیمار نمی شویم مگر ذهن ما خودش را درگیر بیماری کند
خدایا ددوستتتتدارم ای بخشاینده بی منت است
❤❤❤❤❤❤❤
خداوند یگانه جهان را سپاسگذارم.
آفرین و احسنت به این فرمانروای هدایتگر.
چقدر هماهنگی این دوتا فایل برام جالب بود. یکی فایل پنجم پرتو آگاهی و همین فایل که در مورد بیماری صحبت شد.
من شابد قبل این فایل اون یکی رو ده بار گوش داده بودم.
الان که این فایل رو دیدم گفتم یعنییی ببیییین!!!
اتفاقا الان که تب این حرف ها کلا افتاده ولی اون اوایل که خیلی داغ بود خدا وکیلی کوچکترین ترسی نداشتم به لطف الله.
چرا که خب با منش عباسمنش آشنا شدم و لطف خدا بود که این باور را بوجود بیارم و واز زندگیم لذت ببرم.
آقا من یه عزیز دل داشتم این بخاطر این جریانات راضی نبود بیاد بیرون و دوست داشت مثلا محافظت کنه از خودش.
ولی چون گفتم یا من یا بیماری…. خدای من الان فکر میکنم میبینم چقدر سخت بوده شاید براش.
ولی بهرحال همراه ما شد و کلی لذت بردیم از باهم بودن و اصلا خدا وکیلی توی این شرایط حساس کنونی کوچکترین ترسی نه تو دل من بود و نه دوست دخترم.
نه ماسک بود و نه دستکش و اصلا گفتم اگه قراره زندگی پایان بپذیره ک کاری از ما ساخته نیست. پس چرا تا وقت داریم لذت نبریم؟؟؟
این شد که تا الان از هر لحظه ش لذت بردیم و خدا رو شکر
خدادرو صدهزار مرتبه شکر.
البته اون مواقع تو فکرم بود بیام و سایت دنبال این موضوع بگردم ولی گفتم اصلا کوچکترین توجهی نمیکنیم به این شرایط و فقط پیش میریم، خدا خودش هدایت میکنه که الان هدایت شدم به این فایل
از اون جریانات یه سه چهار ماهی میگذرد و خدا رو شکر که زیبایی همه جا هست… چون خدا همه جا هست…
به نام یکتا خالق.کاینات.بلاشریک.وبزرگتر از آنچه در ذهن و اندیشه من می گذرد….با سلام به مسافران کهکشان ستاره قطبی وناشناخته ها…
دوستان .ای لایو استاد که مانند قبل بی نظیر بود به نظر من نگاهی دوباره داشت به کنترل ذهن و اندیشه ودر نهایت. کلام
باید بقول فلورانس در کتاب چهار اثر معروفش پاسبانی بر در دروازه ذهن وکلام گذاشت تا مواظبت نماید بر ورودی ذهن و خروجی کلام
آگاه باشید که بر حسب کلامتان بر شما حکم خواهد شد وبی درنگ بازگشت افکار شما به سوی خودتان است
نگاه ناپخته و کنترل نشده .حریص است .و اشتیاق دارد به دیدن منفی ها.
همانطور که بارها از معابر گذشته آید و نتونستیم برای دیدن عکسی که بر دیوار چسبیده شده و نوشته شده مرگ بر اثر بیماری ..کرونا .مقاومت کنید
این ثابت شده که ذهن انسان بیشتر به سمت منفی ها و اخبار بد گرایش دارد
و باید آگاهانه تعلیم و تربیت یابد
باور از کلافهای نازکی تشکیل می شود که دایم بر روی هم تنیده شده تبدیل به طنابی محکم و مستحکم می شود
از تکرار جملاتی که فاصله این ذهن .کنکشا گر و روح رو نزدیکتر و نزدیکت ر. می کند
من باور دارم که خداوند .از حلم و اندیشه خودش در من دمیده..و حق الهی من نزد او محفوظ. است
ودر بهترین شرایط ودر بهترین زمان.وبهترین مکان به من داده می شود
ودر خاتمه . سلامتی هدیه الهی من است و ر ذهن الهی من چیزی به نام بیماری و یاس وجود ندارد .
هوالتوفیق
درود خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی خودم ..امیدوارم حال دلتون عالی و تنتون سالم باشه
خدارو سپاسگزارم بابت فرصتی که به من داد برای دیدن این فایل و یادگرفتن درسهای جدید و تقویت باورهام …. واقعا وقتی به گذشته نگاه میکنم دقیقا فرمایش استاد را در لحظه لحظه اتفاقات زندگی خودم و به نوعی بقیه درک میکنم .. جاییکه در دوره بیماری این بیماری پاندمیک چه اتفاقاتی افتاد و الان درک میکنم چرا این اتفاقات افتاد ..کدوم اتفاقات؟؟؟ الان در مورد خانواده خودم عرض میکنم … من و همسر عزیزم و پسر 14 ساله ام و دختران 5 ساله ام در یک خانه هستیم و یک روز حال همسرم در اون شرایط اپیدمی بد شد و سریعا من و پسرم هم همینطور و رفتیم تست دادیم و بله ما هم مبتلا شده بودیم .. قشنگ یادمه که خانمم ترسید ولی من خیر و پسرم که اصلا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده (صلح باخود بصورت ناخودآگاه) ..خب دخترا چی؟؟ هیچی اونها که اصلا مبتلا نشدند و اگر خاطرتون باشه شایع شده بود که این بیماری به اطفال کاری نداره …. خب بعد از دو روز پسرم کاملا مشکلش حل شد و من بعد از سه روز کاملا خوب شدم ولی همسرم با توجه به فرکانس ترسی که ساطع کرده بود ، دور از جونش تا پای مرگ رفت و شرایط برایش بقدری سخت شد که خدا میدونه و ده روز طول کشید تا با سرم و بیمارستان و … تونست خوشبختانه برگرده ولی نکته جالب در مورد دخترا هست که الان میفهمم چرا اصلا مبتلا نشدند چون اونها اصلا در اون سن روحشون پاکه پاکه و هیچ حرف ناامید کننده و انرژی منفی در ذهنشون نفوذ نکرده و هنوز خدایی هستند و ناخوداگاه با خودشون در صلح هستند و خب قانون جهان ثابته و اگه هر فردی با خودش در صلح باشه و اعتقادی به بیماری نداشته باشه و ناخوداگاه به اون فکر هم نمیکنه و طبیعتا بیمار هم نمیشه و علت اصلی هم همینه بنظر من و نه اینکه این ویروس روی بچه ها تاثیر نداره و با چشمان خودمون دیدیم که اگر انسان به چیزی باور نداشته باشه (حتی بصورت غیر ارادی و ناخودآگاه) اون چیز نمیتونه کوچکترین تاثیری روی فرد بذاره و در نهایت زندگیشو با لذت و شادی میگذرونه و امیدوارم این درس بزرگی برای همه ما باشه که بیشتر و بیشتر روی فرکانسهای ورودی ذهنمون کار کنیم و هر آشغالی رو اجازه ندیم تا وارد ذهنمون بشه تا انشالله روال زندگیمون هر روز بهتر از گذشته بشه و همونطور که استاد به نکته عالی اشاره کردند و واقعا لذت بردم و لبخند شادی روی لبانم نقش بست به خاطر یادگیری و درک جدیدی که پیدا کردم ، انسان در طول میلیونها سال تکامل خودشو طی کرده و همانند تمامی چیزهای دیگه دنیا بهتر و بهتر شده و سیستم ایمنی انسان هم از این قائده مستثنی نیست و قوی تر شده و بهبود پیدا کرده و باید این باور در ذهنم شکل بگیره که من دارای سیستم ایمنی پیشرفته تری هستم و قطعا بدنم از پس مشکلات خودش بر میاد بشرطی که من توکلم به خدا باشه و به سیستم تکاملی جهان اعتماد داشته باشم و با خودم در صلح و آرامش ناشی از این ایمان و باور باشم و اجازه بدم بدنم کار خودشو بکنه و برم دنبال کارهای دیگه زندگیم …. در کل امیدوارم همیشه همه مردم دنیا سالم و سلامت باشند و همواره به قول استاد در شرایط فوق العاده کنونی و لذت بخش کنونی باشیم ..چیزی که مطمئنم در زندگی بچه های سایت عباس منش داره هر روز بیشتر و بیشتر اتفاق میوفته و واقعا به خاطرش باید هر لحظه بگم که
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
در پناه خدای مهربان شاد سالم و سلامت و ثروتمند باشید ..خدانگهدار