live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 2


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | کنترل ورودی های ذهن
    141MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی live | کنترل ورودی های ذهن
    36MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

671 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    سلام استاد عزیزم

    من این فایل رو گوش دادم دیوانه شدم چون تمام حرفایی ک زدین من قبلا همینارو به خانوادم گفتم.

    به مامان و بابام گفتم بدون اذن خدا هیچ برگی از درخت نمیوفته ،خدا واسه بندش بد نمیخواد و فقط جهان داره خودشو قوی تر میکنه . حالا بعدش ببینید چقد علم پزشکی قوی تر میشه چقد ذارو های جدید میسازن . چقد ایران خود کفا تر میشه و چ دستگاههای عجیب و غریبی میسازن .

    بهشون گفتم میدونید چرا بچه ها نمیگیرن ؟ چون اونا ناراحتی ندارن اصلا نمیدونن ناراحتی و استرس و حس بد چیه و فقط دنبال بازی کردن و خوشی خودشون هستن بخاطر همین سیستم ایمنی عالی عمل میکنه . ما ادما هرچی بزرگ تر میشیم و استرس و ناراحتی رو تجربه میکنیم سیستم ایمنی ضعیف تر میشه واسه همین روی افراد سن بالا بیشتر تاثیر میذاره .( البته با اندکی مخالفت مواجه شدم 😁)

    خواهرام هر دقیقه دارن دستاشون میشورن و بچه هاشون هرروز حموم میبرن 😂😂😂 به منم میگن بیخیال نباش و تو اخبار گفتن سرسری نگیرید و… ولی من اصلا برام مهم نیست.

    من هراز گاهی ک اخبار رو اتفاقی میشنوم(من همیشه فایلهای استاد تو گوشمه تا چیز دیگه ای نشنوم) خدارو شکر میکنم چون احساس میکنم خیری توش هست مثلا همین پیشرفت علم یا در موزد خودم باعث شد باورای قوی تری برا خودم بسازم .

    و اما در مورو مرگ: خدا در قران به پیامبر گفته به انان ک از جنگ فرار میکنند بگو ایا شما از ان میترسید ک درهنگام جنگ بمیرید در حالی ک اگر زمام مرگ شما باشد چ در جنگ باشید چ در خانه مرگ بر شما میرسد.👌

    به مامانم اینو گفتم و گفتم اگه زمان مرگ من باشه چ با این بیماری و چ بدون این من میمیرم.

    همین دیگه😁

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    آذر ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 2938 روز

    سلام استاد عزیزم،من فکر میکنم این بیماری خیلیییی چیزا بهمون یاد داد،اول از همه اینکه یاد خدا چقدر آرامش بخشه و من هروز روزی چندین مرتبه زمزمه میکنم فالله خیرحافظا و هو ارحم الراحمین…و چقدر آرامش میگیرم از یاد خدا وقتی مطمئنم حواسش کاملا بهم هست.بهمون یاد داد زندگی با چیزای جزیی چقدر قشنگه ی بیرون رفتن ساده در آغوش گرفتن دوستمون قدم زدن بستنی خوردن بدون ترس از هوا لذت بردن ی دورهمی ی سفر کوچولو و حالا این شرایط باعث شد بفهمیم همه ی اینچیزای جزیی هستش که زندگیو زیبا میکنه!ما دنبال سرزمین رویاهاییم که بریم و اونجا خوشبختیو بدست بیاریم در صورتی که خوشبختی همینچیزاست!استاد باعث شد بفهمیم نعمت سلامتی خودمون و عزیزانمون و داشتن امنیت چقدر باارزشه و خدارو همواره بخاطرش شاکر باشیم.ازشماهم ممنونم که حرفاتون دل آدمو قرص میکنه پیروزباشید🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2479 روز

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیز خدارو شکر که تو زمانی زندگی میکنم که میتونم این صحبتارو از زبون یه هم وطنم که تونسته به کمک خداوند زندگی پراز سلامتی و روابط عالیه بینظیر، ثروت و سعادتمندی رو برا خودش خلق کن رو از اون سر دنیا بشنوم از خداوند بخاطر وجود تمام انسانهایی که رو خودشون کار کردن موفق شدن و یه ردپایی از خودشون برا بقیه جا گذاشتن سپاسگزارم.

    راستش من خیلی منتظر همچین فایلی از استاد بودم وتعجبم میکردم که چرا الان که انقدر لازم استاد بیاد باورای مناسب راجع به سلامتی بگه در مورد موضوعات دیگه فایل و لایو تهیه میکنه بعدش گفتم شاید اینجوری میخوان اصلا به اتفاقاتی که داره میوفته توجه نکنن منم انتظار خودمو کم کردم و به نوع خودم شروع کردم توجهمو گذاشتم رو مسائلی که احساس بهتری بهم میده و دیدن زیبایی ها دیروزم اتفاقی هدایت شدم به یه پارک زیبا یه مقدار قدم زدم دیدم یه سری گلا و درختا چندتا شکوفه زدن عکسای زیبایی گرفتم و به خودم گفتم :زندگی ادامه دارد.

    بازهم استاد مثل همیشه باورهای مناسبی رو گفتن و با مثال های منطقی نجواهی ذهنو خفشون کرد😄 اینکه سیستم ایمنی بدن انسان خیلی پیشرفتس بخاطره تکاملی که طی کرده بعد مثال اون تراشعه تو شارژای موبایل امروزی در مقابل کامپیوتری که اولین سفینه هارو فرستاد فضارو گفتن سیره تکاملی تکنو لوژی فقط تو این پنجاه، شصت سال اخیرو با میلیون ها سال تکامل انسان و گذر انسان از هزاران بلا و بیماری های مختلفو یادآوری کردن.شیرارو گفتن🦁… و اینکه این مسائل همیشه بوده و اتفاقا بعدش موجب رشد وپیشرفت بشریت شده .

    خدارو شکرم که گزرا بودن و نشانه ایی از قدرت خداوندن که به من یاداوری میکنه که بیشتر باید رو خودم کار کنم خودمو همسو با خداوند کنم ذهن و روحمو هماهنگ کنم تا به شرایط و اتفاقات بهتری هدایت بشم.

    همه انسان ها قدرت درمان گری خودشونو دارن فقط باید باورش کنن انوقت هدایت میشن به سمت تجربه طبیعی خودشون که سلامتی و شادی و موفقیت بیشتره و وقتی قدرتمونو باور کنیم، حرکت کنیم کمترم به تضادم برمیخوریم اگرم تضادی ببینیم از زاویه نگاش میکنیم که احساس بهتری رو تجربه میکنیم احساس خوبم=با اتفاقات خوب .

    استاد درمورد مرگم صحبت کرد واقعا من از طریق شنیدن دیدگاهای استاد درمورد مرگ تو فایلای مختلف خیلی ترس از مرگم کم شده . اصلا ایمان به خدا و مرگ برا من شده یه کلید که حرکت کنم سعی میکنم طوری زندگی کنم که رضایت درون داشته باشم اگه همین الان اضرائیل امدگفت بریم بدونم که تو مسیر بودم به قول استاد ما فقط یبار زندگی میکنیم طوری زندگی کنیم که خدا بهمون افتخار کنه به خودمون افتخار کنیم و حسرت چیزی رو نخورده باشیم.

    براتون آرزوی سلامتی که بزرگترین ثروترو دارم امیدوارم شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام

    کنترل ذهن اولین و مهمترین چیزی بود که من از این سایت یادگرفتم و اینکه ناخودآگاه خودمم تحت تسلط آگاهانه خودم باشد نه اینکه هر چیزی خواست بره توی ناخودآگاه من درسته ناخودآگاه است ولی خودم باید کنترلش کنم. خدایا شکرت

    من خیلی خیلی سال است که تلویزیون اصلا روشن نمی کنم انگار ندارم البته بنا به شرایطی بود که داشتم که اول اجباری بود ولی واقعا این همان هدایت خدا بود خدایا شکرت الان که گاهی کمی به گوشم می رسه که تلویزیون داره چی میگه خدایی دقیق حس می کنم که چقدر این تلویزیون مخرب است بی نهایت بی نهایت اثر مخربی دارد .

    این بیماری 2 درصد کشتن دارد بیشتر با همه به آن 2 درصد نگاه می کنند نه به آن 98 درصد که سالم می شوند.

    منفی گفتن جذاب تره و شیطان هم که همیشه دست به کارش عالی است از منفی یک ذره هم غافل نمی شه اصلا کارش این است که این طوری عمل کنه انسان هم راحتتر است بره سمت منفی و چون از قبل تقریبا همه در جایی بودم که همش منفی و نداری گفته شده خوب فکر می کردیم که این واقعیت است و باید این طوری باشیم.

    اصلا پیگیری نکردن اخبار و نشنیدن آن بسیاررررررررررررررر عالی است کاری است که خیلی خیلی انجام میدهم و آرامش عجیبی دارد هر وقت که جایی بروم که اخبار باشد می گویم میشه خواهش کنم اخبار نباشه یا مستند باشه یا شو باشه یا خاموش که بهتره . بزارید از وجود هم لذت ببریم.

    استاد از سالهای خیلی پیش همیشه عاشق خانه تمام چوب هستم و یکسره در ذهنم تخیل دارم و خیلی دوست دارم عاشق این کلبه و این بهشت شما هستم.

    من یک اینستاگرام برای خودم درست کردم فقط مطالب شاد و کلیپهای شاد وموفقیتی در آن قرار دادم اصلا هم نگاه نمیکنم چندتا فالور ووو دارم فقط برای این است که خودم گنجینه ای از چیزهایی که دوست دارم داشته باشم تا حالم قاطی پاطی کرد می روم سراغ آن فایلها و آن را می بینم و لذت هم میبرم برای خودم است و عالی است و از خودم برای این کار راضیم.

    از هر چیزی که یک نکته مثبت استخراج کنیم خیلی عالی است؛ مثلا در مورد همین مورد ؛ من نکته مثبتش برایم این است که وادارم می کند و یکسره به من گوشزد میکندکه حساس نباشم و به ایمنی خودم بیشتر توجه کنم و اینکه کاری را که دارم انجام میدهم برای عشق وعلاقه ودرآمدم خیلی هم بهتر شده است و تصمیمات خیلی عالی گرفتم و اینکه مجبورم به نکات مثبت توجه کنم و اینکه از خدا خواسته بودم حال و حوصله دید و بازدید عید را ندارم به همین کمی که هست را هم نمی خوام و اینطوری شد، البته باید با دقت بیشتر و ریزتری می گفتم . 😃

    فایل آرامش در پرتوی آگاهی را روی دسکتاپم گذاشتم حداقل روزی یکبار هم گوش می کنم عاللللللللللللیست .

    خود عوامل طبیعی که خدا آفریده است سیستم ایمنی ما را بیشتر هم می کند کافیست از عوامل طبیعی استفاده کنیم : نور خورشید تاثیرات پیچیده‌ای بر سیستم ایمنی بدن دارد

    نیش پشه هیچ نقشی در قرمز کردن پوست شما ندارد، بلکه این تغییر رنگ نشان از فعالیت صحیح و سالم سیستم امنیتی بدن شما است.

    ما به صورت ذاتی ایمنی قوی را خدا در وجودما قرار داده است .

    خیلی راحت میتوانیم بدنی آگاهانه و قوی برای خود بسازیم به کنترل ورودی خود و ذهن خود

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    اندیشه زرین گفته:
    مدت عضویت: 2082 روز

    درود بر همه دوستان.صحبت های استاد عباس منش عالی بود.ب نظر من هم وقتی ما در شرایطی هستیم که همواره موشک هایی از خواسته ها و ارزوهای ما دارند ب جهان ارسال میشن باید باورهامون رو هم راستا و هم فرکانس با خواسته هامون باشه و تمرکزمون رو احساسمون باشه و توجه کنیم ب اینکه در اون لحظه به جای شرایط فعلی باید رو شرایطی که ترجیج میدهیم تمرکز کنیم.

    توجه خالق اگاهی، اگاهی خالق ارامش، ارامش خالق ارزش، ارزش خالق ثروت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    سلام.

    استاد من قبل شنیدن این فایل شما وقتی دیدم خیلی داره شدید میشه اخباری که نتیجه ش فقط استرسه،گفتم دیگه اخبار و دنبال نمیکنم مگر اینکه چند نفر بهبود پیدا کردن.

    استاد یه چیزی و هم بگم به قدری ترس مردم زیاد شده که الان هرچی تو رسانه ها هم میگن اینطوریا هم نیست انگار کسی دوست نداره باور کنه.

    فضای مجازی اصلا جای خوبی نیست مگر برای سواستفاده فرصت طلب ها.

    یکسری ها هم که دوست ندارن باور کنن که این هم میگذره و فقط دارن تلاش میکنن بگن ما مردم بدبختی هستیم که توی این کشور داریم تلف میشیم.

    من کلا اخبارو گذاشتم کنار و دیگه گوش نمیکنم.

    میگم من که خونه هستم و بیرونم برم رعایت میکنم و تموم.

    بهترین زمان برای دورهمی خانوادگیه و واقعا هیچ چیز نمیتونست اینطوری اعضای یک خانواده رو به هم نزدیک کنه.

    توفیق اجباری شده.

    در کل منکه اصلا از این خونه بودن اذیت نمیشم و نشستم کارهامو انجام دادم و درامدم هم داره به حسابم واریز میشه.بیشتر از قبل.

    عیدی قرار بود به حسابم بریزن،دیدم ۳برابر واریز کردن.اونم وقتی که نشستم به جای شبیه بقیه بودن روی خودم کار کردم.

    اهدافمو شناختم.باور خوب ساختم.

    استاد به خدا به محض اینکه روی خودم کار میکنم خدا از طریق مالی پاداشمو میده.

    یه باور قشنگ ساختم و اون هم اینه که توجه به زیبایی ها یعنی توجه به خدا و این یعنی صلوه و توی قرآنم سفارش شده.

    پس هرچی به زیبایی ها توجه کنم میرم تو مدار خدا و توی مدار خدا فقط زیبایی و خیر هست و من زندگیم ایده آل میشه.

    الان وقتی روی دیوار هارو توی کوچه نگاه میکنم به نقاشی ها و جمله هایی که کشیدن و نوشتن،هنر اون خطاط و نقاش و تحسین میکنم.

    بعد از این باور، ناآگاهانه نگاهم بهشون عوض شد.قبلا نگاه میکردم به طرح نقاشی و محتواش،یا به درستی و غلط بودن جمله.الان اومدم هنر کسی که انجامشون داده رو تحسین کردم.

    چون با خودم قرار گذاشتم نکته مثبت هرچیز و بکشم بیرون.

    جلسه ۱ و ۲ قدم ۷ هم با این باور من همزمانی پیدا کرد و شد نور علی نور.

    وقتی میرم پشت پنجره فقط به آسمون و پرنده ها و کوه و ابر و درخت نگاه میکنم نه چیزهای دیگه.

    واقعا خدا جواب ادم و میده.واقعا اگر تو مدار هرچیزی قرار بگیری اون و میبینی.

    وگرنه حرفهای شما تازه نیست.مدار من بالاتر رفته که درک تازه ای از آگاهی ها پیدا میکنم.

    راستی استاد اینم بگم من کار پروژه ای هم انجام میدم،چند روز پیش گفتم چطور بیام درامدمو بیشتر کنم توی این اوضاع،دیدم من ۲تا پروژه دارم که هنوز انجام ندادمشون.

    گفتم طبق قانون خلا بزار این کارو انجام بدم که جاش خالی بشه و پول بیاد سمتم.

    چون شماهم همیشه میگی من اگه چیزی بدونم به شما میگم که دوباره از طرف خدا بهم گفته بشه.منم توی کار اومدم این خلا و ایجاد کردم و چندروز بعدش پول برام واریز شد.

    همه چیز باید در جریان باشه وگرنه میگنده.

    در کل من عاشق خلوت کردن با خودم هستم.

    این اتفاق باعث شد که بیشتر با خودم خلوت کنم.

    خدا رو شکر توی کارم هم ازادی دارم و به قدری این روزها خدارو شکر کردم که فقط یک روز میرم بیرون برای کار.

    به هرحال من هم مثل خیلی ها در مقابل اخباری که مربوط به سلامتی بدن باشه نگران میشم.ولی الان میگم خب خونه ام و اختیار دارم که به اخبار گوش نکنم.

    ولی اگر سرکار میرفتم دائم این اخبار و میشنیدم و اصلا دیدن خود مردم با وسایل محافظتی ادم و میترسونه.

    پس خونه بودن برای من لذت بخشترینه فعلا.چون هم کارمو انجام میدم،هم درامدمو دارم،هم روی خودم کار میکنم و هم بیشتر به خدا نزدیک شدم.

    خیلی خدارو شکر کردم که این راه و شناختم و قدرت خودمو در مورد شکل زندگیم شناختم.

    شنیدن خبر به روز رسانی ثروت ۱ هم شادی من و تکمیل کرد.بی صبرانه منتظرم استاد خوبم.

    عید و میشینم با فایل های ثروت ۱ و ۱۲ قدم زندگی میکنم.باورهای قوی میسازم.خونه موندن بهترین زمان برای باور سازیه.

    باورهای خوب و میسازم بعدش که شرایط اوکی شد وارد اجرا میشم و نتیجه هاشو میبینم و کلییییی لذت میبرم از زندگیم.🤗

    تخته وایت برد مو برداشتم و بابت داشته هام خدارو شکر کردم.چون توی دفتر نوشتن و یکم گاهی تنبلی میکنم.ولی با ماژیک راحتم.هی مینویسم و شکر میکنم و بعدی.

    من هم مثل خیلی ها ترسیدم،نگران شدم ولی آگاهانه خودمو مشغول کردم تا توجهم و از این موضوع بردارم.

    وگرنه با بقیه چه فرقی داریم.قرار باشه با هر اتفاق ماهم همرنگ جماعت بشیم که همون آش و همون کاسه میشه.باید خودمون تغییر و ایجاد کنیم.

    من که نتایج خوبی گرفتم از این کار.

    این تضادها امتحانات منه که خودم بفهمم چند چندم.

    بفهمم این مدت فقط اگاهی جمع کردم یا واقعا تغییر کردم.این اتفاق باعث شد بفهمم من توی سلامتی باید باورهامو قویتر کنم.

    هر کدوم از تضادهایی که این مدت پشت هم اتفاق افتاد یک چیزی رو تو وجود من نشون داد.اون هم درجه ایمانمو.

    باید خیلی بیشتر روی خودم کارکنم،که اگر ایمانم قوی بشه نه ترسی برمن هست و نه اندوهگین میشم.

    در آخر حرفی که باید بزنم اینه که آشنایی با شما خیلی به من کمک کرد تا توی شرایط اینچنینی اگر احساسم بد شد با آموزه های شما خودمو برگردونم و احساسمو خوب کنم.

    تصمیم گرفتم اگر تقدیر یا تشکری از شما داشتم بزارم اخر حرفهام بگم.چون خود من وقتی کامنت دیگران و میخونم فقط دنبال نتیجه ها هستم و معمولا این تشکرهارو نمیخونم.

    فقط هی دنبال اینم که کجا تشکرها تموم میشه تا من کامنت اصلی رو بخونم.

    با این کار خواستم کار و برای دیگران راحت کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    رها مهربان گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    با سلام و درود

    ممنونم از استاد خوبم بابت این فایل

    با اینکه لایو رو در زمان پخش دیدم ولی مجددا گوش دادم، این روزا جو ایران پر از اخبار منفی شده و از خدا سپاسگزارم ک این فرصت پیش اومد که از دل این اتفاق به ظاهر بد چیزهای رو به دست بیارم ک همیشه دوس داشتم مهارتش رو کسب کنم.کنترل ذهن😊 …

    روزهای اول خیلی سخت بود برام که کنترلش کنم توی جوی هستیم ک همه جا صحبت از این بیماری هس،،توی مترو،سرکار،توی شبکه های مجازی و…. از اونجایی ک بخاطر کارم مجبورم از مترو و اتوبوس استفاده کنم و توی این شرایط کاری ک من کردم برای کنترل ذهن این بود ک شروع کردم توی راه فایل های استاد رو گوش داد..ذهنم مقاومت میکرد ولی آگاهانه هدایتش میکنم سمت خواسته هام.سپت خاطرات خوبی ک در گذشته تجربه کردم،سمت داشته های ک دارم..ولی به لطف خدا مقاومت ذهنم کمتر شده،،،مراقب ورودی های ذهنم هستم..بچه ها واقعا این شرایط یک فرصت مناسبی هست که خودمون رو مهک بزنیم و افسار ذهنمون رو در دست بگیریم..یکی از راههای ک برای کنترل ذهنم انجام میدم عبارت های تاکیدی هست که توی یکی از فایل های استاد شنیده بودم..اون ها رو نوشتم روی کاغذ و زدم به دیوار کنار تختم…و هر روز با صدای بلند با خودم تکرارش میکنم..حتی صدامو هم ضبط کردم و حین کار گوش میدم…از قدرت کلام برای کنترل ذهنم استفاده میکنم….خدارو شکر میکنم که به این توانایی رسیدم که هر وقت ناخودآگاه فکرم سمت این اتفاقات اخیر میره سریع ذهنم رو هدایت کنم سمت خواسته هام…….

    این اتفاقات اخیر که صحبتش شد چیزهای زیادی و خواسته های زیادی رو در من به وجود آورد و همچنین خیلی درس ها بهم داد…در دل هر مسائله ای راه حل وجود داره و اینو باور کنیم..

    خدایا ممنونم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: