live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1039 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهران گفته:
    مدت عضویت: 2433 روز

    سلام به همه عزیزان. قبلا فکر میکردم چرا خداوند بین بنده هاش فرق گذاشته. با این باور بزرگ شدیم که هر کس یه روزی دارد و یا روی پیشونیت چی نوشته و از این قبیل باورهای غلط؟خیلی رنج میبردم اخه چرا من باید اینجوری زندگی کنم.

    الان حدود 2سال هست که قوانین خداوند را شناختم و فهمیدم ای بابا خداوند برای همه به یکسان عدالت را برگزار کرده

    پس ما خودمون مقصریم که به گردن خدا می اندازیم. هر چی باورهای غلط از قبل داشتم رها کردم واز نو دارم شروع میکنم

    که خیلی سخته تا این باورهای جدید در وجودم وذهنم ریشه کنه, من طبق قوانین پیش نمیرفتم و هیچ نتیجه ای در زندگیم نداشتم

    اما ار خدای مهربان وروزی رسانم میخواهم مرا به راه راست هدایت کنه وایمانم را کامل کنم وبتوانم هر روزم از دیروزم بهتر باشه

    سپاس گزارم از خداوند واستاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    لیلا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    سلام استاد عزیز. من خیلی خوشحالم که قبل از وقوع اون اتفاقات ناگوار با شما آشنا شدم. خدارو هزاران بار شکر 😍❣🙏. تو تموم اون روزا فقط صحبتهای شما تو ذهنم بود و سعی می کردم ذهنم رو کنترل کنم. تو اون چند روز سمت اینستاگرام نرفتم و زمانی که رفتم خیلی جالب فقط پستهایی رو میدیدم که دوستان و فامیل عکس کوچولوهاشون و دلخوشیهای دیگه مثل عکس تولد، طبیعت و.. گذاشته بودن و من با دیدنشون واقعا لذت میبردم البته استوریهارو همچنان نمیدیدم چون از خواهرم شنیده بودم که حالا نوبت ملت همیشه در صحنه رسیده که مدام تو استوریاشون با هم بحث میکنند! منم خیلی قشنگ تو همون روزا یه عکس از خودم استوری کردم که از ته دل خندیده بودم و کنارش نوشتم: “آنقدر از عشق، لبخند و دوست داشتن خواهم گفت تا تموم سیاست مداران دنیا هم عاشق شوند”😁

    و اصلا هم واسم مهم نبود در موردم چی فکر می کنند😁😁

    البته به خیلی از دوستام حس خوب و مثبت انتقال دادم و همون لبخندشون و ری اکشنشون تو دایرکتم واسم دنیا ارزش داشت😊😍

    ممنون که هستید ممنون که کمک می کنید قدر داشته هامونو بدونیم و حالمون خوب باشه😊

    شما همون مومنی هستید که خدا دلتونو به واسطه ی شاد کردن ماها، شاد میکنه و خوشا به حال بنده ای که خدا شادش می کنه!😍🌹

    امیدوارم همیشه شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند باشید🌹🙋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نازنین رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    سلام استاد عزیزم سلام زبان خدا سلام نگاه مهربان و با ذوق خدا استاداز اعماق جانم میگم خدایاسپاسگذارم که منو به سمت خانواده گرم و پر از رنگ و بوی خدا هدایت کرد خانه ای که هر وقت واردش میشم یه دنیا درس و نکته برام دارم حرفهای شما صحبت های شما در لایو بینظیر بود با جان و دل گوش دادم و اشک شوق ریختم که تو اون دسته ای هستم که حرفای شمارو میفهمم و این برام دنیایی خوشبختی استاد منم خداروشکر به هیچ عنوان نه خبری و دنبال میکنم نه کاری دارم به اخبار و اتفاقات گاهی ام که اطرافیان ازش حرف میزنن و تحلیل میکنن من تو وادی خودمم و سعی میکنم نشنوم و قضاوتی ام نکنم دقیقا یادمه وقتی خبر صانحه هواپیماروشنیدم اول بهم ریخت ذهنم بعد از مدتی یهو نمیدونم چی شد خدا سمت اون فایل قضاوت شما هدایتم کرد و یاد اون افتادم وبا خودم زمزمه کردم من قاضی نیستم پس بهتره به این موضوع فکر نکنم من فقط و فقط مسعول زندگی خودم و خلق کردن زندگی خودم هستم وای که استاد خداروشکر انقدر زندگیم قشنگ شده انقدر حضور خداروحس میکنم تو وجودم تو زندگیم و لذت میبرم و میگم اخیش خدایا خودمو به خودت سپردم خدایاسپاسگذارم که هر لحظه در حال هدایت من هستی خدایاسپاسگذارم بابت معجزه های فراوانی که اوردی تو زندگیم خدایاسپاسگذارم بابت بهمن های فراوانی پول ثروت که یکی پس از دیگری به سمتم میاد.خدایاسپاسگذارم که تو بزرگترین قدرت جهان هستی و من به شما متصل هستم.خدایاسپاسگذارم بابت تک تک اموزشهای استادکه در مسیر زندگیم قرار میدی.خدایاسپاسگذارم خدایاسپاسگذارم خدایاسپاسگذارم من بی نهایت خوشبخت و ثروتمندم‌‌.خدایاسپاسگذارم که فکرم مثل بقیه نیست وزندگیمم مثل اطرافیانم نیست خدایا هوووورااااااا خیلی حالم عالی خدا جونم عاشقتم خدایا

    خدای قشنگم خدای مهربانم بوووووس بوسسسس دوستدارم.استادعاشقتم.هم خانواده ای های قشنگم دوستون دارم عاشق تک تک شما عزیزانم.در پناه خدای خوبم عاشق و سالم و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2556 روز

    سلام

    پیام اصلی این :

    در صلح بودن با خود

    از وقتی شما گفتین که این شرایط همیشه هست،به این موضوع توجه کردم و دیدم دقیقا همینطوره هراتفاقی میوفته با خودت فکرمیکنی بدتر از این نمیشد،بعدی که میاد با خودت میگی نه بابا بدتر از اون این اتفاقه،قبلیه جای شکر داشت.

    بعضی اتفاقات برای عموم هست و از کنترل تو خارجه،چون فرکانس یک جمعیت پشتشه، تو نمیتونی به تنهایی با اعراض اون اتفاق و پاک کنی،بلکه میتونی با اعراض تاثیر اون اتفاق و از زندگی خودت پاک کنی‌.

    یادمه یه جایی گفتین هرکسی از هرجایی هست باید شروع کنه،گفتین بعضی ها میشینن شرایط بیرونی اوکی بشه یا رئیس جمهور عوض بشه و دلار و … تا مثلا مدبرانه کارو پیش ببرن یا شروع کنن، ولی بهتر که نمیشه بدتر هم میشه.

    چون هنوز باور نکردن که عوامل بیرونی نقشی تو زندگی شون ندارن.

    در کل من دیدم که دقیقا هربار یک اتفاق میوفته حل نشده،اتفاق بعدی میوفته که اتفاق قبلی به خاطر اعراض ناخواسته مردم و به دلیل گذاشتن کانون توجه رو اتفاق جدید از افکار عمومی محو میشه.

    من خودمم اوایل اینطوری بودم.اگر میخواستم کاری انجام بدم میگفتم بزار این حل بشه،با حس خوب و خیال راحت انجام بدم.

    بعد دیدم اینطوری شرایط بیرونی عهده دار زندگی من میشه و من اگر بخوام توجه کنم هم از خیلی چیزها عقب میوفتم و هم فراموش میکنم که من خالق زندگیم هستم نه عوامل بیرونی.

    قبلا هم گفتم مثال استاد در مورد سال ۸۸ و برنامه هاشون برای من خیلی کمک کننده بود.سعی میکنم همیشه به یاد داشته باشم حتی تو بدترین شرایط اگر تمرکزت رو خواسته هات باشه ناخواسته ها از زندگی تو کنار میرن و میرن سراغ کسانی که ازشون استقبال گرمی میکنن.

    در صلح بودن با خودمون،تو زندگی معجزه میکنه.چطور میشه در این صلح قرار گرفت؟

    با قضاوت نکردن،به اصطلاح عمومی همدردی نکردن و به یاد اوردن اینکه خدا به همه به یک اندازه نزدیکه و هیچکس نمیتونه زندگی کسی و عوض کنه.💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 2007 روز

    در مدار ۵۶ ام “تحول زندگی من”فصل۲

    ////////////////////

    هرکسی هرجایی به هر موفقیتی رسیده … ارزش فعل ، قدرت کنترل ذهنه که در اون زمینه بکار گرفته شده …نه اون نتایج…

    نتیجه ممکمه از بین بره اما اونی که توانایی کنترل ذهن داره میتونه بار دیگه چه بسا بهترشو بدست/خلق کنه…

    کسی موفقه که بتونه ذهنشو کنترل کنه/این اساس هر دستاوردیه و هیچ انسان موفقی نمیتونه نقضشو ثابت کنه…

    این یکی از سنت های الهی ه که تغییر نمیکنه …

    فرق انسان و حیوان در همینه …بجای واکنش و عکس العمل ، قدرت خلق شرایط ایده آل رو داره…

    اشرف مخلوقاته چون توانایی کنترل ذهن دارم …

    رسیدن به همه موفقیت ها از کنترل ذهن شروع میشه…

    اگه همه میتونستن ذهنشونو کنترل کنن، الان همه ثروتمند و موفق بودن…

    انسان به دنیا میادو رشد میکنه . به مرور باورها و جریانات جامعه ممکنه اونو درگیر کنه وقتی به خودش میاد که شده ابزار یا حمال یا هر چیز بد دیگه!

    قاطی جریانات دیگران نشو..همرنگ جماعت شدن ؟؟؟!!!؟؟

    این سبک اشتباهه قاعده بازی چیز دیگس.

    .. من در کالبد جسمانی یک انسان چند روزی اومدم این دنیا تا تجربه ای تازه و “زندگی” کنم نه فقط زنده بمونم…

    سوء استفاده و تجاوز به هزار پوزیشن توسط اطرافیان، جامعه، سیاست و… ممکنه انجام بشه…

    من نباید خودمو در اختیارشون قرار بدم… “” فروج”” الان واسم چندین معنی پیدا کرد…

    لفروجهم حافظون : قدرت شنوایی و گوش رو هم شامل میشه

    لفروجهم حافظون : توانایی دیداری و دو چشم رو هم شامل میشه

    لفروجهم حافظون : قدرت چشایی و بویایی رو هم شامل میشه

    لفروجهم حافظون محدود به اندام های جنسی نیمشه…

    کنترل همه ورودی های وجودمه…

    میخاام چشم و گوشم باز بشه، ببینیم… بفهمم…بدونم…

    تعهد بی قید و شرط بعدی که به خودم چند روزه دادم بیشتر عمل کردن به این گفته هاس…

    قول میدم اجازه ندم جریانات اطراف و جامعه منو مثه برگ در باد بچرخونه و هرجا و هرکار دلش خواست باهام بکنه….

    من میخام زندگی کنم ….

    تصمیم گرفتم باور محدودکننده قبلی محرم/نامحرم رو فراموش کنم…چقددددررر مقید بودم هیچ قسمتی از بدنم با بدن جنس مخالفم تحت هیچ عنوان تماس پیدا نکنه…

    ازین به بعد هرچیزی که حس بد بده بهم نامحرمه …

    نامحرم ینی هر حرفی،هر کاری،هر خوراکی حتی هر پوشاکی که حس بد بهم بده.

    ورودی های ذهنم به هرکسی محرم نیس

    حریم خصوصی رو میخام مجدد خودم تعریف کنم…

    ..

    میخام مجدد خدا و دین رو بشناسم…

    صدبااااار شنیدم : مسلمان شو ، مسلمان شو ، مسلمان

    برو ، هر ، لحظظظه ، ایمان تازه گردان

    این مرحله از زندگیم ، ، ، همه چیز خداست…

    همه چیز شکلی از انرژیه…

    همه چیز خداست…من خدا هستم…

    اصلا خدایی وجود نداره من تعریف میکنم واژه ها و ارزشها رو…

    من هنجارهارو مشخص میکنم…

    نجوا : هوووووو هوا برت نداره بچه

    یادت بیاد از فرعون که گفت انا ربک العلی…و میدونی چه بلایی سرش اومد ؟؟

    من : شنیده های قبلنو ریختم تو جوب.

    بازهم نمیدونم …

    رب ؟

    خدای درون ؟

    من ؟

    غرور ؟ تکبر ؟

    ضلالت ؟

    نننننننه حسم خوبه ، اروممم ، الان تو عین هدایتم…

    من اشتباه فهمیدم….

    خدای درونم ، ، عزیزم ، هدایتگرم به سمت رشد و تعالی و ثروتها من به خودم ظلم کردم …

    اگه راهنمایی تو نباشه من خیلی بدبخت و بیچاره ام… ازت سپاسگذارم که برگشت منو میپذیری و بیش از پیش منو به سمت سعادت در دنیا و اخرت هدایت و بهره مند میشم به حسنات ، لذت ها وثروت ها و آرامش و رضایت…

    نجواهام میگه بی رحم شدی

    رحم ؟ وجدان ؟

    شیب ؟ بام ؟

    میگم نننننه توحیدی شدم…

    یقین دارم ” ان علینا للهدی …

    هولاء و هولاء من عطا ربک…

    میخااااام ثروتمند بشم چون تشنه درک بیشترم…میخاااام پولدار بشم چون میخام در مورد فی الاخرت حسنه و قناعذاب النار ، هم بدونم…

    میخاااااااااااام خالق زندگیم باشم

    من مال خومم

    میخام داد بزنم…

    خوب احساس میکنم … فصل جدیدی از توکل به رب داره تو زندگیم شروع میشه…

    قبلا با حملات انتحاری و مقابله و درگیری ، بخش هایی از ذهنم که باهام هم سو نبود تخریب میکردم، ازین به بعد فقط میخام شاهدی یا اعراض کنم

    این منم که با فرکانس هام جریانی برای زندگیم خلق میکنم،فکر میکنم چی میخام،فرکانس مناسبشو پیدا ، ارسال، مداومت در ارسال ارتعاش یا سیگنال و خود به خود و به راحتی وارد زندگیم میشه…

    باورم به این قسمت نوشته الان ۵۰درصده چون نتایج ملموس کسب نکردم اما دلم میگه راهش همینه

    ” آگاهانه” چیزایی رو ببین،درمورد چیزایی حرف بزن که میخای تجربش کنی.

    (یک معجزه رخ داد!الان !من یحث لایحتسب..ایمانم ۱۰۰ درصد شد گزارشش به همین تاریخ تو دفتر خاطر)

    ..

    خدای درونم ازت میخام دوچشم بینا تر و دو گوش شنوا تر و حواسی آگاهتر به نعمت ها و نشونه ها در وجودم فعال کنی/

    گویا اعراض کردن از ناخواسته ها یه شجرست که چند شاخه داره…

    پاشنه آشیل همه ادماس .همممممه

    چندین و چند ایه انرژی کل گفته تو تنها مبشرا و نصیرا هستی…

    چند بار گفته لا تحزن … ؟؟ فاعرض عهنم…

    یادگیری و بکارگیری قانون از همین مداومت و تکرار بدست میاد..

    من عاشق همزمانی و اصل تصاد م

    کم کم یه احساسی هم به اصل تکامل دارم پیدا میکنم

    ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد

    آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

    استادجان جسارتا اگه توجه و تشویقی بود، لطفا اون علامت سبز رو کنار دیدگاهم قرار نده،

    قرار ن ندینش- میخام باورم تقویت بشه: تحسین و تائید ” خودم ” بشدت کافیه.

    متشکرم

    +۱۸۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2836 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، ریو صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که امروز هم با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    روز شمار تحول زندگی من 😍😍 روز ۵۶ ام:

    استاد جان من بیشتر از سه بار برای این فایل کامنت نوشتم و هر بار به عجیب ترین حالت ممکن نشد که بشه، و کنترل ذهن یعنی اینکه هر بار گفتم حتما یک خیری توش بوده، و قراره من به درک بهتری هدایت بشم.

    و خدا جونم الان بهم گفت بنویس، منم عمل کردم، کاملا رها در آغوش هدایت خدا، و نمی دانم باید از چی بنویسم اما ایمان دارم که هدایت میشم.

    استاد جان با خوندن کپشن این فایل ، تصمیم گرفتم مسیر تغییر مرضیه واکنش گرا رو به مرضیه تا حدودی خلق کننده رو بنویسم.

    منم مثل همون اکثریت جامعه بودم کاملاً واکنش گرا و گاهی هم با نقاب روشنفکر و آگاهی دهنده به بقیه. تا با شما و آموزه هاتون آشنا شدم ، فهمیدم کنترل ذهن در شرایط عادی و بردن تمرکز روی نکات مثبت و خواسته ها عالیه ولی کنترل ذهن در زمان مواجهه با تضاد عالی‌تر و در واقع جهاد اکبره.

    در مواجهه با تضاد علی این چنینی که شما توی این فایل توضیح دادین و عملا ما هیچ قدرتی برای از بین بردن و تغییرشکل نداریم چون در حوزه اختیارات ما نیست، بهترین و درسترین کار اعراض کردنه . و قدرتمند کردن این باوره که هیچ چیز بجز من در زندگی من اثر گذار نیست. این منم که خالق زندگی خودم هستم.

    حالا اگر به خاطر باورهای محدود کننده ای که دارم این تضاد رو شنیدم و دهنم درگیرش شد و نتونستم اعراض کنم، چیکار کنم؟ خوب اول باید خودم رو بپرسم و بدون سرزنش کردن خودم ، بشینم و بررسی کنم که چرا این تضاد حس منو زد می کنه ، چون ایمان دارم که شرایط و اتفاقات به خودی خود، خوب یا بد نیستند این نگاه من ، زاویه دید من، باورهای من و گفت و گوی درونی منه که به اون اتفاق شکل می‌ده و احساسات من رو بر انگیخته می کنه.

    خوب وقتی من این تضاد رو می شنوم و دهنم درگیر میشه میام بررسی می کنم که من .ه باور و چه تضادی نسبت به این تضاد دارم، در واقع این تضاد به نظرم چه تاثیرات منفی داره که ذهن منو درگیر خودش می کنه.

    بعد میام اونا رو لیست می کنم، پس اینا میشه ناخواسته های من، مثلاً در این مورد من احساس می کنم امنیتم به خطر می افته ، یا اطراف من آدم های دروغگو و کینه توز و بی مسئولیت هستن. و کل چیزایی که باعث میشه تا این تضاد حس منو زد کنه رو م نویسم، خوب طبیعتاً متضاد و بر عکس اینا میشه خواسته های من .

    خوب پس من امنیت می خوام و همیشه می خوام با افرادی زندگی کنم که بخشنده، راستگو و مسئولیت پذیر باشند.

    خوب حالا برای رسیدن به این خواسته ها باید چیکار کنم؟

    باید تمام تمرکزم رو بذارم روی کار کردن روی خودم ، با این باور که هر چه من توحیدی تر بشم ، ایمانم به خدا که تنها فرمانروای جهانیانه بیشتر بشه، و ایمان بیاورم که برگی بدون لذت او نمی افته و من خالق زندگی خودمم، و خدا حامی و محافظت کننده از منه، با تقویت باورهای توحیدیم به مداری میرم که خدا امیدم رو در بهترین شکل تامین می کنه

    حالا در مورد خواسته دوم که می خوام اطرافیانم آدمای بخشنده، درستکار و مسئولیت پذیر باشند باید چیکار کنم؟ بازم باید روی خودم کار کنم اگر من می‌خوام چنین افرادی وارد زندگیم بشن و یا من به جایی هدایت بشم که چنین افرادی هستند، پس اول باید خودم به شکل خواسته هام در بیام، اول باید این ویژگی ها رو در خودم ایجاد کنم، من باید بخشنده بشم،من باید تحت هیچ شرایطی دیگران رو قضاوت نکنم ، من باید به همه به عنوان تکه هایی از خدا عشق بورزم، من باید راستگو باشم باید ایمانم به خدا رو بیشتر کنم و با شجاعت بدون ترس از قضاوت دیگران در جایی که لازمه حقیقت رو بدون هیچ ترسی بیان کنم. من باید مسئولیت پذیر باشم حتی کوچک‌ترین کارها رو هم به بهترین شکل انجام بدم، وقتی من این ویژگی ها رو در خودم ایجاد کنم اون وقت لاجرم چنین افرادی وارد زندگیم میشن.

    اینجوری نه تنها در مواجه با تضادهایی که دهنم رو درگیر می کنند کنترل ذهن می کنم و تمرکزم رو از روی ناخواسته ها بر می دارم و روی خواسته هام و کار کردن روی خودم و عمل به قانون می‌ذارم بلکه از این تضادها یک پل می سازم برای رشد بیشتر شخصیتم و و رسیدن به موفقیت های بیشتر.

    خدا جونم برای هدایت هر لحظه ام به بهترین ها سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    در پناه خدا، شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 2057 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان

    سلام به تک تک اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    روز پنجاه و ششم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    باز هم یه فایل عالی دیگه با کلی درس برای عده قلیلی که مشتاق دریافتند.

    استاد وقتی گفتین عده قلیل راستش خیلی خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم که جزو اکثریت جامعه که دایم دنبال دنبال کردن شرایط حساس کنونی اند نیستم😉😊

    استاد دقیقا با بیان کلمه شرایط حساس کنونی زدین به خال. از وقتی تلویزیون و رادیو اومد تو خونه ما و طبق اکثریت خونه ها بابای منم دنبال کننده شدید اخبار تمام ساعات تمام شبکه ها. و این جمله شرایط حساس کنونی رو شاید بشه گفت هر روز ما شنیدیم. پس چیز عجیب و غریبی نیست. تنها چیزی که مهمه و فقط برای ما بچه های سایت که دنبال نشانه های قانون تو هر موضوعی هستیم خودنمایی می کنه اینه که کانون توجه اکثریت جامعه باعث بوجود اومدن و تکثیر وقایعی از این دست میشه. همونجوری که اینروزا بوضوح نتیجه ابن نوع نگاه مردم رو در همه جا میشه دید.

    استاد بنظرم قضاوت نکردن آدمها مهمترین درس این لایوه. اون حدیثی که از پیامبر بیان کردین. نشان از اهمیت این موضوع داره. ولی خدایی انجامش یه ایمان قوی میخواد.

    ذهن به محض شنیدن اینجور خبرها دست بکار میشه و راه قضاوت رو پیش پامون میزاره. اما به قول شما کدوممون تا حالا اشتباه نکردیم؟اصلا مگه آدمی هست که تا حالا اشتباه نکرده باشه. انسان جایز الخطاست و خداوند خودش این ویژگی رو در انسان قرار داده. پس دلیلی نداره که از اشتباهات بنده هاش نگذره. ما که از خدا بالاتر نیستیم که بخوایم بجای خدا برای اون آدم حکم صادر کنیم. چقدر حدیث پیامبر زیباست که میگه هر کس گناهی نکرده اول سنگ بزنه. چون حتی پیامبر هم خودشو بری از اشتباه و گناه نمیدونست. حالا بیشتر آدمها هی میشینن و منبر می گیرن که فلانی فلان کرده و مجازاتش فلانه و الی آخر.. و هی اتفاقاتی از این دست هر روز و هر روز تو زندگیاشون بیشتر میشه. اینجور آدمها فکر می کنن که مثل یه برگ هستن در دست طوفان که هیچ قدرتی در تغییر اوضاع خودشون ندارن و همش منتظرن یکی بیاد و منجی زندگیشون باشه.

    و این تازه اول ورود به جاده‌ی گمراهیه و به این شکل‌، موجودی که قرار بوده خلیفه‌الله و خالق زندگی‌‌اش باشد‌، به یک موجود بی اختیار و دنبال کننده تبدیل می شه که هیچ قدرتی در زندگی خودش نداره و منتظر دیگران براش کاری بکنن. در صورتیکه فردی که میدونه تمام اتفاقات زندگیش بلااستثنا نتیجه باورها و فرکانس های خودشه سعی می کنه تا با ارسال فرکانسهای موافق با خواسته ش و تمرکز بر زیباییها شکل فیزیکی زندگیشو تغییر بدهد. و به قول استاد اجاز بده خداوند هدایتش کنه به مسیرهای آسان.

    و باز هم تون جمله همیشگی استاد که تو ذهنمه:🌹🌹🌹فقط باور کنید که زندگی شما رو باورها و فرکانسهای شما میسازند🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 2065 روز

    بنام خدایی که همین نزدیکیست

    سلام به استاد خوبم

    سلام به خانم شایسته عزیزم

    و سلام به همه دوستان

    پنجاه و ششمین روز سفر

    کنترل ذهن

    استاد این که مریم جان تو کپشن اول فایل نوشتن یه عده قلیلی میتونن زندگی خودشونو بسازن و ذهنشونو کنترل کنن منو یاد آیه قرآن تو سوره واقعه انداخت

    ثُلَّه مِنَ الاَوَّلین و قَلیلُ‌ مِنَ الآخِرین.

    واقعا یه تعداد کم و محدودی هستن که میتونن ذهن خودشونو کنترل کنن که نتایج متفاوتی هم میگیرن و اصلا هم اهل سروصدا نیستن.

    و خوشحالم خیلی خوشحالم که من جزو اون اقلیتها شدم هرچند که نتایج کوچیک هستن ولی خداروشکر میکنم که آگاه شدم به این قوانین و میدونم که آروم آروم این تغییر شخصیت توی من هم رخ میده چون من دارم هر روز یکم بیشتر به قانون عمل میکنم.

    البته هنوز اول راهم ولی هر وقت یه کاری رو انجام میدم که باید کنترل بیشتری روی خودم میداشتم ولی من زود از کوره در رفتم ذهنم آلارم میده که دیدی بازم کنترل نکردی خودتو .

    و میدونم که همین زنگها و آلارمها آروم آروم کار خودشو میکنه و من یاد میگیرم که چطور کاملا روی خودم و افکارم مسلط بشم.

    و البته حرفهای استاد هم همین نوید رو به من میده اونجایی که میگفتن من هم اوایل خوب نمیتونستم کنترل کنم ذهنم رو ولی هر چقدر که تمرین کنی توی اون کار نتیجه هم بهتر میشه .

    استاد از شرایط اون روزای ایران گفتین

    واقعا شرایط بدی بود و من هم اون روزا یکی از همونا بودم که همه جا حرف از اتفاقات بد میزدم ولی خدارو شکر هیچ وقت اون آدم رو قضاوت نکردم هرچند خیلی ناراحت شدم از اون موضوع ولی واقعا وقتی دلایل سپاه رو شنیدم بهشون حق دادم چون کشور تو حالت دفاعی و جنگی بود و هر اتفاقی ممکن بود بیفته و باز خوشحالم که اون موقع تو مسند قضاوت ننشستم و کسی رو قضاوت نکردم.

    واقعا استاد راست میگین جمله شرایط حساس کنونی دیگه برا ما تکراری شده خخخخخخ😂😂

    اگر بخوایم به شرایط حساس کنونی توجه کنیم هر روز یه شرایط حساس داریم تو ایران از سیل و زلزله و آتیش سوزی بگیر تا مرگ و شهادت و اون همه کشته.

    استاد میدونی چون از قانون میگین،چون با توجه به آیه های قرآن حرف میزنین حرفاتونم یه جور عجیبی به دل میشینه.

    انگار که من قبلا اینا رو میدونستم و الان برام داره یادآوری میشه .

    آره استاد من با علم به این قوانین ثابت اومدم به این جهان مادی و تصمیم گرفتم این زندگی رو انتخاب کنم ولی یادم شده بود که چرا اومدم و قراره چکار کنم ولی خدا شما رو سر راه من قرار داد تا یادم بیاد که هدف از زندگی چیه .

    هرچند که هنوزم تو دنیای سرگردانی هستم ولی میدونم که راه درست همینه.

    خدایی که منو به این جهان فرستاده بی هدف نبوده و من رسالتی دارم که باید انجام بدم .

    میدونم که رسالتم بهم گفته میشه فقط باید به خودم اجازه شنیدن و درک کردن بدم.

    باید یاد بگیرم ذهنم رو کنترل کنم ،زیباییها رو ببینم ،از ناخواسته هام دوری کنم تا هدایت بشم به جاهای قشنگتر،به کارهای بهتر ،به روابط زیباتر، و در نهایت به هدفی که برای خودم تعیین کردم و قدم به این جهان گذاشتم.

    برای همه آگاهیهایی که ازتون دریافت میکنم بی نهایت ممنون و سپاسگزارم.

    درپناه خداوند مهربان ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2096 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته ی مهربان و دوستان گلم

    خداروشکر میکنم که با شما همراه هستم استاد عزیزم خداروشکر که استاد بی نظیری دارم که لایو میزاره برا شاگرداش وقت میزاره و آگاهی های نابش رو منتقل میکنه بهمون و مارو آگاه میکنه استاد منم قبلا به اتفاقات واکنش شدید میدادم یعنی بقیه هرچقدر واکنشی عمل کنند من دوبرابر اونا بودم هنوز هم هستما ولی خیلی بهتر شدم نسبت به قبلم استاد من این شرایط حساس کنونی واقعا همیشه بوده هست و خواهد بود هر بار به یک بهونه و به قول شما تفاوت انسان های موفق با ناموفق همیشه همینه دیگه یه زمانی جنگ میشه یه زمانی درگیری سیاسی میشه یه زمانی بیماری عمر میگذره ولی اینجا انتخاب با توئه که به بدبختی و مشکلات توجه کنی یا به چیز های مثبت به خدا میلیاردها نکته مثبت تو دنیا هست که میشه بهشون توجه کردو با توجه کردن بهش به زندگی دعوت کردو کیف کرد ولی این اخبار بد فک کنم برا مردم خیلی جذابه چون قشنگ میشینن بهش توجه میکنن که مشخصه ولی کسی که قانون رو میدونه و میدونه که توجه که داره کار اصلی رو انجام میده باید حواسش باشه به قلبش به احساسش که داره به چی توجه میکنه داره چی رو دعوت میکنه به زندگیش و به هرچیزی جوری به نحوی نگاه میکنه که بهش احساس خوبی بده ونتیجش این میشه که غیر از اینکه به خواسته هاش میرسه خوشبختی رو در تمام جهات تجربه میکنه عاشقتونم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    اعظم آبست گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    بنام رب تنها قدرتمند کیهان

    با سلام به همه ی دوستان عزیز

    ردپای من در روز ۵۶ سفرنامه

    چند روز پیش تحقیقی میکردم در اینترنت خیلی جالب بود که میگفت در حد یک ساعت ثروتمندان تلوزیون میبینند یا از انستگرام آن هم اگه کاری داشته باشند استفاده میکنند . در حالی که حدود شصت و خورده ای درصد انسانهای بی پول علاقه به دیدن فیلم دارند از زندگی خصوصی افراد ؛

    آدم های ثروتمند دورشون پر از آدم های مثبت اندیشه ‌ . شاید قبلا میخوندم سر در نمیاوردم اما الان میبینم عده ای بدون اینکه از قوانین خبر داشته باشن دارن بهش عمل میکنن .

    استاد یه فایل ارزشمند دیگه راجب این موضوع دارین بنام خودت رو قضاوت نکن چه برسه به دیگران ؛ اغلب وقتی توی خونه ی ما تلوزیون روشنه حتی سر سفره من هندزفری توی گوشم و حرفهای شما رو میشنوم .

    کنترل ذهن ؛ یه موردش همین بی توجهی به اتفاقاتی که می افته دور وبرمون

    اگه قرار ه صحبت کردن در مورد خبرها ی مملکت روشنفکری باشه؛ من دوست ندارم روشنفکر باشم . هر چند هرزگاهی توسط دور وبری هام میشنوم و به هم؛ خبر رسانی میکنند ‌ . گه گاهی حالم بد میشه . اما یاد گرفته ام کمتر توجه نکنم . خودمو بسپرم به خدا

    با آرزوی موفقیت برای همه

    موفقیت در راه است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: