live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1039 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 359 روز

    سلام به استاد عزیزم ‌دوستان من خیلی وقت بود در مورد کسی قضاوتی داشتم ‌هر موقعه اون شخص میدم حس بد می گرفتم وحالم بد می‌شد ولی با گوش کردن این فایل تصمیم گرفتم رها باشم ‌دیگه قضاوت نکنم برای اینکه نمی خواهم حالم بد باشه وفرکانسم بیاد پایین واز این به بعد به خودم تعهد می‌دهم قضاوت نکنم چون در بیشتر موارد قضاوت با حال بد همراه وحال بد طبق قانون اتفاق بد به همراه داره پس برای همیشه قضاوت از زندگی باید حذف بشه از استاد عزیزبابت این آگاهی تشکر می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    این روزا خیلی جالب شده. همسر من با پسر کوچکم به این دلیل که همسر من به‌دنبال موقعیت بهتر کسب و کار به تهران رفته و پسر کوچک ما هم به همراه ایشان برای پیشرفت در کار ورزش والیبال که توش بسیار پر استعداد هست در تهران به همراه مادرش به سر می‌برد و من در شهرم هستم و مشغول کارم و کسب و کارم را پیش می‌برم و پسر بزرگ ما هم همین دیروز برای آغاز دوره‌ی آموزشی سربازی به شیرگاه رفته است.

    دیروز همسرم با من تماس گرفت که ای وای نمی‌دونی چی شده؟ من گفتم که نه، نمی‌دانم! در پاسخ ایشان گفتند که آره دیگه تو که علی بی غمی و دنیا را آب ببره تو رو خواب می‌بره. بابا اسرائیل زده، موشک زده!!!! مردم همه تو خیابونن.

    منم گفتم برو بابا، برای چی خوب؟ اگر موشک بزنه تو خیابون چی؟ باز اگه تو خونه باشن یه کمی دلشون بیشتر گرمه! البته اینو برای خنده گفتم. گفت: اگه پسرمون رو ببرن جنگ چی؟ گفتم نمی‌برن، سرباز آموزش ندیده را جنگ نمی‌برن! خلاصه من کلی خندیدم و ایشان یعنی همسر من کلی حرص خورد.

    دارم تلاش می‌کنم که کلا حواس خودم را پرت کنم و آگاهانه به چیزای منفی فکر نکنم و به چیزایی که می‌خوام کار کرد کنم. می‌دونم که نتایج خوب پیامد احساس خوبه! و نتایج بد پیامد احساس بده!

    راستش رو بخواهید، نظر من اینه که من هیچ وطنی ندارم و هر جایی از این دنیا که بهم خوش بگذره وطن منه! به گفته‌ی حافظ:

    مایه‌ی خوش دلی آن‌جاست که دلدار آن‌جاست

    می‌کنم جهد که خود را مگر آن‌جا فکنم

    آره من نظرم اینه، چون من را خدا توی این کره‌ی خاکی آورده ولی به جایی محدود نکرده. پس نباید خودم را به جایی محدود کنم. من نه ایرانی هستم و نه آمریکایی. من انسانم و روی کره‌ی زمین آمدم تا از بهترین روزی‌های الهی در هر جایی که باشه استفاده کنم و از زندگیم لذت ببرم و دنیا را به جایی بهتر از زمانی که آمدم تبدیل کنم. عشق بورزم و عشق بدم و کاری کنم که از خودم میراثی گران‌بها برجای بگذرم، همین و همین. پس اصلا برام مهم نیست که کجا باشم و در کدام کشور باشم. ماموریت من در این کره‌ی خاکی، خوب زندگی کردنه!

    واقعا ها، هر وقت خواستم از کسی ایراد بگیرم، هرکسی می‌خواد باشه، باید از خودم بپرسم که آیا من خودم ایرادی دارم یا نه؟! آخه، ایراد گرفتن که کار خیلی ساده‌ای هست! ولی اکثر ما آدم‌ها جرات این رو نداریم که به ایرادهای خودمون بپردازیم. بیشتر ما قیافه‌ی آدمای خردمند و روشن‌فکر را به خودمون می‌گیریم و تازه در هر چیزی هم که هیچ چیزی ازش نمی‌دانیم، پشت سر هم اظهار نظر می‌کنیم. حالا اگه از ریزه کاری‌هاش ازمون بپرسن، هیچ چیزی نمی‌دانیم، فقط دوست داریم که از قافله عقب نمانیم و همش حرف بزنیم و ادای آدمای مطلع و دلسوز و وظیفه شناس را درآریم و هی نغ بزنیم.

    آخیش چه اندازه راحت شدم که اینا رو نوشتم! خدا عمرت بده استاد بزرگوارم که این چیزا رو می‌گی که دلم خالی بشه! دوست دارم، عاشقتم! خدا نگهت داره و هر جا که هستی از همه‌ی لحظات زندگیت لذت ببری و همیشه در میسر خوشبختی باشی!

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 327 روز

    قدم هشتم

    خدایا شکرت بابت قوانین تغییر ناپذیرت

    خدایا شکرت بابت اینکه ورودی هامو باید کنترل کنم و ذهنمو کنترل کنم و از یک زاویه دیگه به اتفاقات نگاه کنم این همون قانون جذبه

    خدایا شکرت نباید مثل عموم جامعه بشینم پای غیبت بشینم پای اخبار منفی بشینم پای غر زدن شرایط بلکه باید به چیزای مثبت چیزایی که دوست دارم توی زندگیم باشن فکر کنم

    خدایا شکرت بابت اینکه میتونم کاری کنم که توی زندگیم همش اتفاقات خوب بیفته

    میتونم زندگیمو تغییر بدم

    با کنترل ذهن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    گوهر ناب گفته:
    مدت عضویت: 825 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی وخانم شایسته عزیز و دوستان محترم،گام 8:طبق فرمایش استاد اگه ما فکر کنیم که تا حالا اشتباهی کردیم یا نه؟این جمله واقعا برای من مثل یه شاه کلیده یه عامل باز دارنده از اینکه کسیو قضاوت نکنم سرمو از زندگی و رفتار و گفتار همه بکشم بیرون و فقط توی خودم و دنیای خودم باشم اگه این حرف باور کنیم یعنی تبدیل با باور بشه زندگی خیلی زیباتر میشه دیگه نه از کسی ناراحت میشی نه رفتار بقیه برات مهم میشه،اگه بخوابم زندگی ما عوض بشه اگه بخوایم تغییر کینم باید از حاشیه بیایم بیرون باید فرعیات ول کنیم وارد اصل بشیم اگه زندگی موفق ترین آدمهای تاریخ بررسی کنیم میبینیم اکثریتشون توی حاشیه نبودن نیرو و انرژی رو برای اصل قرار دادن می‌بینین سبک زندگیشون با اکثریت جامعه متفاوته بوده،وقتی از اتفاقات ناگواری که اکثریت جامعه روش تمرکز میکنن فاصله بگیری و روی زیبایها تمرکز کنی از بدنه جامعه جدا میشی نتایجت هم متفاوت میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ایمان گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    سلام به همه دوستان

    ردپای من از این فایل:

    کل داستان اینه که شما خالق هستید یعنی هر اتفاقی رو که تجربه میکنید هر شرایطی برای ما به وجود میاد برمیگیرده به کانون توجه ما که یعنی چه اینو قبول کنیم چه نکنیم این حقیقته این اصله این هسته اصلی به وجود اومدن اتفاقاته که واقعا پذیرفتنش برای من‌نوعی کار اسونی نیست حالا منی که با کانون توجهم دارم خلق میکنم نیم ساعت اینده و تا وقتی زنده هستم دیگه باید یاد بگیرم اول آگاهانه کانون توجهمو کنترل‌کنم بعد آگاهانه بزارم روی خواسته هام کل این کار‌باید اگاهانه‌رخ بده وقتی اتفاق بدی میفته به ظاهر‌معمولا اتفاقاتی که‌ کل جامعه بهش واکنش نشون‌میدن بده وگرنه اکثر جامعه اتفاقای خوبو اصلا نمی بینن یا اگر میبینن عادی میدونن مثلا امروز یک سد افتتاح میشه بجای اینکه خوشحال بشن که حالا با این سد میشه اینقدر اب جمع کرد به کشاورزی یا حالا به مسئلا کمبود اب شرب یا تولید برق یا هرچیز مثبتی که ازش به عمل میاد میگن خب حالا یک سدیم بزور تونستن درست کنن مگه چکار کردن بازم گیر میدن به مسئولین و بعدش بجای اینکه من مثل بقیه بیام منم واکنش نشون بدم بیام اگر نکته مثبتی توش بود به خودم یاداوری کنم اگرم پیدا نکردم اصلا اعراض کنم بگم بمن چ من کاری ندارم قراره چی بشه من مسیر خودمو میرم من خالق زندگی خودم هستم خیلی وقتا من چون پدرمم ادم واکنشیه من ناخوداگاه مثل پدرم عمل میکنم چون کنار اون بزرگ شدم البته تا قبل اگاه شدن از قوانین میگم به هر اتفاقی واکنش نشون میدادم چون پدرم خیلی عاشق اخباره میومد میگفت ای اسرائیل فلان شده باز چکار کرده بعد من یه حرفاش توجه میکردم منم چهار کلام اضافه میکردم بعد نمیگفتم حالا اسرائیل هر مشکلی داره باهرکس بمن چ من بیام اعتراض کنم یا دلسوزی کنم چی بمن میرسه ایا من اصلا این احساس ارامش رو میخوام تجربه کنم یا ترحم ودلسوزی بیچاره شدن بقیه رو واقعا ک کار اسونی نیست انقدر باید تمرین کنی تا اروم اروم اولا واکنش نشون ندی دوما از مدار همچین افرادی خارج بشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سعید سادات گفته:
    مدت عضویت: 1262 روز

    گام هشتم:

    ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    اقلیت خالق یا اکثریت واکنش دهنده

    إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

    درین نشانه هایی است اما اکثریت مؤمن نیستند

    الشعرا 8

    أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

    آیا گمان میکنی اکثر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند آنان همچو چهارپایان اند بلکه گمراه‌تر اند

    بیشتر آنان ایمان نمی آورند

    بیشتر آنان فاسقان

    بیشتر آنان نمیفهمند

    بیشتر آنان نمی‌دانند

    بیشتر آنان ناسپاس اند

    بیشتر آنان از گمان پیروی می‌کنند

    بیشتر آنان مشرک اند

    بیشتر آنان کافر اند (می‌پوشانند نعمت‌ها را)

    بیشتر آنان از حق کراهت دارند

    بیشتر آنان دروغگو هستند

    بیشتر آنان روی گردان شده اند پس چیزی نمی‌شنوند

    و اما

    وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ

    و عده کمی از بندگانم سپاسگذارند. سبا 13

    الهی شکرت

    سپاسگذارم استاد توحیدی من که از قلبتون پیروی کردید و این فایل رو آماده کردید

    سپاسگذارم مریم عزیز که برامون تدوین کردید

    بچه ها بچه ها بچه های دوست داشتنی این خانواده بهشتی یک دنیا سپاس برای کامنت های عالی تون چون از کامنت خوندن واقعا خیر دیدم چون حالم رو خوب میکنه چون آگاهی ها رو برام شفاف تر میکنه و تو ذهنم میشینه چون لذت میبرم و عشق می‌کنم

    اگر دیگران انتقاد می‌کنند که چرا نسبت به وقایع بی احساس هستی منظورشون اینه که چرا مثل ما نیستی

    همگی مون از تولد تا کنون با جملاتی همچون شرایط خراب، اوضاع بد، مشکلات مملکت، (و جملات زیاد دیگه ایکه مناسب نمیبینم بنویسم) آشنا هستیم چون سراسر تاریخ این در میان عموم جامعه بوده

    اما آنچه مهم هست اینه که

    شرایط خراب و شرایط خوب باهم و در کنار هم هستند

    ما کدوم رو میبینم؟

    همونی رو که کانون توجه ما روش هست

    پس همون را در زندگی تجربه میکنیم

    قاعده کلی: اگر مثل دیگران (عموم جامعه) فکر و عمل می‌کنیم مثل آنها هم نتیجه میگیریم

    من نمی‌خواهم جزئی از جریان اکثریت باشم

    پس زمانیکه درک کردم که من با افکار و کانون توجهم زندگی ام را خلق میکنم دیگه نباید مثل اکثریت جامعه فکر و عمل کنم

    حالا چیکار کنم؟

    ذهنم را کنترل کنم و بسمت افکاری ببرم که به من احساس خوب می‌دهد احساس آرامش می‌دهد احساس صلح می‌دهد

    تفاوت در همین است

    اکثریت جامعه منتظراند تا اتفاق ناگواری بیوفتد تا درموردش صحبت کنند

    هر واقعه ناگواری اتفاق بیافتد کانون توجه اکثریت جامعه اونجاست

    بنابر قانون ثابت خداوند اکثریت مردم هم اتفاقات ناگوار و ناخواسته را در زندگی شان تجربه می‌کنند

    چون افسار زندگی شان در دست ذهن شان است و اختیاری از خود ندارند و خود را ناتوان و برگی در باد می‌بینند

    و کار ذهن هم هدایت آنان بسوی بدبختی است

    کار من اینست تا تلاش کنم که افسار ذهنم را به دستم بگیرم و این اسب سرکش را رام کنم و در حیطه کنترل من باشد و برده من باشد چون من اربابش هستم چون من خالق هستم چون من مسئول 100٪ زندگی ام هستم

    اشتباهات فکری بشر از جایی شروع می‌شود که خود را بی تاثیر و ناتوان نسبت به جریان زندگی می‌بینند و به همین خاطر بی‌جهت زندگی می‌کنند

    در کشورهایی که اکثریت فضای فکری جامعه به سمت مشکلات مملکت است همش بلا سرشون میاد چون ملت همواره در حال توجه و صحبت کردن راجع به مشکلات هستن و این باعث می‌شود تا اکثریت در صلح نباشن و استرس و ناراحتی و غم جزئی از زندگی شان باشد بنابرین  نتیجه چنین نگاه و طرز فکر مشکلات بیشتر هست

    در مواجهه با قضاوت کردن دیگران باید این منطق را به ذهنم بدهم که آیا من هم تا به حال گناه نکردم یا اشتباه نداشتم؟

    آیا من هم اگر در همان شرایط بودم یا همان مسیر را طی میکردم احتمالا مرتکب میشدم یا نه؟

    هرکس هرجایی به هر موفقیتی رسیده نتیجه کنترل ذهنش بوده حتی اگر خودش خبر ندارد

    داستان های و اتفاقات ناگوار همیشه و در تمام جریان سال وجود دارند و اکثریت جامعه هم موجی پس از موج دیگر به دنبالش روانه هستن

    یک تعداد هم توهم روشن فکر زدن و در شبکات اجتماعی بیشتر دامن میزنن و موجی از اکثرهم لایعقلون به دنبالش هستن

    اعراض کنیم

    اعراض کنیم از ناخواسته ها

    اعراض کنیم از نکات منفی دیگران

    اعراض کنیم از اخبار منفی

    اعراض کنیم از جریانات گمراه کننده سیاسی

    با هر منطقی دستم را در آتش فرو ببرم دستم می‌سوزد چون قانونش همین است

    قانون اتفاقات ناگوار هم همین است که هرچقدر من به آنها توجه کنم از جنس آنها بیشتر وارد زندگی ام می‌شود

    قانون با کسی شوخی ندارد

    مقاومت کردن در برابر اتفاقات از اسکیل کوچکتر خانوادگی تا اسکیل بزرگتر کشوری ما را وارد درگیری های بیشتری می‌کند

    پس راه حل اعراض از آنها و توجه آگاهانه روی نعمت‌ها و زیبایی ها و موضوعات مثبت است

    درین صورت وارد سیکل خوشبختی می‌شویم

    و وقتی از لحاظ فرکانسی با افراد ماحول مان تغییر کنیم جهان هم از لحاظ فیزیکی جای مان را تغییر می‌دهد

    خیلی ها با تغییر های منفی فرکانس هایشان به جاهای بدتر هدایت می‌شوند مانند زندان یا شغل‌های سخت یا مکان های بدتر برای زندگی

    خیلی ها هم با تغییرات مثبت فرکانسی شان به جاهای بهتر هدایت می‌شوند مثل شهرها یا کشورهای زیبا برای زندگی ویا شغل های راحت تر با درآمد بیشتر یا تفریحات باکیفیت‌تر

    تقوا کلید خوشبختی است

    در صورت استمرار تقوا و کنترل ذهن همه چیز مان تغییر می‌کند و نسبت به دیگران شرایط مالی و سلامتی و آرامش بیشتری را تجربه خواهیم کرد

    وقتی درین مسیر روانه باشیم آگاهی هایی که نیاز داریم پشت سر هم می‌آیند

    هر آگاهی که دریافت میکنیم سپس خداوند مارا بسوی آگاهی مورد نیاز بعدی هدایت می‌کند و پله های رشد را تکاملی طی میکنیم

    خداوند را بینهایت سپاسگذارم برای این جریان عظیم آگاهی که پشت سر هم دریافت میکنیم تا خوشبختی دنیا و آخرت را تجربه کنیم

    خداوند را سپاسگذارم که استاد عباسمنش را یاری کرد تا دستی از طرف او برای هدایت بندگانش باشد

    خداوند را سپاسگذارم که مریم شایسته را هدایت کرد تا قلم او وسیله ای برای هدایت بندگانش باشد

    خداوند را سپاسگذارم برای تک تک کامنت های بی‌نظیر و فوق العاده ارزشمند این خانواده بهشتی

    خدایا هرچه دارم ازتو دارم و از تو به من رسیده است

    خدایا یاری مان کن تا پله پله بسوی تو عروج کنیم

    خدایا مارا آسان کن برای آسانی ها

    خدایا شکرت

    بریم سراغ گام بعدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهدی شایانی گفته:
    مدت عضویت: 648 روز

    با سلام خدمت شما استاد و راهنمای عزیز و گرانقدر و مهربان اول از همه شکر خداوند شکر پروردگار شکر ایزد از اینهمه نظم و دقیقی در جهان دوستت دارم استاد عباسمنش عزیزم عشق به وجودت

    زبو قاصره از گفتن فقط میتونم یه جمله بگم از طرف خودم و تجربه خودم از بهشت و جهنم در این جهان و ارتباطش با کنترل ذهنمون

    تا حالت بد نشه تا پایین نیای نمیفهمی که چقدر چقدر چقدر موقعی که داری ورودی هاتو کنترل میکنی فایل های استاد رو گوش میکنی روی خودت ورودی هات و کانون توجهت کارمیکنی در بهشتی، در بهشت به سر میبری، آیا بهش این نمیشه که آدم احساسش عالی باشه حالش عالی باشه و جهنم وقتیه که روی خودت کار نمیکنی ورودی هاتو کنترل نمیکنی میشی برگی در جهت باد به هرسمت که جریان دلش میخواد میکشونتت آدم تا موقعی که حالش بد نشه نمی‌فهمه قدر نمیدونه که چقد اون حال خوبه این که تمرکزت روی نعمت هاته روی ورودی های مثبتی هست که تو زندگیت جریان داره چقدر لذت بخشه، فقط باید روی خودمون کار کنیم من به این تجربه رسیدم که وقتی توی احساس بهشتی داری زندگی میکنی همون کار همون عملی که داری انجام میدی رو یه جور دیگه انجام میدی با لذت با عشق و شور و شوق و اینجاست که نتیجه هم متفاوت میشه به قول استاد عزیزم ️، ️ ️

    بیاین دائم روی خودمون کار کنیم چند وقت کار کردیم برامون عادی نشه نگیم دیگه اوکیه همچی دیگه من بلدم دیگه قانون روبلدم نیاز نیست که هر دقیقه بخوام کار کنم روی خودم که همین میشه پله سقوط آروم اروم

    خدایا بینهایت شکرت بخاطر آگاهی بخاطر جهان که بر اساس خیر آفریدی بینهایت شکرت خداوندا بخاطر راهنما عزیز و دوست داشتنی و فرکانس بالا همچون استاد عباسمنش که در مسیر زندگیم قرار دادی دوستت دارم ️جناب عباسمنش عزیزم️

    در پناه پروردگار مطلق شاد و پیروز و موفق باشین ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2130 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود به همسفرای این دوره تحول زندگی

    بعد از دیدن نشونه ها و فهمیدن این که این فایلا چه تعهد چه چنگاری زده به باور و وجود خداوند

    از لحاظ فرکانسی با خدا صحبت میکردم

    یه چنتا مقاومت ها یی رو از ادم ها دیدم از باورهاشون

    از لحاظ مذهبیت شدیدی که از حجاب بود بگیر تا بودن قران تو مغازم و گفتن این که اینو برداری همه چی درست میشه

    و این حرفو که شنیدم شاخکام سیخ شد که از بودن تضاد و رنج داشتن ادما

    مقاومت های مذهبی و ضد مذهبی

    و من بین این دو به نکات مثبت و ساختن باور، احساس خوب بودم

    و تمام مقاومت های ذهنیمو رها کردم و ذهنمو کنترل کردم

    من به این جمله اعتقاد دارم که به دلیل کنترل ذهنم دارم نتایج رو خلق میکنم

    من توی جریان زندگی خلق نشدم

    من کنترل دارم شرایط رو

    وای که چقدر قلبم باز شد که این موقعیت و خدا بهم داده روی سیاره زمین

    یا رحمن

    کمکم کن ذهنمو عالی کنترل کنم و خلق کنم اونچه که در راه مستقیمه

    در این ماه خدا تنها تورا میپرستم و از تو یاری میجویم

    آنانی که در همه‌حال از خدا و پیامبر اطاعت کنند، هم‌مسیر با افرادی‌اند که خدا به آنان نعمت ویژه داده است؛ یعنی با پیامبران و آدم‌های باصداقت و شاهدان اعمال و شایستگان. آنان خوب رفقایی در مسیر رشدند!69 نسا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 964 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و ششم

    استاد جانم لذت بردم از لایو ارزشمند تون

    من یادمه قبلا ها که با قانون آشنا نبودم، اخبار رو مرتب رصد میکردم.

    جوین شده یودم تو کانال خبری تلگرام، مرتب حوادث رو بررسی میکردم

    بشدت برای کشته شدگان گریه های بلند میکردم

    مرتب خشمگین میشدم و عده ای رو ناسزا میگفتم

    و معتقد بودم همه جا حق رو ناحق میکنند.

    جالبه همیشه بیمار بودم، اتفاقات ناجور جذب میکردم، و شب ها خواب آرومی نداشتم.

    از این دکتر به اون دکتر میرفتم تا بلکه درونم رو التیام بدم و موفق نمیشدم.

    سالها گذشت و من با قانون آشنا شدم.

    از زمانی که اخبار کنار گذاشتم، و گریه هام رو متوقف کردم و سرگرم زندگی خودم ‌شدم، حوادث غیر مترقبه زندگی ام متوقف و بیماری ام شفا پیدا کرد.

    چون با دنبال نکردن اتفافات، احساس من شکل بهتری به خودش گرفته بود.

    حالا براتون بگم که با چه دیدگاهی تونستم، دست بکشم از اخبار، tv، رسانه ها.

    پذیرفتم که همه ما خالق زندگی خودمون هستیم.

    همه اون کشته شدگان، در مدار رفتن بودند.

    اون ها زمان مرگ شون فرا رسیده بود.

    حتی اگر فلانی ها در فلان حادثه هواپیمایی، از دنیا نمیرفتند، توسط حادثه ای دیگر دار فانی وداع میگفتند.

    چرا ؟ چون تمام کارهای جهان روی حساب و کتاب هست.

    چون اون اشخاص فرکانس شون، فرکانس رفتن بوده.

    نمیشه کسی مقصر کرد

    نمیشه کسی قضاوت کرد

    وقتی منِ عاطفه قضاوت میکنم به این معنی هستش که :

    جهان عادل نیست و ما برگی میان باد هستیم.

    بعلاوه کانون مقدس توجه ام بروی ناخواسته ها هست.

    مهم نیست که چقدر دلیل منِ عاطفه برای حرص خوردن و تمرکز بر نازیبایی ها منطقی باشه، در هر صورت قانون میگه :

    احساس بد = اتفاق بد

    ما در قوانین انرژی، کتگوری و تبصره نداریم.

    حتی خداوند برای پیامبر هم قوانین اش رو نقض نکرد.

    نمیشه منِ عاطفه همزمان هم کنترل ذهن کنم و هم اخبار رصد کنم.

    ما در جهانی زندگی میکنیم که هروز هم اتفاقات عالی و هم اتفاقات ناگوار میفته. منتها خودمون انتخاب میکنیم که کدوم رو بیشتر ببینیم و بشنویم و تجربه کنیم.

    ما لایق شنیدن خبرهای مسرت بخش هستیم.

    چشم و گوش های ما لایق ورودی های مناسب اند

    ذهن ما لایق پرور‌ش افکار زیباست.

    اگر من درک کنم که این جهان عادل هست و هر کسی سر جای درست خودش هست و بپذیرم که همه ما به یک اندازه به الله دسترسی داریم،

    دیگه دست از قضاوت کردن، ناجی بودن، هادی بودن، خشمگین شدن و… برمیدارم.

    وقتی انسان تصویر بزرگ بررسی میکنه، واقعا با تمام وجود درک اش میکنه متوجه میشه اشتباهی در کار نیست.

    بی نظمی در جهان نیست و همه چیز سر جای درست خودش هست

    پنهان کاردار تیزهوش اشتباه نمیکنه.

    استاد الان که این کامنت داره نوشته میشه، سالها از اون ماجرا میگذره اما میخوام اینو بگم که :

    شخصی که اشتباهی اون شلیک رو انجام داد، دست جهان هستی بود.

    اگر اون عده در فرکانس رفتن نبودند، یا اون شخص اشتباه نمی‌کرد یا تیرش به خطا میرفت و افراد کشته نمیشدند

    و چنانچه اشخاص در فرکانس مرگ باشند، اگرم دکمه نمیزد، توسط عامل دیگه ای اون اشخاص از دنیا میرفتند. حالا هر کدوم به یک حادثه ای.

    این اراده جهان هست، این قانون جهان هست. جلو این نظم رو نمیشه گرفت.

    یادمه والدین ام رفته بودند شهرستان، عروسی یکی از فامیل ها

    اونجا سر ارث و میراث یک دعوای بشدت تلخ میشه و پدر من از شدت شوکه شدن از خواب پرید

    ایشون شبش با ناراحتی خوابید و فردا صبح سکته کردند.

    اولش بشدت شاکی بودم که اون ها باعث شدند پدرم این اتفاق واسش بیفته، مرتب تو دلم قضاوت شون میکردم.

    اما مدتی بعد وقتی تصویر بزرگ رو بررسی کردم، متوجه شدم سکته پدرم، بابت فرکانس هاش بوده نه دعوای اون اشخاص

    اون اشخاص فقط وسیله شدند تا اون اتفاق رو پدرم جذب کنه

    وقتی از پدرم سوال کردم ایشون گفتند من از چند روز قبل کلا حالم بد بودش.

    قانون میگه :

    احساس بد = اتفاق بد

    در مورد حادثه هواپیمایی هم، اون شخصی که اشتباه کرد، وسیله ای شد که جهان، مرگ اون اشخاص رو رقم بزنه

    پس منِ عاطفه باید درک کنم که عامل هر اتفاق فرکانس ها هست، فارغ از اینکه جهان چه وسیله ای انتخاب میکنه برای جذب اتفاقات من.

    اگر من وسیله رو عامل کنم، بنده مشرک ام

    اگر بندازم گردن فرکانس ها، توحیدی رفتار کردم.

    خیلی فایل با ارزشی بود، برام درس داشت و باعث شد قانون رو از زاویه ای دیگه ای برای خودم دوباره مرور کنم.

    دوست نداشتم مثال ناگوار بزنم اما قانون باید برامون مرور بشه و ذهن هامون شرطی بشه که تو فرکانس های پایین گیر نکنیم.

    همه ما لایق جذب بهترین ها هستیم به همین دلیل ساده و منطقی که فرود اومدیم روی سیاره زمین.

    استاد عزیزم، مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین، و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.

    از خداوند مهربونم هم متشکرم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.

    از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند، سپاسگزارم

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رویا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 978 روز

    سلام

    وقتی چیزی رو ناخوشایند میبینیم ، خیلی بهتره که ازش رو برگردونیم ، نبینیمش ، بهش دقت نکنیم ممکنه لحظات اول ناخوداگاه بریم توهمون سمت ولی باید سعی کنیم توجهمون رو ازش برداریم و روی زیبایی ها تمرکز کنیم

    با توجه و تمرکز بر روی زیباییها ما هدایت میشیم به جایی که زندگیه دلخواهمون هست

    نمیتونیم دیگران رو قضاوت کنیم ، شاید اگه ما در موقعیت اونها باشیم همین تصمیمات یا بدتر از اون رو بگیریم

    مهم نیست الان تو چه شرایطی هستیم، در همین موقعیت اگه ذهن و توجهمون رو تغییر بدیم زندگیمون تغییر میکنه و به هر آنچه میخوایم میرسیم

    اینها درک من از این فایل بسیار زیبا بود

    ممنونم خانم شایسه عزیز

    ممنونم استاد

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: