اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اشکام اگر امون بدم میگم که درونم باز چه غوغایی به پا شده ….
مریم جان با این فایل های سفرنامه داری با من چیکار میکنی ?
البته باید این سوال از خدای مریم جان بپرسم .فایل50 و 67 درونمو زیرو رو کرد
چطوری باید گفت ? وصف حالم سخته ولی دلم میخواد بنویسم .آخه نوشتن بهم حس نزدیکی به خدا رومیده .بهم حس عبادت قشنگ میده .عبادتی که احساس میکنم خدا با تمام وجودش داره منو رو نوازش میکنه .میبوسه .در آغوشش میفشاره .
خدای من قبلنا چه عبادتی بود میکردم ? چه نمازی بود که میخوندم ? وقت میخواستم زود نمازم تموم بشه تا خواستمو بهت بگم و بلند شم برم .از خودم شرم میکنم .
خدای قشنگم کجا بودم من ?
چرا اینقدر غفلت ? چرا چرا چرا ?
خدای نازنینم دلم داره اندازه دریا میشه ,روحم داره بزرگ میشه .با دیدن این طبیعت ,با شنیدن یه آهنگ قشنگ فکر چشمام پر از اشک شوق میشه .احساس میکنم دارم با تو عشق بازی میکنم .
این دو تا فایل چنان غوغایی تو قلبم به پا کرده که دیگه هیچ چیزی نمیخوام جایگزین این حس قشنگم کنم .دلم میخواد ساعتها بشینم و گوش کنم .غرق تماشای خدای خودم بشم تو دل این همه تصاویر زیبا ..
احساس میکردم آهنگ این دو تا فایل از اعماق وجود من بلند میشه برای خدای خودم .برای عشق به معبودم .
از سختی ها عبور کردم .ولی به چه آسونی لذت بخشی رسیدم .
استاد عباس منش عزیز بابت این فایل ممنون خیلی وقت بود از سایت شما دور شده بودم وقتی ایمیل اومد از طرف شما خیلی خوشحال شدم با تشکر از شما از خدای مهربان میخوام همه ما به راه درست هدایت کنه از خدای وهاب میخوام تمام انسانها رو به خواستهایشان برسونه همون جور که من خواسته رو میخوام و دوست دارم داشته باشم دوست دارم بقیه هم داشته باشن
احساسم گفت این تکه رو بنویس دکمه ویرایش زدم
وقتی شما باور کنید انتخاب کننده هستید … دیگه همه چیز تموم شد توجه می کنید به اون چیزهایی میخواید و بعد به سمتش هدایت میشد ما داریم قدرت میدم به جهان هستی .. وقتی بگی این ماشین لعنتی اشغاله اصلا به درد نمیخوره جهان بهت ثابت میکنه این ماشین اشغاله ولی وقتی خدا شرکت چقدر این ماشین خوبه توجه میکنی به نکات مثبت به چیزی که میخوای خداوند همون ها رو بهت نشون میده
وقتی پسرت یک کار درست میکنه براش جایزه کادو میخوری داری این باور بهش میدی تو انتخاب کننده نیستی فقط وقتی کار درست میکنی جایزه هست کادو هست ولی وقتی کار اشتباه کنی تو انتخاب کننده نیستی پدرت رو در میارم
وقتی داری میگی نظر قضاوت مردم برای من مهمه یعنی من انتخاب کننده نیستم باید دیگران برای من تصمیم بگیرن من قدرتی ندارم
وقتی قدرت انتخاب رو میدی به کارهای درست یا اشتباهات وقتی قدرت انتخاب رو میدی به نظر قضاوت دیگران وقتی قدرت انتخاب رو میدی به آمریکا دولت شرایط موقعیت وقتی انتخاب رو میدی به همسرت وقتی قدرت انتخاب محله ای زندگی زندگی میکنی وقتی قدرت انتخاب رو میدی به دیگران که حالت رو بد کنن وقتی قدرت انتخاب میدی به چیزهایی بقیه برات تعریف زندگی یک جهنم واقعی هست
می دونید ما داریم به جهان قرآن و هر اتفاقی انسانهای ثروتمند به شکل باورهایی شنیدیم نگاه میکنم
وقتی توی سرت میزی برای کارهای اشتباه کردی برای خودت باور می سازی چرا اینطوری فکر میکنی برای اینکه تو هنوز برگی هستی در باد هنوز نمی تونی خودت باورهات رو انتخاب
وقتی احساس گناه داری یعنی هنوز برگی در باد اجازه دادی با باورهایی برات تعریف کردن خودت قدرتی نداشتی برای انتخاب
حالا باید تو انتخاب کنی از این به بعد باید اگاهانه توجه ات روی چیزی که میخوای باشه
ما ایرانی ها از احساس عدم ارزشمندی و لیاقت رنج می بریم
دوستان می دونید من خسته ام چون فقط برای خودم انرژی دارم نه برای دیگران احساسم گفت این رو کامنت کن چون تمام تمرکزم روی زندگی خودم هست کاری به دیگران هم ندارم
اشغال غلط درست اشتباه شکست ما تعریف کردیم اینا فقط یک باوره اصلا وجود نداره
ما داریم برای خودمون ارزش گذاری میکنم
ما نمی تونم برای کسی ارزش گذاری کنیم مگر اینکه اون فرد قدرت داده باشه به عامل بیرونی
باورهای قدیمی همیشه نجواهاش با شما هست پاک نمیشه فقط بهتر میشه اون نجواها دور میشه نجواهای درست باورهای درست جاش رو میگیره چون باورهای درست خیلی تکرار شده توی این سالها …
بزارید تکاملتون طی بشه قانون تکامل قانون جهان است
یک باغ بی نهایت سیب رو تصور کنید هر چقدر بخواید می تونید از قران فایل های استاد منش برداشت کنید ثروت هم همینطوری هست جهان نامحدود هست
وقتی میرم خیابان یک نگاهی به خودم و ادما میکنم اشک توی چشمام جمع میشه میگم ما داریم با این باورهای پوسیده زنگ چه بلایی سر خودمون میاریم
باورهای ما داره ما به شرایط موقعیت ایدها راهکارها هدایت میکنه چون ما داریم با باورهای قدیمی به خواسته هامون نگاه میکنم میگم اخه چطور چون باورهای قدیمی پوسیده زنگ زده ای توی مغزمون داریم همیشه واقعیت باورهای گذشته مون رو مییبم … میگیم استاد عباس منش تو داری واقعیت زندگی من رو انکار میکنی واقعیت رو باورهای ما میسازه … باورهات رو عوض کن هدایت میشی به مسیر دیگه واقعیت زندگیت هم عوض میشه … باید دیگه به شیوه قدیمی فکر نکنی … چون داری به شیوه قدیمی به زندگیت مسائل به پول خدا نگاه میکنی باید بگی من انتخاب میکنم من انتخاب کننده هستم … اگر خیلی مقاومت داری به خودت فرصت بده با دلیل منطق روی اون باورها کار کن تا از واقعیت قبلی زندگیت در بیای … تو می تونی زندگیت رو تغییر بدی به شرطی که باورهات رو تغییر بدی
ایمان به غیب رو فراموش نکنید حرکت کنید بگید بالاخره اگر من حرکت کنم دری برلی من باز میشه ولی اگر بشینم نه روی فکرم کار کنم نه کاری اتجام بدم اینطوری به افسردگی نزدیک میشم
ما خودمون نیستم این باورهای ماست این شخصیت شما نیست شخصیت شما رو ساختن شما رو ترشایدن .. حالا خودت رو بساز هر چی که دوست داری
به خودت فرصت بده من از شرایطی ناخواسته ام به اینجا رسیدم اول بیمارستان عمل جراحی و بعد افسردگی …. دوست دارم بهتون بگم ما باید تکامل رو فراموش نکنیم ما باید به خودمون فرصت بدیم برای درک قوانین و باورها
همیشه از خودتون سئوال کنید چون سئوال کردن باعث میشه این ذهن زنگ زده روغن کاری بشه
تمرکز کنیم روی زیباییها و چشمانمان را عادت دهیم که فقط زیباییها را ببیند و از این ور زیبایی بیشتری را هم خواهیم دید چون توجه و تمرکز ما روی زیباییهاست.
یک خواسته دارم و طبق آن در اینترنت با کسانی همراه هستم که در کشورهای مختلف هستند و ریز ریز دارم می بینم هیچ کشوری امریکا نمی شود و حتی کسی هم در خود امریکا هست که آن را دارم می بینم که البته در جایی که شما هستید نیستند ایشان هم یکسره گردشگری را نشان می دهد واقعا عالی است و اصلا این کشور با تمام کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست.
تقوا کنترل ذهن است وقتی می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم یعنی تقوا داریم یعنی تقوا در جاهایی خودش را نشان میدهد که نیاز به کنترل ذهن است.
من در مورد حسادت همیشه می گویم طرف کار کرده تلاش کرده به این نتیجه رسیده ذهنی جسمی، من هم اگر هما ن قدر تلاش کنم به آن نتیجه یا بالاتر هم می رسم پس اشکال از خودم هست که حسادت بورزم.
شرایطی که در یک زندگی برای کسی خوب نیست همان شرایط برای کسی دیگر ایده ال است اصلا زندگی خود را طبق اینکه فلانی نتیجه گرفته است یا نه در نظر نگیریم طبق باورهای که داریم همان مقدار هم نتیجه می گیریم و زندگیمان را میسازیم.
ابرها را که میدیدم ناخودآگاه یاد این افتادم که باید یکسره در حال حرکت باشی و پشت سر هم حرکت کنی و جایی نایستی.
همه قوانین را با هم باید رعایت کنیم تا نتیجه بگیریم به این معنا نه که اول باورهای خود را درست کنی بعد حرکت کنیم هر دو با هم در کنار هم. وقتی باور خوب داریم و داریم یکسره هم روی آن کار می کنیم و بهای هدفی که می خواهیم را میدهیم بها منظور فقط مالی نیست وقتی عملگرایی داریم وقتی تکامل را باورداریم وقدم به قدم حرکت می کنیم و باورهای دیگر می توانیم به هدفهای خود برسیم.
به همه چیز می توان برسیم به شرط: با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن
از اول راه لازم نیست که به ته راه هم فکر کنیم ما قدم به قدم حرکت می کنیم چیزها و کسانی که لازم است خودشان درسر راه ما قرار می گیرد. یک قدم با لذت را حرکت می کنیم و روی آن کارمی کنیم به اولین قدم که رسیدیم قدم دوم را بر میداریم و چون دور از هدف نیست یعنی فقط قدم دوم مد نظر ما است لذت می بریم و به آن میرسیم یا قدم بعدی و … بعد کم کم به هدف اصلی میرسیم.
چند روز پیش داشتم فیلم یکی از سریالهای زندگی در بهشت را می دیدم که خانم شایسته انجام میدادند و نفری داشت آن را می دید و بعد گفت چه فیلمبرداری حرفه ای، آنجا قشنگ هست ولی فیلمبرداریش هم حرفه ای. واقعا مرسی هم از استاد و هم از خانم شایسته بابت فیلمهای عالیشون.
چه حال و هوای قشنگی داشت این فایل.قبلا یک بار که برای موضوعی به نشانه امروز من مراجعه کرده بودم،این نشانه برام اومده بود جالبه که باز هم تو حال و هوای همون مساله بودم که تو سفرنامه رسیدم به این فایل.
خوب که فکر کردم دیدم من خواسته ای دارم،برای رسیدن به این خواسته باید باورهای درستی در خودم بسازم،جالبه که به وضوح میبینم علت نرسیدن به این خواسته اینه که باورهام درسته تغییر چشمگیری داشته ولی هنوز خالص نیست،نجواها میاد .جالبه حس حسادت تو وجودم ایجاد میشه،گاهی حس عقب افتادن
نجواها می چرخه تو ذهنم
خودم رو تحسین میکنم چون خیلی بهتر شدم نسبت به قبل چون واقعا دارم رو خودم کار میکنم
احساس لیاقت
باور فراوانی
اینها خیلی تو وجودم تغییر کرده و از اونجایی که شاگرد استاد عباس منشم
و باور دارم که این باورها و فرکانس های ماست که خالق جهانمون هست
از اونجایی که دیگه پونه ی قبل نیستم و ارزش های وجودی خودم رو بیشتر حس میکنم
پس دنبال خلق ان چیزهایی هستم که لیاقتش رو دارم
میدونم مسیرم درسته
نشانه ها هم این رو نشون میده
پس سعی میکنم کنترل کنم نجواهای ذهنم رو
همونطور که استاد گفتن کار راحتی نیست،اینکه تو موقعیت خاصی باشی و حالت خوب باشه،این هنره واقعا
با حال خوب ،به ذهنم میگم بسه،خاموش باش چون کلی اتفاقات عالی داره میوفته
پونه آفرین به این همه تغییرات
خوشحالم و منتظر اتفاقات عالی و ایمان دارم به تغییرات بزرگ زندگیم
استاد خیلی ازتون تشکر میکنم بابت این فایل های زیبا که خیلی به من کمک کرده بیشتر به زیبایی ها توجه کنم
چقدر این فضا زیبا هستش این سازه در حین سادگی یک عظمت و زیبایی خاصی داره
چقدر امنیت در این کشور برقرار است چقدر ثروت و فراوانی و ایده های بسیار خوب که کارها و براشون خیلی آسان کرده
من چقدر قبلاً نگاه خیلی بدی نسبت به آمریکا و مردمان اونجا داشتم ولی از وقتی با شما همراه شدم کلآ دیدم نسبت به این کشور عوض شده خدارو شکر،خیلی دوست دارم به این کشور سفر کنم و این جزو خواسته های من شده
قانون میگه روی هر چیزی تمرکز کنی از جنس همون وارد زندگیت میشود وقتی در مسیر درست قرار میگیری به بهترین و آسان ترین راه ها برای رسیدن به آرامش و خواسته هات هدایت میشوی
استاد من خیلی چیزها از شما یاد گرفتم قبلاً معنی درست تقوا رو نمیدونستم الان فهمیدم که تقوا یعنی کنترل ذهن اصلأ همه چیز کنترل ذهنه این یک توانایی خیلی مهمی است که با تمرین میسر میشود و اگر در شرایط سخت بتونیم این کار رو انجام بدهیم نتایج خیلی فوق العاده ای برامون رقم خواهد خورد
در رابطه با مقابله با حسادت این رو از شما یاد گرفتم و خیلی دارم روش کار میکنم و وقتی این حس بد میاد سراغم واقعاً با این دیدگاه خودم رو آروم میکنم که هر کس در هر جایگاهی هست اون جایی است که باید باشد و خیلی خیلی سعی میکنم از موفقیت دیگران شاد شوم و همیشه موفقیت اونهارو تحسین میکنم
من الان در شرایط به ظاهر بدی هستم ولی واقعاً دیدم نسبت به این قضیه خیلی مثبته مطمئن هستم که ته این ماجرا به یک خیر بزرگی ختم خواهد شد و من به صبوری خودم افتخار خواهم کرد بعضی وقتها نجواهای ذهنم خیلی اذیتم میکنه ولی من واقعاً خیلی سعی میکنم حالم رو خوب نگه دارم و این حرف شما خیلی به من آرامش میدهد که به هر چیز هر جور نگاه کنی همان میشود و من دوست دارم همیشه به همه چیز از دید خیر و مثبتش نگاه کنم خیلی خوشحالم و هر روز خدارو شکر میکنم که وارد این مسیر زیبا شدم چون اگر قبلاً این چالش برام به وجود می آمد من قطعاً واکنش الآنم رو نداشتم
در هر شرایطی میتوان با تغییر باور هامون به شرایط بهتری برسیم وقتی با ایمان حرکت میکنی و با ایمان روی باورها کار میکنی حتی غیر ممکن ها ممکن میشود اگر ایمان داشته باشیم خداوند داره مارو هدایت میکنه و افکار و باورهای توحیدی داشته باشیم هیچ چیزی نمیتونه مانع راه ما شود
وقتی تکاملمون رو طی کنیم و به هیچ چیزی در بیرون از خودمون قدرت ندهیم همه ی خواسته هامون در زمان خودش انجام میگیرد
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و تمام دوستان خوبم در این پروژه هدایتی
یادم میاد اوایل نمیدونستم کنترل ورودی یعنی چی؟ چطور میشه ورودی ها رو کنترل کرد؟ یعنی چی که کانون توجهم رو کنترل کنم؟ واقعا درکی نداشتم از این موضوعات و چگونگی اما وقتی که فایل ‘غذای روح چگونه تامین میشود’ رو شنیدم انگار تاازه متوجه شدم این همه تاکیدی که شما روی کنترل ورودی ها داشتید و این غذایی که انقدر روی کیفیت و جنسش تاکید دارید دقیقا چی هست؛ اینکه ورودی های من برمیگرده به تمام آنچه که میشنوم، میبینم، دربارش صحبت میکنم، تایید میکنم، دربارش فکر میکنم و گفتگوهای ذهنی من به اون سمت هست و همه اینها میشه ورودی های من، همه اینها میشه فاکتورهایی که توجه من رو به خودشون جلب میکنن و من روشون تمرکز میکنم که انصافا کنترل کردنش هم کار راحتی نیست اما اهمیت این موضوع کاملا مشخصه، با چی؟ با نتایج ما.. چون اگر نتایج نادلخواه باشه این آلارمِ که یعنی ‘خودتو جمع کن’ و درواقع این جنس تجربیات ما رو به سمت این مسیر یعنی تنظیم و کنترل ورودی هامون هدایت میکنه، یا اگر درحال تجربه نتایج دلخواه و خیلی خوبی هستیم دوست داریم بیشتر از این جنس اتفاقات رو تجربه کنیم و به ثبات برسیم باز هم به سمت کنترل ورودی ها هدایت میکنه چون قانون اینه که
خروجی های ما چیزی جدا از ورودی های ما نیستند.
اهمیت خساست به خرج دادن برای فیلتر گذاشتن روی چیز هایی که میبینیم، میشنویم، دربارش صحبت و فکر میکنیم، و تایید میکنیم دقیقا اینجاست که مشخص میشه با انتخاب خودمون که غذای ذهن مون رو از چه جنس و کیفیتی میخوایم انتخاب کنیم؟! این روح و ذهن چقدر برای ما اهمیت تغذیش جدی شده؟ که هرچقدر بیشتر جدیت این موضوع رو درک کرده باشیم فیلترهای بیشتری برای انتخاب نوع غذای روح مون اعمال میکنیم و بعدش هم جهان دست به کار میشه.. یعنی اگر من میبینم نتیجه مدنظرم رو نگرفتم تعجب نکنم، ببینم ورودی هام به همون اندازه کیفیت لازم خروجیم رو دارند؟ ذهنم با باورهای قدرتمندکننده به اندازه کافی تغذیه شده؟ اونقدر که تونستم خسیس بودم که هرچیزی رو نبینم و نشنوم و دربارش فکر و صحبت نکنم؟ که الان توقع همچین نتیجهای دارم یا فقط دو روز فایل گوش دادم و الان بدون درنظر گرفتن تکامل و هیچ چی فقط انتظار دارم!!
وقتی ما روی کنترل کانون توجه و ورودی هامون حساسیت به خرج میدیم و در عمل تمام تلاش مون رو برای این کار میکنیم، بعد از یه مدت میبینیم چقدر کار راحت تری نسبت به قبل شده؛ وقتی نتایج رو میبینیم لذتبخش میشه انجام دادنش و اتفاقا الان که داشتم بهش فکر میکردم میبینم حداقل برای من، اصلا نمیتونم برم بشینم پای تلویزیون؛ نمیتونم هیچ فیلمی رو ببینم!! یعنی فرقی هم نداره محصول چه کشوری باشه، همین دیروز کنجکاو بودم درباره یه فیلمی اما همینکه زدم شروع استاد به دو دقیقه نرسید کلا رفتم بیرون از صفحه گفتم چه کاریه برم فایل گوش بدم!؛ یا هرچیزی رو نمیشنوی وقتی بحث های خاص میشه جمع رو ترک میکنی یا اصلا بحث رو عوض میکنی؛ یا توی هر جمعی شرکت نمیکنی؛ خیلی حساس میشی کندوکاو میکنی جنس صحبت های هر جمعی که تجربش کردی تا بار بعد حواست باشه که کجاها نباید برم با چه افرادی صحبت نکنم یا اگر جاهای خاصی باید باشم توی کدوم جمع ها نباشم یا روی صحبت جمع رو عوض کنم به سمت دلخواه خودم مثلا سه هفته پیش ما مسافرتی رو تجربه کردیم که عاالی بود و هدایتی دختر عمه های من هم با بچه هاشون که تقریبا هم سن و سال هستیم هم با ما همسفر شدن یادمه ما یکبار حتی ننشستیم بخوایم با هم فیلم ببینیم یا یه بحث نادلخواه داشته باشیم، همش بازی میکردیم یه شب وقتی خانواده هامون رفتن برای خرید و ما خونه بودیم، پیشنهاد دادم بریم پیاده روی باغ غدیر اصفهان رو ببینیم اونجا هم باز شروع کردیم بازی کردن و کلی بهمون خوش گذشت، یا وقتی رفتیم شهرهای دیگه و خانواده ترجیح میدادند سریال موردعلاقه شون رو ببینند ما شروع میکردیم پانتومیم بازی کردن و این کار ها و پیشنهاد ها همه ناخودآگاه بودند چون وقتی یک عادت و تغییر رو در خودمون ایجاد میکنیم نیاز نیست به اندازه اولین بار انرژی و زمان صرف کنیم برای آگاهانه انجام دادنش، آره بعضی وقت ها فراموش میشه اما فقط اون موقع هست که دوباره میای انرژی میزاری تا کنترلش کنی و به خودت یادآوری کنی که
این تغییر سر جاش هستا!! این نوع فیلتر گذاشتن روی ورودی ها هنوز باید باشه هاا و یوقت ذهن نخواد زرنگ بازی در بیاره از زیرش در بره! جهان هم وقتی میبینه واقعا کمک میکنه تا بتونی بهتر از پسش بر بیای..
استاد یادم میاد من هم وقتی دوسال پیش مادرجونم رو از دست دادم که ایشون هم خیلی به من لطف داشتند، ازم پیش همه فامیل تعریف میکردند و محبت شون رو بهم ابراز میکردند و از نوه های موردعلاقه ایشون بودم واقعا احساس بدی نداشتم! اولش که شنیدم احساساتی شدم ولی اصلا یادم نمیاد که یک لحظه احساسم بد شده باشه درحدی که روز مراسم مامانم بهم میگفت ‘زینب حداقل یکم خودت رو جلوی عموها و عمه هات ناراحت نشون بده، مثل فلانی دو قطره اشک بریز’ ولی من گفتم ‘مادرجون الان جای خیلی بهتری هست و میدونم که دوست نداره من ناراحت باشم’، در این حد آروم بودم و داشتم روزهای قشنگی که باهم داشتیم رو مرور میکردم:)) چون من اون منطق ها رو از شما یاد گرفته بودم چون میدونستم که توی همچین روزی هست که باید بیشتر از هر موقع دیگه کنترل ذهن داشته باشم وگرنه به قولی روزهای خوب که کاری نداره ذهنت رو روی زیبایی ها متمرکز کنی، چالش زمانی هست که شرایط ناجالب باشه و تو باز هم بتونی این کار رو انجام بدی.
استاد الان خیلیی بهتر متوجه میشم وقتی میگید هرکس هرجایی که هست دقیقا جاییِ که باید باشه، چون بهنظرم جهان مراتب ما رو با همین کنترل ذهن مشخص میکنه و اینجوری هرکس با دیگری متمایز و تفکیک میشه.. اگر یه نفر رو میبینم با نتایج خیلیی بزرگتر از خودم اون حقشه اون دقیقا جای درستشه ایول بهش که تونسته بهتر از من عمل کنه؛ دمش گرم که اومده روی خودش سرمایه گذاری کرده و مهارت ها و توانمندی هاش رو گسترش داده، از پس مسائلش بر اومده و ورودی هاش رو کنترل کرده اون باید این نتایج رو بگیره این عین عدالته حالا من چی؟؟ منی که میتونم همچین افرادی رو ببینم نشون میده که خودمم مشتاق هستم برای تجربه همچین جنسی از نتایج، وظیفهام چیه؟ تحسین و تایید کردن چون دیدن موفقیت بقیه و تحسین کردنش لازمه رسیدن به موفقیت های مشابه هست یعنی آخرش دست خودمه که انتخاب کنم از این حسادت در چه جهتی استفاده کنم؟؟ به عنوان عاملی برای مقایسه کردن خودم، سرزنش کردن خودم، زیر سوال بردن جایگاه اون فرد یا موفقیتش و در نتیجه نتایج مشابه برای خودم که حرکت نکنم و راکد بمونم یا نه به عنوان سکو و الگویی که بگم بابا ایول به اون، دمش گرم اگر تونسته من چرا نتونم؟! و خودم رو به سمت پیشرفت بیشتر، حرکت کردن، دیدن و تایید کردن توانمندی دیگران تشویق کنم و روی خودم کار کنم برای گرفتن نتایج مشابه.. من خودم خیلی توی بحث حسادت عالی نیستم ولی از بچگی الگویی که در رفتارهام بوده دقیقا اینجور بوده که اوکی حسادتم رو کردم؟ حالا چیکار کنم که منم به دستش بیارم؟ و داخل جلسه سوم دوره عزت نفس هم دربارش نوشتم و با تمرینات مرتبط با این مبحث خیلی زاویه دیدم بهتر شده.
باز هم بحث توحید و استفاده کاربردی اون در عمل:) چقدر این باورهای توحیدی بهت آرامش خاطر میدن و نگرانی هات رو کمتر میکنند، که ، همه چیز تغییر میکنه، و هیچ قانونی انقدر قدرتمند نیست که بتونه جلوی فردی که در مسیر درست با باورهای درست هست رو بگیره چون اون پشت ها باورهای قدرتمند تری از قوانین کشورها دارن کار میکنند باورهایی که میگن “با خداوند همه چیز ممکنه” و “هیچ چیزی اونقدر غیرممکن نیست که خدای من نتونه بهم بده”، قوانین کشورها چه کاره هستند؟ این قانون که یه روز اجرا میشه فردا عوض میشه، ولی قانونی که ما از جهان شناختیم داره یه چیزای دیگه میگه از شدن ها میگه از معجزه ها میگه از باورها و هماهنگ شدن ها میگه و تا وقتی که من تابع همچین قوانینی هستم هیچ قانون دیگهای در زندگی نمیتونه جلودار حرکت در مسیر درست من باشه و کسی هم که در مسیر درسته لااجرم جهان به سمت تجربه و نتایج درست هدایتش میکنه
خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا این گام رو هم با تعهد بردارم^^
(راستییی استاد آزمون دیروزم رو هم همونطور که خواستم بار اول قبول شدمم)
خدایا شکرت که این وقت شب، دارم روی خودم کار می کنم، چون می دانم آن چیزی که سرنوشت مرا رقم می زند کار کردن روی خودم است، خدایا هزاران بار شکرت، خدایا هزاران بار شکرت.
خوشحالم که در شبکه های مجازی حضور آنچنانی ندارم و از سرگرمی هایی که باعث می شوند از زندگی ام غافل شوم دور ام، خوشحالم که فقط روی اهداف خودم کار میکنم و حدالمکان وقتم را هدر نمی دهم.
خداوند قدرتمند را شاکرم که خودم را به اندازه کافی میشناسم و می دانم که شرایط را باید چطور رقم بزنم که در آن شرایط تلاش بیشتری کنم.
خدایا شاکرت هستم ، بابت این عدالت بی نقصی که برای این دنیا ساخته ای شاکرت هستم، هیچ اعتراضی به هیچ مسئله ای ندارم ، همه چیز عین تکه های پازل سر جای خودشان هستند و از بابت آن شاکرت هستم.
سپاسگزارت هستم که هر لحظه با من حرف میزنی و همیشه حواست به من هست، با شنیدن حرف هایت که از جنس سکوت هستند آرامش را در دلم احساس می کنم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
بابت بدن سالمم شاکرت هستم ، این بدن بهترین هدیه ای است که به من داده ای، تمامی تلاشم را می کنم تا آن را سالم نگه دارم، تمامی تلاشم را می کنم تا قدر نعمتی که تو به من دادی را بدانم.
این سلف کنترل را داشته ام که توانستم تا گام پنجم بیایم، انشالله تا گام 100 ام هم خواهم رفت.
به نام خداوند مهربان، تنها یار و یاور و روزی رسان ما
سلام بر همگی
قانون جهان هستی این هست که به هر چی توجه کنی اساس اون موضوع رو وارد زندگیت میکنی
پس آگاهانه باید انتخاب کنیم که چه ورودی به ذهنمون میدیم و کانون توجه ما بر روی چه چیزی هست.
ورودی خوب به ذهنمون بدیم تا احساس خوب داشته باشیم.
تقوا: یعنی کنترل ذهن، مهمترین توانایی که باید روش تمرین بشه هم در مرحله ورودی به ذهن دادن که آگاه باشیم کنترل کنیم و هر چی رو نبینیم و نشنویم و هم در شرایطی که احساسمون بده که کنترل ذهن سخته، ولی باید تمرین کرد و اگر بشود پاداشها از راه خواهند رسید.
در خصوص حسادت کردن هم با این تفکر که هر کی در هر جایی هست جای درستش هست و هیچ بی عدالتی صورت نگرفته و به جاش تحسین کردن جایگزین شود، که اینم تمرین میخواد.
در هر شرایطی می توان زندگی را تغییر داد و اصلا کار نشدی نیست.
حفظ کردن احساس خوب باید زیاد انجام شود و با تغییر زاویه دید و بهبود باورها و تغییر آنها می توان به احساس خوب پایدار رسید.
خداوند در هر لحظه چه در خواب و چه در بیداری به ما الهام میکنه در مورد همه چی و مهمترین باور برای دریافت الهامات اینه که من لایق دریافت الهامات خداوند در هر لحظه هستم.
قواین مردم تاثیری در زندگی ما ندارد و قوانین خداونده که اگر بهش عمل بشه و جدی گرفته بشه به هر آنچه که می خواهیم، خواهیم رسید.
ایمان به خداوند و قوانینش همه چی رو امکان پذیر میکند.
به نام خدای قشنگیها
به نام خدای سرسبزی ها
به نام خدای احساس پاک ها
اشکام اگر امون بدم میگم که درونم باز چه غوغایی به پا شده ….
مریم جان با این فایل های سفرنامه داری با من چیکار میکنی ?
البته باید این سوال از خدای مریم جان بپرسم .فایل50 و 67 درونمو زیرو رو کرد
چطوری باید گفت ? وصف حالم سخته ولی دلم میخواد بنویسم .آخه نوشتن بهم حس نزدیکی به خدا رومیده .بهم حس عبادت قشنگ میده .عبادتی که احساس میکنم خدا با تمام وجودش داره منو رو نوازش میکنه .میبوسه .در آغوشش میفشاره .
خدای من قبلنا چه عبادتی بود میکردم ? چه نمازی بود که میخوندم ? وقت میخواستم زود نمازم تموم بشه تا خواستمو بهت بگم و بلند شم برم .از خودم شرم میکنم .
خدای قشنگم کجا بودم من ?
چرا اینقدر غفلت ? چرا چرا چرا ?
خدای نازنینم دلم داره اندازه دریا میشه ,روحم داره بزرگ میشه .با دیدن این طبیعت ,با شنیدن یه آهنگ قشنگ فکر چشمام پر از اشک شوق میشه .احساس میکنم دارم با تو عشق بازی میکنم .
این دو تا فایل چنان غوغایی تو قلبم به پا کرده که دیگه هیچ چیزی نمیخوام جایگزین این حس قشنگم کنم .دلم میخواد ساعتها بشینم و گوش کنم .غرق تماشای خدای خودم بشم تو دل این همه تصاویر زیبا ..
احساس میکردم آهنگ این دو تا فایل از اعماق وجود من بلند میشه برای خدای خودم .برای عشق به معبودم .
از سختی ها عبور کردم .ولی به چه آسونی لذت بخشی رسیدم .
خیلی شیرین .خیلی رویایی .گاهی وقتا میگم خداجون خواب نباشم ?
نه بچه خواب نیست .رویایی پر از حقیقت محض .واقعیتی وصف نشدنیه .
دلم خواست خوشحالی لحظه حالمو با شما عزیزانم شریک بشم .
خدایا چقدر این اشک شوق رو دوست دارم .ببار باران شادی بر پهنای صورتم .چه لذتی از این شیرین تر که تو آغوش معبودت اشک شوق بریزی …
حس پرواز رو پیدا کردم .به دور دستهای دست نیافتنی تو .
خدایا فقط تو تو این لحظه درک میکنی منو .
عاشقتم .
یاحق …
استاد عباس منش عزیز بابت این فایل ممنون خیلی وقت بود از سایت شما دور شده بودم وقتی ایمیل اومد از طرف شما خیلی خوشحال شدم با تشکر از شما از خدای مهربان میخوام همه ما به راه درست هدایت کنه از خدای وهاب میخوام تمام انسانها رو به خواستهایشان برسونه همون جور که من خواسته رو میخوام و دوست دارم داشته باشم دوست دارم بقیه هم داشته باشن
احساسم گفت این تکه رو بنویس دکمه ویرایش زدم
وقتی شما باور کنید انتخاب کننده هستید … دیگه همه چیز تموم شد توجه می کنید به اون چیزهایی میخواید و بعد به سمتش هدایت میشد ما داریم قدرت میدم به جهان هستی .. وقتی بگی این ماشین لعنتی اشغاله اصلا به درد نمیخوره جهان بهت ثابت میکنه این ماشین اشغاله ولی وقتی خدا شرکت چقدر این ماشین خوبه توجه میکنی به نکات مثبت به چیزی که میخوای خداوند همون ها رو بهت نشون میده
وقتی پسرت یک کار درست میکنه براش جایزه کادو میخوری داری این باور بهش میدی تو انتخاب کننده نیستی فقط وقتی کار درست میکنی جایزه هست کادو هست ولی وقتی کار اشتباه کنی تو انتخاب کننده نیستی پدرت رو در میارم
وقتی داری میگی نظر قضاوت مردم برای من مهمه یعنی من انتخاب کننده نیستم باید دیگران برای من تصمیم بگیرن من قدرتی ندارم
وقتی قدرت انتخاب رو میدی به کارهای درست یا اشتباهات وقتی قدرت انتخاب رو میدی به نظر قضاوت دیگران وقتی قدرت انتخاب رو میدی به آمریکا دولت شرایط موقعیت وقتی انتخاب رو میدی به همسرت وقتی قدرت انتخاب محله ای زندگی زندگی میکنی وقتی قدرت انتخاب رو میدی به دیگران که حالت رو بد کنن وقتی قدرت انتخاب میدی به چیزهایی بقیه برات تعریف زندگی یک جهنم واقعی هست
می دونید ما داریم به جهان قرآن و هر اتفاقی انسانهای ثروتمند به شکل باورهایی شنیدیم نگاه میکنم
وقتی توی سرت میزی برای کارهای اشتباه کردی برای خودت باور می سازی چرا اینطوری فکر میکنی برای اینکه تو هنوز برگی هستی در باد هنوز نمی تونی خودت باورهات رو انتخاب
وقتی احساس گناه داری یعنی هنوز برگی در باد اجازه دادی با باورهایی برات تعریف کردن خودت قدرتی نداشتی برای انتخاب
حالا باید تو انتخاب کنی از این به بعد باید اگاهانه توجه ات روی چیزی که میخوای باشه
ما ایرانی ها از احساس عدم ارزشمندی و لیاقت رنج می بریم
دوستان می دونید من خسته ام چون فقط برای خودم انرژی دارم نه برای دیگران احساسم گفت این رو کامنت کن چون تمام تمرکزم روی زندگی خودم هست کاری به دیگران هم ندارم
اشغال غلط درست اشتباه شکست ما تعریف کردیم اینا فقط یک باوره اصلا وجود نداره
ما داریم برای خودمون ارزش گذاری میکنم
ما نمی تونم برای کسی ارزش گذاری کنیم مگر اینکه اون فرد قدرت داده باشه به عامل بیرونی
باورهای قدیمی همیشه نجواهاش با شما هست پاک نمیشه فقط بهتر میشه اون نجواها دور میشه نجواهای درست باورهای درست جاش رو میگیره چون باورهای درست خیلی تکرار شده توی این سالها …
بزارید تکاملتون طی بشه قانون تکامل قانون جهان است
یک باغ بی نهایت سیب رو تصور کنید هر چقدر بخواید می تونید از قران فایل های استاد منش برداشت کنید ثروت هم همینطوری هست جهان نامحدود هست
وقتی میرم خیابان یک نگاهی به خودم و ادما میکنم اشک توی چشمام جمع میشه میگم ما داریم با این باورهای پوسیده زنگ چه بلایی سر خودمون میاریم
باورهای ما داره ما به شرایط موقعیت ایدها راهکارها هدایت میکنه چون ما داریم با باورهای قدیمی به خواسته هامون نگاه میکنم میگم اخه چطور چون باورهای قدیمی پوسیده زنگ زده ای توی مغزمون داریم همیشه واقعیت باورهای گذشته مون رو مییبم … میگیم استاد عباس منش تو داری واقعیت زندگی من رو انکار میکنی واقعیت رو باورهای ما میسازه … باورهات رو عوض کن هدایت میشی به مسیر دیگه واقعیت زندگیت هم عوض میشه … باید دیگه به شیوه قدیمی فکر نکنی … چون داری به شیوه قدیمی به زندگیت مسائل به پول خدا نگاه میکنی باید بگی من انتخاب میکنم من انتخاب کننده هستم … اگر خیلی مقاومت داری به خودت فرصت بده با دلیل منطق روی اون باورها کار کن تا از واقعیت قبلی زندگیت در بیای … تو می تونی زندگیت رو تغییر بدی به شرطی که باورهات رو تغییر بدی
ایمان به غیب رو فراموش نکنید حرکت کنید بگید بالاخره اگر من حرکت کنم دری برلی من باز میشه ولی اگر بشینم نه روی فکرم کار کنم نه کاری اتجام بدم اینطوری به افسردگی نزدیک میشم
ما خودمون نیستم این باورهای ماست این شخصیت شما نیست شخصیت شما رو ساختن شما رو ترشایدن .. حالا خودت رو بساز هر چی که دوست داری
به خودت فرصت بده من از شرایطی ناخواسته ام به اینجا رسیدم اول بیمارستان عمل جراحی و بعد افسردگی …. دوست دارم بهتون بگم ما باید تکامل رو فراموش نکنیم ما باید به خودمون فرصت بدیم برای درک قوانین و باورها
همیشه از خودتون سئوال کنید چون سئوال کردن باعث میشه این ذهن زنگ زده روغن کاری بشه
شاد باشید
سلام محمد امین عزیز
اسم قشنگی داری
سپاسگزارم از کامنتت پر از غلط غلوط بود ولی :)
ولی آگاهی بخش
ما باید تکاملمون رو طی کنیم و عجول نباشیم و صبور باشیم
ایمان به غیب، به یاری خداوند داشته باشیم
جهان همیشه در حال تغییره و شرایط من هم متغییره، به اندازه ای که تقوا داشته باشم ، هدایت میشم به مسیرهای درستتر
و مهمترین نکته ای که برام یادآوری شد از کامنت شما
از خودمون سوالهای خوب بپرسیم
خداوند در درونمونه
اون جواب سوالات مون رو میده
احساس لیاقت و ارزشمندی رو در خودمون بیدار کنیم
من همینجوری که هستم ارزشمندم و لایق نعمتهای پروردگارم
من هر روز در حال طی تکامل خودم هستم
من خالق زندگی خودم هستم با فرکانسهای ارسالی ام در هر لحظه
سلام و ارادت
به نظر من دلیل زیبایی آرچ اینه که از منحنی و خطوط صاف(مثلث) به صورت همزمان استفاده شده
در واقع این زیبایی به خاطر نمایشِ همزمانِ تضادهاست!
سلام
تمرکز کنیم روی زیباییها و چشمانمان را عادت دهیم که فقط زیباییها را ببیند و از این ور زیبایی بیشتری را هم خواهیم دید چون توجه و تمرکز ما روی زیباییهاست.
یک خواسته دارم و طبق آن در اینترنت با کسانی همراه هستم که در کشورهای مختلف هستند و ریز ریز دارم می بینم هیچ کشوری امریکا نمی شود و حتی کسی هم در خود امریکا هست که آن را دارم می بینم که البته در جایی که شما هستید نیستند ایشان هم یکسره گردشگری را نشان می دهد واقعا عالی است و اصلا این کشور با تمام کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست.
تقوا کنترل ذهن است وقتی می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم یعنی تقوا داریم یعنی تقوا در جاهایی خودش را نشان میدهد که نیاز به کنترل ذهن است.
من در مورد حسادت همیشه می گویم طرف کار کرده تلاش کرده به این نتیجه رسیده ذهنی جسمی، من هم اگر هما ن قدر تلاش کنم به آن نتیجه یا بالاتر هم می رسم پس اشکال از خودم هست که حسادت بورزم.
شرایطی که در یک زندگی برای کسی خوب نیست همان شرایط برای کسی دیگر ایده ال است اصلا زندگی خود را طبق اینکه فلانی نتیجه گرفته است یا نه در نظر نگیریم طبق باورهای که داریم همان مقدار هم نتیجه می گیریم و زندگیمان را میسازیم.
ابرها را که میدیدم ناخودآگاه یاد این افتادم که باید یکسره در حال حرکت باشی و پشت سر هم حرکت کنی و جایی نایستی.
همه قوانین را با هم باید رعایت کنیم تا نتیجه بگیریم به این معنا نه که اول باورهای خود را درست کنی بعد حرکت کنیم هر دو با هم در کنار هم. وقتی باور خوب داریم و داریم یکسره هم روی آن کار می کنیم و بهای هدفی که می خواهیم را میدهیم بها منظور فقط مالی نیست وقتی عملگرایی داریم وقتی تکامل را باورداریم وقدم به قدم حرکت می کنیم و باورهای دیگر می توانیم به هدفهای خود برسیم.
به همه چیز می توان برسیم به شرط: با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن
از اول راه لازم نیست که به ته راه هم فکر کنیم ما قدم به قدم حرکت می کنیم چیزها و کسانی که لازم است خودشان درسر راه ما قرار می گیرد. یک قدم با لذت را حرکت می کنیم و روی آن کارمی کنیم به اولین قدم که رسیدیم قدم دوم را بر میداریم و چون دور از هدف نیست یعنی فقط قدم دوم مد نظر ما است لذت می بریم و به آن میرسیم یا قدم بعدی و … بعد کم کم به هدف اصلی میرسیم.
چند روز پیش داشتم فیلم یکی از سریالهای زندگی در بهشت را می دیدم که خانم شایسته انجام میدادند و نفری داشت آن را می دید و بعد گفت چه فیلمبرداری حرفه ای، آنجا قشنگ هست ولی فیلمبرداریش هم حرفه ای. واقعا مرسی هم از استاد و هم از خانم شایسته بابت فیلمهای عالیشون.
موفقیت ادامه دارد ….
به نام خداوند بخشنده و مهربان
استاد جاانم سلام
مریم جان سلام
چه حال و هوای قشنگی داشت این فایل.قبلا یک بار که برای موضوعی به نشانه امروز من مراجعه کرده بودم،این نشانه برام اومده بود جالبه که باز هم تو حال و هوای همون مساله بودم که تو سفرنامه رسیدم به این فایل.
خوب که فکر کردم دیدم من خواسته ای دارم،برای رسیدن به این خواسته باید باورهای درستی در خودم بسازم،جالبه که به وضوح میبینم علت نرسیدن به این خواسته اینه که باورهام درسته تغییر چشمگیری داشته ولی هنوز خالص نیست،نجواها میاد .جالبه حس حسادت تو وجودم ایجاد میشه،گاهی حس عقب افتادن
نجواها می چرخه تو ذهنم
خودم رو تحسین میکنم چون خیلی بهتر شدم نسبت به قبل چون واقعا دارم رو خودم کار میکنم
احساس لیاقت
باور فراوانی
اینها خیلی تو وجودم تغییر کرده و از اونجایی که شاگرد استاد عباس منشم
و باور دارم که این باورها و فرکانس های ماست که خالق جهانمون هست
از اونجایی که دیگه پونه ی قبل نیستم و ارزش های وجودی خودم رو بیشتر حس میکنم
پس دنبال خلق ان چیزهایی هستم که لیاقتش رو دارم
میدونم مسیرم درسته
نشانه ها هم این رو نشون میده
پس سعی میکنم کنترل کنم نجواهای ذهنم رو
همونطور که استاد گفتن کار راحتی نیست،اینکه تو موقعیت خاصی باشی و حالت خوب باشه،این هنره واقعا
با حال خوب ،به ذهنم میگم بسه،خاموش باش چون کلی اتفاقات عالی داره میوفته
پونه آفرین به این همه تغییرات
خوشحالم و منتظر اتفاقات عالی و ایمان دارم به تغییرات بزرگ زندگیم
خدایا شکرت
بنام خداوند هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و همه ی دوستان
روز 76 ام
استاد خیلی ازتون تشکر میکنم بابت این فایل های زیبا که خیلی به من کمک کرده بیشتر به زیبایی ها توجه کنم
چقدر این فضا زیبا هستش این سازه در حین سادگی یک عظمت و زیبایی خاصی داره
چقدر امنیت در این کشور برقرار است چقدر ثروت و فراوانی و ایده های بسیار خوب که کارها و براشون خیلی آسان کرده
من چقدر قبلاً نگاه خیلی بدی نسبت به آمریکا و مردمان اونجا داشتم ولی از وقتی با شما همراه شدم کلآ دیدم نسبت به این کشور عوض شده خدارو شکر،خیلی دوست دارم به این کشور سفر کنم و این جزو خواسته های من شده
قانون میگه روی هر چیزی تمرکز کنی از جنس همون وارد زندگیت میشود وقتی در مسیر درست قرار میگیری به بهترین و آسان ترین راه ها برای رسیدن به آرامش و خواسته هات هدایت میشوی
استاد من خیلی چیزها از شما یاد گرفتم قبلاً معنی درست تقوا رو نمیدونستم الان فهمیدم که تقوا یعنی کنترل ذهن اصلأ همه چیز کنترل ذهنه این یک توانایی خیلی مهمی است که با تمرین میسر میشود و اگر در شرایط سخت بتونیم این کار رو انجام بدهیم نتایج خیلی فوق العاده ای برامون رقم خواهد خورد
در رابطه با مقابله با حسادت این رو از شما یاد گرفتم و خیلی دارم روش کار میکنم و وقتی این حس بد میاد سراغم واقعاً با این دیدگاه خودم رو آروم میکنم که هر کس در هر جایگاهی هست اون جایی است که باید باشد و خیلی خیلی سعی میکنم از موفقیت دیگران شاد شوم و همیشه موفقیت اونهارو تحسین میکنم
من الان در شرایط به ظاهر بدی هستم ولی واقعاً دیدم نسبت به این قضیه خیلی مثبته مطمئن هستم که ته این ماجرا به یک خیر بزرگی ختم خواهد شد و من به صبوری خودم افتخار خواهم کرد بعضی وقتها نجواهای ذهنم خیلی اذیتم میکنه ولی من واقعاً خیلی سعی میکنم حالم رو خوب نگه دارم و این حرف شما خیلی به من آرامش میدهد که به هر چیز هر جور نگاه کنی همان میشود و من دوست دارم همیشه به همه چیز از دید خیر و مثبتش نگاه کنم خیلی خوشحالم و هر روز خدارو شکر میکنم که وارد این مسیر زیبا شدم چون اگر قبلاً این چالش برام به وجود می آمد من قطعاً واکنش الآنم رو نداشتم
در هر شرایطی میتوان با تغییر باور هامون به شرایط بهتری برسیم وقتی با ایمان حرکت میکنی و با ایمان روی باورها کار میکنی حتی غیر ممکن ها ممکن میشود اگر ایمان داشته باشیم خداوند داره مارو هدایت میکنه و افکار و باورهای توحیدی داشته باشیم هیچ چیزی نمیتونه مانع راه ما شود
وقتی تکاملمون رو طی کنیم و به هیچ چیزی در بیرون از خودمون قدرت ندهیم همه ی خواسته هامون در زمان خودش انجام میگیرد
به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی
گام پنجم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و تمام دوستان خوبم در این پروژه هدایتی
یادم میاد اوایل نمیدونستم کنترل ورودی یعنی چی؟ چطور میشه ورودی ها رو کنترل کرد؟ یعنی چی که کانون توجهم رو کنترل کنم؟ واقعا درکی نداشتم از این موضوعات و چگونگی اما وقتی که فایل ‘غذای روح چگونه تامین میشود’ رو شنیدم انگار تاازه متوجه شدم این همه تاکیدی که شما روی کنترل ورودی ها داشتید و این غذایی که انقدر روی کیفیت و جنسش تاکید دارید دقیقا چی هست؛ اینکه ورودی های من برمیگرده به تمام آنچه که میشنوم، میبینم، دربارش صحبت میکنم، تایید میکنم، دربارش فکر میکنم و گفتگوهای ذهنی من به اون سمت هست و همه اینها میشه ورودی های من، همه اینها میشه فاکتورهایی که توجه من رو به خودشون جلب میکنن و من روشون تمرکز میکنم که انصافا کنترل کردنش هم کار راحتی نیست اما اهمیت این موضوع کاملا مشخصه، با چی؟ با نتایج ما.. چون اگر نتایج نادلخواه باشه این آلارمِ که یعنی ‘خودتو جمع کن’ و درواقع این جنس تجربیات ما رو به سمت این مسیر یعنی تنظیم و کنترل ورودی هامون هدایت میکنه، یا اگر درحال تجربه نتایج دلخواه و خیلی خوبی هستیم دوست داریم بیشتر از این جنس اتفاقات رو تجربه کنیم و به ثبات برسیم باز هم به سمت کنترل ورودی ها هدایت میکنه چون قانون اینه که
خروجی های ما چیزی جدا از ورودی های ما نیستند.
اهمیت خساست به خرج دادن برای فیلتر گذاشتن روی چیز هایی که میبینیم، میشنویم، دربارش صحبت و فکر میکنیم، و تایید میکنیم دقیقا اینجاست که مشخص میشه با انتخاب خودمون که غذای ذهن مون رو از چه جنس و کیفیتی میخوایم انتخاب کنیم؟! این روح و ذهن چقدر برای ما اهمیت تغذیش جدی شده؟ که هرچقدر بیشتر جدیت این موضوع رو درک کرده باشیم فیلترهای بیشتری برای انتخاب نوع غذای روح مون اعمال میکنیم و بعدش هم جهان دست به کار میشه.. یعنی اگر من میبینم نتیجه مدنظرم رو نگرفتم تعجب نکنم، ببینم ورودی هام به همون اندازه کیفیت لازم خروجیم رو دارند؟ ذهنم با باورهای قدرتمندکننده به اندازه کافی تغذیه شده؟ اونقدر که تونستم خسیس بودم که هرچیزی رو نبینم و نشنوم و دربارش فکر و صحبت نکنم؟ که الان توقع همچین نتیجهای دارم یا فقط دو روز فایل گوش دادم و الان بدون درنظر گرفتن تکامل و هیچ چی فقط انتظار دارم!!
وقتی ما روی کنترل کانون توجه و ورودی هامون حساسیت به خرج میدیم و در عمل تمام تلاش مون رو برای این کار میکنیم، بعد از یه مدت میبینیم چقدر کار راحت تری نسبت به قبل شده؛ وقتی نتایج رو میبینیم لذتبخش میشه انجام دادنش و اتفاقا الان که داشتم بهش فکر میکردم میبینم حداقل برای من، اصلا نمیتونم برم بشینم پای تلویزیون؛ نمیتونم هیچ فیلمی رو ببینم!! یعنی فرقی هم نداره محصول چه کشوری باشه، همین دیروز کنجکاو بودم درباره یه فیلمی اما همینکه زدم شروع استاد به دو دقیقه نرسید کلا رفتم بیرون از صفحه گفتم چه کاریه برم فایل گوش بدم!؛ یا هرچیزی رو نمیشنوی وقتی بحث های خاص میشه جمع رو ترک میکنی یا اصلا بحث رو عوض میکنی؛ یا توی هر جمعی شرکت نمیکنی؛ خیلی حساس میشی کندوکاو میکنی جنس صحبت های هر جمعی که تجربش کردی تا بار بعد حواست باشه که کجاها نباید برم با چه افرادی صحبت نکنم یا اگر جاهای خاصی باید باشم توی کدوم جمع ها نباشم یا روی صحبت جمع رو عوض کنم به سمت دلخواه خودم مثلا سه هفته پیش ما مسافرتی رو تجربه کردیم که عاالی بود و هدایتی دختر عمه های من هم با بچه هاشون که تقریبا هم سن و سال هستیم هم با ما همسفر شدن یادمه ما یکبار حتی ننشستیم بخوایم با هم فیلم ببینیم یا یه بحث نادلخواه داشته باشیم، همش بازی میکردیم یه شب وقتی خانواده هامون رفتن برای خرید و ما خونه بودیم، پیشنهاد دادم بریم پیاده روی باغ غدیر اصفهان رو ببینیم اونجا هم باز شروع کردیم بازی کردن و کلی بهمون خوش گذشت، یا وقتی رفتیم شهرهای دیگه و خانواده ترجیح میدادند سریال موردعلاقه شون رو ببینند ما شروع میکردیم پانتومیم بازی کردن و این کار ها و پیشنهاد ها همه ناخودآگاه بودند چون وقتی یک عادت و تغییر رو در خودمون ایجاد میکنیم نیاز نیست به اندازه اولین بار انرژی و زمان صرف کنیم برای آگاهانه انجام دادنش، آره بعضی وقت ها فراموش میشه اما فقط اون موقع هست که دوباره میای انرژی میزاری تا کنترلش کنی و به خودت یادآوری کنی که
این تغییر سر جاش هستا!! این نوع فیلتر گذاشتن روی ورودی ها هنوز باید باشه هاا و یوقت ذهن نخواد زرنگ بازی در بیاره از زیرش در بره! جهان هم وقتی میبینه واقعا کمک میکنه تا بتونی بهتر از پسش بر بیای..
استاد یادم میاد من هم وقتی دوسال پیش مادرجونم رو از دست دادم که ایشون هم خیلی به من لطف داشتند، ازم پیش همه فامیل تعریف میکردند و محبت شون رو بهم ابراز میکردند و از نوه های موردعلاقه ایشون بودم واقعا احساس بدی نداشتم! اولش که شنیدم احساساتی شدم ولی اصلا یادم نمیاد که یک لحظه احساسم بد شده باشه درحدی که روز مراسم مامانم بهم میگفت ‘زینب حداقل یکم خودت رو جلوی عموها و عمه هات ناراحت نشون بده، مثل فلانی دو قطره اشک بریز’ ولی من گفتم ‘مادرجون الان جای خیلی بهتری هست و میدونم که دوست نداره من ناراحت باشم’، در این حد آروم بودم و داشتم روزهای قشنگی که باهم داشتیم رو مرور میکردم:)) چون من اون منطق ها رو از شما یاد گرفته بودم چون میدونستم که توی همچین روزی هست که باید بیشتر از هر موقع دیگه کنترل ذهن داشته باشم وگرنه به قولی روزهای خوب که کاری نداره ذهنت رو روی زیبایی ها متمرکز کنی، چالش زمانی هست که شرایط ناجالب باشه و تو باز هم بتونی این کار رو انجام بدی.
استاد الان خیلیی بهتر متوجه میشم وقتی میگید هرکس هرجایی که هست دقیقا جاییِ که باید باشه، چون بهنظرم جهان مراتب ما رو با همین کنترل ذهن مشخص میکنه و اینجوری هرکس با دیگری متمایز و تفکیک میشه.. اگر یه نفر رو میبینم با نتایج خیلیی بزرگتر از خودم اون حقشه اون دقیقا جای درستشه ایول بهش که تونسته بهتر از من عمل کنه؛ دمش گرم که اومده روی خودش سرمایه گذاری کرده و مهارت ها و توانمندی هاش رو گسترش داده، از پس مسائلش بر اومده و ورودی هاش رو کنترل کرده اون باید این نتایج رو بگیره این عین عدالته حالا من چی؟؟ منی که میتونم همچین افرادی رو ببینم نشون میده که خودمم مشتاق هستم برای تجربه همچین جنسی از نتایج، وظیفهام چیه؟ تحسین و تایید کردن چون دیدن موفقیت بقیه و تحسین کردنش لازمه رسیدن به موفقیت های مشابه هست یعنی آخرش دست خودمه که انتخاب کنم از این حسادت در چه جهتی استفاده کنم؟؟ به عنوان عاملی برای مقایسه کردن خودم، سرزنش کردن خودم، زیر سوال بردن جایگاه اون فرد یا موفقیتش و در نتیجه نتایج مشابه برای خودم که حرکت نکنم و راکد بمونم یا نه به عنوان سکو و الگویی که بگم بابا ایول به اون، دمش گرم اگر تونسته من چرا نتونم؟! و خودم رو به سمت پیشرفت بیشتر، حرکت کردن، دیدن و تایید کردن توانمندی دیگران تشویق کنم و روی خودم کار کنم برای گرفتن نتایج مشابه.. من خودم خیلی توی بحث حسادت عالی نیستم ولی از بچگی الگویی که در رفتارهام بوده دقیقا اینجور بوده که اوکی حسادتم رو کردم؟ حالا چیکار کنم که منم به دستش بیارم؟ و داخل جلسه سوم دوره عزت نفس هم دربارش نوشتم و با تمرینات مرتبط با این مبحث خیلی زاویه دیدم بهتر شده.
باز هم بحث توحید و استفاده کاربردی اون در عمل:) چقدر این باورهای توحیدی بهت آرامش خاطر میدن و نگرانی هات رو کمتر میکنند، که ، همه چیز تغییر میکنه، و هیچ قانونی انقدر قدرتمند نیست که بتونه جلوی فردی که در مسیر درست با باورهای درست هست رو بگیره چون اون پشت ها باورهای قدرتمند تری از قوانین کشورها دارن کار میکنند باورهایی که میگن “با خداوند همه چیز ممکنه” و “هیچ چیزی اونقدر غیرممکن نیست که خدای من نتونه بهم بده”، قوانین کشورها چه کاره هستند؟ این قانون که یه روز اجرا میشه فردا عوض میشه، ولی قانونی که ما از جهان شناختیم داره یه چیزای دیگه میگه از شدن ها میگه از معجزه ها میگه از باورها و هماهنگ شدن ها میگه و تا وقتی که من تابع همچین قوانینی هستم هیچ قانون دیگهای در زندگی نمیتونه جلودار حرکت در مسیر درست من باشه و کسی هم که در مسیر درسته لااجرم جهان به سمت تجربه و نتایج درست هدایتش میکنه
خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا این گام رو هم با تعهد بردارم^^
(راستییی استاد آزمون دیروزم رو هم همونطور که خواستم بار اول قبول شدمم)
به نام خداوند قدرتمند
خدایا شکرت که این وقت شب، دارم روی خودم کار می کنم، چون می دانم آن چیزی که سرنوشت مرا رقم می زند کار کردن روی خودم است، خدایا هزاران بار شکرت، خدایا هزاران بار شکرت.
خوشحالم که در شبکه های مجازی حضور آنچنانی ندارم و از سرگرمی هایی که باعث می شوند از زندگی ام غافل شوم دور ام، خوشحالم که فقط روی اهداف خودم کار میکنم و حدالمکان وقتم را هدر نمی دهم.
خداوند قدرتمند را شاکرم که خودم را به اندازه کافی میشناسم و می دانم که شرایط را باید چطور رقم بزنم که در آن شرایط تلاش بیشتری کنم.
خدایا شاکرت هستم ، بابت این عدالت بی نقصی که برای این دنیا ساخته ای شاکرت هستم، هیچ اعتراضی به هیچ مسئله ای ندارم ، همه چیز عین تکه های پازل سر جای خودشان هستند و از بابت آن شاکرت هستم.
سپاسگزارت هستم که هر لحظه با من حرف میزنی و همیشه حواست به من هست، با شنیدن حرف هایت که از جنس سکوت هستند آرامش را در دلم احساس می کنم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
بابت بدن سالمم شاکرت هستم ، این بدن بهترین هدیه ای است که به من داده ای، تمامی تلاشم را می کنم تا آن را سالم نگه دارم، تمامی تلاشم را می کنم تا قدر نعمتی که تو به من دادی را بدانم.
این سلف کنترل را داشته ام که توانستم تا گام پنجم بیایم، انشالله تا گام 100 ام هم خواهم رفت.
بنام خداوند بخشنده و مهربان
روز 5ام از تعهد من
سلام به استاد عزیزم،مریم جانم و همه دوستان
به هر آنچه توجه کنی،از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه
اینو بزرگ نوشتم رو تخته و گذاشتم تو آشپزخونه تا همیشه جلو چشمم باشه
آره استاد شما درست میگین من اگر بدونم غذایی که میخام بخورم مو توش باشه لب بهش نمیزنم حتی اگر گشنم باشه
پس چطور برا ورودی های ذهنم فیلتر نمیذارم که هر چیزی واردش نشه
خیلی ممنونم از مریم جانم که با دوره کردن این لایو ها دوباره قانون برام یادآوری میشه
من اگر بتونم تو شرایط سخت ذهنم رو کنترل کنم پاداش ها بینهایته
یه باور درست بجای حسادت کردن:هر کسی هر کجایی که هست جای درستیه،جاییه که باید باشه
چطور احساسم رو خوب نگه دارم:تو زمانهایی که اتفاقات بهتری میوفته بیشتر توجه کنم بهش
دیدن اون اتفاق بد از زاویه ای که بهم حس خوبی میده
استاد عزیزم تحسین میکنم ایمانی که به خدا دادین رو
اصلا هر موقع در مورد توحید حرف میزنین قلبم از جا کنده میشه
چقدر حالم خوب میشه وقتی اعتبار همه چیو میدین به خدا
سپاسگزارم از شما استاد عزیزم
هر کجا که هستید در پناه الله مهربان باشید
به نام خداوند مهربان، تنها یار و یاور و روزی رسان ما
سلام بر همگی
قانون جهان هستی این هست که به هر چی توجه کنی اساس اون موضوع رو وارد زندگیت میکنی
پس آگاهانه باید انتخاب کنیم که چه ورودی به ذهنمون میدیم و کانون توجه ما بر روی چه چیزی هست.
ورودی خوب به ذهنمون بدیم تا احساس خوب داشته باشیم.
تقوا: یعنی کنترل ذهن، مهمترین توانایی که باید روش تمرین بشه هم در مرحله ورودی به ذهن دادن که آگاه باشیم کنترل کنیم و هر چی رو نبینیم و نشنویم و هم در شرایطی که احساسمون بده که کنترل ذهن سخته، ولی باید تمرین کرد و اگر بشود پاداشها از راه خواهند رسید.
در خصوص حسادت کردن هم با این تفکر که هر کی در هر جایی هست جای درستش هست و هیچ بی عدالتی صورت نگرفته و به جاش تحسین کردن جایگزین شود، که اینم تمرین میخواد.
در هر شرایطی می توان زندگی را تغییر داد و اصلا کار نشدی نیست.
حفظ کردن احساس خوب باید زیاد انجام شود و با تغییر زاویه دید و بهبود باورها و تغییر آنها می توان به احساس خوب پایدار رسید.
خداوند در هر لحظه چه در خواب و چه در بیداری به ما الهام میکنه در مورد همه چی و مهمترین باور برای دریافت الهامات اینه که من لایق دریافت الهامات خداوند در هر لحظه هستم.
قواین مردم تاثیری در زندگی ما ندارد و قوانین خداونده که اگر بهش عمل بشه و جدی گرفته بشه به هر آنچه که می خواهیم، خواهیم رسید.
ایمان به خداوند و قوانینش همه چی رو امکان پذیر میکند.
دست حق یارتان