live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم - صفحه 27


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم
    374MB
    49 دقیقه
  • فایل صوتی live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم
    47MB
    49 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

353 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سپاس و ستایش خدایی را سزاست که به احوال بنده هایش آگاه است.

    هر بار تحفه ها و هدایای جدیدی را از این سرای پر بار و پر از معرفت دریافت می کنم،

    هر بار ذوق شنیدن یک نکته تازه که دفعه قبل آنرا نشنیده بودم مرا فرا می گیرد.

    این آگاهی ها آینه ای است که عیب هایمان را به ما نمایش می دهند.

    هر جایی که انرژی و تمرکزت آنجاست، آفرینش هم آنجاست

    چقدر این قانون ساده است و در عین حال مهم

    حال چقدر ایمان و تعهد می خواهد تا بر روی این اصل ثابت قدم و استوار بمانی

    رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    خدایا، بعد از آنکه راهنمایی‌مان کردی، دل‌هایمان را از حق منحرف نکن و خودت توفیق دریافت رحمتت را به ما بده. آخر، تنها تو بخشنده‌ای.

    چه ساده است، تعهد، تمرکز، ایمان در عین حال اساسی و مهم

    خداوندا بر بنده منت گذار با هدایت و حمایتت و مرا به راه راست هدایت کن، همان راهی که نعمت آرامش و لذت و احساس خوشبختی در آن است.

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    گوهر ناب گفته:
    مدت عضویت: 736 روز

    گام 24.خدایا شکرت که به نجواهای ذهنم توجه نکردم و بر نجواها پیروز شدم که لازم نیست بیای کامنت بذاری به هزار دلیل که برام آورد ولی من بهش غلبه کردم که حس خیلی خوبی دارم،و اما ما اگه دنبال خوشبختی و ثروت سلامتی و روابط عالی هستیم باید بریم دنبال حرفه ای که ازش لذت ببریم که عاشقش باشیم که اگه شبانه روز کار کنیم خسته نشیم که اینقدر خوش بگذره که متوجه گذر زمان نشیم بعد اینجوری ثروت دنبال ما میاد،نمیخاد ما زجر بکشیم و دنبال پول بدویم ما از مسیر لذت می‌بریم و حال میکنیم پولم میاد دنبال ما. و اینکه خودمانو با هیچ کس مقایسه نکنیم چون ما نمی‌دونم اون آدم تو چه مداریه چه باورهای داره چقدر تکاملشو طی کرده،و عجول نباشیم که عجله کار شیطانه بذاریم تکامل طی بشه یه شبه نه پولدار میشم نه استاد میشیم نه میتونیم بدن عضلانی بسازیم نه میتونیم روابط داغونو درست کنیم چون یه شبه به این مرحله نرسیدیم که یه شبه هم درستش کنیم،بعدم نترسیم که رویا داشته باشی شجاع باشیم ایمان داشته باشیم ما خواسته داشته باشیم به چگونگیش کاری نداشته باشیم ما طرف خودمون درست انجام بدیم بقیه اشم بذاریم خدا درست کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    گام 25 ، خدایا شکرت واسه تعهدی که داشتم

    استاد شما اصول اصلی یه کسب و کار گفتین چیزی که تپ قلب هر انسانی که روحیه کارآفرینی داره هست

    از بچگی دوست داشتم صاحب کسب و کار خودم باشم … لذت میبردم ازینکه خلق کنم و خودم انرژیمو روی چیزی بزارم که مال خودم عست همش حتی با وجود سخت بودنش واسم لذت بخش بود ( فکر کنم طبق جلسه 2 روانشناسی ثروت 1 و موضوع اهرم رنج و لذت تواین زمینه اهرمم درست بود )

    ولی یه مطلب که فکر کنم خیلی برام جالب اومد

    توی کارم تا نتیجه مولا نمیومد یا کم بود داد اطرافیان در میاد ، بعد من انقد تو این سیکل معیوب قرار گرفتم و به خودم شک می کردم مخصوصا وقتی که هی دیگران رو مثال میزدم مولا فلانی کارمند یا هر شغل ساده دیگه

    قشنگ احساس میکردم توانم کم میشه اشتیاق و باورهام تحلیل میره و به همون نسبت نتیجه روی شغلم سینوسی می‌شد

    امروز که این فایل رو گوش دادم دقت کردم به زندگی همون اطرافیانی که اینا رو بهم میگفتن و من تاثیر میگرفتم دیدم اصلا اونا موفقیت کاری نداشتن تو زندگیشون …… و دائم سرم میکشیدن تو کار بقیه که داره چیکار میکنه ما همون روش با همون کار رو کنیم ( اینم بگم ضررهای مالی هم داشت براشون )

    الان به خودم میگم من از بچگی عاشق بیزینس شخصی بودم

    به لطف خدا تو این سایت شغلی که تا حدود زیادی بهم می خورد رو پیدا کردم

    پس چرا هی دلسرد شم با تکانه های اطرافیان که فقط سرشون تو کار بقیه هست که تو چه زمینه ای چه موفقیتی بدست آوردن ( واقعا مثل یک ویروس تو جامعه وجود داره )

    و اینکه چون مرسوم هست من گول می خوردم که پس درسته منم باید اینجوری باشم

    ولی این قلبم بخدا مقاومت سختی داشت

    و استاد شما هم که امرور با دلیل و استدلال گفتین من محکم تر شدم

    فکر میکنم ازین به بعد دیگه تاثیر کمتری از فشار های بیرون بگیرم

    خب قلب آدم آروم میشه

    و فرکانسش خالص میشه وقتی که دوباره درک میکنه من خالق زندگیم هستم پس خالق کسب و کارم هستم بدون تاثیر از اتفاقات بیرونی گه همیشه و همیشه بوده ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1558 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه ی دوستان

    گام 25

    این مسلمِ همه دوست دارن به ارزوهاشون برسن،اما این اتفاق نمی افته

    چرااااا؟؟؟

    چون همه چیز این دنیا قانون داره

    درخواست باید واضح و شفاف باشه تا راه ها گفته بشه.

    باورها باید هماهنگ با خواسته مون باشه

    این دیگه هنر خودمه تا طبق خواسته هام بگردیم باورهایی که به رشد و بهبودم کمک میکنه رو پیدا کنم یا بسازم و تکرار و تکرار کنم.

    همین خودش اولین قدمِ

    خیلی وقت ها، خیلی ها حتی توانایی گفتن خواسته هاشون رو ندارن

    بازم چراااا؟؟؟

    چون باور به اجابتش ندارن.به چگونگی و کِی و کجاش فکر میکنن، دو دو تا چهار تا میکنن، و تو ذهن منطقی شون حور در ننیاد حتی آرزو کردن و خواستن اون مورد دلخواه.

    و به راحتی شایدم با حسرت ازش گذر میکنن.

    خود من هر وقت ذهنم میزنه به جاده خاکیِ جطوری و کجا، میفهمم دارم دور میشم، احساس سردی و دوری بهم دست میده. اما وقتی که فقط میخوام و سعی میکنم قدم بردارم و توکل میکنم به رب العالمین و به ادامه کار امیدوارم،،، بسیار احساس لذت و شور و شعف دارم.و انگیزه ام قوی تره برای ادامه ی راه.

    به قول استاد قدم اول رو بردارم، پله پله راه روشن میشه، ایده ها گفته میشه

    اولین قدم :

    1) وضوح خواسته و درخواست

    2) هماهنگ و هم جهت کردن باورها در مسیر خواسته

    3) گذاشتن تمرکز لیزری

    4) داشتن تعهد ،انگیزه،شور و شوق،امیدواری به نتیجه دهی،لذت از کار و صبر برای طی شدن قانون تکامل

    باورهای بنیادین:

    الطیبات للطیبین،من رو قسمت خودم کار کنم،کیفیت کار و شخصیتم رو ببرم بالا،جهان و قانون بقیه اش رو انجام میده

    دنبال نوفقیت های یک شبه و سریع نباشم،قانون و تکامل به این صورت نیست

    وقتی مسیر درست رو پیدا کردم، شاخ و برگ های اضافی رو حذف کنم. که این عمل شجاعت میخواد.تمرکز روی مسیر درست تعهد میخواد.ادانه دادن اون مسیر درست ایمان میخواد.

    نا امید نشدن توکل میخواد.

    نا امیدی کی اتفاق میوفته؟؟؟

    وقتی خودم رو با دیگران مقایسه کنم، وقتی گیرِ نتیجه باشم، وقتی امید و توکلم رو از دست بدم

    صرفا پول داشتن لذت نمیاره،لذت بردن از مسیر درست، پوووووووول میاره.

    مسیر درست همون مسیریِ که ازش لذت میبرم.مسیری که وابسته به چیزی نیست.مسیری که دارم هدف هام رو دنبال میکنم.طی کردن این مسیر خیلی لذت بخش تر هست تا نتیجه

    آینده ام رو خودم خلق میکنم،فارغ از هر عامل بیرونی مثل ریئس جمهور، قیمت دلار، لوکیشن زندگی، و…

    اگر تمرکزم رو بزارم روی اهداف و کارهای خودم، جهان پاداش میده

    برای اینکه ذهن هماهنگ بشه با خواسته هام باید براش الگو بیارم، با منطق بهش ثابت کنم.الگوهایی پیدا کنم که در پیشرفت و بهبود بهم کمک میکنه

    فرصت همه جا هست، فرصت ها فراوان هستن

    با استناد به ایات قران با موضوع مهاجرت، حقیقت مهاجرت اینه که به رشد و پیشرفت کمک میکنه.در مهاجرت نیروهای خفته یا همون پتانسیل ها شکوفا میشن.مهاجرت انسان رو متوکل تر میکنه.

    کی میتونه مهاجرت کنه؟؟؟

    کسی که شجاعت، جسارت و ایمان داره

    سعی ان رو بر این بزارن که تو نقطه امن نمونم.خودم رو به چالش بکشم.در مسیر مورد علاقه ام، برم تو دل ترس هام.و امیدوار باشم که حتما به خواسته ام میرسم.

    یه مثال میزنم از بهبود در مسیر تعالی شخصیتم، چون خودم وقتی کامنت دوستان رو میخونم، مثالهاشون در زندگی خیلی بهم کمک میکنه موضوع رو بهتر درک کنم.مقال من اینه که: من سالها پیش خیلی عامل بیرونی( که همسرم بود) رو دخیل میدونستم در انجام کارهام.حتی خیلی ترس داشتم تا اونجایی که وقتی چیزی رو بهش میگفتم یا میخواستن منو جایی ببره، تا شنیدن نظرش تپش قلب میگرفتم و اصلا استرس ترس تمام وجودم رو میگرفت که مبادا مخالفت کنه یا حتی با تندی باهام برخورد کنه.

    حتی برای جایی رفتن باید حتما اجازه میگرفتم و خودش حتما باید منو میرسوند.

    به لطف ارباب سخاوتمندم ، این قدرت رو با طی کردن تکامل ازش گرفتم و به خدای ارحم الراحمین دادم.

    و همیشه با خودم تکرار میکنم، این مرد تو زندگیت هیچ کاره اس، هیچ تاثیری تو زندگیم نداره.فقط فقط ارباب منه که هدایتم میکنه به خواسته ام

    به اندازه ای که کار کردم دارم نتیجه میگیرم.

    خودم با ماشین خودم هر کجا دوست دارم میرم.

    و اون نگرانی ها و استرس به طرز هیلی زیادی از بین رفته میتونم بگم حتی در حد 95٪

    جاهایی که پیشنهاد میدم بریم برای دورهمی و مهمانی ، گاهی اوقات موافقت نمیکنه که حتی من و بچه ها بریم، و اما من چکار میکنم؟؟؟

    تو دلم میخندم و میگم: تو هیچ قدرتی در زندگی من نداری.این خدای منه که همه چیز رو جفت جور میککه تا من هر کجا بخوام برم.و در موردش نگران نمیشم و تجربیات موفق قبل رو با خودم مرور میکنم و ایمانم قوی تر میشه

    در اخر چی میشه؟ با پیشنهادم ن افقت میکنه بدون هیچ ناراحتی

    مثلا شب یلدا خواستن برم منزل خاله ام، با تتدی گفت نه میام نه شما برید.حتی به دعوت تلفنی شون هم جواب رد داد.

    در اخر چی شد؟ کاملا راحت وقتی دید ما آماده میشیم برای رفتن، او هم با ما آمد.

    از این مثالهایی که نباید قدرت رو به بیرون از خودمون بدیم زیاد دارم.وقتی عمل میکنم و نتیجه میگیرم، حرف های استاد رو کاملا و عمیقا درک میکنم و انگیزه ای میشه برای ادامه دادن.

    تشکر از استاد سخاوتمتد

    با عشق الهام لطیف

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2851 روز

      سلام خانم لطیف

      امیدوارم که روبه رشد و موفق باشید

      بسیار شما رو تحسین میکنم بخاطر این ایمانی که در وجودتون تقویتش کردید و میکنید و نتایجش دارید میبینید

      چقدر زیباست ادم توی هر موقعیتی که وجود داره میتونه به خودش ایمان به خدایی که تنها قدرت یاد اوری کنه

      انشالله که در مسیر خواسته هاتون و ایمان به خودتون و خدای بزرگ مستمر تر از دیروز باشید

      اون قسمتی که گفتید ما اماده کردیم و همسرم ما رو دید و اومد خیلی تحسین برانگیزه این جسارت و شجاعت شما

      در پناه خدا

      مریم درویشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 238 روز

    خدای من شکرت بابت توانایی کنترل ذهن

    خدای من شکرت بابت قوانین افرینش

    خدای من شکرت بابت قدرت خلق

    وقتی ارزویی دارم به چگونگیش کاری ندارم

    چگونگی با خداست

    خدایی که سریع العجابه

    خدایی که اجابت میکنه

    وقتی خواسته ای دارم

    خواستمو واضح میکنم

    باورای هم جهت میسازم

    و هدایت میشم

    وقتی خواسته ای دارم

    تمام تمرکزمو میزارم روش

    تمام فکرمو میزارم روش

    تمام تعهدمو میزارم روش

    وقتی خواسته ای دارم

    از مسیرم لذت میبرم

    چون زندگی یک تجربه است

    یک مسیر است

    خودم را با کسی مقایسه نمیکنم

    میدانم که خودم جان

    چقدر ارزشمند است

    میدانم چقدر لطیف است

    چقدر دوست داشتنی

    و در پی موفقیت است

    به او و گام هایش

    اعتماد میکنم

    و او را ارزشمند میدانم

    فارغ از نتیجه ها

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    سلامممم به دوستای پر انرژیم ؛

    شجاعت میخواد وقتی یه مسیری رو میدونی که درسته شاخ و برگ های اضافه اش رو رو بکنی و ایمان میخواد که ادامه بدی….؟

    ممکنه نامید بشی ولی دلیلش رو میدونی؟

    بخاطر اینکه همش خودت رو مقایسه می‌کنه

    بستنی فروشی محله رو با آش فروشی خودت مقایسه نکن

    چون بستنی فروشی داره جواب میده دلیل نمیشه تو بخوای تغییر مسیر بدی باید به مسیر آش فروشی ایمان داشته باشی که جواب میده

    فقط یه عشق با باورهای درست و تمرکز صد درصدی میخواد

    حالا اگه اینکارو رو بکنی چی میشه؟

    بخدا قسم که از زندگیت لذت میبری‌

    اینو بِدون که :

    彡 پَِوَِلَِ لَِذَِتَِ نَِمَِیَِاَِرَِهَِ 彡

    ●ܩܢܚࡅ࡙ܝ‌ ܠܥ̇‌‌ࡅ߳ߺߺܙ ܢ̣ܟܿܚ݅ࡍ ܝ݆ߺࡐ‌ܠܙ ܩࡅ࡙ߊ‌ܝ‌ܘ●

    سخن استاد:

    《من وقتی رایگان کلی برنامه گذاشتم و کلی هم بدهکار شدم

    داشتم از زندگیم لذت می‌بردم چون که داشتم هدفامو پیگیری میکردم

    نقطه سر خط.》

    ما نیاز داریم برای رسیدن به هدفمون یه مسیر رو با استمرار ادامه بدیم و وقتی ادامه میدی خداوند سریع یه نشونه میده که ادامه بده و بهت امیدواری میده که راهت داره جواب میده

    استمرار و تمرکز استاد روی سایت باعث شده کلی سوال های تکراری رو قراره نباشه برای هر دوست دوباره تکرار کنن و یه عالمه کار شده روی این موضوع و چون استاد تمرکز و انرژی گذاشته بخاطر همین الان اینقدر سایت با ارزشی و پر محتوایی شده الان….

    پس پلن چیه؟؟

    چیکار کنیم؟

    شغل پول دار!! نه خیر

    کاری که عاشقش هستی رو برو دنبالش و تعهد بزار و عشق بزار یهویی دنبال نتایج عالی نباش و عشق کن و از مسیر لذت ببر و ادامه بده و هر بار با هر قدمت رشد می‌کنی

    قطعا جهان پاسخ میده به این مسیر زیبا و پر تلاش و پر از عشقت

    آینده ایران نداریم!

    آینده هرکسی رو خودش می‌سازه

    زندگی من رو افکار و باورهای خودم میسازه

    בوستتون בارمـ

    בر پناـہ حق

    ’20:50

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    کامنت چهاردهم

    30 آذر 1403

    کارهات رو حول محور هر بیزینسی که عاشقشی انجام بده و بعد با تمرکز بالا بگو:

    من چه چیزهایی میخوام؟

    چه ابزارهایی دارم برای رسیدن به خواسته هام؟

    تعهد بده

    به بقیه کاری نداشته باش

    توی اون حوزه کار کن، عشق کن، لذت ببر، دنبال نتایج آنی نباش، چیز یاد بگیر، پیشرفت کن، از زندگیت لذت ببر، ادامه بده، رشد کن، اونوقت جهان بهت پاسخ میده.

    چیزی که دیشب فهمیدم این بود که من نباید برای خودم آگهی چاپ میکردم.

    اگر در فرکانس درستی باشم، افراد بدون اینکه حتی یک آگهی هم ببینن میان پیشم.

    خدایا من باید از چه مسیری برم؟

    میشه کمکم کنی؟

    منی که تازه کارم رو شروع کردم، چه باوری باید بسازم برای اینکه افراد من رو بشناسن؟

    چه قدمی باید بردارم برای انجام این کار؟

    عمل به تعهد اول:

    امروز برای شناخته شدن، توی اینستاگرام مثل هر روز استوری گذاشتم.

    نمیدونم مسیرم درسته یا نه.

    اصلا نمیدونم دارم حرکت میکنم یا آب در هاون میکوبم.

    اصلا نمیدونم اینا اسمش حرکته یا در جا زدنه.

    ولی پیش میرم ببینم چی میشه.

    یا جواب میده یا ازش درس میگیرم.

    چطور باید کسب و کار خودم رو به افراد بشناسونم؟

    چطور؟

    این چطوره سمه!

    چطورش به من مربوط نمیشه.

    من سمت خودم رو انجام میدم.

    اون چیزهایی که به ذهنم میاد رو انجام میدم.

    بقیش دیگه مهم نیست.

    چطورش سمت من نیست.

    عمل به تعهد دوم:

    روی سایت کامنت گذاشتم و گزارش دادم.

    کامنت هام به دلم نمیشینه.

    انگار عمیق نیست.

    انگار عمل کردن هام به درد نمیخوره.

    دارم قدم های بسیار کوچیکی بر میدارم و نمیدونم اون قدم بزرگه چیه که بخوام برش دارم.

    بازم بهتر از درجا زدن و متوقف شدنه.

    خدایا اگه مسیرم درسته بهم یه نشونه بده و واضح و شفاف بگو. جوری که قلبم قبولش کنه.

    اگر هم اشتباهه بازم بهم یه نشونه بده و بگو از چه مسیری باید برم.

    خدایا سر در گمم.

    نجاتم بده.

    عمل به تعهد سوم:

    نمیدونم چرا تا میام پیشرفت کنم، یه مانعی برام به وجود میاد.

    خدایا این کدوم ترمزمه؟

    این چه باور مخربیه که پیداش نمیکنم؟

    شاید خودم از درون نمیخوام پیشرفت کنم، چون خجالت میکشم که اول کار موفق نشم و همه مسخرم کنن.

    شاید ترس از کلاس آنلاینه.

    شاید میترسم پشت سرم حرف بزنن.

    شاید خودم هنوز با خودم رو راست نیستم و نمیدونم چرا دارم قدم برمیدارم.

    نمیدونم.

    با تمام این اوصاف امروز هم سعی کردم از زندگیم در قالب یک انسان لذت ببرم.

    اتفاقا امشب، شب یلدا بود و کلی به هممون خوش گذشت.

    خدا رو شکر

    صدها هزاران مرتبه شکر

    سپاسگزاری های امروزم:

    پروردگار مهربانم سپاسگزارم به خاطر دختر نازنینی که بهم دادی. تو من رو اجابت کردی. پارسال ازت خواستم دختردار بشم و امسال اولین یلدای دخترم رو جشن گرفتیم. چقدر خوب و نزدیکی. مرسی که انقدر سریع الاجابی. سپاسگزارم.

    خدایا شکرت به خاطر کلی خنده و رقص و شادی که امشب تجربه کردم.

    سپاسگزارم به خاطر تمام انسان های نازنینی که امشب دیدم و کلی در کنارشون شاد بودم.

    پروردگار مهربانم شکرت به خاطر انسان های فامیل خودم و انسان های فامیل همسرم که همگیشون جواهرن.

    خداوندا شکرت که من رو با بهترین انسان ها همنشین کردی.

    شکرت که هم خانواده ی خودم فوق العاده هستن و هم خانواده ی همسرم.

    پروردگارا شکرت به خاطر دل های پاک همشون.

    پروردگارا از گنجینه ی نعمت و ثروت و فراوانیت بهشون زیاد ببخش و زندگیشون رو سرشار از عشق و شادمانی کن.

    پروردگارا به خاطر حضور پدرم در زندگیم ازت سپاسگزارم.

    امشب تولدش بود و من ازت ممنونم که در زندگیم دارمش.

    خداوندا شکرت به خاطر همه ی عزیزانی که در زندگیم دارم.

    پروردگارا شکرت.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    کامنت سیزدهم

    29 آذر 1403

    پریروز یه معجزه رخ داد و من بی توجه از کنارش رد شدم. امروز که داشتم فکر میکردم تازه فهمیدم معجزه بوده!

    من اهل بجنوردم. بجنوردی ها اکثرا نون بربری میخورن و من هم عاشق بربری هستم.

    همسرم اهل اصفهانن و من بعد ازدواج اومدم اصفهان. اصفهانی ها اکثرا نون تافتون یا لواش میخورن (تا جایی که من دیدم).

    ما نزدیک به هفت ساله عروسی کردیم.

    در تمام طول این مدت من هروقت میرفتم بجنورد یا تهران، بربری میخوردم و کیف میکردم.

    وقتی برمیگشتم اصفهان هم تافتون میخوردم.

    اما اتفاقی که افتاد این بود که پریروز صبح پاشدم و به آسمون نگاه کردم.

    ابرها رو دیدم که چقدر زیبا کنار هم قرار گرفتن و منظره ی خیلی قشنگی رو خلق کرده بودن.

    از دیدنشون احساس بسیار خوبی بهم دست داد.

    چندین بار با خودم تکرار کردم و گفتم امروز ابرها شبیه نون بربری شدن.

    آدم دلش میخواد یه قالب کره بذاره روی این نون های آتیشی و عسل بریزه روشون، بخوره!

    چقدر از تجسم ابرها به شکل نون بربری لذت بردم. قشنگ احساس میکردم به جای ابر، بربری تو آسمونه و یاد بجنورد و نون و فتیر و بربری های معرکه اش افتادم.

    شب که همسرم اومد خونه دیدم یه پلاستیک دستشه.

    رفته بود بدون اطلاع من برام نون بربری خریده بود!

    اونم بعد این همه سال که در کنار هم داریم زندگی میکنیم!

    این اولین باری بود که خودش، بدون اینکه من بهش چیزی بگم برام این کار رو کرده بود!

    خیلی کم پیش اومده بود که ما بربری بخریم. اونم همش من درخواست میکردم.

    اما پریروز، بعد از گذشت نزدیک به هفت سال، خودش برام بربری خریده بود!

    ای خدااااا!

    اگه احساس خوب اتفاقات خوب حقیقت نداره، پس اینا چیه؟

    چجوری میتونم از کنارش رد شم بدون اینکه فکرم رو درگیر نکنه؟

    من اصلا این مورد رو توی سپاسگزاری هام هم ننوشته بودم!

    انقدر ذهنم راحت فریبم داده بود و این اتفاق رو برام خیلی عادی جلوه داده بود.

    خدایا شکرت

    پروردگار مهربانم از تو ممنون و سپاسگزارم

    خداوندا شکرت به خاطر بربری و لذتی که از خوردنش نصیبم کردی

    به خاطر همه چیز از تو ممنونم

    تو رساننده ی امری

    حتی اگر چیزی رو تو دلمون هم بخوایم و به زبون نیاریم، تو برامون اجابت میکنی.

    چون تو هستی که درخواست درخواست کننده رو اجابت کنی.

    پروردگارم شکرت

    زیبای من

    مهربانم

    ممنونم ازت

    پروردگارا، تو که انقدر دقیق و عالی اجابت میکنی، ازت یه درخواست دیگه هم دارم.

    کمکم کن بتونم برای عید، به خودم قدم اول از دوره ی دوازده قدم رو هدیه بدم.

    کمک کن در اون فضای فرکانسی قرار بگیرم و بتونم بخرمش.

    خدایا چند ساله که میخوام این کار رو بکنم.

    اما انقدر باورهای ثروت سازم محدود بوده که تا حالا نتونستم انجامش بدم.

    خدایا میخوام از عید 1404 تا عید 1405، هر ماه یک قدم رو بخرم و روی خودم حسابی کار کنم.

    پروردگارا اجابتم کن که تو درخواست درخواست کننده رو عالی اجابت میکنی.

    سپاسگزارم مهربانم.

    عمل به تعهد اول:

    امروز تمام آگهی ها رو پخش کردم.

    چقدر جالبه که قدم بعدی، درست بعد از پخش کردن آگهی ها بهم گفته شد!

    یعنی تا قدم قبلیت رو کامل برنداشتی، قدم بعدی بهت گفته نمیشه!

    ایده ای که اومد این بود که من کارم رو شروع کنم. چه کسی بیاد ثبت نام کنه چه نیاد مهم نیست. من کارم رو انجام بدم.

    هر روز دو ساعت درس بدم و از خودم فیلم بگیرم.

    میدونم وقتی این کار رو به انجام برسونم، قدم بعدی هم بهم گفته میشه.

    در حال حاضر ایده ام اینه که بعدش ویدیوها رو ادیت کنم و به صورت پکیج به فروش برسونم.

    اما نمیدونم قدم بعدی همینه یا نه.

    فعلا روی چیزی که بهم گفته شده تمرکز میکنم.

    عمل به تعهد دوم:

    روی سایت کامنت گذاشتم و روند رشدم رو گزارش دادم.

    عمل به تعهد سوم:

    امروز از زندگیم لذت بردم.

    کلی آهنگ گذاشتم و رقصیدم و تجسم کردم دارم یه مسافرت خارجی میرم. چقدر حالم خوب بود!

    یکی از خوبی های من اینه که قدرت تجسم فوق العاده بالایی دارم.

    انقدر عمیق میشم توی تجسم که اگه یکی منو از بیرون ببینه میگه این دیوانه شده! در حالی که من فقط غرق در تجسم میشم! برای همین هم وقتی کسی پیشم نیست تجسم میکنم. چون واقعا مثل دیوونه ها رفتار میکنم!

    با خودم حرف میزنم، یهو میزنم زیر خنده، داستان میسازم و اتفاقات رو خلق میکنم، اون اتفاقات رو زندگی میکنم، میرم لب دریا، میرم پیاده روی، اکسیژن خالص رو تنفس میکنم و کلی کار دیگه توی تجسماتم انجام میدم. جوری که انگار دارم توی یه دنیای دیگه زندگی میکنم.

    امروز هم مسافرت رو جوری تجسم کردم که انگار واقعا همونجا داشت اتفاق میفتاد.

    این فایل رو هم تا نصف بیشتر و بدون عجله و با آرامش خاطر دیدم.

    توی قسمتی از فایل به جواب یکی از سوالاتم رسیدم.

    همیشه با خودم میگفتم چطور بفهمم مسیرم درسته، و این پاسخی بود به سوالی که همیشه داشتم: “وقتی ادامه میدی، خداوند سریع یه نشونه میده که میگه داره جواب میده، ادامه بده!”

    سپاسگزاری های امروزم:

    خدایا شکرت که آگهی هام رو پخش کردم.

    خدایا شکرت که امشب شام رفتیم بیرون.

    خدایا شکرت که امروز کلی گوشت مرغ و بوقلمون گرفتیم و یخچال داره میترکه.

    خدایا شکرت که امشب تونستم فرزندم رو ببرم حموم که برای مهمونی یلدای فرداشب تمیز باشه.

    خداوندا شکرت که امروز تجسم بسیار قدرتمندی داشتم و لذت بردم.

    خداوندا شکرت به خاطر همه چیز

    ازت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    حسین مشه پور گفته:
    مدت عضویت: 388 روز

    به نام خدای مهربان

    دوستان اگر کسی میخواد در مسیر مورد علاقش پیشرفت کند رشد کند با تمرکز بزارد و اگر میخواهد کسب کارش رشد کند باید تمام توجه بزارد اونجا ن مثلا مثل بیتکوین و بورس و رمز ارز اینا شرک هستن چون داری به قدرت دورنیت و الله یکتا توهین میکنی تو خالق زندگی خودت هستی و خداوند این قدرت را از خودش به تو داده است پس لطفا درست ازش استفاده کن ک هم جهان به تو افتخار کند هم خدای مهربان آینده خودمو خودم انتخاب میکنم و خلق میکنم ن دولت شرایط کشورو و ‌………

    اینا شرکن این باور ها جلوی پیشرفت میگردن بچه ها فقط خدارو به عنوان رب قبول کنیدتمام مسائل شما حل شدس

    هرکجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    کامنت دوازدهم

    28 آذر 1403

    من باور نمیکنم که طی سه روز، ده نفر دانش آموز بیان و از برنامه های من استفاده کنن. برای اینکه باورم بشه، قرآن میتونه با منطق بهم ثابت کنه که میشود.

    توی اپلیکیشن قرآنی که دارم، کلمه ی رزاق رو جستجو کردم. فقط یک آیه توی کل قرآن برام آورد که کلمه ی رزاق رو داره. اونم آیه 58 سوره زاریات بود.

    56 زاریات:

    من جن و انس را تنها از آن رو آفریدم که مرا بپرستند. (از من به جای ما استفاده کرده. یعنی بدون اینکه شرک بورزیم و قدرتی رو بالاتر و برتر از قدرت خدا ببینیم، تنها خدا رو بپرستیم.)

    شرک خفی من کجاست؟

    وقتی دارم میگم باور نمیکنم توی سه روز، ده نفر بیان برای ثبت نام، یعنی باور نمیکنم خدا بتونه این کار رو برای من انجام بده.

    یعنی منی که دارم میگم خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم، خیلی هم به این حرف اعتقاد ندارم.

    یعنی من خداوند رو محدود به زمان کردم و میگم در قدرت تو نیست که توی سه روز این کار رو برای من انجام بدی.

    یعنی قدرت مدارس که طی این سه روز تعطیلن، از قدرت خداوند من بیشتره. اگر مدارس باز بودن شاید کسی آگهیم رو میدید. ولی چون بسته هستن، کسی آگهیم رو نمیبینه و برای ثبت نام نمیاد.

    یعنی قدرت کسی که داره آگهی رو میبینه از قدرت خداوند من بیشتره، و فقط در صورتی مردم میفهمن من دارم کلاس برگزار میکنم که مدارس باز باشن.

    در حالی که خداوند از بی نهایت طریق میتونه به من روزی برسونه. درسته که مدارس بسته هستن، اما مردم که هنوز میان بیرون. اگر من در مشیت ثروتمند شدن قرار داشته باشم، انسان های بسیار زیادی از کنار آگهیم رد میشن و آگهیم رو میبینن. اتفاقا کسانی رو خداوند برای من جور میکنه که نیاز به مهارت من دارن و دنبال کلاس زبان میگردن.

    اگر من خودم رو در مشیت ثروتمند شدن قرار بدم، دیگه مهم نیست مدارس بازن یا بسته. دیگه مهم نیست کسی آگهیم رو میبینه یا نه. اصلا دیگه مهم نیست من آگهی چاپ کنم یا نه. خداوند دستان بی شمارش رو به کار میگیره که به من خدمت کنن و به من روزی برسونن.

    پس اگر من باورم رو درست کنم، ده نفر که هیچ، صدها نفر در یک روز میان و از کلاس های من استفاده میکنن. درست مثل سایت عباسمنش دات کام که روزانه صدها و هزاران نفر انسان با کیفیت واردش میشن و از آموزه هاش استفاده میکنن. بدون اینکه یک قرون خرج تبلیغات کرده باشه.

    فقط باید یادم باشه که خداوند رزاقه. خداوند، من رو اشرف مخلوقاتش خلق کرده. خداوند من رو انسان آفریده و به خودش آفرین گفته. ملائکه به من سجده کردن چون من تکه ای از خداوندم. آسمان ها و زمین و هر آن چیزی که بین آن هاست، رام و مسخر خداوند و رام و مسخر منه. خداوند قادر مطلقه. میگه باش و میشود. پس من هم به اندازه ای که باور کنم، میتوانم قادر باشم. بگم باش و بشود.

    من قدم عملی برداشتم. من روی ترس هام پا گذاشتم. ترس از قضاوت شدن، ترس از اشتباه کردن، ترس از شکست خوردن، ترس از کلاس های آنلاین. من به تمام این ترس ها غلبه کردم و قدمی رو برداشتم که نزدیک به چهار ساله برنداشته بودم. چون میترسیدم که از پسش برنیام.

    من الذین آمنوا و عملوا الصالحات رو انجام دادم. من ایمان آوردم و در جهت هدفم عمل کردم.

    من الذین یومنون بالغیب رو به جا آوردم و بدون اینکه بدونم چه اتفاقی میفته، در مسیر هدفم قدم برداشتم.

    خداوند شنوا و بیناست. پس تمام کارهای من رو دیده و دعاهای من رو شنیده.

    وعده ی خدا حق است. خدا خلف وعده نمیکنه. بدون شک دوستان خدا، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند. کسی که بر خدا توکل کند، پس خداوند او را کافیست در امور. همین بس که کار تو به خدا سپرده شود.

    57 زاریات:

    من از آنان (جن و انس) هیچ رزق و روزی نمیخواهم، و نمیخواهم به من غذا بدهند.

    خداوند در اوج بی نیازی، تامین کننده ی نیاز تمام بندگان و موجودات و چیزهاییه که آفریده. خداوند انرژی برتر و قادر مطلقه. تمام نیازهای زمین و آسمان و هر چیزی که بین آنهاست رو برطرف میکنه.

    من هم بنده ای هستم از بندگان خداوند. من هم نیازهایی دارم که خداوند اون ها رو برآورده میکنه. همونطور که تا حالا برآورده کرده.

    من نیاز به خوراک و پوشاک و مادیات و انواع و اقسام نعمت هایی دارم که خداوند در زمین قرار داده. من هم از این زمین و نعمت های خداوند سهمی دارم. فقط به این خاطر که انسان آفریده شدم، لایق دریافت تمام نعمت ها در تمام زمینه ها هستم.

    خداوند از بندگان چیزی دریافت نمیکنه، اما همه چیز به بندگان میبخشه.

    58 زاریات:

    زیرا این خداست که مخلوقات بسیار زیاد خود را روزی میدهد و قدرتمند و بسیار نیرومند است.

    چقدر انسان و گیاه و حیوان و موجودات مختلف در زمین به وجود اومدن و خداوند به تک تکشون روزی رسونده. این همه مخلوق فقط با چشم ما قابل دیدن هست. مخلوقاتی که قبلا بودن، الان هستن و بعدا خواهند آمد. تمام این ها توسط خداوند دارن روزی داده میشن.

    من یک انسانم که خداوند من رو آفریده. خودش گفته از من نمیخواد که بهش رزق و روزی بدم، بلکه خداست که باید به من روزی بده.

    پروردگاری که این حجم عظیم از جهان و موجودات داخلش رو آفریده و با این نظم و ترتیب، همه چیز رو مرتب و منظم سر جای خودش قرار داده، نمیتونه برای من ده تا دانش آموز رو طی سه روز فراهم کنه؟ خنده دار نیست؟

    یعنی این قادر مطلقی که انقدر توانمند و رزاق و بخشنده و بزرگواره، نمیتونه برای من قدم به این کوچیکی رو برداره؟

    پس یه جای کار من داره میلنگه. وگرنه خداوند که همیشه داره رزق و روزی بی حد و حساب به بندگانش میده.

    خدایا به من کمک کن که در مسیر رسیدن به هدفم ثابت قدم باشم.

    میخوام ادامه بدم.

    چه به هدف رسیدم چه نرسیدم، انقدر ادامه میدم که بالاخره درهای نعمت و ثروت رو به روی خودم باز کنم.

    من لایق ثروت بی نهایت از جانب خداوندم هستم.

    پروردگارا عظمتت رو شکر.

    پروردگارا سپاسگزارم

    ای روزی رسان

    قدرتت رو سپاس میگم

    عمل به تعهد اول:

    امروز با همسرم رفتیم و جلوی سه تا مدرسه آگهی چسبوندیم. سه تا آگهی رو هم دادم به بچه های فامیل که ببرن مدرسه توی تابلو اعلانات بچسبونن. به خاطر آلودگی هوا نتونستم فرزندم رو ببرم بیرون و برای همین مجبور شدم زود برگردم. بقیش رو باید فردا بچسبونم.

    این هفته کلا همه جا تعطیل بود. هوا هم خیلی آلوده بود. منم دست تنها بودم و نمیشد با بچه برم بیرون.

    این که این آگهی ها رو هنوز نچسبوندم فکرمو مشغول کرده.

    من که میخوام قدم بردارم. پس چرا مسیر بسته میشه؟

    چرا شرایط جوری پیش میره که من برای انجام دادن کارهام به مانع بربخورم؟

    امروز به یک تضاد بزرگ برخورد کردم. نمیدونم چرا به محض اینکه سعی میکنم از لحاظ مالی پیشرفت کنم، یک چیزی پیش میاد که واقعا روحیه ی من رو خراب میکنه. یا مانعه یا بحثه یا یه چیز اینجوریه.

    نمیدونم کدوم ترمزه که باهام این کار رو میکنه.

    هر وقت به سمت پیشرفت قدم برداشتم، یه اتفاق اینجوری افتاده که حس خوبم اومده پایین. اما خدا رو شکر همه چیز زود ختم به خیر میشه.

    نمیدونم این کدوم باور مخرب منه که داره اینجوری عمل میکنه؟ نمیدونم!

    شاید احساس عدم لیاقته.

    شاید شرک ورزیدنه و من دارم نا آگاهانه به دیگران قدرت میدم.

    شاید همون ترس ها هستن که توی ناخودآگاهن.

    شاید عجول بودنم در انجام دادن کارهاست.

    شاید دفاع نکردن از حق خودم در برابر دیگرانه.

    نمیدونم چیه!

    اصلا شاید همش با هم باشه. نمیدونم!

    به هر حال امروز تا همینجا تونستم پیش برم.

    نمیدونم چرا حس میکنم این کارها کافی نیست.

    هیچ ایده ای هم برای قدم های بعدی ندارم.

    خدایا، یعنی باید چه کار کنم؟

    عمل به تعهد دوم:

    روی سایت کامنت گذاشتم و روند رشد کاریم رو گزارش دادم.

    عمل به تعهد سوم:

    امروز سعی کردم از زندگیم لذت ببرم.

    سپاسگزاری های امروزم:

    سپاسگزارم به خاطر حضور عزیزانی که فرزندم رو نگه داشتن که من بتونم برم آگهی ها رو بچسبونم.

    سپاسگزارم به خاطر پولی که در حساب هام دارم. زیاد نیست اما تا همین چند وقت پیش همونم نبود.

    سپاسگزارم به خاطر اینکه رزق و روزی زندگیم مدتیه زیاد شده.

    سپاسگزارم که از خانواده ی خوبی اومدم، با خانواده ی خوبی وصلت کردم و خانواده ی خوبی تشکیل دادم.

    پروردگارا سپاسگزارم به خاطر گرمای خونه.

    سپاسگزارم به خاطر برق و آب و گاز.

    سپاسگزارم به خاطر خونه ای که مال خودمونه.

    سپاسگزارم به خاطر ماشینی که مال خودمونه.

    پروردگارا شکرت.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: