اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و همه عزیزانی که این کامنت رو مطالعه می کنند
استاد نمی دونید چقدر این روزا خوشحالم از اینکه دوباره فعالیت تون روی سایت بیشتر شده ، با عشق همه فایل هارو نگاه می کنم و درس ها رو یاد میگیرم
من قسمت های قبلی این سری از فایل ها رو هم دیدم ولی کامنت نزاشتم ولی الان وقتی تجربیات دوستان رو خوندین منم ترغیب شدم کامنت بزارم
در مورد مسئله پیش فرض های ذهنی منم مثل استاد یک مثال در مورد درس خوندن دارم
چند سال پیش تازه قرار بود وارد دبیرستان بشم و انتخاب رشته کنم و با توجه به علاقه و نقاط قوتم تصمیم گرفتم رشته علوم تجربی رو انتخاب کنم توی رشته علوم تجربی در مقطع دبیرستان خب یک سری دروس تخصصی هست که شامل زیست و فیزیک و ریاضی و شیمی میشه و یک سری دروس هم هست که دروس عمومیه مثل فارسی و دینی و …
یادمه وقتی قرار بود انتخاب رشته کنم از دختر خالم که اونم رشته اش تجربی بود و فارغ التحصیل شده بود در مورد درس های این رشته و سختی و راحتی هاش پرسیدم
جوابی که دخترخالم بهم داد این بود که رشته تجربی رشته سخت و شلوغیه (از لحاظ داوطلب) ولی دروس اختصاصیش خیلی خوبن مخصوصا درس زیست شناسی !
و اینم گفت که من توی دبیرستان همیشه درس زیست شناسیم قوی بوده
همین یک جمله کافی بود تا توی ذهن من شکل بگیره که درس زیست شناسی درس خیلی شیرین و باحالیه و بخاطر همین دختر خالم زیست شناسی ش قوی بوده !
خلاصه منی که اصلا تا به اون سن زیست شناسی نخونده بودم و اصلا نم یدونستم محتوای این درس چیه با یک پیش فرض قبلی مثبت وارد دبیرستان شدم ، من همون سال اول که وارد دبیرستان شدم بالاترین نمره کلاس رو توی زیست گرفتم و همیشه برام درس جذاب و روالی بود ، بعد از یک مدت دیدم بعضی از بچه هامون چقدر از زیست بدشون میاد و به اصطلاح از این درس می نالیدن ، بعد همیشه به خودم میگفتم بابا درس به این خوبی ! مگه چی داره که این همه سختش می کنن ولی خب مسئله اینجا بود که درس زیست شناسی به خودیه خود نه تنها درس آسونی نبود بلکه کلی جزئیات و مفاهیم نسبتا پیچیده داره ولی چون من با یک پیش فرض ذهنی مثبت ، نسبت به این درس وارد دبیرستان شدم ، همیشه توی این درس خوب بودم و هستم
البته عکس این قضیه هم برام اتفاق افتاده ، من توی این سه سال دبیرستان همیشه نسبت به درس فارسی مقاومت داشتم و همیشه توی ذهنیم درس بدرد نخور و سختی بوده و دقیقا بخاطر این طرز فکر معمولا حوصله خوندنش رو نداشتم و نمراتم توی این درس پایین میشد ، ولی وقتی فایل های (درس هایی از توت فرنگی 19 دلاری) رو شنیدم و استاد در مورد خودشون مثال زدن که الکی درس ریاضی رو برای خودشون سخت می کردن تصمیم گرفتم منم بشینم و برای یک بارم که شده بدون مقاومت و دیدگاه منفی درس فارسی رو بخونم و باورتون نمیشه توی این یک هفته که دارم فارسی می خونم چقدر از این درس لذت میبرم ، درسی که تا قبل این همیشه ازش بدم می اومد
و مطمئنم با همین تغییر دیدگاه امسال یکی از بالاترین نمراتم رو توی درس فارسی می گیرم
من یک برادر کوچیک تر از خودم دارم که وقتی 4 5 سالش بود از روغن های حیوانی مثل روغن دنبه خوشش نمی اومد و اگه موقع پخت غذا می فهیمد که مامانم داره توی غذا از روغن دنبه استفاده میکنه دیگه لب به غذا نمی زد
از اونجایی که مامان من هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی دستور پخت غذاشون رو حاضر نیست تغییر بده :) ، بجای اینکه دیگه توی غذا از روغن دنبه استفاده نکنه ، یواشکی توی غذا از روغن دنبه استفاده می کرد و الکی به داداشم میگفت روغن گیاهی استفاده کردم خلاصه اینجوری تا مدت زیادی روغن دنبه بجای روغن گیاهی به خورد داداشم بچاره ام میداد جالب اینجاست داداشم هم اصلا نمی فهمید که توی غذا از روغن دنبه استفاده شده و به مامانم می گفت غذا بدون روغن دنبه خیلی خوشمزه تره !
آره خلاصه که همون طور که استاد گفتن دیدگاه و باور های ما باعث میشه مغز ما حتی واقعیت رو هم برامون جور دیگه ای معنا کنه و تجربه کنه
استاد عزیزم خیلی ممنون بابت این فایل های آگاهی دهنده و پندآموز
مطمئنا یکی از سپاسگزاری های بزرگ من از خداوند بخاطر آشنایی با شما و عضویت در این سایته بی نظیره !
خیلی دوستون دارم ، هر کجا که هستید در پناه خالق یکتا باشید
هروز سعی کنید محبتتون روبه عزیزانتون همسر وفرزندتون ابرازکنید .جملات محبت آمیز به همسرتون بگید .همسرتونو بغل کنین و باهاش صحبت کنیین اگر مادرپدرتون وهمسر نیاز به کمک دارن قبل ازاینکه به شمابگن -شماباید اینقدر حس ششم قوی داشته باشین که بتوتید بهشون کمک کنین و اجازه ندین همسریا فرزند بیادبهتون بگه -اونموقع خورد میشه
اینقدرباید حواستون جمع باشه برای عزیزانتون که قبل ازدرخواستشون شما خودتون پیش قدم بشید درغیراینصورت هم خودتونو میسوزونین درآتش تنهایی و هم همسرومیسوزونید .ازمحبتتون -از آرامشتون به همسردریغ نکنید -اگراینجوری زندگی میکنید دوست من -شما همین الان تو آتیش هستین .نیازی به آتیش جهنم نیست هم خودتونو میسوزونید هم همسر وعزیزان رو .اینقدرفکرنکنین که باید زجربکشین تا لایق بشین .بریزید بیرون این افکارمنفی رو .به همسریدفعه بگین میخای بیای توبغلم -دلت برام تنگ نشده – میخای باهام صحبت کنی -یک خونه هست -یک ماشین هست یک کارت بانکی هست فقط جای خالی تو توخونه احساس میشه . بگوعزیزم میدونم جام خالیه توخونت .بگو -حرف بزن- ابراز محبت کن . چه چیزقشنگتر ازصحبت درباره عشق والگو شدن برای همه ملت .
همین ابراز محبت به همسر به اندازه تمام ثروت دنیا با ارزشه دوطرف رو مثل موشک میکنه درممنتوم مثبت چه چیز از رابطه عاشقانه بهتره .
سلام استاد عزیزم سید حسین عباس منش در مورد بارونهایی که میومد شمال کشور شهرستان ساری خیلی شایع بود ابرها رو بارور میکنند بچههای سپاه و هر وقتم بارون میومد من میگفتم ابرها بارور کردن بچههای سپاه و چقدر ذهن ما رو از خدا به دور کردند بارانی که تماماً به توسط خداوند انجام میشه بعداً فهمیدم که همه این شایعات دروغ بود من فکر کنم در مورد این مسئله هم صحبت کنید خیلی خوبه سپاسگزارم از شما استاد عزیزم
اول از همه عید سعید فطر را به همه عزیزانم تبریک عرض میکنم امید وارم عیدی پر از اتفاقات عالی داشته باشین
استاد عزیزم همین امشب من با چشم خودم دیدم چطور این پیش فرض های ذهنی گول زننده است
امشب پدرم رفته بود برای عید میوه و بعضی چیز های دیگر بخرد
وختی آمد دیدم یک چیزی آورده که ما هم در مغازه می فروشیم ازش سوال کردم که چند خریدی گفت من خریدمش 200 در حالی همین جنس با همین کیفیت ما میفروشیم 60 یعنی تقریبا سه برابر قیمت و بعد پدرم گفت این با آن چیزی که شما می فروشین فرق دارد این جنس اش فلان است و کیفیت اش با آن زمین تا آسمان فرق می کند
و همانجا متوجه شدم یعنی چقدر افراد زود باور می کنن چقدر این ذهنیت ها گول زننده است
و با خودم قانون را مرور کردم و دیدم واقعا افراد بدون این که فکر کنن خیییلی زود مسایل را قبول می کنن بدون منطق
و من باید برعکس عمل کنم هر چی را قبول نکنم و متوجه باشم که با کی حرف میزنم با کی بیشتر در ارتباط هستم و بیشتر باید در سایت فعال باشم چون اینجا جای است که ذهنیت همه را تغییر می دهد الهی شکرت
به نام خداوند مهربانی که هرلحظه هوامو داره و با عشق نگاهم میکنه
خدیا هرآنچه که دارم و هرانچه از خیر و نیکی به دست میآورم همه از سر لطف و از آن توست
خدایا شکرت که بازهم هدایتم کردی به این سایت الهی و توفیق داشتم فایل ارزشمندی دیگر از استاد عزیز رو گوش بدهم.
خداوندا سپاسگزارم که به ذهنم فدرت تجزیه و تحلیل آموزش های استاد عباسمنش عزیز رو بهم میدی.
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و دانا و خانم شایسته مهربان
من به لطف خدا دوسالی هست که تلویزیون رو کامل گذاشتم کنار و اخبار و اینا اصلا نگاه نمیکنم.
امشب اتفاقی خونه ی مادرشوهرم تلویزیون روشن بود و مادرشوهرم گفت وای دلار شده 108 هزارتومن و سکه هم فلان مبلغ.
اولش یه کوچولو اعصابم خورد شد و نگران شدم که وای چی میخواد بشه تو ایران با این تورم. میخواستیم بریم مهمونی منم هندزفری گذاشتم و مشغول گوش دادن به این فایل شدم چون مسیر دور بود.
الان استاد حرفی زدن که انگار اب روی آتش بود برام. استاد میگن اونموقع که من هیچی نداشتم بارها و بارها تکرار میکردم خداوند فرموده ازم بخواه و اونقدر بهت میدم که نتونی حساب کتاب کنی و چون وعده ی خدا هم حق و درسته قطعا میده و همینطور هم شد. منم با شرایط خودم مطابقت دادم و گفتم فرزانه دیدی استاد از خدا خواسته و خداوند بهش عطا کرده الانم تو مثل استاد از خدا بخواه و بارها و بارها تکرار کن و از اونجایی که خداوند وهاب هست حتما بهت میده.اصلا هم فرقی نمیکنه کجا باشی و تورم چقدره و دلار چقدره. و…
هرچند تا همین لحظه هم که شروع کردم روی خودم کار کنم و ذهنم رو کنترل کنم کلی هدیه و نعمت های مختلف و باارزش بهم عطا کرده.
خدایا سپاسگزارم که امشب هم نگرانی منو با عشق و هدایت کردنم به این فایل برطرف کردی و آرامش بهم عطا کردی.
سگاسگزار خداوند هستم که استاد عباسمنش و خانم شایسته ی عزیز رو برای هدایت ما فرستادن.
از استاد عزیز و خانم شایسته هم از صمیم قلب سپاسگزارم.
سپاس فراوان بابت این آگاهی های که در اختیار ما قرار میدهید
من دوتا دختر دارم وقتی کوچک بودند و مریض میشدند و آه و ناله داشتند بهشون میگفتم من یک دارویی به تو میدم که معجزه میکنه و خیلی قویه و همه میکروب های داخل بدنتون و از بین میبره و از طریق مدفوع آن خارج میکنه بعد یک دونه عدس رو برمیداشتم میزاشتم دهانش و با آب میگفتم قورت بده و همینطور میگفتم الان داره همه رو میشوره و میبره و بعد چند دقیقه خوب میشدند
کلا ماش و عدس و لپه جزو قرص های جادویی من بود
الان که دارم خودم رو بررسی میکنم میبینم که من خودم ذهنیت های بدی دارم که زندگیمو در جهت ناخوبی قرار داده ،اما اینقدر مقاومت دارم که با تغییر ذهنیت میتونم دستاورد متفاوتی داشته باشم که حتی میترسم تغییرش دهم چه برسه به تجربه کردنش
در حالیکه وقتی نتایج و تجربیات دوستان رو میخونیم میبینیم که چقدر ساده و زیبا میشه اگر تغییر ایجاد کنیم
خیلی سپاسگزارم بابت آموزشهایی که در اختیار مون قرار میدهید
درود خدمت استاد عزیزمم و مریم شایسته و بقیه دوستان عزیز
در باب این موضوع منم ی خاطره ای دارم ک خواستم بگم
من یه استادی دارم ک خدا حفظشون کنه واقعا دوسشون دارم ایشون دکترای مامایی دارن و یه مدتی به اینکار مشغول بودن یروز تعریف کردن ک یه خانومی ک خیلی ثروتمند و متشخص بنظر میرسیدن ناگهان نصف شب میاد مطبشون واسه معاینه چون درد داشته و استاد منم میخواد این بانو رو معاینه کنه ولی اون خانوم اجازه نمیده و میگه من فردا نوبت زایمانم هست توی بهترین لوکیشن و بهترین بیمارستان و اینا و نمیزاره خلاصه استاد ما به هر ضرب و ضوربی هست این بانورو راضی میکنه ک معاینه بشه چون میدونسته ک این اصلا به اون بیمارستان نمیکشه و ممکنه تو راه زایمان کنه و بعد از معاینه متوجه میشه این خانوم همین الان باید زایمان کنه! و از استاد ما اصرار و از اون خانوم انکار خلاصه استاد ما بهش گفت ببین من یه داروی خاصی دارم ک فقط واسه شما استفاده میکنم و این دارو باعث میشه هیچ دردیو نفهمی هنگام زایمان و استاد جالبه بهتون بگم اون خانم ظرف دو سه دقیقه زایمان کرد بدون هیچ دردییی و بعد ک این خانم و همسرش بعد از هدیه ی عالی به استاد رفتن پیش رئیس بیمارستان و قضیه رو گفتن رئیس زنگ استاد من زد ک شما چی زدی به این خانم ک هیچ دردیو متوجه نشده و استاد من گفته بود من هیچ داروی خاصی نزدم و آب مقطر بوده :))))
سلام و عرض عشق و احترام به استاد جانم و بانو شایسته عزیزم و دوستان پرمحبتم
چنتا مورد خیلی بولد شد تو ذهنم گفتم اینجا عرض کنم میتونه به باور کردن اینکه باورها کل زندگیمونو میسازن کمک کنه
اولیش همین حسین رضا زاده خودمونه
این بشر اعتقاد داشت حضرت ابوالفضل یک یلی بوده و قدرتمند بوده و اگه اسمشو بیاره قدرت میگیره ، یعنی نه فقط رضازاده بلکه 99 درصد ترکها همین اعتقاد رو دارن و تو کارهای سنگین و فیزیکی و ورزشی و… برای گرفتن انرژی بیشتر همگی باهم داد میزنن « یاااا ابلفض» ، و در کمال تعجب به شدت زورشون و قدرتشون و ایمانشون بیشتر میشه تا جایی که اقای رضازاده میشه قهرمان ملی و المپیک و جهان
ترکهای عزیز همگی یه یا ابلفضل بگیم کمر همت ببندیم ذهنیت مونو تغییر بدیم
مورد بعدی که محبوب استاد هم هست :
تو مدرسه بعد از اینکه مدیرا و معلمش میفهمه ( یا تشخیص میده) این پسر بچه بی استعداد و کودن هست یه نامه بهش میدن تا ببره خونه بده مادرش ( چون بلد نبوده بخونه همین کارو میکنه)
محتویات نامه رو هم مادرش میخونه که این نوشته ها بوده : «با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه ما نیز جای افراد ابله و کودن نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.»
اما مادرش میاد و نامه رو طور دیگه ای میخونه تا قدرتی به پسرش بده که خودشو باور کنه و این متن رو بجای نامه مدیر مدرسه برای پسرش میخونه:
«فرزند شما نابغه و باهوش است و مدرسه ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش بالا ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید»
همین جمله کافی بود تا این پسر بچه جوری خودشو باور کنه که در 13 سالگی اولین اختراع خودشو انجام داد و در سالیان بعد به دانشمند برتر قرن تبدیل شد
اون پسر بچه کودن ( از نظر مدیر مدرسه) کسی نبود جز آلبرت انیشتین
یه مورد دیگه هم هست که بنظرم توی ترکها بیشتره
اونم عطسه ناگهانی هست
دقیقا وقتی یکی از اقوام و خانواده من در یه جمعی یا تنهایی تصمیمی میخوان بگیرن صدای عطسه یکی درمیاد و همون لحظه همه میگن صبیر دِییر صبر اِلَه یعنی صبر اومده میگه صبر کن ( یعنی این کاری که میخوای بکنی خوب نیست و صبر کن چند دقیقه ، تو 99 درصد مواقع واقعا هم این صبر به نفعشون تموم میشه) ، اما اگه همون لحظه صدای یه عطسه دیگه هم بیاد یعنی صبر کنسله و این سرفه یا سرماخوردگی بوده :) پس کارتو انجام بده
یعنی یه چیزهایی ما ترکا داریم که خودم شاخ درمیارم از دیدنشون
یه مورد دیگه هم ما داریم که اگه شب باشه و شما آبجوش بریزی روی زمین احتمال داره یه دفعه بریزی روی یه بچه جن و اونو بکشی و همین باعث میشه خانوادش بیان و اسیرت کنن :)
و دقیقا چندین نفر میشناسم این اشتباه مرگبارو انجام دادن و جن زده شدن بعدش ، و این تلقین و اعتقاد به ضررشون کار کرده
حالا یه مثبتشم بگم
من خودمو یه آدم خوش قدم میدونم و هرجا میرم با خودم میگم الان مغازه طرف شلوغ میشه و دقیقا همین هم میشه و با بیان همین موضوع به فروشنده تخفیف خوبی هم بابتش میگیرم
خلاصه هرچقدر بیشتر این موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم باعث میشه بیشتر نقش باورهارو تو زندگیمون مهم بدونیم و بتونیم از همین قدرت به نفع خودمون استفاده کنیم
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستانم
الهی شکرت که یک روز زیبای دیگه بهم فرصت زندگی دادی
استاد بی نهایت سپاس برای این فایلهایی که با عشق ضبط میکنید که از هزار تا ویدیوهای که به قول خودشون
حرفه ی هست تاثیر گذار تر هست مثل این میمونه کار شما مثلا در یک رستوران بسیار حرفه ای از نظر زیبایی
و مکان درجه یک هست ولی کیفیت غذاش مفت هم ارزش ندارد معلوم که دیگه به اون رستوران نمیرم و خاطره
بدی هم از ان رستوران برام میمونه احتملا کسی هم بپرسه تبلیغات بدی در مورد انجا خواهم کرد
حالا این قصه استاد عزیزمون هست که با یک موبایل ساده این چنین با کیفیت و محتوایی پر مغز تولید
میکنید به چه سادگی و با چه تاثیر گذاری فوق العاده دم شما گرم
ذهنیت منفی و مثبت خیلی جاها بهم کمک کرده در مورد آدمها سفرهایم که در این روزهای عید نوروز در آن
بودم و دیشب برگشتیم هدایتی با لطف خدایم الهی شکرت
مثلا در مورد فلان شهر چیزهای ناجالب شنیدم و پیش فرض از انجا خوب جالب نیست ولی اگر پیش فرضها
را تغییر دهیم و آگاهانه بدون ذهنیت پیش فرض ادامه دهیم حالا در هر موردی واقعا تجربیات بهتری خواهیم
داشت و زندگی را برای خودمون در تمام ابعادش زیباتر میکنیم مهم اینه که ما هنوز به دلیل سبکی که بزرگ شدیم
باورهایی که داریم یکم باور این که منم دارم با ذهنیتم زندگی خودمو رقم میزنم نه هیچ کس دیگه انوقت جدی تر
آگاهانه تر زندگی میکنیم و این نیاز به تکامل داره نمیشه به زور و سرعت ذهنیت را عوض کرد مثل همیشه
مثال قشنگ ورزش بدنسازی که استاد عزیزم همیشه میگن همینه عجله نکنیم اجازه بدیم ذهنمون با باورهای
جدید عادت کنه با خودمون صحبت کنیم مثال بیاریم منطقی کنیم الگوهای منطقی بیاریم روشن تر کنیم
برای خودمون که این باور بهم کمک نمیکنه بیام عوضش کنم با منطق باوری را بسازم که بهم احساس آرامش
میده احساس زنده بودن و شادی میده امید میده همینه در تمام زمینه ها باید ادامه بدیم جاهایی که پاشنه آشیل
داریم ادامه بدیم باور سازی کنیم تا زندگی هم بهمون ثابت کنه که اره درسته همینه جهان همون آینه وار بهمون
نشون میده که چیکار کردیم الهی شکرت برای قوانین بدون تغیرت
شما را به خدای بزرگ و مهربانم میسپرم
خدا نگهدارتون
به نام خالق یکتا
سلام به استاد عزیزم و همه عزیزانی که این کامنت رو مطالعه می کنند
استاد نمی دونید چقدر این روزا خوشحالم از اینکه دوباره فعالیت تون روی سایت بیشتر شده ، با عشق همه فایل هارو نگاه می کنم و درس ها رو یاد میگیرم
من قسمت های قبلی این سری از فایل ها رو هم دیدم ولی کامنت نزاشتم ولی الان وقتی تجربیات دوستان رو خوندین منم ترغیب شدم کامنت بزارم
در مورد مسئله پیش فرض های ذهنی منم مثل استاد یک مثال در مورد درس خوندن دارم
چند سال پیش تازه قرار بود وارد دبیرستان بشم و انتخاب رشته کنم و با توجه به علاقه و نقاط قوتم تصمیم گرفتم رشته علوم تجربی رو انتخاب کنم توی رشته علوم تجربی در مقطع دبیرستان خب یک سری دروس تخصصی هست که شامل زیست و فیزیک و ریاضی و شیمی میشه و یک سری دروس هم هست که دروس عمومیه مثل فارسی و دینی و …
یادمه وقتی قرار بود انتخاب رشته کنم از دختر خالم که اونم رشته اش تجربی بود و فارغ التحصیل شده بود در مورد درس های این رشته و سختی و راحتی هاش پرسیدم
جوابی که دخترخالم بهم داد این بود که رشته تجربی رشته سخت و شلوغیه (از لحاظ داوطلب) ولی دروس اختصاصیش خیلی خوبن مخصوصا درس زیست شناسی !
و اینم گفت که من توی دبیرستان همیشه درس زیست شناسیم قوی بوده
همین یک جمله کافی بود تا توی ذهن من شکل بگیره که درس زیست شناسی درس خیلی شیرین و باحالیه و بخاطر همین دختر خالم زیست شناسی ش قوی بوده !
خلاصه منی که اصلا تا به اون سن زیست شناسی نخونده بودم و اصلا نم یدونستم محتوای این درس چیه با یک پیش فرض قبلی مثبت وارد دبیرستان شدم ، من همون سال اول که وارد دبیرستان شدم بالاترین نمره کلاس رو توی زیست گرفتم و همیشه برام درس جذاب و روالی بود ، بعد از یک مدت دیدم بعضی از بچه هامون چقدر از زیست بدشون میاد و به اصطلاح از این درس می نالیدن ، بعد همیشه به خودم میگفتم بابا درس به این خوبی ! مگه چی داره که این همه سختش می کنن ولی خب مسئله اینجا بود که درس زیست شناسی به خودیه خود نه تنها درس آسونی نبود بلکه کلی جزئیات و مفاهیم نسبتا پیچیده داره ولی چون من با یک پیش فرض ذهنی مثبت ، نسبت به این درس وارد دبیرستان شدم ، همیشه توی این درس خوب بودم و هستم
البته عکس این قضیه هم برام اتفاق افتاده ، من توی این سه سال دبیرستان همیشه نسبت به درس فارسی مقاومت داشتم و همیشه توی ذهنیم درس بدرد نخور و سختی بوده و دقیقا بخاطر این طرز فکر معمولا حوصله خوندنش رو نداشتم و نمراتم توی این درس پایین میشد ، ولی وقتی فایل های (درس هایی از توت فرنگی 19 دلاری) رو شنیدم و استاد در مورد خودشون مثال زدن که الکی درس ریاضی رو برای خودشون سخت می کردن تصمیم گرفتم منم بشینم و برای یک بارم که شده بدون مقاومت و دیدگاه منفی درس فارسی رو بخونم و باورتون نمیشه توی این یک هفته که دارم فارسی می خونم چقدر از این درس لذت میبرم ، درسی که تا قبل این همیشه ازش بدم می اومد
و مطمئنم با همین تغییر دیدگاه امسال یکی از بالاترین نمراتم رو توی درس فارسی می گیرم
من یک برادر کوچیک تر از خودم دارم که وقتی 4 5 سالش بود از روغن های حیوانی مثل روغن دنبه خوشش نمی اومد و اگه موقع پخت غذا می فهیمد که مامانم داره توی غذا از روغن دنبه استفاده میکنه دیگه لب به غذا نمی زد
از اونجایی که مامان من هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی دستور پخت غذاشون رو حاضر نیست تغییر بده :) ، بجای اینکه دیگه توی غذا از روغن دنبه استفاده نکنه ، یواشکی توی غذا از روغن دنبه استفاده می کرد و الکی به داداشم میگفت روغن گیاهی استفاده کردم خلاصه اینجوری تا مدت زیادی روغن دنبه بجای روغن گیاهی به خورد داداشم بچاره ام میداد جالب اینجاست داداشم هم اصلا نمی فهمید که توی غذا از روغن دنبه استفاده شده و به مامانم می گفت غذا بدون روغن دنبه خیلی خوشمزه تره !
آره خلاصه که همون طور که استاد گفتن دیدگاه و باور های ما باعث میشه مغز ما حتی واقعیت رو هم برامون جور دیگه ای معنا کنه و تجربه کنه
استاد عزیزم خیلی ممنون بابت این فایل های آگاهی دهنده و پندآموز
مطمئنا یکی از سپاسگزاری های بزرگ من از خداوند بخاطر آشنایی با شما و عضویت در این سایته بی نظیره !
خیلی دوستون دارم ، هر کجا که هستید در پناه خالق یکتا باشید
سلام به استادعزیزم ودوستان عزیزم
هروز سعی کنید محبتتون روبه عزیزانتون همسر وفرزندتون ابرازکنید .جملات محبت آمیز به همسرتون بگید .همسرتونو بغل کنین و باهاش صحبت کنیین اگر مادرپدرتون وهمسر نیاز به کمک دارن قبل ازاینکه به شمابگن -شماباید اینقدر حس ششم قوی داشته باشین که بتوتید بهشون کمک کنین و اجازه ندین همسریا فرزند بیادبهتون بگه -اونموقع خورد میشه
اینقدرباید حواستون جمع باشه برای عزیزانتون که قبل ازدرخواستشون شما خودتون پیش قدم بشید درغیراینصورت هم خودتونو میسوزونین درآتش تنهایی و هم همسرومیسوزونید .ازمحبتتون -از آرامشتون به همسردریغ نکنید -اگراینجوری زندگی میکنید دوست من -شما همین الان تو آتیش هستین .نیازی به آتیش جهنم نیست هم خودتونو میسوزونید هم همسر وعزیزان رو .اینقدرفکرنکنین که باید زجربکشین تا لایق بشین .بریزید بیرون این افکارمنفی رو .به همسریدفعه بگین میخای بیای توبغلم -دلت برام تنگ نشده – میخای باهام صحبت کنی -یک خونه هست -یک ماشین هست یک کارت بانکی هست فقط جای خالی تو توخونه احساس میشه . بگوعزیزم میدونم جام خالیه توخونت .بگو -حرف بزن- ابراز محبت کن . چه چیزقشنگتر ازصحبت درباره عشق والگو شدن برای همه ملت .
همین ابراز محبت به همسر به اندازه تمام ثروت دنیا با ارزشه دوطرف رو مثل موشک میکنه درممنتوم مثبت چه چیز از رابطه عاشقانه بهتره .
شیطان همش دوستداره بنده رو بندازه دردام غرور – خودبرتربیتی- سکوت بیجا
عشق باهمین محبتها پایدارمیشه . ورابطه روقویترمیکنه .همش که نمیشه بشینیم تجسم کنیم درعمل باید ابراز محبت رو تمرین کنیم به عزیزانمون .
سلام استاد عزیزم سید حسین عباس منش در مورد بارونهایی که میومد شمال کشور شهرستان ساری خیلی شایع بود ابرها رو بارور میکنند بچههای سپاه و هر وقتم بارون میومد من میگفتم ابرها بارور کردن بچههای سپاه و چقدر ذهن ما رو از خدا به دور کردند بارانی که تماماً به توسط خداوند انجام میشه بعداً فهمیدم که همه این شایعات دروغ بود من فکر کنم در مورد این مسئله هم صحبت کنید خیلی خوبه سپاسگزارم از شما استاد عزیزم
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
اول از همه عید سعید فطر را به همه عزیزانم تبریک عرض میکنم امید وارم عیدی پر از اتفاقات عالی داشته باشین
استاد عزیزم همین امشب من با چشم خودم دیدم چطور این پیش فرض های ذهنی گول زننده است
امشب پدرم رفته بود برای عید میوه و بعضی چیز های دیگر بخرد
وختی آمد دیدم یک چیزی آورده که ما هم در مغازه می فروشیم ازش سوال کردم که چند خریدی گفت من خریدمش 200 در حالی همین جنس با همین کیفیت ما میفروشیم 60 یعنی تقریبا سه برابر قیمت و بعد پدرم گفت این با آن چیزی که شما می فروشین فرق دارد این جنس اش فلان است و کیفیت اش با آن زمین تا آسمان فرق می کند
و همانجا متوجه شدم یعنی چقدر افراد زود باور می کنن چقدر این ذهنیت ها گول زننده است
و با خودم قانون را مرور کردم و دیدم واقعا افراد بدون این که فکر کنن خیییلی زود مسایل را قبول می کنن بدون منطق
و من باید برعکس عمل کنم هر چی را قبول نکنم و متوجه باشم که با کی حرف میزنم با کی بیشتر در ارتباط هستم و بیشتر باید در سایت فعال باشم چون اینجا جای است که ذهنیت همه را تغییر می دهد الهی شکرت
به نام خداوند مهربانی که هرلحظه هوامو داره و با عشق نگاهم میکنه
خدیا هرآنچه که دارم و هرانچه از خیر و نیکی به دست میآورم همه از سر لطف و از آن توست
خدایا شکرت که بازهم هدایتم کردی به این سایت الهی و توفیق داشتم فایل ارزشمندی دیگر از استاد عزیز رو گوش بدهم.
خداوندا سپاسگزارم که به ذهنم فدرت تجزیه و تحلیل آموزش های استاد عباسمنش عزیز رو بهم میدی.
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و دانا و خانم شایسته مهربان
من به لطف خدا دوسالی هست که تلویزیون رو کامل گذاشتم کنار و اخبار و اینا اصلا نگاه نمیکنم.
امشب اتفاقی خونه ی مادرشوهرم تلویزیون روشن بود و مادرشوهرم گفت وای دلار شده 108 هزارتومن و سکه هم فلان مبلغ.
اولش یه کوچولو اعصابم خورد شد و نگران شدم که وای چی میخواد بشه تو ایران با این تورم. میخواستیم بریم مهمونی منم هندزفری گذاشتم و مشغول گوش دادن به این فایل شدم چون مسیر دور بود.
الان استاد حرفی زدن که انگار اب روی آتش بود برام. استاد میگن اونموقع که من هیچی نداشتم بارها و بارها تکرار میکردم خداوند فرموده ازم بخواه و اونقدر بهت میدم که نتونی حساب کتاب کنی و چون وعده ی خدا هم حق و درسته قطعا میده و همینطور هم شد. منم با شرایط خودم مطابقت دادم و گفتم فرزانه دیدی استاد از خدا خواسته و خداوند بهش عطا کرده الانم تو مثل استاد از خدا بخواه و بارها و بارها تکرار کن و از اونجایی که خداوند وهاب هست حتما بهت میده.اصلا هم فرقی نمیکنه کجا باشی و تورم چقدره و دلار چقدره. و…
هرچند تا همین لحظه هم که شروع کردم روی خودم کار کنم و ذهنم رو کنترل کنم کلی هدیه و نعمت های مختلف و باارزش بهم عطا کرده.
خدایا سپاسگزارم که امشب هم نگرانی منو با عشق و هدایت کردنم به این فایل برطرف کردی و آرامش بهم عطا کردی.
سگاسگزار خداوند هستم که استاد عباسمنش و خانم شایسته ی عزیز رو برای هدایت ما فرستادن.
از استاد عزیز و خانم شایسته هم از صمیم قلب سپاسگزارم.
سلام خدمت شما استاد گرامی
سپاس فراوان بابت این آگاهی های که در اختیار ما قرار میدهید
من دوتا دختر دارم وقتی کوچک بودند و مریض میشدند و آه و ناله داشتند بهشون میگفتم من یک دارویی به تو میدم که معجزه میکنه و خیلی قویه و همه میکروب های داخل بدنتون و از بین میبره و از طریق مدفوع آن خارج میکنه بعد یک دونه عدس رو برمیداشتم میزاشتم دهانش و با آب میگفتم قورت بده و همینطور میگفتم الان داره همه رو میشوره و میبره و بعد چند دقیقه خوب میشدند
کلا ماش و عدس و لپه جزو قرص های جادویی من بود
الان که دارم خودم رو بررسی میکنم میبینم که من خودم ذهنیت های بدی دارم که زندگیمو در جهت ناخوبی قرار داده ،اما اینقدر مقاومت دارم که با تغییر ذهنیت میتونم دستاورد متفاوتی داشته باشم که حتی میترسم تغییرش دهم چه برسه به تجربه کردنش
در حالیکه وقتی نتایج و تجربیات دوستان رو میخونیم میبینیم که چقدر ساده و زیبا میشه اگر تغییر ایجاد کنیم
خیلی سپاسگزارم بابت آموزشهایی که در اختیار مون قرار میدهید
ارادتمند شما
مریم
درود خدمت استاد عزیزمم و مریم شایسته و بقیه دوستان عزیز
در باب این موضوع منم ی خاطره ای دارم ک خواستم بگم
من یه استادی دارم ک خدا حفظشون کنه واقعا دوسشون دارم ایشون دکترای مامایی دارن و یه مدتی به اینکار مشغول بودن یروز تعریف کردن ک یه خانومی ک خیلی ثروتمند و متشخص بنظر میرسیدن ناگهان نصف شب میاد مطبشون واسه معاینه چون درد داشته و استاد منم میخواد این بانو رو معاینه کنه ولی اون خانوم اجازه نمیده و میگه من فردا نوبت زایمانم هست توی بهترین لوکیشن و بهترین بیمارستان و اینا و نمیزاره خلاصه استاد ما به هر ضرب و ضوربی هست این بانورو راضی میکنه ک معاینه بشه چون میدونسته ک این اصلا به اون بیمارستان نمیکشه و ممکنه تو راه زایمان کنه و بعد از معاینه متوجه میشه این خانوم همین الان باید زایمان کنه! و از استاد ما اصرار و از اون خانوم انکار خلاصه استاد ما بهش گفت ببین من یه داروی خاصی دارم ک فقط واسه شما استفاده میکنم و این دارو باعث میشه هیچ دردیو نفهمی هنگام زایمان و استاد جالبه بهتون بگم اون خانم ظرف دو سه دقیقه زایمان کرد بدون هیچ دردییی و بعد ک این خانم و همسرش بعد از هدیه ی عالی به استاد رفتن پیش رئیس بیمارستان و قضیه رو گفتن رئیس زنگ استاد من زد ک شما چی زدی به این خانم ک هیچ دردیو متوجه نشده و استاد من گفته بود من هیچ داروی خاصی نزدم و آب مقطر بوده :))))
سلام استاد عزیز
من تو کار رنگ موهستم
آموزشم رو غرب تهران دیدم یه مدت کار کردم
بعدیک سال رفتم زعفرانیه
خیلی همه چی متفاوت بود مشتریا وووو
انگار مهاجرت کرده بودم به کشور دیگه
قیمت ها سه برابر بود
سال 401بود تو غرب قیمت لایت پر متوسط 5تومن بود زعفرانیه 15تومن بود
اما با ارزون ترین مواد بازار کار میکرد مواد اونی که غرب بود قیمتش 3برابر اونی که زعفرانیه بود
این اتفاق خیلی باورهای من رو عوض کرد
اولین فیش 15میلیونی رو که دیدم چشمام چهارتا شد
فکر نمیکردم کسی برای رنگ و لایت انقدر هزینه کنه
من برای کارم چند سالی دستیار بودم
دیر به درآمد رسیدم ولی خیلی باورام عوض شد
پیش 3تا آدم با لوکیشن های مختلف کار کردم
والان با اعتماد ب نفس بالا کار میکنم
اگر کسی بیاد بگه فلانی خیلی خفنه باخودم نمیگم وای اون موادش چیه
خلاصه که برام خیلی خیلی خوب بود
سلام و عرض عشق و احترام به استاد جانم و بانو شایسته عزیزم و دوستان پرمحبتم
چنتا مورد خیلی بولد شد تو ذهنم گفتم اینجا عرض کنم میتونه به باور کردن اینکه باورها کل زندگیمونو میسازن کمک کنه
اولیش همین حسین رضا زاده خودمونه
این بشر اعتقاد داشت حضرت ابوالفضل یک یلی بوده و قدرتمند بوده و اگه اسمشو بیاره قدرت میگیره ، یعنی نه فقط رضازاده بلکه 99 درصد ترکها همین اعتقاد رو دارن و تو کارهای سنگین و فیزیکی و ورزشی و… برای گرفتن انرژی بیشتر همگی باهم داد میزنن « یاااا ابلفض» ، و در کمال تعجب به شدت زورشون و قدرتشون و ایمانشون بیشتر میشه تا جایی که اقای رضازاده میشه قهرمان ملی و المپیک و جهان
ترکهای عزیز همگی یه یا ابلفضل بگیم کمر همت ببندیم ذهنیت مونو تغییر بدیم
مورد بعدی که محبوب استاد هم هست :
تو مدرسه بعد از اینکه مدیرا و معلمش میفهمه ( یا تشخیص میده) این پسر بچه بی استعداد و کودن هست یه نامه بهش میدن تا ببره خونه بده مادرش ( چون بلد نبوده بخونه همین کارو میکنه)
محتویات نامه رو هم مادرش میخونه که این نوشته ها بوده : «با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه ما نیز جای افراد ابله و کودن نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.»
اما مادرش میاد و نامه رو طور دیگه ای میخونه تا قدرتی به پسرش بده که خودشو باور کنه و این متن رو بجای نامه مدیر مدرسه برای پسرش میخونه:
«فرزند شما نابغه و باهوش است و مدرسه ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش بالا ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید»
همین جمله کافی بود تا این پسر بچه جوری خودشو باور کنه که در 13 سالگی اولین اختراع خودشو انجام داد و در سالیان بعد به دانشمند برتر قرن تبدیل شد
اون پسر بچه کودن ( از نظر مدیر مدرسه) کسی نبود جز آلبرت انیشتین
یه مورد دیگه هم هست که بنظرم توی ترکها بیشتره
اونم عطسه ناگهانی هست
دقیقا وقتی یکی از اقوام و خانواده من در یه جمعی یا تنهایی تصمیمی میخوان بگیرن صدای عطسه یکی درمیاد و همون لحظه همه میگن صبیر دِییر صبر اِلَه یعنی صبر اومده میگه صبر کن ( یعنی این کاری که میخوای بکنی خوب نیست و صبر کن چند دقیقه ، تو 99 درصد مواقع واقعا هم این صبر به نفعشون تموم میشه) ، اما اگه همون لحظه صدای یه عطسه دیگه هم بیاد یعنی صبر کنسله و این سرفه یا سرماخوردگی بوده :) پس کارتو انجام بده
یعنی یه چیزهایی ما ترکا داریم که خودم شاخ درمیارم از دیدنشون
یه مورد دیگه هم ما داریم که اگه شب باشه و شما آبجوش بریزی روی زمین احتمال داره یه دفعه بریزی روی یه بچه جن و اونو بکشی و همین باعث میشه خانوادش بیان و اسیرت کنن :)
و دقیقا چندین نفر میشناسم این اشتباه مرگبارو انجام دادن و جن زده شدن بعدش ، و این تلقین و اعتقاد به ضررشون کار کرده
حالا یه مثبتشم بگم
من خودمو یه آدم خوش قدم میدونم و هرجا میرم با خودم میگم الان مغازه طرف شلوغ میشه و دقیقا همین هم میشه و با بیان همین موضوع به فروشنده تخفیف خوبی هم بابتش میگیرم
خلاصه هرچقدر بیشتر این موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم باعث میشه بیشتر نقش باورهارو تو زندگیمون مهم بدونیم و بتونیم از همین قدرت به نفع خودمون استفاده کنیم
به آغوش باز خدای مهربان میسپارمتون