کلید اجابت دعاها - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کلید اجابت دعاها
    361MB
    71 دقیقه
  • فایل صوتی کلید اجابت دعاها
    70MB
    71 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

857 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن منجزی گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    استاد عزیزم و خانم شایسته سلام به روی ماهتون

    دوستان عزیزم سلام به همه تون که ندیده همه تون رو دوست دارم

    استاد من این فایل رو هنوز ندیدم و فقط نوشته ابتدای صفحه و قبل از فایل که مربوط به فایل هست رو خوندم که یهو به دلم افتاد که بنویسم و از اونجایی که به خودم یه تعهدی دادم، دیدم کاملا هم جهت و منطبق بر همن و قلبم هم اکی رو داد و الان دارم این کامنت رو اول توی ورد مینویسم تا بعد از گوش دادن و دیدن فایل و نکته برداری کردن ازش، کامنتم رو ثبت کنم.

    تکرار همین جملات ساده و تکراریه که اصل کاره و باید از مرحله شنیدن به درک کردن و عمل کردن برسه تا جایی که رفتارهام تغییر کنه، شخصیتم، نگاهم و نتایجم تغییر کنه. اون وقته که میتونم بگم من دارم کار میکنم. این رو به خودم میگم که تا اومدم شروع کنم به نوشتن، دوبار ذهنم اومد گفت میخوای دوباره حرفای تکراری بزنی؟

    منم گفتم بله واین موضوع رو براش آوردم.

    همه چیز کنترل ذهنه و همه چیز کنترل ذهنه. این موضوع انقدر مهمه و انقدر میتونه جهت زندگی رو تغییر بده که میتونه دو دنیای کاملا متفاوت برای دو انسان که حتی دوقلو هستن بسازه و تجربیات، نعمت ها، و راه زندگی شون رو از هم جدا و سوا کنه.

    به همین خاطره که خداوند مهربان توی قرآن تاکید کرده به تقوا داشتن. جرا که کی ما میتونیم راحت ذهنمون رو کنترل کنیم؟

    وقتی که زندگی خوب و درستی داشته باشیم. وقتی که دیدگاهمون نسبت به خودمون، نسبت به جهان و نسبت به خداوند دیدگاه درست، زندگی ساز و دیدگاه مثبتی باشه. کی ما میتونیم ذهن رو ساکت کنیم وقتی که مثال های زیادی از شرایط مختلف، آدم های مختلف و زندگی های مختلف براش بیاریم که بله می شود اینطور هم بود.

    از آنجایی که شیطان قسم خورده که تا آخرین لحظه حیات روی کره زمین انسان ها رو از مسیر اصلی و صاف و مسیر نعمت ها دور کنه تا انسان ناشکر بشن به خدا، خدا هم برای هدایت و راهنمایی پیامبرانش، کسانی که نزدیک ترین ارتباط رو با خدا داشتن، اومده براشون مثال های منطقی، و کاملا معقولانه آورده تا بتونن با یادآوری مکرر اون ها به خودشون، ذهن رو ساکت کنن و بتونن کنترل کنن روی ارتباطشون با خداوند و روی نعمت های زندگی شون.

    دو تا کلمه هست که اینجا برای من چشمک میزنن:

    1- کنترل ذهن

    2- منطق و دلیل

    این ها کلماتی هستن که هر جقدر بیشتر بتونم روی اون ها کار کنم، هر چقدر بیشتر بتونم روی اون ها کار کنم و بهتر ازشون استفاده کنم زندگیم بهتر، خوشبخت تر، با کیفیت تر و زیباتر خواهد شد.

    استاد روش هایی که خودم برای کنترل ذهنم استفاده می کنم رو میگم شاید بتونه ایده بده به دوستانم برای کنترل کردن بهتر ذهن و اون ها هم بتونن بکار بگیرن.

    یکی از اولویت هایی که من همیشه برای کنترل ذهنم استفاده میکنم انجام کاریه که به شدت بهش علاقه دارم. من خیلی به مطالعه زبان انگلیسی علی الخصوص کتاب هایی که در زمینه موفقیت فردی و به ربان اصلی هستن علاقه دارم. یعنی وقتی اسم انگلیسی میاد چشمام میشن قلب و قلبم شروع میکنه به ضربان های بابا و قشششنگ آدرنالین خونم میره بالا و دمای بدنم در آخر!!!!!!!

    به همین خاطر هر وقت بخوام ذهنم رو آزاد یا تخلیه کنم میرم سر وقت مطالعه ی کتاب های زبان یا فیلم های زبان اصلی که خیلی برام جذاب باشن.

    راه دوم ورزش کردنه که باز هم خیلی خیلی بهم کمک میکنه. چون که انرژی اضافی بدن رو کامل تخلیه میکنه و برای من هر چی سنگین تر باشه ورزش کردن، ذهنم کم رمق تر میشه در پایان و قیدِ بی خیالِ!!!!!!!! افکار مزاحم رو میزنه.

    راه بعدی اینه که میرم کوچه و خیابون های اطراف رو میچرخم و ماشین ها و خونه های لوکس و زیبایی که اخیرا ساخته شده رو میبینم، تحسین میکنم و تایید میکنم ثروتمند شدن جهان رو و هم خوشحال میشم و هم باورهام بهتر و بهتر میشن.

    حالا بریم سراغ فایل

    1- ما میدونیم و قبول داریم که خداوند منبع تمام خیرها، خوبی ها، ثروت ها، خوشبختی ها و نعمت های جهانه و بی نهایت به بندگانش میدهد و به هر کس که ازش بخواهد میدهد. پس چرا وقتی من ازش میخواهم یه چیزی رو نمیاد توی زندگیم؟ جواب این است که من بخاطر وجود یکسری باورهای محدود کننده میام شرایط کنونی خودم رو، دارایی ها و توانیی های خودم رو میارم و مرور میکنم و در نهایت با قدرت دادن به اون شرایط، و کم کردن قدرت خداوند برای اینکه اون نعمت رو نمیتونه به من بده، به این نتیجه میرسم که اون نعمت نمیاد توی زندگیم یا داشتن اون نعمت توسط من غیر ممکنه. در واقع ما دست خداوند رو میبندیم برای اینکه نعمت هاش رو بتونیم دریافت کنیم.

    امام صادق یک حدیث زیبایی داره که میگه: وقتی یک دعایی از خدا دارید فکر کنید که اون دعاتون و خواسته تون اجابت شده و شت در گذاشته شده برای شما. منظور دقیقا همینه که خداوند که نعمت ها رو میدهد شما هم از طرف خودتون و از سمت خودتون اوکی باشید تا این نعمت ها براحتی وارد زندگیتون بشه. به همین راحتی نعمت ها میخوان بیان توی زندگی ولی ما باورهای ناتوان کننده، با باورهایی که دست و پاهای مارو بستن نمیزاریم بیان توی زندگیمون. وگرنه خداوند مهربان که همه چیش اوکیه و همیشه در طرفه العینی جواب ما رو میدهد و خواسته مون رو براورده میکند. همون طور که ثروت داد به سلیمان نبی، همون طور که دریا رو شکافت برای موسی، همون طور که دل ها رو نرم کرد تا پیامبر هر جا که میرفت همه اون رو روی سرشون جا میدادن و همیشه همه کارها براشون راحت پیش میرفت. در واقع ایراد اصلی عدم ورود نعمت ها به زندگی من خودم هستم با داشتن باورهای محدود کننده ای که جلوگیری می کنن از ورود این نعمت ها به زندگیم.

    حضرت زکریا موقعی که از خدا خواست تا بهش بچه بده قدرت خداوند رو قبول داشت اما اعتقاد داشت که با شرایط کنونی خودش، از طرف خودشون امکان دریافت نعمت وجود نداره. یعنی توی رسیده به خواسته ها موضوع اصلی این هست که آیا ما باور داریم که رسیدن به اون خواسته امکان پذیر است یا خیر. وگرنه از طرف خداوند که منبع همه نعمت هاست همه چیز اوکی و اماده و هلو بپر توی گلو ست.

    مثلا خودِ من تا سن سالگی اصن نمیدونستم ماشینی به نام پژو 2008 وجود داره. اما یه روز از یکی از دوستانم شنیدم که اصن همچین ماشینی هم هست و وجود داره و تولید میشه. خدا شاهده یکی دو روز بعد توی خیابون چندین بار من اون ماشین رو دیدم. یعنی من بعد از سی سال که اصن از وجود همچین ماشینی اصلاعی نداشتم، زمانی که فهمیدم که این ماشین وجود خارجی داره، باور کردم که هست، و بعد که باور کردم در مدار دیدنش قرار گرفتم.

    یا من تا حالا توی پنج سال گذشته سه بار مکان شغلیم رو عوض کردم و هر بار هم خداروشکر خیلی خیلی راحت، با عزت و احترام تمام و بدون اینکه کسی بخواد سفارشم بکنه، یا پارتیم باشه بدون هییییچ چیز و فقط با هدایت خداوند مهربان با عزت و احترام تمام مشغول به کار شدم اونجا. و بعد که رفتم اونجاها و مشغول به کار شدم وقتی نحوه سرکار اومدنم رو براشون توضیح میدادم اصن باور نمی کردن. میگفتن مگه میشه بدون پارتی و سفارش اینجا مشغول بود. ولی برای منی که تکیه کذدم به خدا و توانایی هام رو افزایش دادم و به هیچ چیز بغیر از خدای درونم اتکا نکردم و نمی کنم، همه چیز امکان پذیر و شدنیه. از این به بعد هم هدف های بزرگتر رو با همین فرمول میرم جلو و با این منطق های خودم هر جایی که بخوام به راحتی مشغول به کار میشم و کارم راه میفته.

    باور ها اگر اشتباه باشن اصن هیچ طوره نمیشه به یه خواسته ای رسید. و از اون جایی که این جهان بر پایه عدل و مساواتِ، کوچک ترین تغییر توی باورها مساوی است با تغییرِ نتایج.

    در واقع باورهای درسته که باعث ورود راحت تر نعمت ها به زندگی مون میشه و مهم ترینش باور به خداوندیِ خدا.

    باور به قدرت خداوند که خواسته های ما و بهمون میئه. باور به اینکه اون قدرت بالاتر و برترِ و تمام نعمت ها و خیر و برکت ها از سمت اونِ و هر چی رو که بخوایم به راحتی بهمون میده.

    برای هر باوری بایستی منطق هایی رو نشونش بدیم که برای بار اول یه ذره پایه هاش متزلزل میشه، وقتی ضعیف تر شد منطق بعدی، منطق بعدی و همین طور کم کم ضعیف و ضعیف تر میشه و به اندازه ای که ما باورمون قوی تر بشه به خدا و بهتر باورش کنیم به همون اندازه تو زندگیمون خودش رو نشون میده.

    امام رضا علیه السّلام فرمود: بخدا خوش گمان باشید. زیرا خداى عز و جل میفرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او خوبست، رفتار من خوب و اگر بد است، رفتار من هم بد باشد. اصول کافی / ترجمه مصطفوی ; ج 3 ص 116

    ما هستیم که با باورهامون به خدا اجازه میدیم توی زندگی ما خودش رو نشون بده و این همون قدرت اختیاریه که خدا به انسان داره که حتی میتونه خودِ خدا رو هم تو زندگیش راه نده. وطبیعیه که هر چی حضور خدا توی زندگیمون کم رنگ تر باشه زندگی به همون اندازه چه قدر سخت تر و زجرآور تر خواهد بود.

    اصلاح و تغییر باورها به سمتی که سازنده باشه، به سمتی که باعث رشد و شکوفایی در زندگی ما بشه و به سمتی که نعمت های بیشتری رو وارد زندگیمون کنیم، اصلی ترین موضوع و کار ماست. چرا که خداوند به اندازه باورهای ما به ما پاسخ خواهد داد. باور باور باور. بخدا همه چییییز باوره. همه چییییییز باوره. حتی خودِ خدا هم با اوردن مثال برای زکریا میخواسته دیدگاهش رو تغییر بده و باور مناسب تری توی ذهنش بکاره تا راه ورود نعمت ها به زندگیش باز بشه.

    در پایان منطق هایی و اندرزهایی که خدا برای خاموش کردن نجواهای ذهن پیامبران آورده، گفته که شاید سپاسگزار باشید. چرا بایستی سپاسگزار باشیم؟ بخاطر اینکه یادآوری و دیدن نعمت ها اول اینکه باعث میشه که انسان خاضع و خاشع باشه در برابر پروردگارش، دوم اینکه برای ذهن منطقی میکنه که آقا اگه اینقدر خدا به من نعمت داده، اینقدر کارهام رو همه جا راه انداخته و اینقدر هوام رو داره، باز هم نعمت میاد و من بازهم سایسته دریافت نعمت ها هستم و خداوند همچنان رزاق و بخشنده س و نعمت ها همین طور هی خواهند آمد. و همین ها هست که باعث بهتر شدن احساس و قرار گرقتن در مسیر هدایت الهی و درنهایت دریافت نعمت های بیشتر خواهد شد.

    خداوند به طرق مختلف توی قرآن گفته و با تاکید هم گفته که ای بنده من، من نزدیکم به تو، و نکنه فکر کنی که من تو رو فراموش کردم.

    یعنی گفته و تاکید کرده که ای بنده ی من نکنه من رو فراموش کنی و از یاد من غافل بشی. و این که من همیشه هستم با تو و همیشه میشنوم درخواست های تورو و سریع اجابت میکنم تو رو و فراموشت نمیکنم. به شرطی که تو هم من رو اجابت کنی، به من ایمان بیاری و دعوت من رو بپذیری و مومن بشی به من.

    یعنی این که من همیشه و همیشه با تو هستم، کنارت هستم، میشنوم تو رو، اجابت میکنم تورو راهنماییت میکنم هر لحظه اجابتت میکنم هر لحظه و هر لحظه با تو هستم. تو هم به من ایمان بیار و من رو فراموش نکن.

    استاد عجب آیه ایه و عجب سوره ایه سوره ضحی.

    در آینده قطعا شرایط بهتر از گذشته خواهد بود. خداوند به شما وعده فزونی و ثروت میدهد و این دو آیه کاملا همدیگه رو تایید میکنن، به این معنا هستن که تو بهتر خواهی شد و زندگی تو بهتر خواهد شد و جهان بهتر خواهد شد و نعمت های زندگیت بیشتر خواهند شد. آنقدر بیشتر خواهند شد که راضی خواهی بود. به شرطی که تو هم چشم نعمت بین داشته باشی و نعمت ها رو ببینی. برات عادی نشن نعمت ها و هر لحظه سپاسگزار خداوند و نعمت هاش باشی. اون موقع است که راضی خواهی بود.

    ولی اگه بخواهی هی خودت رو مقایسه کنی، که عامل اصلی بدبختی، و عامل اصلی سلب آرامش زندگی مقایسه کردن هست، اون موقع هست که طعم خوشبختی رو نخواهی چشید و آرامش از زندگیت حذف میشه و میره.

    ای پیامبر همان طور که زمان بچگی تو یتیم بودی من تو رو بزرگ کردم، من به تو پناه دادم و تو رو در آغوش خودم بزرگ کردم. ای پیامبر همان طور که زمانی که فقیر بودی خداوند مهربان تو رو غنی و توانمند کرد.

    کلید اجابت دعاها این است که با منطق های قوی، با اتفاقات و رسیدن های خوبِ زندگی مون، و با اتفاقات خوبی که توی زندگی مون افتاده و خیر بوده، با بهبودهای زندگی مون، با وعد ه های خداوند مهربان که وعده فزونی و ثروت و نعمت و بهتر شدن شرایط رو داده بهش ثابت کنیم که همه اتفاقات خوبه و خیرِ و بهتر میشه شرایط و رو به بهبودِ همه چیز و ساکت بشه. و ساکت بشه و به آرامش برسیم و اون موقه س با رسیدن به آرامش در جریان هدایت های خداوند قرار می گیریم و هر لحظه هدایت ها رو دریافت می کنیم و در مسیر نعمت های بیشتر قرار خواهیم گرفت. انشاالله

    در پناه خداوند مهربانی ها و نعمت ها و ثروت ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    سلام

    خدایا چقدر جنس این فایل برام متفاوته واقعا نمیدونم اصلا چیجوری بیانش کنم …

    باور به امکان پذیری خواسته

    این کلید مهم و میخوام اضافه کنم به بکگراند گوشیم در کنار بقیه کلیدها…

    رفتم سراغ سوره مریم چون خیلی نشانه ش بلد شد

    خوندم و فکر کردم بعد به این موضوع رسیدم به همین کلید مهم که باورم بشه خداوند غیر ممکن رو ممکن میکنه منطقی بزرگتر ازین ؟ که ما رو از هیچ ساخته خواسته های ما که براش هرچقدر بزرگم باشه اصلا اندازه ای نداره براش و اجابتش به راحت ترین شکل ممکن هست

    خدایا شکرت که قرآن و شناختیم خدایا شکرت که استاد و در مسیر زندگی من قرار دادی تا من و ببره تو جریان ناب توحیدی بودن و ببره تو داستان های اللهی قرآن چقدر منطق توشه آخه لامصب … واقعا ذهنم چی میخواد بگه دیگه اه

    فهمیدم خواسته من تا اجابت کردن خداوند به اندازه ظرف منه باور منه و صد البته امکان پذیر هرچی هرچی که از لحاظ ذهنم دور باشه با منطق هایی که دیدم نزدیکتر از نزدیکه میرسم بهش نه فورا ولی قطعاااا

    مثلا همین که زکریا پیر و ناتوان بوده و همسرش نازا ولی بچه دار میشن

    و در ادامه سوره داستان مریم که بدون حضور جفتی فرزند دار شد و نوزاد سخن گفت که من پیامبر خدام

    در ادامه سوره ایمان حضرت ابراهیم که ازش میپرسن چگونه چیزی رو که نه میبینی و نه حرف میزنه و نه وجود داره و میپرستی

    و باورهای محدود کننده :

    زکریا: من که پیرم همسرم نازاست

    مریم: من که نه ازدواج کردم و نه با مردی رابطه دارم، یا چجوری بهشون بگم این بچه منه؟

    و ایمانشون که خدا میگه تو فقط انجام بده بقیش با من

    وای اصلا هرچی فکر میکنم بهش مغزم سوت میکشه ازین حجم منطق و قدرتمند بودن رب من

    در ادامه شما میگین کافیه برای ذهنمون منظق بیاریم با هرچی که میخواهیم یا حتی هرچیزی که فکر نمیکردیم داشته باشیم و الان داریم

    منی که فکر نمیکردم بتونم برم تو جامعه و از پس خودم بربیام اما خدا گفت تو برو بقیش با من

    منی که وقتی برای اینکه مستقل بشیم و بعد از فوت پدرم از خونه مادربزرگم بدون اینکه ریالی داشته باشیم بریم و درها باز بشه و اولین بار بصورت مستقل بتونیم برای خودمون خونه اجاره کنیم خونه ای که اون موقع توش بودیم اندازه همین اتاقی که الان فقط برای خودم هست بود

    منی که میگفتم مگه میشه درامد من زیاد بشه؟ منی که نه کاری بلدم نه حرفه ای و تازه خانمم تو دوره ای که دخترا خیلی کمتر کار میکردن و خدا گفت کاریت نباشه با من

    منی که فکر نمیکردم ادم مسئولیت پذیری باشم و بتونم رابطه ای رو برای خودم نگه دارم و دورم پر شد از دستان خداوند که بی دلیل به من عشق میدن خیلی خیلی شاید بیشتر از خودم

    منی که همیشه فکر میکردم سفر خارج از کشور یعنی جیب پر پول در شرایط اقتصادی مناسب و دقیقا در شرایط حساااس کنونی به سفری خارج از ایران رفتم که اگه به جیب خودم بود باید کم کم نزدیک 100 میلیون هزینه میکردم در حالی که کارت بانکی م همون موقع 200 هزار تومن توش بود

    منی که همیشه فکر میکردم یسری بیماری ها در بدنم طبیعی هست و خب باید باشه چون پدر و خانواده پدریم همه مون داشتیم همچین چیزی رو و طبیعی نبود و غیب شد به لطف خداوند

    و تمام الگوهایی که در طول روند تغییرم دیدم و گفتم اگه فلانی تونسته منم میتونم

    وای خدای من اصلا احساس خالق بودن زندگی داره از درونم فریاد میزنه احساس میکنم کوه و میتونم جابجا کنم

    این باور به امکان پذیری وقتی مطمئن شدم کلید مربوط به منه که روزانه وقتی دسته بندی فایل های توحیدی رو گوش میکنم هر روز تقریبا یک یا دو تا فایل میبینم و تحلیل میکنم برای خودم و اگه باگ داشته باشم چند بار گوش میکنم و ترتیبش از صفحه اخر تا به جلو بود امروز رسیدم به فایل امکان پذیر بودن خواسته که استاد کلید این فایل قرار دادن عجیب نیست؟ ؟

    یعنی دیشب هم دیدم ولی خب باز نکردم و نرفتم سراغ فایل امروز گفتم قبل اینکه مجدد این فایل و گوش بدم برم سراغ کلید های توحیدی م اونا هم گوش کنم بعد بیام مجدد این فایل و گوش بدم و دیدم دومین فایلی که برای امروزم بود فایل قانون آفرینش باور به امکان پذیری خواسته س خدااای من

    استاد عزیزم واقعا تشکر از شما در قالب کلمات نمیگنجه خیلی خیلی بینهایت ازتون ممنونم مرد بزرگ خیلی دوستتون دارم

    خدایا شکرت که اینروزها بیشتر از زبان نشانه ها با من صحبت میکنی شکر شکر شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    حامد حسامی صدر گفته:
    مدت عضویت: 3192 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بسیار سپاسگزارم از استاد عباسمنش برای این فایل هدیه ای ارزشمند.

    واقعاً وعده ای خداوند حق است و هر خیر و برکتی که به زندگی ما میاد از جانب خداوند است.

    اما خداوند این وعده ای حق را گاهی به صورت یک خواب و…به ما میدهد و گاهی خداوند این وعده ای حق را از زبان افرادی که قبول شان داریم به ما میدهد.

    حالا میتوان شخصی را که به عنوان یک انسان خوب و کامل قبول داریم خانم شایسته یا استاد عباسمنش باشد یاپیامبر ویا پادشاه و…باشد ودر هر صورت جنس بعضی از وعده ها انگار که از طرف خداوند است.

    هم اکنون که من این کامنت را می‌نویسم سه ماه کمتر مانده به نوروز 1404 و من احساس میکنم که این وعده از جانب خداوند است که تمام اعضای سایت استاد عباسمنش،آنهایی که مشتاقانه فایل ها را دنبال میکنند و نظر میگذارند و دیدگاه کاربران دیگر را مطالعه میکنند در عید1404اتفاقات فوق العاده خوبی را تجربه میکنن و بهترین اتفاقات زندگی خودکه تا کنون رخ داده است هرا تجربه خواهیم کرد.

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      اشرف مخلوقاتم گفته:
      مدت عضویت: 1045 روز

      سلام حامد جان عزیز

      کامنتو خوندم آخرای کامنتت بهم چشمک زد و عجب چیزی گفتین دقیقا یک ماه پیش تو صفحه گوشیم برای خودم نوشتم که خداجونم من میخوام تا عید 1404 اتفاقات خوبی در اوضاع مالیم بیوفته و خواسته هامو نوشتم درخواستمو دادم که الان کامنت شما که گفتین اونایی که فایل هارو دنبال میکنن و کامنتا رو میخونن که خودم یکی از اونا هستم تا عید 1404اتفاقات رویایی رو تحربه خواهند کرد این کامنتت نشانه من بود این و خدا از زبان شما برای من گفت خدایا شکرررررررت که داری به هر طریقی با ما حرف میزنی خداجونم شکرت وومممونم ازت حامد جان عزیز. انشالله اتفاقات رویایی رو همه باهم امسال تجربه کنیم و عیدی خوبی از خدا بگیریم.آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 2047 روز

    خدا یا من پیر شدم و 50 سالمه – افکار و باورهامم پوسیده و کهنه و باورهای کمبوده –

    درخواستم اینه که خودت راه نجاتی برا من قرار بدی بسمت خوشبختی در همه موضوعات

    من همونیم که آرزو کردم دوره های استاد رو داشته باشم

    و تو برام از وهابیتت خریدیش

    من همونیم که ازت درخواست کردم که منو ببری توی شغلی که عاشقشم

    و منو بردی

    منم همونیم که گفتم میخوام روابطم عالی بشه

    و به اندازه باورهام عالی شد

    من همونیم که ازت درخواست کردم عزت نفس لـِــه شُدمو جمع و جورش کنی

    و اینکارو کردی

    من همونیم که اومدم درخواست کردم که خدا یا عاشق اینم که برم عروسی پارتی و همیشه حسرت داشتم توی این مهمونی لذت بخش باشم و تو با عوض کردن فقط یک باور فقط یک باور منو بردی عروسی پارتی – به راحتی آب خوردن من دعوت شدم با احترام و چقدر این همزمانی عروسی پارتی که هیچوقت ندیده بودمش چقدر مثل یک معجزه بود

    من همونیم که وقتی درخواست مریضی هامو برات آووردم ظرف یک هفته معجزه ها دیدم که نه خودم باورم میشد نه اطرافیانم که من تونستم خوب بشم

    اینو برا خودم میگم خدا جون چون یادم میره و تو هرگز فراموش نمیکنی

    یادته رعشه شدید دستمو خوب کردی

    یادته معدمو خوب خوب کردی

    یادته نمیتونستم ته دیگ نونی که ازش روغن میچکه بخورم و دندون نداشتم تو با درست کردن یک دندون من به رایگان رایگان نعمت لذت بردن از خوردن ته دیگ روغنی نونی رو بهم دادی

    یادته پاهام شبها میسوخت و خوابم نمیبرد و مشکل کبد داشتم بهم گفتی بنویس و من توی ستاره قطبیم نوشتم من نمیدونم تو کی هستی و چه کارایی بلدی ولی من میدو.نم یه عده ای از دوستان سایت اومدن و میگن تو میتونی – من کبدم میخوام سالم سالم بشه و در عین ناباوری سالم سالم شد بعد تقریبا دو هفته

    آرزوم بود ماشین خودمو بخرم و برم شمال باهاش عشق و حال کنم و امسال 3 مرتبه منو با ماشین خودم بردیم شمال عشق و حال

    آرزوم بود کارام توی ستاد سبک بشه که بتونم از آزادی زمانیش روی باورام کار کنم و تو برام اوکی کردی جوری که من گفتم بابا دمت گرم نمیخواستم اینقد دیگه آزاد بشم که هیشکی بهم نگه تو کی میای کی میری چیکار میکنی اصلا تو توی ستاد چه کاری انجام میدی تو اصلا کاری داری که انجامش بدی -یعنی تا این حد آزادی زمانی بهم دادی

    آره خدا جونم دارم به تو میگم و برا تو مینویسم خودت گفتی بنویس و من دارم به تو میگم که وقتی گفتی بیا و بنویس که چن تا نعمت توی خونه زندگیت داری میبینی و مثل لیلا بشارتی بنویس مثل رزا بنویس و وقتی من نوشتم دیدم که اولا صدها قلم رو فاکتور گرفتم و ننوشتم و وقتی 70 مورد نعمت نوشتم که وقتی به هر کدومش نگاه میکنم میبینم اینا بیشتر شبیه معجزس تا نعمت ساده بیشتر شبیه کارهای وهابیت توعه تا شبیه کارهای عادی روزی دادن بنده هات بیشتر شبیه اون کلمه ای هست که بالاتر از وهابیته و من بلدش نیستم تا شبیه کاری ساده باشه که برا من کردی

    خدا جون بزار یادم نره من همون بنده ای هستم که بیمارستان روانی شهر چن تا دکتر مغز و اعصاب جوابش کردن همونی که تمام اماما جوابشو ندادن همونی که بالاترین دعاها و هزاران ختم های مادرم و چله نشینیهاش هیچ اثری نکرد ولی تو گفتی من بندمو میشناسم و دوسش دارم و خودم دردشو خوب میکنم

    آره تو نمیدونم از وهابیتت بود منو شفا دادی یا از چیز دیگت بود

    من فقط میدونم پشت این در جواب گرفتم

    باور کن خدا جون اصلا قبولت نداشتم روزی که بهت درخواست دادم که منو خوبم کنی

    بخودت قسم اصلا قبولت نداشتم و اصلا من خودمو بنده تو نمیدونستم

    من فقط گفتم این عده یه چیزایی برات میگن بزار منم بگم دلم خوش بشه و به خودم سرزنش نکنم که چرا این راه رو امتحان نکردی

    حالا همون آدم اومده سراغت

    من 50 سال رو گند زدم توش رفت یکساله که آدم شدم دارم توی 50 سالگی گوش به حرف میدم و درس میخونم

    توی همین سنی که 95 درصد میگن ولش کن دیگه باید به فکر بازنشستگی باشم یه جا رو پیدا کنم لک لک کنم تا زمان مرگم برسه

    نه

    من آرزو دارم من 50 سال دیگه ازت میخوام سالم سالم تمام عشق و حال های دنیا رو بکنم

    وان دفعه دیگه دلیل دارم دلیلم اینه که زکریا بهت گفته من پیرم و فلان و فلان و بهش دادی پس باید به منم بدی

    میدونی چرا اونو دلیل میکنم چون تو اگه نمیخواستی اینو بگم که این آیات رو نشونم نمیدادی و خودت 40 یا 50 بار توی قرآنت گفتی که چرا فکر نمیکنید – منم فکر کردم حالا که اون این درخواستو داره منم میخوام

    خدا جون قبول کن عدل تو اجازه میده که اگه به یه کسی دادی به منم بدی

    باشه چشم باورمو درستش میکنم

    قبول کن قانون دسترسی میگه اگه زکریا به وهابیت تو دسترسی داره منم میتونم داشته باشم

    باشه چشم باورمو درستش میکنم

    قبول کن یه آدم ثروتمند نمیتونه قبول کنه خونوادش در فقر و گرسنگی باشن و اگه من خونواده تو هستم باید به منم بدی

    باشه چشم باورمو درستش میکنم

    دلیلشم میگم

    خودت گفتی توی سوره شمس که خیر و شر منو بهم میگی

    الانم باورای درستشو نشونم بده و بهم بگو

    خودت گفتی که من جانشینتم و یه جانشین تمام کارای رئیس رو میتونه انجام بده

    خودت گفتی تسخیر کنم منم میخوام تسخیر کنم پس به من بگو با چه باوری تسخیر کنم

    خودت گفتی همه به من تعظیم کنن پس معلوم میشه عاشق منی و یه عاشق حاضره جونشم برا معشوقش بده اونوقت چطور تو نخوای برا عشقت از نعمتهای بیشتر برا لذت بردن من ندی

    خودت گفتی همیشه پیش منی و کی هست که من میخوام همیشه پیشش باشم اون کسی که بیشتر از همه دوسش دارم میخوام پیشش باشم پس دوسم داری

    خودت از روح خودت به من دادی از مغزت به من دادی به من گفتی سرپرستت منم و یه سرپرست اداره تمام امکانات راحتی برای انجام کار رو در اختیار کارمندش میزاره

    خو.دت گفتی وکیل منی و یه وکیل مواظب موکلشه برای آرامش زندگی موکلش

    خودت گفتی ازم محافظت میکنی و گر نه منم مثل دایناسورا تا الان منقرض شده بودم

    اصلا تو چرا به خودت تبریک گفتی که منو خلق کردی چون دلیلش این بود که یه خدای کوچیکتر مثل خودت خلق کردی

    و خودت گفتی درخواست کن من بهت میدم

    نگفتی اینجوری درخواست کن اونجوری درخواست کن و تا اینجا بخواه تا اینجا رو نخواه هیچی نگفتی

    فقط گفتی قبول کن من میتونم و کار نیکو انجام بده منم درخواستتو میدم

    منم یکساله باور کردم تو وجود داری و انرژی هستی و کاراهامم دادم توی سایت خودم طبق برنامم انجام میدم و حالا نوبت توعه که درخواست ها مو بدی

    اولین درخواستم اینه که آسونم کنی برای آسونیا

    چرا؟

    چون تو وعدشو دادی چون هزاران نفر توی سایت تونستن

    دومین مورد گفتی سپاسگزار باش تا ظرفتو بزرگتر کنم

    منم الان نزدیک دو ماهه که جوری دارم سپاسگزاری میکنم که گاهی سپاسگزاریام شبیه باور به معجزه شده

    یعنی میگم خدا جون تو بابت این یخچالی که 20 ساله داره کار میکنه و چراغ هشدار قرمزش 7 ساله روزی 10 بار روشن میشه– تو چه میکنی با زندگی من که این داره اینقد سالم کار میکنه ولی متخصص گفته باید فلانش عوض بشه وگرنه و گرنه …. و من از تو خواستم که حفظش کنی و اون داره برا خودش با لذت کار میکنه و من گاهی بوسش میکنم که اینقد دارم آسون میشم و این برا من معجزس –من و همسرم الان سالهاست که یادم رفته چراغ هشدار یخچال هنوز داره روشن میشه و برامون عادی شده و انگار باید چراغ هشدارش روشن باشه -اما نه یه چیز دیگس که داره یخچال رو سالم نگه میداره – این وجود توعه – این محافظت تو از زندگیمه- این همون آسون شدنه—اما من بیشتر میخوام

    بیشتر میخوام

    عیبی داره

    من خدا جون گاهی از خودم خندم میگیره به خودم میگم تو چقد خل شدی آخه این درخواستی که داری امروز توی دفترت مینویسی برای اینکه صف نونوایی خلوت باشه رو مقایسه کن با توانایی های خدای خودت –خودت ببین مثل اینکه به یه رئیس جمهور بگی اومدم ببینمتون بلکه فقط یه لبخند به من بزنی من برم خونه- رئیس جمهور توی دلش میگه این خل شده همه میان مجوزهای بزرگ وام های میلیاردی و کشتی کشتی درخواستهای خفن دارن – اونوقت این اومده میگه میخوام لبخندتو ببینم

    خداییش گاهی از درخواست هایی که دارم خجالت میکشم

    ببخشید عقلم تا همین جا قد میکشه و تو رو نشناختم که درخواست خرید بستنی میکنم

    ازت میخوام بهم بگی که آیا 15 مورد ارزش و اعتبار دادی مثل تسخیر مثل جانشینی-روح-مغز-سرپرستست-وکالتت-صفات خوبم-اجازه دسترسی همه وقته-پیشمی-عاشقمی-هرچی رو من بخوام –منو غنی آفریدی – آرومم میکنی-نگهبان منی-قانون اصلی خودتی- تبریک گفتی به خودت-قول دادی بهت میگم-قول دادی آسونم میکنی-قول دادی بهم میدی و……. به همه گفتی به من تعظیم کنن به من بگو که اگه من نباشم چه بلایی به سر شناخت تو میاد

    فرض کنیم من تو رو نشناسم

    خوب تو هم عظمتت شناخته نمیشه

    نعمتهات شناخته نمیشه

    سپاسگزاری فراموش میشه

    به من بگو که منم که دارم به همه چیز هستی ارزش و اعتبار میدم

    چرا ؟

    چون فرض کنیم من تو رو نشناسم

    از پول هم استفاده نکنم

    ارزش تو و پول کجا میره

    اگه من نباشم تو شناخته نمیشی

    اگه از پول و هر چیزی استفاده نکنم اون بی ارزش میشه

    اصلا فکر کنیم که انسان نبود

    مثال کارخونه تسلا که خودرو خودرانم بسازه ولی به همه مشتری ها بگه که این خودرو این ویژگی ها رو داره ولی برای ویترین هست و کسی نمیتونه سوارش بشه

    اونوقت اعتبار شرکت تسلا چی میشه

    تو انسان رو خلق کنی مثل من ولی هیچ کاری نکنه و فقط ی جا بشینه و هیچ چیزی رو نیافرینه مثل برادران رایت و فقط ی جا بشینه – اونوقت اعتبار و ارزش و بزرگی تو چی میشه—فرشته ها بهت میگن که انسان رو آفریدی و اینهمه به ما گفتی بهش سجده کنیم –هیچ کاری هم نمیکنه و مثل مجسمه هست-لا اقل ما که فرشته هستیم سپاسگزار توایم – اون که اصلا هیچ کاری نمیکنه

    پس خدا جون منم که دارم به خدایی تو ارزش و اعتبار میدم

    منم که دارم به پول اعتبار میدم

    منم که دارم به ماشین تسلا و کمپانیش اعتبار میدم

    ازت میخوام همونطور که اینقدر منو عزیز و غنی و ثروتمند و خالق آفریدی و خودتم گفتی همه جوره حمایتت میکنم بیا و این باورهای درب و داغونو به سبک خودت که بهترین سبک هستش درستشون کن

    من سهم خودم اینه که سپاسگزار وجود نازنینت باشم و سعی کنم که لذت ببرم

    تو هم بیا به سبگ خودت که آسون میکنی منو برای آسونیا – باورامو براحتی عوضشون کن تا نتایجم تغییر کنه و بزرگتر بشه

    درخواستهامو برای کسب و کارم و درآمدم و حساب بانکیم و مشتریهام و سلامتیم و روابط عالی که میخوام و تفریحاتم و سفرهای لذت بخشی که میخوام و ارتباطاتی که با تو میخوام و احساس لیاقتم و …….. نوشتم

    اگه تو بعنوان خدا درخواست داری که من سپاسگزار باشم تا لذت ببرم و منم مثل تو بشم منم درخواست دارم

    قبلنا فک میکردم که تو درخواستی نداری ولی خودت گفتی یه پدر عاشق ثروتمند میخواد فرزندانش از همه موهبتهای زندگی ثروتمندی اون لذت ببرن – تو هم پدر ثروتمند منی و درخواست داری پس خودت راه رو نشونم بده

    یکیش سپاسگزاریه

    یکیش باور سازیه که تو پدر توانایی هستی

    یکیش توانایی هایی که بهم دادی برای تسخیر همه چیز

    پس ازت میخوام منو آسون کنی برای همه آسونیا دلیل منطقیشم گفتم که برای عروسی پارتی آسونم کردی برای ثروت و روابط و همه موضوعات به راحتی آسونم کن .

    چون تو هزاران راه رو بلدی

    چون تو خودت گفتی بخشنده و مهربانی

    چون تو منو بهتر از من میشناسی و میدونی قلق من چیه و کلید قفل ذهن من دست توعه

    قلق اینکه این افکار و باورهام چجوری عوض میشن

    چون تو خودتو اجابت ککننده نامگزاری کردی

    من بعد از یک سال جدی جدی کار کردن روی باورهام میخوام روند روبه رشدم بهتر و بهتر بشه

    چون تو خودت گفتی آسونت میکنم برای آسونیا

    چون من با اعتماد به تو نتیجه گرفتم اگه نتیجه نمیگرفتم میرفتم یه جای دیگه

    و. اما موضوع مهمتر از درخواست کردن از تو و شناخت وجود ارزشمند و نازنین تو اینه که درخواست کردن از تو جنبه دکوری و فرمالیته داره و جنبه کانکت شدن با تو رو داره –یه بار دیگه به خودم میگم درخواست کردن از تو جنبه دکوری و فرمالیته داره و جنبه کانکت شدن با تو رو داره چرا ؟

    چون اگه منم نخوام تو رو بشناسم و ثروتمند باشم میتونم

    چون اگه منم نخوام تو رو بشناسم و روابط خوبی داشته باشم میتونم

    چون اگه منم نخوام تو رو بشناسم و سلامتی خوبی داشته باشم میتونم

    چون پول و عشق به پول توی تک تک سلولهای بدن من هست فقط ازش استفاده نکردم

    چون سلامتی و عشق به سلامتی و عاشق خودم شدن توی تک تک سلولهای بدن من هست فقط ازش استفاده نکردم

    چون عزت نفس و احساس لیاقت توی تک تک سلولهای بدن من هست فقط ازش استفاده نکردم

    چون منم که دارم جهان رو به واکنش وادار میکنم

    چون منم که دارم با افکارم و تک تک سلولهام همه چیز رو جذب زندگیم میکنم

    در واقع پول دست مردم نیست که بخوام به زور یا با چاپلوسی یا با هر ترفندی ازشون بگیرم تا وارد حسابم بشه

    در واقع پول دست توی خدا هم نیست که بخوام به زور یا التماس از تو بگیرم

    پول و عشق به پول توی تک تک سلولهای غنی من گزاشته شده

    سلولهای من از هر نظر و موضوعی غنی هست و هیچ نیازی به بیرون نداره

    اصلا تو چرا به تمام موجودات گفتی به من سجده کنن

    چون تو منو مثل خودت در ابعاد کوچکتر آفریدی

    منم خدا هستم

    و هیچ نیاز بیرونی ندارم ولی افکار و باورهای اشتباه منو بسمت نیازمندی به تو و بنده های تو کشونده

    و من این نیاز رو شناختم و خود تو به من گفتی تو درخواست داری از خودت بخواه من فقط فرمانبردار افکار تو هستم

    ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توی

    وی آینهٔ جمال شاهی که توی

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که توی

    –یه بار دیگه به خودم میگم درخواست کردن از تو جنبه دکوری و فرمالیته داره و جنبه کانکت شدن با تو رو داره چون ذات من اینجوریه که اگه با کسی باشم بیشتر لذت میبرم و همین با تو بودن لذت منو بیشتر میکنه و ضمن اینکه با تو بودن یه اتفاق خوبی که داره به من باور میده که یه قدرت بزرگ حامی منه و اون باوره باعث میشه که جهان درخواستمو بده

    جهان کاری نداره من راس میگم یا دروغ میگم و نگاه میکنه که به چی فک میکنم و باور دارم وقتی باور دارم با یه قدرت بزرگ بدستش میارم باور پایه من اینه که چون اون قدرت بزرگه پیشمه منو به خواستم میرسونه و اونو بهم میده

    در واقع توی خدا اینجا کاری برا من نمیکنی و باور منه که باعث میشه به خواسته هام برسم

    پس حالا که باور کردم تو پیشمی به باورهام قدرتی بده که هر چی رو که میخوام براحتی بدستش بیارم

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    مصطفی فخیمی گفته:
    مدت عضویت: 1623 روز

    سلام به استاد عزیزم

    واای خدای من استاد چه کردی با این فایل با اینکه در مسیر الهی هستم

    گاهی خیلی کم پیش میاد که از از زندگی ناامید بشم اینم به خاطرشبکه اجتماعی

    ولی این فایل دوباره سوخت بهم رسوند حین گوش دادن فایل لبخند رضایتی داشتم

    من یادم انداخت که گذشته خداوند من از بیماری اعتیاد رها کرد من به شغل دلخواه رسوند

    وتا به این لحضه با معجزات و نشانه ها خودش و با تکامل پیش میرم همین شمارو سر راه من قرارداد

    استاد واقعا من قبل از اشنایی با شما انسانی یتیم و گم راه بودم وبا شما اشنا شدم و تا حدودی به

    به گفته های شما عمل کردم و الان دارم نتیجه میبینم منم قبل انسانی فقیر بودم ولی الان با سپاسگزاری

    هرروز دارم انسانی قدرتمند میشم چون دستم تو دست خداوند هستش حتی دوباره به یاد میارم که بیماری سرطان

    که داشتم نه بهش فکر میکنم و خداوند کمکم کرد تا بهبود پیدا کنم چقدر رب کمکم کرد امشب به همه اینها فکرکردم

    وبه خودم گفتم تازمانی که به رب ایمان داشته باشم بهترین زندگی خواهم داشت امشب بعد از مدتها دوست

    داشتم این چند تا احساس با شما به اشتراک بزارم دوستون دارم به قول استاد درپناه الله شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  6. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

    به نام خداوند بخشنده مهربان‏

    کهیعص «1»

    کاف، ها، یا، عین، صاد.

    ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا «2»

    (در این سوره) یادى از لطف پروردگارت نسبت به بنده‌اش زکریّا (به میان آمده است).

    إِذْ نادى‌ رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا «3»

    زمانى که پروردگارش را با ندایى پنهان خواند

    قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا «4»

    (زکریّا) گفت: پروردگارا! همانا استخوانم سست شده، و (موى) سرم از شعله‌ى پیرى، سفید شده است و پروردگارا! من هرگز در دعاى تو (از اجابت) محروم نبوده‌ام.

    وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا «5»

    و همانا من براى پس از (مرگ) خود، از بستگانم بیمناکم و همسرم نازا بوده است، پس از جانب خود جانشینى (فرزندى) به من عطا فرما.

    یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا «6»

    (خداوندا! به من جانشینى عطا کن) که وارث من و دودمان یعقوب باشد و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده.

    یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیى‌ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا «7»

    (خداوند فرمود:) اى زکریّا! ما تو را بشارت مى‌دهیم به پسرى که نامش یحیى است (و) قبلًا همنامى براى او قرار نداده‌ایم.

    قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا «8»

    (زکریّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى باشد در حالى که همسرم نازاست و من از پیرى، ناتوان شده‌ام؟

    قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً «9»

    (زکریّا) چنین گفت: امّا پروردگارت فرمود: این کار بر من آسان است، (زیرا) پیش از این من تو را آفریدم در حالى که چیزى نبودى.

    قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَهً قالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا «10» سوره مریم

    (زکریّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. (خداوند) فرمود: نشانه‌ى تو این است که سه شبانه روز قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهى داشت، (با اینکه سالم هستى.)

    —————–

    «123» وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‌

    و همانا خداوند شما را در جنگ بدر در حالى که ناتوان بودید یارى کرد، پس از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارى نمائید.

    —————‐—

    وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً «قسمت آخر آیه2» سوره طلاق

    و هرکس که از خدا پروا کند، خداوند براى او راه بیرون شدن و رهایى (از هر گونه مشکل) را قرار مى‌دهد.

    وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدْراً «3» سوره طلاق

    و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‌دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى‌سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه‌اى قرار داده است.

    ——————–

    وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‌ 186 بقره

    و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزدیکم؛ دعاى نیایشگر را آنگاه که مرا مى‌خواند پاسخ مى‌گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که به رشد رسند.

    —————‐———————————

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان شایسته و دوستان نازنینم

    خدایا شکرت برای این فایل الهی پر برکت که از دیروز دارم آگاهیهاشو با گوش جان می نوشم و بر قلبم میشینه

    خدایا شکرت برای استاد توحیدی بینظیرم که ایننننقدر زیبا و شیرین آیات قرآن رو برای ما توضیح میده

    خدایا شکرت برای نعمت ایمان و توحید

    خدایا شکرت برای هدایتم به استاد و این مسیر الهی

    رب و فرمانروای من که تنها با یاد تو قلبم آرامش میگیره شکرت که حامی و هدایتگرم هستی

    استاد عزیزم چی بگم از این فایل و انرژی مافوق تصورش که حق مطلب رو ادا کنه؟!

    استاد جان آخه شما چرا اینقدر قشنگ درباره آیات قرآن صحبت می کنید خب ما که دلمون رفت آخه!!!

    با این شکل زیبای توضیح آیات این خواسته قویاً در دلم شکل گرفته که شما دوره ای راجع به کل قرآن برامون بزارین، و بنظرم این خواسته جمع کثیری از دانشجوهاتون باشه، انشاء الله خیلی زود اجابت میشه

    اتفاقاً چهارشنبه شب قبل از اینکه این فایل رو روی سایت بگذارید من داشتم فکر می کردم و با خدا صحبت می کردم گفتم خدایا شکرت که در روز بارها و بارها سپاسگزاری می کنم اونم سپاسگزاری های قلبی

    خدایا شکرت که برام کافی هستی و با تو بینیاز از دیگرانم

    خدایا شکرت که زندگیمو پر از نعمت کردی

    توفیق سپاسگزاری بیشتر به قلبم بده

    خدایا شکرت از مسیری که میرم راضی ام

    خدایا شکرت از زندگیم راضی ام

    تو هم از من راضی باش

    در عین حال که راضی ام از زندگیم از خزینه های غیبی ات نعمت های خیلی خیلی بیشتر  میخوام، از عشقت و احساس نزدیکی بیشتر به خودت،  از سلامت، از شادی و آرامش و حال خوب، از رشد و بهبود شخصیتم، از روابط عالی، از رزق و روزی بغیر الحساب…

    و استاد جان تو این فایل هم شما درباره همه اینها صحبت کردین

    اگر من فقط همین چند آیه ای که تو این فایل گفته شد رو مد نظر قرار بدم در زندگیم، به همه خواسته هام میرسم

    استاد عزیزم مریم جانم دوستان نازنین هم خانواده ام عاشقتونم و به خدای بزرگ میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  7. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    بنام خدا

    سلام استاد عزیزم خدا روشکر که دوباره فایل جدید گذاشتید وتونستم دوباره روی ماهتونو ببینم

    به به چه کلامی بهتر از کلام الله که از زبان شما جاری میشه

    ساعت دو نیمه شب ومن ازخواب پریدم وسعی کردم خودمو اروم کنم وهدایت شدم سمت ای فایل

    موضوع=کلید اجابت دعا

    راجب درخواست ثروت ورسیدن به خواسته یک سری باورها و شرایط موجود نمیزاره تصور کنم که ثروتمند شدن راحته بااینکه حتمیه ومن بهش ایمان دارم

    ولی تا میام دریافت کنم تردیدها جلوی منو میگیره

    من دارم توی روان شناسی ثروت یک روی باورام کار میکنم تا موانع روبردارم چون ثروت همیشه به وفور هست

    باشرایط کنونی کمی غیر منطقی که من چجوری میخوام به خواسته م برسم ولی ایمان به غیب ونگاه توحیدی باعث میشه باور کنم وبه اندازه ای که باور میکنم اتفاق میفته

    خدایا منو هدایت کن به سمت ثروت راهی که من فکر میکنم ناهمواره وغیر ممکن ولی هیچ چیزی برای تو سخت نیست

    برای تو کاری نداره شرایط من بهتر بشه چون تو نامحدودی

    برای من امکان پذیره چون تو بی نهایتی

    خدایا شکرت که منو به خواسته هام میرسونی

    من نمیدونم ولی تو میدونی

    خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    خدایی شکرت برای هدیه جدید یه حسی می‌گفت که این فایل برات برکت خاصی داره و فعلاً ز برکت‌هاش هدیه سایت باورنکردنی برای فعالیت خوبم بوده و امروز یه دور خوشگل تو بازار مهمون شدم و یک کیک خوشبو به خودم و دوستام دادن خیلی روز خفنی بود شکره یه سپاسگزار دست از دست با لیاقت خدا یعنی استاد چقدر روحش خدا غنی کرده ثروتمند شده که همه آدما رو با یه فایل ارزشمند که مثل بمب زندگیو تکون میده مهمون کرد از خدا و این سخاوت بزرگوارانه سپاس امروز که داشتم شیرینی با همسری ی‌خوردیم و به دوستا دادن خیلی خوششون اومد و چقدر حس خوبی بود که دست خدا بودن برای خلق ارزش و استادمو تحسین کردن ه انقدر می‌تونه ارزش ساز باشه یه فایل ارزشمند هدایتی بسازه و به همه برسونه بدون هیچ محدودیتی این حس عجیب منو وادار کرد به نوشتن این کامنت امیدوارم کامنت تاثیرگذاری باشه و استادم بخونه و بگم عاشق راهم شدم خلاصه از فایل میگم تا مرور بشه برا خودمو دوستان استاد می‌گفت کار خدا اجابته از دونه دونه خواسته‌هامونم خبر داره و فراموشی هم نداره و واقعاً دوست داره به ما بده و ما براش واقعاً لایقیم و واقعاً قدرتشو داره خیلی ثروتمنده خیلی آگاهه خیلی مهربونه خیلی بخشنده است خیلی غنیه و خیلی نزدیکه دامونم می‌شنوه نشونه برامون می‌فرسته یلی می‌خواد ما رو خیلی دوست داره و و همیشه برای کمک و حمایت ما ماده‌اند هر چقدر کمک که لازم باشه ا رو تا بی‌نهایت می‌تونه رشد بده حالا خدا انقدر قدرت داره که ر خواسته‌ای رو اجابت کنه و اون ماییم که باید نعمت و اجابتو ببینی صداشو بشنوی مهربونیشو یادمون باشه فراوانی و رزقشو ببینی خیلی شده احساس کمبود بکنی یا احساس شکست با اینکه کلی خدا کمکمون کرده و قدم خوبی برداشتیم و توی زندگیمون فراوونی بیشتر شده واقعاً از خودش دایت می‌خوام برای دیدن باور کردن خودش

    درپناه عشق رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  9. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت حس بودنش ،حس وجودش ،حس بودنش و خیال راحتی که از این بابت دارم

    عاشقتونم

    مشمول جایزه شدم توی سایت و دیشب که سر زدم دیدم

    از شما استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و مدیر فنی عزیز و خانوم فرهادی عزیز تشکر میکنم که انقد این سایت زنده و پویاس و انقد خلاقیت هست و هرروز داره بهبود پیدا میکنه

    الهی سپاس گزارم

    این چند روزه به سایت سر زدم اما کامنتی نزاشتم ، با خدا راز و نیاز کردم و با احساس خوشبختی زندگی کردم

    این هفته ای که گذشت احساس خوشبختی من در طول روز بیشتر شده بود ،چرا که درخواست من از خداوند این بود که به من قدرت سپاس گزاری بیشتر عطا کنه و قدرت دیدن نعمت هایی که دارم و برام عادی نشه

    پیاده روی کردم و حرف زدم و شوق و ذوق زندگی در من بیشتر و بیشتر شده

    مثالهایی رو به یادم اوردم که خداوند درهارو باز کرد چون من توکل کردم و سپردم بهش ، چون من تصمیم گرفتم که هی چی بهم میگه عمل کنم و اون منو ببره

    خدایا تویی قدرت بازوان من

    خدایا تویی توان پاهای من

    تویی قوت و قدرت وجودم

    تویی انگیزه ی من برای ادامه زندگی

    تویی شور و شوق زنده در من

    تویی عشق جاری درمن

    الهی سپاس گزارم که لیاقت وسعادت اینو به من عطا کردی تا بندگی تو کنم

    الهی سپاس گزارم بابت حس بودنت ………….

    چه کلمه ای پشتش بیارم ؟؟؟ حس بودنت …….

    الهی سپاس گزارم بابت اینکه هرروز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم

    الهی سپاس گزارم بابت اینکه داری جهان رو رهبری میکنی

    فقط دوس‌دارم سپاس گزاری رو تمرین کنم

    صب بلند شم سپاس گزاری کنم

    شب سپاس گزاری کنم

    فایل گوش بدم ، لبخند بزنم ، شاد باشم

    بیشتر باورش کنم ، در لحظه زندگی کنم

    این حس قدرتی که در درونم جاریه

    این حس ارامشی که در درونم جاریه

    این حس اطمینان و رضایت قلبی

    این حس زدن قید هر چیزی که منو از اون دور میکنه

    من اینارو میخوام

    استاد عاشقتم

    من دارم از این اگاهی ها استفاده میکنم و میبینم که ملت چقدر پرتن

    من تصمیم گرفتم که با صداقت باشم توی زندگیم و باید روی این تمرین کنم و هی بهتر و بهتر بشم

    دیشب میخواستم از سره خستگی یک کاری رو بپیچونم ، ولی چون تصمیم گرفتم راستش رو بگم کارمو انجام دادم و گفتم اگر فلانی پرسید من باید راستش رو بگم

    میخوام بگم صداقت تعهدم میاره ،همه ی اینا زنجیره وار بهم وصلن

    من دوس دارم خدایی رو بیشتر و بیشتر باور کنم که هر لحظه در حال هدایت منه

    هر لحظه داره منو هدایت میکنه

    هدایت میکنه به ایده ای که نیاز دارم

    به ادمی که لازمه به جواب سوالام

    میخوام خیلی بیشتر روی هدایت الله کار کنم

    خیلی بیشتر روی بندگی کردن درست خودم کار کنم

    خیلی بیشتر خیالم رو راحت کنم که اگه من گیرندم تنظیم باشه فرستنده کارشو بلده و همیشه فرستنده درست عمل میکنه

    میخوام نقد رو بچسبم و نسیه رو ول کنم

    اون شب داشتم به برنامه های فرپام فک میکردم قبل خواب و کلی گفتم اینکارو میکنم و اون کارو و یه لحظه اخرش یه حسی اومد توی وجودم و گفتم که خدای من البته اگر تو منو بیدار کنی ، حیات و ممات همه به دست توست و اشکم جاری شد

    من این حس ارامش درونی رو میخوام

    من احساس خوشبختی رو میخوام

    به خدا گفتم استاد من یاد داده که همه چیز رو با هم بخوام و منم همه چیزو میخوام نه فقط پول‌رو

    من حس سرزندگی میخوام

    من حس امید و ارامش رو میخوام

    من حس بودنش رو میخوام

    من اتصال دائمی به خداوند رو میخوام

    من قدرت سپاس گزاری بیشتر میخوام

    من قدرت سپاس گزاری بیشتر میخوام

    من قدرت سپاس گزاری بیشتر میخوام

    والضحی

    والیل اذا سجی

    و قسم به روز و شب که خدا همواره با منه و منو از سختی ها و از شرایطی که ساخته خودم بوده عبور داده و همیشه روز های روشن رو اورده

    و قسم به بزرگیش که همیشه به موقع رسیده

    قسم به بزرگیش که حتی یک بار توکلم رو‌بی جواب نزاشته

    قسم به ربوبیتش که همیشه حواسش به من بوده حتی تمام مواقعی که من حواسم بهش نبوده ،اون حواسش به من بوده

    فقط من انسانم خدایا من یادم میره

    من خیلی موقع ها توی افکارم گم میشم

    ذهنم از یاد میبره همه ی اون اتش هایی که برام گلستان کردی

    همه ی اون جاهایی که منو رو‌سفید کردی

    همه ی اون عشقی که به من داری

    من یادم میره که وعده های تو‌همه حقن و تو‌رب قدرتمند و قادر به انجام هر کاری هستی

    من انسانم

    خدایا خودت یادت رو همواره در دلم جاری کن و منو از هر ان چیزی که باعث دوری من از تو میشه جدا کن پاک کن

    به من شهامت و جسارت بده تا با تمام وجودم حذف کنم هر ان چیزی که منو از یادتو و حس بودنت دور میکنه

    از تو درخواست میکنم چون تو قادر مطلقی

    چون تو توانایی انجام هر کاری رو داری

    منو در مسیر این بهبود دائمی و طی تکامل در تمام ابعاد زندگیم یاری بده و خودت منو پیش ببر

    من از تو چیزهایی رو درخواست میکنم که هیچ کس جز تو نمیتونه اجابتشون کنه

    سپاس گزارم ای اجابت کننده ی همواره ی درخواست های من

    منو در مسیر توحید عملی منو در مسیر بندگی کردنت یاری بده تا دستت رو برای اربابی کردن باز بزارم .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    درپناه عالم و قادر مطلق .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      مریم حسینی مطلق گفته:
      مدت عضویت: 1069 روز

      سلام

      عجب کامنتی

      عجب پیامی

      چقدر در هماهنگی بودید و نوشتید

      کیف کردم

      خیلی لذت بردم،

      و وعده خداوند

      و لسوف یعطیک ربک فترضی

      و بزودی پروردگارت چنان به تو عطا کند که تو کاملا راضی خواهی شد

      رضایت

      رضایت

      رضایت

      این راضی بودن از زندگی رو توی کامنت شما دیدم

      توی خودم دیدم

      فکر میکنم این همون وعده خداوند به ما بود که محقق شد

      و در ادامه این رضایت هستش که

      ثروت میاد

      همسر مناسب میاد

      سلامتی میاد

      مسافرتهای دور دنیا میاد

      خوشبختی و سعادت میاد و و و

      ولی بهترین احساس دنیا همینه

      راضیمون کرد خدا از اینجایی که هستیم حتی اگر چیزایی که میخوایمو هنوز نداشته باشیم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    درود و نور بر استاد عزیز

    طبق عادت هر شب داشتم سایت رو شخم میزدم و فایل گوش میدادم یهو دیدم فایل جدید اومد کلی ذوق کردم و پلی کردم. صبح با خودم گفتم کاش استاد فایل جدید بزارن دلم براشون تنگ شده. و چه زود اجابت شد.خدایا شکرت

    ده دقیقه اول رو که گوش کردم گفتم از این فایلهایی که باید چند بار گوش کنم نت بردارم تا باور سازی کنم

    که به همه خواسته هام میتونم برسم در واقع رسیدم فقط باورش کنم دریافت میکنم .

    درباره زکریا گفتین که خدا بهش وعده استجابت دعا داده و وعده فرزند داده باز زکریا گفته من پیر و فرتوت هستم. و خداوند مژده میدهد به زکریا فرزندش یحیی را. (باور عالی برای کسانی که فرزند میخواهند و منطق میگه بخاطر شرایط جسمی یا … امکانپذیر نیست)

    بنظرم باز زکریا بچه دار شدنش باور پذیر تر هست .

    و چیزی که من هنوز هم ته ذهنم همیشه سوال بوده

    خدا چطور عیسی مسیح رو به مریم داده؟؟؟ درحالیکه آمیزشی شکل نگرفته؟؟ (امشب تولد مسیح هست و کریسمس) از بچگی همیشه بچه دار شدن مریم برام پذیرفتنی نبوده و نیست…و دنبال جواب سوالم هستم

    خب اونجایی که ایه طلاق رو خوندین و گفتین خدا وعده داده به خانمهایی که طلاق گرفتن روزی میرسونه

    اشک تو چشام جمع شد .آخه چقدر مهربونه الله و در دلم تصدیق کردم وعده خدا حقه. چقدر سیستم بدون نقص عمل میکنه!!

    برداشت من از این آیه اینه: بهیچ وجه نباید زندگی مشترکی که احساس خوشی نداری و باب میل نیست و خواسته های طرفین تامین نمیشه رو تحمل کنی. عمری که داده خیلی ارزشمنده جای درست پیش آدم درست باید پیر بشی

    و حتی وعده داده که بخاطر ترس فقر تو اون رابطه نمون

    من پناه و روزی رسان تو هستم ، من( الله) بهت دارم قول میدم تحت حمایت منی، روی من حساب کن،

    اینجا نگفته مثلا تو جدا شو پدر یا برادر یا خانواده ت موظف هستن مالی تو رو حمایت کنن یا بهت پناه بدن . گفته خودم، من خالق ، من تضمین کننده روزی تو هستم . به من پناه بیارر.

    یعنی گفته اگه انتخابت اشتباه بود نترس و بیا بیرون از اشتباه. عذاب وجدان یا ترس نداشته باش حق تو هست زندگی با کسی که مایه آرامش تو باشه. خدایا عاشقتم چقدر هوامونو داری

    و هنوز اشکهای من روانه….

    میگه با خوبی جدا شین اگه خانم خواست پیش مرد بمونه تا هروقت که بخواد . مرد با نیکویی باهاش رفتار کن. اگر اینطور عمل نکنی به خودت ظلم کردی.

    آیه ای که به من الهام شد قدم 8 و من ازش الگو گرفتم.

    جای دیگه میگه من استجابت میکنم از من بخواه

    جز من از کسی نخواه . درخواست تو بمن بگو اما

    ظرف ذهنتو هم باخودت بیار، منتظر دریافت باش،

    به تو داده میشود. شک نکن. وقتی یه جا نذری میدن مثلا حلیم میدن بزرگترین قابلمه ها رو میگیریم تو دستمون میریم تو صف وایمیستیم . حتی اگه احتمال بدیم ممکنه تموم شه به ما نرسه ولی تو صف طول و دراز منتظر میشیم نوبت مون شه. به دیگ حلیم همسایه بیشتر دلخوش میکنیم تا خدااا.

    ولی خدا میگه بنده من بیا ازم بخواااه من بهت میدم ظرف که نمیبریم پیش خدا هیچی ، تازه خودمونو حتی لایق نمی بینیم تو صف هم منتظر باشیم شاید بهمون برسه. مثله پسر بچه های شیطون که زنگ خونه ها رو میزنن در میرن ما هم تا خواسته میاد رو زبونمون ، ذهن نجواگر میگه آخه چطوری؟؟ تو رو اجابت کنه؟؟؟ در حد خواسته ت نیستی آخه تووو !!! . زنگ بزن در برووو

    ترسووو .

    خدا به شجاعان پاسخ میده، مصر و سمج روی خواسته ت پافشاری کن بگو حق منه اومدم دریافت کنم. الله وعده داده.

    خدایا، انقدر بمن توحید، قلبی شاکر، ثروت و مکنت و نعمت و آرامش و خوشبختی و عشق بده

    که هر لحظه با تمام وجودم فریاد بزنم ممنون که راضیم کردی… مثله استاد عباسمنش که راضیش کردی.

    من قول میدم تو مسیر بمونم تو هم وعده دادی راضیم میکنی

    استاد من دقیقا برای رسیدن به ثروت چله گرفتم و روز سوم هستم عجب فایلی بود چقدر میتونه باورهای منو عوض کنه برای دریافت ثروت و نعمت ازت سپاسگزارم

    باید بارها و بارها گوش بدم تا به جانم بشینه و نوش روحم بشه

    دوست داررررم استاد یه دونه ای، بینظیری

    خدا برامون حفظت کنه

    سارا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: