قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 14


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    223MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ویدا بنیانی گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته عزیزم.

    اول از هر چیز خدارو بینهایت مرتبه شاکر هستم برای این همه زیبایی وصف ناشدنی.واقعا لذت بردم از این منظره زیبا.از این آسمان آبی و این ابرهای قشنگ که انقدر زیبا نقاشی شده است.از درختانی که به زیبایی طراحی و رنگ آمیزی شده.و اینجا یاد این آیه افتادم فتبارک الله احسن الخالقین.

    دوم سپاسگزار استاد عزیزم هستم که درمورد موضوعی به این مهمی صحبت کردند.

    من تو زندگی ام سعی میکنم کمتر دیگران رو قضاوت کنم اما خب آدمی هست دیگر.بعضی وقتها شرایطی پیش میاد که نفس شیطانی غلبه میکند و اونوقت هست که شروع میکنی در مورد رفتار و کارهای دیگران قضاوت کردن.

    چند روز بود که این نفس شیطانی بر من غلبه کرد و داشتم در مورد کاری که یکی از نزدیکانم کرده بود اون رو قضاوت میکردم و مدام در موردش با خانواده ام میگفتم خب چرا اینکار رو کرده مگه چی کم داشته که دست به همچین اقدامی زده و….. هزار قضاوت ناخاسته

    امشب خدا یه تلنگر به من زد و هدایت شدم به این فایل زمانیکه استاد این حرفهارو میگفتن دیدم ای داد بیداد که من چه اشتباهی کردم و چرا ذهنم رو چند روز با این افکار و قضاوتها مسموم کردم به خودم نهیب زدم که ویدا شاید اگر تو هم توی اون شرایط سخت بودی دست به همچین کاری میزدی و همون شرایط رو رقم میزدی….

    و اینجا بود که خجالت زده ی خودم و خدای خودم و اون بنده خدا شدم…و از اونجایی که خدا ارحم الراحمین هست از خدای خودم طلب بخشش میکنم و میخواهم که ایمان من را قوی کند تا دیگران را چه خواسته و چه ناخواسته قضاوت نکنم.

    ان الله تواب رحیم

    خدا توبه پذیر مهربان هست

    ممنون استاد عزیزم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ساره امین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    به نام خدای پوشاننده عیب ها

    سلام به استاد و دوستان

    خدایا شکرت که سلسه وار چند روزه منو به فایل هایی هدایت میکنی که اخلاقم و شخصیتم رو بهتر میکنه دستم رو گرفتی منو جلو میبری ، نقطه ضعفم رو کم کم داری بهم نشون میدی

    استاد با اینکه قبلا این فایل رو من یبار گوش داده بودم اما الان بهش نیاز داشتم و در نشانه امروزم بهش رسیدم ، از شما و مریم جان ممنونم بابت این صحبت ها …

    من مدام در ذهنم دیگران رو قضاوت میکردم و میگفتم خدایا شکرت من از اینجور اخلاق ها ندارم . اما بعد از فایل قبلی (راهکارهایی برای ایجاد باور فراوانی) فهمیدم نباید به نوع خرج کردن دیگران و راهی که پول به دست میارن یا برای چه دلیلی یه خرجی میکنن کاری داشته باشم … الان دوباره خدا بهم نشونه داد حواست باشه اینا قضاوت کردنه فکر نکن خودت خیلی بالایی، خیلی اهل فکر و منطقی بقیه سطحی‌نگرن … اینو اصلاح کن تا یه پله بالاتر بری

    منم الان گفتم خدایا تسلیمم … من فقط میخام چشمم به مسیر خودم باشه مسیری که تو بهم نشون میدی و نه بقیه … چون تو در قرآن میگی فقط خودت دانایی و آگاهی به رفتار بندگانت ، آخه منِ بنده که عاجزم از دیدن همه ی آنچه که نهان و آشکاره چی میتونم بگم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    آنیکا فرهان گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    دقیقا، قضاوت کردن درست نیست حتی قضاوت خودمون! این قسمتش واقعا سخت‌ترین هست!

    تو یک کتاب خوندم : اگر تو جای من بودی تو نبودی، من بودی و دقیقا همان کاری را میکردی که من کردم!

    باید آویزه گوشمون کنیم خیلی سریع فراموش میشه گرچه ممکنه لفظی انجام ندیم ولی آیا در ذهنمون هم خواهیم توانست؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    خدای من چقدددر این تصویر زمینه شما زیباست چقققققدر زیباااست. الله اکبر

    واقعا هر چی میگم کم گفتم. نمیتونم احساسمو با بیان کلمه زیبا، بیان کنم. استاد دروود به شما درود به قدرتتون دورود به ثبات قدمتون بابت این همه نتایج شگفت انگیز من به خودم میبالم که الگوی شجاعی مثل شما دارم.

    کاری نداشته باش که یه فرد چه مسیری رو رفته یا چیکار کرده، قضاوتش نکن، نگو اگر فلان کار و میکردی این جوری نمیشد، اگر تو در شرلیط اون بودی احتمالا همون کار و میکردی.

    نکته ماجرا اینه که هرررر فرد یعنی این قانون و برای نزدیکترین افراد زندگیت هم اجرا کن، حای همسرت حتی بچت حتی پدر و مادرت،،،،، نگو حالا من چون همسرشم باید از همه چیزش بدونم باید درست و غلط و بهش بگم اینطوری بهتر عمل میکنه.. آدما رو به حال خودشون بذار. همه آدما به اندازه خودشون درست و غلطشون و میدونن و دارن تکاملشون و در مسیر خواسته هاشون طی میکنن.«فکر نکن اون چیزی که فکر میکنی از نظر تو درسته، برای زندگی همه آدمها هم درسته»

    استاد یکی از باورهای محدود کنندم همینه، یه باور قوی که از بچگی تقریبا توی همممه ی زندگی ها دیدم و اونم اینه که میبینم زن و شوهر تو کار همدیگه دخالت میکنن و فکر میکنن چون ازدواج کردن باید از همه چیز هم خبر داشته باشن و اجازه دارن برای همدیگه تصمیم بگیرن.. دارم سعی میکنم این باور و از بین ببرم و وااقعا در عمل دیدم که دخالت کردن تو کار همدیگه و دونستن همه چیز هم دیگه اصلااا نزدیکی ایجاد نمیکنه و حتی حریم ها رو هم از بین میبره. واقعا باید برای همسرت هم این قانون و ایجاد کنی که تا وقتی ازت درخواست نمیکنه نظر ندی

    من کاری به تصمیم بقیه ندارم من نمیدونم اون تصمیم درست بوده یا غلط من فقط میتونم برای تصمیم خودم نظر بدم.

    مریم عزیزم چقدر درست گفتید، چند روزه که سعی میکنم تو هر چیز فقط نکات مثبتشو ببینم و بی نهایت با خودم درصلحم نسبت به قبل. چقدر حالم بهتره.

    الان اومدیم شهرستان خونه پدربزرگ، من همیشه غر میزدم نه من نمیخوام بیام بهم احساس بدی میده و.. چون همیشه بدی های اینجا رو میدیدم اما این بار گفتم فقط نکات مثبت و ببین و نمیدووونید چقدر احساس خوبی دارم چقدر خوش اخلاقم چققدر به ادم هایی که ازشون خوشم نمیومد قبلا عشق میورزم و راجب نکات مثبتشون میگم. خدایا شکرت.

    یه تمرین باحال که باعث شد تمرکز بیشتر سمت نکات مثبت بره این بود که هر وقت احساسم بد میشد یا نکته ی منفی رو میدیدم از خودم میپرسم من به راستی من چه میخواهم؟ این باعث میشه من سریعا فرکانس توجه به خواستمو بفرستم.

    از خداوند میخوام که به هممون انرژی و قدرت بده برای ادامه دادن این مسیر بهشتی، برای کنترل ذهن، برای در صلح بودن با خودمون.

    عاشقتونمم🫂🫂🫂خوشحالم که هم مسیر هایی بشدت خفن در این مسیر الهی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز و مریم خانم گرامی

    جقدر نکات فایل ارزنده بود، من شخصا این فایل رو چند باری گوش دادم ولی هربار بهتر و بیشتر نکات رو متوجه میشم.

    باید بگم که این فایل رو بعد گوش دادن فایل معضلی به نام نیاز به توجه گوش دادم،ترکیب این دو باهم برای من خیلی خوب شد.

    یادگرفتم که دهنم رو ببندم و که خودمو قضاوت کنم و نه دیگران رو چون نه در اون زاویه و وضع گذشته خودم قرار دارم و نه اینکه جای دیگران هستم!

    و البته که با ترکیبش با آنچه دیشب یادگرفتم باید بگم که هرکاری که فکرمیکنم درسته،نیازهوو خودم میخوام برای خودم انجام میدم و اما خودمو و دیگران رو کلو قضاوت نمیکنم چون توی شرایط متفاوتی از گذشته خودم‌و شرایط متفاوتی از زندگی دیگران هستم و هرکس به زندگی خودش دید داره.

    ممنون از فایل خوب،امیدوارم‌که د عمل هگ بتونم همینقدر که متوجه شدم رو اجرا کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1288 روز

    به نام خداوند هدایتگر به سمت زیبایی های بیشتر و بیشتر ….

    سلام به استاد عزیزم و به خانم شایسته عزیز همیشه من رو یاد نقش هارون برای موسی میندازند…چقدر همه چیز با شما قشنگتره …صدا…تصویر…محتوا ….

    خب این فایل نشانه ی امروز من بود و بسیار به جا بود..

    چرا ..؟

    چون دیروز من باز تو درودیوار بودم …اولش انداختم گردن pms… بعد فکر کردم بخاطر اینکه بعد از مدت ها از محیط ایزوله م درومدم و تو یک مهمونی بزرگ رفته بودم انرژی هام نشست پیدا کرد …

    خلاصه دیروز خیلی تلاش کردم دوباره خودم رو پیدا کنم،انصافا بهتر از وقت های قبلی عمل کردم و تونستم ذهنم رو کنترل کنم و این خوش یک وجه مثبت داستانه …

    اما امروز توی نشانه م فهمیدم من ناخودگاه افتاده بودم تو قضاوت دیگران،درحالیکه به قول استاد خودم توی زندگیم هنوزهیچ غلطی نکردم!!!

    و به قول استاد شایسته ی عزیزم که توی در صلح بودن با خودش نظیر نداره،من داشتم روی نکات منفی اطرافیانم توجه میکردم،درنتیجه از مدار صلح با خودم هم درومده بودم و فرکانس هام افت پیدا کرده بود …

    خب خداروشکر خوبیش اینکه فهمیدم مشکل از کجا پیش اومدو به امید الله بیشتر از قبل حواسم رو جمع میکنم

    البته متوجه شدم شهریور ماه هم برای این فایل کامنت گذاشته بودم و الان که فکر میکنم میبینم واقعا چقدر ازون موقع بزرگتر شدم و کنترل ذهن برام ملموس تر و کمی راحت تر شده ….

    خداروصدهزارمرتبه شکر…

    استادجان ی چیزی براتون تعریف کنم خالی از لطف نیست

    امروز داشتم جلسه 3 عزت نفس رو مکتوب میکردم بعد دختر5ساله م کنارم نشسته بود ازم پرسید:چرا همش دوست داری به استاد عباسمنش گوش بدی؟گفتم خب استادمه دیگه

    گفت یعنی فقط استاد شماست؟

    گفتم نهه،کلی شاگرد داره …

    گفت منم دوست دارم استاد عباسمنش داشته باشم

    گفتم انشالله یکم بزرگتر شدی میتونی شاگردش بشی …

    این وروجک هام از قبل یاد گرفتن حالا که بلد نیستن بنویسند،از میکروفن گوگل استفاده میکنند اسم برنامه کودکشون رو باصدای بلند میگن و بعد میشینن نگاه میکنند(حقیقتا خودم بار اول برگام ریخت ازین حرکتشون : ))) )

    بعد امروز دیدم بدو بدو گوشی رو اوردن بهم نشون میدن پر از ویدئو های شما :)

    نگو اسم شما رو با صدا سرچ کردن :) خودشون کلی ذوق زده بودن :)

    امیدوارم واقعا خداوند این وروجک ها و همه ی وروجک های دنیارو در زمان و مکان مناسب به راه درست و مسیر درست هدایت کنه

    الهییی آمییین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1273 روز

      سلام و درود به سعیده عزیز، بنده توحیدی‌ و یکتاپرست خداوند.

      بسیار کامنتت ارزشمند و لذت بخش بود. خدا رو شکر که اینقدر عالی داری روی خودت کار می‌کنی.

      خدا صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت وجود دو تا دختر گلی زیبا در زندگیت و اینکه از همین الان اونها هم عضو خانواده بزرگ عباسمنش هستن. چقدر لذت بردم از این داستانی که از دخترگلی ها گفتی. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینقدر فعال و باهوش بودنشون. سعیده جان خداوند تو و خانواده ارزشمندت رو در پناه رحمت و فراوانی نعمات و ثروت‌ها و آرامش و امنیت خودش نگه داره. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1288 روز

        سلام به حمید حنیف،اومدم به فایو استار برای تشکر ازت اکتفا کنم،دلم طاقت نیاورد!

        احساسم به کامنت جواب دادن توی فایل های دانلودی،مثل زنگ تفریح هایی که دوستامون رو توی حیاط پیدا میکنیم:)

        ممنونم ازت برای اینکه مثل همیشه،محبتت رو بهم ارزونی داشتی …

        الهی‌که هروقت خواستی زندگیت پر‌از‌وروجک‌هایی بشه که از سرو‌کوله ت بالا برن …

        من‌میرم سر کلاس عزت نفس،انشالله تا شب تو‌ کلاس حل مسئله میبینمت رفیییق

        برام صندلی جلو،جا بگیر باشه ؟ :)

        میبینمت پسر

        قلب فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1273 روز

          درود سعیده جان.

          ممنونم از دعای خیرت، خدا از زبونت بشنوه، خودم هم خیلی دلم بچه میخواد ولی احساس میکنم الان زمان و مکان مناسبش نیست. دوست دارم زمانی این موضوع محقق بشه که به شرایط مالی و جغرافیایی بهتری هدایت شده باشم.

          خدا رو شکر که اینقدر فعالی. اینقدر کلاسهای درس رو پیگیری. من همش گرفتار کارهای خونه هستم (همون استیکر که با دست زده تو پیشونیش)

          جلسه دوم حل مسائل رو بالای پنج بار گوش دادم ولی هنوز به سوالات پاسخ ندادم. و خودم هم میدونم اگه تنبلی کنم از مدار آموزش خارج میشم. و بعد از اون کمیته انضباطی جهان هستی با تنبیهات فیزیکی عذرمون رو میخواد .

          شادکام و ثروتمند و سلامت باشی ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه اینقدر عالی و ارزشمند داری پیش میری.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
          • -
            محمد حسین تجلی گفته:
            مدت عضویت: 2230 روز

            سلام و درود خدمت آقا حمید عزیز

            دوست هم فرکانسی خودم

            امیدوارم حال دلتون عالی باشه

            من امشب به یه تضاد سختی برخوردم که می خواست بهم احساس گناه بده و بهم بگه که تو خیلی آدم بدی هستی و فلان کارت در حق فلانی ظلم بزرگی بود

            خلاصه میگم

            من کارم مشاور املاکه

            دو هفته پیش بود دقیقاً روز جمعه که فردای اون روز هم تعطیل بود!شنبه روز مبعث پیامبر بود فکر کنم!

            به یکی از دوست هام آقا بهروز یه ملکی رو نشون دادم قیمتش هم شیرین بود ایشون هم پسندید و گفت من این ملک رو می خواهم

            آقا من با فروشنده که اتفاقاً آشنا هم بود و من بسیار پیش ایشون اعتبار داشتم صحبت کردم گفتم دوستم داره میره خونش رو بفروشه

            بازار هم به شدت تورمی هستش

            شما صد در صد اوکی هستی برای فروش ملکت؟

            گفت بللللله آقای تجلی خیالت راحت

            گفتم توکل به الله مهربانی ها

            نا گفته نماند همون روز جمعه ساعت 1:30 که من با بهروز رفتم بازدید ملک این آقای فروشنده

            ساعت 11 صبحش هم با ایشون به اتفاق خانواده ایشون رفته بودیم یه ملک متراژ بالاتر دیده بودیم بسیار زیاد پسندیده بودن و قرار بر این بود که عصر یک شنبه بیاد ملک خودشو بفروشه و بعدشم بلافاصله بریم برای خرید اون ملک جدید !!

            حالا این موضوعات خیلی خیلی زیاد جزییات داره ها!! (گفتم که در اینجا نمی گنجه توضیح بدهم ، خودش یه کتاب حرفه)

            آقا ما به بهروز گفتیم ایشون هم بسیار آدم با ادب با شخصیت و با شعوریه منم پیشش اعتبار دارم خب!

            فردای اون روز یعنی شنبه ظهر ، روز عید رفت پای معامله و ملک خودش که الان هم هنوز اونجا ساکن هست فروخت!

            پنج میلیون هم به درخواست من بیانه هم به دفتر املاکی که من کار می کنم بیانه داد!

            این بنده خدا فروشنده شاید باورتون نشه یک هفته ده روز اسناد مدارک ملکش تکمیل نبود (چون مسکن مهره سند قطعی 6 دانگ ندارند ، به صورت قول نامه ای و وکالتی خرید و فروش میشن)

            هر سری با هم صحبت می کردیم حرفش این بود آقا محمد به خدا من شرمندت شدم فکر نمی کردم اینجوری بشه ، تعاونی سازنده ساختمان (تعاونی برق) ملحق شده

            خودم از صبح نرفتم سر کار دارم میدومم اینور اونور ، متی پیشنهاد پنج میلیونی دادم که کارم رو راه بندازند و ….

            حالا شما این ها رو داشته باش!

            من هم به بهروز گفتم با توجه به اینکه خودت هم در املاک کار می کنی و دوست رفیق زیاد داری دنبال ملک باش ، من هم برات دنبال ملک می گردم

            درسته که این واحد خیلی خوبه و قیمتش هم خیلی شیرینه ولی ما که نمی توانیم ریسک کنیم

            باید زودتر خریدت رو انجام بدهی چون بازار به شکل افتخاحی تورمیه!!!

            انصافاً انصافاً هم تو این دو هفته پیگیر ملک بودم‌ برای ایشون حتی حتی دوسه تا واحد خوش قیمت هم بهش معرفی کردم ولی بنا به دلایلی نخواست!

            امشب هم بهش زنگ زدم که ببینم اگه خرید نکرده فردا می خواهم یه کانال ارتباطی جدید با یه همکار جدید بزنم برم ببینم اون چه واحد هایی داره بلکه از طریق اون بتونم برای ایشون ملک خوب پیدا کنم برای خرید

            که خب خدا رو شکر گفت خریده

            نکته اینجاست شروع کرد به گفتن از اعصاب خوردی ها و غصه هایی که خودش و خانمش و پدر و مادرش و … این چند وقته خوردن و اذآن می کرد که 250 میلیون به خاطر نقد ماندن پولش در این بازار تورمی ضرر کرده

            خب راست هم میگفت واقعاً ضرر کرده چون من خودم تو بازارم و میدونم چقدر این چند وقته این منطقه ای که ما هستیم (قم ، پردیسان) قیمت ها رفته بالا و همچنان هم ادامه داره!!

            حالا منی که از قوانین خبر دارم دوره عزت نفس هم دارم اونجا استاد

            در جلسه 3 موضوع احساس گناه و چگونه ای غلبه بر این احساس رو کاملاً توضیح میده و منطق ها قوی ای میاره برای نماندن در این احساس

            خدا رو صد هزار مرتبه شکر یعد از گذشت دو سه ساعت الان خیلی آروم تر هستم

            و دیگه تپش قلب و اون خشم و اون احساس گناه اولیه ام تا حد زیادی از بین رفته

            چون اومدم کلی کامنت خوندم کلی آگاهی های اون جلسه رو برای خودم مرور کردم

            که آقا من به اندازه پشیزی قدرت ظلم کردن در حق دیگران رو ندارم و اگر هم به طور ناخواسته مرتکب اشتباهی شده باشم که ظاهر این قضیه این باشه که با کار من اون فرد آسیب دیده

            اگر ایشون در مسیر درستی باشه همین اتفاق باعث رشد و پیشرفتش میشه

            و در گذر زمان می فهمه که چقدر باعث شده حرکت کنه و تغییر کنه و کلی نعمت و ثروت وارد زندگیش بشه

            و به خودم یادآوری کردم جاهایی رو که افراد در حق من بدی کردند ، نامردی یا هر چیز دیگه ای که این ذهن چموش اسمش رو می گذاره!!

            و اونجاهایی که با استفاده از قانون و همون آگاهی های جلسه 4 قدم 5 گفتم آقا هر آنچه اتفاق می افته خیر مطلق هستش

            و خدا می داند و من نمیدانم

            بعداً در گذر زمان اشک ریختم و عاشقانه از خدا تشکر کردم به خاطر همون اتفاق به ظاهر خیلی بد و به یاد آوردم که پس از نشون دادن یه ذره ایمانم و حرکت کردن و متوکل بودن به خداوند چه درهایی از نعمت و ثروت به روی من باز شده

            حمید جان به خداوند یکتایی که می پرستم و بندگیش رو می کنم قسم می خورم من واقعاً سرم نورزیدم و حساب نکرده بودم روی حرف هیچ کسی

            و از همون اول هم به بهروز گفتم که اگه می توانی یه پولی جور‌ کن بیا پای معامله بعد وقت می گیریم خونتو می فروشیم بقیه پول رو میدی به طرف ولی….!!!

            گفت نه دیگه اشکال نداره من میرم برای فروش

            ولی امشب داشت بهم احساس گناه میداد که اره تو به من گفتی تو به من قول دادی و هزاران حرف پوچ دیگه که همش به خاطر عدم درک آگاهی هایی هستش که ما میدونیم و اونا نمیدون!!!

            خلاصه کنم صحبت هامو

            خیلی خوشحالم که در این کلاس های درس دانشجوی استاد عباس منش هستم

            بی نهایت عاشق استادم هستم و بی نهایت از خدای مهربونم سپاسگزارم که لایق شدم برای شاگردی بهترین استاد دنیا

            بی نهایت خوشحالم که همکلاسی های بی نظیری مثل شما و سعیده خانم دارم و سپاسگزار خداوند هستم

            بی نهایت از خوندن کامنت های شما درس ها یاد می گیرم و انگیزه ها دریافت می کنم

            الان خدا رو شکر احساس سبکی می کنم

            احساس می کنم هنوز هم باید به مطالعه و فایل گوش دادن ادامه بدهم

            الان می خواهم موبایلم رو بزنم به شارژ و با هندزفری دوباره جلسه عزت نفس رو گوش بدهم

            و وقتی که هم موبایلم فول شارژ بشه چون الان 36٪ هستش

            میزنم از خونه بیرون میرم برای پیاده روی

            اگه لازم باشه تا صبح نمی خوابم صبح هم میرم سر کار

            چرا؟؟

            چون برام مهمه که قلبم پاک بشه و به احساس عالی برسم :)

            مهمترین وظیفه ی من طبق گفته ی خود خداوند تقوی به معنی کنترل ذهن هستش

            خدا میدونه دلیل همین آروم بودن نسبی الآنم هم همون اعمال درست و ایمان به خداونده وگرنه اگر گناه بکار بودم که الان نا مرز سکته هم میرفتم ، خخخ

            من الان دقیقاً برای خودم مصداق بارز اون آیه قرآن هستم که‌ کسانی که به روز آخرت و خداوند ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند نه ترسی دارند و نه اندوهگین می شوند

            ای خدای مهربونم بی نهایت سپاسگزارم که بهم کمک کردی دستم رو گرفتی و من رو آوردی در‌ مسیر درست

            آقا محمد بهت افتخار می کنم که اینقدر توحید رو در عمل اجرا می کنی

            عاشقتم مرد بزرگ

            عاشق همتونم

            حمید جان در پناه خدای مهربان باشی و ان شا الله که هر چه زودتر در کلاس های عزت نفس ببینمت :) و از کامنت های آموزنده شما در اونجا هم بهرمند بشیم :)

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
            • -
              حمید امیری Maverick گفته:
              مدت عضویت: 1273 روز

              سلام و درود به شما محمدحسین عزیز. سپاسگزارم از کامنت ارزشمندی که لطف کردی و برام نوشتی و برام نکات آموزنده ای داشت. با اینکه از جزییات موضوع خبر ندارم ولی میتونم شهادت بدم از اینکه شما تمام تلاشتون رو کردین در مدار حق‌ و حقیقت باشید و دستان خداوند باشید برای خیر رسانی و اگر تضادی پیش اومده واقعاً خارج از کنترل شما بوده. محمد حسین عزیز ، میخوام بهت تقلبی برسونم از دوره حل مسائل زندگی. استاد اونجا در مورد این چنین موضوعاتی صحبت میکنن. اونجایی که مسائل در کنترل شما باشه و مسئولیت شما باشه باید از حل مسائل استقبال کنید باید خودتون رو درگیر حل مسائل کنید تا با حل مسئله بزرگتر و ثروتمندتر و قویتر بشی. ولی واقعاً یه سری موضوعات در کنترل شما نیست. اونجا وظیفه شما اعراض کردنه. تقلبی دومی که میخوام بهت برسونم تجربه خودمه. من دروغ حل مسائل رو گذاشتم توی سبد خریدم و هیچ ایده ای هم نداشتم که چطوری میخوام بهای رسیدن به این آگاهی ها رو پرداخت کنم ولی گفتم من قدم اول رو برمی‌داریم و میذارم توی سبد خریدم و ایمانم رو حفظ میکنم و روی خودم کار میکنم، شکرگزاری و تمرین ستاره قطبی. و نتیجه این شد از جایی که فکرش رو نمیکردم برام جور شد. حس میکنم در کنار آگاهی های دوره دوازده قدم و دوره عزت نفس ، دوره «شیوه حل مسائل زندگی » بسیار بسیار بهت کمک خواهد کرد.

              هر چند همین الان هم خیلی خیلی عالی در حال کار کردن روی خودت هستی و کلی داری با نوشتن کامنت هات به من و بقیه دوستان آگاهی میدی. برات از خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم.

              در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زهرا توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوندی که من را انسان آفرید

    سلام به استاد نازنین خودم امیدوارم عالییییییییی باشین

    استاد جانم در این مورد من یه مثالی دارم

    پدر من خب سر یه مسئله ای یه خونه ای که داشتن رو فروختن حالا در زمان الان اون قیمت کم بود

    مادر من وقتی که فروخت یکسال بعدش که خونه گرون تر شد گفت تو نباید می‌میفروختیش ، الان نفروخته بودیش قیمتش بالا بودو از این حرفا ولی من بهش میگفتم مادر من بابا رو قضاوت نکن تو ، توی شرایط اون نبودی شاید توهم اگر توی اون وضعیت بودی همین کارو میکردی

    ولی خب یسریا اینو نمیفهمن به قول اون دوست عزیزمون همیشه دهنشون بازه

    مثلا توی این قضیه اعتراضات میگفتن اره من اگه جای رئیس جمهور بودم ال میکردم بل میکردم درصورتی که استاد جان به قول شما هیچ غلطی توی زندگی شون نکردن حالا اینجا دارن اظهار نظر میکنن

    یا مثلا من خودم قبلا وقتی که توی مسیر نبودم قضاوت زیاد میکردم ولی الان خیلییییی خوب شدم و بازهم کلیییییی جای کار داره

    مثلا توی گفتگو عباس منش با دوستان اون قسمتی که داشتین با عرشیا حرف میزدین عرشیا یه شلوار پاره پوشیده بود ولی خب یه پسر با شخصیت مستقل و فوق‌العاده ای بود

    من خب زیاد از این جور لباسا خوشم نمیاد ولی اگر یکی رو تو خیابون ببینم که اینجوری لباس پوشیده میگم این دلیل نمیشه که آدم بدی باشه الان مگه عرشیا بد بود؟ نه خیلیممممممم با شخصیت تو پسر گلی بود

    ولی خب یسریا که اینجوری پوشش دارن مثلا از طرز حرف زدنشون میشه فهمید که شخصیت ندارن

    که البته من یه همچین آدم هایی رو توی خیابون ببینم اصلا بهشون توجه نمیکنم که خدارو شکر نمیبینم زیاد

    من وقتی میرم بیرون به چیزی توجه میکنم که حالمو خوب کنه اینم خودتون گفتین استاد

    خلاصه که همه ما توی زندگی اشتباه میکنم و هیچکی بی نقص نیست جز خداوندم ️

    عاشقتونمممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام سلام

    امیدوارم حال همگی خوب باشه

    من تو یک رابطه خیلی خوبی بودم

    که تموم شد

    و انصافا خیلی خوب تونستم بعد تموم شدن رابطه ذهن خودمو کنترل کنم

    ولی بعضی اوقات ی نجوایی میاد که دارم طرف مقابلمو قضاوت میکنم

    که چرا چنین کار اشتباهی کرد

    ولی با این فایل یاد اوری شد که

    من که سرگذشتشو نمیدونم

    منم خودم تو زندگیم خیلی اشتباه کردم

    و اگ جای طرف مقابلم بودم

    کار بدتری میکردم

    ولی من میدونم که به این رابطه وابسته شدم و احساس قربانی شدن و احساس مورد توجه شدن قرار داشتم

    در یک کلام کلید احساس خوب من دست من نبود

    من نمیدونم طرفم چ سرگذشتی داشته

    ولی میدونم که خودم کلی خلا شخصیتی داشتم

    میام اینا را درست میکنم

    میام رابطه گذشته ام را تحسین میکنم

    تمرکزم را میزارم رو نکات مثبت خودم اطرافم و ادم های اطرف

    و خلا شخصیتمو بهبود میدم

    که ادم های بهتری بیاند تو زندگیم

    و

    با تعهد خیلی بالایی دارم تمرکز بر نکات مثبت میکنم

    و بدجور احساس اینو دارم که زندگیم داره روغن کاری میشه

    و همیشه میگم پسر خوب استاد داره داد میزنه همه چی کنترل ذهنه

    همه چی تمرکز بر نکات مثبته چرا زودتر با تعهد این کار را نکردی

    ولی اینم میشه دوباره قضاوت خودم

    و خدا را شکر میکنم که چنین ادم خوبی وارد زندگیم شد و کلی باهم لذت بردیم

    و رفتنش و برخورد با تضاد

    باعث شد که خودمو بشناسم

    راهمو پیدا کنم

    با تعهد تمرکز بر نکات مثبت داشته باشم

    پس من میام با تمرکز بر نکات مثبت به احساس خوب میرسم و شخصیتمو تغیر میدم

    بقیه اش پا خدا

    خدایا شکرت که همش هوامو داری

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فرزاد اسدبگی گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    عرض سلام وادب واحترام دارم خدمت استادعزیزواعضای خانواده سایت عباسمنش استادعزیزبابت این اگاهی هایی که دراختیاراعضای سایت قرارمیدین بی نهایت ازتون سپاسگزارم این فایل بسیارزیبا به من کمک کردکه دیگران روقضاوت نکنم واین قضاوت نکردن دیگران چقدربه من کمک کرده که احساس خوبی داشته باشم وانرژی خودم روباقضاوت کردن دیگران هدرندهم وچقدرزیباگفتین استادعزیزکه نبایدصدام روهم که اون جنایات رودرتاریخ بشریت مرتکب شدقضاوت کنیم چون مادرشرایط زندگی وتربیتی ومحیطی وفرکانسی اون نبودیم واین قضاوت نکردن دیگران چه فوایدبسیاری برای ماداردمن جمله باعث میشوددرمورددیگران بدصحبت نکنیم همیشه جنبه مثبت اتفاقات وعملکرددیگران روببینیم واین مسئله چقدربه بهبودروابط مابادیگران کمک میکندومن به این نتایج درزندگی خودم رسیدم وحقیقاباپیروی ازاین گفته هااحساسم عالی شده وروابطم بااطرافیان فوق العاده بهبودپیداکرده0خداوندرابی نهایت شاکرم که بنده روباخانواده سایت عباسمنش اشناکرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سعید محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    آیینه جان شده چهره ی تابان تو / هر دو یکی بوده ایم جان من و جان تو

    سلام براستاد عزیزم و بانوی خردمند خانم شایسته گرامی

    چقدر شما و خانم شایسته خوب باعث رشد و قوت هم می شود چقدر الگوی عالی برای یک رابطه مفید و موفق هستید. یکی از زیباترین مصاحبه هایی بود که تا به حال دیدم. در کلام شما و نگاه خانم شایسته یک دنیا معرفت و آگاهی هست .بعد از دیدن این فایل قلبم مملو و از عشق و صلح شد امیدوارم انرژی این عشق به شما برسد. کلامی را که برای توصیف اینهمه زیبایی در گفتار و رفتار شما انتخاب کردم فقط سکوت است؛ و احترام به منش زیبای شما و کلام سپاسگزاری از خداوند رحمان. از صمیم دل دوستتان دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: