قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 12


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    223MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1255 روز

    به نام خداوند صبحگاه وطلوع خورشید

    سلام وادب خدمت استاد وهمسرشون ودوستان سایت

    اول صبح که بیدارشدم فعالیتم رو شروع کردم گفتم برم یه فایلی از استاد گوش بدم که چشمم به این فایل خورد

    فوق االعاده درون ادم رو شخم میزنه این صحبتا .استاد ممنونم بابت این اگاهی های ناب که تا حالا از زبان کسی اینچنین اگاهی عا رو نشنیدم و وادمای اطراف ما چقدر به این اگاهی ها احتیاج دارن انشالاه خداوند همه انسان ها رو به این مسیر زیبا هدایت کنه 🙏

    من خودم به لطف الله ادمی بودم که کم قضاوت میکردم وهر کسی اشتباهی میکرد خودم رو جای اون میزاشتم ومیگفتم اگر هم من با اون شرایط بودم شاید همین کا رو میکردم برای همین خیلی زود طرفم رو میبخشیدم نمیگم اگاهانه این کار رو میکردم ولی جزو شخصیتم بود وقتی به این مسیر هدایت شدم بیشتر رو خودم در مورد این موضوع کار کرذم تا خیلی کم رنگ ترش کنم تا اینکه جز یکی از هدفام شد البته هنوز با استاد اشنا نشدم ولی اهل مطالعه بودم چند تا کتاب خیلی تو اون چند ماه به من کمک کرد تا تسلط بیشتری روش داشته باشم یکی چهار میثاق دومی نیمه تاریک وجود یکی دیگشم اسمشو الان یادم رفته

    وخیلی خوشحال بودم که دارم تو این مسیر قدم بر میدارم چون واقعا قضاوت کردن ادم رو درگیر میکنه با همه چیز ومن وقتی رو خودم کار کردم در این زمینه خدا شاهده درهای زیادی روم باز شد

    که یکیش استاد وبچه های سایت بود واومدن به این مسیر زیباتر وقشنگ تر

    الان که فایل استاد رو گوش دادم فهمیدم این قضاوت کردن چه مارمولکیه ها …ادم اگر دائما رو خودش کار نکنه از دستش در میره ویهو به خودش میاد میبینه چقدر نا اگاهانه در روز قضاوت کرده وانسان واقعا فراموش کاره خدایا از فراموشی ونسیان به تو پناه میبرم خودت هدایتم کن

    وبه چه نکات ظریفی استاد اشاره کرد من که رفتارای اخیرمو یه شخمی زدم فهمیدم با اینکه این رفتار رو کم رنگ کرده بودم بازم چند موردی رو نا اگاهانه قضاوت کردم یعنی تو حق نداری حتی کوچکترین نظری در مورد کار ورفتار کسی بدی چون شرایط وموقعییت اون ادم مثل تو نبوده نگی اگر من جای اون بودم این کار رو میکردم

    من خودم اگر کسی کار اشتباهی میکرد سعی میکردم تو ذهنم سرزنشش نکنم چون جزی از قضاوت نکردن بود ولی به خودم میگفتم اما اگر من بودم این کار رو میکردم واین کار درست بود در صورتی که این طرز فکر هم بازم قضاوت به حساب میاد 🙄

    پس زیپ دهنتو وهم زیپ ذهنتو برای ورود افکار بیهوده ببند اینجا یه سوال پیش میاد خب من اگه کار کسی رو تو ذهنم نقدش کنم اینجا میفهمم کار درست ویا اشتباه چیه واین تشخیص میتونه به من کمک کنه وجز تجربه بشه برام

    ولی یه جا یه مطلبی خوندم که میگه کم تر فکر کن بیشتر احساس کن

    پس اگر تو توی یه همچین شرایطی قرار بگیری همون لحظه به احساست توجه کن تا بتونی راه درست رو پیدا کنی اگر توِ مومن بتونی انقدر با درونت در ارتباط باشی ودرکت از الهامات وشنیدن صدای درونت بالا باشه میتونی راه درست رو انتخاب کنی پس دیگه احتیاج به چرتکه انداختن واحتیاج به یه یکی ،دوتا کردن واز مغزت استفاده کردن نداری قلبت راه رو بهت نشون میده پس نتیجه اینکه سرت تو کار خودت باشه واصلا کار ورفتار دیگران رو قضاوت نکن حتی توی ذهنت حتی برای استفاده کردن برای تجربه که اگر شاید تو اگر توی اون شرایط قرار گرفتی کدوم کار رو انجام بدی بهتره👌

    خدایا شکرت بابت این اگاهی ظریف ومتفکرانه ❤❤😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    بنام الله یکتا

    هرکسی رو که قضاوت کنی جهان یک روزی تورو در موقعیت اون فرد قرار میده.

    تا با کفش های کسی راه نرفته ای در مورد راه رفتن او قضاوت نکن.

    این موضوع قضاوت رو من قبلا با پوست و استخون درک کردم شاید یکی دوسال پیش بود که یه روزی نشستم با خودم فکر کردم که هرجا قضاوت کردم دقیقا چرخ فلک چرخیده و منو جای اون آدم گذاشته.

    یادم میاد زمانی که دبیرستان بودم وقتی به دخترای همسن و سال خودم نگاه میکردم میدیدم با پسرا حرف میزنن همیشه تو دلم یه احساس برتری نسبت بهشون داشتم و همیشه میگفتم من هیچ وقت این کارایی که اینا میکنن نمیکنم چرخید و چرخید خودم تو موقعیت اون دخترا قرار گرفتم و بدتر از اون رفتار کردم…

    دخترایی رو میدیدم که چند سال پشت کنکور موندن با خودم میگفتم اینا دیگه(عذر میخوام چه احمقایی )هستن من جای اونا باشم همون سال اول میرم دانشگاه ..چرخید و چرخید خودم تو موقعیت همونا قرار گرفتم و ۴ سال پشت کنکور موندم…

    دخترایی رو میدیم که با کسایی ازدواج کردن که اگه من جای اونا بودم هرگز با همچین آدمی ازدواج نمیکردم چرخید و چرخید با کسی ازدواج کردم که همون ویژگی هارو داشت…

    کسایی رو میدیدم که زندگی متاهلیشون و رابطشون اصلا جالب نبود با خودم میگفتم من اگه جای اونا بودم حتما جدا میشدم و چرخید و چرخید خودم تو موقعیت همونا قرار گرفتم ولی جرئت جداشدن نداشتم….

    خلاصه که نمیخوام بگم که خدا خوب گذاشت تو کاسه ام میخوام بگم که این من بودم که با توجه ام به زندگی بقیه با قضاوت کردنشون این اتفاقات رو جذب زندگیم کردم و گرنه خدا ننشسته بگه خب تو فلانی رو قضاوت کردی بذار یه بلایی سرت بیارم که بفهمی دنیا دست کیه….نه…

    اصلا اینطور نیست این ماییم که همه چیو میسازیم با توجه و فرکانسمون…

    ولی با وجود دونستن اینا چقدرررررر که من فراموشکارم و یادم میره

    به قول استاد انگاری تو این قضیه کتک خورم ملسه…بازم میشینم به قضاوت…

    خالق دلم خودت هدایتمون کن به صراط مستقیم به راهی کسانی که بهشون نعمت دادی

    شکر شکر شکر

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    به نام عشق و آفرین

    سلام به همگی عزیزان

    یادمه خیلی سال پیش بعضی وقتا راحت دیگرانو قضاوت میکردم البته همیشه نه اما خب متاسفانه اینجور ذهنیتم توسط محیط اطرافم شکل گرفته بود اما از زمانی که خودم وارد عملکرد واقعی شدم دیگه بهتر درک کردم که قضاوت کردن دیگران یعنی قبلش قضاوت کردن خودم و هرچقدر بیشتر ادامه دادم و موفقیت کسب کردم بیشتر به این درک رسیدم‌که من نمیتونم به این راحتی کسی رو قضاوت کنم چونکه خودم در حال عملکرد دارم با خود واقعیم روبرو میشم و هرچقدر که بیشتر با تمام وجود در هرکاری فعالیت میکنم بیشتر به این درک میرسم که قضاوت کردن دیگران یا حتی خودم چقدر میتونه در روند موفقیت خطرناک و ضربه زننده باشه،،

    چندروز قبل با یکی از دوستان خوب صحبت میکردم و خودشم خیلی وقت بود که میدونست من در این سایت فعالم و چقدر هم خودش از قبل همیشه میگفت واقعا اینجا خیلی عالیه و منم هیچوقت اصلا بهش اصرار نمیکردم که بیا اینجا فقط بهش میگفتم عزیزم هر سایتی هر استادی که خودت باهاش راحتی از همون استفاده کن

    و چندروز قبل عکس استاد رو بهش نشون دادم که ببین خدایا شکرت استاد از دوره سلامتی از کجا به کجا رسیده چقدر این دوره عالیه یهو دیدم یه پیام برام فرستاد که فحش به استاد داده و من ناراحت شدنم نه بخاطر فحشش بلکه بیشتر به این دلیل که باعث احساس منفی شدن من شد و منم همون لحظه بهش گفتم ببین تا ابد رابطه بین ما تمومه و برا همیشه بلاکش کردم و گفتم خدایا اینجور آدمها اصلا مناسب من نیستن و این نشونه ای بود برا من که من دیگه نباید با این فرد رابطه داشته باشم چونکه اینجور قضاوت های نامربوط تکراری داشت و انگار خدا داشت با این نشانه های فرد مقابل بهم میگفت سجاد این رابطه مناسب تو نیست هرچه زودتر با توکل به من تمومش کن و من به موقع اون فرد مورد پسند رو میارم تو زندگیت با اینکه خیلی دوستش داشتم و کمی برام سخت بود اما با توکل به خدا عمل کردم و نشانه هارو‌ جدی گرفتم،

    چرا من همچین تصمیمی گرفتم چونکه تمرکز و کسب نتایج از اینجا برام مهمه و من نباید با افراد منفی گرا رابطه داشته باشم حتی اگر اون افراد منفی از نزدیکترین اعضای خانواده ام باشن،و بجای اینکه هرروز بخوام انرژی خودمو هدر بدم و اونارو قضاوت کنم میام خیلی ساده رابطه رو کات میکنم و فقط تمرکز میذارم رو خودم

    و بقول شما مریم شایسته عزیز واقعا راست میگی وقتی ما داریم دیگرانو قضاوت میکنیم بلکه داریم خودمونو در معرض قضاوت دیگران قرار میدیم و نمیدونیم داریم اول خودمون قضاوت میکنیم،

    یا مانند استاد عزیز میگی خیلی از مردم ما متاسفانه خیلی راحت سیاستمداران کشور رو مورد قضاوت قرار میدن اما در صورتی که اکثر خودشون هیچ کار خاص و بزرگی انجام ندادن واقعا هم همینجوره منم خیلی اینو دیدم آدمها هرچقدر کمتر عمل کننده در زندگی بودن اتفاقا بیشتر بقیه رو قضاوت میکنند و برعکس

    من خودم هرزمان کسی اشتباه میکنه و من چه در حضور دیگران چه در ذهن خودم حق به اون فرد میدم و میگم من حق ندارم اون شخص رو قضاوت کنم واقعا احساس میکنم که دارم بذر آرامش صلح طلب بودنو در وجود خودم ایجاد میکنم،،

    من خودم الان نسبت به قبل خیلی خیلی بهترم از اینکه وقتی میبینم کسی حتی بدترین خطا و اشتباه رو کرده اما من سریع برمیگردم به خودم و میگم من از کجا میتونم ضمانت کنم که اگر منم جای اون نبودم همچین اشتباهی نمیکردم و الان نسبت به قبل خیلی آروم تر و خونسردتر و در صلح بیشترم،،

    یادمه سالها قبل در یه کاری فعالیت میکردم و شب روز زحمت میکشیدم که کیفیت کار و ببرم بالاتر اما باز همچنان یسری آدمها بودن که انتقاد میکردن مسخره ام میکردن و یسری هام تحسین میکردن و من از اون زمان هم خیلی بهتر اینو درک کردم که من نمیتونم بقیه رو قضاوت کنم هرچند که خیلی از آدمهایی که مورد قضاوت قرار میگیرند اتفاقا زحمات بیشتر و موفقیت های بیشتری کسب کردند اما خب کسانی که تو حاشیه هستند خیلی راحت قضاوت میکنند چونکه خودشون هنوز درست این سم و خطر قضاوت کردنو درک نکردند

    من از زمانی که به این آگاهی رسیدم‌که من قضاوت کردن چقدر مخربه دیگه فهمیدم حتی من خودمم نباید قضاوت کنم چه برسه به دیگران چونکه معنای اصلی گناه یعنی ظلم در حق خودمونه نه دیگران تو کتاب چهارمیثاق خیلی اینو قشنگ توضیح میده و میگه اول اینکه با کلام خود گناه نکنید حالا این گناه چه افکار و احساس منفی نسبت دیگران باشه چه به خودمون ،،

    الان هرموقع میبینم آدمهای اطرافم میگن فلانی اون کار خطا و اشتباه رو کرده چونکه اول از همه اول به‌ خودم و اشتباهاتم فکر میکنم خیلی با احساس آرامش بیشتر میتونم بپذیرم اشتباه اون آدم رو

    به خودم میگم اگر ما بتونیم اینجور فکر کنیم و بپذیرم که هرکسی ممکنه اشتباه کنه به این نتیجه میرسم که جهان چقدر زیباتر و باعث مهربانی بیشتری میشد و اتفاقا باعث میشه که آدمها اشتباهات کمتری انجام بدند،،

    و چقدر آگاهی های دوره عزت نفس بهمون کمک میکنه بخصوص مرور داستان و اتفاقات موسی که با اون همه اشتباه و خطا اما بعداز مدتی با استغفار کردن و هدایت خواستن از خداوند میشه یکی از پیامبران و بهترین الگوهای تاریخ،

    پس اگر موسی تونسته منم میتونم و هرکس دیگه هم بخواد میتونه فقط کافیه بخوای و حرکت کنی،،

    خدای من چندروزهست که بیشتر به این موضوع فکر میکنم و میگم خدایا بااینکه همه ما همیشه میدونیم که زندکی در این دنیا دائمی نیست اما بازم خیلی زود فراموش میکنیم و اکثرا زود از یاد میبریم مسیر زیبای زندگی رو و وجود مقدس بودنمون رو و از یاد برده ایم که آمدنمون بحر چه بود و برای چی داریم زندگی میکنیم و من هرزمان این آگاهی رو بیاد خودم میارم انگار یه تصویری از بهشت و رویای دائمی و الهی ما در اون هستیم رو میبینم و باعث میشه که سبک بال تر و مانند قطره باران با دریا هماهنگ میشم

    واقعا فقط به این فکر کنیم که قضاوت کردن چه ارزشی داره در مقابل این عظمت و زیبایی بی انتهای خداوند زندگی و زمانی که داریم سپری میکنیم هیچ ضمانتی براش وجود نداره که یکساعت یا یکروز دیگه باشیم یا نه

    یکی از اون خاطراتی که خیلی منو رهاتر و خداگونه تر میکنه خاطرات دوران مدرسه ست وقتی کتابهای تاریخ مطالعه میکردیم که چه انسانهایی و چه مسیرها و سرگذشت هایی طی شده و رخ داده نمیدونم بقیه هم مانند من از کتابهای تاریخ دوران مدرسه اینگونه احساسی رو دارند یا نه من که داشتم انگار خداوند داشت از اون طریق باهام حرف میزد از وجود و زندگی بسیار بهشت گونه انسان اما بدلیل باورها و افکارهای ناجالب اکثر اطرافیان باعث میشد که ادادمه دادن به اون نوع احساس های قشنگ هم خیلی زود در وجودم کشته بشه

    اما من همون کودک و نوجوان زمان مدرسه هستم که میتونم حتی رویایی تر و الهی تر از اونموقع ها افکارمو ادامه بدم و بسازم

    بخدا وقتی به این نوع احساس ها فکر میکنم خیلی زود به این نتیجه میرسم که اصلا ارزش داره این عمر زودگذر و جهان زیبا رو با افکارهای منفی مانند تظاهرات،قضاوت کردن دیگران،بحث های سیاسی، از راه حرام رسیدن به درآمد و موفقیت و…برا خودمون تلخ کنیم؟؟ مثل اینکه اومدیم چند روزی فقط لذت ببریم از این مسیر زیبا و رویایی زندگی نه اینکه با قضاوت دیگران و افکارهای پوچ و بی ارزش یه عالمه از اتفاقات زیبا رو از خودمون محروم کنیم،،

    ادامه دادن این افکار تمرینات ستاره قطبی هم خیلی میتونه کمک کننده باشه و بخصوص دیدن و گوش دادن به اون جایی که بابراس داره نقاشی میکشه و حرف میزنه،

    دوتا استادان عزیز ممنونم مثل همیشه میایید بهترین سوال ها و جواب هارو اینجا باهامون به اشتراک میذارید و باعث تغییر سرنوشت مون میشه،،

    دوستان عزیزم خداروشکر بخاطر وجود ارزشمند همتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    بهار رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    سلام به استاد نازنینم و با تشکر از خانم شایسته عزیز بابت پیشنهاد این فایل، زمانی که این فایل رو گوش دادم دیدم چقدر قضاوت ذهنی نه زبانی دارم خدایا،یادمه خانمی تو باشگاه میگفت دختر و پسری که با هم دوست باشن هرزه ن خرابکارن،از قضا یه روز فهمید پسرش زمانی که اینا خونه نیستن دختر میاره خونه از اون زمان دیگه جرات نکرد به هیچ دختر و پسری بگه هرزه چون همون عیب در پسر خودشم هست گاهی خود من مثل همین خانم چون همون عیب در خودم هست جرات قضاوت ندارم اما اگر نباشه به راحتی رفتار و اعمال دیگران رو مورد قضاوت قرار میدم،این فایل خدایا چقدر به موقع منتشر شد به خصوص در این شرایط اغتشاشات الان که باعث شد دیگه کسیو قضاوت نکنم دیگه ب کسی انگ نزنم چرا اینطوری رفتار کرد چرا اون طوری رفتارنکرد، وقتی در شرایط اون فرد نیستم وقتی در شرایط اون فرد بزرگ نشدم چرا باید قضاوتش کنم ،الان که ایسنتا فیلتر شده همه بخاطر درامد خودشون که از ایسنتاست فقط بلدن استوری بزارن و دیگران برو بخاطر بی تفاوتی بابت عدم همکاری در اغتشاشات و استوری نزاشتن در این مورد قضاوت کنن در صورتی که هدف جیب خودشونه چون با فیلتر درامد اونام مساله پیدا می کنه و دیدم چقدر ما مردمی قضاوتگر هستیم مثل اب خوردن قضاوت میکینم دیگه حواسمون نیست با روحمون چیکار می کنیم یه نکته که خیلی نظرمو جلب کرد جمله خانم شایسته بود که با قضاوت کردن از صلح با خود بیرون میایم،به خودم گفتم چرا ب این موضوع دقت نکردم راست میگه وقتی قضاوت میکنیم یعنی که داریم توجه منفی میکنیم و توجه منفی اولا محاله احساس خوب باخودش به همراه داشته باشه در ثانی چقدر روی عزت نفس ما تاثیر می زاره چون اجازه نمیده دنیا رو زیبا ببینیم ،ادمها رو زیبا ببنیم و چه مجازاتی بالاتر از اینکه ،با قضاوت ،خودمون رو از اهدافمون دور می کنیم ،امروز ی صلوات شمار دستم کردم تا هر جا که میخوام قضاوت کنم این صلوات شمار بهم یادآوری کنه اهدافت مهمتره یا قضاوت ،باور نمیکنید بارها قضاوت ذهنی کردم اما وجود همین صلوات شمار باعث شد دیگه نرم تو عمق قضیه سریع حواسمو ب چیز دیگه ای پرت کنم،ممنون استاد یکی یه دونه م که همیشه فایلها تون به موقع گذاشته میشه و هر بار در عالیترین زمان ممکن بهم پیام خودشو که یکی از پاشنه آشیل هامه متذکر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3549 روز

    سلام به شما دو عزیز

    استاد من بعضی اوقات برداشتهام متفاوته

    بگذریم

    استاد میدانم که شما صددرصد

    دویست درصد

    هزار درصد

    معتقدید که خدا یک سیستمه

    پس در این فایل میگید منم بودم میگفتم خدایا خودتو به من نشون بده؟!

    خدا با سیستمش داره خودشو به ما آدما نشون میده

    واقعا” هم کسی نمیدونه منظور پنهانِ حضرت موسی از این سخن که خدایا خودتو به من نشون بده چی بوده؟

    شاید اینها فقط بازی با کلماته و در حد فهم محدود ماست و

    عمق بسیار گسترده ای در پس ارتباط موسی با خدا وجود داشته

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و ممنون از آگاهی های ارزشمندتون، خیلی وقتها ما در مواجهه با برخی اتفاقات ناگهانی ممکنه واکنش ناگهانی داشته باشیم که بعدها منجر به پشیمونی میشه و یکی از اون کارها قضاوته که ممکنه در لحظه حتی باعث درگیری بشه، گاهی حتی فرصت فکر کردن در مورد اینو نداریم که داریم قضاوت میکنیم و خیلی آنی اتفاق میفته ( مثالش همون فوتبال که فرمودین، یهو الفاظی بکار میبریم مثل اینکه اه چقدر ناتوانه، چرا پاس نداد، و …) یا در روابط… مثلا کسی واکنش تندی به ما نشون میده و اون لحظه ناگهان در ذهنمون یه قضاوت نا درست میکنیم که کار به واکنش آنی و درگیری میکشه… برای بحث هوش هیجانی و کنترل احساسات حتی در اتفاقات ناگهانی که دیگه فرصت فکر کردن نیست و ناخودآگاه رفتار میکنیم هم لطفا اگه امکانش هست ما رو از آگاهی هاتون بهره مند کنین، من خودم بارها روی خودم کار میکنم اما گاهی حوادث آنی و پیش بینی نشده باعث میشه ناخودآگاه رفتاری کنم که باعث پشیمونیم بشه که شاید یکیش قضاوت باشه… لطفا برای این موضوع و افزایش هوش هیجانی راه کاری ارایه بدین، سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2661 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    دیشب خوابی دیدم خاب شما استاد عزیز و مریم جان

    مهمون بود تو پردایز و بهشون داشت کلی خوش میگذشت

    اسم یکی از مهمان ها محمد بود

    مریم جون داشت بهم میگفت بارون میزنه بیرون و محمد میره تو دریاچه شنا میکنه هوا کاملا تاریک بود و بارون شدید و من داشتم شنا طرف و میدیدم میگفتم چ‌نترسه تو تاریکی‌آبتنی میکنه

    یهویی لیزر نور مریم بانو رفت سمت دریاچه و ما داشتیم میدیدیم که ته دریاچه ج خبره

    لاکپشت بود سگ آبی بود و یهویی تمساح بود یه تمساح خیلی بزرگ نه یکی بلکه ۲تا .من واقعا ترسیده بودم

    مار بزرگ خیلی بزرگ و من داشتم میمردم گفتم خدا بهتون رحم کرد‌چجوری آبتنی میکردین‌تو این آب

    فردا صبح شد و من مطمئن بودم که شما دیگه آبتنی نمیکنین

    یهویی دیدم مریم جان میگه من میخام دستم و بزنم به کف دریاچه

    این و در حالی میگه که کل کف دریاچه پر از حیوانات وحشی بود

    و من ب استاد بر میگردم میگم اینا همش نقصیر شماست این العان میره میمیره

    به استاد میگم همیشه میگی پا رو ترس هاتون بزارین

    پا رو این ترس گذاشتن یعنی مرگ حتمی 😂🫠😅

    اما استاد ارومه آروم‌انگار نه انگار اتفاقی افتاده

    کی رفته کی اومده 😥

    دیدم دقیقه ای بعد مریم مو قشنگ اومده و فقط ی حلزون دستشه

    فقط لاک حلزون دستشه

    گفته فقط این و گرفتم

    بیدار شدم گفتم ای چ خاب بی ربطی

    بعد گفتم نه اتفاقا کلی مفهموم داره واسم

    توکل

    اعتماد بی قید و شرط ب استا کریم

    توکل کامل

    نترسیدن از عوامل بیرونی که داری میبینشون

    اعتماد بخدا

    چجوری میتونست از این بهتر خدا پاشنه آشیل أم و بهم نشون بده

    راست میگه من باید متوکلتر باشم و نترس تر

    باید تمرین هایی واسه خودم بسازم که در عمل ترس هام و خفه کنم حداقل یه قدمهایی بردارم واسه خودم تا ببینم خداوند چ پنلی برام داره

    استاد از شما هم سپاسگذارم و از شما عذرخواهی میکنم ب خاطر حرفی که تو خاب ناآگاهانه ب شما زدم

    شما برام بسیار با ارزش هستین

    من نتایج زندگی شما رو دارم میبینم و میبینم چقدر نسبت ب ما سخاوتمندانه دارین عمل میکنین

    خدارو سپاسگذارم همشه من و دوست داره و من و حمایت میکنه

    خداجون دوست دارم ب اندازه جون خودم

    جاتون خالی من مازندران زندکی میکنم و العان روز جمعه هست و داریم میریم سمت جنگل أنگی طاروت با همسر جان و فرشته کوچولوی خودمون

    ✋💃🌺🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    عصمت ایروانی محمد ابادی گفته:
    مدت عضویت: 2374 روز

    سلام استاد عزیز خوبید استاد حال ایران وایرانی خوب نیست استاد جون بال پرنده هاش شکسته زخمی شده

    فقط با فایل های شما می تونم کمی حال دلم خوب نگه دارم استاد برای حال دل ما هم دعا کن عالی بشه استادم خیلی دلم می خواهد آزاد باشم طعم آزاد زندگی کردن را بچشیم خدایم کمکمان کن حال دلمان خوب بشه و خنده هایمان از ته دل و شادی هایمان از جنس واقعی استاد خدا نگهدار شما و مریم جان عزیز پری هستم ۴۷ ساله از اصفهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    به نام خدای مهربان و سلام به استاد عزیزم و بانوشایسته مهربان خداروشکر میکنم که بار دیگر هدایت شدیم به یک یاد آوری به جا و به موقع که همواره بهش نیاز داریم برای حل مسایل خودمان واون نکته مهم و کاربردی اینه هرگز توجو و جریانات رایج و همیشگی بین افراد جامعه که مرتب درحال گفت و گو و واکنش نشان دادن به اعمال و رفتارهای دیگران هستند آنهم در حالی که خودشان نه تنها در موقعیتهای اینچنینی هرگز نبوده اند بلکه هیچ سابقه ای هم از به انجام رساندن هدفی بزرگ یا حتی اهدافی کوچکتر هم نداشته اند و ان وقت بسیار راحت درباره اینکه هزاران نقد راجع به نحوه عملکرد افراد دیگر انجام دهند خودرا رها کرده و ذهن خود را بجای ترببت کردن برای تمرکز روی بهبود خودشان برای دریافت و گشتن و پیدا کردن نقاط تاریک تربیت می کنند و طبق قانون تغییر ناپذیر جهان هم به تجربیات ناخوشایندتر هدایت میشوند و هم از هدفو راه خودشان بازمیمانند و از حقیقت دورتر میشوند استاد عزیزم پیش از این بسبار اینگونه عمل میکردم قبل از آشنایی با آموزه های خودساز و خودشناسانه شما و چقدررر هم فکررر میکردم حق با منه و چقدر من میفهمم و میتونم تمام عیب و ایرادهای دیگران رو پیدا و درباره اش حرف بزنم ولی بعد از اینکه فایلهای دانلودی سایت رو گوش میدادم آرام آرام و ناخودآگاه متوجه این اشتباه تکراری و رایج در جهان توسط خودمون افتادم و بعد اون همواره سعی کردم گرچه سخته و بسبار هم سخته که هیچ قضاوتی نکنی اما دارم تلاش میکنم که به اون نقطه برسم که حتی خودم رو هم قضاوت نکنم اونزمانی که نمیدونستم و راهی رو رفتم و بعد متوجه شدم باید اصلاحش کنم چرا که قطعا روند تکاملی من باید طی میشده استاد عزیز اگر فقط انسانها به همین یک نکته کاربردی توجه کنن و سعی کنن تو عمل اجرا کنن خداشاهده بساط همه درگیریها و از صلح خارج شدنها برچیده میشه و مسیر برای رشد وتعالی و پیشرفت انسان باز میشه این آموزه واقعا فوق العاده است بازهم از هردوی شما دو عزیز سپاسگزارم که به قانون درست عمل میکنید و این عمل و زندگی شما مارو هم تشویق و ترغیب میکنه که هر روز حواسمون به همه نکات کلیدی زندگیمون باشه و مسیر رو به پیشرفت و باحس خوب همیشگی ادامه بدیم درپناه خداوند پایدار وپرنعمت همچون همیشه باشید خداوند یاورتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ملیحه کشمیری گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    درود فراوان بر شما استاد عزیزم،کسی ک وقتی نگرانی،ترس،باورهای محدود و….به سراغم میان ،فقط و فقط با شنیدن صدای شما ارامش ب قلبم و اسودگی ب ذهنم میاد💚💚

    این فایلو طبق معمول چندین مرتبه پشت هم پلی کردم و گوش کردم.و چه به موقع این فایل روی سایت گذاشته شد،و با تکرار و تکرار و تکرار این فایل ب خیلی از عیوب و نقص هام پی بردم.

    دیگه تا میخاد ذهن و زبانم بره سمت قضاوت،میگم هییسسسس سکوت کن،تو جای اون نیستی پس ساکت شو🤫🤫🤫

    استاد من با گوش دادن ب فایل های ارزشمند رایگان و شنیدن زندگی اقا هادی و اینکه گفتین سعی کنید ماهانه ورودی مالی داشته باشین،رفتم دنبال کار و از اونجایی ک تقریبا 90 درصد از خلقیاتم مثل شماس😊و اصلا با کار سخت و طاقت فرسا جور نیستم،فعلا ی کار اسون با حقوق خوب پیدا کردم.نیتم اینه با اولین حقوق،اولین اموزش شما رو تهیه کنم.چون ب تماااامههههه اونچه تو فایلای دانلودی ک بیش از صدبار گوش کردم،رسیدم و گفتین با درامدی ک از کار کردن خودت بدست میاری،محصولات سایتو تهیه کن.استاد من ب جایی رسیدم ک چشم بسته شما رو باور دارم.گفتم ک تقریبا 90 در افکار و رفتارو عقایدتون مثل من هس و همش میگم وقتی استاد عباس منش تونسته،پس تو قطعا میتونی.

    استاد انقدر دست اورد دارم نمیدونم کدومشو بگم‌.از بالا رفتن عزت نفسم،از شجاعتم،از قدرتی ک ب عنوان ی زن حس میکنم دارم،از پیروزی ها و معجزه های ریزو درشت هر روزم….کدومشو بگممم😊😊

    خیلی خوشحالم واقعا انقدر حس و حالم خوبه ک پشت فرمون ک رانندگی میکنم،اشپزی ک میکنم میگم خدایا این طبیعیه انقدر من بیخیال و خوبم😁

    مثل شما گاهی از ذوق داشتن ارامش و هم فرکانس شدن با فراوانی و ثروت،اشکم سرازیر میشه ولی اشکی که میدونم درک میکنید منظورو حس و حالم چیه.

    صبح ب صبح اول 7 مرتبه سوره ی حمد میخوم،بعد شکرگزاری میکنم بعد صدای شما تو گوشمه تا اینکه شارژ ایرپادو گوشیم تموم میشه😄

    دوس دارم بیام فلوریدا،از نزدیک ببینمتون و بگم با زندگی و باور من چ کردین و این تغییر من روی کل اعضای خانواده ام هم تاثیرات مثبت داشته.

    در پناه الله یکتا ،شاد،سلامت و ثروتمند تر باشید💚💚🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: