اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد وخانم شایسته عزیز هموار درپناه الله باشید
من در این مورد خیلی مسئله دارم تو کارم احساس این دا م که خیلی حرفه ای نیستم یا کارای دیگران بهتر کارایی که می کنم همش فکر میکنم کم ارزش وبخاطر همین راحت نمی تونم قیمت بدم فکر می کنم کاری که خیلی ها بلد هستند در حالی که این طور نیست افرادی ر. دیدم که پیش بهترین استادا آموزش دیدن ولی قادر به دوختن یک درز نیستن همیشه پایین ت ین حدو برای خودم تصور می کنم به قول استاد نجواهای هست ودلیل وبرهان میاره که بخاطر این واون در هر صورت خیلی مشتاق دریافت این آگاهی ها. عمل به آنها هستم انشالله در مسیر ش قرار میگیرم با سپاس فراوان
خداروشکر میکنم که دارم کامنت مینویسم .استاد جان من مدتیه که کامنت نذاشته بودم دلم لک زده بود برا همتون ولی اینو بگم که از وقتی که تونستم به لطف خدای مهربان قدم اول رو بخرم دیگه سرگرم اون شدم بیشتر و دارم تمام تلاشم رو میکنم که بتونم عمل کنم به آگاهی های که نصیبم شده
استاد جانم من همیشه دارم توی دفتر شکر گزاریم مینویسم که دوره احساس لیاقت رو هم خدا برام تهیه کنه و خودش هدایتم کنه به سمت این دوره
خدارو صدهزار مرتبه شکر این روزها چقدر دارم نتیجه های کوچولو موچولو ولی زیبا و امید بخش میگیرم استاد جان و دوستای الهی من چند روز پیش خاستم برم لباس گرم برا پسرم بگیرم مدتی بود که دوسداشتم بگیرم ولی شرایط پیش نمیومد و پولم کم بود یه روز هوا سردتر شده بود پاشدم گفتم خدایا من میخام برم کاپشن برا پسرم بگیرم خودت یه کاپشن خیلی خوب با قیمت مناسب برام کنار بزار پاشدم رفتم بیرون چندتا مغازه رفتم قیمتها بالا بود یه کم ناراحت شدم که نکنه نتونم بگیرم رفتم جلوتر یه مغازه دیگه چشمم خورد به یه کاپشن خوشم اومد وای که نمیدونیدد انگار خدا گفت اینه برات کنار گذاشتم بردارش رفتم دیدم چقدر جنس خوبی داره و چقدر هم قیمتش مناسبه خریدمش هنوز هم هر کی میبینه باورش نمیشه این لباس با این قیمت گرفتم…خدایا شکرت هر روز اگه شده یه هدیه کوچیک داره به دستم میرسه از وقتی قدم اول رو خریدم دارم متعهدانه تمرین ستاره قطبی رو مینویسم و جوابهایی که میگیرم از عسل برام شیرینتره
اینو هم بگم استاد جانم که این نجواهای ذهنی هم بیکار نشستن و انگار تازه سرشون شلوغتر هم شده فکر کنم حسودیشون شده من قدم اول رو خریدم و دارن تمااام تلاششون رو میکنن که من.رو ما امید کنن ولی منم دارم با عشق پیش میرم و حتی کوچکترین اتفاق زیبا رو هم جشن میگیرم
اکثر مواقع آرامشی پایدار و عمیق تمام وجودم رو میگیره و ناخودآگاه فقط میگم خدایاا شکرت
گاهی با تمام تضادها و سختی های که وجود داره ولی من از عمق وجودم حس میکنم که خوشبخترین آدم روی زمینم و چقدر این حس و حال نابه
خدایا شکرت به خاطر این دفتر شکرگزاری که ما داریم این سایت بی نظیر
بنام خدای محقق کننده خواسته هایم بزیبایی و عزت و آسانی
ستایش خدای مهربانم که هرروز جرعه ای از آگاهی های نابش رو به وجودم جاری میسازد و من رو نسبت به قوانین جهان مشتاقتر میکند
خدایا سپاسگزارم
ــــــــ
دوست دارم یک تجربه خودم رو بگم از شغلم
من همیشه وقتی میخواستم نرخ کارم رو تعیین کنم بجای اینکه بخام براساس ارزشی که ارایه میدم و بحق یکی از با کیفیت ترین و بهترینها بود بسنجم براساس اینکه مشتریهام پول میدن یا نمیدن
پول دارن یا ندارن
پبش میرفتم و اینطوری بود که کارم رو بی ارزش میکردم و وقتی سال گذشته شروع کردم به کار جدی و. اساسی روی خودم به لطف الله بسرعت متوجه این فکر مخرب شدم و بسرعت هم تغییرش دادم و باباورهای مناسب جایگزینش کردم و اونقدر برام این موضوع روشن بود که کاری که ارایه میدم ارزشمنده که برای تغییر نرخام اصلا مقاومت نداشتم و راحت انجامش دادم و جالبه که جهان هم فرکانس من رو سریع پاسخ داد و مشتری های جدید و باکیفیت که راحت هزینه ها رو. پرداخت میکردن به سمت من فرستاد وبااینکه نرخکارم بالا رفت حتی مشتریام بیشترهم شدن و تاثیرم هم بیشتر شد
و همه چیز ازاینجا شروع شد که من خودم رو. لایق دریافت بیشتر میدیدم چونکه باور داشتم کارم بسیار با کیفیت هست و بهترین انچه بتونم رو ارایه میدم و نتیجه اینکه مشتریهام مشتاقتر شدن، درامدم بالاتر رفت، اثرکارم بیشتر و باکیفیت تر شد
ـــــــــــ
من فقط بافایلهای دانلودی و کامنت بچه ها تونستم تاالان بسیاری از مقاومتهای وجودم رو حل کنم و تغییرات بزرگی به لطف خدای مهربانم و همراهی دایمی او بسازم
و درس مهم دیگه ای که گرفتم اینه که احساس ارزشمندی نمیزاره ما خودمون رو از رشد و پیشرفت و کسب اگاهی متوقف کنیم و این ارزشمندی درونی من هست که من رو تشنه بیشتر غرق شدن در این آگاهی ها میکنه
یعنی استمرار در این مسیر خود شناسی از احساس ارزشمندی میاد
ــــــــ
سپاسگزارم از اینکه جهان رو جای زیباتری برای زندگی میکنید
یکی از بهترین دوره هایی که آماده شده و به صورت ریشه ای مسائل ما را حل می کند دوره ی ارزشمند احساس لیاقت است. البته تمام دوره های استاد ارزشمند بوده و بر روی هیچ یک نمی توان قیمتی گذاشت و آن ها را با هم مقایسه کرد. تمام دوره های ایشان فوق العاده بی نظیر و ارزشمند است و کار کردن بر روی هر یک جنبه هایی از شخصیت ما را رشد داده و درهایی از نعمت و ثروت را به روی ما گشوده می کند. واقعا از خداوند سپاسگزاریم که ما را در مدار دریافت آگاهی های ناب و خالص استاد قرار داد که کلام خداوند و وحی منزل است.
احساس لیاقت در تمام جنبه های زندگی ما موثر است به میزانی که برای خود ارزش قائل هستیم جهان برای ما ارزش قائل است. در تمام جنبه های زندگی اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید خودمان را ارزشمند بدانیم فارغ از هر گونه عامل بیرونی تحصیلات، سن، مدرک تحصیلی و.. در گفتن راحت است اما در عمل به دلیل رشد کردن و بزرگ شدن در شرایط نامناسب تحقیر، سرزنش، مجازات و… احساس پوچی و بی ارزشی می کنیم. در بحث ثروت وقتی احساس خود ارزشمندی نداشته باشیم خود را لایق پیگیری آرزوهای خود نمی دانیم. زمانی که به دنیا آمده ایم مشکلی نداشتیم اما به تدریج احساس ارزشمندی خود را به عوامل بیرونی گره زده اگر شکست بخوریم اشتباهی کنیم و… احساس بی لیاقتی خواهیم کرد. این دوره واقعا دوره ی خود شناسی است و باید هر روز بر روی آن کار کنیم تا شرایط بهتر را ببینیم احساس لیاقت بی انتها است به اندازه ای که خود را لایق می دانیم جهان و افراد برای ما ارزش قائل هستند و ثروت و نعمت وارد زندگی ما خواهد شد. افرادی که در دوره احساس لیاقت کار می کنند اگر متعهد به ادامه ی مسیر باشند زیر بنایی می شود که هر چیزی را می توان بر روی آن استوار کرد. هر کاری که بخواهیم می توانیم انجام دهیم. تنها موضوعی که ما را متمایز می کند ارزش برای خود قائل بودن و کمتر سرزنش کردن خود مان است به اندازه ای که برای خود ارزش قائل هستیم جهان برای ما ارزش قائل است.
گفتگوهای منفی با خود فرکانس های منفی را ارسال خواهد کرد.
ما در طول شبانه روز با خودمان صحبت کرده و گفتگوهایی در ذهن ما است. ما خود را سرزنش و تحقیر کرده و دیگران را بهتر و زیباتر و باهوش تر از خود می دانیم و می گوییم تو عرضه نداری و بدترین حالت ممکن را پیش بینی می کنیم. اگر از لحاظ مالی دچار مشکل شویم خود را سرزنش می کنیم.
افراد دارای احساس ارزشمندی پایین غالب گفتگوهای ذهنی انها منفی است تمام موفقیت ها را نادیده می گیرند. همه ما یک ورژنی در مغزمان هست که با ما صحبت می کند. دو نوع گفتگو داریم که یکی از قلب که جایگاه خداوند است و همیشه وعده ی فراوانی، نعمت و فزونی می دهد. در ذهن مان صدایی هست که می گوید تو کافی نیستی، ارزشمند نیستی، زیبا نیستی،…. اما خداوند صدای الله را بالا برده و کلام شیطان را پست می کند. با احساس ارزشمندی خودمان را با دیگران مقایسه نکرده احساس نا امیدی نمی کنیم و صدای خداوند در وجودمان بلندتر می شود. اگر مسئله ای برای ما پیش بیاید خداوند به ما آرامش می دهد و نجواهای ذهنی در ذهن مان بسیار کاهش می یابد. باید تا پایان عمر بر روی این احساس کار کنیم چون به آن نیاز داریم فرکانس های غالب ما همان نجواهای ذهنی است. اگر شرایط بد پیش رفت احساس بی ارزشی نداریم اگر نمره خوبی نگیریم احساس بی ارزشی نخواهیم کرد تا زمانی که بر روی خود کار می کنیم روابط بهتری وارد زندگی ما خواهد شد. تنها افرادی می توانند در این دوره شرکت کنند که در مدارش قرار داشته باشند.
خدایا صدهزارمرتبه شکرت برای هدایتم به این سایت توحیدی
سلام به شما استاد عزیزم و مریم جان زیبا و همه ی دوستان عزیز در این خانواده ی صمیمی
استاد چی بگم از این دوره که بی نظیره،من و دخترم سه سال و نیم هست که شاگرد شما هستیم و اکثر دوره های شما رو خریدیم و روی باورهایمان کار میکنیم و واقعا تغییر کردیم ولی این دوره ی احساس لیاقت داره منو به یک خودشناسی عمیقی میرسونه که اصلا شفای واقعی منه،استاد هر جلسه ای که میاد رو سایت باگوش کردنش اول یه به هم ریختگی شدیدی پیدا میکنم یاد کارهایی که کردم میافتم که تماما از عدم احساس لیاقت و دوست نداشتن خودم نشات گرفته بود ولی از دفعه ی دوم و سوم به بعد خدا
میدونه به یه آرامشی میرسم و آگاهی در جسم و روحم می شینه،ارتباط عمیقی با این دوره گرفتم
دو روزه جلسه 9 احساس لیاقت همش تو گوشمه اصلا این جلسه پاشنه آشیلمه،استاد همین 9 جلسه از من یه مهری دیگه ای ساخته خیلی راضیم خیلی راضی و شاکر پروردگارم هستم برای شنیدن این آگاهیها
استاد به نظرم این دوره پایه و اساس همه دوره هاست اگر ثروت میخوام اول باید احساس لیاقتم بالا بره و خودم رو لایق ثروت بدونم اگه عزت نفس بالا میخوام اول باید احساس لیاقت که درونیه بالا باشه،استاد چه باگهایی رو در وجودم پیدا میکنم که تماما از عدم احساس لیاقتم هست من چطوری میتونم از شما تشکر کنم استاد جانم
استاد این بحث خودشناسی اروم اروم خیلی درهای اگاهی رو به روی انسان باز میکنه، نشستم فکر کردم و دیدم که چرا من اصلا یکسری خواسته هارو نمیخوام، چرا بعضی چیزارو اصلا در درون و به صورت واقعی دنبالشون نیستم؟
و به این رسیدم که من فکر نمیکنم که لیاقتش رو داشته باشم!
شاید در ظاهر یک نفر از ما سوال کنه که تو فکر میکنی ادم لایقی هستی میگیم بله من لایقم!
شاید 95% ادما بگن که اره من لایق خیلی چیزا هستم…
اما اما اما چیزی که در درونشون حس میکنن و چیزی که اونجا جریان داره چیز دیگه ایه…
اصلا تو بحث خودشناسی صداقت با خود مهمترین معیار و اولین قدمه…
رو راست بودن با خود و صداقت داشتن با خود و اینکه بپذیریم که ما در خیلی چیزها ایراد شخصیتی داریم خودش مهمترین قدمه…
بدون صداقت و روراستی با خود امکان نداره بشه خودمون رو بشناسیم… یعنی دقیقا همونجایی که میخوایم بعضی ایرادات رو در درونمون انکار کنیم، دقیقا همونجا تمام این پروسه متوقف میشه و به بیراهه میره…
حتی اینکه بپذیریم خیلی اوقات ما به خودمون داریم دروغ میگیم و خود من دارم به خودم دروغ میگم و خیلی از ایراداتم رو انکار میکنم، حتی این پذیرش هم خودش خیلی شجاعت میخواد و قدم بسیار مهمیه
حالا تو بحث لیاقت و احساس ارزشمندی، در مورد خودم اینجوریه که خیلی جاها که احساس عدم لیاقت دارم و احساس ارزشمندی نمیکنم دلیلش و ریشه ی اصلیش، “نظر مردم” هست…
وقتی پله پله میرم عقب و میخوام بفهمم درونم چه چیزی باعث شده که احساس بی ارزشی یا احساس بی لیاقتی داشته باشم، در 80% اوقات میرسه به “حرف مردم”
باز هم شاید با خودمون بگیم، حرف مردم اونقدرا هم ترسناک نیست و جدی نیست، اما خیلی هامون از هزارتا حیوان درنده کمتر میترسیم تا از حرف مردم!
خیلیامون از حرف مردم و مخصوووووصا از سرزنش مردم و قضاوت اشتباه مردم، بشدت و وحشتناک میترسیم… خود من همینطورم… من میترسم از حرف و قضاوت و سرزنش مردم… من میترسم از این مورد…
خیلی جاها حرف مردم برای ما شد باور؛ خیلی جاها باورهای ما از حرف هایی که مردم به ما زدن نشات میگیره… خیلی اوقات منطق ذهن ما حرفای مردم هستن…
کسی که مثلا با قیافش حال نمیکنه، قطعا بخاطر اینه که بارها بقیه بهش اینجوری گفتن… حرف بقیه شده حجت برامون…
اینایی که دارم میگم در واقع دارم خودم رو وصف میکنم..
من همینجوریم…
کسی اگه بمن بگه تو زشتی یا فلان جای صورتت ایراد داره من تحت تاثیر قرار میگیرم و احساسم بد میشه؛ و اگه همون آدم بعد ها از من تعریف کنه من احساسم خوب میشه و این حرفارو میکنم منطق برای خودم..
یعنی اینجوریم که اگه کسی بگه تو زشتی این حجت میشه برای من که اره من زشتم، یا اگه یکی بگه تو زیبایی این میشه حجت برای من که آره من زیبام!
دقیقا افسار ذهن و زندگیم رو دادم به بقیه!
خودم دادم به بقیه… ننشستم خودمم تعیین کنم باورهامو…
مردم برای من تعیین کردن همه چیو…
مردم معیار های واهی و بی پایه ساختن و چون جمع کثیری از مردم یکجور فکر میکنن، این افکار عمومی من رو هم شامل شده و منو فریب داده…
اصلا انگار خیلی از مردم گمراهن و تو گمراهی خودشون سرگشته هستن.
به قول قران اکثر مردم گمراهن و ناسپاسن و کافرن…
اکثریت در مسیر اشتباهه…
حالا این باورهای وحشتناک که احساس ارزشمندی رو از من گرفته از کجا میاد؟
از همین اکثریتی که خدا بهشون میگه کافر و گمراه و ناسپاس و نادرست و اهل دوزخ!
یعنی من حرف این افراد رو باور کردم و حرف این افراد برای من شده دلیل محکم!
این یعنی منم مثل همونا شدم، منم شدم کافر و ناسپاس و نادرست، چون دارم به اون شیوه جلو میرم… کسی که حرف مردم رو حجت قرار میده اون مثل همونا و در زمره ی هموناست…
در صورتی که اون عده ی قلیل که در راست درست هستن نمیان که به کسی بگن تو زشتی، تو ناتوانی، تو بلد نیستی، تو فلانی…
افراد به اندازه ای که از درون پر هستن و احساس ارزشمندی دارن، به همون اندازه کمتر دست به تحقیر و توهین میزنن..
پس باید اینجوری منشا این باورهای تخریب کننده رو زیر سوال ببریم، اینجوری که آقا اینا اصلا خودشون نابودن، به قول قران اینا گمراهن، اینا خودشون احساس حقارت دارن و میخوان به بقیه هم انتقالش بدن، اینا خودشون احساس بی ارزشی دارن و میخوان به بقیه انتقالش بدن، این احساس بی ارزشی زجر آور باعث شده از درون درد بکشن و این درد رو میخوان با تحقیر و توهین و تمسخر بقیه ذره ای ازش بکاهن به صورت موقت…
جدا از این مورد، میدونیم که خود ما اگه حالمون خوب باشه خیلی خوب رفتار میکنیم، اگه حالمون بد باشه خیلی بد رفتار میکنیم…
رفتار ما حجت نیست، رفتار ما حقیقت و واقعیت نیست، رفتار بقیه هم حجت نیست و واقعیت نداره…
چیزی که واقعیت داره باورهای منه… حتی کسی که از من تعریف و تمجید میکنه و من از تعریف و تمجیدش قدرت میگیرم و وصلش میکنم به احساس ارزشمندیم، دارم مسیر نادرست رو میرم، چون دارم به خودم میگم چون فلانی ازت تعریف کرده پس تو خوبی… و اگه تعریف نمیکرد من این احساس خوب بهم دست نمیداد!
اینا همش نشونه هست… پیغامه…
باورهای من دست خودمه و من میسازمش و اصلا نیازی به مردم ندارم، مردم حالشون خوب باشه یچی میگن، حالشون بد باشه مخالفش رو میگن!
آیا واقعا این مردم و نظرشون باید برای ما دلیل و منطق باشه که باهاش باور هامون رو بسازیم؟
گفتم حتی در حالت مثبتش هم اشتباهه..
اقا طرف حالش خوبه باهات خوب رفتار میکنه
حالش بده باهات بد رفتار میکنه
این واقعی نیست! این بنا روی هیچ ساخته شده… روی هواست…
واقعا اینکه میگن نظر مردم باد هواست درسته…
نظر مردم هیچ بنایی نداره، هیچ پایه و اساسی نداره هیچی…
اما چون اکثریت اینجوری هستن ما تحت تاثیر قرار میگیریم…
به قول خدا که تو قران به پیامبر میگه که اگه بعد از علم و اگاهی که بهت دادم از هوس های مردم پیروی کنی و اونجوری بشی دیگه هیچ یاری ای از سمت من نخواهی داشت! این مورد رو بارها خدا به پیامبرش تاکید کرده و تهدیدش کرده که حالا فهمیدی راه درست چیه نباید از مردم پیروی کنی، مردم خیلی چیزا میخوان و خیلی چیزا میگن… ولی درست نیست!
بازم به قول قران که میگه: خیلی افراد میان میگن مسیحی ها میرن بهشت، و بقیه میرن جهنم، یا خیلی ها میگن یهودی ها میرن بهشت و بقیه میرن جهنم، و خدا میگه: تلک امانیهم! یعنی این چیزا آرزوها و توهمات اوناست!
در قران بارها خداوند داره اکثریت رو رد میکنه و میگه کاری به اکثریت نداشته باش اگر که میخوای مومن باشی…
حالا این مردمی که به ما گفتن تو زشتی و تو نمیتونی و نمیشه و حکومت نمیذاره و فلانی جلوتو میگیره و فلانی بلا سرت میاره و تو ناتوانی و …. باید به خودمون بگیم که تلک امانیهم!
اینا توهمات یک عده گمراهه… دقیقا توهماته…
این صحبت ها آرزوهای محال و برداشت های باطل یک عده انسانه…
مگه کل مردم دنیا بگن من زشتم، من نمیتونم، این درسته؟
الان کل مردم دنیا بگن خورشید وجود نداره و نیست، خورشید محو میشه و از بین میره؟ هیچوقت اینجوری نیست…
یا کل مردم دنیا بگن که زمین تخته، آیا زمین تخت میشه به حرف اونا؟ آیا قوانین به حرف مردمه؟ آیا خدا ذره ای از مردم تاثیر میگیره؟
اصلا کل مردم دنیا بیان بگن که جاذبه وجود نداره… آیا تغییری در چیزی ایجاد میشه؟ اصلا بیان با اطمینان و دلیل و مدرک و توجیه بگن اینو، آیا چیزی با نظر اونا تغییر میکنه؟
و یهودیان گفتند ترسایان بر حق نیستند و ترسایان گفتند یهودیان بر حق نیستند با آنکه آنان کتاب [آسمانى] را مى خوانند افراد نادان نیز [سخنى] همانند گفته ایشان گفتند پس خداوند روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف میکردند میان آنان داورى خواهد کرد (113)
عده ی بسیاری از مردم در اون زمان اینجوری باور داشتن، یعنی بااااور داشتن! مطمئن بودن و به همدیگه میگفتن و خدا میدونه چقدر ادم اینجوری گمراه شد! حالا یکی مثل پیامبر اون وسطه در معرض این افراد کثیری هست که یک چیز دروغ و توهمی رو میگن!
اما با حرف مردم چیزی تغییر نمیکنه!
خدا با یک جمله کل اعتقاد مردم گمراه اون زمان رو باطل میکنه: تلک امانیهم! این صحبت ها آرزوها و اوهام اوناست!
در نتیجه افرادی که در طول زندگی ما خیلی باور های اشتباه به ما دادن دقیقا همین بوده اوضاعشون…
تماما دروغ و توهم و چیزایی که خودشون میخواستن رو گفتن…
پس من نباید کلا به نظر مردم کاری داشته باشم، چه مثبت چه منفی… چه نظرات مثبتشون در مورد خودم چه نظرات منفیشون در مورد خودم
من باید به اون خدایی گوش کنم که به پیامبر میگفت تلک امانیهم… همون خدایی که خط بطان میکشید روی عقیده ی بسیاری از مردم روزگار و به پیامبرانش تاکید میکرد که نباید حرف مردم رو باور کنید و نباید تاثیر بگیرید ازشون و تنها باید از علم و اگاهی ای که به شما گفته میشه توسط من ایمان بیارید
حالا اون خدا چی میگه؟
اون خدایی که در قران میگه اکثریت گمراهن، اکثریت ناسپاسن، اکثریت نااگاه و در نهایت جهنمی هستن، اون خدا میگه که تو کافی هستی، تو زیبای هستی، تو همین الان در همین حالتی که هستی با همین بدنی که داری با همین شکل و قد و قیافه و خانواده و هر شرایطی که داری، میتونی هرکاری کنی و به هرچیزی که میخوای برسی، تو زیبایی، تو خوشگلی، تو بینهایت ارزشمندی، تو کافی هستی، تو نیاز به هیچ چیز بیشتری نداری، تو فقط نیاز داری حرف قلبت رو باور کنی و اینو بدونی که مردم غرق در گمراهی و اوهام هستن… و نباید به حرف اونا توجه کنی…
اون خدا میگه از هیچکس نترس، اون خدا میگه تو هیچ فرقی با هیچ کس نداری، توانایی های هرکسی یکسانه
اون خدا با صحبت هاش احساس آرامش میده و این آرامش به قلب انسان ثابت میکنه که حقیقته…
حقیقت از احساس آرامش میاد…
هرچیزی که احساس آرامش میده یعنی حقیقته…متر و معیار تشخیصش هم کاملا واضح و مشخصه… هرچیزی که آرامش میده بهت اون صحبت و حرف خداست، خدا نظرش اونه
اصلا به منبع بیرونی و نظر مردم نیاز نداریم واسه اینکه باور کنیم ارزشمندیم… خدا داره به ما میگه تو کافی و ارزشمند و خوشگل هستی، تو همینجوری به همه چی میتونی برسی واقعا…
امیرحسین جان، اقا امیرحسین، یادت باشه که این مردمی که ازشون حساب میبری و نظرشون باعث میشه احساست خوب و بد بشه، یادت باشه این مردم گمراهن! یادت باشه قانون جهان اینه که اکثریت همواره در گمراهی هستن…
یادت باشه که نباید به حرف اینا کار داشته باشی وگرنه اگه حرف قلبت که خدا باهات صحبت میکنه رو ول کنی و به حرف جامعه و مردم توجه کنی میشی از گمراهان و خدا دیگه هیچ یاری ای نمیرسونه بهت…
این جامعه شامل پدر و مادر و خانواده و دوستان هم میشه….
حضرت ابراهیم پدرش انسانی کافر بود، ولی حضرت ابراهیم حرف رب خودش رو باور کرد نه حرف پدرش رو، و با احترام ردش کرد…
این اکثریت گمراه شامل هرکس میتونه باشه… و یادم باشه که اگه مثل اکثریت فکر میکنی خودتم ازونایی!
وقتی میتونی بگی که گمراه نیستی که به صلح درونی با خودت برسی… به آرامش و عشق عمیق و پایدار قلبی برسی…
تا وقتی که منتظری بقیه ازت تعریف و تمجید کنن و تاییدت کنن تا احساست خوب بشه تو هنوز گمراهی…
تا وقتی که مردم میتونن با صحبت هاشون احساست رو بد کنن و تاثیر بزارن روی روندت، تو گمراهی…
هرچند که هیچوقت نباید به این ببالیم و مغرور بشیم که من هدایت یافته هستم!
چون همون خدا میگه که اینجوری مطمئن نباش به خودت و متواضع باش در برابر من… کار رو هیچوقت تموم ندون… چه در جنبه ی منفیش چه در جنبه ی مثبت کار رو تموم شده ندون…
چون ذات این جهان دائم در حال تغییره…
انسان مغرور فکر میکنه که همیشه میتونه همینجوری ادامه بده
انسان ناامید هم فکر میکنه همیشه اوضاع بد میمونه…
در واقع ذات و سیستم جهان در حال تغییره بخاطر همین خدا میگه غرور یا ناامیدی رو بزار کنار…
وگرنه بحث ناراحت شدن خدا نیست، این احساس و این فرکانس بر خلاف مشیت جهانه…
جهانی که هرلحظه میتونه تغییر کنه، اونوقت چه غروری؟ و چه ناامیدی ای؟
در نتیجه تو زیبایی امیرحسین
تو کافی کافی هستی
تو بسیار توانایی
تو بسیار ارزشمندی
تو بسیار لایقی
تو لایق تمام نعمت ها هستی
تو لایق آسون ترین و لذتبخش ترین زندگی هستی
تو لایق این هستی که به راحتی به خواسته هات برسی
تو لایق این هستی که خدا برات همه کار هارو انجام بده
تو لایق بهترین چیزا هستی چون جزیی از خدایی و خدا خلقت کرده
تو لایق بهترین نعمات ها هستی چون به این دنیا اومدی
و تمام این باورها درسته و واقعیته، چون خدا داره میگه اینارو… خدا این صحبت هارو داره میگه… این صحبت ها ساخته ی ذهن تو نیست… این صحبت ها گفته ی رب جهانیانه… و کیست راستگوتر از الله در سخن؟
و اون باورهای محدود کننده گفته ی یک عده گمراه و ناسپاس و اهل دوزخ!
اون باورهای محدود کننده گفته ی افراد جاهل و نااگاه و گمراه شده از راه راسته!
دقیقا همینطوره… دقیقا همینطوره
و این افراد همیشه هستن، زمان ابراهیم بودن، زمان محمد بودن، و در این زمان هم هستن… این افراد همیشه هستن…
اما تو نباید باور کنی اونارو و نباید تاثیر بگیری ازشون… تو باید ایمان داشته باشی به ندای قلبت… تو باید مردم و نظر مردم و عقیده ی مردم رو بزاری کنار…
حتی در مورد حضرت محمد، کفار گاهی اوقات از در سازش و تعریف و تمجید میخواستن وارد بشن و روی محمد تاثیر بزارن!
چون منافقان نزد تو آیند، می گویند: گواهی می دهیم که تو بی تردید فرستاده خدایی. و خدا می داند که تو بی تردید فرستاده اویی، و خدا گواهی می دهد که یقیناً منافقان دروغگویند. (1)
سوگندهایشان را [برای شناخته نشدن نفاقشان] سپر گرفته در نتیجه [مردم را] از راه خدا بازداشته اند. چه بد است آنچه را اینان همواره انجام می دهند! (2)
یعنی تعریف و تمجید ازت شد هم نباید شل بشی… نباید وا بدی… نباید تاثیر بگیری… هر نوع تاثیری گیری از هر نوع عامل بیرونی مسیر نادرسته…
یعنی مسیر درست اینه که هرنوع تاثیرپذیری از عوامل بیرونی رو کنی صفر… باید در این مسیر حرکت کنی…
خدا میگه که اینا هرجوری باشن دروغ میگن و در مسیر اشتباهن، حتی اگه سوگند یاد کردن در موردت و حتی اگه قسم خوردن که تو بر حق هستی و ازت تعریف و تمجید شد تو نباید تاثیر بگیری ازشون…
تاثیر گرفتن از غیر همانا و کم شدن هدایت همانا
امیرحسین وقتی خدا داره همیشه بهت میگه که تو کافی هستی، تو زیبایی، تو ارزشمندی، تو به هرچیزی بخوای میرسی، صراط مستقیم اینه، راه درست اینه، وقتی خدا اینارو میگه دیگه چه نیازی هست که از بقیه بشنوی و تاثیر بگیری؟
الیس الله بکاف عبده؟ آیا خدای برای بنده اش در تمااااااااام زمینه ها کافی نیست؟
وقتی چیزی کافی هست چرا رفتن سراغ غیر؟
نزار شک و تردید تو دلت رخنه کنه نسبت به این صحبت ها… شک و تردید از لوازم شیطانه، گوش کردن به مردم شک و تردید میاره…
حق از سوی پروردگار توست؛ بنابراین از تردید کنندگان مباش. (147)
حق و حقیقت و واقعیت از سمت خداست و خدا درون توئه و با احساس ارامش بهت میگه حق چیه… حق اینه که تو ارزشمندی، حق اینه که تو کافی هستی، حق اینه که خدا برای تو کافی هست، حق اینه که خدا عاشقته و بخشیده تورو، حق اینه که تو ارزشمندی، حق اینه که تو توانایی های ارزشمنده، حق اینه که تو بدون نیاز به هیچگونه عامل بیرونی و فارغ از قیافه و سن و نژاد و خانواده و وضع مالی ارزشمندی…
چقدر خوب اشاره کردید به پاشنه اشیلتون که پاشنه آشیل من هم هست.
بله حرف مردم
دلیل نرسیدن به خیلی از خواسته هامون ومتوقف شدن همین حرف مردم هست.
من با کار کردن روی خودم فکر می کنم تونستم این ترمز رو از بین ببرم وبه گفته استاد ادا در می یارم اینو وقتی می فهمم که خواسته ای دارم وبرام خیلی با ارزشه وسعی می کنم تمرکز کنم فرکانسش رو بفرستم اما می بینم نجواهای ذهن رهام نمی کنه مردم چی می گن فامیلها چی می گن فلانی چی می گه.
وهمین ها می شه ترمز که هر چی پام رو روی گاز می زارم جلو نمی رم.
بعضی مواقع که می تونم بر نجواها پیروز بشم وتوجه نمی کنم به حرف مردم حس خیلی خوبی دارم.
بله ما لایق افریده شدیم لایق داشتن همه نعمتها وشادیهای دنیا ما به این دنیا اومدیم تا خوب زندگی کنیم و طبق آیه قران که شما اشاره کردید نباید پیرو جمع باشیم باید متفاوت اما با ایمان با حس لیاقت زندگی کنیم.
متشکرم برای این کامنت پر از آگاهی وبراتون آرزوی زندگی همراه با شادی وخوشبختی وثروت وایمان دارم.
متشکرم که برام جواب فرستادید، دیدن این نقطه ی آبی کنار اسم توی سایت حس خوبی داره
دقیقا همینطوره، حرف مردم پاشنه آشیل خیلیامون هست
تاثیرپذیری ما از حرف مردم بسیار زیاده…
چه در حالت مثبتش چه در حالت منفیش؛
یعنی حتی ما تاثیرپذیریمون از حرف خدا به مراتب کمتر از تاثیرپذیریمون از حرف بقیه ست
انقدر مردم رو در ذهنمون مهم و بزرگ و دارای اثر دیدم، انقدر مردم رو بزرگ کردیم و انقدر خدارو کوچیک کردیم توی ذهنمون که این شده وضعیتمون که مردم و نظرشون رو در هرچیزی لحاظ میکنیم؛
این شده که از مردم میترسیم، این شده که بشدت نگرانیم که نکنه مارو تایید نکنن
و این خیلی از ترمز های ذهنی مارو تشکیل میده واقعا
بازم ممنونم از شما
انشاالله که خدا به ما کمک کنه و مارو به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه، نه راه کسانی که بر آن ها غضب کرده و نه گمراهان.
انشاالله خدا به ما این درک و یقین رو بده و برامون مهیا کنه که به صورت 100% باور کنیم و یقین داشته باشیم که تمام زندگیمون توسط خودمون خلق میشه و هیچ چیزی و هیچ کسی و هیچ موردی به اندازه ی سر سوزنی تاثیری توی زندگی ما نداره…
انشاالله خدا به ما آرامش و اطمینان خاطر بده، به ما عشق درونی بده، به ما تایید درونی بده که نیازمند تایید و توجه بقیه نباشیم
انشاالله انقدر توحیدی بشه باورهامون که از کسی حساب نبریم، از هیچ تهدید و ارعابی حساب نبریم و نترسیم و به قول قرآن فقط از خدا خوف و خشیت داشته باشیم
انشاالله در این اول سال و عید، خدا بهمون همون آرامش که تو قرآن ازش به عنوان “سکینه” یاد میکنه بده و قلب هامون رو مملو ازش کنه…
انشاالله به جایی برسیم که در هر لحظه تسلیم و متوکل باشیم…
انشاالله انقدر باورهامون توحیدی بشه و انقدر از شرک پاک بشیم که هم در این دنیا خوب زندگی کنیم و هم در اون دنیا
خدایا من به هرخیری که از تو بمن برسه فقیرم و محتاجم و نیازمندم
خدایا من بدون تو هیچی نیستم
خدایا من همیشه و هر لحظه محتاج توام
خدایا من به تو خییلی محتاجم و نیاز دارم
خدایا منو از تمام بندگانت و مخلوقاتت و هرچیزی کفایت کن
خدایا قلب منو برای باور کردنت خاضع کن
خدایا من رو در برابر خودت کوچیک و در برابر مردمان بزرگ کن
خدایا چیزی که تحملش رو نداریم بر ما تحمیل نکن
خدایا بارهای سنگین که پشت مارو شکسته از رو دوش ما بردار
سلام ممنون بابت این کامنت خیلی زیبا و قشنگ که اینقد نکات خوبی رو ذکر کردی، که باعث میشه آدم ب فکر فرو بره و چ پاشنه های اشیلی رو گفتی
من قبلا فکر میکردم ب حرف مردم و نظر دیگران اهمیتی نمیدم ولی وقتی کامنت شمارو خوندم متوجه این حرف مردم شدم که چرا کم و بیش اهمیت میدم.
من در کل از اول اهل آرایش و مد جامعه نبودم و کاری به استاندارد زیبایی نداشتم هرچیو دوست داشتم استفاده میکردم و چیزی رو دوست نداشتم استفاده نمیکردم. و فکر هم میکردم که من اعتماد به نفس دارم و نظر دیگران برام مهم نیست ولی ن تازه فهمیدم که چرا مهمه حرف مردم،مهمه که وقتی ازم تعریف و تمجید میشه حالم خوبه احساس خوبی دارم و وقتی ازم انتقاد میشه بهم می ریزم
این یعنی حرف مردم برام مهمه
و اینکه این نکته زیبارو بیان کردین که باید قدم اول خودشناسی این باشه باید با خودمون رو راست باشیم و بپذیریم که ما نقص داریم و از خودمون مطمئن نباشیم از تنها چیزی که خیلی مطمئن هستم و بی عیب و نقصه فقط فقط خداست و بس
خیلی خیلی کامنتتون منو ب فکر فرو برد ممنونم بابت این کامنت خیلی زیبا و تاثیرگذار.
سلام به استاد خوشتیپ و سراسر عشق و مهربونی خودم ،سلام به استاد مریم نازنین و دوست داشتنی سلام به همه دسوتای هم فرکانسیم خفنم تو این سایت بی نظیر که اگر هدایت خدای قشنگم و عزم خودم نباشه حتی هدایت نمیشم به اینکه نام این سایت رو تو مرورگرم سرچ کنم پس الهی شکرت که خدای خوبم هدایتم کرد با بنده بی نظیرش بیشتر بشناسمش.
من فکر میکنم بیش از یک سال هست که اصلا تو مدار کامنت گذاشتن و مهمتر از اون کامنتایی که با طلا نوشته شده نبودم.انقدر حال این روزامو دوست دارم که مطمئنم هر کسی این کامنت من رو بخونه این حال و انرژی خوب و عالی بهش منتقل میشه.
چند وقتی هست که در مدار خوندن کامنتای دوستانم هستم و به قول استاد وقتی شروع میکنی به قدم گذاشتن تو مسیر درست ممکنه و حتی قطعا مسیر سراشیبی را تجربه میکنیم منتهی وقتی بتونی این رو درک کنی که اگر با عمق قلبت از خدا بخوای میشه و همه چیز در دستان و ذهن خودته دیگه واقعا از سر بالایی های زندگی نمی ترسی چیزی که من الان و تو این روزا تجربه کردم که البته بگم هنوز تو فرکانس خرید دوره های ارزشمند استاد خوبم نیستم ولی به زودی اتفاقات عالی میفته که میام و خوشحالتون میکنم استاد
انقدر دلم گرمه به حضور خدا انقدر حسش میکنم که واقعا یه ارامش خاصی گرفتم البته نیاز دارم خیلی خیلی کار کنم الان تازه دارم تاتی تاتی میکنم منی که حتی هنوز دوره احساس لیاقت رو نخریدم سعی میکنم فایلها رو چندین بار تو مسیر رفت یا برگشت از کار به خونه گوش کنم کامنت ها رو بخونم و واقعا قوت قلب گرفتم به شما دوستای خوبم توصیه میکنم که اگر ذهنتون مقاومت میکنه و میگه خسته شددم بسه دیگه کامنت نخون باز با نرمی بگید باشه ذهن قشنگم این یه دونه رو هم بخونم دیگه تموم و تلقین کنیند به اینکه حالتون خوب میشه قول میدم به بزرگی خود خدا قسم که واقعا این اتفاق میفته و هر زمان که تایم ازاد دارید دوست دارید کامنت بخونید چرا؟ چون این دفعه همون ذهن مقاوم یه حالت تشویقی داره که برو سریع بخون کامنتارو بهم تشویقی بده و واقعا زندگیتون معجزه میشه اینو قول میدم جوری که کامل حس میکنید یه لول ارتقا پیدا کرده عزت نفستون
ایشالا خدا همیشه همراه هممون باشه که تو این مسیر ثبات قدم ادامه بدیم
آمین
خدا نگهدار شما باشه الهی استادای عزیزم و دوستای خوبم
خدیاشکرت که خودم رالبریزازاحساس لیاقت می دانم چون خدایی مرابه این دنیاآوردکه قبل ازآمدنم مرااشرف مخلوقاتش نام گذاشته بود وفرموده بودسجده کنید….وامروزباآگاهی های دریافتی که باهدایت خودش به زیبایی صورت گرفت به این نتیجه رسیدم که من لایق بهترین که نه عالی ترین هاهستم وشروع یکی ازهدایای این لیاقت خانه باغی بودکه عطاکردوبعدمعجزه پشت معجزه چون من خودم رالایق بندگی خدایی دانستم که به پاکی تمام اسم هایی که برایش نامگذاری ودرقالب قابی دراکثرخانه هاست پیداکردم چقدرمعانی والایی داردتک تک نامش وآرام آرام درمسیرزیبایی که بااستادم هم قدم شدم برای همه چیزهایی که می خواستم پیوندواقعی بستم واوشدتمام زندگی ووجودم وچقدرعزتمندانه هرروزبه پاس لیاقتم معجزه واردزندگیم می کند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم…
ولی اگر امکانش هست ازین نگیم ها مثال بزنید خیلی متنتون ب دلم نشست و ی حسی بهم گفت با اینکه خودمم حدس میزنم این صحبت هایی ک نباید گفته شه چی هست رو بازم خواستم طی سپاسگزاری از شما و درخواست بیان شون بخواهم،
سلام به استاد وخانم شایسته عزیز هموار درپناه الله باشید
من در این مورد خیلی مسئله دارم تو کارم احساس این دا م که خیلی حرفه ای نیستم یا کارای دیگران بهتر کارایی که می کنم همش فکر میکنم کم ارزش وبخاطر همین راحت نمی تونم قیمت بدم فکر می کنم کاری که خیلی ها بلد هستند در حالی که این طور نیست افرادی ر. دیدم که پیش بهترین استادا آموزش دیدن ولی قادر به دوختن یک درز نیستن همیشه پایین ت ین حدو برای خودم تصور می کنم به قول استاد نجواهای هست ودلیل وبرهان میاره که بخاطر این واون در هر صورت خیلی مشتاق دریافت این آگاهی ها. عمل به آنها هستم انشالله در مسیر ش قرار میگیرم با سپاس فراوان
سلااام استاد جانم
سلام دوستهای الهی من
خداروشکر میکنم که دارم کامنت مینویسم .استاد جان من مدتیه که کامنت نذاشته بودم دلم لک زده بود برا همتون ولی اینو بگم که از وقتی که تونستم به لطف خدای مهربان قدم اول رو بخرم دیگه سرگرم اون شدم بیشتر و دارم تمام تلاشم رو میکنم که بتونم عمل کنم به آگاهی های که نصیبم شده
استاد جانم من همیشه دارم توی دفتر شکر گزاریم مینویسم که دوره احساس لیاقت رو هم خدا برام تهیه کنه و خودش هدایتم کنه به سمت این دوره
خدارو صدهزار مرتبه شکر این روزها چقدر دارم نتیجه های کوچولو موچولو ولی زیبا و امید بخش میگیرم استاد جان و دوستای الهی من چند روز پیش خاستم برم لباس گرم برا پسرم بگیرم مدتی بود که دوسداشتم بگیرم ولی شرایط پیش نمیومد و پولم کم بود یه روز هوا سردتر شده بود پاشدم گفتم خدایا من میخام برم کاپشن برا پسرم بگیرم خودت یه کاپشن خیلی خوب با قیمت مناسب برام کنار بزار پاشدم رفتم بیرون چندتا مغازه رفتم قیمتها بالا بود یه کم ناراحت شدم که نکنه نتونم بگیرم رفتم جلوتر یه مغازه دیگه چشمم خورد به یه کاپشن خوشم اومد وای که نمیدونیدد انگار خدا گفت اینه برات کنار گذاشتم بردارش رفتم دیدم چقدر جنس خوبی داره و چقدر هم قیمتش مناسبه خریدمش هنوز هم هر کی میبینه باورش نمیشه این لباس با این قیمت گرفتم…خدایا شکرت هر روز اگه شده یه هدیه کوچیک داره به دستم میرسه از وقتی قدم اول رو خریدم دارم متعهدانه تمرین ستاره قطبی رو مینویسم و جوابهایی که میگیرم از عسل برام شیرینتره
اینو هم بگم استاد جانم که این نجواهای ذهنی هم بیکار نشستن و انگار تازه سرشون شلوغتر هم شده فکر کنم حسودیشون شده من قدم اول رو خریدم و دارن تمااام تلاششون رو میکنن که من.رو ما امید کنن ولی منم دارم با عشق پیش میرم و حتی کوچکترین اتفاق زیبا رو هم جشن میگیرم
اکثر مواقع آرامشی پایدار و عمیق تمام وجودم رو میگیره و ناخودآگاه فقط میگم خدایاا شکرت
گاهی با تمام تضادها و سختی های که وجود داره ولی من از عمق وجودم حس میکنم که خوشبخترین آدم روی زمینم و چقدر این حس و حال نابه
خدایا شکرت به خاطر این دفتر شکرگزاری که ما داریم این سایت بی نظیر
در پناه الله یکتا باشید عشقهای مننن
بنام خدای محقق کننده خواسته هایم بزیبایی و عزت و آسانی
ستایش خدای مهربانم که هرروز جرعه ای از آگاهی های نابش رو به وجودم جاری میسازد و من رو نسبت به قوانین جهان مشتاقتر میکند
خدایا سپاسگزارم
ــــــــ
دوست دارم یک تجربه خودم رو بگم از شغلم
من همیشه وقتی میخواستم نرخ کارم رو تعیین کنم بجای اینکه بخام براساس ارزشی که ارایه میدم و بحق یکی از با کیفیت ترین و بهترینها بود بسنجم براساس اینکه مشتریهام پول میدن یا نمیدن
پول دارن یا ندارن
پبش میرفتم و اینطوری بود که کارم رو بی ارزش میکردم و وقتی سال گذشته شروع کردم به کار جدی و. اساسی روی خودم به لطف الله بسرعت متوجه این فکر مخرب شدم و بسرعت هم تغییرش دادم و باباورهای مناسب جایگزینش کردم و اونقدر برام این موضوع روشن بود که کاری که ارایه میدم ارزشمنده که برای تغییر نرخام اصلا مقاومت نداشتم و راحت انجامش دادم و جالبه که جهان هم فرکانس من رو سریع پاسخ داد و مشتری های جدید و باکیفیت که راحت هزینه ها رو. پرداخت میکردن به سمت من فرستاد وبااینکه نرخکارم بالا رفت حتی مشتریام بیشترهم شدن و تاثیرم هم بیشتر شد
و همه چیز ازاینجا شروع شد که من خودم رو. لایق دریافت بیشتر میدیدم چونکه باور داشتم کارم بسیار با کیفیت هست و بهترین انچه بتونم رو ارایه میدم و نتیجه اینکه مشتریهام مشتاقتر شدن، درامدم بالاتر رفت، اثرکارم بیشتر و باکیفیت تر شد
ـــــــــــ
من فقط بافایلهای دانلودی و کامنت بچه ها تونستم تاالان بسیاری از مقاومتهای وجودم رو حل کنم و تغییرات بزرگی به لطف خدای مهربانم و همراهی دایمی او بسازم
و درس مهم دیگه ای که گرفتم اینه که احساس ارزشمندی نمیزاره ما خودمون رو از رشد و پیشرفت و کسب اگاهی متوقف کنیم و این ارزشمندی درونی من هست که من رو تشنه بیشتر غرق شدن در این آگاهی ها میکنه
یعنی استمرار در این مسیر خود شناسی از احساس ارزشمندی میاد
ــــــــ
سپاسگزارم از اینکه جهان رو جای زیباتری برای زندگی میکنید
به نام خدا
سلام
خدایا شکرت
…
همیشه به دعوایی یه بحثی در وجود من هست که خب صحبت های استاد را شنیدی حالا که چی ؟ حال تو که ماری نمی کنی ؟ تو که حرکتی نمی کنی؟
و همین باعث میشد برم جلو حرکت بکنم ولی از هم سقوط کنم و در جا بزنم
الان خداوند بهم گفت که اگر می خواهی قانون را دنبال کنی باید همین باشه دیگه افراد دیگه را بزاری کنار
اگر می خواهی ثروتمند شوی پای صحبت هر کسی نشین
اگر می خواهی روابطی خوب و عالی داشته باشی به فراوانی انسان ها به فراوانی آدمها فکر کن و باور کن
حالا چه آدمهایی ؟ آنهایی که قانون را می دونند بهش عمل می کنند
همین ها را دنبال کن
بعد زیاد هم به خودت سختگیری نکن
اگر یه بار افکار منفی اومد سریع آگاه باش به هوش باش
بگو اشکال ندارد
من انسان هستم
باز هم باید روی خودم کار کنم
ولی نزار زیاد جولان بده
سریع خاموشش کن
سریع دورش کن
خدایا شکرت
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
یکی از بهترین دوره هایی که آماده شده و به صورت ریشه ای مسائل ما را حل می کند دوره ی ارزشمند احساس لیاقت است. البته تمام دوره های استاد ارزشمند بوده و بر روی هیچ یک نمی توان قیمتی گذاشت و آن ها را با هم مقایسه کرد. تمام دوره های ایشان فوق العاده بی نظیر و ارزشمند است و کار کردن بر روی هر یک جنبه هایی از شخصیت ما را رشد داده و درهایی از نعمت و ثروت را به روی ما گشوده می کند. واقعا از خداوند سپاسگزاریم که ما را در مدار دریافت آگاهی های ناب و خالص استاد قرار داد که کلام خداوند و وحی منزل است.
احساس لیاقت در تمام جنبه های زندگی ما موثر است به میزانی که برای خود ارزش قائل هستیم جهان برای ما ارزش قائل است. در تمام جنبه های زندگی اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید خودمان را ارزشمند بدانیم فارغ از هر گونه عامل بیرونی تحصیلات، سن، مدرک تحصیلی و.. در گفتن راحت است اما در عمل به دلیل رشد کردن و بزرگ شدن در شرایط نامناسب تحقیر، سرزنش، مجازات و… احساس پوچی و بی ارزشی می کنیم. در بحث ثروت وقتی احساس خود ارزشمندی نداشته باشیم خود را لایق پیگیری آرزوهای خود نمی دانیم. زمانی که به دنیا آمده ایم مشکلی نداشتیم اما به تدریج احساس ارزشمندی خود را به عوامل بیرونی گره زده اگر شکست بخوریم اشتباهی کنیم و… احساس بی لیاقتی خواهیم کرد. این دوره واقعا دوره ی خود شناسی است و باید هر روز بر روی آن کار کنیم تا شرایط بهتر را ببینیم احساس لیاقت بی انتها است به اندازه ای که خود را لایق می دانیم جهان و افراد برای ما ارزش قائل هستند و ثروت و نعمت وارد زندگی ما خواهد شد. افرادی که در دوره احساس لیاقت کار می کنند اگر متعهد به ادامه ی مسیر باشند زیر بنایی می شود که هر چیزی را می توان بر روی آن استوار کرد. هر کاری که بخواهیم می توانیم انجام دهیم. تنها موضوعی که ما را متمایز می کند ارزش برای خود قائل بودن و کمتر سرزنش کردن خود مان است به اندازه ای که برای خود ارزش قائل هستیم جهان برای ما ارزش قائل است.
گفتگوهای منفی با خود فرکانس های منفی را ارسال خواهد کرد.
ما در طول شبانه روز با خودمان صحبت کرده و گفتگوهایی در ذهن ما است. ما خود را سرزنش و تحقیر کرده و دیگران را بهتر و زیباتر و باهوش تر از خود می دانیم و می گوییم تو عرضه نداری و بدترین حالت ممکن را پیش بینی می کنیم. اگر از لحاظ مالی دچار مشکل شویم خود را سرزنش می کنیم.
افراد دارای احساس ارزشمندی پایین غالب گفتگوهای ذهنی انها منفی است تمام موفقیت ها را نادیده می گیرند. همه ما یک ورژنی در مغزمان هست که با ما صحبت می کند. دو نوع گفتگو داریم که یکی از قلب که جایگاه خداوند است و همیشه وعده ی فراوانی، نعمت و فزونی می دهد. در ذهن مان صدایی هست که می گوید تو کافی نیستی، ارزشمند نیستی، زیبا نیستی،…. اما خداوند صدای الله را بالا برده و کلام شیطان را پست می کند. با احساس ارزشمندی خودمان را با دیگران مقایسه نکرده احساس نا امیدی نمی کنیم و صدای خداوند در وجودمان بلندتر می شود. اگر مسئله ای برای ما پیش بیاید خداوند به ما آرامش می دهد و نجواهای ذهنی در ذهن مان بسیار کاهش می یابد. باید تا پایان عمر بر روی این احساس کار کنیم چون به آن نیاز داریم فرکانس های غالب ما همان نجواهای ذهنی است. اگر شرایط بد پیش رفت احساس بی ارزشی نداریم اگر نمره خوبی نگیریم احساس بی ارزشی نخواهیم کرد تا زمانی که بر روی خود کار می کنیم روابط بهتری وارد زندگی ما خواهد شد. تنها افرادی می توانند در این دوره شرکت کنند که در مدارش قرار داشته باشند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای مهربان و هدایتگر و رزّاق و وهّاب
خدایا صدهزارمرتبه شکرت برای هدایتم به این سایت توحیدی
سلام به شما استاد عزیزم و مریم جان زیبا و همه ی دوستان عزیز در این خانواده ی صمیمی
استاد چی بگم از این دوره که بی نظیره،من و دخترم سه سال و نیم هست که شاگرد شما هستیم و اکثر دوره های شما رو خریدیم و روی باورهایمان کار میکنیم و واقعا تغییر کردیم ولی این دوره ی احساس لیاقت داره منو به یک خودشناسی عمیقی میرسونه که اصلا شفای واقعی منه،استاد هر جلسه ای که میاد رو سایت باگوش کردنش اول یه به هم ریختگی شدیدی پیدا میکنم یاد کارهایی که کردم میافتم که تماما از عدم احساس لیاقت و دوست نداشتن خودم نشات گرفته بود ولی از دفعه ی دوم و سوم به بعد خدا
میدونه به یه آرامشی میرسم و آگاهی در جسم و روحم می شینه،ارتباط عمیقی با این دوره گرفتم
دو روزه جلسه 9 احساس لیاقت همش تو گوشمه اصلا این جلسه پاشنه آشیلمه،استاد همین 9 جلسه از من یه مهری دیگه ای ساخته خیلی راضیم خیلی راضی و شاکر پروردگارم هستم برای شنیدن این آگاهیها
استاد به نظرم این دوره پایه و اساس همه دوره هاست اگر ثروت میخوام اول باید احساس لیاقتم بالا بره و خودم رو لایق ثروت بدونم اگه عزت نفس بالا میخوام اول باید احساس لیاقت که درونیه بالا باشه،استاد چه باگهایی رو در وجودم پیدا میکنم که تماما از عدم احساس لیاقتم هست من چطوری میتونم از شما تشکر کنم استاد جانم
سپاسگزارم و دوستتون دارم
به نام خدا و سلام به شما استاد عزیز
بحث لیاقت…
احساس لیاقت…
استاد این بحث خودشناسی اروم اروم خیلی درهای اگاهی رو به روی انسان باز میکنه، نشستم فکر کردم و دیدم که چرا من اصلا یکسری خواسته هارو نمیخوام، چرا بعضی چیزارو اصلا در درون و به صورت واقعی دنبالشون نیستم؟
و به این رسیدم که من فکر نمیکنم که لیاقتش رو داشته باشم!
شاید در ظاهر یک نفر از ما سوال کنه که تو فکر میکنی ادم لایقی هستی میگیم بله من لایقم!
شاید 95% ادما بگن که اره من لایق خیلی چیزا هستم…
اما اما اما چیزی که در درونشون حس میکنن و چیزی که اونجا جریان داره چیز دیگه ایه…
اصلا تو بحث خودشناسی صداقت با خود مهمترین معیار و اولین قدمه…
رو راست بودن با خود و صداقت داشتن با خود و اینکه بپذیریم که ما در خیلی چیزها ایراد شخصیتی داریم خودش مهمترین قدمه…
بدون صداقت و روراستی با خود امکان نداره بشه خودمون رو بشناسیم… یعنی دقیقا همونجایی که میخوایم بعضی ایرادات رو در درونمون انکار کنیم، دقیقا همونجا تمام این پروسه متوقف میشه و به بیراهه میره…
حتی اینکه بپذیریم خیلی اوقات ما به خودمون داریم دروغ میگیم و خود من دارم به خودم دروغ میگم و خیلی از ایراداتم رو انکار میکنم، حتی این پذیرش هم خودش خیلی شجاعت میخواد و قدم بسیار مهمیه
حالا تو بحث لیاقت و احساس ارزشمندی، در مورد خودم اینجوریه که خیلی جاها که احساس عدم لیاقت دارم و احساس ارزشمندی نمیکنم دلیلش و ریشه ی اصلیش، “نظر مردم” هست…
وقتی پله پله میرم عقب و میخوام بفهمم درونم چه چیزی باعث شده که احساس بی ارزشی یا احساس بی لیاقتی داشته باشم، در 80% اوقات میرسه به “حرف مردم”
باز هم شاید با خودمون بگیم، حرف مردم اونقدرا هم ترسناک نیست و جدی نیست، اما خیلی هامون از هزارتا حیوان درنده کمتر میترسیم تا از حرف مردم!
خیلیامون از حرف مردم و مخصوووووصا از سرزنش مردم و قضاوت اشتباه مردم، بشدت و وحشتناک میترسیم… خود من همینطورم… من میترسم از حرف و قضاوت و سرزنش مردم… من میترسم از این مورد…
خیلی جاها حرف مردم برای ما شد باور؛ خیلی جاها باورهای ما از حرف هایی که مردم به ما زدن نشات میگیره… خیلی اوقات منطق ذهن ما حرفای مردم هستن…
کسی که مثلا با قیافش حال نمیکنه، قطعا بخاطر اینه که بارها بقیه بهش اینجوری گفتن… حرف بقیه شده حجت برامون…
اینایی که دارم میگم در واقع دارم خودم رو وصف میکنم..
من همینجوریم…
کسی اگه بمن بگه تو زشتی یا فلان جای صورتت ایراد داره من تحت تاثیر قرار میگیرم و احساسم بد میشه؛ و اگه همون آدم بعد ها از من تعریف کنه من احساسم خوب میشه و این حرفارو میکنم منطق برای خودم..
یعنی اینجوریم که اگه کسی بگه تو زشتی این حجت میشه برای من که اره من زشتم، یا اگه یکی بگه تو زیبایی این میشه حجت برای من که آره من زیبام!
دقیقا افسار ذهن و زندگیم رو دادم به بقیه!
خودم دادم به بقیه… ننشستم خودمم تعیین کنم باورهامو…
مردم برای من تعیین کردن همه چیو…
مردم معیار های واهی و بی پایه ساختن و چون جمع کثیری از مردم یکجور فکر میکنن، این افکار عمومی من رو هم شامل شده و منو فریب داده…
اصلا انگار خیلی از مردم گمراهن و تو گمراهی خودشون سرگشته هستن.
به قول قران اکثر مردم گمراهن و ناسپاسن و کافرن…
اکثریت در مسیر اشتباهه…
حالا این باورهای وحشتناک که احساس ارزشمندی رو از من گرفته از کجا میاد؟
از همین اکثریتی که خدا بهشون میگه کافر و گمراه و ناسپاس و نادرست و اهل دوزخ!
یعنی من حرف این افراد رو باور کردم و حرف این افراد برای من شده دلیل محکم!
این یعنی منم مثل همونا شدم، منم شدم کافر و ناسپاس و نادرست، چون دارم به اون شیوه جلو میرم… کسی که حرف مردم رو حجت قرار میده اون مثل همونا و در زمره ی هموناست…
در صورتی که اون عده ی قلیل که در راست درست هستن نمیان که به کسی بگن تو زشتی، تو ناتوانی، تو بلد نیستی، تو فلانی…
افراد به اندازه ای که از درون پر هستن و احساس ارزشمندی دارن، به همون اندازه کمتر دست به تحقیر و توهین میزنن..
پس باید اینجوری منشا این باورهای تخریب کننده رو زیر سوال ببریم، اینجوری که آقا اینا اصلا خودشون نابودن، به قول قران اینا گمراهن، اینا خودشون احساس حقارت دارن و میخوان به بقیه هم انتقالش بدن، اینا خودشون احساس بی ارزشی دارن و میخوان به بقیه انتقالش بدن، این احساس بی ارزشی زجر آور باعث شده از درون درد بکشن و این درد رو میخوان با تحقیر و توهین و تمسخر بقیه ذره ای ازش بکاهن به صورت موقت…
جدا از این مورد، میدونیم که خود ما اگه حالمون خوب باشه خیلی خوب رفتار میکنیم، اگه حالمون بد باشه خیلی بد رفتار میکنیم…
رفتار ما حجت نیست، رفتار ما حقیقت و واقعیت نیست، رفتار بقیه هم حجت نیست و واقعیت نداره…
چیزی که واقعیت داره باورهای منه… حتی کسی که از من تعریف و تمجید میکنه و من از تعریف و تمجیدش قدرت میگیرم و وصلش میکنم به احساس ارزشمندیم، دارم مسیر نادرست رو میرم، چون دارم به خودم میگم چون فلانی ازت تعریف کرده پس تو خوبی… و اگه تعریف نمیکرد من این احساس خوب بهم دست نمیداد!
اینا همش نشونه هست… پیغامه…
باورهای من دست خودمه و من میسازمش و اصلا نیازی به مردم ندارم، مردم حالشون خوب باشه یچی میگن، حالشون بد باشه مخالفش رو میگن!
آیا واقعا این مردم و نظرشون باید برای ما دلیل و منطق باشه که باهاش باور هامون رو بسازیم؟
گفتم حتی در حالت مثبتش هم اشتباهه..
اقا طرف حالش خوبه باهات خوب رفتار میکنه
حالش بده باهات بد رفتار میکنه
این واقعی نیست! این بنا روی هیچ ساخته شده… روی هواست…
واقعا اینکه میگن نظر مردم باد هواست درسته…
نظر مردم هیچ بنایی نداره، هیچ پایه و اساسی نداره هیچی…
اما چون اکثریت اینجوری هستن ما تحت تاثیر قرار میگیریم…
به قول خدا که تو قران به پیامبر میگه که اگه بعد از علم و اگاهی که بهت دادم از هوس های مردم پیروی کنی و اونجوری بشی دیگه هیچ یاری ای از سمت من نخواهی داشت! این مورد رو بارها خدا به پیامبرش تاکید کرده و تهدیدش کرده که حالا فهمیدی راه درست چیه نباید از مردم پیروی کنی، مردم خیلی چیزا میخوان و خیلی چیزا میگن… ولی درست نیست!
بازم به قول قران که میگه: خیلی افراد میان میگن مسیحی ها میرن بهشت، و بقیه میرن جهنم، یا خیلی ها میگن یهودی ها میرن بهشت و بقیه میرن جهنم، و خدا میگه: تلک امانیهم! یعنی این چیزا آرزوها و توهمات اوناست!
در قران بارها خداوند داره اکثریت رو رد میکنه و میگه کاری به اکثریت نداشته باش اگر که میخوای مومن باشی…
حالا این مردمی که به ما گفتن تو زشتی و تو نمیتونی و نمیشه و حکومت نمیذاره و فلانی جلوتو میگیره و فلانی بلا سرت میاره و تو ناتوانی و …. باید به خودمون بگیم که تلک امانیهم!
اینا توهمات یک عده گمراهه… دقیقا توهماته…
این صحبت ها آرزوهای محال و برداشت های باطل یک عده انسانه…
مگه کل مردم دنیا بگن من زشتم، من نمیتونم، این درسته؟
الان کل مردم دنیا بگن خورشید وجود نداره و نیست، خورشید محو میشه و از بین میره؟ هیچوقت اینجوری نیست…
یا کل مردم دنیا بگن که زمین تخته، آیا زمین تخت میشه به حرف اونا؟ آیا قوانین به حرف مردمه؟ آیا خدا ذره ای از مردم تاثیر میگیره؟
اصلا کل مردم دنیا بیان بگن که جاذبه وجود نداره… آیا تغییری در چیزی ایجاد میشه؟ اصلا بیان با اطمینان و دلیل و مدرک و توجیه بگن اینو، آیا چیزی با نظر اونا تغییر میکنه؟
سوره بقره
وَقَالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهَ إِلَّا مَنْ کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿111﴾
و گفتند هرگز کسى به بهشت درنیاید مگر آنکه یهودى یا ترسا باشد این آرزوهاى [واهى] ایشان است بگو اگر راست مى گویید دلیل خود را بیاورید (111)
سوره بقره
وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿113﴾
و یهودیان گفتند ترسایان بر حق نیستند و ترسایان گفتند یهودیان بر حق نیستند با آنکه آنان کتاب [آسمانى] را مى خوانند افراد نادان نیز [سخنى] همانند گفته ایشان گفتند پس خداوند روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف میکردند میان آنان داورى خواهد کرد (113)
عده ی بسیاری از مردم در اون زمان اینجوری باور داشتن، یعنی بااااور داشتن! مطمئن بودن و به همدیگه میگفتن و خدا میدونه چقدر ادم اینجوری گمراه شد! حالا یکی مثل پیامبر اون وسطه در معرض این افراد کثیری هست که یک چیز دروغ و توهمی رو میگن!
اما با حرف مردم چیزی تغییر نمیکنه!
خدا با یک جمله کل اعتقاد مردم گمراه اون زمان رو باطل میکنه: تلک امانیهم! این صحبت ها آرزوها و اوهام اوناست!
در نتیجه افرادی که در طول زندگی ما خیلی باور های اشتباه به ما دادن دقیقا همین بوده اوضاعشون…
تماما دروغ و توهم و چیزایی که خودشون میخواستن رو گفتن…
پس من نباید کلا به نظر مردم کاری داشته باشم، چه مثبت چه منفی… چه نظرات مثبتشون در مورد خودم چه نظرات منفیشون در مورد خودم
من باید به اون خدایی گوش کنم که به پیامبر میگفت تلک امانیهم… همون خدایی که خط بطان میکشید روی عقیده ی بسیاری از مردم روزگار و به پیامبرانش تاکید میکرد که نباید حرف مردم رو باور کنید و نباید تاثیر بگیرید ازشون و تنها باید از علم و اگاهی ای که به شما گفته میشه توسط من ایمان بیارید
حالا اون خدا چی میگه؟
اون خدایی که در قران میگه اکثریت گمراهن، اکثریت ناسپاسن، اکثریت نااگاه و در نهایت جهنمی هستن، اون خدا میگه که تو کافی هستی، تو زیبای هستی، تو همین الان در همین حالتی که هستی با همین بدنی که داری با همین شکل و قد و قیافه و خانواده و هر شرایطی که داری، میتونی هرکاری کنی و به هرچیزی که میخوای برسی، تو زیبایی، تو خوشگلی، تو بینهایت ارزشمندی، تو کافی هستی، تو نیاز به هیچ چیز بیشتری نداری، تو فقط نیاز داری حرف قلبت رو باور کنی و اینو بدونی که مردم غرق در گمراهی و اوهام هستن… و نباید به حرف اونا توجه کنی…
اون خدا میگه از هیچکس نترس، اون خدا میگه تو هیچ فرقی با هیچ کس نداری، توانایی های هرکسی یکسانه
اون خدا با صحبت هاش احساس آرامش میده و این آرامش به قلب انسان ثابت میکنه که حقیقته…
حقیقت از احساس آرامش میاد…
هرچیزی که احساس آرامش میده یعنی حقیقته…متر و معیار تشخیصش هم کاملا واضح و مشخصه… هرچیزی که آرامش میده بهت اون صحبت و حرف خداست، خدا نظرش اونه
اصلا به منبع بیرونی و نظر مردم نیاز نداریم واسه اینکه باور کنیم ارزشمندیم… خدا داره به ما میگه تو کافی و ارزشمند و خوشگل هستی، تو همینجوری به همه چی میتونی برسی واقعا…
امیرحسین جان، اقا امیرحسین، یادت باشه که این مردمی که ازشون حساب میبری و نظرشون باعث میشه احساست خوب و بد بشه، یادت باشه این مردم گمراهن! یادت باشه قانون جهان اینه که اکثریت همواره در گمراهی هستن…
یادت باشه که نباید به حرف اینا کار داشته باشی وگرنه اگه حرف قلبت که خدا باهات صحبت میکنه رو ول کنی و به حرف جامعه و مردم توجه کنی میشی از گمراهان و خدا دیگه هیچ یاری ای نمیرسونه بهت…
این جامعه شامل پدر و مادر و خانواده و دوستان هم میشه….
حضرت ابراهیم پدرش انسانی کافر بود، ولی حضرت ابراهیم حرف رب خودش رو باور کرد نه حرف پدرش رو، و با احترام ردش کرد…
این اکثریت گمراه شامل هرکس میتونه باشه… و یادم باشه که اگه مثل اکثریت فکر میکنی خودتم ازونایی!
وقتی میتونی بگی که گمراه نیستی که به صلح درونی با خودت برسی… به آرامش و عشق عمیق و پایدار قلبی برسی…
تا وقتی که منتظری بقیه ازت تعریف و تمجید کنن و تاییدت کنن تا احساست خوب بشه تو هنوز گمراهی…
تا وقتی که مردم میتونن با صحبت هاشون احساست رو بد کنن و تاثیر بزارن روی روندت، تو گمراهی…
هرچند که هیچوقت نباید به این ببالیم و مغرور بشیم که من هدایت یافته هستم!
چون همون خدا میگه که اینجوری مطمئن نباش به خودت و متواضع باش در برابر من… کار رو هیچوقت تموم ندون… چه در جنبه ی منفیش چه در جنبه ی مثبت کار رو تموم شده ندون…
چون ذات این جهان دائم در حال تغییره…
انسان مغرور فکر میکنه که همیشه میتونه همینجوری ادامه بده
انسان ناامید هم فکر میکنه همیشه اوضاع بد میمونه…
در واقع ذات و سیستم جهان در حال تغییره بخاطر همین خدا میگه غرور یا ناامیدی رو بزار کنار…
وگرنه بحث ناراحت شدن خدا نیست، این احساس و این فرکانس بر خلاف مشیت جهانه…
جهانی که هرلحظه میتونه تغییر کنه، اونوقت چه غروری؟ و چه ناامیدی ای؟
در نتیجه تو زیبایی امیرحسین
تو کافی کافی هستی
تو بسیار توانایی
تو بسیار ارزشمندی
تو بسیار لایقی
تو لایق تمام نعمت ها هستی
تو لایق آسون ترین و لذتبخش ترین زندگی هستی
تو لایق این هستی که به راحتی به خواسته هات برسی
تو لایق این هستی که خدا برات همه کار هارو انجام بده
تو لایق بهترین چیزا هستی چون جزیی از خدایی و خدا خلقت کرده
تو لایق بهترین نعمات ها هستی چون به این دنیا اومدی
و تمام این باورها درسته و واقعیته، چون خدا داره میگه اینارو… خدا این صحبت هارو داره میگه… این صحبت ها ساخته ی ذهن تو نیست… این صحبت ها گفته ی رب جهانیانه… و کیست راستگوتر از الله در سخن؟
و اون باورهای محدود کننده گفته ی یک عده گمراه و ناسپاس و اهل دوزخ!
اون باورهای محدود کننده گفته ی افراد جاهل و نااگاه و گمراه شده از راه راسته!
دقیقا همینطوره… دقیقا همینطوره
و این افراد همیشه هستن، زمان ابراهیم بودن، زمان محمد بودن، و در این زمان هم هستن… این افراد همیشه هستن…
اما تو نباید باور کنی اونارو و نباید تاثیر بگیری ازشون… تو باید ایمان داشته باشی به ندای قلبت… تو باید مردم و نظر مردم و عقیده ی مردم رو بزاری کنار…
حتی در مورد حضرت محمد، کفار گاهی اوقات از در سازش و تعریف و تمجید میخواستن وارد بشن و روی محمد تاثیر بزارن!
سوره ی منافقون
إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ﴿1﴾
چون منافقان نزد تو آیند، می گویند: گواهی می دهیم که تو بی تردید فرستاده خدایی. و خدا می داند که تو بی تردید فرستاده اویی، و خدا گواهی می دهد که یقیناً منافقان دروغگویند. (1)
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿2﴾
سوگندهایشان را [برای شناخته نشدن نفاقشان] سپر گرفته در نتیجه [مردم را] از راه خدا بازداشته اند. چه بد است آنچه را اینان همواره انجام می دهند! (2)
یعنی تعریف و تمجید ازت شد هم نباید شل بشی… نباید وا بدی… نباید تاثیر بگیری… هر نوع تاثیری گیری از هر نوع عامل بیرونی مسیر نادرسته…
یعنی مسیر درست اینه که هرنوع تاثیرپذیری از عوامل بیرونی رو کنی صفر… باید در این مسیر حرکت کنی…
خدا میگه که اینا هرجوری باشن دروغ میگن و در مسیر اشتباهن، حتی اگه سوگند یاد کردن در موردت و حتی اگه قسم خوردن که تو بر حق هستی و ازت تعریف و تمجید شد تو نباید تاثیر بگیری ازشون…
تاثیر گرفتن از غیر همانا و کم شدن هدایت همانا
امیرحسین وقتی خدا داره همیشه بهت میگه که تو کافی هستی، تو زیبایی، تو ارزشمندی، تو به هرچیزی بخوای میرسی، صراط مستقیم اینه، راه درست اینه، وقتی خدا اینارو میگه دیگه چه نیازی هست که از بقیه بشنوی و تاثیر بگیری؟
الیس الله بکاف عبده؟ آیا خدای برای بنده اش در تمااااااااام زمینه ها کافی نیست؟
وقتی چیزی کافی هست چرا رفتن سراغ غیر؟
نزار شک و تردید تو دلت رخنه کنه نسبت به این صحبت ها… شک و تردید از لوازم شیطانه، گوش کردن به مردم شک و تردید میاره…
سوره بقره
الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ﴿147﴾
حق از سوی پروردگار توست؛ بنابراین از تردید کنندگان مباش. (147)
حق و حقیقت و واقعیت از سمت خداست و خدا درون توئه و با احساس ارامش بهت میگه حق چیه… حق اینه که تو ارزشمندی، حق اینه که تو کافی هستی، حق اینه که خدا برای تو کافی هست، حق اینه که خدا عاشقته و بخشیده تورو، حق اینه که تو ارزشمندی، حق اینه که تو توانایی های ارزشمنده، حق اینه که تو بدون نیاز به هیچگونه عامل بیرونی و فارغ از قیافه و سن و نژاد و خانواده و وضع مالی ارزشمندی…
خدایاشکرت
سلام به آقای ادیبی
تحسینتون می کنم برای این کامنت زیبا .
چقدر خوب اشاره کردید به پاشنه اشیلتون که پاشنه آشیل من هم هست.
بله حرف مردم
دلیل نرسیدن به خیلی از خواسته هامون ومتوقف شدن همین حرف مردم هست.
من با کار کردن روی خودم فکر می کنم تونستم این ترمز رو از بین ببرم وبه گفته استاد ادا در می یارم اینو وقتی می فهمم که خواسته ای دارم وبرام خیلی با ارزشه وسعی می کنم تمرکز کنم فرکانسش رو بفرستم اما می بینم نجواهای ذهن رهام نمی کنه مردم چی می گن فامیلها چی می گن فلانی چی می گه.
وهمین ها می شه ترمز که هر چی پام رو روی گاز می زارم جلو نمی رم.
بعضی مواقع که می تونم بر نجواها پیروز بشم وتوجه نمی کنم به حرف مردم حس خیلی خوبی دارم.
بله ما لایق افریده شدیم لایق داشتن همه نعمتها وشادیهای دنیا ما به این دنیا اومدیم تا خوب زندگی کنیم و طبق آیه قران که شما اشاره کردید نباید پیرو جمع باشیم باید متفاوت اما با ایمان با حس لیاقت زندگی کنیم.
متشکرم برای این کامنت پر از آگاهی وبراتون آرزوی زندگی همراه با شادی وخوشبختی وثروت وایمان دارم.
موفق باشید.
در پناه خدا.
سلام به شما فاطمه خانم بهرامیان
متشکرم که برام جواب فرستادید، دیدن این نقطه ی آبی کنار اسم توی سایت حس خوبی داره
دقیقا همینطوره، حرف مردم پاشنه آشیل خیلیامون هست
تاثیرپذیری ما از حرف مردم بسیار زیاده…
چه در حالت مثبتش چه در حالت منفیش؛
یعنی حتی ما تاثیرپذیریمون از حرف خدا به مراتب کمتر از تاثیرپذیریمون از حرف بقیه ست
انقدر مردم رو در ذهنمون مهم و بزرگ و دارای اثر دیدم، انقدر مردم رو بزرگ کردیم و انقدر خدارو کوچیک کردیم توی ذهنمون که این شده وضعیتمون که مردم و نظرشون رو در هرچیزی لحاظ میکنیم؛
این شده که از مردم میترسیم، این شده که بشدت نگرانیم که نکنه مارو تایید نکنن
و این خیلی از ترمز های ذهنی مارو تشکیل میده واقعا
بازم ممنونم از شما
انشاالله که خدا به ما کمک کنه و مارو به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه، نه راه کسانی که بر آن ها غضب کرده و نه گمراهان.
انشاالله خدا به ما این درک و یقین رو بده و برامون مهیا کنه که به صورت 100% باور کنیم و یقین داشته باشیم که تمام زندگیمون توسط خودمون خلق میشه و هیچ چیزی و هیچ کسی و هیچ موردی به اندازه ی سر سوزنی تاثیری توی زندگی ما نداره…
انشاالله خدا به ما آرامش و اطمینان خاطر بده، به ما عشق درونی بده، به ما تایید درونی بده که نیازمند تایید و توجه بقیه نباشیم
انشاالله انقدر توحیدی بشه باورهامون که از کسی حساب نبریم، از هیچ تهدید و ارعابی حساب نبریم و نترسیم و به قول قرآن فقط از خدا خوف و خشیت داشته باشیم
انشاالله در این اول سال و عید، خدا بهمون همون آرامش که تو قرآن ازش به عنوان “سکینه” یاد میکنه بده و قلب هامون رو مملو ازش کنه…
انشاالله به جایی برسیم که در هر لحظه تسلیم و متوکل باشیم…
انشاالله انقدر باورهامون توحیدی بشه و انقدر از شرک پاک بشیم که هم در این دنیا خوب زندگی کنیم و هم در اون دنیا
خدایا من به هرخیری که از تو بمن برسه فقیرم و محتاجم و نیازمندم
خدایا من بدون تو هیچی نیستم
خدایا من همیشه و هر لحظه محتاج توام
خدایا من به تو خییلی محتاجم و نیاز دارم
خدایا منو از تمام بندگانت و مخلوقاتت و هرچیزی کفایت کن
خدایا قلب منو برای باور کردنت خاضع کن
خدایا من رو در برابر خودت کوچیک و در برابر مردمان بزرگ کن
خدایا چیزی که تحملش رو نداریم بر ما تحمیل نکن
خدایا بارهای سنگین که پشت مارو شکسته از رو دوش ما بردار
خدایا مارو در این دنیا و اون دنیا عاقبت به خیر کن
خدایا منو کفایت کن در هر موردی و هر موضوعی…
خدایاشکرت
سلام ممنون بابت این کامنت خیلی زیبا و قشنگ که اینقد نکات خوبی رو ذکر کردی، که باعث میشه آدم ب فکر فرو بره و چ پاشنه های اشیلی رو گفتی
من قبلا فکر میکردم ب حرف مردم و نظر دیگران اهمیتی نمیدم ولی وقتی کامنت شمارو خوندم متوجه این حرف مردم شدم که چرا کم و بیش اهمیت میدم.
من در کل از اول اهل آرایش و مد جامعه نبودم و کاری به استاندارد زیبایی نداشتم هرچیو دوست داشتم استفاده میکردم و چیزی رو دوست نداشتم استفاده نمیکردم. و فکر هم میکردم که من اعتماد به نفس دارم و نظر دیگران برام مهم نیست ولی ن تازه فهمیدم که چرا مهمه حرف مردم،مهمه که وقتی ازم تعریف و تمجید میشه حالم خوبه احساس خوبی دارم و وقتی ازم انتقاد میشه بهم می ریزم
این یعنی حرف مردم برام مهمه
و اینکه این نکته زیبارو بیان کردین که باید قدم اول خودشناسی این باشه باید با خودمون رو راست باشیم و بپذیریم که ما نقص داریم و از خودمون مطمئن نباشیم از تنها چیزی که خیلی مطمئن هستم و بی عیب و نقصه فقط فقط خداست و بس
خیلی خیلی کامنتتون منو ب فکر فرو برد ممنونم بابت این کامنت خیلی زیبا و تاثیرگذار.
سلام به استاد خوشتیپ و سراسر عشق و مهربونی خودم ،سلام به استاد مریم نازنین و دوست داشتنی سلام به همه دسوتای هم فرکانسیم خفنم تو این سایت بی نظیر که اگر هدایت خدای قشنگم و عزم خودم نباشه حتی هدایت نمیشم به اینکه نام این سایت رو تو مرورگرم سرچ کنم پس الهی شکرت که خدای خوبم هدایتم کرد با بنده بی نظیرش بیشتر بشناسمش.
من فکر میکنم بیش از یک سال هست که اصلا تو مدار کامنت گذاشتن و مهمتر از اون کامنتایی که با طلا نوشته شده نبودم.انقدر حال این روزامو دوست دارم که مطمئنم هر کسی این کامنت من رو بخونه این حال و انرژی خوب و عالی بهش منتقل میشه.
چند وقتی هست که در مدار خوندن کامنتای دوستانم هستم و به قول استاد وقتی شروع میکنی به قدم گذاشتن تو مسیر درست ممکنه و حتی قطعا مسیر سراشیبی را تجربه میکنیم منتهی وقتی بتونی این رو درک کنی که اگر با عمق قلبت از خدا بخوای میشه و همه چیز در دستان و ذهن خودته دیگه واقعا از سر بالایی های زندگی نمی ترسی چیزی که من الان و تو این روزا تجربه کردم که البته بگم هنوز تو فرکانس خرید دوره های ارزشمند استاد خوبم نیستم ولی به زودی اتفاقات عالی میفته که میام و خوشحالتون میکنم استاد
انقدر دلم گرمه به حضور خدا انقدر حسش میکنم که واقعا یه ارامش خاصی گرفتم البته نیاز دارم خیلی خیلی کار کنم الان تازه دارم تاتی تاتی میکنم منی که حتی هنوز دوره احساس لیاقت رو نخریدم سعی میکنم فایلها رو چندین بار تو مسیر رفت یا برگشت از کار به خونه گوش کنم کامنت ها رو بخونم و واقعا قوت قلب گرفتم به شما دوستای خوبم توصیه میکنم که اگر ذهنتون مقاومت میکنه و میگه خسته شددم بسه دیگه کامنت نخون باز با نرمی بگید باشه ذهن قشنگم این یه دونه رو هم بخونم دیگه تموم و تلقین کنیند به اینکه حالتون خوب میشه قول میدم به بزرگی خود خدا قسم که واقعا این اتفاق میفته و هر زمان که تایم ازاد دارید دوست دارید کامنت بخونید چرا؟ چون این دفعه همون ذهن مقاوم یه حالت تشویقی داره که برو سریع بخون کامنتارو بهم تشویقی بده و واقعا زندگیتون معجزه میشه اینو قول میدم جوری که کامل حس میکنید یه لول ارتقا پیدا کرده عزت نفستون
ایشالا خدا همیشه همراه هممون باشه که تو این مسیر ثبات قدم ادامه بدیم
آمین
خدا نگهدار شما باشه الهی استادای عزیزم و دوستای خوبم
درودبه استادبالیاقتم ومریم مهربانم
وهمه دوستان عالیم
خدیاشکرت که خودم رالبریزازاحساس لیاقت می دانم چون خدایی مرابه این دنیاآوردکه قبل ازآمدنم مرااشرف مخلوقاتش نام گذاشته بود وفرموده بودسجده کنید….وامروزباآگاهی های دریافتی که باهدایت خودش به زیبایی صورت گرفت به این نتیجه رسیدم که من لایق بهترین که نه عالی ترین هاهستم وشروع یکی ازهدایای این لیاقت خانه باغی بودکه عطاکردوبعدمعجزه پشت معجزه چون من خودم رالایق بندگی خدایی دانستم که به پاکی تمام اسم هایی که برایش نامگذاری ودرقالب قابی دراکثرخانه هاست پیداکردم چقدرمعانی والایی داردتک تک نامش وآرام آرام درمسیرزیبایی که بااستادم هم قدم شدم برای همه چیزهایی که می خواستم پیوندواقعی بستم واوشدتمام زندگی ووجودم وچقدرعزتمندانه هرروزبه پاس لیاقتم معجزه واردزندگیم می کند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم…
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خالق هستی
سلام و درود استاد و مریم جان
خوبید
چقدر عالی دوره احساس لیاقت رو توضیح میدید
واقعا خیلی جاها خودمون لیاقتش رو نداریم و از خودمون دور میبینیم اون خواسته را
وقتی کسی داره خوشحالیم و از درون میگیم از من نیست
من دوره کشف قوانین و حل مسله رو دارم و چقدر بهم کمک کرده
مطمعن هستم این دوره هم عالی است
امید دارم با کد نویسی که میکنم بهش زودتر برسم
احساس لیاقت در کنار باور اینکه ما خودمون اتفاقات رو رقم میزنیم
کمک بسیار بزرگی بهمون میکنه
من بارها تجربه کردم
و دلم میخواد اینجا از یه ترمز بگم
از کلام ما بر ما حکم میشه
و مواظب کلام و صحبتهامون باشیم که باورها رو تشکیل میدن
و باورها زندگی ما رو
حتی به شوخی
حتی برای رد کردن یه نفر
حتی برای فرار از خرید کردن به هر دلیلی نگیم
حرفی که میدونیم رو نگیم
این مسیر رسیدن رو دور میکنه
و بهترین راه موکول کردن هست
اینطوری خودمون را از نعمت های دیگه دور نمی کنیم
خیلی خوشحالم اینجا هستم و بهترین مسیر در وقت هایم اینجا سپری میشه
دوستان از همگی بابت کامنتها و مطالب که مینویسید سپاسگزارم
شاد موفق،و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
ممنونم زیبا ی عزیزم
ولی اگر امکانش هست ازین نگیم ها مثال بزنید خیلی متنتون ب دلم نشست و ی حسی بهم گفت با اینکه خودمم حدس میزنم این صحبت هایی ک نباید گفته شه چی هست رو بازم خواستم طی سپاسگزاری از شما و درخواست بیان شون بخواهم،
از لطفتون پیشاپیش کمال تشکر رو دارم
به نام خالق هستی
سلام دوست گرامی
میگم نگیم پس نگو
میخوای جلو کسی ندونن چقدر درآمد داریم نگو نیست خودت رو مثل جماعت نکن بگو خداروشکر همیشه هست
یا میخوای کار انجام ندی و بجاش کار دیگه کنی ولی رودرواسی داری نگو گرفتارم
بگو الان زمان لازم دارم سر وقت انجام میدم
میخوای بچه درس بخونه نگو نخونی این میشه یا اون
بگو میدونم باهوشی پس انجامش میدی
نگیم غذا نخوری لاغر میشی
بگیم ماشالله هر چی هم بخوره سرحال تر و باهوش تره
منظورم از این نگیم ها مثل اینها و خیلی چیزهای دیگه
به طور کلی همرنگ جماعت نشویم
زندگی قشنگ تر میشه
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
خیلی ممنونم از جواب عالیتون
یعنی شما میفرمایید واقعیتی ک ما بهش باور داریم و خوشایند نیست رو عمدا ب زبون نیاریم!حتی اگر صرفا کلام مثبت باشه!
منظورتون اینه جملات و همین کلام مثبت قدرت دارن و بلاخره موجب اتفاق مثبت میشه؟
امرو نهی منفی نکنم،از ناراحتی و نداریم و مشکلات نگم،و غر نزنم
جالبه احتمالا این مربوط ب شیوه حل مسائل باشه ولی جالبه و خوشحال میشم بیشتر راهنمایی کنید