مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»
    71MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»
    20MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

504 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    به نام خداوند روزی رسان نامحدود خداوند غفور ورحیم خداوند وهاب خدایا شکرت برای آگاهی‌های امروزم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سلام به دوستان همفرکانسیم در این بهشت زیبا

    من به شغل خودم علاقه دارم فروشنده لباس و هر روز در مغازه رو که باز میکنم یه شور و ذوقی دارم

    چند ماه پیش تو یکی از کامنته دوستانم خوندم نوشته بودند که هر چند شور و شوق و اشتیاق هم داشته باشی اگر باورهای کمبود محدودکننده داشته باشی کار پیش نمیره و ورود نعمت و ثروت به کسب و کارت بسته ست باید اول ترمزها رو از سر راه برداری بعد کم کم راه‌ها باز می‌شوند

    و بعد به خودم نگاه کردم دیدم ای دل غافل راست میگن و شروع کردم به تلاش برای کمرنگ تر کردن باور کمبود و الان خدا رو شکر بهتر شدم

    و بعضی اوقات هم که میبینم درآمدم خوب نیست سریع میفهم ایراد از ورودیهاست ایراد از باورهامه

    و میچسبم به کنترل ذهن و روی خودم کار کردن

    الان هم شغله من ایراد نداره اگر هم در آمدم بالا پایینه یکم ایراد از باورهامه باید بیشتر فایل گوش کنم و با قوانین زندگی کنم

    فقط باید با احساسه خوب و فرکانس عالی و با شکر گزاری از لحظه لحظه زندگیم لذت ببرم و از قانون رهایی استفاده کنم تا به خواسته ام برسم و ازمسیر لذت ببرم تا خواسته ام که درآمد بالاست تحقق پیدا کند

    خدارو شکر میکنم که امروز هم هدایتم کردی تا بیام و بفهمم که شرایط بیرونی هر چی هست بازتاب درونه من است این یاد آوریها به من خیلی کمک می‌کند خدایا ممنونتم شکرت سپاسگزارتم

    استاد بی نهایت متشکرم

    خدایا هر لحظه راه درست رو به من نشان بده

    خدایا کمکم کن تا هر روز نسخه جدیدتری از خودم بسازم الهی شکر

    در پناه خداوند مهربان باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1330 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    از کجا متوجه می شدید کدام کتاب به شما کمک بیشتری می کند؟

    آن را به صورت عملی انجام می دادند.

    زمانی که به این باور برسیم که :

    تنها عاملی که نتایج را رقم می زند باور های ما است تمام تمرکز زمان و انرژی خود را برای تغییر ان قرار می دهیم

    که اکثرا این جمله را باور نمی کنند و آن را صد در صد نمی پذیرند.

    بدون استثناءتمام تجربیات اتفاقات و شرایطی که در زندگی ما رقم می خورد:

    توسط افکار و باورهای به شکل کلی تر رخ می دهد.

    شاید برخی از افراد بتوانند در برهه ای از زمان به چنین چیزی فکر کنند اما تحت تاثیر جامعه قرار گرفته و عوامل موفقیت را به عوامل بیرونی نسبت داده و به حاشیه می روند و قانون اصلی را فراموش می کنند

    زمانی که استاد این قضیه را متوجه شدند :

    بر روی باورهایشان کار کردند

    ما فراموش می کنیم:

    تنها خودمان با باورها و فرکانس های خود اتفاقات زندگی مان را رقم می زنیم

    اگر به این نتیجه برسیم که از نتایج کنونی خود رضایت نداریم:

    برای ساخت باورهای جدید اقدام می کنیم

    می توانیم با تغییر باورها و فرکانس هایمان اتفاقات زندگی خود را با فاصله ی زمانی تغییر دهیم.

    رخ دادن نتیجه یک شبه و یک دفعه امکان پذیر نیست

    هر چند به محض کار کردن بر روی باورها :

    نشانه ها ی آن را خواهیم دید

    اما برای ثبات نشانه ها باید فرکانس را ادامه دهیم

    ادامه دادن روندی است که باعث رخ دادن نتایج و ادامه دار بودن آن شده و نتایج ما بزرگ و بزرگتر خواهد شد.

    چه انگیزه ای داشتید که مسیر درست را ادامه می دادید؟

    استاد بسیاری از کارهای خود را تا انتها انجام ندادند عاشق شغل خود هستند و نمی توانستند آن را انجام ندهند

    عاشق :

    پیام رسانی توحید

    ایجاد احساس خوب در دیگران

    شغل ایشان برایشان فراتر از شغل عادی و معمولی بود.

    هر یک از ما مانند چرخ دنده ای برای جهان هستیم که اگر سر جای خود قرار بگیریم بسیار پیشرفت خواهیم کرد

    اگر وارد مسیر درست خود شویم زندگی برای ما

    لذت بخش و عاشقانه خواهد شد و ثروت و نعمت هم در این مسیر وجود دارد.

    اگر در مسیر علایقمان حرکت و باورهای مناسب ایجاد کنیم و از تک تک لحظات خود با داشتن باورهای درست لذت ببریم :

    به سمت جایگاه اصلی خود هدایت خواهیم شد.

    این که می توانیم از شغل مورد علاقه ی خود کسب درآمد کنیم تنها:

    به باورهای ما مربوط می شود

    در هر موضوعی که تعلل می کنیم :

    به خاطر این است که عاشق آن نیستیم وگرنه آن را فارغ از نتیجه انجام می دادیم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2285 روز

    قسمت نهم

    مصاحبه با استاد عباسمنش

    بنام خداوند هدایتگر مهربانم که امروز هم بسمت بهترینع بهترین آگاهی ها هدایت شدم و خدارو شکر که یک فرصت طلایی دیگری در زمینه رشد و و آگاهی برای باورهای قدرتمند کننده ام را دریافت کردم خدارو بینهایت ممنون و سپاسگذارم

    👩‍🎨💐🙏🙏🙏🙏

    چگونه رسالت خودمون رو بیابیم و بتوانیم از انجامش لذت ببریم و هم ثروت بسازیم ؟؟؟؟

    وقتی این قسمت از مصاحبه رو دیدم و بعضی از کامنت ها رو خواندم کلی بفکر افتادم که واقعا رسالت من در این جهان چه بوده ؟؟؟ در این ۵۷ سال سن و عمری که از خداوند دریافت کردم چیکار کردم🤔🙄

    افکارم رفت به گذشته ها .. یادمه من همیشه بعد از ازدواج و بدنیا آوردن دو فرزندم که االان بزرگ شدند همیشه دوست داشتم کار بیرون از منزل داشتم و از خودم در آمدی داشتم البته با اون افکار و باورهای درب و داغون محدود کننده گذشته ام..

    از بافتنی شروع کردم .. لباس میبافتم و قلاب بافی میکردم و میفروختم.. بعدش یک سری تابلو و بعدش رفتم چند نوع شیرینی پزی یاد گرفتم و میفرختم… بعدش رفتم یک شرکت ساختمانی منشی شدم ولی چند ماهی بیشتر دوام نیاوردم و زدم بیرون… بعدش دوباره خانه نشین شدم و بعد از چند سالی رفتم دوره های رشته آرایشگری رو دیدم وبعدش بخاطر ماموریت همسر خدابیامرزم رفتیم چند سالی لواسانات و من همون جا به کار حرفه ارایشگری مشغول شدم چون بنظرم خیلی به این حرفه علاقه مند بودم ولی زیاد پول نساختم و بیشتر بصورت هدیه کار می کردم ولی خیلی علاقه داشتم… بعدش از لواسان برگشتیم تهران و من دوباره رفتم یک دوره مربیگری رانندگی رو گذروندم و در یک آموزشگاهی نزدیک منزل مون مشغول بکار شدم و از این حرفه هم خیلی خوشم میومد و با عشق صبح زود بیدار میشدم و میرفتم سر کار و همینطور ادامه دادم و در آموزشگاه های مختلف مشغول آموزش رانندگی بودم و بعد

    از حدودا پانزده سال کار از این حرفه هم خسته شدم و در همان موقع ها علاقه مند به ساز موسیقی ویالون شدم و در حین کار مربیگری میرفتم آموزش ویلون رو میدیدم و آن هم زمان زیادی طول نکشید و حدودا یکسال و نیم روی ویلون کار کردم و بعدش وسطای شغل آموزش رانندگی همش میخواستم یک کار و حرفه ی دیگری رو برای درآمد یاد بگیرم و کم کم از آن شغل بیرون بیام که بعدش توسط یکی از همکارام هدایت شدم به دوره های آموزشی فنی حرفه ای هتلداری…. خیلی این دوره هتلداری رو دوست داشتم و با عشق دنبالش میکردم با اینکه در حرفه مربیگری رانندگی بودم و کلی باید مرخصی میگرفتم و شاگردامو برای آموزش جابجا میکردم تا بتونم این دوره ها رو بگذرونم خلاصه از صبح تا شب یا کار می کردم و یا در این رشته درس می خوندم خلاصه آنقدر خسته و هلاک میشدم که شب بزور میرسدم خانه و کلا زندگی و همسر بروبچه هام همیشه حسرت داشتند که مادرشونو در خانه ببیند .. بلاخره مدرک هتلداریمو در رشته های مختلف از جمله اطاقداری هتل.. مدرک مدیریت رستوران بین المللی و مدرک درکوراسیون بین المللی و مدرک کافی شاپ و مدرک کار آفرین و آشپزی

    درجه دو و چندتای دیگه….. رو گرفتم … و بعدش با همسرم میخواستیم تور گردشگری سفره خانه در باغی که داشتیم راه اندازی کنیم. (چون همسرم کارشناس محیط زیست بود و به مناطق آشنایی داشت )

    میخواستیم بعد از بازنشستگی همسرم یک کار مشترک بنا به تخصص مون راه اندازی کنیم که در واقع چند سالی بود که بازنشسته شده بود .. من و همسرم اختلاف سنی پانزده ساله داشتیم .. ( من شانزده سالم بود و همسر خدابیامرزم سی و یک سالش بود که با هم ازداوج کردیم…. )

    خلاصه بعد از این همه تلاش ها جهان عمری برای ادامه دادن و بثمر نشاندن این خواسته مون رو بما نداد و بعد از تمام این حرفها میخوام بگم که الان دیگه به هیچ حرفه ای علاقه ندارم و یا اصلا دوست ندارم شغلی داشته باشم … نه بخاطر اینکه فکر کنید افسرده شدم نه اصلا چنین چیزی نیست … بلکه دوست دارم به خودم و افکارم و ساختن خودم بپردازم..

    بعد از فوت تصادف همسرم …. من و بچه هام به یک چالش بزرگتری افتادیم .. وو پسرم در رشته کامپیوتر و رشته پرورش قارچ تخصص داشت و بعدش ما با هم تصمیم گرفتیم کارخانه قارچ راه اندازی کنیم و هممون با هم در این کارخانه کار کنیم ولی این کارخانه هم بعد از مدتی با ورشکستگی سنگینی مواجه شدیم و پسرم از زیر مسعولیت این بدهکاری ها غیبش زد و من و دخترم با این بدهی ها و چک و چال ها ماندیم .. که قضیه اش رو قبلانا در کامنت ها نوشته بودم.. و بخاطر همین بدهکاری ها تمام خانه و ماشین ها و باغ مون رفت برای بدهکاری ها و در ضمن حقوق بازنشستگی شوهرم هم بخاطر چک ها بلوکه شد و بعدش تمام وسایلمو فروختم و یک مقداری از وسایلم ها در انباری همسایگان بود و خودمم رفتم منرل خواهرم بمدت هشت ماه و دخترم هم رفت پیش یکی از دوستانش و بعدش روابط ها خراب شد و بعدش ….. تا اینکه توسط خواهرم در تلگرام گروه بازنشستگان بانک شون سه فایل استاد چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنید رو به من معرفی کرد….. من هم که همش در گریه و زاری بودم و همچنین سلامتی ام رو هم از دست داده بودم که اون هم داستانش مفصله .. . فقط از خدا میخواستم راهی و یا چاره ای برام پیدا کنه.. البته قبلانا یک مقداری با مباحث موفقیت آشنایی داشتم و کتاب قانون توانگری و چهار اثر از اسکاول شین رو خوانده بودم و یک چیزایی میدونستم وولی خب باورهای نامناسبی هم داشتم که چنین به زیر صفر رسیدم .. هر چند الان میفهم که باید این اتفاقات رو تجربه می کردم تا به سمت استاد عباسمنش و این سایت و این آگاهی ها هدایت میشدم..

    و خدارو شکر گذارم که با ریسمان طلایی استاد از اون دره های تاریکی ها منو بیرون کشید و من مدت هاست که از اون تاریکی ها دور شدم .. شکر خدا امروز در جایی هدایت شدم که دوست دارم فقط روی باورهام کار کنم … و فقط مطالعه کنم و در این سایت باشم .. و شکر خدا خیلی از کارهام با همین آموزش های هدیه استاد درست شده اگه بخوام بگم چطوری درست شده اصلا نمی تونم پاسخی بدم …

    چون دقیقا همون الذین یومنون بالغیب بود.. از هزاران دست فرشتگان و ناجیان الهی که یکیش استاد عباسمنش عزیزم بود به مسیرهای درست و مناسب هدایت شدم..

    قرض ها و بدهی ها داده شد

    خانه ای نوساز دوخوابه و عالی اجاره کردم .. وسایلمو از انباری ها نجات دادم . حقوق و تنها منبع درآمدم از بلوکه آزاد شد … از همه مهمتر سلامتی کامل مو بدست آوردم و الان ورزش و پیاده روی میکنم بلطف فایل های استاد … ( بعد از شنیدن فایل های در پرتو آگاهی استاد) .

    به آرامش و آسایشی رسیدم که انگار سالیان سال بود که طعمشو نچشیده بودم .. و الان با خیال راحت استراحت میکنم ووووو عروسک بافی میکنم و کلی بافتنی میبافم و شیرینی پزی میکنم و میفروشم و حتی اگر نفروشم باز هم ذوق میکنم که برای خودم و اطرافیانم هدیه میدم و خدارو بی نهایت شاکرم ..

    از این باورهای مخرب مذهبی که گریبانمو گرفته بود رها شدم.. خدارو شکر.. و مسافرت ها و جشن هاو عروسی ها و میهمانی هایی رفتم که بخاطر این تضاد هام از همشون خودمو دور کرده بودم..

    از همه مهمتر که فرصت های طلایی برام ایجاد شد که خلوت گزینی کنم و به خودشناسی و خداشناسی هدایت شوم و قدر

    شناسی و شکر گزاری رو تمرین کنم و از اینکه این روش زندگی سبک زندگی ام شده از استاد عزیزم و خدای رحمان و رحیمم ممنون وسپاسگذارم ..

    🙏🙏🙏🙏💐💐💐💐👏👏👏👏💐

    شاید خیلی کارهایی رو دوست داشتم که انجام بدم ولی به اتمام نرسوندم ولی یک کار رو خوب یاد گرفتم و اون هم کار کردن روی افکارم هستش… این که کنترل ورودی های ذهن مو بخوبی کنترل کنم هر چند خیلی باید روی خودم کار کنم ولی خدارو شکرت که با این مباحث آشنا شدم و هر روز تکلیف زندگی مو میفهمم که باید چیکار کنم و تمرین ها مو بطور عملی انجام میدم … خدارو شکر گزارم …

    که با همین آموزش ها نعمت و برکت از در دیوار خانه ام بسمت زندگی ام سرازیر شده و اینکه یاد گرفتم شکرگزاری کنم برای هر آنچه که دارم از خداوند تشکر و قدردانی کنم بزرگترین نعمتی بود که از استادم یاد گرفتم …

    خدارو شکرت که امروزه فهمیدم که من باید فقط روی خودم کار کنم و باورهای قدرتمند کننده برای اهداف و خواسته هایم بسازم و باید بطور مداوم و مستمر رو خودم کار کنم و تمام این باورها نیاز به تمرین مداوم دارد که خدا رو شکر این فرصت های طلایی نصیبم شد که بدون هیچ دغه دغه ای و با ارامش روی افکارم کار کنم …

    و مطمعن هستم همون خدایی که نعمت و برکت رو به زندگیم سرازیر کرد بهتر از قبل بهم میده و اینبار آگاهانه روی افکار م برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم تلاش میکنم … تلاش من فیزیکی نیست و اصلا با عوامل بیرونی کاری ندارم .. تلاش من ذهنی است و مطمعن هستم که شرایط و افراد و ایده ها و مسیرها برای رسیدن به بهترینع بهترین ها برایم مهیاست.. فقط باید با ایمان ادامه بدم .. هر چند در طول مسیرم بارها و بارها خسته شدم و سکوت کردم ولی دوباره بلند شدم و ادامه دادم و اصلا از این مسیرم دلسرد نشدم و منم مثل استادم بخودم میگم باید ادامه بدم باید روی افکارم و باورهام کار کنم تا به نتایج بیشتر و قشنگتر و زیباتر برسم …گ به آسونی و براحتی و به زیبایی و با شکوه و جلال و عزتمندانه برام مهیا

    شود .. خدارو شکر

    💐👏👏🙏🙏

    ااذا سالک عبادی انی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان تو نزدیکی و من به نزدیک بودن تو ایمان دارم تو خدای منی و من بنده تو تو قبول درخواست میکنی و من درخواست… پس بپذیر و مرا به یقین خودت اگاه کن تا به درجه ای از ایمان برسم که ( ان اقول لهو کن فیکون ) تا به عشق تو به امید تو بگم من اینو میخوام و تو بگی بچشم بگم موجود و تو قبول کنی

    💐💐💐💐💐💐💐💐

    👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨👩‍🎨

    💐💐💐💐💐💐💐💐

    🙏🙏🙏🙏🙏🙏👏👏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    به نام رب الحکیم

    درود به همه به خصوص استاد عزیزم.

    همه ی اتفاقات زندگیمون بدون استثنا حاصل باورهای خودمونه . همه اتفاقات بدون شک.ادمایی هم که اطرافتن بخاطر باورای خودتن.

    این جمله شما تو گوشم زنگ زد و یه دفلش بکی به اتفاقات اخیرم زدم.

    سه ماه هسنت که درگیر یه مسیله هستم .برای حل کردن اون مسیله موقتا احساسمو خوب میکردم اما حل نمیشد.

    به خودم گفتم یعنی من چه باوری داشتم که اون اتفاق افتاد برام؟

    و بعد از خودم پرسیدم الان با ساختن چه باورهایی میتونی این مسییله رو حل کنی؟

    و دارم روش کار میکنم ایشالا نتیجه که داد اطلاع میدم.

    یکی از باورای محدود کننده ای که داشتم این بود که اون مسیله ناخوداگاه تو ذهنم حل نشدنی شده بود و اگر هم حل بشه مدت زیادی طول میکشه……..که دقیقا همین اتفاقم افتاد و 3 ماهه درگیرم….این باور و ساختم که هر مسیله ای راه حلی داره و حل شدنی هست..

    دوستون دارم.در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    ملیحه مهارتی گفته:
    مدت عضویت: 817 روز

    گام دهم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر – کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»

    به نام خداوندی که فرمانروای زمین و آسمان هاست.

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم و همه ی دوستان همگام در این پروژه،

    این طبیعیه که من هر روز دارم حس میکنم رشد و ارتقا مدارم رو ؟ :)

    واقعا تو همین ده روز من اصلا آدم اول این پروژه نیستم و احساس میکنم ظرفم بزرگتر شده و دارم آگاهی ها رو متفاوت تر از گذشته دریافت میکنم.

    بی نهایت ازتون سپاسگزارم مریم جانم بابت تعریف چنین پروژه ای

    طبق رویه ای که برای خودم تعریف کردم درک و دریافتم رو از آگاهی های هر گام برای خودم مینویسم و رد پا میگذارم تا بتونم باز بهتر و بهتر این مطالب ناب رو در عمق وجودم و با تک تک سلول های بدنم درک کنم.

    خدای قلبم ، از تو اجازه میخوام و شروع میکنم.

    سوال اول-حفظ انگیزه و ایمان در انجام یک کار در ابتدای مسیر

    ————–

    مهم ترین عامل در حفظ انگیزه در انجام هرکاری میزان عشق و علاقه ی ما به انجام اون کاره.

    وقتی که خواسته ای در جهان متولد میشه، اون خواسته در زمان درستش توسط مناسب ترین فرد در جهان رخ میده.

    به عنوان مثال در مورد همه ی اختراعاتی که از گذشته تا به امروز اتفاق افتاده ،اینطور نیست که اگر همه ی اون افراد مخترعی که ما اختراعات رو به نام آنها میشناسیم این ماموریت رو به سرانجام نمیرسوندن اون خواسته که در جهان وجود داشته به شکلی دیگه ای و توسط فرد دیگه ای برطرف نمیشده و هیچ فرد دیگه ای نمیتونست اون رو انجام بده.

    دلیل برطرف شدن همه ی اون نیازمندی ها این بوده که افرادی با علاقه و عشق زیاد و با تعهد بالا قدم در اون مسیر گذاشتن و موفق شدن اون خواسته رو در جهان مرتفع کنن.

    پس ما هم اگر در مسیر پیش رو ، علائق خودمون رو شناسایی کنیم و همزمان روی باورهای خودمون هم کار کنیم و از کل این مسیر و بودن در آن لذت ببریم، به جای درستی که باید در زندگی باشیم هدایت میشیم و اونوقت نقش خودمون رو در گسترش جهان به درستی ایفا میکنیم.

    یکی از علت هایی که ما نتونستیم در حوزه ای که بهش علاقه داریم موفق باشیم و از اون طریق به ثروت برسیم باورهای محدود کننده ی خود ما و ترمزهامون در این مسیره.

    ما به اشتباه فکر میکنیم که باید بریم سراغ یه کاری که از اون طریق درآمد داشته باشیم و بتونیم هزینه هامون رو پوشش بدیم و بعد اگر زمان و انرژی و حوصله ای باقی مونده بود به علائقمون هم بپردازیم.

    در حالیکه باور درست و قدرتمند کننده اینه که ما میتونیم از حوزه ی علاقه مون به ثروت برسیم و رسیدن به ثروت تنها و تنها به باورهای ما در این مورد ربط داره نه به نوع شغلی که داریم.

    سوال دوم-نحوه ی تشخیص اثرگذاری تمرین ها در کتاب های موفقیت

    ————–

    تنها راه تشخیص این اثرگذاری ، انجام دادن اون تمرین هاست.

    نکته ای که وجود داره اینه که پذیرش اصل قانون که تمامی اتفاقات زندگی ما بدون استثنا توسط باورهای خود ما داره رقم میخوره برای همه ی ما انقدرا هم ساده نیست.

    همیشه مقاومت هایی وجود داره که تحت تاثیر باور عموم جامعه ما رو به سمت خودش سوق میده.

    اما وقتی با تشخیص و انتخاب وروردی های درست به ذهن ( مثل خوندن کتاب های درست در این حوزه) در مورد قانون به این اطمینان میرسیم ، اونوقته که تمرکزی شروع میکنیم و فقط روی همین موضوع کار میکنیم.

    ما با پذیرش مسئولیت صد در صد اتفاقات زندگی به این پذیرش میرسیم که اگه در حال حاضر در موقعیتی هستیم که دوستش نداریم میتونیم روی باورهامون کار کنیم و این شرایط رو تغییر بدیم.

    نکته ی خیلی خیلی مهم که همیشه پاشنه ی آشیل ماست پذیرش و درک وجود فاصله ی زمانی بین ما و خواسته هامونه.

    از زمان شروع تغییر فرکانس های ما تا ظهور نتایج ، یه بازه ی زمانی وجود داره.

    اما از همون ابتدای مسیر ما میتونیم نشونه های این تغییر رو ببینیم که بهمون میگه ما در مسیر درست هستم.

    برای اینکه این نتایج بزرگ تر بشن و به پایداری برسن لازمه فرکانس های ما به ثبات برسن.

    خود کلمه ی فرکانس (Frequency) به معنی استمرار هست دقیقا نکته ای که در به کارگیری افعال مضارع در قرآن هم اهمیت پیدا میکنه.

    پس این ادامه دار بودن اقدامات ما هست که داره کار اصلی رو انجام میده و هرچقدر این استمرار بیشتر باشه نتایج هم پایدار تر میشه و از نظر کیفیت بزرگ و بزرگ تر میشه.

    سوال سوم-نحوه ی کار روی باورها در صورت برگشت به گذشته با همین آگاهی ها در مورد استاد.

    ————–

    در صورتیکه قرار باشه یه مسیر 15 ساله رو همراه استاد برگردیم و با همین آگاهی ها روی باورهامون کار کنیم ، با در نظر گرفتن رعایت قانون تکامل باید سعی کنیم از سخت گیری های خودمون کمتر کنیم ،بیشتر به نکات مثبت توجه کنیم،از مسیر پیش رو بیشتر لذت ببریم و این رو بدونیم که همه ی خواسته های ما به شرط بودن در احساس خوب در زمان های بیشتر ، طبیعیه که خیلی راحت وارد زندگی ما بشن.

    پس کمتر به اون خواسته میچسبیم و نسبت بهش رهاتر هستیم و سبک بال تر این مسیر رو طی میکنیم.

    (به قول استاد در دوره ی بی نظیر 12 قدم ، مقاومت های ما در این مسیر حکم یه گاری زهوار در رفته رو دارن که داریم با خودمون حملش میکنیم و با کم کردن این مقاومت ها آزاد تر و سبک تر و سوت زنان در این مسیر قدم ها رو برمیداریم.)

    یه باور اشتباهی که خیلی از ماها داریم اینه که فکر میکنیم اگر به خواسته ای برسیم رسیدن به اون خواسته ست که باعث حال خوب ما میشه در حالیکه همه ی ما این تجربه رو داشتیم که نهایت شوق و ذوق ما برای رسیدن به یه خواسته یه هفته بوده و خیلی سریع برامون عادی شده.

    در واقع این پروسه برعکس چیزیه که تو ذهن ماست ، یعنی احساس لذت و خوشحالیه که داره ماموریت اصلی رو انجام میده و اون نتایج رو رقم میزنه.

    همیشه و همیشه در مسیری که داریم طی میکنیم باید حواسمون به اصلی ترین ابزار شیطان که ایجاد حس عجله در ماست باشه.

    فکر نکنیم اون آخرش یه خبریه ، نه هیچ جا هیچ خبری نیست که بخوایم زودتر بهش برسیم.

    فقط باید از مسیرلذت برد.

    حالا هرچقدر این مسیر رو صبورانه تر طی کنیم و مسائل رو به خودمون آسون بگیریم و از کمالگرایی دوری کنیم و بیشتر در لحظه زندگی کنیم ، اون وقت میبینیم چقدر مسیر، مسیره لذت بخشی میشه و ما چقدر داریم راحت تر به اون خواسته ها میرسیم.

    اگر به این نقطه برسیم اونوقت همه ی اتفاقات روزمره ی زندگی ما مثل یه معجزه ن پیش چشم ما

    اونوقته که پرواز یه پرنده ، وقت گذروندن با خانواده و هم کلام شدن با پدر و مادر، وزش نسیم در دل طبیعت ، پیاده روی کردن و … همه و همه اون حس لذت رو برای ما به وجود میارن.

    ما باید روش شخصی خودمون رو پیدا کنیم که از هر موقعیتی که در حال حاضر توش هستیم بتونیم با تغییر زاویه نگاهمون لذت ببریم و خبر خوب اینه که در این حالت ما طبق قانون ، زودتر به اون خواسته ها میرسیم.

    پس نچسبیم به اون خواسته و بهشون وابستگی نداشته باشیم.

    این جمله رو صدبار تکرار کنیم تا ملکه ی ذهنمون بشه که : تنها راه رسیدن به خواسته ها ، احساس خوبه و فاصله ی بین ما و خواسته های ما تنها با بودن در احساس خوب در زمانهای بیشتر ، پر میشه.

    (به نظرم اگاهی های بیشتر در رابطه با این موضوع رو استاد به بهترین شکل ممکن در جلسه ی 9 دوره ی کشف قوانین توضیح میدن که واقعا باورم اینه یکی از شاهکارهای جلسات همه ی دوره هاست و باید همیشه و همیشه مرور بشه.)

    ممنون از توجهتون به کامنت من دوستان :)

    در پناه الله یکتا باشیم همگی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مصطفی سیار گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.

    درود بر استاد عباسمنش عزیز و بزرگوار و خانوم شایسته عزیز.

    درود بر همه دوستان همفرکانسی عزیز و متعهد .

    گام دهم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.

    کلید لذت بردن از مسیر خواسته ها

    —————————

    فاصله فرکانسی بین خواسته تا دریافت خواسته فقط با لذت بردن از مسیر زندگی هست که پر می‌شود .

    وقتی توی این مسیر یکتاپرستی حرکت می‌کنیم و خداوند بزرگ رو باور میکنیم ایمانمون رو با حرکتمون با رفتارمون به خداوند نشون میدیم با توکل بر خداوند به عمل کردن هدایتها در مسیر مورد علاقه مون وارد میشیم و ادامه میدیم تکرار و تکرار یک روند درست رو پی میگیریم ، به این درک میرسیم که عجله دیگه معنا و مفهومش رو از دست میده چون جای خودش رو به ایمان میده ، ایمانی که منجر به تغییر رفتار و ایجاد عملکرد صحیح می‌شود ، ایمان ایمان ایمان .

    چقدر این ایمان به خداوند به رحمت خداوند به این که خداوند وعده داده که با عمل به قوانین بلاتغییرش در جهان، منجر به رسیدن بسعادت و نعمت در دنیا وآخرت می‌شود، وقتی ایمان قوی شود شرک کمرنگ می‌شود و تلاش در بهبود ایمان و توحید و کمرنگ کردن شرک و از بین بردن شرک منجر به هدایت بیشتر و خالص تر خداوند در مسیر درست زندگی می‌شود.

    وقتی من به این درک میرسم و رسیده ام که خدا رو شکر وارد مسیرِ درستِ یکتاپرستی شده ام و طبق قوانین خداوند عمل میکنم ، با توجه به قوانین خداوند حرکت میکنم و قدم هایم را بر میدارم صّدّدّرّصّدّ به این اطمینان میرسم که با ادامه حرکت و مسمم ماندن در همین مسیر و کار کردن روی باورهای فراوانی و ثروت و باورهای درست، به همه خواسته هایم در مسیر کاری مورد علاقه ام و بیشتر از همه خواسته هایم و حتی به دریافت با کیفیت تر خواسته هایم ، چیزی که الان حتی در رویاهایم هم نمی‌گنجد میرسم ، صددرصد دیگه عجله نمیکنم ، نگرانی ندارم ، ترسی ندارم ، چون باور دارم پس در نتیجه از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و احساسم بدون زور زدن مثبت و خوب و عالی می‌شود و بیشتر به احساس سپاسگذاری میرسم و در واقع با هر نفسی که میکشم زمزمه ی خدایا شکرت بر زبانم جاری می‌شود ، اونوقته که از کل لحظات زندگیم لذت میبرم چون واقعاً میدونم که این خودم هستم که با توجه کردن به داشته ها به ورودی های مناسب فرکانس احساس خوب رو به جهان هستی ارسال میکنم وقتی قانون فرکانس رو میدونیم منتظر اتفاقات خوب هستیم و این ضرب‌المثل رو درک می‌کنیم که

    گندم از گندم بروید جو ز جو

    نمیشه شما گندم بکاری جو در بیاد.

    نمیشه فرکانس احساس خوب ارسال کنی با ماندن در احساس خوب با لذت بردن از چیزهایی که در اطراف همه ما وجود دارد با سپاسگذاری از تک تک نعمتهایی که داریم، بعد پاسخی که جهان هستی به فرکانسهای ما می‌دهد اتفاقات ناهماهنگ با فرکانسهای خوب ارسالی ما باشد . این امکان ندارد و قطعاً جهان هستی اتفاقاتی رو وارد زندگیمون میکنه که منجر به تشدید اون احساس خوب بشه و از اساس همون فرکانس وارد زندگیمون میشه .

    شکر نعمت نعمتت افزون کند

    کفر نعمت از کفت بیرون کند

    خدارو شکر من با تمرکز روی احساس سپاسگذاری ، در همون جایی که بودم کم کم و آرام آرام لذت بیشتر بردم و هر روز روندِ بهبودِ ماندنِ در احساس خوب رو ادامه دادم و از جهان اطرافم لذت بردم اینقد این احساس خوب رو تکرار کردم اینقد از طبیعت بسیار زیبایی که توی تالش بود در خودم احساس خوب ایجاد کردم اینقد توی دل جنگل رفتم و لذت بردم از چشمه ها و رودخانه ها از نعمت باران فراوان از جنگل های انبوه فراوان از چمنزارها از دیدن انسانهای خوب از ارتباطات خوب از آزادی بیشتری که توی شمال نسبت به بقیه کشور وجود داره از نعمتهایی که توی اطرافم میدیدم ، چرخیدن چرخ زندگی مردم و خودم داشتن رفاه ، دیدن ویلاهای لاکچری ، همسر خوب و با شخصیت و مهربانی که دارم رابطه ی قشنگی که با همسرم دارم مسافرت‌های با کیفیتی که در کنار همسرم میرفتم و و و چیزهایی که هم در زندگی خودم بود و توجه کردم و تحسین کردم و هم در زندگی دیگران به وضوح مشهود بود، لذت بردم تحسین کردم ماشالا گفتم که خداوند هدایتم کرد و الان سه ماهه اومدم استانبول و خودِ اون خدا میدونه که چقد از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم و صد برابر همون روندِ درستِ ماندن در احساس خوب رو تکرار میکنم و میگم اون خدایی که با قوانین درست منو به اینجا هدایت کرد ، مثل آب خوردن میتونه به جای بهتر و بهتر و حتی آمریکا هدایت کنه و با اطمینان از این موضوع دیگه عجله ای ندارم و از لحظه های زندگیم لذت میبرم ،خدارو شکر .

    صدها و صدها و صدهها هزار بار شکر خدا ، خدایی که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است .

    امروز صبح که اومدم سرِکار توضیحات رو خوندم کامنتهای دوستان رو خوندم بعد هر چی فکر کردم اصلا چیزی توی ذهنم نیومد که کامنت بنویسم گفتم شاید با دقت گوش ندادم دوباره جلسه رو گوش دادم بازم چیزی توی ذهنم نیومد کامنت کنم.

    گفتم اشکال نداره یه ساعتی صبر کردم گفتم خداوند هدایت میکنه که یه کامنت بنویسم که مثل کامنتهای جلسات قبل، استاد در مورد چیزی که حرف میزنن من از خودم تجربه ای داشته باشم که هم درکم از اون آگاهی ها بیشتر بشه و هم خودم تجربه ای ازش داشته باشم.

    بعد انگار هدایت شدم به فایل ، قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم رو که استاد عزیز کنار دریاچه پارادایس با خانوم شایسته عزیز ضبط کردند رو دیدم که استاد از داستان حضرت موسی که از خداوند درخواست میکنه که خدایا می‌خواهم تورا ببینم و خداوند میگه تو هرگز نمی‌توانی من را ببینی و شعر مولانا رو خوندن ، که موسی. و قضاوت کردند ، گفتند‌.

    اون فایل رو دیدم و بعد گفتم حالا برم توی سایت شروع کنم به نوشتن کلمات و آگاهی ها و چیزهایی که باید کامنت کنم خودش میاد فقط کافیه من شروع به کامنت نوشتن کنم .

    خدارو صدهزار مرتبه شکر این کامنت رو از درکم و از تجربه خودم تونستم بنویسم و چندین بار خودم خوندم که مبادا چیزی بنویسم که قصدم این باشه که فقط بخوام یه کامنت زیبا بنویسم، نه، باید در مورد چیزی صحبت کنم که دارم اونجوری زندگی میکنم که هم بدرد خودم بخوره و هم بدرد دوستانی که مطالعه می‌کنند شاید توش نکته ای برای کسی باشه که توی زندگیش منجر به یه اتفاق خوب بشه .

    سپاس فراوان از استاد عزیز وخانوم شایسته گرانقدر و کمال تشکر از زحماتشون

    انشالا در پناه خداوند بزرگ و کریم پاینده شاد سلامت و ثروتمند و مهمتر از همه سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    بنام خدا

    سلام به همگی

    استاد این دیدگاهتونو خیلی قبول دارم نتیجه از نظر شما احساس خوب هم هست من خودم این ایرادو دارم که خیلی وقتها نتیجه فقط ثروت میبینم تو همه چی در حالی که احساس خوب هم یک نتیجه بزرگیه دوم اینکه شما اگه به قبل بر میگشتید 15 سال پیش فرمودید (این درسو از من بگیرید : در لحظه زندگی کنید از سلام گرم مادرتون لذت ببرید از پاهاتون از راه رفتنتون لذت ببرید … ) عجب جملاتی واقعا استاد من هم به تجربه خودم نگاه میکنم به نتایجی که رسیدم متوجه شدم در مورد نتایجی حسم خوبه و لذت میبرم که با احساس خوب بهشون رسیدم اتفاقا زودترم بهشون رسیدم واقعا زندگی جز در لحظه زندگی کردن نیست من خودم تجربه جفتشو دارم من در زمینه کار خیلی چسبیدم پدر خودمو دراوردم هم دیر نتیجه داد و هم واقعا لذت نبردم ولی در مورد خرید خونه با احساس خوب لذت بردم زودتر واقعا خیلی زودتر اتفاق افتاد و از همه مهمتر الان خیلی لذت میرم که به این خواستم رسیدم واقعا حال میکنم واقعا واقعا واقعا همه چی احساس خوبه و مهمتر اینه این احساس خوب با تغیر نگاه و تغیر زاویه دید و فکر هستش که اتفاق میفته نه با یه عامل بیرون از ما یعنی ما میتونیم به بدترین اتفاق به ظاهر یجوری نگاه کنیم که حس خوبی داشته باشیم نگاهی که استاد به مرگ بچشون داشتن استاد دمت گرم واقعا من تعجب میکنم شما همه چی رو تو فایل های هدیه انقدر واضح گفتید من چطور تا الان نمیگرفتم دنبال رمز و راز بودم دلیل اینم فرکانس و مداره

    به امید الله با این دوره مدارم بالاترم میره

    سپاسگزارم استاد و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3169 روز

    سلام استاد گلم

    نمیدونم چه نفوذ و قدرت و انرژی مثبتی در کلام شما هست که هر وقت ذهنم شروع میکنه نجوا کردن و منفی دادن، سمت فایل های شما میام خیلی سریع حس و حالم عوض میشه و میام تو فرکانس مثبت و اون نجواها ساکت میشه

    و چقدر به جملاتی که در این فایل گفتین نیاز داشتم. «عشقت صددرصد بهت جواب میده و درامد و ثروت و موفقیت و هرچی بخوای تو عشقت هست فقط باورهای ثروتت رو درست کن» خداروشکرررررررر امروز که ذهنم داشت گذشته هارو مرور میکرد و بهم میگفت نتیجه نمیگیری و فایده نداره و … دقیقا تو همین فایل درمورد این موضوع صحبت کردین و حسابی ایمانم قوی شد. ازت ممنونم استاد خوبم و از خدایی که این کلام رو بر زبان شما جاری میکنه بی نهایت سپاسگزارم

    چند وقته دارم کتاب فلورانس که اسمش رو گفتین میخونم خیلی فوق العادس نصف بیشترش رو مطالعه کردم و تاثیرگذارترین قسمت هاش برای من صحبت کردن درمورد عدم مقاومت و ایمان فعال و سپردن بار به خداوند بود. میخوام بار همه کارامو بسپرم به خدا و مقاومت و درگیری کنار بزارم و هرچی که خودش بهم گفت انجام بدم. فقط هدایت میخوام اگه هدایت کرد کاری میکنم وگرنه دست به هیچ کار و اقدام عملی نمیزنم. (این کتاب مطالعه کنید دوستان خیلی خوبه)

    از بودن با شما بی نهایت خوشحال و شکرگزارم خانواده مهربون و اگاهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و همه ی دوستان عزیز

    اگه هر کسی در مسیر زندگی حرکت کنه و رو باور هاش کار کنه و سعی کنه از زندگی لذت ببره هدایت میشه به مسیر عشق و علاقه اش

    خدارو شکر میکنم که خداوند هدایتم کرد به مسیری که دوست دارم و عاشقش هستم و تونستم یه قدم هایی در این راستا بردارم درسته تازه اول کارم ولی همین که فهمیدم که علاقه ام چیه و دیگه سر در گم نیستم به نظرم نصف مسیر و رفتم بقیه اش دیگه بهبود و تقویت مهارت هام،مطالعه و حرفه ای شدن در زمینه ی کارم هستش

    در کنار این کار کردن روی باورهای فراوانی و ثروت ساز مخصوصا در حوزه ی کاریه خودم تا به مسیر کسب درآمد از این کارم هم هدایت بشم

    پیدا کردن عشق و علاقه +ایجاد باورهای مناسب و هماهنگ با خواسته +و کار کردن روی باورهای ثروت آفرین =لذت،موفقیت، ثروت،آرامش، خوشبختی

    “بدون استثنا تمام اتفاقات و تجربیات و شرایط زندگی ما توسط افکار و باورهای ماست ”

    جمله ای که هنوز نتونستم بصورت صد درصد بهش ایمان بیارم و باورش کنم چون بعضی وقتا یادم میره دچار ترس و نگرانی میشم تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار میگیرم برای همین خیلی باید تکرار کنم این قانون و هر روز به خودم یادآوری کنم که خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم و عوامل بیرونی کوچیک ترین تأثیری در زندگی من ندارن اصلا زمانی که آگاهانه این جمله رو با خودم مرور میکنم کلی آرامش و شور وشوق برای ادامه ی مسیرم کلی امید و انگیزه میگیرم

    با تکامل، با لذت بردن از مسیر زندگیم، با توجه به نکات مثبت با رها بودن با صبر و شکیبایی با در لحظه زندگی کردن میشه هم از مسیر زندگی لذت برد هم به خواسته ها و رویاها رسید

    راه رسیدن به خواسته ها داشتن احساس خوبه

    احساس خوب هم فقط با ایجاد باورهای درست با زندگی کردن در لحظه با لذته که بوجود میاد.

    خدایا خودت کمک کن هر بار بیشتر به خودت به قوانین حاکم بر جهان هستی ایمان بیارم و در این مسیر ثابت قدم بمونم

    در پناه رب العالمین شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    علی جوانمرد گفته:
    مدت عضویت: 3139 روز

    خداوند در قرآن می فرماید که از میان خود مردم کسانی را به عنوان با خبرانی که به آنها مژده و بیم میدهند برانگیختیم. و هیچ گروهی نبودند مگر این که در میان آنها انذار دهندگانی قرارداده شده است.

    سلام بر عباسمنش. فردی که با بخشندگی تمام و بدون حرص و طمع یکی از بشیر ها و نذیرهای الهی برای من و امثال من شده.

    ازش سپاسگزارم…همین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: