مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

با نام خداوند بخشنده و مهربان ورزاق

سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان

گام 10

واقعا من تازه داره بعداز سه سال به درک قوانین آرام آرام متوجه میشم و این فایل دقیقا برای من بود و هست و خواهد بود.

من سال 1400 وقتی شروع کردم از راه نادرست البته آرام آرام هدایت شدم به سایت ک اونم باید جز تکامل من می‌بود تا به مسیر درست هدایت بشم اونم سایت عباسمنش و من فقط دنبال این بودم که فقط پول بیاد حرص میزدم گوش میدادم ی رب ی روز بعد دنبال این میومدم که چرا پس نتیجه نیومد بابا اینم مارو سرکار گذاشته و فقط برای خودش فیلم میگیره و میگه خودت خالق زندگی پس کو چرا من هیچ اتفاقی برام نمیفته و عجله و عجله که باعث شد من طلا خانومم رو بفروشم و دروره قدم اول رو بخرم و سریع گفتم خانوم بیا تا تخفیف داره قدم دومم بخریم هنوز اول رو شروع نکردم دومم خریدم. که آلام متوجه شدم که از باور کم بوده از باور فقر بوده و هست چون باور های محدود کننده از بین نمیره

خلاصه ما سه سال از این دوره استفاده کردیم قدم اول و دوم متوجه این شدم که هیچ تغییر آنچنانی ندارم. فقط احساسم خوبه اونم مثل یویو

و دیگه یک شب خسته و سردرگم بودم اونم از کجا رقم خورد زمانی که رفتم مشهد حدود20 روز پیش. خانومم ی چیزی رو دیده بود دوست داشت بخرش. دید که من پول کم دارم بیخیال شد و اون طور شد که من آمدم و دیگه از همه جا داغون آمدم تو دفترم نوشتم خدایا من دارم همه کار میکنم پس چرا هیچی به هیچی و شب خوابیدم و ناراحت. فرداش دیدم پروژه مهاجرت آمده رو سایت و انگار ی آبی روی آتیش بود چقدر من آروم شدم و ی حسی بهم گفت از همینجا شروع کن و عجله نکن

الان میخوام بگم. تمام اتفاقات ما توسط باورهای من رقم میخوره

تمام اتفاقات زندگی من توسط باورهای من رقم میخوره

تمام اتفاقات من توسط باورهای من رقم میخوره

تمام اتفاقات زندگی من توسط باورهای من رقم میخوره

باورهای من حاصل ورودی های من هست

الان ی آرامش خاصی رو دارم که هیچوقت تجربه نکردم و الان هم بدهکارم هم وام و قرض دارم و هم مستاجر هستم و هم خانواده پولداری ندارم و اینا همه رو دارم و اینا رو گفتم که بعدا کامنت رو خوندم بدونم کجا بودم و از چه مسیری آمدم به اینجا و من الان در بهترین لول حال خوب هستم

خوب من الان فهمیدم که باورهای من داره تمام کارها رو انجام میده ن خانواده و جامعه و دلار و گرونی و ترامپ و غیره ….

پس فقط ی درب خروج برای من باقی میمونه. اونم ساختن باور هایی برعکس باورهای قبلم ایجاد کنم و تکرار کنم و تکرار و تکرار اول از همه و قبل از همه باید از تغییر باورها لذت ببرم ن برای عذاب آوار باشه.

دیگه دارم تلاش می‌کنم نگران این نباشم که چرا الان مشتری ندارم و فلان و اینا و هر موقع که نجوا شیطان میاد بیا روی باورهای داری کار میکنی پس کو مشتری. اینو به خودم یادآوری میکنم که شرایط الان من به خاطر فرکانس های قبل من هست و وقتی که به باور ها و فرکانس ک قانون بدون تغییر جهان ایمان دارم شروع میکنم به ساختن باور و تغییر باور ها ک اصلا نگران نیستم که شرایط الان خوب نیست. چون خداوند به باورها و فرکانس های من جواب میده و درب ها رو باز میکنه من به غیب ایمان دارم. من بما کان یعلمون ایمان دارم بما قدمت ایدیهم ایمان دارم

من خیلی چرخیدم ولی الان ن الان میخوام قدم به قدم حرکت کنم. میخوام بسازم باورها رو بدست بیارم. از اون هزارتومنی که الان دارم بدست میارم و تایید میکنم که حاصل باورهای من هست لذت میبرم. از این مسیر زیبا لذت میبرم

من هر موقع میرفتم شهرستان مینداختم شب میرفتم و فقط میرفتم ی بار تصمیم گرفتم لذت ببرم از این مسیر و ی بار روز رفتم و آرام آرام و چه چیز هایی من دیدم که تا به حال ندیده بودم. خیلی خوشحال شدم که آنقدر حالم عالی شد

از مسیر لذت میبرم. و از همه چیز من الان احساس عالی دارم. و به همه چیز به چشم قانون و انرژی نگاه میکنم

امروز رفتم خرید کنم برای دکه ای که خداوند هدایتم کرد ایجادش کنم. همیشه میرفتم از ی جایی دیگه خرید میکردم امروز خداوند هدایتم کرد به ی بازار دیگه چطوری واضح بهم میگفت برو اونجا برو فلان بازار. و وقتی وارد اون بازار شدم ی سری منطق های ذهن و معاملات ذهنم عوض شد و عظمت رو وقتی دیدم. اونجا بود که گفتم خدایا چقدر ثروت اینجاست که حداقل هر غرفه راحت کمتر از چندین میلیارد بود حالا حساب کن این حد از ثروت. پس ثروت بینهایت هست. ذهن ما محدوده باور های رو فرکانس فقره. ارسال کننده یا همون فرستنده که خداست کارش درسته. ما باید موج فرکانسمون تغیر کنه ما باید یواش یواش از خانه منفی 10 بیاییم رو 9 بعد 8 بعد 7 اینا شاید اولش آرام آرام باشه ولی وقتی ایمان پیدا کنم اون موقع باور هارو قوی تر و وقتم رو بیهوده هدر نمیدم و فقط میسازم زندگیمو. من آمدم لذت ببرم. مگه کسی که مرده چیزی با خودش برده پس آمدم لذت ببرم از همه چیز از الانم. از چیز هایی که الان دارم لذت ببرم خداوند. می افزاید. وقتی سپاسگزار باشم. و خودمو با بقیه مقایسه نکنم و راحت زندگی کنم من دارم نتایج باور های خودمو میگیرم اگه دوست دارم شرایطم بهتر بشه باید روی باور هام بیشتر کاد کنم. بیشتر سپاسگزار باشم. بیشتر قانون رو درک کنم. بیشتر روی موضوعی که میخوام توجه کنم سپاسگزار خداوندی هستم که رحمتش بی نهایت است

ثروتش بی نهایت است و بی نهایت به من میده. سپاسگزارم

وای خدای من اون بازار چندین تا غرفه روغن بود و چندین تا برنج حبوبات ترشی آجیل خیار شور پروتئین نوشابه فراوان. بخوام دونه به دونه نام ببرم تا یک سال هم نمیتونم تمومشون کنم چقدر فراوانی بود چقدر آدم ها میومدن خرید میکردن و چقدر تریلی هایی بود که منتظر مونده بودن که بار هاشون خالی بشه. خدایا این فراوانی نیست پس چیه اینها ثروت بی نهایت هستند که هر روز عالی تر و عالی تر میشه خدایا چقدر سپاسگزارم

ی غرفه چقدر میتونه به گسترش جهان کمک کنه ی غرفه حبوبات رو در نظر بگیر. از کشاورز از سم فروش از شخم زن از راننده از کارگر از فروشنده از کار گرهای اون غرفه از حساب دار از تبلیغات نویس از هرچیزی که فکرشو بکنی از کارمندان بانک از همه چیز داره به جهان کمک میکنه و هر روز ثروت فراوان تری وارد زندگیش میشه

خدایا سپاسگزار نعمت های بی انتهایت هستم

خدایا سپاسگزار امروز هستم

خدایا سپاسگزار فرزند و همسر و پدر و مادر عالی و همسایه های عالی و خوبم هستم

خدایا سپاسگزار نعمت های بی انتهای هستم

خدایا قلبم رو روشن و حالم رو عالی تر از اینی که هست بکن