مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1104 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام یکتا گفته:
    مدت عضویت: 3212 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز وهمه دوستان و همراهان.

    استاد عزیزم وقتی نظرات دوستان رو در مورد سبک زندگی شما و نامزدتان خواندم تعجب کردم !!متوجه شدم همه ما در مدارهای مختلفی هستیم از درک و آگاهی

    به هر حال شما استادید و ما همگی شاگرد و رهرو ، استاد مهربانم شاید بهتر بود که شما به دوستان توضیح میدادید که این سبک از زندگی و دوستی به دلیل بی تعهدی و بی مسؤولیتی نسبت به طرف مقابل نیست .

    من ایمان دارم در این رابطه دوستی ،نامزد شما از نظر مالی وعاطفی امنیت و آرامش دارند و شما این امنیت رو برای ایشون برقرار کردید ونسبت به این رابطه همه جوره متعهد هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ملیحه توان گفته:
    مدت عضویت: 3499 روز

    سلام استاد عزیززم

    وقتی می خواستم ازدواج. کنم آرزو می کردم اولش برای شناخت بیشتر بهم اجازه می دادن که نامزد میکردیم .که در صورت نداشتن تفاهم سریع. از هم جدا بشویم.. ولی ما سریع به جای نامزدی عقدکردیم

    حس رهایی و آزادی در نامزدی. به دیدگاه روح انسان نزدیکه.اینکه کسی پیدا بشه در جهان که این کار رو بکنه و باوری قوی بسازه که کسی. پیدا بشه که اونم مشکلی نداشته باشه با این قضیه چقققققدر برام جالبه .

    من عاشق این حس رهایی ام .استاد .چقدر زیبا معنی اش کردی .

    چقدر زیبا. که اون سبکی رو داری که خودت دوست داری .

    وقتتتتی اززززدواج کنی معنی این حس آزادی و رهاییییی. برات مهم میشه .دوستای عزیزم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 2797 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز و دوستان خوبم

    استادچند روز پیش کامنتی گذاشتم و ازتون انتقاد کردم گفتم بهتون شک کردم به همه چیز شک کردم

    گفتم استاد میرم و با یقین برمیگردم

    الان برگشتم با یقین و متوجه شدم خیلی چیزارو

    ممنونم که درباره زندگی شخصیتون صحبت کردین و این همه آگاهی بهم دادین و خدارو شکر میکنم که استادی دارم شجاع و باایمان و باعزت نفس

    استاد الان میفهمم ایمان یعنی چه

    ایمان یعنی تکیه ات به خداوند باشه و حرفت بزنی حتی اگه همه مردم دنیا بهت پشت کنن

    ایمان یعنی خداحامی منه نه سند ازدواج و مهریه وبچه و…

    الان میفهمم استاد شرک یعنی همین که سند ازدواج بیشتر از خداقبول داشتم

    الان میفهمم باید ایمانم قوی کنم

    من یه دخترم که اونقدر با ارزشم و اونقدر خوبم لازم نیست بچسبم به همسرم و تا ازجاش تکون خورد بگم هییییی واااای من رفت خیانت کرد??

    لازم نیست سند ازدواج باشه اما لازمه که به خدا ایمان داشته باشم لازم نیست چارتا بچه باشه که همسرم جایی نره اما لازمه که ایمانم به خداباشه

    این همه ازدواج و این همه مهریه واین همه بچه چرا هیچکدوم نتونسته جلوی خیانت و طلاق بگیره

    دقیقن چون هیچکدوم ارزش نداره

    تنها چیزی که مهمه این که من خودم لایق بدونم و اینکه روخودم وعزت نفسم و ایمانم کار کنم که اگه اینا باشه زندگیم رویایی میشه

    استاد شما رها هستین خانومتون رها هستش چون وصلین به خدا چون ایمانتون به خداوند هستش و خداهمیشه هست و ببخش که من روز اولی که فایلت دیدم این اتصال ندیدم

    خداروشکر میکنم که کمکم کرد و آگاهم کرد نسبت به این موضوع

    استاد حرفاتون که شنیدم بهم ریختم میدونید چرا چون من تا الان فقط تقلید میکردم و…تقلید میکردم که فکرکردم چون عباس منش این جوری زندگی میکنه خو منم نکنه باید اینجوری باشم وترسیدم چون این سبک شما ندوستم …?من سبک خودم باید داشته باشم و همون چیزی که خودم میخام ….حتی واسه ایمان به خداهم تقلید کردم ازتون و یه دفعه هرچی ساخته بودم فرو ریخت و خداراشکر

    چون

    خشت اول چون نهد معمار کج تا سریا میرود دیوار کج

    وخداراشکر که خراب شد الان دارم از اول میسازمش از قدم اول اول اول

    از ایمان به خداوند یکتا و دیدن زیبایی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Ramin گفته:
    مدت عضویت: 3361 روز

    با سلام خدمت همه دوستان

    به نظر من اشتباهی که همه دوستان می کنند و میکنیم اینه که می خواهیم هر کاری عباس جون می کنه عین اونو ما انجام دهیم و این کاملا اشتباهه عباس جون قضیه و قانون را کامل به ما یاد داده بقیش مسئله حل کردنه هر کسی هم میتونه راه حل خودشو بنویسه. یادتونه وقتی مسائل ریاضی رو حل می کردیم بعضی بچه ها از راههایی بجز راه حل معلم مسئله را حل می کردند اتفاقا اونها ,هم ذهنشون خلاقتر بود و هم همیشه خودشون با توجه به فرضیات و آموخته ها راه حلهای خلاقتری پیدا می کردند. الان چند چیز را ما فهمیدیم 1) قانون جذب خواسته ها و اینکه هر چیزی را که بخواهی واین ضرری برای کس دیگری نداشته باشد دست یافتنیست 2) قانون احساس خوب 3)قانون آزادی و اختیار کاملا صد در صد برای همه انسانها 4) بر اساس قانوت جذب برای رسیدن به خواسته هاتون نباید جنگ کنید چون توجهتان به ناخواسته میرود فقط روی خواسته باید توجه گذاشت و حس خوب داشت.

    .نتیجه اینکه آقای عباس منش با این قوانین به خواسته هاش رسیده که یکی از اونها رابطه عاشقانه به همون سبکی که توضیح دادند . من نمی دونم مشکلش چیه . معشوق ایشون هم همین رابطه رو می خواسته و بهش رسیده نه برای کسی مزاحمت و مشکلی ایجاد کردند و نه نظم اجتماعی را بهم زدند فقط برای اجرای این خواسته طبق قوانین بجایی کشیده شدند که تحقق پذیر باشد مثل اینکه شما نمی خواهید حجاب داشته باشید و برای تحقق این مسئله به یک کشور غیر اسلامی نقل مکان می کنید و بخوبی هم بخواستتون می رسید و هم نظم اجتماعی را بهم نمی زنید. مبینید مشکل این جاست که ما از روی مدار و فرکانسی که هستیم می خواهیم مسائل یک مدار دیگر را توجیه کنیم. این جور در نمی آید چون تا به اون مدار کشیده نشوید نمیتوانید نه حس اون مدار را داشته باشید و نه چیزهایی که در اون مدار میبینید و حس می کنید به کس دیگری انتقال دهید . من نمی دونم چرا استاد این مسئله شخصیشون را فاش کردند چون تا حالا مطرح نکرده بودند و من و خیلی از دوستان می دونستیم ولی چون هیچ وقت تو صحبتهایشان مطرح نکردند من هم هیچ وقت سوال نکردم حتی اوایل که من اول با خانم سابقشون در کلاسهای موفقیتشون آشنا شدم خیلی از خانم تیموری دفاع میکردم و نمیتونستم این مسئله را برای خودم هضم کنم ولی به مرور که با قوانین آفرینش و جذب و بقیه صحبتهایشون آشنا شدم, تونستم این مسئله را برای خودم هضم کنم البته شش ماه طول کشید. شایدم هدف ایشون از مطرح کردن این مسئله این بوده که باورهای خیلی از دوستان رو عوض کنند. در هر صورت من که 25 ساله ازدواج کردم و یک پسر دارم بقول خود ایشون از زندگی و روابطم کاملا رازی هستم و یاد گرفتم که اگر بواسطه تغییر فرکانسم روزی روابطم تغییر کند بازم از اون بیشتر رازی باشم . (نکته ای که از صحبتهای عباس جون گرفتم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علیرضا محمودی گفته:
    مدت عضویت: 3114 روز

    سلام به استاد و به دوستان و عزیزانی که زیر دیدگاه من نظر دادن.

    من چند بار فایل و دیدم و متوجه شدم خیلی سطحی نگری کردم و خیلی زود پست گذاشتم.

    استاد عزیزم ببخشید من سخت در اشتباه بودم و این دیدگاهی که نوشتم و الان به عنوان محبوب ترین قرار گرفته بسیار اشتباه بوده??

    1. استاد اگر در مدار درستی بوده که هست شخصی و جذب کرده کپی خودش?

    از همه لحاظ مالی. فرهنگی . اجتماعی. و …

    2.همسری که تمام مهریه و بدهی خودشو به همسر اولش بعد از جدایی داده پس تضمین موندن با همسر فعلی هم داده و همسر جدید نیز حتما تامینه

    البته فکر کنم اصلا نیاز به تامین شدن نداشته باشه و شاید وضع مالیش از استاد هم بالاتر باشه.

    3. ضمانت همراهی و تهعد پول و مال و فرزند نیست من واقعا چی فکر میکردم?

    4.فرزند داشتن یا بچه دار شدن هم ربطی اصلا به این نوع رابطه نداره.

    5.مجردها و مردها و خودم?

    این نشه یک راه حل برای بیراهه رفتن ما و تقلید از استاد فکر نکنید یه بل گرفتید. ما فاصله فرکانسیمون با استاد قابل قیاس نیست.

    6.دلیلی نداره استاد هر کاری کرد بشه الگوی ما سبک شخصی هر کسی فرق داره برید خودتون سبک شخصی خودتونو دنبال کنید.

    7.استاد بازم ببخشید در صورت امکان پست اول منو پاک کنید.

    8. انشاالله با دوست جدیدتون تا پایان روز خوشی و خوبی و محبت و عشق با هم بمونید.

    9 دوستتون دارم حسم خیلی عالیه پاشنه آشیلمم حل شد در این مورد.

    10.دوستانی هم که حسشون و نظرشون منفی شده برن دو یا 3 باره دیگه فایلو ببینن و از نقطه ی دیگه ایی مسئله رو ببینن

    در پایان بگم استاد همه جوره دوستتون دارم و آرزوی خوشبختی و سلامتی و سعادت و ثروت روز افزون دارم براتون?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محبوبه کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 3177 روز

    سلام استاد ممنون از پاسخ های عالی و بی نظیرتون

    لطفا استاد جان در مورد نماز هم به صورت کامل توضیح بدید چون من خیلی حرفاتون واسم تاثیر پذیره

    از زمانی دیدگاه شمارو درمورد نماز دونستم دیگه مثل قبل نماز نمیخونم فقط صبح تا شب توی ذهنم باخدا مناجات میکنم و حرف میزنم

    بارها تصمیم گرفتم به شیوه قبلا نمازم رو انجام بدم

    اما چون دیدگاهم تغییر کرده نمیتونم واز طرفیم نگرانم که کارم درسته یاخیر

    خیلی دوست دارم بدونم شما چطور نماز میخونی و

    من باید چطور نمازم و بخونم که خدا ازمن راضی باشه

    میترسم مسیرم رو اشتباه رفته باشم

    اما وقتی توی ذهنم باخدا حرف میزنم احساس خوبی دارم و ناخودآگاه اشکم در میاد

    اما ازتون خواهش میکنم بحث نماز رو برای ما باز کنید

    خیلی ساده و روان که من متوجه بشم

    ممنون از پاسخگویی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سیدنبی اله موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2655 روز

    سلام به استاد عزیزی میخواستم نظرتون درباره نماز خوندن بدونم . یعنی درکل میخوام بفهمم که قران در رابطه نماز و نماز خوندن چی گفته . استاد عزیز معنای نماز در قران چیه .من برای ایمانی قوی تر باید نماز بخونم تا به خدا نزدیکتربشم .?

    لطفاً توضیح کاملشو بگید.

    به امیدموفقیت های بیشتر شما و گروه عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آزاد مهروند گفته:
      مدت عضویت: 3525 روز

      سلام به استاد عزیزیم و خانواده صمیمی گروه عباس منش و همچنین سید موسوی عزیز ؛

      استاد عزیزم ، با اجازه تون میخوام آنچه برایم در این خصوص از آموزه های شما دریافت شده و به وضوح رسیده بیان کنم ، شاید راهگشا باشد …

      دوست عزیزم ، سید موسوی گرامی ، اینکه در قسمت اول سوالتون نظر استاد رو پرسیدید ، یک مقوله هست…

      ولی در قسمت دوم سوالتون خواستین که بفهمین که قرآن در رابطه نماز و نماز خوندن چه نظری بیان داشته ، این نکته به خود شما و دریافت خود شما بستگی دارد که قرآن رو باید چندین بار مطالعه کنین و به درک روشنی از ارتباط برقرار کردن با خداوند مهربانمان برسید.

      و به قول استاد عزیزمان ، « این قرآن چندین هزار صفحه نیست ، این قرآن هزار تو نیست ، این قرآن چندین بطن و چندین معنی ندارد که نشود فهمید ، این قرآن بنا به گفته خود قرآن ساده ی ساده ی ساده هست و همه میتوانند بخوانند و بفهمند و ارتباط برقرار کنند و به خدا برسند »

      و اینکه در سوالتان فرموده اید که « در کل میخواهم بفهمم … » نشان میدهد که میخواهید به درک عظیمی از قرآن برسید و این نکته ای است که بسیار بسیار بسیار تبریک دارد که ؛ خواسته ی شما واقعاً زیباست و میدانم که حتماً با اراده و مصمم قرآن را مطالعه میکنید و به نکات الهی و الهامات خدایی میرسید.

      و اما در قسمت آخر سوالتان ، طالب ایمانی قوی تر هستید تا به خداوند نزدیکتر شوید… برای ایمان قوی داشتن هر کاری که میتوانید انجام دهید ، هر کاری که میتوانید انجام دهید ، هر کاری که خود شما میتوانید انجام دهید ، هر کار ، هر کار و باز هم هر کاری که میتوانید و توانش را دارید انجام دهید …

      در هر لحظه و هر ثانیه ، هر کاری که از شما سر میزند « میتواند » شما را به ایمان قوی تر برساند ؛ فقط و فقط خواسته تان باید در ذهنتان باشد.

      حتی وقتی راه میروید میتوانید به خواسته تان (( که همان ایمان قوی تر هست )) متمرکز باشید و راه بروید و ایمان قوی را درخواست کنید…

      میتوانید وقتی که مشغول کارتان هستید ، خواسته تان را در گوشه ی ذهنتان داشته باشید و کارتان را بکنید، خواسته تان محقق میشود (( که همان ایمان قوی تر هست))

      حتی وقتی آب میخورید ، حتی وقتی رانندگی میکنید ، حتی وقتی با کسی حرف میزنید ، حتی وقتی در سایت استاد هستید و مطالعه میکنید ، حتی وقتی در پارک روی یک صندلی نشسته اید ، حتی وقتی غذا میخورید ، حتی وقتی با همسر و فرزندانتان حرف میزنید ، حتی وقتی یک کاغذ را خط خطی میکنید ، حتی وقتی با تلفن حرف میزنید ، حتی وقتی عجله دارید ، حتی وقتی آرام هستید ، حتی وقتی چرت میزنید ، حتی وقتی خوابیده اید ، حتی وقتی شنا میکنید ، حتی وقتی صبح از رخت خواب جدا میشوید و روزتان را شروع میکنید ، حتی وقتی ظهر ها خسته به خانه برمیگردید ، حتی وقتی جوراب هایتان را پا میکنید ، حتی وقتی لباس هایتان را عوض میکنید ، حتی وقتی به ویترین مغازه ها نگاه میکنید ، حتی وقتی پشت چراغ قرمز منتظر هستید ، حتی وقتی نفس میکشید ، و حتی وقتی که نفس ها از حرکت باز می ایستند …

      دوست عزیزم ، خواستم همه لحظات و ثانیه ها را به نوعی گفته باشم ، خواستم بگویم که همه ی این ثانیه ها در اختیار ما هستند « تا ما به هر آنچه میخواهیم دست یابیم و دریافت کنیم » …

      همه ی این ثانیه ها و این دقایق و این زندگی برای ما و در اختیار ما قرار گرفته اند تا هر چه را که دوست داریم بدست بیاوریم…

      در تمام این لحظات میتوانیم با « تمرکز » و « احساس درونی » خواسته ای که داریم ، به قول استاد عزیزم « تأکید میکنم ، هر خواسته ای که دارید … » تمرکز کنید و احساسش کنید و بدستش بیاورید…

      دوست عزیزم ، برای اینکه خداوند را درک کنی و ایمان قوی تر را لمس و احساس کنی ، در یک عمل خاص محدود نباش ، همه ی لحظات زندگی زیبایت را به خواسته ات اختصاص بده ، همه ی لحظات زندگی ات در اختیار تو قرار داده شده تا خواسته هایت را خلق کنی …

      خواسته ی زیبای تو محدود به یک عمل نمیتواند باشد… خداوند را نمی توان محدود در چند حکم و چند عمل خاص قرار داد … خداوند همه ی آنچه را خلق کرده در اختیار تک تک ما قرار داده تا لذت ببریم و او را درک کنیم …

      آنچه برای تو مهم است رسیدن به ایمان قوی تر است ، برای رسیدن به هدفت هر آنچه دلت میخواهد انجام بده ، راه و روشش به تو نشان داده میشود ، خواسته ات را در ذهنت روشن و روشن و روشن کن و هر اقدامی که دوست داری انجام بده …

      برای رسیدن به ایمان قوی تر « خدا را انجام بده »!! مگر نه این است که خداوند همه چیز است ، پس خدا را انجام بده ، هر چه دلت میخواهد انجام بده ،

      میتوانی نماز بخوانی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی روزه بگیری و خدا را احساس کنی.

      میتوانی آب بخوری و خدا را احساس کنی.

      میتوانی غذا بخوری و خدا را احساس کنی.

      میتوانی حرف بزنی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی راه بروی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی نگاه کنی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی بشنوی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی در گرما عرق بکنی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی در سرما بلرزی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی گریه کنی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی بخندی و خدا را احساس کنی.

      میتوانی از جهان زیبا لذت ببری و خدا را احساس کنی.

      دوست عزیزم ، 1400 سال پیش پیام آوری مهربان ، الهامات زیبایش را در اختیار انسانها قرار داد تا به رشد برسند ، پیام آوری که فرمود نماز را تکرار کنید تا « با خدا بودن » را احساس کنید و در ذهن و دلتان نهادینه کنید….

      ولی آنچه برای ما در گفته ها و شنیده هایمان باقی مانده این تعداد و آن تعداد ، فلان عمل و فلان کار ، فلان جهت و فلان طریق است … ولی برای چه ، و بخاطر چه هدفی ، گفته نمیشود… آنچه که ما را درگیر با آن کرده اند این انجام دادن عمل های میلیمتری است که اگر از میلیمتر گفته شده بیرون بروی ، حال به حال میشوی و وای به حالت اگر از میلیمتری که میگویم بیرون بروی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! واقعاً اینها یعنی چه ؟؟؟؟؟

      دوست عزیزم سوال زیبایت مرا واداشت که این نکات را بنویسم … سوالهای زیبا حتماً راهگشا خواهند بود…

      استاد عزیزم واقعاً ممنون بابت تمام آموزه هایی که در مدت آشنایی با شما به من ارزانی فرموده اید … ممنون و سپاسگزارم که هستید …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سیدنبی اله موسوی گفته:
        مدت عضویت: 2655 روز

        سلام به دوست عزیزم و گروه صمیمی عباس منش .

        دوست عزیز خیلی لطف کردید که وقت گذاشتید ممنون و سپاس گذارم خیلی خیلی استفاده کردم .

        من میخواستم به همین حرفا برسم .

        من8سالی هست که نماز نمیخونم ولی هیچ وقت خدا رو فراموش نکردم و با یه چندتا ایه و سوره های که بلد همیشه شکرگذارزی میکنم .

        میخوام یه حقیقتی که هزاران بار تجربش کردم بگم.

        ما سه تا برادر هستیم که من از همه کوچیکتر هستم با اختلاف سنی من با داداشام 5سال و 10سال هست .ولی درحال که اونه مرتب نماز میخونن ولی من همیشه ده قدم جلوتر هستم .

        اقا خلاصش کنم .

        من در سن 18سالگی با پول خودم ماشین خرید

        داداشهام یکیشون 32سالگی خرید اونم با وام و قرض.

        اون یکی داداشم هم توسن 38 سالگی با وام خرید .و توی همه جنبه های زندگیم اینجوری ازشون جلوترهستم.

        همیشه به من میگن تو چیکار میکنی بچه ..

        همیشه جوابم این بوده باخداباش پادشاهی کن .

        .

        اینجور کسای فقط دارن حرکات و رفتار یه ادم خداگونه در میارن .

        دیگه اصل موضوع نفهمیدن که دل ادم باید با خدا باشه و سپاس گزار خداباشه . .

        دوست عزیز خیلی خیلی از نظرتون استفاده کردم .

        انشاالله خدا هممون به راه راست هدایت بکنه .

        یاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهام پرویزی گفته:
      مدت عضویت: 3782 روز

      سلام من هم امیدوارم استاد عباس منش بیشتر در مورد نقش عبادت و اینکه آیا نقشی داره به نظر ایشون یا خیر توضیح بدن اما قرآن از اهداف آفرینش انسان عبادت رو گفته و دستور به نماز البته نحوه نماز خوندن توش نیست و ما از پیشوایان دینمون یاد گرفتیم هر چی که هست قطعا صحبت کردن خالی هدف نیست چون در قرآن گفته شده که مومنین در هر حالت خوابیده و بیدار دارن با خدا صحبت میکنن و این جدای از صلات مطرح شده و برای نماز وقتهایی معین شده و از پیشوایان یاد گرفتیم که حرف‌ها و حرکت‌هایی باید در نماز تکرار بشه شاید همون جملات تاکیدیه اثرش حالا آیا میشه تغییر داد یا خیر از تشخیص بنده خارجه اما دیگه در این حد که هر کی هر جور دوست داره صحبت کنه بگه من نماز خوندم شاید اصولی نباشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3539 روز

    سلام خانم هدیه خداوند

    یه کمی تند میری که البته هم خوبه وهم بد

    ما حدیث معتبر از پیامبر عزیزمان داریم که میفرمایید : هیچ بنایی در نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست .

    به نظر من وعقلا نمیشه که آدم بایکی ازدواج کنه وبعد از مدتی مثلا بگه من خوشم از دماغت نمی آید وباید از هم جدا بشیم

    باید یک تعهدی هم باشد

    بهرحال ما انسان هستیم ونسبت به هم مسؤل هستیم متسفانه شما خیلی چیزها را قاطی کردید . دردین حقیقی خدا ورسولش ودستورات خداوند همه چی درست است . این جهان را یک نیروی برتر خلق کرده است وآن نیروی برتر هرچه برای ما وزندگی ما گفته 100٪ درست وبجا است .

    همین اروپا وآمریکا از بی پایه بودن خانواده خیلی رنج میبرد . حرف من این است که خداوند چیزی بد برای ما نگفته است ما نمیدانیم که حقیقت سخن خدا چیست ما کلام خداوند را خوب درک نکرده ایم وگرنه این مشکلات پیش نمی آید و……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فاطمه :) گفته:
    مدت عضویت: 2684 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان نازنین این سایت

    من هم واقعا از شنیدن حرف های شما درباره روابطتون شوکه شدم دو روز بود که ذهنم خیلی درگیر شده بود ولی الان کاملا عمق قضیه رو دریافت کردم و کاملا ذهنم آروم هست. به نظر من چون شما یه ازدواج ناموفق داشتید این مسئله باعث شده که چنین دیدگاهی نسبت به ازدواج داشته باشید، در واقع مسیر زندگی شما اینطوری هست و این دلیل نمیشه که من و سایر دوستان نظرمون راجع به ازدواج منفی بشه این سبک شخصی شماست و کاملا قابل احترامه و من برای شما ارزوی خوشبختی دارم. این مسئله برای من هم اتفاق افتاده اما از یه منظر دیگه. من رشته دانشگاهیم و دانشگاهم رو اصلا دوست نداشتم و در چهار سالی که درس خوندم بسیار اذیت شدم و این مسئله خیلی روی من تاثیر گذاشت به طوری قبلا موفقیت رو در ادامه تحصیل می دونستم اما با این اوضاعی که داشتم به این نتیجه رسیدم که دیگه قصد درس خوندن در دانشگاه ها رو ندارم و نظرم به کلی درباره موفقیت تغییر کرد و به دنبال موفقیت در مسیر هایی هستم که حس خوبی به من بده، دانشگاه دیگه نمی تونه حس خوبی رو به من بده. ولی خب این نظر من هست با توجه به تجربیاتم قطعا برای همه این چنین نخواهد بود.قطعا خیلی ها از طریق تحصیل در دانشگاه به موفقیت های بالایی می رسن. به نظر من چون همه دوستان روی شما خیلی حساس هستند و یجورایی شما برای خیلی ها حکم مرجع تقلید داریدD: یکم بیشتر شفاف سازی کنید تا دوستان نظرشون راجع به ازدواج منفی نشه.البته از اونجایی که همه چی در این دنیا امکان پذیر هست یه ازدواج همراه با عشق فراااااااااااوااااااااااان و آزادی کااااااااااااااامل تا اخر عمر هم کاملا امکان پذیره و امر مقدسی هست که در بستر چنین ازدواجی فرزندانی فوق العاده پرورش می یابند.

    با ارزوی موفقیت برای شما استاد عزیزم و همه دوستان و همراهان گرامی:)))))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    حسنخانی گفته:
    مدت عضویت: 3708 روز

    سلام استاد

    همسرم از فایلهای شما استفاده میکرد بمدت یکسال کم کم منم علاقمند شدم و شروع به استفاده کردم اول کارم رو رها کردم با همسرم از صفر شروع کردم ملایمات ناملایمات در این مسیر جدید دیدم و راضیم اما اینا هیچ زمان باعث نشد که من علاقه پیدا کنم که حتی عضو سایت بشم همسرم عوض سایت و فایلها رو میگیره و باهم استفاده میکنیم

    تنها موردی که باعث شد من این جملات رو بنویسم علتش فایل توضیحی شما درباره قسمت 5 سوال از استاد بود که کلی بهم انرژی داد نه اون جوری که برای کار برای این حس که شما استاد آب پاکی رو دست همه دوستان ریختین که شما رو قدیسه نکنن حسم میگه شما احساس کردی بعضی دوستان احتمال شرک ورزیدن پیدا کنن راحت گفتین که چیزی حتی اندازه یک دونه ارزن ارزش نداره حرفهای دوستان در مورد شما نمیدونم این اشتباه یادرسته فقط دوست داشتم بنویسم واستون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: