مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»247MB33 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»32MB33 دقیقه
سلام به همه ی دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
باور غلط و قدیمی از بین نمیره من باید مداام تلاش کنم تا اون رو کمرنگ کنم و باور جدید خودش رو نشون بده مثل اینکه من حس میکنم برای کار کردن و پول درآوردن باید سخت کار کرد، روش کار میکنم خوب پیش میرم اما بعد از یه مدت دوباره حس میکنم همون افکار قدیمی خودشون رو نشون دادن باعث میشن من جلو نرم و دوباااره باید روشون کار کنم.
باور فراوانی: چرا انقدر یادم میره تمرینهای این موضوع رو تکرار کنم، یه فایل از استاد گوش میدم تمرین میکنم بعد از یه مدت یادم میره امااا حس میکنم جدیدا مقداری شخصیتم تغییر کرده چون راحتتر از قبل خرج میکنم
استاد دیروز بعد از یه مدتی رفتیم یه پاساژ گرون تو شهرم، که خییلی شلوغ بود و هم من هم همسرم تعجب کرده بودیم، خب ما شهربازی رفتیم ولی کافه و رستورانهاش هم خییلی شلوغ بود مغازه هاش هم مشتری داشت، من رفتم و قیمت هارو دیدم وااقعا برای من گرون بود اما مدام میگم خب مردم میخرن مه این مغازه ها هستند وگرنه خب بسته میشدند دیگه!
جدیدا خیلی کنسرت و خواننده های معروف میان شهر من، و هممشون هم سریع پر میشن، من هی میگم ببین چقدر مردم پول دارند، خداروشکر، اما ته ذهنم میگم خب اینا جوونن دوستا که با هم میان هر کی خودش سهم خودش رو میده اما برای یه خانواده که چند نفرن خیلی گرون میشه!! در واقع دارم توجیه میکنم باید تحسین کنم که مردم پول دارن و خرج میکنن.
دیشب خونه بابام همین بحث فراوانی بود بعضیا میگفتن انگار واقعا اینجوری هست که هرچی بیشتر خرج کنی بیشتر میاد جاش، چون کسانیکه خرج میکردن اما پول جمع میکردیم الان اونا پولدارترن و بیشتر از ما همه چیز دارن اما بابام و همسرم میگفتن نه اینطور نیست! و من مونده بودم بین تفکر قبلیم و این چیز جدیدی که دارم به چشم میبینم که پس انداز به اندازه سر جاش اما باور داشته باشم که خدا پول میرسونه، پول میاد!!
احساس خوب بد خنثی: استاد این توضیحتون خیلی خوب بود، اگر احساس بدی ندارم یعنی خوبه، اگر درد ندارم یعنی دستم سالمه.
خانم شایسته من عااشق شما هستم که این پروژه رو شروع کردید، چقدر بیشتر دارم خودم رو میشناسم.
سلام ودرود به همه دوستان واستاد عزیزم.
من این فایل روچندین بار گوشدادم فوق العاده بود ممنونبخاطر اینپروژه کاربردی.
خیلی برامجالب وعجیبه من چندین سال با اساتیددیگری کار میکردم وفایل های ایشونرو گوش میدادم اما واقعیتش هیچموقع به این درک از قوانین وباور نرسیده بودم .
انا الان تازه شده یک سال که استادجان با شما واموزه هاتونهستم و شاید بگم چندین ماهه که شروع کردم به خرید دوره و جدی تر دارم دنبال میکنم
اما به حدی به اگاهی رسیدم در همین چند ماه که حد نداره
اصلا انگار قبلا خواب بودم.
دررابطه با فراوانی که فرمودین من الان هرجا که میرم تمرکز میکنمرویفراوانیمثلا میگم چقدر درخت ، چقدر ماشین…. دنیا ،دنیای فراوانی هاست.همهچی هست،
همه چی فراوونه
و روی اینباور دارم کار میکنم که من هرچقدر پول بسازم به خداوند نزدیک تر میشم
مثل خدا که چقدددددر پولداره ،چقدر داراست،چقدر ثروتمنده….. و منم که از روح او هستم پس باید ثروتمند باشم.
دررابطه با سوال دوم ،همش متمرکز میشم روی چیزهایی که زیاده
و با خودم مدامتکرار میکنم
همه چی هست، همه چی فراوونه، وهمین توجهکردنه خیلی جواب داده برای من والبته تکرار کردنشون.
وسعیمیکنمنجواهاص ذهنیم بر همین اصل باشه.
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و همراهان عزیز
نکته ها و یادداشتهای من از مطالب که استاد فرمودند رو اینجا مینویسم:
وقتی نگاهت رو به مسایل تغییر میدهی و درک میکنی که احساس خوب = اتفاقات خوب است و سعی میکنی که در هر شرایطی احساست را خوب نگه داری بدون شک به سمت اتفاقات خوب هدایت میشوی، اوضاع و شرایط هرجوری که هست وقتی که احساسم را خوب کنم در نهایت اتفاقات خوب می افتد.
درک قانون «احساس خوب = اتفاقات خوب» و احساس بد = اتفاقات بد»، قویترین منطق برای کنترل ذهن در لحظات تضاد است؛
هر گفتگوی درونی که به شما احساس خوب و آرامش درونی میدهد از جانب خداست و چیزی که احساس بدی دارد از جانب شیطان است. اگر چیزی احساسی ندارد و خنثی است نگران نباشید و انجام دهید یعنی مطمئن باشید وقتی یک موضوعی احساس بدی به شما بدهد کاملا واضح است و آنقدر شفاف و براتون آشکار است که نیازی به شک و تردید نیست و کاملا درک میکنید.
باورها یک شبه به وجود نیامده است که یک شبه هم تغییرش دهیم، ما در طی تکامل و با ایجاد باورهای درست و سازنده سعی میکنیم توی زندگیمون آنها را پر رنگتر کنیم و اجازه ندهیم علفهای هرز قدیمی دوباره رشد کنند. به همین دلیل است که ما باید همیشه روی خودمون کار کنیم، در واقع باورهای قدیمی حذف نمیشوند همیشه هستند و وقتی روی خودمون کار نکنیم دوباره رشد میکنند، در واقعا با قدرتمند کردن باورهای جدید و مثبت و سازنده و تکرار و عمل به آنها، باورهای قدیمی و نادرست کمرنگ و کمرنگ تر میشوند و این یک پروسه تکاملی است. وقتی روی باورهای مثبت و سازنده کار میکنیم فضای ذهنی بیشتری به آنها میدهیم و این باعث میشه کانون توجه ما به این سمت هدایت شود.
شما به اندازه ای که مسائل را حل میکنید و ارزش ایجاد میکنید ثروت بیشتری میسازید. هر چقدر ثروتمندتر باشی پیش خداوند عزیزتر هستید. در طی دوره های روانشناسی ثروت میتوانیم باورهای بینظیر و کاربردی برای ساخت ثروت بسازیم باورهایی که نتایجش را در زندگی استاد میبینیم.
ایمانی که داریم داره یکسری کارها و اقدامات را انجام میدهد نه یکسری حرف! به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
ما باید خیلی روی بارو فراوانی کار کنیم، چونکه از بچگی خیلی بهمون گفتند که همه چیز کمه و باید قناعت کنی و … برای ساخت و تقویت باروهای فراوانی باید نمودهای فراوانی را تحسین کنیم و نمونه های منطقی پیدا کنیم، برای مثال در مورد آب میتونیم تکنولوژیهایی را ببینیم که در لحظه آب را شیرین و قابل خوردن میکنند و این نشون میده چقدر نعمت و فراوانی هست. یا مثلا وقتی خودروی تسلا را که ببینیم میزان فروش به حدی است که باید چند سال در لیست انتظار دریافت خودرو باشید و این نشون میده که چقدر فراوانی و ثروت هست، مثلا در روز پیش فروش تسلا مدل 3 حدود 400 هزار سفارش ثبت شده است. با تکرار کردن و دیدن این موارد، ما باور فراوانی را تقویت میکنیم.
رقابت کردن اصلا معنایی ندارد اینکه ببینیم افرادی در حوزههای مختلفی موفق شده اند و ثروت و موفقیت زیادی به دست آوردهاند این باور رو میتونه در ما ایجاد کنه که میشود و من هم میتوانم و این به رشد باور فراوانی و ثروت ما هم میتواند کمک کند. سعی کنیم با خودمون رقابت کنیم، یعنی هر روزی که داریم از دیروز بهتر و دستاوردهای هر هفته مون از هفته قبل بهتر باشد.
در مسیر ثروت و خلق آن به شرط آنکه در مسیر درست باشی از یه جایی به بعد وقتی میبینی که هر چیزی که میخواهی را میتونی داشته باشی دیگه طمع و مقایسه و رقابت اصلا برات تعریف شده نیست و از زندگی لذت میبرید.
هر کسی که با تقواتر است نزد خدا عزیزتر است، تقوا با ثروت به وجود میآید با ثروتی واقعی در مسیر درست که باعث لذت و آرامش میشود و کسی که به این ثروت میرسد در زندگی روی ارزشها و کمک به خودش و بقیه کار میکند و این داستان خلق و ساختن هیچ وقت تمام نمیشود. خدا و نعمت و ثروت یکی هستند و اگر ایمانت رو از دست بدی در واقع ثروت رو هم از دست میدهید.
این باران نعمت الهی هر روز و همیشه میبارد و خداوند هر روز نعمتهای زیادی را برای ما فراهم میکند به شرط اینکه سطلمون رو بزرگتر کنیم و سوراخ نباشه بیشتر میتونیم از این نعمتها استفاده کنیم، هر چقدر بیشتر روی خودمون و سطل خودمون تمرکز کنیم بیشتر به سمت دریافت نعمتها و ثروتها هدایت میشویم.
سلام بر عزیز دلم استاد عباس منش جون
چقدر از این فایل باورهای عالی بدست آوردم و واقعا شدنیه.
عالیه استاد بهت تبریک میگم
من هی با خودم میگم چقدر استاد نتایجش عالیه ولی ما هنوز در گل موندیم ولی حالا فهمیدم چقدر تخصصی داری روی باورهات کار می کنی و در همه چیز خودت رو رها کردی و فراوانی رو داری با همه وجودت لمس می کنی و این یعنی لذت و این یعنی غرق در فراوانی و رها شدن از همه چیز
بهتون تبریک میگم
فوق العاده ای عزیزم
همیشه سربلند و عزیز باشی
قربون شما
سلام بر استاد عزیزم.
واقعا I love you داری .
دقیقا حرف هایی رو زدی استاد که وجود من فریاد میزد اما من به واسطه ی باور های جامعه فرهنگ و خانواده ام نمیتونستم قبولش کنم و اشتباه میدونستم اما الان میدونم که باید به حرف درونم گوش کنم و در نهایت آزادی زندگی کنم من قبلا داشتم به این باور فکر میکردم که آیا کسی پیدا میشه که فقط باهاش نامزد باشی و یه رابطه ی دوستی سالم وعالی داشته باشی ولی ذهنم و باورهام به شدت مقاومت داشت تا اینکه همسر یکی از دوستانم ازش جدا شد و دلیل جدایش این بود که گفته بود من نمیتونم متاهلی زندگی کنم با اینکه خانوم خیلی خوبی هم بود. باورهای اشتباه ام داشت گمراه ام میکرد داشتم اونو قضاوت اش میکردم که اون یا خانوم بدی هستش یا اینکه یه فرد دیگه ای رو توی زندگیش داره و …. اما واقعا از دورن بهم گفته میشد که اتفاقا این راه درسته و خلاصه با درون ام در جنگ بودم مدت ها قبل.
اما الان پیام درست رو از صحبت های شما گرفتم و ایمانم خیلی قوی تر شد و یه جورایی استاد واقعا مسیر و اهداف زندگیم تغییر کرد و احساس آزادی بیشتری اومد سراغ انگار که از یک زندان فکری آزاد شدم و خیلی از درگیری های ذهنیم کلا تموم شد و مسیر برام راحت تر ولذت بخش تر شد .
استاد خیلی باحالی خیلی دوست دارم و با سبک زندگیت خیلی حال کردم البته مطمئنم که خیلیها از این سبک خوششون نیاد اما هر کس یه روش خاصی داره من که این روش شما رو دوست دارم و از خدا میخوام که بهم کمک کنه که تا از وابستگی ها م رها بشم و بتونم آزادانه زندگی کنم.
استاد در آخر چند تا سوال داشتم ؟
1٫ برای اینکه به پدر و مادرم وابسته نباشم چه کار کنم چون تنها فرزند خانواده ام ویه جورایی تنها گذاشتن این ها و مستقل شدن خودم رو نامردی میدونم و احساس گناه میاد سراغم چون فکر میکنم من بهشون مدیونم (چگونه این باور اشتباه رو تغییر بدم و وابسته نباشم؟)؟؟؟
2٫ برای زندگی بدون ازدواج و فقط نامزدی من یک باور منفی دارم و اینکه خانوم ها و دختر ها اصلا دوست ندارند که به صورت نامزدی و دوستی زندگی کنند چگونه این رو عوض کنم مخصوصا در کشور ما و مخصوصا در شهر ها و جامعه های کوچک که یه جواریی سنتی تر هستند؟
استاد عاشقتم .
خداوکیلی سوال های منو جواب بدی دیگه؟ خخخخ
خیلی میخوامت دوست دارم عاشقتم تو کسی هستی که داری آزادی و عشق رو به کسانی که میبینن یاد میدی دمت گرم.
ان شالله همیشه سلامت ثروتمند و سعادت مند در هر چندتا دنیای که میخواد باشه باشی.
IIIII LLLLLOOOOOVVVVVEEEEE YYYYYOOOOOUUUUU
سلام دوست عزیز
ب نظر من برا اینکه بتونید باورتونو تقویت کنید خیلییی روش تاثیرگذاریه اگه بتونید الگوهای مشابه اونو تو جهان پیدا کنید مثلا من مدتها پیش یه مصاحبه خوندم از خانوم اوپرا وینفری ک ثروتمندترین زن سیاه پوست جهان هستن،ایشون میگفتن حدود ۴۰ ساله با دوست پسرم رابطه دارم ولی هرگز ازدواج نکردیم باهم و اتفاقا میگفتن چون ازدواج نکردیم رابطه مون انقد قشنگ هست و به ۴۰ سال رسیده و این خیلیییی برامن جالب بود و بهم کمک کرد برا تقویت باورهام ک ب خودم مدام بعدازین بگم،ببین،اوپرا هم همینطوری زندگی کرده و نتیجه گرفته و بهتره
تو ایران این فرهنگ هنوز رواج نداره و روتین نشده ولی من مطمعنم سالها بعد جزء بدیهی ترین چیزهای زندگی میشه و همه قبولش میکنن
برا اینکه میگید تک فرزند هستید با خودتون تکرار کنید ک پدر و مادر من خداشون بزرگه و اون ها خدا رو دارن و هیچ وقت تنها نمیمونن،درکل هیچ کس نمیتونه بگه ک من تنها نیستم ما روح های مجردی هستیم و تنها ب دنیا میایم و تنها میمیریم و این روابط دنیوی فقط تو این دنیا ب این شکله و وقتی ک زندگی مون تموم بشه متوجه میشیم ک همه چیز فانیه غیر از روحمون ک ب خدا میپیونده بنابراین ب این چیزا فک نکنید و این باورهای اشتباهو تصحیح کنید
بیشک پدر و مادرتون هم خوشحال تر هستن ک شما هرجا ک هستید موفق باشید و تندرست و شاد،آرزوی منم براتون همینه :)
سلام دوست عزیز
در قرآن به حضرت نوح و پسرش و حضرت ابراهیم و عمویش آذر مراجعه کن و اتفاقا بعد این فایل منهم میخوام وارد رابطه ای بلندمدت بدون اینکه ازدواج دایم کنم وارد بشم چون واقعا اینجوری خیلی بهتره تا اینکه احساس اسارت کنی یا تو خیانت کنی یا طرف مقابلت
بنظرم این راه بهترین راهی هست که در کنار کسیکه دوستش داری میتونی آزادانه زندگی کنی
دوست عزیز در قرآن خداوند گفته به پدر و مادر خود نیکی کنید
با سلام خدمت راهنمای عزیزم آقای عباس منش عزیز
راستش داشتن تفکراتی متفاوت از اطرافیانم و خوندن کامنت های اینجا منجر شد که حتما نظرمو اینجا براتون بزارم
من 29 ساله هستم و مجرد
راستش خانواده ایی بشدت سنتی دارم
مادرم مذهبیه که خب بیشتر تفکرات و تعصباتش ریشه های مذهبی داره
پدرم اما به هیچ وجه به هیچ دینی عقیده نداره و همیشه خداوند رو در تمام زندگیش یاد کرده و به یک معنا میشه گفت یکتاپرسته اما اون هم بیشتر مواقع با پوشش یا طرز رفتار یا روابط من با دیگران مشکل داره که شک ندارم ریشه در ترسش نسبت به حرفای مردم داره!و اگر به کشور آزادی عیر از ایران هجرت کنیم شک ندارم نصایحش رو رها میکنه
اما من در تمام این سالها چه موقعی که دانشجو بودم و چه موقعی که کار میکردم و چه الان که بیرنس شخصی خودمو دارم با آدمهای مختلفی از جنس مخالف روبرو میشدم
با خیلی از همکلاسی هام اگه دو بار میرفتیم بیرون یا صمیمانه و مثل هم کلاسی های دخترم سلام علیک میکردم ردخور نداشت که بهم پیشنهاد دوستی یا ازدواج بدن
در حالیکه آدم یه وقتایی تو رفاقت با جنس مخالف دلش رفاقت میخواد و نه چیزی فراتر از این اما به محض اینکه نظرمو میگفتم به عدم تعهد و عذر میخوام خراب بودن در نگاه شخص مقابل متهم میشدم
خیلی گذشت تا آدمهای هم فرکانسمو پیدا کنم پسرها و دخترهایی که رفاقت باهاشون بهترین خاطراتو برات میسازه و انگار وقتی کنارت هستن احساس نمیکنی ما دو تا جنس مخالفیم کنار هم!باهاشون پیک نیک میری دریا میری تو یه ویلا تا صبح میگید و میخندید اما رفیق هستین و به هم احترام میزارید مثل دو تا همجنس!
در مورد رابطه هایی که میخوایم عاشقانه باشن هم قضیه به همین سادگیه
من هر بار با هر انسانی که با قصد ازدواج خواهانم بوده روبرو شدم و قصد ادامه ارتباط داشتم اون آدم رو اسیر تعصبات فرهنگی و مذهبی دیدم حتی اگه ظاهرا به هیچ کدوم از فرایض دینیش عمل نمیکرده اما به محض دیدن من بدون روسری خودشو مسلمان و مسئول حجاب من میدونه!
با یه کم فکر کردن با یه مدت تمرین کردن میتونیم یاد بگیریم آدمها رو همون جوری که هستن دوست داشته باشیم
میتونیم انتخاب کنیم همیشه کنار هم زیر یک سقف باشیم و تا هرجا که یک دل بودیم ادامه بدیم
مگه محرمیت و زندگی کنار هم و تعهد حتما باید روی کاغذ بیاد؟!
چقدررررر زیادن زنایی که میشناسمشون و میدونم بخاطر بچه هاشون دارن شوهرشونو تحمل میکنن!
چقدر مرد میشناسم که بخاطر مهریه روزاشونو به شب میرسونن و چاره ایی جز این نمیبینن
اتفاقا قشنگی رابطه های ثبت نشده یا حتی ثبت شده اینه که هروقت حس کردی دیگه نمیتونی کنار اون آدم بمونی با صلح زندگیتو ترک کنی و بری سراغ ایده آل هات
خواستم بگم چه تو کلیسا ازدواجتو ثبت کنی چه تو محضر چه دائمی و چه موقت همه ی اینا بستگی به درم متقابل از هم دیگه داره و اینکه اصل و اساس رابطه ات بر پایه آزادی باشه!!!!
اینه که مهمه!
قفس نسازیم برای هم با قانونی به نام ازدواج
من نمیگم ازدواج بده اما خیلی از ما زنها اگه پاش بیفته و شوهرمون خواد باهامون زندگی کنه با مهریه تحت فشارش میزاریم
خیلی از مردها هم برای مجبور کردن زنهاشون به زندگی مشترک به کتک و تهدید و نداشتن حق طلاق زنشون تکیه کردن
اما این عشق نیست!
عشق با حصار و محدودیت در تضاده
عشق بی انتهاست و نمیتونه محصور باشه!!!!
در آغوش امن پروردگار دلشاد و آرام باشید
مرسی از به اشتراک گذاری این نظر زیبا
واقعا کاش همه چیو ساده بگیریم مثل همین
هر رابطه ای نیاز نداره که به ازدواج ختم بشه میتونه در حد دوستی بمونن
و لزوما هر دوستی با جنس مخالف نیاز نداره که به تعهد و ازدواجو اینا ختم بشه
با سلام
نظرتونو خوندم،جالب بود ولی یه سوال دارم،اگه با یه نفر از الان که 29 سالتونه وارد رابطه شین و مثلا تا 40 سالگی نامزد باشین و تو این مدت جونیتون و زیباییتون رو براش خرج کنید و بعد اون از رابطتتون به خاطر از دست دادن جوونی و زیبایی خارج بشه چه احساسی خواهین داشت؟آیا براتون راحته کنار اومدن با این موضوع؟
خب این باور و دیدگاه شماست دوست عزیز
شما فکر میکنید آدمها وقتی رو به سن بالا میرن و بقول خودتون با از دست رفتن زیبایی شون رها میشن
این باور وقتی ریشه داره تو وجودتون شاید برای خوتون اتفاق بیفته شاید برای خواهرتون شاید برای دخترتون حتی با وجودیکه ازدواج کردید یا ازدواج کردن!
این یه مثال بود!
باور کنید که روز به روز با بالا رفتن سنتون کنار معشوق عشق بیشتری رو احساس میکنید
باور کنید هر روزی که میگذره عشقتون بهم بیشتر میشه
هرچند که من باورم اینه که میشه بعد از یه شناخت عمیق سندی بر اساس عشق رو امضا کرد
سندی که محصورت نکنه وقتی خواستی بهم بزنی ازین دادگاه به اون دادگاه بری و آخرش نتونی جدا بشی
یه سند که بند بند تبصره هاش انسانی و آزادانه باشه
باسلام خدمت استاد بزرگ و گرامی و همه ی دوستان خوش قلب و مهربون من چند ماهی هست که از محصولات شما استفاده میکنم و چنان نتایجی گرفتم و چنان شوری در من و کسب و کارم ایجاد کرده که واقعا قابل وصف نیست و خواستم با نوشتن حداقل کمی از این شور و اشتیاقمو بروز بدم بی تعارف بگم روزای اول من فکر میکردم همه ی ما برای پیشرفت بایدسخت تلاش کنیم و فقط با شب بیداری ها و تلاش سخت میشه به ثروت رسید ولی واقعا از وقتی که سخنرانی های استاد گوش کردم تازه فهمیدم یه عمر اشتباه میکردم من کسب و کار موبایل هستم شاید باورتون نشه به قدری از درون احساس خوبی دارم که بعضی از مسایل بهم الهام میشه مثلا صبح که از خواب بیدار میشم به سرم میزنه امروز باید همه ی پول مغازه رو گوشی بخرم و وقتی میرم و میخرم بعداز ظهر میبینم به شدت قیمتا افزایش پیدا کرده و واقعا سوده فوق العاده ی میکنم به نحوی که اون چمدتا مغازه ای که من همیشه ازشون خرید میکنم دیگه به من نمیفروشن و میگن یه خبری هست که تو باز اومدی برا خرید و من متاسفانه باید از طریق واسطه خرید کنم ولییییی همچناااااااان سود و فراوانی پابرجاست وااای استاد شما نمونه ای واقعا از همینجا دستتو میبوسم و قول بده هر وقت تشریف اوردی ایران بهم بگی تا برا عرض ارادت خدمت برسم همچنین یه آیفون ایکس طلبت دوست دارممممم مرد بزرگ که بی دریغ این همه اطلاعات به ما میدی
سلام استاد
وقتتون به خیر
اولا”تشکربه خاطراین قسنت مصاحبه که گذاشتید
همچنین تشکر به خاطر صداقت کلامتون
قسمت پنجم راگوش دادم. راستش سوالهایی توذهنم اومد .شمافرمودید با همسفرفعلیتون مثل نامزدهستید ولی اشاره نکردید محرم هستید یاخیر.واگر جوابتون خیر است اولا”برای من ا ین کارازجانب شمابااون باورهای محکم توحیدی عجیب وبعید به نطرمیرسه.یعنی خداوند که ازدواج رابرای استحکام خانواده قرارداده به اندازه ی ما به خیروصلاحمون آگاه نبوده؟ وآیااین همون ازدواج سفیده؟ سوال بعد من اینه که اگراین شرایط برای شما پیش نمیاومد وهمسرتون ازشماجدانمیشدند والان درکنارهم بودید بازهم اینطورزندگی راتوصیه میکردین؟
استادعزیز آیااین کارشکل دیگری ازهمون کاری نیست که بعضی ازمقدس مآبها بادین میکنند وقرآن ودین رابسته به شرایط و منافع خودشون تعبیر وتفسیرمیکنند؟
اگزاین اتفاق درسطح وسیع جامعه توصیه بشه ضربات زیادی به پیکره جامعه واردمیشه.امیدوارم درجواب نگید که الان مگه اوضاع خوبه.چون خودشمامیدونید الان خیلی ازمسیرهایی که مردم میرند اشتباهه.ولی شمادرجایگاهی که هستید اون چه راکه درسته آموزش میدید (ازنظرخداوند).هنینطوره مگه نه؟
بی صبرانه منتطرپاسخ هستم.
درپناه حق
یکبار دیگه فایل رو گوش کنید
استاد تاکید میکنن که محرم هستند
و این رو هم اضافه کنم که اصولا این سبک شخصی استاده و این جزییات و قضاوت مطمئنا به پیشرفت شخصی شما هیچ کمکی نمیکنه
سلام دوست خوبم
ممنون که نظرت راگفتی
نه خوشبختانه تااونجایی که خودم رامیشناسم خیلی دگم وبسته نیستم.یااینکه جبهه گزفته باشم ولی اولا” برای استاد وچیزایی که تاحالا به مایاددادند خیلی ارزش قائلم . دیگه اینکه استاد صحبتها شون همیشه خیلی محکم وریشه داره .شاید بگید این یه چیزشخصیه وبه ماربط نداره .به نظرمن حالا که این همه الگوبرداری میشه ازایشون .واقعا”موقعیتشون باامثال مافرق میکنه. نمیشه گفت شمانسبت به باورهای کسی که ازش الگومیگیری بی تفاوت باش.به نطرمیادبه خاطرتجربه ای که داشتند این تصمیم راگرفتند.یعنی اگراین دوستشون وشاید بعدا”دوستان دیگه ای ایشون راترک کنند مطمئن نیستم استاد همین حال وهواراداشته باشند .
اکرماهم سوالی می کنیم به خاطراینکه باورهامون درست ساخته بشه.
دوباره که گوش کردم متوجه شدم محرم هستند واین اشتباه بنده بوده.
برای خودم ،شما وبقیه عزیزان درگروه آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم
سلام به همه دوستان و همراهان عزیز
من تعداد زیادی از کامنتها رو خوندم تعدادی از دوستان از جمله خود شما تاکید زیادی دارند روی اینکه این سبک شخصی زندگی استاد هست . من لازم دونستم یادآوری کنم کسی که الگوی جمع زیادی میشه قطعاً عده ای هستن که سبک آب نوشیدن ایشان هم براشون مهم و الگو هست و میخوان که مثل ایشون آب بنوشند ، پس اگه واقعاً سبک شخصی هست نباید برای عموم شاگرداشون به اشتراک بگذارند . فکرشو بکنیداولاً آیا واقعاً رضای خداوند در اشاعه این سبک زندگی هست و ثانیاً استاد این همه ما رو به سمت توحید عملی و یکتا پرستی هدایت کردند ، حالا اگه یک نفر کم فهم مثل من نتونه این مسئله رو درست بفهمه و از مسیر الهی دور بشه خداوند از ایشون راضی هست ؟
اینها رو گفتم در صورتی که من خودم مدت هفت سال هست که از همسرم جدا شدم و به شدت تمایل به همچین سبک زندگی کردن دارم و بارها به کسانی که به من کیس برای ازدواج معرفی میکنند گفته ام که من به این سبک حاضرم زندگی کنم البته مثل استاد از راه شرعی (یعنی سیغه) نه ازدواج سفید .
سلام استاد بازم مثل همیشه از صحبتاتون خیلی استفاده کردم
در مورد روابط میخاستم بدونم خب مثلا من جای شما بخام همچین رابطه ای رو تجربه کنم ولی بچه نداشته باشم!
من میتونم به فکر بچه دار شدن باشم وقتی خبر ندارم فردا کسی هست یا ن؟
و اینکه ازدواج درست سنّت پیامبر اسلامه و حرفای شما اصل و اساس اسلام…چطوری توی این مورد شما …؟
بنظر من شما یک سوپر الگویین برای موفقیت درزمینه ثروت و اعتماد بنفس و سلامتی منتها من هیچ وقت به نتیجه ی درستی نرسیدم…
یعنی الگو های دینی ما مثل پیامبر و حضرت علی هم اینطوری زندگی میکردن؟
خیلی ممنون میشم که جواب منو تو فایل بعدی بدین استاد
خیلی نابی
دوست عزیزم اگر بارها و بارها این فایلو گوش کنید متوجه میشید که استاد هرگز نگفتن ازدواج نکنید حتی گفتند اگر دوباره قرار باشه این مسیرو برم بازهم با همسر سابقم ازدواج میکنم و خانواده تشکیل میدم. دوست من من خودم متاهل هستم و واقعا بعد از ازدواج آرامش زیادی پیدا کردم و زندگی سراسر عشقی رو دارم تجربه میکنم و با آموزه های استاد عزیزم دارم خودمو از بند وابستگی به همسرو فرزندم رها میکنم و فقط به الله میخوام که وابسته باشم و لاغیر. اما شاید اگر من هم یه روزی راهم از همسرم به هر دلیلی جدا بشه هرگز دیگه ازدواج نکنم چون هم تجربه ی داشتن فرزند رو داشتم و هم لذت بودن در رابطه ی زناشویی رو تجربه کرده ام پس لطفا هرگز این دو موضوع رو با هم قاطی نکنید. همینجا از تک تک دوستانی که برداشتهای غلطی داشتن میخوام بارها و بارها این فایلو گوش کنن تا بتونن کنه موضوع رو درک کنن. امیدوارم شما هم جواب سوالاتتون رو گرفته باشید. وقتی توی قرآن صیغه ی محرمیت آورده شده و معنای آن هم که مشخص میکنه که دونفر با هم ارتباط برقرار میکنن با رضایت کامل هم و با مهریه ی معلوم در مدت معلوم به این معناست که در قوانین قرآن هیچ منافاتی با این طرز تفکر وجود نداره و اون جامعه ی ماست که فرهنگ متفاوتی داره.پیروز باشید.
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانی که با خواندن دیدگاه شون هر روز به درک خداوند ، به عشق ورزیدن ، به محبت و به ارزش انسان بودنم و شناخت بیشتر قوانین زندگی نزدیک میشم و انرژی می گیریم، جمع بسیار زیبایی داریم و این سایت سرشار از فرکانس عشق ، انسانیت و خداوند هست.
دوستان مهربانم من تصور می کنم قوانین جهان هستی پیچیدگی نداره ، خدایی که این جهان رو آفریده در عین زیبایی و سادگی آن رو خلق کرده و مبحث روابط هم از این امر مستثنی نیست. عزیزانم جهان هستی هرگز روابط بین افراد رو درک نمی کنه روابط فامیلی برای کائنات تعریف نشده است و برای جهان تفاوتی داره که ما با چه کسی زندگی می کنیم و چه نسبتی با همدیگه داریم جهان تنها به فرکانسها، احساسات و باورهای ما پاسخ میده ، نظراتی که هر کدام از ما مطرح می کنیم کاملا درسته زیرا واقعیت هر کسی رو باورهای خودش می سازه ، اگر کسی اعتقاد داره که من با ازدواج کردن می تونم خوشبخت بشم و زندگیم متعهدانه تر پیش میره و طبق باور فراوانی هستند افرادی زیادی نسبت به رابطه دیدگاه مناسب و هماهنگ با من رو دارند و اگر وارد مسیر ازدواج با من بشند میتونیم جدای از وابستگی و محروم شدن از لذت های زندگی با همدیگه زندگی عاشقانه و سرشار از مهر و محبت رو تجربه کنیم بنابراین نتیجه این باور زیبا و توحیدی رو خواهند دید، خداوند هیچ حسی ، هیچ نعمتی و هیچ موجودی رو بی علت نیافریده و او از همه چیز نسبت به ما آگاه تر و داناتر هست.
در این میان ممکن هست بعضی افراد اعتقاد داشته باشند که ازدواج کردن صحیح نیست و امکان داره باعث ایجاد وابستگی و ایجاد توقع در طرف مقابل بشه و چون باور دارند جهان به این باور آنها هم پاسخ میده ، چون حسشون و باورشون نسبت به مساله ازدواج اینگونه هست و باز هم جهان متوجه نمی شه که این شخص دقیقا همسر اون شخص هست یا نامزد و یا هر کسی دیگه ، جهان فرکانس میگیره و پاسخ فرکانس رو میده.
در کل آن احساسی که شما در رابطه تجربه می کنید زندگی شما رو شکل میده و استاد این حس زیبا رو با شخص مورد نظرشون تجربه می کنند و زندگیشون سرشار از آرامش ، عشق و محبت هست و رابطه بسیار موفقی رو دارند، همانطور که در فایل عشق و مودت گفتند واقعیت زندگی هر کسی رو خودش تعریف می کنه بنابراین نظرات رو بخونید ، حرفها رو گوش کنید و در درون خودتون به یک جمع بندی مناسب برسید، چه باوری شما رو به خوشبختی و تجربه های زیباتر میرسونه؟ جواب هر چیز هست به باورهاتون احترام بگذارید ، براشون ارزش قایل بشید ، در موردشون فکر کنید و بهترین باور رو انتخاب و روش کار کنید و مسیر رو با توکل به خداوند ادامه بدید.
تمام چیزی که شما در طول زندگی می بینید ، می خونید ، می شنوید و احساس می کنید همگی هدایتهای خداوند هست که طبق اونها به انتخاب های مناسبتری دست پیدا کنید، اگر در هر چیز حتی پیدا کردن کسی که می تونه عاشقانه و به دور از وابستگی با شما زندگی کنه باور فراوانی ، باورهای توحیدی و باور لیاقت رو در خودتون ایجاد کنید به زندگی که لایقش هستید می رسید ، فراموش نکنید عضو اصلی این سایت خداوند هست و هدایتش ، محبت بی انتهاش و عشقش در وجود تک تک ما بدون ذره ای تبعیض جاریست.
از بودن با شما بی اندازه خوشحالم و از استاد مهربونم که همیشه بی منت و صادقانه همه ما رو راهنمایی می کنند و با هر فایلشون حضور خداوند رو در قلبمون روشنتر می کنند بی نهایت سپاسگزارم. یا حق
سلام به همه خانواده صمیمی عباس منش مخصوصا استاد عزیزمان
سالها به دنبال جواب سوالی بودم که اگر خداسرنوشت مارا نوشته پس ما عروسکهایی هستیم در دستان او و حتی به بهشت وجهنم رفتنمان هم در دست اوست.که همه از جواب آن مردد بودند و مشکوک به عدالت خدا.مامانم میگفت فکر کردن به کار خدا گناه است چون آدم دیوانه میشود.اما من باید جواب سوال را پیدا میکردم.بنابراین به سراغ قرآن رفتم و چون قانون را بلد نبودم جوابی نیافتم جز تو میتوانی هرچه که میخواهی داشته باشی چون خداوند بینهایت بزرگ و بخشنده است و اینکه همه انسانها چه خوب و چه بد بنده خدا هستند و خدا دوستشان دارد.پس اشک ریختم و گفتم من از خداوندم و خداوند مرا دوست دارد پس باور کردم خواسته بزرگ من دست یافتنی است.آن زمان همسری موافق با روحیات من شاد و خوش اخلاق میخواستم که برعکس خانواده سنتی ام مدرن باشد.مامانم میگفت فکر کردی شاهزاده ای با اسب سفید میآید نه این مال تو فیلمهاست.و من در دلم می گفتم خدا بزرگتر از آن است.بعد از یکسال ناامید به یکی از خواستگارها جواب مثبت دادم اما در کمال ناباوری او خودش کنار کشید و باهمه غرهای مامانم من خوشحال و مسمم منتظر شاهزاده ام بودم و از خدا میخواستم.اما خبری نشد چون من چسبیده بودم و باورم ضعیف بود و گاهی حتی به حرف مامانم باور داشتم.تا یک روز گفتم خدا من خسته شدم خودت هرجور میدانی درستش کن. ادامه دادن این راه برایم سخت شده.فردای اون روز همسرم به خواستگاری من آمد من نمی دانستم که او چقدر به من نزدیک است.یکماه بعد ما زن و شوهر بودیم و او تمام آنچه بود که من آرزو میکردم.البته هرکس اخلاقیات خودش را دارد دقیقا مچ بودن هم دوست نداشتم.او گاهی باید کشف میشد و گاهی همان بود که میخواستم.ومن دانستم سرنوشت من دست خودم است.بعد گفتم خدایا چرا یکی را میدهی گنج در گنج یکی را میدهی نان گندم به صد رنج؟بازهم جواب به سمت من امد خواهرم استاد را به من معرفی کرد.و من تازه خدای یگانه را که همه چیز اوست و او همه چیز است را یافتم.تازه یاد گرفتم یکتاپرستی و ایمان و عدالت خدا را. آنچنان ایمانم هر روز قوی تر میشود که گاهی احساس میکنم در آسمانها سبک بال پرواز میکنم.این اصل زندگیست.خدارا سپاسگزارم مرا هدایت کرد و همچنین استاد عزیزم را به من نشان داد تا همه عذاب وجدان و ناراحتی را دور بریزم و احساسات خوب را تجربه کنم.
حال سوال من از استاد این است:چه زمانهایی ناامید شدید و برای اینکه ایمانتان را حفظ کنید و راهتان را ادامه دهید چه باوری ساختید؟زیرا که من باور دارم ناامیدی خود شیطان است.
سپاسگزارم از لطف و توجه تان.در پناه خداوند یکتا سالم و شاد و موفق باشید.