مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»247MB33 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»32MB33 دقیقه
سلام به همه همراهان
خداوند رو سپاسگزارم که بر آن شده تا توسط افراد خوب پیغامش رو که پر از قدرته به بشر برسونه
اما به هر حال ما در حال تکاملیم و بهتره انتقادی هم به قضایا نگاه کنیم
ما هر آنچه که بخوایم رو طبق قانون جذب میکنیم از جمله زندگی متعهد یا آزاد زندگی وابسته یا رها و … این ما هستیم که تصمیم میگیرم پس نسخه یک جوری وجود نداره فقط مهم اینه که هر تصمیمی میگیرم در مسیر توحید باشه یعنی شرک آمیز نباشه
مثل اینکه ممکنه یکی آقای اوباما نامی که یک خانواده متعهد و منسجم داره رو موفق بدونه و دیگری انسان آزادتری مثل آقای ترامپ رو که در جای خودش موفق هم هست سلیقه است و به دیدگاه ها و باورها و ارزشها برمیگرده اما هر کدوم رو باور کنیم زندگیمون همون شکلی میشه
امیدوارم خداوند همه رو هدایت کنه و از هوای نفس دور بداره
درودی فراوان خدمت استاد گلم استاد نمونه بارز فراوانی رو توی مطلب زیر آوردم مثل شما که در رابطه با تسلا موتوز که می گفتید هنگام پیشخرید ماشین به من گفتند یک سال بعد شاید دوسال بعد ماشینو تحویلت میدیم خیلی ایده گرفتم ازش من توی ایران به دیجی کالا توجه دارم چقدر محصول خدایا سپاس گذارم این همه ثروت یا به تعداد ماشین هایی که توی شهر تهران هست چقدر زیاد خدایا شکرت و این هم نمونه بارز فراونی چقدر زیاد خدایا فقط تو کهکشان ما
اطلاعاتی درباره کهکشان ما: راه شیری
احتمالا 200 الی 400 میلیارد ستاره دارد
170 میلیارد ستاره کوتوله سرخ دارد
20 میلیارد ستاره شبیه خورشید ما دارد
9٫9 میلیارد جرم غیرستاره ای بزرگ دارد
2000 ستاره نوترونی در آن کشف شده است
1 سیاه چاله فوق پر جرم دارد.
100 میلیون سیاهچاله جرم ستاره ای دارد
100 میلیارد سیاره دارد (40٪ آنها سنگی هستند)
883 کهکشان پنهان و کم نور در اطراف کهکشان ما پیدا شده است.
قطر کهکشان ما حدود 100 هزار سال نوری است.
کهکشان راه شیری ما نیز بخشی از یک ابر خوشه عظیم از کهکشان هایی است که لقب لانیکیا (Laniakea) به آن داده شده، این خوشه عظیم کهکشانی 520 میلیون سال نوری قطر دارد.
این فقط یکی از کهکشانهای کیهان است، در جهان قابل مشاهده بیش از دو تریلیون کهکشان وجود دارد.
داده ها ممکن است، تغییر یابد، زیرا هر روز بیشتر از کیهان یاد می گیریم???
با سلام
ممنون از این اطلاعات
یه چیی رو به این مطالب اضافه کنم که من یه جایی خوندم فقط 5در صد جهان و هستی قابل مشاهده هس ! ینی همه اینایی که گفتین فقط 5 درصد کل هستی میباشد!
با سلام به استاد و دوستان
وقتی احساسم به میگه من میام کامنت میزارم احساس میکنم که خداوند اون کسی که نیاز داره این کامنت رو ببینه یعنی من ما و استاد عباس منش و هر چیزی راهنمایی میشم از طرف الله برای بقیه که درخواست کمک کرده
من توی محصولات استاد عباس منش تا حدی پیشرفت کردم بعد به گفتم چرا من از این بیشتر پیشرفت نمیکنم دلیلش چیه بعد بررسی کردم دیدم به به بعضی از گفته های استاد عباس منش عمل کردم اما به بعضی از حرفاش عمل نکردم و به خودم گفتم نه اینطوری نمیشه یعنی چی اصلا نه من کاری به این ندارم و بهش عمل نمیکنم – دوستان به زبان نگفتم از عملم مشخص بود و اون تمرینی که استاد داده بود عمل نمیکردم و اون رو رد میکردم از رفتارم مشخص بود
من فهمیدم بین من استاد عباس منش و دوستان دیگر اینکه اون کسانی خیلی نتایج پایدار و بزرگی گرفته اند خیلی درست به گفته های استاد عباس منش گوش کردن و اون تمرین هایی داده رو عملی و اجرایی کردن کامل
و میخواستم بگم احساسم به من میگه البته من هم قبلا جزوش بودم نیمخوام خودم و دیگران رو قضاوت کنم اصلا به من ربطی نداره دیگران دارن چیکار میکنن ولی احساس به من میگه این کامنت رو بنویسم – میخواستم بگم 90 درصد کاربرهای سایت استاد عباس منش تماشاچی هستند یعنی اصلا عملی در کار نیست این حرفهای رو به عنوان یک شعر یک سخن زیبا میبنن – من خودم قبلا اینطوری بودم من همین یکسال پیش احساس کردم من فقط تماشا چی هستم – استاد عباس منش نمیاد یک حرف قشنگی بزنه ما هم بگیم افرین تشویق کنیم – ما باید هدف اصلی مون رو یادمون نره که ما میخوام با این محصولات زندگیم رو تغییر بدیم افکارمون رو تغییر بدیم نه اینکه محصولات رو بخریم بگم افرین باریلا این مرد چقدر قشنگ صحبت میکنه – بعد بیام توی سایت فیلم بازی کنیم نقش بازی کنیم که بگیم اره ما هم فلان هستیم – اگر میخواهم و میخواید نتیجه بگیرید باید به تک تک صحبت های استاد عباس منش عمل بشه وگرنه مثل من میشه تا یک حدی نتیجه گرفتم دیگه بالا تر نرفتم – امیدوارم فیلم بازی نکنیم امیدوارم ادعای ادمایی که تغییر کرده رو درنیاریم –
من استاد های موفقیت دیگه رو میبنم نمیخوام قضاوت کنما اصلا من میفهمم که این بابا داره چرت پرت میگه – استاد های موفقیت از شاگردهای موفقیت بیشتر شده واقعا ما اومدیم که کار افرینی کنیم خودمون از این اموزشها استفاده کنیم و نه اینکه ما هم این فایلها رو صبح تا شب گوش کنیم بعد بریم خب یا علی بریم موفقیت درس بدیم به نظر من این خوب نیست – به نظر من اگر کسی میخواد موفقیت درس بده باید اول خودش بشود تا چیزی به دیگران بدهد تمام
هر چقدر بیشتر میگذره اصلا دیوانه میشم که به این گفته ها و فایلها بیشتر عمل کنم و تمرین کنم و اقدام کنم –
واقعا طول میکشه که انسان قانون جهان رو درک کنه باید توقع بیجا از خودمون نداشته باشیم که یک دفعه ای قانون رو درک کنیم درسته استاد عباس منش میگه اگه من به یک موفقیت رسیدم شما می تونید توی یکسال به اون موفقیت برسی به نظر من بستگی داره تا چه اندازه افکار درست توی ذهنت داری و اگه میخوای این رو بدونی از اوضاع مالی رفتارت وضعیت شغلیت مشخصه اگه خوبه پس اگر این این محصولات استفاده کنی شک نکن که خیلی زودتر یکسال نتیجه میگیری اگه وضعیت چیز دیگه رو نشون میده شک نکن باید بیشتر زمان بزاری اما ارزشش رو داره چون با اون افکار قدیمی هیچ نتیجه ای نمیگری اما وقتی اون افکار و جدید رو جایگزین میکنی نتیجه ها ارام ارام پیدا میشه
اصلا این خیلی تابلوه دوستانی و از محصولات استاد عباس منش نتیجه میگیرن انقدر رشد میکنن و پیشرفت میکنن انقدر افکارشون تغییر میکنه اصلا اینجا کامنت هم نمیزارن فقط توی دلشون از خدا و استاد عباس منش که دستانی از طرف خداشون بوده تشکر میکنن – امیدوارم دوستانی که نیتجه میگیرن بیان اینجا کامنت بنویسن که با استفاده از این اموزشها چیکار کردن به چه موفقیت و دستاوردهایی رسیدن و خودش و رفتارشون رو چطور تغییر دادن نه اینکه بیان اینجا بنویسن که چی یاد گرفتن از این اموزشها یک سری جملات زیبا
خداوند رحمان رو شکر میکنم امید وارم همه دوستان توی این مسیر پایدار باقی بمونن شیطان میاد به من میگه خب تو از این اموزشها استفاده کردی کو موفقیتت چه دستاوردی داشتی پولدار شدی میاد نجوا میکنه میگه ولش بابا جواب نمیده
بعد من میگم نه بیماریم خوب شد – احساسم خوب شد تا این حد پیشرفت کردم اگه از این جلو تر هم پیش نرفتم برای اینکه من خوب اون تمرینهایی که استاد عباس منش داده رو خب تمرین نکردم – دوستان شاید باورتون نشه من کمی رو باورهای ثروت کار کردم – توی خیابان میرم انقدر ماشین های صفر کیلو متر که حتی پلاستیک روش هم کنده نشده جلوی من رژه میرن این اتفاقات گواه اینکه این محصولات جواب میده – من رفتم مصاحبه این فرد معرف رو دیدم که یک کارخانه کفش داشت برند هم بود یادم نمیاد ریس کدام کارخانه کفش و لباس های ورزشی بود که کارخانه برای خودش بود – میگه فرد میگفت دوستان من میان پیش من میگن ای فلانی روکود اقتصادی اومد مت فلان میشم فلان میشم – بعد اون فرد گفت من اصلا کاری ندارم که به این چیزا مردم کفش میخوان بچه ها کفش میخوان برای ورزشون اصلا من کاری ندارم مردم نیاز دارن – من خیلی محاحبه دیدم که صحبتهای استاد عباس منش رو تایید میکرد یک نفرشون به اصلا خیلی معرف و میلیاردر بود به زبان گفت که ثروت بیلون دلاری داشت به زبون گفت من افکارم رو تغییر دادم یعنی چی باورهاش رو تغییر داده من خیلی تحقیق کردم ذهنم خیلی مقاومت میکرد با این موضوع همه افراد ثروتمند یک خط فکری درست داشتند – الان هم به امید خدا میخوان به تک تک گفته های استاد عباس منش تمرینهاش عمل کنم به تک تکش چون اینطوری اگه بخوام پیش برم از این جلوتر پیش نمیرم
واقعا خداوند جوری انسان نعمت و هدایت میکنه به یک مسیر حتی اون شخص به عقلش هم نمیرسه شاید بقیه باور نکنن – بگن اخه چطوری ممکنه – خدا نگهدار دوستان امیدارم اقدام کنید و عمل کنید و تمرین کنید از الله هم که همیشه سپاس گذارم از استاد عباس منش که به من توحید رو یاد داد سپاس گذارم –
بسیار عالی و صادقانه بود. و راستش منم تو عزت نفس خیلی پیشرفت کردم و خیلی از کارهایی که استاد گفته رو انجام دادم و نتیجه هم گرفتم. مثلا قبلا حرف مردم برام مهم بود الان کمتر شده. قبلا دوس داشتم دور و برم افراد زیادی باشن ولی الان تو اکثر مواقع دوس دارم تنها باشم. الان کلاس هامو خیلی بهتر و باکیفیت تر برگزار میکنم و …
ولی تو بحث ثروت هنوز آنچنان پیشرفت نکردم و البته خداروشکر دارم رو خودم کار میکنم
سلام خدمت استاد و گروه تحقیقاتی عباس منش و همه دوستان
واقعا تعجب میکنم از نظرات یکسری از دوستان که اینقدر نسبت به زندگی خصوصی آقای عباس منش حساس شدن با انتقاد کردن یا تعریف
مگه آقای عباس منش نعوذبه الله خداست که توقع دارید با ما فرق داشته باشه ابشون هم مثل ما انسانه با باورهای خودش اگر ایشون نسبت به ازدواج باورش با خیلی ها فرق داره دلیل بر صددرصد درست یا غلط بودنش نیست این یک باوره ایشون با این باور زندگی خوبی داره و از زندگیشم راضیه همونطور که شاید خیلی ها با باوره ازدواج زندگی خوبی دارن و از زندگی و روابطشون راضی اند پس بجای کنکاش تو رندگی خصوصی دیگران سعی کنید بیشتر رو باورهایی که دوست دارید کارکنید.
این رو هم که همتون میدونید به هرچی باور داشته باشید به همون میرسید یکی باور داره ازدواج یعنی محدودیت، تنفر، دعوا، خیانت و جدایی و میگه دوتا دوست باشیم بهتره یکی دیگه باور داره ازدواج یعنی شروع یک مسیر ، عشق، لذت و زندگی
بجای کپی برداری از زندگی استاد و امثال ایشون سعی کنید با آموزشهایی که دیدید رو باورهاتون کارکنید
سلام سحرتون بخیر و شادی و ثروت
این فایل دگرگونم کرد و فوق العاده بود بی نهایت از استاد ممنونم خدایا سپاسگزارم
یه حسی بم گفت که باید اینارو بنویسم ساعت 6 صبح 6 آبان 97 است
وقتی شرایط استادو شنیدم حال عجیبی شدم پدر و مادر منم سالهاس جدا زندگی میکنن ولی حتی طلاق نگرفتن و سر همین موضوع من از خیلی ها حرف شنیدم چقدر منفی فکر کردم چقدر ناراحت شدم چقدر بم گفتن جهنمی هستین حرامه ووو
یا یکی از نزدیکانم دختری که دیگه دختر نیست زن شده محکوم به بدبختی و زجر کشیدنه و همش احساس گناه داره و آرزوی مرگ میکنه و خانوادش هم همشون از ترس مردم آبرو ووو زندگی براشون جهنم شده چرا چون ما منفی نگر هستیم چون ذهن های ما بسته است خیلی محدود فکر میکنیم
پزشکی قانونی زمان ازدواج آخه این چیزا یعنی چی جالبه که آزمایش پزشکی قانونی برای بررسی بکارت در آمریکا و کانادا جرم هست در ایران انجام میشه و یه چیز هادی به حساب میاد
واقعا چرا؟! فقط به خاطر یه مشت باید و نباید که برای خودمون ساختیم یا جامعه برای ما ساخته
زن و شوهرهایی که با هم زندگی میکنن ولی همدیگه رو تحمل میکنن و روابط پنهانی با افراد دیگه دارن اتفاقا همین چند روز پیش چند موردش رو دیدم مثلا بچه دارن به خاطر بچه طلاق نمیگیرن و با هم زندگی میکنن ولی روابط پنهانی هم دارن این طوری خوبه؟!!!! زندگی با دروغ و فریب و نیرنگ
یا دختر و پسرهایی که جون میکنن فقط خرج عروسی رو آماده کنن بعد 10 سال فراهم نشده و هنوز هم منتظر هستن چرا فقط واسه نگاه مردم فکر مردم آبرو عرف چی میگه و ده سال در رنج زندگی کردن و مثلا بعد کار به جایی میرسه که حامله میشن و مجبور میشن یه مراسم کوچیک بگیرن و برن سر خونه زندگیشون
ازدواج تو ایران مگه چیزی جز این شده
ولی با نگاه استاد هم وابستگی به وجود نمیاد و هم مجبور نیستی رنج و عذابی بکشی و هم به زور کنار کسی نیستی واسه تحمل کردن با هم نمیمونین تا هر زمان به هم علاقه داشتین با هم هستین برای با هم بودن باید هر دو نفر بخوان با هم باشن ولی برای جدا شدن فقط یک نفر بخواد کافیه جز این باشه با برده داری چه فرقی داره برده داریه نوین میشه مگه من یا طرف مقابل من منو خریده صاحب و مالک منه این دیدگاه چیزی جز شرکه
زمانی که قصه ی زندگی استادو شنیدم نمیدونم چرا ولی این طور حس کردم که خدا با ازدواج اول استاد عباس منش رو امتحان کرده و چون او ثابت کرده که به خدا ایمان داره خدا شرایط هزار برابر بهتر از قبل براش فراهم کرده و اون خانم فوق العاده رو در مسیر زندگیش قرار داده وقتی گوش میکردم داستان استاد رو احساس کردم این دقیقا مشابه آزمون ابراهیم و کشتن اسماعیل بود و استاد وابستگیهاشو کشت و به خدا رسید و دوباره اون آزمون برای گرفتن پسر اولش تکرار شد و باز هم زمانی که قرار بود پسر دومش پیش مادرش بره فکر میکنم بارها خدا ایمان قوی استاد عباس منش رو آزمون کرده و استاد فوق العاده ایمان واقعیشو ثابت کرده
به قول استاد ما باید دیدگاه و باورهامو راجع به خدا و قدرت و ثروت ووو تغییر بدیم و از نو همه چیز خودمونو بازبینی کنیم
چرا بسیاری زن و شوهرها در ایران سعی میکنن همدیگه رو کنترل کنن به هم وابسته هستن اون قدر که این شرک پنهان هست و از خدا دور شدن و ایمان در رفتارمون دیده نمیشه به جاش چشم و هم چشمی پز دادن فکر مردم آبرو مردم چی میگن اینا شده زندگی ما
من اطراف خودم را میگم به خاطر قبح داشتن و زشت بودن دوست دختر و دوست پسر چقدر جوان های ما صبح تا شب به خانوادشون دروغ میگن که با فلانی میرم بیروم و دروغ براشون مثل نقل و نبات شده و حتی اگر زمانی براشون مشکل پیش بیاد هم از ترس آبرو به خانواده نمیگن و پنهان میکنن و مشکلشون خیلی بزرگتر میشه و گاهی در مشکل غرق میشن و خیلی خانواده از فرزندان فاصله داره
کمی تفکر کنیم چرا ما این گونه شدیم
من حس میکنم استاد شبیه یک فردی هست که سالمه و در شهری زندگی میکنه که 99 درصد مردم بیماری اعیتاد به مواد مخدر دارن جالبه و جای حیرت داره که مردم آن شهر فکر میکنن اون فرد بیماره و به اون انگ میزنن که مشکل داره و باید بره درمان بشه ولی واقعا کی مشکل داره؟!
الان این ها تجربه ی خود من هست تو آرایش نمیکنی پس مشکل داری تو ابروتو برنمیداری پس مشکل داری تو فحش نمیدی پس مشکل داری تو دوست پسر یا روابط ناسالم نداری پس مشکل داری و بیمار هستی انقدر میگن که کم کم آدم باورش میشه آره دیگه این درسته و من اشتباه فکر میکنم
معلمی به شاگردانش گفت دو به اضافه ی دو پنج میشه و یکی از شاگردان گفت نه چهار میشه و معلم گفت نه همونی که من میگم درسته و حرف نباشه حالا داستان جامعه ی ماس
چقدر در مدرسه برای حل کردن از یه راه دیگه توبیخ شدیم و گفتن غلطه ووو
اندکی تفکر اندکی اندیشه اندکی تعقل اندکی آگاهی خدا جونم همه ی مارو از خواب غفلت بیدار کنو مارو آگاه کن حقیقت رو به ما بشناسون
و به قول قرآن که میگه جات نامناسبه هجرت کن و جالبه که همین چند دقیقه پیش از چند استاد بزرگ دنیا فایل دیدم که میگفتن رشد در هجرته
ما نیاز داریم که همه ی سبک زندگیمونو بررسی کنیم و ببینیم که دیدگاه طرز فکر رفتار ما شرک آلوده یا توحیدی؟! چقدر باورهای محدود کننده دست و پای ما رو بسته باید این زنجیزها رو باز کنیم
از نو ساختن خود هجرت درونی و هجرت بیرونی
خدایا ازت میخوام من دست تو در جهان باشم زبان تو پای تو خدایا ازت خودتو میخوام
به امید این که هممون زندگیمونو از نو بسازیم و جوری که دوست داریم با باورهای سالم
زمان اتمام 6/30 صبح
روزتون پر از یاد خدا
سلام خدمت استادعزیز وهمراهان گرامی ٫من خییییلی بانظرشماموافقم٫من درزندگی شخصی خودم هروقت باهمسرم بصورت دوستی زندگی کردیم همه چی عالی بوده،رابطه خوب،عشق بیشتر،تفاهم بیشتر،حتی رابطمون بافرزندانمون هم بهتربوده،، اماهروقت افتادیم توی دام ک همدیگروتغیربدیم و،، زندگی جهنم شده واسمون٫قبل اینکه ایناروبدونم این حس روداشتم،وقتی به همسرم گیرندادمو آزادگزاشتمش آرامش داشتیم٫٫ومن به این نتیجه رسیده بودم که (وبه نوعی به این قضیه ایمان دارم)که آزادی عشق بیشتری میاره٫چون خودم یه دخترم ودرخونواده ای بزرگ شدم که ازلحاظ مالی شرایط خوبی نداشتم اماآزادی کامل داشتم وهمیشه سالم وپاک بودموهیچوقت ازآزادیم سواستفاده نکردم،امادخترای زیادی رودردوران مجردیم میدیدم باوجودکنترل های سنگینی که ازطرف والدین میشدن بازم به مسیربدمیرفتند!!!!دوستان همفرکاسی عزیزهیچکس به هیچ عنوان نمیتونه کسی روکنترل کنه یابه زنجیرببنده که خطایی نکنه،این غیرممکنه!واینکارباعث میشه طرف مقابل حریص تربشه بیسترخیانت وخطابکنه!!!!!من خیلی وقته که این آزادی رودرازدواجمم دارم٫بااینکه مث همه رسماازدواج کردیموسندازدواج داریم ولی بنظرمن اون یه تیکه کاغذباعث خوشبختی یابدبختی وتعهدکسی نمیشه٫این باورهای طرفین هست که اوناروبه مسیری که میخان برن هدایت میکنه٫ این تجربه شخصی من بودکه خداروشکرهمیشه آزادی روداشتم وازش درست استفاده کردم٫ استادعزیزمن بادیدگاه شماخیلی موافقم٫ باآرزوی هدایت برای خودم وشماعزیزان
ممنون خانم رمضانی بابت این جملات زیبا ک از تجربه زندگی تون گفتید
ان شا الله همیشه شاد باشید
سلام استاد خوب ونازنین
چقدر من سورپرایز شدم از این فایل
باور میکنید نزدیک دویست تا فایل رایگان شما رو دیدم اما الان فهمیدم که شما ومریم جون با هم ازدواج نکردین.یعنی من انقدر تعجب کردم چون انقدر رابطه شما با هم صمیمی ودوستانه وعاشقانه هست که کلی از دیدگاههای سابق منو زیر سوال برد. البته شکر خدا انسانی هستم که مثل شما رابطه عتشقانه یک ساعته رو ترجیح میدم به یک عمر زناشویی خفت بار .من کسی هستم که واقعا تصمیم به ازدواج دارم ولی معتقدم که همه روابط دوستانه وعاشقانه مقدس هستن واصولا نوع رابطه زیاد مهم نیست بلکه میزان درک وتعهد طرفین به هم خیلی مهمتر هست.البته این درک منطق واستدلال خیلی خاصی هم نمیخواد چون اطرافمون بطور وحشتناکی پره از روابط زناشویی خفت بار و پر از ظلم وخیانت وحسادت وبدبینی و…..خلاصه نگم براتون که خودتون در جریان هستین.
حالا قضیه اینه که اگر این روابط بدون قفل وزنجیر بجای زندگی مشترک باشه چطور با دیدگاههای حامعه باید مواجه شد? اقوام ,والدین,نمیدونم ….
مگر اینکه واقعا ما هم مثل شما ره آمریکا واروپا گرفته وزندگی خودمونو بکنیم وبا کسی کاری نداشته باشیم.
اما باورهای من شاید هنوز ایراد داره که فکر میکنم همچین آدمی که تا این حد فهیم ومورد اعتماد باشه خیلی کمه.وتو ایران هم متاسفانه وضع بدتره چون خیلیها اگر قید وشرطی,نداشته باشن بعد از یکی دو ماه میزارن میرن ویا از وضعیت موجود سوء استفاده میکنن ویا اینکه تنوع طلب میشن نمیدونم والا چی بگم.
ولی من خودم به شخصه دوست دارم که نتنها ازدواج کنم بلکه ازدواج دائمی وسرشار از عشق ودوستی وصمیمیتی داشته باشم نه بخاطر مهر وامضایی که کردیم بلکه بخاطر عشق وآرامش نسبت به هم وشادی بیشتر.شایدم در آینده نظرم تغییر کنه, اما یه چیزی بهم میگه بخدا اصلا نوع وعنوان رابطه زیاد مهم نیست واون سطح درک وفهم وآزادی وارتعاش متقابله که مهمتره ومن این رو هم واقعا قبول دارم.
بهر حال با تمام وجود شما استاد عزیز ومیزان شجاعتتون در خود بودن رو تحسین میکنم همینطور مریم عزیز رو بخاطر تمام محاسن وخوبیهاش وشجاعتش در انتخاب زندگی آینده اش وتصمیم گیری در مورد زندگی خودش بدون توجه به نظر فامیل ودوستان وآشنایان.
استاد واقعا بهت تبریک میگم بخاطر این ایمان وشجاعت که رک وصریح تصمیم زندگیتو به همه اعلام میکنی واز احدی هم ابایی نداری که چی میگن وچی میشه چون معتقدی که زندگی تو فقط مربوط به خودته وخدا وبه هیچ کس دیگه ای هم مربوط نمیشه واز هیچ کسی هم ترسی نداری.واقعا آفرین
وقتی با خودم فکر میکنم میگم ببین این همه زندگی مشترک رو آیا عشق وصمیمیت وسادگی از سر وکول زندگیشون میباره?نه بخدا خیلی هم مشکل دارن دیگه از زندگیهای مشترکی که بیخ گوش من هستن نگم براتون که کلمه فاجعه جلوش کم میاره .اونم نه یکی دو تا تا دلت بخواد😣
دعا میکنم که خدای مهربون خودش گشایشی تو روابط زوجین قرار بده حالا تحت هر نام وعنوانی که هست که بفهمن بابا انسانها اصالتا الهی هستن وتمام روابط مقدس والهی هستن مخصوصا روابط عاشقانه خانمها وآقایون وخدا مودت ورحمت رو توی این روابط قرار داده نه چیز دیگه ای رو وباید اآدما انقدر برای خودشون وطرف مقابلشون احترام وارزش قائل باشن که قبل از اینکه کار به آزار وبدبینی و خیانت و کتک کاری و حتی کشت وکشتار برسه دست از این رابطه بردارن حالا هر اسمی که این رابطه میخواد داشته باشه.
انسانها مقدس هستن.
آزادی انسانها مقدس هست.
روابط بین انسانها الهی ومقدس هست.
هر انسانی حق داره جدای از اجبار خانواده وجامعه وزن یا شوهرش اونطور که دلش میخواد واحساسش میگه زندگی کنه چون خداوند راهبر احساسات الهی ماست.
خداوندا جامعه ای رو آرزو دارم که همه مردمش نسبت به خودشون ودیگران وطرف عشقیشون حرمت وتقدسی الهی قائل باشن.واقعا آرزوشو دارم واینکه هر کسی فارغ از قضاوت ودیدگاه دیگران زندگی خودش رو بسازه وتجربیات خودش رو داشته باشه وآزمون وخطاهای خودش رو پیش ببره البته با کمال احترام وعدم قضاوت نسبت به دیگران.
الهی آمییین
استاد جان بحث ثروت هم خیلی قشنگ بود اما این بار خواستم که توی بحث روابط متمرکز بشم وبحثهاتون مثل همیشه عالی وفوق العاده هست.
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است…
سلام به همگی
استاد جان اینکه ذهن شما از همون اول هم ثروت ساز بوده واقعن برام جالب و شگفت انگیز بود.
🎗نحوه ی پیشرفت شما از طریق مسیرهای مختلف اما مشابه یک راه تکاملی بوده و شما اولش دنبال پول و ثروت نبودید. بدلیل باورهای نادرستی که راجع به پول داشتید اما بعدش که با تضادها روبه رو شدید درخواست ثروتمند و پولدار شدن درشما شکل گرفت و بعد از طی کردن مسیرتکامل و سالها کار کردن روی موارد مختلف زندگیتون و البته باورهای ذهنی ثروت، دریچه ی ثروت رو باز کردید و درنهایت راهش رو پیداکردید…دست مریزاد استادعزیز ازصمیم قلبم تحسینتون میکنم👏🏻
🎗همه چیز نیاز به تکامل داره
ثروتمند شدن و پولدارشدن نیاز به تکامل داره
باورهای خوب ساختن برای ذهن نیاز به تکامل داره
رخ دادن نتایج خوب و مطلوب نیاز به تکامل داره
👈🏻حالا همین نتایج خوب طوریه که اگه کسی خودش با طی کردن تکامل بدستشون نیاورده باشه، هرررگز نمیتونه برای دیگران تاثیرگذارباشه! چون پشتوانه و ریشه ای وجود داره که با پایه و اساس ایمان منجر به نتایج تاثیرگذارمیشه..
🎗باورهای کمبود راجع به هررررچیزی به نظرم مخرب ترین باور برای دور شدن از ثروت و فراوانیه!
باوری که بقول شما انقدرررر بهمون گفته شده که نیاز به کارکردن بسیاااار زیااااد داره اگر که میخوایم ثروت به زندگیمون جاری بشه
اگر که میخوایم فراوانی و نعمت های زیاد خداوند رو درک کنیم و با چشم بصیرت ببینیمشون
اگر که میخوایم هدایت بشیم به سمت فراوانی ها و آدم های ثروتمند
🎗دیدگاهتون نسبت به محصولی که تموم شده بود و شما قصد سفارش داشتنش رو داشتید، واقعن عالی بود. اینکه شما نگفتید من بدشانسم باید این همه صبر کنم تا بدستم برسه! بلکه ارتباطش دادید با قانون و گفتید که میزان تقاضا بعلت فراوانی و ثروت زیادی که وجود داره چنین اتفاقی رخ داده!👏🏻
و من میدونم که برای داشتن چنین دیدگاهی و دیدن ثروت و فراوانی در همه چیز بااااید بتونم عااالی و مداوم روی خودم کارکنم
خدایا سپاسگزارم برای فراوانی هایی که وجود داره🌻
سپاسگزارم برای دنیایی که هر روووز داره پیشرفت میکنه🌻
سپاسگزارم برای نعمت های بیشماری که وجود داره🌻
سپاسگزارم برای پول و ثروت تمام نشدنی ای که وجود داره🌻
سپاسگزارم برای کسانی که با ایده هاشون هم به پیشرفت جهان کمک میکنن و هم به پیشرفت خودشون و پولدارشدنشون🌻
🎗ارتباطتون بامریم عزیز واااقعن قابل تحسین و ستایشه
رابطه ای که درعین زیبایی و عاشقانه و الهی بودنش رهاست و بدون وابستگی
رابطه ای که عشق دراون موج میزنه اما هیچ نگرانی ای برای از دست دادن طرف مقابل وجود نداره
رابطه ای که سرشار از عشقیه که به دور از اجباره
رابطه ای که دو طرف عاااشق هم هستن و هم فرکانس
رابطه ای که دوطرف به سبک شخصی خودشون زندگی میکنن و هیچکدوم چون وابستگی ندارن حاضر نمیشن که به خاطر دیگری از بعضی چیزابزنن و خودشون رو محدود کنن و تحمیل
رابطه ای که کااااملن دوستانه ست و خداگونه
استادجان مثال هایی که برای ازدواج و برنامه ی بلندمدت زدید واااقعن برام جالب و تاثیرگذاربود
👈🏻این هم یک روند تکاملی دیگست که شما بعد از روبه رو شدن باتضاد در رابطه ی اولتون خواسته ی رابطه ی خوب و حقیقی درشما شکل گرفت و با درست کردن باورهاتون هم فرکانسی خودتون یعنی مریم عزیز رو جذب کردید و رابطه ای رو ساختید که در هر لحظه از درکنار هم بودن لذت میبرید
🎗به شکلی که خودت میدونی درسته زندگی کن نه به شکلی که جامعه میگه.
🎗رابطه باید دوستانه باشه بدون هرگونه محدودیت و اجباری
خدایاشکرت که باگوش دادن این عایل متوجه شدم که باید باورهامو درست کنم تا بتونم عشقی پایدار و دوستانه و عاشقانه رو با فردی که قراره باهاش زندگی کنم داشته باشم🌸
خدایا شکرت که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی🌸
خدایا شکرت که فهمیدم عشق اجبار نیست و برعکس عشق یعنی آزادی و رهابودن🌸
خدایا شکرت که هر روز میتونم این فایل هارو گوش بدم و قوانینت رو بهتر و بیشتر درک کنم🌸
خدایا شکرت برای فراوانی ای که وجود داره🌸
خدایا شکرت برای ثروت زیادی که درجهان وجود داره🌸
خدایا شکرت برای تعداد ثروتمندانی که هر روز در حال افزایش هستن🌸
🎗امروز هدایت شدم به سایتی که هر ساله آمار جدیدی رو از ثروتمندان دنیا تهیه میکنه و طبق آمار درسال۲۰۲۰جف بزوس رتبه ی اول رو از آن خودش کرده بود با ثروتی حدود۱۶میلیارد دلار و بعدش بیل گیتس رتبه ی دوم رو در اختیار داشت👏🏻👏🏻
این مقاله برام خیلی قابل تحسین بود و از صمیم قلبم این افراد رو تحسین کردم چون میدونم وقتی که این آدمها ثروتمندمیشن به پیشرفت جهان و دیگران هم کمک کردن
خدایاشکرت شکرت شکرت🧡
استادجان ازتون متشکرم برای حرفای ناب و بینظیرتون
خیییلی دوستون دارم💚
درپناه قادر مطلق
سلام به همه اعضای سایت و آقای عباسمنش و سرکار خانم شایسته.
از دیروز تا بحال چندبار فایل۵ و توضیحات تکمیلی ش در فایل۶ مصاحبه با استاد را گوش کردم.
وقتی دیروز اولین بار فایل ۵رو گوش کردم مدام برمیگشتم عقب و دوباره پلی میکردم
آقای عباسمنش
میدانید، احساسم مثل کسی بود که با طناب محکم بسته شده و بشدت تلاش میکند که بتواند رهاشود و بناگهان و بدون اطلاع قبلی یکباره طنابها باز میشوند و میریزند.اولش آدم گیج است.نمیداند که واقعا رهایی رو حس میکند یا اینکه این فقط یه توهم وتصوراست.
آقای عباسمنش قبلاً در یکی از صحبتهای شما شنیده بودم که راجع به سبک هندی ها در ازدواج صحبت کردیداینکه قبل از ازدواج کسی نمیپرسد دلیلتان برای این انتخاب چیست ولی برای جدایی برعکس.
که البته همان موقع باخودم فکر کردم خوب در اجتماع خودمان هم در اکثریت مواقع این موضوع ملموس است.
ودیدگاهی از اوشو (اگر اشتباه نکنم)در صحبتهایتان آورده بودید که باید برعکس نظر بالا عمل کرد یعنی موقع ازدواج باید صد دلیل برای آن آورده بشود و در زمان جدایی فقط یک دلیل آنهم از جانب یکی از طرفین کافی است.
یادم هست آن موقع این نظربرایم خیلی جالب بود و وقتی از زبان فرد آگاهی عنوان میشد برایم جای فکر و تأمل داشت اما بعنوان یک تز جدید دراین دنیای تجدید شونده که هر روز نو میشود به آن نگاه میکردم.در واقع از دید من (لااقل در جامعه ما که منظورم عموم مردم جامعه است نه یک قشر مشخص)فقط در حد یک نظریه بود و حالا حالا ها برای اجرایی شدن کار داشت.
اما حالا که میبینم شما حتی از زمانی که در همین جامعه من زندگی میکردید این سبک رو در زندگیتون اجرا میکردید شوکه شدم.میدانید، از نظر من تاثیر یک حرف یا یک عمل بستگی زیادی به این دارد که از زبان چه کسی گفته بشود یا در رفتار چه کسی انجام و دیده بشود خوب، این حرف از زبان شما قبلاً من را شوکه کرده بود چه رسد به انجام آن.
با درست یا غلط بودن آن از جهت قوانین شرعی، حقوقی و…کاری ندارم چون عقیده دارم یک موضوع واحد ممکن است از دید من و باتوجه به آنچه خمیرمایه من تا امروز با آن شکل گرفته بسیار متفاوت از آنچیزی باشد که شما با فضای فکری،ذهنی،شخصیتی و…خود از آن برداشت میکنید.
اما فقط وفقط باین دلیل میخواهم نظرم رو (برای دل خودم)دراین فضای بسیار باز و پر از انرژی مثبت عنوان کنم که اون حس رهایی که قبلاً براتون عنوان کردم خیلی برام عمیقه.این حس سبکبالی و رهایی از قفسی که نه تنها در دنیای فیزیکی در آن اسیر شده بودم بلکه رهایی از قفس ثقیل ترو سنگینتری که براساس همین باورها در ذهن و افکارم اسیر دامش بودم.
من ۴۴ساله هستم.مادر ۳پسر ۲۳،۲۵ و۱۸ساله.
تک دختر خانواده م هستم.
چیزی که یادم هست اینه که درسن۱۴سالگیم مادرم برای من دعای باز شدن بخت میگرفت.شاید هم بدلیل نگرانیش ازین بود که یک دختر را در کنار۶پسر چطور به سلامت بزرگ کنم(این چیزی است که خودشون جدیدا عنوان میکنند اگرچه برادران م رو در همین سنین پایین وادار به ازدواج کردند طوری که خاطرم هست برادر بزرگم سالی که دیپلم گرفتند فرزند اولشون ۱.۵ ساله بود)تقریبا ۱۷ساله م بود که در خانه بخت!!! بودم.
همسرم با اینکه۲۵سال داشت اما به گفته امروز خودش خیلی خام و نپخته بود.خوب ما از دو قومیت متفاوت با دو دیدگاه مختلف هم بودیم.من ترک و همسرم فارس وهردو ساکن قم.
با وجود تمام مواردی که عرض کردم یکی یکدانه خانه پدری بودم وغیره از درس و تحصیل هیچ چیز (واقعا هیچ چیز)دیگری رو تجربه نکرده بودم و خوب بعد از خواندن چند جمله(نامفهوم برای من)یکباره از دنیای پاک و حتی میتوانم بگویم بچه گانه ای که در آن داشتم با خودم به تنهایی زندگی میکردم و لذت میبردم گویا من را به شکلی جادویی برداشتند و لباس یک خانم ۳۰-۴۰ ساله تنم کردند وشدم زن یک خانه.شدم عروس یک طایفه.شدم هم سر و هم بالین یک مرد.
تصورم از ازدواج این بود همینطور که با برادرانم رفیق هستم وبا هم دوستانه ورفاقتانه تعامل داریم، گپ و گفت میکنیم،از نکات علمی روز حرف میزنیم وتبادل نظر میکنیم و…
خوب، یک دوست ویک رفیق دیگر هم به جمع مان اضافه شده.
نمیخواهم بگویم چشم و گوش بسته بودم
نه..
من در آن زمان سال دوم بهیاری بودم
کلاسهای آناتومی و فیزیولوژی را پاس کرده بودم در موردنوع ارتباط همسران آگاه بودم اما زندگی را فراتر از فیزیک و جسم میدیدم
دنیا برایم فراتر و بسیار بسیار بزرگتر وعمیق تر بود از روابط فیزیکی، حرفهای زنانه و خاله زنکی،دور همی های زنانه برای به نمایش گذاشتن عروس جدید و به طبع آن حرف و حدیث های عروس و خواهرشوهری یا عروس و مادرشوهری یا دخالتهای مادرم در ریز مسائل زندگی شخصیم و ابراز نظر کردنهای تند وجبهه گیرهای شدید ایشان راجع به نوع نگاه وبرخوردهای عهدقجری خاندان شوهرم به مقوله عروس.
بهرحال من از روزگار خوشی که داشتم یکباره زن شدم.بخاطر اختلاف نظرهای شدید که تفاوت قومیتی آن را تشدید هم میکرد وبرای ایجاد ثبات در زندگی ما، خاندان همسرم ازمن بچه میخواستند و من هنوز دلخوش روزهای بچگی خودم بودم و من و همسرم به طبع اختلافات بیرونی دچار اختلاف شدید درون خانه بودیم.من فرزندی بدنیا آوردم.تحت شرایط بسیار نامطلوب نوزادان نارس بود با وزن۱۹۰۰گرم.ورود فرد جدید در خانه مان شرایط مالی را نامطلوب تر کرد و به همان نسبت اختلافات شدیدترشد.
دراین فاصله خانواده ها چندبار پای ماروهم به کلانتری وحتی دادگاه خانواده برای طلاق باز کرده بودند.قبل از تولد فرزندم چون من انتخاب کردم که بهتر است با همین مرد زندگی کنم تا با انگ طلاق برگردم پیش مادرم که اینبار قطعا دعای بخت برام نمیگرفت بلکه بی چون و چرا بخت را برای من حاضرمیکرد و دستم را در دستش میگذاشت همانطور که قبلاً کرده بودوبخاطر این تصمیم ۱۵سال تمام، تمام خانواده وفامیل طردم کردند.انصافا بجز مادرم کسی چیزی بزبان نیاورد اما از آنروز به بعد من حتی در کوچه و خیابان حتی از دور یک چهره آشنا ندیدم.
ومن ماندم یک همسر عصبی که بعدها معلوم شد جانباز موجی دوران جنگ است ومعضل خاندان همسرم که کمترین ش ۶ خواهر شوهر بود با دیدگاه های خاص راجع به عروس خانواده.
در طی این چندسال چندبار کارم به دادگاه و پای طلاق رسید.
بچه هام از نظر من با عقده های زیاد وحقارت های شدید بزرگ شدند
از نظر درسی بشدت ضربه خوردند
هرسه بشدت دچار اضطراب و عصبی هستند
پسر دومم چند بار در بیمارستان روان بستری شد
و مدام درگیر رابطه با دختران است و البته برعکس اکثریت موارد جامعه پسرم بخاطر حمایت و با امید تشکیل زندگی وارد رابطه میشود و بعد شدیداً شکست میخورد و بعد وارد فاز افسردگی و شکست عشقی میشود حتی در موارد اولی خود زنی میکرد بعد برای فراموش کردن رابطه قبلی وارد رابطه جدید میشود
که خوب، نتیجه نصیحت کردنها و گوشزد کردنها هم این شده که امروز کلا باخانواده دچار مشکل است.فقط شبها برای خواب به منزل میاد و روز ها اصلا درخانه نیست.
پسر بزرگم ازدواج کرد و خدارو شکر که واقعا عروسم دختر خوبی است و در واقع یک لطف و یک نعمت الهی در زندگی و خانواده ماست.
اما ازنظرمن پسرم هنوز به سن عقلی برای ازدواج نرسیده بود که به اینکار اقدام کرد.هنوز باخودش درگیر بود
هنوز خودش رو نشناخته بود واین مشکلات زیادی رو براشون ایجاد میکنه چون بسیار دچار استرس و عصبی هم هست مزید بر علت میشه اما من با عروسم آرام آرام حرف میزنم وسعی میکنم باورهاش رو به سمت خودباوری و تکیه بر توانایی های خودش بکشانم تا حداقل ایشون وقتی خواستند زیر یک سقف زندگی کنند بدونه کجای این دنیا ایستاده
واین که خیلی خیلی دوستش دارم.
اما باهم این تفاصیل
این پسرم درحال حاضر دانشجو است و همینطور الان صندوقدار یک فروشگاه زنجیره ای(فروشگاه جانبازان درقم) است
پسر کوچکم در بیمه آسیا روی نت ورک مارکتینگ و مجموعه سازی کارمیکند
من شغلم را با همه تهدیدها ادامه دادم
همسرم تاسوم ابتدایی تحصیل کرده بود همین امروز باهم ترم چهارم کاردانی مدیریت امور اداری هستیم
در قم شغل سلمانی داشت
امروز کارمنداستانداری است و دوسه سال دیگر به امید خدا بازنشسته میشود
من دوباره وارد جمع خانواده م شدم اما هرگز دیگه نمیتونم قاطی اون جمع باشم تمام تمرکزم رو گذاشتم روی پرورش خودم
اگر چه قبلاً روی بچهها م کار میکردم اما بعد فهمیدم که این هم اشتباهه باوجودیکه فرزندم جزیی جداشده از وجود من است اما بقول اساتید لزوما با من هم فرکانس نیست پس دیدم بهتر است که آزادی که خودم همواره در زندگیم در حسرتش بودم رو از جانب خودم به آنها بدهم.تجربیاتم رو در اختیارشان قرار میدم اما هیچ وقت برای هیچ کاری تحت فشارشون قرارنمیدم چون به این باور رسیدم که هر کسی مسیر خودش رو میرود و هیچ کس دیگری را نمیتواند وارد مدار دیگری کند مگر خود آن شخص بخواهد.
حالا که بصورت اجمالی باداستان زندگی من آشنا شدید بنظرتان اگرمن در ازدواجم شرایطی مثل شما داشتم تا امروز به چه موفقیتهایی میرسیدم.
حداقل از نظر تحصیلی.من چندبار کنکور دادم و در رشته های تاپی هم قبول شدم اما بخاطر سطح تحصیلات همسرم و مخالفت شدید خانواده همسرم ترجیح دادم از ادامه تحصیل منصرف بشوم وبرای فراهم شدن شرایط پیشرفت خودم تمام توانم رو روی بالا کشیدن همسرم بگذرام.که حتی یکبار مادر و خواهر همسرم به محل تحصیل من در مدرسه بهیاری آمده بودند وبا داد و فریاد خواستار بیرون کردن یک زن شوهر دارازجمع دختران چشم و گوش بسته شده بودند!!!(منظورشان من بودم که ۱۸-۱۷سالم بود)
پس فکرمیکنم این نوع زندگی که شما مطرح کردید خیلی بکارمن می آمد وباعث پیشرفت خودم ، فرزندانم وحتی همسرم میشد.
امروز عذاب وجدان شدید همسرم رو آزار میدهد و برای رهایی از آن و جبران مافات، کارهایی انجام میدهد که اکثرا ضرر بیشتری رو به زندگیمون میزنه.
باز هم عرض میکنم با شنیدن اجرایی بودن این نوع سبک زندگی پاک و باعشق احساس سبکبالی و رهایی میکنم اگر چه من اینکار رو انجام نخواهم داد اما از اینکه در جهان به این روش خوب هم میشود زندگی کرد و دیگرانی اسیر آنچه من اسیرش شدم نخواهند شد بسیار بسیار خوشحالم.
اما یک نکته راهم دلم میخواد عرض کنم.این شرایط اوکی رو از زبان شما(یک آقا)شنیدم.خیلی دلم میخواددرباره محاسن و معایب این روش از زبان یک خانم که مدتها اون رو تجربه کرده و بقولی با گوشت و پوستش احساسش کرده بشنوم.
آقای عباسمنش خوشحالم که من حرفهای کسی رو شنیده ام که قبلاً حرفی رو زد و بعد خودش به حرفاش عمل کرد.
ازشماممنونم.
و درباره این سبک از زندگی نظرم اینه که لزوما نیازی نیست همه افراد به این روش روبیاورند اما عادی ورایج شدنش هم میتواند به زندگی خیلی ها کمک کند.جلوی خیلی از بزهکاریهای بچه ها رو میگیرد.جلوی خیلی از خیانت ها رو در خانواده میگیرد. وحتی عشقها رو مستدام تر و واقعی تر میکند.
و در آخر سپاسگزار خداوند بلند مرتبه هستم که هر روز درهای جدیدی را بروی ما باز میکند و افقهای نویی را به ما نشان میدهد تا هرکدام مان باتوجه به شرایطمان بهترین راه را در زندگی هایمان انتخاب کنیم و بهره بیشتر و ژرفتری از لذات دنیا ببریم.
از خداوند متعال سپاسگزارم و همینطور ازشما بخاطر نشان دادن راهی نو درعین پاکی و صداقت و زیبایی در رابطه .
سلام سلام
مستقیم میرم سر اصل مطلب
استاد جان، من هم تصورم اینه باور فراوانی در من اصلا نهادینه نشده و این رو به وضوح احساس میکنم ،زمانی که به ترک شغلم فکر میکنم و ترس از اینکه شغل بهتری پیدا نکنم سراغم میاد یا ترس از تموم شدن پولم و حتی ترس از اینکه اگر مانند شما ازدواج سفید داشته باشم ایا بعد از جدایی باز هم انسان مناسب رو پیدا میکنم!؟ و اینها همه برمیگرده به باور فراوانی که در من بسیار ضعیفه و باید حسابی روش کار کنم،،، علی الخصوص که هنوز هم دوره ی عشق و مودت رو تهیه نکردم و این حرف شما راجب نوع رابطه تون برای من فقط شبیه یه تیتر بود که صحبت ها و منطق ها پشتش هست که با ذهن الان من و باورهای الان من و مداری که داخلش هستم، درک و پذیرشش سخته،، اما در همین حال حسی به من میگه که اگر اگاهیم رو بالاتر ببرم و باور فراوانی رو در خودم قوی کنم تمام این علامت سوال ها برای من حل میشه
کامنت های بچه ها رو مطالعه کردم و اکثرا از این صحبت کرده بودن که خانواده چی میشه، اگر جدایی در سنین بالا اتفاق بیفته ضربه اصلی رو خانم میخوره و ….. و تمام اینها بااینکه شک رو به دل من راه داد و کمی منو ترسوند اما با خودم گفتم بچه ها باور فراوانیشون هنوز جای کار داره که اگر این باور در ذهنشون نهادینه شده باشه میدونن که ادم مناسب بسیار زیاده ،، ادمی که همفکر و همدل اونها باشه بسیار زیاده و حتی در سنین بالا در صورت جدایی ، تنهایی اتفاق نمیفته،، چون فردی که به این درک و اگاهی رسیده باشه و بعد ازدواج سفید رو انتخاب کنه قطع به یقین بعد از جدایی هم انسانی مناسب تر سر راهش قرار میگیره و از مدار خوشبختی و سعادت خارج نمیشه
میدونم به زودی دوره عشق و مودت رو خریداری میکنم و باورهام در مورد عشق و دوستی بسیاررر زیبا و قدرتمند میشه