مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 20
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»247MB33 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»32MB33 دقیقه
استاد خوبم
ممنون که با شجاعت مطرح کردید واز لذت های رابطه جدیدتان گفتید..انشاالله هر روز از روز قبل شادتر و سر بلند تر باشید…می دونستید که این پایین کلی اشوب می شه از حرفاتون ولی باز هم گفتید…عالی بود… کسی که باید نکته رو بگیره ..گرفته…بقیه رو بیخیال.
(های فایو….. سید حسین عباسمنش بزرگ….با ارزوی سلامتی و سر بلندی همیشگی )
سلام استاد عزیز و دوستان گلم
خیلی خوشحالم که تونستم نکات لازم رو از این مصاحبه دریافت کنم
استاد سبک شخصی شما رو میپسندم ، اینکه بدون وابستگی دو طرف بتونن تصمیم به ادامه یا کات کردن بگیرن
و تا زمانی که نسبت به هم حس خوبی دارن ادامه بدن
استاد من عقیده دارم حتی بزرگترین افراد موفق هم همیشه نیاز به یادگیری دارند
هیچگاه هیچ شخصی نمیتونه راجع به ارتباط مادر و فرزندی حتی فرزند خودش هم قضاوت کنه ، شاید قضاوت شما و بیان این جمله که فرزندم نامزد مرا بیشتر از مادرش دوست دارد دل مادری را بیازاراد ، فکر نمیکنم دل ازردن جزء قوانین باشد ، قضاوت راجع به رابطه فرزند و مادر اصلا ربطی به اعتماد بنفس هم ندارد ربطی به هیچ قانون ندارد
بهتر است بگویید فرزند شما اینگونه تربیت شده و باورش بر اثر تکرار اینکه جدایی از مادر شما بسیار کار درستی بوده این باور را در ایشان شکل داده
خدا رو شکر میکنم که تعالیم شما بسیار برای من کارساز بوده و زندگی منو تغییر داده ، بارها در فایلهای مختلف از شما یاد گرفتم دیگران رو قضاوت نکنم از شما انتظار دارم رابطه فرزند خودتون و مادرشو قضاوت نکنید،حتی سعی کنید این ارتباط رو تقویت کنید، پیوند مادر و فرزند بینهایت در ارامش بزرگسالی فرزند موثر است
استاد عزیزم همیشه برای من همانند پیامبری هستید که راه درست زیستن را به من اموختید?????
ارزوی بهترینها را برای شما دارم دوستان عزیز
در پناه خدا شاد باشید.
استاد خوبم.مرد بزرگم چقد خوب میشه که نگاهم مثله شما شه.چقد آدم راحت میشه وقتی کسی و با توقع نخواد و رها زندگی کنه.آرزومه مثل شما شم.تمام سعی خودمو میکنم که زنجیر کسی نباشم.دوووستون دارم خیلی خیلی زیاد.نتیجه از شما خیلی خیلی گرفتم ولی فعلا ترجیح میدم تا بزرگیمو متجلی کردم در بعد وسیع درموردشون نگم..دیدتون عاااالیه.
سلام استاد خوبم.استاد خواهش میکنم بگین شب ها چه ساعتی میخوابید و صبح ها چه ساعتی بیدار میشین؟ و زمانی که ناراحت یا عصبی میشید به هر دلیلی تو اون تایم چیکار میکنید؟استاد مراقبه ی شما در طی روز چه جوری و تو چه مکان و چه مقداره؟خواهش میکنم جواب سوالامو بدین؟
خیلی خیلی دوستون دارم.سپاااس فراااووون
سلام به همه خانواده صمیمی عباس منش مخصوصا استاد عزیزمان
سالها به دنبال جواب سوالی بودم که اگر خداسرنوشت مارا نوشته پس ما عروسکهایی هستیم در دستان او و حتی به بهشت وجهنم رفتنمان هم در دست اوست.که همه از جواب آن مردد بودند و مشکوک به عدالت خدا.مامانم میگفت فکر کردن به کار خدا گناه است چون آدم دیوانه میشود.اما من باید جواب سوال را پیدا میکردم.بنابراین به سراغ قرآن رفتم و چون قانون را بلد نبودم جوابی نیافتم جز تو میتوانی هرچه که میخواهی داشته باشی چون خداوند بینهایت بزرگ و بخشنده است و اینکه همه انسانها چه خوب و چه بد بنده خدا هستند و خدا دوستشان دارد.پس اشک ریختم و گفتم من از خداوندم و خداوند مرا دوست دارد پس باور کردم خواسته بزرگ من دست یافتنی است.آن زمان همسری موافق با روحیات من شاد و خوش اخلاق میخواستم که برعکس خانواده سنتی ام مدرن باشد.مامانم میگفت فکر کردی شاهزاده ای با اسب سفید میآید نه این مال تو فیلمهاست.و من در دلم می گفتم خدا بزرگتر از آن است.بعد از یکسال ناامید به یکی از خواستگارها جواب مثبت دادم اما در کمال ناباوری او خودش کنار کشید و باهمه غرهای مامانم من خوشحال و مسمم منتظر شاهزاده ام بودم و از خدا میخواستم.اما خبری نشد چون من چسبیده بودم و باورم ضعیف بود و گاهی حتی به حرف مامانم باور داشتم.تا یک روز گفتم خدا من خسته شدم خودت هرجور میدانی درستش کن. ادامه دادن این راه برایم سخت شده.فردای اون روز همسرم به خواستگاری من آمد من نمی دانستم که او چقدر به من نزدیک است.یکماه بعد ما زن و شوهر بودیم و او تمام آنچه بود که من آرزو میکردم.البته هرکس اخلاقیات خودش را دارد دقیقا مچ بودن هم دوست نداشتم.او گاهی باید کشف میشد و گاهی همان بود که میخواستم.ومن دانستم سرنوشت من دست خودم است.بعد گفتم خدایا چرا یکی را میدهی گنج در گنج یکی را میدهی نان گندم به صد رنج؟بازهم جواب به سمت من امد خواهرم استاد را به من معرفی کرد.و من تازه خدای یگانه را که همه چیز اوست و او همه چیز است را یافتم.تازه یاد گرفتم یکتاپرستی و ایمان و عدالت خدا را. آنچنان ایمانم هر روز قوی تر میشود که گاهی احساس میکنم در آسمانها سبک بال پرواز میکنم.این اصل زندگیست.خدارا سپاسگزارم مرا هدایت کرد و همچنین استاد عزیزم را به من نشان داد تا همه عذاب وجدان و ناراحتی را دور بریزم و احساسات خوب را تجربه کنم.
حال سوال من از استاد این است:چه زمانهایی ناامید شدید و برای اینکه ایمانتان را حفظ کنید و راهتان را ادامه دهید چه باوری ساختید؟زیرا که من باور دارم ناامیدی خود شیطان است.
سپاسگزارم از لطف و توجه تان.در پناه خداوند یکتا سالم و شاد و موفق باشید.
به نام خدا
سلام و درود بر استاد گرامی
من مدتهاست آموزه های شما را دنبال می کنم و تا کنون بسیار بهره برده ام و واقعا زندگی من رو متحول کرده است و بسیار سپاسگزار شما و پروردگارم هستم. چندی پیش سمینار پارادایم شیفت رو از باب پراکتور دیدم به مدت 14 ساعت. با پیش زمینه ای که از آموزه های شما داشتم و با مثالی که در این سمینار با آن روبرو شدم کلا خط بطلان بر همه افکار و عقایدم کشیده شد. اما نسبت به قبل، بسیار احساس آرامش و آزادی و عشق و نزدیکی به خدا می کنم. به این صورت که لحظه ای از یاد خدا غافل نیستم و عاشقانه داریم با هم زندگی می کنیم.
و اما مثال این بود، باب پراکتور گفت ما همه توسط اجداد و پدر و مادرها و محیط پیرامونمون برنامه نویسی شدیم. وقتی من با همسرم نامزد کردم یک روز از بازار رد میشدیم و هوس شلغم کردم. به همسرم گفت وایستا شلغم بخریم. او وحشت زده گفت میخوای ریشه شلغم رو بخوری؟ ما اینها رو میدیم به خوکها و قسمت سبز شلغم رو می خوریم. من هم گفتم: ما هم قسمت سبز شلغم رو میدیم به خوکها و ریشه ی شلغم رو می خوریم. پس باید در اجداد من بگردیم ببینیم چه کسی اولین بار ریشه ی شلغم رو خورده است؟ و در اجداد همسرم بگردیم ببینیم چه کسی برای اولین بار قسمت سبز شلغم رو خورده است؟
این مثال خیلی ذهن منو درگیر خودش کرده است. در حالیکه من شخصی بسیار مذهبی بودم و تا الان که 43 سال عمر از خدا گرفتم، دونه دونه احکام اسلامی رو رعایت می کردم.
پس با توجه به این مثال باید ببینیم که چه کسی برای اولین بار گفته باید زنها از جلوی دست و مردها از پشت دست وضو بگیرن؟ چه کسی نحوه ی غسل کردن و تیمم رو تعیین کرده است؟ چه کسی نحوه نماز خواندن به این صورت را که ما داریم می خوانیم را تعیین کرده است؟ و سایر اعمال و افکار وعقاید دیگر. در صورتیکه در قرآن نیامده است. چه کسی برای اولین بار گفته شما عقلتون نمیکشه و باید مرجع تقلید داشته باشی و از اون پیروی کنی؟ از طرفی وقتی من یک حرفی رو به خواهرم میگم، هزار جور میچرخه و به گوش برادرم و یا مادرم میرسد. پس چگونه داستانهایی را که از هزار و سیصد سال پیش رو برای ما گفتن رو ما باور کردیم؟
در کتاب گفتگو با خدا، دونالد ( نویسنده کتاب) از خدا می پرسد که مذهب واقعی چیست و با باید به چی عمل کنیم؟ خداوند در پاسخ گفته است: من تو را آزاد آفریدم، پس نیازی نیست از کسی تقلید کنی. هر چه که به تو احساس خوب میده رو دنبال کن و اون رو انجام بده.
در ضمن من هر روز از خدا طلب هدایت می کنم و ازش میخوام که آنچه را که حقیقت است رو بفهمم. و فکر می کنم اینها در جواب اون طلب هدایته باشه.
در انتها برای هممون طلب خیر و برکت و هدایت می کنم. پیوسته دلامون آکنده از آرامش و عشق و اطمینان و شادی باشه. آمین
( لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا )
الأحزاب (21) Al-Ahzaab
یقیناً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است، برای آنان که به خدا و روز آخرت امید دارند، و خدا را بسیار یاد می کنند.
( وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ )
التغابن (12) At-Taghaabun
الله را اطاعت کنید، و رسول الله را اطاعت کنید، پس اگر روی بگردانید، (بدانید که) بر فرستاده ما وظیفهای جز ابلاغ آشکار نیست.
درسته نیاز به تقید نیست ولی نیاز به الگو و سرمشق طبق کلام الهی هست و رسول خدا بهترین الگو می باشد
ازدواج تشکیل خانواده و فرزند آوری هم جزء سنت رسول است.
سلام استاد عزیز من یکی از اعضا 12 قدمی هستم چیزی که من از جلسات درک میکنم تمرکز کاملا بر نواقص بدبختی نکات منفی ولی برام جالب که شما همچین نظری ندارین و مطابق با اصول و آموزه های خودتون میدونین جلسات رو خواهش میکنم منو راهنمایی کنید و بگید چطور میشه نگرش تو جلسات رو مطابقت داد با آموزه های شما
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانی که با خواندن دیدگاه شون هر روز به درک خداوند ، به عشق ورزیدن ، به محبت و به ارزش انسان بودنم و شناخت بیشتر قوانین زندگی نزدیک میشم و انرژی می گیریم، جمع بسیار زیبایی داریم و این سایت سرشار از فرکانس عشق ، انسانیت و خداوند هست.
دوستان مهربانم من تصور می کنم قوانین جهان هستی پیچیدگی نداره ، خدایی که این جهان رو آفریده در عین زیبایی و سادگی آن رو خلق کرده و مبحث روابط هم از این امر مستثنی نیست. عزیزانم جهان هستی هرگز روابط بین افراد رو درک نمی کنه روابط فامیلی برای کائنات تعریف نشده است و برای جهان تفاوتی داره که ما با چه کسی زندگی می کنیم و چه نسبتی با همدیگه داریم جهان تنها به فرکانسها، احساسات و باورهای ما پاسخ میده ، نظراتی که هر کدام از ما مطرح می کنیم کاملا درسته زیرا واقعیت هر کسی رو باورهای خودش می سازه ، اگر کسی اعتقاد داره که من با ازدواج کردن می تونم خوشبخت بشم و زندگیم متعهدانه تر پیش میره و طبق باور فراوانی هستند افرادی زیادی نسبت به رابطه دیدگاه مناسب و هماهنگ با من رو دارند و اگر وارد مسیر ازدواج با من بشند میتونیم جدای از وابستگی و محروم شدن از لذت های زندگی با همدیگه زندگی عاشقانه و سرشار از مهر و محبت رو تجربه کنیم بنابراین نتیجه این باور زیبا و توحیدی رو خواهند دید، خداوند هیچ حسی ، هیچ نعمتی و هیچ موجودی رو بی علت نیافریده و او از همه چیز نسبت به ما آگاه تر و داناتر هست.
در این میان ممکن هست بعضی افراد اعتقاد داشته باشند که ازدواج کردن صحیح نیست و امکان داره باعث ایجاد وابستگی و ایجاد توقع در طرف مقابل بشه و چون باور دارند جهان به این باور آنها هم پاسخ میده ، چون حسشون و باورشون نسبت به مساله ازدواج اینگونه هست و باز هم جهان متوجه نمی شه که این شخص دقیقا همسر اون شخص هست یا نامزد و یا هر کسی دیگه ، جهان فرکانس میگیره و پاسخ فرکانس رو میده.
در کل آن احساسی که شما در رابطه تجربه می کنید زندگی شما رو شکل میده و استاد این حس زیبا رو با شخص مورد نظرشون تجربه می کنند و زندگیشون سرشار از آرامش ، عشق و محبت هست و رابطه بسیار موفقی رو دارند، همانطور که در فایل عشق و مودت گفتند واقعیت زندگی هر کسی رو خودش تعریف می کنه بنابراین نظرات رو بخونید ، حرفها رو گوش کنید و در درون خودتون به یک جمع بندی مناسب برسید، چه باوری شما رو به خوشبختی و تجربه های زیباتر میرسونه؟ جواب هر چیز هست به باورهاتون احترام بگذارید ، براشون ارزش قایل بشید ، در موردشون فکر کنید و بهترین باور رو انتخاب و روش کار کنید و مسیر رو با توکل به خداوند ادامه بدید.
تمام چیزی که شما در طول زندگی می بینید ، می خونید ، می شنوید و احساس می کنید همگی هدایتهای خداوند هست که طبق اونها به انتخاب های مناسبتری دست پیدا کنید، اگر در هر چیز حتی پیدا کردن کسی که می تونه عاشقانه و به دور از وابستگی با شما زندگی کنه باور فراوانی ، باورهای توحیدی و باور لیاقت رو در خودتون ایجاد کنید به زندگی که لایقش هستید می رسید ، فراموش نکنید عضو اصلی این سایت خداوند هست و هدایتش ، محبت بی انتهاش و عشقش در وجود تک تک ما بدون ذره ای تبعیض جاریست.
از بودن با شما بی اندازه خوشحالم و از استاد مهربونم که همیشه بی منت و صادقانه همه ما رو راهنمایی می کنند و با هر فایلشون حضور خداوند رو در قلبمون روشنتر می کنند بی نهایت سپاسگزارم. یا حق
سلام استاد عزیزم
من تازه فایل مصاحبه جلسه پنجمو گوش کردم ..
استاد دیدگاهتون راجب باور فراوانی خیلی عالی و کمک کننده بود یاد گرفتم که در همه جوانب سعی کنم به فراوانی توجه کنم و تایید کنم ..
اما در مورد روابط استاد خیلییی دیدگاهتون جالب بود،میدونید فکر میکنم شاید کسایی که تو این فرکانس نباشن خوب درکش نکنن ولی من دقیقا معنی تک تک حرفاتونو متوجه میشدم،شاید این دیدگاه خیلی مخالف داشته باشه،ولی منم معنی عشق واقعی رو همینجوری متوجه شدم..استاد من الان 8 ساله که با آقایی نامزدم،روز اولی که میخواستیم با هم ارتباط برقرار کنیم ایشون به من گفت من آدمی نیستم که اهل ازدواج باشم،اونروز خیلی به من برخورد حس کردم داره بهم بی احترامی میکنه،چون فک میکردم با هر کس بخوام وارد رابطه ای بشم باید حتما باهاش ازدواج کنم..و معیار اصلی،یا کلید اصلی ورود به رابطه برای من این بود که طرف منو برای ازدواج بخواد..من قبل نامزدم با کسی در ارتباط بودم که همون روزای اول گفت واسه ازدواجه و بیشتر که پیش میرفت من به ایشون وابسته میشدم و به مرور متوجه شدم که قصد اصلیش ازدواج نبوده..و سریع بخاطر همین موضوع رابطمو تموم کردم..ولی وقتی با نامزدم آشنا شدیم و روز اول اینو گفت یه حسی ته دلم گفت ببین این از همین الان داره میگه فقط دوستیم..پس حرفش درسته و نمیخواد سر کارت بذاره.همین حرفش یعنی اینکه صداقت داره..تو کامنتایی که تو دوره جهانبینی نوشتم گفتم که بخاطر محبتهایی که ایشون به من میکرد من خیلی وابسته شده بودم،و ایشون دقیقا همون فردی بود که من میخواستم دقیق همون معیارها که میخواستم،با محبت،وفادار..و جالبه هر کی ایشونو میدید اون موقع خیلی راجبش قضاوت اشتباه میکرد،استاد خیلیا بهم گفتن این رابطت اشتباهه،خیلیا..و منم تحت تاثیر حرفای اونا و البته وابستگی شدیدم یه مدت رابطم با ایشون بهم خورد،اون موقع ها من از قانون چیزی نمیدونستم ،(توضیحات کاملشم که تو فایل جهانبینی نوشتم)یادمه همیشه نامزدم میگفت به حرف کسی توجه نکن،قوی باش،تو رابطت فقط بفکر خودتو طرف مقابلت باش،ارزشهاتو زیرپا نذار..ولی من نمیفهمیدم،و خیلی چیزارو با آزمون و خطا فهمیدم بخاطر همین یه روزایی خیلی سختی کشیدم..یعنی خودم فهمیدم که نباید وابسته باشم ،و کم کم از قید وابستگی رها شدم واسه خودم بیشتر وقت میذاشتم ،عاشق خودم شدم،استاد حتی من اوایل تو سایت یه سوال مطرح کردم اینکه چجوری میتونم کاری کنم کسی که دوسش دارم ازم خاستگاری کنه ؟؟الان میفهمم اون موقع هم با اینکه حس میکردم وابسته نیستم وابسته بودم ولی از دو سالی که با شما آشنا شدم دیدگاهم راجب خیلی مسائل فرق کرده،من جمله همین رابطه..تو این دو سال انقد رابطه ما عالی شده که حد نداره،هنوزم برای خیلیا غیرقابل درکه،ما به هم اعتماد داریم،ما همدیگه رو دوست داریم،تو مسائل مختلف مشورت میکنیم،حتی مث دو تا دوست خوب با هم سفر میریم،ولی وابستگی وجود نداره و دقیقا از زمانیکه من خودمو رها کردم از این وابستگی رابطه خیلی بهتر شد..حتی چهل روز بود که ایشون جایی بود که خیلی کم میتونست به من زنگ بزنه ولی من نگران نبودم،چون فک میکنم تو رابطه ما غیر از من و ایشون نفر اولی وجودداره که اون خداست..انقد راحت کارامونو راه میندازه و باهامون دوسته،که واقعا حسش میکنیم..حتی چند وقت پیش داشتیم صحبت میکردیم که اگه به هر علتی این رابطه تموم شه ما چقدر از این مدتی که با هم بودیم خوشحالیم،چقدر از هم درس یاد گرفتیم،چقدر با هم بزرگ شدیم ،الان هر کدوم با وجوددنیای قشنگی که با هم داریم یه دنیای مستقل هم برای خودمون داریم،فارغ از حرف مردم و جامعه..و این یعنی عشق واقعی و این یعنی زندگی..اینکه چجور قضاوت میشیم اهمیت نداره مهم دنیای خودمونه …مهم اینه که خودمون راضی هستیم و استاد من وقتی این فایلو گوش کردم فهمیدم اون ندایی که روز اول بهم گفت این رابطه عالی میشه یه ندای واقعی بود،از طرف خداوند..با اینکه با آزمون و خطا خیلی چیزارو فهمیدم ولی ارزش این رابطه قشنگو داشت نمیدونم بگم دوست،نامزد،همسر…مهم تعهد قلبی هست به نظرم..نمیگم ازدواج بده نه،خیلیا ازدواج کردن و موفق بودن شاید خودمم یه روز با ایشون ازدواج کنم شاید نه،خیلیام هستن ازدواج نکردن ولی به رابطه ای که دارن متعهدن..خیلیا هستن ازدواج کردن ولی تعهد ندارن..
ولی از همه اینها مهمتر اون احساس آرامش و تعهد قلبیه …فارغ از تمام کاغذ بازیاش و تشریفاتش…
رابطه خوب یعنی که با کسی باشی که کنارش خودت باشی،خودواقعیت …چهرت ،اخلاقت..یعنی نترسی از نبودش و فقط تو لحظه باهاش زندگی کنی و حالت خوب باشه
رابطه خوب یعنی نخوای تغییرش بدی،بپذیریش و رو نکات مثبتش تمرکز کنی
رابطه خوب یعنی انقد تعهد قلبیت قوی باشه که جز خودت و اون فقط خدا رو تو رابطتون ببینی
رابطه خوب یعنی آرااامش …چه روی کاغذ چه خارج از کاغذ میتونه هر دوش باشه..
استاد عزیزم مختارین که نطر منو تایید کنید یا نکنین ،خیلی مواقع میترسیدم از قضاوت دوستانی که تو سایت بودن،بعضی جاها مینوشتم همسرم،بعضی جاها نوشتم نامزدم..ولی الان میگم دوست..یه دوست واقعی.که ارزشش خیلی از این اسمها فراتره..و من خدا رو شاااااااکرم هزاران بار که اول ایشون رو وارد زندگیم کرد و دوم بخاطر اینکه بهم یاد داد به تنها کسی که باید وابسته باشم خودشه و اگه من محبتی میگیرم و دریافت میکنم تنها منشاش اونه،،خدای منه که داره بهم محبت میکنه…خدااایا شکرررت استاد ممنونم که انقد صریح برامون حرف میزنید و جواب سوالاتمونو میدین ..واقعا اینکه حرفاتون به دل میشینه بخاطر ایمانیه که پشت این حرفها نهفتست..دوستتون دارم و براتون شادی و سلامتی و ثروت رو میخوام
سلام وممنون دوست عزیز
ازدیدگاهتون استفاده کردیم
سلام جناب مرادی ..ممنونم و سپاسگزار ..
زندگیتون سرشار از آرامش الهی…
سلاممممممممم به دوست همیشه خوبم مرجان خانم
اصلا هر وقت نظراتتون میخونم کلی لذت میبرم
من هنوز نظرات جدیدتون از صفحه 237 به بعد نخوندم ولی دیشب یه الهامی بهم شد که قبل از اینکه باورهای فراوانی حلسات ثروت بگم یه بحثی در مورد تمرکز که استاد توی دوره راهنمای عملی به رویاها گفته بود رو بهتون بگم ، نمیدونم چرا ؟ فقط الهامم شد و حسش خوب که براتون همینجا قرار میدم
قبلش در مورد همین پیامتون میخوام بگم که چقدر عالی بود
چه دوست یا نامزد خوش فکری دارید ، قبلا هم گفته بودم شما همجنس بودید که همدیگر رو جذب کردید و چه انسانهای بزرگی هستید
اتفاقا مرجان خانم وقتی استاد این فایل قرار داد و دیدم اینقدر ذوق کردم و اینقدر خوشحال شده بودم که نمیدونم چی بگم چون منم با تضادهایی که تو رابطه دوستی به خانمی خورده بودم برام خیلی واضح شد که این شکل رابطه رو داشته باشم ولی نمیدونستم با قوانین یکی هست یا نه ولی وقتی استاد سبک شخصی رابطه شون گفت خیلی لذت بردم که آره میشه و استاد دقیقا همون شکلی داره زندگی میکنه که البته الان توضیحات جلسه 8 دوره جهان بینی توحیدی 1 خوندم دیدم دقیقا همون مبحث برای من اتفااق افتاده در مورد رابطه استاد و من برای دیگه یقین شد که میشه .
البته به قول شما به این معنا نیست که ازدواج نکنیم یا کنیم فرقی نیست بحث اصلی اون آزادی و تعهد و عدم وابستگی هست که هرکسی حالا طبق سبک خودش عمل میکنه.
واقعا ممنونم از پیامتون که گفتید و باعث شد باورم در مورد انجام این موضوع قویتر بشه مرسسی
و اما خلاصه و نکات جلسه 4 دوره راهنمای عملی به رویاها
موضوع : تمرکز
قدرت تمرکز
ببین ما فقط یکبار به این دنیا میایم و اصلا هم نمیدونیم تا کِی زنده هستیم ، ممکنه همین یک دقیقه دیگه هم نباشیم و… خب حالا که ما اینقدر فرصت کوتاهی داریم باید به سبک خودمون زندگی کنیم و برای خودمون زندگی کنیم باید این فرصت بسیار مهم و کوتاه با معنی به سر ببریم ، هدفمند ، خلاقانه ، با اهمیت. متفاوت و من میگم میخوام که نشانه ایی از خودم در دنیا به جا بذارم که تا زمانی که بشریت وجود داره ازش استفاده کنه و الگو قرار بده. حالا این دنیا یک سری قوانین داره که من فقط میخوام از یکیش بگم. ( تا اینجاش حرفای خودم بود ، از اینجا به بعد صحبتهای استاد)
اگر نمیخوای یه آدم معمولی باشی توی کار خودت و میخوای که بهترین باشی توی جهان(البته این قضیه بهترین بودن که میدونی استاد توی دوره جهان بینی و فایل رایگان توضیح داده و هدفش هم در اینجا این بوده اونایی که عزت نفس پایین دارن ونمیتونن خودشون نفر اول ببین اینجوری اول براشون باورپذیر باشه که میشه و اعتماد به نفسشون رشد کنه ) ، باید برای بهترین بودن تمام وجودت بذاری روی اون کار ، تمام وجودت . باید همه چیز تعطیل کنی و فقط روی اون کارت تمرکز کنی اگر میخوای بشی استیون هاوکینگ ، اگر میخوای بشی آلبرت انیشتین ، اگه میخوای بشی رافائل نادال ، اگر میخوای بشی دیکاپریو ، اگر میخوای بشی مایکل جکسون ، اگر میخوای بشی مایکل جردن ، اگر میخوای هرکسی توی جهان بشی که آدم موفقی بوده باید بدونی رمز موفقیت ، ایجاد باورهای درست و تمام وجود روی یک حوزه خاص و تمام قدرت روی حوزه خاص کار کردنِ یعنی هیچ چیز دیگه ایی نیست ، باید تصمیم بگیری ، تصمیمات سخت بگیری ، تصمیمات سخت یعنی دوستان رها کرن ، یعنی تلویزیون خاموش کردن ، یعنی یک سری علائقی که وقت تلف میکنه رو رها کردن ، یعنی شب تا صبح بیدار موندن یعنی صبح تا شب کار کردن یعنی قید اون حقوق و کار و درآمد زدن و تمرکز کردن روی کاری که میخوای ، مثلا وارد یک کاری میشم میگی میام حالا کار کنم و یک آدمی بشم مثل هزاران آدم دیگه ایی که دارن کار میکنند ، کم و بیش یک کارایی میکنند میگم نه من میخوام نفر اول جهان باشم توی اون حوزه ، اگر میخواستم نفر اول جهان باشم باید مثل یک نفر اول جهان برخورد کنم با این موضوع ، باید مثل نفر اول جهان متمرکز بشم .
پس موضوع کمبود زمان نیست ، کسی که میگه وقت ندارم به این معناست که الویت هاش مشخص نیست وگرنه ما همیشه برای الویتهامون وقت داریم ولی وقتی الویتهامون همه چیز با همه خب معلومه وقت نمیاریم ، چطور رئیس جمهورهای دنیا و رهبران دنیا وقت کم نمیارن یا دانشمندان بزرگ دارن کاراشون انجام میدن و نمیگن ما وقت کم آوردیم. الویت هات باید مشخص باشه ، خواسته هات باید مشخص باشن ، باید بهای رسیدن به اهدافت بپردازی ، به نسیت هر هدف هر خواسته باید بها بدی براش ، اگر هدف بزرگیه باید بهای متناسب با همون بزرگ بپردازی و یکی از اونا بهاش همین تمرکزه
مثلا میخوای مرغداری بزنی ، تو تمام وجودت بذار روی یادگیری مرغداری بخدا توی 3 ماه به اندازه کسی که 20 سال داره کار میکنه چیزی یاد میگیری و میفهمیش و درکش میکنی و میتونی موفق باشی توش ، 3 ماه در مورد تمام موارد مطالعه کن از 100 ها کتاب تا سایتها و صدتا مرغداری برو صحبت کن ، مصاحبه کن ، بررسی کن ، فکر کن ، ببین چه ایده هایی بهت الهام میشه ، ببین دستان خدا چجوری کارهارو برات انجام میده وقتی تو اینجوری متعهد میشی و اینجوری کارهارو انجام میدی.
قانون تمرکز یکی از قوانین جهان هستش.
مثلا توی حوزه نقاشی اگر قراره با عشق واردش بشم تمرکزش میشه شب تا صبح و صبح تا شب داشتم توش کار میکردم. تمام ایده هارو کار میکردم ، به هر تصویری که نگاه میکردم داشتم نقاشیش میکردم که آقا الان این سایه رو کجا بزنم ، نور از کجا بهش بدم ، این قسمت با چی بکشم ، این رنگ چجوری انتخاب کنم که بشینه جاش ، تست میکردم ، هزارن هزار نقاشی میکشیدم و پاره میکردم و از اول و از اول و از اول دباره و دوباره تا طراحی یاد بگیرم تا رنگ روغن یاد گیرم تا دستم سفت بشه
داستان اینه آدما اون تمرکز لازم نمیذارن ، چرا نمیذارن ؟؟؟ چون باور ندارند که جواب بدهد یا چون یاد نگرفته اند که ذهنشون کنترل کنند ، یاد نگرفتند آشغالهارو بریزن از تو ذهنشون بیرون ، جرئتش ندارن یک سری چیزهارو بریزن بیرون ، جرئتش ندارن که یک سری کارهارو انجام بدن جرئت میخواد ، اگر واقعا میبینی درس بدردت نمیخوره و میری دانشگاه و خودت میدونی داری وقت تلف میکنی و میدونی اون درس فقط برای مدرک میخوای و اون مدرک بدرد کار دولتی میخوره و تو هم نمیخوای بری کار دولتی لحظه ایی درنگ نکن که کنسلش کنی.
هرکجا توزندگی ، هرکجا به این نتیجه رسیدم که آقا مسیری که دارم میرم وقتمو داره تلف میکنه ، تاثیری برام نداره و به این یقین رسیدم همونجا و همون لحظه کاتش کردم حتی هرچقدر هم جلو رفته باشم اگر حتی 99/99 درصد کامل شده بود همونجا کاتش میکردم و میگفتم نه دیگه یک دهم درصد وقت گذاشتن برای این من از هدفم اصلیم دور میکنه .
اگر روی کارت تمرکز نداری یک مسیری که میشه توی یک ماه رفت توی ده ها سال باید بری ، خیلی از افراد دیدم مثلا توی خوانندگی میگه من 20 یا 30 سال دارم کار میکنم ولی میبینی هیچ نتیجه خاصی نگرفته حالا یک نفر دیگه میاد یکسال خوانندگی کار میکنه میشه یک خواننده خیلی خیلی مطرح یا از طرف میپرسی چند سال این کار انجام میدی ، میگه من 20 سال سابقه کار دارم ولی به اندازه یک آدمی که 6 ماه با تمرکز یا 3 ماه با تمرکز کار کرده چیزی یاد نگرفته و پیشرفت نکرده.
یک مصاحبه بود با مایکل جردن که پرسیدن چطور شدی مایکل جردن گفت خب من عاشق این کار بودم و من با توپ بسکتبال میخوابم ، با توپ میرم دستشویی ، با توپ میرم حمتم ، با توپ میرم مدرسه من تمام زندگیم با توپ بسکتبال یا یک مصاحبه با دیوید بکام بود که چجوری اینقدر ایستگاهی های عالی و حرفه ایی میزنی گفت من از سنین خیلی کم یک دروازه با آشغالها درست کردم و یک لاستیک تایر کوچیک گذاشته بودم بالای دروازه و به مدت چند سال من هر روز از صبح تا شب تمرین میکردم ، توپ یک جور میزدم که از اون سوراخ لاستیک تایر رد بشه ، این باعث شد که من بشم دیوید بکام.
اینارو باید بدونی ، این الگوهارو باید بری پیدا کنی توی هر حوزه ایی ، اگرمیبینی هر بزرگی توی حوزه خودش به موفقیتهایی جهانی و ثروت و پول رسیده اون در طی سالیان با تمام وجود کار کرده توی اون حوزه و به شهود رسیده توی کار خودش به موفقیت های کوانتومی رسیده تو هم باید همین کار بکنی تو هم باید عشقت پیدا کنی ، مسیرت مشخص کنی و تمام وجودت بذاری توی اون کار و به شکوفایی برسی حالااگر خواستی اون عشق ، عشق واقعیه ، دیدی هوس نیست واقعا هدف خب ادامه اش بده ولی اگر دیدی نه اون چیزی نیست که میخواستی خب عوضش کن و از تجربیات رسیدن به این هدف و موفقیتت واز همین فرمول استفاده کن برای رسیدن به خواسته ایی که میخوای ، تمام وجودت بذار توی چندماه توی چند سال به اندازه یک آدم 80 ساله پیشرفت کن توی اون حوزه ، تمام وجودت باید بذاری با تمام قدرت اگر میخوای زود به نتیجه برسی با احساس خوب ، با باورهای خوب ، با ایمان به این که به موفقیت میرسی ، لحظه ایی نباید تردید داشته باشی که به هدفت میرسی و به همین دلیل با تمام وجودت انجامش میدی .
اصلا چجور میشه آدم با تمام وجود روی یک نقطه خاص متمرکز بشه ؟؟؟ وقتی عاشق باشه ، وقتی ایمان داشته باشه که جواب میده ، وقتی کاری باشه که دوستش داره ، اونوقت دیگه با تمام وجود متمرکز میشه.
اگر میخوای به هدفت برسی ، اگر واقعا میخوای توی یک زمان کوتاه مسیرهای طولانی طی کنی باید بهاش بپردازی ،و بهاش هم فقط تمرکز ، تمرکز هم با عشق وایمان به وجود میاد ؛ برای اینکار باید خیلی از حواشی زندگی دور بریزی ، حواشی زندگیتون بریز دور ، حواشی بذارید کنار بخدا نابود میکنه زندگی رو ، حواشی یعنی هرچیزی که تورو از هدفت دور میکنه ، به تو احساس بدی میده ، هرچیزی که بیهوده هستش ، هرچیزی که ثمر خوبی نداره ، در راستای خواسته هات نیست ، در راستای اهدافت نیست به اینا میگن حواشی برای خیلی ها شاید قابل پذیرش نباشه که تلویزیون و ماهواره و دوستان و شبکه های اجتماعی مثل تلگرام و فیسبوک و اینستا و… بذارم کنار ، یک سری رفیق هارو کامل بذارم کنار و اصلا کاری بهشون نداشته باشم ، اصلا قابل قبول نیست براشون که بخوان همچنین کاری بکنید ولی رازش همینه باید تمرکز داشته باشی ، باید تمام وجودت روی یک نقطه خاص باشه ، باید بشی مایکل جردن اگه میخوای ، باید بشی ادیسون اگه میخوای ، باید بشی بنتهوون اگه میخوای ، اون وقت به همه چی میرسی.
عشق و علاقه رو پیدا کن ، با تمام وجود رووش متمرکزشو ببین چه رکوردهایی میزنی ، ببین چه پاداشی جهان بهت میده ببین چه پیشرفتهایی میکنی ، جهان بهت ایده های فوق العاده میده ، آدمهای فوق العاده توی مسیرت میذاره که بهت کمک میکنن ، اصلا بهت خط و ربت هایی میده فوق العاده شگفت انگیز و عالی و بی نظیر ، الهام بهت میشه ، کشف میکنی ، خلق میکنی ، مثل فیل نایت بنیان گذار شرکت نایک ( کتابش دارم فقط باید بخونی تا ببینی این کفشی که داری خیلی هاش از اید هها و خلق هایی هستش که این آدم و افرادش کردن و الان این کفشهارو ما داریم اون از هیچی شروع کرده بود و توی بدترین زمان اقتصاد آمریکا ) وقتی تمام وجودت بذاری روی یک نقطه خاص حالا میخواد مکانیکی باشه ، ساختمان سازی باشه ، فلسفه باشه ، معلمی باشه ، تعمیر رادیو و تلویزیون باشه ، ریاضی باشه ( مثل مریم میرزاخانی ) برنامه نویسی فیلم سازی و هرچی و….. هرکاری باشه ، تمام وجودت بذار براش ، باورهای درست هم داشته باش ببین به کجا میرسی ، پاداشهای بزرگ میگیری ، حواشی دور کن ، جرئت داشته باش و بهاش بپرداز
شاددد و خنداان و سلامت و سعادتمند و ثروتمننند همرا هبا احساس خوب در آرامش خدا باشی
سلام آقای مرادی نظیف
خیلی خیلی ممنونم از محبتت و انرژی مثبت همیشگیتون..خیلی خوشحال شدم که دیدگاهم مفید بوده براتون و باعث افتخاره نظراتمو دنبال میکنید ..چقدر خوشحال شدم که در مورد رابطتون تونستید به وضوح برسید و تضادتون حل شد..
آقای مرادی نظیف وقتی خلاصه جلسه چهارم راهنمای عملی رو نوشتید هنگ کررردم بخداااا خیلی خیلی به یه همچین متنی احتیاج داشتم ،و خوشحالم که خدا پیامشو از طریق شما بهم رسوند ،میدونید فایل جهانبینی رو که تهیه کردم استاد جلسه اول راجب حرکت گفتن ،و من به سمت علایقم حرکت کردم و همونطور که تو کامتهای دوره نوشتم رفتم کلاس کیک و دسر ثبت نام کردم و کلاس موسیقی چون مطمن بودم علاقه من یکی از ایناست ..کنارش زبان هم میخونم ..حس مبکنم ذهنم یه کم به هم ریخته بود ،و فکر کردم که باید فعلا یکی از راهها رو ادامه بدم و تمرکزمو بذارم رو یکی از اون ها و این کامنت شما یه نشونه ای بود برام برای اینکه فعلا فقط تمرکز اصلیمو بذارم رو موسیقیم ..چون تو طول مسیرم فهمیدم که علاقه اصلی من به موسیقی هست نمیدونم شاید آشپزی رو بعدا ادامه بدم چون همیشه تو رویاهام دوست داشتم یه کافه رستوران داشته باشم..ولی الان حس میکنم براش آماده نیستم و اون شوق و ذوقی که از موسیقی میگیرم خیلی بیشتره،خیلیییی ممنوون که برام نوشتید جلسه چهار رو ،میدونم خیلی وقت گذاشتید ،خیلی خوشحالم که خدا انسانهای خوبی مثل شما رو سر راهم گذاشته که هدایتم کنه به مسیر درست..خیلی خوشحالم که دوستای خوبی مثل شما تو این سایت دارم..کل جلسه رو اسکرین شات گرفتم که تو دفترم بنویسم و ازش استفاده کنم ..براتون شادی ،سلامتی و ثروت رو از خدا میخوام و همونین یه رابطه خوب و عالی با اون خانومی که تو زندگیتون هست ..موفق و شاد باااااشیییید
سلام
ممنونم از محبتتون زیااااااااااد
در اصل من که داشتم نظرات دوره جهان بینی میخوندم و خب نظرات شما هم شامل میشد همون موقعی که گفته بودید میخواید چندتا کار انجام بدید میخواستم این نکته رو بهتون بگم ولی الهام شد که نگو و الان وقتش نیست دقیقا همین جمله بود و خب من دیگه رها کردم این قضیه رو تا پریشب که الهام شد این نکته رو بهتون بگم و خب خدارو شکررررررر
یعنی توی این چند وقت وقتی به الهاماتم عمل میکنم و نتیحه میگیرم چقدر ایمانم و یقینم نسبت به الهامات بیشتر میشه که تا الان 100 درصد درست بوده و واقعا خدایا شکرتتتتتتتتتتتت
نه خانمی توی زندگیم نیست همون موقع با اون خانم تموم شد چون من خیلی تغییر کردم و فرکانسم عوض شد ولی اون خانم نه و کلا من الویتهام و ویژگی هام از طرف مقابلم همه تغییر کرد که دیگه کلا اون خانم از زندگیم محو شد ولی خب روابط سطحی و اجتماعی زیادی از دخترخانمهای 18 ساله تا خانمهای 40 ساله دارم وخب خیلی خیلی زیاد داره بهم توی بحث روابط کمک میکنه ، خیلی داره من به وضوح میرسونه توی سبکی که خودم میخوام و ویژگیهای طرف مقابل و…….
خیلی زندگی فوق العاده ست ، خیلی زیباست واقعا دارم درک میکنم این لذت زندگی و زندگی کردنو
بازم ممنونم از شما
منتظر باورهای فراوانی هم باشید
همیششه شااااد و خندااان و سلامتتت و سعادتمنننند و ثروتمنننند همرا هبا احساس خوب پایدار در آرامشش خدا باشید
سلام آقای مرادی نظیف ..خدارو شکر که به الهامتون عمل کردین در واقع من وقتی وارد اون مسیرها شدم متوجه شدم که آشپزی رو دوست دارم ولی نه به عنوان یه شغل،بیشتر رستوران داری رو دوست داشتم و دیزاین غذا اونم نه به عنوان شغل چون تو همون کلاسایی که رفتم متوجه شدم که با وجود علاقه ام دوست دارم بیشتر برای دل خودم انجامش بدم تا اینکه کارم باشه،ولی موسیقی رو با عشق تمااااام دارم ادامه میدم و الان انقد تمرین دارم که خیلی مواقع جای سیمهای گیتار رو انگشتم میمونه و درد میگیره ولی ازش نمیتونم دل بکنم ،خیلی دوست دارم برای ادامه اش برم اتریش یا استرالیا و یه موسیقیدان خیلی موفق باشم چیزی که همیشه تو ذهنم بوده و امیدوارم خدا کمکم کنه که تو فرکانسش قرار بگیرم فعلا قدمهای اولو برداشتم و همون خدایی که به شما الهام کرد اون پیامو بنویسید و به من بگید که تمرکزمو رو یکی از اونها بذارم بقیه مسیر رو هم حتما برام هموار و روشن میکنه..در مورد روابطتون هم باید بگم خیلی خوبه که روابط سطحی رو تجربه کنید برای اینکه فرد همفرکانستون رو پیدا کنید،مطمنا یه خانوم خیلی خوب مطابق با همون ایده آلهای ذهنیتون وارد زندگیتون میشه،چون شما تغییر کردید و فرکانسهاتون تغییر کرده و مطمنا شرایط خیلی خوبی در زمینه روابط هم براتون ایجاد میشه..بازم ممنوون از محبتتون همیشه شااااد و سالم و ثروتمند باشید
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
واااااااااااااااای چقدر لذ ت بردم از این قسمت (( ولی موسیقی رو با عشق تمااااام دارم ادامه میدم و الان انقد تمرین دارم که خیلی مواقع جای سیمهای گیتار رو انگشتم میمونه و درد میگیره ولی ازش نمیتونم دل بکنم ،خیلی دوست دارم برای ادامه اش برم اتریش یا استرالیا و یه موسیقیدان خیلی موفق باشم چیزی که همیشه تو ذهنم بوده و امیدوارم خدا کمکم کنه که تو فرکانسش قرار بگیرم فعلا قدمهای اولو برداشتم و همون خدایی که به شما الهام کرد اون پیامو بنویسید و به من بگید که تمرکزمو رو یکی از اونها بذارم بقیه مسیر رو هم حتما برام هموار و روشن میکنه )))
مخصوصا دو خط آخر
عالی بود
حتما حتما حتما بهش میرسید
الان یه نکته امد به ذهنم که بهتون بگم اینه که استاد توی دوره راهنمای عملی به رویاها میگه که من فقط ویژگی های جایی که میخواستم برم گفته بودم به خدا و دستان خدا رو باز گذاشتم تا من به بهترین مکتن هدایت کنه
هدفم از این نکته این بود که شما ویژگی های مکانی که دوست دارید برید و یادبگیرید و موسیقیدان بشید مشخص کنید و دستان خدارو باز بذارید و محدودش نکنید به چندتا کشور خودش به بهترین مکانها هدایتتون میکنه به جایی که فراتر از چیزی که فکر میکنید براتون اتفاق های خوب بیفته
اواقعا چقدر لذت بخشه این قوانین و زندگی
مرسییییییییییییی ازتون در باره رابطه واقعا ممنونممممممممممممم
سپاسگزارمممممممممممم
همیششششششششششه شاد و سلامت وسعادتمند و خندان و ثروتمند همراه با احساس خوب پایدار در آرامش خدا باشید
سلام آقای مهرداد عزیز از کامنتتون لذت بردم ممنون میشم از موفقعیت هاتون اشتراک بزارید مهاجرت کردید اتریش یا استرالیا موسیقی تون بگید سپاس شاد و موفق باشید
درود مرجان خانم عزیز، چقدر زیبا وبی نظیر از خودتون گفتید، خداوند همیشه بهترینها رو براتون هدیه میاره، موفق باشید، درود به همراه و دوست شریفتون.
سلام جناب عبدی خیلی ممنون و سپاسگزار از کامنتی که برام گذاشتید..براتون بهترینهارو از خدا خواستارم
بسیار عالی. یکی از بهترین کامنت هایی که تا حالا خوندم همین بود. از خدا میخوام این احساسات خوب و رابطه خوبتونو روز به روز بیشتر و قوی تر کنه. واقعا که اینجور رابطه داشتن و در عین حال رهایی و داشتن یه زندگی مستقل خیلی لذت داره
سلام آقای ذاکری
ممنون از انرژی مثبت و دیدگاهی که برام گذاشتید من هم برای شما رابطه ای عالی و دور از وابستگی و سرشار از تعهد قلبی رو از خدا میخوام ..
فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
پس شیطان اعمالشان را برای آنها بیا راست ، لذا امروز او دوست (و یاور) شان است ، و عذاب درد ناکی برای آنهاست .
خانم مرجان عزیز ما همه شاگردان استادی هستیم که اساس آموزش هاش قرآن هست در همین قرآن بارها آمده که شیطان اعمال زشت و نادرست رو در نظر بندگان زیبا جلوه میدهد. اصلا در مورد رابطه شما قصد بحث و جدال ندارم فقط میخوام بگم در قرآن دعوت به ازدواج شده زن و شوهر را مکمل یکدیگر و مایه آرامش یکدیگر معرفی کرده ..زن و شوهر را نه دو دوست را
در ازدواج رابطه زناشویی باید باشه و هر رابطه جنسی خارج از ازدواج حرام می باشد . رابطه زناشویی و بقای نسل جزء سیر تکامل انسانه
من اصلا خدای نکرده قصد تهمت و توهین به شما رو ندارم خ دوست دارم محترمانه توضیح بدم نیاز جنسی قابل انکار نیست اگه سعی کردین ازش دوری کنید چون حرامه هزاران بار قابل ستایش هستید….چون طبق دستور خدا فقط در قالب ازدواج حلال میباشد….
از شما سوال دارم آیا شما به مصداق آیه زیر در این 8 ساله عمل کردین واقعا؟
( وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ )
النور (31) An-Noor
و به زنان مؤمن بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرم) فرو گیرند، و شرمگاهشان را حفظ کنند، و زینت خود را آشکار نکنند؛ جز آنچه از آن که (طبعاً خودش) نمایان است، و باید (اطراف) مقنعه های خود را بر گریبانهایشان بیفکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده گردد) و زینت خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم کیش) شان یا بردگانشان یا مردان (سفیه) خدمتکاری که رغبتی (به زنان) ندارند، یا کودکانی که بر شرمگاه زنان آگاهی نیافته اند، و (زنان) نباید (هنگام راه رفتن) پاهای خود را (به زمین) بکوبند، تا آنچه از زینت شان را که پنهان کرده اند، دانسته شود، و ای مؤمنان ! همگی به سوی خدا توبه کنید، تا رستگار شوید.
این دیگه دستور واضح خدا هست و نمیشه توجیه کرد غیر اینو
من میدونم خیلیا فک می کنند اینا حرفهای یه متعصب خشکه مذهب هست ولی خدا خودش میدونه منم یه انسان کاملا معمولی هستم نه افراطی و تعصبی
من معتقد به امر به معروف و نهی ازمنکر هستم
و به نظرم ارتباط به این گستردگی با یه نامحرم مصداق منکر هست
خدا همگی ما رو به راه راست هدایت کنه
سلام خانوم کریمی عزیز
ممنون از دیدگاهتون و وقتی که برای درج نظرتون گذاشتید ..راستش فکر میکنم نمیشه بر اساس یه کامنت کسی رو قضاوت کرد .نمیدونم چرا تا یه رابطه رو میبینیم ذهنمون به سمت روابط جنسی و این مسائل کشیده میشه و به بعد مثبتش توجه نمیکنیم.اگه توجه کنید من راجب اون مسائل چیزی ننوشتم و لزومی هم ندیدم که بنویسم .. .ببین دوست عزیز هر کسی برای خودش یک سری افکار و باورها داره که تو یک مدار خاصی قرار میگیره ،خیلی مواقع آیات قرآن اشتباه معنی شده من هم در جایگاهی نیستم که بتونم تفسیر کنم ،و تنها چیزی که میدونم اینه که تعهدی که من و نامزدم به هم داریم از خیلی ازدواج ها قوی تر هست.و خدا عاشق ماست،این که دیدگاه شما متفاوته کاملا قابل احترامه چون تفاوت دیدگاه بخاطر تفاوت فرکانس و مدار ما دو نفره و به نظرم صحبت و بحث ما رو از اون مسیر اصلی خارج میکنه و از حال خوبمون دور میکنه .من میتونستم هزاران دلیل و برهان بیارم و بنویسم ولی ترجیح میدم سکوت کنم ..میدونم که شما هم قلب پاک و مهربونی داشتید که از دید خودتون خواستین منو راهنمایی کنید …دیدگاهتون قابل احترامه دوست خوبم..شاد باشید
سلام استادعزیز خداقوت جواب سوال قبلی منو ندادین خوشحال میشم اگه درموردسوالم قبلیم صحبت کنید.
سوال جدیدم درموردمعجزست شما چندجا حتی کتاب چگونه فکرخدارابخوانیم گفتین که معجزه طبق قانون جهان هست مثل کناررفتن آب وبازشدن مسیر که طبیعی است کار جزومد هست اگه اینجوری هست پس چگونه عصای حضرت موسی به مارتبدیل میشود؟این راچگونه میشه گفت که ازقوانین طبیعت هست؟
ازتون به خاطرهمه چی سپاسگزارم.