مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»247MB33 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»32MB33 دقیقه
سلاااااااام?
چقدر حسم عالیه?.من همیشه در مورد ازدواج یه علامت سوال بزرگ تو ذهنم بود ?.من پدرو مادرم رو میدیدم که سالهاست با عذاب زندگی میکنن و مادرم از ترس بی پناهی طلاق نمیگیره .این تضاد من رو به این فکر انداخت همیشه تو زندگیم باید یک زن مستقل و قوی باشم? و به شریک زندگیم وابسته نباشم.
اما همیشه وقتی خودم رو تجسم میکردم یه جای کار میلنگید.حس میکردم ازدواج یه جور محدودیته .منظورم تعهد به رابطه نیست.منظورم یه حس روحیه که شما بعد ازدواج به ناچار خودت رو وادار میکنی برای نپاشیدن زندگیت یه کارهایی انجام بدی و یا ندی .اما وقتی رها باشی میتونی کاملا خودت باشی و سبک زندگیت رو پیاده کنی ?
این نه تنها ضعف یک رابطه نیست بلکه نکته قوته چون شما ترسی نداری!
کامنت ها رو خوندم و متوجه یک باور اشتباه شدم
ترس از رها شدن به دلیل تنوع طلب بودن فرد مقابل خوب باید بگم وقتی شما باور هاتون رو اصلاح میکنید فرد درستی رو وارد زندگیتون میکنید
دوستای خوبم این که استاد میگن یک فرد خاص رو نخواید.یک خونه خاص رو نخواید دلیلش اینجاست
اگر شما بگید من همسری میخوام پاکدامن و …مدار شما با فردی با ویژگی های که شما فرکانسش رو فرستادید منطبق میشه و اما اگه یک فرد خاص رو بخواید امکانش هست اون فرد ویژگی هایی که شما میخواید رو نداشته باشه
?زندگی کاتالوگ انتخابی ماست?
?ما زندگی مون رو خلق میکنیم?
?چیزی به اسم واقعت وجود نداره شما واقعیت رو خلق میکنید و این قدرت شماست?
?برای همه آرزوی عشق ثروت و سلامتی میکنم ?
اگر خودتون رو دست خدا بسپرید?
?دست خوب کسی سپرده شدید چون دستی بالای دست خدا نیست ?
بنام خدای هدایتگر زیبا
سلام به استاد ومریم بانوی عزیزم
سلام به تک تک اعضای سایت
جلسه 3
تمرین. تقوا وثروت پایدار
وقتی تقوا داری ایمان داری
ارامش داری رها هستی
حالت خوبه احساست خوبه
می دونی روزی دسته خداوند نه بندهاش دلت گرم که اون همیشه هست
خدا بیشتر از من دوست داره من به خواسته هام برسم ثروتمند باشم
وقتی ثروت داری ارامش داری جوان زیبا هستی
برای پول کار نمی کنی وبه کسی باج نمیدی
وقتی ثروت داری سلامتی داری
هرجا دلت بخواد سفر می کنی
هر لباسی غذای تفریحی خونه ماشین راحت هرچه دوست داری انجام میدی
ارتباطت با خدا بهتر سرت بالاست وخیلی چیزهای دیگه
تمرین دوم
قبلا خیلی به کمبود فکر می کردم که نکنه تمام شود ولی از وقتی که فایل ها سایت دیدم هدایت خدا رو وهمیشه با خودم تکرار می کنم که همه چی فراوانی به ماشین ها نگاه می کنم لباسها ساختمانها خرج کردن مردم جمعیت واینها باعث شده خیلی خیلی بهتر شود باورهام البته جای کار داره
درپناه الله مهربان باشید
به نام الله هدایتگر
خدایاهرانچه که دارم ازان توست وازتوبه من رسیده است
تمام اتفاقات زندگی مابه خاطرافکاروباورهای مایت
گام سوم =مهاجرت به مداربالاتر
من خودم وقتی احساسم داره بدمیشه به خودم میگم احمداگه حالت بدبشه اون اتفاقات بدی که قبلاتوزندگیت رخ میدادبرات رخ میده پس نزازکه بدبخت بشی ونابودبشی حالتوخوب کن واین اهرم رنج ولذت میشه برای من وذهنم رومنطقی میکنم
خیلی هاازاساتیدموفقیت که خیلی ازمامیشناسیم وقتی صحبتاشون روگوش میکنیم صداقتی توحرفاشون نمیبینیم وخودم میبینم که فقط دنبال پکیج فروختن هستن ولی بااموزش های استادعباس منش حتی همین رایگان هامیشه زندگی خودمون رومتحول کنیم چون استادعمل میکنه وحرفاش وفقط بحث درامدنیست وهدف گسترش جهانه وکمک به دیگران وحتی استادباثروتمندشونش الان الگویی عالی هست برای همه ماکه هرچقدرثروتمندشوبم نزدخداوندمحبوب تریم واستاداگه تونسته پس ماهم میتونیم وبه ماانگیره میده وباثروتمندشدن ماداریم الگومیشیم برای بقیه ومن وقتی نتایج دوستان توسایت رومیبیتم بیشترباورمیکنم که میشودبهدهمه خواسته هامون برسیم بااین قانون
پس تقوایعنی همون کنترل ذهن وسپاسگزاری به خاطراین ثروتی که خدابه ماداده
وقتی ارامش داریم صبوریم شادیم یعنی خداداره باماحرف میزنه وحتی اگه احساس خاصی هم نداریم یعنی ازطرف خداست ولی اگه احساس ترس وکمبودوحرص ونگرانی داریم ازطرف شیطانه وبه راحتی میشه فهمید
جواب سوال 1
ثروت باعث میشه ماروی دیگران حساب نکنیم وشرک نورزیم
ثروت باعث میشه ماسپاسگزارترباشبم وبیشتربه یادخداوندباشبم چون وقتی توفقیری همش نگران قسط وبدهی وبیپولی هستی واصلاخداروفراموش میکنی ونمیتونی درست باخداحرف بزنی
ثروت باعث میشه ایمان مابه خدابیشتربشه
ثروت باعث میشه مابه جهان خدمت کنیم وهم به خودمون کمک کنبم وهم به دیگران مثل شغل ایجادکنیم به خانواده کمک مالی بکنیم
بریم دوردنیاسفرکنیم وتحسبن کنیم وشکرگذارنعمت های خداوندباشبم
کسی که ثروتمنده دزدی نمبکنه ارامش داره باج نمیده به کسی وبه کسی رونمیندازه چون خودش ثروتمنده
کسی که ثروتمنده واردتن فروشی وفحشانمیشه
ادمی که ثروتمند واقعیه متواضعه وفروتنه
ادم ثروتمندهمیشه سرش بالاست ومورداحترامه وعزت نفس بالاییی داره واعتباروشهرت داره
ادم ثروتمندروخدادوست داره وعاشقشه چون هدفش کمک به این جهان هستیه
وقتی تمام امامان معصوم ماثروتمندبودنددرزمان خودشون وببشترثروت روداشتندپس معنویترین وبافضیلت ترین وباشکوه ترین کاردنیاثروتمندشدنه وبه نظرمن دلیلی منطقی ترازاین نیست برای معنوی بودن ثروت که تمام امامان ماثروتمندترین افراداون زمان بودندپس ثروت ماروبه خدانزدیک میکنه
چون امامان مابه خدانزدیکندوبسیارثروتمندهستند
سوال2
هرروزفرصت هاونعمت هادراین جهان هستی داره بیشتروبیشترمیشه
بینهایت دخایزنفتی درهمین ایران ماوجودداره که هنوزکشف نشده
70درصدکل کره زمین رواب فراگرفته وبینهایت اب هست دراین جهان
این همه رستوران های شلوغ دربالاشهروجودداره بابینهایت مشتری
این همه ماشبن های تک سرنشبن وجودداره که الان توی اکثرخونه هاحدافل2تاماشبن هست وحتی بیشتر
همین الان تومشهدماداره ازدیروزبرف شدیدمیادواین خودش نشان فراوانی وثروته وخداوندنعمت هاشوبرمامیباره ومابایدشکرگزارباشیم
بینهایت فرصت های شغلی هست که قبلانبوده
بینهایت خونه های لوکس وجودداره وداره هرروزبیشترمیشه کافیه بریم توبالاشهرببینیم وتحسین کنیم
اکسیژن درهوابینهایته ومابه راحتی دادبم نفس میکشیم
بینهایت جانوران وموجودات متنوع دردریاهاوجودداره که بعضی هاروماهنورخبرنداریم وکشف نکردیم
اگرتافرداصبح هم ازفراوانی درجهان بگم بازم کمه وهمین طورداره بهم گفته میشه ومینویسم
چون جهان خداوندجهان فراوانی ونعمته
وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا ۖ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ ۖ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
ـــــــــــــــ
«اشاره به نعمتهای الهی»
و خدا آن کسی است که زمین را پهن کرد و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد و از هر میوه ای دو جفت (و دو نوع) در آن قرار داد، شب را بر روز می پوشاند، قطعا در آن آیاتی برای قومی که تفکر می کنند می باشد.
(سوره الرعد، آیه 3)
وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَىٰ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَىٰ بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ
ـــــــــــــــ
و در روی زمین قطعه هائی کنار هم قرار گرفته و باغهائی از انگور و زراعت و درخت خرما که از دو ریشه درآمده و از غیر دو ریشه درآمده،[1] همه از یک آب آبیاری می شوند. ولی بعض از آنها را در خوردن از بعضی دیگر بهتر قرار داده ایم. قطعا در آن نشانه هایی است برای مردمی که تعقّل می کنند.
[1] ــ مانند درختهاى پیوندى که دو نوع میوه دارد و از یک ریشه در آمده است.
(سوره الرعد، آیه 4)
وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَهً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا ۚ وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ
ـــــــــــــــ
و براى سلیمان باد تند را مسخّر کردیم که به فرمان او به سوى زمینى که در آن زمین برکت قرار دادیم، حرکت کند و ما به هر چیزى دانائیم.
(سوره الانبیاء، آیه 81)
شادوموفق باشید
همه چی اسونه. همه چی راحته. همه چی سادست. همه چی شدنیه. همه چی خودبخود اتفاق میفته. خودبخود انجام میشه. خودبخود جور میشه.همه چی راحت اتفاق میفته.راحت انجام میشه. راحت جور میشه. جهان دستها و اتفاقات و شرایط و ادمارو رو خیلی راحت بهم میرسونه تا هرچی که میخوام جلوم ظاهر شه.
سلام دوست عزیزم دریا خانوم خیلی ازت ممنونم بابت این باور آسونی و راحتی راستش من میدونم که خیلییییی به این باور احتیاج دارم
چون باور کردم که نابرده رنج گنج میسر نمی شود من برای هر کاری که میخوام انجام بدم (مخصوصا در گذشته) زیادی زحمت میکشم مثلا میخوام ورزش کنم زیادی به خودم فشار میارم میرم خرید زیادی خرید میکنم طوری که حملش برام مشقت میشه میخوام پروپزال یا مقاله بنویسم خودمو میکشم زیادی وسواس به خرج میدم میخام برم خرید هزارتا مغازه رو میگردم تا اون چیزی رو که میخام از هر نظر پیدا کنم و موردای زیاد
در حالی که به اطرافم نگاه میکنم میبینم بعضی دوستام خیلی راحت بعضی چیزا رو بدست آوردن مثلا یکی از دوستام هم دوره ارشد و هم دوره دکترا با شرط معدل بدون اینکه زحمت درس خوندن و کنکور دادن رو بکشه به راحتییییییی قبول شد ولی من برای هر کدومش کلی سختی کشیدم البته ناراحت نیستم از گذشتم و احساس میکنم باید اون مسیرو میرفتم تا به این نقطه برسم.
ولی فهمیدم که همه چی چقدررررررررر میتونست راحت تررررررر اتفاق بیفته اگر من این باور آسونی رو داشتم.
الان واقعا باید رو این باورم کار کنم تا از این به بعد همه چی راحت برام اتفاق بیفته ادما شرایط و موقعیت ها خود به خود جور بشن خلاصه خدا خودش کارامو ردیف کنه!!!
به هر حال مرسی بابت دیدگاه جالب و تاثیر گذارت موفق باشی
دوست گلم منم دقیقن وضعیت شمارو داشتم قبلن. خودم تکه پاره میکردم برای هر کاری.
الان خیلی بهتر شدم ولی باز خیلی جای کار دااااااااره
هرچی سخت میگیری، همه چی واست سخت اتفاق میفتته…
این بااااااااااااور خیلی خیلی ادمو از زندگی میندازه
شعرمش هست دیگه :جهان سخت گیرد بر مردمان سخت گیر…هرچی سخت میگیریم همین باورم تو همه چیز بهمون برمیگردههههه
سلام ممنون بابت جملات تاکیدیتون ،اگر اقدام عملی هم پیشنهاد بدید خیلی خوبه تا زودتر این باور اسانی در ما شکل بگیره
سلام
استاد من چندین بار این فایل گوش کردم و بازهم متوجه شدم که شما تا چه حد رشد کردین همیشه افکار من در مورد رابطه اینجوری بود ولی گاهی فکر میکردم که اشتباه فکر میکنم و لی همیشه همینطور رفتار میکردم اصلا از قانون خبری نداشتم ولی طرف مقابلم معمولا ناراحت میشد و میرفت ولی یچیزی درون من میگفت که این افکارت درسته و تو اشتباه نکردی …
وقتی این فایلو دیدم واقعا آرامش وجودمو گرفت خدای من مگه میشه اینقدر رها بود واییییی استاد عاشقتم بدون هیچ گونه وابستگی و فقط در لحظه حال این قشنگترین نوع رابطه هست و زیباترین باور و قوی ترین ایمان به خدا …
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم …
واقعا آرزو دارم به همچین مداری برسم و با همچین شخصی آشنا بشم که منو بفهمه و فقط از همین لحظه لذت ببره …
نه گذشتهای ونه آیندهای فقط الان حتی برای یک ساعت ولی خوشحالو راضی …
بدون اینکه کنترل کنیم همو و بخوابیم که تغییر بدیم همو ومحدود کنیم …
نه بخاطر رسیدن به مقصود مون وعده بدیم نه باج بهم بدیم که کنار هم بمونیم واسه همیشه…
واقعا هیچ تضمینی وجود نداره چون کسی نمیتونه بگه که تضمین میکنم فردارو ببینم پس فقط الان از وجود هم بخاطر هم لذت میبریم بدو ن هیچ محدودیتی وهیچ باور مذهبی غلطی …
ما آزاد آفریده شدیم ولی شهامت آزاد زندگی کردن رو نداریم فقط بخاطر ترس از قضاوت مردم زیباترین لحظه های زندگیمون رو از دست میدیم…
چون همه ازدواج کردن ما هم خودمونو موظف میدونیم که ازدواج کنیم و فکر میکنیم زندگی درست همینه وباید راه پدرانمونو بریم…
ولی من سبک زندگی شخصی خودمو دارم و اصلا مهم نیست که چه قضاوتی درباره من میکنن…
استاد عاشقتم که اینقدر تو مدار بالایی هستی و اینقدر ایمانت قویه و خیلی بزرگ فکر میکنی همیشه تو زمینه ثروت و چیزهای دیگه خیلی قبولت داشتم و دارم ولی نمیدونی با این فایلت چیکار کردی باهام دوست دارم و به احترامت بلند میشم و کلاه از سرم برمیدارم…
امیدوارم بتونم با شهامت به این مسیر ازدای ادامه بدم اگه تو تونستی منم میتونم…
شاد باشید.
سلام استاد
با این حرفاتون درباره روابط چ طوفانی به پا کردین!
مگه شما خودتون نمیگید همه چی باوره؟ و ما باید باوری رو قبولش کنیم که به ما قدرت و احساس خوب میده؟
از صحبتهای شما مشخصه شما هم در مورد ازدواج باور محدود کننده دارید باور دارید ازدواج ینی شروع داستان های ناخواسته،ازدواج ینی محدود شدن، آزادی نداشتن سین جیم شدن مرتکب خیانت شدن….. این باورهای محدودکننده کاملا از صحبتهای شما مشخص میشود
وقتی خودتون قانون رو به یاد ما آوردین که همه چی باوره
خوب پس میشه باور داشت که من با فردی بسیار عالی متعهد وفادار ازدواج خواهم کرد و دراین ازدواج رابطه ای عاشقانه عالی و بی نظیر و متعهدانه خواهم داشت
شماتو قانون افرینش همش به قرآن استناد میکنید ولی این اواخر کمتر این کارو میکنید!
تو قران درباره ازدواج مهریه طلاق حقوق زن و شوهر صحبت شده … از رابطه زن و شوهری صحبت شده نه از رابطه دو دوست! چطور اینقدر راحت در مورد ازدواج که مورد تایید خدا هست ساز مخالفت میزنید!
شمامیگید با دوستتون محرم هستین ینی طبق شرع مقدس اسلام عقد کردین پس دیگه چرا ابا دارید که بگید همسر من شریک زندگی من و به جاش میگید دوست من،نامزد من؟
میتونستید راحت بگید من با این خانم ازدواج کردم ینی از لحاظ شرعی اوکی هست
ولی با هم قرار گذاشتیم ازدواجمان راجایی ثبت نکنیم تا هر وقت خواستیم از هم جدا شویم راحت با یه صیغه طلاق و شاهد جدا بشیم و درگیر قانون و کاغذ بازی نشیم یا طبق قانون امریکا مجبور نباشید بخشی از اموالتان را با همسرتان بعد از طلاق تقسیم کنید
اینجوری دیگه این همه ذهن بقیه رو اشفته نمیکردین و جوونها رو گمراه نمیکردین که ازدواج سنتی نکنند من تا اینجا همه کامنتها رو خوندم چقدر دوستان مخصوصا آقایون ذوق کردن که ما هم همین سبک رو انتخاب میکنیم ما هم ازدواج نمیکنیم …. واقعا هیچ ترسی ندارید که با حرفهای شما یه عده زیادی به گناه کشیده بشن؟! جای امر به معروف و نهی از منکر جابجا شده؟!!!هر چی هم شما بگید سبک شخصی من هست خودتون هم می دونید شما یه جورایی شدین مرجع تقلید خیلیا و هر چی بگید بی برو برگرد قبولش میکنند حتی اونایی هم که یه ذره تردید دارند با حرفهای بقیه کم کم توجیه میشن که بله شما راست میگی
مثل همین آقای محمودی که نظرشون تو محبوترین ها هست حالا اومده میگه نه من اشتباه کردم زود قضاوت کردم نظرمو پاک کنید!!یه تعداد هم دیگه خیلی در دفاع از شما ترکوندن ! میگن ابراهیم وار اعتبار خودتون رو قربانی کردین؟!!!!
استاد به خدا این چند روزه ذهنم همش درگیره…میدونم لحن حرفام شاید زیاد مودبانه نباشه از این بابت عذر میخوام هر چند شما خودتون گفتید اونقدر قدرتمند هستید که هیچ کس نمیتونه باعث ناراحتی شما بشه….شاید متهم به کج فهمی بشم…شاید موجبات خنده یه سری مثل دوست عزیرمان آقای کاظم فلاح بشم! شاید متهم بشم به مرض داشتن در دل که گیر دادم به متشابهات …. ولی خدا خودش میدونه نیتم خیره …. قبلا هم گفتم میخوام الگوی زندگی من از هر لحاظ کامل باشه میخوام هر جا کسی راهنمایی ازم خواست خ قاطع شما رو بهش معرفی کنم .. .آرزو داشتم نسخه چابی کتابهای شما رو داشتم تا به جای اینکه به دیگران کتاب راز رو هدیه بدم کتاب شما رو هدیه بدم … . ولی الان دیگه واقعا شک کردم …. نمیدونم ….شما که میگید این همه تحقیق کردین تو قران..پس چی شد؟ کجای قرآن گفته ازدواج نکنید دوست بمونید؟!! کجا گفته هر وقت خواستین راحت هروی پی زندگی خودش!
سوال قبلی منو که جواب ندادین امیدوارم اینو جواب بدین….
( فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا )
الطلاق (2) At-Talaaq
پس چون (آنها را طلاق دادید و) عدّه آنها به سر رسید، آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنها جدا شوید، و دو فرد عادل از خودتان را گواه بگیرید، و شهادت را برای الله برپا دارید، این (حکمی است) که کسی که به الله و روز قیامت ایمان دارد به آن پند و اندرز داده میشود، و هرکس که از الله بترسد، (الله) راه نجاتی برای او قرار میدهد.
خواهر ارجمندم سرکار خانم رحیمی
با سلام و تحیات.
نظرتون رو تصادفاً از بین این همه نظر و به تعبیر شما «طوفانی» که از این ویدئوی آقای عباسمنش ایجاد شده خوندم.
به ذهنم آمد که درباره کامنت و فرمایشتون مطلبی رو خدمتتون عارض باشم شاید به عنوان برادر بزرگتر، کمکی کرده باشه.
برای اینکه به حرف اصلی که میخوام خدمت شما عرض کنم برسم، ابتدا باید مقدمه ای از آشناییم با آقای عباسمنش رو خدمتتون عرض کنم که جغرافیای ذهن من رو نسبت به ایشون متوجه باشید و بعد به حرف اصلیم برسم.
*
عارضم که حدوداً چهار سالی هست که با آقای عباسمنش آشنا شدم. ولی حدوداً یکسالی هست که دیگه مستمراً مطالب ایشون رو پیگیر نیستم.
آشنایی من با قانون جذب به واسطه ایشون نبوده. بلکه من قانون جذب و مطالعاتم روی این حوزه را ابتدائاً از منابع و رفرنسهای اصلی (طبعاً امریکایی) شروع کردم و در ادامه مسیر در سال 93 هم به ایشون رسیدم و دیدم از بین آدمهای داخل کشور، ایشون بسیار عمیق تر و عالی تر از بسیاری از هموطنان مون، این مباحث رو درک کردن و دارن ارائه میکنن و لذا پیگیری فرمایشات ایشون شدم.
باید عرض کنم که از فرمایشات ایشون بسیار هم استفاده کردم و همچنان هم میکنم.
حتی میتونم بگم که ایشون از بسیاری از اساتید اونور آبی (که تقریباً پیگیری خیلیهاشون هستم) هم مسلط تر هستن و دلیل این ادعای من هم کاملاً مشخصه ؛؛ چون به تعبیر خود ایشون نتیجه زندگیش مشخصه.
اما درباره این ویدئوی اخیر ایشون که به تعبیر زیبای شما «طوفانی» به پا کرده.
عرض کردم که یکسالی میشه که دیگه مطالب ایشون رو دائماً پیگیری نمیکنم که دو دلیل داره که اگر مایل بودید بعداً عرض خواهم کرد.
امروز که رفتم و آخرین فایل ایشون رو دیدم (قسمت پنجم مصاحبه شما با استاد عباس منش (توضیحات بیشتر)) واقعاً برام قدری عجیب آمد که داستان این حرفها چیه؟؟؟ بله؛؛ دو بار حرفهای ایشون رو گوش کردم.
اول واقعاً نفهمیم که ایشون از کدوم جغرافیا داره حرف میزنه و اصلاً برای چی داره این حرفها رو میزنه و چرا چندبار از واژه «دوستی» و اینها حرف میزنه و اصلاً داستان و ماجرا چیه؟؟؟
بعد که کامنتها رو خوندم فهمیدم واوووووووووووو داستان چیه.
فهمیدم که واوووووووووووو ایشون در فایل پنجمش یه حرفهایی رو درباره ازدواج و طلاقشون زدن و الان که این «طوفان» به راه افتاده، دارن توضیحات تکمیلی میدن.
*
من هنوز هم فایل پنجم (اصلی) ایشون رو ندیدم و بعد از ارسال این عرضم خدمت شما میرم که ببینمش. فقط از خوندن چند تا کامنت فهمیدم که واقعاً بازی عجیبی به راه افتاده و به نظر شما که رسیدم گفتم که باید مطلبی رو خدمت شما بگم.
خواهر عزیز؛؛
ایشون بارها و بارها در همین فایل آخرش تأکید میکنه که ایشون رو مطلق نکنید.
اشتباهی که بسیاری از مخاطبان/شاگردان (یا هر اسم دیگه ای که داره) بارها و بارها در این سه چهار سابلی که در سایت ایشون هستم انجامش دادن.
ایشون یک حرفها یا به تعبیر خودش (و تعلیم خودش) باورهایی رو مطرح کرده.
سؤال من از شما خواهر عزیزم اینه که چرا شما انقدر برآشفته میشید؟؟؟
کی گفته که شما باید حرفهای ایشون رو تماماً و مطلقاً بپذیرید؟؟؟
کی گفته که هرچی که ایشون میگه ختم کلامه؟؟؟
آقای محمودی یا هر شخص دیگه ای حرفش رو پس گرفته،، خوب گرفته باشه، به من و شما چه ربطی داره؟؟؟
آِیا شما این همه قانون جذب و اینها خوندید و با تعلیمات آقای عباسمنش آمدید جلو که بدونید همه چیز باوره ،، حالا به همین راحتی با یک ویدئوی درست یا غلط، تمام داشته ها و فهمهاتون رو بریزید دور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا انقدر برآشفته شدید؟؟ چرا انقدر برآشفته میشید؟؟؟
آقای عباسمنش حجت شما نیست؟؟؟
حجت شما به تعبیر و تعلیم همین آقای عباسمنش ،، خودتون هستید.
پس خواهشم اینه که با یک ویدئو و حرف چند تای دیگه ،، اعتقادات و باورهاتون رو به همین راحتی “دور” نریزید که اگر این کار رو کردید ، جسارتاً باید در تمام این 285 روز حضورتون در این سایت و یاد گرفته ها،، تجدید نظر کنید…
…
مسیرتون رو برید ،، همونی که بهش اعتقاد دارید و آیش رو آوردید…
*
جسارت من رو میبخشید و پوزش میخوام اگر لحنم قدری تند بود.
سلام برادر گرامی
ممنونم که وقت گذاشتید برای پاسخ و راهنمایی بنده
من اصلاتمام فهمیده هام و اعتقادهایم را با یک ویدئو دور نیانداختم….به هیچ وجه..فقط گفتم به استاد و رویه ای که در پیش گرفتن شک کردم …از انجایی که تغییرات و تحولی که در زندگی من ایجاد شده به واسطه آموزه های استاد و تاثیرگزاری بسیار زیاد ایشان بوده دوست داشتم از همه لحاظ ایشون برایمان الگوی خوبی باشند.. …اینم باعث نشده مثل بقیه از ایشون بت بسازم و هر چی میگن تماما و مطلقا بپذیرم …هرچند از لحاظ مالی وموفقیت چون خود استاد نتیجه گرفتن باید همونطور که خودشون میگن حرفاشون رو مثل وحی منزل بپذیرم ولی در زمینه دینی این اعتقاد رو ندارم هر چی میگن بی برو برگرد قبول کنم مثل همین نظر مخالفشان درباره ازدواج با وجودی که در قران واضح اومده ولی ایشون برخلافش حرف میزنه و به قرآن هم دیگه استناد نمیکنند…به هر حال من همچنان سعی میکنم به نکات مثبت توجه کنم و در مواردی که نظرات ایشان مخالف اعتقادات دینی من هست قبول نکنم…با اینکه شدیدا دوست دارم ایشان از همه لحاظ برایمان الگوی مناسبی باشند…من حتی در این هم شک کردم که دیگه استاد رو به کسی معرفی کنم چون نمی خوام واسطه اشنایی کسی با این سبک شخصی زندگی استاد بشم ….بازم ممنون از راهنمایی شما…و مشتاقم اون دو دلیل شما رو بدونم…
سرکار خانم کریمی
با سلام و سپاس از پاسخ شما.
از پرگویی این متن پوزش میخوام. به نظرم قدری نوشتم طولانی شده.
*
به نظرم اولین و (یکی از بزرگترین) مشکلات اغلب ما ایرانی ها همین فرمایش شماست ؛؛ «دوست داشتم از همه لحاظ ایشون برایمان الگوی خوبی باشند»…
مطمئن باشید این کار منجر به بت سازی میشه ،، چون «الگو در تمام زمینه ها» یعنی بت ،، و این هم منجر به بی ایمانی. چرا؟ چون اگر اون بت بریزه دیگه جایگزین نداره.
البته جسارتاً این نظر من هستش.
و اما یکی از دلایلی که باعث شد که قدری کم رنگ تر مباحث استاد رو پیگیری کنم هم دقیقاً به همین عرض بالام بر میگرده ؛؛
ببینید ؛؛ من از ابتدای آشنایی با این مباحث که حدوداً سال 87 بود (مثل همیه موارد دیگه علمی و مطالعاتی خودم که فکر میکردم اصل و ریشه بحثهای علمی ،، در ایران نیست و جاهای دیگه ای هست) ،، و علی رغم اینکه میدونستم توی ایران این بحثها وجود داره و داره گفته و تدریس میشه (و هممون هم میدونیم که استادترین استاد این بحثها آقای دکتر آزمندیان هستند) ،، با خودم گفتم که باید از کتابها و رفرنسهای مرجع این بحثها رو دنبال کنم… لذا رفتم سراغ کتابهای اصلی و آدمها و رفرنسها و … رو پیدا کردم و شروع کردم بهشون نوک زدن ،، اصلاً هم قصد ورود نداشتم… میدونید چرا؟؟؟؟؟
چون بنیان این بحثها رو مخالف اعتقادات میدونستم (که این مسأله بی نهایت مهمه و به نطر من یکی از مهمترین و اصلی ترین مسائلی که باعث میشه و شده خیلی از ماها در این بحثها موفق نشیم هم همینه)
لذا سعی کردم بببینم اصلاً این حرفها چی هست و اینها چی میگن… بگذریم که نتیجه مطالعاتم بسیار حیران کننده هست و الان در مباحث Neuroscience قانون جذب مشغول مطالعه و بررسی هستم که بعید میدونم کسی در کشور دنبال این مباحث باشه ،، ولی نتایج بسیار بسیار بسیار بنیان برافکنی داشت که خدمتتون عرض خواهم کرد. و همونطور که عرض کردم سال 93 بود که با آقای عباسمنش آشنا شدم و دیدم که ایشون چقدر جامع و به نوعی کامل و به تعبیر خودمون بومی ، داره این حرفها رو مطرح میکنه و لذا ایشون رو هم در کنار مطالعاتم (و البته به طور جدی) پیگیری کردم.
*
میدونید ؛؛ به نظرم این بحثها اونجوری که گفته میشه و راحت در نظر گرفته میشه، راحت نیست؛؛ اصلاً و ابداً…
میدونید چرا ؟؟؟ چون اگر انقدر راحت بود ،، «با یک نشر شاذ و بسیار عجیبی که استاد عباسمنش مطرح کردند» ، به تعبیر شما «طوفان» راه نمیوفتاد.
چرا الان این همه بحث و انتقاد و توهین داره پیش میاد؟
میدونید چرا؟؟؟
چون بسیاری از دوستان ما به ریشه مباحث قانون جذب نرسیدن ،، من خدای نکرده به هیچ کدوم از دوستان جسارتی نمیکنم.
اما حرفم اینه که اگر دوستان و همراهان و شاگردان آقای عباسمنش ، به ریشه و کنه مباحث قانون جذب و صحبتهای استاد عباسمنش پی برده بودن ،، هیچ وقت انقدر برآشفته نمیشدن و انقدر بی تاب نمیشدن و بدتر از اون ،، انقدر سخت انتقاد و بحث نمیکردن.
این نشون میده که هنوز این بحثها براشون همون «الگو بودن و الگو ساختن الگو پذیری» هست…
قانون جذب قانون الگوپذیری و بت سازی نیست. قانون جذب ، قانون «تغییرهای بنیادین» هست… (توصیه میکنم نظر خانم نازنین بهرامی رو حتماً مطالعه کنید).
قانون جذب ، قانون «فهم و بینش و بصیرت» هست …که باید هر فردی به طور خاص و منحصر به فرد خودش بهش برسه و مهمتر از اون ،، این «فهم و بینش و بصیرت» رو اجرا کنه.
دقیقاً و دقیقاً و دقیقاً نکته بینهایت ظریف و بنیادین و بنیان برافکنی که استاد عباسمنش هم دائماً و دائماً و دائماً و در تمامی متنهایی که مینویسه و ویدئوهایی که تولید میکنه ،، داره تکرارش میکنه و میگه.
قانون جذب نگاه به درونه نه بیرون.
اگر من به فهم خودم از قانون جذب رسیده باشم ،، هیچگاه ، تأکید میکنم هیچگاه و ابداً با این نظر شاذ استاد ، کوچکترین مخالفتی نمیکردم و نمیکنم.
اگر من به فهم خودم از قانون جذب رسیده باشم متوجه میشم که اصلاً نظر شاذی وجود نداره ،، اصلاً خوبی و بدی وجود نداره.
این من هستم که خوب و بد رو مشخص میکنم. مگه این همه در تمام این کتابها نگفتند که «همه چیز خیر مطلقه»؟؟؟ مگه ما خودمون این همه دائماً در روز به هم نمیگیم که «ایشالا که خیره»…
پس کو این همه خیره مطلق؟؟؟
آقای عباسمنش ، سبکی از زندگی رو ارائه کردن ،، چرا این همه انتقاد ؟؟؟ چرا این همه بعضاً توهین؟؟؟ قانون جذبی صحبت کنیم ؛؛ چرا این همه توجه منفی؟؟؟
من به فهم خودم عمل کنم ، تمام.
اتفاقاً من با دیدن دو ویدوی آخر ایشون به نکته بسیار جالبی رسیدم ؛؛ این همونی بود که خود ایشون پسندیده بود وبراش اتفاق افتاد ؛؛ تمام.
من نمیپسندم ؟؟؟ چه اهمیتی داره. من برم دنبال چیز دیگه ای که میپسندم.
*
دلیل دوم هم این بود که از مرداد پارسال با بزرگوار دیگه ای آشنا شدم که حرفهای ایشون بسیار برام دلنشینتر آمده و لذا ایشون رو هم پذیرفتم و مطالبشون رو پیگیری میکنم. برای من، مطالب ایشون آموزندگی بسیار بیشتر و بهتری داشته و به «فهم و بینش و بصیرت» من از قانون جذب بسیار نزدیکتره.
پوزش میخوام اگر طولانی شد.
به هر حال عرضم این هست که به دنبال «فهم و بینش و بصیرت» خودمون باشیم که بسیار زیباتره…
موفق باشید.
سلام استاد خوبم
چند روز قبل از اینکه شما راجب رابطه تون عمیق تر صحبت کنید و این فایل منتشر شه ……… من داشتم راجب خودم و رابطه ام فکر میکردم ……. هر جوری حساب میکردم میدیدم اینکه دوستم بهم زنگ بزنه یا اسمس عاشقانه بده خوشحالم میکنه ….. اینکه روم حساس باشه و غیرتی شه خوشحالم میکنه …… حالا نه همیشه ….. من رو باورهام کار کرده بودم و همه چیز خیلی خیلی خوب تر شده بود و باور های توحیدیم خیلی بهتر و قوی تر شده …… ولی هر جوری دو دو تا چهارتا میکردم میدیدم ته احساسم اینه که دلم میخواد ازش توجه ببینم ……. خیلی به این فکر کردم ….. نجواهای ذهنیم میگفت آره بابا اصل و اساس رابطه ی عاشقانه اینه که طرف روت حساس باشه ….. گاه گاهی غیرتی شه …… گاه گاهی بگه حق نداری بری فلان جا خخخخخ….. گاه گاهی بهت اسمس عاشقانه بده و اتفاقا ازت توقع داشته باشه تو هم جوابشو سریع بدی…..نذاره بدون اون تکی بری تولد ……….. اجازه نده با خواهرت بری مسافرت خارج از کشور …… بابا باید روت حساس باشه …….. نجواهای ذهنیم میگفت اگه یه آدمی رو قانون مسلط باشه فقط به نکات مثبت تو توجه میکنه و تو براش خیلی مهم میشی و اون وقت رابطتون عاشقانه تر میشه…… میگفت قانون اینه که اون بهت عشق بده. ……..نجواهای ذهنیم میگفت اگه یه آدمی رو پیدا کنی که قانونو بلد باشه رابطه همونی میشه که تو میخوای …..شاید خنده دار باشه اما دلم میخواست اگه به دوستم بگم میخوام از این رابطه برم بیرون ناراحت شه و با زبون بی زبونی هم که شده بخواد منو نگه داره ………اینا نجواهای ذهنی من بود با اینکه رو باورهای توحیدیم کار کرده بودم ….. اما ته دلم اینا بود ……..تا اینکه …………. خودم با خودم جلسه گذاشتم …..خدا هم بود ….. من حرف زدم و اون جواب داد ….. کلنجار میرفتیم با هم …… و این شد نتیجه ش : بهم گفت سمانه بهترین آدمی که تو زندگیت میشناسی و قانونو بلده و داره طبق قانون زندگی میکنه و تو ازش راضی هستی کیه ؟ گفتم بهترین آدمی که داره قانون رو خوب رعایت مینکه و از تمام زندگیش راضی و خوشحاله خود استاده …… گفت: فکر میکنی خود استاد با رابطه ش چه جوری رفتار میکنه ؟ گفت فکر میکنی اگه رابطی ش بگه میخوام از زندگیت برم بیرون استاد ناراحت میشه ؟ ………………… با اینکه اون موقع هنوز این فایل منتشر نشده بود ولی حسم گفت منطقیه ……..اینو از صحبتهاتون میشد فهمید که شما درسته رابطه ی عاشقانه ای دارید اما توش از منت کشی و وابستگی و قهر و آشتی های پر از وابستگی خبری نیست …….یعنی من اگه با یه آدمی دوست میشدم که قانون رو کامل بلد باشه و من بهش بگم میخوام از این رابطه برم اون اصلا ناراحت نمیشه ….. یعنی اگه قانون و بلده اصلا رو من حساب نمیکنه و فقط خدا رو در نظر میگیره ….. پس این وسط من چی میشم ………. دیدم یه جای کار میلنگه …… دیدم تا وقتی خودم تو وجود خودم ناقص باشم و خلا داشته باشم حتی اگه با آدمی دوست شم که حتی بیشتر از خود شما هم قانونو بلد باشه بازم تضمینی وجود نداره که اون رابطه عالی باشه ….. چون من هنوز از طرفم” توقع” دارم…………. حرفاش منطقی بود ……. شدیدا هم منطق قوی ای داشت …….. فهمیدم هر چی هست . اول و آخر همه چی به خود من میرسه …….. انگار سرنخ از خود من شروع میشه و در نهایت به خود من میرسه ………… فهمیدم هر چی هست باید تو وجود خودم دنبالش بگردم ……….. به رفتارای دوستم فکر کردم و دیدم این آدم اون قدررررر با خودش هماهنگه که من این رفتاراشو میذارم رو حساب بی تفاوتیش ولی غافل از اینکه انگار بعضی چیزایی رو که من تازه دارم یاد میگیرم اون از قبل بلده و داره تو زندگیش رعایت میکنه ……….اگه بخوام مثال بزنم : یه روزی البته حدود سه سال پیش بهش گفتم اگه من بمیرم چی کار میکنی؟ فکر میکنید چی گفت : خخخخخخخ لبخند زد و گفت هیچی …….ناراحت شدم …. گفت وقتی بمیری دیگه کاری از دستم بر نمیاد ولی تا هستی قدرتو میدونم ………….الان که با باورهای توحیدی آشنا شدم میبینم این جمله خیلی هم زیباست …… راست میگه مرگ حقه و همه میمیرن ولی مهم اینه که تا هستم دلش میخواد با هم خوش باشیم …………. یه خاطره ی دیگه : بچه ها دوست من اصلا اهل ناله نیست ….. وقتی ام که مریض میشه دکتر نمیره و آخر آخر دوا درمونش اینه که یه استامینفون یا یه ادالت کلد بخوره خخخخخخخ ( یعنی سرطان هم داشته باشه با همینا خودشو خوب میکنه خخخخخخخخخ شوخی کردم )…… اون روز تو ماشین بودیم دیدم یهو زد کنار و پیاده شد و با حالتی شبیه دویدن رفت سمت سطل زباله و گلاب به روتون بالاآورد ….. من حتی پیاده هم نشدم ………. بعد اومد نشست تو ماشینو و من فقط گفتم میخوای برم پایین از سوپر مارکت آب معدنی بخرم برات؟ گفت نه و خیلی عادی به راهمون ادامه دادیم و رفتیم خرید و بعدشم با اینکه میدونستم اون چیزی نمیخوره ولی خب من گفتم گشنمه و رفتیم رستوران و من پیتزا خوردم و اون طفلک حتی نتونست لب به غذا هم بزنه و بعدشم مثل همیشه منو رسوند خونه و همین …….. همه چیز مثل همیشه بود …….. بچه ها اون با اینکه خودش بالا آورده بود اما به من حق میداد که گرسنه م باشه و منو برد رستوران و خودش نشست تا من غذامو بخورم …… آه و ناله نکرد ….. در حالیکه اگه من بود میگفتم بابا من مریضم اون وقت تو درک نمیکنی و میگی بریم رستوران ؟ اگه من بودم ناراحت میشدم که دارم بالا میارم و طرفم حتی از ماشین پیاده هم نشد …………جالب اینه که منم اگه مریض شم اون اضافه بر سازمان قربون صدقم نمیره ………… بهم میگه خوبی … بهتری ….. ولی این طوری نیست که من مریض شم بهم بیشتر توجه کنه ………. همیشه یه مدله ……. و من الآنا میفهمم که جه قدر این رفتاراش طبق قانونه ………. بچه ها روزای اول آشناییمون این کاراشو میذاشتم رو حساب بی تفاوتیش و بی احساس بودنش اما حالا میبینم این رفتارا نشون دهنده ی عدم وابستگی و شناخت قانونه ………………. عاشق خودمم از کجا شروع کردمو به کجا رسیدم خخخخخخ
شاداب باشید
سلام دوست عزیز
بسیار عالی توضیح دادید.
ارزوی موفقیت برای شما و دوستتون دارم
با آرزوی عشقی خالص والهی برای همگان
جلسه پنجم مصاحبه با استاد:
استاد جان خیلی شما روتحسین میکنم که از همون ۱۵ سالگی دنبال کسب درآمد وکاسبی بودین چیزی که خیلیها خیلی دیر شروع میکنن ,وتضادها وشرایط زندگی شما رو وادار کرده که خیلی عملگرا بار بیای ومجبور باشی که خودت گلیم خودت رو از آب بیرون بکشی ,چیزی که خیلیها هنوز هم ندارن اون عملگرایی واقدام کردت رو ,اما شما بصورت خودکار توسط اون زندگی بهش ورود پیدا کردی.
پول وثروت الهی هم که همیشه بعد از اصلاح باورها وآرامش خودبخود پیداش میشه.
واما بحث اصلی که در مورد رابطه هست, وبرای من این طرز تفکر ورابطه ای که واملا مبتنی بر لذت بردن از زندگی ولحظات وایمان وتوکل به خداوند هست رو خیلی ستایش میکنم وبهتون تبریک میگم بابت جرات وشهامتی که توی خلق چنین رابطه عاشقانه وزیبا والهی که داشتین.
این یک رابطه کاملا مبتنی بر اعتمادوعشق هست وفکر نمیکنم هرگز توی همچین رابطه ای خیانت پیش بیاد چون هیچ کس مجبور به زندگی باهزار جور قفل وچفت وبست نیست .چقدر مبتنی بر آزادیه این رابطه وچقدر تحسینش میکنم کسانی که نگران روز پیری وکوری خودشون نیستن وفقط در لحظه زندگی میکنن وفقط به خداوند وابسته هستن نه همسری که آخر عمری تروخشکشون کنه یا به عنوان یک شوهر بهشون خدمت کنه وحمایتشون کنه ویا به عنوان یک زن به زندگیش سروسامون بده وخونه رو آب وجارو کنه ومسئولیت خونه رو به عهده بگیره وغیره وغیره.
خدایی تواکثریت قریب به اتفاق ازدواجها اون عشق دوران نامزدی وحس رهای وآزادی ودوست داشته شدن ودوست داشتن با ازدواج تبدیل میشه به دیدگاه یک مرد نان آور,یک مردی که از لحاظ جانی واجتماعی از زنش حمایت میکنه, زنی که نقش مادر مرد رو برعهده میگیره, نقش نظافت چی خونه وپرستار بچه رو پیدا میکنه,چرا این عشق تبدیل به همچین لجنی میشه?فقط بخاطر اینه که مهر دائمی بودن روش خورده میشه ودیگه طرفین رو همدیگه حساب باز میکنن وسرمایه گذاری میکنن وتعین تکلیف ونقش بازی کردن وبه زرف خود کشیدن وحواسم باشه کلاه سرم نره و….
خلاصه هر کسی حق انتخاب سبک وشیوه زندگی شخصی خودش رو داره .
اما با این اوصافی که تو زندگی مشترک پیش میره البته نه همشون تقریبا ۹۵ درصدشون که گند زندگیشون بالا اومده خواه ناخواه سبک زندگیها به این مسیر درست کشیده خواهد شد.البته خیلی از زندگیها هم خیلی ظاهر موجهی دارن اما وقتی دقت میکنی میبینی اغلب یکی داره میسوزه ومیسازه وحفظ ظاهر میکنه تا کیان خانواده به خطر نیفته وبزودی دچار انواع بیماریها یا مرگ زودرس خواهد شد ویا اینکه هردو دارن بخاطر بچه وحفظ کیان خانواده میسوزن ومیسازن وادای خوشبختی رو درمیارن…
خلاصه تنها تفاوت سبک زندگی عاطفی استاد با بقیه اینه که اون زندگی رو فقط عشق ولذت وهماهنگی وایمان نگه داشته واین زندگیها رو چفت وبستهایی به اسم ازدواج,بچه,حرف مردم, جدا شم پول ندارم, آبروی خانواده میره و……
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که در عصر بیداری الهی دارم زندگی میکنم که دیگه کسی مجبور به کاری نیست مگر اینکه خودش دوست داشته باشه.
به مریم جان هم خیلی تبریک میگم هم بخاطر عشق زیبایی که با استاد عزیز خلق کردن وهم بخاطر جرات وشهامت وجسارتی که تو عمل کردن به اون چیزی که بهشون الهام شده داشتن.یه دونه ای مریم جون
الهی بینهایت شکر واقعا از رابطه زیباتون وعشق الهی بینتون لذت میبرم وازش ایده میگیرم.
⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدایا شکرت باز هم با یه فایل دوست داشتنی با مصاحبه با استاد چقدر دوستان سوالهای خوبی رو پرسیدند واستاد هم مثل همیشه بینظیر و فوق العاده بود پول ساختن در کل استاد از بچگی در وجودشان بود و خیلی راحت از نظر مالی پول میساختند وقتی باورهایمان در مورد همه چیز تغییر کند به ثروت و سلامتی پایدار میرسیم و رشد کردن را میتوانیم با نتیجه عالی آن را به دست بیاوریم ایمان و پشتکار هست که نتایج اتفاق میافتد
با تحسین کردن نمودهای فراوانی را یا هر چیزی را تایید کنیم مثل آب کار خرید کردن و طبیعت و هر امکاناتی را با تحسین کردن باور فراوانی را در ذهن خودمان میتوانیم بهتر کنیم استاد نوع تفکرتون را خیلی دوست دارم چون سبک درست زندگی است که مسیر روشنتر را میتوانیم ادامه بدهیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
با سلام به دوستان توحیدی سایت وسلام وارادت به استاد عباسمنش دوست داشتنی ودرودو دست مریزاد به خانم شایسته بابت خلق محصولات هدیه در دل داشته های سایت که این بار بعد از پروژه گام به گام محصول رایگان مهاجرت به مدار بالاتر را برایمان آماده کردن واقعا سپاسگذارم این پروژه های خانم شایسته نمونه بارزی از توجه به داشته ها وقدر دان آنها بودن هست با وجودی که همه ما به فایلها به طورجداگانه دسترسی داریم ولی به طور رندم مگه دوباره آنها را ببینیم یا بشنویم ولی این اتفاق برای خود من میتواند الگویی باشد از اینکه در فایل های دانلوی شروع به دسته بندی بکنم و فایلهای که مرتبط به هم هستن یا احساس بهتری از آنها میگیرم را در پوشه های ده گانه بگذارم وهر پوشه مثلا فایلهای که درباره ثروت یا توحیدعملی بحث روابط ویا سلامتی، ویا،باورها وهمچنین سایر موضوعات رادسته بندی بکنم وخود این چقدر میتواند در راستای کنترل ورودیها کمک کند وانشالله که این کار را انجام دهم
واما در موردسوالهای که استاد دراین فایل پاسخ دادند چند نکته برام جالب بود ببینید خارج ازسایت هرکسی که بخواهد سخنرانی بکند جلوی دوربین وپیش مردم سعی میکند که مثلا با تواضع حرف بزند ولی استاد مثلا در باره تاثیر گذاری که دارد به راحتی میگه من میدانم آدم تاثیر گذاری هستم وفارغ ازاینکه شما بگید یا نگید من خودم را آدم تاثیر گذاری میدانم وعلت این را هم صداقت ودرستی ومخصوصا عمل به انچه که میگویم را میدانم حالا تصور بکنید یه شخصیت مهمی درحد وزیر یا حتی رییس جمهور درتلویزیون این را بگوید که من تاثیر گذارم بدون توجه به حرف شما مردم تصور بکنید چه هجمه ای علیه اش درست میشه در نتیجه اکثریت افراد اعم از مشهور و معروف تا ادمهای ناشناس وکم نام در. مقابل مخاطب به اسم تواضع وخوشایند مردم حتی دستاوردهایشان را لفافه اعلام میکنند که برچسب مغرور یاحتی متوهم بهشان نزنند وقتی مهم مردم باشند نه خدای مردم مدام باید دور خودت پیله بزنی ،نقش بازی کنی یا توضییح بدی در باره فلان سخنرانی یا مصاحبه و….اما دراینجا استاد بعضی جاها که به صراحت اعلام میکند که من حرف یاعملی که از ان نتیجه گرفتم را به خاطررضایت مردم ومخاطبان وحتی دوستان واعضای سایت عوض نمیکنم واصلا نگران نیستند که مثلا مخاطب او را ترک کند ومعمولا کسی که تازه وارد سایت میشود واینها را میشنود مثل خودمن نه تنها برایش تازگی دارد بلکه رنج اور هم هست وبرخی شاید توهین به خود هم تلقی کنند اما هرچه بیشتر اینها را میشنویم ودر عمل هممی بینیم درست است پی به تغییر با ورها وتغییر شخصیت مان میبریم که هر انچه هست ونیست در زندگی ما دستاورد باورهای ماست وبه خاطر این صراحت استاد هرچیزی که میگوید را من باور میکنم یعنی سعی بر باور کردن ان است مثلا ماشاالله با این همه ثروت که خدا همیشه بر آن بیفزاید دارد و البته گذشته ایشان را در اون اتاق معروف بندر عباس هم دیدیم واین دستاوردها را در راستای فهمیدن قانون وعمل به آنها میداند ولی همچنان میگوید پاشنه آشیل من دربحث ثروت باور فراوانی است با وجود این همه نتیجه ویه جورایی مخترع باور فراوانی در بین فارسی زبانها احتمالا خود استاد بودن ولی بر خودشان تاکید میکنن که باید بیشتر این باور را. باور کنم به من نوعی اهمیت این موضوع را صد چندان میکند ودیگه شرایط امروز جامعه که دلار80 تومنی وجنگ های خاورمیانه و امدن ترامپ و…بر عکس اکثریت جامعه که فکر وذکرشان این مسائل هست والبته همیشه بوده ما را نگران نکند ودر همین ایران خودمان به هزاران موضوعی که فروانی را تقویت میکند بپردازم یک نمونه داشتن گازی که در همه خانه ها حتی در کوره دهاتها هم گاز در دسترس است البته این موضوع گاز را من همیشه مثال میزنم استاد الان ایران نیستی همین گاز ارزان در دسترس همگان را همه در بوق کرنا کردن که مسولین لیاقت ندارن به نیروگاه های برق گاز ندادن ودر هفته 2 بار 2 ساعت برق اون هم طی روز نه درشب. قطع میشه واعلام کردن به خاطر مصرف زیاد مردم واولویت خانه های مردم است که اگر به نیروگاه ها بدهیم چون مصرف گازشان خیلی بالاست اون 2 ساعت قطعی برق مرتفع میشه اما به خاطر ناترازی باید گاز برخی از مردم در منازل قطع بشه ودر این زمستان سرد اگه گاز قطع بشه خیلی مشکلات بیشتری دارد تا 2ساعت برق در طول روز واقعا باید شکر گذار این نعمت باشیم ومن وقتی این نعمت گاز را پیش دوستان مثال میزنم جوری با نگاه عاقل اندر سفیه برخورد میکنند ویا میگن ارزشی شدی از حکومت طرفداری چیزی بهت رسیده و…می خندم البته قبلا من استاد تمام عیار بحث های سیاسی بودم در کانالهای مختلف تلگرامی در این باره عضو بودم به همین خاطر روزنامه ها وکتابهای که موضوعیت سیاسی داشتن را اکثرا خوانده بودم واقعا اطلاعاتم در این زمینه بالا بوداما با ورود به این سایت الهی واطلاع از پوچی بحث های سیاسی میشه گفت کاملا اخبار واین بحث ها را کنار گذاشتم من نقاش ساختمان هستم که هیچ ربطی به مسائل سیاسی ویا مخالف یا موافق حکومت بودن ندارد امااز زمانی که سعی کردم عینک بدبینی را بردارم وفقط مسائل منفی رانبینم خدارا صدهزار مرتبه شکر که درتهران الان درسته مستاجر هستم اما درجای تقریبا خوب حدود شرق تهران واحد 2خوابه رهن کردیم البته باکمک همسرم چون شاغله البته تا4سال پیش ما در اطراف شهریار مستاجر بودیم حتی ارزوی رهن خونه دراونجا داشتیم کرایه ندیم اطراف شهریار نه خود شهریار اون موقع خانمم همین شغل داشت اما کار من ثبات نداشت معتقد بودم به خاطر تورم وگرانی همه این مشکلات دارن هرکی قبلا خونه خریده برد کرده الان یعنی 4 سال پیش میگفتم اگر بتوانی اون شرایطی که داری حفظ کنی یعنی پیشرفت اما الان که دی ماه هست وشروع زمستان وکار نقاشی که میگن فصلی هست یعنی اینجوری بود ولی 2ساله که من تقریبا مداوم سرکار هستم اون هم نه مثلا کاری که پروژه باشه و6ماه یا یکسال اونجا باشم بلکه یک واحد در حدود یک هفته الی10 روز که انجام میدم کار تحویل میدم وسایل میبرم سرکار دیگه وبرای کاربعدی رزرو انجام شده واقعا تمیز کار ومنصف هستم البته ارزان کار مثل سابق نیستم وهیچ تبلیغاتی حتی تو پیج خودم هم ندارم خود مشتریان خدا شاهده به فامیلها واطرافیان زنگ میزنن وطوری ازکارم وشخصیتم تعریف میکنند در تعجب میمانم که این چه حکمتیه خدایا وکارها اوکی میشه تابستان بعد10 سال یه پراید قدیمی تو خرج افتاده داشتم که یکی از خواسته هام توهمین سالی که هنوز3ماهش مونده تعمیر اساسی ونونوار کردن ان بود به لطف خدا به جای تعمیر فروختم ویه ساینا مدل 1401 درحد صفر نقدی خریدم البته به لطف استاد وقوانین من چقدر قربون صدقه همون پراید میرفتم که عصای دستم بود حالا دیگه تصور بکنید ساینا راچقدر تحویل میگیرم البته همین الان خانمم ماشین برده توخ پیروزی و5ماه گواهینامه گرفته یعنی وابستگی ندارم درپایان. از همگی تشکر میکنم وانشالله همیشه سلامت وسعادتمند وحساب پرپول داشته باشین