مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 53
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید133MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید23MB24 دقیقه
سلام و خداقوت
از روز شمار39
و فایلی دیگر آکنده از آگاهی
آگاهی هایی که قلبا بهش ایمان دارم
به خصوص قسمت رها بودن تازگیا چقدر بیشتر دارم لمس میکنم و درک میکنم
رها بودن با آرامش داشتن تو یه خط موازی هستن
خداروشکر میکنم من به اون رها بودن با این آگاهی های ناب شما رسیدم
رها بودن یعنی خیالت راحته و در جریانی و مطمئنی که اتفاقات خیلی خوبی برای تو توراهه
استرس و اضطراب نداری چون میدونی شرایط خودت
میچینی و خدای خودت
اگرم یه چیزایی غیر کنترل راحت حواله میکنی به اون خدایی که عظمتش بی نهایت
من عاشق همین حس رها شدگی هستم
حس فوق العاده ای
حسی که یعنی خدایااااا میدونم هستی و مراقبمی و برام بهترینا رو رقم میزنی دل من به بودنت خوشه و پشتم گرمه و آرامش دارم و رهام
مطمئنم خدای من برام بهترین ها رو در بهترین زمان میاره سر راهم.
شکر خدا
شکر خدا
شکر خدا
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد وخانم شایسته عزیز
و همه دوستان هم فرکانسی خوبم
خداروشکر میکنم سلامت ودر مورد این فایل بیشتر وبیشتر به باورهای درست زندگی قدم بر می دارم
واقعأ استاد این سؤال من هم بود که سیر تکامل شما چقدر طول کشیده؟
وچقدر زیبا وبا منطق جواب دادی استاد که وقتی رو خودت کار میکنی تغیرات شروع میشود وهدایت میشوی به جاهای بهتر واینها با تمرکز وتمرین رو باور ها باعث اتفاقات خوب وزیبا ودر نهایت به رشد مالی بهتری دست پیدا میکنیم
و وقتی روی ورودی ذهنت رو کنترل میکنی دیگه به قول شما پاتو از رو ترمز برداشتی وبه سمت جلو آرام آرام میروی واما خداوند برای من اگر باور من او همه چیز است که او مهربان وبخشنده است اوهم به من واکنش نشان میدهد ودر مسیر مدارها هدایت میشوم ومیشودبرای رهایی از هر چیزی که تو رو به مسیر درست هدایت کنه تمام شاخ وبرگ های اضافه رو هرس کنی وبه احساس خوب وعالی برسم
چون من هر چقدر ثروتمند بشم خدا من رو دوست داره و خوشحال میشه که در جایگاه خوبی هستم
وبخشش رابرای دیگران هم چیزی که خداوند دوست داره رو آنجام بدهم
با آرزوی موفقیت و سلامتی وتندرستی وثروت رادارم برای همه دوستان
ازشما هم ممنونم استاد وخانم شایسته
خدا نگهدارتان باشد
به نام خدا
روز شمار تحول زندگی من
روز سی و نهم
همین چند دقیقه پیش که در راه دانشگاه بودم، نشانه ای بسیار واضح از طرف خداوند آمد، چند لحظه قبل از رخ دادن آن نشانه، به طور کامل حس کردم که می خواهد اتفاق عجیبی بیفتد و آن اتفاق چیست! خداوند را شاکر هستم که با این نشانه باور من نسبت به خودش را تقویت کرد و به من گفت که در مسیر درست قرار دارم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
آن اتفاق مربوط به یکی از آهنگ های سلنا گومز است که متن آن آهنگ درباره دوست داشتن خودمان است :)
تا به این لحظه که فایل های زیادی را گوش داده ام، به نظر من، فایل های مصاحبه با استاد ارزشمند ترین فایل های این سایت هستند، بلا فاصله بعد از گوش دادن به این فایل ها میتوان تغییرات زیبای زندگی را مشاهده کرد، بار ها برایم اتفاق افتاده است، خداوندا، بابت وجود این سخنان ارزشمند از تو سپاس گزار هستم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خیلی از مردم وقتی شروع به یادگیری قانون جذب می کنند، قانون تکامل را در نظر نمی گیرند، چون اصلا در اکثر دوره ها و کتاب های آموزشی اشاره ای به این قانون نشده است، قانون تکامل را در نظر نمی گیرند و نتیجه می گیرند که قانون جذب توهمی بیش نیست، خداوند را شاکرم که من و همراهانم در این سایت، از آن مرحله رد شده ایم و باور داریم که چنین قانونی وجود دارد و تلاش می کنیم که از آن قانون به درستی استفاده کنیم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
قدم اول برای استفاده از قانون، پذیرفتن تمام مسئولیت زندگی مان است، پس از این که این باور به حدی تقویت شود، قانون راحت تر از قبل عمل می کند و نشانه هایش را به طور واضح حس می کنیم، خدایا شکرت که از طریق اینگونه نشانه ها با ما حرف میزنی و اثبات می کنی که چنین قانونی وجود دارد، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
باید مواظب باشیم که به خواسته هایمان وابسته نباشیم، احساس وابستگی و شکر گذاری در باطل با هم تضاد دارند، البته شاید در ظاهر اینطور به نظر نرسد ولی با کمی تامل و زیر نظر گرفتن افکار و اعمال خودمان می توانیم متوجه این موضوع شویم. خدایا شکرت که در این لحظه این موضوع را تشخیص داده ام و تلاش می کنم تا به هیچ چیزی وابسته نشوم، تنها چیزی که لایق وابستگی است تو هستی، بنده ی ابدی و شاکرت هستم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خونسردی افراد موفق هم به عدم وجود وابستگی در آن ها ربط دارد، خداوند را شاکرم که وقتی خونسری افراد موفق را می بینیم به علت آن پی میبریم و تلاش می کنیم تا مثل آن ها خونسرد باشیم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
برای رسیدن به موفقیت، حس می کنیم که باید برنامه روزانه داشته باشیم، سر ساعت مقرر از خواب بیدار شویم، در سر ساعت مقرر بخوابیم، و….) این ها همگی توهم است، درست است،معمولا بیشتر افراد موفق صبح زود بیدار می شوند و تا آخر شب کار می کنند، ولی آن ها فرق بزرگی با ما دارند، آن هم مدار فرکانسی آن هاست، هر کسی نسبت به ما مدار متفاوتی دارد، و ما بهتر است افکار آن شخص را در نظر بگیریم نه اعمال آن ها را، افراد موفق در عمل شبانه روزی کار می کنند ولی در ذهن آن ها چیزی جز تفریح وجود ندارد، پس وقتی داریم از کار خود لذت میبریم و آن را نوعی تفریح می دانیم صبح زود بیدار می شویم و تا آخر شب تفریح می کنیم! :)
تا زمانی که برخی اعمال را درک نکرده ایم، عمل به آن ها وقت تلف کردن است، مثل این است که در دبیرستان انتگرال می خوانیم و نمی دانیم که در چه زمینه ای از زندگی باید از آن ها استفاده کرد، پس عمل به انتگرال در ریاضی وقتی نمی دانیم واقعا چه چیزی است وقت تلف کردن است، بعد از کمی تحقیق می توان فهمید که در علوم مهندسی انتگرال خیلی کار برد دارد، پس در انجام اعمال دینی، در وهله اول باید به ماهیت و چیستی آن پی ببریم. خداوند را شاکرم که استاد عباس منش اینگونه مسائل را برای ما روشن می کند، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خداوندا، شاکرت هستم که امروز هم مثل دیروز توانستم در سایت به خوبی فعالیت کنم، منتظر اتفاقات زیبا هستم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
بنام خداوند مهربان
روز سی و نهم
تغییر. از درون میاد از خودم از کلامم از گفتارم از عملکردم از فکر کردن هام از باورها از افکارم
وقتی ورودی های ذهنم را کنترل کنم همه چی خود به خود تغییر میکنه
هر چه بیشتر به نکات مثبت توجه کنم مسلمأ اتفاقهای قشنگی رو در زندگیم تجربه میکنم
من هرچه بیشتر باورهای قدرتمند بسازم از هر لحاظ در زندگی آنچه میخواهم تغییر میکنه ثروت سلامتی عشق
خداروشکر میکنم به این آگاهی رسیدم که قوانین جهان خیلی سادست و همیشه از خودمون شروع میشه
سلام من نیازمند یک راهنمایی هستم بابت اینکه بیشتر به مشکل بر میخورم در حالی که خودم آدم مثبتی هستم و در اداره ی کار میکنم بیشتر کار مردم رو حل میکنم و حس خوبی هم بهم دست میده اما در کمک به خودم مونده ام مثلا اگه خونه میخرم با صاحب خونه به مشکل بر میخورم یا ماشین خریدم بعد چندین ماه با مشکل سند مواجه شدم یا مغازه اجاره میکنم بازهم با صاحب مغازه یا چک میدم طرف روز موعود چک برنداشته یه لحظه پول لازم شدم برای چند لحظه اومدم بزارم سرجاش طرف همون لحظه برگشت زده الان که استعلام بانک برای رفع سوء اثر من لازم دارم میگه چند روزه چک رو خوابوندم حساب ولی بازم که حساب رو چک میکنم میبینم پاس نشده یا رفتم تعمیر کار هنگام برگشتن به خونه تایر ماشین باز شده به ماشین خسارت زده ممنون از دوستان
به نام خدای مهربان🪴
فایل صوتی توضیحات تکمیلی این جلسه
در مورد بحثی که در مورد نماز و اینا بود و دوستان سوال پرسیده بودن نماز و روزه و کلا همه مسائل قرآنی، من البته این نکته رو آخر فایل گفتم ولی ترجیح دادم که بیشتر توضیح بدم.
ببینید من فکر می کنم وقتی که آدم ذهنش از تعصبات، از پیش داوری ها، از باورهایی که گذشتگان بهش دادن پاک کنه و هیچ عینکی روی چشمش نداشته باشه خیلی دنیا رو قشنگ تر میبینه
یعنی خیلی واقعیت ها رو درست تر درک میکنه، قوانین رو درست تر درک میکنه، خدا رو درست تر درک میکنه
به قول مولانا میگه
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
لاجرم عالم کبودت مینمود
وقتی که یک عینکی روی چشم بذاری همه جا رو تاریک می بینی، وقتی عینک سبز بزنی همه جارو سبز میبینی، ولی وقتی عینکی نزده باشی همه چی رو همونجوری که هست میبینی، همونجوری که واقعا هست
در مورد قرآن، دین و نماز و تمام مواردی که به دین برمیگرده نه فقط 1400سال، ما ده ها هزار ساله که بمباران شدیم با باورهایی در مورد دین و هر کسی به نفع خودش در واقع در هر دورهای به نفع خودش یک سری باورها را القا کرده به افراد
مثال جدیدش همون زمانی بود که ایران با شوروی به مشکل برخورد بعد اون قند و شکری که از شوروی وارد شد و استفاده میشد برای اینکه بخوان حرومش کنن یه سری از دوستان اومدن گفتن که این قند حرومه و نباید بخوریدش
بعد چند وقت بعد رابطه شون خوب شد گفتن که حلال شده. فقط برای اینکه حلال بشه قند رو باید بزنی توی چای بخوریدش اون وقت دیگه حلال میشه.
ما هنوز که هنوزه توی ایران وقتی میخواهیم چای بخوریم ناخودآگاه قند رو میزنیم توی چای بعد میخوریم
یعنی می خوام بگم اینقدر بازی شده با ما توسط دین. دیگه تا تهش رو شما بخونید. به همین دلیل وقتی که با باورهای گذشته، وقتی که با عینک های متفاوت به دین به خدا و به قوانین نگاه میکنیم حقیقت رو درک
نمیکنیم
ولی وقتی که پاک میکنیم ذهنمون رو میگیم خدایا خودت ما رو هدایت کن، همون کاری که من انجام دادم و انجام میدم همیشه.
نه فقط توی بحث قرآن و دین توی همه قسمتهای زندگیم، خدایا منو هدایت کن. همون صحبتی که خدا توی قرآن گفته
خدایا ما را به راه راست هدایت کن، به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای، نه کسانی که بر آنها غضب کرده و نه گمراهان
ما را به راه خوبان هدایت کن
خلاصه وقتی با نگاه پاک به جهان نگاه میکنیم و از خدا میخواهیم هدایت کنه اونوقت چیزهایی رو میبینی که قبلاً نمیدیدی.
نگاههایی رو و حوزه وسیعی از دید رو پیدا می کنی که قبلا نداشتی. من پیشنهاد می کنم اونجا که من گفتم برید قرآن رو چند بار بخونید قبلش کاشکی میگفتم بدون تعصب بدون پیشداوری، بدون باورهای قبلی برید بخونید این کتاب الهی رو تا به حقیقت برسید.
یعنی کسی که با یک پیش داوری میخواد بره سراغ قران احتمالاً گمراه میشه، وقتی که میخواد، یعنی یه چیزی رو توی ذهنش پذیرفته و فقط میخواد همونو که پذیرفته رو ببینه. همین.
اصلا نمیخواد چیز دیگه ای رو ببینه این احتمالاً گمراه میشه تا کسی که میگه من همش رو پاک می کنم، خدایا تو منو هدایت کن و شروع میکنه به خوندن قران
پس قبل از اینکه قران رو بخونید به زبان فارسی بخونید، اصلاً عربی بخونید، اصلاً هر جوری که دوست دارید، گفتم فقط معنای خود کلمات رو بخونید نه اون قسمتی که توی پرانتز مترجم از دیدگاه خودش نوشته یا توضیحات بیشتر داده
وقتی شروع می کنید بدون هیچ تعصب و پیش داوری شروع میکنید به خوندن اصلاً شما حکمت قرآن رو درک می کنید، اصلاً این کتاب رو درک می کنید، چند بار بخونید اصلش رو درک می کنید
اصلاً خدا با شما صحبت میکنه، کاملاً درکش می کنید و می فهمید که قضیه چیه. به خاطر همین هم اینقدر اصرار دارم از کسی نپرسید خودتون بخونید اگه براتون مهمه.
در مورد نماز اینقدر سوال پرسیدید دوستان این مثال هم همون مثالی بود که گفتم کاشکی میگفتم توی فایل،
ما هنوز الان یک میلیارد و خوردهای نفر ما مسلمان توی جهان داریم از این یک میلیارد و خوردهای حدود 80 ، 100 میلیون نفر شون شیعه هستن، اون یک میلیارد و بقیه همه اهل تسنن هستن، ما هنوز نمیدونیم یعنی شیعه ها میگن اینجوری، سنی ها میگن اون جوری که پیامبر وقتی که وایمستاده نماز میخونده دست هاش رومیبسته روی سینش، یا باز نگه میداشته در موازی با پاهاش
ما هنوز اینو نمیدونیم، ما نمیدونیم که پیامبر وقتی نماز میخونده مهر میذاشته یا مهر نمیذاشته
ما هنوز اینو نمیدونیم که پیامبر وقتی وضو میگرفته موقع وضو گرفتن از بالا به پایین دست هاش رو میشسته یا از پایین به بالا.
ما هنوز در مورد مسح پا نمیدونیم پیامبر پاش رو میشسته یا مسح می کرده
یعنی اختلافِ بین این مسائل، اختلافِ بین مسائل ظاهری نماز
در مورد مسائل ظاهری نماز اختلاف هست چه برسه به مسائل باطنی اون، که اصلاً هیچکس توی دل پیامبر نبوده که ببینه اونجا چه خبره، هیچکس توی غار حرا نبوده ببینه اونجا چه خبر بوده،
توی مسائل ظاهری اختلاف هست بعد ما مثلاً دنبال اینیم که شیوه درست ارتباط با خداوند چیه.
می خوام بگم به قول فکر فیلم مارمولک به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای رسیدن به خداوند و این تعصب ها رو بذاریم کنار و این پیشداوریها رو بذاریم کنار دیدمون رو باز کنیم.🪴
وقتی قرآن رو میرید میخونید می فهمید بارها و بارها گفته مثلاً این کار نادرسته اما اگه مجبور بودی اشکال نداره، خداوند توبه پذیر و مهربان است.
یعنی اصلا این نگاه صفر و یکی به خدا داشتن که یا اینکه من میگم یا پدرتو در میارم میفرستمت ته جهنم، اصلاً توی قرآن نیست. اصلاً اثری ازش نیست. وقتی که شما بارها بدون قضاوت و پیش داوری و بدون باورهای گذشته میایید سراغ قرآن، به این آگاهی میرسید.
دوست داشتم این ها رو باهاتون به اشتراک بذارم و از خدا بخوام که ما را به راه راست هدایت کنه. من تمام تلاشم اینه که اون باوری رو به شما بدم که خداوند رو مهربان ببینید، رزاق ببینید، وهاب و بخشنده ببینید، وسیع ببینید، خداوند رو توی وجود خودتون ببینید، خداوند رو هدایتگر ببینید، خداوند رو انرژی ببینید که همواره با شما هست، انرژی که شما ازش شکل گرفتید، شما از طریق اون انرژی جهانتون رو دارید تجربه می کنید، یعنی همه چیزی که شما دارید تجربه می کنید همون خداونده، همون انرژیه و دوست دارم که این نگاه رو به عنوان رسالتی که دارم این نگاه رو گسترش بدم، نگاه یکتاپرستی، نگاه توحید و نگاه باور به خداوند که توی وجود شماست، به شما وصل هست، با شما بوده، از قبل بوده، هست و در آینده هم خواهد بود
هیچ وقت رابطه شما با خداوند قطع نمیشه هیچ وقت اون شما رو تنها رها نمیکنه، اون خود شماست، شما خود خداوند هستید، همه چیز همونه، امیدوارم که با یک نگاه پاک و بدون پیش داوری بدون قضاوت بدون باورهای گذشته بریم سراغ قرآن و مهمتر از همه قبلش از خداوند بخواهیم که خدایا خودت ما را هدایت کن.
به خدا اگر با دل پاک و با تمام وجود بخواهی هدایت بشی نه فقط در مورد درک قرآن، در مورد ثروت، در مورد روابط، در مورد سلامتی
به خدا بارها و بارها شده مثلاً یه ذره گلوم درد گرفته گفتم خدایا خودت منو هدایت کن الان چی بخورم خوبه
یه تصویری یه لحظه از جلوی چشم من رد شده، یه مزهای هوس کردم، یه چیزی شده که بهم نشون داده اگه اینو الان بخوری حالت خوب میشه، بعد میخورم همون موقع،فرداش میبینم حالم خوب شده🪴
در مورد کارم، در مورد بیزینسم، در مورد یه جا مسافرت میریم، نمیدونم الان کجا بریم میگم خدایا الان دوتا جاده اینجا هست یه پیغامی، هدایتی یه چیزی به من داشته باش که از کدوم طرفی برم که بیشتر بهمون خوش بگذره، یهویی یه پرنده توی یکی از اون جادهها میشینه، یه اتفاقی میفته، یه حسی، یه تصویری، یه چیزی میاد که میگه از اون ور برو بعد من میرم میبینم چقدر باحال چقدر فوق العاده.
مثلاً دفعه های بعد که از اون یکی جاده که مثلاً نگفته بود رفتیم میدیدیم اون انتخاب اولی که خدا به ما کرد چقدر انتخاب خوبی بود، چقدر عالی بود
یعنی این هدایت در هر لحظه در دسترس ماست، اگر ما باورش کنیم، اگر ببینیمش،
اگر قبولش داشته باشیم
وقتی شما قران رو میخونید متوجه میشید داستان هدایتِ پیامبران رو، داستان هدایت مردم رو توی لحظات مختلف، توی شرایط مختلف، اتفاقاتی که توی این داستانها میفته چقدر اینها راهگشا و چقدر درس داره برای ما این نگاه رو داشته باشید،
پیچیدگی هایی که روی قران گذاشتن اصلاً پاک کنید توی ذهنتون
خود قرآن بارها و بارها گفته ما این کتاب را آسان کردیم برای فهمیدن نه یه بار و دوبار، بارها گفته اینو آسان کردیم برای اینکه بفهمید.
آیا کسی هست که تحقق کنه، کسی هست که بفهمدش
این چیزی که براش آسون کردیم
به خدا خیلی این کتاب آسونه، خیلی فهمش آسونه
امیدوارم که همیشه شاد باشید، در پناه الله یکتا شاد باشید، سالم باشید، خوشبخت باشید، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت🪴
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان
سلام به دوستان عزیزم
برای تغییر و بهتر شدن زندگی احتاجی نیست که شغل یا محل زندگی یا ایده ای رو عوض کنیم باید درون خودمون رو تغییر بدیم تا بیرون هم تغییر کنه این چیزیه که 98 درصد مردم دنیا قبول ندارن و هر روز بیشتر به مشکلاتشون افزوده میشه
برای به ثروت رسیدن باید رها باشیم و بهش نچسبیم که چرا امروز مشتری نیومد چرا این پول رو دریافت نکردم چرا زندگیم بهتر نمیشه .هرچقدر این افکار رو داشته باشیم ما پامون روی ترمزه و از ثروت دور میشیم باید با ایمان به خداوند ی که ربلعالمینه همه چیز رو به خودش بسپاریم و نگران هزینه های زندگی نیاشیم اگر با ایمان حرکت کنیم و تنها از خودش بخوایم و باورها را در مورد ثروت درست کنیم خداوند از بی نهایت طریق برامون میاره
خدا تو دل زمین یا اعماق دریاها به موجوداتش رزق میرسونه پس ما که اشرف مخلوقاتیم و باورش داریم که میتونه همه کار برامون بکنه رزق و ثروت نده چرا میده بهتر و بیشترش هم میده بیش از اون چیزی که فکرش را میکنیم میتونه بده چون بی نهایته چون وهابه .توابه.چون رزق به غیرالحساب میده اینقدر بهمون میده که نتونیم به حساب بیاریمش
فقط باید خدارا درست بشناسیم و درک کنیم و برای عبادتش احتیاج نیست که از کسی بپرسیم هر کسی یه جوری با خدا رابطه برقرار میکنه از وجودش لذت میبره
خداراشکر میکنم که هر روز میتونم توی سایت اگاهی دریافت کنم و از مسیر لذت ببرم
پول لذت نمیاره مسیر درست و لذتبخش پول میاره
وقتی نا از مسیر لذت ببریم و احساس خوب داشته باشیم اتفاقای خوب هم برامون میفته
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
به نام الله هدایتگرمم
سلامم استاد عزیزم و مریم جون
و سلام به دوستان هم فرکانسم
روز 39 ام رور شمار تحویل زندگی من
درک امروز از فایل(مصاحبه با استاد قسمت 4)
امروز یاد گرفتم وقتیکه روی خودم کار میکنم روی باورهان افکارم و شخصیتم اصلا نیازی نیست چیزی رو تغییر بدم از همون جای که هستم تغییرات شروع میشه بعد خود به خود هدایت میشم به مسیر های بعدیی
خداوند یک سیستمه یعنی هر جوری که هستی فرکانسی که بهش میدی به شکل همون در میاد جهان اطرافت خداوند همه چیز هست و واکنش نشون میده به افکار من
من باور کنم رزاق بودنشو رزاقه
باور کنم واحب بودنشو واحبه
باور کنم ربوبیتشو ربه
قدرتشو باور کنم
باور کنم مهربون بودنشو مهربونه
باور کنم عشق بودنشو عشقه
هر چیو باور کنم همونه
امروز یاد گرفتم هر لحظه ی که با افکار بیماری زا با نگرانی رو غم ناامیدی رو رنج و ناراحتی میگذرنم دارم خودمو از خوشبختی ثروت دور میکنم
امروز یاد گرفتم رهایی یعنی چی؟؟؟
رهایی یعنی از همون چیزهای که هست لذت ببرم و به احساس خوب برسم این باعث میشه به خواسته هام برسم رهایی یعنی این (نقطه سر خط)
(خون سرد بودن یعنی اینکه از لحظه لذت بردن )
هر چقدررر ثروتمندتر باشم در دیدگاه خداوند عزیز ترم
هر چقدررر ثروتمندتر باشم نضد خداوند محبوب ترم
هر چقدررر ثروتمندتر باشم به گسترش جهان کمک میکنم
هر چقدررر ثروتمندتر باشم انسان بهتری هستم
هر چقدرر ثروتمندتر باشم زندگی راحتی دارم
هر چقدررر ثروتمندتر باشم انسان شاد تری هستم
و…….
(وقتیکه کارت عشقت باشه دیگه فکر نمیکنی داری کار میکنی وقتیکه نگاهت در مورد کار تغییر کنه دیگه شب و روزش برات فرقی نمیکنه عاشقانه داری کار میکنی)
نکته خیلییی مهممم(در مورد مسائل دینی این مسائل با تفکر باید بهش برسه آدم نه با تقلید )
فکر کن بهش برس
استاد عزیزم و مریم جون عاشقتونم️
در پناه الله یکتا باشید️
به نام خدای مهربان
مصاحبه با استاد قسمت 4🪴
وقتی که دارم روی خودم کار میکنم اصلاً نیازی نیست که چیزی رو تغییر بدم از همون جایی که هستم تغییرات شروع میشه
بعد خود به خود هدایت میشم به مسیرهای بعدی
نه اینکه بگم من چیزی رو تغییر بدم مثلاً بیزینسم رو الان تغییر بدم تا درآمدم بیشتر بشه.
اگه باور هام رو واقعا تغییر داده باشم از همون جایی که هستم، از همون مکانی که هستم، از همان نقطهای که هستم، با همون کاری که میکنم، با همون استعداد، با همون توانایی که دارم وضعیتم شروع میشه به متفاوت شدن، درآمدم شروع میشه به بیشتر شدن و یواش یواش میتونه موقعیت تغییر کنه و اصلاً نباید بگم من باید شغلم رو عوض کنم تا درآمدم بیشتر بشه، کشورم رو عوض کنم تا درآمدم بیشتر بشه یا هر چیزی شبیه این.
از همون جایی که هستم این اتفاق شروع میشه، سعی کنم توی زندگیم نخوام یه چیزی رو به زور نگه دارم و به هیچ عنوان در مقابل تغییری که میخواد رخ بده مقاومت نداشته باشم.
اگه در مقابل تغییراتی که باید رخ بده مقاومت داشته باشم اون مقاومت باعث میشه که انرژیم روی کارم نباشه، تمرکزم روی کارم نباشه و نتونم درست روی باورهام کار کنم، سعی کنم در مقابل تغییراتی که میخواد رخ بده مقاومتی نداشته باشم و به جای تمرکز کردن بر روی اتفاقات بیرون و تغییر دادن اون ها روی خودم و باورهام تمرکز کنم روی کار کردن باورهام تمرکز کنم و نخوام که به زور شرایط بیرون رو تغییر بدم.
چون با این کار یعنی پام روی ترمزه و با اینکه روی باورهام هم کار میکنم چون پام روی ترمزه ماشین راه نمیره و اتفاقات خوب هم رخ نمیده، باید پام رو از روی ترمز بردارم و تمرکزم فقط روی خودم و باور هام باشه تا اتفاقات خوب رخ بده🪴
خداوند یه سیستمه که هر جوری که هستم و هر فرکانسی رو بهش بدم جهان اطرافم به همون شکل در میاد. یعنی خداوند همه چیزه و واکنش نشون میده به افکارم، واکنش نشون میده به اون چیزی که هستم،
یه چیزی مثل آب که به شکل ظرفی که من ایجادش می کنم به اون شکل در میاد، حالا اگه رزاق بودنش رو باور کنم رزاقه، وهاب بودنش رو باور کنم وهابه، هر چیزیش رو باور کنم همونه،
ما هرچقدر بیشتر به خواسته هامون برسیم رهاتر میشیم
مثل یه بچه میمونه که اول هیچ اسباب بازی نداره بعد یه دونه اسباب بازی، دو تا، سه تا، ده تا، صدتا اسباب بازی میاد تو اتاقش.
اون وقت دیگه خیلی لجبازی نمیکنه برای اسباب بازی جدید، خیلی گیر نمیده، خیلی وابسته نمیشه، مشغوله با اسباب بازیش، اگه اسباب بازی جدید هم اومد بازی میکنه، اگه نیومد با همونی که هست بازی میکنه،
هیچ وقت نخوام که خوشبختی و لذت و شادی رو به تعویق بندازم و بگم چون از لحاظ مالی الان چیزی ندارم باید ناراحت باشم، سعی کنم توی هر شرایطی که هستم خوشحال و راضی و خشنود باشم و اصلا اینجوری نباشه که بگم نه
من الان باید ناراحت باشم وقتی که به خواسته هام رسیدم راحت باشم
هر لحظه ای رو که با افکار بیماری زا، با نگرانی و با غم و غصه و رنج و ناراحتی بگذرونم دارم خودم رو از خوشبختی دور میکنم
رهایی یعنی از همون چیزایی که هست لذت ببرم و به احساس خوب برسم
این باعث میشه که به خواسته هام هم برسم خونسرد بودن یعنی از لحظه لذت بردن
یعنی نگران نتیجه نبودن
یعنی از سفر لذت بردن به جای رسیدن به مقصد
باید نگاهم در مورد پول این باشه که هر چقدر ثروتمند تر بشم در دیدگاه خداوند
عزیزترم.
سعی کنم وقتی یه چیزی بهم الهام میشه اصلا مقاومت نکنم و هرچقدر هم که پیش رفته باشم در یک حوزه یاکاری، وقتی بهم الهامی شد حتماً قبولش کنم و انجامش بدم🪴
به هیچ عنوان سر ساعت خاصی خوابیدن و سر ساعت خاصی بیدار شدن و زیاد کار کردن عوامل اصلی موفقیت و ثروتمند شدن نیست
وقتی که کارم عشقم باشه و عاشق کارم باشم اون موقع اصلاً فکر نمیکنم که دارم کار میکنم
همه اینا برمیگرده به اینکه مسیر رو چه جوری دارم پیش میرم
وقتی نگاهم به کار تغییر کنه اصلاً شب و روز برام فرقی نمیکنه و عاشقانه کار میکنم
و اینکه سر ساعت خاصی بیدار بشیم یا آدم منظمی به اون معنا که بعضی ها دارن که همه چیزشون از قبل برنامهریزی شده باشه که چه زمان هایی به مسافرت برن، مسافرت بعدیشون کی باشه، یا اونجا باید چیکار کنی، سرمایه گذاری چه جوری باید باشه،
اینها عوامل اصلی موفقیت نیست
سعی کنم خیلی الهامی و هدایتی زندگی کنم و سعی کنم هرچی که بهم الهام میشه رو انجام بدم
سعی کنم در مورد مسائل دینی از هیچ کسی تقلید نکنم و خودم مسیر خودم رو پیدا کنم رابطه با خدا اصلا اینطوری نیست که یکی دیگه بخواد بهم بگه که باید چه جوری باشه مثل این میمونه که کسی بخواد بگه ببینم یکی چه جوری از آب خوردن لذت میبره منم یاد بگیرم همونجوری لذت ببرم
یا یکی چه جوری با عشقش لذت میبره منم یاد بگیرم اینجوری لذت ببرم
اصلا نمیشه اینها رو الگو قرار بدیم
چون اینها یه چیز درونیه و به همون نسبت که این تفکر غلطه
در مورد رابطه ما با خدا هم این تفکر غلطه که ببینیم دیگران چیکار میکنن یا چه جوری نماز میخونه یا روزه میگیره، منم میخوام یاد بگیرم
در مورد مسائل دینی باید با تفکر بهش برسیم نه با تقلید🪴
باید خودم سعی کنم که خدا رو درک کنم نه اینکه ببینم یکی چه جوری با خداست منم برم همون کارو بکنم
باید خودم فکر کنم و بهش برسم
توی قرآن هم گفته برای اونها که تعقل و تفکر میکنن
اگه فکر کنم و بهش برسم خیلی بهتر از اینه که یه مسیری رو، یه راهی رو، یه روشی رو بدون فکر، حتی به زعم اینکه اون روش درسته ولی بدون فکر بخوام مثل ربات انجام بدم و بگم چون بقیه این کارو میکنن منم این کارو بکنم
این آیه تبعیت در مورد خدا و رسولش به نجوا میخوره و به موضوع دیگه ای میخوره و ربطی به مسائل دینی نداره
کی گفته که پیامبر مثل حضرت ابراهیم و حضرت عیسی و موسی عبادت میکرده
هر کسی به شیوه خودش کار میکرده
همین الان هم پیروانشون به شیوه های خودشون و متفاوت دارن کار میکنن
ارتباط ما با خداوند یه رابطه کاملاً شخصیه و دلیل اینکه توی قرآن هم نیومده به خاطر همینه و اگه قرار بود یه رابطه خاص باشه مثل همون جوری که یه عالمه مسائل با جزئیات اومده رابطه ما هم با خداوند میومد که باید اینجوری باشه
خیلی ها در زمان پیامبر و در شهر پیامبر هر کسی مسیحی یا یهودی به روش خودشون داشتن خداوند رو عبادت می کردن و هیچ اجبار و روشی هم نبوده که پیامبر مجبورشون کنه که بگه چون ما اینجوری عبادت می کنیم شما هم همینجوری باشید اگه میخواهیم خط قرمز های قران رو بدونیم که چیه باید آیه های عذاب رو بخونیم🪴
سپاس فراوان از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان🪴
……………….به نام الله هدایتگرم……………..
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
قسمت 4:
بازهم در ابتدا از تکامل صحبت شد و اهمیتش برای من بیشتر از گذشته شد
این صحبتها باعث میشه تصمیم بگیرم صبرم رو بیشتر تقویت کنم
و برای رسیدن به خاسته هام ،از همین مکان، از همین زمان و از همین شرایطم شروع کنم.
چشمامو بیشتر باز کنم و ببینم زیباییهای مکان زندگیمو ، ببینم زیبایی روزهایی که پشت سرهم میان و میرن و درک کنم چه برکاتی برام میارن،ببینم شرایطی که در اون هستم رو و بتونم قانونو درک کنم و باور کنم شرایط الانم حاصل فرکانسهای گذشته منه ، ببینم آدمهایی رو که به نوعی در زندگیم حضور دارند و درک کنم برای چه درسی درزندگیم هستن.
باور کنم شروع کردن از همین لحظه بهترین کاریه که میتونم انجام بدم.
تکامل یعنی قدم به قدم پیش برم و احساسمو بهتر از دیروزم کنم
توقع نداشته باشم یک شبه به موفقیت برسم، درمقابل تغییر مقاومت نکنم ، حواسم باشه پام رو ترمز نباشه ، تقلای بیهوده نکنم و مهمتر اینکه به قانون شک نکنم یعنی تلاش ذهنی رو مهمتر از تلاش جسمی بدونم.
((رهرو آن نیست که گَه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رَوَد))
……………………………………………………………
هربار که از توحید میشنوم حالم متفاوت از همیشه میشه لپام گل میندازه و چشمام پر از اشک میشه
اوایل آشناییم با سایت، روزها و شبها برای اینکه تونستم خدا رو پیدا کنم خیلی اشک ریختم اشک شوقی که قابل کنترل نبود، حس کودک گمشده ای رو داشتم که بعد از مدتها به آغوش مادرش برگشته
و الان هرموقع از توحید از خدا صحبت میشه من همون حس و حال بهم دست میده چقدر خوشحالم که تونستم ذره ای خداوند رو بشناسم و باورامو نسبت بهش تغییر بدم و با اکثریت جامعه متفاوت باشم.
و در این شرایط باید باورامو تقویت کنم باورهای قدرتمندکننده تری بسازم و باور کنم خدا رزاقه،غفاره،رحمانه، رحیمه ،وهابه و کلی صفت پرمعنای دیگه داره که باورکردنش چه نعمتهایی به زندگیم میاره الله اکبر
……………………………………………………………
نکته مهم بعدی رهاییِ ، قبلا خیلی رهاتر بودم در لحظه زندگی میکردم ولی مدتیه حس میکنم به گذشته و آینده بیشتر توجه میکنم ،این قسمت باعث شد دوباره روزهای قبلی رو بیاد بیارم زمانیکه از هر چیزی رها بودم ،نه وابستگی درکار بود نه فکر و خیال بیهوده! واقعا خیلی حال خوشی داشتم کارهام به راحتی انجام میشد آدمها روی خوششان رو بهم نشون میدادن
اما بنابردلایلی الان درلحظه بودنم کمتر شده ولی خوشحالم که متوجهش شدم
دلم میخاد دوباره حال قبلیمو داشته باشم
جای نگرانی نیست چون راهشو بلدم پس میتونم دوباره رهایی و در لحظه بودن رو تجربه کنم به امید خدا
و چقدر خوب توضیح دادید رابطه رهایی و ثروتمندشدن رو
میتونم بگم ((رهایی بهترین راه رسیدن است))
……………………………………………………………
در مورد برنامه ریزی که صحبت کردید ، تمرکزم روی خودم رفت، منم آدمی ام که برنامه ریزی رو اصلا دوست ندارم
مثلا برای سفر کردن بشینم برنامه ریزی کنم کجا برم چی بخورم چیکار کنم
اصلا برامخوشایند نیست دوست دارم تو همون لحظه ببینم برای چ کاری و چ جایی حسم خوبه .
هربار که قرار ملاقات بادوستام میذارم و اونها قبل از این قرار میگن فلان کارو بکنیم فلان غذارو بخوریم و نظر منو میپرسن، اصلا هیچ حرفی نمیتونم بزنم و قولی نمیتونم بهشون بدم ،میگم ببینیم چی پیش میاد چون
عاشق برنامه های یهوویی هستم ،دراصل خیلی هدایتی عمل میکنم .
هیچوقت آدمهایی که از قبل برای تمام کارهای آینده مثلا برای مسافرتِ سال بعدشون برنامه ریزی میکنن برام جذاب نبودن و یکجورایی حوصلمو سرمیبرن
چندسال پیش کارمند یک اداره دولتی بودم بارزترین مشخصه اکثر همکارام همین برنامه ریزی مو به مو برای جزئی ترین کارهاشون بود چه کارهای شخصی و چه کارهای شغلی، برای ساعت به ساعت روزهاشون برنامه داشتن بااینکه آدمهای خیلی موفقی بودن و همیشه تحسینشون میکردم ولی این رفتارشون رو هیچوقت درک نکردم و نمیتونستم مثل اونها باشم حتی برای انجام وظایف شغلیمم خیلی سختم بود برنامه بریزم دلم میخاست حس و حالم مشخص کنه امروز چه کاری انجام بدم ولی خب در اکثر مواقع نمیشد که به شیوه خودم عمل کنم چون مدیرمون از کارمنداش برنامه میخاست .
توی اون اداره بنظرم تنها ادمی بودم که دنبال حسم میرفتم (حالا بماند که باعث تعجب اونها میشدم انگار من ادمی بودم از یک سیاره دیگه ،خیلی براشون عجیب غریب بودم چون اونها کارمندای باسابقه 20سال به بالا بودن و منم تازه کار و پرشور) همونجا متوجه شدم کار دولتی و کارمندی اصلا با روحیاتم سازگار نیست و هیچوقت دلم نمیخاد سر یکساعت معین بیدارشم و یکسری کارهای معین رو هر روز تکرار کنم. یکمی طول کشید تا تصمیم به استعفا گرفتم ولی مهم اینه که بلاخره تونستم و خودمو از کاری که متناسبم نبود رها کردم و بعد از استعفا من چقدر احساس ارزشمندی کردم.
……………………………………………………………
و بحث آخر این فایل که خیلی دلنشین و جذاب بود در مورد نماز وروزه و شیوه ارتباط با خدا
روزهای بچگیم یادم اومد که مامانم مجبورم میکرد نماز بخونم ومن که هیچ شباهتی با خواهرها و برادرام نداشتم هیچوقت دلم نمیخاست به زور ،کاری انجام بدم همیشه راهی پیدا میکردم تا به حرف زورِ مامانم در مورد نماز خوندن عمل نکنم.
از همون بچگی حس خوبی به نماز خوندن نداشتم ولی صبح زود منو بیدارمیکرد که نماز بخونم منم به نشونه اعتراض با مامانم،بدون وضو نماز میخوندم ههههههههه
هربار یادم میاد کلی میخندم ،سرنماز نه سوره ای میخوندم نه چیزی زمزمه میکردم فقط خم و راست میشدم گاهیم تو سجده خابم میبرد.
مامانم به نظر خودش درحال نمازخون کردن و باایمان کردن من بود اما هرروز که برای نماز صبح بیدارم میکرد ،اونقدر صدا میزد تا خوابم زهر میشد و از نماز و خدا بیشتر فاصله میگرفتم
میگفتم چرا باید اذیتم کنه تا بیدارشم دلم نمیخاد صبح زود از خابم بزنم این چه خداییه که دلش نمیخاد من راحت بخابم
هروقتم که بیدار نمیشدم مامانم با عصبانیت شروع میکرد به ترسوندنم مثلا میگفت بذار خدا ببرتت تو جهنم،بذار بسوزی ،بذار خدا باهات قهر کنه و…. البته وقتی بیدار نمیشدم مامانمم کل روز یجوری رفتار میکرد انگار قهره و حس بدی بهم میداد.
این بساطی بود که هرروز تکرار میشد تا حدود 14یا15سالگی که اونموقع یکم بهتر شده بود و دیگه صبحها عذابم نمیداد چون خودم فهمیده بودم اگه میخام کل روز اعصابم راحت باشه باید بیدار شم هههههه
ولی بازهم من درست وحسابی نماز نمیخوندم چون اصلا نتونستم حس خوب باهاش بگیرم
هرچی نماز خوندم همه از ترس بود یا ترس از مامانم یا ترس از خدا که منو عذاب نکنه
خب با این رفتارها معلومه چه تصویری از خدا در ذهن یک بچه شکل میگیره
این مدل رفتارکردن شاید توی زندگی خیلی از بچه های سایت وجود داشته و خب برای همینه فکر میکنیم نماز و روزه مهمترین مسئله توی زندگیمونه
بخاطر همین این سوال رو هزاران بار ازتون پرسیدن که شما چطور نماز میخونید اصلا نماز میخونید یا نه!
خب این تفکر از بچگی به ما القا شده
ولی خداروشکر میکنم یک درجه آگاهتر شدیم و به این سایت هدایت شدیم تا بفهمیم مهمتر از نماز و روزه (و البته حجاب )مسائل مهمتری وجود داره که قصد خالق بوده از خلقت ما!
خیلی وقته من به درک بهتری از خدا و ارتباط با خدا رسیدم و شنیدن صحبتهای این قسمت درمورد نماز وروزه چقدر برام دلنشین بود روزهای اول آشناییم با سایت رو بیادم آورد.
من خوشم نمیاد از تقلید کورکورانه ،خوشم نمیاد بدون درکِ موضوعی ،اونو تو زندگیم عملی کنم پس اینکه خودم مطالعه کنم تفکر کنم و راه و روش شخصیمو انتخاب کنم چیزیه که خیلی خیلی با روحیاتم هماهنگه
و نکته بعدی در مورد مطالعه کتاب قرآن که واقعا محکمترم کرد به ادامه
چون درحال مطالعه ام ولی نمیتونم ارتباط آیات رو درک کنم خب متوجه شدم اولا تکامل لازمه و برای بار اول عالی پیش رفتم
دوما استمرار داشته باشم آهسته وپیوسته ادامه بدم ناامید نشم
سوما تو ذهنم چون باور دارم آیات قران مبهمه و درک کردنی نیس باید خیلی بیشتر تلاش کنم
و در پایان سپاسگزار خداوند و استادم که این فایلهای عالی رو به من هدیه کردند.
در پناه الله یکتا