مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید133MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید23MB24 دقیقه
سلام به استاد عباس منش عزیز ی سوال که همیشه داشتم این بوده که چطور الهامات رو تشخیص بدیم مثلا برای انجام کاری یا سرمایه گذاری دوتا مسیر الهام میشه که درهر2تا احساس خوبی هم داری حالا باید کدوم مسیرو بریم تشخیصش سخت میشه اگه لطف کنید جواب بدید ممنون میشم
سلام
استاد خوبی, من که عالیم
استاد تا بیام بنویسم بغزم میترکه , استاد چیکار کردی با ما , الان دارم به پهنای صورت اشک میریزم
استاد نمیدونم , میدونم میفهمی چی میگم , استاد من حدود 2 ای 3 هفته پیش , تو کتابخانه نشسته بودم , یه خانمی اومد و شروع کرد به صحبت کردن , دیدم فازش مثبت مثبت , گفتم من عباس منش خیلی کار میکنم , دیدم واکنش رضایتمندانه ای نداشت, —حالا جالبه ایشون خانه شان غرب تهران , من شما ل شرق تهران , یعنی اصلا , کارش خیلی درسته خدا, دخترش و اورده بود نزدیک ما بره توی یک مزرعه—- گفتش اره من ثروت 3 و گرفتم , اصلا نمی ارزید و فلان و فلان و به استادم گفتم پولم و بده , من راضی نیستم …… خلاصه اون داشت , میگفت همینجوری , من هم داشتم تو دلم میخندیدم, به خودم گفتم اگر استاد بهت چیزی جواب نداده , چون میدونه چه جواهری بهت داده , الان درکش نکردی, به موقعش درکش میکنی , خلاصه من بهش گفتم , من نمیخواهم اصلا توجیهت گفتم , شروع کردم به گفتن نتیجه هام و افکارم , خلاصه اینکه این بنده خدا, مات و مبهوت حرفهای من و میشنید و نگاه میکرد , خلاصه اینکه به من گفت ,نکته هایی که یاد گرفتی , بهم بگو ,من هم با عشق اون چیزی که بلد بودم در مسائل زندگیش , بهش میگم , و ایشون روز به روز به لطف خدا , از اگاهی های که از شما از دوره ها گرفتم, و کتاب هایی که خواندم ,بهشون میگم , و امروز که دیدمش ,و اقعا صورتش بشاش بود , و ایشون اولین کسی که از من خواست , در مورد قانون با هاش صحبت کنم, و جالبه , من دارم کارهام و میکنم ,برای رفتن , ایشون 20 سال دقیقا در همون کشوری بوده , که من میخواهم برم, وکلی من و داره راهنمایی میکنه …..
استاد امروز یه جمله برگشت بهم گفت , با این مفهوم , که عباس منش و زیاد بزرگ نکن تو ذهنت ………. نه با دید منفی …..
استاد من 1 سال پیش قرار بود با پسری که بعد از 7 سال دوباره اومده بود, اردواج کنم , ولی نشد , 2 هفته پیش , به حرف حسی که 2 ماه بود به من میگفت زنگ بزن بهش , گوش کردم و زنگ زدم با همه نجواهای ذهن …..راستش و بخواهی نمیدونم , اصلا چی شد زنگ زدم , رفتیم بیرون باهم, خوب پارسال ایشون عاشق بیشتر افکار من شده بود , که بحث ازدواج پیش اومد, ومیخواستیم ,با هم ثروت 1 و شروع کنیم, بهش گفتم ثروت 1 و گوش دادی , گفت نه , بهش گفتم چرا
گفت داشتم یه فایل از عباس منش میدیدم , تو اون فایل گفت , هرچی که من میگم , تو قران است , من هم این حرف و گرفتم و , رفتم سراغ قران,گفتم بهش , خوب بعدش, گفت تا الان من 3 بار قران و خوندم, واستاد باورت نمیشه , 6 ساعت, non stop, در مورد قران با هم حرف زدیم , اون میگفت از خونده هاش , من میگفتم از اگاهی هایی که از شما در دوره ها از قران داشتم, و ریشه کلمه هایی که search کرده بودم , عذاب و صلاه و ظلم, , و من یک بار قران و از اول تا اخر نخوندم, ایشون بر خلاف پارسال , یک مقدار نسبت به شما جبهه داشت , اون هرچی از قران میگفت , من با یه اگاهی های که از شما و کتاب ها داشتم براش توضیح میدادم , ایشون با هم افکار خودش , البته شاید در مورد بعضی موارد با هم متضاد بود,, توضیحاتم, چیزی بود که هم من و هم خودش و هم ادم های موفق و تاموفق دور و برمون , به عینه داشتیم تجربه میکردیم , چقدر زیبا در قران همهههههههههههههههه اومده , اما خلاصه , یه ذره به شما جبه گرفت , البته خودشم میگه , که 10 درصد با شما موافق نیست
استاد این ها رو گفتم , که بگم بهت عاشقتم , بهت بگم که چقدر مسیرت قشنگه, یه خانمی که اون ور تهران و میاد که ثروت 3 گرفته و خوب یه چیزهایی از زبان من بشنوه و ….., و پسری که قرار بوده ما باهم ازدواج کنیم , حالا به هر دلیلی 1 سال پیش بهم خورد , با دیدن یک فایل میگه گرفتم , از عباس منش که برم قران و بخونم ,و الان 3 دوره قران و خونده, البته بهش گفتم , خیلی فرق داره , ,با افکار مریض قران و بخونیم , که من بارها رفتم , سمتش و نفهمیدمش و گذاشتمش کنار , یا , با افکار الانم , که با افکار م ایه هایی و که با هم میخونیم , میگم هم ,برای خودم هم برای اون جالبه
که الان که از اول قران شروع کردم به خوندن قران , ایه هایی و میبینم که فقط دلم میخواد ساعت ها دوباره تکرارش کنم ,
استاد حالا اصل داستان و میگم , که چرا همه رو گفتم, چند روز بود خیلی ذهنم , درگیر , بود , اخه تمام سعیم و میکنم , به نشانه ها خیلی توجه کنم , از وقتی که این 2 نفر و خدا فرستاد, سرعت پیشرفتم , خیلی زیاد شده , چون وقتی با این 2 نفر حرف میزنم , و چیزهایی که میدونم و میگم, یا اونها میگن, درکم خیلی بالاتر میره, مخصوصا با این دوستم که قران و 3 دور خونده, یه دفعه میبیم 4 ,5 ساعت گذشته, این 2 نفر افکار خوبی دارند, ,ولی خیلی برام عجیب بود , خدایا چرا این 2 نفر هم زمان اومدن , و دیدی که من به عباس منش دارم و ندارند , خوب من خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییی نتیجه ها گرفتم , میتونم باهاش کتاب بنویسم , گفتم خدایا این 2 نفر یه چیزی قرار بگن , هیچ چیز در این جهان تصادفی نیست, به خدا گفتم , خدایا من تو رو از طریق دستت که اسمش عباس منش شناختم , این ادم ها چی میگن, زندگی من حال خوب من هدفم همه چی و از طریق این ادم به من گقتی , ……………
اینم بگم , که از روزی که این فایل و گذاشتین, من فهمیدم , که باید قران و کامل بخونم ,و من هی میرفتم ریشه های مختلف و در قران پیدا میگردم, فکر کنم , این 2 تا ادم هم , با این فایل یا قبل و بعدش اومدن,…. و من تقریبا هر روز 10 تا ایه خودنم , که خوب خودتون میدونید , ادم با افکاری که سعی کرده, تغییرشون بده , خوندنش بسیار جذاب تر و قابل درک تر است , ولی یه روز هایی واقعا پشت گوش مینداختم , یا چون داشتم دوره های ثروت 1 و عشق و مودت و عزت نفس و که قبلا همه رو کار کردم دوره میکنم , خلاصه هام و, که هرچند الان که دوباره دارم , میبینم, انگار همه چیزها رو جدید میشنوم و با یه درک دیگه, و اقعا تکرار معجزه میکنه ,و روزهایی به قران خوندن نمیرسیدم
امروز ساعت 8 بود نشسته بودم تو اقاتم , داشتم عشق و مودت و دور میکردم, یکدفعه تلگرام و رفتم , دیدم فایل جدید , مصاحبه گذاشتین , اصلا یادم نبود , امر ور فایل جدید میزارید, امر وز هم قران و هم نخونده بودم , گفتم اخجون سسریع شروع کردم دانلود, یک دفعه دلم گفت حالا تا دانلود بشه , برو اون اهنگ بزار , رفتم تو اهنگ هام , و بعد رفتم , اهنگ حمید هیراد به اسم یا رب و گذاشتم , نا خود اگاه, و کتاب زندگی و جهان انیشتن هم روبروم بود , دارم اون و میخونم , فایل هم داشت دانلود میشد , اهنگ یا رب حمید هیراد هم داشت میخوند, از ذهنم رد شد , گفتم خدایا من, با این کتاب ها و این ادم رشد کردم و تو رو پیدا کردم , با هم عشق میکنمیم, مگه میشه این مسیر و با این ادم نرفت, , میدونی چی گفت , گفتم خدایا من تو رو از طریق این ادم پیدا کردم, این 2 نفر ادم که اومدن چی و میخواهند به من بگن , با اینکه دیدن نتایج من , حال خوب من و ‘سید , با من حرف زد, گفت :من نگفتم عباس منش گوش نده , گفتم قران بخون , سید , از اون موقع دارم همینجوری دارم اشک میریزم , خیلی دوست دارم , با من حرف زد , همیشه میزد , ولی این دفعه …………… به خدا خودش درونم بود ,
سید حسین , خواستم بهت بگم, حداقل در مورد خودم , دیدمش , که به وان چیزی که,میخواستی برسی , رسیدی , پیدا کردن خدام , و اینکه چقدر تلاش کردی بهم بفهمونی , که برم قران و بخونم ,تو دوره ای نیست که نگفته باشی , ولی من به خدا نمیشنیدم , خودش امروز بهم گفت , خودش گفت ,چقدر قشنگ گفت ,گفت:من نگفتم عباس منش گوش نده , گفتم قران و بخون
سید من ,میدونم فهمیدی , من دیگه نمیتونم بنویسم , فقط بهت بگم , تا اخر عمرم تمام از خدا میخواهم ,, بهم کمک کنه , باهات این مسیر و باهات بیام , عاشقققققققققتم
بچه ها قران و بخونید ,قران و که بخونید , قران و بخونید, قران و بخونید , قران و بخونید , تازه میفهمید , حرفهای استاد , چرا به دلمون میشینه
یا حق
دوست عزیز
چه خوب گفتی یاد خودم افتادم که دارم با ارامش بیشتری قرآن را باز میکنم و فکر میکنم به قانون و داستان های پیامبران و اقوام مختلفی که آمدند و رفتند و نگاه خداوند وسیستمی بودنش .
امشب سوره مومنون را خواندم
کلی اشک ریختم و گفتم خدایا کتاب تو چقدر راحت بود وساده وما با باورهای نا خوب چقدر فیلتر کرده بودیم این آگاهی های ناب را .
چقدر آرامش گرفتم و چقدر دارم بیشتر با قرآن مانوس میشوم .خدایی را در آن یافتم که واقعا خداست .
سالها فکر میکردم خدا خانه ای دارد میان ابرها ….
عالی بود سپاسگزارم???
در پناه خدای مهربان .
سلام استاد عزیزم با اینکه این فایل رو گوش کرده بودم اما حالا مزه دیگر داشت تصمیم گرفتم قرآن رو بخوانم و از خدا میخواهم هدایت کند واقعا چقدر خوب هم شما هم خانم شایسته عزیزم توضیح میدهد واقعا قانون این هست خدا رو سپاسگزارم وارد این مدار کرده دوستتون دارم عزیزمی بوُسسُسسسسسسس
سلام خدمت استاد عزیزم که مایه ارامشه فقط وخانم شایسته گلممم ودوستایه نازنینم در39امین روز این سفر لذت بخش???
استاد جونم چقدر تمام فایلاتون یکی از یکی بهتره اخه مگه داریم مگه میشه؟؟
بسیار عالی بود واستفاده کردم ازش
وقتی شروع میکنیم رو باورهامون کارکردن بابا هیچ نیازی نیس چیزیو تغییر بدیم با همین شرایط فعلی همه چی روبراه میشه.خدایاااا شکرررت ازاین قانون بی تغییرت که هرموقع اراده کنیم همه چیو عالی خلق میکنیم عاشقتم یعنییییی???
خدایا شکرررت بخاطر این همه زیبایی در جهان که با توجه کردن بهشون وسپاسگذاری کردن اینقدر احساسم عالی میشه?
خانمشایسته عزیزم بازم ممنون ازاین سفرزیبا
خدایااااا شکرررررت
خدایا به راه راست هدایتمون کن
تنهاااا تورا می پرستم وتنهااااا ازتویاری میخواهم
دوستوووون دارم دنیا دنیاااا???
به نام الله یکتا خدایاشکرت که در جمع این خانواده دوست داشتنی هستم استاد عزیزم سلام خانم شایسته، شایسته سلام واقعا چقدر خوشحالم که این همه از شماها سپاسگزاری میشه ی لحظه به این همه مورد لطف قرار گرفتن شماها دلم ی جوری شد ،واقعا چکار کردین با ماها خداوند عمر با عزت همراه سلامتی مدام به شماها و خانوادهتون بدهد و به همه هم نوعانمان الهی آمین?خدایاشکرت که توی این خلوت شب هرچی متن های سایت وکامنت دوستان عزیزم رو خوندم همش در باره توحید ویکتاپرستی وشکرگزاری بودچه چیزی ازاین بالاتر که به انسان آرامش میدهد خدایا سپاسگزارم ،شادوسلامت،ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید خدا نگهدار?
به نام خدای یگانه
سلام
راجع به خدا , دیدگاه و عملگرایی استاد حقیقتا عالی ست ولی من جمله هایی رو همیشه توی این جور بحث دوست داشتم میشنیدم , اینکه خداوند انرژی کل , انرژی منشا است و در همه چیز جاری است و اینگونه قرار داده انسان قدرت خلق داشته باشد و…. اما “ما نمیتوانیم به کنه فهم خداوند برسیم. ما ماهیت و چگونگی کارکرد قانون و…را نمیدانیم” خداوند در عین حال که همه چیزهست هیچ چیز نیست . لیس کمثله شی
کل شی هالک الا وجهه
یعنی فکر میکنم راجع به خداوند علاوه بر تسبیحی , تنزیهی هم باید فکر کرد و حرف زد .
البته شاید ذهن استاد عباس منش که دنبال نتیجه و کاربرد عملی هر فکر هست , به نظرشون ضروری نبوده . ولی من احساس میکنم این نوع نگرش هم نورهایی خواهد افکند
?????????
چند روز پیش به این فکر میکردم که استاد جایی میگه تعهد بدید یعنی بگید یا این اتفاق میفته یا من میمیرم و جای دیگه میگه خونسرد باشید و در عین درخواست دادن , رها کنید و نچسبید و بگید اگر نشد هم ناراحت نمیشم. اینها چجوری باهم قرار میگیرند؟ تعهد یک احساس قدرت ایجاد میکنه
برای خودم ذهنم رو اینجوری مرتب کردم. متعد بودن یعنی اینکه به یاد بیاورم این من هستم که تعیین میکنم چه باشم چه داشته باشم و چه تجربه کنم . یادآوری این قدرت به احساس قدرت عالی و قرار گرفتن در مسیر خواسته منجر میشود . متعهد بودن یعنی کنترل ذهن در مسیر یعنی وفادار ماندن به مسیر یعنی صبر کردن تا هم تراز شدن با خواسته . در این تعهد باید جدیت داشت تا قدرت گرفت . ولی برای در مسیر ماندن لازم است به نتیجه ی عالی , به عالی بودن هر لحظه , یقین داشت و نشانه ی این یقین خونسردی و راحتی و لذت از مسیر است . باید متعهد بود و نشانه اش هم اینکه احساس خوب را حفظ کرد .
البته یک مساله دیگر هم هست , شاید برای اولویت های اصلی مان تعهد میدهیم که یادمیمیرم یا این شرایط میشود ولی برای حواشی کوچک مسیر ,هر چه پیش آید خوش آید
????????
صحبت استاد راجع به ستعت خواب و بیداری خیلی خوب بود . من سالهاست میخوام نظمی داشته باشم و ساعت خاصی بیدارم بشم و برنامه مرتب و منظمی داشته باشم. گاهی این برنامه حتی با اجرا شدن هم از روح معنا خالی میشه و البته گاهی برنامه منظم ذکر باعث میشه توی مسیر برگردم یا بیشتر سرعت بگیرم . الان فکر میکردم باید نقطه اتکا و نظم هر لحظه ام اتصال به خداوند و بودن در مسیر توحید باشه در هر حال . و تنها هدایت از خداوند خواستن و به او امید داشتن. نظم امور هم ثانویه این هدایت است که اگر نشد بهم نمیریزم , اصل بودن در مسیر توحیداست .
????????
ممنون برای این آگاهی ها و یادآوری های ارزشمند
سلام زهره جان
ممنونم از کامنت زیبات عزیزم.
در مورد تعهد و رهایی:
تعهد برای وقتی است که ما خواسته مون رو مشخص کردیم و یکسری کارها باید انجام بدیم، مثل کنترل ورودیهای ذهن، ساخت باورهای قدرتمند کننده در مورد اون خواسته، توجه به نکات مثبت، پیدا کردن الگو های مثبت، داشتن حس خوب و سپاسگزاری، تایید و سپاسگزاری نشانه ها، ایجاد هماهنگی بین ذهن و روح، عمل به الهامات…
باید برای انجام اینا تعهد کامل داشته باشیم ، بگیم یا می میرم یا انجامش میدم.
رهایی مربوط به چگونگی رسیدن به خواسته مونه، اینکه دنبال چگونگی نباشیم، برای رسیدن به خواسته مون استرس و نگرانی نداشته باشیم ، از تمام لحظه هامون لذت ببریم و مطمئن باشیم یا به خواسته مون می رسیم یا به بهترش یا قدمی برای رسیدن به خواسته مون برداشتیم، خوشبختی و موفقیت خودمون رو وابسته به رسیدن به این خواسته ندونیم.
در کل میشه گفت که تمام تلاشمون رو بکنیم بدون توجه به نتیجه، یعنی نتیجه گرا نباشیم.
ما از همان زمانی که برای رسیدن به خواسته مون تلاش می کنیم، ارزشمند و موفق هستیم بدون توجه به نتیجه.
برایت بهترینها را آرزومندم عزیزم.
یه چیزی در مورد رهایی اینه که: وقتی که ما برای رسیدن به خواسته مون تلاش می کنیم باید بدونیم هدف ما از رسیدن به اون خواسته رشد و پیشرفت ظرفیت وجودی خودمونه. و این تلاش ورای نتیجه اون، ما رو قوی تر، با ایمان تر، با اعتماد به نفس تر و شجاع تر و توحیدی تر می کنه، این میشه رهایی نسبت به خواسته و نتیجه.
سلام دوستان همرهان گرامی و استاد عزیز
امروز بیست و هشتم آذرماه نود هشت و۳۹سفرنامه هستش
روزی که کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم مطالعه کردم
حس و حالی بهم دست داد که قابل وصف نبود از اینکه فهمیدم
۱_خدا انرژی هستش
۲_دنیا رو طوری آفریده که مسخره تو باشه یعنی هرآنچه را که تو بهش فکر کنی و توجه کنی وباورت بشه در اختیار تو قرار میگیره
۳_وقتی فهمیدم خدا همه چیزه ومن میتونم به هر شکلی که بخواهم درش بیارم
۴_فهمیدم که خدا احساس نداره فقط سیستمی هستش که به فرکانس های من پاسخ میده
۵_فهمیدم که بی نهایت نعمت و ثروت رو در اختیار من قرار داده وبه من بستگی داره که ظرفیت ظرفم چقدر
۶_فهمیدم که این منم که چقدر خودم رو لایق ثروت میدانم
۷_فهمیدم هراحساسی که به من آرامش میده
درست در مسیر خداوند
۸_فهمیدم که هر احساسی که آرامش منو بهم میریزه و باعث ترس و ناامیدی میشه
کار ذهن یا همون شیطانه
فهمیدم که اگر تمرکزم بر روی زیبایی هاوخواسته ها باشه
بهشت رو میبینم واگر تمرکزم بروی ناخواسته هاونازیباییها باشه جهنم رو میبینم
خلاصه اول تا آخر فهمیدم که خدا همه چیز رو داده دست من خودم وقدرتشو به من تنفیذ کرده تا عدالتش زیر سوال نره.پس هروقت با تمام وجود بپذیرم همه چیز حاصل افکار وفرکانسهای خودمه اون موقع است که به همه چیز در زندگی میرسم
واز امروز دنبال نام افزار جامع تفاسیر نور هستم که به گفته استاد عمل کنم
و قرآن را بخوانم
در پناه خداوند بخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید
با سلام ودرود فراوان بر استاد عزیزودوست داشتنی وتمام اعضای خانواده صمیمی عباس منش🌸نگرش من درمورد این فایل اینه که عالی بود وجواب خیلی از سوالاتم و گرفتم والبته من میگم بستگی داره شخصی که داره فایل رو با چه تصوراتی نگاه وگوش میکنه اگه بخوای تآیید کنی ولذت ببری وازش استفاده کنی که چه خوب ولی اگه از پیش داوری وقضاوت کنی که ندیده همه رو رد میکنید ومن یاد گرفتم از روزی که تصمیم گرفتم که پیشرفت کنم وتغییرکنم بایدیعنی حتمآتعصب های شخصیتی ومذهبی وقومی رو همه رو بزارم کنار چون یه عمری باهاشون زندگی کردم وکاری برام نکردن واین نشوش اینه که کارایی ندارن باید عوض بشن دیگه دست من نیست پس عاقلانست که مقاومت نکنم وحتما بهم کمک میشه.اقا خلاصه بگم من هرچی کشیدم چه خیر وچه شر از باور هم بود🌸واین که درمورد رابطه با خدا خییییلی خوب توضیح دادین وهمه رو به عهده خودمون انداختین یعنی حق انتخاب داریم وهر جوری که راحتیم وازادیم رابطه اگاهنه خودمون با خدا روپیدا کنیدعالی بود🙏خدارو شکر برای این همه فایل رایگان واطلاعات خوب ومفید😍😍ودرمورد نظم ونظام وخواب وبیداری شما خیلی باصداقت و روک وراست گفتین ومن چیزی که از دل بیاد خوشگل به دل میشینه ممنون عالی.حیف وقت کم میارم که دیدگاهامو بنویسم .❤❤
در مدار سیونهم ” تحول زندگی” فصل دو
////////////// قسمت سوم ////////////////
سلام
این محتوی ” واسه دل خودم ” یا اقناع کنجکاوی مقدسم تهیه شده ، بنده بری از خطا نیستم ، ممکنه در نوشته هام کج فهمی وجود داشته باشه و از خدا با تمام وجود سپاسگذارم که همیشه فضل و رحمتش بر من بینهایته و به هزاران شکل هدایتم کرده و میکنه و امیددارم خواهد کرد.. خدایا هزاران مرتبه ازت ممنونم
ضمنا این نوشته در چند قسمت در همین صفحه قرار گرفته ، بهتره برای آگاهی بیشتر از پارت اول شروع به خوندن بشه …
استاد عزیزم اقای عباس منش متشکرم برای همه محبت ها و راهنمایی که باعث شد به خودم بیام!
/////
هنوز کامل قانع و تسلیم نشدم چرا ؟؟؟!!! ؟؟؟
بـــــــــــازم ابهام و سوااال همیشگیم …
فقط باید اسلام ؟ فقط تشیع؟ فقط مرجع تقلید و شیوه ای که اونا مشخص کردن ؟
قبل از هر چیز بگم سوره لیل واقعا خیلی واضح و مختصر و ساده همه چیو گفته و این ایه
إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﻣﺎﺳﺖ / جواب خیلی از سوالا رو داده!!
خدایا باتمام وجود ازت متشکرم که همیشه هدایتگرم بودیو فضل و رحمت بینهایتت رو به شکل بی نهایت شامل حالم کردی … خدایا شکرت خدایا شکرت …
إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ اَلَّذِینَ هٰادُوا وَ اَلنَّصٰارىٰ وَ اَلصّٰابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ عَمِلَ صٰالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ
ترجمه انصاریان:مسلماً کسانى که [ به ظاهر ] ایمان آوردند، و یهودیها و نصرانیها و صابئیها هر کدامشان [ از روى حقیقت ] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است، و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین شوند.
وَ اَللّٰهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُرِیدُ اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ اَلشَّهَوٰاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلاً عَظِیماً (٢٧) نساء
ترجمه انصاریان:و خدا میخواهد با رحمت و لطفش به شما توجه کند؛ و آنان که از شهوات پیروى مىکنند مىخواهند شما [ در روابط جنسى از حدود و مقرّرات حق ] به انحراف بزرگى دچار شوید
راستی استاد جان این نکته به قول ابراهیم مدیر فنی سایت دری از اگاهی به روم باز کرد ! قفل ها از افکارم گشود …
قران ” گفته ” هاییه که خداوند به حضرت محمد داشته یا
” شنیده ” هاییه که محمد (ص) از خدا داشته ؟؟
صحبت هایی که همیشه خدا داره میگه اما ظرف وجودی افراد قدرت شنیدنشو نداره …
آفرین و سلام و صلوات بر محمد ختم پیامبران …
گوش و چشم و هوشی که طی بیش از بیست سال هر ماه چندین روز میرفته تنها مشغول مراقبه و ارتباط برقرار کردن با انرژی منبع میپرداخته …
پیدا کردن دیدگاه درست برای این موضوع ” گفته ها یا شنیده ها ” کمک میکنه درک درستی از ایات و راهنمایی های خداوند برای سعادت در دنیا و اخرت پیدا کرد و بسیاری از سوال ها و انجام یا حذف خیلی اعمال و رفتار مشخص میشه …
یادم نمیاد کی و کجا بین جستار هام با یه مطلبی رو به رو شدم که جالبه و ربطش داده بود به بعضی از عبارات قران مثه : تقیه ، صلوه و …
گفته بود : گاهی واژگان در برهه های زمانی و شرایط خاص، از معنای عام خود خارج شده و در معنای خاصی به کار گرفته میشوند.
//////////////
اما قران بنظرم همیشه آپدیته و زنده ! چشم هارو باید شست جور دیگه باید دید …
استناد به ایه فالهما فجورها و تقواها /که خیر و شر به هر انسانی الهام میشه ، مطابق مدار یا خلوص افراد ، دریافت ها متغیره …
یه چیزی : همیشه با عبارت حورالعین مشکل داشتم !
استدلال ” گفته ها یا شنیده ها ” قلبمو آزاد کرد…
اما چون اساس دنیا بر یک اصل و توحید بنا شده معنا و تفاسیر ایات در همه عصرها زنده و قابل استفاده است.
حالا یک شک دیگه ! یکسری افعال و اعمال دینی که در قالب فرایض به خوردم دادن که فلسفه انجامشونو نمیدونم…
دنبال پیدا کردن شیوه صحیح عبادت و تقرب به درگاه الهی و هدایت به راه راست و در نهایت سعادت در دنیا و اخرت هستم …
ینی ذووووقی دارم به مثال یه پسر بچه ی شش ساله ای که به بزرگترین شکلات شیرینی فروشی دست پیدا کرده .
و غافلم که شیرینی و شیرینی پز و شیرینی فروشی همه خودمم …
/////////////////////
الان هدفم فهمیدن شیوه انجام صحیح عبادت، نماز و روزه و فرایض دینی ، شکل حجاب و نحوه صحیح حدود ارتباط با دیگران و احکامی در این باب هست …
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم برای هدایت هایی که داری …
و یک بار دیگه سوره اسرا و ایه طلایی سیوششم :
وَ لاٰ تَقْفُ مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ اَلسَّمْعَ وَ اَلْبَصَرَ وَ اَلْفُؤٰادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کٰانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً
از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.
/////نکته مهم : در قران داخل پرانتز ها دیدگاه مترجم است و در عین ایه نیست////
لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ البقره256
ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ، ﻫﻴﭻ ﺍﻛﺮﺍه ﻭ ﺍﺟﺒﺎﺭﻱ ﻧﻴﺴﺖ [ ﻛﺴﻲ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻦ ﺩﻳﻦ ﻛﻨﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ، ﺩﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﺩ ] . ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺭﺍه ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ [ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻗﺮﺁﻥ ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻌﺼﻮم ] ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﺪه ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﺎﻏﻮﺕ [ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ، ﺑﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﮔﺮﻱ ﺍﺳﺖ ] ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﻜﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮه ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺴﺴﺘﻦ ﻧﻴﺴﺖ ، ﭼﻨﮓ ﺯﺩه ﺍﺳﺖ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ
/////بقدری دین و سیاست رو قاطی هم کردن آدم گم میشه و یک بار دیگه : داخل پرانتز ها دیدگاه مترجم است و در عین ایه و چیزی که نازل شده نیست
وَدَّتْ طَآئِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّآ أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ آل عمران – 69
گروهی از اهلِ کتاب آرزو دارند گمراهتان سازند، و جز خود را گمراه نمیکنند، ندانسته.
یَآ أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُون آل عمران – 70
ای اهل کتاب، چرا آیات خدا را انکار میکنید با آنکه مورد گواهیتان بوده؟
یَآ أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ آل عمران – 71
ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل درمیآمیزید، و حقیقت را پنهان میکنید دانسته .
ترجمه انصاریان : ای اهل کتاب! چرا درحالی که (به حقایق و واقعیات) آگاهید ، حق را به باطل مشتبه میکنید ، و حق را پنهان می دارید ( تا مردم گمراه بمانند؟ )
ترجمه مکارم شیرازی : اری اهل کتاب! چرا حق را با باطل(میامیزید و ) مشتبه میکنید ( تا دیگران نفهمند و گمراه شوند) ، و حقیقت را پوشیده میدارید در حالی که میدانید؟
لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ البقره286
ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺍﺵ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ . ﻫﺮ ﻛﺲ ﻋﻤﻞ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩه ، ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ ، ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺘﻲ ﺷﺪه ، ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺍﻭﺳﺖ .
[ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻳﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺍﺷﺘﺒﺎه ﺷﺪﻳﻢ ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺆﺍﺧﺬه ﻣﻜﻦ. ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﺑﺮﻋﻬﺪه ﻣﺎ ﻣﮕﺬﺍﺭ ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻲ . ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﺎﺏ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺗﺤﻤﻴﻞ ﻣﻜﻦ ; ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﺭﮔﺬﺭ ; ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ ; ﻭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺭﺣﻢ ﻛﻦ ; ﺗﻮ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻣﺎﻳﻲ ; ﭘﺲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﻭه ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﻓﺮﻣﺎ
وَ أَنْزَلْنٰا إِلَیْکَ اَلْکِتٰابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ اَلْکِتٰابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ وَ لاٰ تَتَّبِعْ أَهْوٰاءَهُمْ عَمّٰا جٰاءَکَ مِنَ اَلْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنٰا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهٰاجاً وَ لَوْ شٰاءَ اَللّٰهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وٰاحِدَهً وَ لٰکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مٰا آتٰاکُمْ فَاسْتَبِقُوا اَلْخَیْرٰاتِ إِلَى اَللّٰهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
ترجمه انصاریان:و ما این کتاب [ قرآن ] را بهدرستى و راستى به سوى تو نازل کردیم در حالى که تصدیق کنندۀ کتابهاى پیش از خود و نگهبان و گواه بر [ حقّانیّت همۀ ] آنان است؛ پس میان آنان بر طبق آنچه خدا نازل کرده است داورى کن، و [ به هنگام داورى ] از هواهاى نفسانى آنان با روى گرداندن از حقّى که به سوى تو آمده پیروى مکن. براى هر یک از شما شریعت و راه روشنى قرار دادیم. و اگر خدا میخواست همۀ شما را امت واحدى قرار مىداد، ولى میخواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند؛ پس به سوى کارهاى نیک بر یکدیگر پیشى گیرید. بازگشت همۀ شما به سوى خداست؛ پس شما را به آنچه همواره دربارۀ آن اختلاف میکردید، آگاه میکند.
یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ إِنّٰا خَلَقْنٰاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثىٰ وَ جَعَلْنٰاکُمْ شُعُوباً وَ قَبٰائِلَ لِتَعٰارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ أَتْقٰاکُمْ إِنَّ اَللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (١٣)حجرات
ترجمه مکارم :اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
ترجمه انصاریان:اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بیتردید گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. یقیناً خدا دانا و آگاه است.
به این ایه بارها و بارها هدایت میشدم … این ایه خیلی مهمه … الکی نیست اینقدر پیدا شدنش بین نوشته ها …
هُوَ اَلَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ مِنْهُ آیٰاتٌ مُحْکَمٰاتٌ هُنَّ أُمُّ اَلْکِتٰابِ وَ أُخَرُ مُتَشٰابِهٰاتٌ فَأَمَّا اَلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مٰا تَشٰابَهَ مِنْهُ اِبْتِغٰاءَ اَلْفِتْنَهِ وَ اِبْتِغٰاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مٰا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِی اَلْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنّٰا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنٰا وَ مٰا یَذَّکَّرُ إِلاّٰ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ
ترجمه انصاریان:اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشى از آن کتاب، آیات محکم است [ که کلماتش صریح و معانىاش روشن است ] آنها اصل و اساس کتاباند، و بخشى دیگر آیات متشابه است [ که کلماتش غیر صریح و معانىاش مختلف و گوناگون است و جز به وسیلۀ آیات محکم و روایات استوار تفسیر نمىشود ] ولى کسانى که در قلوبشان انحراف [ از هدایت الهى ] است براى فتنهانگیزى و طلب تفسیرِ [ نادرست و به تردید انداختن مردم و گمراه کردن آنان ] از آیات متشابهش پیروى میکنند، و حال آنکه تفسیر واقعى و حقیقى آنها را جز خدا نمیداند. و استواران در دانش [ و چیره دستان در بینش ] میگویند: ما به آن ایمان آوردیم، همه [ چه محکم، چه متشابه ] از سوى پروردگار ماست. و [ این حقیقت را ] جز صاحبان خرد متذکّر نمیشوند
//////////////////////////////////////////////
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ البقره۶۲
ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﻭ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺼﺮﺍﻧﻲ ﻫﺎ ﻭ ﺻﺎﺑﺌﻲ ﻫﺎ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻣﺸﺎﻥ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻨﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﻧﻪ ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﺷﻮﻧﺪ
وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا طه – 112
و هر که کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ستمی [درباره حقّش] هراس خواهد داشت و نه از کاستی [در اجر و مزدش.]
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ غافر ایه 60
ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ…
من عاشق ایه60 غافر شدم : ) از خدا با تمام وجود سپاسگذارم که چشم و گوش و هوشم رو آگاه میکنه به اجبات هاش/// خدایا شکرت خدایا شکرت
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد – 28
انها کسانی هستند که ایمان اورده اند و دلهایشان به یادخدا مطمئن (و ارام) است، اگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد.
فَاصْبِرْ عَلىٰ مٰا یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ اَلشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهٰا وَ مِنْ آنٰاءِ اَللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرٰافَ اَلنَّهٰارِ لَعَلَّکَ تَرْضىٰ ١٣٠ طه
ترجمه مکارم :پس در برابر آنچه مى گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین(برخى) از ساعات شب و اطراف روز(پروردگارت را) تسبیح گوى؛ باشد که(از الطاف الهى) خشنود شوى!
ترجمه انصاریان:پس در برابر آنچه [ مشرکان ] میگویند، شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوى، و [ نیز ] در بخشى از ساعات شب و اطراف روز تسبیح گوى تا [ به سنتها و تدبیرهاى او ] خشنود شوى.
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاٰهِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْهٰا لاٰ نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ اَلْعٰاقِبَهُ لِلتَّقْوىٰ
ترجمه مکارم :خانوادهء خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! ازتو روزى نمى خواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزى مى دهیم؛ و عاقبت نیک براى تقواست!
ایه 31سوره قیامت به نظرم یک کلیدیه که در اینده دری از اگاهی رو باز میکنه
فَلاٰ صَدَّقَ وَ لاٰ صَلّٰى ( 31 قیامت)
ترجمه مکارم شیرازی:(در آن روز گفته مى شود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند
ترجمه انصاریان:[ در آن حال فرشتگان میگویند: این به کام مرگ افتاده ] نه [ دعوت پیامبر را ] باور کرد، و نه نماز خواند؛
وَ لٰکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّٰى ( 32 قیامت)
ترجمه مکارم شیرازی:بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد،
ترجمه انصاریان:بلکه [ در میان اجتماعات ] تکذیب کرد و روى گرداند؛
//////
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاهِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ (۲۳۸) بقره
بر نمازها، به ویژه بر نماز میانه، مواظبت کنید که مبادا از شما فوت شود یا آداب و شرایط آن رعایت نشود، و فرمان های خدا را از روی خضوع و با اخلاص انجام دهید.
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکْبَانًا ۖ فَإِذَآ أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ
پس اگر بیم آن دارید که نتوانید همه آداب و شرایط نماز را رعایت کنید، پیاده یا سواره، در حال توقف یا حرکت نماز بگزارید، ولی هنگامی که ایمن شدید، با برپاداشتن نماز، خدا را یاد کنید آن گونه که نماز و سایر احکامی را که نمی دانستید به شما آموخت.
ایه بالا ( بقره239 ) حس خیلی خوبی بهم داد خدایا شکرت
وَ إِذٰا ضَرَبْتُمْ فِی اَلْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنٰاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ اَلصَّلاٰهِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ اَلْکٰافِرِینَ کٰانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً (١٠١) بقره
ترجمه مکارم :هنگامى که سفر مى کنید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه(و خطر) کافران بترسید؛ زیرا کافران، براى شما دشمن آشکارى هستند.
ترجمه انصاریان:و هنگامى که در روى زمین سفر میکنید، اگر بترسید که کافران به شما آسیب و آزار رسانند، بر شما گناهى نیست که از نمازها [ ىِ چهار رکعتى خود، دو رکعت ] بکاهید؛ زیرا کافران همواره براى شما دشمنى آشکارند.
وَ إِذٰا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ اَلصَّلاٰهَ فَلْتَقُمْ طٰائِفَهٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذٰا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرٰائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طٰائِفَهٌ أُخْرىٰ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً وٰاحِدَهً وَ لاٰ جُنٰاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کٰانَ بِکُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضىٰ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اَللّٰهَ أَعَدَّ لِلْکٰافِرِینَ عَذٰاباً مُهِیناً
ترجمه انصاریان:و هنگامى که در [ عرصه نبرد و خطر ] میان آنان باشى، و براى آنان [ به جماعت ] اقامۀ نماز کنى، پس باید گروهى از رزمندگان در حالى که لازم است سلاحشان را برگیرند، همراهت به نماز ایستند، و چون سجده کردند [ و رکعت دوم را بدون اتصال به جماعت به پایان بردند ] باید [ براى حفاظت از شما ] پشتسرتان قرار گیرند. و آن گروه دیگر که [ به خاطر مشغول بودن به حفاظت ] نماز نخوانده اند بیایند و با تو نماز گذارند. و آنان باید [ در حال نماز ] از هوشیارى و احتیاط [ نسبت به دشمن ] غافل نباشند، و سلاحشان را با خود برگیرند؛ چون کافران دوست دارند شما از سلاحها و ساز و برگ جنگى خود غفلت ورزید، تا یکباره به شما هجوم کنند. و اگر از باران در زحمت و مشقت هستید، یا بیمارید، بر شما گناهى نیست که سلاحتان بر زمین گذارید، ولى باید هوشیارى و احتیاط خود را حفظ کنید؛ یقیناً خدا براى کافران عذاب خوارکنندهاى آماده کرده است.
فَإِذٰا قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰهَ فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلىٰ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اِطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا اَلصَّلاٰهَ إِنَّ اَلصَّلاٰهَ کٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ کِتٰاباً مَوْقُوتاً
ترجمه مکارم :و هنگامى که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید؛ ایستاده، و نشسته، و در حالى که به پهلو خوابیده اید! و هر گاه آرامش یافتید(و حالت ترس زایل گشت)، نماز را(به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفهء ثابت و معیّنى براى مؤمنان است!
ترجمه انصاریان:پس هنگامى که نماز را [ در میدان جنگ ] به پایان بردید، خدا را در حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد کنید. و همین که [ از فتنه و آشوب دشمن ] مطمئن شدید، نماز را [ به صورت معمولش ] اقامه کنید. مسلماً نماز همواره در اوقاتى مشخص و معین وظیفهاى مقرّر و لازم بر مؤمنان است.
ضمنا در تفسیر ایه ۲۳۸ سوره بقره در ” تفسیر جامع ” یک محبث طوووولانی در خصوص نماز و نحوه انجامش و موضوعات پیرامونش صحبت شده که الان واسم خیلی سنگین میاد ! از خدا ممنونم که هدایت و رحمتی انجام میشه و هلو بپر تو گلو راحت و واضح میفهممش…
خدایا شکرت
///////////////////
قسمت اخر ایه58 و 59 سوره نور تامل برانگیزه …
یآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِنْ قَبْلِ صَلَاهِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَهِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاهِ الْعِشَآءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ ۚ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ ۚ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ نور – 58
ای کسانی که ایمان آورده اید، باید بردگانتان و نیز نوجوانانتان که به حد بلوغ نرسیده اند، هنگام ورود به خانه های شما، در هر شبانه روز سه مرتبه از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و در نیمروز آن گاه که لباس های خود را از تن بیرون می آورید، و پس از نماز عشا. این سه زمان، زمان هایی هستند که شما دوست نمی دارید دیگران از وضع شما در آنها آگاه شوند، و شایسته است که بر دیگران پوشیده بمانید. ولی پس از این سه زمان، نه بر شما گناهی است که آنان را به اجازه خواستن فرمان ندهید، و نه بر آنان گناهی است که اجازه در چندین آیه دیگر نگیرند، چرا که رفت و آمدشان بر گرد شما بسیار است و همه بر گرد یکدیگر می چرخید، و اجازه خواستن پی در پی ملال آور است. خداوند احکام دین خود را که از نشانه های اوست این گونه برای شما بیان می کند، و خدا به احکامی که مورد نیاز شماست داناست و آنچه برای شما مقرّر می دارد براساس حکمت اوست.
//////////////////////////////////////////////
در باب حجاب و پوشش
با اینکه مذکر هستم اما همیشه واسم سوال بود چرا برای جنس مونث یه سری محدودیت ها هست … منظورم بازی باکلمات نیست … اصلا بگو ببینم فمینیست چیه ؟!بیخیال..
لباس و پوشش و حجاب درست چه نوع پوششیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پوشش غربی یا شرقی یا هیچ کدوم اجباری ؟!
یَا بَنِیٓ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ۚ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ اعراف 26
ای فرزندان آدم! ما برای شما لباسی که شرمگاهتان را میپوشاند و لباسی فاخر که مایه زینت و جمال است، پدید آوردیم؛ و لباس تقوا [که انسان را از آلودگیهای ظاهر و باطن بازمیدارد] بهتر است، و این [لباس که با استفاده از آن انسان به سعادت ابدی میرسد] از نشانه های خداست، باشد که متذکّر [این حقیقت] شوند.
یَا بَنِیٓ آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّهِ یَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَآ ۗ إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَآءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ
اعراف 27
ای فرزندان آدم! شیطان، شما را نفریبد چنان که پدر و مادرتان را [با فریبکاریش] از بهشت بیرون کرد، لباسشان را از اندامشان بر میکشید تا شرمگاهشان را به آنان بنمایاند، او و دار و دستهاش شما را از آنجا که شما آنان را نمیبینید میبینند، ما شیاطین را سرپرست و یاران کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند.
یَآ أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰٓ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا احزاب 59
ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیکتر است، و در نتیجه [از سوی مردم بیتقوا] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
///////////
صحبت از سوره احزاب و استثنا ایه 59 و دقیق تر عبارت جَلَابِیبِهِنَّ میشه خیلی صحبت ها و حواشی پیرامونش مطرحه !
جَلَابِیبِهِنَّ و بِخُمُرِهِنَّ که در ادامه بهش اشاره میشه عبارتیه که فقط یک بار در قران دیدمش …
و به خدا پناه میبرم از کج فهمی و نادانی و گمراهی … چرا این موضوع جزوه اصل و اساس شاخصه ظاهری مسلمانان امروزی قرار گرفته ؟
از خدا میخام هدایتم کنه … حقیقتا تا الان کامل نمیدونم منظور از جَلَابِیبِهِنَّ چه نوع پوششیه و چه محدوده ای از بدن جنس مونثو باید مستتر کنه …
وارد حواشی و فرعیات شدم و خدا کمک و هدایتم کنه …
چیزی که در شان نزول این آیه فهمیدم این بود :
زمان پیامبر و صدر اسلام در کنار مسلمانان ، مردان و زنان غیر مسلمان و کنیزان (برده زن ) زندگی میکردن. با توجه به دما و گرمای عربستان گویا تقریبا پوششی نداشتن…
جلباب در لسان عرب به نوعی روسری بلند گفته میشه که پوششی بوده بین زنان مسلمون که به این شکل بین خودشون شاخصه و تمیز داد بودن (یه پوشش خاص مثل یونی فرم آخوند های شیعه/سنی یا پوشش خواهران کلیسه یا پاپ و پدر های روحانی)
با توجه به اینکه بحث برده داری و خرید و فروش و حتی اجاره زنانی که در جنگ ها به عنوان غنیمت بدست میاوردن امری رایج بوده …
دقیق یادم نمیاد تو چه منبعی محتوایی این چونین ! ازش فهمیدم :
پیش میومده در کوچه و خیابون بعضی از جوانان عرب به زنان مسلمان متلک و گیر میدادن و گاهی تقاضای کامیابی میکردن !
این موضوع موذلی شده بود برای خانم های اصحاب ، که ایه 59 احزاب نازل شده …
البته گویا قبلا صحبت از حجاب شده و اما زیاد بهش پای بند نبودن به طوری که در عین ایه اومده : یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ = جلبابهایشان را بر خود فرو پوشند …
و اگه به محتوی ایه دقت کنین متوجه میشین که روی حساب به نوامیس پیامبر و نوامیس اصحاب یا همون سایر مسلمانان میباشد که راهکار داده بهشون :
جلباب (چادر،روسری بلند،لباس گشاد) روی اندامشون قرار بدهند (حجم کالبد زنان شرقی رو با غربی در نظر بگیرید) که
اولا از تحریک مرد عرب جلوگیری و مزاحمتی واسشون ایجاد نشه
دوما شناسه ای باشه بین زنان برده و زنان آزاده مسلمان و غیر مسلمان ،
به این ترتیب مردای عرب وقتی میدین خانمی پوشش داره با توجه به زور شمشیر (ایه های بعد صحبت از ” قتلوا تقتیلا ” شده که مقوله ای درررراااازززز داره و بعضیا به استناد این چنین ایه ها اسلام رو دین شمشیر و خونریزی و زور معرفی میکنند.) و بعضا ایمان به خودشون اجازه تعرض به خانم ها رو نمیدادن …
همین چند خط که نوشته شد در طول زمان بقدری دستخوش سیاست ها و بازی تبلیغاتی شده که امروزه مادر و خواهرم به خودشون اجازه نمیدن چادر مشکی رو حتی تو گرمای شدید تابستون بذارن کنار !
بگذریم …. آرامشی تو دلمه که واقعا خدایا شکرت … ازت ممنونم خدایا که ازین بیشتر … ازین نزدیک تر و ازین …
خلاصه اینکه خدا هدایتمان کنه … چه حلال ها رو حرام و چه حرام ها رو حلال کردیم … واقعا اگه رحم خدا نباشه ….
ربنا روبه تو میارم … تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …
با تمام وجود ازت خواهش میکنم هدایتم کن به راه راست ؛ راهی که دوووره از جهل ، راه کسانی قدرت کنترل افکار و احساسات دارن …
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ
نور 30
به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم و عورت دیگران] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزهتر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام میدهند، آگاه است.
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَآئِهِنَّ أَوْ آبَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِیٓ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِیٓ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَآءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوٓا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ نور 31
و به زنان باایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زینت خود را [مانند لباسهای زیبا، گوشواره و گردن بند] مگر مقداری که [طبیعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت] پیداست [در برابر کسی] آشکار نکنند،
و [برای پوشاندن گردن و سینه] مقنعه های خود را به روی گریبانهایشان بیندازند، و زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان [هم کیش خود] شان، یا بردگان زر خریدشان، یا خدمتکارانشان از مردانی که ساده لوح و کم عقلاند و نیاز شهوانی حس نمیکنند، یا کودکانی که [به سنّ تمیز دادن خوب و بد نسبت به امیال جنسی] نرسیدهاند. و زنان نباید پاهایشان را [هنگام راه رفتن آن گونه] به زمین بزنند تا آنچه از زینتهایشان پنهان میدارند [به وسیله نامحرمان] شناخته شود. و [شما] ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید تا [بر مشکلات دنیا و آخرت] پیروز شوید. (۳۱)
وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَآءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَهٍ ۖ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ نور – 60
و بر زنانی که در اثر سالخوردگی از زناشویی بازنشسته و امیدی به ازدواج ندارند گناهی نیست که لباس های خود را فرو گذارند بی آن که زیبایی های خود را نمایان سازند؛ و اینکه پاکدامنی پیشه سازند و حجاب خویش را رعایت کنند بهتر و شایسته تر است. و خدا شنوا و داناست.
لَا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِیٓ آبَآئِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآئِهِنَّ وَلَآ إِخْوَانِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَآئِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ ۗ وَاتَّقِینَ اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا احزاب – 55
بر همسران پیامبر گناهی نیست که در برابر پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسرانِ برادرانشان و پسرانِ خواهرانشان و زنان همکیششان و نیز بردگان و کنیزانشان حجاب نداشته باشند. ای همسران پیامبر، از خدا پروا داشته باشید و احکام او را رعایت کنید، به یقین خدا بر هر چیزی شاهد و ناظر است.
////
/////
وارد مقوله احکام زنان پیغمبر نمیشم چون دلم میگه به تو مربوط نمیشه امــــــا کلی چیز هست که …. بگذریم ….
//////////
/////////// …. ادامه دارد اگر خدا بخواهد …. ///////////
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد قشنگم و مریم جان
الان من هندزفری توی گوشمه و میخوام برای بار چهارم فایل شماره 4 مصاحبه با استاد رو گوش بدم و همراه باهاش آگاهی هایی که دریافت میکنم رو بنویسم.
مورد اول: تکامل شما از همون جایی شروع شد که شما کار کردن روی باورهای خودتون رو شروع کردین. (این جمله واقعا منو خوشحال کرد، من خوشحالم که دارم باورهام رو تغیر میدم، خوشحالم که اولین قدم رو واسه طی کردن تکاملم برداشتم)
وقتی روی خودت کار کنی از همون لحظه به بعد تغیرات شروع میشه
تو نیازی نیست چیزی رو تغیر بدی
توی همون موقعیت و شغلی که هستی تغیرات (خودش) شروع میشه یا اوضاع عوض میشه یا درآمدت بیشتر میشه…
تو نباید شغل یا موقعیت جغرافیاییت رو عوض کنی، از همونجایی که هستی تغیرات اولیه خودش بوجود میاد و بعد با ادامه دادن توی مسیر، خود به خود هدایت میشی به مسیر های بهتر بعدی.
و یک نکته مهم هم اینه که باید مسائلی که تمرکزت رو از کار کردن روی خودت برمیداره و ذهنتو درگیر کرده و مقاومت یا ترمز ذهنی محسوب میشه رو کنار بزاری و هرچه زودتر رهاشون کنی
مثل تلاش برای نگهداشتن یک رابطه یک طرفه، یا ادامه تحصیل در رشتهای که میدونی به دردت نمیخوره و علاقه ای بهش نداری،،، باید رهاشون کنی تا بتونی همه تمرکزت رو روی تغیر باورهات و شروع زندگی جدیدت بزاری.
مورد دوم :
خداوند یک سیستمه و واکنش نشون میده به اعمال و رفتار ما
طوریکه هر فرکانسی بهش بدی به شکل همون درمیاد، مثل آب که توی هر ظرفی بریزیش به همون شکل در میاد،،،
خدا همه چیزه : (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)
اگر رزاق بودنشو باور کنی _ برای تو رزاق میشه
ربوبیتش رو بارکنی _ برای تو ربّ میشه
وهابیتش رو باور کنی _ برای تو وهاب میشه
پس خدا رو هرطور ببینی همونطوریه…
مورد سوم برای عمل به قانون رهایی:
هرچقدر بیشتر به خواسته هات برسی، رها تر میشی
و هم اینکه توی مسیر هم باید خوشحال و راضی و خوشنود باشی
خونسردی افراد ثروتمند هم برمیگرده به فانون رهایی، که اونا از مسیر سفرشون لذت میبرن و شادی و آرامششون وابسته به نتیجه نهایی نیست.
هرچقدر ثروتمند تر باشی برای خداوند عزیزتری
استاد چقد قشنگه که حتی اون موقع ها که مریم جان جلوی دوربین نمیومدن هم شما اینقدر ازشون تعریف میکردین، چقدر رابطه شما باهم قشنگ و ستودنیه…
نکته بعدی اینکه : وقتی شغل و کارت عشقت باشه، تو اصلا احساس نمیکنی که داری کار میکنی، دیگه شب و روز برات فرقی نداره،،،
برنامه ریزی منظم برای ساعت خواب و ساعت کار مهم نیست… گر کارت رو دوست داشته باشی ممکنه دو روز بخوای تماما کار کنی (بدون توقف)، یه مدت هم ممکنه نخوای کار کنی و بری مسافرت یا گردش…
اینکه الهامی و هدایتی زندگی کنی(در لحظه و بدون برنامه از پیش تعیین شده زندگی کنی) خیلی لذتبخش تره و قشنگ تره و اصلا زندگی رو برای آدم تکراری نمیکنه.
رابطه من با خداوند:
رابطه هرکسی با خداوند یک رابطه درونی و شخصیه که قابل تقلید از بقیه آدما نیست. باید با تفکر و تعقل بری دنبالش تا خدا رو درک کنی و بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی (فکر کن تا بهش برسی نه تقلید)
تمام پیامبران هم هرکدوم به شیوه خودشون با خدا ارتباط برقرار میکردن، هرکدوم به شیوه خودشون نماز میخوندن.
اگر قرار بود رابطه همه ادما با خداوند به یک شکل و شیوه باشه، حتما در قرآن خداوند اون رو بیان میکرد. پس این یعنی خداوند این رو به انتخاب خود ما گذاشته تا به شیوهای که دوست داریم باهاش ارتباط برقرار کنیم.
یک خدا هست که کل این جهان رو خلق کرده و داره مدیریتش میکنه و فقط یک کتاب از کلام خودش برای تو گذاشته و مطمئنی تنها کتابیه که دخل و تصرفی هم داخلش نشده.
اگر باور داری که کتاب قرآن از طرف خداوند نازل شده پس برو بخونش، اگر به این موارد باور داشته باشی حتما میری و کتاب رو میخونی.
تو باید یکی دو دور کتاب قرآن رو بخونی، مهم نیست چه ترجمه ای رو بخونی، فقط موارد تو پرانتزی رو نخون.
خدا خودش هم گفته کتاب من مبین (آشکار و واضح) هست، پس
چندبار که بخونی عقل تو خودش بهت میگه که این کتاب از تو چی میخواد… عقل تو میفهمه که اصل و فرع این کتاب چیه، اهم و غیر اهم رو درک میکنی…
اگر پیدا کردن جواب سوالاتت برات مهمه برو سراغ خودِ کتاب و بدون تقلید شیوه و سبک خودت رو پیدا کن…
این فایل هم تموم شد و واقعا با این حرف های آخر فایل منم تصمیم گرفتم برم و قرآن رو جدیتر بخونم و یکی از قرآن های توی خونه روهم برداشتم تا شروع کنم.
استاد عزیزم بازم از شما و مریم جان ممنونم که اینقدر بخشنده و خوب هستین و دنیارو جای قشنگ تری میکنین دوستون دارم و به خدا میسپارمتون.