مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید133MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید23MB24 دقیقه
به نام خدا🌹
فایل های مصاحبه عالیه.چقدر ازشون درس میگیرم.اونجا که راجب خدا گفتید خیلی درکش برام واضح تر شده و طبیعی تر.دوباره از احساس خوب و لذت بردن ،گفتید.اینکه هر لحظه که با افکار بیماری زا و غم و غصه بگذره برامون خودمون رو داریم از خوشبختی دور میکنیم.کاری که من هنوز بهش تسلط ندارم.تو یکی از مقاله ها خوندم درک این قانون و عمل بهش هم تکامل داره.خوشحالم که از قبل بهتر هستم🥰خدایا شکرت🥳
اینکه هدایت بشیم خیلی زیباست.تو فایل اول گفتید میشه به خدا اعتماد کرد اگر که بهش اجازه بدید کار ها رو برامون انجام بده.از خودم پرسیدم چجوری باید به خدا اجازه بدم؟!!!تو لا به لای این قسمت و اون مقاله جواب سوالم رو گرفتم.با احساس خوب،با باور به این قانون ساده و به کارگیریش در عمل….همین قدر ساده و راحت…🥰🙃
چقدر تصمیمم برای خوندن قرآن بیشتر شد…تازه شروعش کردم و سوره بقره هستم.واقعا چرا تاحالا بهش فکر نکرده بودیم که خودمون تفکر کنیم و به جواب برسیم.به قول شما چون ذهن فلجه.اما اشکال نداره هرچقدر توبه شکستی باز آ.عاشق این خدای توبه پذیرم.چقدر قشنگ گفتید که اگر بخوای به راه درست هدایت بشی،هدایت میشوی.اتفاقی که برای من افتاد و باز هم خدا از خدا هدایت و هدایت و هدایت میخوام🥰🥰🥰خدایا صدهزار مرتبه شکر
عاشقتونم خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه 💛❤💙💚🧡💜🤍
بنام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزان
روز ۳۹ سفرنامه
نکات این فایل:
وقتی رو خودمون کار میکنیم از همونجایی که هستیم اوضاع تغییر میکنه و تغییر درآمدمون شروع میشه نیاز به کار خاصی نیست ، وقتی پامون رو از رو ترمز برمیداریم نتایج پشت سرهم میان.
خداوند یک سیستمه که به رفتار ما واکنش میده و بر اساس فرکانسهای ما تغییر میکنه ،هرچیزی رو راجع به خدا باورکنی همونجور میشه واست.
قانون رهایی یعنی لذت ببریم و به احساس خوب برسیم ، خودمون رو درگیر نکنیمو این باعث میشه به خواسته هامون زودتر برسیم و نبایدناراحت باشیم از اینکه به خواسته هامون نرسیدیم و وقتی رسیدیم خوشحال باشم.قانون رهایی یعنی لذت بردن ازسفر به جای مقصد و اینکه افراد خونسرد به خواسته هاشون میرسن هم برمیگرده به قانون رهایی .
راجع به سرمایه گذاری ،بزرگترین سرمایه گذاری ما باید رو خودمون باشه.
درباره ی ساعات خوابیدن و بیدارشدن و ساعات کار کردنمون، استاد برنامه خاصی ندارن و هدایتی پیش میرن. وقتی کارمون عشقمون باشه ما ساعتها میتونیم نان استاپ کار کنیم.
درباره ی دین و نماز و این چیزا ما خودمون باید به حقیقت برسیم و این چیزی نیست که از کسی الگو بگیریم، اگر فکر میکنیم بعضی کارای استاد درست نیستن ازشون الگو نگیریم. درواقع از نکاتی که فکر میکنیم درسته از زندگی استاد الگو بگیریم یه جاهایی که فکر میکنیم الگوی مناسبی نیست نیاز نیست الگو بگیریم درواقع خودمون باید تشخیص بدیم.
راجع به قرآن باید خودمون به حقیقت برسیم، اگر ذهنمون رو مشغول کرده از کسی نپرسیم بلکه خودمون بریم سراغ حقیقت و قرآن رو بخونیم، اگر باورداریم یه خدایی هست که کل جهان رو داره مدیریت میکنه یه کتاب بیشتر نداره پس باید بریم و اون کتابش رو بخونیم و خودمون با تفکر کردن به حقیقت برسیم نه با سوال از دیگران.
سپاسگذارم از همگی
بنام خدای رزاق
رد پای ۴۱
سلام بر همه دوستان عزیزم
باز هم فایل دیگر از درس ها و تجربه های زیبای استاد عزیز که برام کُلی درس داره و بیشتر کمکم میکنه که باور کنم همه چه را میشه تغییر داد زمانی که واقعا خودم و باور هام تغییر کند، نکات زیادی داره این فایل و نکات که خیلی برام ملموس است در این مدار که قرار دارم و درک اش میکنم را برای خودم یاداشت کرده وسعی میکنم شبانه روز تکرار و عملی کنم.
نکته اول اینکه برای موفقیت فقط و فقط راهش اینه که خودم تغییر کنم و باید تکامل ام را طی کنم و ٱرام ٱرام نتایج ام به اندازه تغییرم تغییر میکنه.
دومین نکته اینکه باید ترمُز هایم را پیدا کنم و وابستگی ام را به اون موضوع از بین ببرم و رها شوم و سر هدف اصلی ام متمرکز شوم و حواشی را پاک کنم تا تمرکز ام را به هم نزند.
و سومین نکته اینکه خدا یک سیستم است که به فرکانس هایم پاسخ میدهد، و هر باوری که در باره اش بسازم تجارب و نتایج همجنس و همسنگ اون باور ها را در زندگی ام وارد میکنم .
و چهارمین نکته مسٸله رهایی بود که هیچ چیز را دایمی برایم نسازم و در همون لحظه از ٱن داشته هایم لذت ببرم و نچسپم بهیش، خون سرد باشم، در لحظه زندگی کنم، نگران نتیجه نباشم و از مسیر رسیدن به هدف لذت ببرم تا به اهداف و رویا هایی که تعیین کردم و حتی خیلی بیشتر از اون را به لطف الله متعال برسم.
و نکته پنجم باور در باره ثروت است که یکی از ٱن باور های خوب اینه که هر قدر ثروت مند باشم نزد خدا با ارزش تر استم، و برای دیگر باور های درست در باره ثروت دوره روانشناسی ثروت را به امید خدای متعال تهیه کنم تا به ثروت برسم در همه جنبه ها.
و نکته ششم موضوع تمرکز در حوزه که کار میکنم است بجای تکه پاره کردن تمرکزم روی مسایل زیاد.
و نکته هفتم این فایل برایم این است که هروقت احساسم خوب است و حس و حال اش است سر موضوع، باور و یا هر چیزی دیگر کار کنم، که این جز شخصیت ام بوده و است، اما تازه کم کم مسٸله هدایت و نشانه ها هم علاوه شده.
و نکته هشتم در باره رابطه با خدا است که یک مسٸله شخصی و درونی است و هر کس اونطور که عشق میکند با خدا رابطه بر قرار کند و ضرورت به تقلید از کسی نیست و باید با فکر کردن و ٱگاهی به ٱن برسم، همون طوری که حتی پیامبران هم نوعیت عشق و رابطه شان با خدا متفاوت بوده، و خط های قرمز را از قرٱن دریابم که منبع است که از جانب خود خداوند است و هر کس به هر جای رسیده از همون قوانین استفاده کرده که در قرٱن ٱمده، و جواب های تمام سوال های دینی در قرٱن است.
در پناه رب و خالق جهان هستی شاد، ٱرام، صحت مند، ثروت مند و سعادت مند در دنیا و ٱخرت باشین عزیزان.
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی💜❤️💛
همه ستایش ها ویژه خداست .🙏🌸
سلام به دو انسان بهشتی و سلام به خانواده صمیمی عباس منش👌💐
استادعزیز خیلی لذت بردم با اینکه خیلی این جملات رو از تون شنیده بودم ولی بازم لذت بردم
و آرام شدم زمانی که دوباره شنیدم
اگر روی باورهامون کار کنیم از همون جایی که هستیم تغییرات یکی یکی شروع میشن ونیازی نیست مدرک بالاتری بگیریم نیازی نیست شغلمون یا محل کار و زندگیمون عوض بشه .
تغییرات با همون شرایط که داخلش هستیم شروع میشه و بعد ایده ها میاد و هدایت میشیم به مسیرهای بهتر،
وقتی شنیدم که گفتید از همون وقتی که اصرار به ماندن با شریک زندگی اول تون نکردین ورها وتسلیم شدین از همون شب نتایج رو مشاهده کردین.
واینکه در مورد الگو گرفتن در نماز وروزه تون گفتین که اگر بعضی مواقع میخواین از من الگو بگیرین ودر بعضی موارد نه وبرید تفکر کنید وبه نتیجه برسید .
چقدر زیبا وصادقانه بود این قسمت از فایلتون .
هرلحظه که احساس خوبی دارم وکسی روقضاوت نمیکنم وبه نکات مثبت توجه میکنم وخصوصیات مثبت کائنات رومیبینم وتحسین میکنم ،درراه توحیدودرمدارخداوندهستم…
خدااایا شکرررت
خیلی روی این باورم دارم کار میکنم که
تسلیم خدا باشم البته براساس قانون تکامل،
میدونم وایمان دارم که وظیفه من فقط بندگی خداست و وظیفه خدا اجابت خواسته هام و اصلا عجله ندارم که کی به خواسته هام برسم ، من قانون رو بلدم ودارم روز بروز پیشرفتم رو تو همه موارد زندگی م میبینم و چون احساس خوبم فوق العاده س
پس طبق قانون در مسیر درست هستم و هر لحظه اون حسه بهم میگه ادامه بده چون در مسیر هدایت شدگانی
استاد من عاشق ثروتمند شدن هستم وتکاملش رو دارم به عینه میبینم
و هر لحظه اون حس خوبم بهم میگه ادامه بده که مسیر رو درست میری
علاوه براون تو همه زمینه ها ،سلامتی روابط این سیر تکاملی تو زندگیم خودش رو نشون داده،
خدااایا شکرررت
وبگم از قانون رهایی
که این موردهم با سیر تکامل دارم روش کار میکنم
اینکه رها باشم به خواسته هام نچسبم و از همون شرایطی که الان هستم و دارم نهایت لذت را ببرم،
که اگه احساسمون خوب باشه حتما در مسیر درست هستیم .
خدارا شاکرم برای آگاهی هایی که در این مسیر کسب میکنم!
از وقتی که با قوانین ثابت و بی نقص خداوند آشنا شدم، درک خوبی از زندگی و هدف خداوند از خلقت هستی پیدا کردم
اینکه باید در هر موقعیت و شرایطی که هستم حالم را خوب نگه دارم و از زندگیم لذت ببرم!
پس بازم یادآوری میکنم به خودم که باید:
☆ به شدت روی ورودی های ذهنم کنترل داشته باشم.
☆آگاهانه بر نکات مثبت تمرکز کنم.
_ باورهایی مناسب با خواسته در خودم ایجاد کنم یعنی با تغییر باورهای کهنه و محدودکننده قبلی به باورهای درست برسم با تمرین وپشتکار وتوجه به نکات مثبت
☆در هر شرایطی که هستم، در جهت ِ رسیدن به اون خواسته ها قدم هایی مثبت بردارم هرچند کوچک
و برای اینکه بدونم توی مسیر درست هستم، هر لحظه، به احساسم توجه کنم که اگر حس و حال خوبی دارم از انجام اون کار، یعنی در مسیر درست هستم!
زمانی که در شرایط به ظاهر مشکل قرار دارم باید یه پله خودم رو ازاون شرایط به سمت یه کم بهتر قرار بدم تا بتونم
شادی و آرامش رو دوباره و کم کم بدست بیارم .
در این صورت شرایط خود به خود تغییر خواهند کرد .
خدایا سپاسگزارم به خاطر این سایت و این همه آگاهی خدایا شکرت🙏🙏🙏
روز 39 سفرنامه
به نام خدای آرامش دهنده قلب ها
امروز روز خوبی بود و پر از کار بود و پر فروش
ولی نمی دونم چرا امروز عصبی بودم و سر اتفاقات کوچیک عصبی می شدم و این عصبی بودنم به پسرم منتقل شده بود (البته می دونم همه این اتفاقات برای این هست که من یک درس جدید بگیرم)
از صبح دلشوره ای تو دلم بود ولی الان آروم تر شدم با خواندن کامنت بچه ها و فککردم به اتفاقات پشت سر هم تا این موقع شب.
الان که دارم این متن رومی نویسم در سکوتی عمیق هستم روح و جسمم
و این را مدیون همین دلشوره های امروزم می دانم که بدانم همیشه باید خدا را در ذهنم داشته باشم و بدانم هر چه بخواهم به راحتی به من میدهد
و امروز یاد گرفتم که بخواهم خودم مهم باشم خودم ارزشمند باشم و برای این رشد و آگاهی باید جسارت داشته باشم باید خدا را در ذهنم و روحم هر لحظه ستایش و شکرگذار باشم
این کلمات از ذهن من جاری می شود ذهنی که می تواند به راحتی برود به جایی که نباید ……
فراموش کرده بودم خدا را
فراموش کردم که ورودی هایم را کنترل کنم
فراموش کردم که حسادت نکنم
فراموش کردم که عصبی نشوم
فراموش کردم که فاصله بین هدایت خداوند ونحپای شیطان بسیار کم است
یاد گرفتم که خدا را هر لحظه در ذهنم داشته باشم
یاد گرفتم که ورودی هایم کنترل کنم
یاد گرفتم آرام باشم.
یاد گرفتم از ناراحتی دیگران خوشحال نشوم
یاد گرفتم که صادق باشم
یاد گرفتم که دیگران را دوست بدارم
یاد گرفتم که همه اتفاقات در نتیجه فرکانس های ما رخ میدهد
یاد گرفتم که خداوند بیشتر میخواد که ما آرامش داشته باشیم
یاد گرفتم که خودم را بیشتر دوست بدارم
یاد گرفتم که هر لحظه خدا را در ذهن و روحم داشته باشم
روز39مسیر
جوابهای استاد خیلب جامع بود و چقدر خوشم اومد که کفت اگه قران قبول داری پس برو خودت تحقیق کن راه که فکر میکنی برو
من قبلا سر این مسایل بحث زیاد میکردم بعد که به اگاهی رسیدم دیگه اصلا در مورد اعتقاداتم توضیح نمیدم و حرفی نمیزنم فقط میگم این یک موضوع شخصیه
چون دو مدل افراد بودن عده ای که مسخره میکردن قران و نماز و عده ای که حمایت میکردن اما بیشتر تعصبی تازه به چهار تا کار دیگه ادم گیر میدادن
فهمیدم که اصلا برای کسی خدام توضیح ندم خدای منه مربوط به منه پس خودمم بلدم چطور ازش تشکر کنم حالا تو خدا داری یا نداری برام مهم نیست پس قرار نیست سر خدام با کسی بحث کنم
از موقعی که این دیدگاه پیدا کردم انقدر ارتباطم با خدام خوب شده که دیگه نیاز نیست حتی به بقیه بخوام توضیح بدم همخ چیز با خودش مشورت میکنم و الان خیلی خیلی ارامش دارم
نکته بعدی تکامل گفتید و رهایی که اینم دارم یادمیگیرم که من روزبروز بهتر میشم پس تصمیم الانم اشتباه نیست بلکه مسیری برای رشد و تکامل من و دارم تمام قید ها زندگبم رها میکنم دارم حرفها و باورها را رها مبکنم دونه دونه رشد میکنم
اینجا هستم تا مسیر رشد خودمو پیش برم حتی این کامنتها را هم برای خودم میزارم چون قراره من تکامل پیدا کنم و تعهذ که دادم این بود هر روز یک فایل و کامنت گذاشتن
تاالان خداروشکر موفق بودم تکامل خوبی هم دلشتم
درود برشما دوست عزیز،آگاهی بدست آوردنیه،یه چیزشخصی وفردی،درست مثل احساس خوب که فقط دروجود وذات وذهن هرفرد وجود داره،خداشناسی وباوربه خدا،دین وکتاب مقدس هم خصوصی وشخصی هست هرکسی یه برداشت خاص داره ویه پذیرش خاص،هرشخصی ازدیدگاه خودش به اون شناخت،تصورواعتقادقلبی میرسه،جای بحث نداره،ایمان واعتقاد،توکل وتوسل بخدا ابتدادرذهن وقلب هرکسی قرارمیگیره بعددرابعادزندگیش نمایان میشه،خداوندنوروخیرمطلق هست،برکت وراستی وزیبایی است،شمانبایدبه کسی جواب پس بدهیدقانون رهایی زیباست وآرامش بخش،شما بهترین موجود خداوند هستی،زیباوآزاد،گذشته رورها کنیدکه جزعذاب وگاهی احساس گناه،چیزی بدنبال نداره،ازتجربه های گذشته استفاده مفید کنید ،آینده رو هم رها کنید که بافکر به اون ترس واسترس ایجاد میشه،درحال زندگی کنید ،لذت ببرید ونعمتها وثروتها وزیباییها وتوانایی خودتون روببینید ،به الله یکتا امیدوارباشیدعزت نفس داشته باشید که بهترین موجودهستیدقوانین جهان رادرک کنیدآرامش بیشتری داشته باشید،درمداروارتعاش وفرکانس وراه درست قراربگیرید،هدایت شویدرشدکنیدموفق شویدهرفردی به اندازه باورش براش اتفاقات خوب ویابد میفتد،جهان مثل ایینه عمل میکند خودتو مسئول زندگی خودت هستی،باورتو درزندگیت اتفاق میفتد،موفق وسربلند،شادوپیروز باشید دوست عزیز.
به نام خدای مهربان🪴
نقطه شروع تغییرات بنیادین زندگیم وقتیه که این قانون رو مثل وحی منزل بپذیرم که تموم اتفاقات زندگیم رو خودم با باورهام رقم میزنم پس سعی کنم از دیدن نشانههای کوچیک به وجد بیام
و به این باور برسم که رسیدن به هیچ خواستهای غیر ممکن نیست
مثلزنگ زدن یک دوست که به اون فکر کرده بودم یا خریدن اون چیزی که در اون روز میخواستم داشته باشم
هرچقدر که درک بهتری از قانون کسب کنم بیشتر مطمئن میشم که هر چقدر تواناییم در تایید دستاوردهای به ظاهر کوچیک بیشتر بشه و هر چقدر بیشتر بتونم ارتباط بین اون موفقیتها رو با قانونی که یاد میگیرم پیدا کنم بیشتر به سمت تجربه موفقیتهای پایدار و بزرگتر هدایت میشم
همین کار به ظاهر ساده پایه و اساس محکمی از باورهای قدرتمند کننده رو توی وجودم میسازه
پس از هر نتیجه کوچیکی که به دست میارم خوشحال باشم و از زندگیم لذت ببرم
نتایج بزرگتر وقتی رخ میدن که باورهام قدرتمند کنندهتر بشن و باورهام هم فقط با ادامه این روند قدرتمند کنندهتر میشن
چون وقتی کار کردن روی باورها و ورودیهای ذهنم رو کار همیشگی زندگیم بدونم
وقتی که به جای عجله کردن تصمیم بگیرم طوری ذهنم رو کنترل کنم که در هر لحظه به احساس بهتری برسم و مدت زمان بیشتری در احساس بهتر بمونم و فارغ از هر نتیجهای به این شیوه ادامه بدم به ثبات فرکانسی و ثبات باوری ای میرسم که باعث ساخته شدن موفقیتهای پایدار در زندگیم میشه
وقتی که دارم روی خودم کار میکنم اتفاقات کوچیک برام رخ میدن
باید از همون نشانههای کوچیک خوشحال باشم و اونها رو تایید کنم
مثلاً به یه مسیر خاصی هدایت میشم یه سری کارهام راحتتر انجام میشه برخلاف گذشته
یا مریض نمیشم
اگر هم یه موقعهایی ناراحت و بیحوصله شدم فکر نکنم که این کار جواب نمیده من فقط باید بهتر روی باورهام کار کنم و بیشتر تکرار کنم تا به اون نتیجه خاص و نهایی خودم برسم
این افکار منه که داره اتفاقات رو رقم میزنه و افکارم از طریق ورودیهام به وجود میاد و من باید ورودیهام رو کنترل کنم
آگاهانه باید یک سری باورها رو هم در خودم ایجاد کنم و بعدش هدایت میشم، ایدهها میاد، اتفاقات، شرایط، موقعیت ها به وجود میاد و هدایت میشم به مسیر خواستههام
اگر میخوام تغییر کنم باید روی خودم خیلی بیشتر از این کار کنم
باید یک روندی رو طی کنم تا اون نتیجه برام به وجود بیاد
برای کسی که در مسیر درسته و یک روند درست رو در مدت زمان طولانی طی کرده هیچ وقت این اتفاق نمیفته که ثروتش یا موفقیتش رو از دست بده
چون یک سری چیزها رو در ذهنش ساخته تا به اینجا رسیده و اونا هم درست ساخته شدن که به این نتایج بزرگ رسیده
اون درست ساخته شدهها به این راحتی خراب نمیشن
وقتی که توی مسیر درست پایدار بشم به این راحتی برنمیگردم به قبل
وقتی که روی خودم کار کنم و به نتایج خیلی بزرگی برسم به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمیخوره که از اون بالا بیفتم پایین
مگر اینکه اون بیسش درست نباشه وخیلی تکاملم رو طی نکرده باشم
وقتی که روی خودم خوب کار کنم و باورها رو به صورت بنیادین ایجاد کنم نشونش اینه که نتایج پایدار میشه
یعنی سالهای سال یه سری نتایج خوب رو دارم با خودم میبرم،و به این راحتی یه شبه چیزی رو از دست نمیدم
سعی کنم به هیچ عنوان روی اون چیزهایی که دارم حساب نکنم که چقدر هستن یا چقدر ارزش دارن
وقتی که حرف از ایجاد تغییر میشه نباید به انجام یک کاری فکر کنم که باید انجامش بدم مثلاً نباید برای تغییر اوضاع مالی به تغییر شغل، تغییر محل جغرافیایی، یا گرفتن یک مدرک دیگه، یا یادگیری یه مهارت دیگه فکر کنم
نباید به دنبال تغییر در جایی بیرون از خودم و باورهام باشم
باید بپذیرم که شغلم، نگرانیهای مالی، وضعیت سلامتیم، مکانی که در اون زندگی میکنم و آدمهایی که با اونها احاطه شدم یا هر شرایط دیگهای در زندگیم چیزی نیست مگر شکل فیزیکی باورها و فرکانسهام
درباره اون موضوعات
قانون فرکانس اینه که همه شرایط و اتفاقات زندگیم بازتاب فرکانسهای غالبم هستن
پس تنها راه تغییر شرایطم فقط تغییر باورهای خودمه
موقع تغییر دادن باورهام شاید با این تردیدها و شک ها مواجه بشم که خب من باورم رو تغییر میدم اما اگه شغلم تغییر نکنه که نمیشه
خب تا وقتی که من یک حقوق مشخص دارم چطور فقط تغییر باور میتونه درآمدم رو افزایش بده
خب اگه من کاری برای افزایش مشتری انجام ندم تبلیغ نکنم و فقط بشینم و روی باورهام کار کنم که امکان نداره درآمدم زیاد بشه
پس اول باید کاری برای تغییر درآمدم یا تغییر شغلم انجام بدم
من باید بدونم که این تردیدها حاصل نجواهای ذهنمه که باعث میشه ایمان و یقینم رو به یغما ببره و اراده و تعهدم رو برای تغییر باورهام ازم بگیره
اگر تصمیم به تغییر هر شرایطی در زندگیم گرفتم خواه تغییر اوضاع مالی یا روابط، سلامتی، هست فقط باید کار رو از تغییر ورودیهای ذهنم و تغییر کانون توجهم شروع کنم، از عهده کنترل نجواهای ذهنم بر بیام و این روند رو اونقدر ادامه بدم تا نگرش جدیدم اونقدر قدرت بگیره و به حدی از ثبات فرکانسی برسه که اون فرکانسها بتونن به شکل تجربههای جدید و دلخواه در اون جنبه از زندگیم ظاهر بشن
اگر به این روند وفادار بمونم آروم آروم از همون جایی که هستم، از همون وضعیت شغل و رابطهای که در اون هستم نشونهها کم کم میاد و راه رو برای ورود به مسیر نعمتها و شرایط جدید باز میکنن
نشونهای که شروعش با احساس خوبه
باید در طی مسیر قدمهای عملی هم بردارم و کارهایی رو انجام بدم اما اون عمل، ایده، راهکار، یا فرصتی که منو به نتیجه برسونه قطعاً از همون تلاشهای ذهنی نشئت میگیره که برای ساختن باورهای قدرتمند کننده انجام میدم
چون تا وقتی که باور قدرتمند کننده درباره خواستههام نسازم هرگز به مدار راهکار یا ایدهای که به تحقق خواستهها منجر میشه هدایت نمیشم و راهی براش ندارم
پس قدم اول اینه که باورهای قدرتمند کننده رو به کمک کنترل ورودیهای ذهنم و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از شرایط زندگیم در درون خودم ایجاد کنم
اون وقت به اندازه باورهای قدرتمند کننده جدیدی که میسازم به مدارهایی دسترسی پیدا میکنم که راهکارهای حل مسئله یا تحقق خواستم رو در اختیارم قرار میده
اگر خواستم تغییر و بهبود اوضاع مالیه قانونش اینه که تا وقتی باورهای بنیادینم درباره ثروت تغییر نکنه تغییر شغل، افزایش ساعت کار، تغییر محل کار، گرفتن یک مدرک دیگه، یا گرفتن یک وام دیگه، هرگز نمیتونه به تغییر یا بهبود اوضاع مالیم کمک کنه
با نام و یاد خدا وعرض ادب خدمت استاد عزیز
این فایل چندتا چراغ درون ذهن من روشن کرد
1 اینکه تو همین شغل و موقعیتی که هستم میتونم به بالا ترین نقطه ی پیشرفت برسم …
راستش خیلی وقت ها به این فکر کردم که کاری که با عشق شروع کردم ، سال ها براش وقت و انرژی گذاشتم ، تو سخت ترین شرایط مالی اموزش میرفتم ، (الان هم خودم رو تو مهارتی که دارم موفق و منحصر به فرد میدونم ) رهاش کنم و برم سراغ یه کار دیگه ، هیچ وقت اساسی به این فکر نکرده بودم که چطور تو همین زمینه ارتقا بدم خودم و درامدم رو
2 اینکه من میتونم به جرات بگم اکثر مواقع ادم رهایی نیستم ، حتی وقتی شرایط هم خوب بوده یه استرس و نگرانی داشتم یه ترسی که خب فردا چی پس فردا چی ، من خیلی نگرانی به خودم راه دادم تا به امروز خیلی استرس متحمل شدم اما وقتی داشتم به این فایل گوش میکردم دیدم واقعا نیاز نبوده اگر من حالم رو خوب نگه میداشتم اگر رها بودم چه قدر همه چی بهتر پیش میرفت و من ارامش داشتم
از صمیم قلبم رهایی رو برای خودم و همه ی دوستانم میخوانم
رهایی رو تجربه کردم ها نه که کلا غریبه باشم باهاش اما درصد خیلی کمی از زندگیم رو تو اون شرایط گذروندم
تمام تلاش رو باید بذارم برای همیشگی کردن این رفتار
3 درمورد نماز و روزه
من خیلی حرف ها دارم برای این موضوع
اگه بخوام یه کوچولو خودم و دوره بکنم
اینجوری بوده که : از بچگی که با پسرا بازی نکنی گولت میزنن … گناه داره خدا قهرش میگیره فلان میشه …
(از همون بچگی تفکیک کردنمون و چه قدر من سر این مسئله مشکل داشتم و هنوز هم دارم ، اینقدر برای دختر بودنم چارچوب گذاشته بودن که من یه تایمی تصمیم گرفته بودم پسر باشم و واقعا تو نوجونیم پسرونه رفتار کردم همین فرار از جنسیتم مشکلات وتاثیرات خودش رو داشت وشاید هنوز هم داره )
اینکه دختر اینجوری نمیشینه بزرگ شی این مدلی بشینی گناه داره ، زشته … خدا قهرش میگیره
رفتیم مدرسه گفتن موهات بیرون باشه اون دنیا از مو اویزونت میکنن میری طبقه ی اخر جهنم با درجه ی فلان میسوزی
اگه نامحرم گردنت و ببینه از گردن دار میزنتت
اگه دستت و ببینه و ….
به مراتب مجازات بدتر
هر چی بزرگتر شدیم خدا دورتر و ترسناک تر شد
من یادمه از سر ترس نماز میخوندم التماس میکردم به خدا که منو ببخش مثلا موهام یه ذره بیرون بود و …
یه عکسایی از نوجونیم دارم که انقدر روسری رومحکم بستم موهام بیرون نباشه ، لپام در حال انفجاره اینو الان یادم اومد خندمگرفت
من یه دوره ای نماز شب ، نماز صبح اول وقت ، همه ی مستحبات ، ذکر و .. انجام میدادم
چند بار قران رو ختم کردم
اما حال دلم با خدا صاف نبود
یه روزی نشستم فکر کردم به صفات خداوند ، گفتماگه تو واقعا اینایی جایی برای ترس نیست
من الان نماز نمیخونم سال گذشته روزه هم نگرفتم
قران خیلی کم میخونم گاهی اصلا ، ولی رابطم با خدا بهتره
من از خدا نمیترسم دیگه
من به حجاب ، روسری اعتقادی ندارم
بیرون هم بدون حجاب هستم
اما هیچوقت حس نکردم خدا قهرش میگیره با این رفتار من
منسعی دارم چیزهایی که خوشاینده پرودگار نیست روانجام ندم
من فکر کردم به خدا و کتابش
راه مو پیدا کردم
به نام خدای مهربان
مصاحبه با استاد 4
سیر تکاملی افزایش درآمد رو استاد در جلسه 2 دوره “شیوه ی حل مسائل”، خیلی جامع و کامل شرح دادن، و شاید باورتون نشه با یکی دو بار دیدن همون جلسه چه ترمزهایی رو من شناسایی کردم…
یه وقتایی هست که ما نسبت به یه تغییراتی مقاومت داریم و تقلا میکنیم تا یه مولفه ای رو ثابت نگه داریم، دلیلش هم که واضحه ظاهر اون موضوع رو با عرف جامعه یا حرف و نظر دیگران می سنجیم و با تقلاهای بیهوده سعی میکنیم اون مؤلفه رو نگه داریم..
کاری به بدنه ی جامعه نداریم ولی ما که با قانون آشنا هستیم و در مسیر درست روی باورها کار میکنیم، باید رها باشیم نسبت به تغییرات،چون بعدا متوجه میشیم که چقدر به نفع ما بوده..
رابطه با خداوند چطور باید باشد؟
اعتراف میکنم منم اون اوایل آشنایی یه وقتایی این سوالا برام پیش میومد که چه روشی درسته؟!:-)
ولی الان عمیق درک کردم که نوع این رابطه برای من بسیار متفاوت هست با استاد یا بقیه، من در حدی که توی این چهار سال تفکر کردم الان به یک روش مخصوص خودم رسیدم..که البته هنوز خیلی راه دارم برای اتصال قوی تر و البته که هیچ انتهایی نداره
در کل این تفکر که راه اتصال با خداوند رو به یک یا چند شیوه ی خاص محدود کنیم،نتیجه اش میشود دوری بیشتر از خداوند، شاید همه مون قبلا تجربه اش کردیم و الان هم در رفتار و گفتار دیگران میبینیم که چطور روی برگردانده اند از خداوند..
صلاه از نگاه استاد بازرگان؛
صلاه یعنی رویکرد، معنای واقعی صلاه یعنی به خدا روی آوردن..یعنی برو سراغ کسی که همه ی جهان رو آفریده
اقامه یعنی برپا داشتن و جدی گرفتن و یک توجه دائمی داشتن، هر لحظه باید بتونیم صلاه داشته باشیم نسبت به خداوند.
یعنی این طور نباشه که هر وقت حاجتی داشتیم بریم سراغ خدا..
این اقامه صلاه نیست، صلاه عاشقانه نیست، بلکه صلاه تاجرانه ست…
و در پایان یک قسمت از کامنت مریم عزیز که خیلی برام تأثیرگذارتر بود ؛
برای من صلاه یعنی، نشانه ی درستی اتصالم با خداوند را “أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ” بدانم.. (چه نگاه زیبائی)
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می خواهم
پایان برگ 39
سلام نرگس جان
من این موقع اومدم درمورد هدایت خدا که منو از گالری گوشیم به فایل دانلودی که انتخاب کرد تا گوش بدم و باز هدایتم کرد تو سایت تا نظرمو بنویسم
میخواستم بخوابم
باز هدایتم کرد به نظر شما
شروع کردم به خوندن
گفتم یعنی چرا اومدم قسمت نظر نرگس خانم
بعد که نوشته تونو تا آخر خوندم و به صلاه و اقامه و در نهایت به حرف مریم خانم رسیدم
برای من صلاه یعنی، نشانه ی درستی اتصالم با خداوند را “أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ” بدانم.. (چه نگاه زیبائی)
لبخند زدم و نفس کشیدم گفتم خدایا شکرت منم این آرامشی که اینجا خوندم رو حس میکنم هر لحظه
من هم این رو نشونه اتصال درستم با خدا دونستم و لبخند زدم
و بعد کنجکاو شدم که برم ادامه توضیحات فایل رو بخونم
چند دقیقه پیش فایل صوتی رو فقط گوش دادم از گالری گوشیم
همین که رفتم خوندم
گفتم خدا خوب بلدی چجوری قدرتتو باز هم نشونم بدی تا آرامش قلبمو درونمو بیشتر و بیشتر کنی
داشتم میخوندم گفتم ببین یعنی هر صفحه از سایت استاد عباس منش من هیچ حرف تکراری پیدا نکردم ،درسته قوانین ثابته ، ولی من هربار که میام میخونم یا گوش میدم بارها و بارها، هر بار یه چیز جدید یاد میگیرم و اصلا برام تکراری نیست
الان که خواستم بنویسم متوجه شدم
گفتم خدا خواسته بهم بگه علاوه بر آگاهی فایل صوتی ،توضیحات متنی رو هم بخون برات شگفتانه گذاشتم تا بهش توجه کنی و عمل کنی
وقتی میخوندم دیدم منم از این باور محدودی که نوشتن یکیش امروز از پس ذهنم گذشت و فهمیدم که نجوای ذهنمه تا منو از مسیر دور کنه
ولی عاشق خدام که نمیذاره ذره ای از مسیر فاصله بگیرم تا میاد ذهن حرف بزنه ،زود خدا دست به کار میشه
الان یادم افتاد من بارها وقتی با خدا حرف میزدم میگفتم خدا وقتی دیدی ذهنم میخواد حرفای بیهوده بزنه زود تو باهام حرف بزن ،زود خودتو یادم بنداز ،زود اسمتو تمامت رو به وجودم یادآور کن
چه لبخند شیرینی وقتی داشتم الان مینوشتم یهویی لبخند زدم و کیف کردم
از اینکه دقیقا حرفی که باهاش زدم داره هر لحظه کمکم میکنه و زود مسیرمو هر لحظه میبره سمت سپاسگزاری و عشق بهش و حرف زدن و فکر کردن بهش
ذوق زده میشم وقتی این جور توجه های ظریف و ریز و خاص و عاشقانه خدا رو درک و احساس میکنم
اینکه منو فرستاد سمت نظر شما تا باز بهم بگه طیبه عاشقتم تو فقط منو باور داشته باش منو قدرت بدون
و من هم میگم عاشقتم چشم خدای قشنگ و خاص و نابم میدونم مراقبمی و سعی و تلاشمو باز هم میکنم و از مسیرم لذت میبرم از مسیری که هر لحظه اش در کنار تو هست و هر لحظه کمکم میکنی
و بعد دوباره هدایتم کرد قسمت لینک فایل صوتی توضیحات تکمیلی که تو تلگرام بود و رفتم گوش دادم چقدر پر از آرامش بود
سعیمو میکنم تا عمل کنم به آگاهی هایی که خدا منو به سمتشون هدایت میکنه و قرآن رو از اول دوباره بخونم با معنی
بینهایت سپاسگزارم خدا
و از خدا برای شما نرگس جان بینهایت عشق و شادی و آرامش و ثروت میخوام
سلام به دوست عزیزم طیبه جان، با اینکه مدتی هست گذشته از این پاسخ شما، ولی دوست داشتم برات بنویسم…خیلی ممنونم که این متن الهی و زیبا رو در پاسخ به کامنت من نوشتی، خیلی احساس خوبی بهم دست داد وقتی خوندم.
اول از همه تحسینت میکنم که خیلی عالی و قدرتمند شروع کردی. و هر روز روی خودت کار میکنی.
چقدر زیبا از هدایت خداوند و اتصالت با خدا رو نوشتی.
اون قسمت عالی بود که نوشتی؛
“گفتم خدا خوب بلدی چجوری قدرتتو باز هم نشونم بدی تا آرامش قلبمو درونمو بیشتر و بیشتر کنی”
باز هم ممنونم از شما دوست عزیز که این قدر عالی رد پای خداوند رو در زندگی یادآور شدی، که خدا همیشه حواسش هست
من هم از خدای بزرگ بهترین ها رو برات آرزومندم عزیزم
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام ،
روز 39 سفر …
خداروشکر میکنم که منو همواره هدایت میکنه ،
واقعا این نیرو هدایتگر هست ، وقتی که مقاومت نداریم و رها هستیم این نیرو مارو هدایت میکنه .
خونسردی و رهایی یک اصل مقدس هست که من یکم روش تمرکز کردم و سعی کردم رها باشم کلی اتفاق عالی واسم رخ داد ،
وقتی که رها هستیم ، مقاومت نداریم ، نتایج رخ میده یواش یواش ،
منم در موردی مقاومت داشتم استاد و هنوزم دارم ، روی باورهام کلی کار میکنم ولی نتایجم کم هست ، این چیزی که شما گفتید وقتی اون مانع رو برداشتید نتایج بوم بوم شد ، منم فکر میکنم باید موردی که خیلی زیاد در موردش مقاومت دارم ولی میدونم که باید تغییرش بدم رو درست کنم ، من بارها دیدم که خیلی روی خودم و باورهام کار کردم ولی نتیجه ام کم هست ، هر وقت به این مانع بزرگی که الان دارم فکر میکنم بجای اینکه بخوام تغییر بدم میام خودمو باهاش وقف میدم ، الان ولی با شنیدن این فایل و فایلی که در مورد مهاجرت گفته بودید من به این نتیجه رسیدم که باید این تغییر بزرگ رو انجام بدم .
از شما بسیار سپاسگزارم استاد عزیزم