مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1120 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    به نام خدای مهربان

    خدای عزیزم سپاسگزارم که باز منو هدایت می‌کنی تا با مرور همین نکات ارزشمند اما به ظاهر ساده باورهای مرا قدرتمند تر می‌کنی ودر مسیر نعمت داده هایت بیشتر وبیشتر قرارم میدهی .

    خانم شایسته عزیز مرور مطالبی که قبل از معرفی سفرنامه هر روز قرار دادی واقعااا نکات ارزشمندی وطلایی دارد .سپاسگزارم از شما عشق جان ???

    برای شما ودرکی که از صلاه به ما نشان دادین و اینکه چه نوع نگاهی را باید به عمق معنی نماز داشته باشیم مرا واقعا به فکر فرو برد که هنوز مدارم راه داره به مراتب بالا وبالاتر برود .

    این روزها بیشتر دوست دارم روی باورهام مار کنم وروی ورودی هایم که میدانم آنها که دائم در نمازند دائمی اعمالشان را کنترل می‌کنند و کانون توجه وتمرکزشان را و نجواها را کنترل می‌کنند .

    آنهایی که دلهایشان در ذکر نام خداوند مشغول است و عاشقانه او را صدا میزنند واز او یاری میجویند .

    استاد حرفهای شما که حرف های خداوند بزرگ است که بر قلب شما تابیده است را بسیار دوست دارم .آن روزهایی که بهم گفت ایمان نشانه اش فقط درونیست وهیچ کس نمی‌تواند معیار ایمان بندگان مومن وبا ایمان مرا از ظاهر آنها بسنجد .

    برای منی که همیشه عادت ذهنم قضاوت انسانها و دوستی آنها وایمانشان از روی ظاهر بود پذیرش این موضوع خیلی سخت بود .

    یادم میاد گفتین که آدمهایی که ما به ظاهر اونها رو بی دین مینامیم اونها در درونشان به اون خدای که آرامش وعشق وصلح وثروت داده بهشون وصلند و براشون اصلا مهم نیست بقیه چه فکری راجع به ظاهرشون دارند چون خودشون از خودشون مطمئنند .

    این حرفها خیلی نگاهم را به رابطه م با خداوند تغییر داد که دیگر درگیر ظاهر نباشم درونی زیباتر را ببینم بنام خدا وند ??????

    نمی‌گم فارغ شدم چون این باورهای ریشه دار من را فقط با باورهای قوی تر میتوانم بپوشانیم چون یک روکشی که همیشه نیاز به تعویض دارد چون ممکن است باد باران وافتاب این روکش را کهنه کند و پاره کند وباز همان باورهای محدود م بیرون بزنند .

    پس نیاز است همیشه از مارکت خودم روکشی نوو تر و زیباتر برایش انتخاب کنم تا از زیبایی این تن پوش زیبای بنام باورهای توحیدی وقدرتمند کننده تر لذت ببرم .

    این آگاهی را همین حالا به من گفته شد که بنویسم .

    خدایا ما را به راه نعمت دادهایت هدایت کن نه راه غضب کردگان ونه راه گمراهان .

    کمک کن از جاهلان نباشم آنهایی که احساسشان بر عقلشان غلبه دارد .

    کمک کن همواره ندای قلب مهربانم را بشنوم واز ندای نجوای ذهنم اعراض کنم .

    کمک کن در این راه فقط وفقط با خودت والهامات تو محاصره باشم تا جایی که ذهنم توحیدی تر از همیشه دست به کار برای عمل به الهامات قلبش با ایمان حرکت کند .

    در پناه خدای عزیز وگرامی ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    عیسی غریبلو گفته:
    مدت عضویت: 3177 روز

    سلام مثل همیشه حرف های خوبی شنیدیم از استاد : و بجایی اینکه دیگران را فریب بدند و به مردم بگویند من راه را پیدا کردم شما هم دنبال من حرکت کنید و هر کاری من انجام می دم شما هم انجام بدین بدرستی امر به معروف می کنند و می گویند برین راه خودتان را از لذت بردن در زندگی را پیدا کنید ؟! چطور به آرامش درونی می رسید ؟ چطور درهای ارتباط با خدا را باز می کنید ؟ چطور راحت هستین همانطور با خدا ارتباط مستقیم بگیرید نه از روی ترس بلکه از روی عشق و آرامش خدای درون خودتون رو پیدا کنید و وصل بشید به این انرژی همه گیر خدا و چه زیبا در مورد اعمال عبادی توضییح داده میشه افرین به این همت آفرین به این همه دقت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 2037 روز

    بنام خدا

    سلام به استاد عزیزم ‌و خانم شایسته و دوستان گرامی

    خداروشکر میکنم که یکبار دیگه شنیدن این فایل ارزشمند رو روزی من کردی

    خدا تو باور ما چه شکلیه؟

    نگاه قبل از آشنایی با استاد :

    یه خدایی که منتظر من نشسته تا گناهی انجام بدم و به بدترین شکل ممکن هم تو این دنیا و هم آخرت عذابم بده.

    اما خدایی که بعد از آشنایی با شما پیدا کردم یه خدای مهربون ،روزی دهنده که تو قلب منه

    و عاشق اینه که من به خواسته هام برسم.

    هر شکلی به خدا بدی خدا همون شکلی میشه مثل آب که تو هرظرفی بریزی شکل همون ظرف رو به خودش میگیره.

    از روزی که تغییر باورها رو شروع کنی، شرایط هم برای تو شروع به تغییر میکنه نیازی به تغییر شهر و کار و کشور و اینجورا چیزا نیست فقط و فقط باید روی باورهات کار کنی .

    از همون جایی که هستی و با همون چیزایی که داری زندگیت شروع به تغییر میکنه.

    و اما بحث تقلید و مرجع تقلید که توی ایران به شدت بهش پایبند هستن و برای هر چیز کوچیکی باید از مرجع تقلید سوال کنی .

    چرا من نرفتم خودم دنبالش باشم و ببینم واقعا اینهمه ریز بینی و ریز شدن تو مسائل واجبه.

    برای هر کاری اینقدر آداب و رسوم وحود داره که ما غافل شدیم اصل ماجرا چیه.

    نمازهایی که اینقدر به ادای درست حروفش دقت کردیم که فقط برای رفع تکلیف میخوندیم بدون اینکه حتی یک لحظه توی اون نماز وصل بشیم به خدا.

    روزه هایی که با چه سختیهایی توی روزهای گرم و طاقت فرسای تابستون بگیریم که خدا توی آتیش خشم خودش ما رو نسوزونه

    و چقدر خوبه که استاد میگه اگه میخواین خط قرمزهای خدا رو پیدا کنین برین آیه های عذاب رو بخونین.

    که اونم بیشتر در مورد شرکه .خدا گفته من گناههای دیگه رو میبخشم ولی شرک به خودم رو نمی بخشم.

    استاد ازت ممنونم که بهمون یاد میدی که چشم و گوش بسته از حرفهای دیگران تقلید نکنیم.

    بربم تحقیق کنیم توی قرآن. خدا خیلی واضح داره باهامون صحبت میکنه.

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    به نام خدا

    سلام به همگی

    واقعا این فایل بی نظیر بود و جواب کلی از سؤالامو از استاد خوبم در این فایل گرفتم و ازتون ممنونم که این همه آگاهی های ناب در اختیار ما میذارین

    از وقتی تعریف خدا و سیستمی بودنش و از زبون شما شنیدم تازه معنای واقعی خدا رو درک کردم

    خدایی که همیشه تو ذهنم جوری تصور میکردم که وقتی به یادش بودم ترس و واهمه داشتم و فکر میکردم با کوچکترین خطایی دیگه من و نمیبخشه و به قول بعضی ها تو آتیش جهنم میسوزم و همین آتیش جهنم برام یه معضل بزرگ بود و وقتی قرآن میخوندم و میدیدم بیشتر جاهای قرآن نوشته خدا بخشنده و مهربانه با خودم میگفتم آخه مگه میشه خدایی که انقد تو قرآن به بزرگی و قدرت و مهربونی توصیف شده بنده شو تو آتیش جهنم بسوزه ولی همیشه م این فکر تو سرم بود و عذاب میکشیدم و بیشتر مواقع میترسیدم و کارایی از روی اجبار انجام میدادم که مبادا تو اون دنیا بسوزم ولی الان واقعا همین که این فکر از مغزم حذف شده خداروشکر میکنم و احساس سبکی و راحتی دارم چون دیگه خدایی که الان میشناسم زمین تا آسمون با خدای قبلا فرق داره و الان خدا تو قلبمه و با جون و دلم عاشقشم و یقین دارم هیچ کس و هیچ چیزی تو دنیا مهربون تر بخشنده تر وهاب تر و قدرتمندتر و بزرگ تر از رب نیست و هیچ ترسی از خدا ندارم و یادش همیشه به جسم و جانم آرامش میده

    در مورد نماز و روزه و حجابم باید بگم من آدمی بودم به شدت با حجاب و نماز خون و روزه بگیر ولی باید اینم بگم هیچ کدوم از این کارا به من آرامش نمیداد و فقط به خاطر رفع تکلیف و همون ترس همیشگی انجام میدادم ولی این رابطه اصلا من و به خدا نزدیک نمیکرد و بیشتر مواقع انقد از روی زور این کارا رو انجام میدادم که گناهی نکرده باشم و نزد خدا عزیز باشم و اگه کسی و میدیدم که نماز نمیخونه و روزه نمیگیره قضاوتش میکردم ولی همین سه چهار ماه پیش بود که تصمیم گرفتم این ارتباطی که هیچ آرامشی بهم نمیده رو قطع کنم و جوری با خدا ارتباط بگیرم که عاشقانه برم سمتش نه از روی اجبار

    الان رابطه ای که با خدا دارم و خیلی دوست دارم و به زبون خودم و با دل خودم با خدا حرف میزنم و با جون و دل میرم سمتش و خیلی بیشتر از قبل شکر گزار هستم و نکات مثبت زندگیم و میبینم و خیلی سریع تر به خواسته هام میرسم با اینکه من تو گذشته اصلا شکرگزاری نمیکردم و خوبی های زندگیم و نمیدیم ولی الان عاشق زندگیم و مدل زندگی کردنم هستم چون خیلی رهاتر از قبل هستم و زیبایی ها رو بیشتر میبینم و شکر گزار خداوندم که من و به این گنج ارزشمند هدایت کردم تا جوری دیگر ببینم و بیاندیشم

    البته این حرفا رو میزنم به این دلیل نیست که نماز خوندن و اینا بده نه خیلی هم خوبه ولی به قول استاد هر کس هر جوری که دوست داره و به خدا وصل میشه باید ارتباط بگیره نه با تقلید کردن از مراجع تقلید که ماشاالله تو ایران غوغا میکنه یا تقلید از بقیه

    استاد من عاشق این جمله ی شما هستم که میگین هی چی ثروت مند تر باشی نزد خدا عزیزتری همینم همیشه پاشنه آشیل من بود چون فکر میکردم اگه فقیر باشی به خدا نزدیک تری ولی الان واقعا خوشحالم و حس خوبی دارم که این جمله زیبا و معنوی و میشنوم

    خدایا شکرت بخاطر هدایتم به این سایت و آرامشی که دارم🧡💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    هاجر نخکو گفته:
    مدت عضویت: 2131 روز

    سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتها

    سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل

    ردپای ۳۹

    خدایا سپاسگذارم که قرآن را برای ما نازل کردی که بتوانیم بدون واسطه و فقط توسط قرآن با خدای وهاب ارتباط برقرار کنیم.

    من وقتی که با استاد آشنا شدم تشویق شدم که قرآن را با معنی فارسی بخوانم و یک بار این کار را کردم و خیلی مفید بود در زندگیم اما یکبار خیلی کمه و من به اندازه ظرفیت خودم قرآن را درک کرده‌ام و باید باز هم به خواندن قرآن ادامه دهم تا بتوانم مطالب مفید زیادی برداشت کنم .

    خدایا شکر

    و اما قانون رهایی

    واقعا این قانون در زندگی خیلی هدایت گر هست و احساس آرامش و لذت در زندگی ایجاد میکند.

    من توسط این قانون در مسیر رسیدن به اهدافم توانستم آرامش و لذت را در زندگیم وارد کنم و از زندگی بسیار لذت ببرم .

    خدایا شکر

    امیدوارم همیشه در زندگی موفق و پیروز باشید

    تمام

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ابراهیم آقا Brj_auto_glass گفته:
    مدت عضویت: 2278 روز

    سلام و عرض ادب به دوستان گل خودم

    امروز روز سی و نهم رو دارم خدا رو شکر ادامه میدم بدون وقفه

    مقاومت در برابر تغییره که باعث راکد موندن اوضاع میشه من خودم خیلی مقاومتها دارم خیلی ترسها دارم (خیلی اگه اینکار رو بکنم بعدش چی میشه؟) تو ذهنم هست. ولی مثل شما جرئتشو ندارم و میدونم به خاطر ترس از اگر نشود هاست

    این ترسها باعث میشه که فرکانس نامفهوم به جهان ارسال بشه و خالص نباشه در نتیجه نتایج خیلی بزرگ رخ نده

    از خدا ایمان میطلبم که بتونم پا بزارم روی اون زنجیرهایی که دور خودم پیچیدم

    چیزی که من از صحبتهای شما درک کردم اینه که خدا در غالب نمیگنجه

    خدا همه چیز هست خدا اون آدم بداخلاقی که تو اداره اذیتم می‌کنه

    خدا اون آدم خوش اخلاقه که راننده تاکسیه

    خدا اون همسری است که هرروز باهاش اعصاب خرابی داری

    خدا اون آدم حسوده که تو همسایگی محل کارت

    است

    خدا اون کسیه که زنگ میزنه میاد ازت خرید می‌کنه

    ♦️خدا همه چیز می‌تونه باشه

    ♦️خدا همه کس می‌تونه باشه

    ♦️خدا همه جا می‌تونه باشه

    اون همسایه (خدای) حسود رو هم ما با فرکانسمون به وجود میاریم

    اون (خدای)راننده تاکسی مهربان رو هم ما خلق کردیم

    اون آدم کلاهبردار رو هم خودمون فرکانسی فرستادیم که اومد تو زندگیمون

    همه چیز خداست البته این خدا دستانش رو می‌فرسته تو زندگی هرکس ولی دست متعلق به خداست(دست متعلق به پیکره)

    پس از آن خداست

    این خدا اگه در مسیر درست باشی یا غلط برات تبلیغ هم میکنه خدا هدایت هم میکنه

    یکی سایت مستهجن میزنه از کل دنیا میرن میبینن خدا براش تبلیغ میکنه

    یکی مثل استاد هم سایت موفقیت میزنه از کل دنیا میان میبینن خدا براش تبلیغ می‌کنه

    پس خدا تبلیغ می‌کنه

    اونی که تو مدار اون سایت هاست هدایت میشه به اون سایت

    اونی هم که تو مدار استاده خدا هدابتش می‌کنه اینجا

    📌ما هستیم که با فرکانسمون اون وجه خدا را که متناسب با فرکانسمونه برانگیخته میکنیم

    ♦️رها بودن یعنی وابسته به نتیجه نبودن یعنی هر اتفاق که بیفته خیری توشه یعنی عجله نداشتن یعنی زندگی در لحظه حال نه نگران آینده باشی نه اجازه بدی اتفاقات بد گذشته اوقاتتو تلخ کنه یعنی به ربانیت خدا اعتقاد داشتن که داره مدیریت می‌کنه رها بودن یعنی وقتی حالم خوبه لاجرم اتفاق خوب میفته

    ♦️رهایی یعنی برای من رسیدن به این سخته اما برای خدا کاری نداره

    🖍️هیچ کاری برای خدا سخت نیست

    رهایی یعنی من قانون فرکانس رو میدونم و مادامی که بهش عمل کنم اتفاقات و انرژیهای متراکم حیرت انگیز باهام برخورد میکنن

    سه روز پیش تو درخواست‌هام نوشتم که می‌خوام یکی که انتظارشو ندارم بهم زنگ بزنه یا پیام بده اون روز تیک نخورد هیچ حالم بد نشد گفتم به موقعش انجام میشه

    من هرروز اولین درخواستم اینه که خواسته های محقق نشده روزهای قبل تیک بخوره

    دوروز گذشت شب ساعت ۹ شب گوشیم زنگ خورد و یه بنده خدایی بود که قبلاً میشناختمش فکر نمی‌کردم شمارمو داشته باشه چون خیلی وقت پیش با هم در ارتباط بودیم گفت من فلانیم خشکم زد

    جالبی این داستان اینه که من تا دو سه روز بعد تماسش یادم نیفتاده بود که چنین درخواستی کرده بودم

    ♦️خداوند استاد برنامه ریزی هاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1406 روز

    به نام خالق زیبایی و نعمت

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان همفرکانسی ام.

    👣👣روز ۳۹

    بینهایت سپاسگزارم از خدای خودم و ممنونم از همه و همه در این مسیر

    خیلی خیلی لذت بردم و چندین بار گوش دادم فایل مصاحبه با استاد قسمت ۴ که فایل امروز هست.

    چقدر قشنگ و کامل و درست استاد جواب ما رو در قالب سوال هامون میگن.

    چقدر آگاهی ها و باور های خوبی هست در جواب استاد

    اینکه استاد میگن به شیوه خودمون زندگی کنیم و خودمون مسیرمون رو پیدا کنیم ،

    خودمون خدای خودمون رو پیدا کنیم ،

    تو قرآن ،توی کتابی که ۱۴۰۰سال هست کوچکتری تغییر در آن نشده و نتونستن تغییر ایجاد کنند، دنبال حقایق باشیم.

    بدون اینکه موضوع رو سخت کنیم و باور های مخرب داشته باشیم و یا تعصب داشته باشیم و بریم قرآن رو بخونیم .و کم‌کم شروع کنیم به کشف همه چی و اصل و فرع رو از آن مشخص کنیم چقدر لذت بردم.

    چقدر قرآن برای کمک کننده هست.

    استاد بی نظیرم ای انسان عالی ،ای همه چی تمام،واقعا دست خوش ،واقعا احسنت به شما،

    واقعا همین هست که این همه آدم با استفاده از حرف هاتون در قالب سوال و جواب،در قالب فایل ها ،کتاب ها،و دوره های و محصولات زندگی شان تغییر کرده و مسیر رو پیدا کردن و این همه انسان عاشقانه دوستتون دارن.

    دوست داشتن واقعی و ته دل و بدون ریا.

    استاد هرچه جلو میروم بیشتر عاشقتون میشم .(البته از شما بت نمیسازم )ولی مطمن هستم شما یکی از بی نهایت دست های خداوند هستین که در زندگی من شدید راهنما، شدید انگیزه، شدید استاد عالی و من عاشقتون هستم و اعتماد و ایمانم به خدای شما و به مسیر شما و به کلام شما بیشتر و بیشتر میشود.

    من تازه ۸۳ روز هستم که در سایت عضو شدم و دارم فایل های رایگان رو گوش میدم و معجزه روزشمار تحول من رو دنبال میکنم.

    ولی مطمن مطمن هستم یک روزی دیدگاه های من به لطف خدا و دوستانم جزء دیدگاه های برگزیده و اول میشود.

    مطمن هستم که قانون یکی هست و من به اندازه تغییر باورهام و عملکردم در مسیر مثل شما به همه چی میرسم.

    میدونم و باید هم انجام بدم که قرآن رو مطالعه کنم .و کشف کنم.با اینکه میدونم ذهنم به خاطر باورهای مخربی که نسبت به قرآن و دین دارم اینکار رو برایم سخت جلوه میدهد.

    ولی مطمن هستم این نجوای شیطان ذهنم هست و البته اونم به خاطر باور های من هست .

    با تغییر باور هام‌ همه چی رو درست میکنم.

    استاد میدونم که من در مسیر هستم و در این مسیر امکان دارد بالا و پایین های باشد ولی خدا هست ،شما هستید دوستانم هست قرآن هست و من همیشه و با احساس خوب داشتنم از این ها عبور خواهم کرد.

    احساس خوب===اتفاق های خوب

    بی نهایت دوستتون دارم.

    👣👣😊😍🙏💐😍😊❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1260 روز

    به نام پروردگارمهربانیها،استادعزیزمنم مثل خیلی هابابت نمازخوندن خیلی تردیددارم همیشه غبطه کسانی راکه بالذت میخونن وعشق خودشون رابه خدانشون میدن رامیخوردم ومیخورم ،ازبچگی دوسش نداشتم چون مثل تکلیف مدرسه میمونه ازاینکه موظف بایدباشم توتایم خودش بخونم ومنم توهرشرایطی حوصله اینکاررونداشتم ازش زده شدم حالاکه سنی هم ازم گذشته هنوزهمون احساس بدرادارم خیلی تمرین کردم خیلی سعی کردم ادای آدمهای مذهبی رادربیارم امابازموفق نشدم اتفاقاهربارکه میخونم هرچیم سعی میکنم فقط به معانی ومفاهیمش تمرکزکنم تالذت ببرم بازذهنم جاهای دیگه میره ،شناختم به خداازوقتی که بااستادآشناشدم خیلی فراترازیه نمازرفته خداراسختگیروخشن میدیدم همیشه فک میکردم ازم راضی نیس اماالان یادگرفتم وباوردارم که لحظه به لحظه ای که به خاطرهمه چیزسپاسگزاری میکنم حتی ازاشیاهاازآفریده هاش ازنعمتهایی مثل خوردن وخابیدن وپوشیدن وخریدن درکل ازهمه چیزی که ازصب تاشب باش سروکاردارم واین حس خوب بهم میده اینکه همه داشته هام راالان میبینم وهمه چیزرامهم میدونم دنبال اتفاقات بزرگ نیستم که بعدسپاسگزاری کنم اینکه همه لحظه هاکنارخودم حسش میکنم واحساس خوب وآرامش میگیرم اینم عبادته ،اینکه نسبت به آدمهاعصبانی نمیشم وزودمیبخشم اینکه همه حواسم به خودمه وبه کسی کاری ندارم اینکه دیگه هیچ وقت خداراتواتفاقات بدمقصرنمیدونم اینهامیتونن عبادت باشن البته هنوزخیلی مونده تااحساس رضایت ازبندگی خودم داشته باشم اماهمین که نگرشم راعوض کردم وخودمودیگه سرزنش نمیکنم فک میکنم پابه یه پله ی موفقیت گذاشتم دنبال قانون هدایت که ازاستادعزیزیادگرفتم میرم تااتفاقات وحسهای بالاتری بدست بیارم من ازاستادیادگرفتم که خدای مامهربونترازچیزی که به مافهموندن خداتووجودمنه فقط بایدسعی کنم وجودخودمودرست پرورش بدم تابعدمعنوی وحسهای الهام بخش وآرامش بخش نصیبم بشه باقدرت وباآموزه های استادگرامی دردوره هاش پیش میرم تابه هدف والابرسم ،خداراشکرمیکنم به خاطرهم فرکانس شدن باعباس منش عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1977 روز

      سلام ناهید جان.

      کامنتت خیلی شیرین بود.

      یه کلمه اگه بخوام بنویسم در مورد کامنتت اینه:

      عسل

      بهت تبریک میگم برای درکت نسبت به عبادت، تحسینت میکنم شدید.

      چقدر عبادت هایی که الان انجام میدی (مواردی که تو کامنت نوشتی) قشنگن.

      بی شک همینا تو رو بیشتر وصل کرده به خدا تا اینکه بخوای یه عبادتی رو انجام بدی که باهاش ارتباط قلبی برقرار نکردی…

      خدایا شکرت که معلممی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    سلام گرم من به همه دوستای خوب سایت

    سلام من به استاد عزیزم و مریم عشقم، مریم نازم که تو هر روز این سفرنامه منو با دست نوشته های خالصانه با رنگ و بوی توحیدیش به وجد میاره. از لابلای قلم پرمهرت از فرسنگ ها اونورتر عشق شما رو دریافت کردم و خالصانه سپاسگذار این محبتتمون هستم و از خدای مهربان بابت این محبتتون سپاسگذارم

    من سالها برای اینکه یه درآمد کافی داشته باشم خیلی دوندگی کردم .

    رشته سخت انتخاب کردم چون فکر میکردم که اگه این رشته رو بخونم خیلی درامد خوبی پیدا می کنم . نرم افزارهای مختلفی رو آموزش میدم . در کل به خودم سخت می گرفتم چون فکر میکردم برای داشتن یه درآمد خوب خیلی باید زحمت کشید و خیلی باید تلاش کرد و حتی باید خیلی رنج برد .

    من خیلی سختی کشیدم و خیلی هم رنج بردم اما در نهایت رسیدن به همون مکانی که قبلاً بودم . در سته شهرهای مختلفی رفته بودم آدم های مختلفی دیده بودم و دیدم نسبت به خیلی چیزها عوض شده بود . مثلاً دیده بودم که روش زندگی خیلی از افراد با مال من فرق داره . ولی خوب در نهایت به نتیجه مالی که میخواستم نرسیده بودم .

    یه سری افراد رو میدیدم که شیوه نماز خوندنشون با من متفاوت بود . و یادمه تو فکر فرو رفته بودم و می گفتم که کدوم یکی از این نماز ها در سته و شیوه درست نماز خواندن اصلاً چه شکلی هستش . تا اینکه این سوال منو کشون به مساجد . کم کم به گفتگوهای مبلغ های دینی گوش میدادم و فکر میکردم .

    تا اینکه مسیر درست و حقیقی خودم را پیدا کردم . بزرگترین تفاوتی که من دیدم این بود که خدا را بسیار جبار می دیدند در صورتی که من دنبال خدایی بودم که بسیار مهربانه چون توی زندگیم چون توی شهر های مختلف بودم و تنهایی را چشیدم یادمه تو روزهای سختم تنها کسی که به من کمک می کرد و دستمو میگرفت خدا بود و این با چیزی که من تجربه کرده بودم متفاوت بود .

    من تونسته بودم خدا را به شکل مهربان و بخشنده و دوست داشتنی ببینم و تو روابطم خیلی بهم کمک کرده بود . اما هنوز هم درگیر مسائل مالی بودم هنوز هم دنبال راهی بودم که بتونم پولدار بشم . تا اینکه بعد از دوندگی های زیاد با این سایت آشنا شدم.

    آگاهی های زیادی دریافت کردم اما از وقتی که توی این سفرنامه پا گذاشتم و هر روز مرتب دارم نگاش می کنم تا به الان به آگاهی خیلی خیلی نابی دست پیدا کردم که هرچند بلد بودمش ولی اونقدر که الان درکش می کنم درکش نکرده بودم و مطمئنم که در روز های بعدی بیشتر از این هم درک خواهم کرد و اون وهابیت و بخشندگی بی نهایت خداوند هستش .

    ممکنه چیزی رو من بلد باشم و آگاهی را من بلد باشم یعنی یاد گرفته باشمش ولی درک و مفهوم یا آگاهی خیلی با بلد بودنش متفاوته .

    من میدونستم که باید به خدا توکل کنم و همیشه هر خواسته ای رو از خدا بخوام و رهاش کنم ولی توی زندگیم عمیق وارد این باور نشده بودم .

    ذهن من هنوز هم دنبال تغییر مسیر شغلی، تغییر شرایط یادگیری مهارت های جدید و غیره بود .

    این فایل به من یادآوری این نکته شد که من از همان پله اول باید باور وهابیت و فراوانی نعمت های خدا رو به صورت عمیق وارد ذهنم بکنم .

    اشتباهی که من مرتکب میشدم این بود .

    بعد از نوشتن باور فراوانی و بخشنده بودن خداوند . و به ذهن سپردن آن .

    در درون ذهنم دنبال الهام میگشتم .

    با وسواسی شدید ای ذهنم رو کندوکاو میکردم . که مثلاً کاری به من گفته نشده باشه که انجام نداده باشم یا مثلاً الان این باور رو من گذاشتم حالا باید منتظر باشم بهم الهام بشه حتی الهام شدن رو هم به صورت لجباز آنه و وسواسی پیگیرش بودم . تا این که توی این فایل فهمیدم که باید بعد از باور سازی رهاش کنم .

    رها کردن یعنی بچسبم به چیزهایی که توی زندگیم دارم، میتونم لمسشون کنم و نهایت استفاده را ببرم و لذت ببرم و سپاس گذار خدا باشم .

    رها کردن یعنی ساده دیدن اجابت خواسته ها .

    رها کردن یعنی کاملاً مطمئنی که خدا خواسته رو بهت میده .

    من تازه فهمیدم این کندوکاو های پیگیرانه برای الهام توی ذهنم همون نجواهای شیطانیه . وقتی اینو فهمیدم بسیار بسیار خوشحال شدم. انگار که خیلی رها شدم چون فهمیده بودم که باید به این نجواها بی اعتنا باشم .

    و مسیر رسیدن به خواسته ها برایم بسیار بسیار آسان تر از قبل شد .

    الان میدونم وقتی خواسته ای در من شکل بگیره و از خدا بخوام و یا توی برگه بنویسمش مطمئنم که اجابت میشه و باید رهاش کنم همون اولین بار که نوشتی کافیه چون بعدش باید رهاسازی رو یاد بگیری هرچقدر رهاتر سریعتر به خواسته میرسی .

    بعد از اینکه فایل تموم شد و من رفتم سراغ برنامه واتساپ .

    اتفاق جالبی که افتاده بود، دیدم دو نفر برای انجام پروژه بهم پیام دادن.

    من یکی دو روز بود که از نظر مالی واقعاً جیبم خالی شده بود .

    خیلی به این خواسته که از خدا پول می خوام چسبیده بودم. واقعا برایم عجیب بود یکی از این افراد رو من اصلاً نمی شناختم .

    اینجا بود که قدرت باور سازی رو تازه بیشتر از قبل متوجه شدم .

    ین که استاد میگن وقتی باور میسازی از همون جایی که هستی نتایج شروع به تغییر می کنند .

    از همون شغلی که داری نتایج شروع به تغییر میکنه .

    در همان موقعیت در همان مکان در همان زمان .

    و خیلی خیلی جالب تر در همان زمان .

    اینجاست که بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر از قبل ایمان میارم که خداوند در لحظه لحظه لحظه های زندگیم ثانیه ثانیه ثانیه های زندگیم با منه و هیچ وقت دست از هدایت من توی هیچ کدوم از ثانیه ها و حتی صدم ثانیه های زندیگم بر نمیداره .

    فقط نکته اینجاست که من باید رو خودم کار کنم اونی که میخواد باید من باشم من باشم که بخوام خداوند هدایتگر من باشه بخوام که خداوند رزاق زندگی من باشه بخوام که خداوند در تمام جنبه های زندگی من خوشبختی و سعادت و رستگاری ببارونه.

    همه چی برمیگرده به خودم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سعیده سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی

    می دانید استاد یک نکته مهمی که شما در پاسخ به سوال دوستمون در ابطه با موضوع رهایی تو این فایل بیان کردید و البته من این جمله شما را تو چند تا از فایل های دیگه اتون هم شنیده بودم و اون این است که من هیچ موقع خوشبختی و لذت و شادی را تو زندگی ام به تعویق ننداختم و هیچ وقت به خودم نگفتم که بگذار اول به فلان خواسته ایم برسم بعد احساسم خوب بشه و اینکه من اون موقعی که تو بندرعباس هم بودم و هیچ چیزی هم نداشتم حالم خوب بود این خیلی حرفه استاد در واقع شما هیچ وقت برای احساس خوب داشتن اتون دنبال دلیل و علت خاصی نبودید برعکس خیلی از ما آدم ها که منتظریم اول به خواسته هامون برسیم اول اوضاع امون بهتر بشه بعد حالمون خوب بشه انگار که ما انقدر آدم های نالایق و ناشایستی هستیم و لیاقت شادی و لذت بردن از زندگی در لحظه حال را نداریم که به خودمون میگیم نه بگذار اول مثلا فلان کسب و کاری ام را راه اندازی کنم و یا مثلا فلان رابطه عاطفی را برقرار کنم بعدا وقت برای شادی و خوشی بسیاره ولی شما تو اون شرایط و تو اون خونه تو بندرعباس حال دل اتون خوب بود چون می دانستید که این شرایط موقته و دائمی نیست و باور داشتید که خداوند به موقع اش پاسخ این نوع ایمان و اعتماد قلبی اتون بهش را بهتون میده.

    می دانید استاد حقیقتا که موفقیت مسیر رسیدن به خواسته است نه مقصد ولی خیلی از ما آدمها انقدر به خواسته هامون چسبیدیم و احساس خوب امون را تو رسیدن به مقصد می دانیم که همین باعث شده یا بهشون نرسیم یا اگر هم برسیم به قول معروف از تو دماغ امون بزنه بیرون چون آنقدر اون خواسته و رسیدن بهش را تو ذهن امون بزرگ اش کردیم که فکر می کنیم اگر بهش نرسیم دیگه دنیا به آخر میرسه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: