مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید133MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید23MB24 دقیقه
سلام بنام الله بنام الله که موجب آرامش دلهامیشودیارب آنچه راتودرذهنم بیاری می نویسم معبودمن میگه تکامل باید انجام بشه توهرچیزی بایدتکمیل بشی بعدپیشرفت میکنی ببین ماه خورشیدچه زیبایی دوره تکاملشون به خوبی میگذرونن معبودمن میگه هرجاکه راحتی بامن رابطه برقرار کن هرجاکه هستی اصلا اون قانونهایاغالبهایی که برای عبادت دارن خیلی از ادم هایی که اصلا از روی حس خوب نیست فقط ازروی یه سریع باورهایی که خودشون عادت کردن و هیچ حسی درمورد ش ندارن عبادت میکنن انجامش نده عبادت واقعی وقتی انجام میشه که باورهایی عالی به من داشته باشی باورداشته باشی منو درهرموردی ایمان داشته باشی که هر در خواستی بکنی من اجابت میکنم و واقعا جواب میدم این اون عبادت واقعی هست که توکلت به من وتسلیم بودنت به من خالصانه باشه من اینجور بنده ای میخام و میگی معبودمن که ای بنده من هرقدرتوپیشرفت کنی درتمام مراحل زندگیت من خوشحال میشم ولذت میبرم تو ای بنده من من یکی از دستان باارزش رو جلوی راهت قرار میدم تا هرآنچه را که تا الان نمیدونستی و بهش آگاهی نداشتی بهت میرسونه و پیام اورمن هست به طرف شما حالاکه این نعمت باارزش بهت دادم خوب استفاده کن هرچه که میگه هرچه بهتون یاد میده یادبگیرند و دقیق واگاهانه رو خودت کارکن تمرین کن چندین مرتبه فایلهاروخوب گوش کن تا شاگرد نمونه واستسنایی من بشی تا رتبه تک رقمی بیاری و جهانی بشی تلاش کن کارکن تمرین کن تا عالی بشی تمام نتیجه این روزها رو خواهی دید ببین چه استادعزیزی بنام عباسمنش کردم معلم تو این بهترین معلم هست که برات فرستادم ببین چقدر عالی یادت میده ببین ازدل جون بهت میگه باتمام وجودواز صمیم قلبش این علم طلایی رو یادت میده پس تمام سعیت بکن معبودمن تمام این حرفها رو به گفت ومن هم نوشتم به همون رب جلیل دوستان یکتا پرستی وتوحیدی شمارو به خدا به معبودم میسپارم ودرپناه رب سیدخندان ثروتمندسعادتمندسالم موفق وعالی باشد
سلام خدمت استاد خوش رو.
راستش من اولین باره که نظر میدم و هربار که میخواستم این کارو بکنم یه حسی میگفت خوب چه فایده ای داره،بابا ولش کن،بعدا….
که خداروشکر به خودم گفتم الان وقتشه که خودمو محک بزنم و از قانون 5 ثانیه استفاده کردم سریعتر از نجوای ذهنم دست به کار شدم.
استاد این متنی که نوشتین خیلی حس خوبی بهم داد و مدتها بود که میخواستم از یه جایی شروع کنم به تغییر ولی نمیتونستم و بنظرم تنها دلیلشم این بود که میخواستم یدفعه 100درصد تغییر کنم،این جمله تون که” باید وفادار بمانی و آرام آرام از همان جایی که هستی شروع کنی و نشانه ها کم کم می آید”این جرقه رو تو ذهنم زد که برای تغییر شخصیتم وشرایطم نیاز نیست از 100 درصد شروع کنم بلکه از همون 1درصد شروع بکار کنم.الان فهمیدم که چرا دست به کار نمیشدم چون 100درصد برام نشدنی و سخت بود ولی 1 درصده رو باور دارم که کاره راحتیه و انجام دادنش هم برام سخت نیست.این جمله ای استاد برام یه نشونه بود که از خدا میخواستم برام یه نشونه بفرسته هرچند که خداوند خیلی نشونه میفرستاد ولی با اینکه من میدونستم این نشونه ها از طرف خداست ولی نسبت بهش بی تفاوت بودم و نجواهای ذهنم میگفت”خب که چی این نشونه که 100 درصد شرایطت رو تغییر نمیده”خلاصه بهش توجهی نداشتم.تا این متن استاد رو خوندم و جای دیگه ش هم نوشتن”نشانه ای که شروعش با احساس خوب است”دقیقا من هم با خوندن این جملات حس خوب بهم دست داد انگار آدرنالین خونم رفت بالا،و باخودم فکر کردم که الان وقتشه که از کم شروع کنم و مواظب حرف زدن و رفتار و شخصیتم باشم “هر چند کم” و نزارم این 100درصده گولم بزنه و اون یک درصد رو از همین الان شروع کردم و شروع به تایپ کردن این متن کردم هرچند برام سخته که اینهمه خط تایپ کنم ولی این بهای رسیدن به موفقیتمه،هرچند کوچک.
راستی اینم بگم که برای اولین بار بود که بعد اینهمه تایپ کردن باز دوست دارم ادامه بدم و حسم خوبه.
راستی از اول تایپ کردنم تا آخرش یه حسی میگه که اینم بنویس هرچند به نظر خودم شاید بی ربط باشه ولی میگه بنویس”تو این مدت تایپ کردن نظرام یه بارم نشده که بخاطر جلب نظره دوستان یا استاد،خوششون بیاد و به من امتیاز بدن یا بگن دمش گرم این چقدر بارشه و میفهمه این مطالب رو بنویسم”هر چی بوده دلی بوده،یاد حرف استاد میافتم که میگفت زمانی که میخواستم کتاب بنویسم انگار یکی میگفت و من بی اراده مینوشتم(که وقتی من این حرف استاد رو شنیدم با خودم میگفتم بابا مگه میشه آخه)الان فهمیدم آره میشه چون منم تجربه اش کردم.
خیلی حس خوبی دارم و از شما دوست عزیز ممنونم که تا آخر این متن منو همراهی کردی و سپاسگزارم.
از خداوند هم سپاسگزارم که این قدرت رو بهم داد که تونستم بنویسم.
امیدوارم احساستون همیشه عالی و فوق العاده باشه و دست خدا پشت سرتون.
به نام خداوند مهربان
سلام و عرض ادب خدمت دوست عزیز آقای توکلی
کامنت تون خیلی فوق العاده بود لذت برم ازش
اون قسمت که گفتین نشانه ایی که شروعش با احساس خوبه
من چند وقته همش به فایل ها یا نشانه هایی برمیخورم که ازم میخاد پاشم عمل کنم اما نمیدونستم چجوری و حقیقتش این چند وقته یکمم تمرکزم از روی این موضوعات برداشته شده و خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم که هدایت شدم به این فایل و کامنت دوستان عزیزم
و کامنت شما که گفتید نباید اون صد در صده گولم بزنه باید از کم شروع کنم و مواظب حرف زدن ،رفتار و شخصیتم باشم
این حرفتون خیلی عالی بود و تأمل برانگیز ممنونم ازتون
در پناه حق باشید
خدانگهدار
سلام خانم محمدی
بینهایت سپاسگزارم و خوشحالم از اینکه شما اولین نفری هستید که جواب کامنت منو دادید ونمیدونید که چقدر حسمو خوب کردید و ذوق کردم و احساس لیاقت داشتنمو افزایش دادید.و خوشحالم که کامنتم باعث شده که یه نفر هدایت بشه یا یه نشونه بدونه،البته که خداوند باعث و بانیشه.بازم ممنون امیدوارم این حسی که بهم دادین به خودتون برگرده.
دست خدا همراهتون وهر لحظه احساستون عالی و عالی بشه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز 39 سفرنامه
سلام به همگی
وقتی حرف از ایجاد تغییر میشود، اکثر افراد فکر میکنند که باید یک عمل انجام دهند، مثلاً وقتی حرف از تغییر اوضاع مالی میشود، اولین گزینه ها معمولاً ، تغییر شغل، تغییر محل جغرافیایی یا گرفتن یک مدرک دیگر یا فرا گرفتن یک مهارت دیگر است. آنها تغییر را در جایی بیرون از خود و باورهای شان میجویند. نمیتوانند بپذیرند که شغلشان و نگرانی های مالی ، وضعیت سلامتی شان ، مکانی که در آن زندگی میکنند و آدمهایی که با آنها احاطه شدهاند یا هر شرایط دیگری در زندگی شان ، چیزی نیست مگر شغل فیزیکی باورها و فرکانس هایشان درباره آن موضوعات.
وقتی ما تصمیم به تغییر هر شرایطی در زندگی میگیریم ، خواه تغییر اوضاع مالی یا روابط ، سلامتی و… باید کار را از ورودیها ی ذهن و تغییر کانون توجه شروع کنیم و از عهده کنترل نجواهای ذهن بربیایم و این روند و آنقدر ادامه بدیم تا نگرش جدید آنقدر قدرت بگیرد و به حدی از ثبات فرکانسی برسی که آن فرکانس ها بتوانند به شکل تجربه های جدید و دلخواه ، در آن جنبه از زندگیت ظاهر شوند.
اگه به این روش وفادار بمانیم ، آرام آرام از همان جایی که هستی ، از همان وضعیت ، شغل ، و رابطه ای که در آن هستی ، نشانه ها کمکم می آید و راه را برای ورود به مسیر نعمت ها و شرایط جدید باز میکنند. نشانه ای که شروعش با احساس خوب است.
مثل استاد که در همون شغل با همون مقدار فعالیت و همون کار هدایت میشن به دوره تند خوانی که درآمدشون در دو سال 150 برابر میشه. وقتی ورودیها رو آگاهانه به شدت کنترل میکنه و باور قدرتمند کننده در مورد خواسته هاش میسازه و به خدا توکل میکنه. ثروت وارد زندگیش میشه
ولی باید در طول مسیر قدم های عملی بر داریم و کارهایی انجام دهیم که آن عمل، ایده، راهکار یا فرصتی که ما را به نتیجه میرساند ، قطعاً از همان تلاش های ذهنی نشأت گرفته که برای ساختن باورهای قدرتمند کننده انجام دادهای.
زیرا تا زمانی که باورهای قدرتمند کننده ای درباره خواسته هایت نسازی، هرگز به مدار راهکار یا ایدهای که به تحقق خواسته است منجر شود هدایت نمیشوی و راهی نداری.
زمانی که ترمز ها و مقاومت های ذهنی خود را بر طرف میکنیم اتفاقات برای ما رخ میدهد.
خداوند یک سیستمه که هر فرکانسی به او بدیم به همان شکل در خواهد آمد به افکار ما پاسخ میدهد
هر لحظه که با احساس بد میگذرانیم ، خود را از خوشبختی دور میکنیم
باید رها باشیم. رهایی به این معناست که از هر چیزی که اکنون در دسترس ماست لذت ببریم ، به احساس خوب برسیم تا به سایر خواسته های خود نیز دست یابیم
شاد، تندرست و ثروتمند باشید
به نام خدای هدایتگرم
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم
و همه ی دوستان عزیز
توضیحاتی که استاد در این فایل دادن مثل همیشه عالی و بی نظیر بود خودم تصمیم گرفتم که با قلبی پاک و بدون هیچ پیش فرض ذهنی برم چند بار کتاب قرآن و بخونم
و بعد از خوندن چند باره ی آن با استفاده از نرم افزاری که رو گوشیم دارم درباره ی آیه هایی که خداوند در مورد عذاب گفته کل آیات و بخونم تا هم خط قرمز هایی که خداوند مشخص کرده رو بشناسم هم با هر بار فکر کردن و مرور کردن کلام الله به درک درست تری از این کتاب برسم
خودم مدتیه که روزانه دو صحفه از قرآن و میخونم
قبلش از خدا خواستم کمکم کنه که ایمانم قویتر بشه،بیشتر قدرت بی نهایت شو باور کنم برای همین از خداوند هدایت میخواستم و قرآن و باز میکردم هر سوره ای که میومد میخوندم هم متن عرب شو هم فارسی و آیه هایی که خداوند واضح در مورد قدرت و ربوبیتش میگه توی دفترم مینویسم که داشته باشم و همیشه مرور شون کنم برای اینکه بیشتر خداوند و به عنوان خدایی که نه تنها خالق جهانیان هستش باور کنم بلکه به ربوبیت و قدرت مطلقی که داره ایمان بیشتری بیارم و در زمان هایی که شیطان با نجواهای تمام ناشدنیش میاد سراغم که احساس مو بد کنه یا ناامیدم کنه یا بهم احساس ترس و نگرانی بده برم اون آیات و بخونم و قدرت خداوند و به خودم متذکر بشم چون خیلی وقتا میشه فراموش میکنم من با خدایی سر و کار دارم که نه تنها خالقه بلکه قادره مطلقه خدایی که قدرت مطلق فقط از آن اونه
در حاضر هم خیلی خوشحالم که با شنیدن این آگاهی های ناب و ارزشمند استاد عزیزم تصمیم جدی گرفتم برای خوندن قرآن از اول آن برای اینکه هم به قدرت و ربوبیت خداوند ایمان قویتری بیارم هم به قدرت و توانایی که خداوند در وجود من قرار داده ایمان بیارم یعنی خوندن قرآن از هر لحاظ که فکرشو میکنم میتونه ایمان منو قویتر کنه درهایی از آگاهی رو به روم باز کنه تا مسیر مو با ایمان با تسلیم در برابر خداوند با توکل برم و دیگه هیچ گونه نگرانی و ترسی بابت آینده و آخرت نداشته باشم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان الهی آمین.
سلام خدمت همراهان عزیز.
در خصوص خداوند، اینکه ما باور کنیم خداوند یک سیستم هست که بر اساس فرکانسهای ارسالی ما به ما پاسخ میده برای خیلیها مثل خودم یکم کج فهمی ایجاد میکنه. مثلا میگیم خب خدا سیستم هست و احساس نداره پس ما هم نباید ارتباط احساسی با خدا داشته باشیم، یعنی نباید در این ارتباط حس عشق، خوشحالی و.. رو تجربه کنیم. چون خدا سیستمه و احساس نداره دیگه در صورتی که اینطور نیست! یکی از قوانین سیستم این هست که خدا به احساسات ما که بیانگر فرکانسهای ما هستند واکنش نشون میده، یعنی ما باید ارتباطی با خداوند داشته باشیم که حس خوب ایجاد کنه، حس عشق، حس شادی، حس آرامش. باید با خدا ارتباطی رو ایجاد کنیم که احساسات منفی رو در ما حذف کنه احساساتی مثل حس گناه، حس نالایق بودن که این فقط با کار کردن روی خودمون و ایجاد باورها درست میشه. و منظور از اینکه خداوند سیستم هست و بر اساس قوانین کار میکنه و احساسات انسانی نداره اینه که اگه گریه و زاری کنیم در مقابل خدا که روش یک تاثیری بگذاریم مثل آدمهایی که تحت تاثیر قرار میگیرن که نتایج زندگیمون رو عوض کن این ابلهانه هست. نه، باید ببینیم آبشخور احساسات بد ما نسبت به خداوند چیه و اونها رو برطرف کنیم. یعنی باورهایی رو در مورد خداوند بسازیم که احساس بهتر رو در ما ایجاد کنه. مثل این باور که خداوند عاشق من هست، خداوند به من نزدیک هست، خداوند من رو به مسیرهای درست هدایت میکنه، من ارزشمند و لایق ارتباط با خداوند هستم چرا که خداوند پس از آفرینش من به خودش تبریک گفت که چه موجود ارزشمندی را خلق کردم. باوری مثل اینکه خداوند فقط برای من خیر و خوبی میخواهد، ثروت میخواهد، شادی میخواهد، عشق میخواهد، برکت میخواهد، عزت میخواهد و همه چیزهای خوب رو، با این باورها و فرکانس ها سیستم رفتارش رو و نتایج رو برای ما متفاوت میکنه.
در خصوص بحث ارتباط با خداوند و نماز، اینکه چه شکلی ارتباط برقرار کنیم مهم نیست ولی این مهمه که ما با خداوند ارتباط برقرار کنیم همواره و همواره. اینکه یک ارتباط درونی با خدا برقرار کنیم خیلی مهم هست و در قران بارها بهش اشاره شده که صلات رو براش اهمیت قائل بشیم. ولی اغلب ما کلی احساس گناه داریم و کلی خودسرزنشی داریم و کلی همه چیز رو برای خودمون سخت میکنیم که من کجا و خدا کجا. اصلا من لیاقت ارتباط با خدا رو ندارم، اصلا خدا من رو نمیبینه، اصلا خدایی وجود نداره اگر بود کو؟ چرا در زندگیم نیست؟ ولی همینقدر که به قوانین جهان فکر کنیم که چه نظمی بر جهان هست که این همه قوانین ثابت وجود داره که بر اساس اون داره جهان مدیریت میشه و این قوانین لحظهای قطع نمیشن، لحظهای خللی بهشون وارد نمیشه و همیشه و همه جا در حال کار کردن هستن این خودش نشون دهنده وجود خداوندی قدرتمند هست که این قوانین ثابت رو وضع کرده و همه چیز داره با مدیریت اون انجام میشه و از میلیونها سال پیش همون قوانین ثابت بوده اند و تا میلیونها سال دیگه هم همون قوانین دارن کار میکنن مثلا سرعت نور، همونی که بوده هست و خواهد بود و این دلیل وجود خداست و یک قدرتی بالاتر از قدرتهای انسانی در کار هست که داره همه چیز رو مدیریت میکنه و نظم بهش میده که اگر نبود جهان پر از بی نظمی و اتفاقات بی دلیل بود. حتی یک قرمزه سبزی رو هم نمیتونستیم درست کنیم چون هر بار قوانین تغییر میکرد ولی خداوند با قدرت بی انتهاش شرایطی رو برای ما فراهم کرده که بتونیم نتایج و محصولات مشابهی را تکرار کنیم مثل پختن یک قرمه سبزی خوشمزه که شانسی ایجاد نمیشه. مثل پختن یک کیک یا مثل درست کردن یک کامپیوتر. اگه قوانین تغییر میکرد و خدایی بر این جهان نبود نمیشد میلیاردها دستگاههای دیجیتال رو تولید کرد که برای همه یکسان کار کنه و اگر دستگاهی خوب کار نمیکنه نه به دلیل اشکال در قوانین بلکه به دلیل اشکال در پیادهسازی قوانین خداوند توسط انسان بوده.
در مورد موضوع مطالعهی قرآن، من در گذشته خیلی سوالات مختلفی داشتم که پاسخشون رو نمیدونستم و بهم دقیقا بر عکس اش رو گفته بودن و وقتی قرآن رو خوندم کاملا دیدم که اشتباه بهم گفتن و اصلا قرآن در مورد اون موضوع به این شکل صحبت نکرده. یکی از مواردش بحث حزن در قرآن هست. تا بوده میگفتن که باید غمگین باشی و عزاداری کنی و غم خوبه ولی قرآن گفته یک مومن غمگین نیست. یک مومن ترسو نیست. یا موضوع چشم زخم در قرآن که گفتن خود قران گفته که میتونه چشم بخوری و در صورتی که در آیه و ان یکاد اصلا چنین موضوعی مطرح نشده و این ساخته و پرداخته ذهن مترجمان قرآن بوده که این موضوع رو در ترجمه آیات آوردن، من چندین بار سعی کردم کل قران رو بخونم و بفهمم و درک کنم. از اپلیکیشنهای مختلف استفاده کردم. از قران های چاپی استفاده کردم در پروسه خوندن انقدر به جاهای مختلف کشیده شدم از سرچهای کلمهای و .. در مورد موضوعات مختلف که حسابش از دستم در رفته که آیا من تونستم چند بار پیوسته قران رو از اول تا آخر بخونم یا نه فقط در حال جا به جایی بین آیات بودم. در کل مطالعات داشتم در مورد موضوعات مختلف. دلیلش رو نمیدونم که چرا الان اون دغدغه مندی گذشته رو برای قرآن خوندن ندارم. الان که به خودم نگاه میکنم میبینم که من مطالعات جدی ای و دغدغه مندی ای در خصوص قرآن ندارم و مثلا امروز بعد از مدتها داستان یونس رو داشتم میخوندم که از دست قومش خشمگین شد و حالش بد شد و فرار کرد و بعد اتفاقاتی براش افتاد مثل خورده شدن توسط ماهی به خاطر فرکانس نامناسبی که درش قرار گرفته بود و بعد یونس فرکانسش رو اصلاح کرد و گفت معبودی جز تو نیست و من به خودم ستم کردم و سپس نجات پیدا کرد و این داستان به حال روحی امروز خودم خیلی ارتباط داشت و بهم کمک کرد.
درخصوص اینکه پیشفرض هامون رو پاک کنیم و با قلبی پاک از خداوند درخواست هدایت کنیم که به راه درست هدایتمون کنه فکر میکنم مهمترین نکتهای بود که در این فایل شنیدم که با خودم خلوت کنم و به این اصل برگردم و از خداوند مجددا درخواست کنم که من رو به راه راست، راه کسانی که به اونها نعمت داده شده هدایت کنه و حرکت کردن به مسیر درست رو نشونم بده و کمکم کنه که در اون مسیر حرکت کنم. مسیر درک درست قرآن. مسیر درک درست صحبتهای استاد، مسیر درک درست قوانین و درک درست از نحوهی عمل کردن به اونها، مسیر درک درست ثروتمند زندگی کردن. مسیر درک درست روابط خوب داشتن. مسیر درک درست احساس خوب، مسیر درک درست نحوه کنترل ورودیهای ذهن، مسیر درک درست پر انرژی بودن، مسیر درک درست حل مسائل زندگی به آسانی. مسیر درک درست ایجاد باورهایی که بیشترین کمک رو به بهبود زندگیم میکنن. مسیر خوشبختی و برکت بیشتر. هدایت به مسیر تغییراتی که باید در زندگی من رخ بده تا بیشتر رشد کنم و عقل ناقص من به اون نمیرسه. در یک کلام مسیر کسانی که به اونها نعمت داده شده.
براتون بهترین اتفاقات و نتایج رو میخوام و امیدوارم عزت، سلامتی، عشق، شادی، برکت و حال خوب به زندگیتون جاری بشه.
سلام و عرض ادب خدمت استادعزیزم و مریم عزیزم
ودوستان گلم
من بعد شنیدن این فایل بسیارارزشمند و مطالعه متن قبل فایل تصمیم گرفتم
1 جلسات قرآنی دوره 12قدم رو از قدم اول تا قدم 6 ک خریداری کردم گوش و نت برداری کنم بیشتر تامل کنم و بهش فکر کنم
2 برنامه ریزی کنم و کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم بخونم و البته تامل کنم و نت برداری
و البته
3 فایل رابطه ی ما باانرژی ای خدانامیده ایم رو ببینم و نت برداری کنم و لذت ببرم
رابطه م رو باخداوند کسی ک کل کیهان رو داره مدیریت میکنه بهبود بدم
شنیدن همین فایل هم قلب آدمو بازمیکنه و حیرت انگیزه خدایاشکرت
ازتون متشکرم استاد جان و مریم جانم
به نام خدای مهربان
سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت
مصاحبه با استاد
رابطه درونی با خداوند با تفکر ایجاد میشود نه با تقلید
هدف شما همیشه گسترش توحید و یکتاپرستی بوده خب باورهای اصلیتون در دورههای مختلف به زبان اومده اما در حالت کلی و با یک جمعبندی باور شما از پروردگار چیه
در همه جنبهها بفرمایید
هم رزق و روزی و مهربانی و بخشش و آرامش
من بارها گفتم در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم هم توضیح دادم که خداوند یه سیستمه که همینجوری که هستی هر فرکانسی رو که بهش میدی به شکل همون در میاد جهان اطرافت
خداوند همه چیز هست همه چیز و واکنش نشون میده به افکار شما
به قول قرآن هو الظاهر هو الباطن
هو الاول هو الاخر
اون همه چی هست
ظاهر و باطن و اول و آخر و بالا و پایین و چپ و راست نمیگنجه
ولی واکنش میده به اون چیزی که تو هستی یک چیزی مثل آب که توش شکل ظرفی که تو ایجادش میکنی به اون شکل در میاد حالا تو باور کنی رزاق بودنش رو رزاقه
وهاب بودنش رو وهابه
ربوبیتش رو ربِ
قدرتش رو باور کنی هر چیش رو باور کنی همونه
این چیزیه که حالا اگه توی یک جمله بخوام بگم اینجوری میگم هرچند که میگم دورههای مختلف توی دوره راهنمای عملی و دوره روانشناسی ثروت 3 بسیار در موردش توضیح دادم.
چه جوری شما روزه میگیرید؟
چه جوری نماز میخونید؟؟
من یک کلیتی به شما بگم من در مورد این مسائل از هیچ کسی تقلید نکرده و نخواهم کرد و به شما پیشنهاد میکنم که خودتون مسیرتون رو پیدا کنید
مگر رابطه با خدا مثلاً رابطهای هست که من به شما بگم چه جوریِ
اصلاً شما چیکار دارید به من
اصلاً شما باید مگر منو نگاه کنید
اصلاً مگه مهمه که من چیکار میکنم چه رابطهای با خداوند دارم که شما مثلاً بخواید از اون الگو بگیرید
مثل این میمونه که بگی من میخوام ببینم چه جوری لذت میبره از آب خوردن من یاد بگیرم همونجوری لذت ببرم
مثلاً چه جوری با عشقش لذت میبره من مثلاً میخوام یاد بگیرم اینجوری عاشقانه لذت ببرم از زندگیم
مگه اصلاً میشه اینا رو الگو گرفت
اینا یه چیز درونیه
چه جوری مثلاً از اون غذا مثلاً اون کباب رو میخوری چه جوری لذت میبری من میخوام یاد بگیرم که وقتی اومدم اون کباب رو بخورم همونجوری لذت ببرم
اصلاً میشه؟؟
به نظر شما این تفکر درسته؟؟
به همون نسبت که این تفکر غلطه در مورد رابطه شما با خدای شما این تفکر غلطه که فلانی چه جوری نماز میخونه چه جوری روزه میگیره چه جوری عبادت میکنه منم میخوام یاد بگیرم
اولاً که در مورد الگوهاتون اگر یه جایی فکر میکنید من الگوی مناسبی نیستم اصلاً قرار نیست از من الگو بگیرید
یه جاهایی که به دردتون میخوره الگو بگیرید از من
یه جاهایی که فکر میکنید من آدم مناسبی نیستم براش اصلاً الگو نگیرید از من
از آدمهایی که فکر میکنید مناسبن الگو بگیرید این از بحث الگوگیری
2، اینکه در مورد مسائل دینی این مسائل با تفکر باید برسه آدم بهش نه با تقلید.
من سالها فکر کردم اصلاً خدا رو درک کنم رابطم رو با خدا ایجاد کنم نه اینکه یکی ببینم یه کسی داره اینجوری با خداست منم برم همون کارو بکنم
نه من به هیچ عنوان به شکلی که بقیه ملت دارن مثلاً توی ایران دارن اون رابطه خاصی رو ایجاد میکنن خیلی هم تبلیغش رو میکنن میگن همه باید اینجوری باشن
من نه اعتقاد دارم نه به اون شکل عمل میکنم
پس به شکل خودم عمل میکنم فکر کردم بهش رسیدم
شما فکر کن
این همه توی قرآن اومده گفته برای اونا که تعقل میکنن برای اونا که تفکر میکنن
آقا فکر کن بهش برس
اگر فکر کنی بهش برسی خیلی بهتر از اینه که یک مسیری رو یک راهی رو یک روشی رو بدون فکر حتی به زعم اینکه اون روش درسته ولی بدون فکر مثلاً مثل یک ربات بخوای انجامش بدی دولا راست بشی بگی نه چون بقیه این کارو میکنن منم این کارو بکنم بعضیها میگن نه خداوند توی قرآن گفته از قرآن و رسول او تبعیت کنید
کجا این حرف رو در مورد نماز زده
کجا این حرف رو در مورد عبادت زده
اصلاً اون آیه تبعیت در مورد خدا و رسولش برید ببینید به نجوا میخوره
اصلاً به موضوع دیگهای میخوره
اصلاً ربطی به این مسائل نداره
برید دوتا آیه بالاترش رو بخونید دو تا آیه پایینترش رو بخونید کی همچین حرفی رو زده
یعنی این همه که میگم سوء استفاده از قرآن اینه که یه چیزی رو دست میگیرن
بعد کی گفته که پیامبر مثل حضرت ابراهیم نماز میخونده مثل حضرت عیسی مثل حضرت موسی عبادت میکرده هر کسی به شیوه خودش کار میکرده
همین الان هم پیروانشون به شیوه خودشون و متفاوت دارن کار میکنن
یعنی رابطه شما با خداوند یه رابطه کاملاً شخصیه دلیل اینکه توی قرآن هم نیومده هم اینه
اگر قرار بود یه رابطه خاص باشه مثل همون جوری که یه عالمه مسائل اومده با جزئیات اومده رابطه شما با خداوند هم میومد که باید اینجوری باشه.
چطور در بقیه موارد اومده نگفته از پیامبر تبعیت کنید در مورد نماز گفته که این آیه رو بذارید به اینکه نه چون پیامبر اینجوری بوده
اولاً کسی نمیدونه اون موقع دقیقاً به چه شکل
اون یک سمبلی بوده اونم برای اتحاد مسلمانان نماز جمعه و اون نمازهایی که انجام میشده
دوماً همون جاشم خیلیها به همون زمان پیامبر هم در زمان پیامبر و در شهر پیامبر هر کسی مسیحی و یهودی به روش خودشون داشتن خداوند رو عبادت میکردن
هیچ اجبار و هیچ روشی هم نبوده که پیامبر مجبورشون کنه بگه نه ما چون اینجوری شما هم همینجوری نماز بخونید
بنابراین این سوال که نمیدونم چرا اینقدر تکرار شده نماز و روزه و فلان و اینا چرا اصلاً میخواید از من بپرسید
فکر کنید بهش برسید
بهش بزارید برسید
هیچ نگران نباشید
بعضیا فکر میکنن خدا الان دیگه اگر اونجوری که مثلاً قرار بوده نماز نخونی دیگه خدا با تیغ رگ گردن رو زده برده گذاشته توی طبقه منفی 250 جهنم شعله رو هم زیاد کرده گفته بسوز که درست عبادت نکردی
اصلاً اینطور نیست
من بهتون قبلاً هم گفتم میخواید بدونید که خط قرمزهای قرآن چیه برید آیههای عذاب رو بخونید خط قرمزهاش مشخص میشه.
اون دوستانی هم که در مورد قرآن سوال میکنند در مورد فلان چیز نظرتون چیه فلان چیز رو قرآن چی میگه
اگر اونقدر مهم نیست براتون که یک کتاب 200، 300 صفحهای رو نمیرید بخونید چرا از من میپرسید
اگر براتون مهمه برید بخونید
برید پیدا کنید
برید بشینید از اول تا آخرش رو بخونید
این همه نرمافزار هست که میتونید خیلی سریعتر بهش برسید به آیههای مختلف، به کلمات مختلف
هرچند که بالاخره باید یه بار کل قرآن رو بخونید بعد از اون نرمافزار استفاده کنید من خودم از نرمافزار جامع التفاسیر نور استفاده میکنم
اما قبلش شما باید یه چند باری خودش رو خونده باشید به کلیت داستان آشنا شده باشید حالا برای یه سری جزئیات برای یه سری شک و شبههایی که برات به وجود میاد سوالاتی که توی ذهنت شکل میگیره از اون نرمافزار استفاده کنید با ترجمه و تفاسیری که داره و یه عالمه کار دیگه
ولی اگر ارزش نداره که بشینی این کتاب 300، 400 صفحهای رو بشینی یه چند بار بخونی اصلاً دیگه سوالی ما با هم نداریم
حرفی با هم نداریم
اگه برات مهمه که اینقدر میپرسی و میری سوال میکنی و در به در جوابشی، وقت بزار بشین بخون
بعضیها میگن ترجمه خوب
با هر ترجمهای که شما اون قرآن رو بخونید فقط توی پرانتزها رو نخونید
ترجمههایی که پرانتزی ندارند
یا اگر هم دارند پرانتزهاشو نخونید با هر ترجمهای بخونید عقلت منطقش رو درک میکنه کلیتش رو درک میکنه اهم و غیراَهمش رو درک میکنه
مهم نیست با چه ترجمهای میخونی اون داخل پرانتزیها رو نخونید بقیهاش رو بخونید با هر ترجمهای
دوبار سه بار بخونید اصلاً اون کتاب بهت میگه من چی میخوام کلاً بهت بگم
اصل داستان چیه
چند بار بخونی اصلش میاد میفهمی اصل چیه آیات محکم چیه آیات متشابه چیه عذاب چیه چیزهایی که عذاب نیست چیه بارها و بارها در مورد حجاب چقدر پرسیدید برید بخونید متوجه میشید اصلاً اصلِ این قضیه
فرعِ، عذابی براش اومده نیومده چی هست اصلاً نمیخوام به شما یه سری چیزها رو بگم مهمه برات برو بخون
نه اینکه از من بپرسی من یه چیزی بگم بعد به یکی دیگه یه چیز دیگه بگی
بگی اِ پس اون چرا اینو گفته
پس اون چرا اینو گفته.
خودت برو بخون
اون کتاب که 1400 سال تغییری نکرده که
اَ اون اُ نشده
یه واو ازش کم و زیاد نشده، خب برو وقت بذار بشین بخونش اگر مهمه برات
اگر فکر میکنی تاثیری داره
اگر فکر میکنی این جهان قوانینی داره
این کتاب از طرف خداوند نازل شده
اگر فکر میکنی حقه
مگه میشه فکر کنی یه خدایی هست کل این جهان رو خلق کرده داره مدیریتش میکنه یه کتاب داده بیرون که مطمئنی که تنها کتابی هست که دخل و تصرفی هم توش نبوده مثل کتابهای دیگه که هزار جور شکل رو عوض کردن
هزار تا انجیل مختلف ما داریم هزار تا عهد عتیق و عهد جدید و تورات داریم
ورژن دارن کلاً
این یه ورژن هم نداره
قرآن هیچی هم نداره
اگر تو باورت اینه که این خدا جهان رو خلق کرده و آفریده و فرمانرواست و یک کتاب داده 300، 400 صفحه و کلام خودش هم هست اگر این باور رو داری و این کتاب رو نمیخونی که اصلاً ول معطل
که امکان نداره این باور رو داشته باشی و این کتاب رو نخونی
امکان نداره
بعضیا میگن آقای عباس منش چقدر دوست داشتم در دوره پیامبران به دنیا میومدم نمیخواد دوست داشته باشی
این کتابی که الان هست رو بخون همون پیامبرها آرزو داشتن یه همچین کتابی براشون باشه
همون پیامبری که تو آرزو داشتی در
دوره شون به دنیا میومدی همون اماما که آرزو داشتی در دوره اونها به دنیا میومدی و میرفتی اونها رو پیدا میکردی و دستبوس و پابوس اونها میشدی اونها اصلاً رشدشون و پیشرفتشون و موفقیتشون و اعتبارشون به خاطر عمل به اون کتاب است
تو اون کتاب رو داری اگر برات مهمه برو بخونش
سوالهایی که شما دارید در مورد نماز و روزه و ریشهها جوابش اینقدر واضح توی قرآن هست که اگر همت کنید سه بار دو بار چهار بار پنج بار این کتاب رو بخونید از اول تا آخرش رو بخونید به فارسی بخونی قضیه رو کامل درک میکنی
اون وقت دیگه نه از کسی تقلید میکنی
نه تبعیت میکنی
نه تو بگو چیکار کنیم میگی.
نه من خودم خوندم،
مثل همون حرفی که من به خدا زدم گفتم خدایا من این کتابت رو خوندم نه یه بار و دو بار و چند بار و ده بار و 20 بار،
هزاران بار به شکلهای مختلف از اول تا آخر از آخر به اول از وسط به آخر سرچ موضوعی سرچ کلمهای ما کلیت رو گرفتیم قضیهاش رو درکش کردیم و به همون روش هم زندگی میکنیم.
من یک درصد به مسیری که دارم میرم شک ندارم
یعنی اگر همه مردم جهان بیان بگن تو باید از این مسیر میرفتی
این مسیر خدا اینو گفته یک درصد شک ندارم خودم خوندم بهش رسیدم
نه فکر کسی بوده نه تبعیت کسی بوده نه تقلید کسی بوده خودم بهش فکر کردم رسیدم خوندم
بارها و بارها اون خوندهها رو توی فکرم آوردم تجزیه تحلیلشون کردم با آیههای دیگه مقایسشون کردم
از آیههای قبل آیههای بعد دوباره اومدم خوندم هرجا تردید داشتم دوباره اومدم خوندم بهش رسیدم اصلاً شکی توش نیست که مسیری که دارم میرم مسیر درستی هست برای خودم مطمئنم
شما میخوای مطمئن بشی بسم الله کتاب هست یه قیمت خیلی ارزون هم میتونی بخریش داشته باشیش هزار تا نرمافزار هم هست میتونی روی موبایلت نصب کنی بشینی از اول بخونی با هر ترجمهای بخونی و متوجه بشی
و نماز و اینا هر سوالی داری برو از روی اون کتاب پیدا کن از هیچکس هم نپرس.
اگر آدم باهوشی باشی در مورد این مسائل از کسی چیزی نمیپرسی
خودت میخونی
خودت فکر میکنی
خودت تعقل میکنی
تفکر میکنی و هدایت میشی
اگر بخوای به راه راست هدایت بشی هدایت میشی
در مورد بحثی که در مورد نماز و اینا بود و دوستان سوال پرسیده بودن نماز و روزه و کلا همه مسائل قرآنی،
من فکر می کنم وقتی که آدم ذهنش از تعصبات، از پیش داوری ها، از باورهایی که گذشتگان بهش دادن پاک کنه و هیچ عینکی روی چشمش نداشته باشه خیلی دنیا رو قشنگ تر میبینه
یعنی خیلی واقعیت ها رو درست تر درک میکنه، قوانین رو درست تر درک میکنه، خدا رو درست تر درک میکنه
به قول مولانا میگه
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
لاجرم عالم کبودت مینمود
وقتی که یک عینکی روی چشم بذاری همه جا رو تاریک می بینی، وقتی عینک سبز بزنی همه جارو سبز میبینی، ولی وقتی عینکی نزده باشی همه چی رو همونجوری که هست میبینی، همونجوری که واقعا هست
در مورد قرآن، دین و نماز و تمام مواردی که به دین برمیگرده نه فقط 1400سال، ما ده ها هزار ساله که بمباران شدیم با باورهایی در مورد دین و هر کسی به نفع خودش در واقع در هر دورهای به نفع خودش یک سری باورها را القا کرده به افراد
مثال جدیدش همون زمانی بود که ایران با شوروی به مشکل برخورد بعد اون قند و شکری که از شوروی وارد شد و استفاده میشد برای اینکه بخوان حرومش کنن یه سری از دوستان اومدن گفتن که این قند حرومه و نباید بخوریدش
بعد چند وقت بعد رابطه شون خوب شد گفتن که حلال شده. فقط برای اینکه حلال بشه قند رو باید بزنی توی چای بخوریدش اون وقت دیگه حلال میشه.
ما هنوز که هنوزه توی ایران وقتی میخواهیم چای بخوریم ناخودآگاه قند رو میزنیم توی چای بعد میخوریم
یعنی می خوام بگم اینقدر بازی شده با ما توسط دین. دیگه تا تهش رو شما بخونید. به همین دلیل وقتی که با باورهای گذشته، وقتی که با عینک های متفاوت به دین به خدا و به قوانین نگاه میکنیم حقیقت رو درک
نمیکنیم
ولی وقتی که پاک میکنیم ذهنمون رو میگیم خدایا خودت ما رو هدایت کن، همون کاری که من انجام دادم و انجام میدم همیشه.
نه فقط توی بحث قرآن و دین توی همه قسمتهای زندگیم، خدایا منو هدایت کن. همون صحبتی که خدا توی قرآن گفته
خدایا ما را به راه راست هدایت کن، به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای، نه کسانی که بر آنها غضب کرده و نه گمراهان
ما را به راه خوبان هدایت کن
خلاصه وقتی با نگاه پاک به جهان نگاه میکنیم و از خدا میخواهیم هدایت کنه اونوقت چیزهایی رو میبینی که قبلاً نمیدیدی.
نگاههایی رو و حوزه وسیعی از دید رو پیدا می کنی که قبلا نداشتی. من پیشنهاد می کنم اونجا که من گفتم برید قرآن رو چند بار بخونید قبلش کاشکی میگفتم بدون تعصب بدون پیشداوری، بدون باورهای قبلی برید بخونید این کتاب الهی رو تا به حقیقت برسید.
یعنی کسی که با یک پیش داوری میخواد بره سراغ قران احتمالاً گمراه میشه، وقتی که میخواد، یعنی یه چیزی رو توی ذهنش پذیرفته و فقط میخواد همونو که پذیرفته رو ببینه. همین.
اصلا نمیخواد چیز دیگه ای رو ببینه این احتمالاً گمراه میشه تا کسی که میگه من همش رو پاک می کنم، خدایا تو منو هدایت کن و شروع میکنه به خوندن قران
پس قبل از اینکه قران رو بخونید به زبان فارسی بخونید، اصلاً عربی بخونید، اصلاً هر جوری که دوست دارید، گفتم فقط معنای خود کلمات رو بخونید نه اون قسمتی که توی پرانتز مترجم از دیدگاه خودش نوشته یا توضیحات بیشتر داده
وقتی شروع می کنید بدون هیچ تعصب و پیش داوری شروع میکنید به خوندن اصلاً شما حکمت قرآن رو درک می کنید، اصلاً این کتاب رو درک می کنید، چند بار بخونید اصلش رو درک می کنید
اصلاً خدا با شما صحبت میکنه، کاملاً درکش می کنید و می فهمید که قضیه چیه. به خاطر همین هم اینقدر اصرار دارم از کسی نپرسید خودتون بخونید اگه براتون مهمه.
در مورد نماز اینقدر سوال پرسیدید دوستان این مثال هم همون مثالی بود که گفتم کاشکی میگفتم توی فایل،
ما هنوز الان یک میلیارد و خوردهای نفر ما مسلمان توی جهان داریم از این یک میلیارد و خوردهای حدود 80 ، 100 میلیون نفر شون شیعه هستن، اون یک میلیارد و بقیه همه اهل تسنن هستن، ما هنوز نمیدونیم یعنی شیعه ها میگن اینجوری، سنی ها میگن اون جوری که پیامبر وقتی که وایمستاده نماز میخونده دست هاش رومیبسته روی سینش، یا باز نگه میداشته در موازی با پاهاش
ما هنوز اینو نمیدونیم، ما نمیدونیم که پیامبر وقتی نماز میخونده مهر میذاشته یا مهر نمیذاشته
ما هنوز اینو نمیدونیم که پیامبر وقتی وضو میگرفته موقع وضو گرفتن از بالا به پایین دست هاش رو میشسته یا از پایین به بالا.
ما هنوز در مورد مسح پا نمیدونیم پیامبر پاش رو میشسته یا مسح می کرده
یعنی اختلافِ بین این مسائل، اختلافِ بین مسائل ظاهری نماز
در مورد مسائل ظاهری نماز اختلاف هست چه برسه به مسائل باطنی اون، که اصلاً هیچکس توی دل پیامبر نبوده که ببینه اونجا چه خبره، هیچکس توی غار حرا نبوده ببینه اونجا چه خبر بوده،
توی مسائل ظاهری اختلاف هست بعد ما مثلاً دنبال اینیم که شیوه درست ارتباط با خداوند چیه.
می خوام بگم به قول فکر فیلم مارمولک به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای رسیدن به خداوند و این تعصب ها رو بذاریم کنار و این پیشداوریها رو بذاریم کنار دیدمون رو باز کنیم.🪴
وقتی قرآن رو میرید میخونید می فهمید بارها و بارها گفته مثلاً این کار نادرسته اما اگه مجبور بودی اشکال نداره، خداوند توبه پذیر و مهربان است.
یعنی اصلا این نگاه صفر و یکی به خدا داشتن که یا اینکه من میگم یا پدرتو در میارم میفرستمت ته جهنم، اصلاً توی قرآن نیست. اصلاً اثری ازش نیست. وقتی که شما بارها بدون قضاوت و پیش داوری و بدون باورهای گذشته میایید سراغ قرآن، به این آگاهی میرسید.
دوست داشتم این ها رو باهاتون به اشتراک بذارم و از خدا بخوام که ما را به راه راست هدایت کنه. من تمام تلاشم اینه که اون باوری رو به شما بدم که خداوند رو مهربان ببینید، رزاق ببینید، وهاب و بخشنده ببینید، وسیع ببینید، خداوند رو توی وجود خودتون ببینید، خداوند رو هدایتگر ببینید، خداوند رو انرژی ببینید که همواره با شما هست، انرژی که شما ازش شکل گرفتید، شما از طریق اون انرژی جهانتون رو دارید تجربه می کنید، یعنی همه چیزی که شما دارید تجربه می کنید همون خداونده، همون انرژیه و دوست دارم که این نگاه رو به عنوان رسالتی که دارم این نگاه رو گسترش بدم، نگاه یکتاپرستی، نگاه توحید و نگاه باور به خداوند که توی وجود شماست، به شما وصل هست، با شما بوده، از قبل بوده، هست و در آینده هم خواهد بود
هیچ وقت رابطه شما با خداوند قطع نمیشه هیچ وقت اون شما رو تنها رها نمیکنه، اون خود شماست، شما خود خداوند هستید، همه چیز همونه، امیدوارم که با یک نگاه پاک و بدون پیش داوری بدون قضاوت بدون باورهای گذشته بریم سراغ قرآن و مهمتر از همه قبلش از خداوند بخواهیم که خدایا خودت ما را هدایت کن.
به خدا اگر با دل پاک و با تمام وجود بخواهی هدایت بشی نه فقط در مورد درک قرآن، در مورد ثروت، در مورد روابط، در مورد سلامتی
به خدا بارها و بارها شده مثلاً یه ذره گلوم درد گرفته گفتم خدایا خودت منو هدایت کن الان چی بخورم خوبه
یه تصویری یه لحظه از جلوی چشم من رد شده، یه مزهای هوس کردم، یه چیزی شده که بهم نشون داده اگه اینو الان بخوری حالت خوب میشه، بعد میخورم همون موقع،فرداش میبینم حالم خوب شده🪴
در مورد کارم، در مورد بیزینسم، در مورد یه جا مسافرت میریم، نمیدونم الان کجا بریم میگم خدایا الان دوتا جاده اینجا هست یه پیغامی، هدایتی یه چیزی به من داشته باش که از کدوم طرفی برم که بیشتر بهمون خوش بگذره، یهویی یه پرنده توی یکی از اون جادهها میشینه، یه اتفاقی میفته، یه حسی، یه تصویری، یه چیزی میاد که میگه از اون ور برو بعد من میرم میبینم چقدر باحال چقدر فوق العاده.
مثلاً دفعه های بعد که از اون یکی جاده که مثلاً نگفته بود رفتیم میدیدیم اون انتخاب اولی که خدا به ما کرد چقدر انتخاب خوبی بود، چقدر عالی بود
یعنی این هدایت در هر لحظه در دسترس ماست، اگر ما باورش کنیم، اگر ببینیمش،
اگر قبولش داشته باشیم
وقتی شما قران رو میخونید متوجه میشید داستان هدایتِ پیامبران رو، داستان هدایت مردم رو توی لحظات مختلف، توی شرایط مختلف، اتفاقاتی که توی این داستانها میفته چقدر اینها راهگشا و چقدر درس داره برای ما این نگاه رو داشته باشید،
پیچیدگی هایی که روی قران گذاشتن اصلاً پاک کنید توی ذهنتون
خود قرآن بارها و بارها گفته ما این کتاب را آسان کردیم برای فهمیدن نه یه بار و دوبار، بارها گفته اینو آسان کردیم برای اینکه بفهمید.
آیا کسی هست که تحقق کنه، کسی هست که بفهمدش
این چیزی که براش آسون کردیم
به خدا خیلی این کتاب آسونه، خیلی فهمش آسونه
امیدوارم که همیشه شاد باشید، در پناه الله یکتا شاد باشید، سالم باشید، خوشبخت باشید، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت🪴
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان
به نام الله رحمان
گام پنجم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
پنجم بهمن هزار و چهارصد و سه
• تمرین؛
_ آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته؟
اول اینکه خداوند یک سیستم است ، نه یک شخص ، احساسات ندارد و احساسات را درک نمیکند ، صرفا بر اساس قوانینی کار میکند که تغییرناپذیر هستند و در قرآن از آن به عنوان سنتهای تغییرناپذیر الهی یاد شده است.
دیگر اینکه خداوند برای هر شخص به شکلی درمیاید که آن شخص فرکانسش را ارسال کرده باشد ، مثل آبی که در هر ظرفی ریخته شود شکل همان ظرف را به خود میگیرد.
مورد بعد اینکه رابطهی هر فرد با خداوند کاملا شخصی و شخصیسازهشده است ، نمیتوان از یک رابطه خاص الگوبرداری کرد و همان احساسات را عینا تجربه کرد ، پس بهتر است که هر فرد رابطهی مناسب با خود را با خداوند پیدا کند.
بعدی اینکه خط قرمزهای خداوند در قرآن ، آیات عذاب هستند و مطالعه قرآن برای هرکس ساده و آسان است ، این ادعای خود قرآن است و قرآن را با هر ترجمهای که بخوانیم ، عقل ، منطق آن را درک میکند.
_ این درسها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید.
با این آگاهیها متوجه شدم مسیر رسیدن به خواستهها ، هر طور که باشه ، اگه با محبت و دوستی و رفاقت با خدا همراه باشه بسیار شیرینتر میشه.
حتی نزدیک شدن به خداوند در خیلی از مواقع هدف اصلی از همهی برنامههای زندگی است.
یعنی ما تلاش میکنیم برنامهریزی میکنیم به اهدافمون برسیم که در نهایت شخصیت شاکرتری داشته باشیم.
به امید خدا تصمیم دارم رابطهم رو با خدا بهبود ببخشم و ساعات بیشتری از روز رو با این منبع عظیم در اتصال و ارتباط باشم.
_ حالا که تصمیم خود را مکتوب کردید، ایدههای خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.
یک) قرآن را با توجه بیشتری بخونم. خداروشکر من اهل قرآن خوندن هستم و به لطف الله بخشی از آیات رو از حفظ هستم ، بعد از این فایل تصمیم دارم قرآنی رو که هر روز تلاوت میکنم با تدبر و تعقل بیشتری بخونم.
(ممنون که انگیزهای میشید برای روی آوردن آدمها به قرآن و کلام وحی)
دو) دوست دارم ریشهی بعضی از کلمات رو از قرآن بفهمم ، مثل نماز ، روزه ، تقوا ، حجاب ، گناه .
سه) چند روز قبل به پیشنهاد یکی از بچههای سایت ، کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو خریداری کردم ، تو این فایل وقتی مجدد بهش اشاره شد متوجه شدم در مسیر درست هستم و برای خوندنش مصممتر شدم ، به امید خدا این کتاب رو هم تصمیم دارم بخونم.
چهار) من نماز رو میخونم و معتقدم به این طریق رابطهی خودم رو با خداوند حتی شده به اجبار حفظ میکنم. تصمیم دارم از این به بعد با حضور قلب بیشتری نماز بخونم و این رابطه رو عمیقتر کنم.
پنج) دورهی راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو تا جلسه پنج گوش دادم ، دوست دارم این دوره رو به انتها برسونم و طبق توضیحات این فایل روی جلسات 9 و 10 تمرکز بیشتری داشته باشم.
پینوشت؛
چقدر این روزا که این پروژه رو شروع کردم حالم خوبه ، چقدر احساس آرامش دارم ، واقعا حس میکنم در مسیر درست هستم (چیزی که مدتها ، خلافش در وجودم بود و روحم رو آزار میداد) حتی امروز وقتی به افرادی که به نوعی بهشون وابستگی دارم فکر کردم ، برای چند لحظه این وابستگی در نظرم مسخره اومد و چقدر این رهایی شیرین بود.
به امید روزی که از ظرفیتهای وجودیمون نهایت استفاده رو بکنیم و این روح متعالی رو که خداوند بهمون هدیه داده به اوج خودش برسونیم.
به نام پروردگار قدرتمندم
به نام تنها رب و خالق کل کهکشان
سلام به استاد عزیزدلم و مریم جانم و همه دوستان هم فرکانسی ام .
میخوام دیدگاهمو ثبت کنم اینجا از این فایل
میخوام تجربه رو از عمل به گفته های استاد ثبت کنم تا بعدها بیام و این ردپایی که از این روزها به جا گذاشتم رو مطالعه کنم
حتی همین الان هم که دارم مینویسم نجواهای شیطان هست
اما من سعی میکنم با توجه و تمرکز به زیبایی ها و خواسته هام ، اون نجواها رو که همش محدودکننده است در نطفه خفه کنم
خالق من ، پروردگار من ، رب قدرتمندم منو ببخش که اگر گاهی از مسیر تو خارج میشم
من بارها و بارها از چندسال قبل به وضوح تک تک گفته های استاد رو تجربه کردم
رابطه ام با خدای خودم به این صورت که الان هست نبود اما اگر با حس خوب با دید مثبت با تمرکز به زیبایی ها ، خواسته هام انجام میشد و از جنس اون خواسته ها بیشتر و بیشتر برام اتفاق نیفتاد چون نمیدونستم قانون چیه فکر میکردم شانسی اتفاق افتاده
الان آگاهانه سعی میکنم روی افکارم ، تمرکز داشته باشم ، آگاهانه سعی میکنم همیشه قدرت خداوند رو یادآوری کنم در کل مسیر زندگیم تا به الان که یادم نره کجاها فکر میکردم نمیشه و شد و خیلی ساده و راحت اتفاق افتاد
الان آگاهانه دارم تو دل کار ، وسط میدون بهشون عمل میکنم
به نسبتی که عمل میکنم نتیجه میبینم
به نسبتی که افکارم رو کنترل میکنم و خودم رو ، دفتر کارم رو و تک تک فروشنده هام رو به خداوند میسپارم ، نتیجه هایی که در 10 روز در حالت نرمال اتفاق میفتاد ، تو یک روز اتفاق میفته
و خب گاهی هم که از مسیر خارج میشم و درگیر روزمرگی میشم به همون نسبت ، نتیجه میشه ناخواسته ها چون توجه به ناخواسته ها بیشتر بوده که از همون جنس وارد زندگیم شده
خدای من ، ازت میخوام هیچ وقت من رو به حال خودم رها نکنی
ازت میخوام من رو توی این مسیری که هستم ثابت قدم کنی
ازت میخوام که من رو در عمل به گفته های استاد و دوره هایی که دارم ، متعهد تر کنی
ازت میخوام که افرادی مثل استاد عزیزم ، مثل دوستانه که توی این جمع هستن در این سایت که تعدادشان کم نیست، افرادی با فرکانس های مثبت ، که دستانی از دست تو هستن رو به سمت دفتر من هدایت کنی
ازت میخوام که کارهایی که انجام میدم ثابت قدم باشم و استمرار و تعهدم تو مسیرم بیشتر بشه
که همینطوری که الان دارم به پهنای صورت اشک میریزم از شنیدن این همه آگاهی ناب و خوندن این همه کامنت ناب که هر کدومشون به کتاب هستن
به زودی ، با طی کردن تکاملم بیام اینجا و از نتایج دلخواهم بگم به همه با قدرت بگم
و مثل استاد با قدرت بگم که اقااااا این خدایی که تو داری ، اگر درست بشناسید اگر به گفته هاش عمل کنی …. اگر درست عمل کنی …. هررررچیزی که بخوای برات رقم میزنه. برای اون کاری نداره تو یک روز به تو 100 میلیون سود برسونه یا 500 میلیون
تو بخواه
تو بهش ایمان داشته باش
تو دستتو بزار تو دستش
تو رو ترسان پا بزار
تو به الهامات قلبیت حتی اگر عقلانی نیست عمل کن
اون راه رو ، راه درست رو برات باز میکنه نگران چی هستی آخه
اینارو دارم به خودم میگم
برای خودم میگم که یادآوری بشه بهم جاهایی که فکرشو نمیکردم چطور دستمو گرفت
چطور با عمل به الهامات و نشانه ها ، همه چیز آسون پیش رفت
خدایا شکرت
خداجونم شکرت بخاطر شنیدن این فال که خودش نشونه امروز من بود
خداجونم ازت میخوام قلبم رو باااز کنی برای دریافت الهامات الهی برای دریافت شهود
خدایا ازت میخوام که نجواهای عقلانی و محاسبه گر رو خاموش کنی و به جاش دیدم رو باز کنی برای دیدن و درک کردن نشانه هات در طی مسیرم
خداجونم شکررررررررتتتتت
به نام خدا
سلام استاد
ممنون بابت وقتی که میذارید و به سوالات پاسخ می دهید.
اتفاقا منم مثل شما چند سالی میشه که دیگه توی هیچ زمینه ی دینی تقلید نمی کنم ، این تفکر به این صورت شروع شد که خودم رو در قیامت تجسم کردم ، ازم سوال شد چرا فلان کار رو اشتباه انجام دادی ؟ منم گفتم از فلانی تقلید کردم ، اونوقت به من گفتند : خداوند به تو عقل داد ، شعور داد ، قدرت انتخاب داد و سرنوشتت رو توی دستان خودت قرار داد ، اونوقت تو رفتی از یه انسان جایز الخطا دیگه تقلید کردی ؟!!!
این تجسم باعث عوض شدن مسیر من شد .
یا حق