مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی» - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»229MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»19MB21 دقیقه
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم خدای بخشنده ام سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
گام 24
قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»
سوره یوسف
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿53﴾
و من نفس خود را تبرئه نمى کنم چرا که نفس قطعا به بدى امر مى کند مگر کسى را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است (53)
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ ﴿54﴾
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى (54)
قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ ﴿55﴾
[یوسف] گفت مرا بر خزانه هاى این سرزمین بگمار که من نگهبانى دانا هستم.
خدایا شکرت برای فرصت طلایی امروزم که در مدار بندگی کردن خدا قرار دارم
خدایا شکرت که امروز میخواهم در مقابل خداوند تسلیم باشم و بندگی کنم خدا را
خدایا شکرت که در حال طی کردن تکاملم هستم
با صبر و حوصله و آرامش الهی که در من جاری است
خدایا شکرت که همواره خیر و شر ما را به ما الهام میکنی
خدایا شکرت برای الهام خانم درونم که نامم را الهام کردی
خدایا شکرت که دارم تاتی تاتی یاد میگیرم راه رفتن در مسیر توحید و رشد کردن و بلند شدنم از نو
خدایا شکرت که در مدار تو هستم و دارم هر روز یه ذره بهتر میشوم و اعتبار اون یه ذره را بتو فقط میدهم
چون تو هدایت مرا بر خودت واجب کرده ای و به اندازه ای که ظرفم بزرگتر میشود آگاهی ها را دریافت میکنم
امروز صبح بلطف خداوند که پسرم 14سالش هست هدایت شدیم و باهم راجع به قانون حرف میزنیم و هر لحظه شکر خدا را بجا میاورم که پسرم با این سن کمش درک عالی داره و خیلی خوب داره روی بالا رفتن مهارتها و توانایی هاش کار میکنه و چقدر عالی کاری که دوست داره را انجام میدهد با عشق و حوصله و هر روز من دارم از این نعمت خداوند در زندگی ام درسهای خوب یاد میگیرم
خدایا شکرت و امروز هم رفته لوح تقدیر بگیره و مقام اول نهجالبلاغه را در سطح شهر آورده و فقط اعتبارش بخدا میدهم و از اینکه انسان های بینظییییر در زندگی ام داره بیشتر میشود سپاسگزارم.
خدا یا شکرررررررررت که همه را تو داری هدایت میکنی
استاد پسرم وقتی صبح از خواب بیدار شد
اومد گفت مامان من تو خواب داشتم با چند نفر راجع به توانا یی های تو حرف میزدم که آره مادر من این توانایی ها را داره این کارها را خیلی عالی انجام میده
و …
و من فقط نشانه ای از طرف خدا وند میبینم که راهم درسته و باید با قدرت بیشتری با ایمان و اعتماد و توکل برخدا وکنترل ذهن و آرامش داشتن در مسیر درست الهی ادامه بدهم
خدایا شکرت
که هر روز سعی میکنم که آگاهانه کانون توجهم را کنترل کنم و تمرکزم را بر بهبود شخصیتم بزارم و شکر گذاری کنم بابت نعمتها و داشته ها و نکات مثبت جهان اطرافم و لذت ببرم و آرام باشم و صبور و لذت بخش کنم روند زندگی ام را بر پایه تکامل پیش رفتن آرام باشم و صبور
استاد جدیداً خیلی داره آرامش و صبور بودن بهم گفته میشود
منم مثله موسی خیلی عجول بودم و الان همش بهم میگه آرام باش و هر لحظه که بهتر میفهمم آرام هستم اون لحظه حس میکنم کارم داره بهتر پیش میره
خدایا شکرت کمکم کن تا آرام باشم و صبور
چون میخواهم لذت ببرم میخواهم روی دوش تو بنشینم و حال کنم با این آرامش و روی موج خدا بودن دل را به دریا دادن و پارو نزدن
خدایا شکرت کمکم کن من تسلیمم هرآنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدا یا شکرررررررررت که امروز مرا گذاشتم بر یه ذره بهتر شدن شخصیت توحیدی ام
و همینکه امروز با آرامش بیشتری بجای فرار کردن از آدمها خودم پیش قدم شدم و رفتم تو دل ماجرا و فرار نکردم چون داشتم میفهمیدم که من با کلامم میتونم اوضاع را به سمت بهتری کنترل کنم
صبح که مادر شوهرم صدا زد که نون سنگک را به بچه ها بدهد وقتی پسرم رفت منم پیش قدم شدم و رفتم رو پله با مادر عزیز سلام و احوالپرسی کردم و خیلی بخودم افتخار کردم چون روزهای قبل اینطوری نبودم فرار میکردم و وقتی صدا میزد تشکر میکردم و میگفتم بزارش رو پله میام میبرم
ولی امروز خودم پیش قدم شدم که برم تو دل ترسم. و فرار نکنم اگه ایشون خواست یه حرف منفی بزنه من با کلامم میتونم حواسش رو ببرم به به سمت دیگه و امروز دیدم که واقعا من الان در مداری هستم که توانایی این کار در وجودم هست و استاد دقیقاً همینه باید تکاملی قدم به قدم پیش بری و ظرفیت بیشتری داشته باشی و عمل کنی به الهامات و ایده های درونی که داره با احساس خوب دریافت میکنم
خدایا شکرت که به باور دارم میرسم خدا جونم اول راهم کمکم کن
که خداوند قادر مطلق است و همه چی را از اون بالا داره میبینم و نظارت داره بر تمام کیهان
و فرمانرواست و هر کسی که در مدارش باشد هدایت میشود به راه راست اون داره تمام مسیر منو میبینه و باید هر روز ظرفم را یه ذره بزرگتر کنم با همین اتفاقات به ظاهر کوچک روزانه ام که در زندگی ام رخ میدهد و من عمل میکنم به آنچه که برای رشدم بهم گفته میشود هر چقدر کوچک باشد و من درک کنم که این اقدام کوچکم نتیجه مثبت و دلنشینتری گرفتم و به بهبود حال درونی ام کمک کردم برای من نوعی خبری هم پیشرفت عالی است و اگه هر روز در مسیر درست الهی استمرار داشته باشم و ثابت قدم باشم خداوند هم بینهایت به من کمک میکند.
و استاد یه بهبود دیگه که داشتم به عروسی ها دعوت میشوم به مهمانی های بهتری دعوت میشوم
در میان افراد آرامتر و مثبت تری قرار میگیرم سکوتم بیشتر شده کنترل ذهنم قوی تر شده
آرامتر هستم و وقتی متوجه تقلا کردن میشوم دست بر میدارم و برمیگردم به مسیر قلبم بیشتر بهم آلارم میده که بیا تو راه درست
من که قبلا دوست داشتم روزهای زیادی در خانه مادرم باشم
الان به 24ساعت نشده دوست برگردم به آرامش وامهایی خودم و پیش قدم میشوم برای برگشت
چون به این باور رسیده ام که باید هر روز روی خودم کار کنم هر روز یه زمانی را اختصاص بدهم به کار کردن و تمرکز داشتن بر بهبود شخصیتم ذهنم را کنترل کنم
ورودی مثبت بهش بدم و هیچ کجا را بهتر این سایت نمیتونم داشته باشم
که دارم باهاش رشد میکنم و هر چقدر برای خودم و جهان اطرافم ارزش قائل شوم جهان هم به همان اندازه به من پاداش و محبت میکند .
خدایا شکرت همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری بوووووس خداجونم قربونت برم
خدا یا شکرررررررررت که هر روز در حال بهتر شدن هستم
نه به عادتها و افکار بد قبلی و خوش آمد گویی به تمرکز بر بهبود شخصیتم در مدار توحید و یکتاپرستی و ایمان داشتن و شجاعت و جسارت بیرون آمدن از دایره امنم و توکل و اعتماد بخدا داشتن و باور به ابن نیروی درونی ام که هر لحظه داره بهم الهام میکند خیر و شرم را
هر خیری برسد از جانب خداست و هر شری از جانب خودمه
من با افنارو باورها و فرکانس های خودم دارم اتفاقات را ایجاد میکنم
پس با کنترل ذهن و ورودی های مثبت دادن به روحم و طی کردن تکاملم همواره بهتر و بهتر باشم
خدا یا شکرررررررررت
من تسلیمم بدون تو هیچی نیستم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم و.
به نام فرمانروای هستی به نام خدای آسمانها و زمین خدایی که قادر و تواناست به همه چیز این ماهستیم که ناتوانیم خدایا شکرت که به من قدرت و توان میدهی تا حرکت کنم و اون زندگی رو که میخواهم بسازم با افکار و باور درست که از استاد یاد گرفتم خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام استاد عزیزو مهربانم سلام ای معلم و راهنمایم به مسیر زیبایی و خوبی سلام بر مریم بانو
خداوند هر لحظه و هر ثانیه ما رو هدایت میکند الهامات رو میگه بهمون به طرق مختلف به قول استاد عزیز این ما هستیم که باید تکاملون رو طی کرده باشیم ودر مدار دریافت قرار گرفته باشیم تا متوجه بشیم
این فایل گوش کردنها و اجرا و عملشون در زندگی باید مستمر و مداوم باشه تا در طی مسیر بهمون گفته بشه و هر لحظه خداوند با ما صحبت میکنه و هدایت میکند
امروز بعداظهر تو اینستاگرام همسرم داشت فایل استاد رو گوش میداد و صدای قشنگ استاد تو خونه پخش میشد میگفتن خداوند هر لحظه با ما صحبت میکنه مشتری میفرسته
پول واریز میشه میری چیزی میخری تشکر میکنن ازت اینا همه حرف زدن خدا با توست مگه قراره خدا با تو چطوری حرف بزنه راست میگه ما کجا سیر میکنیم خداوند کنارمونه ما دنبال چی هستیم
متشکرم استاد عزیزم از این فایلهاتون که واقعا طلاست
هر اندازه که روی خودمون کار کنیم و تغییر کنیم و شخصیتمون عوض بشه به همون اندازه نتایج میاد باید اول ذهن رو منطقی کنیم بپذیریم که ما خودمون خالق زندگیمون هستیم
بیشتر و بیشتر باید روی خودمون کار کنیم و زمان و انرژی بذاریم چون این خوشبختی و شادی و آرامش و نعمت و ثروت ارزششو داره
خدا رو دعوت بکنیم تو زندگی و مسائل و کسب و کارمون ارزششو داره
صفات خداوند رو درون خودمون نهادینه کنیم ارزششو داره
به خواسته ها رسیدن ارزششو داره
و بعد سبک بال و راضی به سمت ایزد مهربان بریم ارزششو داره
خدایا من با تو همه چیزمو بی تو هیچم
پس من بندگیتو میکنم تو هم برام خدایی کن و همه کارهامو به تو میسپارم برام به راحتی و آسانی درست کن
استاد عزیزم ممنونتم
خدایا برای این معلم و راهنما که فرستادی ممنونتم شکرت سپاسگزارتم
خدایا برای این دوستان خوب و مهربان و توحیدیم ممنونتم که وجودشون گرانبهاست
یاحق
سلام
ایام به کام خانم شایسته و آقای عباس منش گرامی و عزیز
من به توصیه شما و بعد بارها و بارها گوش کردن به یکی از فایلهای شما در مورد قرآن و آموزشهای قرآن مدتی هست که خدا رو شکر هر روز معنی فارسی قرآن رو میخونم .. فهمیدم صلاه من این هست که قرآن بخونم چون خیلی حس خوبی بهم میده .. البته من وقتهای پرت که کاری ندارم متن انگلیسی قرآن رو هم از روی یک اپلیکیشنی که روی گوشیم دارم می خونم .. امروز آیه ای رو به انگلیسی خوندم که واقعا واقعا حس خوبی بهم داد اینجا میذارمش
️Indeed, we have granted you ABUNDANCE️
حتما متوجه شدین کدام سوره هست … الکوثر .. از ریشه ک،ث،ر … معنای واژهی الکوثر رو به انگلیسی سرچ کردم مطمئنم شدم کوثر یعنی: abundance, plentiful یعنی فراوانی قشنگ نیست؟ خداوند میفرماید ️حقیقتا من فراوانی را برات گارانتی کردم️
و همچنین در آیه آخر این سوره میفرماید ️آن کسی که اذیتت میکنه او محرومه️ ( ابتر : cut off یعنی بی نصیب بی بهره محروم)
دو تا مطلب یاد گرفتم از این آیه آخر .. اول اینکه اذیت کننده و آزار دهنده برای کسی نباشم تا محروم نشوم و دوم اینکه اصلا به آدمهای آزاررسان توجهی نکنم چون خداوند می فرماید اونها با اینکارشان خود را محروم میکنند.
از این آرامش بخشتر و شادی آفرین تر؟ امروز تمام وجودم به وجد اومد با خوندن این آیه ها به پاس درسهایی که آموختم از شما گفتم حتما باید با شما به اشتراک بگذارم این حال خوب رو … شاد باشین هر دو عزیز نازنین و سپاسگزارم
️خداوند رو هزاران بار شکر️
با سلام و عرض ادب
مثل همیشه عالی بود استاد ، چقدر حالمون خوب میشه وقتی از شما فایلی منتشر میشه ، مطمئنا این فایلها برای ماها حجتی هستن از طرف خداوند ، چقدر خوب قرآن رو میفهمین ، اما حیف که از این کتاب ارزشمند استفاده نمیکنیم ✋✋✋✋✋
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز
و خانوم شایسته عزیز
و خدمت خانواده گروه تحقیقاتی عباس منش
یادم میاد که قبلنا استاد میگفتن که هر کدوم از فایلهای رایگان خودش یه دوره الحق درست هست
من خودم دوره عزت نفس و عشق و مودت در روابط و روانشناسی ثروت یک رو تهیه کردم و همین الان دارم رو دوره روانشناسی ثروت یک کار میکنم
وقتی که آدم خودش تمرکز داره ، متوجه میشه که این فایلهای رایگانم به اندازه دوره مطالبش ارزشمنده
بر عکسشم هست ینی وقتی تمرکز نداری حتی بهترین دوره هم نمیتونه کمکت کنه
یکی از دعاهایی که چند وقتیه داشتم میگفتم این بود که خدایا ظرفمو بزرگتر کن
الان فهمیدم که اونی که باید ظرف رو بزرگ کنه خودمم با تمرکز روی انجام تمرینات
بارها تو شغلم میشنیدم که مثلا فلانی فلان قدر از فروش یه واحد گیرش اومده
اون موقع که از قوانین خبر نداشتم مقایسه بد می اومد سراغم ، سرزنش کردنای خودم شروع میشد و نتیجه این خود سرزنشی ها این میشد که خب دفعه بعد منم میخوام فلان عدد رو از طرفین قرار داد بخوام
شده بودم کلاغی که میخواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره
اتفاقی که میافتاد این بود که قضیه بدترم میشد
بدتر از قبل
ولی به لطف خدا این بحث اندازه ظرف هرکس رو یاد گرفتم و با خودم به صلح رسیدم که من ظرفم باید رشد کنه تا بتونم همچین درآمد هایی رو داشته باشم
این آموزشای رایگان دوره است برای خودش
فرقش با دوره های اصلی اینکه تو دوره در مورد یه موضوع خیلی مفصل و متمرکز تر و وسیع تر کار شده
هرگز به شما دیر توصیف نمیگردد، زان طرفهای که خدا به شما تقدیر داشت
سلام بر استاد عزیز و خوشتیپ و مریم بانو همراه شایسته و بینظیر استاد و سلام بر دوستان هم فرکانسی خودم
إیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعِینُ
خدایا شکرت که با دیدن این فایل یک آگاهی دیگه به آگاهی هایم اضافه شد، و انشالله بتونم درکش کنم، خدایا خودت کمکم کن بفهمم. چقدر خوب و عالی توضیح دادین که خدا همیشه با ما صحبت میکند، به ما همیشه الهام میشود و با توجه به آمادگی ما مسیر روشن میشود، با توجه به اینکه مدار ما بالاتر برود، آگاهی ها خالص تر میشود همه ما به الهام خداوند دسترسی داریم اما به اندازه خودمون، به اندازه ظرفمون، ما به اندازه ظرفمون یاد میگیریم و الهام رو دریافت میکنیم، تازه دارم میفهمم که چرا پیامبر اسلام در سن 40 سالگی به پیامبری مبعوث شد، تازه متوجه میشوم که باید قدمها رو به نوبت بردارم، ظرف ما کم کم بزرگ میشود، باید صبوری کنیم.
همیشه گیج بودم و برام سوال بود که چرا معنی و مفهموم بعضی آیات قرآن رو نمیفهمم تازه متوجه شدم که اولا باید کم کم یاد بگیرم و در این راه باید قدم به قدم بروم به جلو و دوم درک و فهم بعضی آیات از درک و فهم در این دنیای مادی شاید خارج است، اون چیزی رو که میفهمم باید دنبال کنم.همه چیز تکامل دارد و این قانون تکامل همیشگی است.
خدای عزیزم عشقم هدایت هر ثانیه از زندگیمو به خودت سپردم
خدای حکیم من نمیدونم چکار کنم؟ خودت بهم بگو چکار کنم
خداوندا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم.
استاد این صحبت های شما در این فایل من رو به یاد کتاب کیمیاگر اثر پائولوکویلو انداخت
بنظر من ماها باید یاد بگیریم که روی مسائل اصلی متمرکز باشیم تا فرعیات تا بتونیم درست حرکت کنیم توی مسیرمون.
توی این کتاب من چهارتا دسته دارم:
اولیش مردمی هستن که از هفت دولت آزادن و اصن هیچی اونا که معلوم الحالن
دومیش اون مردی بود که شخصیت اصلی داستان توی سفرش بهش برخورد کرد که دنبال کیمیاگری بود و کلی کتاب میخوند تا یاد بگیره چیکار کنه.
سومیش خود شخصیت اصلی داستان بود
و چهارمیش هم کیمیاگر اصلی
من شمارو کیمیاگر میدونم، کسی که توی جایگاهی هست که خییییلییی راحتتر از هر کس دیگه ای که دیدم میتونه روی خودش و باورهاش کار کنه و هرچیزی رو که میخواد توی زندگیش رقم بزنه. اونقدری که براحتی از هرچیزی که داره میتونه بگذره ( مخصوصا توی بحث مالی )
کسی که براحتی درگیر این نبوده که چطور به شهود برسه و احتمالا به الهاماتی که بهش میشده و میشه اگر احساس خوبی داشته باشه توجه ویژه ای میکنه.
شخصیت اصلی داستان هم برای من بسیار جالب توجهه، شخصی که بخاطر یک خواب تصمیم به حرکت میگیره، اون خواب رو الهامی میبینه که در راستای رسیدن بهش تلاش میکنه، درجایی برای اینکه بتونه سفرش رو ادامه بده کار میکنه و پول بدست میاره و اون پول حتی باعث میشه که بخواد همون جا متوقف بشه و به درآمدش فکر کنه، اما باز حرکت میکنه و حرکت میکنه تا میرسه به کیمیاگر، تا یاد میگیره که چطور به الهامات قلبیش گوش بده و چیزی رو که بخواد بدست بیاره.
کسی که الهام رو دریافت کرد، عمل کرد، و بدستش آورد. اینجاش برای من درس بسیاری داره، گنجی که توی خواب دید همونجایی قرار داشت که خوابیده بود.
این به من این آیه رو یادآور میشه که خداوند میگه “اونها رو آسون کردیم برای آسونی ها” و برای گروه مخالف میگه” آسونشون کردیم برای سختی ها”
وقتی که این شخص فهمید که چجوری باید به الهاماتش توجه کنه، چجوری باید توی مسیر باشه، ایمان داشته باشه، خداوند اون رو آسون کرد برای آسونی ها، درصورتی که قبلا براش آسون بود برای سختی ها …
وجایی از کتاب شخصیت اصلی به کیمیاگر میگه که پس چرا اون شخص رو هم با خودت نیاوردی؟ ( اون شخصی که کتاب میخوند برای کیمیاگری)
بهش جواب میده که اون هنوز اول راهه، هنوز کار داره به این مرحله برسه. ولی نکته ی قشنگش اینجاست که اون آدم هم داره روی خودش کار میکنه و اگه به مسیرش ادامه بده قطعا به چیزی که دنبالشه خواهد رسید.
من خودم رو چیزی بالاتر از اون آدمی که دنبال کیمیاگری هست میدونم، خیلی از علف های هرز رو کندم، دیگه به دنبال فرعیات نیستم. دنبال اصلم، اصلی که باعث میشه ایمان داشته باشم و حرکت کنم.
این شهوده برای من، اینکه نشینم به این فکر کنم که چجوری استاد به شهود رسیده!
بابا جان به اصل توجه کنیم، به مسائل اصلی توجه کنیم، بشنویم هدایت خدارو، عمل کنیم بهش، نتایج استاد رو شهود بدونیم اصلا، حرفاش رو گوش بدیم و درک کنیم و انجام بدیم.
چرا باید همه چیز رو برای خودمون سخت کنیم؟
چرا دنبال قاتل بروسلی میگردیم آخه 😅
همین دیگه، بازم فکر میکنم اگه دو سه بار دیگه بیشتر هم این فایل رو گوش بدم فعلا کیمیاگر میاد توی ذهنم
امیدوارم همگی ما در مسیر درست هدایت باشیم و به بیراهه نریم
دوستتون دارم استاد جان و مریم جانم ♥♥♥
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم
ما را به راه راست هدایت فرما
راه کسانی که به ایشان نعمت دادهای
نه راه کسانی که بر ایشان غضب کردهای
و نه گمراهان
خدا را شاکریم بابت حضور دستان قدرتمند خداوند در زندگیمان استاد عباس منش عزیز و مریم جان مهربان و رفیق
سلام و عرض ادب به این دو عزیز و همراهان پروژه مهاجرت
قرار گرفتن در مدار دریافت الهامات الهی
با بهرهگیری از آموزههای استاد و هدایتهای الهی به این و همانطور که قرآن و استاد بارها تایید نیکنند به ،؛
ایمان و عمل صالح
اگر ایمان به عملی منجر شود که نتیجه آن تغییرات همراه با احساس و ادامه دار باشد و تکرار و تکرار…
قطعاً *چشمه این الهامات لحظه به لحظه جاری تر و پرجوش تر میشود و الهامات مانند سیل خروشان به قلب سرازیر میشود.
در ابتدا ممکن است الهامات و دریافت الهامات به صورت قطره چکانی باشد که این هم به واسطه عدم توجه ما به این الهامات و هدایتها و راهنماییهای خداوند از ابتدا بوده است و ما اجازه دریافت این الهامات از جانب خداوند به قلبمان را نمیدادیم، با عمل صالحی که در پس ایمان و انجام عمل قوت میگیرد…
ایمانی که از الهامات می آید…
ایمانی که از نجوای درونی خداوند و با احساس خوب همراه بوده و به عمل صالح م
ختم میشود و نتیجهای جز متعالی شدن و رفتن به مدار بالاتر ندارد…
پس به نظر من راه دریافت الهامات بیشتر: عمل و توکل در عمل بستگی دارد .
توکلی که با احساس آرامش آغاز و با نتیجه رضایت بخش ختم میشود…
# همچون روزی که استاد تصمیم میگیرد به اسکله برای ادامه دادن آن کار نرود و نتیجه ای که در همان روز مشاهده میکند …
ایمانی که منجر شد که استاد توکل کند و با آن همه مشکل مالی به سر کار نرود و نتیجه آن دستان قدرتمند خداوند در زندگی همگی ما علی الخصوص بنده شد….
آن اولین قدم هایی از این تحول در زندگی استاد بود و در این زمان شاهد اتصال به اقیانوس الهامات هدایتگر الله هستیم…
پیروز سربلند باشید و به چشمه الهامات الهی متصل باشید… آمین
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم نازنین و زیبا. ❤️
سلام به اعضای دوستداشتنی خانواده خودم، عباسمنشیهای عزیز.
استاد جان یگانه، بینهایت سپاسگزارم ازتون.
مصاحبه با استاد، قسمت ۳۳
چقدر لذت بردم از گفتوگوی شما دوتا نازنین. از رنگ لباس مریم جان و دیدن صورت زیبا و پوست شفاف و درخشانشون، از دیدن استاد خوشتیپم، از ماشین لاکچریتون که رو حالت کروز خودش حرکت میکنه، از مناظر بسیار سرسبز و زیبای اطراف که از پنجرههای ماشین پیداست و من رو مدهوش میکنه. و از این همه آگاهی ناب شما.
خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه. همواره داره با ما حرف میزنه و هدایت میکنه، الهام میکنه.
ولی ما همیشه آماده نیستیم برای شنیدن و دریافت کردن.
از هزاران یک نفر اهل دلاند
مابقی تندیسی از آب و گلاند
از کل ابنای بشر یک نفر میشه محمد پیامبر.
بقیه پیامبران هم بسته به ظرفشون و مدار و درجه تعالیشون تونستند الهامات رو دریافت کنند.
یعنی خدا همیشه داره هدایت میکنه. اما کیه که بشنوه؟ کیه که دریافت کنه؟
چند نفر میشن مثل عباسمنش؟! هان؟
استاد عباسمنش که انقدر ظرفش رو بزرگ کرده، انقدر مدارش رو بالا برده و انقدر خالص شده که میتونه الهامات رو شفاف دریافت کنه و اینطور روشن برای ما بیان کنه.
استاد الان یک دفعه این به ذهنم اومد:
اینطوریه که الهامات خداوند همواره مثل امواج رادیویی در فضا و در جهان هست، وجود داره.
ما بسته به اینکه در کدوم مدار باشیم و چقدر از نظر فرکانسی به خداوند نزدیک باشیم، میتونیم نوع خاصی از دریافت رو از اون الهامات داشته باشیم.
در واقع دریافتهای ما از الهامات خداوند، با توجه به مدار و موقعیت و ظرف ما، شکل مخصوص به خودش رو میگیره، مثل آب که در هر ظرفی بریزی شکل همون ظرف میشه.
مثالش میشه اینکه: یک آواز خوشی در گوشهای از جنگل داره پخش میشه.
آدمهای زیادی که اصلاً در جنگل نیستند و کلاً پرت هستند. اصطلاحاً تو باغ نیستند.
گروه زیادی از افراد حاضر در جنگل، بسته به دور یا نزدیک بودنشون به منبع آواز، یه صدای همهمه میشنوند و بیتفاوت رد میشن.
عده کمی که تقریباً نزدیک هستند جسته گریخته چیزکی میشنوند و فیضی میبرند.
عده بسیار قلیلی نزدیکترند و ملودی و آهنگ و ریتم رو دریافت میکنند و کیفور میشن ولی چون خیلی نزدیک نیستند، کلمات رو به وضوح نمیشنوند.
امااااا
اون چند نفری که کاملاً نزدیک هستند خیلی واضح آواز رو میشنوند و دریافت میکنند و حظ کامل رو از ریتم و ملودی و شعر و کلمات میبرند.
مثال دیگه شاید همون داستان «فیل در تاریکی» یا داستان «فیل و کوران» باشه که مولانا در مثنوی بهش اشاره میکنه. داستان اینه که هر کسی بسته به دریافت و درک خودش فیل (حقیقت) رو تعریف میکنه و هیچ کسی درک کامل و حقیقی نداره، مگر اینکه به روشنایی برسه و در روشنایی فیل رو ببینه.
و یا به تعبیر دیگه، مگر اینکه چشم بینا داشته باشه.
بخشی رو اینجا میارم:
پیل اندر خانهٔ تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیاش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن بر او چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بُدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن میکرد هر جا میشنید
همونطور که خودتون میدونید، حکایت و شعر طولانیه.
تا میرسه به اینجا که:
چیز دیگر ماند، اما گفتنَش
با تو روحالقدس گوید بی مَنَش
دم مزن تا بشنوی از دمزنان
آنچ نامد در زبان و در بیان
دم مزن تا بشنوی زان آفتاب
آنچ نامد در کتاب و در خطاب
میگه حقیقتی وجود داره که اون رو روحالقدس به تو میگه، اما در چه شرایطی؟ چه زمانی؟
زمانی که «من»ی وجود نداشته باشه. زمانی که هی از منیّت خودت و تعلقات خودت دم نزنی.
به قول استاد که میگن باید به خواستههات نچسبی.
در واقع، ما وقتی مدارمون رو بالا میبریم، ورودیمون رو کنترل میکنیم، دهانمون رو میبندیم و دم نمیزنیم، مثل پیامبر که یک ماه میرفت توی غار و با کسی مصاحبت نمیکرد، یعنی ورودیش رو کنترل میکرد و فقط به خدا گوش میسپرد، اون وقت میتونیم اونچه رو که «دمزنان» میگه، بشنویم. یعنی اون وقته که الهامات خداوند رو واضح دریافت میکنیم.
استاد عزیزم، نمیدونم، شاید دریافتم درست نباشه. اینها یهو به ذهنم اومد.
استاد جانم، درباره این آیه سوره شمس بگم…
من چقدر، چند صد بار این آیه فالهمها فجورها و تقواها رو شنیده باشم خوبه؟! چند بار خونده باشمش خوبه؟!
اصلاً این سوره رو حفظ بودم. الانم هستم. و قبلاً فکر میکردم خیلی حالیمه که بلدم طوطیوار عربیش رو بخونم و بعدم معنی فارسیش رو بدون اینکه درک خاصی داشته باشم ادا کنم.
افتخار میکردیم دوران مدرسه با ریتم و تند تند هم میخوندیمش.
ولی استاد بعد از یک عمر زندگی الان تازه با بیان شما برام روشن شد که این آیه چی میخواد بگه. تحسینتون میکنم و سپاسگزارم بینهایت. 👏👏👏❤️
استاد عزیزم چقدر بیان شما شیوا و جذاب و رساست. و من چقدرررر تا حالا نفهمیده بودم.
الان داره نورها میتابه و درک نصفه و نیمهای پیدا میکنم، اونم از زبان شما.
چقدر سپاسگزاری کنم که کافی باشه؟!…
با توجه به آمادگی ما مسیر برامون روشن میشه.
هر چی مدارمون بالاتر میره آگاهیها خالصتر میشه و میتونیم دریافت کنیم.
خدا ما رو هدایت میکنه. در هر لحظه داره هدایت میکنه. میگه این وری برو یا اون وری. این کار رو بکن یا اون کار رو.
وقتی ما فضا رو آماده نگه داریم همه چی رو خدا میگه.
میگه الان بیا این فایل رو ببین. حالا برو فایل صوتیش رو دانلود کن گوش بده، چند بار گوش بده. حالا بیا دریافتت رو بنویس. کامنت بنویس. شام رو ولش کن. بعداً میخوری. این مهمه. اول این کار رو انجام بده.
آره استاد عزیزم. و الان حدود سه ساعته که من مشغول شنیدن و توجه کردن به این فایل ۱۹ دقیقهای و نوشتن کامنت هستم. خداروشکر. هزاران بار شکر.
خدای وهاب و هدایتگرم رو بینهایت شاکرم که همیشه هادی و روشنگر راه منه. ازش میخوام من رو ثابت قدم کنه در این راه.
سپاسگزار شما و مریم عزیزم هستم بینهایت. ❤️
به نام خداوند بخشنده و مهربان
دوست خوبم شما باید واقعا تو
تایپ کردن خیلی حرفهای باشید
که این کامنت زیبا نوشتید
بهتون تبریک میگم.
به چه نکته جالبی اشاره کردید به
حضرت محمد که یک ماه تو غار حرا بوده و رو ورودی هاش، رو خودش کار میکرده.
من وقتی به این قسمت از کامنت شما رسیدم یاد خودم افتادم،
من در یه برهه ای از زندگی ام به
اعتیاد دست وپنجه نرم میکردم
برا ترک کردنش مجبور شدم برم
کانون ترک اعتیاد، به مدت 21 روز
اونجا بودم اوایلش خیلی برام سخت بود یه هفته که گذشت
داشت حالم روز به روز خوبتر میشد
تا روز آخر اینقدر حال خوبی را داشتم تجربه میکردم اینقدر احساس خوبی را در تمام جنبه ها
داشتم تا اینکه دوره ام تموم شد
اومدم خونه نتونستم یه روز دوام
بیارم و فرداش دوباره رفتم چند روز
موندم.
نکته ای که میخوام بگم اینکه اون
موقع من نمیدونستم چرا اینقدر
احساس عالی ای داشتم تجربه میکردم، اما حالا میتونم قشنگ
بگم چرا حالم خیلی خوب بوده به
دو دلیل:
1. افکار منفی را خالی میکردیم و با
برنامه های که داشتیم احساس
لیاقت را تو وخودمون میساختیم.
2. به مدت 21 روز صبح تا شب فقط
سپاس گذاری میکردیم و تمرکز و زمان و
انرژی مون روی زیبایی ها و
و خوبی ها بود و همدیگر را تشویق و تحسین میکردیم و …….
استمرار و تکرار یه مسیر حتما نتیجه
میدهد و میتونه آدم در موضوعی به شهود برسه.
ممنونم دوست عزیز که منو یاد یکی از تجربه های خوب زندگی ام
انداختی و که من دنبال یه موضوع
دیگه ای بودم که خداوند منو به
کامنت شما هدایت کرد.
اصل از فرع
مهم ترین عامل برای دریافت شهود:
شهود :خدا همیشه داره صحبت میکنه…قسم میخوره چندین بار ما ب شما خیر و شر را الهام میکنیم.
با توجه ب امادگی ما و اگاهی ها خالص می شویم.
مثال اموزش انتگرال ب بچه کلاس اول چیزی ک اماده است…
ب اندازه ظرفمون هست ب اندازه دروس قبلی ک پاس کردیم..
ب اندازه خودمون میفهمیم الهامات خدا را وگرنه خدا ک همیشه هست همیشه داره خیر و شر را الهام میکنه…
پیامبر هم حتی اول ربط داشت ب ظرف پیامبر… یک ماه در سال میرفته رو خودش کار میکرده در طبیعت
در سن 40 سالگی مبعوث میشهظرفش اماده میشه.
حتی روز قیامت هم بوده تو الهامات ولی پیامبر براش درکش سخت بوده…هرچیز بستگی داره ب ظرف ما..
دسترسی نداریم ب اگاهی خدا کل همشو
باید صبر کنی صبرت بزرگ بشع
جز 30 بخون.سخت تره پیچیده تره.
داستان موسی و خضر بخونید مثل ماهاست..عجولهعصبیه بی حوصلس…میفهمی ما هم یک موسی هست…
وقتی عمل کنی ب آنچه خدا گفته ظرفت بزرگتر میشه.این دنیا کامل دسترسی نداری ولی در اون دنیا همه چی بی نهایته