مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی226MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی19MB21 دقیقه
به نام یار مهربان
پله 22
خدارو شاکرم که هی به یادم میاره آگاهی هارو هی برام تکرار میکنه تا زندگیم عالی تر بشه
تضادها
دوست شدن با پول عزیز
من خودم الان در شرایطی هستم که اگر این تضادها نبود الان اون قسمت از شخصیتم بهبود پیدا نمیکرد
چون به لطف الله با قانون آشنا هستم وقتی با تضاد مواجه شدم با خودم نگفتم
وای من چقدر بدبختم که این اتفاق برام افتاد
با خودم گفتم چقدر خوب شد که در این شرایط قرار گرفتم تا این قسمت از شخصیتم بهبود پیدا کنه و باورها و رفتارهای اشتباه خودم رو پیدا کنم
یعنی میتونم بگم تضادها واقعا نعمت هستن به شرطی که اگر
ما با قانون آشنا باشیم
وگرنه خیلی ها هستن تضاد ها نابودشون کرده
خدارو هزاران مرتبه شکر که هدایتم کرد
آگاهم گردانید
در مورد دوستی با پول
خداروشکر تا بحال نه وام گرفتم
نه قرض کردم
از وقتی هم که با قانون آشنا شدم
همیشه به پول ارزش میدم
یعنی پیش خودم نگهش میدارم
چون در این دنیا همه چیز جان دارد و درک میکند
یسبح لله ما فی سماوات و ما فی الارض
معنی:هر آنچه که در آسمان و زمین است خداوند را تسبیح می کند
فقط درحدی خرج میکنم که زندگی برام راحت بشه
نیاز های ضروری خودم
مثلا من یه پوتین زمستانه خریدم شش سال پیش چون فقط زمستونا میپوشم سالم هستن
نمیگم که نه اینو خیلی وقته خریدم دیگ نمیخوام هربار با عشق ازشون استفاده میکنم
و مواظبشون هستم که خراب نشن
و از همه وسایلم مراقبت میکنم چون برام خیلی ارزش دارن
چون براشون هزینه کردم
خداروشکر از وقتی که با قانون آشنا شدم
خیلی زندگی ساده ای دارم
زندگیم برای خودم هست
نه شُعاف برای بقیه
خیلی پوشش ساده ای دارم
حتی دیگ آرایش هم نمیکنم
خدایا شکرت که همواره مرا به سمت بهترین ها هدایت میکنی سپاسگزارم دوستت دارم
عشق براتون
سلام به استاد عزیز و بی نظیرم و مریم جان بی نهایت شایسته
نشانه ی امروز من قدم دهم دوره قانون آفرینش بود و من از خواندن متن معرفی محصول واقعا حیرت کردم
استاد شما همیشه قلم مریم جان عزیز رو تحسین میکردید و میگفتید هرچقدر خودتون عالی قانون رو میگید ایشون عالی مینویسه ولی من فک میکردم اغراق میکردید ولی با مقالات و امروزم که متن معرفی محصول حیرت زده شدم و واقعا دوست داشتم از مریم عزیزم تشکر کنم
الان بخشی که خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم اینجا هم کپی میکنم واقعا به نظرم اگه مدام فقط همین متن رو بخونیم و عمل کنیم همه چی عالی میشه همین چیزی که شما همیشه تاکید میکنید اصلاح کانون توجه
وقتی یک الگوی تکراری از ناخواسته ها را در بازه های زمانی مشخصی در زندگی ات مرتباً تجربه می کنی، این نشانه ی واضحی است که می گوید: پای یک باور مخرب ذهنی در کار است که کنترل کانون توجه شما را در دست گرفته است. به همین دلیل علارغم تلاشی که برای بهبود زندگی ات انجام می دهی، مرتباً از یک تجربه ی ناخواسته به تجربه ی ناخواسته ی بعدی برخورد می کنی. زیرا طبق قانون، شما آنچه را در زندگی ات تجربه می کنی که به آن توجه می کنی.
به همین دلیل، راهکار بیرون آمدن از این چرخه ی معیوب، از خودشناسی شروع می شود. یعنی باید آنقدر خودت را خوب بشناسی که بتوانی الگوهای محدودکننده ای را در رفتارها و باورهایت تشخیص و تغییر بدهی که منشأ این تجربه های ناخواسته ی تکراری هستند.
وقتی در شناسایی این الگوهای مخرب توانا می شوی؛ وقتی آبشخورِ این الگوها را در باورهایت پیدا می کنی و متعهدانه جهادی اکبر برای تغییرشان به راه می اندازی، آنوقت از این چرخه ی معیوب بیرون می آیی.
و مهم تر از همه، دیگر از آنهمه تقلا برای کنترل فرد مقابل در رابطه ات، راضی نگه داشتنِ او، گدایی عشق از او، بی نیاز می شوی زیرا با خودت در صلح و هماهنگی قرار می گیری.
(((((
وقتی در لیست عوامل موثر در تحقق خواسته ها، کنترل کانون توجه ات را -با اختلاف-در بالاترین اولویت قرار می دهی و به این راحتی آن را خرج توجه به نکات منفی و ناخواسته های جهان اطرافت نمی کنی،
وقتی درتوجه کردن به ناخواسته ها خست به خرج می دهی و دست و دلبازانه نکات مثبت آدمها و جهان اطرافت را تحسین می کنی
وقتی تمرکز بر داشته های زندگی ات و احساس سپاسگزارانه نسبت به آنها جزو شخصیت ات می شود
وقتی تحسین جزو شخصیت ات می شود و برای حسادت یا قضاوت آدمها و جهان اطرافت خساست به خرج می دهی آنوقت بیشتر در هماهنگی با خودت و خداوند می مانی و راحت تر از عهده ی کنترل کانون توجه ات بر می آیی.
وقتی به «توجه به ویژگی های مثب آدمها و اتفاقات» ادامه می دهی و با تحسینِ آدمهایی که روابط مورد دلخواهِ شما را دارند، امکان پذیریِ تجربه ی چنین روابطی را در ذهنت تثبیت می کنی، آرام آرام تکرار این عمل شخصیت شما را تغییر می دهد و باورهای شما را در باره روابط، قدرتمندکننده می کند. سپس این باورها شما را با آدمهایی هم-مسیر می کند که آنها نیز با خودشان در هماهنگی فرکانسی هستند.
)))))
به عبارت ساده تر، شما با افراد هماهنگ با خودتان برخورد می کنید. فرادی که با نگاه شما هم آهنگ و هم-جهت هستند.
به نحوی که برای تجربه ی دلخواه در روابط تان، نیازی به تغییر یکدیگر یا تقلا برای راضی نگه داشتن یکدیگر ندارید. طبق قانون، باورهای قدرتمندکننده ی شما درباره روابط، شما را به سمت آدمهایی هدایت می کند که با ویژ ی های شخصیتی آنها سازگاری دارید و به همین دلیل، رابطه ای شکل می گیرد که شما را به آرامش می رساند.
ممنونم
سلام خدمت استاد نهایت عزیزم، مریم جان شایسته و تمامی دوستانم!
در قدم نخست استاد جانم خیلی برای تان تبریک می گم بخاطر موفقیت تان بابت برنامه قانون سلامتی که چقدر قانون عالی با تلاشی پیگیر، برای سلامتی خود و کسایی بخواهن از این قانون استفاده کنند کشف کردید و چه اندام زیبایی را برای خود رقم زدید، خیلی خوشحال شدم برای اولین بار که شمار در چنین سلامتی و اندام زیبایی دیدم.
استاد من مدت زمانی زیادی می شود که پیام نگذاشتم در سایت دلیلش این بود که می خواستم با نتایج بزرگتر بیام و نتایجم را بنویسم برای تان.
از این شماره برای اولین بار است که دارم پیام می نویسم و ثبت نام کردم خودمو با این شماره در سایت، که دلیلش را در لابه لای نتایجی که گرفتم برای تان می نویسم:
اولا که تازه شروع کرده بودم با شما تقریبا نه ماه پیش، فکر می کردم همین که خواسته هایم را بنویسم و شاد باشم به خواسته هایم می رسم ولی کم کم به مرور زمان هر قدر که درکم از آگاهی ها زیاد شد فهمیدم که باید باورهای هماهنگ با خواسته هایم را بسازم، یعنی فقط فهمیده بودم ودرک نکرده بودم باز هی با گذشت زمان به درک این موضوع رسیدم که چگونه می توان باور های هماهنگ با خواسته هارا ساخت. در روند زمان به بزرگترین ترمزی که بابت خواسته هایم داشتم پی بردم و اون ترمز این بود که ماهرچه از خدا بخواهیم او به ما نمی دهد این قدر این ترمز در من مخفی بود که اگر چه روزانه هی باخودم مرور می کردم نشانه ها و اگاهی هارا و ذهنم را کنترول می کردم اما باز هم می دیدم که نه باور ندارم به این که من هر چه از خدا بخواهم او به من می دهد تا این که بلاخره در روز سوم ماه رمضان امسال نشستم و روی دفترم برنامه ریزی کردم که این ترمز را از خودم دور کنم. خوانش هر روز قرآن و مقدمه کشف قوانین زنده گی و متن نوشته های مریم جان در رابطه به برنامه عملی دست یابی به رویا ها که اگر اشتباه نکنم فکر می کنم ۱۳ جلسه بود که در کانال تلگرامی خانوده صمیمی عباس منش درج شده است ، جزء اصلی برنامه ای بود که نوشته بودم بعد از نوشتن این موارد از اطاقم بیرون شدم و آمدم روی بام نمی دانم چه شد، ناگهان گوشیم از دستم افتاد و شکست استاد من با شکستن گوشی به اندازه ذره ای هم ناراحت نشدم این در حالی بود که من از وظیفه ام به دلیل این که دوست نداشتمش استعفا داده بودم و داستانشم در پیام های قبلی ام که درسایت نوشتم البته با شماره قبلیم، درج است. و از سوی در کنار این که وظیفه نداشتم پولی هم نداشتم، این که چرا ناراحت نشدم بخاطر این بود که زیاد روی خود بابت این موضوع که شما میگید که در مسیر رسیدن به خواسته ها هر اتفاقی بیفتد چه خوب وچه بد جزء مسیر است ، کار کرده بودم . در حالیکه در گذشته ها با رخ دادن کوچکترین اتفاق ناراحت و آشفته می شدم. بعدا شکستن گوشی دیگر از فایل های شما و نوشته های مریم جان خبری نبود. بعد به این فکر کردم که الان که گوشی ندارم ونه هم فایلی از استاد ، میام قرآنی را که در خانه داریم شروع می کنم به خوانشش و تمام ریشه های( ش ی ء) و( تقوا) را از قرآن در میارم تا ببینم که آیا واقعا آن چه را من از خدا بخواهم او به من می دهد یا خیر. چون همان قسمی که برای تان پیش تر ذکر کردم این بزرگترین ترمزم بود و برنامه ریزی را هم در دفترم به خاطر همین موضوع کرده بودم، خلاصه شروع کردم به خواندن قرآن و کشیدن آیات یشاء و تقوا . استاد من هدفم فقط همین بود که ببینم خدا هرآن چه را که من بخواهم به من مدهد یا نه همین، اما معجزه وار با خواندن قرآن کم کم نه تنها که به این موضوع پی بردم که هرچه از خدا بخواهم به من داده می شود،بلکه خدارا هم شناختم ودرکش کردم و اگر چه این شناخت هنوز هم ادامه دارد،
یعنی با یک تیر دو نشان زدم هم خدارا تا اندازه ای درک کردم و شناختم و هم فهمیدم هرچه بخواهیم به ما داده می شود واز طرفی خوشحالی و آرامشم روز به روز بیشتر می شد . باز با فهمیدن این مورد و قوی کردن این باور، با خود فکر کردم که چرا با وجودی که این باور را در خود تقویه کردم هنوز هم به خواسته هایم نرسیدم ، باز با گذشت زمان و خوانش قرآن و کنترول کردن کانون توجهم به این موضوع پی بردم که باید شخصیتم تغییر کند تا به اهدافم برسم. البته گه گاهی گوشی خواهرم را می گیرم وفایل های رایگان تان را که او هم در گوشیش ثبت کرده، می شنوم و این تغییر شخصیت را هم از فایل های تان که در مبایل او ثبت است دانستم . و این روز ها هم تصمیم گرفتم روی شخصیتم سرمایه گذاری کنم و شخصیتم را از بنیاد تغییر بدم چون به قول شما تا نحوه تفکر و عمل تان تغییر نکند منتظر نتابج جدید نباشید چون کاری بیهوده است.
استاد عاشق شما ومریم جانم فکر نمی کنم هیچ کس را به اندازه شما ومریم جان در دنیا بعد از خدا و پدر ومادرم حتی بیش تر از مادر و پدرم، دوست داشته باشم.
برای تان آرزوی موفقیت های بیش تر و بیش تر را از خدا خواهانم.
سلام استاد عزیز
سلام به دوستان عالی خودم
چقدر استاد عالی و با تمرکز به سوالات جواب می دهند
آنهم بسیار قانع کننده و بسیار مطابق با قوانین جهان
طبق صحبت های استاد کمبود ها و خلاها و نداشته ها و تضاد هایی که در دروان زندگی خودمان با آن برخرود می کنیم و با آنها روبرو می شویم سبب می شود که یک انگیزه و یک هدف را در درون ما به وجود بیاورد تا بتوانیم براحتی و آسانی جلو بروم و به خواسته های خودم برسم
اینها یک عامل و نیروی اصلی است تا من بتوانم از آنها انگیزه بگیرم برای رشد کردن و برای پیشرفت کردن
این نوع نگاه و این نوع نگاه کردن واقعا عالی و قابل درک است و باید این نوع نگاه کردن را تحسین کرد
پس می توان با تغییر دادن نوع نگاه و تغییر کردن جهان بیرون خود را هم تغییر داد
این تغییر کردن باید از درون من نشاط بگیرد و من بتوانم روی خودم عملی و منطقی کار کنم
این درس را باید یاد بگیرم که خلاها و تضاد ها آمده اند تا به من انگیزه بدهند برای حرکت کردن و رشد کردن و به اهداف خودم برسم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر
سپاس از خدای خوبی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدای مهربونم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای مدار بالاتر برای آگاهی های نابی که گوش شنوا و درکش رو بهم دادی الهی شکرت برای امروزم برای معجزات و اتفاقات عالی و آدمهای عالی ک دستی از دستان بی نظیرت میشن برام
استادم قشنگ ترین موهبت خداوندم تو زندگیم منم خیلییییییی خوشحالم برای تضادهایی ک داشتم تو زندگیم برای چیزهای پیش پا افتاده ای ک تو دوران بچگی داشتم ولی بخاطر شرایط خانوادم امکانش برام نبود این تضادها خوب شده ک تو زندگی برام ب وجود اومده واقعا سپاسگزارم از خداوندم تا همین چند سال پیشم بیشتر و بیشتر شده بودن چون توان حرکتش و نداشتم از تضادهام برای خودم پله درست کنم و با انگیزه چیزهایی ک میخام و با عشق و ایمانم ب خدای مهربون بسازم چون اون موقع ذهن همش اینو بهم میگفت ک من محکومم ب این زندگی محکومم ب قانع بودن و کم بودن بی ارزش بودن و هزاران باور مخربی که دست و پای منو بسته بود مثل اون پیچک های پرادایس که سخت و سفت شده بودن خدارو شکر میکنم ک خودش دستم رو گرفت و بلندم کرد و هرروز داره ب اوج خودم میبرتم و راه درستمو خودش نشونم میده الهی شکرت
چقد جالبه استاد در مورد لباس گرفتن و اینا هم گفتین که چطور اومدین برای ذهنتون تعریف کردین که اول باید پووووول زیاد بسازم بعد اجازه دارم که از اون پول یه بخش خیلی کوووچیکش رو برای خودم چیزهایی ک میخام یا لباس یا هرچیزی بگیرم این خصلت رو منم دارن که خیلی برام مهم نیس لباس جدید بگیرم یا جایی ک میرم بخام لباسم نو باشه این مشخصه تو این محیطی که من زندگی کردم کاملا متضاد ینی از وقتی یادم میاد همه آدمای دور و اطرافم انقد ک درگیر ظواهر و اینن ک فلانی چی پوشید چه طلایی انداخت چیکار کرد چیکار نکرد 90 درصدشونم با قسط و قرض بعد عید عروسی دختر خالمه ینی همهههه دارن خودشون هلاک میکنن که مورد توجه دیگران باشن از لباس انچنانی تا طلا و فلان ارایشگاه برند مثل این میمونه ک واقعا شاخ غول شکستم ک وارد این حاشیه ها نشم بعد آشناییمم با مباحث ارزشمندی ک تو این بهشت برامون میذارین و کار کردن روی خودم و عزت نفسم این چیزها واقعا برام بی معنی و بی ارزش شدن هرموقع نیاز دارم لباس میگیرم و خودم و خیلی اذیت نمیکنم برای رفتن ب هرجمعی همونم ک هستم چ مهمونی های اعیونی چ ساده هدفم فقط و فقط لذت بردن از اونجایی ک هستم هس برام و خنده و شادی و خدارو شکر که خدا هم برام هرروز میچینه و من بیشتر غرق خودش میشم عاشقتونم استاد قشنگم بی نهایت که بیشتر از همه چیز منو با خدایی آشنا کردین که هرلحظه هست حی و حاضر و قدرت خلق زندگیمو اونطور ک میخام رو بخودم داده و خودشم هدایتم میکنه موضوع ساده هست ولی این من بودم ک برای خودم سختش کرده بودم و غافل از لذت هایی ک برام گذاشته بود الهی صد هزار مرتبه شکرت
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای بی نظیرم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
به نام خدایی که مرا انسان آفرید ،سلام بر استاد عباسمنش، #مدیتیشن تمرکز ذهن_نیست
هر شیوهٔ مدیتیشن که شما را به سوی تمرکز هدایت کند اشتباه است
زیرا در صورت پیروی به جای باز و در دسترس بودن بسته و منقبض خواهید شد.
در صورتی که آگاهی خود را بر موضوع خاصی
باریک و متمرکز نمایید ، و به این ترتیب
از کلِ هستی صرف نظر کنید، باعث ایجاد تنش و انقباض در وجود خودتان خواهید شد.
تمرکز بر یک موضوع باعث میشود که
٪99 از زندگیِ اطراف خود را نادیده بگیرید،
و تنها بر همان موضوع متمرکز شوید.
به همین علت افراد زیادی از زندگی فرار کردهاند، و برای تمرکز بر خداوند،
به کوهها و غارها رفتهاند
و جدا از اجتماع زندگی میکنند.
خداوند چیزی نیست که بتوان با تمرکز به او رسید
خداوند تمامیت هستی است
و به همین علت است که
از راه علم و دانستگی
هرگز نمیتوان به خداوند رسید.
مدیتیشن تمرکز نیست؛
بلکه نوعی رهایی و وانهادن است.
خیلی ساده هنگام مدیتیشن
انسان در خودش رها میشود،
و استراحت میکند.
هرچه این استراحت عمیقتر باشد
بیشتر احساس خواهید کرد
که باز و پذیرا هستید.
به این ترتیب انعطافپذیر میشوید و
ناگهان هستی شروع به نفوذ به درون شما میکند.باید از طریق مدیتیشن خدا را فهمید خداوندی که کل کیهان واین جهان هستی را برای انسان ها آفریده
سلام به استادعزیز خانم شایسته ودوستان گلم
6ساله به اموزشها عمل میکنم چون میدونم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است جهان به شجاعتم پاسخ داده وحرکت کردم درها ازهمه طرف بازشد
چندوقت پیش تودلم بود سرویس تخت خواب برای خودموهمسرم ویک سرویس تخت برای دخترم ومیزنهارخوری وکمدهارو نوبخرم .یک مدل خاصی درنظر داشتم پیدانمیکردم یک شخصی روپیداکردم اون اقاهمشوداشت ولی شماره وادرسشونداشتم تا اینکه چند وقته پیش خودش شماره وادرسشو داد توپیامهام ومن ازخوشحالی 3مترپریدم هوا :)
اخه جنساش عالیه ویک سوم قیمته بیرونه همه سرویسهارو رفتم باهمسرم خریدم ،خداروشکر اینقدر توفکرم بوداون وسایل که اقا تولیدکننده خودش منوپیداکرد ورفتیم باهمسرم خریدیم و درها وکمکها ازهمه طرف رسید همسرم فقط میگفت چشم میخرید و(میگه چقدرتغییرکرد)عاشقه این کلمه ام چقدر تغییر کرد چقدر تغییرکردیم
باید حرکت کنیم درها بازمیشه باید عمل کنیم همه چی درست میشه به یاری خدا واقعا لذتبخشه من اصلا زورنزدم اصلا تلاشی نکردم فقط تودلم بود میخاستم همین .
میزنهارخوری شش نفره با یک سوم قیمت خریدم باماشین اوردیم وچیدیم درمنزل .
شب عید براتون کامنت نوشتم چون خانمهارو درک میکنم که چقدر دلشون میخاد صفرتاصد وسایل خونه رخت ولباس کل خانواده همه چی نوبشه خواستم ایمانتون قویتربشه وانگیزه بگیرید باکامنتم وخدابهم الهام کردبراتون بنویسم واین احساس قشنگ خودموهمسر خوشتیپمو باهاتون به اشتراک بزارم . ازته دلم براتون آرزوی بهترینهارو دارم .
تلاقی نشانه 76روز باچهلمین روز من
موضوع فایل : مصاحبه با استاد قسمت30
سلام به استاد عزیز و همسر مهربان شون
سوالات فایل امروز در مورد کمبودها وخلاهایی هست که باهاش روبرو میشویم ،برای رد شدن از خلأ همانند مثال رسیدن به ثروت زمانی محقق میشه که از ثروت رد بشی،برای جلوگیری از قرار گرفتن در خلأ یا مدار کمبود باید دوره عزت نفس رو مرور کنیم،
به توانایی های خودمون ایمان بیاریم،روی داشته هامون و نقاط قوت وقدرت تمرکز کنیم تا کمبودها وخلاها خودشون با رشد ما حذف بشن ،و اینکه هیچوقت خودمونو سرزنش نکنیم،نسبت بخودمون حس خوب و عالی و با اعتماد بنفس بالا داشته باشیم،
اصولا در دورانی از زندگی یا همواره اکثرا با خلأ مواجه شدیم و باید مسیر گذشتن از خلأ رو بازیابی کنیم و به نتیجه برسیم که چه نقاطی قوت در درونمون وجود داره که تونستیم از این شرایط فارغ بشیم و بر آن غلبه کنیم،مثال خلأها زمانی بیشتر خودشو نشون میده که هنوز نتونستیم به قدرت تکامل پی ببریم،و حالا حالا ها در مدار پایین سیر میکنیم،
باید طرز برخورد با تضادها وکمبودهارو بلد باشیم و با عزت نفس هرچه کمبود در مسیر پدیدار میشه رو نیست ونابود کرد،ایرادات و عیبها رو شناسایی کنیم و با مهارت و احساس لیاقت وتوانایی،انگیزه ایجاد کنیم، واز اونا پلی برای موفقیت در آینده ساخت و استفاده کرد،
بخدا اعتماد کن،در دل هر سختی آسانی نیز دیده میشود،و خداوند در مسیر همراه همیشگی ما هست و مارو درتنهایی و بی کسی رها نمیکنه،و باید روی خدا حساب کنیم،و مطمئن باشیم مارو هدایت میکنه،نمیخوام بگم با خلأ جدیدی روبرو شدم مطمئن هستم ازش رد میشم،چون من با استفاده از قانون و عمل به قوانین جهان دارم جواب میگیرم،
در حال حاضر بهمراه برادران وپدرم روی پروژه منزل پدری برای ساخت 2واحد اضافه کردن به بنای ساختمان با چالش روبرو هستیم،همه داریم دست رو دست میزاریم ببینیم کی اول پول میزاره ساختمان شروع کنه،من دارم اون داداش میبینم اونم داره بابامو میبینه همه دست رو دست گذاشتیم هیچ حرکتی نمیکنیم،اما یه فکری بمن میگه تو برو مستقل باش برا خودت ساختمان جدید بنا کن،اما میگم پدرومادر پیرم پس چی،این یه تضادی هست که مطمئن هستم بهترین مسیر و راه برایم هموار میشه و خداوند منو راهنمایی میکنه تا برادرانم بمن اعتماد کنند وباهم پروژمونو تکمیل کنیم،
مطمئنا من خودمو و افکارمو در مدار و فرکانس مناسب جایگزین کنم رشته های جدید از هموارشدن برایم میسر میشه،و خداوند منو هدایت میکنه،خلأ ها و تضادها هستن تا ما بخودمون بیاییم و عامل انگیزه برای حرکت کردن باشیم.
و در نهایت سپاس گذار پروردگار عالم بخاطر هدایت شدنم از طریق دستان خداوند،بسیارممنونم از استاد وبانوی مهربان و همراهان گرامی سایت استاد
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم مهربان
الان که این فایل دیدم دقیقا هم از لحاظ مالی و از دیشب از لحاظ عاطفی ضربه خوردم و خلا در من ایجاد شد عاطفی مکتر حال مرا بد کرد ولی مالی که الان نگاه کردم واقعا بهم ریختم و گفتم باید الان مسیرم را از سایت پیدا کنم و توجه آگاهانه خودم را بسمت درست کردن باورهایم ببرم این فایل را نگاه کردم من باید هر روز باورهای خودم را بمباران کنم و تغییر اساسی در این مسیر بدهم این تضادها این خلاها می آیند تا من را به بالاترین قله هدایت کنند به یک شرط اونم سخت روی خودم و افکارم کار کنم و مطمئن باشم از خدا که مرا به بهترین سمت هدایت میکند و توکل بر او مارا به عرش میرساند تا وقتی ما در مسیر هستیم اتفاقات به ظاهر بد برای میافتد مهم این است ما خود را از مسیر دور نکنیم و هموراه روی باورها و حال خوب خود کار کنیم و ایمان و توکل صددرصد به خدا داشته باشیم خدایا تو که استاد عزیزی برای ما قرار دادی دلمان را محکم کن از مسیر خارج نشویم و برای حال خوب تلاش کنیم متعهدوار روی خودم و افکارم کار میکنم تا به نتایج عالی برسم و از استاد عزیز ممنونم اینگونه بی آلایش از خود مثال میزند تا ما بهتر مطلب را درک کنیم و ذهن منطقی ما با مثال بکار بیافتد و نمونه میاوردید که من توانستم پس شما هم میتوانید ما لایق بهترین ها هستیم و در این اتفاقات خوب صبر میکنم و روی باور های خودم به شدت کار میکنم دنبال علایقم میروم و من در آخر محکوم به پیروزی هستم قطعا
ممنونم از استاد عزیزم و مریم جان به الله فرمانروای کل کیهان میسپارمتون.
سلام بر خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان
خدارا شکر میکنم که هر لحظه من را در این مسیر زیبای بندگی به آرامش بیشتر و حال بهتر هدایت میکند.
نشانه هایی که واضح تر دریافت میکنم وقتی که روی خودم کار میکنم.
بعد از یکسال کار کردن و بالا و پایین شدنها، دو روز پیش هدایت شدم به اینکه روی خودم کار کنم. جمله استاد در یکی از فایل ها برام بولد شد که در جواب یکی از دوستان که روی چی سرمایه گذاری کنم و استاد گفتند بهترین سرمایه گذاری، سرمایه گذاری روی خودتان است.
حتی در مورد یک مسیر دیگه که اون هم هدایتی تا جاهای نسبتا خوبی پیش رفته بودم stop کردم و گفتم این هم مسیر اصلی من که که باید با عشق کار کنم و گذر زمان را احساس نکنم نیست.
تنها کاری که وقتی شروع میکنم به نوشتن و خواندن گذر زمان را احساس نمیکنم و دوست دارم زمان متوقف شود و من ساعتها توی خونه راه برم و با خداوند صحبت کنم و هدایت بطلبم همین مسیر است و کار کردن روی خودم.
اینکه با جدیت کار روی دوره عزت نفس را شروع کنم که پاشنه آشیل من هست و به شدت نیاز به تغییر اساسی دراین مورد دارم که هر تضادی که در زندگی ام به آن مواجه میشوم به نداشتن عزت نفس در خودم و یا پایین بودن آن میرسم.
6 ماه زمان دادم به خودم که بعد از نوشتن چکاپ فرکانسی دوباره برگردم و از تغییراتم از رشدم و از تحولم بگم.
از وقتی که یادم میاد من در این مورد مشکل داشتم برچسب خجالتی بودن که از بچگی همراه من بوده و اونقدر روی این کلمه حساس شدم که الان تا یکی در مورد دخترهام میخواد از این کلمه استفاده کنه سریع به جای این کلمه خجالتی با بار منفی بالایی که داره کلمه مثبت دیگری جایگزین آن میکنم.
که خدا را شکر اتفاقا مربی مهدشون میگفت خیلی خوبه که بچه ها از عهده خودشون بر میان..
به خاطر داشتن پدری که همیشه یا 90 درصد مواقع از من از زندگی ایراد میگرفت و هیچ وقت از بچه هاش از خودش و از زندگیش راضی نبود.
و نتیجه این طرز تفکر و سبک زندگی شد سکته قلبی و بعد سکته مغزی.
من که همیشه پدرم را عامل شکست ها و نرسیدن ها میدونستم از پدرم گذشتم و بخشیدمش و گفتم خدایا شکرت بهترین معلمان زندگی من پدر و مادرم هستند و من درسها از اونها گرفتم و اینکه الان اینجا هستم و به آرامش رسیدم
به خدا رسیدم
به بقیه خواسته هایم هم میرسم
فقط باید تکاملم را طی کنم و به برنامه ریزی خداوند اعتماد کنم که اوست بهترین هدایتگر من بهترین حامی من بهترین مادر من بهترین پدر من، معلم و و دوست و همراه و همه چی
من هیچم و تو همه چی
خدایا تو را دارم همه چی دارم
تو برای من کافی هستی
جمله الخیر فی ما وقع را خیلی ساده روی یک کاغذ کوچک نوشتم و توی اتاقم زدم و هر روز هم این جمله را تکرار میکنم و ایمانم به این جمله هر روز بیشتر و بیشتر میشود و دیگه ارومم.
هر اتفاقی که در زندگی من افتاده و خواهد افتاد خیر مطلق است.
هر لحظه سپاسگذار خداوندی هستم که هر آنچه که در زندگی من رخ داده خیر بوده و در بزنگاه ها با تضاد هایی که در زندگی من اتفاق افتاده بهترین ها رقم خورده و همیشه در شکرگزاری ام مینویسم خدایا تو بهترین حافظ و نگهبان من و عزیزانم هستی
تو بهترین برنامه ریز زندگی من هستی
مطمئن هستم از دل تضاد مالی هم که الان در زندگیام رخ داده قرار است درسها بگیرم و اتفاقات بی نظیری در زندگی من رخ دهد.
خدایا تورا شکر که توفیق دست داد تا در این ساعات ابتدایی روز چشم بازکردم گوشی ام را برداشتم و برای نشانه ای که دیروز آمده بود کامنت گذاشتم.
چون به خودم قول دادم برای هر نشانه ای که دریافت میکنم از نشانه روزانه ام یا فایلهایی که هدایت میشوم کامنت بذارم تا ایمانم در این مسیر بیشتر و بیشتر شود و خودم را بهتر بشناسم و خیلی انرژی مثبت به خود من برمیگردد.
استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگذارم و برای شما و مریم جان بهترینها را آرزومندم.