مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 43 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

673 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ماهان بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1456 روز

    خداجونم الهی شکرت که به لپتاپ نازم دارم واسه اولین بار کامنتمو مینویسم ! این فایل خیلی درسای شخصی داشت برای من مثلا من همیشه با خودم یا به بقیه میگفتم بابا اخه چجوری فلان ارتیست انقدر اهنگاش خوبه یا چجوری مسی و رونالدو انقدر عالین اصن نمیشه اینا خاصن و هرچی کتاب و مقالس میگه اینا نابغن اینا با استعداد ترینن اینا فضایین … بعد دیدم اقا مثل خمون فایل استاده که میگفتن چرا فکر میکنین کتابا و فیلما همش سختیای افراد موفقو نشون میدن ؟ چون مردم دوست دارن ! انصافا واسه هیشکی جذاب و مهم نیس بگن خب مسی ده سال هرروز ساعت 8 سر زمین بوده تمرین میکرده بعد مثلا توپ طلا گرفته : همه میخوان بشنون واو مسی نابغه قرن و با استعداد ترین بازیکن تاریخ تونست توپ طلا بگیره ! همش بخاطر اینه که تو خریدار اون مطلب و مقاله باشی وگرنه ما بینهایت ادم داریم که تمرکز کردن حالا هرکی اندازه خودش نتایجی خلق کرده ! همین بحث سر مفهوم نابغه هم هست که ما سریع میریم سر اینشتین ولی چرا ما شجریان هارو مدیری هارو عباسمنش هارو نابغه نمیدونیم ؟ نشون میده که مثلا فلان مباحث تنها نابغه هست درحالی که اینا تنها باوراییه که ما دوست داریم از رسانه بشنویم نه واقعیت .

    درس دیگه برای من ، اینه که اقا هرچقدر دستاورد بدست میاری واسه قدمای بعدیت کمکت میکنه ! اقا سیاست چه ربطی به بدنسازی داره ؟ ولی ارنولد صددرصد گفته باخودش که اقا من همونیم که قهرمان جهان شدم و حالا بهترین فیلمارم بازی کردم ؛ حالا میرم فرماندار کالیفرنیا هم میشم ! این شخصیت ارنولده که این نتایجو اورده . من امسال کنکور دارم و خیلی افکار مختلف و فشار هست ولی بیشتر از همیشه دارم روی خودم کار میکنم ؛ باید یاد بگیرم که مهم تمرکز و تلاشمه در حد خودم و نتایجو بسپارم به خدا . همین شخصیت متمرکز و ادامه دهنده حتی وقتی حال نداره درس بخونه و خستس ، توی همه زمینه ها با من میمونه که اقا من ادامه میدم . خداجونم نمیدونم نتیجه کنکور چی میشه شاید اصن رفتم سربازی شایدم نه ولی تنها یه چیزو مطمئنم : من همونطور که درسامو خوندم 12 سال یا زبانمو اونقدر تمرکز گذاشتم و الان عالیم توش یا بازی یا اعتماد به نفس یا هرچی ،همونقدر تمرکز میگذارم و نتایج رو میتونم خلق کنم در هرکجا که باشم و هررشته ای که برم یا علاقه پیدا کنم . این قانونمندی و خوش قولی تو بزرگترین نعمته برای ما الهی صدهزاربار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    به نام خدای مهربان

    مصاحبه با استاد

    قانون پایداری نتایج

    ثروت یک رو دو سال پیش تهیه کردم خیلی روی خودم کار کردم اما همیشه یک احساس نیاز بزرگ به این مسئله داشتم که تصور ذهنی شما از قوانین را بدونم و همون رو توی ذهنم تصور کنم

    تصویر ذهنی که از قوانین توی ذهن شما شکل می‌گیره و به هر شکلی که هست من به دنبال اون تصویر هستم

    تصویر ذهنی از قوانین را درک نمی‌کنم که مثلاً تصویر خاصی توی ذهنم داشته باشم وقتی که اولین بار فیلم راز رو دیدم اصلاً انگار یه چیزایی رو شنیدم که از قبل می‌دونستم فقط انگار یکی باید بهم می‌گفت مثلاً خیلی مبهم می‌دونستم یکی اومده گفته واضح شده یا باورپذیر شده برای من و اونم این بود که اتفاقات رو خودتون رقم می‌زنید با افکارتون

    وقتی که من اینو درک کردم دیگه شروع کردم به کار کردن روی خودم بعد وقتی که کار کردم خب اول از اتفاقاتی که یه ذره کوچولوتر بود اتفاق افتاد بعد که اتفاق میفتاد من مطمئن شدم که قضیه همینه

    حالا اتفاقات بزرگ هنوز رخ نداده به خاطر اینکه من هنوز به اون اندازه خوب روی خودم کار نکردم دیگه همین جور فقط ادامه می‌دادم فقط کار می‌کردم نتایج هم گرفته بودم

    حالا بعضی‌ها خیلی زود ناامید میشن میگن نتایج بزرگ چرا نمیاد من اصلاً ناامید نشدم یعنی من اون اتفاقاتی که رخ داد همون اوایل که من اومدم به یک دوستی فکر می‌کردم همون موقع زنگ می‌زد

    یا مثلاً یه غذای خاصی دوست داشتم بخورم میومدم خونه می‌دیدم درست شده برام

    یا اینکه به یک مسیر خاصی هدایت می‌شدم یا مثلاً یه سری کارهام خیلی راحت انجام می‌شد برخلاف گذشته که مریض نمی‌شدم

    یا ماشینم خراب نمی‌شد

    یا مثلاً مشتری خوب بیشتر گیرم میومد

    مثلاً در بستی به تورم می‌خورد

    قبلاً نمی‌شد الان داره میشه و از این چیزها دیگه وقتی رخ داد من فهمیدم قضیه همینه اصلاً دیگه شک نه به معنای اینکه اصلاً شک نداشتم ولی اگر در کل نگاه کنیم شک خاصی وجود نداشت یه موقع‌هایی میشه آدم یه ذره ناراحت می‌شه بی‌حوصله میشه ولی اینکه بگم نه این جواب نمیده هیچ وقت نشد. جواب میده فقط من باید بهتر کار کنم

    مثل این می‌مونه که شما یک روشی رو به شما یاد میدن که ضربه ایستگاهی بزنید توی فوتبال بعد شما چند بار تمرین می‌کنی یه ذره می‌بینی اون روشی که به شما گفتن خیلی تغییر ایجاد کرد توی نتیجه اون ضربه ایستگاهی

    قبلا مثلاً خیلی توی در و دیوار می‌زدی الان خیلی داره بهتر میشه ولی هنوز اون چیزی که می‌خوای نشده می‌فهمی که بهتر شده همین که می‌فهمی بهتر شده دیگه موضوع اینه که ادامه بدی اونقدر تمرین کنی تا بشینه اون شیوه جدید روی پات

    به خاطر همین شکی نداری که اون روش درسته فقط اینو به خودت میگی که من باید بیشتر تکرار کنم تا به اون نتیجه نهایی که می‌خوام برسم

    منم همینجوری بوده تصویر خاصی نبوده که بگم تصویر خاصی از قوانین داشتم و اینا

    من فهمیدم افکار منه که داره اتفاقات رو رقم می‌زنه و افکارم از کجا به وجود میاد از طریق ورودی‌هام

    من باید ورودی‌هام رو کنترل کنم آگاهانه یه سری باورها رو هم در خودم ایجاد کنم و بعدش هدایت می‌شم ایده‌ها میاد اتفاقات شرایط موقعیت‌ها به وجود میاد و هدایت میشم به مسیر خواسته‌هام

    این دیگه چیزی بود که من قطعاً همون اوایل بهش رسیدم و با اطمینان در مورد خواسته‌هام صحبت می‌کردم

    دوست بعدیمون پرسیدن که من توی ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف مشکل دارم توی فضای مجازی مشکل خاصی ندارم ولی حضوری و رو در رو نمی‌تونم ارتباطی برقرار کنم اصلاً روم نمیشه چیزی بگم این موضوع برام یه معضل بزرگی شده روی چه باوری باید کار کنم روی عزت نفس باید کار کنیم روی اون مواردی که در دوره عزت نفس گفتیم باید کار کنیم یعنی در واقع به علت باورهای محدود کننده که ما در گذشته داشتیم که زشته تو اگر مرد باشی زشته با خانم صحبت کنی اگر زن باشی زشته با آقا صحبت کنی فلانه و بهمانه.

    و اون اعتماد به نفسی که از ما گرفته شده بود باعث شده خیلی مسئله داشته باشم خیلی خودمون رو باور نداشته باشیم خیلی احساس بی‌ارزشی کنیم خیلی اینجوری فکر کنیم که نه بابا منو اصلاً آدم حساب نمی‌کنن اون دختره خیلی خوشگله خیلی درس خونده است خیلی کلاسش بالاست من که آدم معمولیم خونواده معمولیم من لیسانس دارم اون دکترا داره من کار ندارم وضعم خوب نیست اون یک ماشین مدل بالا داره یا برعکس پسر فلان و این باعث میشه اصلاً ما نتونیم اون خودباوری رو در خودمون داشته باشیم که بتونیم ارتباط برقرار کنیم اگر می‌خواهید تغییر کنید باید روی خودتون خیلی بیشتر از این کار کنید اینکه یک جمله‌ای رو من بگم هیچ تاثیری نداره یک روندی رو باید طی کنید تا اون نتیجه براتون به وجود بیاد

    این سوال هم زیاد پرسیدن که اگر تمام ثروت و شهرتتون را از دست بدید و تبدیل بشید به یه آدم عادی حتی کسی هم دیگه شما رو نشناسه چقدر زمان می‌بره تا به همین جایگاهی که دارید برسید.

    من این سوال رو هم قبلاً خودم اون موقع که مصاحبه می‌کردم از افراد می‌پرسیدم اولاً که من یه آدم عادی هستم همین الان اصلاً یه آدم عجیب و غریب و فلان نیستم

    کلاً دوستان من به هیچ عنوان علاقه ندارم که فکر کنید من یک لطف خاصی پروردگار به من داشته یا یه ویژگی خاصی دارم یا یک عامل خاصی توی وجود من هست که باعث این نتایج شده به هیچ عنوان اینطور نیست

    یعنی من که خودم را از نزدیک می‌شناسم به شما میگم من یه آدم کاملاً عادیم با همون ترس‌ها نگرانی‌ها کفر شرک و با همه خصلت‌هایی که همه آدم‌ها دارن

    فقط از یه زمانی سعی کردم روی خودم کار کنم و این روند رو ادامه بدم بنابراین به هیچ عنوان اینجوری نیست که بگم به یک دلیل خاصی من از بقیه بالاترم و اگر تمام ثروت و شهرت را از دست بدید چی میشه

    هیچی نمیشه اصلاً یه مسیر دیگه‌ای میرم به نظر من

    یعنی اگر این آگاهی رو داشته باشم اصلاً خدا می‌دونه چه مسیری رو میرم ولی اینو می‌دونم که هیچی نمی‌شه یعنی هیچ اتفاق بدی نمیفته و اصلاً کلی ماجراجویی‌های دیگه‌ای می‌کنم توی چیزای دیگه یعنی من که به همه اینا رسیدم و تجربه‌اش کردم اگر همه اینا رو از دست بدم نه تنها هیچ اتفاقی نمیفته بلکه ممکنه با جسارت بیشتری یه سری ماجراجویی‌ها رو بکنم.

    و هرچند که وقتی شما توی مدار درست هستید هیچ وقت این اتفاق برای شما نمیفته یعنی هیچ وقت این اتفاق نمیفته که مثلاً بیل گیتس یا وارن بافت یا زیدان همه چیزشون را از دست بدن

    برای هیچکس این اتفاق نمیفته یعنی برای کسی که در مسیر درست هست و یک روند درست رو به صورت به مدت زمان طولانی طی کرده هیچ وقت این اتفاق نمیفته به این دلیل که یه سری چیزها رو ساخته توی ذهنش تا به اینجا رسیده اونا هم درست ساخته شده که این نتایج به این بزرگی رخ داده اون درست ساخته شده‌ها به این راحتی خراب نمی‌شن

    وقتی شما توی مسیر درست پایدار می‌شی به این راحتی برنمی‌گردید به قبل

    یعنی مثل کسی که 20 سال ورزش کرده به این راحتی از لحاظ جسمی ضعیف نمی‌شه حتی اگر هم کم کار کنه روی خودش اصلاً کار نکنه روی خودش بارها دیدید طرف مثلاً 50 سالشه 60 سالشه ورزشکار خیلی خوبی بوده الان 60، 70 سالشه سال‌هاست ورزش نکرده ولی وقتی دست بهتون بده دستتون خورد میشه یعنی وقتی یه آدم روی خودش کار کرده و به نتایج خیلی بزرگی رسیده به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمی‌خوره که از اون بالا بیفته پایین مگر اینکه اون بیسش درست نباشه یعنی خیلی تکاملش رو طی نکرده باشه خیلی زود یه شبه به یک سری اتفاقات رسیده باشه

    چرا خیلی زود هم می‌تونه بیفته پایین ولی کسی که مثل علی دایی، مثل عادل فردوسی‌پور، مثل شجریان این همه اتفاق برای شجریان افتاد ولی از اون بالا پایین نیفتاد یا برای آقای علی دایی علی پروین یا مهران مدیری این همه بالا و پایین شدن مگه کم بالا و پایین شدن توی تلویزیون راهشون ندن این اتفاق بیفته ممنوع التصویر و ممنوع الصدا بشن و خیلی‌های دیگه ولی می‌بینیم که هیچ وقت از اون بالا به پایین نیفتادن حالا یه سری موج‌های سینوسی بوده ولی همون خیلی زود دوباره برگشتن و حتی بیشتر از قبل هم به دست آوردن بنابراین وقتی شما روی خودتون خیلی خوب کار می‌کنید و باورها رو به صورت بنیادین ایجاد می‌کنید که نشانش اینه که نتایج پایدار می‌شه یعنی سال‌های سال یه سری نتایج خوب را با خودت می‌بری به این راحتی یه شبه چیزی رو از دست نمیدی.

    اما من اگر خدا شاهده همین الان همه آنچه که دارم را از دست بدم هیچ اتفاق خاصی نمیفته

    اینکه حالا کی به اینجایی که هستم می‌رسم چقدر طول می‌کشه مطمئناً اگر بخوام برسم یعنی توی همین مسیر برم مطمئناً خیلی کمتر طول می‌کشه ولی اینکه توی کدوم مسیر برم باید اون لحظه شرایط به وجود بیاد که ببینم توی کدام مسیر میرم

    دوستمون پرسیدن که چرا بعضی از افراد با شنیدن چند جمله متحول میشن و زندگیشون تغییر می‌کنه و بعضی برای اینکه تغییر کنه باید سال‌ها روی خودشون کار کنند

    چرا بعضی صحبت‌های شما را به راحتی باور می‌کنند بعضی خیلی باید تلاش کنند تا باور کنند

    چرا بعضی به راحتی تسلیم میشن ولی بعضی‌ها سال‌ها مبارزه می‌کنند تا تسلیم بشن چرا بعضی به راحتی به خدا می‌سپارند و اعتماد می‌کنند ولی بعضی نگران و مردد هستند

    چرا بعضی به راحتی ذهنشون رو کنترل می‌کنند و بعضی بعد از سال‌ها تلاش هنوز از کنترل افکار و احساسشون ناتوان هستند

    این تضاد و تفاوت را چطور تعریف می‌کنید من فکر نمی‌کنم کسی با یک جمله متحول بشه مگر اینکه مثل این می‌مونه که یکی داره یک میخی رو روی دیوار بتونی میزنه مثلاً 50 تا ضربه داره می‌زنه این میخه نرفته تو

    ضربه 51 رو که می‌زنه این میخه میره داخل دیوار یه نفر توی ضربه 51 این صحنه رو می‌بینه بعد میگه این میخ رو زد تق زد رفت توی دیوار

    اصلاً یک آدم جادویی هست با یک ضربه مثلاً این کارو انجام داد

    حالا مثال میخ هر کار سخت دیگه‌ای رو شما در نظر بگیرید من فکر نمی‌کنم کسی باشه که اینجوری باشه

    مگر اینکه اون اتفاق قبلاً افتاده توی ذهنش ولی شما اون لحظه آخر رو دیدی

    یعنی اون زیر خاک اون جوانه کلی اتفاق افتاده و رشد کرده و پیش رفته بعد توی یک هفته رشد کرده اومده بالا شما اون بالا رو داری می‌بینی اون زیر رو قبلاً ندیده بودی من یه مثالی بزنم

    یه داستانی هست از یک زندانی محکوم به اعدام که می‌خواستن اعدامش کنن

    بعدها مادر این زندانی خیلی به شاه التماس می‌کنه که پسرم رو اعدامش نکنید من هر کاری بگید انجام میدم دیگه شاهم برای اینکه یه چیزی پرونده باشه که این از شرش کم بشه این مادر این پیرزن

    میگه اگر تونستی یک گاو سالم که 400 تا پله هست از کاخ پادشاهی من از پله پایین تا پله بالا بیاری من پسرت رو اعدام نمی‌کنم

    یعنی یه چیز نشد

    یه گاو چند صد کیلو وزنش باشه به یک پیرزن نحیف اونم میگه باشه یک سال به من وقت بده من این کارو انجام میدم میگه باشه اگر تونستی یک سال ما که این همه وقت نگهش داشتیم یک سال دیگه هم نگهش می‌داریم و یک سال بعد این توی اون یک سال یک مسیری شبیه اون مسیر تپه‌ای رو پیدا می‌کنه گوساله تازه به دنیا اومده رو میزاره روی دوشش و هر روز این مسیر رو می‌بره بالا میاره پایین گوساله هر روز بزرگتر میشه و دوباره فردا همینجوری تا اینکه این گوساله یک سال در واقع به همون نسبتی که بزرگ میشه عضله‌های این پیرزن هم قوی می‌شه برای انجام این کار و این کار براش راحت‌تر می‌شه یک سال بعد که این گوساله گاو شده میاد به راحتی یک گاو کامل و سالم و بزرگ رو میاره روی دوشش می‌ذاره و چون عادت داشته این گوساله که همیشه این کار باهاش بشه هیچ مقاومتی هم نداشته میزاره روی دوشش و می‌بره بالا و پسرش آزاد می‌شه و واقعاً هم همینه.

    اگر یک نفری اون صحنه آخر رو دیده باشه اصلاً دیوونه می‌شه اصلاً باور نمی‌کنه میگه چطوری همچین آدمی تونست یه همچین کاری انجام بده ولی وقتی شما کل داستان رو دیده باشید می‌دونید که قضیه چه جوری اتفاق افتاده بنابراین اینکه یک تحول لحظه‌ای حتی برای حر بن ریاحی

    اینا اون ایمانه توش بوده یه سری حالا توی اون برهه یه سری تحت تاثیر جامعه یه سری حرف‌ها رو شنیده بوده به یک سمت دیگه‌ای رفته ولی اون پاکدامنی اون درستی و این ایمان و اون راست کرداری بوده و اونا داشته کار خودش رو می‌کرده حالا توی یک لحظه تصمیمش رو گرفته عمل کرده واقعاً اینجوری نبوده که مثلاً آدم بد طینت و آدم بد ذات و آدم نادرستی باشه یهویی یه شبه عوض میشه.

    اونایی که توی برنامه ما میان و آمادگی تغییر دارند من همیشه میگم اونایی که از برنامه من استفاده می‌کنند که آمادگی تغییر رو داشته باشند به همین دلیل هم میگم من آموزش‌هام برای همه نیست برای یک عده خاصی هست که وقت میذارند زمان میذارند انرژی میذارن روی خودشون کار می‌کنند اشتیاق دارند تواناییش رو دارند حالا چه از لحاظ مالی چه از لحاظ ذهنی اونا آمادگیش رو دارند برای یک سری تغییرات بعد میان با برنامه ما چون آمادگیش رو دارند نتایج خیلی بزرگی هم می‌گیرند یعنی خیلی کارها رو کردن ولی اون ضربه آخری رو هنوز نزدن بعد میان توی برنامه ما اون ضربه آخری رو ما در موردش توضیح میدیم و اون ضربه آخری رو می‌زنه بعد اتفاق‌ها رخ میده و بعضی از دوستان که می‌بینن توی کامنت‌ها میگن چرا اون مدت عضویتش توی سایت 10 روزه به این نتایج رسیده من مدت عضویتم دو ساله به نتایج نرسیدم هنوز

    اینا همش برمی‌گرده به اون آمادگیه

    و بعد یه موضوع دیگه هم در مورد مدت عضویت که خیلی‌ها هم نوشتید توی نظرات که شما دو ساله توی سایت عضو هستید من تعجب می‌کنم از این سوالی که پرسیدید یا از مشکلی که دارید یا از این چیزی که هنوز حل نشده شما که دیگه باید حل بشید مثل این می‌مونه که یکی رفته باشه باشگاه ثبت نام کرده باشه سه سال پیش بعد ما بگیم تو که سه ساله توی باشگاه ثبت نام کردی الان باید بشی آرنولد چه ربطی داره به ثبت نام اگه سه سال پیش من رفته باشم توی کتابخونه یا توی باشگاه ثبت نام کرده باشم تمرین نکرده باشم مگه مدت عضویت من چیزی رو مشخص می‌کنه به همون نسبتی که اگر شما بری توی باشگاهی ثبت نام کنید ولی نرید استفاده کنید تمرین نکنید کار نکنید تاثیری نداره برای شما

    به همون نسبت هم اگر شما توی سایت ما عضو شده باشید و تمرین‌ها رو انجام نداده باشید و باور نکرده باشید اون حرف‌ها رو هیچ تاثیری نداره بنابراین مدت عضویت اصلاً مهم نیست اون مقداری که با تمرکز و تعهد و عشق و با باور روی خودت کار می‌کنی اون تاثیر اصلی رو داره.

    سیر تکاملی سال‌های اول پیشرفتتون رو همان موقع که درآمدتون در حدود یک سال و نیم یا دو سال 150 برابر شده بگید

    تکامل همین بود که من وقتی روی باورهام کار کردم به همون نسبت از همون شغلی که داشتم از همون کاری که داشتم بارها و بارها گفتم وقتی روی خودتون کار می‌کنید اصلاً نیاز نیست که چیزی رو تغییر بدید از همون جایی که هست تغییرات شروع می‌شه بعد خود به خود هدایت می‌شید به مسیر بعدی نه اینکه بگید من چیزی رو تغییر بدم بیزینسم رو تغییر بدم تا درآمدم بیشتر بشه اگر باورهاتون رو واقعاً تغییر داده باشید از همون جایی که هستید از همون مکانی که هستید از همان نقطه‌ای که هستی با همون کاری که می‌کنی با همون استعداد با همون توانایی وضعیتت شروع می‌شه متفاوت شدن درآمدت شروع میشه به بیشتر شدن و بعد یواش یواش می‌تونه موقعیت تغییر کنه ولی این نیست که بگی نه من شغلم رو عوض کنم تا درآمدم بیشتر بشه کشورم رو عوض کنم تا درآمدم بیشتر بشه یا هر چیزی شبیه این از همون جایی که هستید این اتفاق شروع می‌شه

    من از همون جایی که بودم توی بحث آموزش و بحث تندخوانی از همون جایی که بودم روی خودم شروع کردم به کار کردن و غیر از اینکه روی خودم کار می‌کردم یه سری از مسائلی هم که بود توی زندگی با همسر سابقم داشتم اونا یه سری من هی به زور می‌خواستم این زندگی رو نگه دارم حالا هی داشتم مقاومت می‌کردم در مقابل این تغییری که باید رخ می‌داد و بعداً فهمیدم چقدر خوب شد این تغییر اون مقاومت باعث شد که انرژی من روی کار نباشه تمرکز من روی کار نباشه و نتونم درست روی باورهام کار کنم به محض اینکه مقاومت رو برداشتم و اون حق طلاق رو دادم و گفتم اصلاً هرجوری که خودت می‌خوای انتخاب کنی من کاملاً دیگه اصلاً بی‌تفاوتم نسبت به هر انتخابی که شما می‌خوای هر چیزی بشه همون چیز درستی هست و بعد اومدم تمرکز کردم روی کارم و روی باورهام کار کردم اصلاً بمب بمب پشت سر هم از همون شب اول اینکه خیلی جالب بود برام اینکه از همون شب اول این اتفاقات مالی من شروع شد

    از همون شب اول

    یعنی به محض اینکه من این کارو کردم گفتم خداحافظ من رفتم هرجوری می‌خوای تصمیم بگیر از فرداش اون همه روی خودم کار کردم چون پام روی ترمز بود ماشین راه نمی‌رفت تا پام رو از روی ترمز برداشتم گفت بمب اتفاقات رخ داد و اولش از دوره‌های تندخوانی حضوری بود توی شهرستان‌ها بعدش یواش یواش رفتیم توی بحث تولید همون دوره‌ها به صورت سی دی و دی وی دی و بعدش آنلاین و همین جور بهتر و بهتر.

    گفتن که راجع به سرمایه‌گذاریتون بیشتر توضیح بدید همیشه گفتید ملک و سایر سرمایه‌گذاری‌ها چی هستند شرکت

    یه سری ایده‌های خیلی خوب توی بیزینس داشتم که می‌شد کار کنی توی آمریکا و در حد خیلی زیادی هم پیش بردن و بعدش مسیرم عوض شد یعنی یه حسی بهم گفت که این مسیری که هستی رو ادامه بده چون تمرکزم رو می‌برد یه برهه‌ای هم اگر یادتون باشه روی سایت زیاد کار نمی‌کردم زیاد فایل قرار نمی‌دادم و داشتم روی اونها کار می‌کردم ولی خیلی هم از لحاظ مالی ممکن بود جواب بده هنوز نشد که ببینم چقدر جواب میده ولی اصلاً یه حسی اومد گفت تو همین مسیری که داری میری روی همین برو روی همین سایت کار کن همین فایل‌های رایگان دوره محصول توی همین حوزه باش تمرکزت رو بذار تیکه پاره نکن تمرکزت رو این راهی هست که باید بری این بحث توحید و این مسیری که داری میری این مسیری هست که باید بری بعدش من دیگه خیلی از اون‌ها رو کات کردم یا اینکه هزینه کردم روشون با اینکه پیش بردمشون با اینکه اصلاً هدف‌ها و برنامه‌های خیلی زیادی داشتم براشون ولی یه آدمی هستم که وقتی یه چیزی الهامی اینجوری قوی بهم گفته می‌شه خیلی دیگه مقاومت نمی‌کنم هر چقدر پیشرفته باشم قبول می‌کنم چون خیلی جواب گرفتم ازش

    اگر با این آگاهی‌ها و تجربه‌ای که الان دارید برگردید به 15 سال پیش به روزهایی که از لحاظ مالی ضعیف بودید و روابط نادلخواه بود دقیقاً چه کارهایی انجام می‌دادید روی کدوم باورها کار می‌کردید و چگونه و چقدر کار می‌کردید

    یه چیزی هم بگم انصافاً خیلی سخته که یاد بیارم اون موقع‌ها رو و بگم چیکار می‌کردم ولی جوابی که الان می‌دونم اینه که بیشتر لذت می‌بردم بیشتر مطمئن بودم که خداوند به من میده یعنی بیشتر اینجوری بودم نسبت به الان بعد که باعث می‌شد احساس بهتری داشته باشم بنابراین به مسیرهای بهتری می‌رسیدم و روی کدام باورها کار می‌کردم روی همین باورهایی که الان دارم کار می‌کنم کار می‌کردم من همون مسائلی که اون موقع داشتم کار می‌کردم هنوزم دارم روش کار می‌کنم مثلاً باور فراوانی

    مثل باور هر چقدر که ثروتمند بشی نزد خداوند خوب‌تر می‌شی

    همون باوری که توی روانشناسی یک و دو گفتم همونا رو کار می‌کردم یعنی فکر نمی‌کنم فرقی می‌کرد الان هم اونا را کار می‌کنم اون موقع هم اونا رو کار می‌کردم اصلاً اونا رو کار کردم به اینجا رسیدم و برگردم به اون موقع همون کارها رو می‌کنم فقط تفاوتش اینه که خیالم راحت‌تره نسبت به نتیجه اگر این آگاهی‌ها رو داشته باشم.

    بعضی‌ها میگن که اگر این کارو نمی‌کردی چه جوری بود

    من این انرژی و تمرکز و عشقی که برای این کار می‌ذارم برای هر کار دیگه‌ای می‌ذاشتم مثل همین نتیجه می‌گرفتم

    یعنی از همه لحاظ نتیجه می‌گرفتم یعنی فرقی نمی‌کرد چه کاری باشه اگر عشق و انرژی و تمرکزی که من روی این کار گذاشتم برای هر کار دیگه‌ای بذارم به همین نتیجه می‌رسه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم

    و خانم شایسته مهربانم

    خوشحالم که در کنار شما هستم و اگر اینجا هستم وانرژی و زمان میزارم و هزینه میکنم به این دلیله که باور دارم با تغییر ورودی هام باورهام و افکارم تغییر میکنه و زندگیم تغییر میکنه چون من در این سال‌های که با استاد هستم و خداوند مرا با استاد آشنا کرده روز های بسیار زیبا و آرامش و سلامتی و روابط قشنگ و اتفاقات خوب و نعمت های خوب رو دریافت کردم این نتیجه خوب و بهشته که منو هر روز دعوت میکنه به این مسیر و ادامه دادن و زندگی من به دو قسمت تقسیم شده قبل آشنایی با استاد و بعد از آشنایی با استاد و در ذهن من کار نکردن با فایل های استاد مساوی جهنم و کار کردن روی فایل های استاد مساوی هست با بهشت و یا اگر با خانم شایسته در این پروژه پرواز به مدار بالاتر دارم کار میکنم برای اینکه از پروژه ای خانه تکانی ذهن خیلی نتیجه های خوبی گرفتم و واقعا ذهن من پاکسازی و از دوباره درست برنامه ریزی شد و این روند درسته که داره هروز نتایج ریز و درشت رو برای من به همراه میاره و این باور و ایمان که حتما نتیجه های بزرگ هم وارد زندگیم میشه فقط باید این مسیر رو ادامه و ادامه و ادامه بدهم

    خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی از شما سپاسگزارم و مطمئنم که به مدار بالاتری پرواز میکنم با شما دوستتون دارم سال نو مبارک شما و استاد خوبم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم،خانم شایسته و همه دوستان

    وقتی این فایل رو گوش میدادم یادم اومد وقتی تازه عضو سایت شده بودم و این فایل رو برای اولین بار گوش میدادم

    به این نتیجه رسیدم که همسر من ترمز من هست و اگر ازش جدا بشم،بوم بوم اتفاقات عالی رخ میده

    ینی هیچی از فایل رو نفهمیدم و فقط تمرکز کرده بودم روی این حرفی که تو این فایل شنیده بودم

    و الان که بعد از مدتها این فایل رو گوش دادم

    متوجه شدم که چقدر طرز فکرم عوض شده 

    و اتفاقا همسرم رو خیلی بیشتر اون زمان دوست دارم

    و همیشه یکی از سپاسگزاری هام وجود همسرم در زندگیمه

    استاد من به اندازه ای که روی باورهام کار کردم نتیجه گرفتم،اما همش به دنبال نتایج خیلی بزرگ بودم

    و نتایج کوچیک رو نادیده میگرفتم و بابتشون خوشحال نبودم،و یه حس بدی همیشه داشتم

    اما بعد از شنیدن فایل چگونه از فرد بد بین تبدیل شوم به فرد خوشبین 

    کلا ورق برگشت من بعد دوسال با گوش دادن  به فایلهای محصولات و دانلودی آماده شده بودم

    برای دریافت اون فایل بی نظیر و پیدا کردن ریشه ی تمام اتفاقات ناجالب زندگیم

    اینکه من یه آدم بسیار بدبینی بودم و این اونقدر ریشه داره در باورهای من 

    که هر وقت دست به هر کاری میزدم مثل یه زنجیر نامرئی به پام وصل بود و اجازه نمیداد از یه حدی جلوتر برم

    الان سعی میکنم هر اتفاقی که رخ میده خوشبین باشم،خیلی سخته برام

    اما وقتی نتیجه های کوچیک رو میبینم و با خودم مرور میکنم 

    بیشتر متوجه میشم که باید رو این موضوع کار کنم

    مثلا همین چند روز پیش که شهرستان بودم هوا سرد شد و جاده ها برفی به ترمینال تماس میگرفتم میگفتن چون جاده ها خرابه فقط سمت صبح اتوبوس هست و من طبق روال قبل ماتم داشتم که چجوری میخام برگردم مشهد، اما سعی کردم خوشبین باشم و بگم همه چی درست میشه و حواسم رو پرت کردم

    و در کمال ناباور همسرم اومد شهرستان و میگفت وقتی میومده جاده ها خیلی خراب بوده

    اما وقتی برمیگشتیم هیچ ردی از هوای بد و جاده خراب نبود

    یا مثلا من ثبت نام کرده بودم باشگاه،اما فقط یک جلسه شو تونستم برم و هر سری یه مسئله ای پیش میومد که نمیشد برم، و انگار داشت جلسه هام میسوخت،سعی کردم خوشبین باشم و بگم خیره

    وقتی به مربیم گفتم جریان رو گفت تاریخ نگه میداره تا وقتی که میرم باشگاه

    اینا رو نوشتم تا بازهم برام یادآوری بشه 

    و با مرور همین اتفاقات استمرار داشته باشم و نا امید نشم

    در پناه الله مهربان باشید

     

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهره کشوردوست گفته:
    مدت عضویت: 322 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    امروز که این پروژه رو توی کانال تلگرام دیدم مثل معجزه بود برام

    من حدود دوماهی هست که وارد سایت شدم

    اصلا دلیل اومدنم این بود که چند روزی داشتم فکر میکردم خدایا من چطوری باید مدارم و بالا ببرم

    همین سوالات بود که هدایت شدم به سایت

    اون زمان پروژه خانه تکانی ذهن بود

    اون روزها من در بدترین شرایط مالی بودم که شروع کردم به گوش دادن پروژه هر روز و هر شب

    واینکه اصلا پولی نداشتم دوره بخرم

    من با همون آموزش ها و فایل وارد دوره 12 قدم شدم

    این دومین کامنت منه

    استاد یه جایی گفتن وقتی یکی آماده تغییر مدار هاس با یه فایل و یا آموزش یه ضربه نهایی میزنه و نتایج بزرگی میگیره

    واااای من دقیقا حدود این دوماه چقدددر عوض شدم خدا میدونه

    چقدر مدارم ازون روز اول پروژه بالارفتن

    همون ضربه نهایی که گفتید و من دیدم در خودم

    خدایا شکرت بابت این پروژه جدید

    خدا خواسته منو برآورده کرد

    انقد خوشحالم که قدم 1 رو شروع کردم

    این فایل انگار برای من بود که جواب تمام سوالاتم رو گرفتم

    تازه من میگفتم چرا دیر دارم نتیجه میگیرم

    چرا مدارم بالا نرفته ؟

    در حالی که من در طول این دوماه و چند روز نتایجی گرفتم که اصلا زندگیم با سه ماه قبلم قابل مقایسه نیست

    ضربه ها زده شد و نتایج بوم بوم….دارن میان

    خدایا بی نهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    به نام ربم.

    سلام به استاد عزیزم. سلام‌به مریم جانم و سلام به دوستان همراهم.

    من فایل دستورالعمل و گام اول رو گوش دادم و نکته برداری کردم و فرصت نشد کامنت های مربوط شون رو بنویسم. این فایل گام دوم رو یکبار گوش دادم و یه موضوعی بود دربارش که خواستم بگم : که از زمان عضو شدنم به این سایت و این دانشگاه سالها میگذره ولی من اوایل که عضو شدم تا 3 سال شاید فقط 3 بار به سایت سرزدم چون در مدارش نبودم و با اصرار دوست عزیزم عضو شده بودم. و نه گوشی داشتم نه اینترنت. فقط از فایلای رایگان که گاهگاهی فقط گوش میدادم حتی درباره آگاهی های اون فایلا فکر هم نمیگردم تاچه برسه به یادداشت و کامنت و … کار پیدا کردم و بعدش غرق در کارم بودم وبا اینکه اینترنت و لپتاپ دراختیار داشتم خیلی کم به سایت سر میزدم و گذشت تا کارمو از دست دادم و اتفاقاتی که یادآوریش برام جالب نیست.

    فقط خواستم بگم استاد عزیزم الان که حساب کردم من نزدیک 6 سال میشه عضو هستم ولی حضورم توی این سایت کمتر از کسی هست که 6 ماهه حضور داشته. و این مهر تاییدی به مثال شما درباره ی عضویت در باشگاه یا کتابخانه است. ولی اون آرامش قلبی که به قول شما برام مثل الماس ارزشمند بود را پیدا کردم. و خداوند من رو در موقعیتی قرار داده که فارغ از هر دغدغه ای میتونم روی خودم کار کنم. استاد از صمیم قلبم از شما ممنونم اینقدر راحت بدون درخواست هیچ مبلغ و هیچ مدرک و هیچ رزومه ای من رو توی این دانشگاه تون ثبت کردین و اگه تا آخر عمرم‌هم‌ طول بکشه میخام درسها مو با بالاترین نمرات پاس کنم.

    استاد شما جواب درخواستهای من از خداوند بودین. الان من هیچ ربطی به آدم 6 سال پیشم ندارم.با اینکه به یک درصد از آموزه هاتون کار‌هم نکردم. خیلی ممنونم و ممنونم و ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مارال بابایی گفته:
    مدت عضویت: 304 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و بانوی زیبا و مهربان خانم شایسته عزیز و دوستان عزیزم در خانواده عباسمنش

    ای جمله استاد که “اگر بخواهیم زندگیمون رو تغیر بدیم باید مدتها روی خودمون کار کنیم با یک جمله و کلمه شنیدن تغیر نمی‌کنیم ” را باید با جون و دل گوش داد و انجامش بدیم

    باشنیدن حرفهای قشنگ فقط انگیزه میگیریم و بعد چند وقت دوباره برمیگردیم به حالت قبل ، ولی باید درست و اصولی بسازیم خودمون رو و کار کنیم روی افکار خودمون و باورها رو به صورت بنیادی ایجاد کنیم ،در اینصورت اگر هم ناخودآگاه از مسیر دور بشیم یک شبه همه چیز رو از دست نمیدیم ، مگر اینکه کلی اتفاق افتاده باشه

    ” کار نیکو کردن از به کردن است” برمیگرده به مثالی که استاد در مورد بغل کردن گوساله توسط پیرزن گفتن ،

    از وقتی وقت گذاشتم و واسه خودم ارزش قائل شدم به همون نسبتی که باور کردم خودم رو درهای خوشبختی دارن بوم بوم واسم باز میشن وتو این مسیر دارم قدم به قدم رشد میکنم و این مسیر تکاملی پیش میره،

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1132 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    و اما بنعمت ربک فحدث

    برای اینکه یادم بمونه خدا چطور الانم کرد برای آسانی ها . برای اینکه یادم بمونه خدا چطور راحت همه کار ها را می تونه انجام بده ، برای این اینکه ایمانم بهش محکم تر بشود. برای‌ اینکه تکرار اتفاقات خوب همون تمرکز روی نکات مثبت است .برای اینکه یاد آوری نعمت ها ،تو مدار سپاسگزاری رفتن است. خیلی راحت انگشت بچه را دکتر دید بدون معطلی ،سر وقت و بعد به راحتی عکس رادیولوژی انداختن بدون نیاز به کارت بیمه و همه چیز راحت و آسان و تو دست و سر راه پیش رفت و موبایلم هم به راحتی درست شد .

    حالا نکات فایل

    به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید ؟

    فقط ادامه دادن ، نتایج کوچک را دیدن و ادامه دادن. به این درک رسیدن که همه اتفاقات زندگی مون را خودمون رقم میزنیم . اگر نتایج بزرگ هنوز رخ نداده ، نا امید نشدن و فهمیدن اینکه هنوز به اندازه کافی روی خودم کار نکردم.افکار من است که این اتفاقات را رقم می زند پس ورودی هایم را کنترل کنم ،یکسری باور جدید بسازم بعد هدایت می شو م به مسیر رسیدن به خواسته ها و با اطمینان در مورد خواسته هام صحبت کنم.

    چه منطق هایی استخراج کرده اید که فکر می کنید می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا همچنان در مسیر عمل به قانون استمرار بورزید، ناامید نشوید؟

    نتیجه باعث انگیزه داشتن و ادامه دادن می شود نتیجه همان احساس خوب است آرامش، لذت، شادی، عشق .نتیجه از جهنم نگرانی تشویش اضطراب ترس دلهره استرس بیرون آمدن، است.

    اگر می خواهید تغییر کنید باید خیلی بیشتر روی خود کار کنید یک روند ی را باید طی کنید تا نتیجه بیاید.

    آن مقداری که با عشق و باور درست روی خود کار می کنید تاثیر اصلی را دارد.

    انرژی و تمرکز و عشق را برای هر کاری بگذارید نتیجه می گیرید مهم نیست چه کاری باشد .

    _بیشتر از زندگی لذت ببرم

    _بیشتر مطمئن باشم [به خدا توکل و اعتماد کنم] که خداوند کارها را انجام می دهد

    _احساس بهتری داشته باشم به مسیر های بهتری هدایت می شوم

    _ با خیال راحت تر زندگی می کردم

    استاد برای خود این دو باور را ایجاد کردند

    باور فراوانی و اینکه هر چه ثروتمند تر به خدا نزدیکتر

    اگر همه چیز را از دست بدهند یک ماجراجویی جدید و یک روند خیر جدید را در پیش می گیرند وقتی نتایج به این بزرگی توی دستشان است وقتی در مسیر درست پایدار میشوند ، به راحتی به قبل بر نمی گردند وقتی روی خودتون خوب کار کنید باور ها را به صورت بنیادین عوض می کنید که نشانه اش نتایج پایدار سال‌های سال است . پس یک شبه چیزی را از دست نمی دهید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم شاکر گفته:
      مدت عضویت: 2961 روز

      سلام به دوست عزیزم. نفیس عزیزم من خیلی هدایتی با کامنت شما در یکی از فایلها اشنا شدم و‌عاشق تون شدم و‌حالا شما و‌چند دوست دیگه رو دارم دنبال میکنم. وسط استراحت هام قبل خواب یا هروقت بشه، پیامهای شماها اعضای فعال سایت که بقول دوستان شاگرد زرنگای کلاس استاد هستید رو میخونم. مدتی بود کامنت نزاشته بودم، تو کامنت شما خوندم که نتایج هرچندکوچک را ببینم، خواستم از نتایج خیلی کوچک اما لذت بخشم اینجا بنویسم که این تغییرات و شروعش برام بجا بمونه اثرش و‌هم سپاسگذاری من از خدای بزرگ و قادر و مهربانم باشه. دیشب هدایت شدم به به کامنت از مادری که خسته شده بود از بچه داری، من الان دوفرزند کوچک دارم که گاهی منم خسته میشم مخصوصا پسر بزرگم سر لجبازی و غذا نخوردنش ، خیلی رو اعصابم میره، جالب دیشب که دیدم همه دوستان نوشتند رهاش کن رها باش، از طرفی دوستان نوشته بودند فقط عشق لدید و لذت ببرید از بچگی بچه هاتون، من امروز سعی کردم اینجور باشم، و پسر من که دوهفتس غذا اصلا نمیخوره فقط ذاره با شیر و میوه تو خونه خودشو سیر میکنه، با کمال تعجب من امدم غذا بخورم و ان تو نقش آقاشیر بود و‌امد گفت منم غذا میخوام و‌منم با قاشقم غذا رو گزاشتم دهنش با گوشت و لوبیا!!!! گوشت چیزی که ببینه درش میاره و شروع کرد به خوردن و انقدررر غذا خورد تو نقش اقا شیر که گفتم الان دلدرد میشه، گفتم مامان سیر شذی دیگه نخور، و‌خودش بعد یه تایمی دیگه گفت مامان سیر شدم. و من چقدررر خوشحالم، یه مامان که بچه بدغذاداره میفهمه من چی میگم، و حالا واقعا اشک تو چشمام جمع شده. خدایا شکرت

      دیگه از نتایج کوچکم بگم که من شبا اگر بخاطر بچه یا هردلیل دیگه ای بیخواب میشدم نهایتا همسرم یک ساعت بچه هارو‌نگه میداشت و‌بعد من رو بیذار میکرد، اوایل یکم اوقات تلخی میکردم و‌مدتی بود چیزی نمیگفتم یا تشکر میکردم. ولی الان دوروز که قشنگ بچه هارو نکه داشته همسرم که من قشنگ دوساعت خوابیدم و‌خوابم کامل شده و بعد خودم بیدار شدم و امدم بیرون. مثل معجزه هست برام و خییلی خوشحالم.

      دیگه بگم همسرم هروقت جایی میخواستم برم برای خرید و مخصوصا شلوغ بود اصلا نمیومد، اما تو این تعطیلات اخر سال، میخواستم کفش بخرم و واقعاباهام همکاری کرد و من رو دو تا مال برد و من خیلی سریع رفتم تا بچه ها خواب بودند تو ماشین، کفش خریدم، و کلی حس خوب داشتم که بالاخره تونستم چیزی که دوست داشتم بخرم. تو این مدت که دارم فایلها رو بیشتر گوش میدم و بیشتر کامنت میخونم، رفتار همسرم هم مهربونتر شده، بیشتر بمن عشق میده بیشتر بغلم میکنه بوسم میکنه ، مثل گذشته ها که بچه ها نبودند، و بابت همممممه اینها خیلی خیلی از خدادند سپاسگذارم، اینهارو نوشتم که ردپای من باشه و‌هم تشکر کنم از نفیس عزیز و دیگر عزیزان فعال سایت تو کامنت نوشتن، که بگم چقدر خوبه شما ها هستید. عاشق تونم. عاشقتم استاد و عاشقتم مریم جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Nafis گفته:
        مدت عضویت: 1132 روز

        سلام مریم عزیزم

        عشق ناب و خالصانه را از بین تک تک کلماتت میشد حس کرد . احساس خوب لذت، احساس خوب رهایی و احساس خوب بهبود . احساس شکرگزاری

        همه تلاش های ما همه خواسته های ما همه آرزوهای ما آخرش برای داشتن همین حال خوبه.

        چه خوب می‌شود اگر از اولش حال خوب را بسازیم منتظر آخرش نشویم ((((:

        چقدر اسم فامیل شما عالیه! واقعا عالیه! شاکر !شاکر! این فوق‌العاده است!

        ممنونم عزیزم از ابراز محبتت ، هزاران برابر عشق نصیب وجود نازنینت

        میدونی مسیر عشق به خدا از عشق به مخلوقات خدا می‌رسد و شما آلردی رسیدی .

        خیلی خوشحالم برای بهبود غذا خوردن پسرت هیچ چیزی مثل سلامتی فرزند خیال مادر را راحت نمی کند .

        رهایی! رهایی ! اصل به دست آوردن است. و شکر داشته ها . از همین به نظر کوچک ها ( ولی در واقع بزرگ) شروع کردن و ادامه دادن هر روز و هر روز و هر روز ،همون کاری که استاد کردن و به این نتایج بزرگ رسیدن. این نکته ای است که از بس ساده است! یادمون می رود یا برامون کم اهمیت می‌شود.

        خوندن از نتایجت خیلی خیلی حس خوبی بهم داد ممنونم که منو تو این حس خوب شریک کردی . الان یادم افتاد سر صبحی از خدا خواسته بودم آرامم کند حسم خوش نبود ازش خواستم یک نشونه بفرستد که خوب دارم پیش می‌روم و تو عزیز دل شدی اون دست خدا .این خودش نشونه است که خدا ،هم حواسش بهمون هست ،هم دوستمون دارد .

        فقط خدا میدونه چقدر خوشحالم که حال دلت خوبه همین را نگه دار .

        لبریز و سر مست از عشق

        و پایدار در مسیر عشق باشی مریم جان شاکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    با نام و یاد خدا

    خدا رو شاکرم که یک روز دیگه هم زنده ام تا در این مسیر زیبا به خودشناسی و خداشناسی بیشتر بپردازم. از شما اساتید عزیز هم ممنونم بابت فایلهای خوب و آگاهی بخش به ظاهر رایگان، اما غیرقابل ارزش گذاری.

    چقدر عالیه که دارم همراه با محصولات به این شکل روی فایلهای دانلودی هم کار میکنم چون واقعا نشنیدنشون خیلی غم انگیزه. اون زمانا که محصولات رو نداشتم مثل الان قدرشون رو نمیدونستم. چون اسم رایگان رو میشنیدم و تو ذهنم کم ارزش بودن. اما الان وقتی میبینم همین مطالب دارن به شکل منسجم تو محصولات توضیح داده میشن، متوجه این نکته شدم که نباید به دلیل اسمشون در موردشون اشتباه برداشت کنیم. گفتم این توضیح رو بدم شاید دوستانی که به تازگی وارد سایت شدن متوجه اهمیت این فایلها بشن.

    این فایل برای من چند نکته خیلی مهم داشت که در ادامه توضیح میدم:

    همیشه استاد بعد از توحید در مورد تکامل صحبت میکنن. اما چرا این قانون انقدر مهمه؟ چطور میشه که هر بار به تکامل فکر میکنم برداشت جدید و متفاوتی ازش پیدا میکنم؟

    چون درک تکامل هم تکامل میخواد.

    وقتی ما کم کم وارد مسیر درست میشیم و خداوند رو بهتر درک میکنیم و توحیدی تر عمل میکنیم، انتظارمون میره بالا و فکر میکنیم هر چی میگیم و از خداوند میخواهیم باید اتفاق بیفته.

    اما ماجرا متفاوته. چون ما تکامل رو درک نکردیم و این باعث میشه کم کم ناامید بشیم و به شیطان اجازه بدیم نجواها رو شروع کنه.

    واقعا این اتفاق برای من افتاده. کم کم این فکرها اومده که خدایی که میگفتی روش حساب کن همین بود؟ چرا اینجا کمک نکرد؟ چرا این اتفاق خوب رو رقم نزد؟ و چراهای بی جوابی که تو سرم بود.

    اما داستان اینه که آیا خداوند برای فردی مثل محمد نمیتونست بدون قانون تکامل عمل کنه و یه شبه بهش آگاهی بده و همه رو دورش جمع کنه؟ نمیتونست تمام کفار رو از بین ببره؟

    قطعا که این نیرو رو داشت اما این کار رو نکرد چون قانون تکامله که به زندگی معنا میده.

    فکر کنید ما هر چیزی رو که بخوایم و اراده کنیم، بلافاصله تجربه کنیم، چقدر بی معنا میشد زندگی!

    اگه دنیا به این شکل کار میکرد که الان اصلا جهانی وجود نداشت.

    تمام خواسته های بشر طی چند سال برآورده میشد و دیگه چیز جدیدی برای رسیدن بهش وجود نداشت.

    منِ نوعی روز اول یه کسب و کار میخواستم روز دوم یه خونه بعد ماشین بعد روابط بعد سفر بعد کشتی تفریحی و به ماه نرسیده همه درخواستهام حاضر و آماده بود و چقدر زندگی برام بی معنا میشد.

    اما وقتی من برای رسیدن به خواسته هام تلاش میکنم، از مسیر لذت میبرم، آدم بهتری میشم، رو نقاط ضعفم کار میکنم، جهان رو جای بهتری میکنم.

    پس وقتی درست نگاه میکنیم، میبینیم قانون تکامل برای تمامی بندگان خداوند، در طبیعت، در تک تک موجودات زنده وجود داره و یک قانون ابدی و ازلیه.

    وقتی به این شکل بهش نگاه کنیم دیگه مدت زمان رسیدن به خواسته ها برامون رنج آور نیست.

    به قول استاد بیشتر لذت ببریم و مطمئن باشیم که خداوند پاسخ میدهد. در واقع خداوند همون ابتدا به خواسته های ما پاسخ داده، منتها زمانی باید طی بشه تا به آمادگی برای دریافت خواسته برسیم و ظرف وجودیمون آماده باشه.

    موضوع مهم دیگه این بود که وقتی ما نتایجی گرفتیم از عمل به قانون و باورهامون تقویت شده، خیلی راحت میتونیم تو حوزه دیگه هم با همون باورها و خودباوری موفق بشیم.

    من در گذشته به اشتباه فکر میکردم وقتی فردی کاری رو شروع کرد باید تا آخر عمرش اون کار رو ادامه بده.

    یه باور اشتباه دیگه هم داشتم این بود که هر فردی فقط تو یکی دو تا حوزه استعداد داره.

    اما وقتی الان میبینم آدمهایی رو که تو چندین کار موفق شدن، داره این باور در من ایجاد میشه که اصلا چیزی به نام استعداد معنا نداره و میخوام که باورش نکنم.

    همه افراد میتونن در زمینه های مختلف موفق بشن اگه روش انرژی و تمرکز بذارن.

    آدمها میتونن تجارب موفق تو زمینه های مختلف داشته باشن، مثل ایلان ماسک، ترامپ، آرنولد، پژمان جمشیدی. مهم اون خودباوری در فرد و باورهای مناسب در اون زمینه است.

    در مورد سوال خانم شایسته، من الان حدود یک سال هست که حداقل روزانه 2 ساعت باتمرکز روی فایلها کار میکنم و در طی روز هم مدام صدای استاد تو گوشم هست و یا دارم کامنت میخونم. اما قبلش برنامه مشخصی نداشتم و چوب تمرکز نذاشتم رو خوردم. چون یه دوره ای نتایج بسیار زیادی گرفتم و بعد نتایجم محو شدن و اتفاقات ناخواسته تجربه کردم و برای من اون اتفاقها پس گردنی جهان بود که یا با جدیت و تعهد رو خودت کار میکنی یا اتفاقات بدتری رو تجربه میکنی و منی که روزهای جهنمی رو تجربه کردم تو اون برهه، فکر کردن به اون اتفاقات مثل اهرم رنج و لذتی شده که منو تو این مسیر نگه می داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فرحناز ثانی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    الله وهابی که فرمانروای کل جهان است

    خدای من سپاسگزارم ازت که این جهان قانون مند رو آفریدی و به من اجازه دادی این جهان زیبارو تجربه کنم

    سلام استاد بی نظیرم سلام مریم مهربان و قشنگم از ته قلبم خدارو سپاسگزارم برای وجود دوتا نازنین که با عشق اینقدر به همه کمک میکنند

    از اونجایی که هرکس دنبال هدایت باشه به یقین خدا هدایتش میکنه من دارم میبینم نتایج کوچک رو و هرروز بیشتر باور میکنم که راه درست همینه

    همه چیز از دوره ی شگفت انگیز خانه تکانی ذهن شروع شد وقتی که از خدا عاجزانه درخواست هدایت کردم و منتظر هدایتش ماندم و هدایتم‌کرد به پروژه خانه تکانی ذهن و خدای من شاهده این پروژه بی نظیر بود من اواسط این پروژه کاری که دوسال میخواستم شروع کنم و نمیکردم رو استارت زدم با نهصدهزارتومان و امروز هنوز سه ماه نشده در عرض 50روز الان هجده میلیون جنس دارم و نمیدونید چقدر بهم کمک کرده این اتفاق همه ش میگم دیدی میشه دیدی خدا روزی رسانه دیدی میشه با کمترین امکانات شروع کنی و به قول استاد با مهم ترین قانون یعنی تکامل بری جلو یعنی من توی کارم به وضوح دارم تکامل رو درک میکنم پیج اینستا زدم از صفر مطلق هیچ فالور فیکی نگرفتم هیچ کاری نکردم 20نفر بهم پیام دادن فقط با صد تومان پیج شمارو تبلیغ میکنیم و از این حرفا و من همه رو رد کردم و گفتم خدا خودش به وقتش که ظرف من بزرگتر بشه تبلیغ میکنه برام چون توی فایل فکر کنم سوم خانه تکانی ذهن استاد کامل درباره تبلیغ حرف زدن و من دارم یاد میگیرم فقط روی خدا حساب باز کنم و دلخوش این تبلیغات نباشم

    و من اولین مشتری اینترنتیم رو زمانی داشتم که فقط150تا فالور داشتم

    و مشتری دومم که همین دیروز بود با شروع سال جدید میلادی کلا 240تا فالور دارم

    و خداروصدهزار بار دارم‌شکر میکنم که یهو مثل بادکنک نمیرم بالا قدم به قدم و کوچیک کوچیک دارم میرم بالا

    اما به طرز جادویی خداوند تمام اطرافیان و فامیل رو مشتری من کرده کلی ازم خرید میکنن و من هرروز دارم دست خدارو تو این کارم‌میبینم

    کاری که با چند جین جوراب ساده شروع کردم و الان انواع و اقسام بهترین جورابهارو دارم و بهترین لباس زیرهارو دارم و جنسهای مختلف دیگه

    تو کل عمرم تاحالا خودم‌شغل نداشتم همیشه برای مردم کار کرده بودم و منتظر حقوق اونا بودم و همیشه باورم این بود مگه میشه با شغل های ساده و کوچک پول درآورد و الان دارم‌میبینم که صد در صد میشه چون من بالاخره ساختم اولش بهم‌گفتن دوماهه ناامید میشی و جمع میکنی و من بیشتر مصمم‌شدم که ادامه بدم و روی باورهام‌کار کنم تا به خودم و به هرکسی که باورم‌نداره ثابت کنم خدا هدایت میکنه اگر در مسیر هدایت خدا قرار بگیری از خدا خواستم‌بهم بگه قدم‌دوم‌چیه چون من قدم اول که استارت کارم بود رو برداشتم و در لحظه بهم‌گفت قدم دوم کار کردن روی باورهاته

    و من به شدت دارم تلاش میکنم‌ببینم چه باوری دارم نسبت به کسب ثروت و خوشبختی روان و ساده و عزتمندانه

    هنوز نمیدونم اما دوباره نشستم و گفتم خدای من هدایتم کن کمکم کن من نمیدونم چه باورهای پنهانی دارم کمکم کن من دیگه نمیخوام مثل قبل باشم

    و دوباره اومدم تو سایت و دیدم پروژه ی جدید استارت خورده مهاجرت به مدار بالاتر و من قلبم اکلیلی شد و گفتم بازهم درخواست و بازهم اجابت الهی شکر

    و بسیار خوشحالم همین دو جلسه ی اول کلی کد و آگاهی داد بهم به شرط عمل

    امروز با افتخار میگم من برای رسیدن به شما هم قدم های تکاملی طی کردم کلی آزمون و خطا دادم کلی این استاد اون استاد رو امتحان کردم همه شون خوب بود چون یه کوچولو فرکانسمو میبردن بالاتر ولی کامل نبود یه چیزی کم بود یه چیزایی میگفتن که درونم قبول نمیکرد میگفتم نه این نیست یه چیز دیگه س اینا دارن سختش میکنن سخت نیست ساده س ولی عب نداره از اینکه بری بشینی فیلم‌و اخبار نگاه کنی ک بهتره باز اینا حرفای خوب میزنن حالا یکمم حرفاشون دودلت میکنه عب نداره ول نکن ادامه بده

    یه استادی داشتم حرفاشون زیبا بود ولی میگفت باید ناز خدارو بکشی خدا به این راحتیا جواب نمیده که خدا ناز داره این همه سال فلان کردی بهمان کردی یه روزه که جواب نمیده برو اینکارو کن اونکارو کن

    بعد من میرفتم تو احساس گناه وای حالا چیکار کنم خدا جوابمو بده هرشب تو خلوتم اشک میریختم خدایا ببخشید بیا برگرد تنهام‌نزار و روزها غمباد داشتم

    یهو خدا هدایتم کرد به سایت سایتی که خیلی وقت بود عضو شده بودم اما هیچ فعالیتی نداشتم و عملا فقط عضو شده بودم وقتی چنتا فایل از شما دانلود کردم و نگاه کردم بعد چندروز دیدم آرامش گرفتم‌ انگار خدا داشت میگفت من اینجام ها جایی نرفتم مقاومت داشتم که تمام اونایی که دارم دنبالشون میکنم‌رو آنفالو کنم‌و فقط با یک استاد برم جلو میگفتم ببینم این چی میگه اون‌چی‌میگه و خطای کار همینجا بود اما اون آرامش کار خودشو کرد و من رفتم اینستا همه رو آنفالو کردم و گفتم بزار یه مدت فقط استاد عباسمنش رو دنبال کنم ببینم ایشونم‌مثل بقیه س اولش خوبه بعدش حرفاش میره تو حاشیه یا نه

    بعد دیدم نه هرروزی ک میرم جلو تر انگار دارم به خدا نزدیکتر میشم حالم بهتر میشه قلبم اروم تر میشه نتایج ریز ریز میاد اما داره میاد پس اینجا همونجایی که باید بمونی و پاسفت باشی و کار کنی رو خودت

    الانم میگم استاد واقعا واقعا واقعا توحید رو فقط داره بهمون یادآوری میکنه

    فقط کافیه عمل کنیم

    وقتی روی خدا حساب کنی خدا دستانشو برای کمک تو میاره

    از خدا سپاسگزارم که شمارو انتخاب کرده که توحید رو فریاد بزنید

    از شما سپاسگزارم که اینقدر پر قدرت و زیبا توحید رو فریاد میزنید

    که همه چیز توحید و قدرت خداست

    راستی من تصمیم‌گرفتم قدم اول دوازده قدم رو بهاشو پرداخت کنم و شروع کنم

    و دارم پولشو جمع میکنم و خبر خوب اینکه شما به من هدیه دادید که باهرخرید به جای پانزده درصد بیست و پنج درصد مبلغ به کیف پولم برمیگرده و من این رو نشانه ای دیدم از سمت خدا که حتما تهیه کنم این دوره رو و شروع کنم به کار کردن روی خودم

    استاد مهربان و بی نظیرم دوستتان دارم

    مریم‌جانم دوستت دارم

    الگوهای من برای تغییر زندگی ام

    در پناه الله یکتا شاد باشید سلامت باشید ثروتمند باشید سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    من یقین دارم که شمارو ملاقات میکنم

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: