مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

673 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن زهانی گفته:
    مدت عضویت: 2860 روز

    وقتی به درون بپیوندی

    سپاس گزار میشوی

    حقایق باز هم فاش میشود راضی میشوی به آنچه هستی و از اینجاست که رشد میکنی

    می دانی کودکی را فرض کن در یک کار خانه اسباب بازی کودک عاشق اسباب بازی کودک همه

    زیبایی های جهان را میبیند کودک آرام است کودک راضی است کودک خوشحال است

    کودک مشغول لذت بردن مبشود

    صاحب کارخانه از کودک خوشش می آید چه کودک شادی چه کودک آرامی صاحب کار خانه چند صفت دارد

    رحیم – رحمان – وهاب – غنی – وکیل – رازق – رزاق – و…

    صاحب کار خانه شخصیتش صفاتش هستند صاحب کار خانه احساسی نمیشود عاشق نمیشود غمگین نمی شود

    صاحب کار خانه شادی آرامی کودک را میبیند طبق شخصیتش جوری رفتار میکند که کودک مهربانی عشق را تجربه کند کودک احساسی است همه چیز را با این احساسش تجربه میکند .

    صاحب کارخانه اسباب بازی های بیشتر و حتی کارخانه جات بیشتری رو به این کودک میدهد نه به خاطر این که به کودک محبت خاصی دارد یا این که کودک استعداد خاصی دارد موضوع در هماهنگ شدن کودک با شخصیت صلحی کارخانه و با خود صاحب کار خانه است.

    کودکی دیگر جابلوس خودنما بنده خدا قوانین و شخصیت صاحب کارخانه را نمیداند نمیداند احساسی در صاحب کارخانه جایی ندارد نمیداند همه چیز قانونی و منطقیست و منطقی رفتار میکند/

    این کودک اسباب بازی های کودک اول رامیبیند خود را مقایسه میکند سعی میکند احساسات صاحب کارخانه را با ادعا کردن با گریه کردن با تهدید به خودکشی کردن و… بر انگیزد اما کودک عزیز این رسمش نیست این راهش نیست موضوع توهمات تو در باره صاحب کارخانه نیست

    صاحب کارخانه در همه جای کارخانه دارد قوانینش شخصیتش را فریاد میزند می گوید

    ل ان شکرتم ل ازیدنکم

    می گوید

    الذین امنو امنو

    می گوید

    هم الذین لاخوف بهم و هم لا یحزنون (احساسی نمیشوند)

    صاحب کارخانه آموزگار هایی تربیت کرده تا اینها را به آنها بیاموزد اما این کودک گویا حرف در سرش نمی رود

    جالب است بدانید وصف این دو کودک وصف حال ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    ذبیح پویا گفته:
    مدت عضویت: 3390 روز

    – سلام و عرض ادب محضراستاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی،

    سرآغاز نام خدائیست، که بسم الله الرحمن الرحیم است، همان ذاتیکه تحت هیچ شرایطی ترکم نمی کند، همان ذات و نیرویکه همواره درحال پخش و دهش نعمت است، همان ذاتیکه بیش از من می خواهد که به تک تک از آرزوها و خواسته هایم برسم،

    – اولین باریکه قاونون را از فلم راز شنیدم، باور کردم که درست میگه، تمام موضوعات آن فلم فکر کردم که برایم جهت یاد آوری گفته شده است، یعنی اینکه فکر می کردم که این قوانین را ازقبل می دانستم، فقط فعلا دارم تکرارش می کنم، اگر درخصوص تجربه خودم ازین موضوع بگم، منم همی قسم بودم، البته که من ابتدا با فایل فقط روی خدا حساب کن، داره یادم می آید که فقط می خواستم این فایل و محتویات فایل را ای بشنوم، با هر بار شنیدن احساس من دگرگون میشد، منم همانند جناب استاد عطار روشن انوقت صاحب مغازه بودم، البته که چند فایل دیگری هم همراه این فایل یکی ازدوستان برایم داده بود، ولی من تشنه این فایل بودم، یادم است به مدت خیلی زیادی فقط این فایل ملکوتی را گوش میکردم، تا آشنا شندم به فایل های زیادی دیگری و نیز به خود سایت،

    – حال اینکه من چرا همانند بعضی از دوستان از این روند نتیجه نگرفتم که البته بازم این بازی ذهن است، یعنی نظر به اینکه اگر، خداوند برایم لطف نمی کرد و من را وارد این راه و مسیر نمی کرد، مطمن هستم که من هم همانند دوستان دیگری که گهگاهی ازحالت شان خبر می شوم، همان مشکلات را دارم، ولی کار ذهن من حالا این شده که می خواهد من را مقایسه کند همانند بعضی از دوستان که بعد از من به این قوانین آشنا شدن، و می خواهد که من هم همانند آنها نتیجه دستم باشد، درحالیکه من همانند او دوستان متعهد به انجام قوانین درتمام امورات خود نبودم، شاید من قوانین را خوب فهمیده باشم و یا زودتر فهمیده باشم، مهم عمل به قوانین است، نه شناخت قوانین،اگر من خودرا متعهد کنم به عمل قوانین و نه اینکه همانند دیواری باشم که روی آن جملات خوبی نوشته شده باشد، آنوقت نتایج پایدار هم از راه خواهند رسید، همانند همان مثالیکه استاد در قدم دوم زدن، ما یک بیل می زنیم، دوست داریم که نتیجه یک بیل زدن ما همانند یک لودر عمل کند، درحالیکه درواقع جا می زنیم،

    – تفاوت دیگری که من داشته ام به گفته استاد بازم مثال همان بیل است که ما بیشتر افراد دوست دارند که با یک بیل زدن یک ساحتمان برای شان درست شود، درحالیکه این اشتباه محض است، قانون تکامل یکی از قوانین ثابت و اصلی است، البته قانون تکامل نه به معنی تکمیلی یک تاریخ معین، بلکه به معنی ماندن در روند تغییر و تکمیل یک روند و یا تکمیل نمودن یک پروسه، حال برای بعضی از دوستان در سایت که تازه هم به قوانین آشنا شده اند، این قانون تکمال می تواند یک ماه باشد یا یک سال، مهم ماند و قرار دادن شخصیت خود در سیکل احساس خوب است، هرچه قدر که احساس مان خوب باشد و قوانین را همه با هم مرعات کرده باشیم، این قانون تکامل برای مان تایم و وقت اش کم شده می رود.

    – نکته اصلی که استاد درین فایل به آن اشاره کرده اند نتیجه گرفتن از چیزهای ابتدائی شروع شده آهسته آهسته با در نظر داشت روغن کاری چرخ، نتایج هم کلان شده رفته، مهم ای بوده که استاد ادامه دادن، جمله طائی که استاد در قدم هفتم جلسه سوم بیان داشتن، این را باید به طلا نوشت، رسیدن به خواسته ها احساس مان را خوب نمی کند، بلکه احساس خوب داشتن است که مارا به خواسته های کلان می رساند، یعنی اگر هرقدریکه ما بتوانیم احساس خوب خویش را از بُعد زمان طولانیتر کنیم، آن وقت است که در فرکانس دریافت قرار می گیریم.

    – اگر صادقانه بگویم، من تا فعلا شجاعت انجام خیلی از کارهای ابتدائی را هم نداشته که جزء قوانین اصلی است، مثلا همیکه من 50% کوشش کرده باشم که ورودی هایم را کنترول کنم، منیکه قوانین را می فهمم اگر عمل نکنم آخر خوب نتیجه نمیده، همانند همان فردیکه رفته نزد داکتر نسخه گرفته اما دارو را خریداری نکرده است، بناءاگر من می خواهم که به آرزو و خواسته هایم برسم باید عمل کنم، فقط عمل کنم،

    – استاد در قدم سوم جلسه هفتم هم تاکید داشته اند، بعد ازینکه من قوانین را خیلی خوب شناختم، و ایشون متوجه میشن که بعضی از کتابها حتی دارند توجه شان را از اصل قوانین برمیداره، تصمیم می گیرند ابتدا کتاب ها را فیلتر کنند، و بعد اش با هدایت پروردگار دیگر فقط می خواهند که روی عملی کردن قوانین و تکرار تمارین تمرکز کنند، و شکی درین نیست که من هم اگر همانند استاد و سایر دوستان دیگریکه نتایج بزرگی گرفته اند من هم می توانم به آرزوها و خواسته هایم از طریق همین قانون در زندگی فعلی خود آنها را تجربه کنم، یعنی اینکه مشکل در مسیر نیست مشکل در من است که آیا من قوانین را عملی می کنم یا خیر؟!!!

    – اگر در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکلی داریم، باید روی دوره عزت نفس کار کنیم، یا هم روی دوره عشق و مودت.

    – استاد خودرا همانند افراد جهان یک فرد عادی می داند با تمام خصوصیات همانند ترس، ناامیدی، شجاعت، شکر، بعضی وقتا شرک و… ولی اذها می دارند که از یه مدتی تصمیم گرفتند که زندگی خودرا تغییر بدهند، البته با یک تعهد خیلی بالا، سپس خداوند هم ایشان را پله به پله هدایت کرده است و این هدایت همچنان ادامه دارد، البته که آن تعهد هم همانند روز اول در شخصیت استاد است. و بخاطر همان تعهد و عمل است که استاد داره قدم به قدم هدایت خداوند را دریافت می کند. من یک چیزی را باید همین جا بیان کنم، بگفته خوداستاد ما درجهان شخص کامل نداریم، ولی من مطمئنم هستم که استاد همواره درحال بهتر شدن هستند، البته که این مسیر تا زمانی ادامه دارد که استاد ادامه بدن، و بگفته خودشان این مسیر هم پایانی نداره، چیزیکه من فهمیدم این جزء شخصیت ایشان شده است که همواره می خواهند که بهتر شوند، و همواره می خواهند که ورژن جدیدی را از خود بسازند، و خداوند که عاشق چنین افرادی است که ای ازش درخواست داشته باشند.

    – برای کسیکه در مسیر بهود قرار دارد و همواره کوشش می کند که ارزش خلق کند هیچگاه قاونون وارونه عمل نمی کند که این فرد یک شبه تمام امکانات و اندوخته های خودرا از دست بدهد، یعنی قوانین الهی اشتباه و خطا نمی کنند، به این دلیل که شخصی همانند استاد، که تا اینجای کار رسیده است، شخصیت ایشان نظر به روز اول نه تنها که تغییر کرده است، بل ایشان یک شخص دیگری شده اند از هر بُعدیکه خواسته باشند ایشون خودرا با آن عباسمنش روز اول که وارد این مسیر شده اند مقایسه کنند، و چون این تغییرات این قدر اساسی است به همین خاطر دست آورد ها نمی شود که یک شبه ازبین برود.

    – هیچی فردی با یک جمله و یا نصیحت فرد مشخصی دیگرگون نمی شود، بهتر مثالیکه استاد می زنند همان میخ کوبیدن است که معمولا افراد ندیده اند که شخص میخ کوب چیقدر تلاش کرده است که میخ را به دیوار و یا یک جای مشخصی بکوبد، یا مثال انتقال گاو بزرگ توسط یک پیرزال که این پیرزال قانون تکامل را یک سال قبل شروع کرده و همه روزه داشته سمت خویش را بدرستی انجام می داده، درآخر من بعنوان مشاهد که می بینم، یک پیرزال؛ گاو به او بزرگی را بلند کرده است میروم که همانند او عمل کنم؛ این کار باعث می شود که کمرم بشکنه و درآخرش هم نقص در قوانین ببینم نه در فهم خود و عمل خود نسبت به قوانین.

    – شما به قوانین آشنا می شوید، نباید در همان ابتدائی کار خود تان تصمیم بگیرید که شغل تان را عوش کنید، بلکه درجریان مسیر تغییرات برای شما گفته می شود، این به این معنی است طبق فرموده استاد در قدم اول جلسه سوم تمام شغل های جهان به یک اندازه فرصت ساختن ثروت را دارند این باور افراد است که باعث آفزایش و یا کاهش درآمد در فلان شغل مشخص می شود، وگرنه ما در شهر خود داکتر فقیر داریم، داکتر ثروتمند هم داریم، معلم ثروتمند داریم و معلم فقیر هم داریم، خیاط ثروتمند داریم و خیاط فقیر هم داریم، این شغل نبوده که باعث افزایش آن ثروت و یا کمی پولی شده باشد، بلکه نوع باور و نوع نگاه فرد به کسب وکار و پول بوده که باعت و بانی اصل آن شده است.

    – اگر به 14 سال قبلم برگردم فقط روی احساس خوبم بیشتر کارمیکردم، روی لذت بردن از زندگی در همان لحظه را بیشتر مرعات می کردم، و اطمینان بیشتری را می داشتم که قانون و این مسیر جواب می دهد.

    با تشکر از خانم شایسته عزیز که این فرصت و این وقت را برای همگی مان در آغاز سال جدید آماده کرده اند، خدا می داند که چی نتایجی شگفت انگیزی در انتظار این خانم مهربان قرار دارد و هم چنین این سایت الهی، در خدای مهربان شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3835 روز

    به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن بر زبان افرین

    سلام خانواده عزیزم

    نشانه ی امروز من همین فایله ” پیغام نشانه ها”

    امروز که دارم مینویسم به 5-6 تا از هدف های امسالم رسیدم.

    یه آرزوی بزرگ – شاید بزرگترین آرزوم بود اون موقع – دو ساله داشتم خرید گوشی برای همسر عزیزم بود که واقعا به شکل یه معجزه به دستش آوردم می خواستم یه گوشی قسطی براش بخرم ولی خداوند همیشه برنامه های بهتری برای ما داره و صد البته همین طوره

    القصه گوشی ای که قیمتش 2700 هست رو من 1200 خریدم نو نو.

    این یه معجزه ی بزرگ و یه خواسته ی بزرگه از نظر منه نه از نظر خدای من چون جهان هیچی براش بزرگ یا کوچک نیست بقول خداوند ” و اذا اراد شیئا ان یقول له کن؛ فیکون” من الله وقتی اراده کنم میگم باش در لحظه میشه کوچیک و بزرگ و سخت و آسون نداریم من بگم باش میشه و خلاص.

    معجزه ی بعدی هدایته

    واقععا نوشتن هدف ها و یادداشت کردنشون به عنوان رفتن نیمی از راهه شایدم بیشتر نمی دونم

    من یه خواسته ای دارم که کسب و کاری راه بندازم و از اون موقع تا الان که سه سال ازش گذشته همش تو فکرش بودم ولی شاید درست ننوشتمشو درست درخواست نکرده بودم.

    امسال نوشتمش در کمال ناباوری بدون این که از سمت من تلاشی بشه خود بخود بگم چقد خوبه؟ 50-60 درصد کار خود بخود انجام شد کاری که من سه سال دنبالش بودم رو خداوند خودش بدون هیچ زحمتی از جانب من حل کرد من فقط یه بله گفتم و تمام حتی خودمم اون موقع که گفتم بله یادم نبود عزیزان فقط بنویسید و تمام هدایت میشید و معجزه ها اتفاق میفته.

    القصه بریم سر پیغام نشانه ها؛ چند وقت پیش به این نتیجه رسیدم که یه گوشی نوت سامسونگ نیاز دارم خلاصه نوشتم یک گوشی از سری نوت سامسونگ می خوام. تا این که چند روز پیش دوباره هدایت شدم و خداوند بهم فهموند که عزیز من خب خواسته تو بذار سامسونگ گالاکسی نوت ده من بهت میدم و بقیه ش رو انجام میدم تو خیالیت نباشه.

    و بعد از اون اومدم تو سایت و زدم نشانه ی امروز من که خداوند هیمن فایل رو که تایید نشانه ها هستش رو برام فرستاد. و گفت نشانه هارو تایید کن این ه که اودم براتون تعریف کنم و از نشانه ها بگم.

    چقدر زیباست تایید نشانه ها و سپاسگزاری ازشون سپاسگزاری از خداوندی که اینقدر سریع جواب میده و انقد دراحت جواب میده . و راه ها رو انقد صریح و روشن برامون تبیین کرده.

    موفق و موید باشید خانواده ی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عباس منش عزیز و مریم دوست داشتنی

    و سلام بر دوستان هم خانواده

    فایل دوم :قانون پایدار نتایج

    چه احساس خوبی که انسان مداوم از قانون استفاده کنه و نتیجه هم بگیره

    زماناهایی میشه که این ذهنم طوری به من غلبه می‌کنه که نه برو دنبال یه کاری نشستن و به فایل گوش کردن و وقت گذرانی در اینجا تو رو به هیجا نمی رسونه

    خیلی هم تلاش می‌کنه اما امسال یه کاری که من میکنم و نسبت به سالهای قبل بیشتر ذهنم را کنترل کردم و همین فک کنم به پایداری در این راه بهم کمک کرده

    این بوده که شکر گزاری و توجه به ثروتها و زیبایی ها را از نون شب به خودم واجب‌تر دونستم

    و آدمهای سمی زیادی از دور و برم کنده شدن

    ولی امان از روزی که سرو کله ی بعضیهاشون پیدا بشه سریع تمرکز من به هم می‌ریزه

    نتایجم منفی میشه و به خودم یاد آور میشم

    عزیز دلم قانون را فراموش نکن که دوباره راه را اشتباهی میری

    چقدر مهم هست تمرکز کردن بر خوبی ها و زیبایی ها

    واقعا مهمترین اصل همینه

    قبلا میگفتم مگه میشه بشینی فقط بر زیبایی ها توجه کنی و همه چی اکی بشه اگه اینجوری بود مردم دیگه کاری انجام نمی‌دادن و فقط همین کار را میکردن

    اما از یه جایی به بعد متوجه شدم اکثر مردم جز بدی چیزی دیگه نمی‌بینند

    پس تصمیم گرفتم من برعکس عمل کنم

    خیلی خوبه استاد قانون را با شما پیش بری

    خیلی حال خوب و احساس خوب پایدار به دنبال داره

    امیدوارم همیشه بتونم به همین منوال پیش برم

    امیدوارم همیشه به زیبایی ها که تمومی نداره دقت کنم

    امیدوارم انقدر قوی باشم تو این مسیر که زیبایی های تمام انسانهای اطرافم را هم بتونم ببینم

    (هنوز اینجا خیلی کار دارم)

    جهان را خدا برای منو و تو زیبا خلق کرده اگه زشتی وجود داره از ذهن ماست

    الهی همیشه قانون پایدار را در زندگیمون اجرا کنیم تا نتایج پایدار هم به دنبال داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 855 روز

    سلاااااااااااممممممممم

    دلم براتون تنگگگگ شده بوددددددد

    عزیز دلممممم استاد عزیزممممم من عاشقتونممممم استاااااد

    خیلی ذوق دارم براتون تعریف کنم چی شده این یکی دو هفته ک کامنت نذاشتم

    استااااااد این حرفتون ک گفتید از وقتی ک رها کردم و تمرکزم رو برداشتم و ب همسرم گفتم هرجور میخوایی اوکی،من دیگه رفتم ،استاااااد من اینو با کل وجودم درک میکنم

    قدرت رهایی

    استاد من هفته اول دی ماه ،دقیقا همین کارو کردم ،و یه رابطه ای ک دلخواهم نبود و فقط انرژیمو گرفته بود رو رها کردم ،البته یه رابطه دوستی ساده بود ولی استاد وقتی رها کردم متوجه شدم چقدر انرژیمو اونجا هدر میدادم ،

    دقیقا شب بود با خدا کلی حرف زدم و دیگه تمااااااام

    فرداش یه اقایی ک از هرجهت شبیه به دلخواه منه ،بهم تکست داد ،

    الان خیلی بزرگ شدم استاد،من شما رو عین پدر خودم دوست دارم،عاشقانه دوستون دارم چون حرفای شما زندگی منو تغییر داد،چون عمل به حرفای شما معجزه کرد ،چون این مدت من حتی اگه تو سایت نمیومدم ،ذهنم و افکارم رو کنترل میکردم،

    نمیگم هنوز اونقدر پرفکت و عالی،ولی به اندازه ای ک کار کردم نتایج اومدن

    استاد تو همین مدت من یه کارگاه فروش رفتم

    و هیچ ایده ای نداشتم ک اصلا چرا این کارگاهو شرکت کردم

    بعدش اون رابطه کاملا کاملااااا از ذهنم پاک شد و رها کردم

    بعدددد اون اقای بسیار مهربون و متشخص بهم تکست داد

    من قبلا بهتون گفته بودم یه پیج انگیزشی داشتم ک خیلی ادیتای قشنگی زده بودم و ویو پیج بالا بود

    همینطوری با این اقا صحبت کردم و راهنماییم میکردن برا پیج ک بره بالا، بعد فکر میکنم 12 دی بود یا 11 دی ،یهو رفتم بهش پیام دادم ک برا پیجتون اگه ادمین میخوایید من هستم،خودشون 30 سالشون هس و حدود 12 نفر براش کار میکنن،یه شرکت بین المللی داره و چندتا شعبه تو کشورای مختلف

    خلاصهههههه ،ایشونم چون کارامو دیده بودن گفتن تلفنی صحبت کنیم جزئیاتو بگیم ،چرا که نه،خوشحال هم میشیم

    و الان همکار شدیم :)

    انقدرررر پسر خوبیه استااااد ،خیلی با اخلاق و با معرفت و ….. خیلی از همه نظر تحسینش میکنم ،خیلیییییی ،خودشون هم تو بحث فرکانس و …. هستن،دیگه از نتایجشون مشخصه

    استاد من الان یه کار دارم ،ک کارفرمام یه ادم فوق العااده است،علاوه بر اینکه بیزنس رو ازشون یاد میگیرم، حتی باورهای یه ادم ثروتمند رو هم دارم از نزدیک لمس میکنم و میبینم ،باورهایی مثل اینکه چقدر اینجا پتانسیل وجود داره

    عمل کن

    اقدام،بازخورد،اصلاح

    خودت باید خودتو فالو کنی

    ادامه بده،خسته شدی استراحت کن،ولی پاشو،وقتی برای ناراحتی و دپرس بودن وجود نداره

    استاد جونم بگه براتون …

    میدونی بهم چی گفتن ؟

    خب من این کارو در عرض دو سه روز گرفتم ،اولش ک کار نکردم براشون،اولین توافقمون رو 5 درصد بود،بعد تو دو سه روز نظرشون عوض شد و گفتن 10 الی 15 درصد ،بهم میگن تو کل عمرم شبیهت ندیدم،تو خیلی بهتر از اونایی از هرلحاظ،تو کار،تلاشت فوق العاده است،تشنه یاد گرفتنی و ….

    هفته اول پول ب حسابم واریز کردن ،به عنوان پاداش :)

    انقدر ایشون خوش اخلاق و مهربونه،مثلا برا کارا ،یجا نظرشون بود رنگ کار تغییر کنه،من گفتم شلوغ میشه ،ولی انجام دادم ک ببینیم چطور میشه،و وقتی براشون فرستادم گفتن بازم هرکدوم ک شما بگین ،نظر شما مهمه

    میخوام بگم انقدرررر تو کارم استقلال هس،کاملا ایده هامو پیاده میکنن،حتی تو مسائل دیگه

    و کار فروش رو عملا دارم از خودشون یاد میگیرم،و انشاالله کم کم میرم سمت اینکه بیزنس خودمو داشته باشم

    چقدر تحسین میشم استاد

    چقدر عشق به سمتم جاریه

    چقدر نظر بقیه برام بی اهمیت هس

    چقدر حال خوب خودم مهمه

    چقدرررر عاشق خودم شدم با همینی ک هستم

    چقدر دارم میبینم ک حرفاتون درسته

    تو رو خودت کار کن،ایده ها خودشون میاد

    من مدارم الان عوض شده ک کار خوب با ادمای خوب و درامد خوب دارم ،وگرنه دوسال پیش هم من ایشونو میشناختم و ادیت زدن هم بلد بودم

    همه چیز مدار هس،همه چیز

    چقدر لایقم استاد …

    برای بهترینها …

    برای بهترینها …

    استاد عزیزم ،

    سپاسگزارم برای وجودتون

    برای باورهایی ک زندگی ها نجات پیدا کرده از این باور ها

    برای دیدگاهتون

    برای سایت الهیمون

    برای همه چیییز

    پروردگارم … تو آگاهی به قلبم ک من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    لقمان گفته:
    مدت عضویت: 1364 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت دوستان و خانم شایسته عزیز

    این آگاهیها و قوانینی که استاد به ما یاد دادند بحدی

    منطقی و غیر قابل انکار هستند که میتونی فورا

    باهاشون ارتباط برقرار کنی و برای کسی که دنبال

    تغییره مثل یافتن گنجه .

    اگر بتونی این آگاهی ها رو باور کنی(…باور کنی…) و توی

    زندگیت بکار ببری محاله که فورا نتایج رو احساس

    نکنی .

    اگه گاهی اوقات نتایج کمه یا قابل احساس نیست

    باید ایمانت رو حفظ کنی و صبر کنی تا نتایج

    خودشون رو بهت نشون بدن .

    اصلا محاله که نتیجه نداشته باشه، محاله …

    در خلال توضیحات استاد فهمیدم که اگه کسی نتیجه

    فوری نمیگیرد بدین معنی است که مدارش دورتر از

    مدار خورشیده و نباید ناامید بشه و خودش رو به

    مدار بالاتر و بالاتر ببره تا نعمات و برکات الهی

    در زندگیش جاری شود .

    من خودم شاهدم و قصم میخورم که برکاتش رو دیدم و

    معجزاتش رو مشاهده گر بودم و هرگز شک و تردید رو به دلم

    راه نمیدم و امیدوارم که در آینده هم همینطور بمونم.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    سلام و درود به استاد و گروه عزیز

    من از انتهاى سال ٩6 بسیار جدى فایلهاى استاد رو پیگیرى میکردم

    ولى هنوز عضو سایت نشده بودم جالب توجه است که یکى از دوستانم استاد رو به من معرفى کرد و همیشه من رو تشویق میکرد که به فایلهاى توى تلگرام استاد گوش کنم همیشه که تو لحظاتى کم میاوردم مشوق من بود براى آشنایی با استاد

    و اینکه من نزدیک به ٣ماه است عضو سایتم و ٢ تا از محصول رو خرید کردم و عضو تلگرام أصل استاد هستم چون اونهایى که معرفى شده بود فییک بود

    و اینکه من به صورت قابل توجهى باورام داره تغییر میکنه و این دوست من خیلى جلوتر با استاد آشنا بود حتى دوره روانشناسى ثروت رو مطالعه کرده بود ولى در من تغییرات فوق العاده اى دیده بود و شروع کرد با من به بحث در مورد استاد و صحبتهاش خیلى ضد و نقیض بود و من اصلا سعى ندارم که متقاعدش کنم.چون بى فایدس.منظورم اینه که دقیقا طرز باورهاى استاد در من وجود داشت و خیلى از سؤالها در ذهنم پاسخ داده شد و آشنایی با استاد مُهر تأیید بر طرز فکر و باورهام داشت و الان خوشحالم از اینکه طرز فکرم و باورهام داره درست میشه

    و برام جالبه چون این معرف من که استاد رو معرفى کرد اون نتایجى که من گرفتم تو مدت کم اون نگرفته و حتى یه جاهایى باورم نمیشه چون رفتارش یه چیز دیگه رو میگه

    و اون رسالتش این بوده استاد رو به من معرفى کنه این دیدگاه منه به این آشناییت با گره و استاد با اینکه در حال حاضر من مشکلاتى دارم که حداقل نه دوستانم نه اشنایان نه اقوام این مشکل من رو دارم و جزو استثنا است مشکل من

    ولى من خیلى خیلى آرامش دارم و خوشحالم

    و کاملا به این نتیجه حرف استاد رسیدم که تلاش هر انسانى رو ظاهر امر رو میبینن مت خودم سالهاست دنبال خیلى از حقایق زندگیم وبه قوانین کیهانى بودم

    متشکرم ممنون و سپاسگزارم از خداوند ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه رضایی گفته:
      مدت عضویت: 4006 روز

      مریم جان خوشحالم که حالت خوبه و برای این که حال خوبت رو حفظ کنی و خوبترش کنی از بحث کردن و حتی تعریف کردن برای دیگران خود داری کن. ما هنوز اول راه هستیم و این قدر توان استقامت نداریم که با دیگران جدال کنیم یا بخواهیم دیگران رو هم به بهشت حال مون دعوت کنیم. دست هیچ کس رو نمیشه به زود کشید و به بهشت برد حتی نزدیکترین فرد زندگیت، مادرت یا فرزندت.

      نظر من اینه: باید بریم! تخت گز! بدون توجه به حضور و حرف دیگران، بدون اتلاف انرژی برای دیگران!

      وقتی قدم به قدم اوج گرفتیم، هر کس توی مدار باشه ما رو می بینه و خودش دنبال مون میاد!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        علیرضا میرزایی گفته:
        مدت عضویت: 3563 روز

        درود دوست گرامی

        میشه بمن بگید از تاریخ این کامنت تا الان ک حدود دوسال میگذره چه پیشرفت ملموس و محسوسی داشتید؟من از نظر مالی میپرسم،چون به قول خود استاد وقتی از نظر مالی پیشرفت نکنی نمیتونی کسی رو قانع کنی،،البته قصد جسارت ندارم،ذهن کنجکاوی دارم،ببینید من چن سال هس عضو این سایتم،اکثر محصولاتم دارم،ولی هیچکدوم رو کارنمیکنم،فعلا البته،چون میبینم همه همدیگه رو تشویق میکنن و از احساس خوب میگن و یا اینکه عدم پیشرفتشون رو توجیه میکنن ک مثلا تقصیر خودم بوده ک روی باورام خوب کار نکردم،یا کارکردم ولی ترمز ذهنمو برنداشتم!یا مثلا یه شرک پنهان داشتم ووووو…،همش بهانه،اگه یه چیزی قانون هس پس اما و اگر نداره و باید جواب بده دیگه،شما تو این کامنت گفتیدوقتی قدم به قدم اوج گرفتیم، هر کس توی مدار باشه ما رو می بینه و خودش دنبال مون میاد،الان 4صب هس،من صفحه هدایت سایت رو باز کردم و هدایت شدم به این فایل و این کامنت شما،میشه از پیشرفتهاتون کاملا صادقانه ب من بگید اگه از نظر رعایت حریم خصوصی شما ایراد نداره سپاسگزار میشم من هم اگر پیشرفتی داشتید ببینم و دنباله رو مسیر شما باشم

        سپاس دوست گرامی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مريم بیگی گفته:
        مدت عضویت: 2623 روز

        سلام فاطمه عزیز

        متشکرم

        وسپاسگزار خداوندم ممنونم از کامنت زیبا ت واقعا با شما موافقم هیچ کس رو نمیشه به زور دعوت کرد و براشون آرزوى هدایت الهى دارم متشکرم دوست عزیز????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مصطفی سیار گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است

    درود بر استاد عزیز و خانوم شایسته بزرگوار و عزیز.

    درود بر همه دوستان در پروژه ی مهاجرت با مدار بالاتر .

    گام دوم .

    سوال اول .

    عمیق ترین درک شما از قانون که بیشترین تاثیر را بر ذهنیت قبلی شما گذاشت چه بود ؟

    عمیق ترین درک من این بود که به هر آنچه توجه میکنید از اصل و اساس همان موضوع در زندگی شما ایجاد می‌شود. من میدیدم بعد از این که این درک رو پیدا کردم و آگاه شدم چگونه بر هر آنچه توجه میکردم وارد زندگیم میشد و در آن زمان من توجهم کلا به مشکلات و مسائل دردناکی بود که هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد و زندگی من از یک زندگی آرام و بی حاشیه به یک زندگی پرتلاطم و نا آرام تبدیل شده بود.

    وقتی متوجه شدم که انسان به هر چیزی توجه می‌کند به همان سمت متمایل میشود کم کم شروع کردم به تغییر زاویه دیدم تا این که از همان ابتدا متوجه شدم که افکار و زاویه دید جدیدم در حال تغییر آرام آرام مسائل زندگیم شده است و هی به خودم میگفتن بیشتر توجهم رو از مسائلی که می‌خواهم تغییر دهم بردارم و به چیزی که حالم رو بهتر میکنه توجه کنم و با دیدم نتایج بسیار کوچک و آرام با خودم میگفتم که من که توی مشکلات غرق شدم توجه کردن بهش حالم رو بد میکنه حداقل بهش بی‌توجهی کنم و یه مدت بیخیال مشکلات و مسائل باشم شاید فرجی شد .

    سوال دوم

    اگر تمام ثروت و نتایج رو از دست بدهید با همین درک از قانون تبدیل به یک فرد عادی شوید چقدر طول می‌کشد که دوباره به همین جایگاه برگردی ؟

    با همین درک از قانون امکان ندارد حتی یک پله به عقب برگردم و با این درکی که از قانون دارم کاملا می‌دانم که چگونه روند تکاملم رو طی کرده ام و به این جایگاه رسیده ام و تمام نتایجم به خاطر درک قوانین بوده وقتی درکم از قوانین و آگاهی که دارم رو حفظ کنم من فقط میتوانم هر روز رشد کنم و رشد کنم و چون توجهم به سپاسگذاری و داشتن احساس خوب معطوف است فقط می‌تواند نتایج بهتر و بهتر پیش آید و هر گاه مسئله ای پیش آمد آگاهانه توجهم رو به سمت خواسته ام معطوف میکنم و در کمترین زمان توجهم رو از روی مسئله برمیدارم . تنها دلیلی که امکان دارد نتایج تغییر کند این است که تضادی برای پیشرفت بوجود بیاید و من به جای تمرکز روی حل مسئله تمرکزم بردی تضاد و مشکل باشد دراین صورت سقوط امکان دارد و هر موقع بتوانم تمرکزم رو از روی مشکل بردارم نتایج مناسب دوباره خلق می‌شود.

    سوال سوم

    بعد از آشنایی با قانون و در شروع مسیر چقدر قانون را باور کردید ؟ چطور شک و تردید های اولیه نسبت به قانون را برطرف کردید که موجب شد در مسیر عمل به قانون ثابت بمانید و استمرار داشته باشید ؟

    بنظرم تا حد خوبی باور کردم که وقتی متوجه قانون شدم سعی کردم طبق قانون عمل کنم اما هی از دستم در می‌رفت و زود منحرف میشدم اما اینقدر دوباره به مسیر برگشتم تا وقتی که درکم خیلی کامل تر شد و از قوانین دیگه هم مطلع شدم و همیشه توی سپاسگذاری هام این سپاسگذاری بود و همچنان پای ثابت نعمتهامه که خداوندا از تو سپاسگذارم بخاطر نعمت عقل و شعور و آگاهی که به من دادی و هر روز درکم از قوانین ثابت جهان رو بیشتر کردی .اما شک و تردید نداشتم ولی زود از مسیر خارج میشدم چون ایمانم قوی نبود و تبدیل به باور نشده بود .

    سوال چهارم .

    سیر تکاملی خود را درباره رسیدن به موفقیت مالی توضیح بدهید چقدر طول کشید تا از درگیری های مسائل مالی به آزادی و استقلال مالی برسید ؟

    بنظرم هر چه ایمانم قویتر شد و باورم نسبت به قوانین بیشتر شد توکلم به خداوند و این که قدرت رو به خداوند بزرگ بدهم بیشتر و بیشتر شد تا جایی که دیگه سراغ قرض کردن نرفتم سراغ وام و قسط نرفتم و از کشیدن چک خودداری کردم و گفتم هرچیزی که بخواهم باید پولش رو بسازم بعد بخرم ، هرچیزی هم که توان خریدش نداشتم گفتم اشکال نداره آرام آرام رشد میکنم و وقتی به اندازه کافی رشد کردم بدون عجله اونم میخرم و سعی کردم که آرام باشم و از زندگیم لذت ببرم و از اون چیزی که دارم سپاسگذار خداوند بزرگ باشم و همیشه میگم شکر نعمت نعمتت افزون کند و توجهم رو از کمبود به فراوانی معطوف کردم و در هر لحظه بخاطر هر چیزی از خداوند بزرگ سپاسگذاری میکنم و مدتهاست که همه زندگیم غرق در احساسات خوب است و توی حال بسیار خوبی بسر میبرم و توی اسکوپ که هستم کاملا راضی هستم و می‌دانم که من اگه تا اینجا رسیدم با عمل به قانون به هر خواسته ای که بخواهم بی شک و تردید با ماندن در مسیر یکتا پرستی خواهم رسید و نه حسادتی دارم نه حسرت چیزی رو میخورم و هر کسی هر نعمتی دارد اون رو تحسین میکنم و شکر خدا میگم .

    سوال پنجم

    . اگر با باورها و آگاهی های کنونی به 14 سال پیش که تازه این مسیر را شروع کرده بودید برگردید، چه باوری را بیشتر از همه جدی می گیرید و روی آن کار می کنید؟ چه مهارتی را بیشتر از بقیه بهبود می دهید؟ چه اصلی را از همه جدی تر می گیرید و به چه شکل عمل می کنید؟ یعنی در مسیری که تا کنون آماده اید، چه آیتمی را بیشتر از همه تغییر می دهید.

    من این مسیر رو سه سال پیش شروع کردم و همیشه بخودم میگم که استاد از سال 85 شروع کردن اما اون زمان نمیدونم من توی غار بودم کجا بودم و سال 1401 بود که با استاد و قوانین آشنا شدم اما اگه با همین باور ها و قوانین که آشنا شدم به چهارده سال پیش برگردم بی شک اولین کاری که میکنم میرم در رکاب استاد و سعی میکنم نزدیک با استاد باشم توی جلسات و سمینارها شرکت کنم و خود استاد رو از هر چیزی بیشتر جدی میگیرم و تلاش می‌کنم آنلاین و به روز باشم توی آگاهی ها و روی خودم کار میکنم و کاری به مسائل بیرونی ندارم و سعی میکنم تمام توجهم رو به خودم و باورهای بنیادین معطوف کنم و اینطوری مثل دوستانی که سالهاست توی سایت هستن و با استاد آشنا هستن و به نتایج خوب در تمام جنبه ها رسیده اند من هم توی تمام جنبه های زندگی به همین نتایج برسم ودر کل تغییر باورها که اصل مهمیست .

    سواد ششم

    پایه ای ترین باوری که موجب استمرار در مسیر درست می شود چیست؟ حتی با اینکه در شروع کار هنوز نتیجه ی مورد انتظارت را ندیده ای؟

    بنظرم پایه ای ترین باوری که منجر به ماندن در مسیر درست می‌شود

    احساس خوب =اتفاقات خوب

    این پایه ای ترین باور است و باعث می‌شود بیشتر و بیشتر با داشتن احساسات خوب روزهای بهتری رو پشت سر بزاریم و تجربه کنیم و فرکانس احساسات خوب رو ارسال کنیم و این قانون جهان هستی است که پاسخ می‌دهد به فرکانسهای ما و ارسال فرکانس خوب باعث آمدن اتفاقات و نتایج خوب در زندگی می‌شود .حتی زمانی که نتایج مورد نظر را ندیده بودم می‌دانستم که هر درکی نیاز به تکامل دارد و وقتی که من توی مسیر درست بمانم قانون تکامل باعث می‌شود رفته رفته احساسات خوبم احساسات خوب بیشتری رو بسمت هدایت کنه که منجر به سپاسگذاری بیشتر می‌شود و این چرخه هی به خودش کمک میکنه و نتایج کم کم بزرگ و بزرگتر میشه .

    سوال هفتم

    چرا بعضی ها خیلی راحت تغییر می کنند و بعضی ها برای اینکه تغییر کنند خیلی باید تلاش کنند و روی خودشان کار کنند؟

    بنظر من اون افرادی که زود و راحت تغییر می‌کنند این قوانین رو راحت تر قبول می‌کنند و وقتی شما چیزی رو قبول کنی احتمال بیشتری وجود دارد که به سمتش متمایل شوی و نتیجه مورد نظر رو بگیری.

    اما اون دسته از افرادی که تمرکز ذهن ندارند و یا باور ندارند که این خودشون هستند که تمام نتایج زندگیشون رو خودشون با توجهاتشون به محیط پیرامونشان خلق میکنند باید خیلی تلاش کنند چون درگیر مسائل و عوامل بیرون از خودشون هستند و قطعا نمی‌توانند خودشون رو از محیطی که مناسب نیست و افرادی که باورهای محدود کننده دارند جدا کنند و در واقع هی شل کن سفت کن دارند و فقط زمان رو از دست می‌دهند. چون با این روند نتایج پایدار ندارند پس قانون رو زیر سوال می‌برند و به سختی یک قدم در مسیر درست بر می‌دارند.

    سوال هشتم

    چرا بعضی ها آموزه های شما را خیلی راحت باور می کنند، اما بعضی ها برای باور کردن این قوانینی که بر خلاف شنیده های قبلی آنهاست، باید خیلی تلاش کنند؟

    بنظر من بستگی داره خود طرف چقد توی باورهای محدود کننده و نامناسب غرق شده یا به چه میزان از قوانین بدوره هر چقد که ندانسته طبق یه سری قوانین عمل کرده باشی و نتیجه گرفته باشی به همون نسبت وقتی از قوانین مطلع میشوی راحت تر قبول میکنی و ذهن ، مقاومت کمتری میکنه پس راحت قوانین و باورهای فراوانی و تفاوت بین ذهنیت ثروتمند و فقیر رو درک میکنی و اون افرادی که خیلی تلاش میکنند و به زور قوانین رو درک می‌کنند اونها به طور پیش فرض باورهای مخرب و محدود بیشتری دارند و بیشتر از مسیر دورافتاده اند پس نیاز داره که بیشتر روی خودشون کار کنند و بقول استاد نیاز به جهاد اکبر بزرگتری دارند .

    سوال نهم

    چرا بعضی ها به راحتی توکل می کنند و تسلیم خدا می شوند و بعضی ها بسیار مردد هستند و به این راحتی به نقطه تسلیم شدن در برابر خداوند نمی رسند؟

    افرادی که خداوند رو به عنوان نیروی برتر و تنها قدرت حاکم بر جهان میدانند بیشتر به خدا توکل میکنند و به همان نسبت بیشتر تسلیم خداوند هستند و روی شانه های خداوند می‌نشینند و مطیع خداوند هستند و در جاده ای جنگلی سوت زنان راحت مسیر زیبای زندگی رو می‌روند و از زندگیشون لذت می‌برند.

    اما افرادی که خداوند رو به عنوان تنها قدرت حاکم بر جهان نپذیرفته اند و نسبت به این باور درست مقاومت زیادی دارند تسلیم خداوند نیستند و به الهامات و هدایتها هم گوش نمی‌دهند و انگار روی دلهاشون مهر خورده که نشنوند . پس بسیار مردد هستند و به اصطلاح استاد روی شانه های خداوند نمی‌نشیند و در جاده ای سربالایی که پر از سنگلاخه با یک گاری زهوار در رفته کلی زور می‌زنند تا یک قدم پیش بروند .

    در پناه خداوند بزرگ شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    با تشکر از خانوم شایسته عزیز و همه دوستان و اعضای خانواده.

    و با کمال تشکر از استاد عزیز .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2506 روز

      به نام خداوند جان و خرد

      سلام آقا مصطفی

      روزتون بخیر

      خیلی عالی درک کردید و جواب دادید ازتون سپاسگزارم

      اینکه سوال ها رو تک تک جواب دادید با درک عالی ازتون سپاسگزارم

      باعث درک بهتر شدی

      سوال ها را خواستم جدا کنم که بگم کدوم بهتر بود دیدم همگی برایم عالی بود

      باید توکل کرد

      باید احساس خوب داشت و باید قانون تکامل را رعایت کنیم

      همه‌چیز اتفاق می افتد

      شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مصطفی سیار گفته:
        مدت عضویت: 753 روز

        به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.

        درود بر شما دوست بسیار عزیز زیبا خانوم محترم .

        با کمال تشکر از شما که وقت گذاشتید و کامنتی که من نوشتم رو مطالعه کردید و نظر بسیار خوبتون رو برام نوشتید کلی به من انرژی دادید و لذت بردم و الان خودم دوباره کامنتم رو خوندم و به خودم گفتم من اول توضیحاتی که خانوم شایسته عزیز داده بودند رو خوندم و بعد کامنتها رو خوندم و نظرات دوستان رو با دقت دیدم بعد کامنتم رو نوشتم و سوالات رو با دقت و برگرفته از باورهایی که تبدیل به عمل در زندگی من شده بود رو جواب دادم بعد رفتم فایل تصویری بسیار ارزشمند استاد رو دیدم و دیدم جوابهایی که دادم چقدر نزدیکه به جوابهای استاده و چقد احساس لیاقت بهم دست داد چقد احساس ارزشمندی در من رشد کرد و پاسخ شما رو که دیدم اعتماد بنفسم رو بازم بیشتر کرد واقعا سپاسگذار شما هستم و ممنونم از کامنت زیبایی که نوشتید .

        امیدوارم ثروت ، نعمت ، فراوانی و برکت خداوند در تمام جنبه ها توی زندگیتون جاری باشه و دوام همیشگی داشته باشه و خوشبختی پایدار رو به زندگیتون دعوت کنید .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ

    مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد، [و] پیوسته از روزی که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو می شود، می ترسند

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان توحیدی ام

    استاد در تصدیق صحبتهای گوهر بارتون چند تا نکته بگم…

    این که مثال زدید در مورد این که مقاومت داشتین در مورد همسر سابقتون و وقتی رها کردید در امور مالی تون گشایش شد

    و این که از هر جایی که هستیم شروع کنیم و فکر نکنیم موفقیت در جای خاصی یا شرایط خاصی هست…

    اینو با گوشت و پوستم درک کردم. خواستم به دوستان عزیز و به خودم این نکته رو بگم. هدایت هیچوقت این مدلی نیست که ما بگیم به قلبمون الهام شده که مثلا فلان کار رو برو یکسال یاد بگیر و بعد برو فلان جا مشغول شو و از این صحبتها، یا این که بریم وام و قرض بگیریم که بیزینسمون رو ران کنیم. بلکه هدایت در حد همون ضربه آخر به میخه.. و البته که آموزش دیدن خیلی هم خوبه و باید اتفاق بیفته. اما هدایت همیشه همون قدم فعلی ما رو به ما میگه نه برای یکسال دیگه رو.

    این موضوع منو هفته ها گرفتار کرده بود. و داشتم تلاش و تقلا میکردم که یکسری نرم افزار یاد بگیرم و یواش یواش در بحث تحصیلی هم ورود کنم و با وجود مدرک کارشناسی کامپیوتر برم دنبال کارشناسی طراحی صنعتی و فکر میکردم اینا الهامات هستن.. و از اون جایی که این درگیری ها منو از اصل یعنی کار کردن روی خودم محروم کرد و همش داشتم مقاومت میکردم با یه خواب خدا منو نجات داد که داستانش رو در فایل قبلی نوشتم.

    میخوام بگم خیلی مهمه که ببینیم کاری که داریم انجام میدیدم و امورات جاری زندگی مون ما رو از ذکر خداوند و ارتباط با او محروم میکنه یا نه.. اگر اشتغالات مادی ما رو از ارتباط با خداوند محروم کنه میشه همین داستان که خداوند فرمود:

    وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَىٰ

    و هر کس از یاد من روی بگرداند، برای معیشت سختی خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم.

    منظور از معیشت سخت فقر نیست.. نگفته رزقش تنگ میشه گفته معیشتش سخت میشه و معیشت برمیگرده به عیش و حال خوب منظوره.. یعنی وقتی ما در مسیری میریم که از یاد خدا غافل میشیم مدام مقاومتمون زیاد میشه حالمون بد میشه به در و دیوار میخوریم..

    یادمون باشه الهامات فقط قدم فعلی و نقد ما رو به ما نشون میدن.. با شرایط فعلی..

    هدایت یه پکیجه!! یعنی یه قدمه به همراه شرایط پیاده شدن اون قدم. و تا اقتضای اون قدم فراهم نشه هدایتی نمیاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    حسن گلی گفته:
    مدت عضویت: 3129 روز

    سلام استاد عزیز با اجازتون من هم نتایج خودم رو مینویسم که باور های دوستان تقویت بشه

    من تقریبا 2 سال بود که دنبال راهی بودم که بدون این که کار بکنم پول در بیارم،خدارو شکر در آمد مناسبی داشتم ولی واقعا از صمیم قلبم دوست داشتم بدون انجام هیچگونه کار فیزیکی پول در بیارم

    اوایل که از سود بانکی استفاده میکردم که بعدا فهمیدم کلا کار غلطیه و افرادی با ذهنیت فقیر این کارو میکنن و رفتم دنبال راه های سرمایه گذاری در جاهای مختلف،فروردین امسال خدا من رو هدایت کرد به سمت طلا

    در طرح پیش فروش سکه بانک مرکزی 36 عدد سکه طلا به قیمت 1475000 تومان قطعی رو خریداری کردم،الان که این کامنت رو میزارم سکه قیمتی حدود 1600000 تومن داره و من در هر سکه بیش از 1 میلیون تومان سود کردم

    در چند ماه 36 میلیون تومان در آمد بدون هیچگونه کار فیزیکی موفقیتی بود که بعد از تقریبا 2 سال تلاش و کار روی باور ها به دست آمد و بعد از آن خدارو شکر دست به هر خریدی زدم واقعا برام سود های خوبی داشت

    میتونم بگم در کف خریدم و در سقف فروختم، اصلا اسفند همین امسال یه حسی به من میگفت برو دلار بخر،دلار اونموقع خیلی ارزون تر بود،و الان بالاتر رفته،البته کار من یا شغل من خرید و فروش نیست بلکه به عنوان سرمایه گذاری خدا من رو به سمت طلا هدایت کرد و سود خوبی رو به من داد

    نا امید نشید دوستان،ادامه بدید روی باور هاتون کار بکنید،یادتون نره مهم ترین قضیه اینه که احساستون خوب باشه وقتی احساس خوب دارید موقعیت هارو میبینید،یک آدم عصبانی با احساس بد اصلا موقعیت هارو نمیبینه،فراموش نکنید هر اتفاقی برای شما پیش بیاد باید حالتون رو خوب نگهدارید،هر اتفاقی به نفع شماست

    حالتون خوب باشه،رو پول تمرکز کنید مطمئن باشید به مسیر هایی هدایت میشوید که باورتون نمیشه

    قانون جهان هستی: احساس خوب=اتفاقات خوب

    باور های مناسب=اتفاقات مناسب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: