اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد نازنینم ، بیش از ده سال با کتابهای راز و موفقیت اشنایی دارم ، دستاوردهای خوبی هم تقریبا داشته ام اما فایل های شما مثل اون ضربه اخریه است ….از فایل های استاد ازمندیان و حلت و کتابهای اشو و ین دایر و فلوارنس اسکاول شین ، کاترین پاندر و …….استادید زیادی استفاده کرده ام اما شما بی نظیری ، شما من و با دنیای جدیدی اشنا کردید ، ممنونم ازتون .روح تشنه من هر روز با شیدن فایلهای شما سیراب تر میشود ،
خدایا شکرت وقتی فایل مصاحبه با استاد قسمت 3 رو دیدم فهمیدم که همین دستاوردهای کوچک زندگیم همین روان شدن ها و همزمانی ها و روغنکاری شدن چرخ زندگیم حاصل تغییر فرکانس و مدارمه و جدیدا بیشتر سعی میکنم اینارو عادی ندونم
مثلا اینکه دوروزه پشت سر هم از ذهنم میگذره که کاش سر کار رفتنی وقتی پسرم رو میبرم بزارم پیش خانواده همسرم بین راه یکی از اعضای خانواده همسرمرو ببینم و پسرم رو بهشون تحویل بدم و بعد برم سرکار تا دیر نرسم و همین هم دوروزه داره اتفاق میفته و مادر همسرم رو وسط راه میبینم، یا اینکه یه معجزه بزرگ تو سرکارم اتفاق افتاد و اون محصول با قیمت کمتر برای فروش غیر فعال شده بود تا دوباره اشتباهم تکرار نشه و نمیدونم چطوری و به چه طریقی غیر فعال شده بود اما مطمئنم که من انجام ندادم و این هدایت الله بود
همین که هدایت شدم به کار کردن تو دفتر پیشخوان همونی که وقتی دنبال کار میگشتم از ذهنم این خواسته گذشته بود که داستان هدایت به این شغل رو تو یه کامنت دیگه نوشتم
هدایتم به آدمهایی کار درست و مهربون…
همین که هرروز پسرم رو میبرم پیش خانواده همسرم و اونا گله و شکایتی ندارن و با مهربونی میپذیرنش
اینکه رابطم با خواهرهمسرم بهتر شده، همین که رابطم با همسرم صمیمی تر و بهتر شده و اصلا خیلی وقته که رابطه بینمون آرام و در صلحه به لطف خدا
اینکه با پسرم خیلی آرام تر و مهربان تر برخورد میکنم و چند وقته که آرامم و عصبانی نمیشم خداروشکر
اینکه آزادی عملم بیشتر شده و خودم کارهای خودم رو انجام میدم و به استقلال رسیدم و دیگه خبری از اجازه گرفتن از همسر و گیر دادناش نیست…
اینکه از صبح ساعت چهار و نیم پنج بیدار میشم کار میکنم روی خودم روی خونه روی کار در منزلی که جدیدا انجام میدم (که حتی همین هم هدایت خدا بود)، سه ساعت ثبت محصول تو دفتر پیشخوان، پیاده روی و ورزش تا ساعت ده یازده شب اینقدددر انرژیم بالاتر رفته و پر انرژی، با انگیزه و امیدوار دارم ادامه میدم کلی دستاورد بزرگیه
اینکه خوابم کم و با کیفیت شده و دیگه تمایلی به خواب ندارم و تایم سحر خیلی راحت بیدار میشم اینا همه دستاورده
اینکه برای داشته ها و خرید های بقیه خوشحال میشم، اینکه دیروز اگاهانه و راحت به خوردن کمپوت و خوراکی نه گفتم و نخوردم نشانه قوی شدن ارادمه نشانه بهبود پاشنه آشیلم در مورد ترس از قضاوت آدماس حتی اگر این ترس هم وجود داشته باشه رفتم تو دلش…
و بزرگترین دستاورد و هدایت خدا که منو به این همه دستاورد رسونده اینه که من الان متعهد ترم و اخرین تعهدم در مسیر درست همین از شروع پاییز بود که الان 45 روزه که دارم متعهدانه عمل میکنم ایده هارو اجرا میکنم فایل گوش میدم و تشنه دریافت اگاهی ها و الهامات و هدایت ها هستم در صورتی که قبلا نهایت نهایتش یک هفته میتونستم مسیر تغییر رو ادامه بدم و این تکامل طی شد تا به این مرحله رسیدم و خدا میدونه که چه نتایج فوق العاده ای با طی شدن تکاملم در انتظارمه…
اصلا همین شغل یکی از بزرگترین خلق و دستاورد حال حاضرمه که من سه ساعت در روز در محیط دفتری و اداری طور کار میکنم با سیستم و اینترنت همونطور که میخواستم کار میکنم و عملا دارم کارآموزی میکنم و کلی چیز یاد میگیرم و چقدر کارای جدید انجام دادم چقدر تجربه کسب کردم و حتی پول هم میگیرم و با زمان کم کلی مهارت های جدید، درآمد داشتن و حس شاغل بودن رو تجربه میکنم و همه اینها نتایج تغییر فرکانس و مدارمه و همه لطف و عنایت خداست و این یعنی قانون داره جواب میده چون قبل از آشنایی با قوانین جهان از این دست اتفاقا برام رخ نمیداد…
اینکه قبلا من غرق بودم تو افکار منفی و تو فرکانس منفی مثل اکثریت اطرافیانم بودم اما الان اطرافیان همون آدما با همون طرز فکر هستند ولی من وقتی حرفاشون رو طرز فکرشون رو میبینم و می شنوم سریع باورهای محدود کنندشون تو گوشم زنگ میزنه و بعضی اوقات تعجب میکنم از طرز فکرشون و از حرفای منفیشون
و از قضاوت ها و غیبت هاشون فراریم
وقتی بیشتر به این نکات فکر میکنم میبینم که اونا همون آدما هستن با همون فکرای همیشگی
اونا تغییری نکردن این من هستم که افکار و رفتارم بهتر شده این منم که به لطف خدا و هدایتش، تو این سایت کل شخصیتم تغییر کرده این منم که توحیدی تر شدم، با ایمان تر شدم، دیدگاهم مثبت تر شده، افکارم خدایی تر شده
این منم که جسم سالمم سالمتر شده به لطف خدا و الان مدت هاست حتی قبل از قانون سلامتی من حتی سرما هم نخوردم در حالی که با یکم خنک شدن هوا بیشتر اطرافیانم مریض شدن و یا دارن هر روز کلی قرص میخورن به دلایل مختلف…
آره این منم که تغییر کردم چون همون آدمای اطرافم هنوزم دارن با پشتکار اخبارها رو در ساعت ها و شبکه های مختلف دنبال میکنن اما الان من از اخبار فراری ام و جن و بسم الله شدیم در حالی که قبلا من بیشتر از اطرافیانم از دنبال کردن اخبار لذت میبردم…
خدای من زندگیم چقدر تغییر کرده و من دقت نکرده بودم و اونقدر نا محسوس و تکاملی تغییر کردم که الان که دارم کامنت می نویسم و اگاهی ها میاد و تغییرات و دستاوردهام رو دارم مرور میکنم برای خودم هم تازگی داره و خوشحالم از این همه رشد و تغییر…
اینها همه داره قوانین جهان رو اثبات میکنه نه شانسه نه تقدیر و قسمت…
خدایا هزاران مرتبه شکرت برای تغییرات شیرین زندگیم و من قلبم روشنه و بسیار امیدوارم به دستاوردهای بیشتر و بزرگتر و ایمان دارم هرروز بیشتر آسان میشم به آسانی ها چون این نتیجه عمل به قانونه و قانون هیچ وقت تغییر نمیکنه…
استاد عزیزم بسیار بسیار ازتون ممنونم که با هر فایلی که از شما گوش میدم هر بار یک نکته، یک جمله شما چراغ راهی میشه برام… از خداوند هرچی خوبی و بهترینه در دنیا و آخرت برای شما و عزیز دلتون میخوام…
++درک بهتر قانون⬅️ تبدیل نگرانی ها به جسارت برای سازندگی
++ طبق قانون هیچی یه شبه اتفاق نمی افته چه صعود و چه سقوط
++موفقیت پایدار⬅️ پایه اش، آجر به آجر با درک قانون و رشد شخصیت درونی شکل گرفته ⬅️ خروجیش یه شخصیت قوی که نه تنها از طوفان ها نمی لرزه و راهکار مقابله اش رو می دونه… بلکه می دونه چطور از اون به نفع خودش بهره برداری کنه
++ مهارت عمل به قانون⬅️ مثل همه مهارت ها تکاملی که با استمرار در یاداوری قانون، درکش و تعهد به اجرای همون مقدار درک در روند روزانه زندگی، حاصل میشه… مثل مهارت رانندگی
++نشانه ی تغییر باورها به صورت بنیادین ⬅️ نتایج پایدار
++ شاخص اصلی درباره اینکه فرد می تواند باورهای خود را به صورت بنیادین تغییر دهد این است که⬅️
1. استمرار در مسیری که فهمیده درسته
2. ادامه دادن شیوه فکری و رفتاری قدرتمندکننده ای که داره یاد می گیره حتی اگه اولش براش جذاب نباشه
3. یادآوری قانون به ذهنش مخصوصا زمانیکه ذهن می خواد به عادت های قبلی برگرده
4. نه گفتن به فرعیات خوش رنگ و لعاب و بله گفتن به اصولی از قانون که براش جذابیتی نداره
++استمرار در مسیر درست یعنی⬅️ تلاش آگاهانه برای ترک عادتهای محدود کننده و ایجاد عادت های قدرتمند کننده.
++تلاش آگاهانه یعنی⬅️ منطق هایی بسازیم برای رنج آور بودن عادت های محدود کننده و لذت بخش کردن ترک اون عادت + یادآوری مکرر این منطق ها تا تبدیل بشه به شیوه ی فکری ذهن… یعنی ذهن ما به صورت ناخودآگاه به شیوه آن رفتارها و عادت های قدرتمند کننده فکر کنه و به مسائل نگاه کنه ⬅️ این همون تعهد …
تعهد یعنی ⬅️ تبدیل باورهای قدرتمند کننده ی هماهنگ با قانون به عادت های فکری و رفتاری
=================================
حالا که میدانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یکشبه پدیدار نمیشوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟
1. سعی می کنم نشانه ها رو ببینم و تایید کنم
… مثلاً امروز رفته بودیم پارک
پسرم که 5 سالشه دنبال پیدا کردن حلزون بود تا با ایده ای که داشت، بتونه شمع های تزئینی درست کنه و بفروشه… کلا خیلی دنبال اینه که مولد باشه و خلق ثروت کنه… یکبار هم کلی کاردستی درست کرد تا بفروشه….
خلاصه هر 4 نفرمون دنبال حلزون بودیم…
یادم افتاد که باید لذت ببرم
یادم افتاد که در مسیر درست همه چی باید آسان انجام بشه
بعد از خدا درخواست هدایت کردم
این کلمه زیاد تو قلبم تکرار شد:
انک انت خیر الرازقین
با اینکه پسرم و همسرم خیلی گشته بودن ولی حتی یه دونه پیدا نکرده بودن، قلبم گفت برو به سمت فلان جا
رفتم
وقتی دقیق تر نگاه کردم دیدم خدای من
اونجا مرکز حلزون
کلی حلزون اونجا بود
خلاصه صداشون کردم
امیر علی با کلی ذوق جمع کرد
فراوانی و خیر الرازقین بودن رو با مثال درک کردم
یا دیشب یه بنده خدایی حرفی بهم زد که اگه سارای قبل بودم کلی می ترسیدم و دنبال راهکار بودم برای اون حرفی که هنوز اتفاق نیفتاده
اما دیشب رشد خودمو دیدم
اصلاً دلهره نگرفتم
و قلبم سریع گفت: نگران نباش ما مراقبت هستیم
هیچ کس هیچ قدرتی تو زندگیت نداره
تو حاصل فرکانس های خودتو می گیری
یعنی همهی اینا بدون تقلا و ناخودآگاه اومد بالا
خدایا شکرت این یعنی رشد
سارا بانو تحسینت می کنم عزیز دلم
2. سعی می کنم موفقیت های قبلم رو مرور کنم که همانطور که آنجا شد، باز هم می شود
همانطور که همه می گفتن تو استخدام آ. پ قبول نمیشم… همش پارتی بازی… و کلی باورهای محدود کننده، ولی من با توکل بر خدا شروع کردم و استخدام شدم
همانطور که مقطع ارشد دانشگاه تهران قبول شدم
همانطور که به سادگی به اندام متناسب رسیدم
همانطور که آسان شدم برای آسانی ها و الان در مرکز با ازادی زمانی دارم کار می کنم
همانطور که عمل لیزیک چشم هام رو خیلی راحت سال 93 انجام دادم
همانطور که….
سارا بانو ممنون که داری روی خودت کار می کنی… مررررسی که داری ادامه میدی… جا نمیزنی… انتظار نداری یه شبه تغییر کنی… بهت افتخار می کنم… بهترین ها در انتظار توعه چون لایق بهترین ها هستی
قدم های تکاملی برای بهبود شخصیت
چهاردهم دی ساعت 19:51 … پیش به سوی دنیایی زیبا و روابطی رویایی … خدایا من بهت اعتماد دارم… کمکم کن… تو بهترین بخشنده ای … تو وهابی… به اندازه وهاب بودنت به فرکانس های خوبم خیر و برکت بده و به اندازه غفور و ستارالعیوب بودنت، فرکانس های منفی منو پاک کن… کمکم من… نشانه ها رو بفرست… قلبم رو منور کن به نورت و قدم های منو استوار کن…
این فایل نشانه امروز من بود ،این روزها یکم سردرگمم بخاطر شرایطی که توش قرار دارم ..واقعا کنترل ذهن بعضی وقتا برام سخت میشه ،نجواها زیاد شدن
یادمه اویلی که 12 قدم شروع کردم اینقدر شوق و ذوق داشتم که فایلها رو همش میخواستم پلی کنم فقط گوش بدم ،انگار که توی این فایلها چیزهای هست که توی فایل رایگان نیست
شروع کردم به پلی کردن فایل و همش ذهنم دنبال یه چیز متفاوت میگشت فایل اول تمام شد و به خودم گفتم اینا رو که خودم میدونستم برم فایل بعدی گوش بدم
و همینطور رفت تا فایل قدم اول تمام کردم ..
خیلی سطحی در موردش چیزهای برداشت کردم و جالب تر این بود که انگار تمام این مطالب که گفتین من توی فایلهای رایگان گوش داده بودم فقط یه قسمتای که برام تازگی داشت بیشتر گوش میدادم و خیلی سطحی ازشون چیزهای برداشت میکردم
ماها این شده بود کار من کامنتها رو خیلی کم میخوندم تا اینکه بعد از تقریبا چند بار گوش دادن هر فایلی حس کردم چیزای جدیدی هست که قبلا اصلا نشنیده بودمشون و این منو کنجکاو میکرد که بیشتر گوششون بدم و به آگاهیهاش عمل کنم ،نتایج شروع شد به اومدن مت نتایجی رو با همون درک سطحی از قدم اول گرفتم که برا خودم تعجب بود ولی میدونستم دلیلش فقط این دوره و این فایلهاست ،
قدم بعدی با شوق بیشتری شروع کردم و دوباره تند تند شروع کردم به گوش دادن بصورت شبانروزی
به فایل تجسم که رسیدم استاد نگم براتون که معجزها همینطور داشت رخ میداد جوری که دیگه برام عادی شده بود
اما از یه جای به بعد دوباره نتایجم داشت روندشون کند میشد و اصلا دلیلشو نمیدونستم
اما این چند وقت هر وقت میاد سایت و از خداوند هدایت میخوام توی هر کلام شما که میشنوم انگار جواب سوالمو پیدا میکنم مخصوصا این فایل خودش یه دورست با اینکه نسبت به فایلهای دیگتون مخصره
دلیل ادامه نتایج نگرفتنمو فهمیدم که من باید همون نتایج که گرفتم و زملنی خیلی بزرگ بود برام ولی الان اینقدر تکرار شدن که برام عادی شدن هی با خودم مرور کنم و اینجوری توی سیکل موفقیت بیافتم و این بود دلیل ثابت موندنم توی نتایج الانم ..
اما الان خوب فهمیدم که باید بشینم و موفقیتهامو بکوبم تو صورت ذهن نجوا گرم که دیگه نتونه بهانه بیاره ..
و اینجوری میتونم شکور بشم و خداوند هم از جنس همین سپاسگزاری بیشتر بهم بده به همین سادگی ..
بنظر من کسای که تونستن توی زمان کوتاهی به نتایج بزرگ و پایداری برسن کسای بودن که این قانون که افکار ماست که داره زندگی ما رو بوجود میاره باور کردن و نتیجه گرفتن و همین نتایجو اینقدر با خودشون مرور کردن و سپاسگزار بودن و همینجور سیکل موفقیتهاشون بزرگ بزرگتر شد
استاد جان من خودم از کسای بودم که کل عمرم دنبال جواب سوالات معنوی بودم و همیشه برام مجهول بود که من کی هستم ،خدا کیه ؟اما اینقدر ذهنم در باورهای محدودکننده غلط میزد که مجالی برای پاسخش نداشتم ،اما یه جورای درونم همیشه با من حرف میزد و همینم باعث شد این جهان منو به سمت شما هدایت کنه و بیاد بیارم که کی بودم و برای چی به این دنیا اومدم
تنها دلیلی که میتونه آدم از راه هدایت دور کنه وردیهای ناسالم ،ورودی میتونه هر چیزی باشه ،از رسانه گرفته ،تا دوستای اطرافت و شبکهای اجتماعی
این مورد استاد من از روز آشنای با شما انصافا خوب اجرا کردم و توی پروسه تکاملیم خیلی خوب تونستم جوری رفتار کنم که وردهای خوبی به خودم بدم و اینم مدین صدای نازنین شما و این کامنتای فوق العاده دوستان هستم
استاد جان من از جمله کسای بودم که اصلا نمیتونستم با جنس مخالف درست حسابی ارتباط داشته باشم ولی تونستم با این دیدگاه که همه ما یه تیکه از کل منسجمیم و من با این دیدگاه که خداوند زنان پاک رو برای مردان پاک و زنان ناپاک رو برای مردان ناپاک آفریده
این دیدگاه باعث شد فقط تلاشمو بزارم روی خودم و خیالم راحت باشه خداوند الطیبات الطیبن رعایت میکنه
در پاسخ به سوال آخری
سرمایه اصلی من خود منه و این من و باورهامه که دنیای منو میسازه
شما امروز جواب یه سوالی که خیلی سردرگمم کرده بود و سرش کلافگی داشتم رو هم دادید و جالبیش اینجاست که من خیلی اتفاقی به این کامنت قشنگ شما برخوردم،از اینکه این تجربه ی ارزشمند رو با بقیه اعضای سایت هم در اشتراک گذاشتید خیلی مچکرم دوست عزیز؛)
هدایت های خداوند خیلی سطحی و جزئی،اما سر موقع صورت میگیره و خیلی هم تاثیر گذاره!
ترجمه: « پس چون قرآن مىخوانى از شیطان مطرود به خدا پناه بر، چرا که او را بر کسانى که ایمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توکل مىکنند، تسلّطى نیست. تسلّط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمىگیرند، و بر کسانى که آنها به او شرک مىورزند.»
واقعا انسان وقتی دنبال هدایت باشه خداوند هدایتش میکنه. امروز هنگام نماز ظهر به دلم اومد که: پسر قضیه داستان اصحاب کهف و پیامبرو مشرکین مکه خیلی به قضیه رهایی شبیهه بریم بررسیش کنیم. خلاصه رفتم نوشتمش و وسطاش دیدم چشام سنگین شده و گفتم برم بخوابم بعدا تکمیلش میکنم میذارم توقسمت نظرات.
وقتی بیدارشدم و اومدم طرف لپتاپم دیدم که هر چی نوشته بودم پریده و باز باید از اول بنویسم . خداروشکر اصلا نه ناراحت شدم و نه گله وشکایتی کردم . گفتم اشکال نداره از اول مینویسمش.
اومدم شروع کردم اعوذبالله من …. . یاد آیه ی – فاذا قرات القرآن فاستعذبالله – افتادم سرچ کردم تو اینترنت دیدم آره تو سوره نحل اومده و به پیامبر میگه شیطان به کسایی که به خدا ایمان آوردند و و به رب خودشون توکل میکنن هیچ تسلطی نداره و برعکس بر کسایی که اونو به دوستی وسرپرستی میگیرن و کساییکه شرک میکنن مسلطه.
یکم فکر کردم چه ربطی داشت آخه ؟
چرا یهو یاد این قضیه افتادم؟ خدا از من چی میخواد؟ چی میخواد بهم بگه؟
یادم اومد تو یکی از فایل ها از استاد درباره ثابت قدمی و تسلیم نشدن پرسیدن گفتم برم ببینم کدوم فایل بود که وقتی نگاه کردم دقیقا همین فایلی بود که میخواستم قانون رهایی رو توش توضیح بدم و خداوند منو به سمت نظر بهتر و کامل تری هدایت کرد تا تو سایت منتشرش کنم.
بله دوستان عزیز! شیطان( ترس، دلهره، رنج و هرچیزدیگه) بر کسانی که به خدا ایمان آوردن و همیشه بهش توکل میکنن تسلطی نداره. اینجوریه که میشه در راه خدا ثابت قدم بود با توکل به خدا وسپردن خودمون تو دستای فرمانروای تمام جهان هستی و تشکر از اون همیشه ثابت بود. ووقتی هم که یادمون میره باز هم میتونیم برگردیم و بهش رجوع کنیم.
حالا قسمت دومش یعنی قانون رهایی رو بررسی بکنیم.
میگن که مشرکین مکه همیشه با پیامبر سرِ اختلاف داشتن و همیشه ته ته دلشون میخواستن هرجور که شده پیامبر رو شکست بدن و همیشه همیشه داشتن باهاش میجنگیدن حتی یه بار هم ازش اعراض نکردن و نادیده نگرفتنش.{ که داخل پرانتز میگم این بزرگترین کمکی بود که به پیامبر و دین اسلام کردن. طبق قانون به هرچیزی توجه کنی از جنس اون توجه تو زندگیت به وجود میاد واون قوی تر وقوی تر میشه و میبینیم که هر چه مشرکین مکه بیشتر مقابله میکردن اسلام قوی تر میشد. سخت گرفتن به مسلمین اونام به حبشه هجرت کردن ، رفتن اونجا که بیرونشون کنن بدتر شد و نجاشی عاشق مسلونا شد و بهشون پناه داد. تو مکه میگفتن پیامبر دیوانه اس بهش نزدیک نشید هر فرد تازه واردی ، هر جوانی که بود خلاصه به همه میگفتن نزدیکش نشیدو اسلام بیشتر و بیشتر پیشرفت میکرد.}
خلاصه اینا همیشه دنبال این بودن که بگن پیامبر دروغگوه و از طرف خدا نیست که این حرفا رو میزنه و از خودش درمیاره یا یکی داره بهش نشون میده این حرفا رو.
القصه! میرفتن پیش علمای یهود و میگفتن یه چیز بگو حالشو بگیریم اونا هم از قضایای پیامبرای پیشین بهشون می گفتن و اونا پیامبر رو سوال پیچ میکردن. یکی از اون قضایا احوال اصحاب کهف بود. اومدن از پیامبر پرسیدن این قضیه اصحاب کهف چیه اگه تو راست میگی که پیامبری؟ بگو بینیم؟
پیامبر هم به این امید که شاید بعد ازاین ایمان بیارن جواب داد که فردا بیاید جوابتونو بدم.
خلاصه اون روز گذشت وشب شدو صبح شد خبری نشد پیامبر هم منتظر که من باید جواب اینا رو بدم بهشون قول دادم ولی خبری نشد. گذشت و گدشت تا ده روز هیچ وحیی نیومد. روز دهم جبرئیل اومد شروع کرد به منتقل کردن آیات به پیامبر تا رسید به یه جایی و خوند: « وَلَا تَقُولَنَّ لِشَا۟ىْءٍ إِنِّى فَاعِلٌۭ ذَٰلِکَ غَدًا * إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ ۚ وَٱذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَىٰٓ أَن یَهْدِیَنِ رَبِّى لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًۭا» ترجمه: « و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنکه خدا بخواهد، و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است، هدایت کند»
خداوند میگه:
چرا برای خدا تعیین تکلیف میکنی و محدودش میکنی؟
چرا وقتی نمیدونی میگی امشب وحی میاد و من جوابتونو میدم؟
چرا فقط خواسته تو نمیگی و بقیه اش رو به خدا نمیسپری؟ چرا برای خدا مهلت تعیین میکنی که اگه نداد لذت زندگیتو از دست بدی؟ که از نگرانی و شرمندگی جلوی مشرکین و کفار نتونی سرتو بلند کنی؟
از این به بعد به خدا توکل کن و بگو اگر خدا بخواهد من جواب شما را خواهم داد.ولی تعیین مهلت نکن. = این قانون رهاییه .
خواسته ت و بیان کن به خدا بسپار و رها باش. و اگر شیطان از یادت برد؟ رب خود را یاد کن و بگو: امید که رب من به راهی نزدیک تر ازاین به صواب ، هدایتم کند.
«شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرى شان تباه کنى.»
انقد دنبال بقیه نباش ونخواه که همه رو هدایت کنی. تو فقط امدی که به کسانی که میترسن تذکری بدی و به بهشت بشارت بدی و از دوزخ بترسانی. نه کار دیگه ای.
و بعد میاد میگه : «وَٱصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِٱلْغَدَوٰهِ وَٱلْعَشِىِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُۥ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ ٱلْحَیَوٰهِ ٱلدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُۥ عَن ذِکْرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمْرُهُۥ فُرُطًۭا وَقُلِ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ ۖ فَمَن شَآءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَآءَ فَلْیَکْفُرْ ۚ إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلظَّٰلِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن یَسْتَغِیثُوا۟ یُغَاثُوا۟ بِمَآءٍۢ کَٱلْمُهْلِ یَشْوِى ٱلْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتْ مُرْتَفَقًا» ترجمه: «و با کسانى که پروردگارشان را صبح و شام مىخوانند خشنودى او را مىخواهند، شکیبایى پیشه کن، و دو دیدهات را از آنان برمگیر که زیور زندگى دنیا را بخواهى، و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوس خود پیروى کرده و کارش بر زیادهروى است، اطاعت مکن. و بگو: «حق از پروردگارتان است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند، که ما براى ستمگران آتشى آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را در بر مىگیرد، و اگر فریادرسى جویند، به آبى چون مس گداخته که چهرهها را بریان مىکند یارى مىشوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است»
با هم فرکانسی های خودت بگرد دنبال عمل به قوانین جهان هستی باش تا خدا رو خشنود کنی از خودت و اتفاقات خوب و خوبتر برات بیفته تا فرکانست رشد کنه تا مدارت بره بالا . به دوستات توجه کن به یاد خدا باش و دنباله روی کفار ومشرکین نباش و نخواه که جوابشونو بدی و خواسته هاشونو اجابت کنی وبخوای بهشون توجه کنی . نرو دنبال اینو اون که مسلمانشون کنی. هر کسی هر حرفی زد بگو اوکی . هر کاری می خوای بکن حق از آن رب ماست برای ما فرقی نداره. میخوای بیا مسلمان شو نمی خوای نشو. اصراری نداریم.( بهشون توجه نکن)
ببخشید طولانی شد.
ان شا الله که موثر واقع بشه و ایمانمون به قانون رو بیشتر کنه.
سلام به بانو شایسته که با تمریناتی که در این فایلها میزارن ما رو به فکر وامیدارن که چگونه خودمون رو بشناسیم و چطور ترمزهای مخفی که در گوشه و کنار ذهنمون جا خوش کرده اند رو پیدا کنیم
و سلام به همه دوستانی که در این مسیر لذت بخش و پر از آگاهی گام برمیدارن.
من سالهاست که جسته و گریخته روی خودم کار میکنم اما نتایج زمانی خودش رو به من نشان داد که متعهد شدم لیزری و با تمرکز روی این مسیر کار کنم یادمه وقتی به خودم تعهد دادم که یکسال تمرکزی روی فایلهای دانلودی و دوره هایی که از سایت خریداری کرده بودم کار کنم اگر نتیجه گرفتم ادامه دهم وگرنه کلا با این مسیر خداحافظی کنم و بچسبم به کسب و کارم
وقتی اون تعهد رو به خودم دادم حداقل روزی دو ساعت و در بیشتر اوقات حدود چهار ساعت وقتم رو روی این مسیر گذاشتم و با دقت فایلها رو میدیدم یا گوش میکردم و نکته برداری میکردم و تا حدودی هم عمل میکردم و نتابج بصورت کاملا ملموس از همون هفته اول وارد زندگیم شد و در عرض سه ماه نتایج مالی بسیار بزرگی رو کسب کردم، اما در ادامه یه مقدار ضعیف تر عمل کردم نتایج خوب بود اما به نسبتی که روی خودم کار میکردم نتیجه هم میگرفتم، تا چند ماه پیش که تصمیم گرفتم که کمتر کامنت بزارم و الان کاملا متوجه شده ام نتایج معکوس شده اند و تضادها خودشون رو به اشکال مختلف نشون دادن
و نتیجه اینکه وقتی که برای هر فایلی که میبینم کامنت میزارم خودم رو ملزم میکنم که ریزبینانه فایلها رو گوش کنم و نکته برداری کنم اما وقتی تصمیمی برای گذاشتن کامنت ندارم فایلها رو هم سرسری تر گوش میکنم و طبق قانون نتایج هم ضعیف تر میشن،
البته که مورد دیگه ای که من رو از این آگاهی ها در این چند ماه دورتر کرد گشت و گذار در اینستاگرام بود که متاسفانه گاهی ساعتها در این شبکه مجازی وقتم رو تلف کردم
از دیروز که تصمیم گرفتم دوباره با تمرکز روی این دوره ارزشمند که خانم شایسته عزیز زحمت کشیدن و فایلهای مصاحبه استاد رو هدفمند بارگزاری میکنن و تمرینات عالی میزارن، کار کنم
شور و شوقی عجیب در من ایجاد شده و حرکت بسوی مدار بالاتر رو کاملا احساس میکنم
برداشتهایی که از این فایل داشتم رو انشالله در کامنت بعد مینویسم
خداوند رو سپاسگزارم برای بودنم در این مسیر وشنیدن این آگاهیی ها که آرامش خاطری از عمل بهشون بهم میده که نتایجم رو تغیر میده
چندتا زنگ رو این فایل استاد توی ذهنم به صدا در آورد
اولینش- استمرار بود استمرار به عمل کردن راهی که داره جواب میده با وجود اینکه هنوز نتایج بزرگی که توی ذهنم بزرگه نیومده ولی نتایج کوچیک رو دارم میبینم مثلا روبط با کل هستی بهتر شده با آدمای بهتری دارم کار میکنم راه حلهای بهتری دارم توی کارم دریافت می کنم راحت تر دارم پول میسازم اتفاقات جوری رقم می خورن که کارام سریع انجام میشه وهزارتا نتایج دیگه که من کوچیک میبینمشون ولی دارن اتفاق می فتن ومن باید طبق قانون ببینمشون وتاایدشون بکنم تا این روند تکاملی بهتر وبهتر پیش بره ونتایج بزرگ تر هم وارد زندگیم بشه
این استمرار داشتن در دیدن نتایج کوچیک رو بااید واقعا بیشتر وبیشتر روش کار بکنم چون به مرور در خودم دیدم که وقتی چند وقت روش کار نمیکنم احساسم شروع میشه به بد شدن وحالم زیاد کوک نیست وبر عکسشم دیدم که وقتی هر روز سپاسگزاری میکنم در مورد تک به تک محبت ها ونعمت هایی که وارد رندگیم شده بعد چند وقت میبینم هم حالم بهتره هم اون خواسته های یه کم بزرگترمم داره محقق میشه یا میبینم دارمشون بدون هیچ دستو پا زدنی
ولی ذهن کار خودشو میکنه یه جوری بی اهمیت وبی ارزش میکنه نعمت هاتو یا پیشرفت هاتو که احساستو بد بکنه- که احس بدم طبق قانون اتفاقات بدو در پی داره ولی کاار من اینجا همینه که نزارم ذهن روند گذشته خودشو بره وشیطان ذهنمو خلع صلاح بکنم با نترسیدن از آینده وغصه نخوردن از گذشته وبیاد بیارم نعمت هایی رو که خداوند بهم داده تا به احساس بهتری برسم وطبق قانون احساس بهتر= اتفاقات بهتر وخودم خلق بکنم اتفاقات بهتر رو توی زندگیم
پس استمرار واستمرار وبیاد آوری نعمت هام اون چیزیه که همیشه ودر هر حالای باید بتونم حفظش بکنم
دومین زنگی که شنیدم- این بود که سرم به کار خودم باشه نگاه بقیه نکنم که به چه نتایجی رسیدن ومن هنوز نرسیدم.به قول استاد طرف داشته 50 تا ضربه به میخ میزده قبل از اینکه من ببینمش ولی توی اونضربه منجاهو یکومیی من میبیمش ومیبینم که به خوستش رسید وشروع میکنم به مقایسه خودم با اون شخص وتخریب خودم که ببین اون با یه ضربه به خواستش رسیده ولی تو 30 تا ضربه زدی ولی دریغ از یه ذره نتیجه واینجا اون استمراره رو که مهمه رو از خودم میگیرم ونا امید میشم و وارد احساس بد میشم وباز طبق قانون اتفاقات اون جور که می خوام پیش نمیره
پس سرم توی زندگی خودم باشه وبه اون چیزی که رسیدم عمل بکنم چیکار به بقیه دارم وقتی مسیر من مشخصه وسمت من مشخصه که باید چیکار بکنم تا نتیجه بگیرم.چون راه من مال منه زندگی من مختص منه پس روی خودم کار بکنم
نکته سوم- این بود که وقتی راه موفقیت رو یادش میگیری وتجربش میکنی می تونی خیلی راحت تر وسریع تر حتی از نظر زمانی توی قسمت های دیگه ای هم به موفقیت برسی چون چندیدن بار توی کارای دیگه موفقیت رو بدست آوردی وراهشو بلدی
ومهم نیست که قبلا حالا عقبه یا پیشینه ای داشته باشی توی حوضه ای که می خوای به موفقیت برسی
مثلا بگی من که قبل این کارو انجام ندادم .توی مثال استاد که ترامپ بگه من قبلا توی سیاست نبودم وبلدش نیستم وموفق ننیشم نه اون قبلا توی حوضه های دیگه به موفقیت های خیلی خوبی رسیده وراه موفقیتو بلده والعان موفق شده توی سیاست
پس اینو به من میگه که وقتی می دونی برای موفقیت تمرکز واستمرار 100٪ نیازه وتوی هر کاری اینجوری با عشق وتمرکز پیش بری موفق میشی
پس دیگه کار تموم شدست فقط با تمرکز پیش برو ونگران نباش
زنگ چهارم- اینکه استاد گفتن اگر بر میگشتم به چندین سال پیش بیشتر لذت میبردم وخیالم یه جورایی خیلی راحت تر بود که خداوند بهم می دهد اون چیزایی رو که می خوام با اطمینان بیشتر باورشون میکردم که نیرسم بهشون و وقتی آدم خیالش راحت تر باشه یعنی آرامش بیشتری داره یعنی بیشتر توکل کرده یعنی بیشتر سپرده به خداوند وحالش بهتره در کل وباز طبق قانون بدون تغیر خداوند احساس بهتر = با اتفاقت بهتر
ومی خوام از العان به بعد بیشتر باور بکنم که خداوند می دهد
خداوند هرانچه که می خواهم و حتی بیشتراز اونو هم بهم می دهد وآزاد تر باشم از بند ترسهایی که میخوان خواسته هامو ازم بگیرن ورها تر باشم ولذت بیشتری ببرم از زندگیم از مسیر پیشرفتم ورشدم وبدونم وعده خداوند حقه وکیست راست گو تر از خداوند
خدایا شکرت که باتو هستم واین آگاهیی هارو به جانم میدی تا مسیرم سریع تر لذت بخش تر وآسان تر طی بشه شکرت خدای من
و واقعا بودن تک تکمون توی این سایت داره اینو نشون میده که چقدر مسیر برای هممون آسان تر وسریع تر داره پیش میره چقدر لذت بخش تر داریم قوانین رو یاد میگیریم تا بتونیم خواسته هامو نو محقق بکنیم از این دیگه نشانه وهدایت بهتر
پس استمرار واستمرار رو همیشه یاد آور بشم به خودم
که مسیر همینه
خدایا شکرت استاد عزیزم سپاسگزارتونم
خانم شایسته عزیز بانوی مهربان که این حجرت رو خلق کردی از شما بی اندازه سپاسگزارم
از فایل ارتباط بسن درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی بود که من و مهرک متحول شدیم و شروع به جدی تر گرفتن اجرای قوانین در عمل و تغییر باورهامون دادیم
به صورت جدی تر ستاره قطبی رو انجام دادیم از همه مهم تر با دلیل محکم که چرا اینکارو میکنیم همین باعث شده تقریبادو هفته هست که به قول استاد چرخ زندگیمون کم کم داره روغن کاری میشه و نتیجه ها به وضوح میبینیم تو زندگیمون ..
و اما در مورد مهاجرت به مدار بالاتر
دقیقا این فایل روز تولد من روی سایت اومد و قشنگیش اینجاست که من از خدا خواسته بودم که هدایتم کنه که به مدار بالاتر به مدار نزدیکتر به این نیرویی که تنها قدرت جهان هست هدایتم کنه و وقتی فایل رو دیدم خیلی خوشحال شدم و حس توصیف نشدنی داشتم و بسیار سپاسگزار
تا اینکه دو شب پیش نجوایی شیطانی سراغم اومد که درسته شرایط داره تغییر میکنع ولی فلانی و فلانی رو که همیشه ناسپاس هستن همیشه ناله میکنن غر میزنن چرا دقیقا تو همین مدتی که من شروع کردم اینقدر تغییر کرده زندگیشون کسب و کار جدید دارن وسایل مورد علاقشون رو به راحتی میخرن و هرروز دارن تو این مدت کم پیشرفت میکنن و… این سوال رو پرسیدم و بعدش به خودم گفتم سرت رو از زندگی بقیه بیار بیرون دنیا مسابقه نیست نه تو از اونها عقبی نه اونها از تو جلو و ذهنم رو کنترل کردم و احساسم رو خوب
و فردای اون رو خداوند به صورت واضح باهام صحبت کرد و من واقعا شوکه شده بودم و نمیتونستم اینقدر وضوح تو جواب دادن رو باور کنم (من اپلیکیشنی رو گوشیم دارم که هرروز آیه ای به صورت نشونه بهم نشون میده )
و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادی که به گروهی از آنان داده ایم میفکن ، اینها شکوفه های ژندگی دنیا است،تا آنان را در آن بیازماییم و روزیِ پروردگارت بهتر و پایندهتر است!
طه – 131
و ذهن من هیچ حرفی برا گفتن نداشت
وقتی استاد تو این فایل ازشون پرسیدند که اگر برگردید به همون روزهای قبل رو چه باوری کار میکردیذ و استاد گفتند که مطمئن تر بودم که خداوند بهم میدهد رو بهتر درک کردم
بیشتر باور دارم که موندن در این مسیر و ادامه دادن و استمرار داشتن نتایج رو پایدار میکنه
استاد عزیزم سپاسگذارم بابت این فایل
امیدوارم در مسیر هدایت های الله پایدار و استوار بمونیم
کامنتت زیبا بود و داستان متصل شدنتون به این سرزمین توحیدی مختصر ولی بازم جالب بود چون فهمیدم تغییرات خوب ووعالی داشتین مهاجرت خودش ایمان میخواد که شما ساختین دمتونم گرم خواستم ازتون بپرسم این اپلیکیشنی که هر روز یه آیه بهت نشون میده اسمش چیه کنجکاو شدم نصبش کنم و ازش بهره ببرم شاید خیر این کار نیک به شما هم رسید ممنونم برام پاسخ بزاری واین چراغ آبی که توسط من خدا برات روشن کرد و بهت حال داد لذتش نوش جونت خخخخخ واقعا دیدن این چراغ آبی خیلی لذت بخشه نمیدونم چرا نمیخوام بهش وابسته باشم یه مدته بهش مثل قبل نمیچسبم ولی لذتشو نمیشه انکار کرد اون قنج رفتن دل آدم و وقتی چشمت یهویی بهش میخوره لذیذ مثل یک غذای خوشمزه درسته یا نه؟؟ درود برشما دوست خوبم و بدروووود موفق وپیروز و شاد باشین …
دقیقا حسی که توصیف کردی درمورد چراغ آبی کاملا درسته آدم ذوق زده میشه ممنونم بابت این حس خوب
اسم اپلیکیشن قران هادی – با ترجمه و تفسیر هستش توی پلی استور که سرچ کنید قران هادی میتونید پیدا کنید و از داخل برنامه از قسمت تنظیمات در سربرگ اعلان ها تیک گزینه آیه روز رو روشن کنید و تنظیمات رو انجام بدید
ان شاالله در پناه لطف پروردگار استاد گلم، خانم شایسته عزیزم و همه دوستانم همواره در حال رشد شخصی و برداشتن گامهای تکاملی به سمت نور بیشتر و نعمتهای فراوانتر باشند.
اول از همه از استاد عزیزم تشکر می کنم که طی این سالهای زیادی که از تدریس و تحقیقاتشون گذشته، هر گونه سوالی در مورد قوانین رو پاسخ دادند که ممکنه هرکسی در زمان متفاوتی به اون سوال برسه و فقط کافیه سری به سایت بزنه تا جوابش رو پیدا کنه.
تشکر بعدیم از خانم شایسته گرامی هست که خیلی خیلی دقیق و ریزبینانه توالی و ترتیب فایلها رو به درستی انتخاب می کنن بطوریکه حتی اگر صفر مطلق هم باشیم مثل یک بچه کلاس اولی توی این دوره ها درس هامون رو برطبق اصول و با رعایت تکامل یاد می گیریم.
اسم تکامل که میاد استاپ میشم و مجبور به بازبینی تمام فرایند فکری و عملیم میشم.
استاد در دوره 12 قدم گفتند چطور میشه که یک حرف رو باور کنیم؟
+اگر از شخص بسیار عاقل و قابل اعتماد و راستگویی بشنویم.
+اگر افراد زیادی اون حرف رو تکرار کنند.
+اگر خودمون به درست بودنش پی ببریم.
حالا با این منطق من میتونم به خودم اطمینان بدم مسیری که استاد معرفی کردند درسته حتی اگر من هنوز نتیجه مشخصی نگرفته باشم.
یعنی من حرف یک فرد راستگو و دانا و باتجربه رو پذیرفتم.
منطق دوم اینه که نتایج افراد موفقی رو بخونم یا دانشجویان موفق استاد رو پیگیری کنم که قبل از من این مسیر رو طی کردند. پس میتونم یک درجه بیشتر اعتماد کنم که دارم درست میرم جلو.
سوم هم نتایج قبلی خودم از زمانهاییه که یک هدف مشخص داشتم و با استفاده از آموزشهای استاد در مورد قوانین جهان هستی بهش رسیدم.
نه تنها رسیدم بلکه بیش از اونچه فکر می کردم به من داده شد، همراه با لذت و آرامش و از راه آسون یا از راه هایی که فکرش رو نمی کردم.
اینها همه منطق های قوی هستند که بصورت بهمن وار به من بیشتر و بیشتر خاطراتی رو یادآوری می کنن که خواستم و شد.
هرچه بیشتر به این روش اعتماد می کنم نتایح بیشتر می گیرم و خود این نتایج علاوه بر ایجاد حس ارزشمندی بیشتر و اعتماد بنفس بالاتر، بیشتر منو راغب به غرق شدن در این آگاهیها میکنه.
همین پروسه است که به من توان و جرأت «نه گفتن» به اضافات و غیرضروریات زندگیم میکنه.
امروز به خودم اومدم و دیدم همزمان که همسرم داره دستگاه تصفیه آب رو زیر ظرفشویی نصب میکنه (و به کمک من نیاز نداره) بجای اینکه مثل قبل الکی وایسم کنارش دارم فایل امروزم رو گوش میدم و کارهای خودم رو انجام میدم.
و زمانیکه نصاب درب های سرویس ها و اتاق خوابها اونده اندازه بزنه تا بعدا درب ها بیاره، بجای اینکه الکی بشینم روی مبل، گوشیم دستمه و دارم بخشی از همین کامنتی رو که الان در حال نوشتنش هستم می نویسم.
دیدم که کمالگراییم بسیار کمتر شده و نیازی نیست دنبال یک وقت خالی مناسب بگردم تا بنویسم. بلکه اوقات مرده رو دونه دونه دارم زنده می کنم.
الان یادم اومد که قبلا که برای کنکور درس می خوندم روزی 12 ساعت هم شده بود که بخونم. حداقل 8 ساعت مفید درس می خوندم. از تمام وقتهای مفید و غیرمفید روز بهره میبردم.
الان هم با صحبتهای کاملا درست خانم شایسته تلنگری بهم وارد شد و یادم آورد که میشه وقتها رو زنده کرد و به اصطلاح وقت دزدید.
بعد یواش یواش متوجه شدم که اصلا این نیست که مجبور باشم وقت بدزدم، وقت به اندازه کافی هست و من ندانسته درحال تلف کردنش بودم و حالا دارم تمرین می کنم ازشون بهره ببرم و مدیریتشون کنم. مثل دیروز و امروز.
دوباره بعد از 70 روز فاصله از برنامه ریزی هام یک صفحه کاغذ رو جدولبندی کردم و چسبوندم به یخچال.
نظم و ترتیب ذهنی اون چیزیه که برای در مسیر باقی موندن و انگیزه داشتن بهش نیاز داشتم و بهم گفته شد و خوشحالم که انجامش دادم.
جالبه که چون ذهنم به دنبال یک هدفه و بخاطرش انرژی داره خوابم هم مدیریت شده. با اینکه دیشب هم مثل شبهای دیگه خیلی دیر خوابیدم؛ حدود ساعت 4 صبح، اما الان که بچه ام خوابه و منم میتونم بخوابم ولی بجای خوابیدن ذهنم رفت سمت تمرین نوشتن.
این همونه که استاد میگن اگر هدفی داشته باشی شرایط براش مهیا میشه خودبخود.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
مدتهاست از استاد یاد گرفتم الان خودم رو با الان دیگران مقایسه نکنم و نگم که چرا نتایج من شبیه فلانی ها و بهمانی ها نیست.
چون الان من شاید گذشته ی 10 سال پیش فرد مدنظرم باشه.
همونطور که برعکسش هم صادقه. ممکنه الانِ من دو یا 10 سال آینده ی فرد دیگه ای باشه.
یه مثال یادم میاد، من توی دبیرستان و دانشگاه چون خیلی به زبان انگلیسی علاقه داشتم خیلی خوب یاد گرفتم و تقریبا هرچی خونده بودم در خاطرم مونده بود. به همین خاطر وقتی بعدها دوره فشرده آیلتس رفتم تعیین سطح که شدم چند ترم جلو افتادم و میاز نبود از صفر شروع کنم. یعنی من آینده ی بعضی از زبان آموزان دیگه بودم چون یک تکاملی رو طی کرده بودم.
ام برعکسش در مقابل یک دبیر فیزیک همسن خودم که تجربه تدریس بسیار بیشتری از من داشت، من در جایگاه پایینتری قرار داشتم و تدریس و تدوین جزوه درسی برام مشکلتر بود.
خوب این دلیل بر کم سوادی یا نادانی من نیست بلکه فقط من نیاز به طی زمان و صرف انرژی بیشتری داشتم به رتبه اون همکارم برسم.
پس نباید بگم چرا اون همکارم حقوق بالاتری دریافت میکرد.
البته در کنار اون حتما ترمزهایی هست که پاهای منو به خودش بسته و اجازه پرتاب نمیده.
راهی ندارم جز اینکه حالم خوب باشه و همه چیز الان خودم رو دوست داشته باشم، همچنان به خودشناسیم ادامه بدم و سعی کنم با استفاده از آموزشهای استاد اصل رو از فرع تشخیص بدم. ورودیهامو کنترل کنم و دم به تله ی ناامیدی ها و محدودیت هام ندم.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
امیدوارم بتونم این سیر تکاملی رو تا آخر ادامه بدم و ازش نتایج راضی کننده بگیرم.
برای همه دوستانم هم آرزوی موفقیت و درخشش در مسیر خودشناسی دارم.
با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان . جالبه هم تو دوره جهان بینی و هم تو قسمت سئولات یکسری صحبت ها گفته میشه که جنس اونها با بقیه دوره ها فرق داره چون هم مدار بچه ها بالاتر رفته هم استاد به یک شناخت و عرفان والایی رسیده اند که همان خود شناسی هستش . خیلی به آدم احساس آرامش میده و یک حسی که خیلی خیلی خوبه . من که در طول این دوره ها فایل ها رو با جون و دل گوش میدم اصلا انگار تو این جهان نیستم چند بار اتفاق افتاده که موقع گوش دادن متوجه اطرافم نبودم انگار تو حالت خلسه رفته بودم
خدایا شکرت بابت این همه احساس خوب ، این همه آرامش قلبی ، این همه نعمت های عالی و….
سلام استاد نازنینم ، بیش از ده سال با کتابهای راز و موفقیت اشنایی دارم ، دستاوردهای خوبی هم تقریبا داشته ام اما فایل های شما مثل اون ضربه اخریه است ….از فایل های استاد ازمندیان و حلت و کتابهای اشو و ین دایر و فلوارنس اسکاول شین ، کاترین پاندر و …….استادید زیادی استفاده کرده ام اما شما بی نظیری ، شما من و با دنیای جدیدی اشنا کردید ، ممنونم ازتون .روح تشنه من هر روز با شیدن فایلهای شما سیراب تر میشود ،
به نام خدای هدایتگر و عادل
خدایا شکرت وقتی فایل مصاحبه با استاد قسمت 3 رو دیدم فهمیدم که همین دستاوردهای کوچک زندگیم همین روان شدن ها و همزمانی ها و روغنکاری شدن چرخ زندگیم حاصل تغییر فرکانس و مدارمه و جدیدا بیشتر سعی میکنم اینارو عادی ندونم
مثلا اینکه دوروزه پشت سر هم از ذهنم میگذره که کاش سر کار رفتنی وقتی پسرم رو میبرم بزارم پیش خانواده همسرم بین راه یکی از اعضای خانواده همسرمرو ببینم و پسرم رو بهشون تحویل بدم و بعد برم سرکار تا دیر نرسم و همین هم دوروزه داره اتفاق میفته و مادر همسرم رو وسط راه میبینم، یا اینکه یه معجزه بزرگ تو سرکارم اتفاق افتاد و اون محصول با قیمت کمتر برای فروش غیر فعال شده بود تا دوباره اشتباهم تکرار نشه و نمیدونم چطوری و به چه طریقی غیر فعال شده بود اما مطمئنم که من انجام ندادم و این هدایت الله بود
همین که هدایت شدم به کار کردن تو دفتر پیشخوان همونی که وقتی دنبال کار میگشتم از ذهنم این خواسته گذشته بود که داستان هدایت به این شغل رو تو یه کامنت دیگه نوشتم
هدایتم به آدمهایی کار درست و مهربون…
همین که هرروز پسرم رو میبرم پیش خانواده همسرم و اونا گله و شکایتی ندارن و با مهربونی میپذیرنش
اینکه رابطم با خواهرهمسرم بهتر شده، همین که رابطم با همسرم صمیمی تر و بهتر شده و اصلا خیلی وقته که رابطه بینمون آرام و در صلحه به لطف خدا
اینکه با پسرم خیلی آرام تر و مهربان تر برخورد میکنم و چند وقته که آرامم و عصبانی نمیشم خداروشکر
اینکه آزادی عملم بیشتر شده و خودم کارهای خودم رو انجام میدم و به استقلال رسیدم و دیگه خبری از اجازه گرفتن از همسر و گیر دادناش نیست…
اینکه از صبح ساعت چهار و نیم پنج بیدار میشم کار میکنم روی خودم روی خونه روی کار در منزلی که جدیدا انجام میدم (که حتی همین هم هدایت خدا بود)، سه ساعت ثبت محصول تو دفتر پیشخوان، پیاده روی و ورزش تا ساعت ده یازده شب اینقدددر انرژیم بالاتر رفته و پر انرژی، با انگیزه و امیدوار دارم ادامه میدم کلی دستاورد بزرگیه
اینکه خوابم کم و با کیفیت شده و دیگه تمایلی به خواب ندارم و تایم سحر خیلی راحت بیدار میشم اینا همه دستاورده
اینکه برای داشته ها و خرید های بقیه خوشحال میشم، اینکه دیروز اگاهانه و راحت به خوردن کمپوت و خوراکی نه گفتم و نخوردم نشانه قوی شدن ارادمه نشانه بهبود پاشنه آشیلم در مورد ترس از قضاوت آدماس حتی اگر این ترس هم وجود داشته باشه رفتم تو دلش…
و بزرگترین دستاورد و هدایت خدا که منو به این همه دستاورد رسونده اینه که من الان متعهد ترم و اخرین تعهدم در مسیر درست همین از شروع پاییز بود که الان 45 روزه که دارم متعهدانه عمل میکنم ایده هارو اجرا میکنم فایل گوش میدم و تشنه دریافت اگاهی ها و الهامات و هدایت ها هستم در صورتی که قبلا نهایت نهایتش یک هفته میتونستم مسیر تغییر رو ادامه بدم و این تکامل طی شد تا به این مرحله رسیدم و خدا میدونه که چه نتایج فوق العاده ای با طی شدن تکاملم در انتظارمه…
اصلا همین شغل یکی از بزرگترین خلق و دستاورد حال حاضرمه که من سه ساعت در روز در محیط دفتری و اداری طور کار میکنم با سیستم و اینترنت همونطور که میخواستم کار میکنم و عملا دارم کارآموزی میکنم و کلی چیز یاد میگیرم و چقدر کارای جدید انجام دادم چقدر تجربه کسب کردم و حتی پول هم میگیرم و با زمان کم کلی مهارت های جدید، درآمد داشتن و حس شاغل بودن رو تجربه میکنم و همه اینها نتایج تغییر فرکانس و مدارمه و همه لطف و عنایت خداست و این یعنی قانون داره جواب میده چون قبل از آشنایی با قوانین جهان از این دست اتفاقا برام رخ نمیداد…
اینکه قبلا من غرق بودم تو افکار منفی و تو فرکانس منفی مثل اکثریت اطرافیانم بودم اما الان اطرافیان همون آدما با همون طرز فکر هستند ولی من وقتی حرفاشون رو طرز فکرشون رو میبینم و می شنوم سریع باورهای محدود کنندشون تو گوشم زنگ میزنه و بعضی اوقات تعجب میکنم از طرز فکرشون و از حرفای منفیشون
و از قضاوت ها و غیبت هاشون فراریم
وقتی بیشتر به این نکات فکر میکنم میبینم که اونا همون آدما هستن با همون فکرای همیشگی
اونا تغییری نکردن این من هستم که افکار و رفتارم بهتر شده این منم که به لطف خدا و هدایتش، تو این سایت کل شخصیتم تغییر کرده این منم که توحیدی تر شدم، با ایمان تر شدم، دیدگاهم مثبت تر شده، افکارم خدایی تر شده
این منم که جسم سالمم سالمتر شده به لطف خدا و الان مدت هاست حتی قبل از قانون سلامتی من حتی سرما هم نخوردم در حالی که با یکم خنک شدن هوا بیشتر اطرافیانم مریض شدن و یا دارن هر روز کلی قرص میخورن به دلایل مختلف…
آره این منم که تغییر کردم چون همون آدمای اطرافم هنوزم دارن با پشتکار اخبارها رو در ساعت ها و شبکه های مختلف دنبال میکنن اما الان من از اخبار فراری ام و جن و بسم الله شدیم در حالی که قبلا من بیشتر از اطرافیانم از دنبال کردن اخبار لذت میبردم…
خدای من زندگیم چقدر تغییر کرده و من دقت نکرده بودم و اونقدر نا محسوس و تکاملی تغییر کردم که الان که دارم کامنت می نویسم و اگاهی ها میاد و تغییرات و دستاوردهام رو دارم مرور میکنم برای خودم هم تازگی داره و خوشحالم از این همه رشد و تغییر…
اینها همه داره قوانین جهان رو اثبات میکنه نه شانسه نه تقدیر و قسمت…
خدایا هزاران مرتبه شکرت برای تغییرات شیرین زندگیم و من قلبم روشنه و بسیار امیدوارم به دستاوردهای بیشتر و بزرگتر و ایمان دارم هرروز بیشتر آسان میشم به آسانی ها چون این نتیجه عمل به قانونه و قانون هیچ وقت تغییر نمیکنه…
استاد عزیزم بسیار بسیار ازتون ممنونم که با هر فایلی که از شما گوش میدم هر بار یک نکته، یک جمله شما چراغ راهی میشه برام… از خداوند هرچی خوبی و بهترینه در دنیا و آخرت برای شما و عزیز دلتون میخوام…
خدایا امیدم به یاری خودته…
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا بر علم و حکمتم بیفزا
من هیچی نمی دونم
هیچی بلد نیستم
قلبم رو منور به نورت کن
مسیر رو برام روشن تر کن
انک انت الفضل العظیم
انک انت خیر الرازقین
سلام به همه
قانون پایداری نتایج
++درک بهتر قانون⬅️ تبدیل نگرانی ها به جسارت برای سازندگی
++ طبق قانون هیچی یه شبه اتفاق نمی افته چه صعود و چه سقوط
++موفقیت پایدار⬅️ پایه اش، آجر به آجر با درک قانون و رشد شخصیت درونی شکل گرفته ⬅️ خروجیش یه شخصیت قوی که نه تنها از طوفان ها نمی لرزه و راهکار مقابله اش رو می دونه… بلکه می دونه چطور از اون به نفع خودش بهره برداری کنه
++ مهارت عمل به قانون⬅️ مثل همه مهارت ها تکاملی که با استمرار در یاداوری قانون، درکش و تعهد به اجرای همون مقدار درک در روند روزانه زندگی، حاصل میشه… مثل مهارت رانندگی
++نشانه ی تغییر باورها به صورت بنیادین ⬅️ نتایج پایدار
++ شاخص اصلی درباره اینکه فرد می تواند باورهای خود را به صورت بنیادین تغییر دهد این است که⬅️
1. استمرار در مسیری که فهمیده درسته
2. ادامه دادن شیوه فکری و رفتاری قدرتمندکننده ای که داره یاد می گیره حتی اگه اولش براش جذاب نباشه
3. یادآوری قانون به ذهنش مخصوصا زمانیکه ذهن می خواد به عادت های قبلی برگرده
4. نه گفتن به فرعیات خوش رنگ و لعاب و بله گفتن به اصولی از قانون که براش جذابیتی نداره
++استمرار در مسیر درست یعنی⬅️ تلاش آگاهانه برای ترک عادتهای محدود کننده و ایجاد عادت های قدرتمند کننده.
++تلاش آگاهانه یعنی⬅️ منطق هایی بسازیم برای رنج آور بودن عادت های محدود کننده و لذت بخش کردن ترک اون عادت + یادآوری مکرر این منطق ها تا تبدیل بشه به شیوه ی فکری ذهن… یعنی ذهن ما به صورت ناخودآگاه به شیوه آن رفتارها و عادت های قدرتمند کننده فکر کنه و به مسائل نگاه کنه ⬅️ این همون تعهد …
تعهد یعنی ⬅️ تبدیل باورهای قدرتمند کننده ی هماهنگ با قانون به عادت های فکری و رفتاری
=================================
حالا که میدانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یکشبه پدیدار نمیشوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟
1. سعی می کنم نشانه ها رو ببینم و تایید کنم
… مثلاً امروز رفته بودیم پارک
پسرم که 5 سالشه دنبال پیدا کردن حلزون بود تا با ایده ای که داشت، بتونه شمع های تزئینی درست کنه و بفروشه… کلا خیلی دنبال اینه که مولد باشه و خلق ثروت کنه… یکبار هم کلی کاردستی درست کرد تا بفروشه….
خلاصه هر 4 نفرمون دنبال حلزون بودیم…
یادم افتاد که باید لذت ببرم
یادم افتاد که در مسیر درست همه چی باید آسان انجام بشه
بعد از خدا درخواست هدایت کردم
این کلمه زیاد تو قلبم تکرار شد:
انک انت خیر الرازقین
با اینکه پسرم و همسرم خیلی گشته بودن ولی حتی یه دونه پیدا نکرده بودن، قلبم گفت برو به سمت فلان جا
رفتم
وقتی دقیق تر نگاه کردم دیدم خدای من
اونجا مرکز حلزون
کلی حلزون اونجا بود
خلاصه صداشون کردم
امیر علی با کلی ذوق جمع کرد
فراوانی و خیر الرازقین بودن رو با مثال درک کردم
یا دیشب یه بنده خدایی حرفی بهم زد که اگه سارای قبل بودم کلی می ترسیدم و دنبال راهکار بودم برای اون حرفی که هنوز اتفاق نیفتاده
اما دیشب رشد خودمو دیدم
اصلاً دلهره نگرفتم
و قلبم سریع گفت: نگران نباش ما مراقبت هستیم
هیچ کس هیچ قدرتی تو زندگیت نداره
تو حاصل فرکانس های خودتو می گیری
یعنی همهی اینا بدون تقلا و ناخودآگاه اومد بالا
خدایا شکرت این یعنی رشد
سارا بانو تحسینت می کنم عزیز دلم
2. سعی می کنم موفقیت های قبلم رو مرور کنم که همانطور که آنجا شد، باز هم می شود
همانطور که همه می گفتن تو استخدام آ. پ قبول نمیشم… همش پارتی بازی… و کلی باورهای محدود کننده، ولی من با توکل بر خدا شروع کردم و استخدام شدم
همانطور که مقطع ارشد دانشگاه تهران قبول شدم
همانطور که به سادگی به اندام متناسب رسیدم
همانطور که آسان شدم برای آسانی ها و الان در مرکز با ازادی زمانی دارم کار می کنم
همانطور که عمل لیزیک چشم هام رو خیلی راحت سال 93 انجام دادم
همانطور که….
سارا بانو ممنون که داری روی خودت کار می کنی… مررررسی که داری ادامه میدی… جا نمیزنی… انتظار نداری یه شبه تغییر کنی… بهت افتخار می کنم… بهترین ها در انتظار توعه چون لایق بهترین ها هستی
قدم های تکاملی برای بهبود شخصیت
چهاردهم دی ساعت 19:51 … پیش به سوی دنیایی زیبا و روابطی رویایی … خدایا من بهت اعتماد دارم… کمکم کن… تو بهترین بخشنده ای … تو وهابی… به اندازه وهاب بودنت به فرکانس های خوبم خیر و برکت بده و به اندازه غفور و ستارالعیوب بودنت، فرکانس های منفی منو پاک کن… کمکم من… نشانه ها رو بفرست… قلبم رو منور کن به نورت و قدم های منو استوار کن…
آمین
بنام الله مهربان و بخشنده
استاد جان سلام
این فایل نشانه امروز من بود ،این روزها یکم سردرگمم بخاطر شرایطی که توش قرار دارم ..واقعا کنترل ذهن بعضی وقتا برام سخت میشه ،نجواها زیاد شدن
یادمه اویلی که 12 قدم شروع کردم اینقدر شوق و ذوق داشتم که فایلها رو همش میخواستم پلی کنم فقط گوش بدم ،انگار که توی این فایلها چیزهای هست که توی فایل رایگان نیست
شروع کردم به پلی کردن فایل و همش ذهنم دنبال یه چیز متفاوت میگشت فایل اول تمام شد و به خودم گفتم اینا رو که خودم میدونستم برم فایل بعدی گوش بدم
و همینطور رفت تا فایل قدم اول تمام کردم ..
خیلی سطحی در موردش چیزهای برداشت کردم و جالب تر این بود که انگار تمام این مطالب که گفتین من توی فایلهای رایگان گوش داده بودم فقط یه قسمتای که برام تازگی داشت بیشتر گوش میدادم و خیلی سطحی ازشون چیزهای برداشت میکردم
ماها این شده بود کار من کامنتها رو خیلی کم میخوندم تا اینکه بعد از تقریبا چند بار گوش دادن هر فایلی حس کردم چیزای جدیدی هست که قبلا اصلا نشنیده بودمشون و این منو کنجکاو میکرد که بیشتر گوششون بدم و به آگاهیهاش عمل کنم ،نتایج شروع شد به اومدن مت نتایجی رو با همون درک سطحی از قدم اول گرفتم که برا خودم تعجب بود ولی میدونستم دلیلش فقط این دوره و این فایلهاست ،
قدم بعدی با شوق بیشتری شروع کردم و دوباره تند تند شروع کردم به گوش دادن بصورت شبانروزی
به فایل تجسم که رسیدم استاد نگم براتون که معجزها همینطور داشت رخ میداد جوری که دیگه برام عادی شده بود
اما از یه جای به بعد دوباره نتایجم داشت روندشون کند میشد و اصلا دلیلشو نمیدونستم
اما این چند وقت هر وقت میاد سایت و از خداوند هدایت میخوام توی هر کلام شما که میشنوم انگار جواب سوالمو پیدا میکنم مخصوصا این فایل خودش یه دورست با اینکه نسبت به فایلهای دیگتون مخصره
دلیل ادامه نتایج نگرفتنمو فهمیدم که من باید همون نتایج که گرفتم و زملنی خیلی بزرگ بود برام ولی الان اینقدر تکرار شدن که برام عادی شدن هی با خودم مرور کنم و اینجوری توی سیکل موفقیت بیافتم و این بود دلیل ثابت موندنم توی نتایج الانم ..
اما الان خوب فهمیدم که باید بشینم و موفقیتهامو بکوبم تو صورت ذهن نجوا گرم که دیگه نتونه بهانه بیاره ..
و اینجوری میتونم شکور بشم و خداوند هم از جنس همین سپاسگزاری بیشتر بهم بده به همین سادگی ..
بنظر من کسای که تونستن توی زمان کوتاهی به نتایج بزرگ و پایداری برسن کسای بودن که این قانون که افکار ماست که داره زندگی ما رو بوجود میاره باور کردن و نتیجه گرفتن و همین نتایجو اینقدر با خودشون مرور کردن و سپاسگزار بودن و همینجور سیکل موفقیتهاشون بزرگ بزرگتر شد
استاد جان من خودم از کسای بودم که کل عمرم دنبال جواب سوالات معنوی بودم و همیشه برام مجهول بود که من کی هستم ،خدا کیه ؟اما اینقدر ذهنم در باورهای محدودکننده غلط میزد که مجالی برای پاسخش نداشتم ،اما یه جورای درونم همیشه با من حرف میزد و همینم باعث شد این جهان منو به سمت شما هدایت کنه و بیاد بیارم که کی بودم و برای چی به این دنیا اومدم
تنها دلیلی که میتونه آدم از راه هدایت دور کنه وردیهای ناسالم ،ورودی میتونه هر چیزی باشه ،از رسانه گرفته ،تا دوستای اطرافت و شبکهای اجتماعی
این مورد استاد من از روز آشنای با شما انصافا خوب اجرا کردم و توی پروسه تکاملیم خیلی خوب تونستم جوری رفتار کنم که وردهای خوبی به خودم بدم و اینم مدین صدای نازنین شما و این کامنتای فوق العاده دوستان هستم
استاد جان من از جمله کسای بودم که اصلا نمیتونستم با جنس مخالف درست حسابی ارتباط داشته باشم ولی تونستم با این دیدگاه که همه ما یه تیکه از کل منسجمیم و من با این دیدگاه که خداوند زنان پاک رو برای مردان پاک و زنان ناپاک رو برای مردان ناپاک آفریده
این دیدگاه باعث شد فقط تلاشمو بزارم روی خودم و خیالم راحت باشه خداوند الطیبات الطیبن رعایت میکنه
در پاسخ به سوال آخری
سرمایه اصلی من خود منه و این من و باورهامه که دنیای منو میسازه
شما امروز جواب یه سوالی که خیلی سردرگمم کرده بود و سرش کلافگی داشتم رو هم دادید و جالبیش اینجاست که من خیلی اتفاقی به این کامنت قشنگ شما برخوردم،از اینکه این تجربه ی ارزشمند رو با بقیه اعضای سایت هم در اشتراک گذاشتید خیلی مچکرم دوست عزیز؛)
هدایت های خداوند خیلی سطحی و جزئی،اما سر موقع صورت میگیره و خیلی هم تاثیر گذاره!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
فَإِذَا قَرَأْتَ ٱلْقُرْءَانَ فَٱسْتَعِذْ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّیْطَٰنِ ٱلرَّجِیمِ إِنَّهُۥ لَیْسَ لَهُۥ سُلْطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُۥ وَٱلَّذِینَ هُم بِهِۦ مُشْرِکُونَ
ترجمه: « پس چون قرآن مىخوانى از شیطان مطرود به خدا پناه بر، چرا که او را بر کسانى که ایمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توکل مىکنند، تسلّطى نیست. تسلّط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمىگیرند، و بر کسانى که آنها به او شرک مىورزند.»
واقعا انسان وقتی دنبال هدایت باشه خداوند هدایتش میکنه. امروز هنگام نماز ظهر به دلم اومد که: پسر قضیه داستان اصحاب کهف و پیامبرو مشرکین مکه خیلی به قضیه رهایی شبیهه بریم بررسیش کنیم. خلاصه رفتم نوشتمش و وسطاش دیدم چشام سنگین شده و گفتم برم بخوابم بعدا تکمیلش میکنم میذارم توقسمت نظرات.
وقتی بیدارشدم و اومدم طرف لپتاپم دیدم که هر چی نوشته بودم پریده و باز باید از اول بنویسم . خداروشکر اصلا نه ناراحت شدم و نه گله وشکایتی کردم . گفتم اشکال نداره از اول مینویسمش.
اومدم شروع کردم اعوذبالله من …. . یاد آیه ی – فاذا قرات القرآن فاستعذبالله – افتادم سرچ کردم تو اینترنت دیدم آره تو سوره نحل اومده و به پیامبر میگه شیطان به کسایی که به خدا ایمان آوردند و و به رب خودشون توکل میکنن هیچ تسلطی نداره و برعکس بر کسایی که اونو به دوستی وسرپرستی میگیرن و کساییکه شرک میکنن مسلطه.
یکم فکر کردم چه ربطی داشت آخه ؟
چرا یهو یاد این قضیه افتادم؟ خدا از من چی میخواد؟ چی میخواد بهم بگه؟
یادم اومد تو یکی از فایل ها از استاد درباره ثابت قدمی و تسلیم نشدن پرسیدن گفتم برم ببینم کدوم فایل بود که وقتی نگاه کردم دقیقا همین فایلی بود که میخواستم قانون رهایی رو توش توضیح بدم و خداوند منو به سمت نظر بهتر و کامل تری هدایت کرد تا تو سایت منتشرش کنم.
بله دوستان عزیز! شیطان( ترس، دلهره، رنج و هرچیزدیگه) بر کسانی که به خدا ایمان آوردن و همیشه بهش توکل میکنن تسلطی نداره. اینجوریه که میشه در راه خدا ثابت قدم بود با توکل به خدا وسپردن خودمون تو دستای فرمانروای تمام جهان هستی و تشکر از اون همیشه ثابت بود. ووقتی هم که یادمون میره باز هم میتونیم برگردیم و بهش رجوع کنیم.
حالا قسمت دومش یعنی قانون رهایی رو بررسی بکنیم.
میگن که مشرکین مکه همیشه با پیامبر سرِ اختلاف داشتن و همیشه ته ته دلشون میخواستن هرجور که شده پیامبر رو شکست بدن و همیشه همیشه داشتن باهاش میجنگیدن حتی یه بار هم ازش اعراض نکردن و نادیده نگرفتنش.{ که داخل پرانتز میگم این بزرگترین کمکی بود که به پیامبر و دین اسلام کردن. طبق قانون به هرچیزی توجه کنی از جنس اون توجه تو زندگیت به وجود میاد واون قوی تر وقوی تر میشه و میبینیم که هر چه مشرکین مکه بیشتر مقابله میکردن اسلام قوی تر میشد. سخت گرفتن به مسلمین اونام به حبشه هجرت کردن ، رفتن اونجا که بیرونشون کنن بدتر شد و نجاشی عاشق مسلونا شد و بهشون پناه داد. تو مکه میگفتن پیامبر دیوانه اس بهش نزدیک نشید هر فرد تازه واردی ، هر جوانی که بود خلاصه به همه میگفتن نزدیکش نشیدو اسلام بیشتر و بیشتر پیشرفت میکرد.}
خلاصه اینا همیشه دنبال این بودن که بگن پیامبر دروغگوه و از طرف خدا نیست که این حرفا رو میزنه و از خودش درمیاره یا یکی داره بهش نشون میده این حرفا رو.
القصه! میرفتن پیش علمای یهود و میگفتن یه چیز بگو حالشو بگیریم اونا هم از قضایای پیامبرای پیشین بهشون می گفتن و اونا پیامبر رو سوال پیچ میکردن. یکی از اون قضایا احوال اصحاب کهف بود. اومدن از پیامبر پرسیدن این قضیه اصحاب کهف چیه اگه تو راست میگی که پیامبری؟ بگو بینیم؟
پیامبر هم به این امید که شاید بعد ازاین ایمان بیارن جواب داد که فردا بیاید جوابتونو بدم.
خلاصه اون روز گذشت وشب شدو صبح شد خبری نشد پیامبر هم منتظر که من باید جواب اینا رو بدم بهشون قول دادم ولی خبری نشد. گذشت و گدشت تا ده روز هیچ وحیی نیومد. روز دهم جبرئیل اومد شروع کرد به منتقل کردن آیات به پیامبر تا رسید به یه جایی و خوند: « وَلَا تَقُولَنَّ لِشَا۟ىْءٍ إِنِّى فَاعِلٌۭ ذَٰلِکَ غَدًا * إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ ۚ وَٱذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَىٰٓ أَن یَهْدِیَنِ رَبِّى لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًۭا» ترجمه: « و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنکه خدا بخواهد، و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است، هدایت کند»
خداوند میگه:
چرا برای خدا تعیین تکلیف میکنی و محدودش میکنی؟
چرا وقتی نمیدونی میگی امشب وحی میاد و من جوابتونو میدم؟
چرا فقط خواسته تو نمیگی و بقیه اش رو به خدا نمیسپری؟ چرا برای خدا مهلت تعیین میکنی که اگه نداد لذت زندگیتو از دست بدی؟ که از نگرانی و شرمندگی جلوی مشرکین و کفار نتونی سرتو بلند کنی؟
از این به بعد به خدا توکل کن و بگو اگر خدا بخواهد من جواب شما را خواهم داد.ولی تعیین مهلت نکن. = این قانون رهاییه .
خواسته ت و بیان کن به خدا بسپار و رها باش. و اگر شیطان از یادت برد؟ رب خود را یاد کن و بگو: امید که رب من به راهی نزدیک تر ازاین به صواب ، هدایتم کند.
فَلَعَلَّکَ بَٰخِعٌۭ نَّفْسَکَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا۟ بِهَٰذَا ٱلْحَدِیثِ أَسَفًا
«شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرى شان تباه کنى.»
انقد دنبال بقیه نباش ونخواه که همه رو هدایت کنی. تو فقط امدی که به کسانی که میترسن تذکری بدی و به بهشت بشارت بدی و از دوزخ بترسانی. نه کار دیگه ای.
و بعد میاد میگه : «وَٱصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِٱلْغَدَوٰهِ وَٱلْعَشِىِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُۥ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ ٱلْحَیَوٰهِ ٱلدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُۥ عَن ذِکْرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمْرُهُۥ فُرُطًۭا وَقُلِ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ ۖ فَمَن شَآءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَآءَ فَلْیَکْفُرْ ۚ إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلظَّٰلِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن یَسْتَغِیثُوا۟ یُغَاثُوا۟ بِمَآءٍۢ کَٱلْمُهْلِ یَشْوِى ٱلْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتْ مُرْتَفَقًا» ترجمه: «و با کسانى که پروردگارشان را صبح و شام مىخوانند خشنودى او را مىخواهند، شکیبایى پیشه کن، و دو دیدهات را از آنان برمگیر که زیور زندگى دنیا را بخواهى، و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوس خود پیروى کرده و کارش بر زیادهروى است، اطاعت مکن. و بگو: «حق از پروردگارتان است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند، که ما براى ستمگران آتشى آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را در بر مىگیرد، و اگر فریادرسى جویند، به آبى چون مس گداخته که چهرهها را بریان مىکند یارى مىشوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است»
با هم فرکانسی های خودت بگرد دنبال عمل به قوانین جهان هستی باش تا خدا رو خشنود کنی از خودت و اتفاقات خوب و خوبتر برات بیفته تا فرکانست رشد کنه تا مدارت بره بالا . به دوستات توجه کن به یاد خدا باش و دنباله روی کفار ومشرکین نباش و نخواه که جوابشونو بدی و خواسته هاشونو اجابت کنی وبخوای بهشون توجه کنی . نرو دنبال اینو اون که مسلمانشون کنی. هر کسی هر حرفی زد بگو اوکی . هر کاری می خوای بکن حق از آن رب ماست برای ما فرقی نداره. میخوای بیا مسلمان شو نمی خوای نشو. اصراری نداریم.( بهشون توجه نکن)
ببخشید طولانی شد.
ان شا الله که موثر واقع بشه و ایمانمون به قانون رو بیشتر کنه.
موفق وموید باشید.
بنام پرودگار یکتا و بی همتا
سلام
سلام به استاد عباسمنش
سلام به بانو شایسته که با تمریناتی که در این فایلها میزارن ما رو به فکر وامیدارن که چگونه خودمون رو بشناسیم و چطور ترمزهای مخفی که در گوشه و کنار ذهنمون جا خوش کرده اند رو پیدا کنیم
و سلام به همه دوستانی که در این مسیر لذت بخش و پر از آگاهی گام برمیدارن.
من سالهاست که جسته و گریخته روی خودم کار میکنم اما نتایج زمانی خودش رو به من نشان داد که متعهد شدم لیزری و با تمرکز روی این مسیر کار کنم یادمه وقتی به خودم تعهد دادم که یکسال تمرکزی روی فایلهای دانلودی و دوره هایی که از سایت خریداری کرده بودم کار کنم اگر نتیجه گرفتم ادامه دهم وگرنه کلا با این مسیر خداحافظی کنم و بچسبم به کسب و کارم
وقتی اون تعهد رو به خودم دادم حداقل روزی دو ساعت و در بیشتر اوقات حدود چهار ساعت وقتم رو روی این مسیر گذاشتم و با دقت فایلها رو میدیدم یا گوش میکردم و نکته برداری میکردم و تا حدودی هم عمل میکردم و نتابج بصورت کاملا ملموس از همون هفته اول وارد زندگیم شد و در عرض سه ماه نتایج مالی بسیار بزرگی رو کسب کردم، اما در ادامه یه مقدار ضعیف تر عمل کردم نتایج خوب بود اما به نسبتی که روی خودم کار میکردم نتیجه هم میگرفتم، تا چند ماه پیش که تصمیم گرفتم که کمتر کامنت بزارم و الان کاملا متوجه شده ام نتایج معکوس شده اند و تضادها خودشون رو به اشکال مختلف نشون دادن
و نتیجه اینکه وقتی که برای هر فایلی که میبینم کامنت میزارم خودم رو ملزم میکنم که ریزبینانه فایلها رو گوش کنم و نکته برداری کنم اما وقتی تصمیمی برای گذاشتن کامنت ندارم فایلها رو هم سرسری تر گوش میکنم و طبق قانون نتایج هم ضعیف تر میشن،
البته که مورد دیگه ای که من رو از این آگاهی ها در این چند ماه دورتر کرد گشت و گذار در اینستاگرام بود که متاسفانه گاهی ساعتها در این شبکه مجازی وقتم رو تلف کردم
از دیروز که تصمیم گرفتم دوباره با تمرکز روی این دوره ارزشمند که خانم شایسته عزیز زحمت کشیدن و فایلهای مصاحبه استاد رو هدفمند بارگزاری میکنن و تمرینات عالی میزارن، کار کنم
شور و شوقی عجیب در من ایجاد شده و حرکت بسوی مدار بالاتر رو کاملا احساس میکنم
برداشتهایی که از این فایل داشتم رو انشالله در کامنت بعد مینویسم
با تشکر
به نام خداوند مقتدر ودانا
خداوند رو سپاسگزارم برای بودنم در این مسیر وشنیدن این آگاهیی ها که آرامش خاطری از عمل بهشون بهم میده که نتایجم رو تغیر میده
چندتا زنگ رو این فایل استاد توی ذهنم به صدا در آورد
اولینش- استمرار بود استمرار به عمل کردن راهی که داره جواب میده با وجود اینکه هنوز نتایج بزرگی که توی ذهنم بزرگه نیومده ولی نتایج کوچیک رو دارم میبینم مثلا روبط با کل هستی بهتر شده با آدمای بهتری دارم کار میکنم راه حلهای بهتری دارم توی کارم دریافت می کنم راحت تر دارم پول میسازم اتفاقات جوری رقم می خورن که کارام سریع انجام میشه وهزارتا نتایج دیگه که من کوچیک میبینمشون ولی دارن اتفاق می فتن ومن باید طبق قانون ببینمشون وتاایدشون بکنم تا این روند تکاملی بهتر وبهتر پیش بره ونتایج بزرگ تر هم وارد زندگیم بشه
این استمرار داشتن در دیدن نتایج کوچیک رو بااید واقعا بیشتر وبیشتر روش کار بکنم چون به مرور در خودم دیدم که وقتی چند وقت روش کار نمیکنم احساسم شروع میشه به بد شدن وحالم زیاد کوک نیست وبر عکسشم دیدم که وقتی هر روز سپاسگزاری میکنم در مورد تک به تک محبت ها ونعمت هایی که وارد رندگیم شده بعد چند وقت میبینم هم حالم بهتره هم اون خواسته های یه کم بزرگترمم داره محقق میشه یا میبینم دارمشون بدون هیچ دستو پا زدنی
ولی ذهن کار خودشو میکنه یه جوری بی اهمیت وبی ارزش میکنه نعمت هاتو یا پیشرفت هاتو که احساستو بد بکنه- که احس بدم طبق قانون اتفاقات بدو در پی داره ولی کاار من اینجا همینه که نزارم ذهن روند گذشته خودشو بره وشیطان ذهنمو خلع صلاح بکنم با نترسیدن از آینده وغصه نخوردن از گذشته وبیاد بیارم نعمت هایی رو که خداوند بهم داده تا به احساس بهتری برسم وطبق قانون احساس بهتر= اتفاقات بهتر وخودم خلق بکنم اتفاقات بهتر رو توی زندگیم
پس استمرار واستمرار وبیاد آوری نعمت هام اون چیزیه که همیشه ودر هر حالای باید بتونم حفظش بکنم
دومین زنگی که شنیدم- این بود که سرم به کار خودم باشه نگاه بقیه نکنم که به چه نتایجی رسیدن ومن هنوز نرسیدم.به قول استاد طرف داشته 50 تا ضربه به میخ میزده قبل از اینکه من ببینمش ولی توی اونضربه منجاهو یکومیی من میبیمش ومیبینم که به خوستش رسید وشروع میکنم به مقایسه خودم با اون شخص وتخریب خودم که ببین اون با یه ضربه به خواستش رسیده ولی تو 30 تا ضربه زدی ولی دریغ از یه ذره نتیجه واینجا اون استمراره رو که مهمه رو از خودم میگیرم ونا امید میشم و وارد احساس بد میشم وباز طبق قانون اتفاقات اون جور که می خوام پیش نمیره
پس سرم توی زندگی خودم باشه وبه اون چیزی که رسیدم عمل بکنم چیکار به بقیه دارم وقتی مسیر من مشخصه وسمت من مشخصه که باید چیکار بکنم تا نتیجه بگیرم.چون راه من مال منه زندگی من مختص منه پس روی خودم کار بکنم
نکته سوم- این بود که وقتی راه موفقیت رو یادش میگیری وتجربش میکنی می تونی خیلی راحت تر وسریع تر حتی از نظر زمانی توی قسمت های دیگه ای هم به موفقیت برسی چون چندیدن بار توی کارای دیگه موفقیت رو بدست آوردی وراهشو بلدی
ومهم نیست که قبلا حالا عقبه یا پیشینه ای داشته باشی توی حوضه ای که می خوای به موفقیت برسی
مثلا بگی من که قبل این کارو انجام ندادم .توی مثال استاد که ترامپ بگه من قبلا توی سیاست نبودم وبلدش نیستم وموفق ننیشم نه اون قبلا توی حوضه های دیگه به موفقیت های خیلی خوبی رسیده وراه موفقیتو بلده والعان موفق شده توی سیاست
پس اینو به من میگه که وقتی می دونی برای موفقیت تمرکز واستمرار 100٪ نیازه وتوی هر کاری اینجوری با عشق وتمرکز پیش بری موفق میشی
پس دیگه کار تموم شدست فقط با تمرکز پیش برو ونگران نباش
زنگ چهارم- اینکه استاد گفتن اگر بر میگشتم به چندین سال پیش بیشتر لذت میبردم وخیالم یه جورایی خیلی راحت تر بود که خداوند بهم می دهد اون چیزایی رو که می خوام با اطمینان بیشتر باورشون میکردم که نیرسم بهشون و وقتی آدم خیالش راحت تر باشه یعنی آرامش بیشتری داره یعنی بیشتر توکل کرده یعنی بیشتر سپرده به خداوند وحالش بهتره در کل وباز طبق قانون بدون تغیر خداوند احساس بهتر = با اتفاقت بهتر
ومی خوام از العان به بعد بیشتر باور بکنم که خداوند می دهد
خداوند هرانچه که می خواهم و حتی بیشتراز اونو هم بهم می دهد وآزاد تر باشم از بند ترسهایی که میخوان خواسته هامو ازم بگیرن ورها تر باشم ولذت بیشتری ببرم از زندگیم از مسیر پیشرفتم ورشدم وبدونم وعده خداوند حقه وکیست راست گو تر از خداوند
خدایا شکرت که باتو هستم واین آگاهیی هارو به جانم میدی تا مسیرم سریع تر لذت بخش تر وآسان تر طی بشه شکرت خدای من
و واقعا بودن تک تکمون توی این سایت داره اینو نشون میده که چقدر مسیر برای هممون آسان تر وسریع تر داره پیش میره چقدر لذت بخش تر داریم قوانین رو یاد میگیریم تا بتونیم خواسته هامو نو محقق بکنیم از این دیگه نشانه وهدایت بهتر
پس استمرار واستمرار رو همیشه یاد آور بشم به خودم
که مسیر همینه
خدایا شکرت استاد عزیزم سپاسگزارتونم
خانم شایسته عزیز بانوی مهربان که این حجرت رو خلق کردی از شما بی اندازه سپاسگزارم
حجرت دوم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
از فایل ارتباط بسن درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی بود که من و مهرک متحول شدیم و شروع به جدی تر گرفتن اجرای قوانین در عمل و تغییر باورهامون دادیم
به صورت جدی تر ستاره قطبی رو انجام دادیم از همه مهم تر با دلیل محکم که چرا اینکارو میکنیم همین باعث شده تقریبادو هفته هست که به قول استاد چرخ زندگیمون کم کم داره روغن کاری میشه و نتیجه ها به وضوح میبینیم تو زندگیمون ..
و اما در مورد مهاجرت به مدار بالاتر
دقیقا این فایل روز تولد من روی سایت اومد و قشنگیش اینجاست که من از خدا خواسته بودم که هدایتم کنه که به مدار بالاتر به مدار نزدیکتر به این نیرویی که تنها قدرت جهان هست هدایتم کنه و وقتی فایل رو دیدم خیلی خوشحال شدم و حس توصیف نشدنی داشتم و بسیار سپاسگزار
تا اینکه دو شب پیش نجوایی شیطانی سراغم اومد که درسته شرایط داره تغییر میکنع ولی فلانی و فلانی رو که همیشه ناسپاس هستن همیشه ناله میکنن غر میزنن چرا دقیقا تو همین مدتی که من شروع کردم اینقدر تغییر کرده زندگیشون کسب و کار جدید دارن وسایل مورد علاقشون رو به راحتی میخرن و هرروز دارن تو این مدت کم پیشرفت میکنن و… این سوال رو پرسیدم و بعدش به خودم گفتم سرت رو از زندگی بقیه بیار بیرون دنیا مسابقه نیست نه تو از اونها عقبی نه اونها از تو جلو و ذهنم رو کنترل کردم و احساسم رو خوب
و فردای اون رو خداوند به صورت واضح باهام صحبت کرد و من واقعا شوکه شده بودم و نمیتونستم اینقدر وضوح تو جواب دادن رو باور کنم (من اپلیکیشنی رو گوشیم دارم که هرروز آیه ای به صورت نشونه بهم نشون میده )
آیه ای که فردای اون روز بهم نشون داد این آیه بود
وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى
و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادی که به گروهی از آنان داده ایم میفکن ، اینها شکوفه های ژندگی دنیا است،تا آنان را در آن بیازماییم و روزیِ پروردگارت بهتر و پایندهتر است!
طه – 131
و ذهن من هیچ حرفی برا گفتن نداشت
وقتی استاد تو این فایل ازشون پرسیدند که اگر برگردید به همون روزهای قبل رو چه باوری کار میکردیذ و استاد گفتند که مطمئن تر بودم که خداوند بهم میدهد رو بهتر درک کردم
بیشتر باور دارم که موندن در این مسیر و ادامه دادن و استمرار داشتن نتایج رو پایدار میکنه
استاد عزیزم سپاسگذارم بابت این فایل
امیدوارم در مسیر هدایت های الله پایدار و استوار بمونیم
سلام و درود بر شما دوستان گلم شیدا ومهرک عزیز
کامنتت زیبا بود و داستان متصل شدنتون به این سرزمین توحیدی مختصر ولی بازم جالب بود چون فهمیدم تغییرات خوب ووعالی داشتین مهاجرت خودش ایمان میخواد که شما ساختین دمتونم گرم خواستم ازتون بپرسم این اپلیکیشنی که هر روز یه آیه بهت نشون میده اسمش چیه کنجکاو شدم نصبش کنم و ازش بهره ببرم شاید خیر این کار نیک به شما هم رسید ممنونم برام پاسخ بزاری واین چراغ آبی که توسط من خدا برات روشن کرد و بهت حال داد لذتش نوش جونت خخخخخ واقعا دیدن این چراغ آبی خیلی لذت بخشه نمیدونم چرا نمیخوام بهش وابسته باشم یه مدته بهش مثل قبل نمیچسبم ولی لذتشو نمیشه انکار کرد اون قنج رفتن دل آدم و وقتی چشمت یهویی بهش میخوره لذیذ مثل یک غذای خوشمزه درسته یا نه؟؟ درود برشما دوست خوبم و بدروووود موفق وپیروز و شاد باشین …
سلام دوست عزیزم
دقیقا حسی که توصیف کردی درمورد چراغ آبی کاملا درسته آدم ذوق زده میشه ممنونم بابت این حس خوب
اسم اپلیکیشن قران هادی – با ترجمه و تفسیر هستش توی پلی استور که سرچ کنید قران هادی میتونید پیدا کنید و از داخل برنامه از قسمت تنظیمات در سربرگ اعلان ها تیک گزینه آیه روز رو روشن کنید و تنظیمات رو انجام بدید
و در حقیقت این قران به راستی هدایت میکند
در پناه الله موفق و سلامت باشید
به نام الله یکتا
سلام و وقت همگی بخیر
ان شاالله در پناه لطف پروردگار استاد گلم، خانم شایسته عزیزم و همه دوستانم همواره در حال رشد شخصی و برداشتن گامهای تکاملی به سمت نور بیشتر و نعمتهای فراوانتر باشند.
اول از همه از استاد عزیزم تشکر می کنم که طی این سالهای زیادی که از تدریس و تحقیقاتشون گذشته، هر گونه سوالی در مورد قوانین رو پاسخ دادند که ممکنه هرکسی در زمان متفاوتی به اون سوال برسه و فقط کافیه سری به سایت بزنه تا جوابش رو پیدا کنه.
تشکر بعدیم از خانم شایسته گرامی هست که خیلی خیلی دقیق و ریزبینانه توالی و ترتیب فایلها رو به درستی انتخاب می کنن بطوریکه حتی اگر صفر مطلق هم باشیم مثل یک بچه کلاس اولی توی این دوره ها درس هامون رو برطبق اصول و با رعایت تکامل یاد می گیریم.
اسم تکامل که میاد استاپ میشم و مجبور به بازبینی تمام فرایند فکری و عملیم میشم.
استاد در دوره 12 قدم گفتند چطور میشه که یک حرف رو باور کنیم؟
+اگر از شخص بسیار عاقل و قابل اعتماد و راستگویی بشنویم.
+اگر افراد زیادی اون حرف رو تکرار کنند.
+اگر خودمون به درست بودنش پی ببریم.
حالا با این منطق من میتونم به خودم اطمینان بدم مسیری که استاد معرفی کردند درسته حتی اگر من هنوز نتیجه مشخصی نگرفته باشم.
یعنی من حرف یک فرد راستگو و دانا و باتجربه رو پذیرفتم.
منطق دوم اینه که نتایج افراد موفقی رو بخونم یا دانشجویان موفق استاد رو پیگیری کنم که قبل از من این مسیر رو طی کردند. پس میتونم یک درجه بیشتر اعتماد کنم که دارم درست میرم جلو.
سوم هم نتایج قبلی خودم از زمانهاییه که یک هدف مشخص داشتم و با استفاده از آموزشهای استاد در مورد قوانین جهان هستی بهش رسیدم.
نه تنها رسیدم بلکه بیش از اونچه فکر می کردم به من داده شد، همراه با لذت و آرامش و از راه آسون یا از راه هایی که فکرش رو نمی کردم.
اینها همه منطق های قوی هستند که بصورت بهمن وار به من بیشتر و بیشتر خاطراتی رو یادآوری می کنن که خواستم و شد.
هرچه بیشتر به این روش اعتماد می کنم نتایح بیشتر می گیرم و خود این نتایج علاوه بر ایجاد حس ارزشمندی بیشتر و اعتماد بنفس بالاتر، بیشتر منو راغب به غرق شدن در این آگاهیها میکنه.
همین پروسه است که به من توان و جرأت «نه گفتن» به اضافات و غیرضروریات زندگیم میکنه.
امروز به خودم اومدم و دیدم همزمان که همسرم داره دستگاه تصفیه آب رو زیر ظرفشویی نصب میکنه (و به کمک من نیاز نداره) بجای اینکه مثل قبل الکی وایسم کنارش دارم فایل امروزم رو گوش میدم و کارهای خودم رو انجام میدم.
و زمانیکه نصاب درب های سرویس ها و اتاق خوابها اونده اندازه بزنه تا بعدا درب ها بیاره، بجای اینکه الکی بشینم روی مبل، گوشیم دستمه و دارم بخشی از همین کامنتی رو که الان در حال نوشتنش هستم می نویسم.
دیدم که کمالگراییم بسیار کمتر شده و نیازی نیست دنبال یک وقت خالی مناسب بگردم تا بنویسم. بلکه اوقات مرده رو دونه دونه دارم زنده می کنم.
الان یادم اومد که قبلا که برای کنکور درس می خوندم روزی 12 ساعت هم شده بود که بخونم. حداقل 8 ساعت مفید درس می خوندم. از تمام وقتهای مفید و غیرمفید روز بهره میبردم.
الان هم با صحبتهای کاملا درست خانم شایسته تلنگری بهم وارد شد و یادم آورد که میشه وقتها رو زنده کرد و به اصطلاح وقت دزدید.
بعد یواش یواش متوجه شدم که اصلا این نیست که مجبور باشم وقت بدزدم، وقت به اندازه کافی هست و من ندانسته درحال تلف کردنش بودم و حالا دارم تمرین می کنم ازشون بهره ببرم و مدیریتشون کنم. مثل دیروز و امروز.
دوباره بعد از 70 روز فاصله از برنامه ریزی هام یک صفحه کاغذ رو جدولبندی کردم و چسبوندم به یخچال.
نظم و ترتیب ذهنی اون چیزیه که برای در مسیر باقی موندن و انگیزه داشتن بهش نیاز داشتم و بهم گفته شد و خوشحالم که انجامش دادم.
جالبه که چون ذهنم به دنبال یک هدفه و بخاطرش انرژی داره خوابم هم مدیریت شده. با اینکه دیشب هم مثل شبهای دیگه خیلی دیر خوابیدم؛ حدود ساعت 4 صبح، اما الان که بچه ام خوابه و منم میتونم بخوابم ولی بجای خوابیدن ذهنم رفت سمت تمرین نوشتن.
این همونه که استاد میگن اگر هدفی داشته باشی شرایط براش مهیا میشه خودبخود.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
مدتهاست از استاد یاد گرفتم الان خودم رو با الان دیگران مقایسه نکنم و نگم که چرا نتایج من شبیه فلانی ها و بهمانی ها نیست.
چون الان من شاید گذشته ی 10 سال پیش فرد مدنظرم باشه.
همونطور که برعکسش هم صادقه. ممکنه الانِ من دو یا 10 سال آینده ی فرد دیگه ای باشه.
یه مثال یادم میاد، من توی دبیرستان و دانشگاه چون خیلی به زبان انگلیسی علاقه داشتم خیلی خوب یاد گرفتم و تقریبا هرچی خونده بودم در خاطرم مونده بود. به همین خاطر وقتی بعدها دوره فشرده آیلتس رفتم تعیین سطح که شدم چند ترم جلو افتادم و میاز نبود از صفر شروع کنم. یعنی من آینده ی بعضی از زبان آموزان دیگه بودم چون یک تکاملی رو طی کرده بودم.
ام برعکسش در مقابل یک دبیر فیزیک همسن خودم که تجربه تدریس بسیار بیشتری از من داشت، من در جایگاه پایینتری قرار داشتم و تدریس و تدوین جزوه درسی برام مشکلتر بود.
خوب این دلیل بر کم سوادی یا نادانی من نیست بلکه فقط من نیاز به طی زمان و صرف انرژی بیشتری داشتم به رتبه اون همکارم برسم.
پس نباید بگم چرا اون همکارم حقوق بالاتری دریافت میکرد.
البته در کنار اون حتما ترمزهایی هست که پاهای منو به خودش بسته و اجازه پرتاب نمیده.
راهی ندارم جز اینکه حالم خوب باشه و همه چیز الان خودم رو دوست داشته باشم، همچنان به خودشناسیم ادامه بدم و سعی کنم با استفاده از آموزشهای استاد اصل رو از فرع تشخیص بدم. ورودیهامو کنترل کنم و دم به تله ی ناامیدی ها و محدودیت هام ندم.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
امیدوارم بتونم این سیر تکاملی رو تا آخر ادامه بدم و ازش نتایج راضی کننده بگیرم.
برای همه دوستانم هم آرزوی موفقیت و درخشش در مسیر خودشناسی دارم.
با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان . جالبه هم تو دوره جهان بینی و هم تو قسمت سئولات یکسری صحبت ها گفته میشه که جنس اونها با بقیه دوره ها فرق داره چون هم مدار بچه ها بالاتر رفته هم استاد به یک شناخت و عرفان والایی رسیده اند که همان خود شناسی هستش . خیلی به آدم احساس آرامش میده و یک حسی که خیلی خیلی خوبه . من که در طول این دوره ها فایل ها رو با جون و دل گوش میدم اصلا انگار تو این جهان نیستم چند بار اتفاق افتاده که موقع گوش دادن متوجه اطرافم نبودم انگار تو حالت خلسه رفته بودم
خدایا شکرت بابت این همه احساس خوب ، این همه آرامش قلبی ، این همه نعمت های عالی و….
شاد باشید.